گروه شریعتی
564 subscribers
1.65K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🟢 درآمدی بر الهیات دوبُنی


🔅از سوی وفاداران به آرمان‌های نواندیشان دینی پیش از انقلاب (#طالقانی، #شریعتی، #بازرگان، #نخشب، #سحابی و #حنیف_نژاد) به نواندیشان دینی پس از انقلاب (#سروش، #کدیور، #مجتهد_شبستری، #ملکیان، #نراقی، #دباغ و #فنایی) دو اتهام جدی وارد شده است؛ یکی خصوصی‌سازی #دین و دیگری فراموشی اجتماع.

🔅نواندیشان دینی روحانیت را متهم می‌ساختند که در امر دینی در برابر فشار مذهبیون ارتجاعی عقب نشینی می‌کنند، اما امروزه خود به این متهم‌اند که در برابر هجمه‌های #سکولار ها در امر دینی عقب‌نشینی می‌کنند. مورد دیگری که نواندیشان دینی روحانیت را متهم می‌ساختند، بی‌توجهی به وضعیت معیشتی؛ معضلات و بزهکاری‌های اجتماعی به نسبت اهمیت دادن ایشان به رعایت ظواهر دینی مردم بوده است.

🔅اما در دوران تحریم‌های سنگین خارجی و بحران اقتصادی دهه ۹۰ و نحیف شدن روزافزون طبقه متوسط که عمده‌ترین مخاطبان نواندیشی دینی‌اند؛ نواندیشان دینی پس از #انقلاب در حال فراموشی اجتماع و متن جامعه و برساختن دینی فردی و مسکن‌‌گون و عقب‌نشینی در برابر سکولارها بوده‌اند.

🔅در مساله خصوصی‌سازی دین، نواندیشی دینی #ایدئولوژی رهایی‌بخش را همزمان با ایدئولوژی اسارت‌بخش فروکوفت و از یاد برد که این انرژی اتوپیایی و آگاهی مهاجم نواندیشان دینی پیش از انقلاب بود که برانگیزاننده و حرکت بخش مخاطبانشان برای تغییر می‌شد. در مسأله فراموشی اجتماع نیز نواندیشی دینی این نقد یکی از بزرگان خود بر متولیان رسمی #مذهب در پیش از انقلاب را یاد برد که "‏با انسانی که گرسنه است از معنویت سخن گفتن و از کمال ارزش‌‌های اخلاقی دم زدن فریب و فاجعه است...".

🔅از همین جدایی از متن مردم و دغدغه‌ها و معضلاتشان در اجتماع است که نواندیشی دینی در دهه‌ی ۹۰ به افول رفته است و در جذب مخاطبان نسل جدید ناکام بوده است. هر آنچه امروز از #فلسفه؛ #عرفان؛ #ادبیات و کلام در پس بحران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دهه ۹۰ به کار می‌آید، آنست که رهایی‌بخش و نه مسکن‌گون باشد.

🔅این ۱۲ نوشتار که پیشتر تحت عنوان "الهیات دوبنی" در سه فصل #توحید اجتماعی-سیاسی، عرفان اجتماعی و الاهیات رهایی بخش تعاونی، در وبسایت فرهنگی صدانت منتشر شده‌، تلاشی بوده است برای بازگشت دوباره نواندیشی دینی به عرصه اجتماع؛ بازگشت دوباره‌ی دین به عرصه عمومی و ارائه پیشنهادی برای پروژه اجتماعی نواندیشی دینی.

_______________________
🔶 فصل نخست : توحید اجتماعی-سیاسی

🔅ضرورت تجدید حیات مبحث “توحید اجتماعی-سیاسی” در گفتمان نواندیشی دینی
3danet.ir/oI5hS
🔅توحید اجتماعی-سیاسی در دیدگاه مهندس بازرگان: نقش #استبداد و نفی سلطه‌پذیری
→3danet.ir/yNgU4
🔅شریعتی و کارکردهای دوگانه توحید اجتماعی-سیاسی
3danet.ir/s9GBu
🔅طالقانی و رهایی‌بخشی توحید اجتماعی-سیاسی
3danet.ir/VKSTb

_______________________
🔶 فصل دوم: عرفان اجتماعی

🔅عرفان اجتماعی بر بستر توحید اجتماعی-سیاسی
3danet.ir/NBMvO
🔅خدا، خلق، خود : عرفان اجتماعی در اندیشه شریعتی و #اقبال
3danet.ir/Adfr8
🔅عشق پیش‌رونده و #عشق بالارونده چریک عارف: عرفان اجتماعی در بینش و روش و منش #مصطفی_چمران
3danet.ir/tX5dP
🔅عنصر فعال هستی و رفیق رهگشا: عرفان اجتماعی در بینش، روش و منش #هدی_صابر
3danet.ir/fF2Fp
_______________________
🔶 فصل سوم: الهیات رهایی بخش تعاونی

🔅الهیات رهایی‌بخش ِتعاونی؛ طرح یک الاهیات دوبُنیِ انسان‌گرا
3danet.ir/iWe7j

🔅 دین خادم، نهادگرایی و همکاری اجتماعی در اندیشه و عمل امام #موسی_صدر و مهندس بازرگان
3danet.ir/WMRmZ

🔅آگاهی رهایی‌بخش و انرژی اوتوپیایی در اندیشه شریعتی و اقبال
3danet.ir/x4D3Q

🔅 الهیات دوبُنی برای اسلام مدنی: پیشنهادی برای پروژه اجتماعی نواندیشی دینی
3danet.ir/u6Nm4

✍️ #محمد_قطبی

@Shariati_Group
⭕️ تاریخچه کانون نشر حقایق اسلامی مشهد (قسمت اول)

#حسن_یوسفی‌اشکوری

💠... کانون (که گاه به آن «کانون نشر حقایق اسلام» نیز گفته‌اند) به طور رسمی در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در #مشهد بنیادگذاری شد. اما مؤسس وی #محمدتقی_شریعتی فعالیت‌های علنی و رسمی‌اش را از مقطع پس از شهریور ۱۳۲۰ آغاز کرده بود. وی پیش از آن عمدتا به عنوان یک عالم دینی غیر معمم در دبیرستان‌های مشهد دروس دینی و معارف معمول اسلامی را تدریس می‌کرد ولی پس از پایان یافتن عصر رضاشاهی او با سیمای تازه‌ای وارد فعالیت‌های فکری و آموزشی در سطح عمومی‌تر در مشهد و چندی بعد در سطح خراسان شد.

💠 در مقطع برافتادن استبداد رضاشاهی در شهریور ۲۰، در واقع فصل کاملا تازه و متفاوتی در #ایران و به ویژه در #تهران و شهرهای بزرگی چون مشهد گشوده شد. سازمان‌ها و احزاب و نهادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی پرشماری پدید آمدند. می‌توان گفت از مشروطیت تا آن زمان دو دوره بیست ساله متفاوت طی شده بود. ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۴ و از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰٫ دوران نخست با پیروزی #مشروطه در دو مرحله آغاز و تا آغاز تغییر رژیم و برآمدن رضاشاه #پهلوی ادامه یافت. دوره دوم، که اندکی کمتر از بیست سال بود، روزگار پادشاهی پهلوی اول است. گفتنی این که پس از آن تا مقطع #انقلاب نیز تقریباً دو دوره بیست ساله طی شده است: ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ و از آن زمان تا ۱۳۵۷ و عملاً ۵۸ ٫ هر یک از این ادوار چهارگانه دارای سرفصل‌های مشخصی‌اند و در درون آن تغییرات و تحولات ویژه روی داده است. کانون و کانونی‌ها و #شریعتی ها درست در این ادوار زندگی و فعالیت کرده‌اند. البته دیگرانی چون #بازرگان و #طالقانی و خداپرستان #سوسیالیست نیز چنین بوده‌اند. فهم و درک درست افکار و آموزه‌ها و دغدغه‌های سخنگویان این نهادها و جریان‌ها، بدون درک فضاهای فکری و سیاسی و اجتماعی آن ادوار قابل فهم نیست. به ویژه امروز که حدود هفتاد سال از آن زمان فاصله گرفته و بین ما و دوران فعالیت آنها یک انقلاب بزرگ و یک نظام با تمام پیامدهایش فاصله است و خیلی امور دچار تغییر و دگردیسی بنیادین شده‌اند.

💠 استاد محمدتقی شریعتی، که از یک سو از دوران جوانی گرایش نوگرایانه داشت و با نسل جوان و مدرن جامعه ایران از طریق تدریس در مدارس نوین پیوند پیدا کرده بود و از سوی دیگر فردی دیندار و معتقد بوده و برای حفظ دیانت مردم و جوانان تلاش می‌کرد، پس از باز شدن نسبی فضای فکری و فرهنگی و سیاسی دهه بیست، در آغاز فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی خود را در سطح عمومی در مشهد آغاز کرده بود ولی گویا احساس کرد برای پیشرفت در آموزش و تربیت دینی لازم است نهادی و سازمانی با برنامه‌های مشخص بنیاد نهد. تأسیس #کانون_نشر_حقایق اسلامی در مشهد برآمد چنین اندیشه و نیازی بوده است. البته در این زمان دیگر نیروهای مذهبی سنتی در قالب تشکیل هیئت‌های مذهبی رایج برای انجام شعائر مذهبی (مانند عزاداری با علم و کتل و سینه زنی و . . .) از یک سو و احزاب سیاسی غیر مذهبی همراه با فعالیت‌های فرهنگی و ترویج اندیشه‌های مادی با محوریت حزب توده ایران در همه جا و از جمله در مشهد بسیار فعال شده بودند. شریعتی و کانون با هر دو جریان یاد شده متضاد مرزبندی جدی داشت. از یک طرف برآن بود با افکار مادی حزب توده مقابله کند و از طرف دیگر تلاش می‌کرد با آموزه‌های مذهبی سنتی خرافی و عقل ستیز و حتی بی‌ثمر مبارزه نماید. این نیز گفتنی است که اندکی پیش از تأسیس کانون «انجمن تبلیغات اسلامی» دکتر عطاء‌الله شهاب پور در مشهد پدید آمده بود که آن نیز تا حدودی افکار تازه و متجددانه دینی داشت.
🔻پایانِ بخش اول

http://www.nedayeazadi.net/1399/10/34203

@Shariati_Group
🆔 @VoNoKh
دکتر #حسین_موسویان، رئیس شورای مرکزی #جبهه_ملی_ایران :

«ای ملیون پیرو راه #مصدق، با هم متحد شوید و به چهره‌ی هم پنجه نکشید. امروز تخریب #سنجابی یا #بختیار و کینه‌توزی نسبت به #بازرگان یا #فروهر یا #یزدی و #بنی‌صدر، جز تفرق و واگرایی نتیجه‌ای ندارد و این تفرق تنها به سود حکومت استبدادیِ نامشروع و سایر دشمنان در کمین نشسته #آزادی در این وطن است.»

@Shariati_Group
🆔️ @NFIfans
⭕️ ذکر جمیل حسن محجوب و شرکت سهامی انتشار

امروز صبح اطلاع یافتم که حسن محجوب مدیر «شرکت سهامی انتشار» در ۹۱ سالگی درگذشت. هرچند مرگ در این سن و سال چندان غیر منتظره و از این رو آزار دهنده نیست ولی «مرگ چنین خواجه نه مرگی است خرد».
تأسف از این بابت است که صنعت نشر و کتاب و فرهنگ از چنین خدمت‌گذارنی محروم می‌شود و نیز جای تأسف است که چنین خادمانی کمتر شناخته شده‌اند. خدایش رحمت کند و تسلیت به خانواده و بازماندگان زنده یاد حسن محجوب.
شرکت سهامی انتشار در سال ۱۳۳۶ تأسیس شد. زنده یادان مهندس #بازرگان و آیت‌الله #طالقانی و دکتر #سحابی و مرحوم #مطهری از بنیادگذاران آن بوده‌اند. می‌توان گفت این مؤسسه انتشاراتی، آغازگر نهادهای انتشاراتی بعدی با انگیزه چاپ و انتشار آثار قلمی نواندیشان دینی معاصر بوده است. پیش از انقلاب آثار متفکران مسلمان ایرانی یعنی کسانی چون بازرگان و سحابی و طالقانی و #شریعتی و مطهری و محمدتقی جعفری و محمد مهدی جعفری و گلزاده غفوری و بسیاری دیگر با همت این مؤسسه انتشار یافته است. برخی آثار متفکران نوگرای عرب مسلمان نیز از طریق ترجمه به وسیله‌ی شرکت انتشار منتشر شده که می‌توان به کتاب چند جلدی «امام علی» اثر عبدالفتاح عبدالمقصود اشاره کرد.
من خود از مشتریان آثار منتشر شده شرکت انتشار بوده‌ام. زیرا نام این مؤسسه خود تضمینی برای کیفیت بالا و سطح علمی اثر و مفید بودن آن می‌کرد. این اعتماد برای پس از #انقلاب نیز ادامه داشت. زمانی محل آن در باب همایون (حوالی میدان ارک) بود و بعدها به میدان بهارستان آغاز خیابان جمهوری منتقل شد که گویا هنوز هم در آنجا قرار دارد.

پس از پایان مجلس اول، مرحوم مهندس سحابی به عنوان مدیر عامل شرکت انتشار به آنجا رفت. ایشان از من دعوت کرد به عنوان مدیر هیئت تحریریه به آنجا بروم، پذیرفتم. هدف سحابی و نیز من آن بود که با توجه به امکانات این نهاد دیرپای فرهنگی، آثار علمی و معتبر و مفید به ویژه در قلمرو #دین شناسی نواندیشانه منتشر کنیم. از تابستان ۶۳ به انتشارات رفتم و مسئولیت تحریریه را بر عهده گرفتم. تا اواخر سال ۶۹ در این سمت انجام وظیفه می‌کردم. پس از آن در آن سال مهندس سحابی، به دلیل امضای نامه سرگشاده به هاشمی رفسنجانی (که بعدها به نامه ۹۹ امضاء شهرت یافت) که تازه رئیس جمهوری شده بود، البته همراه شماری دیگر بازداشت و پس از #آزادی دیگر به انتشار بازنگشت و من نیز کناره گرفتم. شخصیت‌های فرهنگی معتبری نیز عضو تحریریه بوده‌اند. دو کتاب من نیز در این دوره به وسیله‌ی انتشار منتشر شده است. یکی «نقدی بر کتاب «شهید مطهری افشاگر توطئه . . .» که در سال ۱۳۶۴ انتشار یافت و دیگری «امام صادق و مذاهب چهارگانه» اثر اسد حیدر عراقی که در سال ۱۳۶۹ منتشر شد. البته این کتاب شش جلد بوده و فقط جلد نخست آن به بازار آمد. ترجمه‌ی جلد دوم در همان زمان تحویل شرکت شد ولی نمی‌دانم چرا هرگز منتشر نشد، از این رو ترجمه‌ی مجلدات بعدی نیز ادامه نیافت.
پس از رفتن به انتشار با مدیر اجرایی آن حسن محجوب آشنا شدم. او از دوران خیلی قدیم (احتمالأ از آغاز تأسیس شرکت) در سمت مدیریت انتشار خدمت می‌کرده است. در حدی که من آن مرحوم را شناخته‌ام شخصیتی بود آرام، متین، کم حرف، دقیق، با تدبیر و در کار صنعت نشر متخصص و دارای تجربه و بصیرت. بیفزایم در پانزده سال اخیر، به دلیل دوری از وطن، دیگر در جریان امور نبوده و نیستم و طبعاً از وضعیت انتشار و مرحوم محجوب نیز بی‌خبر مانده‌ام.

در هرحال برای آن مرحوم غفران الهی و برای مدیران نهاد فرهنگی خوش نام و خدمتگذار «شرکت سهامی انتشار» آرزوی موفقیت می‌کنم.

@Shariati_Group

#حسن_یوسفی_اشکوری
📌 گزیده‌ای از نامه‌ی مهرآمیز و توام با شگفتی زنده یاد دکتر #علی_شریعتی پیرامون ارزش کتاب "سیر تحول قرآن" و روحیات ویژه مرحوم مهندس #مهدی_بازرگان


″… در اينجا می‌خواهم مطلبی را که چند ماه است مرا به‌شدتی که در بيان نمی‌گنجد به‌ خود مشغول داشته است و يک لحظه از آن غافل نيستم عنوان کنم و آن تمام کردن آن شاهکار معجزه‌نمای کار درباره #قرآن است.

من کشف ايشان [منظور سیر تحول قرآن به قلم مهندس مهدی بازرگان است] را درباره قرآن؛ درست و بی‌مبالغه، شبيه کار گاليله درباره منظومه، و نيوتن درباره جاذبه، و پاستور درباره بيماری می‌دانم. آنها کليد علمی "وحی طبيعی" را به‌دست آورده‌اند و ايشان کليد علم "وحی کلامی" را.

من آن روز که ايشان [مهندس بازرگان] طرح اين کار را بيان می‌کردند، دچار يک حيرت بی‌سابقه‌ای شده بودم و آنچه بر حيرتم می‌افزود اين بود که چطور؟ چرا آقای مهندس #بازرگان اين حرف را با اين سادگی و لحنی اين‌چنين عادی بيان می‌کنند؟
چرا آن را کاری در رديف ديگر کارها می‌دانند؟ من به‌همان مقداری که آن روز توضيح فرمودند، آنچه دستگيرم شد چنان خارق‌العاده بود که ناگهان احساس کردم که به‌ قرآن، يک #ايمان علمی پيدا کردم: ايمان علمی، همچنان که به‌ منظومه شمسی با ترکيب آب يا حرکت بادها ايمان علمی دارم. يعنی ديدم که «وحی» است! ديدم!

اين [کتاب سیر تحول قرآن] حادثه‌ای است در علم #مذهب؛ اين تنها اثبات قرآن و #وحی نمی‌کند، اثبات وجود #خدا و غيب را [هم] می‌کند، آن‌هم اثبات خدا نه با زبان #عرفان و #اخلاق و #فلسفه و عقل، [بلکه] با علم، آن هم علوم دقيق و آن هم دقيق‌ترين آن: رياضی!

باز هم در شگفتم که چرا آن روز آقای مهندس بازرگان آن طور عادی از آن سخن می‌گفتند! آن کار بزرگ همه حرف‌ها و دليل‌ها و منطق‌ها را بي‌ارزش و يا لااقل کم‌ارزش کرده است. من با اطلاع و استعداد کمی که دارم چند بار در کلاس و مباحثه با دانشجويان با اين شرط که «هرچه قدرت انکار و رد و حتی لج داريد برای نپذيرفتن اين استدلال در وحی بودن قرآن به‌کار بريد» و همه جا موفقيت آميخته با ايمان و شگفتی و اعجاب خارق‌العاده به‌دست آورده‌ام. نه تنها اقناع‌ کننده است، اعجاب‌آور و ايمان‌آور است.

من به‌عنوان يک معلم ِ دانشجويان اين نسل و به‌عنوان يک شاگرد ايشان، از ايشان استدعا می‌کنم و التماس می‌کنم که هرچه زودتر اين کار را تمام کنند، هرچه زودتر. هيچ کاری امروز در دنيا نيست که از اين فوری‌تر و حياتی‌تر باشد. کاش اين کار از همان اول به‌عربی يا فرانسه يا انگليسی منتشر شود! ″
 
قربانتان علی شريعتی

@Shariati_Group
🏞 نماز عيد فطر ١٣٣٧ انجمن اسلامی دانشگاه تهران

مهندس #بازرگان ، آيت‌الله #طالقانی ، استاد #مطهری ، دكتر #شريعتی ، دكتر #يزدی ، دكتر #توسلی ، محمدعلی #رجایی و مهندس والی

@Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عباس_امیرانتظام (زادهٔ ۲۷ مرداد ۱۳۱۱ خورشیدی در تهران – درگذشتهٔ ۲۱ تیر ۱۳۹۷ خورشیدی)، سیاستمدار ایرانی، معاون نخست‌وزیر و نیز سخنگوی دولت مهندس #مهدی_بازرگان، عضو شورای رهبری #جبهه_ملی_ایران بود. #امیرانتظام نخستین و قدیمی‌ترین زندانی سیاسی پس از #انقلاب ایران به‌شمار می‌رفت که از تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۵ خورشیدی در حبس ظالمانی و طولانی مدت و اقسام شکنجه‌های روحی و روانی به سر برد...

سه سال از درگذشت عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت مهندس بازرگان گذشت. مرحوم #بازرگان گفته بود دست من از خاک آنقدر بیرون خواهد ماند تا بی‌گناهی امیرانتظام ثابت شود و با اینکه خود امیرانتظام هم در خاک شد، اما برای کسی دیگر این شبهه باقی نماند که امیرانتظام بی‌گناه بود و بزرگترین قربانی دعواهای سیاسی نیروهای وابسته به شرق و غرب در بطن انقلاب مردم #ایران شد.
محمدی گیلانی ابتدای دادگاه دعا کرده بود «خدا همه را از لغزش مصون بدارد» اما لغزش ظالمانه‌ی قلم او و پرونده‌سازان، در تسویه‌های سیاسی ابتدای انقلاب و انتقام گیری از مخالفان، زندگی امیرانتظام را نابود کرد.

یاد و نامش گرامی باد

@Shariati_Group
‍ ‍ آیا رژیم شاه بهمن ۵۷ سقوط کرد؟!

غلامرضا #مصدق

🔹کم نیستند افرادی که متأثر از رویکرد دائی‌جان ناپلئونی و در چارچوب نگرش متوهمانه، بدون ذره‌ای تردید معتقدند رژیم گذشته بی‌هيچ عیب و نقصی در حال سبقت گرفتن از کشورهای پیشرفته بود! که دنیای غرب بویژه #آمریکا و #انگلیس به دلیل حسادت و هراسان از پیشرفت خیره کننده رژیم زمینه سرنگونی آنرا فراهم آوردند...

🔹واقعیت این است که هيچ انقلابی در خلاء شكل نمي‌گيرد، چیزی به نام هئیت مدیره #انقلاب که همچون مدیران یک سازمان بنشینند و درجلسات خود زمان راه‌اندازی و وقوع انقلاب را تصویب و اجراء کرده باشند در تاریخِ هیچ انقلابی به ثبت نرسیده است. زمینه‌هاي وقوع یک انقلاب سال‌های سال بطور تدریجی و خزنده با انباشت مطالبات بر زمین مانده، بستر انقلاب را هموار می‌کنند و نهایتاً جرقه‌ای کوچک مثل نوشتن مقاله‌ای در روزنامه و یا خودسوزی یک دست فروش در ملاء عام آنرا شعله ور می‌کند .

🔹پندار درست این است که بپذیریم رژیم #شاه سال ۵۷ سقوط نکرد، بلکه فرآیند سقوط از سال‌ها پیش آغاز شده بود و آنچه در بهمن ۵۷ رخ داد آخرین حلقه از زنجیره سقوط رژیم بود. روند سقوط شاه از مرداد ۳۲ شکل گرفت آنجایی که بجای بازسازی مشروعیت از دست رفته ناشی از بازگشت به قدرت به مدد کودتای آمریکایی، دکتر #محمد_مصدق قهرمان نهضت ملي شدن نفت را به زندان و حصر برد و به جای اتکاء به #مردم بیش از پیش متکی به حمایت بیگانگان شد.

🔹گام بعدی بسوی سقوط در سال ٤٢ برداشته شد زمانی که شاه، علي امينی، آخرين نخست وزیر نسبتاً مستقل را کنار گذاشت و به انتخاب نخست وزیران بله قربان گوئی مثل #هویدا اکتفا کرد.

🔹فرآیند سقوط زمانی تشدید شد که در دهه‌ی ۴۰ اسداله #علم وزیر دربار، فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات و معینیان رییس دفتر مخصوص شاه، قبل از انتخابات مجلس لیست نمایندگان (بخوانید افراد دست نشانده) مجلس دور بعد را تهیه و برای انتخاب به وزارت کشور اعلام می‌کردند.

🔹سرعت سقوط زمانی شتاب گرفت که در سال ۴۷ و پس از آنکه تمام صداهای مخالف و منتقد خاموش شد و به نصيحت مشفقانه مهندس #بازرگان در دادگاه نظامي گوش نداد كه گفت: "ما آخرين كساني هستيم كه با شما قانونی و مسالمت‌آميز مبارزه می‌کنیم، بعد از ما كسانی به مبارزه با شما برخواهند خاست که به کمتر از نابودی شما رضایت نخواهند داد" و چنين شد كه ٧ گروه مسلح مستقل از هم براي مبارزه با رژیم شکل گرفت.

🔹رژیم #پهلوی همان ابتدای دهه پنجاه سرنگون شد، زمانی که جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را بدون حضور مردم برگزار کرد، در حالیکه قصدش نشان دادن عظمت ایران بود، غذای مهمانان را با هواپیما از رستوران ماکسیم #فرانسه می‌آورد .

🔹سال ۵۲ سقوط کرد که شاه با نادیده گرفتن و تمسخر هشدار کارشناسان دلسوز و باسواد سازمان برنامه مبنی بر سراریز نکردن درآمد نفتی حاصل از جهش ناگهانی قیمت به اقتصاد کم ظرفیت آن، موجب شد جای رشد دو رقمی تولید ملی و نرخ یک رقمی تورم را با هم عوض کند. پیش بینی آنها در مورد وقوع انقلاب در آینده‌ای نه چندان دور به تمامه درست از آب درآمد.

🔹سال ۵۳ سقوط کرد که نظام تک حزبی #رستاخیز را بنیان نهاد و با تفاخر و نخوت اعلام کرد هر کس که عضو حزب خود ساخته اعلیحضرت نمی‌شود، پاسپورتش را بگیرد و از #ایران برود.

🔹سال ۵۶ سقوط کرد که رییس سازمان برنامه و بودجه جرأت نکرد، جمع‌بندی و گزارش معاونت‌های سازمان که وخامت اوضاع اقتصادی را را با عدد و رقم نشان می‌داد به عرض شاه برساند.

🔹سال ۵۶ سقوط کرد که متوجه نشد بجای تعویض هویدا با جمشید آموزگار می‌بایست شخصيتي موجه و پاکدستی مثل مهندس بازرگان یا دکتر صدیقی را به نخست وزریری بگمارد .

🔹قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ در در شهریور همان سال برای عبور از بحران شخصی مثل شریف امامی را به صدرات گماشت که به آقای پنج درصدی معروف بود (ایشان از هر پروژه‌ای ۵٪ حق و حساب می‌گرفت)

🔹شاه زمانی سقوط کرد که در سودای ساختن کشوری مدرن بود بی‌آنکه به ابتدایی‌ترین الزامات مدرنیته مثل مشارکت سیاسی مردم التزام داشته باشد. وقتی سرنگون شد که بی‌محابا برای سرعت دادن به مدرنیته قصد تضعیف بی‌ملاحظه سنت را داشت. وقتی که پنداشت با وجود مشت آهنین #ساواک که نامش لرزه بر اندام هر شهروند می‌انداخت تاج و تخت او در امان است. شاه زمانی سقوط کرد که به نقل از خاطرات وزیر دربارش اسداله علم، دخالتش در جزئی‌ترین تصمیمات به جائی رسیده بود که با پرواز هلیکوپتر مکان یابی کارخانه‌های بزرگ را هم تعیین می‌کرد و صدها واقعه، کجروی، محاسبه و تصميم غلط طی ۲۵سال زمینه سقوط او را فراهم کرد و در شامگاه ۲۲ بهمن ۵۷ فقط تیر خلاص به سر او شلیک شد درحالیکه سال‌ها از مرگ مغزی او می‌گذشت.
چرا از #تاریخ عبرت نمی‌گیریم؟

@Shariati_Group
🔹مهندس #بازرگان:
″بزرگ‌ترین خطری که امروز ملت‌های عقب مانده دنیا را احاطه کرده است، همین عدم #آزادی و عدم شخصیت است. روزی که مردم بدانند مصدر عمل و اثری نیستند و جلوی آزادی و نظر آنها سد شده است، دیوانه هستند اگر دنبال زحمت و #کمال بروند! نان درآوردن و روزگار به خوشی گذراندن، هدف می‌شود...″

@Shariati_Group
🔴 دشمن‌شناسی یا آسیب‌شناسی؟

🔹برخی از انقلابیون بر این باور بودند آنچه در رژیم #شاه بوده یک‌سره و به‌ تمامی باید نیست و نابود شود. اختلافات آغاز شد. چرخه شیفتگی و نفرت تغییری نکرد. تنها مهره‌هایش جابه‌جا شدند. این بار این چرخه به جان مبارزان و انقلابیون افتاد. هر دسته و گروهی پیشوایی قهرمان، فرشته‌وش و تنها مظهر حقانیت یافته بود و با آن دیگری که دیوی جدید بود نبرد را آغاز کرد. چرخه شیفتگی و نفرت مصادیق تازه‌ای پیدا کرد. برادرکشی رسم روزگار شد. مرحوم #بازرگان گفت رویه ما دشمن‌تراشی است. عجیب‌تر آنکه چند دهه بعد، آن دیو سابق در ذهن برخی فرشته شد! و فرشتگان خیالی دیو...

🔹نمی‌دانم تا چه حد فضای آن روزها را حس کرده‌اید و تا چه حد امروز، رد پایی از آن فضا را می‌بینید. در اینکه در شرایط نامطلوبی به سر می‌بریم تردیدی نیست، اما آیا بازتولید آن چرخه‌ی تاریخی «نفرت - شیفتگی» ما را به مقصود می‌رساند؟ یا چشم‌ها را شستن و مفاهمه و اندیشه‌ورزی برای کشف ریشه‌ها و علل شکست چاره‌ساز است؟ #دشمن‌شناسی یا #آسیب‌شناسی؟ کدام‌ یک نیاز مبرم ماست؟

✍️ مهدی غنی / چشم‌انداز ایران

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
🔅نماز عيد فطر ١٣٣٧ انجمن اسلامی دانشگاه تهران

مهندس #بازرگان، آيت‌الله #طالقانی، استاد #مطهری، دكتر #شريعتی، دكتر #يزدی، دكتر #توسلی، محمدعلی #رجایی، مهندس #والی و مهندس #بدیع_زادگان


@Shariati_Group
راهبرد زنده یادان مهندس عزت و هاله #سحابی و #هدی‌_صابر «دغدغه مردم و آینده ایران» و بهره‌گیری از #ایمان و عمل اجتماعی بود. آنان مصداق این راهبرد را در اندیشه و عمل مهندس #بازرگان می‌دیدند که تحول در جامعه نیاز به عمل مستمر جمعی است نه با طرز فکر « زود و زور» و عمل فردی.

📚 توییتر #محمد_توسلی دبیرکل #نهضت_آزادی_ایران
@Shariati_Group
🆔 @nehzatazadiiran
🔅قرن‌ها از طرح آرمان «وحدت اسلامی» می‌گذرد. از انگیزه‌های مصلحت‌اندیشانه #حسن_صباح برای طرح تفاهم با اهل سنت در قرن ششم هجری‌‎ که منجر به فروپاشی آنان به دست مغولان شد، تا اهداف مسالمت‌جویانه اهل #تصوف و #عرفان در قرون هفتم و هشتم‌‎ که به شیعه‌ شدن ایرانیان کمک فراوانی کرد، از فشار نادرشاه به علمای شیعه و سنی برای اتحاد‌‎ که منجر به تشکیل نشست اجباری علمای #اسلام در #نجف و اعلام اتحاد صوری‌شان شد تا دغدغه‌های جریان نواندیشی دینی از #سیدجمال_اسدآبادی تا #طالقانی و #بازرگان و #شریعتی، همگی نشان از ریشه‌دار بودن این دغدغه در بین ایرانیان می‌دهد. شاید کم‌تر کشور اسلامی به اندازه #ایران و ایرانی برای «وحدت اسلامی» تلاش کرده باشد.

🔅در این میان، کسانی هم بودند که می‌کوشیدند نگاه واقع‌بینانه‌تری به «وحدت و تقریب» داشته باشند. #علی_شریعتی از فعالان جریان نوگرای دینی بود که هرچند #علی(ع) را «بنیانگذار وحدت» می‌دانست، ولی می‌گفت: «وحدت میان #تشیع و #تسنن ممکن نیست؛ میان #شیعه و #سنی واجب است در برابر دشمن.»‏

🔗 مطالعه متن کامل

@Shariati_Group
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی

🔷 مصاحبه‌ی ایران فردا با #احسان_شریعتی

🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» می‌گوید، قوانین دینی و شریعت نمی‌توانند، قانون عمومی باشند، بلکه می‌تواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد می‌انجامد و یا با توجه به اینکه بحث‌های متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایش‌هایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از  بنیادگراها  که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز می‌دانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی می‌کنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادل‌هایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونه‌ای پوشش را اجبار می‌کرد و یا حکومتی فعلی که گونه‌ای دیگر را اجبار می‌کند. با توجه به عدم تعادل‌ها، این نسبت را چگونه می‌توان تعریف کرد که با نقطه تعادل‌های جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟

🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او می‌پرسند که چگونه از انقلابی دفاع می‌کنید که حکومت دینی می‌خواهد؟ می‌گوید من منتقد فهم آنها از «حکومت‌» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیده‌ای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمی‌تواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحت‌ها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمی‌تواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما می‌توانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترین‌ها!

▪️از نظر افلاطون، بهترین‌ها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینه‌ی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت این‌که دین در نهضت‌های گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز می‌شود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهایی‌بخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بام‌ها مطرح بود!

ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟

🔸ا.ش: دین رهایی‌بخش انتقادی نمود و فعالیت عمده‌ی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان می‌خواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالب‌های سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. می‌گویند اینها را نمی‌پذیرند. روایتی که چند دهه در آموزش‌وپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعه‌ی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و این‌که جوانان آن را نفی ‌کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنوی‌ای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعه‌خواهی) برمی‌گردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنت‌گرایی قرار می‌گیرد  و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیره‌ی محافظه‌کاری و #استبداد ‌شود!.....


@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔺ادامه

🔹دراین میان اما لیدرها و هادیان فکری این جریانات مخرب نیز که نیرو‌های موسوم به #اپوزیسیون ایران (طیف داخل و خارج از کشور) تلقی می‌شوند، از عارضه‌ی «زمان پریشی» مفرط رنج فراوان می‌برند و از آنجاکه اغلب این جماعت مبتلا و دچار یک نوع اختلال نوروسیس و «روان نژندی» تاریخیِ سرایت پذیر می‌باشند و بواسطه‌ی تجربیات تلخ گذشته خود در منازعات سیاسی و احکام قضایی که با ناعدالتی‌ها و تبعیض‌ها و تحقیرهایی هم همراه بوده، عمدتاً دچار بغض سیاسی و فقدان درک شناختی و عدم تحلیل درست راهبردی شده‌اند و از صنعت نام و نان آور مبارزات شبه سیاسی و شبه مدنی و فعالیت‌های شبه حقوق‌بشری، با اتخاذ تدابیر تند و ساختار شکن و عوام پسندانه، درنهایت سعی در توجیه خلأ گفتمانی و فقدان بینش راهبردیِ سیاسی و تاریخی و تحلیلی خود دارند...

🔹شوربختانه عمده این نسل آشفته‌ که هرچه سن‌وسالشان بیشتر می‌شود، عوض کسب تجارب و معارف ملی و فرهنگی و تاریخی و سیاسی، گویـا بیش از پیش سرنخ را گم کرده‌اند و در کلاف سردرگمی‌های خویش فرورفته‌اند؛ نسل‌هایی که باید امروز مدد رسان جوانان این وطن در مسیر رشد و تعالی و سازندگی و خودباوری و خودسازی و فهم دقیق از مناسبات و منافع کلان ملی کشور باشند، از بغض حکومت و حقد و کینه‌ای که از تجربیات سیاسی پیشین خود بر دل گرفته‌اند، مبدل به مدافع تمام قد منافع #ناتو و غرب و جنایت‌های مافیای #صهیونیسم بین‌الملل و عناصر امپریالیستی شده‌اند... و از هر خباثتی علیه #وطن خویش از جمله سفیدشویی رژیم عریان صهیونیستی یا #تحریم اقتصادی و حمله نظامی، بی‌شرمانه و جاهلانه حمایت هم می‌کنند...

🔹از امثال بازماندگان معلوم‌الحال #پهلوی و سرکرده‌های جنایتکار عوامل امپریالیستی گروهک‌های مجاهد و جدایی‌طلب و الخ... هیچ‌گاه انتظاری نبوده و نیست؛ اما بازوی داخلی جریانات سیاست‌زده به ظاهر دموکرات که بخشی از ایشان خود را همیشه وام‌دار و از رهپویان شخصیت‌ها و سرمایه‌های سیاسی و اجتماعی و تاریخی کشور نظیر: مرحومان #مصدق، #شریعتی، #بازرگان، #طالقانی، #سحابی و... معرفی می‌نمایند، با مرور ره‌آورد و کارنامه و مشی یک دهه‌ی گذشته و وضعیت فکری-تحلیلی-ایدئولپژیک فعلیِ ایشان به روشنی درخواهیم یافت که این عناصر تجدیدنظر طلب داخلی:
▫️۱-) یا به کلی از خطوط نظری و اندیشه‌ای اسلاف فکری خود عبور کرده‌اند،
▫️۲-)یا بی‌آنکه به این واقعیت اعتراف کنند و تن دهند، بصورتی چراغ خاموش خط مشی جدید ″براندازی به هر قیمت″ خود را پشت نقاب فعالیت مدنی و اجتماعی دنبال می‌کنند تا مبادا در مسابقه‌ی مضحک براندازی سیاسیِ روبنایی، از رقبای خارج نشین و شرکای رسانه‌ای خود عقب نمانند!

🔹فرآیند تدریجی این سکوت‌های مهوع و یا اتخاذ چنان رویکردهای تابو شکنانه و آوانگارد از سوی چنین سلبریتی‌های سیاست‌زده‌ای، هر عاقبتی که داشته باشد، یقیناً در راستای «منافع ملی» کشور و «سعادت ملت ایران» نخواهد بود. و این وظیفه‌ی هر منتقد و قلم به دستی است که مدام در این زمینه هشدار بدهد و تمام گفتمان‌های تک بعدی و نفرت پراکن را به عاقبت کردارهایشان آگاه سازد.

🔹سخن آخر اینکه، بقول دوست خوش‌فکری، فعالیت و کنشگری سیاسی در #خاورمیانه به مانند بندبازی است و آنکه در این سرزمین به عنوان مسئول یا اپوزسیون فعالیت سیاسی می‌کند، باید در له یا علیه نظام سلطه جهانی موضع آشکار خود را بشناسد و بیان کند و در تمامی رویکردهای خود این مهم را دخیل کند، و یا اینکه به نتیجه‌ی تک تک کردارها و گفتارهای خویش اندیشیده باشد و بداند که در زمین چه کسانی و چگونه دارد بازی می‌کند.

🔹سانتیمانتالیسم سیاسیِ کافه نشین‌های #پاریس و #نیویورک شاید در نهایت به آتش زدن چند خودرو و مصدوم کردن چند پلیس [اوجش جنبش می ۱۹۶۸ فرانسه] ختم شود، اما در خاورمیانه ممکن است هست و نیست یک سرزمین را چنان به باد دهد که نتنها درس عبرتی برای تمام کشورهای جهان شود، بلکه نقشه منطقه و حتا بخش عمده‌ای از جهان را تغییر بنیادی و بی‌بازگشت دهد...

@Shariati_Group

#مبانی_شناخت_جهت‌گیری / ع.م