گروه شریعتی
564 subscribers
1.65K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
"... #پیامبر را می‌‌بینی، که با نفرتی غلیظ، از جامه‌ها و ریش‌های بلند، و ادا و اطوارهای اشرافی، که آنان را، از دیگر خلقِ خدا، چوپانان و نخل‌کاران و توده‌های خرده‌پا و خانواده‌ها و طایفه‌های بی‌شکوه و زحمتکش و بی‌حسب و نسب، متمایز می‌سازد، ریش‌اش را در مشت می‌گیرد، و اعلام می‌کند که: "هرچه از یک مشت بیرون ماند، در آتش است".
فرمان می‌دهد که: دامن‌ها را از زانو کوتاه‌تر بگیرید، و آستین‌ها را از نیم‌ساق بلندتر نکنید، تا در چشم‌ها سبک جلوه کنید، آرایش و لباسی که، غلامان، خدمت‌گزاران، بی‌سر و پاهای جامعه، افراد زحمتکش، و کشاورزان و گوسفندداران، و توده‌ی عادی، و مردمِ طبقاتِ پایین و بی‌تشخیص داشتند.

● و خود، می‌کوشید، هرچه بیش‌تر، ارزش‌های اشرافی، و آداب و رسوم و سلوکِ طبقات و خانواده‌ها و گروه‌های ممتاز و زبده و "متشخص" و "معنون" و "محترم" و "اصیل" و "شریف" و استخوان‌دار و مالامالِ از "اصل و نسب" و "تیره و تبار" را، که به قولِ شاعر:...، همه را، به عمد، و در پیشِ چشمِ همگان، در هم شِکَند، و خود را با آن‌ها بیگانه، و از آن‌ها بیزار، نشان دهد، و هرچه بیش‌تر، از #فرهنگ و آداب و ارزش‌ها و روش‌های اشرافی‌ِ طبقاتِ بالا، بریده و دور گردد، و خود را، با توده‌های محروم و محکوم، و فاقدِ فخر و کرامتِ طبقاتی و نژادی و اجتماعی، در آمیزد، و با آنان شبیه گردد.

● با چنین لباسی و آرایشی از خانه بیرون می‌آید. گروهی با او همراه بودند، و به چشمِ یک پیامبرِ بزرگ، یک مافوقِ #انسان، و یک شخصیتِ عجیب، در او می‌نگریستند. و او، در مسیرِ خود، ناگهان، به گروهی از بچه‌ها بر می‌خورد، که در کوچه با هم بازی می‌کردند، نه تنها از هول و هیبتِ او نمی‌گریختند، و یا به دیوارِ کوچه، لرزان و مودب نمی‌چسبیدند، که با آن‌ها هم‌ساز می‌شد، و هم‌بازی، و مدت‌ها سر در دنبالِ هم می‌کردند. نوادگانِ خودش نیز غالباً در میانِ آن‌ها دیده می‌شدند. با سادگی و بی‌ریایی‌ِ شگفتی، در پی‌شان می‌دوید، تا به چنگ‌شان آوَرَد، و آن‌ها، به شوخی، از او می‌گریختند. گاه، آن‌ها را صید می‌کرد، و بر دوش می‌گرفت، و به شیوه‌ی یک بابای مهربان، یک عموی خوب، نوازش می‌نمود.

● شخصیت‌های بزرگ، بر اسب یا شتر می‌نشستند، استر، و به خصوص الاغ، مرکبِ مردمِ متوسط و طبقاتِ پست و آدم‌های زحمتکش بود، اما، مرکبِ او _ او که خود چوپانی یتیم و گرسنه و بی‌پناه بود، و اکنون مبعوث شده است، تا شرافت را، به معنای دیگری، به زمان بفهماند، و اشرافیتِ بلال را، جانشینِ اشرافیتِ ابوسفیان سازد _ استر و الاغ بود.

#علی است که خبر می‌دهد، که او، بر الاغ سوار می‌شد، آن هم الاغِ برهنه! و غالباً، یکی را هم پشتِ خود سوار می‌کرد. خلافِ مروت را ببین! این کیست که، با پای‌تابه، و دامنِ کوتاه و سبک، و آستین‌های نیم‌ساق، و کلاهِ دوگوش، دو پشته بر خرِ برهنه سوار می‌شود، و توی کوچه و بازارِ شهر می‌گردد.

● گاهی او را می‌بینند که، کنارِ راهی، به مسکینی، غریبه‌ای، صحراگردی، که به شهر آمده، یا فعله‌ای بی‌خانمان، که خسته از کار، بر خاک نشسته، و به دیوارِ کوچه لم داده، بر می‌خورد. به سراغ‌اش می‌رود، کنارش می‌نشیند، با او آشنا می‌شود، از حال‌اش و کارش و سرگذشت‌اش، صمیمانه و خودمانی، پرس و جو می‌کند. با هم انس می‌گیرند، مرد، این چنین رفیقی، هم‌صحبتی، آشنای خوب و مهربانی، پیدا می‌کند، و مدت‌ها با او به گفتگو و دردِ دل می‌پردازد، و دل‌اش باز می‌شود، و خوش‌اش می‌آید، که این تازه آشنای ناشناس را، در نهارش، که یکی دو گُرده نانِ آب‌زده است، یا دستمالی خرما، و یا مشتی آردِ به روغن تفت‌داده، شریک سازد، و او نیز، که شاهنشاهِ پارس، و #امپراطورِ روم را، بر تخت‌های مرصع‌شان، از هولِ نامِ خویش، می‌لرزاند، و با تولدش، کاخِ مدائن شکست برداشته، و آتشکده‌ی فارس خاموش شده است، اینک، چه کیفی می‌کند که، در کنارِ کوچه، بر خاک، چُمباتمه زده، و بر سرِ سفره‌ی این "شریف"، در این "مدینه‌ی شگفت"، مهمان شده است! اما وی، که بیش از هر کس، حق‌گزار است، این دوستِ تازه‌ای را که یافته، و با او هم‌نمک شده است، شب، در سرای خویش، مهمان می‌کند. سرای او، اتاقِ گِلینی است، فرش‌شده از ماسه‌های نرمِ صحرا، و صحنِ سرایش، مسجد! ..."

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهت‌گیری طبقاتی اسلام
⭕️ پس از سال‌ها توقف؛
«حسینیه ارشاد» دوباره به صحنه فرهنگ بازگشت...

🔅به گزارش خبرنگار نقد اندیشه، #حسینیه_ارشاد یکی از مهم‌ترین کانون‌های روشنفکری اسلامی در #تاریخ_معاصر ایران که در سال‌های گذشته فعالیت‌های فرهنگی آن متوقف شده بود، از دیروز با برگزاری نشست «آسمان همین حوالی» دوباره به صحنه فکر و #فرهنگ بازگشت.

🔅در این مراسم که سیده حورا صدر، دختر امام #موسی‌_صدر، علیرضا زرین، مدیر حسینه ارشاد، مهدی طالقانی، فرزند آیت‌الله #طالقانی، دکتر محمدرضا زائری، مدیر انتشارات خیمه، دکتر رسول رسولی‌پور، استاد دانشگاه خوارزمی، دکتر علی جعفر‌آبادی، مدیر موسسه امام موسی صدر، #پیام_فضلی‌نژاد، مدیرمسئول مجله نقد اندیشه، دکتر محمد سعید سعیدیان و… حضور داشتند، بخش‌هایی از سخنرانی دکتر #علی_شریعتی پخش شد.

🔅دکتر محمدرضا زائری، استاد دانشگاه و مدیر انتشارات خیمه، در افتتاحیه این نشست با تشکر از مدیریت حسینیه ارشاد برای برگزاری این مراسم گفت: «این نشست برای پاسداشت #نیایش و کتاب شریف صحیفه سجادیه است. مجالست و گفتگو و دیدارهای برادران ایمانی، سبب حفظ مکتب اهل بیت و احیا امر ایشان خواهد شد. امام صادق(ع) فرمودند به ديدار هم برويد كه در اين ديد و بازديدها، دلهايتان زنده می‌شود.»

🔅در این مراسم از کتاب «همه چیز رو‌به‌راه است؛ ممنونم» اثر شهاد زمانی که ترجمه‌ای آزاد و برداشتی تازه از صحیفه سجادیه به شمار می‌رود، رونمایی شد و مولف آن گفت: «ایده بازنویسیِ بخش‌هایی از چند دعای صحیفه سجادیه برای مخاطب جوان و نوجوان، که به هر دلیلی نمی‌تواند با متون کهن دینی ارتباط برقرار کند را با آقای زائری مطرح کردم. این دعاها می‌توانست برای این مخاطب الهام‌بخش باشد، به زندگی‌‌شان معنا ببخشد، نیازهای روحی و خلأهای روانیِ‌شان را مرتفع سازد و حتی راه‌حلی برای مشکلات روزمره‌‌شان نشان دهد. اتفاقاً صحیفه سجادیه هم، درست در دوره‌ای املا شده که جامعه حوادث تکان‌دهنده #کربلا و حرّه را از سر گذرانده بود و سرنوشت خود را در برابر انواع و اقسام رنج‌ها و دردهایی که متحمّل می‌شد، محتوم می‌دید. آنجا بود که آموزگار بزرگ نیایش، امام سجاد، با درک موقعیت انسانِ آن روزگار، فطرت غبار گرفته او را نشانه گرفت و امید را به جامعه تزریق کرد.»

🔅این کتاب روایتی از نیایش‌های صحیفه سجادیه است که با تصویرگری محمدرضا دوست‌محمدی توسط نشر خیمه منتشر شده است.

📸 مشاهده آلبوم عکس در اینستگرام

@Shariati_Group
🆔 @naghdeandisheh
✡️ اردشیر ریپورتر کیست؟
به‌مناسبت سوم اسفند - سال‌روز #کودتای رضاخانی و کاشف اصلی او

📌#فراماسونری در #ایران، مرکزی برای جلب نخبگان و افراد مستعد با گرایشاتی غرب‌گرایانه، پرورش و ارتقاء آنان در هرم سیاسی و فرهنگی کشور در جهت اهداف #استعمار بریتانیا به‌شمار می‌رفت، که در مرکز و در پس‌ پرده‌های آن دست پنهان اینتلیجنس سرویس #انگلستان در کار بود.

📌در سال ١٣٢٢ق. اردشیر را در زمرهٔ اعضای #انجمن_مخفی تهران، که توسط ملک‌المتکلمین و سیدجمال‌الدین واعظ رهبری و اداره می‌شد و اعضای آن عمدتاً از ماسون‌های ایرانی بودند، می‌یابیم و بدین‌ترتیب مُحقّیم که نقش مرموز و درجه اول #اردشیر_ریپورتر را در عملیات پس پرده حوادث #مشروطه مورد تأکید مجدد قرار دهیم. در سال ١٣٢۴ق. نیز شاهد تأسیس #لژ_بیداری_ایران هستیم، که اردشیر ریپورتر از اعضای آن به‌شمار می‌رفت و به اعتقاد ما مؤسس واقعی و کارگردان اصلی، ولی در پس‌پردهٔ، این مجمع ماسونی بود.

📌اردشیر ریپورتر با بهره‌گیری از موقعیتی که در محافل اشرافی کسب کرده بود، ارتباطات وسیعی با رجال کشور برقرار ساخته و می‌کوشید تا آنان را به درجات مختلف، از هواداری فرهنگی #غرب تا مزدوری رسمی اینتلیجنس سرویس، جذب کند.

📌ریپورتر طی دوران فعالیت ۴٠سالهٔ خود در ایران (که از ورود او در سال ١٨٩٣م.، سه سال پیش از قتل ناصرالدین‌شاه، تا مرگ او در ٢٣ فوریه ١٩٣٣م./ ۴ اسفند ١٣١١ش. در تهران در اوج سلطنت #رضا_شاه ادامه دارد)، علاوه بر میراث سیاسی که در قالب #سلطنت #پهلوی تبلور یافت، شبکه‌ای از عوامل اینتلیجنس سرویس را نیز برجای گذارد که به‌مثابه یک اشرافیت اطلاعاتی موقعیت ممتاز خود را در درون یک کاستِ بسته و موروثی محفوظ داشتند و اعقاب آنان نیز در دورهٔ سلطنت محمدرضا #پهلوی اهرم‌های اساسی حکومت را به‌دست گرفتند.

📌جذب نخبگان بومی و پرورش آنان با روح #فرهنگ غربی از مهم‌ترین اهرم‌های سیطره استعمار بر کشورهای #آسیا، #آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. در بررسی #تاریخ #نفوذ غرب در ایران، این مکانیسم #سلطه را به‌صورت پرورش انبوهی از «رجال سیاسی» و «نخبگان فرهنگی» غرب‌گرا و خودباخته می‌یابیم؛ کسانی که در مکتب میرزا ملکم‌خان‌ها و «فراموشخانهٔ» او الفبای #سیاست را آموختند، در «جامع آدمیّت» و «لژ بیداری ایران» نقشی پردسیسه ایفاء کردند و ثمرهٔ کار خود را به‌صورت رژیم بی‌ریشهٔ #پهلوی به #تاریخ_معاصر ایران تقدیم داشتند.

📌شش سال پس از ورود اردشیر ریپورتر به ایران، «مدرسهٔ علوم سیاسی» توسط دو #فراماسون سرشناس، میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسن‌خان مشیرالملک تأسیس شد، که هدف جذب «نخبگان» ایرانی و پرورش آنان با روح #غرب‌زدگی را به‌عهده داشت. در زمرهٔ مدرّسین این مدرسه با نام اردشیر ریپورتر، به‌عنوان معلم #تاریخ_باستان، در کنار چهره‌هایی چون #محمدعلی_فروغی و... آشنا می‌شویم. از درون شاگردان همین مدرسه است که برجسته‌ترین مهره‌های #انگلیس و #آمریکا برون آمدند و در رژیم پهلوی به کارگزاران درجهٔ اول سیاسی و فرهنگی کشور بدل شدند.

🔗 مطالعه متن کامل مقاله

@Shariati_Group

✍️ استاد #عبدالله_شهبازی
📌 رفاقت و همنشینی ابوالحسن‌خان صبا و امام موسی صدر

۱۴ فروردین‌ ماه، ‌سال‌روز تولد موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار بزرگ موسیقی #ایران، ابوالحسن‌خان صبا است که در طول چهل سال فعالیت حرفه‌ای‌اش به آهنگسازی، طراحی شیوه‌های نوین نوازندگی، گردآوری ردیف، تألیف کتاب‌های آموزشی و تربیت شاگردانی سرشناس پرداخت و از این رو هنرمندی تأثیرگذار در رشد جریان‌های موسیقی اصیل در ایران شناخته می‌شود. زنده‌یاد صبا با اصول علمی موسیقی غربی آشنایی کامل داشت و در عین حال بر گسترش و پیشرفت موسیقی سنتی و محلی ایران تمرکز داشت.

از ابوالحسن‌خان صبا به‌خاطر نوآوری‌ها و تحولاتی که در موسیقی ایران پدید آورد، با عنوان «نیمای موسیقی ایرانی» یاد می‌شود و مدتی که در این عرصه حضور داشته‌ است را «دوران طلایی موسیقی» نام نهاده‌اند. صبا که علاقه زیادی به مباحث اخلاقی و عرفانی داشت، ‌در برهه‌ای از زندگی خود با امام #موسی_صدر، روحانی و مجتهد مجاهد سرشناس #شیعه مراوده و با او هم صحبت بود.

″...آقا موسی احترام خاصی به او می‌گذاشت. صحبت‌ها در حوزه #ادبیات، #فرهنگ و #تاریخ بود و بیشتر در مراتب انسانیت و شرف و فضیلت و اینها گفت‌وگو می‌کردند. چیزهایی که متأسفانه امروز کم شده. عقیده من اینه که ابوالحسن صبا از نظر اخلاقی به اندازه‌ای بالا بود که هنرش در مقابل اخلاقش چیزی نبود و به قدری این مرد با اخلاق و متواضع و بزرگوار و مهربان و آقا بود که ما برای همیشه از او درس می‌گرفتیم..″

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
✳️ معلم آزادی بخش است

کودک در وجود #معلم صاحب #رسالت خود - به‌ویژه در جوامع شرقی ما - پیامبری می‌بیند که به تربیت کودک و با #فرهنگ کردن او می‌اندیشد، بدون اینکه ساعت کاری خود و مزد آن را محدود کند. اینجاست که کودک احساس می‌کند بندۀ معلم خویش است - آری بندۀ معلمش، به عباراتی كه می‌گویم توجه دارم - زیرا معلم، ارباب است و آزادی‏بخش. #انسان همواره با نادانسته‌های خود، با ترس و نگرانی و ضعف برخورد کرده است، ولی هنگامی که به آنها علم پیدا می‌کند، بر آنها چیره می‌شود. بنابراین، معلم کسی است که انسان را از بند هر چیزی آزاد می‌کند. بندگی علم به معنای آزادسازی انسان از نادانی است، زیرا مرحله‌ای از بندگی خداوند است. جامعه‌ای که معلم آن بی‌حساب می‌آموزد، پزشک آن بی‌حساب درمان می‌کند، روحانی آن بی‌حساب هدایت می‌کند و هرکس، هر کاری را بی‌حساب انجام می‌دهد، چنین جامعه‌ای زنده و پویاست.

📚 امام #موسی_صدر

@Shariati_Group
🆔 @imammoussasadr
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!

🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی می‌کند، و آن را در تجربه‌ی زیسته‌ی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربه‌ی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال می‌کند، سپس نشان می‌دهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل می‌شود و نهایتاً نتیجه می‌گیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی مانده‌اند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دوره‌ی تفوق اصول #سرمایه‌داری بر جهان می‌پردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» می‌افزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا می‌شود، در اقتصادِ سرمایه‌داریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایه‌داری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود می‌شود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین می‌پرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی انقلابی براساس این #جهان‌بینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایه‌ها چه می‌کنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار می‌کنید؟ برای طبقه‌ی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟

🔸ارجاعات بسیاری به مجموعه‌ی آثار دکتر علی شریعتی می‌توان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنی‌نژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد می‌کند تبرئه می‌شود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعه‌نیافتگی التفات پیدا نکرده‌اند.

🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابان‌های شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعه‌ی #مدرن و اخلاق‌مدار و یک کشور مقتدر و عزت‌مند... همه‌ی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم این‌ها را می‌گذارند نقد شریعتی؛

🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ می‌دانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعب‌العبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کی‌یرکگور و #هایدگر و...‌ داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزش‌ها و باورها و ...

🔸گذشته‌ها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی می‌گذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غول‌هایی داریم که به راه دشوار ما چراغ می‌گیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ می‌دانیم به کجا می‌خواهیم برویم؛ زبان هم را می‌فهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کرده‌ایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.

🔸شریعتی کتاب حل‌المسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحران‌های جهانی هم شریک‌ایم؛ روندهای جهانی بر بحران‌های ما دامن هم می‌زند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت می‌شود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در می‌آوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همه‌ی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه می‌باشد و شریعتی چنین بود...

🔸هر بار به مناسبت‌های مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر می‌شود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنی‌ها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموخته‌ی #جامعه_شناسی، در مجموعه‌ی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی می‌یابم، علی‌رغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوت‌هایی که در دوران ما با زمینه و زمانه‌ی وی بوجود آمده است.‌

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🗓 ۲۱ تیر سالروز قتل عام و کشتار بیش از ۲۰۰۰ نفر از #مردم #ایران توسط رضا خان، در حمله به #مسجد گوهرشاد و تهاجم تاریخی به #هویت، #فرهنگ و ناموس ایرانی

@Shariati_Group
🔅چگونه می‌شود از این آفت که گریبان همه‌ی ما را گرفته است و همه را تهدید می‌کند- مقصود همه‌ی روشنفکرانی است که آغاز کننده کار اجتماعی و پیشاهنگ #انقلاب توده‌اند- رها شد؟ با کار.

🔅کار، #ایدئولوژی را از حافظه و از ذهن به عمق وجود و #فطرت انسان فرومی‌برد و با سرشت او می‌آمیزد و عجین می‌کند و بدین شکل است که یک ایدئولوژی تبدیل به یک #ایمان می‌شود و یک #روشنفکر تبدیل به یک #انسان مؤمن. مؤمن با همه‌ی عمق، پهنا و سرمایه‌ای که در این کلمه وجود دارد.

🔅تفکیک میان مؤمن و #مسلمان در #فرهنگ اسلامی حاکی از چنین تجربه‌ای است و گواه شناخت اندیشمندان آگاه ما از فرق میان کسانی که یک ایدئولوژی را به عنوان یک عقیده، فکر، ایده‌آل، مجموعه‌ای از #مکتب در ذهن خویش دارند و در لفظ خویش اقرار می‌کنند، اما ذاتشان از آن غافل است و کسانیکه این مکتب در آنها به صورت یک فطرت درآمده است.

🔅مسلمان کسی است که به #توحید تسلیم فکری است، اما مؤمن کسی است که به درجه‌ی «تسلیم وجودی» رسیده است. #منافق در پنهانی‌ترین و عمیق‌ترین شکل خویش، صفت کسانی است که جهت وجودیشان و جهت اعتقادی‌شان از یکدیگر جدا است. «نفق» به معنی حفره و فاصله است و منافق در یک معنی، انسانی است که میان این دو جلوه از هستی‌اش فاصله‌ای وجود دارد، نوعی دوشخصیتی بودن.

🔅اخلاص، یکتاییِ وجودی و به تعبیری توحید وجودی، #وحدت بخشیدن میان اندیشه و عمل است. رابطه میان اندیشه و عمل یک رابطه‌ی متقابل است. به بهترین تعبیر آنچنان که #علی گفته است (کسی که خود نیز نمونه چنین توحیدی است):

«من الایمان یستدل بالعمل»
«و من الاعمل یستدل بالایمان»

«از ایمان به عمل راه برده می‌شود و از عمل نیز به ایمان راه برده می‌شود.»

🔅روشنفکر از این نظر در لبه‌ی پرتگاه است که آگاهی‌اش را از #کتاب می‌گیرد و این خطر نوعی ازخودبیگانگی ذهنی و کتاب‌زدگی را به وجود می‌آورد، بیماری‌ای که در آن، ارزش‌های انسانی برای روشنفکر به صورت الفاظ منطقی و علمی و فلسفی مطرح است، کلماتی که معنا دارند اما #روح، شور و احساس را فاقدند. حتی روشنفکرانی که از اصالت عمل نیز سخن می‌گویند، باز ممکن است دچار نوعی ازخودبیگانگی لفظی شوند. اینان همچون واعظانی هستند که پول می‌گیرند تا درباره اعراض از دنیا منبر روند، یا همچون مؤمنانی که بر سفره‌های هزار و یک شبی غذا می‌خورند و از زهد علی ستایش‌ها می‌کنند و می‌پندارند که خداوند تنها آنان را از نعمت #ولایت وی برخوردار کرده است. کسانی که عثمان‌وار زندگی می‌کنند، اما به #ابوذر عشق می‌ورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست #معاویه دارند، اما برای #حسین می‌گریند و آنان که فاطمه‌وار سخن می‌گویند، اما شیوه زندگی‌شان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است!

🔅از #حج بازمی‌گردند (آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد)- و رجز می‌خوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت می‌شوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیست‌های با «بی.ام.و» قرمزند که در #مذهب، توجیهی تخدیر کننده برای جبران ضعف‌های وجودی خویش می‌جویند. همانطور که آن مارکسیست‌ها نیز در #مارکسیسم راه‌هایی برای فرار به سوی لاابالیگری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل می‌کند، می‌جویند: نوعی لش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
 
Pas Az Shahadat - [@doctor_alishariati] - 2
@doctor_alishariati
🔊 ″... در #فرهنگ ما، در #مذهب ما، در #تاریخ ما، #تشیع، عزیزترین گوهرهایی که بشریت آفریده است، حیات بخش‌ترین ماده‌هایی که به تاریخ، حیات و تپش و تکان می‌دهد، و خدایی‌ترین درس‌هایی که به #انسان می‌آموزد که می‌تواند تا «خدا» بالا رود، نهفته است و میراث همه‌ی این سرمایه‌های عزیز الهی به دست «مـا» پلیدان زبون و ذلیل افتاده است ...″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / سخنرانی #پس_از_شهادت

@Shariati_Group
⭕️ سنت راه‌پیمایی ایدئولوژیک اربعین و فرصت احیای «مکتب نجات‌بخش شیعه» در عصر نهیلیسم

🔅فرصتی است که از دست می‌رود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایه‌ی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آن‌چنان که بر آن ها عرضه می‌شود، برایشان قابل قبول نیست.

🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسسته‌ای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.

🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیه‌های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامه‌ها را هم برای جوانان و تحصیلکرده‌ها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.

🔅عده‌ای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمی‌آیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی می‌آیند؛ این‌ها هستند که باید این پیام را در چنین وقت‌ها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس می‌کند و می‌بیند که دارد از دست می‌رود و می‌بیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعه‌ی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل می‌دهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق می‌ورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقوم‌های شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ می‌کنند] - تکه تکه مان می‌کنند، میانمان فاصله می‌اندازند، همدردها و همراه‌ها و هم سرنوشت‌ها را از هم جدا می‌کنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان می‌دهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و می‌تواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعه‌ای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصت‌ها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و می‌بینیم که متأسفانه دارند موفق می‌شوند....

🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزش‌های» او - که در سطح زمان و زمین نمی‌گنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنج‌هایشان