🗓 امروز سالگرد درگذشت علامه #اقبال لاهوری (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ لاهور) سیاستمدار، عارف و متفکر مسلمان پاکستانی است.
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است
شیشهٔ ماه ز طاق فلک انداختن است
سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است
به یکی داد جهان بردن و جان باختن است
حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک، جهان دگری ساختن است
"... #محمد_اقبال، یکی از آن چهرههای فکری و انسانی درخشانی است که، فرهنگِ بارورِ اسلام، به جامعهی انسانیت، هدیه کرده است. #اسلام، در همهی ابعادِ گوناگونِ روحِ انسانی، انسانِ بزرگ ساخته است، و خانوادهی عظیمِ بشری، بسیاری از شخصیتهای برجستهی خویش را، مرهونِ آن میداند، و اقبال، یکی از آنان است. اما، آن چه اقبال را، در صفِ این مردانِ بزرگ، ممتاز میکند، این است که: این درختِ بلندِ بارآور، در عصری سَر زد، و به برگ و بار نشست، که مزرعهی فرهنگی اسلام را، آفتْ گرفته، و در سکوتِ غمانگیزِ و مرگبارِ پائیزی، فرو رفته، و در همین حال، ناگهان، سیل و طوفانِ ریشهبراندازِ #استعمار، از غرب، بر آن تاخته، و این مزرعهی آفتگرفتهی پائیززده را، سراسر آب گرفته بود، و دهقانانِ مصیبتزدهاش را هم، خواب. و داروغههایش، تنها، غارتگراناش، و مزرعهداراناش، همه، گلههای یورشکنندهی گرگان و روبهان و کفتاران!
به گفتهی #حافظ:
از این سموم، که بر طَرْفِ بوستان بُگْذَشت
عجب که رنگِ گُلی ماند و بوی نسترنی ..″
📚 معلم علیشریعتی
مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال
✅ @Shariati_Group
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است
شیشهٔ ماه ز طاق فلک انداختن است
سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است
به یکی داد جهان بردن و جان باختن است
حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک، جهان دگری ساختن است
"... #محمد_اقبال، یکی از آن چهرههای فکری و انسانی درخشانی است که، فرهنگِ بارورِ اسلام، به جامعهی انسانیت، هدیه کرده است. #اسلام، در همهی ابعادِ گوناگونِ روحِ انسانی، انسانِ بزرگ ساخته است، و خانوادهی عظیمِ بشری، بسیاری از شخصیتهای برجستهی خویش را، مرهونِ آن میداند، و اقبال، یکی از آنان است. اما، آن چه اقبال را، در صفِ این مردانِ بزرگ، ممتاز میکند، این است که: این درختِ بلندِ بارآور، در عصری سَر زد، و به برگ و بار نشست، که مزرعهی فرهنگی اسلام را، آفتْ گرفته، و در سکوتِ غمانگیزِ و مرگبارِ پائیزی، فرو رفته، و در همین حال، ناگهان، سیل و طوفانِ ریشهبراندازِ #استعمار، از غرب، بر آن تاخته، و این مزرعهی آفتگرفتهی پائیززده را، سراسر آب گرفته بود، و دهقانانِ مصیبتزدهاش را هم، خواب. و داروغههایش، تنها، غارتگراناش، و مزرعهداراناش، همه، گلههای یورشکنندهی گرگان و روبهان و کفتاران!
به گفتهی #حافظ:
از این سموم، که بر طَرْفِ بوستان بُگْذَشت
عجب که رنگِ گُلی ماند و بوی نسترنی ..″
📚 معلم علیشریعتی
مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸“The essence of ‘Tauhid’ as a working idea is equality, solidarity and freedom. The state, from the Islamic standpoint, is an endeavour to transform these ideal principles into space-time forces, an aspiration to realize them in a definite human organization. It is in this sense alone that the State in Islam is a theocracy, not in the sense that it is headed by a representative of God on earth who can always screen his despotic will behind his supposed infallibility.”
M. IQBAL, The Reconstruction of Religious Thought in Islam, pp.154-155
🔷🔸«ذاتِ توحید بمثابهٔ اندیشهای کارا، همان برابری، همبستگی و آزادی است. حکومت از منظر اسلام تلاشی است برای تبدیل این اصول آرمانی به نیروهای مکانی-زمانی، الهامی برای متحقق ساختن آنها در نوعی سازمان مشخص انسانی. تنها به این معناست که حکومت در اسلام نوعی خداسالاری است، و نه بدین معنا که ریاست آن با نمایندهای از خدا بر زمین باشد که همواره بتواند ارادهٔ استبدادی خود را در پشت حطاناپذیری مفروض خویش پنهان سازد.»
۰۰۰۰۰۰۰—————————————————————- اقبال، بازسازی اندیشهٔ دینی در اسلام، ص۱۵۴
سالروز درگذشت محمد اقبال لاهوری
(اول اردیبهشت ۱۳۱۷ - 21/04/1938)،
از بنیانگذاران جنبش نوپیرایی دینی و نوسازی اندیشهٔ فلسفی اسلام معاصر
#اقبال_لاهوری
#بازسازی_اندیشه_دینی
✅ @Dr_ehsanshariati
M. IQBAL, The Reconstruction of Religious Thought in Islam, pp.154-155
🔷🔸«ذاتِ توحید بمثابهٔ اندیشهای کارا، همان برابری، همبستگی و آزادی است. حکومت از منظر اسلام تلاشی است برای تبدیل این اصول آرمانی به نیروهای مکانی-زمانی، الهامی برای متحقق ساختن آنها در نوعی سازمان مشخص انسانی. تنها به این معناست که حکومت در اسلام نوعی خداسالاری است، و نه بدین معنا که ریاست آن با نمایندهای از خدا بر زمین باشد که همواره بتواند ارادهٔ استبدادی خود را در پشت حطاناپذیری مفروض خویش پنهان سازد.»
۰۰۰۰۰۰۰—————————————————————- اقبال، بازسازی اندیشهٔ دینی در اسلام، ص۱۵۴
سالروز درگذشت محمد اقبال لاهوری
(اول اردیبهشت ۱۳۱۷ - 21/04/1938)،
از بنیانگذاران جنبش نوپیرایی دینی و نوسازی اندیشهٔ فلسفی اسلام معاصر
#اقبال_لاهوری
#بازسازی_اندیشه_دینی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆گرامی داشت زادروز اقبال لاهوری با ذکر سخنان شریعتی توسط نخستوزیر پاکستان
🔆ایرنا | نخست وزیر پاکستان در زادروز علامه محمد اقبال لاهوری متفکر و شاعر انقلابی این کشور، با بهره مندی از سخنان دکتر علی شریعتی درباره اندیشههای این شخصیت پاکستانی، این مناسبت را گرامی داشت.
🔆به گزارش ایرنا، «عمرانخان» روز دوشنبه به مناسبت سالروز ولادت علامه اقبال لاهوری شاعر و فیلسوف پاکستانی سخنان دکتر علی شریعتی پژوهشگر ایرانی و نظریهپرداز انقلاب اسلامی را درباره اقبال توییت کرد.
🔆وی در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: اندیشههای علامه محمد اقبال همچنان الهام بخش و راهنما است.
🔆نخست وزیر پاکستان در وصف اقبال لاهوری به نقل از دکتر شریعتی افزود: او یک عارف بزرگ با روحی پاک، تحول یافته از مادیات و در عین حال انسانی است که به علم، پیشرفت فناوری و پیشرفت عقل بشریت در عصر ما احترام میگذارد.
🔆“عارف علوی” رییس جمهوری اسلامی پاکستان نیز در پیامی به مناسبت زادروز اقبال لاهوری گفت: او متفکر بزرگی بود که با تألیفات و اشعار خود روح وحدت را در مسلمانان احیاء میکرد.
🔆به گزارش ایرنا، محمد اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف و سیاستمدار پاکستانی معروف به حکیم امت بود که آزادی و عدالت را مهمترین سرلوحه زندگی بشر میدانست. او توانست اندیشه بیداری اسلامی را که پیشتر به وسیله مصلحان اجتماعی ایجاد شده بود در ذهن مسلمانان بیدار کند و اینگونه به عنوان یکی از روشنگران اسلامی شناخته شود.
🖇http://drshariati.org/?p=25630
#پاکستان
#اقبال_لاهوری
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆ایرنا | نخست وزیر پاکستان در زادروز علامه محمد اقبال لاهوری متفکر و شاعر انقلابی این کشور، با بهره مندی از سخنان دکتر علی شریعتی درباره اندیشههای این شخصیت پاکستانی، این مناسبت را گرامی داشت.
🔆به گزارش ایرنا، «عمرانخان» روز دوشنبه به مناسبت سالروز ولادت علامه اقبال لاهوری شاعر و فیلسوف پاکستانی سخنان دکتر علی شریعتی پژوهشگر ایرانی و نظریهپرداز انقلاب اسلامی را درباره اقبال توییت کرد.
🔆وی در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: اندیشههای علامه محمد اقبال همچنان الهام بخش و راهنما است.
🔆نخست وزیر پاکستان در وصف اقبال لاهوری به نقل از دکتر شریعتی افزود: او یک عارف بزرگ با روحی پاک، تحول یافته از مادیات و در عین حال انسانی است که به علم، پیشرفت فناوری و پیشرفت عقل بشریت در عصر ما احترام میگذارد.
🔆“عارف علوی” رییس جمهوری اسلامی پاکستان نیز در پیامی به مناسبت زادروز اقبال لاهوری گفت: او متفکر بزرگی بود که با تألیفات و اشعار خود روح وحدت را در مسلمانان احیاء میکرد.
🔆به گزارش ایرنا، محمد اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف و سیاستمدار پاکستانی معروف به حکیم امت بود که آزادی و عدالت را مهمترین سرلوحه زندگی بشر میدانست. او توانست اندیشه بیداری اسلامی را که پیشتر به وسیله مصلحان اجتماعی ایجاد شده بود در ذهن مسلمانان بیدار کند و اینگونه به عنوان یکی از روشنگران اسلامی شناخته شود.
🖇http://drshariati.org/?p=25630
#پاکستان
#اقبال_لاهوری
#شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
⭕️ گشایش افقها در «سه کتاب» مهندس سحابی
📌دغدغه بنیادین ایده «سه کتاب» بر این استوار است که از طریق تبیینی قرآنی به نقد این دیدگاه کلاسیک مسلمین بپردازد که همه چیز (هر تر و خشکی) در درون کتاب (قرآن) است، بهطوری که گویی به منابع معرفتی دیگری برای فهم جهان و تبیین آن و همچنین تنظیم رابطه با خدا و انسان و جامعه نیازی نیست. این پیشفرض، منطقهالفراغ اندیشه را تحدید نموده و تکثر منابع را به رسمیت نمیشناسد و از ایده «جامعیت قرآن» به این باور ره میبرد که #قرآن تنها منبع معرفتی مورد نیاز است و مسلمین را کفایت میکند. شکل افراطی این تلقی در نیروهای قشری واپسگرا و بنیادگرایان نمایان است.
📌مهندس سحابی در اینجا در قامت یک روشنفکر مذهبی با پروبلماتیک نمودن این مسأله به تامل در متن قرآن پرداخته تا بتواند به کاوش در این مساله بپردازد که آیا این مدعای مسلمانان و پارهای از متفکرین اسلامی بر انگاره جامعیت قرآن درست است یا مسلمانان بینیاز از معارف و علوم طبیعی و انسانی دیگر و دستاوردهای آن هستند؟
📌مهندس #سحابی هر سه کاربرد معنایی واژه کتاب را، یعنی کتاب آسمانی، نظام طبیعت و کتاب #تاریخ را فیالواقع یک حقیقت واحد قلمداد میکند. چنانچه در نظرگاه #اقبال_لاهوری نیز، هستی و آفرینش، حدیث خداوند بوده و قرآن تکوین یافته است. او بر این باور است که این سه کاربرد، «دارای حقیقت واحد هستند» که در هدایت و افزایش دانش و تعالی آدمی نقش ایفا میکنند.
✅ @Shariati_Group
🔗 متن کامل را در instant view مشاهده فرمایید:
📌دغدغه بنیادین ایده «سه کتاب» بر این استوار است که از طریق تبیینی قرآنی به نقد این دیدگاه کلاسیک مسلمین بپردازد که همه چیز (هر تر و خشکی) در درون کتاب (قرآن) است، بهطوری که گویی به منابع معرفتی دیگری برای فهم جهان و تبیین آن و همچنین تنظیم رابطه با خدا و انسان و جامعه نیازی نیست. این پیشفرض، منطقهالفراغ اندیشه را تحدید نموده و تکثر منابع را به رسمیت نمیشناسد و از ایده «جامعیت قرآن» به این باور ره میبرد که #قرآن تنها منبع معرفتی مورد نیاز است و مسلمین را کفایت میکند. شکل افراطی این تلقی در نیروهای قشری واپسگرا و بنیادگرایان نمایان است.
📌مهندس سحابی در اینجا در قامت یک روشنفکر مذهبی با پروبلماتیک نمودن این مسأله به تامل در متن قرآن پرداخته تا بتواند به کاوش در این مساله بپردازد که آیا این مدعای مسلمانان و پارهای از متفکرین اسلامی بر انگاره جامعیت قرآن درست است یا مسلمانان بینیاز از معارف و علوم طبیعی و انسانی دیگر و دستاوردهای آن هستند؟
📌مهندس #سحابی هر سه کاربرد معنایی واژه کتاب را، یعنی کتاب آسمانی، نظام طبیعت و کتاب #تاریخ را فیالواقع یک حقیقت واحد قلمداد میکند. چنانچه در نظرگاه #اقبال_لاهوری نیز، هستی و آفرینش، حدیث خداوند بوده و قرآن تکوین یافته است. او بر این باور است که این سه کاربرد، «دارای حقیقت واحد هستند» که در هدایت و افزایش دانش و تعالی آدمی نقش ایفا میکنند.
✅ @Shariati_Group
🔗 متن کامل را در instant view مشاهده فرمایید:
Telegraph
⭕️گشایش افقها در «سه کتاب» مهندس سحابی
❇️ ابوطالب آدینهوند 🔺دغدغه بنیادین ایده «سه کتاب» بر این استوار است که از طریق تبیینی قرآنی به نقد این دیدگاه کلاسیک مسلمین بپردازد که همه چیز (هر تر و خشکی) در درون کتاب (قرآن) است، بهطوری که گویی به منابع معرفتی دیگری برای فهم جهان و تبیین آن و همچنین…
⭕️ چهار نوع دینداری
عامیانه، عاقلانه، عارفانه و مومنانه
۰۱ دینداری عامیانه: نازلترین سطح از دینداری است که عمدتا ریشه در سنتها ، آیینها ، آداب و رسوم قومی و محلی دارد و هیچ ربطی با دینداری حقیقی ( مومنانه) ندارد، بیشتر متکی بر احساس شبهمذهبی توام با توهمات و خرافات و باورهای غلط است. دینداری عامیانه بزرگترین انحراف از دینداری حقیقی است که در طی #تاریخ بر روابط و مناسبات فرهنگی، اجتماعی عوام حاکم بوده و هست. تعصب کور، خرافهپرستی، مناسکگرایی، عقلگریزی، انحطاط فکری، توهم مذهبی و... از ویژگیهای این نوع دینداری است. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم، مجلسی و در دنیای جدید کل روحانیت سنتیاند که مولد، مبلغ و مروج کوشای آن بوده و هستند و توده مردم را دائما تحت تاثیر آن قرار داده و میدهند.
۰۲ دینداری عاقلانه: از سطح دینداری عامیانه فراتر میرود زیرا به تعلیل، تبیین و توجیه پدیدههای دینی میپردازد. این نوع دینداری ربطی عقلی و منطقی با دینداری حقیقی ( مومنانه ) دارد و عقلانیسازی اسطورهها، نمادها و ایدههای دینی از کارکردهای آن است. از این نوع دینداری با رویکردهای مختلف از جمله فلسفی، کلامی، علمی و... دفاع میکنند. محور دینداری عامیانه، احساس و محور دینداری عاقلانه عقل است. #ایمان نزد این رویکرد، برخلاف رویکرد عامیانه که وجه احساسی دارد، کاملاً وجه عقلانی دارد. دینداری عاقلانه همواره رویاروی دینداری عامیانه و در ستیز دائم با آن بوده و هست. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم #ابنسینا و در دنیای جدید اغلب روشنفکران دینیاند.
۰۳ دینداری عارفانه: از سطح دینداری عاقلانه فراتر میرود و به هسته مرکزی #دین که همان " خودی" یا " بذر مقدس" است، راه مییابد، از این طریق امر قدسی را فهم کرده و با آن رابطه برقرار میکند. رابطهای که دیندار عقلگرا به دلیل تکیه بر عقل خودبنیاد قادر به برقراری آن نیست. محور دینداری عارفانه #عشق است که جنبه وجودی دارد. از آن جا که دیندار #عارف با امر قدسی رابطه مستقیم برقرار میکند، چندان دغدغه بازسازی باورها و سنتها را ندارد. توجه او ، در پی کشف آن دانه قدسی، تماما از بیرون به درون دوخته میشود و لذا نسبت به مصائب و فجایع پیرامون خویش تماشاگر منفعل است. ایمان نزد این رویکرد برخلاف رویکرد عقلی درونذات است. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم #مولوی و در دنیای جدید کییرکگارد هستند.
۰۴ دینداری مومنانه: این نوع دینداری در نفوذ به هسته مرکزی دین که همان جوهر وجودی خویشتن خویش است، با دینداری عارفانه مشترک است. تفاوت این دو در این است که دینداری عارفانه توجه محوریاش عشق است، اما دینداری مومنانه متوجه ایمان است. ایمان به تعبیر زیبا و عمیق #اقبال_لاهوری «اطمینان به زنده بودن " او" ست».
از آنجا که جنس ایمان به تعبیر #قرآن عملآفرین و مسئولیت زاست، مومن راستین را به صحنهی کشاکشهای اجتماعی میکشاند تا نقش خود را متناسب با تواناییهایش ایفا کند. بنابراین مسئولیتپذیری اجتماعی و مسئولیتناپذیری اجتماعی راه این دو دینداری را از هم جدا میکند. یکی در عشق منزل میکند و دیگری با ایمان همچون مرغی به "راه بینشان" بی مدد عقل میرود. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم امام #علی (ع) و در دنیای جدید #اقبال و #شریعتی هستند.
✍ #امیر_رضایی
✅ @Shariati_Group
عامیانه، عاقلانه، عارفانه و مومنانه
۰۱ دینداری عامیانه: نازلترین سطح از دینداری است که عمدتا ریشه در سنتها ، آیینها ، آداب و رسوم قومی و محلی دارد و هیچ ربطی با دینداری حقیقی ( مومنانه) ندارد، بیشتر متکی بر احساس شبهمذهبی توام با توهمات و خرافات و باورهای غلط است. دینداری عامیانه بزرگترین انحراف از دینداری حقیقی است که در طی #تاریخ بر روابط و مناسبات فرهنگی، اجتماعی عوام حاکم بوده و هست. تعصب کور، خرافهپرستی، مناسکگرایی، عقلگریزی، انحطاط فکری، توهم مذهبی و... از ویژگیهای این نوع دینداری است. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم، مجلسی و در دنیای جدید کل روحانیت سنتیاند که مولد، مبلغ و مروج کوشای آن بوده و هستند و توده مردم را دائما تحت تاثیر آن قرار داده و میدهند.
۰۲ دینداری عاقلانه: از سطح دینداری عامیانه فراتر میرود زیرا به تعلیل، تبیین و توجیه پدیدههای دینی میپردازد. این نوع دینداری ربطی عقلی و منطقی با دینداری حقیقی ( مومنانه ) دارد و عقلانیسازی اسطورهها، نمادها و ایدههای دینی از کارکردهای آن است. از این نوع دینداری با رویکردهای مختلف از جمله فلسفی، کلامی، علمی و... دفاع میکنند. محور دینداری عامیانه، احساس و محور دینداری عاقلانه عقل است. #ایمان نزد این رویکرد، برخلاف رویکرد عامیانه که وجه احساسی دارد، کاملاً وجه عقلانی دارد. دینداری عاقلانه همواره رویاروی دینداری عامیانه و در ستیز دائم با آن بوده و هست. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم #ابنسینا و در دنیای جدید اغلب روشنفکران دینیاند.
۰۳ دینداری عارفانه: از سطح دینداری عاقلانه فراتر میرود و به هسته مرکزی #دین که همان " خودی" یا " بذر مقدس" است، راه مییابد، از این طریق امر قدسی را فهم کرده و با آن رابطه برقرار میکند. رابطهای که دیندار عقلگرا به دلیل تکیه بر عقل خودبنیاد قادر به برقراری آن نیست. محور دینداری عارفانه #عشق است که جنبه وجودی دارد. از آن جا که دیندار #عارف با امر قدسی رابطه مستقیم برقرار میکند، چندان دغدغه بازسازی باورها و سنتها را ندارد. توجه او ، در پی کشف آن دانه قدسی، تماما از بیرون به درون دوخته میشود و لذا نسبت به مصائب و فجایع پیرامون خویش تماشاگر منفعل است. ایمان نزد این رویکرد برخلاف رویکرد عقلی درونذات است. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم #مولوی و در دنیای جدید کییرکگارد هستند.
۰۴ دینداری مومنانه: این نوع دینداری در نفوذ به هسته مرکزی دین که همان جوهر وجودی خویشتن خویش است، با دینداری عارفانه مشترک است. تفاوت این دو در این است که دینداری عارفانه توجه محوریاش عشق است، اما دینداری مومنانه متوجه ایمان است. ایمان به تعبیر زیبا و عمیق #اقبال_لاهوری «اطمینان به زنده بودن " او" ست».
از آنجا که جنس ایمان به تعبیر #قرآن عملآفرین و مسئولیت زاست، مومن راستین را به صحنهی کشاکشهای اجتماعی میکشاند تا نقش خود را متناسب با تواناییهایش ایفا کند. بنابراین مسئولیتپذیری اجتماعی و مسئولیتناپذیری اجتماعی راه این دو دینداری را از هم جدا میکند. یکی در عشق منزل میکند و دیگری با ایمان همچون مرغی به "راه بینشان" بی مدد عقل میرود. نمایندگان شاخص این نوع دینداری در دنیای قدیم امام #علی (ع) و در دنیای جدید #اقبال و #شریعتی هستند.
✍ #امیر_رضایی
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔷 دو سنخ روشنفکر دینیِ مردمگرا
🔅یک. دغدغهمند رهایی مردم ( emancipation)
🔅دو. دغدغهمند رستگاری مردم ( redemption)
🔹سنخ اول: اکثر روشنفکران دینی مردمگرا از ایمانی عقلی_ اعتقادی برخوردارند. آنها اغلب با تکیه بر علوم انسانی و اجتماعی #دین را تفسیر و تأویل عقلانی کرده و از این طریق نشان میدهند دین موجه و معقول و باورپذیر است. آنها عمیقاً باور دارند جهان را شعوری بزرگ و تصورناپذیر اداره میکند و آفرینش رویای هدفی بزرگ را در سر میپروراند. چنین درکی از جهان منشاء #ایمان آنهاست. دغدغه اصلی و هدف نهایی این روشنفکران، رهایی مردم از سلطه قدرت جبار و ستم ستمگر و بیرون آمدن جامعه از عقبماندگی تاریخی است. و در این راه از جانفشانیها و فداکاریهای بسیار دریغ نکرده و نمیکنند. #عشق به #آزادی و برابری مردم و جد و جهد فراوان برای تحققشان گاه از آنان چهرهای اسطورهای و قهرمانی افسانهای ساخته است. در #تاریخ معاصر ما یکی از بهترین نمونههای این سنخ روشنفکر طالب رهایی مردم #محمد_حنیفنژاد است.
🔸سنخ دوم : اقلی از روشنفکران دینی مردگرا از ایمانی عقلی_ شهودی برخوردارند. تفسیر آنها از دین و پدیدههای دینی جنبه عقلانی_ وجودی دارد، به فراسوی عقلانیت محض رفته، به جوهر دین نفوذ کرده و شعور فراگیر و تصورناپذیر جهان را در درون خویش تجربه میکنند و این درک و دریافت درونی منشاء ایمان ژرف و زلال آنان میشود. دغدغهی اصلی و هدف نهایی این روشنفکران فقط رهایی مردم از سلطه زور و ستم زر و تحقق آزادی و برابری مردم نیست، بلکه علاوه بر آن، به رستگاری انسانها نیز میاندیشند. اگر برای روشنفکران سنخ اول تحقق آزادی و برابری و اخلاق و معنویت هدف غایی است، برای این روشنفکران اینها همه مقدمه و پیشزمینه تحقق رستگاریاند. رستگاری همان عالیترین آرزوی #پیامبر است که، به تعبیر #اقبال_لاهوری ، "میخواست ببیند تجربه دینی به صورت یک نیروی جهانی زنده درآمده است" (احیاء / ۱۴۳) .
تجربه دینی، در زبان #اقبال و #شریعتی، همان تجربه امر قدسی از طریق اتصال وجودی به آن است که خود نفس رستگاری است. در تاریخ معاصر ما بهترین نمونه این سنخ روشنفکر طالب رستگاری #مردم بیتردید، #علی_شریعتی است...
✍ #امیر_رضایی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔅یک. دغدغهمند رهایی مردم ( emancipation)
🔅دو. دغدغهمند رستگاری مردم ( redemption)
🔹سنخ اول: اکثر روشنفکران دینی مردمگرا از ایمانی عقلی_ اعتقادی برخوردارند. آنها اغلب با تکیه بر علوم انسانی و اجتماعی #دین را تفسیر و تأویل عقلانی کرده و از این طریق نشان میدهند دین موجه و معقول و باورپذیر است. آنها عمیقاً باور دارند جهان را شعوری بزرگ و تصورناپذیر اداره میکند و آفرینش رویای هدفی بزرگ را در سر میپروراند. چنین درکی از جهان منشاء #ایمان آنهاست. دغدغه اصلی و هدف نهایی این روشنفکران، رهایی مردم از سلطه قدرت جبار و ستم ستمگر و بیرون آمدن جامعه از عقبماندگی تاریخی است. و در این راه از جانفشانیها و فداکاریهای بسیار دریغ نکرده و نمیکنند. #عشق به #آزادی و برابری مردم و جد و جهد فراوان برای تحققشان گاه از آنان چهرهای اسطورهای و قهرمانی افسانهای ساخته است. در #تاریخ معاصر ما یکی از بهترین نمونههای این سنخ روشنفکر طالب رهایی مردم #محمد_حنیفنژاد است.
🔸سنخ دوم : اقلی از روشنفکران دینی مردگرا از ایمانی عقلی_ شهودی برخوردارند. تفسیر آنها از دین و پدیدههای دینی جنبه عقلانی_ وجودی دارد، به فراسوی عقلانیت محض رفته، به جوهر دین نفوذ کرده و شعور فراگیر و تصورناپذیر جهان را در درون خویش تجربه میکنند و این درک و دریافت درونی منشاء ایمان ژرف و زلال آنان میشود. دغدغهی اصلی و هدف نهایی این روشنفکران فقط رهایی مردم از سلطه زور و ستم زر و تحقق آزادی و برابری مردم نیست، بلکه علاوه بر آن، به رستگاری انسانها نیز میاندیشند. اگر برای روشنفکران سنخ اول تحقق آزادی و برابری و اخلاق و معنویت هدف غایی است، برای این روشنفکران اینها همه مقدمه و پیشزمینه تحقق رستگاریاند. رستگاری همان عالیترین آرزوی #پیامبر است که، به تعبیر #اقبال_لاهوری ، "میخواست ببیند تجربه دینی به صورت یک نیروی جهانی زنده درآمده است" (احیاء / ۱۴۳) .
تجربه دینی، در زبان #اقبال و #شریعتی، همان تجربه امر قدسی از طریق اتصال وجودی به آن است که خود نفس رستگاری است. در تاریخ معاصر ما بهترین نمونه این سنخ روشنفکر طالب رستگاری #مردم بیتردید، #علی_شریعتی است...
✍ #امیر_رضایی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔷 عرفـان، آغـاز انسـان
✍ نسرین غلامحسینزاده
🔸در این یادداشتهای کوتاه برآنم تا نمایی کلی از آنچه دکتر #اقبال_لاهوری و دکتر #علی_شریعتی عرفان میخوانند را بازگو نمایم؛ به این امید که #عرفان به عنوان یکی از ارکانی که هر دو این بزرگان قائل به آن هستند از جنبه کلی و ذهنی خارج شده و صورت دقیقتر و واضحتری یابد.
پرداختن به عرفان در اشعار #اقبال بحث مفصلی میطلبد که در اینجا امکان طرح آن وجود ندارد و آنچه در بحث به آن اشاره خواهد شد، نگاهی مختصر به کتاب بازسازی اندیشههای دینی اوست. آنچه اقبال آن را به عنوان هدف اصلی خود در کتاب «بازسازی اندیشۀ دینی» ذکر کرده است، بازسازی فلسفی #اسلام بوده است که البته ضرورتاً به بحثهای مهم دیگری چون عرفان، #دموکراسی و... نیز پرداخته شده است. از نظر او تفاوتی بین سطح عادی تجربۀ #انسان و تجربۀ عرفانی یا درونی وجود ندارد و هر دو به یک اندازه ارزشمند و قابل اعتماد هستند، «چیزی به نام جهان غیرقدسی وجود ندارد. همۀ این گسترۀ مادی عبارت است از میدانی برای تحقق خود معنوی: همه چیز زمینهای قدسی دارد. چنان که پیامبر به زیبایی بیان میکند: تمامی این زمین #مسجد است.» (اقبال لاهوری، محمد، ۱۹۶۸ :۹۳)
به نظر او تجربه، چه درونی باشد چه بیرونی، نمادی از واقعیت است و برای اثبات این مدعا دست به آزمون عقلی برای تضمین درستی تجربۀ عرفانی در فصل دوم کتاب بازسازی میزند که مطالعهی کامل این فصل برای اثبات این ادعا ضروری است.
🔹البته او بین #تصوف و عرفان تمایز اساسی قائل است و اولی را که «فنا فی الله» و پیوستن قطره به دریاست، کاملا نفی مینماید و در تقابل با پیروان آیین #وحدت_وجود که بر این عقیده بودند که آدمی باید بالاترین هدف و اندیشهاش این باشد که هویت فردی خود را در وجود مطلق فنا سازد، برای شخصیت انسان هویتی مستقل قائل است و یافتن تعریف دقیقتری از خود را در رهایی از محدودیتهای فردیت نمیداند. او منزلت و مرتبهی هر موجودی را بسته به مراتبی میداند که در #اشراق میپیماید و پرورش و رشد این فردیت را جز از طریق تماس با محیط ملموس و پویا ممکن نمیداند و اساساً یکی از دلایل سکون و بیتحرکی #فقه و #حقوق در اسلام را طلوع و رشد تصوف زاهدانه میداند که به تدریج تحت تأثیر خصوصیتی غیراسلامی –وجه نظر ورزانه محض- گسترش یافت.
به باور او تصوف در ابتدا صورتی از آزاداندیشی و در اتحاد با #عقل گرایی بوده است و تأکیدی که بر جدایی بین ظاهر و باطن میکند رویکرد بیتفاوتی به همۀ چیزهای مرتبط با ظاهر و نه واقعیت را به وجود آورد، این روحیه که کاملآ میل به عالم دیگر داشت در تصوفهای بعدتر، توجه انسانها را از یک جنبهی بسیار مهم اسلام به عنوان بعد سیاسی – اجتماعی بازداشت.
🔸عرفان از نظر او گذر و رفتن خود نامتناهی به آغوش عاشقِ خود متناهی است و اساساً با تصوف در تضاد میباشد و بر خلاف تصوف که جدایی خود نامتناهی و خود متناهی را نمیپذیرد، معتقد است این درک نادرست ناشی از نشناختن ماهیت حقیقی امر نامتناهی است. #عرفان_اسلامی و تجربهای که از طریق آن بدست میآید تجربهای کاملاً طبیعی و متعارف است و دارای مفهوم زیست شناختی است که برای خود بیشترین اهمیت را دارد.
اما این تجربهی درونی چگونه به دست میآید؟ و آیا آنطور که در #تاریخ تصوف مشاهده کردهایم موجب انفعال اجتماعی میشود و در مرحلۀ تغییر خود باقی میماند؟
اقبال در پاسخ به این سوالات به صراحت میگوید: «این تجربه نتیجۀ تغییر و تحول زیستی درونی است که آن را نمیتوان از طریق مقولات منطقی صرف بدست آورد. این تجربه میتواند خودش را فقط در کنش ساختن جهان یا عمل دگرگون کردن جهان ابراز کند و تنها در این شکل است که محتوای این تجربهی بیزمان میتواند خودش را در حرکت زمان اشاعه دهد و خویشتن را به طور موثری در مقابل چشم تاریخ قابل رویت کند.(همان: ۱۰۹) .
"عمل نهایی خود یک عمل عقلانی و ذهنی نیست بلکه عملی وجودی و زیستی است که تمام هستی خود را تعمیق میبخشد."(همان: ۱۱۷)
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔗 ادامه متن را در اینجا مطالعه فرمایید
✍ نسرین غلامحسینزاده
🔸در این یادداشتهای کوتاه برآنم تا نمایی کلی از آنچه دکتر #اقبال_لاهوری و دکتر #علی_شریعتی عرفان میخوانند را بازگو نمایم؛ به این امید که #عرفان به عنوان یکی از ارکانی که هر دو این بزرگان قائل به آن هستند از جنبه کلی و ذهنی خارج شده و صورت دقیقتر و واضحتری یابد.
پرداختن به عرفان در اشعار #اقبال بحث مفصلی میطلبد که در اینجا امکان طرح آن وجود ندارد و آنچه در بحث به آن اشاره خواهد شد، نگاهی مختصر به کتاب بازسازی اندیشههای دینی اوست. آنچه اقبال آن را به عنوان هدف اصلی خود در کتاب «بازسازی اندیشۀ دینی» ذکر کرده است، بازسازی فلسفی #اسلام بوده است که البته ضرورتاً به بحثهای مهم دیگری چون عرفان، #دموکراسی و... نیز پرداخته شده است. از نظر او تفاوتی بین سطح عادی تجربۀ #انسان و تجربۀ عرفانی یا درونی وجود ندارد و هر دو به یک اندازه ارزشمند و قابل اعتماد هستند، «چیزی به نام جهان غیرقدسی وجود ندارد. همۀ این گسترۀ مادی عبارت است از میدانی برای تحقق خود معنوی: همه چیز زمینهای قدسی دارد. چنان که پیامبر به زیبایی بیان میکند: تمامی این زمین #مسجد است.» (اقبال لاهوری، محمد، ۱۹۶۸ :۹۳)
به نظر او تجربه، چه درونی باشد چه بیرونی، نمادی از واقعیت است و برای اثبات این مدعا دست به آزمون عقلی برای تضمین درستی تجربۀ عرفانی در فصل دوم کتاب بازسازی میزند که مطالعهی کامل این فصل برای اثبات این ادعا ضروری است.
🔹البته او بین #تصوف و عرفان تمایز اساسی قائل است و اولی را که «فنا فی الله» و پیوستن قطره به دریاست، کاملا نفی مینماید و در تقابل با پیروان آیین #وحدت_وجود که بر این عقیده بودند که آدمی باید بالاترین هدف و اندیشهاش این باشد که هویت فردی خود را در وجود مطلق فنا سازد، برای شخصیت انسان هویتی مستقل قائل است و یافتن تعریف دقیقتری از خود را در رهایی از محدودیتهای فردیت نمیداند. او منزلت و مرتبهی هر موجودی را بسته به مراتبی میداند که در #اشراق میپیماید و پرورش و رشد این فردیت را جز از طریق تماس با محیط ملموس و پویا ممکن نمیداند و اساساً یکی از دلایل سکون و بیتحرکی #فقه و #حقوق در اسلام را طلوع و رشد تصوف زاهدانه میداند که به تدریج تحت تأثیر خصوصیتی غیراسلامی –وجه نظر ورزانه محض- گسترش یافت.
به باور او تصوف در ابتدا صورتی از آزاداندیشی و در اتحاد با #عقل گرایی بوده است و تأکیدی که بر جدایی بین ظاهر و باطن میکند رویکرد بیتفاوتی به همۀ چیزهای مرتبط با ظاهر و نه واقعیت را به وجود آورد، این روحیه که کاملآ میل به عالم دیگر داشت در تصوفهای بعدتر، توجه انسانها را از یک جنبهی بسیار مهم اسلام به عنوان بعد سیاسی – اجتماعی بازداشت.
🔸عرفان از نظر او گذر و رفتن خود نامتناهی به آغوش عاشقِ خود متناهی است و اساساً با تصوف در تضاد میباشد و بر خلاف تصوف که جدایی خود نامتناهی و خود متناهی را نمیپذیرد، معتقد است این درک نادرست ناشی از نشناختن ماهیت حقیقی امر نامتناهی است. #عرفان_اسلامی و تجربهای که از طریق آن بدست میآید تجربهای کاملاً طبیعی و متعارف است و دارای مفهوم زیست شناختی است که برای خود بیشترین اهمیت را دارد.
اما این تجربهی درونی چگونه به دست میآید؟ و آیا آنطور که در #تاریخ تصوف مشاهده کردهایم موجب انفعال اجتماعی میشود و در مرحلۀ تغییر خود باقی میماند؟
اقبال در پاسخ به این سوالات به صراحت میگوید: «این تجربه نتیجۀ تغییر و تحول زیستی درونی است که آن را نمیتوان از طریق مقولات منطقی صرف بدست آورد. این تجربه میتواند خودش را فقط در کنش ساختن جهان یا عمل دگرگون کردن جهان ابراز کند و تنها در این شکل است که محتوای این تجربهی بیزمان میتواند خودش را در حرکت زمان اشاعه دهد و خویشتن را به طور موثری در مقابل چشم تاریخ قابل رویت کند.(همان: ۱۰۹) .
"عمل نهایی خود یک عمل عقلانی و ذهنی نیست بلکه عملی وجودی و زیستی است که تمام هستی خود را تعمیق میبخشد."(همان: ۱۱۷)
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔗 ادامه متن را در اینجا مطالعه فرمایید
Telegraph
عرفان، آغاز انسان
نسرین غلامحسین زاده در این یادداشت های کوتاه بر آنم تا نمایی کلی از آنچه دکتر اقبال لاهوری و دکتر علی شریعتی عرفان می خوانند را بازگو نمایم به این امید که عرفان به عنوان یکی از ارکانی که هر دو این بزرگان قائل به آن هستند از جنبه کلی و ذهنی خارج شده و صورت…
⭕️ بازتعریف «گفتمان دموکراسی» در بستر دو قرائت متفاوت و متضاد از دموکراسی؟ «قرائت لیبرالیستی از دموکراسی؟» یا «قرائت سوسیالیستی از دموکراسی؟»
📌 چرا در برابر اصالت فرد و اصالت جامعه، علامه #اقبال و معلم #شریعتی «اصالت فرد را در بستر اصالت جامعه تعریف میکنند نه بالعکس؟»
📌 چرا اقبال و شریعتی «آزادی فرد را شرط #آزادی اجتماعی میدانند؟»
📌 چرا در رویکرد شریعتی و اقبال «آزادی و دموکراسی فقط در صورتی میتواند معنای واقعی داشته باشد که به نحوی مساوی میان تمام اعضای جامعه توزیع شده باشد؟»
📌 چرا اقبال و شریعتی «آزادی و دموکراسی را شرط و بستر تکامل همهی استعدادها و توانائیهای بالقوه #انسان میدانند؟»
📌 چرا #اقبال_لاهوری و #علی_شریعتی شکلگیری فردیت آزاد انسانی را تنها در عرصهی ″آزادی و #دموکراسی ″ تعریف میکنند؟
🔗 مطالعهی متن کامل این مقاله
✅ @Shariati_Group
📌 چرا در برابر اصالت فرد و اصالت جامعه، علامه #اقبال و معلم #شریعتی «اصالت فرد را در بستر اصالت جامعه تعریف میکنند نه بالعکس؟»
📌 چرا اقبال و شریعتی «آزادی فرد را شرط #آزادی اجتماعی میدانند؟»
📌 چرا در رویکرد شریعتی و اقبال «آزادی و دموکراسی فقط در صورتی میتواند معنای واقعی داشته باشد که به نحوی مساوی میان تمام اعضای جامعه توزیع شده باشد؟»
📌 چرا اقبال و شریعتی «آزادی و دموکراسی را شرط و بستر تکامل همهی استعدادها و توانائیهای بالقوه #انسان میدانند؟»
📌 چرا #اقبال_لاهوری و #علی_شریعتی شکلگیری فردیت آزاد انسانی را تنها در عرصهی ″آزادی و #دموکراسی ″ تعریف میکنند؟
🔗 مطالعهی متن کامل این مقاله
✅ @Shariati_Group
🟠 علی(ع) و انسان معاصر؛
🔸 سال ۱۹۵۶ انتشار کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» از سوی نشری در بیروت، سر و صدای زیادی به پا کرد. جُرج سمعان جُرداق علی(ع) را فراتر از قوم و طائفه به عنوان الگویی برای همۀ جهان میدید. #علی و #حقوق_بشر ، علی و #انقلاب #فرانسه بخشهایی از سرفصلهای این کتاباند.
🔸 این کتاب از #جرج_جرداق اولین و آخرین اثر منتشر شده پیرامون امیرالمومنین در جهان #مسیحیت نبود؛ #بول_السلامة، #عبدالمسیح_انطاکی ، #جوزیف_الهاشم و #جورج_شکور از دیگر شعرا و ادبای مسیحی بودند که علی در کانون توجه آنها قرار داشت.
🔸 #نهجالبلاغه از سوی متفکرین #مذهب تسنن هم مورد توجه قرار گرفته تا آنجا که صبحی صالح، متفکر اهل #سنت نسخهای از نهجالبلاغه را تصحیح و منتشر کرد و #اقبال_لاهوری شاعر نامدار پاکستانی، بخش زیادی از شعرهای خود را در مدح و ثنای #امام_علی سرود.
🔸 در نگاه اندیشمندی همچون دکتر #علی_شریعتی، علی سرمشقی تمام عیار و نماینده مکتبی معرفی شده است که میتواند الگوی #دموکراسی خواهی و حتی حقوقبشر برای بشر باشد؛ به باور #شریعتی امام علی آنچنانکه که باید شناخته نشده است زیرا بیشتر به ستایش او پرداخته شده و نه شناخت ابعاد وجودی او...
🔸 سید #موسی_صدر نیز معتقد بود ما امام علی را باعظمت جلوه میدهیم سپس او را مانند کالاهای لوکس به نمایش میگذاریم. تفسیرهای اخلاقمحور و رویکردهای مبتنی بر مسائل وجودی در میان #روشنفکران دینی قوت بیشتری گرفته است؛ #مصطفی_ملکیان دعوت #امام از #مردم به تدبر و تعقل در خلقت و هستی و در آیات #قرآن را نقطه محوری #رسالت او میداند.
✅ @Shariati_Group
📽 سرمقالۀ هفتۀ بیست و سوم برنامه سوره
🔸 سال ۱۹۵۶ انتشار کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» از سوی نشری در بیروت، سر و صدای زیادی به پا کرد. جُرج سمعان جُرداق علی(ع) را فراتر از قوم و طائفه به عنوان الگویی برای همۀ جهان میدید. #علی و #حقوق_بشر ، علی و #انقلاب #فرانسه بخشهایی از سرفصلهای این کتاباند.
🔸 این کتاب از #جرج_جرداق اولین و آخرین اثر منتشر شده پیرامون امیرالمومنین در جهان #مسیحیت نبود؛ #بول_السلامة، #عبدالمسیح_انطاکی ، #جوزیف_الهاشم و #جورج_شکور از دیگر شعرا و ادبای مسیحی بودند که علی در کانون توجه آنها قرار داشت.
🔸 #نهجالبلاغه از سوی متفکرین #مذهب تسنن هم مورد توجه قرار گرفته تا آنجا که صبحی صالح، متفکر اهل #سنت نسخهای از نهجالبلاغه را تصحیح و منتشر کرد و #اقبال_لاهوری شاعر نامدار پاکستانی، بخش زیادی از شعرهای خود را در مدح و ثنای #امام_علی سرود.
🔸 در نگاه اندیشمندی همچون دکتر #علی_شریعتی، علی سرمشقی تمام عیار و نماینده مکتبی معرفی شده است که میتواند الگوی #دموکراسی خواهی و حتی حقوقبشر برای بشر باشد؛ به باور #شریعتی امام علی آنچنانکه که باید شناخته نشده است زیرا بیشتر به ستایش او پرداخته شده و نه شناخت ابعاد وجودی او...
🔸 سید #موسی_صدر نیز معتقد بود ما امام علی را باعظمت جلوه میدهیم سپس او را مانند کالاهای لوکس به نمایش میگذاریم. تفسیرهای اخلاقمحور و رویکردهای مبتنی بر مسائل وجودی در میان #روشنفکران دینی قوت بیشتری گرفته است؛ #مصطفی_ملکیان دعوت #امام از #مردم به تدبر و تعقل در خلقت و هستی و در آیات #قرآن را نقطه محوری #رسالت او میداند.
✅ @Shariati_Group
📽 سرمقالۀ هفتۀ بیست و سوم برنامه سوره
Telegram
.
🔷 هبوط شریعتی
🔸هبوط نقطه عطف زندگی #شریعتی و چرخشی جوهری در ذهنیت و شخصیت او از سطح به عمق هستی پدیدههاست؛ هستی #طبیعت، #انسان ، #دین و... اگر او #هبوط نکرده بود بیگمان ما امروز میراث غنی او را در اختیار نداشتیم؛ میراثی از خوانشهای نو، بصیرتهای تازه، سرشار از افکار و اندیشههای بدیع و در یک کلمه خلق خلاق یک جهان ایمانی_ دینی نوین. میراثی که میتوان با الهام از آن افق فکری درخشانی را گشود که او بدان نه تنها امید که ایمان نیز داشت.
🔹عمر کوتاه اما پرشتاب و درنگناپذیر او را میتوان به دو دوره تقسیم کرد:
دوره پیش از هبوط و دوره پس از هبوط. او ۲۸ سال از زندگی پربارش را در دوره پیشاهبوط و ۱۶ سال دیگر را در دوره پساهبوط سپری کرد. اتفاق ناگهانی و دگرگونساز هبوط زمانی که او در #پاریس بود، رخ داد. داستان این رخداد شگفتانگیر را خود او در #کویر، بهویژه در مقاله معبد، بهتلویح و تصریح بیان کرده است. هبوط، که به تعبیر دقیق #اقبال_لاهوری "انتقال آدمیزاد است از حال آگاهی ساده به نخستین شعله خودآگاهی" ( احیاء ، ۹۹ ) شریعتی را از دنیایی که در آن میزیست به دنیای تازهای پرتاب کرد که اساساً با آن بیگانه بود و بنیادا با دنیای پیشیناش تفاوت داشت.
او از دنیایی که آن را در مقاله معبد
" شب" و " تاریکی" توصیف میکند، براثر هبوط به دنیای روز و روشنایی پرتاب میشود؛ دنیایی پر از نور و رنگ و زیبایی و عظمت. او در این مرحله از قلمرو آگاهی(عقل) با ضربهای ناگهانی عبور میکند و به قلمرو "خود" آگاهی(فرا عقل) وارد میشود، جایی که در آن با امر قدسی، کانون روحانی وجود، مواجه میشود و در این مواجهه عشق، چشمه #عشق قدسی در جانش سر باز میکند و "نگاه قدسی" در چشمانش گشوده میشود. از آن پس طبیعت و پدیدههای آن در نگاه او قدسی میشوند. عشق قدسی از یک سو رنج بودن، رنج تنها بودن، و از سوی دیگر رنج #مردم، رنج مردم بییار و یاور را در او بیدار میکند. #ایثار، که زاده چنین عشقی است، او را سراسیمه و شتابان به سوی مردم میکشاند تا شاید از میان انبوه بیراههها راهی به رهایی باز کند.
او ، برخلاف عرفا، که با نیروی عشق برآمده از #عرفان به عرصهی خلوت میروند، با قدرت عشق برآمده از #ایمان به عرصهی جلوت میآید تا پیام آگاهیبخش خود را که از عمق جان و از مرکز روشنایی وجودش دریافت کرده، ابلاغ کند.
آگاهیای از جنس ایمان، نور ، امید به آیندهای لبالب از #عدالت، #آزادی و کرامت انسانی. او سالها در این آتش شور و شیدایی و عشق به معبود و مردم سوخت و سوخت تا خاکستر شد و اکنون خاکسترش بیتاب آن است که بار دیگر شعلهور شود...
✍ #امیر_رضایی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔸هبوط نقطه عطف زندگی #شریعتی و چرخشی جوهری در ذهنیت و شخصیت او از سطح به عمق هستی پدیدههاست؛ هستی #طبیعت، #انسان ، #دین و... اگر او #هبوط نکرده بود بیگمان ما امروز میراث غنی او را در اختیار نداشتیم؛ میراثی از خوانشهای نو، بصیرتهای تازه، سرشار از افکار و اندیشههای بدیع و در یک کلمه خلق خلاق یک جهان ایمانی_ دینی نوین. میراثی که میتوان با الهام از آن افق فکری درخشانی را گشود که او بدان نه تنها امید که ایمان نیز داشت.
🔹عمر کوتاه اما پرشتاب و درنگناپذیر او را میتوان به دو دوره تقسیم کرد:
دوره پیش از هبوط و دوره پس از هبوط. او ۲۸ سال از زندگی پربارش را در دوره پیشاهبوط و ۱۶ سال دیگر را در دوره پساهبوط سپری کرد. اتفاق ناگهانی و دگرگونساز هبوط زمانی که او در #پاریس بود، رخ داد. داستان این رخداد شگفتانگیر را خود او در #کویر، بهویژه در مقاله معبد، بهتلویح و تصریح بیان کرده است. هبوط، که به تعبیر دقیق #اقبال_لاهوری "انتقال آدمیزاد است از حال آگاهی ساده به نخستین شعله خودآگاهی" ( احیاء ، ۹۹ ) شریعتی را از دنیایی که در آن میزیست به دنیای تازهای پرتاب کرد که اساساً با آن بیگانه بود و بنیادا با دنیای پیشیناش تفاوت داشت.
او از دنیایی که آن را در مقاله معبد
" شب" و " تاریکی" توصیف میکند، براثر هبوط به دنیای روز و روشنایی پرتاب میشود؛ دنیایی پر از نور و رنگ و زیبایی و عظمت. او در این مرحله از قلمرو آگاهی(عقل) با ضربهای ناگهانی عبور میکند و به قلمرو "خود" آگاهی(فرا عقل) وارد میشود، جایی که در آن با امر قدسی، کانون روحانی وجود، مواجه میشود و در این مواجهه عشق، چشمه #عشق قدسی در جانش سر باز میکند و "نگاه قدسی" در چشمانش گشوده میشود. از آن پس طبیعت و پدیدههای آن در نگاه او قدسی میشوند. عشق قدسی از یک سو رنج بودن، رنج تنها بودن، و از سوی دیگر رنج #مردم، رنج مردم بییار و یاور را در او بیدار میکند. #ایثار، که زاده چنین عشقی است، او را سراسیمه و شتابان به سوی مردم میکشاند تا شاید از میان انبوه بیراههها راهی به رهایی باز کند.
او ، برخلاف عرفا، که با نیروی عشق برآمده از #عرفان به عرصهی خلوت میروند، با قدرت عشق برآمده از #ایمان به عرصهی جلوت میآید تا پیام آگاهیبخش خود را که از عمق جان و از مرکز روشنایی وجودش دریافت کرده، ابلاغ کند.
آگاهیای از جنس ایمان، نور ، امید به آیندهای لبالب از #عدالت، #آزادی و کرامت انسانی. او سالها در این آتش شور و شیدایی و عشق به معبود و مردم سوخت و سوخت تا خاکستر شد و اکنون خاکسترش بیتاب آن است که بار دیگر شعلهور شود...
✍ #امیر_رضایی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔴 هستیشناسی علامه اقبال لاهوری
«من خود از نسلی هستم که از حدود ۵۰ سال پیش تا کنون از #اقبال بسیار اثر پذیرفتهام و در واقع مفتون و مجذوب اندیشهها و به ویژه #ادبیات شورمند عرفانی - فلسفی و اجتماعیِ پارسی او بوده و هستم».
این بخشی از مقدمهی #کتاب «هستیشناسی اقبال لاهوری» اثر جدید #حسن_یوسفی_اشکوری است که نامی شناخته شده در حوزهی پژوهشهای اسلامی و تاریخی است. این کتاب در ۶ فصل به آفاق و آثار اندیشهی #اقبال_لاهوری، متفکر، نظریهپرداز، نویسنده و شاعر هندی - پاکستانی میپردازد که کمتر از یک قرن از مرگش گذشته است.
در بخش دیگری از مقدمه آمده است:
«اقبال از جهاتی هنوز یگانه است. شخصیت محمد اقبال به اضافه افکار و آرای نواندیشانهی وی هنوز میتواند الگوی فکری و عملی مؤمنان به #اسلام و به طور خاص مصلحان #نواندیش مسلمان باشد؛ مصلحانی که به بازسازی اندیشه دینی و به تعبیر خود اقبال، به "تجدیدنظر در کل دستگاه مسلمانی" باورمندند. مجموعه مقالات این مکتوب تا حدودی این مدعا را نشان میدهد».
🔗 نسخه کامل کتاب را میتوانید از اینجا دریافت کنید
✅ @Shariati_Group
«من خود از نسلی هستم که از حدود ۵۰ سال پیش تا کنون از #اقبال بسیار اثر پذیرفتهام و در واقع مفتون و مجذوب اندیشهها و به ویژه #ادبیات شورمند عرفانی - فلسفی و اجتماعیِ پارسی او بوده و هستم».
این بخشی از مقدمهی #کتاب «هستیشناسی اقبال لاهوری» اثر جدید #حسن_یوسفی_اشکوری است که نامی شناخته شده در حوزهی پژوهشهای اسلامی و تاریخی است. این کتاب در ۶ فصل به آفاق و آثار اندیشهی #اقبال_لاهوری، متفکر، نظریهپرداز، نویسنده و شاعر هندی - پاکستانی میپردازد که کمتر از یک قرن از مرگش گذشته است.
در بخش دیگری از مقدمه آمده است:
«اقبال از جهاتی هنوز یگانه است. شخصیت محمد اقبال به اضافه افکار و آرای نواندیشانهی وی هنوز میتواند الگوی فکری و عملی مؤمنان به #اسلام و به طور خاص مصلحان #نواندیش مسلمان باشد؛ مصلحانی که به بازسازی اندیشه دینی و به تعبیر خود اقبال، به "تجدیدنظر در کل دستگاه مسلمانی" باورمندند. مجموعه مقالات این مکتوب تا حدودی این مدعا را نشان میدهد».
🔗 نسخه کامل کتاب را میتوانید از اینجا دریافت کنید
✅ @Shariati_Group
″... خودم براساس احتیاجی که احساس میکنم و مسائلی که اکنون در #عصر ما مطرح است، و بالاخص برای این نسل جدید که با این «اسلام دوباره جان گرفته»، و به قول #اقبال_لاهوری بزرگ «تجدید بنا شده»، مطرح است، براساس این نیاز دلم میخواهد مسائل علمی، فنی و کاملاً دقیق اعتقادی و در متن #ایدئولوژی مطرح بشود؛ مسائلی که متأسفانه ایدئولوژیهای مغایر و متخاصم [اومانیسم، مارکسیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم و...]*، اکنون به شدت و بیشتر از همیشه لبهی تیز حملهشان را این مبانی اعتقادی #اسلام تعیین کردهاند و به شدت و با زمینه سازیهای استعماری در سطح جهان دارند اسلام را و اساسأ بینش مذهبی را ریشه کن میکنند.
آنها خیلی فنی به میدان آمدند و خیلی پخته و بیدار، که حتی شکل درسی به ایدئولوژیشان دادهاند، به طوری که هر #جوان ما با خواندن سه و چهار جلد کتاب و جزوه یک تصویر کلی و کامل خیلی روشن (پیدا میکند) و به نسبت #شعور و #اطلاعات و نیاز نسل جوان، «دو دو تا چهار تا»، و مشخص، این ایدئولوژی را احساس میکند و وقتی که به اسلام بر میگردد مسائل پراکنده، متشتت و، اگر هم با ارزش است، جزئی و موضوعی برایش مطرح است و تصویر کلی ایدئولوژی اسلام در مغزش نقش نـبسته است و خودبهخود وقتی که در درونش تصویری از اسلام مغشوش و بیشکل و در هم و تصویری از یک ایدئولوژی دیگر مغایر و متضاد، مشخص و شکل یافته و تمام مطرح است؛ طبیعتاً این درگیری به نفع آن ایدئولوژی و به ضرر ایدئولوژی اسلامی تمام میشود و بعد در ذهنیتش به قضاوتی ضدِ اسلام میرسد...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
*: عناوین مندرج در منبع متن قید نشده است
آنها خیلی فنی به میدان آمدند و خیلی پخته و بیدار، که حتی شکل درسی به ایدئولوژیشان دادهاند، به طوری که هر #جوان ما با خواندن سه و چهار جلد کتاب و جزوه یک تصویر کلی و کامل خیلی روشن (پیدا میکند) و به نسبت #شعور و #اطلاعات و نیاز نسل جوان، «دو دو تا چهار تا»، و مشخص، این ایدئولوژی را احساس میکند و وقتی که به اسلام بر میگردد مسائل پراکنده، متشتت و، اگر هم با ارزش است، جزئی و موضوعی برایش مطرح است و تصویر کلی ایدئولوژی اسلام در مغزش نقش نـبسته است و خودبهخود وقتی که در درونش تصویری از اسلام مغشوش و بیشکل و در هم و تصویری از یک ایدئولوژی دیگر مغایر و متضاد، مشخص و شکل یافته و تمام مطرح است؛ طبیعتاً این درگیری به نفع آن ایدئولوژی و به ضرر ایدئولوژی اسلامی تمام میشود و بعد در ذهنیتش به قضاوتی ضدِ اسلام میرسد...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
*: عناوین مندرج در منبع متن قید نشده است
Telegram
.
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆 نشست رونمایی از ترجمهی تازهی کتاب
«بازسازی اندیشهی دینی» اثر اقبال لاهوری
در بنیاد شریعتی
سوم اسفند ماه جاری، مراسم رونمایی از ترجمهی جدید کتاب اقبال لاهوری "بازسازی اندیشهی دینی در اسلام " با حضور اساتید و پژوهشگران اقبالشناس و با سخنرانی احسان شریعتی و نسرین غلامحسین زاده مترجم کتاب در بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار شد.
دکتر احسان شریعتی در این مراسم که آن را تمرینی برای رونمایی کتاب خواند اظهار داشت: «تاکنون سه ترجمه از این کتاب بهزبان فارسی توسط آقایان زندهیاد احمد آرام، محمد بقایی و مسعود نوروزی داشتهایم که هر کدام نقاط قوت و ابهاماتی داشتهاند بهخصوص در نکات و گذرگاههای کلیدی که مربوط به مقولات و مباحث بنیادی اجتماعی-سیاسی میشد یا در زمینههای فلسفی که درست و دقیق ترجمه شدنشان اهمیت داشته است. همانطور که واقفید این اثر یکی از متون مهم فلسفی و بنیانگذار نهضت نواندیشی(دینپیرایی) در دنیای اسلام بهشمار میآید و مترجم جدید فرانسوی این اثر(که بهتازگی و برای بار دوم به فرانسه ترجمه شده است)، توسط آقای عبدنور بیدار که فیلسوف اند و حواشی مهمی به آن افزودهاند در واقع شرح تازهای است بر کتاب اقبال و در فرانسه بازتاب یافته است.
#نشستها
#رونمایی_کتاب
#اقبال_لاهوری
#بنیاد_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
«بازسازی اندیشهی دینی» اثر اقبال لاهوری
در بنیاد شریعتی
سوم اسفند ماه جاری، مراسم رونمایی از ترجمهی جدید کتاب اقبال لاهوری "بازسازی اندیشهی دینی در اسلام " با حضور اساتید و پژوهشگران اقبالشناس و با سخنرانی احسان شریعتی و نسرین غلامحسین زاده مترجم کتاب در بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار شد.
دکتر احسان شریعتی در این مراسم که آن را تمرینی برای رونمایی کتاب خواند اظهار داشت: «تاکنون سه ترجمه از این کتاب بهزبان فارسی توسط آقایان زندهیاد احمد آرام، محمد بقایی و مسعود نوروزی داشتهایم که هر کدام نقاط قوت و ابهاماتی داشتهاند بهخصوص در نکات و گذرگاههای کلیدی که مربوط به مقولات و مباحث بنیادی اجتماعی-سیاسی میشد یا در زمینههای فلسفی که درست و دقیق ترجمه شدنشان اهمیت داشته است. همانطور که واقفید این اثر یکی از متون مهم فلسفی و بنیانگذار نهضت نواندیشی(دینپیرایی) در دنیای اسلام بهشمار میآید و مترجم جدید فرانسوی این اثر(که بهتازگی و برای بار دوم به فرانسه ترجمه شده است)، توسط آقای عبدنور بیدار که فیلسوف اند و حواشی مهمی به آن افزودهاند در واقع شرح تازهای است بر کتاب اقبال و در فرانسه بازتاب یافته است.
#نشستها
#رونمایی_کتاب
#اقبال_لاهوری
#بنیاد_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Telegraph
نشست رونمایی از ترجمهی تازه کتاب «بازسازی اندیشهی دینی» اقبال لاهوری در بنیاد شریعتی
سوم اسفند ماه جاری، مراسم رونمایی از ترجمهی جدید کتاب اقبال لاهوری "بازسازی اندیشهی دینی در اسلام " با حضور اساتید و پژوهشگران اقبالشناس و با سخنرانی احسان شریعتی و نسرین غلامحسین زاده مترجم کتاب در بنیاد فرهنگی شریعتی برگزار شد. دکتر احسان شریعتی در…