گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
Audio
🎙سخنرانی با عنوان: چرا پس از #پیامبر #اسلام، پیامبری پایان یافت (ختم #نبوت)

📌 استاد #حمید_انتظام

@Shariati_Group
🔺 ادامـه

🔅کفارِ مستکبر، پیش از هر بیان، استدلال و برهانی، برای خودشان یک "حق" ایجاد می‌کنند و می‌گویند: «این حق ماست که شما به عقیده ما نیز احترام بگذاری»! و البته در عمل و تجربه اثبات شده است که خودشان هیچ حق و احترامی برای عقاید دیگران قائل نیستند!

تمامی شیطان‌پرستان، نظامات زیرمجموعه فراماسونی و صهیونیستی، نحله‌های نژاد پرستی، خاندان‌های بدنام اشرافی، کفار، ظالمان و جنایتکاران جهان، به ساختار و اهداف خود و تعریف‌شان از عالم هستی، #انسان و آن چه می‌کنند، #عقیده دارند؛ آیا عقاید آن‌ها باید محترم شمرده شود؟! #شیطان، چه #ابلیس لعین باشد و چه سایر شیاطین #جنّ و انس، همگی در ساختار جهان دو قطبی و آفرینش براساس تضاد، عملٱ در زمره گمراه کنندگان و دشمنان #خدا و #مردم هستند؛ آیا باید دشمن را محترم شمرد و به عقایدش احترام گذاشت؟!
دزد، جنایتکار، زناکار، قمارباز، حقه‌باز، کلاهبردار و...، به آن چه می‌کنند عقیده دارند و خود را مُحقّ می‌دانند، آیا باید خودشان و عقایدشان مورد احترام باشند؟! طبیعتاً چنین نیست...

🔅از زاویه‌ای دیگر نیز چنین برداشت می‌شود که اگر هر مدل عقیده‌ای محترم بود، ابتدا خداوند سبحان هر عقیده‌ای را محترم می‌شمرد و بالتبع نه #پیامبر و #وحی می‌فرستاد – نه امر به دوری، بیزاری و مقابله با کفار می‌نمود – و نه #معاد، #بهشت و جهنمی برپا می‌نمود. پس، "آزادی عقیده" وجود دارد و کسی هم نمی‌تواند این #آزادی را از کسی سلب کند، اما هر عقیده‌ای محترم نیست. لذا در همان آیه‌ای که فرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، بیان نمود که کدام عقیده‌ای درست، محکم و مفید می‌باشد:

«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، ۲۵۶)

- در قبول #دين، اكراهى نيست (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است؛ بنابر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا #ايمان آورد، به دستگيرۀ محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست و خداوند، شنوا و داناست....

#مبانی_و_جهت‌گیری / ع.م

@Shariati_Group

🚩 ادامه دارد...
🔴 فسادِ بالادستی‌ها

اینکه گفتیم #اسلام از بالا شروع می‌کند و خوبی‌ها و بدی‌ها را اول در بالا می‌بیند و بعد در پایین؛ یعنی بدی و فساد - مانند آب - از بالا به پایین سرازیر می‌شود، و فقیران و محرومان و معتادان و سرخوردگان و بیکاران و بریدگان - از جوانان و غیر جوانان - و همه‌ی اینگونه فسادها در جامعه اسلامی، به نص سخن #پیامبر اکرم «ص» ، از فساد دامنه‌داری حکایت دارد که در بالا وجود دارد، یعنی در میان کسانی از عالمان و حاکمان...

📚 علامه #محمدرضا_حکیمی / #عاشورا و #عدالت /صفحه۴۳


@Shariati_Group
🆔 @Allamehhakimi
🔴 حاکمیت مسئول فقر و محرومیت جامعه است

📝 من موظفم یادآوری کنم که #پیامبر ما، حاکمیت و‌ #دولت را مسئول مستقیم #فقر فقیران و حرمان محرومان و بی‌اعتقادی و‌‌‌ بی‌ایمانی ساقط شدگان می‌داند.
پیامبر در یک‌‌ سخنرانی بسیار مهم چنین فرمود:
🔹 و لم یفقرهم فیکفرهم
«حاکم اسلامی نباید مردم را فقیر کند تا کافرشان سازد»
(اصول کافی: ج ۱، ص۴۰۶)

اکنون می‌نگرید که پیامبر خدا موضوع را تا چه اندازه بزرگ می‌شمارد و‌ مسئولیت را تا چه اندازه سنگین؟
پس کسانی نمی‌توانند این باور نادرست را به خورد جامعه و‌ محرومان بدهند که فقر و‌ محرومیت اصلی است ثابت و‌ حضور آن در جامعه به صورت یک‌ جریان مستمر قابل قبول است، و #دین اسلام قبول دارد که فقیران و‌ مستمندان در جامعه بسر ببرند و‌ در کنار آن توانگران در ناز و نعمت غرق باشند؛ اینان هرچه می‌خواهند داشته باشند و آنان هرچه می‌خواهند نداشته باشند، حتی اندکی دارو‌ برای کودکی مشرف به مرگ؟
این وضعیت نه #اسلام است نه آیین انبیایی و محمدی...

📚 علامه #محمدرضا_حکیمی /قیام جاودانه ص۲۱۳

@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
اى تاريخ!
مردی که هزار و سیصد سال پیش، نیمه شب‌های پنهانی از شهر بیرون می‌آمد و در نخلستان‌های حومه تنها می‌گریست و چون فریاد بر سینه‌اش می‌کوفت و در حلقومش گره می‌خورد و راه نفس را بر او می‌گرفت، از بیم گوش‌های پست سر در حلقوم چاه می‌کرد و عقده‌ها را آزادانه می‌گشود و دردها را در چاه می‌ریخت و آسوده می‌شد، و همچون مرغکی که از آشیانش و از میان جوجکانش برگردد، با چینه‌دان خالی باز برای دانه چیدن، دانه‌ی درد چیدن، به‌شهر ملعونِ خلیفه برمی‌گشت. هنوز هم «تـنهـا» است...

...و چه قدر حرف اینجا روی هم متراکم شده است؟

دلم را می‌فشرد!!!!

دیگر نمی‌توان نوشت...

دوری #شیعه از سرچشمه اصلی #تشیع آثار شوم و دردناکی ببار اورده است. درست است که شیعه از آغازی که #علی را شناخت و به سرنوشت علی آگاه شد و #انتخابات سقیفه را دانست و به #حقیقت مکتوب #اسلام و فضیلت خود و حقانیت علی و پیوند معنوی و پنهانی و مرموز او را با #روح اسلام پی برد، یک لحظه آرام نیافت و مهر علی را در دشوارترین و خطرناک‌ترین ایام #تاریخ پرکشمکش و حادثه‌آمیز خویش از دل بدر نبرد و از سال ۱۱ هجری که #پیامبر رفت و اسلام در سقیفه بی‌حضور علی، به‌چنگ #ابوبکر افتاد و سلمان با لحنی پر معنی و دردناک خطاب به کارگردانان انتخاب سقیفه گفت: کردید و نکردید...
و شیعه از همین هنگام ″غضب″ را احساس کرد و #ایمان به مردی که پس از سی‌وسه سال زندگی پرحادثه و پر حماسه، خانه نشین گشت...

@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی تنهاست
″... علی در برابرمان ایستاده است، اگر بشناسیمش (که همه‌ی مصالح خویش، و سرنوشت خود و خانواده، و فامیل و گروهش را فدای "حق" و "ناس" می‌کند و لحظه‌ای میدان #جهاد و مبارزه را خالی نمی‌گذارد، و با این همه در برابر #مسئولیت عظیمی که بر دوش دارد، چنان مضطرب و وحشتزده است که اضطراب و وحشتش را به دوستدار و آشنای خویش نیز، منتقل می‌کند) بار مسئولیت بر دوشمان می‌افتد.

#پیامبر پیش رویمان ایستاده است (و به دختر عزیز دردانه‌اش می‌گوید: #فاطمه! کار کن، کار، که من برای تو هیچ کاری نمی‌توانم کرد) شناختنش از مسئولیت سرشارمان می‌کند.

پس به جای شناختن #محمد و #علی و خواندن و فهمیدن #قرآن و قبول مسئولیت، راه حلی می‌جوییم و می‌یابیم! به جای شناختن پیامبر #اسلام و گوش سپردن به سخنان او، و به جای شناختن علی و زندگیش و خواندن و فهم نهج‌البلاغه‌اش، حُبّ‌شان را بگیر و شناخت‌شان را رها کن! چراکه حُبّ علیِ ناشناخته، ایجاد مسئولیت نمی‌کند!
علیِ مجهول، مانند بُتی است که می‌پرستیمش، بی‌آنکه میان ما و او، هیچ ارتباطی وجود داشته باشد. بی‌شناختن؛ علی، چون دیگران است. و میان او و محبان خالصِ بی‌معرفتش، هیچ‌گونه تحمیل و امر و نهی و مسئولیتی ایجاد نمی‌شود. هرچه می‌خواهی گریه کن، بر سر بزن، غش کن، هـو بکش، و #عشق و محبت بورز (بی‌اندکی #شناخت)، علی را فرشته کن، خدایش کن، نمی‌تواند ذره‌ای در زندگیت نقش داشته باشد و بایستنی بر دوشت بگذارد. فقط نشناسش، که شناختن مسئولیت آور است!

چنین است که شناختن علی جرم است. و به همین دلیل است که امروز (پس از قرن‌ها) علی را باید از زبان "سلیمان کتانی" و "جرج جرداق" (طبیبان مسیحی) بشنایسم، و #نهج‌البلاغه را با تصحیح و پاورقی و چاپ شیخ #محمد_عبده (مفتی اعظم #مصر و رهبر اهل تسنن) ببینیم، که محبان علی نه تنها به شناخت و فهم نهج‌البلاغه و علی نیاز ندارند، بلکه از روبرو شدن با این دو، می‌هراسند. این است که می بینیم محب علی (که اکنون مترجم و شارح نهج‌البلاغه نیز هست) در پایان نهج‌البلاغه می‌نویسد: "این کتاب را ستمدیدگان بخوانند تا بدانند اجر شکیبایی و تحمل چقدر زیاد است!" که اگر چنین بود، جای ما در اعلی غرف بهشت بود! ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
🌷 کدام عید غدیر را باید تبریک‌ گفت؟

بهترین راه از بین بردن هر چیزی آنست که در حد «شعار» نگهش دارند و نمایش‌های چشم پر کن برایش راه بیندازند، اما از محتوا تهی‌اش کنند.

#پیامبر خدا(ص) روز #غدیر خم، #علی(ع) را برافراشت که راه #عدالت_خواهی و حق‌الناس را دنبال کند و پس از او به بیراهه نروند، اما چه شد؟ حتی مدعیان پیروی علی هم به او‌ جفاها کردند.
از درس‌ها و دستورهای فراوان او برای حکمرانی خوب (که در کتاب ۱۵ جلدی درس‌هایی از #نهج‌البلاغه آیت‌الله #منتظری به گستردگی تشریح شده) دو بندش این است:

۱- #حق تک تک #مردم برعهده توست، مبادا در نعمت ثروت و رانت و سفره #بیت‌المال چنان فرو بروید که از زندگی و رنج مردم غافل شوید و نفهمید چه می‌کشند...
«كُلٌّ قَدِ اسْتُرْعيتَ حَقَّهُ، فَلايَشْغَلَنَّكَ عَنْهُمْ بَطَرٌ»

۲- در لزوم برطرف كردن سوء ظنّ مردم نسبت به حاكم نمی‌گوید اگر مردم گمان بردند تو ستمگری، آنها را بازداشت کن، بلکه می‌فرماید: از آنها عذرخواهی کن! و گمان‌های آن‌ها را با اشکار کردن #عدالت خود برطرف کن که این کار همانا رياضت دادن به نفس خود و مدارا نمودن با رعيّت است و عذرآوردنى است كه با آن به مقصود خود مى‏رسى؛ از اين جهت كه رعيّت را به راه #حق واداشته‏اى.
«وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفا فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَاعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِى ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ، وَ رِفْقا بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَارا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ...»

اگر به این آموزه‌ها واقعاً عمل شود آنگاه راه اندازی موکب و میهمانی ۱۰ کیلومتری عید غدیر و پذیرائی صلواتی، اطعام، جشن و هدیه برای کودکان، سرود و .. به صورت خودجوش و مردمی و از عمق جان برگزار می‌گردد و نیازی به هزینه کردن از بیت‌المال و جشن در یک خیابان نیست و در هر خانه و کوی و برزن این شادی جاری خواهد شد...

#عمادالدین_باقی

@Shariati_Group
″... هر انسانی امانتدار خداوند است (چون فرزند #آدم است) و مسئول. و نه تنها مسئول گروه و خانواده و مردم خویش، که در برابر تمام وجود و اراده‌ی حاکم بر وجود، و در برابر همه‌ی کائنات #مسئول است. این است دامنه‌ی مسئولیت #انسان. اما در #اسلام بزرگترین #مسئولیت متوجه #علم است. این است که در آن نهضت تازه پای اسلام در #عربستان، که برای درگیری با بُت‌پرست‌ها، و دشمنان، اشراف و قدرت‌های مهاجم، به #مجاهدین نیاز افتاده است، #رهبر نهضت با کلامی مجاهدین را آواز می‌دهد، که بشریت هنوز در دوره نبوغ و #فرهنگ و دانش‌اش فاقد چنان تعبیر درخشانی است که از سینه‌ی جامعه‌ای بی‌سواد (حتی بی خط و کتابت) می‌جوشد که:

"مداد العلماء افضل من دماء الشهداء"

در ارزش، مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است. و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمی‌شود که: اولاً #خون و #مرکب، مسئولیتی مشابه دارند، و ثانیاً مسئولیت مرکب از مسئولیت خون حساس‌تر و سنگین‌تر است؟
این است که #قرآن در جامعه‌ای بی‌سواد (که پیامبرش در آغاز کار، حتی در #مدینه فقط یک منشی دارد و آن هم یهودی است و خودش نیز یک امی است به #کتاب، #مرکب، #قلم، و به آنچه که می‌نویسند سوگند می‌خورد (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است، و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.

این است که #علم و #عالم را در زبان قرآن و اسلام، نه بنا به عقیده‌ی متجددان، مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در رشته‌ای می‌دانم و نه مثل بسیاری قدما، می‌گویم فقط علم #دین است و یعنی #فقه و علم بر احکام دینی، بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگ‌ها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژی‌های مردمی و انقلابی و مسئول، برای "#روشنفکر" قائلند.

"علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل"
(دانشمندان #امت من، برتر از علماء بنی اسرائیل‌اند).
در این سخن، #پیامبر اسلام، عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامه #نبوت می‌داند، و از نظر ارزیابی، #رسالت دانشمندان #تاریخ و جامعه خویش را از رسالت پیامبران تاریخ #بنی‌اسرائیل سنگین‌تر و برتر و پر ارج‌تر می‌شمارد...

این علم مسئول است، مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است. و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز می‌گوید که: "العلماء و رثة الانبیاء"
(دانشمندان، وارثان پیامبرانند)!

چه چیز به ارث می‌برند؟ #آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت #مردم را. این مسأله‌ی دقیق، در #تشیع، به صورت سه اصل طرح شده است، که اگرچه ظاهراً مطرح نیست، اما در متن تشیع، عمل تشیع، و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است... ″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
📌 ریاکاری شرم‌آور!

محمود عباس رئیس دولت خودگردان #فلسطین در دیدار با صدر اعظم آلمان از تکرار هولوکاست توسط دولت #اسرائیل علیه فلسطینی‌ها سخن گفته است!
این سخن که نه انکار #هولوکاست است و نه کوچک شمردن آن، علاوه بر قشقرقی که در بین اسرائیلی‌ها به راه انداخته، سران #اروپا را هم بر آن داشته است که هر کدام به نحوی حرف عباس را محکوم کرده و یا فاصلۀ خود را از سخنان او به نمایش بگذارند!
عباس به نظر من در توصیف خود اغراق کرده اما روشن است که کمترین توهینی به هولوکاست و قربانیان و بازماندگان آن نکرده بلکه با تأکید بر آن فاجعه!، ابعاد ظلم و ستم علیه قربانیان آن را یادآور شده است. پس این همه عصبانیت و اعلام برائت از او از طرف رهبران اروپایی برای چیست؟

گویا فقط این #پیامبر #اسلام است که اگر هدف بددهنی و زشت‌گویی قرار گیرد، هیچ عیب و ایرادی ندارد و کمترین اعتراض لفظی در این مورد هم، طغیان علیه #آزادی بیان تفسیر می‌شود؛ اما اگر یک رهبر فلسطینی بین ستم‌های تحمیل شده به ملتش با ستم‌های وارده به قربانیان هولوکاست مقایسه‌ای صورت دهد، چنان ذنب لایغفری مرتکب شده که برای محکوم کردن او رهبران اروپایی باید به صف شوند!
این معیارهای دوگانۀ تبعیض‌آمیز به راستی که ریاکارانه و شرم‌آور است!

@Shariati_Group

#احمد_زیدآبادی
🔴 عاشورا در بستر تاریخ سیاسی حوزه تمدنی ِایران زمین

🔅تأکید دارم #عاشورا و قتل عام یاران #حسین را در دامنه‌ی #تاریخ سیاسی ایران زمین بررسی کنم. به مرور این واقعه بصورت یک تک واقعه روایت شده که گوئی تنها چون جنگی بین #بنی‌امیه عرب و حسین ابن علی #بنی‌هاشم در گوشه‌ای دور افتاده، جدا از روابط قدرت‌های بزرگ آن زمان اتفاق افتاده است. که اینطور نیست.

🔅غارت بخش‌های درونی و مرکزی #ایران توسط حاشیه نشینان عرب حجاز که با واژه فتوحات مزین شد، آبشخور و پشتیبانانی داشت که باشناخت و اطلاع از آن چه در شبه جزیره #عرب اتفاق افتاده بود، یعنی #ظهور یک #دین نو و نزول یک #کتاب دینی جدید، قصد بهره‌برداری از آن را برای پیروزی در اختلافات دیرین خود داشتند. منطقه‌ی شام و تجربه‌ی سیاسی دیوانی #نظامی رومی آن پشت بنی‌امیه و #معاویه و بعد #یزید ایستاد و فن‌آوری‌هایش را در خدمت این دشمن #پیامبر و #قرآن قرار داد تا مبادا به دینی که حمایت می‌کردند، دین جدید سبقت گیرد و برای همین آگاهان واقعی به کتاب و دین نو را کنار می‌زدند تا مُهره‌های مورد حمایت خود را که مثل ستون پنجم آنها عمل می‌کردند مُعّرف دین نو، معرفی کنند.

🔅معاویه شام و #سوریه را در مسیحیت خودشان آزاد گذاشت. یکی از مشاوران نظامی و اقتصادی و در واقع همه کاره او شخصی بود بنام سرجیو یا سرجون بن منصور که به مدت نیم قرن اداره أمور دیوانی بنی‌امیه را در این نواحی به عهده داشته. فقط وقتی مروان تصمیم به عربی کردن دیوان می‌گیرد جایگاهش سستی می‌یابد. در کوران اتفاقاتی که با نزدیک شدن #حسین به #کوفه در جریان بود، همین سرجون یا سرجیو بود که به یزید گفت ابن‌زیاد را برای سرکوب #نهضت کوفیان مأموریت بده، البته حتماً با نشاختی که از ابن‌زیاد و قساوت و دشمنی او با یاران و خانواده #علی بطور اخص و ایرانیان بطور عام داشته است.

🔅در مورد این سرجیو یا سرجون مسیحی (مسیحی ملکی یا درباری) این مورد را هم داشته باشید که وقتی سرانجام اندکی طوفان‌های ضد دین نو و ضد ایرانی کنار می‌رود و مروان می‌خواهد #کعبه آسیب دیده را مرمت کند، دستور می‌دهد از ستون‌های یک محراب مسیحی در #فلسطین استفاده شود که سرجون پادرمیانی بالاترین مقامات وقت را جستجو می‌کند تا ازین موضوع جلوگیری و ستونها از طریق دیگر و جای دیگری تهیه بشود. «سرجیو» با تیم خودش یک پایگاه بزرگ حمایت از فرهنگ رومی را در برابر #فرهنگ ایرانی ایجاد کرده بود که همانطور که گفتم پنجاه سال و طی دوره چند #خلیفه اموی به فعالیت خودش ادامه می‌داد.

🔅برای معاویه هم شهرت «کاتب وحی» را تدارک می‌بینند که اگر صاحب و دریافت کننده وحی نبوده، حداقل با این لقب به نوعی دست او را در #وحی و دریافت کتاب دینی فعال نشان دهند. و حال آنکه #معاویه در #مکه ساکن بود و #محمد بعد از فتح مکه به #مدینه بازگشت و تا آخر عمر در مدینه زندگی کرد. معاویه نمی‌توانسته کاتب وحی باشد. این مرتبت را برای او ساختند تا بتوانند برایش در برابر خانواده پیامبر جایگاه دهان پر کنی ایجاد کنند.

🔅تاریخ زدائی بنی‌امیه و امویان شامل ایرانی زدائی و «محمد پیامبر و قران» زدائی و جایگزین کردن #سیاست رومی بیزانسی و فرهنگ یهودی مسیحی بجای آنها بوده است.
درست زمانی که قتبیه بن مسلم سردار حجاج، بار دوم به خوارزم رفت، هرکس را که خط خوارزمی می‌نوشت و از #تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت، از دم تیغ بی‌دریغ درگذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسر هلاک نمود و کتاب‌هایشان همه سوزانید و تباه کرد، تا آنکه رفته رفته #مردم از خط و کتابت بی‌بهره گشتند و اخبار آنها اکثر فراموش شد و از میان رفت و درست وقتی که #ایرانی_ستیزی حجاج، زبان #پهلوی را که زبان رسمی #عراق بود، به عربی تغییر داد و دیوان‌های عراق و دفتر و دستک‌های اداری را نیز از #فارسی به #عربی باز گرداند، برای تزئین کعبه بعد از ویران کردن و تخریبش کاشی به امپراطور #روم سفارش می‌دادند (امپراطور روم در نقش کاشیکار کعبه!!!)

@Shariati_Group
🔻 ادامـه
🔺 ادامـه

🔅عبدالملک مروان، شامیان را از رفتن به مکه باز می‌داشت و از یک #فقیه درباری به اسم ابن‌شهاب زهری #فتوا گرفت که این‌ها می‌توانند مراسم #حج را به #بیت‌المقدس بروند و طواف کنند حول قبله‌ای که به امر خلیفه آنجا ساخته شده بود.  شامیان اعمال #عرفه و #قربان را هم همانجا انجام می‌دادند. 

🔅حجاج اتاقکی می‌خواست بسازد درست بالای کعبه تا آنجا بنشیند و #شراب بنوشد. (نه در کنار بلکه بالای کعبه تا تفوق خود را در مورد به زیر کشیدن فرهنگ مذهبی و «مذهب نو زدائی» از شبه جزیره نشان دهد.)

🔅کشتار بازماندگان مهاجر و انصار امری فراتر از سیاسی، بلکه تاریخ زدائی‌ست که نه به زمان حال مخالفان فکریش، بلکه به گذشته نیز رحم نمی‌کند. حتی سنگ گور مردگان را نیز تعویض می‌کنند. فردی را که در گذشته‌ای دور #پیامبر را در مدینه خانه داده پیدا کرده و خانه‌اش را به آتش می‌کشند. میزان سبعیت و شقاوت در حدی‌ست که جز با تلاش برای تاریخ زدائی معنائی پیدا نمی‌کند.. با مردم مدینه جنگیده و پس از پیروزی، آنها را بردگان تلقی کرده، برای آزادیشان برای یزید #بیعت می‌خواهند. #قتل حسین هم در این راستا بود. تاریخ زدايی و پاک کردن قران و کسانی که ناطق آن هستند و ایرانی زدائی و جلوگیری از اینکه مبادا دو جریان ظهور کتاب نو در منطقه‌ی ساسانی، با قدرت ایرانیان یکی شود.

@Shariati_Group

🔊 فایل صوتی کامل نشست «سیری در عاشورا انگاری از آغاز تا امروز»

🎙ارائه دکتر #سعید_طاووسی مسرور

#تمدن #اسلام #ایران #عربستان #تشیع #امامت
🟢 تراژدی مرگ رسول آگاهی و رحمت
بخش‌هایی از توصیف سال پایانی حیات #پیامبر #اسلام به نقل از دکتر #علی_شریعتی

🔸از همه‌ی فصل‌های زندگی پیامبر، زیباتر مرگش است. ما همیشه مرگ‌های پر سر و صدا را و به قول فیلمی‌ها «عملیاتی» را می‌فهمیم، که #جنگ و هیاهو دارد، کشمکش دارد، مقدمات دارد، صدا دارد، آکت دارد و به قول هنرمندان حادثه زیاد دارد، ماجرا زیاد دارد. اما نمی‌توانیم یک مرگ آرام را با آن همه عمق، عظمت و زیبایی و آن همه عبرتی که در آن هست، حس کنیم و بفهمیم و برای همین است که تاکنون مرگ پیامبر کشف نشده است! وگرنه برای هر کسی که یک ذره #احساس داشته باشد و این چیزها را بفهمد، مسلما مرگ پیامبر از مرگ #حسین تراژدی‌ای غم‌انگیزتر، عمیق و واقعاً خونین‌تر است...

🔸احتضار پیامبر یک سال طول می‌کشد: از حجة الوداع تا لحظه‌ای که دهانش بسته می‌شود و در حال مردن و آماده شدن برای مرگ است. در این یک سال تمام رفتارش به گونه‌ای دیگر است. حرف‌هایش طور دیگری است. روابطش با اصحاب حساب شده است و هر کدام حساب مشخص و معنی مشخص دارد و در میان آنها، رابطه‌اش با #علی تکیه خاصی پیدا کرده است و نشان می‌دهد که هم دلواپس سرنوشت این مرد است، و هم دلواپس سرنوشت خودش و می‌خواهد روی این تکیه کند و می‌خواهد تنهایی او را در بین این «اصحاب کبار» با ستایش زیاد خودش و خصوصیت رفتارش با او جبران کند. در تمام یک سال، این حکایت را تکرار می‌شود.

🔸مردن نیز خود هنریست و همچون هر هنری باید آن را آموخت. نمایشی سخت زیبا و عمیق. تماشایی‌ترین صحنه‌ی زندگی است. بسیار کم‌اند مردانی که زیبا مرده‌اند...

🔸مردن‌های بزرگ همه بر یک گونه نیست. هر کس آنچنان می‌میرد که آن چنان زندگی کرده است. آنچنان می‌میرد که هست. یکی از مشهورترین مردن‌ها از آن "وسپاسین" امپراطور #روم است، وی در بستر افتاده است و جان می‌دهد. افسرانش بر بالینش ایستاده‌اند. همین که احساس کرده مرگ تا گلویش بالا آمده است، ناگهان از جا پرید و فریاد زد که یک #امپراطور باید ایستاده بمیرد! و سپس در آغوش افسرانش سرپا جان داد. سخت پر شکوه است. اما چشم‌هایی است که زیبائی‌ها و شکوه‌هایی را می‌بیند که چندان عمیق و ظریف است که چشمان بزرگ‌بین آن را نمی‌بینند.

🔸مرگ محمد از این گونه است؛ برق شمشیر، موج #خون، شیهه اسب‌های خشمگین و فریادهای قهرمانانه رجز آن را تزیین نکرده است و از این روست که چشم‌های کم سو هرگز زیبایی آن را ندیده‌اند. دیدار محمد با مرگ چگونه می‌تواند ساده باشد؟

🔸پیامبر یکایک چهره‌های برجسته‌ی #امت خویش را که احتمالأ زمام #حکومت را پس از وی به دست خواهد آورد بررسی می‌کند. وی خوب می‌داند که فکر برابری انسانی و برادری اسلامی و اصالت #تقوی و #علم و فداکاری، گرچه در مغزهای مسلمانان و حتی اصحاب بزرگ وی رسوخ کرده است و بدان سخت اعتقاد یافته‌اند، اما هنوز در احساس و وجدان اخلاقی آنان راه ندارد و با سرشت روحی آنان عجین نگشته است، چه همواره احساس، دیرتر از اعتقاد تغییر می یابد. اما #رهبری جامعه تازه پایی که صدها خطر از داخل و خارج آن را تهدید می‌کند، رهبری که مسئولیت سیاسی و فکری جامعه را توأمان دارد، نه چنان مسئولیتی است که تنها #اعتقاد واقعی به #نبوت محمد آن را بتواند کفایت کند. مردی باید که همچون محمد در استعدادهای گوناگون انسانی، فردی و اجتماعی، معنوی و سیاسی، برجستگی ویژه‌ای را دارا باشد.

🔸احتضار فرا رسیده بود، محمد دیگر نمی‌توانست سخن بگوید، نشاط مرگ رفته بود و مرگ خود در چند قدمی خانه #عایشه است. لبهایی که آخرین پیام‌های غیب را به #انسان می‌آورد بسته شد؛ لحظات جان دادن است، علی سر محمد را بر روی سینه نهاد. ظرف آبی کنار محمد بود و هر گاه که اندکی به هوش می‌آمد دستش را در آب فرو می‌برد و بر صورتش می‌کشید و می‌گفت: خدایا ! در سکرات مرگ یاریم کن، خدایا در سکرات مرگ مرا بنگر...

🔸زنان برخاستند و پیش آمدند، در چهره محمد خیره شدند و آری! آری!
عایشه سرش را به روی محمد خم کرده بود و انتظار می‌کشید. #,فاطمه دور از اجتماع زنان بر دیوار، تنها تکیه کرده بود و به سختی می‌کوشید تا نبیند.
سکوت بی تاب و دردناکی بود، ناگهان لب‌های محمد تکان خورد: بل الرفیق الاعلی...
و پیامبر مرد...

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار شماره ۲۸ / روش شناخت اسلام
🟢 نحوه‌ شهادت و ترور بیولوژیک امام حسن مجتبی

🔹یکی از مرگ‌های رازآلود #قرون_وسطی، مرگ [شهادت] #حسن بن علی است. او که فرزند #فاطمه دختر #پیامبر اسلام بود، در سال ۶۶۱ به‌عنوان جانشین مشروع پدرش #علی بن ابی‌طالب (آخرین خلیفه‌ای که مورّخان #عرب، آن را مشروع و به #حق می‌دانند) معرفی شد. او در سال ۶۶۰ در مقابل رقیبش #معاویة بن ابی‌سفیان که در همان سال در #اورشلیم اعلام خلافت کرده بود کنار کشید و دلیل آن را نیز چنین بیان کرد:
«من صلاح را در این می‌بینم که با او #صلح کنم و #بیعت نمایم چرا که بر این باورم هرچیزی که مانع از خون‌ریزی شود بهتر از چیزی است که باعث ریختن #خون شود.»

🔹او هشت سال در عزلت در #مدینه (#عربستان کنونی) زندگی کرد و در ۶۶۹ میلادی در ۴۵ سالگی رحلت کرد. این ادعا را که حسن بن علی به‌صورت عادی رحلت کرده است همه‌ی کارشناسان #تاریخ_اسلام رد نکرده‌اند، اما به‌صورت کلی متکلمین مسلمان بر این باورند که مرگ [شهادت] وی در اثر یک اقدام منجر به مسمومیت صورت گرفته است.

🔹با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به کالبدشکافی، اسناد تاریخی تنها شواهد موجود برای بررسی علمیِ مواردی همچون موردِ #شهادت حسن بن علی هستند. چند نمونه از متون تاریخی از جمله متنی که در ادامه می‌آید می‌گویند که وقتی امام حسن در بستر مرگ بود، برادر کوچکترش امام #حسین از وی خواست که عامل مسمومیتش را شناسایی نماید، اما او از این کار امتناع کرد (چرا که نمی‌خواست یک بی‌گناه به غلط متهم یا کشته شود):
«شاید او [فرد مسموم‌ کننده] واقعاً آن فردی نباشد که من به وی شک دارم و از این رو نمی‌خواهم فردی بی‌گناه به‌خاطر من کشته شود.»

🔹از چارچوب سم‌شناختی، این امر تا چه حد ممکن است؟ طلا عنصری تقریباً فاقد #قدرت کنش شیمیایی بوده و یکی از کاربردهای مهم آن در دندانپزشکی است. این ماده در حضور یک عامل اکسید کننده قوی، در اسید هیدروکلریک متمرکز یعنی (در نسبت ۳ به ۱ اسید هیدروکلریک متمرکز و نیتریک اسید متمرکز) حل می‌شود. هیدروکلریک اسید در معده‌ی #انسان نه تمرکز یافته است و نه در حضور یک ماده‌ی اکسید کننده‌ی قوی قرار دارد. اگر پودر جامد ماده‌ی سمّی که امام حسن بلعیده است، فقط شبیه به براده‌های طلا باشد، ماهیت واقعی سم چه می‌تواند باشد؟
برای پاسخ دقیق به این سؤال اول بهتر است منبع جغرافیایی سم برای این #ترور تاریخی (#بیوتروریسم) مشخص شود.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه ادامه این مطلب
.
⭕️ خودآگاهی اجتماعی در نسبت با حکمت انسانی

″... #تاریخ را ببینید، که تمدن‌ها و فرهنگ‌ها را #ابراهيم و #موسی، #زرتشت و #بودا و #کنفوسیوس و #لائوتسو و #محمد(ص) ساخته‌اند؛ این‌ها، نه فیلسوف‌اند و نه هنرمند و نه تکنیسین و عالم، این‌ها جامعه‌ای تازه و حرکت تازه می‌آفرینند، و بعد، فیلسوف و عالم و تکنیسین و جامعه‌شناس و طبيب و هنرمند... در متن این جامعه و حرکت، می‌رویند.

این‌ها کسانی هستند که هم اکنون در قرن بیستم نیز دارند تمدن و فرهنگی تازه می‌سازند و یا خواهند ساخت. #تمدن و #فرهنگ غربی، شکلی تازه پیدا کرده است، و ملت‌هایی که این خودآگاهی را ندارند، این تمدن و فرهنگ را به سرزمینشان می‌برند و خود را شبیه این‌ها می‌کنند...

#حکمت نه‌تنها #علم و #فلسفه و تکنیک نیست، بلکه #تاریخ نشان داده است و اکنون نیز نشان می‌دهد که دارندگان آن حكمت و بینش ماوراء فلسفی، علمی و تکنیکی، کسانی نبودند که #فیلسوف یا #عارف و یا تکنیسین باشند، بلکه همیشه از میان توده #مردم برخاسته‌اند، نه از میان علماء و نوابغ و حکما و دانشمندان..!

می‌بینیم که فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را پیغمبرانی ساخته‌اند که اغلب چوپان‌اند! ، و اکنون نیز کسانی که فکر و حرکت تازه می‌آفرینند، از توده و از میان طبقه سوم بر می‌خیزند، نه از تحصیل کرده‌های اروپایی و آمریکایی، دانشمندان و دکترها و مهندسینی که در
#هاروارد، #سوربن و... تحصیل کرده‌اند، و نه از کسانی که در حوزه‌های قدیم #فقیه و #مجتهد و فیلسوف شده‌اند و اصول و تفسیر یاد گرفته‌اند؛ (بلکه) یکباره از مغز و جان حیات توده و حرکت #روح یک جامعه، چهره‌ای می‌جوشد که صاحب آن #خودآگاهی است.

هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ...
چه زیباست این آیه! که آنکه به #رهبری برانگیخته می‌شود از میان توده است و اُمی است که اُمی به معنی بی‌سواد هست، اما بی‌سواد [بدون بینش و بصیرت] نیست! ، یعنی اُمیِ بی‌سواد است، اما کلمه‌ی امی به معنای «آدم» بی‌سواد نیست.
«اُمی» از «امت» است و «امت» از ریشه «اُم» است به معنی راه، یعنی متن جامعه، برخلاف قشرها و زبده‌ها و تحصیل کرده‌ها و دانشمندان و علما و شعرا و روحانیون و امثال این‌ها، که اینان زبده‌های جامعه و نگهبان سنت‌های کهنه هستند، چراکه وضع اجتماعی‌شان به وجود آمده و منافع طبقاتی یا ذهن‌شان اصولاً در آن #سنت ها متحجر شده است و نمی‌توانند «حرکت» تازه ایجاد کنند.

#پیامبر از میان توده بر می‌خیزد، توده‌ای که ساخته‌ی هیچ فلسفه‌ای، هیچ تکنیکی، هیچ علمی و هیچ #فرهنگ و تمدنی نیست، اُمی است، یعنی وابسته به توده است.

بعضی از مفسرین «امی» را بی‌سواد معنی کرده‌اند، در حالی که بی‌سواد بودن نمی‌تواند صفتی باشد که بدان تکیه شود و فضیلتی به حساب بیاید، و این بدان معنی نیست که پیامبر با سواد بوده است - نه، بی‌سواد بوده است - و نه اینکه «اُمی» یعنی بی‌سواد؛ این دو تا، یکی نیست. امی است، چون از میان توده برخاسته است، نه اینکه «امی» به معنای بی‌سواد باشد.
«امی» یعنی از میان توده نه از طبقات برگزیده - اشراف، علماء، فضلا، ملایان، تحصیل‌کرده‌ها و... و از میان آنها که حرکت تازه ایجاد می‌کنند، فرستاده‌ای برگزیدیم تا به #مردم #فلسفه، تکنیک، #هنر بیاموزد !؟
نـه ، #کتاب و #حکمت بیاموزد...

بنابراین، حکمت عبارت از آموزش خاصی است که اُمی به جامعه می‌دهد تا جامعه‌ای تازه بسازد، و جامعه‌ی تازه، #فرهنگ تازه می‌آفریند ...″

▫️بخش دوم
@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهان‌بینی و ایدئولوژی