Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸قرن نو رویاروی قعر قهقرا
🖋احسان شریعتی
🔸جهان، در نخستین سال قرن بیستویکم، همچنان شاهد برآمدن توحش عصرهای گذشته، جنگافروزی و کشورگشایی بهسبک باستان یا سدههای میانه، و در همان پوش و بهانههای قومی یا دینی سابق است. فیل قدرتهای جهانی (و منطقهای) که گویا در عصر مُدرن از صرافت امپراطوریگریهای اسبق افتاده و منصرف شده بودند، یاد هندوستان از دست و یاد رفته کرده و دیگر بار بهتعبیر مارکس: «شعائر و سنن تمام نسلهای مرده چون کوهی بر مغز زندگان فشار میآورد.. و درست هنگامی که افراد گویی به نوسازی خویش و محیط اطراف خویش و ایجاد چیزی بهکلی بیسابقه مشغولند.. ارواح دوران گذشته را بهیاری میطلبند، اسامی آنان، شعارهای جنگی و لباسهای آنان را بهعاریت میگیرند تا با این آرایش مورد تجلیل باستان و با این زبان عاریتی صحنهی جدیدی از تاریخ جهانی را بازی کنند.» (هیجدهم برومر لوئیبناپارت)
روسیه و چین به یاد بلعیدن و ادغام کشورهای اقمارشان میافتند و سیادتطلبی سراسر ارضی غرب بهسرگردگی ایالاتمتحده را در چالهمیدان جهانی به چالش میکشند. ماموران آپاراتچیک سابق ناگهان از خواب انترناسیونالیستی برمیخیزند و بدل به ناسیونالیستهای افراطی و نوتزاریستی میشوند!
🔹ملت ایران زمانی با دعوی موازنهی منفی و شعار «نه شرقی نه غربی» به میدان مناسبات قوا و ابرقدرتها پای نهاد و خود قربانی تهاجم نظامی و تجاوز به حقوق ملتها گشت. امروزه اما زبان دیپلماسی نظام در برابر نقض آشکار حدود و میثاقهای بینالمللی به لکنت افتاده است و یا به پُرحرفی سیاست معکوس «یک بام و دو هوا».
سخن اصیل و موضع درست محکوم و منفور دانستن انواع تهاجم و جنگ افروزی قدرتها و دولتها، و مداخلهگری و کشتار مردم غیرنظامی است، چه در یمن و چه در اوکراین.
#اوکراین
#کشتار
#یمن
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸جهان، در نخستین سال قرن بیستویکم، همچنان شاهد برآمدن توحش عصرهای گذشته، جنگافروزی و کشورگشایی بهسبک باستان یا سدههای میانه، و در همان پوش و بهانههای قومی یا دینی سابق است. فیل قدرتهای جهانی (و منطقهای) که گویا در عصر مُدرن از صرافت امپراطوریگریهای اسبق افتاده و منصرف شده بودند، یاد هندوستان از دست و یاد رفته کرده و دیگر بار بهتعبیر مارکس: «شعائر و سنن تمام نسلهای مرده چون کوهی بر مغز زندگان فشار میآورد.. و درست هنگامی که افراد گویی به نوسازی خویش و محیط اطراف خویش و ایجاد چیزی بهکلی بیسابقه مشغولند.. ارواح دوران گذشته را بهیاری میطلبند، اسامی آنان، شعارهای جنگی و لباسهای آنان را بهعاریت میگیرند تا با این آرایش مورد تجلیل باستان و با این زبان عاریتی صحنهی جدیدی از تاریخ جهانی را بازی کنند.» (هیجدهم برومر لوئیبناپارت)
روسیه و چین به یاد بلعیدن و ادغام کشورهای اقمارشان میافتند و سیادتطلبی سراسر ارضی غرب بهسرگردگی ایالاتمتحده را در چالهمیدان جهانی به چالش میکشند. ماموران آپاراتچیک سابق ناگهان از خواب انترناسیونالیستی برمیخیزند و بدل به ناسیونالیستهای افراطی و نوتزاریستی میشوند!
🔹ملت ایران زمانی با دعوی موازنهی منفی و شعار «نه شرقی نه غربی» به میدان مناسبات قوا و ابرقدرتها پای نهاد و خود قربانی تهاجم نظامی و تجاوز به حقوق ملتها گشت. امروزه اما زبان دیپلماسی نظام در برابر نقض آشکار حدود و میثاقهای بینالمللی به لکنت افتاده است و یا به پُرحرفی سیاست معکوس «یک بام و دو هوا».
سخن اصیل و موضع درست محکوم و منفور دانستن انواع تهاجم و جنگ افروزی قدرتها و دولتها، و مداخلهگری و کشتار مردم غیرنظامی است، چه در یمن و چه در اوکراین.
#اوکراین
#کشتار
#یمن
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸میهندوست راستین کیست؟
------- ۱۴ اسفندماه، ۵۵مین سالگرد درگذشت دکتر مصدق
🖋احسان شریعتی
🔸با برخاستن دوبارهی «مرغوای جُغد جنگ»های شبهناسیونالیستی در جهان تشخیص ملیگرایی مردمی و مشروعِ دفاعی از شووینیسم تهاجمی و توسعهطلب، از سنخ نژادی-قومی راست افراطی، بیشتر از پیش ضرورت یافته است.
«ملیت» اگر همان هویت فرهنگی و نشانگر روح، ذائقه یا سبک زیستن و بودن یک ملت در طول تاریخ باشد، هنگامی که وجود ملتی از بیرون تهدید شود، دفاع از این هویت و وجود، معنا و جهتی حقانی و مشروع میبابد؛ اما آنگاه که همین هویت مایهی خودپرستی و تحقیر دیگری و تجاوز به قلمرو و حقوق سایر ملل گردد، با نوعی از انواع، نژادپرستی، جباریت، جهانخوارگی، راسیسم و فاشیسم و امپربالیسم روبرو میشویم.
تجربه، روش و سنّت مصدق در تاریخ سیاسی معاصر ایران، نماد ملیگرایی مردمی در سیاست داخلی و استقلالطلبی اصولی در سیاست خارجی بود با طرح شعار «موازنهی منفی» در معرکهی تعارض منافع قدرتهای جهانی و منطقهای بهنفع مصالح ملت و مردم ایران. این نوع ملیگرایی دفاعی مشروع هیچ نسبتی با نژادپرستی آریامهری و کشورگشایی شاهنشاهیها و امپراطوریهای باستان، خلافتهای قرون وسطایی، و نیز کمینترنی و توتالیتر مُدرن، نداشت.
🔹نتیجه و محصول نهایی ملیگرایی از نوع دوم، جز جنگ و کشتار و تخریب جمعی نبوده است و از «میهن» مورد ادعا در انتها جز خرابه بهجای نگذارده است.
🔸میراث ملی مصدق اما، بهرغم ناکامی مقطعی، دفاع از منافع و مصالح ملی با روش مدنی و حقوقی مردمسالارانه بود که زمانی توانست، بهتعبیر دقیق مستندساز بیبیسی، تاریخ «امپراطوری نفت» را به پیش و پس از مصدق تقسیم کند!
#مصدق
#ملی_گرایی
#میهن
#نفت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
------- ۱۴ اسفندماه، ۵۵مین سالگرد درگذشت دکتر مصدق
🖋احسان شریعتی
🔸با برخاستن دوبارهی «مرغوای جُغد جنگ»های شبهناسیونالیستی در جهان تشخیص ملیگرایی مردمی و مشروعِ دفاعی از شووینیسم تهاجمی و توسعهطلب، از سنخ نژادی-قومی راست افراطی، بیشتر از پیش ضرورت یافته است.
«ملیت» اگر همان هویت فرهنگی و نشانگر روح، ذائقه یا سبک زیستن و بودن یک ملت در طول تاریخ باشد، هنگامی که وجود ملتی از بیرون تهدید شود، دفاع از این هویت و وجود، معنا و جهتی حقانی و مشروع میبابد؛ اما آنگاه که همین هویت مایهی خودپرستی و تحقیر دیگری و تجاوز به قلمرو و حقوق سایر ملل گردد، با نوعی از انواع، نژادپرستی، جباریت، جهانخوارگی، راسیسم و فاشیسم و امپربالیسم روبرو میشویم.
تجربه، روش و سنّت مصدق در تاریخ سیاسی معاصر ایران، نماد ملیگرایی مردمی در سیاست داخلی و استقلالطلبی اصولی در سیاست خارجی بود با طرح شعار «موازنهی منفی» در معرکهی تعارض منافع قدرتهای جهانی و منطقهای بهنفع مصالح ملت و مردم ایران. این نوع ملیگرایی دفاعی مشروع هیچ نسبتی با نژادپرستی آریامهری و کشورگشایی شاهنشاهیها و امپراطوریهای باستان، خلافتهای قرون وسطایی، و نیز کمینترنی و توتالیتر مُدرن، نداشت.
🔹نتیجه و محصول نهایی ملیگرایی از نوع دوم، جز جنگ و کشتار و تخریب جمعی نبوده است و از «میهن» مورد ادعا در انتها جز خرابه بهجای نگذارده است.
🔸میراث ملی مصدق اما، بهرغم ناکامی مقطعی، دفاع از منافع و مصالح ملی با روش مدنی و حقوقی مردمسالارانه بود که زمانی توانست، بهتعبیر دقیق مستندساز بیبیسی، تاریخ «امپراطوری نفت» را به پیش و پس از مصدق تقسیم کند!
#مصدق
#ملی_گرایی
#میهن
#نفت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«بایستن گواهی در عصر نتوانستن نبرد»
در میلاد امام آزادگان
🖋احسان شریعتی
🔸«... در هر شهری خطیبی سخنور بر منبر دارند که به سود آنان سخن میگوید، سرتاسر کشور اسلامی بیپناه مانده و دستشان در همه جای آن باز است و مردم بردگان آنهایند...»(از سخنان امام حسین در خطبه منا)
🔹همانگونه که هدف از پیامبری در تاریخ ادیان ابراهیمی توسط دستگاههای روحانی و سیاسی جانشین پیامآوران توحید منحرف شد و رژیمهای سابق سیاسی این بار در لوای دینی تجدید تولید شدند (مانند امپراطوری بیزانس در خلافت اموی و شاهنشاهی ساسانی در خلافت عباسی)، دو مفهوم جهاد و شهادت نیز از معنای دفاعی و آگاهیبخش نخست خود تحریف و به کشورگشایی جهانگیر و کیش مرگ بدل گشتند. تلاشگری (جهد عملی و اجتهاد فکری) به قتال مسلحانه فروکاسته شد و شهادت گواهیبخش یا مقاومت برای ابلاغ پیام به درگیری نظامی که از پیآمدهای جنبی و ناخواستهی آن «نه» گفتن و مقاومت مسالمتآمیز و خشونتپرهیز بود، فروکاسته شد. از اینرو، اگر در طول تاریخ تشیع بهشکل متناقضنمایی حسنیتبارها انقلابی و رادیکالتر از حسینیون بودهاند، این امر با توجه به نبرد مثبت حسنی (جهاد) و ابلاغگری حسینی (شهادت)، بهخلاف ظاهر امر پیآمدی طبیعی بوده است.
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
در میلاد امام آزادگان
🖋احسان شریعتی
🔸«... در هر شهری خطیبی سخنور بر منبر دارند که به سود آنان سخن میگوید، سرتاسر کشور اسلامی بیپناه مانده و دستشان در همه جای آن باز است و مردم بردگان آنهایند...»(از سخنان امام حسین در خطبه منا)
🔹همانگونه که هدف از پیامبری در تاریخ ادیان ابراهیمی توسط دستگاههای روحانی و سیاسی جانشین پیامآوران توحید منحرف شد و رژیمهای سابق سیاسی این بار در لوای دینی تجدید تولید شدند (مانند امپراطوری بیزانس در خلافت اموی و شاهنشاهی ساسانی در خلافت عباسی)، دو مفهوم جهاد و شهادت نیز از معنای دفاعی و آگاهیبخش نخست خود تحریف و به کشورگشایی جهانگیر و کیش مرگ بدل گشتند. تلاشگری (جهد عملی و اجتهاد فکری) به قتال مسلحانه فروکاسته شد و شهادت گواهیبخش یا مقاومت برای ابلاغ پیام به درگیری نظامی که از پیآمدهای جنبی و ناخواستهی آن «نه» گفتن و مقاومت مسالمتآمیز و خشونتپرهیز بود، فروکاسته شد. از اینرو، اگر در طول تاریخ تشیع بهشکل متناقضنمایی حسنیتبارها انقلابی و رادیکالتر از حسینیون بودهاند، این امر با توجه به نبرد مثبت حسنی (جهاد) و ابلاغگری حسینی (شهادت)، بهخلاف ظاهر امر پیآمدی طبیعی بوده است.
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
🔻 هر ملتی حق دارد که در برابر هجوم و تجاوز به کشورش از خود دفاع مسلحانه کند و سایر ملتها میتوانند و میبایست از حقوق پایمال شدهی او پشتیبانی همه جانبه کنند. تجربه نشان داده است که آنچه #جنگ را در نهایت متوقف میسازد نه تفوق و رقابت بیوقفهی تسلیحاتی، نه رقابت فزونطلبانهی اقتصادی در بازار جهانی و نه حتی سازمانهای حقوقی بینالمللی ناتوان، بلکه مقاومت خشونتپرهیز و همبستگی همه جانبهی ملتها در برابر قدرتها بوده است...
✍ #احسان_شریعتی
🔗 متن کامل یادداشت
✅ @Shariati_Group
✍ #احسان_شریعتی
🔗 متن کامل یادداشت
✅ @Shariati_Group
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸جنون جنایت جاهلی
🖋احسان شریعتی
🔹جنایت هولناک گردن زدن و اعدام دستهجمعی شماری از جوانان (گاه نابالغ) شهروند عربستان سعودی (از اقلیت شیعی) نشان داد که منطقهی ما هنوز زیر سلطهی جبّاریت عصر «جاهلی» است، هرچند تجدیدتولید شده در پوش خلافتهای «اسلامی».
🔸اگر هنگامیکه برابر چشم جهانیان یک شخصیت شناخته شدهی جهانی را که در ترکیه به سفارت کشور خود مراجعه کرده بود، قطقهقطعه و سربهنیست میکردند، صدای اعتراض قدرتهای جهان پُرسروصدا بلند میشد، امروزه شاهزادهها کمتر جسارت و جنون از خود نشان میدادند. ترور، اعدام و کشتار جمعی مخالفان و منتقدان از سوی حکومتها و نظامهای مستقر و رسمی مصداق بارز جنایت ضدبشری و تروریسم دولتی است که در عرصهی حقوقی مسئولیت قابل تعقیبِ بیشتری را نسبت به گروههای غیرمسئول (و شیوههای داعشوار) متوجه دولتمردان میسازد.
🔹رسم زشت سکوت و بیتفاوتی در برابر جنایات و سرکوبهایی که هر روزه در جنوب و شرق جهان اتفاق میافتد (بویژه از سوی متفقان شمال و غرب) را باید شکست و انزجار از چنین شیوههای عصر حجری را (در هر رنگ و پوشش دینی و قومی) فریاد کرد و پایان عصر سلاخی و اعدامهای جمعی را اعلام و یادآوری کرد.
#جنایت
#اعدام
#غرب
#حقوق_بشر
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹جنایت هولناک گردن زدن و اعدام دستهجمعی شماری از جوانان (گاه نابالغ) شهروند عربستان سعودی (از اقلیت شیعی) نشان داد که منطقهی ما هنوز زیر سلطهی جبّاریت عصر «جاهلی» است، هرچند تجدیدتولید شده در پوش خلافتهای «اسلامی».
🔸اگر هنگامیکه برابر چشم جهانیان یک شخصیت شناخته شدهی جهانی را که در ترکیه به سفارت کشور خود مراجعه کرده بود، قطقهقطعه و سربهنیست میکردند، صدای اعتراض قدرتهای جهان پُرسروصدا بلند میشد، امروزه شاهزادهها کمتر جسارت و جنون از خود نشان میدادند. ترور، اعدام و کشتار جمعی مخالفان و منتقدان از سوی حکومتها و نظامهای مستقر و رسمی مصداق بارز جنایت ضدبشری و تروریسم دولتی است که در عرصهی حقوقی مسئولیت قابل تعقیبِ بیشتری را نسبت به گروههای غیرمسئول (و شیوههای داعشوار) متوجه دولتمردان میسازد.
🔹رسم زشت سکوت و بیتفاوتی در برابر جنایات و سرکوبهایی که هر روزه در جنوب و شرق جهان اتفاق میافتد (بویژه از سوی متفقان شمال و غرب) را باید شکست و انزجار از چنین شیوههای عصر حجری را (در هر رنگ و پوشش دینی و قومی) فریاد کرد و پایان عصر سلاخی و اعدامهای جمعی را اعلام و یادآوری کرد.
#جنایت
#اعدام
#غرب
#حقوق_بشر
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸وعدهی «موعود» چه بود؟
📌بهمناسبت ایام میلاد مهدی، عدالتگستر موعود
🖋احسان شریعتی
🔸گوهر یا هویت یک «اُمت» چیست؟ معتقداتِ مؤمنان؟ امامت با رهبری عقیدتی نبی و امام؟
پس در اینصورت، چرا «اگر ابوذر از دل سلمان خبر داشت کافر میشد»؟! و چرا محمد (مانند مسيح) «جز پيامآورى نبود كه پيش از او نیز رسولانى آمده بودند»؟! و در مقام شهروند مدینه از رأی اکثریت پیروی میکرد؟ و امام برای خلافت چه نیازی به رأی امت میداشت؟
جوهر مفهوم امت اما نه در ذهنیت درونی و نه برانگیختگی بیرونی، بلکه در «جهت» تجمعِ جماعتی است در «حرکت» که بهخلاف «قبیله»، معطوف به هدفی است: «عدالت». اُمت بدیل متضاد قبیله است که بهجای خشونت بادیهنشینی صلح مدنیّت را میجوید. ایمان امری درونی است و امامت نیز نه رهبری رهبران، که نظام درونی همین «نهضت» است و نه مبدل ساختن حرکت به «نهاد». و معنای عدالت و خواست خداوند این نبود که «فرودستان» را «پيشوايان مردم و وارثان زمین» گرداند؛ و هدف از روانه ساختن پيامبران با «كتاب و ترازو (و آهن)»، جز این نبود که «مردم برای عدالت (مساوات) بپاخيزند!»
🔹از اینرو جهت، هدف، امید، انتظار، و اعتراضِ امت جز رهایی از سلطهی بیداد نبود و نخستین اقدام مهدی در هنگام ظهور مبارزه ی قاطع با متولیان دینی خواهد بود که آنرا از این مضمون و مقصود تهی و منحرف ساختند!
#موعود
#انتظار
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌بهمناسبت ایام میلاد مهدی، عدالتگستر موعود
🖋احسان شریعتی
🔸گوهر یا هویت یک «اُمت» چیست؟ معتقداتِ مؤمنان؟ امامت با رهبری عقیدتی نبی و امام؟
پس در اینصورت، چرا «اگر ابوذر از دل سلمان خبر داشت کافر میشد»؟! و چرا محمد (مانند مسيح) «جز پيامآورى نبود كه پيش از او نیز رسولانى آمده بودند»؟! و در مقام شهروند مدینه از رأی اکثریت پیروی میکرد؟ و امام برای خلافت چه نیازی به رأی امت میداشت؟
جوهر مفهوم امت اما نه در ذهنیت درونی و نه برانگیختگی بیرونی، بلکه در «جهت» تجمعِ جماعتی است در «حرکت» که بهخلاف «قبیله»، معطوف به هدفی است: «عدالت». اُمت بدیل متضاد قبیله است که بهجای خشونت بادیهنشینی صلح مدنیّت را میجوید. ایمان امری درونی است و امامت نیز نه رهبری رهبران، که نظام درونی همین «نهضت» است و نه مبدل ساختن حرکت به «نهاد». و معنای عدالت و خواست خداوند این نبود که «فرودستان» را «پيشوايان مردم و وارثان زمین» گرداند؛ و هدف از روانه ساختن پيامبران با «كتاب و ترازو (و آهن)»، جز این نبود که «مردم برای عدالت (مساوات) بپاخيزند!»
🔹از اینرو جهت، هدف، امید، انتظار، و اعتراضِ امت جز رهایی از سلطهی بیداد نبود و نخستین اقدام مهدی در هنگام ظهور مبارزه ی قاطع با متولیان دینی خواهد بود که آنرا از این مضمون و مقصود تهی و منحرف ساختند!
#موعود
#انتظار
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«شاعرتر از شعرهاشان»
📌 «...زیرا شاعر کسی است که دوزخ را تجربه کرده باشد»
🖋احسان شریعتی
🔸درگذشت رضا براهنی در غربت تبعید و دوری از وطن، مرگ او را دوچندان غمانگیز و اسفبار میسازد. نویسندهای تأثیرگذار و مورد توجه در جهان، شاعری صاحب سبک و نظر و نوآوری در نقدِ علمیِ ادبی و تطبیقی در کشور، روشنفکری متعهد و مخالف سانسور در دو نظام گذشته و حال، که به همین «دلیل»ها یا «علت»ها نتوانسته در کشور خود درست «کار کند»، و به عبارتی دیگر خوب بزید و خوب بمیرد. زندگی و مرگ یک شاعر، یک نویسنده، یک منتقد ادبی، و یا یک روشنفکر منتقد، با امکان یا امتناع «کار» او، با نقد و خلق او تعریف میشود و جهانی از معنا را برمیسازد. منع و سانسور کار یک معلم، نویسنده، شاعر، روشنفکر، معادل با کشتن اوست (چنانکه اخیرا در مورد شاعری از متاثران سبک او، بکتاش آپتین، رخ داد) و مرگ جهانی که او برمیسازد؛ چنانکه براهنی خود زمانی به زیبایی سروده بود:
« جهان به دو چیز زنده است:
🔹اولی شاعر،
و دومی شاعر،
و شما هر دو را کشتهاید،
اول: خسرو گلسرخی را،
دوم: خسرو گلسرخی را»...
...« شما خسرو گلسرخی را کشتهاید
حتی پیش از آنکه بکشید، کشتهاید »...
#شاعر
#تبعید
#رضا_براهنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 «...زیرا شاعر کسی است که دوزخ را تجربه کرده باشد»
🖋احسان شریعتی
🔸درگذشت رضا براهنی در غربت تبعید و دوری از وطن، مرگ او را دوچندان غمانگیز و اسفبار میسازد. نویسندهای تأثیرگذار و مورد توجه در جهان، شاعری صاحب سبک و نظر و نوآوری در نقدِ علمیِ ادبی و تطبیقی در کشور، روشنفکری متعهد و مخالف سانسور در دو نظام گذشته و حال، که به همین «دلیل»ها یا «علت»ها نتوانسته در کشور خود درست «کار کند»، و به عبارتی دیگر خوب بزید و خوب بمیرد. زندگی و مرگ یک شاعر، یک نویسنده، یک منتقد ادبی، و یا یک روشنفکر منتقد، با امکان یا امتناع «کار» او، با نقد و خلق او تعریف میشود و جهانی از معنا را برمیسازد. منع و سانسور کار یک معلم، نویسنده، شاعر، روشنفکر، معادل با کشتن اوست (چنانکه اخیرا در مورد شاعری از متاثران سبک او، بکتاش آپتین، رخ داد) و مرگ جهانی که او برمیسازد؛ چنانکه براهنی خود زمانی به زیبایی سروده بود:
« جهان به دو چیز زنده است:
🔹اولی شاعر،
و دومی شاعر،
و شما هر دو را کشتهاید،
اول: خسرو گلسرخی را،
دوم: خسرو گلسرخی را»...
...« شما خسرو گلسرخی را کشتهاید
حتی پیش از آنکه بکشید، کشتهاید »...
#شاعر
#تبعید
#رضا_براهنی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷 غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است
📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو #احسان_شریعتی با روزنامه اعتماد
🔹روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج میشوند و در جامعه مداخله میکنند و با اینکه بهشکل تخصصی و حرفهای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهتگیری اجتماع و اقتصاد موضع میگیرند. روشنفکران از جمله در #تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشههای تازه برای جامعه میآورند. اما تفاوت #روشنفکر با #متفکر و #فیلسوف این است که به نقد #قدرت («گفتن #حقیقت به قدرت») میپردازد یا قدرت به او می پردازد!
🔸تاریخ روشنفکری در #ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار میپردازند و ایدههای نو میآورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرتهایی خارجی، به علاوه ورود اندیشهی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعهخواهان، زمینههای دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.
🔹تجربههای تلخ گذشته باعث غلبهی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.
🔸نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیم گیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم میگویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود!
🔹در شناخت #فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانهی این ضعف را در ترجمه میتوان دید... همچنین روشنفکران در دورههای انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقههای بسته فکری رایج شود.
🔸حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افقهای جدیدی را برای آن بگشایند.
🔹در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای #متفکر_متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا میکنند و چشم انداز میسازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل میکنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید میآورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.
#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری
✅ @Shariati_Group
✅ @Dr_ehsanshariati
📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید
📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو #احسان_شریعتی با روزنامه اعتماد
🔹روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج میشوند و در جامعه مداخله میکنند و با اینکه بهشکل تخصصی و حرفهای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهتگیری اجتماع و اقتصاد موضع میگیرند. روشنفکران از جمله در #تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشههای تازه برای جامعه میآورند. اما تفاوت #روشنفکر با #متفکر و #فیلسوف این است که به نقد #قدرت («گفتن #حقیقت به قدرت») میپردازد یا قدرت به او می پردازد!
🔸تاریخ روشنفکری در #ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار میپردازند و ایدههای نو میآورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرتهایی خارجی، به علاوه ورود اندیشهی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعهخواهان، زمینههای دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.
🔹تجربههای تلخ گذشته باعث غلبهی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.
🔸نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیم گیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم میگویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود!
🔹در شناخت #فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانهی این ضعف را در ترجمه میتوان دید... همچنین روشنفکران در دورههای انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقههای بسته فکری رایج شود.
🔸حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افقهای جدیدی را برای آن بگشایند.
🔹در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای #متفکر_متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا میکنند و چشم انداز میسازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل میکنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید میآورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.
#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری
✅ @Shariati_Group
✅ @Dr_ehsanshariati
📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید
وب سایت رسمی احسان شریعتی
غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است
احسان شریعتی، فرزند ارشد علی شریعتی، شناخته شده ترین و تاثیرگذارترین روشنفکر ایرانی در تاریخ معاصر ایران، در کنار کار آکادمیک، یک روشنفکر است و همواره در رویداد
🔷جشن جهان کار و عید گسست با گذشته
🔸امروز اول ماه مه روز جهانی #کارگر و در همهی جهان، و بویژه در جهان #سرمایهداری، جشن کار برپا و تعطیل رسمی است. در #ایران ما اما، همچنان به رغم همهی دعاوی #مستضعف پناهانه این روز و جشن و تعطیلات به رسمیت شناخته نشده است. کارگران ایران در این روز نگران از سرنوشت #معیشت خویش در چنبره.ی بحران حاد ناشی از سیاستهای اقتصادی راست روانه و سوء مدیریت حاکم بر کشور (بویژه پس از #جنگ)، به خیابان آمدهاند.
🔹از سوی دیگر، امروز در ایران «روز معلم» است، به یاد #معلم شهید ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفهای که در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تجمع اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان توسط مأموران نظام گذشته کشته شد. پس از گذشت ۶۱ سال از این رخداد و دعوی پیروزی انقلابی که قرار بود «آغازبیداری» (ضداستعماری-ضداستبدادی-ضداستثماری) و تحقق آگاهی «ضداستحماری» معلمان #مردم باشد، امروز، معلمان ایران، نگران از سرنوشت معیشت و کرامت خویش، دیگر بار، باز هم در برابر #مجلس، به خیابان آمدهاند.
برتر از دغدغهی معیشت معلمان، ارج شناسی کرامت آموزگار در فرهنگ و تمدن و کشور ماست که مسآلهی اخلاقی و عقیدتی روز است. جنبش معلمان نه تنها مدنیترین جنبشهای اجتماعی کشور ماست که هر اقدام و رفتار و اظهار و موضع آنان خود یک کلاس درس در صحنه و در عرصه و انظار عمومی و همگانی است؛ و بنا به تعریف، معلمی نه فقط کار برای ادامهی بقا و تولید کالا با #تاریخ مصرف موقت (پؤسیس)، بلکه عالیترین شکل کنشگریِ هنری، اخلاقی و مدنی است («پراکسیس» یونانی و «آکسیون» آرنتی).
🔸و در همین روزهای خشکسالی و خشک مغزی ست که ایران پژوهان برجسته در غربت در میگذرند و کارشان ارزیابی و ارج واقعی ایشان براستی گزارده نمیشود.
🔹و اما فردا از دیگر سو، عید «فطر» است و #فطر به معنای درنگ و گسست است، چنان که معنای واقعی روزه و صیام توان نظارت و صیانت خویش با گسست از عادت بوده است. پس پیام حقیقی عید این #نوروز و #رمضان و سال و ماه نو، جز این نمیتواند باشد که #ملت ما سخت نیازمند، تشنه و گرسنهی #آزادی و #عدالت است و بر فراز همه، بازگشت آن «معنویت» غمگینی کز قلبها گریخته است، با گسست از عادات زشت و موهن گذشته همچون بیحرمتی به منزلت زن، ارج ناشناسی مقام کار و گارگر، و قدر ندانستن مرتبت آموزگار!
✍ #احسان_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Dr_ehsanshariati
🔸امروز اول ماه مه روز جهانی #کارگر و در همهی جهان، و بویژه در جهان #سرمایهداری، جشن کار برپا و تعطیل رسمی است. در #ایران ما اما، همچنان به رغم همهی دعاوی #مستضعف پناهانه این روز و جشن و تعطیلات به رسمیت شناخته نشده است. کارگران ایران در این روز نگران از سرنوشت #معیشت خویش در چنبره.ی بحران حاد ناشی از سیاستهای اقتصادی راست روانه و سوء مدیریت حاکم بر کشور (بویژه پس از #جنگ)، به خیابان آمدهاند.
🔹از سوی دیگر، امروز در ایران «روز معلم» است، به یاد #معلم شهید ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفهای که در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تجمع اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان توسط مأموران نظام گذشته کشته شد. پس از گذشت ۶۱ سال از این رخداد و دعوی پیروزی انقلابی که قرار بود «آغازبیداری» (ضداستعماری-ضداستبدادی-ضداستثماری) و تحقق آگاهی «ضداستحماری» معلمان #مردم باشد، امروز، معلمان ایران، نگران از سرنوشت معیشت و کرامت خویش، دیگر بار، باز هم در برابر #مجلس، به خیابان آمدهاند.
برتر از دغدغهی معیشت معلمان، ارج شناسی کرامت آموزگار در فرهنگ و تمدن و کشور ماست که مسآلهی اخلاقی و عقیدتی روز است. جنبش معلمان نه تنها مدنیترین جنبشهای اجتماعی کشور ماست که هر اقدام و رفتار و اظهار و موضع آنان خود یک کلاس درس در صحنه و در عرصه و انظار عمومی و همگانی است؛ و بنا به تعریف، معلمی نه فقط کار برای ادامهی بقا و تولید کالا با #تاریخ مصرف موقت (پؤسیس)، بلکه عالیترین شکل کنشگریِ هنری، اخلاقی و مدنی است («پراکسیس» یونانی و «آکسیون» آرنتی).
🔸و در همین روزهای خشکسالی و خشک مغزی ست که ایران پژوهان برجسته در غربت در میگذرند و کارشان ارزیابی و ارج واقعی ایشان براستی گزارده نمیشود.
🔹و اما فردا از دیگر سو، عید «فطر» است و #فطر به معنای درنگ و گسست است، چنان که معنای واقعی روزه و صیام توان نظارت و صیانت خویش با گسست از عادت بوده است. پس پیام حقیقی عید این #نوروز و #رمضان و سال و ماه نو، جز این نمیتواند باشد که #ملت ما سخت نیازمند، تشنه و گرسنهی #آزادی و #عدالت است و بر فراز همه، بازگشت آن «معنویت» غمگینی کز قلبها گریخته است، با گسست از عادات زشت و موهن گذشته همچون بیحرمتی به منزلت زن، ارج ناشناسی مقام کار و گارگر، و قدر ندانستن مرتبت آموزگار!
✍ #احسان_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Dr_ehsanshariati
⭕️ «امت و امامت» از نگاه دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی
🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهدها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحثهایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحثها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، میتوانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری میتواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.
🔹مثلاً با تجربهای که زمان دکتر #مصدق در رأیگیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودالها آمدند و دهقانها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه میشود در یک جامعهی ناآگاه عقبمانده، رأی را به یک رأی آگاهانهی مستقل تبدیل کرد؟
🔹شریعتی میخواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهیبخشی میتوان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوقاش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریهایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی میتوانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.
🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحلهی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دورههای انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامهها آشنا میشوند و آگاهی بخشیده میشود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد میشود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.
🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر میکند. یعنی میگوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهیبخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریهی نهایی شریعتی است، و نکتهای که از «امت و امامت» باقی میماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.
🔹باید گفت که ما متون اندیشهی سیاسی جدی کم داریم. اینکه به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که میگوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی میداند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمدهاند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. اینها اندیشمندان فلسفهی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسینهای قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.
🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دورهها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دورهی غیبت که ما در آن بسر میبریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم_سالاری را باز میکند و نیز در سویهٔ دیگر اینکه علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
🔹بحث امت و امامت، نخستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با #کنفرانس_باندونگ ۱۹۵۵ ، که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهدها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و... آمدند و در آنجا بحثهایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متأثر از نتایج آن بحثها بود که برایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، میتوانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم، اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی #لیبرال صوری میتواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود.
🔹مثلاً با تجربهای که زمان دکتر #مصدق در رأیگیری #انتخابات مجلس پیش آمد که فئودالها آمدند و دهقانها را بسیج کردند و #رأی سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد. این جا دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه میشود در یک جامعهی ناآگاه عقبمانده، رأی را به یک رأی آگاهانهی مستقل تبدیل کرد؟
🔹شریعتی میخواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهیبخشی میتوان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوقاش چیست، وظایفش چیست؟ ولی در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریهایست که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکران انقلابی تا اطلاع ثانوی میتوانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند.
🔹یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحلهی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دورههای انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامهها آشنا میشوند و آگاهی بخشیده میشود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد میشود و دوما مردم چگونه باید آگاه شوند؟ مردم باید تمرین #دموکراسی کنند.
🔹این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی خود مانند بازگشت به خویش و سایر آثارش، در این تز و نظر تجدیدنظر میکند. یعنی میگوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهیبخشی را فراهم کند تا از میان مردم، رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریهی نهایی شریعتی است، و نکتهای که از «امت و امامت» باقی میماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مساله است که اصلأ #فلسفه_سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن_خلدون مطرح کرده است.
🔹باید گفت که ما متون اندیشهی سیاسی جدی کم داریم. اینکه به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف #سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام، متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که میگوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد، یعنی خود را غیرسیاسی میداند، بزرگترین متفکرین سیاسی در #تاریخ آن به وجود آمدهاند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته، تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. اینها اندیشمندان فلسفهی سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم #ماكياول و تئوریسینهای قرارداد اجتماعی و حق طبیعی. و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم.
🔹اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است. و بویژه در تشیع، این دورهها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این کتاب بود، این است که دورهی غیبت که ما در آن بسر میبریم، دوره دموکراسی است؛ دوره مردم سالاری که رهبری فرهمند موروثیِ دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود، دوران #غیبت_کبری و راه رأی و #مردم_سالاری را باز میکند و نیز در سویهٔ دیگر اینکه علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم درست انتخاب کنند...
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #احسان_شریعتی در مصاحبه با روزنامه آرمان / به مناسبت ۳۶مین سالگرد شهادت دکتر #علی_شريعتی - ۲۹ خرداد ۹۳
Telegram
.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«وهن آباد»
🖋احسان شریعتی
🔸همه میدانیم که درد علامت بیماری است و نه علت آن. سازوکار درد یک آسیب و جراحت بافتی و ضرورت مبارزه و معالجه را به بدن اعلام میکند. حذف سازوکار اعلام درد بدون پرداختن به سبب اصلی، سرانجامی جز گسترش بیماری و از پای درآوردن بیمار در بر ندارد.
🔹بازداشتن پژوهشگران آسیبشناس اجتماعی (همچون سعید مدنی ها و..) و یا فعالان رسانه و مطبوعات (همچون کیوان صمیمی ها و...) از ادامهی کار نه فقط به ضرر مصالح جامعه و جامعهی علمی کشور بل که به نفع حاکمیت و نظام نیز نیست زیرا او را از واقعیت و عمق بحران های اجتماعی غافل میسازد و در برابر خطر انفجارهای محتمل ناگهانی غافلگیر.
بدتر آن که توجه نظام اطلاعاتی-امنیتی حاکم بر کشور را از خطر واقعی قدرت های متخاصم و در حال جنگ با وی منحرف و نیرویش را درگیر حاشیه، نیروهای داخلی ملی و مردم می سازد. و البته «غرض» نیروی نفوذی یا مشکوکی که می کوشد از درون نظام تیشه به ریشه ی او بزند نیز با استفاده از «جهل» سایرین، اجرای همین هدف و نتیجه ی تاکتیکی است.
🔸نتیجه آن چیزی است که در عرصه های گوناگون اجتماعی و اقتصادی، سیاسی، دیپلوماتیک، و امنیتی شاهدیم: بی لیاقتی، بلاتکلیفی، به غفلت گذرانی، سوءمدیریت، فساد، و.. سردرگمی در کلاف بحران های تودرتوی معطوف به فروپاشی!
#ایران
#فساد
#بحران
#فروپاشی
#وهن_آباد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸همه میدانیم که درد علامت بیماری است و نه علت آن. سازوکار درد یک آسیب و جراحت بافتی و ضرورت مبارزه و معالجه را به بدن اعلام میکند. حذف سازوکار اعلام درد بدون پرداختن به سبب اصلی، سرانجامی جز گسترش بیماری و از پای درآوردن بیمار در بر ندارد.
🔹بازداشتن پژوهشگران آسیبشناس اجتماعی (همچون سعید مدنی ها و..) و یا فعالان رسانه و مطبوعات (همچون کیوان صمیمی ها و...) از ادامهی کار نه فقط به ضرر مصالح جامعه و جامعهی علمی کشور بل که به نفع حاکمیت و نظام نیز نیست زیرا او را از واقعیت و عمق بحران های اجتماعی غافل میسازد و در برابر خطر انفجارهای محتمل ناگهانی غافلگیر.
بدتر آن که توجه نظام اطلاعاتی-امنیتی حاکم بر کشور را از خطر واقعی قدرت های متخاصم و در حال جنگ با وی منحرف و نیرویش را درگیر حاشیه، نیروهای داخلی ملی و مردم می سازد. و البته «غرض» نیروی نفوذی یا مشکوکی که می کوشد از درون نظام تیشه به ریشه ی او بزند نیز با استفاده از «جهل» سایرین، اجرای همین هدف و نتیجه ی تاکتیکی است.
🔸نتیجه آن چیزی است که در عرصه های گوناگون اجتماعی و اقتصادی، سیاسی، دیپلوماتیک، و امنیتی شاهدیم: بی لیاقتی، بلاتکلیفی، به غفلت گذرانی، سوءمدیریت، فساد، و.. سردرگمی در کلاف بحران های تودرتوی معطوف به فروپاشی!
#ایران
#فساد
#بحران
#فروپاشی
#وهن_آباد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔴 چـرا دکتر شریعتی را «شهیـد» مینامیم!؟
📌مروری بر توضیحات دکتر #احسان_شریعتی، درباره ماجرای مبهم مرگ معلم #علی_شریعتی مزینانی و حذف او در آستانه شروع فصل جدید زندگی پر ثمرش
🔹فرزند شریعتی نقل میکند: ″عکس گواهی فوت، پزشکی قانونی شهر ساتهمپتون #انگلیس، که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده، که با یکدیگر همخوان نیستند.
Cause of death: علت مرگ
a) Cardiac failure. نارسایی قلبی
b) Myocardial ischaemia. بیماری- ایسکمیک- قلب
c) coronary atheroma. تصلب شرائین
Natural Causes. علل طبیعی
Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest
تصدیق شده توسط وکیل امانوئل، نمایندهٔ ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).
🔹تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیهی ایشان پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل میشد و جنازه را تحویل خانواده نمیدادند، و احتمال استرداد وی به دولت #ایران (#ساواک) وجود داشت. حال آنکه خانواده قصد به امانت سپردن جنازهٔ دکتر در زینبیه #دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل فوری جنازه به #لندن فرستاده بود).
🔹دکتر در آستانهٔ خروج از کشور در بیمارستان #مشهد توسط دکتر فرهودی چکآپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش، دکتر از #پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آن زمان به اتباع خارجی که به انگلیس میرفتند واکسنهای ضد بیماریهای واگیردار نیز تزریق میشد). همچنین، آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخدار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟! بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما میگوید: پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و… انبوهی از پرسشها و تناقضات دیگر...″
✅ @Shariati_Group
📌مروری بر توضیحات دکتر #احسان_شریعتی، درباره ماجرای مبهم مرگ معلم #علی_شریعتی مزینانی و حذف او در آستانه شروع فصل جدید زندگی پر ثمرش
🔹فرزند شریعتی نقل میکند: ″عکس گواهی فوت، پزشکی قانونی شهر ساتهمپتون #انگلیس، که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده، که با یکدیگر همخوان نیستند.
Cause of death: علت مرگ
a) Cardiac failure. نارسایی قلبی
b) Myocardial ischaemia. بیماری- ایسکمیک- قلب
c) coronary atheroma. تصلب شرائین
Natural Causes. علل طبیعی
Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest
تصدیق شده توسط وکیل امانوئل، نمایندهٔ ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).
🔹تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیهی ایشان پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل میشد و جنازه را تحویل خانواده نمیدادند، و احتمال استرداد وی به دولت #ایران (#ساواک) وجود داشت. حال آنکه خانواده قصد به امانت سپردن جنازهٔ دکتر در زینبیه #دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل فوری جنازه به #لندن فرستاده بود).
🔹دکتر در آستانهٔ خروج از کشور در بیمارستان #مشهد توسط دکتر فرهودی چکآپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش، دکتر از #پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آن زمان به اتباع خارجی که به انگلیس میرفتند واکسنهای ضد بیماریهای واگیردار نیز تزریق میشد). همچنین، آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخدار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟! بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما میگوید: پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و… انبوهی از پرسشها و تناقضات دیگر...″
✅ @Shariati_Group
🔆 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
📘 دفترهای بنیاد منتشر شد/ دوره جدید/ شماره ۶ / تیر ۱۴۰۱
سرمقاله:
🔅 از سرگیری رویای مشترک
✍ #احسان_شریعتی
🔅 مختصات بحران #معیشت و #رفاه
✍ رضا امیدی
🔅 #شریعتی و #مذهبِ رهاییبخشِ #انتظار
✍ فهیمه بهرامی
🔅 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
#آرمان_ذاکری
🔅 کلان-بحرانهای #اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
✍ محمد رحیمی
🔅 بحرانهای ساختاری و حق مشارکت #مردم در تولید ملی
✍ مسلم زمانی
🔅 #جامعهشناسی #دین در ایران: دگرگونیها و پایداریها، پنجاه سال پس از شریعتی
✍ #سارا_شریعتی
🔅 شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
✍ #محمدجواد_غلامرضا_کاشی
🔅شریعتی و مردم
✍ #شیما_کاشی
🔆 دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجهه با بحران #ایران امروز
✍ مجتبی مهدوی
🔗 دریافت فایل PDF نشریه
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
📘 دفترهای بنیاد منتشر شد/ دوره جدید/ شماره ۶ / تیر ۱۴۰۱
سرمقاله:
🔅 از سرگیری رویای مشترک
✍ #احسان_شریعتی
🔅 مختصات بحران #معیشت و #رفاه
✍ رضا امیدی
🔅 #شریعتی و #مذهبِ رهاییبخشِ #انتظار
✍ فهیمه بهرامی
🔅 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک
#آرمان_ذاکری
🔅 کلان-بحرانهای #اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
✍ محمد رحیمی
🔅 بحرانهای ساختاری و حق مشارکت #مردم در تولید ملی
✍ مسلم زمانی
🔅 #جامعهشناسی #دین در ایران: دگرگونیها و پایداریها، پنجاه سال پس از شریعتی
✍ #سارا_شریعتی
🔅 شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
✍ #محمدجواد_غلامرضا_کاشی
🔅شریعتی و مردم
✍ #شیما_کاشی
🔆 دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجهه با بحران #ایران امروز
✍ مجتبی مهدوی
🔗 دریافت فایل PDF نشریه
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸گفتن حقیقت به مردم
🖋احسان شریعتی
🔆در روز قلم
« به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می کنند»
🔹کلام پیامبر است که «برترین مبارزه، ابراز سخن دادخواهانه در پیشگاه حاکم ستمگر است»(أفضل الجهاد كلمة عَدْلٍ عند سُلْطَانٍ جَائِر، صحيح).
🔸در عصر ما مسئولیت روشنفکری و مبارزهی مدنی خشونتپرهیز را در داشتن همین فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» میدانند. چامسکی یکی از روشنفکران معاصر اما کار مهمتر را یافتن مخاطبی می داند که برایش حقیقت اهمیتی داشته باشد و ویژگی مهم دیگر این که مخاطب نباید فقط بهعنوان مخاطب صرف، بلکه باید همچون جامعهای با دغدغهی مشترک و امید مشارکت سازنده در نظر گرفته شود. بهعبارت دیگر، گفتن حقیقت به قدرتی که آن را قبل از همه میداند و تلاش میکند آن را پنهان سازد ممکن است کاری بیهوده به نظر آید؛ وانگهی، نه قدرت بلکه قربانیان قدرت اند که نیاز به دانستن حقیقت دارند (بهنقل از تری ایگلتون دربارهی چامسکی). آن حدیث نبوی اما نه بیان حقیقت عیان به آنها که قصد پنهان ساختنش را دارند، بلکه در ستایش سخن دادخواهانه رویاروی قدرتمندان بود.
🔹دشوارتر از مخاطب قرار دادن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و خسارت نه جسمانی و از جانب سرکوب قدرت ستمگر، بلکه روانی و رفتاری است برخاسته از جهل و وهم (شبهه). و میدانیم که بزرگترین دشمن درونی هر نوع دموکراسی (مردمسالاری) دماگوژی (عوامفریبی) پوپولیستی است که تودهی مردم را ملعبهی مغالطههای خود قرار میدهد.
🔸برای نمونه، این حقیقت که قدرت واقعی خود مردم اند اما، مردم همیشه به قدرت و نقش خود در برآمدن و افول قدرتها واقف نیستند. مردم همواره نسبت به معضلات وضع موجود و ساختارهای حاکم معترض بوده و هستند (وفور فساد و بیعدالتی، فقر و فساد و..از سویی و فقدان حقوق و آزادیهای فردی و جمعی از دیگر سو)؛ و در طول تاریخ معاصر از خلال جنبشهای اصلاحی و انقلابی نارضایتی خود را به شیوههای گوناگون بیان کردهاند. و اما اگر به نتیجهی غایی مطلوب نرسیدهاند، آیا نفس تغییروتحولخواهی ایشان «اشتباه» بوده است(چنانکه محافظهکاران حامی وضع و نظم سابق و لاحق تبلیغ میکنند)؟ و یا اشتباه در دنبالهروی از انحراف حرکت و تحریف هدف، و در همانندپنداری یا «شبهه»ی انقلاب و ارتجاع، و در دگردیسی نهضت به نظام در مرحلهی گزار رخ داده است؟ (چنانکه در انقلاب های گذشته کشورمان و نیز در تجربهی اخیر «بهار عرب» شاهد بودیم؟)
🔹در هر حال، تا آنجا که به «مسئولیت» اهل قلم و قدم مستقل، آزاده و عدالتطلب مربوط میشود، حقیقت افقی است که با جستجو و پویش مستمر از خلال تصحیح خطاها و اشتباهات گذشته بدان نزدیک میشویم. برای اینان حقیقت نه «مقصد» بلکه «راه» جستجو است در برابر پوشانندگان راستی که میپندارند حقیقت را به چنگ آوردهاند و در صدد تحمیل آن به دیگران و همگان اند!
#یادداشت
#روز_قلم
#حقیقت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔆در روز قلم
« به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می کنند»
🔹کلام پیامبر است که «برترین مبارزه، ابراز سخن دادخواهانه در پیشگاه حاکم ستمگر است»(أفضل الجهاد كلمة عَدْلٍ عند سُلْطَانٍ جَائِر، صحيح).
🔸در عصر ما مسئولیت روشنفکری و مبارزهی مدنی خشونتپرهیز را در داشتن همین فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» میدانند. چامسکی یکی از روشنفکران معاصر اما کار مهمتر را یافتن مخاطبی می داند که برایش حقیقت اهمیتی داشته باشد و ویژگی مهم دیگر این که مخاطب نباید فقط بهعنوان مخاطب صرف، بلکه باید همچون جامعهای با دغدغهی مشترک و امید مشارکت سازنده در نظر گرفته شود. بهعبارت دیگر، گفتن حقیقت به قدرتی که آن را قبل از همه میداند و تلاش میکند آن را پنهان سازد ممکن است کاری بیهوده به نظر آید؛ وانگهی، نه قدرت بلکه قربانیان قدرت اند که نیاز به دانستن حقیقت دارند (بهنقل از تری ایگلتون دربارهی چامسکی). آن حدیث نبوی اما نه بیان حقیقت عیان به آنها که قصد پنهان ساختنش را دارند، بلکه در ستایش سخن دادخواهانه رویاروی قدرتمندان بود.
🔹دشوارتر از مخاطب قرار دادن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و خسارت نه جسمانی و از جانب سرکوب قدرت ستمگر، بلکه روانی و رفتاری است برخاسته از جهل و وهم (شبهه). و میدانیم که بزرگترین دشمن درونی هر نوع دموکراسی (مردمسالاری) دماگوژی (عوامفریبی) پوپولیستی است که تودهی مردم را ملعبهی مغالطههای خود قرار میدهد.
🔸برای نمونه، این حقیقت که قدرت واقعی خود مردم اند اما، مردم همیشه به قدرت و نقش خود در برآمدن و افول قدرتها واقف نیستند. مردم همواره نسبت به معضلات وضع موجود و ساختارهای حاکم معترض بوده و هستند (وفور فساد و بیعدالتی، فقر و فساد و..از سویی و فقدان حقوق و آزادیهای فردی و جمعی از دیگر سو)؛ و در طول تاریخ معاصر از خلال جنبشهای اصلاحی و انقلابی نارضایتی خود را به شیوههای گوناگون بیان کردهاند. و اما اگر به نتیجهی غایی مطلوب نرسیدهاند، آیا نفس تغییروتحولخواهی ایشان «اشتباه» بوده است(چنانکه محافظهکاران حامی وضع و نظم سابق و لاحق تبلیغ میکنند)؟ و یا اشتباه در دنبالهروی از انحراف حرکت و تحریف هدف، و در همانندپنداری یا «شبهه»ی انقلاب و ارتجاع، و در دگردیسی نهضت به نظام در مرحلهی گزار رخ داده است؟ (چنانکه در انقلاب های گذشته کشورمان و نیز در تجربهی اخیر «بهار عرب» شاهد بودیم؟)
🔹در هر حال، تا آنجا که به «مسئولیت» اهل قلم و قدم مستقل، آزاده و عدالتطلب مربوط میشود، حقیقت افقی است که با جستجو و پویش مستمر از خلال تصحیح خطاها و اشتباهات گذشته بدان نزدیک میشویم. برای اینان حقیقت نه «مقصد» بلکه «راه» جستجو است در برابر پوشانندگان راستی که میپندارند حقیقت را به چنگ آوردهاند و در صدد تحمیل آن به دیگران و همگان اند!
#یادداشت
#روز_قلم
#حقیقت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸برای یادآوری!
📌در میانهی عید غدیر و سالگرد قیام ۳۰ تیر
«...مولا علی، پیشوا مصدق...»
🖋احسان شریعتی
🔸«استقلال، آزادی»، «نه شرقی، نه غربی»، و استقرار حکومت قانون، تحقق اصل «موازنهی منفی» (علیه استبداد-نظامیگری شرقی و علیه استعمار-استثمار غربی)، جمهوری (مردمسالاری شورایی معطوف به عدالت اجتماعی)، شعارها و مطالبات «ملی» مردم ایران طی سدهی گذشته بودهاند (از صدر انقلاب مشروطه تا کنون، با گذر از نهضت ملی و انقلاب بهمن). معنای چنین سیاست خارجی ملی، متوازن یا «منفی»ای (نه..، نه..)، نه انزواطلبی و تخاصم با همه، که بهعکس، جستجوی تفاهم و تنشزدایی توسط یک کشور مستقل و حافظ کیان و سیادت ملی و منطقهای خویش از طریق گفتگو و مذاکره در عرصهی جهانی و التزام به تمامی معاهدههای حقوقی و میثاقهای بینالمللی بود.
🔹امروزه اما سیاست خارجی رسمی دولت و حاکمیت گویی از هراس تحریم و تهاجم غرب به جانب شرق متمایل میشود که این رویکرد نگرانکننده در صورت توفیق و تحقق ناقض اصل موازنهی منفی میراث انقلابها و نهضتهای ملی و مردمی معاصر میهن ما خواهد بود.
از سوی دیگر، از منظر مذهبی و اعتقادی نیز در ایام عید علوی شاهد گسترش بازداشتها با اتهامات گوناگون و تحدید حقوق و آزادیهای عمومی هستیم. آیا امام علی در دوران خلافت خود یک زندانی سیاسی-عقیدتی داشت؟! آیا مخالفان و منتقدان خود را به اتهام تبلیغ و تبانی محصور و محبوس میساخت؟ «حکومت عدل علی» مگر از شعارهای اصلی ایرانیان مسلمان در دوران انقلاب نبود؟
🔸برخی خواهند گفت تفسیرها از دین (کتاب و سنت) همواره گوناگون بوده است (همچنان که از اصل استقلال و ملیگرایی دو برداشت و دو رویکرد داشتهایم، مصدقی و آریامهری). پس تشخیص اصالت و حقانیت هر یک برای دیگران ناممکن است. ازاینرو حق با قویترها خواهد بود (صاحبان رگهای گردن به حجت قوی و نه دلایل قوی و معنوی منطقیون). و برخی دیگر خواهند پرسید اصلا نسبت یک ایمان مذهبی و ایدئولوِیک با امر سیاسی ملی چیست؟
🔹و پاسخ به پرسش نخست از سوی باورمندان به دین توحید (تساوی همگانی در برابر یک خدا) در برابر ادیان شرک این خواهد بود که تاریخ ادیان و تمدنها تاریخ نزاع دین علیه دین بوده است: «لکم دینکم و لی دین»!
🔸و پاسخ به پرسش دوم اینکه «هدایت»(و حقیقت) نه در مباحثات و مناقشات کلامی (الهیاتی)، بلکه در عمل یعنی در گزینش واقعی شما رخ خواهد نمود: انتخاب رهایی انسان، استقلال ملت، آزادی مردم، عدالت برای ستمدیدگان و توسعهی عمومی و تعالی معنوی، یا وابستگی به ابرقدرتها و استبداد و ارتجاع، تبعیض و استثمار، و فقر و فلاکت و فساد و فروپاشی مادی و اخلاقی.
🔹پس نه زبان و استدلالهای ادیان و ایدئولوژیهای سنتی و مدرن که نتایج و کارکرد عینی و عملی آنها «راهنما» و معیار سنجش صحت و سقم دعاوی آرمانی و اخلاقی آنها ست و به تعبیر عیسوی «شما آن ها را از میوه هایشان خواهید شناخت»!
کیست مولا؟ آن که آزادت کند! کیست پیشوا؟ بَندِ رِقّیَّت زِ پایَت بَرکَند»!
#غدیر
#قیام_سی_تیر
#استقلال_آزادی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌در میانهی عید غدیر و سالگرد قیام ۳۰ تیر
«...مولا علی، پیشوا مصدق...»
🖋احسان شریعتی
🔸«استقلال، آزادی»، «نه شرقی، نه غربی»، و استقرار حکومت قانون، تحقق اصل «موازنهی منفی» (علیه استبداد-نظامیگری شرقی و علیه استعمار-استثمار غربی)، جمهوری (مردمسالاری شورایی معطوف به عدالت اجتماعی)، شعارها و مطالبات «ملی» مردم ایران طی سدهی گذشته بودهاند (از صدر انقلاب مشروطه تا کنون، با گذر از نهضت ملی و انقلاب بهمن). معنای چنین سیاست خارجی ملی، متوازن یا «منفی»ای (نه..، نه..)، نه انزواطلبی و تخاصم با همه، که بهعکس، جستجوی تفاهم و تنشزدایی توسط یک کشور مستقل و حافظ کیان و سیادت ملی و منطقهای خویش از طریق گفتگو و مذاکره در عرصهی جهانی و التزام به تمامی معاهدههای حقوقی و میثاقهای بینالمللی بود.
🔹امروزه اما سیاست خارجی رسمی دولت و حاکمیت گویی از هراس تحریم و تهاجم غرب به جانب شرق متمایل میشود که این رویکرد نگرانکننده در صورت توفیق و تحقق ناقض اصل موازنهی منفی میراث انقلابها و نهضتهای ملی و مردمی معاصر میهن ما خواهد بود.
از سوی دیگر، از منظر مذهبی و اعتقادی نیز در ایام عید علوی شاهد گسترش بازداشتها با اتهامات گوناگون و تحدید حقوق و آزادیهای عمومی هستیم. آیا امام علی در دوران خلافت خود یک زندانی سیاسی-عقیدتی داشت؟! آیا مخالفان و منتقدان خود را به اتهام تبلیغ و تبانی محصور و محبوس میساخت؟ «حکومت عدل علی» مگر از شعارهای اصلی ایرانیان مسلمان در دوران انقلاب نبود؟
🔸برخی خواهند گفت تفسیرها از دین (کتاب و سنت) همواره گوناگون بوده است (همچنان که از اصل استقلال و ملیگرایی دو برداشت و دو رویکرد داشتهایم، مصدقی و آریامهری). پس تشخیص اصالت و حقانیت هر یک برای دیگران ناممکن است. ازاینرو حق با قویترها خواهد بود (صاحبان رگهای گردن به حجت قوی و نه دلایل قوی و معنوی منطقیون). و برخی دیگر خواهند پرسید اصلا نسبت یک ایمان مذهبی و ایدئولوِیک با امر سیاسی ملی چیست؟
🔹و پاسخ به پرسش نخست از سوی باورمندان به دین توحید (تساوی همگانی در برابر یک خدا) در برابر ادیان شرک این خواهد بود که تاریخ ادیان و تمدنها تاریخ نزاع دین علیه دین بوده است: «لکم دینکم و لی دین»!
🔸و پاسخ به پرسش دوم اینکه «هدایت»(و حقیقت) نه در مباحثات و مناقشات کلامی (الهیاتی)، بلکه در عمل یعنی در گزینش واقعی شما رخ خواهد نمود: انتخاب رهایی انسان، استقلال ملت، آزادی مردم، عدالت برای ستمدیدگان و توسعهی عمومی و تعالی معنوی، یا وابستگی به ابرقدرتها و استبداد و ارتجاع، تبعیض و استثمار، و فقر و فلاکت و فساد و فروپاشی مادی و اخلاقی.
🔹پس نه زبان و استدلالهای ادیان و ایدئولوژیهای سنتی و مدرن که نتایج و کارکرد عینی و عملی آنها «راهنما» و معیار سنجش صحت و سقم دعاوی آرمانی و اخلاقی آنها ست و به تعبیر عیسوی «شما آن ها را از میوه هایشان خواهید شناخت»!
کیست مولا؟ آن که آزادت کند! کیست پیشوا؟ بَندِ رِقّیَّت زِ پایَت بَرکَند»!
#غدیر
#قیام_سی_تیر
#استقلال_آزادی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸در سوگ ه. الف سایه (هوشنگ ابتهاج)
🖋احسان شریعتی
📌» از آن پس نمیرم که من زندهام
که تخم سخن من پراگندهام «
🔸خبر درگذشت ه. الف سایه در این روزهای سراسر سوگ نیز تلخ بود. زیرا هرچند پیش او مرگ «سادهترین مسئله و سهلتر از کندن یک برگ» بود، اما غمانگیز رفتن یک شاعر بزرگ ملی-مردمی، غزلسرای «نهالکهای بی برگ ما» بود که «به باغ میاندیشید» و... کمانداران کمینکرده در پشت درش.
🔹اگر مرگ هر شاعر بزرگ روز عزای زبان و فرهنگ ملی است از آنروست که زبان گوهر فرهنگ است و ذات زبان در هر زمان، در شعر نطفه میبندد و شعر خمیرمایهی اندیشه و ادب و آداب و رسوم و سبک زیست و سکنی گزیدن خلقها در دوران های تاریخ است.
🔸سایهی «برگهای کنده در آب» روان رودخانهی بزرگ فرهنگ و ادبیات ایرانزمین و تاریخ تلاشهای مردم این سرزمین همواره پیدا و پویا و مستدام خواهد ماند.
#هوشنگ_ابتهاج
#عزل_سرا
#یادها
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌» از آن پس نمیرم که من زندهام
که تخم سخن من پراگندهام «
🔸خبر درگذشت ه. الف سایه در این روزهای سراسر سوگ نیز تلخ بود. زیرا هرچند پیش او مرگ «سادهترین مسئله و سهلتر از کندن یک برگ» بود، اما غمانگیز رفتن یک شاعر بزرگ ملی-مردمی، غزلسرای «نهالکهای بی برگ ما» بود که «به باغ میاندیشید» و... کمانداران کمینکرده در پشت درش.
🔹اگر مرگ هر شاعر بزرگ روز عزای زبان و فرهنگ ملی است از آنروست که زبان گوهر فرهنگ است و ذات زبان در هر زمان، در شعر نطفه میبندد و شعر خمیرمایهی اندیشه و ادب و آداب و رسوم و سبک زیست و سکنی گزیدن خلقها در دوران های تاریخ است.
🔸سایهی «برگهای کنده در آب» روان رودخانهی بزرگ فرهنگ و ادبیات ایرانزمین و تاریخ تلاشهای مردم این سرزمین همواره پیدا و پویا و مستدام خواهد ماند.
#هوشنگ_ابتهاج
#عزل_سرا
#یادها
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«مسئله»ی روز دانشجو چه بود و چیست؟
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸مسئلهی ویژهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. اینکه دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماههای پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت میکرد، به دلیل استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیشتر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصرهی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطرهی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.
🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئلهی خاص استقلال دانشگاه و مداخلهی نیروهای شبهنظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای شهرداری در شهر میخوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!
🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنهی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاسهای درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانهی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکدهی فنی وارد میشوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمیآورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی دانشجویان و تیراندازی سربازان رخ میدهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریکآمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناکون قرار میگرفت، از جمله این که رژیم کودتا میخواسته به قدرتهای حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را بهدلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.
🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیتهای تاریخی و نظامهای سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و از حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد است.
🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همهی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و درافکندن طرحهای راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همهی سپهرها ست، چنانکه تجربهی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان خواند بود.
🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درسها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصهی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه و درخواست روشن توقف و قطع مداخلهی قدرتهای سیاسی و امنیتی بروندانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کورهراههای دشمنی، دشنام و دشنه، خواهد بود...
#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی
🔷 مصاحبهی ایران فردا با #احسان_شریعتی
🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» میگوید، قوانین دینی و شریعت نمیتوانند، قانون عمومی باشند، بلکه میتواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد میانجامد و یا با توجه به اینکه بحثهای متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایشهایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از بنیادگراها که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز میدانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی میکنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادلهایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونهای پوشش را اجبار میکرد و یا حکومتی فعلی که گونهای دیگر را اجبار میکند. با توجه به عدم تعادلها، این نسبت را چگونه میتوان تعریف کرد که با نقطه تعادلهای جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟
🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او میپرسند که چگونه از انقلابی دفاع میکنید که حکومت دینی میخواهد؟ میگوید من منتقد فهم آنها از «حکومت» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیدهای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمیتواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحتها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمیتواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما میتوانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترینها!
▪️از نظر افلاطون، بهترینها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینهی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت اینکه دین در نهضتهای گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز میشود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهاییبخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بامها مطرح بود!
ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟
🔸ا.ش: دین رهاییبخش انتقادی نمود و فعالیت عمدهی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان میخواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالبهای سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. میگویند اینها را نمیپذیرند. روایتی که چند دهه در آموزشوپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعهی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و اینکه جوانان آن را نفی کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنویای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعهخواهی) برمیگردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنتگرایی قرار میگیرد و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیرهی محافظهکاری و #استبداد شود!.....
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔷 مصاحبهی ایران فردا با #احسان_شریعتی
🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» میگوید، قوانین دینی و شریعت نمیتوانند، قانون عمومی باشند، بلکه میتواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد میانجامد و یا با توجه به اینکه بحثهای متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایشهایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از بنیادگراها که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز میدانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی میکنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادلهایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونهای پوشش را اجبار میکرد و یا حکومتی فعلی که گونهای دیگر را اجبار میکند. با توجه به عدم تعادلها، این نسبت را چگونه میتوان تعریف کرد که با نقطه تعادلهای جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟
🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او میپرسند که چگونه از انقلابی دفاع میکنید که حکومت دینی میخواهد؟ میگوید من منتقد فهم آنها از «حکومت» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیدهای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمیتواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحتها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمیتواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما میتوانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترینها!
▪️از نظر افلاطون، بهترینها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینهی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت اینکه دین در نهضتهای گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز میشود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهاییبخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بامها مطرح بود!
ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟
🔸ا.ش: دین رهاییبخش انتقادی نمود و فعالیت عمدهی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان میخواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالبهای سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. میگویند اینها را نمیپذیرند. روایتی که چند دهه در آموزشوپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعهی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و اینکه جوانان آن را نفی کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنویای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعهخواهی) برمیگردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنتگرایی قرار میگیرد و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیرهی محافظهکاری و #استبداد شود!.....
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
Telegraph
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت ؛
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی - بخش دوم ◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند @iranfardamag ✅ ایران فردا: الان در حاکمیت دینی ایران نسبت دین و سیاست، دین و قدرت به چالش تبدیل شده است. هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب مسیح» میگوید، قوانین دینی…