گروه شریعتی
560 subscribers
1.65K photos
549 videos
66 files
1.55K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔷 غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است

📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو #احسان_شریعتی با روزنامه اعتماد

🔹روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج می‌شوند و در جامعه مداخله می‌کنند و با اینکه به‌شکل تخصصی و حرفه‌ای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهت‌گیری اجتماع و اقتصاد موضع می‌گیرند. روشنفکران از جمله در #تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشه‌های تازه برای جامعه می‌آورند. اما تفاوت #روشنفکر با #متفکر و #فیلسوف این است که به نقد #قدرت («گفتن #حقیقت به قدرت») می‌پردازد یا قدرت به او می پردازد!

🔸تاریخ روشنفکری در #ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار می‌پردازند و ایده‌های نو می‌آورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرت‌هایی خارجی، به علاوه ورود اندیشه‌ی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعه‌خواهان، زمینه‌های دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.

🔹تجربه‌های تلخ گذشته باعث غلبه‌ی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.

🔸نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیم‌ گیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم می‌گویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود!

🔹در شناخت #فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانه‌ی این ضعف را در ترجمه می‌توان دید... همچنین روشنفکران در دوره‌های انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقه‌های بسته فکری رایج شود.

🔸حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افق‌های جدیدی را برای آن بگشایند.

🔹در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای #متفکر_متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا می‌کنند و چشم انداز می‌سازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل می‌کنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید می‌آورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.

#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری

@Shariati_Group
@Dr_ehsanshariati

📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید
💢 آینده اسلام در ایران

📌دکتر #بیژن_عبدالکریمی استاد و پژوهشگر #فلسفه، به دعوت مدرسه مطالعات هویتِ باشگاه اندیشه، به این پرسش‌ها پاسخ خواهد داد:

🔅آینده #اسلام در #ایران چگونه خواهد بود؟
آیا ممکن است ایران که کانونی معنوی چند هزار ساله جهان بوده است، نسبت خود را با امر دینی در معنای عام و اسلام در معنای خاص قطع کند؟

🔅آیا تحولات پسا مدرن، فرهنگ دینی را تحت تاثیر قرار داده و ایران زمین در دل روند پرشتاب بسط سکولاریسم و نیهیلیسم جهانی مضمحل خواهد شد؟

″مرادم از «تئـولوژی» به هیچ‌وجه #دین، تفکر معنوی، تفسیر معنوی از جهان یا لقاءالله نیست، بلکه مجموعه‌ای از باورها و اعتقادات نهادینه شده‌ی تاریخی است که به شکل نظامی اندیشگی درآمده که وصف تاریخی خود را فراموش ساخته، خویشتن را به منزله‌ی حقایقی قدسی فراتاریخی می‌نمایاند...
برخلاف آنچه در وهله‌ی نخست به نظر می‌رسد رویارویی با تئولوژی و اعلام به پایان رسیدن آن به معنای ارائه‌ی مفاهیم و آموزه‌های ضد #سنت و نقادانه علیه #تئولوژی نیست، بلکه تماماً کوشش در جهت یافتن راهی به منظور طرح پرسشی اصیل‌تر و عمیق‌تر از همان یگانه حقیقت اصیلی است که تئولوژی داعیه‌ی شناخت آن را دارد. این کوشش هر آنچه را در سنت تئولوژی اصیل یابد و آن را مانعی برای مواجهه‌ی اصیل‌تر و عمیق‌تر طرح مسأله‌ی «وجود» در حوزه‌ی وجودشناسی نیابد، آن را تصاحب کرده، از آن خود خواهد کرد. بنابراین ایده‌ی پایان تئولوژی نه به معنای دعوت به تن دادن و تسلیم شدن به #سکولاریسم و #نیهیلیسم دوره‌ی جدید، بلکه به معنای فراخوانش به مبارزه با هر اندیشه و نظامی است که بی‌کرانگی هستی را به پای تناهی بشر قربانی می‌سازد...″


@Shariati_Group

🗓 شنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۱ - ساعت ۱۸
🛎 ورود برای همه‌ی علاقمندان آزاد و رایگان است
🔉 فایل صوتی سخنرانی
📌 عناصر منحصربفرد گفتمان شریعتی!

🔅اکنون که به سالروز کوچ ابدی دکتر #علی_شریعتی نزدیک می‌شویم؛ و در حالی که دهه‌هاست این سرمایه‌ی فرهنگی رخ در نقاب خاک کشیده، دیگر در میان جوانان این مرز و بوم مقبولیت چندانی ندارد؛ برآنم یادداشت کوتاهی را برای بزرگداشت نام او تقدیم دوستان کنم؛

🔅نا گفته پیداست که هیچ #انسان تحصیل کرده در مدارج بالایی به صرف استعمال سیگار #روشنفکر تلقی نمی‌شود! اما در روزگاری نه چندان دور، سیگار بر گوشه‌ی لب آکادمسین‌ها و دانشگاه دیده‌ها، نماد روشنفکری قلمداد می‌شد اما این قماش از روشنفکران عموماً دل خوشی از #دین و دیانت نداشتند و اساساً با آن سر ناسازگاری داشتند؛ این میانه اما دکتر علی #شریعتی یک استثناء بود.

🔅شریعتیِ #جامعه_شناس، دانشگاه دیده و از خارج برگشته‌ای بود که همچنان به سنت تاریخی خویش #عشق می‌ورزید. من هیچ وقت با قرار دادن شریعتی در قفسه‌ی روشنفکران دینی تفاهم نداشته‌ام؛ شریعتی دانسته یا ندانسته ویژگی‌هایی داشت که او را حتی در ظاهر با دیگران متمایز می‌کرد، و همینجا هست که باید به سراغ نمادهایی برویم که این تمایز را در ذهن مخاطبان شریعتی جا می‌انداخت.

🔅چه طور ممکن است که کسی به اعتباری واقعاً به جمع اضداد توفیق یابد از طرفی تحصیل در فرنگ آن هم در فرانسه‌ی آن دهه ها و درس خوانده‌ی سوربن #پاریس و معروف به آقای جامعه شناس، و از طرفی عاشق دلداده‌ی به "#حسین" وارث آدم و "#علی" حقیقتی بر گونه‌ی اساطیر... !

🔅اساساً کسی که کراوات می‌بندد و سیگار می‌کشد و از دین دفاع می‌کند و البته آشنای به تفکر انتقادی و علم زمانه‌ی خویش است، پتانسیل تمایزیافتگی را بالقوه داراست، اما این مشخصات در ظاهر کفایت نمی‌کرد تا شریعتی؛ شریعتی شود؛ این مرد خراسانی سری شوریده و زبانی آتشین داشت و روحی البته بزرگ..‌. و مجموع این معجون باطنی و ظاهری از جوانان آن دهه‌ها دلبری می‌کرد، بی کم و کاست...

🔅باید خوشحال بود که دوره‌ی بت سازی‌ها و شخصیت پرستی‌ها به پایان رسیده است؛ اما بلافاصله باید افزود که جای دریغ دارد که در عصر غروب بت‌ها؛ جوانان ما به همین سادگی از معدود سرمایه‌های فکری این سرزمين محروم داشته می‌شوند؛ بی تردید شریعتی مثل هر کس دیگری در ساحت اندیشه بی‌اشتباه نبود، اما راندن وی به چوب #ایدئولوژی اندیشی اجحاف بزرگیست در حق نه تنها او، که در در حق اندیشه؛ بدون اینکه بخواهم به دعوای #سنت و #مدرنیته و دینی و #سکولار و چه و چه وارد شوم باید اذعان کنم حضور عناصر سنت تاریخی و دینی در گفتمان مدرن شریعتی حتی در مقابل دیدگان یک خواننده‌ی انتقادی چیزی کم از یک شاهکار نداشت!

🔅طبایع سنتی به جهت تعلقات خویش کمتر زیست جهان جدید را به رسمیت می‌شناسند، و لاجرم هویتی توپر و مقاومتی به خود می‌گیرند؛ و از پذیرش شکاف مدرنیته در هویت خویش سرباز می‌زنند و این توی ذوق می‌زند؛ رجوع شریعتی به مآثر اما به گمانم چنین نبود. امروز از پس گذر سالیان و در سراسر جهان، دیگر برای اهل نظر سخن از یک چنین امکانی چیزی چندان خلاف آمد عادت نیست؛ کسی مدعی این نیست که شریعتی به پادزهر جهان نیهیلیستیک معاصر دست یافته بود، ولی ای بسا در میان بس بسیاران، شریعتی و گفتمان او هنوز منحصر بفرد و یگانه است. یادش گرامی...

دکتر #محمدحسن_علایی

@Shariati_Group

🔻از نگارنده این مطلب:
🎙 واکاوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیسم! (سمینار ملی "شریعتی و راه آینده")
.
🟠 تقلیل شریعتی به "کویریات" قابل دفاع نیست!

🔅دکتر #سروش_دباغ در نوشته‌ی خویش به مناسبت سالروز درگذشت شریعتی، ضمن ذکر برخی خاطرات و تعارفات، #شریعتی را به #کویریات تقلیل داده است. دکتر دباغ می‌نویسد: "به نزد من بخش زیادی از #اجتماعیات و #اسلامیات او امروز دیگر به کار نمی‌آید و گرهی از کار ما نمی‌گشاید، که ناموجه است؛ کویریات ماندگارترین بخش آثار اوست".

🔅به نظر می‌رسد بعضی از اصحاب اندیشه در دامن زدن به برخی مشهورات در خصوص شریعتی کوتاه نمی‌آیند؛ من خود در سخنرانی خویش در #۱۶_آذر ۱۳۹۹ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به اهمیت زبان و بوطیقای خاص شریعتی در کویریات و امکانات نهفته در آن در مواجهه با #نیهیلیسم دوران جدید اشاره کرده‌ام. اما معتقد هم نیستم که از اسلامیات و اجتماعیات وی باید گذشت، گرچه بی‌تردید باید آن‌ها را به بوته‌ی نقد کشید. تلاش‌های مشابهی در بین سایر پژوهندگان نیز می‌توان سراغ گرفت که به تقلیل شریعتی به کویریات مبادرت ورزیده‌اند.

🔅به نظر می‌رسد #سروش پسر چندان که پدر بزرگوار ایشان؛ به موازات ناکامی در پروژه‌ی حکمی و اجتماعیِ خویش به سمت ذوق ورزی در هوای شاعران کشیده شده‌اند!

🔅حالا اگر پدر #مولانا را برکشیده است، وی به سپهری دل‌مشغول است. و شاید از همین جهت کویریات را ترجيح داده است. البته با دکتر دباغ همداستان هستم که کویریات به جهت سبک خاص نوشتاری آن در طول زمان ماندگارتر است. از طرفی باید پذیرفت چنین امکانی در نگارش که وجه اگزیستانسیل عمیقی دارد به میزان زیادی از عهده‌ی سروش بزرگ هم بیرون بوده است، حتی در قمار عاشقانه که اساساً می‌توانست محمل خوبی برای این‌گونه طبع آزمایی‌ها باشد.

🔅باری ارزیابی‌های شتابزده در خصوص شریعتی در غیاب «مطالعات آکادمیک» همچنان تداوم دارد. شریعتی در اسلامیات و اجتماعیات ما را به بازخوانی انتقادی متون #سنت تاریخی خویش فرا می‌خواند و ما را به آسیب‌های سنت احیا نشده تذکار می‌دهد. او زیست‌جهان جدید را به رسمیت می‌شناسد و به زندگی آری می‌گوید. با این همه، جست‌وجوی امکانات نو در تفکر شریعتی می‌تواند و باید برای یک ارزیاب منتقد و مطالبه‌گر همچنان به عنوان پروژه‌ای ناتمام تلقی شود. شریعتی ما را به خویشتن انسانیِ خویش فرا می‌خواند و ما را به ضرورت نیل به #خودآگاهی تاریخی، اجتماعی، وجودی از وضعیت خویش دعوت می‌کند. این دعوت علی‌الاصول نمی‌تواند تهی از عناصر تاریخی و فرهنگیِ ما باشد. غنای این دعوت باید بر فرازهای درخشانی که وی از #حکمت و #هنر مردمان این سرزمین در آثار خویش گنجانده است، مورد واکاوی قرار گیرد.

دکتر #محمدحسن_علایی

@Shariati_Group
🔴 کدام حسین؟

🔅″... اکنون #صفویه آمده است و خود بزرگترین مروج ذاکرین و تجلیل کننده‌ی ذاکرین و برگزار کننده اصلی «ذکر» است. صفویه برخلاف #بنی‌امیه و #بنی‌عباس نمی‌خواهد تا آنچه را که به وقوع پیوسته است، از خاطره‌ها بشوید، بلکه می‌خواهد بیشتر از همیشه به یاد بیاورد. آنها - بنی‌امیه و بنی‌عباس، می‌خواستند تا #مردم فراموش کنند و متوجه نباشند که چنین حادثه‌ای در #تاریخ به وجود آمده است و صفویه می‌خواهد که برعکس، مردم در تاریخ جز این حادثه چیزی به یاد نداشته باشند!

🔅اما فرق کار این است که آن‌ها می‌کوشیدند تا داستان را محو کنند و این‌ها می‌کوشند تا معنی آن را مسخ نمایند. این‌ها با ترویج و تجلیل و تعظیم #عاشورا و #کربلا می‌کوشند که این همه را از محتوا خالی کنند و فقط شکل و فرم را ارزش ببخشند و جلوه دهند.

🔅دیروز که تمام دستگاه‌های حکومتی خلیفه می‌کوشیدند تا #ولایت، #عترت، #شهادت، #امامت، #عدل، #عاشورا و... از یادها فراموش شوند، روشنفکران ذاکرین بودند و به عنوان انجام مسئولیتشان با همه‌ی آگاهی و شعور‌شان تلاش می‌کردند که عمق فاجعه‌ی تاریخ و شکوه و عظمت و عصاره و #روح #انقلاب #اسلام در یادها بیدار شود و زنده ماند و فراموش نشود. اما امروز که صفویه تمام شعار‌های #شیعه را شعار خود کرده است و دیگر نه شعار زندان‌های سندی بن شاهک و زندان‌های خلیفه #بغداد که شعار عالی‌قاپو است و در کار مسخ کردن ارزش‌هایی هستند که به قیمت آن همه خون‌های عظیم به دست آورده‌ایم، #رسالت روشنفکران شیعه چیست؟

🔅رسالت ما دیگر یادآوری نیست، چون همه به یاد دارند، چون خلیفه شیعه شده است و بیش از مردم #عدالتخواه و پیروان راستین #علی و شیفتگان #حسین به یاد می‌آورد و می‌گوید و می‌گریاند و خود را به گریه می‌زند و بر دشمنان علی لعن می‌فرستد و از آل علی مدح و منقبت می‌گوید. اکنون مردم آگاه شیعه در برابر نظام صفوی که بر تشیع تکیه می‌کند، همان وضعی را دارند که شیعه در نظام اموی و عباسی که بر اسلام تکیه می‌کردند، داشت. اشرافیت قریش نقاب اسلام زد و شعارش #قرآن و #سنّت، تا حق علی پامال شود و یاد حسین فراموش، یعنی روح قرآن و مسیر سنّت مسخ شود.
شیعه بر منقبت تکیه کرد و بر ذکر، و اکنون اشرافیت قومی صفوی نقاب تشیع زده است. شعارش منقبت و ذکر تا حقیقت علی پامال شود و فکر حسین فراموش!

🔅این است که وقتی #زور هم بر ذکر تکیه می‌کند، دیگر ذکر نقشی انقلابی ندارد و ذاکر نه یک #روشنفکر مترقی، که یک ابزار تبلیغاتی در نظام موجود می‌شود. این است که در عصر صفوی دیگر یاد رسالت نیست، رسالت شناخت است، طرح واقعه نیست، تحلیل واقعه است. محبّت نیست، معرفت است و بالاخره در نظام تشیع صفوی، نه بر تشیع مطلق، که بر تشیع علوی تکیه کردن است. زیرا پیش از صفویه، شیعه وقتی نام #محمد را می‌شنید حق داشت بپرسد: کدام محمد؟ و پس از صفویه، شیعه وقتی یاد حسین را می‌شنود، باید بپرسد: کدام حسین؟ ...»

🔊 شنیدن فایل صوتی سخنرانی

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / شیعه / «نقش انقلابی یاد و یادآوران»
⭕️ مسئله اصلی امروز ما، ایران شدن ایران و کشور شدن کشور است!

🔅دکتر #بیژن_عبدالکریمی در مراسم "عاشورا و امروز ما" تأکید کرد: مسئله‌ی اصلی امروز ما، ایران شدن #ایران و کشور شدن کشور است؛ برای اینکه یک جماعت به #ملت تبدیل شود نیازمند #تاریخ و #سنت و سنت تاریخی است؛ یک جماعت برای تبدیل شدن به ملت نیازمند غرور و افتخار ملی و حس احترام به خویش است؛ اگر فردی بی‌غرور باشد، نمی‌تواند ارتقاء یابد و اگر ملتی هم این طور باشد نمی‌تواند در صحنه بین‌المللی مواضع خوبی بگیرد؛ البته غرور ملی بی‌جهت و بی‌مبنا هم می‌تواند سبب #نژادپرستی، ستیزه‌جویی، ظهور #امپریالیسم و #ظلم به دیگران باشد.

🔅یکی از وظایف روشنفکران جامعه این است که نشان دهند چه چیز موجب افتخار و چه چیزی موجب شرمساری یک ملت است و باید مسائل تاریخی را بازسازی کنند؛ نزاع سیاسی و اجتماعی، نزاع بر سر روایت‌هاست و هر کسی بهتر بتواند این روایت را بیان کند، در ایجاد حرکت‌های اجتماعی موفق‌تر است. این #فرهنگ متاسفانه در ایران به وجود آمده که ما ایرانی‌ها چیزی نداریم و هرچه هست متعلق به #غرب و #تمدن غربی است.

🔅تاریخ ما در گذشته و حال و همین وضع کنونی، ارزش‌های والایی دارد؛ خطر این است که ما به بسط فرهنگِ خودویرانی و تمسخر از خود رو بیاوریم. روی آوردن ایرانیان به #اسلام و #شیعه و #عشق ایرانیان به #حسین (ع) یکی از نمادهای فرهنگ اسلام ایرانی، و شیعه و از بزرگترین سرمایه‌های ملی ما هست؛ عشق به حسین(ع) در قلب تاریخی ملت ایران وجود دارد و سبب غرور و افتخار ماست و در همان حال از دل سنت عاشورایی به‌هیچ وجه قبیله‌پرستی، ستیزه‌جویی، جنگ‌طلبی و تجاوز به حقوق دیگران بیرون نمی‌آید.

🔅حسین(ع) عامل نگهدارنده برای #امت و ملت‌کردن جامعه‌ی ایرانی است و این دفاع بدی است که حسین را به یک #رهبر فرقه‌ای تبدیل می‌کنند؛ حسین سرمایه‌ی بزرگ تاریخ بشریت و تاریخ شیعه است. حسین با #جهل و #خرافه هیچ نسبتی ندارد؛ او مظهر پاکی، نجابت، آزادگی، مبارزه با ظلم است و حتی در مبارزه با ظلم بی‌ادبی و خشونت ندارد و حتی وقتی اهل بیتش مورد هجوم هستند، کرامت انسان‌ها را حفظ می‌کنند.

🔅روشنفکران چپگرای ما، به نام مبارزه با ظلم، ظلم بزرگی به ایرانیان می‌کنند و به نام مقابله با #استبداد دینی، می‌خواهند یکی از مظاهر بزرگ مبارزه با استبداد دینی را از وجدان جمعی ایرانیان حذف کنند!

🔅شبه روشنفکران نباید به نام #علم و عقلانیت مدرن، سمبل‌های ملت ایران را که در سر بزنگاه‌های تاریخی مسیر حرکت را نشان می‌دهد، از آنان بگیرند و در برهوت «بی هویتی» رها کنند؛ چپ‌گراییِ موجود جامعه ما حاصل نوعی #نیهیلیسم است و به بی‌کنشی همه چیز منتهی خواهد شد، زیرا با نفی حسین، بنیادی برای کنش ملی باقی نخواهد ماند؛ آیا وقت آن نیست که روشنفکران چپ‌نما به مسیری غیر از مسیر یک قرن اخیر رو بیاورند؛ اینها تصور داشتند #انقلاب خواهد شد و #قدرت در دست آنان قرار می‌گیرد و حوادث تاریخی نشان داد که مسیر خود را طی می‌کند.

🔅عبدالکریمی با انتقاد از چپگرایانی که سخن از کشور و عرق ملی را به منزله‌ی تأیید وضع موجود می‌دانند و به همین دلیل سرمایه‌های ملی را انکار می‌کنند، گفت: امروز، روشنفکران ما سرشار از انزجار از خویشتن هستند در حالیکه بالیدن به #ارزش ها، انگیزه‌ی کنشگری و جدایی ملت از رخوت است.‌ ملت ما در تاریخ خطاهایی دارد، اما در رفتن به سوی اسلام و حسین(ع) درست عمل کرده‌ و سرمایه‌های بسیاری دارد. ما زمانی کانون معنوی جهان بودیم و در میان تفکر معنوی هندی و عشق شرقی و عقل یونانی و غربی، چهارراه تلاقی رویدادهای بزرگ جهان بودیم. ایرانی هرگز برده نبوده و برده‌داری هم نکرده و #بت پرست نبوده است.

🔅ملت ایران حتی در این شرایط بد تاریخی که تحت شدیدترین تحریم‌های ظالمانه است اخلاقی‌ترین ملت جهان است؛ انقلاب و بچه‌های انقلاب ما تنها نیروی «نفی» در جهان هستند، بنیادگرایی و خشونت در جامعه‌ی ما وجود دارد ولی به هیچ وجه با کشورهای اسلامی دیگر قابل مقایسه نیست؛ ما به جای اینکه ایرانی بودن را مصیبت نشان دهیم تا همه‌ی فرزندانمان آرزوی رفتن از این کشور را داشته باشند، کمک کنیم تا ایرانیان، ایرانی بودن را به منزله‌ی فرصت عالی برای خلق ارزش‌های متعالی درک کنند و معتقدم حسین‌ بن علی(ع) می‌تواند در این هویت به شدت نقش‌آفرین باشد.

🔊 شنیدن فایل صوتی این سخنرانی


@Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
″... در پایان کنفرانس قصد داشتم که پس از طرح #فلسفه نیایش و بویژه، نقش اجتماعی #نیایش شيعی در جبهه‌گیری تاریخی و #جهاد مستمر #عدالت‌ خواهانه‌اش، به عنوان مثال، چند نمونه از صحیفه[سجادیه] بیاورم و بر این اساس تجزیه و تحلیل کنم که فرصت نشد.

هنگام ترجمه‌ی کتاب "نیایش" پرفسور کارل، در فرانسه، با متدی که بدان اشاره‌ای کردم، خواستم متون اصيل «دعای اسلامی» را ارزیابی و تحقیق کنم و در این راه گامی مهم برگرفتم و طرح خام و أجمالى عناصر تشکیل دهنده آنرا در پایان ترجمه کتاب دادم، ولی برای تکمیل آن فرصتی پیدا نکردم.
چنانکه یکی دیگر از هدف‌هایم این بود که متون دعای اسلامی و بالأخص شیعی را -که فرهنگ #شیعه از این جهت سخت غنی است- با متون دعای مسیحی، زرتشتی، ودائی، یهود، بودیسم و غیره مقایسه کنم که این کار ماند!

اگر این کنفرانس بتواند دعوتی باشد از دوستان و همفكران فاضل و پژوهشگران آگاه و متعهد جامعه‌ی ما برای آغاز یا ادامه‌ی این کارها که در آروزی من ماند و اگر این اشارات و این طرح‌ها، ایده‌ای بدهد برای تحقیق در این کار، عقده این عدم موفقیت‌هایم تسکین یافته است و شاید این کار، در عین حال، کوششی باشد برای تبرئه #دعا در نظر شبه روشنفکران ما، و نیز #اصلاح #سنت راستین و زنده‌ی دعا در میان شبه مقدس‌های ما، و نیز قدمی در راه تغییر بینش منحط و انحرافی جامعه‌ی ما از دعا که خود عامل تخدير و انحراف و اغفال و نفی مسئولیت‌ها و احساس‌های کاذب و اغفال از عمل و از #آگاهی و وسیله‌ی برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی #نیایش در روح و در جامعه‌ی امروز شده است. و اگر قبول داریم که اکنون، در میان عوام، دعـا غالباً با بینش و برداشت فعلی، اثری منفی دارد، پس کوشش در راه احیای #روح نیروبخش و نقش مترقی و آگاهی دهنده‌ و محرک "دعای اسلامی" و بویژه تحقیق و تحلیل منطقی این نقش و معرفی این متون و مشخص کردن عناصر انحرافی و دخیل در متون نیایش‌های مترقی و #کمال دهنده فکری و اجتماعی شیعه - که با دعا می‌اندیشیده و می‌آموخته و حرف می‌زد و مبارزه می‌کرده است. به کوشش سودمند و مترقی و در مسیر تعهد اجتماعی روشنفکران راستینی است که به آگاهی #مردم می‌اندیشند و از عوامل تخدير و انحراف ذهنی و سلب #مسئولیت اجتماعی و انسانی بیزارند...″

🔊 شنیدن فایل کامل صوتی سخنرانی

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
📓 «تبارشناسی عقلانیت مدرن؛»
قرائتی پست مدرن از اندیشه دکتر علی شریعتی

#معرفی_کتاب

نوشته مرحوم دکتر سید #محمدامین_قانعی‌راد (با نقدی از دکتر #بیژن_عبدالکریمی)
چاپ دوم/ نقد فرهنگ ۱۳۹۷ / ۲۶۲ صفحه

🔹بر مبنای رویکرد این نوشتار، ارزیابی انتقادات بر تفکر شریعتی، در چارچوب دوگانه اندیشی #سنت و #مدرنیسم ممکن نیست و برخی یا بسیاری از اندیشه‌های شریعتی هنگام سنجش با این معیار دوگانه توان مقاومت خود را از دست می‌دهند. این نوشتار از این دوگانگی اندیشی فراتر می‌رود و معیاری متفاوت یعنی #پست_مدرنیسم را که با سنت و مدرنیسم متفاوت است، برمی‌گزیند. پاره‌ای از مباحثی که در این کتاب آمده از این قرار است:
″شریعتی و اندیشه پسامدرن"،
"بحران مدرنیسم و ظهور عصر پسامدرن"،
"بحران ایدئولوژی‌های مدرن/ بحران معنا و هویت"،
"تبارشناسی علم مدرن"،
"تفاوت‌های فرهنگی/سرمایه فرهنگی"،
"ایدئولوژی همچون روایت محلی"،
″روشنفکری جهانی و روشنفکر محلی"

@Shariati_Group
✴️ آیا صدای اهل تفکر شنیده می‌شود؟!

🔅قسمی #نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی #فلسفه و #فرهنگ را می‌گیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" می‌توان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب!

🔅کسانی که در دل یک فرهنگ، عمر خویش را مصروف فلسفه‌ورزی و پژوهش‌های فرهنگی کرده‌اند، وقتی در نهایت نتوانسته‌اند به واقع منشأ اثر باشند، در دل انواع تباهی‌ها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند.

🔅نیهیلیسم یک پدیده‌ی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما آن هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه می‌شناسانند، با همین سلاحِ کشنده از پای درآیند، جای تأسف بیشتری دارد.

🔅بگذارید بی‌مقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم. مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئه‌ی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطه‌ی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و می‌کنند، حال محتمل است گذرشان به #آکادمی افتاده باشد، یا نه؛ هم آنان که با #کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کرده‌اند، از #شعور متعارف تبعیت نمی‌کنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمی‌گذرند، در طبیعت ثانویه‌ی خویش بیتوته کرده‌اند، با خود خلوت دارند و صاحب #وقت تفکرند، تا آنجا که ممکن است...
با #سنت تاریخی خویش قهر نکرده‌اند و می‌کوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع #عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشوده‌اند، از فلسفه و #هنر بهره‌ها دارند، #شعر را می‌فهمند، راه خویش را از توده‌های منتشر جدا کرده‌اند، به مصرف‌گرایی و وراجی روی خوش نشان نمی‌دهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشری‌اندیشان، و از ایدئولوژی‌های مسلط دوران و جامعه در فاصله‌ی معناداری می‌ایستند و در کل از راهی نمی‌روند که روندگان آن زیاد است...

🔅نگارنده معتقد است چنین فئه‌ی قلیلی در #ایران امروز دچار «غربت» مضاعفی هستند؛
▫️اولاً هم دلسوز #دولت و هم خیرخواه #ملت هستند، اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمی‌یابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند.
▫️ثانیا، درد توسعه‌نیافتگی تاریخی را فهم کرده‌اند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون #سنت‌گرا و #نوگرا رانده می‌شوند.
▫️ثالثا نمی‌توانند به تندروی‌ها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند،
▫️و رابعاً دچارند به #تفکر و تعقل، حتی به نحو ناخواسته‌ای دچارند، یعنی نمی‌توانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریب‌اند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانه‌اند...

🔅سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش می‌توانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی می‌نهند، دولت، ملت و روشنفکران!

🔅لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطه‌ی این هر سه گروه بیرون است. بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحران‌های ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقب‌ماندگی بسر می‌برد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟!

🔅در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است، رسیدن به #خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکته‌ی خطیر از سوی همه‌ی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم، خواه از جرگه‌ی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم، خواه از نیروهای گفتمان #انقلاب؛ این همان دغدغه‌ی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحران‌های ریز و درشت‌مان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر #توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای #خشونت پرهیز است که شاه بیت همه‌ی مدافعانش، دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکاف‌هاست؛

🔅سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، می‌توانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانه‌تر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایه‌های محدود خویش برای #صلاح و #فلاح کشور محروم نسازیم!

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
⭕️ زندگی همچون مطالبه

📌 بر سر #زندگی و معانی مختلف آن در خیابان‌های شهر صف‌آرایی شده است. بر سر گونه‌های مختلف زیستن. شاید هیچ‌وقت تاکنون «زندگی» این‌چنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد، بوده است. لحظات آغازین #انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده می‌شد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی» و یا اینکه «زندگی، #عقیده است و #جهاد» و همین معانی نسلی را به زندان‌ها و به خیابان‌ها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت: «یعنی»...چه کسی گمان می‌کرد چهل سال بعد، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن» شده بود بمیریم و یا بمیرانیم، اما مردن برای زندگی کردن خیر.

📌 همه‌ی قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهل‌وچند سال پیش، چگونگی‌اش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسل‌ها می‌شود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزش‌های لایزال. امروز هم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائت‌ها از ارزش‌های لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان می‌آورد و به یک بار می‌بینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی می‌سازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاق‌های خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که #قانون خاصیت «چتر بودگی» خود را از دست می‌دهد و بدل به سپر و سلاح می‌شود و به صف‌آرایی می‌انجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم می‌آورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقه‌های شخصی و...

📌 این بار نوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیاده‌روها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پررنگ دختران بی‌دلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیش‌پا افتاده و بدیهی‌ای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بی‌پایان و وعده‌های امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد»های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریت‌های مشروعیت‌بخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانه‌های سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (#اصلاح‌طلب - #اصول‌گرا /#سنت - #مدنیته و..) شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. می‌ترساند و به شوق می‌آورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن می‌گوییم از چه چیز سخن می‌گوییم؟ #شریعتی در روزهای یایانی زندگی‌اش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است:
«زندگی یعنی: #نان، #آزادی، #فرهنگ، #ایمان، دوست داشتن» (م.آ. ۱ -با مخاطب‌های آشنا)

📌 سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بی‌قانونی ما؟

@Shariati_Group

دکتر #سوسن_شریعتی
″... این نسل دارد از دست می‌رود، این نسل در میانه‌ی دو پایگاه #تجدد و #تقدم، دو قطب مجهز و شکل گرفته‌ی #سنت و بدعت، املیسم و فکلیسم، #ارتجاع و انحراف، مقلدین گذشته و مقلدین حال، کهنه پرست و غرب پرست، متعصب مذهبی و متعصب ضد مذهبی... تنـها مانده و بی‌پایگاه و بی‌پناه.
این نسل نه در قالب‌های قدیم موروثی مانده است و نه در قالب‌های جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه می‌شود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژی‌های غربی را، مدهای فکری را و تیپ‌های اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعه‌اش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم

@Shariati_Group