🔰 گفتمان «نو شریعتی»، و ائتلاف برای یک حزب فراگیر سوسیال دموکرات بومی
(پاسخى به مقاله دكتر #احمد_زيدآبادى)
♦️همواره از مقالات و نوشتههای دوست ارجمند دکتر احمد زیدآبادی بهر برده و میآموزم. نگاه متفاوت و آلترناتیو ایشان، در موارد بسیاری نقطه کور بحث و جدلهای #دموکراتیک را میگشاید. ولی من با نوشته اخیر دکتر زیدآبادی در مورد جریان «نو شریعتی»، اختلاف نظرهایی دارم – که در این نوشته به بحث خواهم گذاشت.
♦️دکتر زیدآبادی مینویسد که دستگاه فکری دکتر #علی_شریعتی " ناهمگون" بود. با این توضیح که رویکرد چپ اقتصادی شریعتی، با #آزادی خواهی و عقل گراییاش در تضاد است. ولی این استدلال منطقی به نظر نمیرسد، چراکه میپندارد که هر نوع گفتمان عدالتخواهانه و چپ، در ذات اقتدارگرایانه بوده، و با آزادی سازش ناپذیر است (که صد البته اینطور نیست).
الگوی چپ #دموکراتیک که مراد شریعتی بود، همواره بسیار مطرح بوده و هست. اتفاقا دستگاه شریعتی در مورد فرآیند «رهایی»، هماهنگ و متجانس بود – چرا که از بستر تحولات تاریخی شکل گرفته بود (به این، بیشتر خواهیم پرداخت).
♦️آقای زیدآبادی میگویند که همانطور که عباس میلانی و محمد طبیبیان جهان بینی شان تغییر فاحش از چپ به راست کرد، بنابر این، همه (مثل دکتر شریعتی)، نیز نظراتشان را عوض میکنند. ولی این استدلال منطقی به نظر نمیرسد. ادعا میشود از آنجا که شریعتی پویا و بیتعصب بود، حتما نظرات #عدالت خواهانهاش را عوض میکرد.
♦️نویسنده معروف پرو، ماریو بارگاس یوسا، در جوانی دیدگاه چپ داشت، ولی این اواخر محافظه کار راست شده است. ولی این دلیل نمیشود که همه نویسندگان امریکای لاتین تغییر جهت فاحش بدهند. هنرپیشه فرانسوی ایو مونتان، در طول عمر نظرات چپگرا داشت، ولی آخر عمر نظراتش محافظه کار شد. این دلیل نمیشود که دیگر افراد در بخش سینما چنان سرنوشتی داشته باشند. زنده یاد فریبرز رئیس دانا، و یا ناصر زرافشان همواره به خط فکری سابق خود متعهد ماندهاند.
♦️آقای زیدآبادی میگویند که آرمان دستگاه «نو شریعتی» بر پایه آزادی، برابری، #عرفان، سرابی بیش نیست، و در حوزه عمل به ابزار زور و خشونت میانجامد. ولی این ادعا اصلا قابل هضم نیست. مشخصا، کدام یک از سه مقوله ذکر شده، به ابزار زور نیازمند است؟ آزادی که در نفس خود ضد-اقتدارگرایی است. عرفان، که دریچه ایست برای آزاد ساختن #دین اجباری (محدود به فقاهت و احکام پانصد ساله). پس میماند مقوله "عدالت".
♦️از نظر تئوریک راست مدرن، با مقوله «عدالت» مشکل دارد، چرا که فرآیند عدالت را اقدامی «دخالت گر» در شکل خود-تنظیم جامعه و بازار میبیند. ولی آپارتاید و یا سرمایهداری وحشی که خود بخود تنظیم یافته، مناسب نیست، و با عزم اراده گرا، به تحول خواهی میگرویم. فرانکلین روزولت، همه تنظیم اقتصادی امریکا در دهه ۳۰ میلادی را قبول نداشت، و برنامهی وسیعی دخالتگرای «طرح نو» را برای امریکا پیاده نمود.
♦️خود نویسنده در مقاله اذعان دارند که: "جامعه را میتوان و باید به سمت کم کردن فاصله طبقاتی، تضمین آزادیهای مشروع فردی و اجتماعی و توسعه روابط اخلاقی فرا خواند." دستگاه «آزادی، عدالت، عرفان» نو شریعتی، یک سری جزئیات اجرایی را تجویز و یا تحمیل نمیکند، که نیازمند ابزار زور باشد- یک پلاتفرم حزبی نیست. بنابر این، به آن اهداف ذکر شده، بخوبی میپردازد. تفکر عدالتخواهی شریعتی، چپ معتدل بوده و مالکیت خصوصی را نفی نمیکرد که باعث تضاد اجتماعی و خشونت شود.
♦️ منظور از «نو» اینکه بعد از #انقلاب هم فرآیند رهایی ادامه داشته و دستگاه شریعتی مطرح میباشد. قابل توجه اینکه این دستگاه (آزادی، عدالت، عرفان) در خلأ شکل نگرفته است، بلکه آرمانی است وسیع که دقیقا ریشه در تاریخچه مبارزات #تحول_خواهی ایران دارد (دوره بیداری، انقلاب #مشروطه، استبداد، نهضت ملی، استبداد و بعد، انقلاب). نهضت خداپرستان #سوسیالیست که در زمان مبارزات #نهضت_ملی نفت فعال بود، بگونهای به این دستگاه رهاییبخش پرداخته بود. خداپرستان سوسیالیست (که در قالب حزب مردم ایران در #جبهه_ملی فعال بودند) منتقد #سرمایهداری وحشی، اختلاف طبقاتی، و در عین حال مخالف چپ اقتدارگرای تک-حزبی بودند. خداپرستان سوسیالیست، #دموکراسی و سوسیالیسم را لازم و ملزوم یکدیگر میشمردند.
✍️ #فريد_مرجايى
✅ @Shariati_Group
🆔 @FaridMarjai
(پاسخى به مقاله دكتر #احمد_زيدآبادى)
♦️همواره از مقالات و نوشتههای دوست ارجمند دکتر احمد زیدآبادی بهر برده و میآموزم. نگاه متفاوت و آلترناتیو ایشان، در موارد بسیاری نقطه کور بحث و جدلهای #دموکراتیک را میگشاید. ولی من با نوشته اخیر دکتر زیدآبادی در مورد جریان «نو شریعتی»، اختلاف نظرهایی دارم – که در این نوشته به بحث خواهم گذاشت.
♦️دکتر زیدآبادی مینویسد که دستگاه فکری دکتر #علی_شریعتی " ناهمگون" بود. با این توضیح که رویکرد چپ اقتصادی شریعتی، با #آزادی خواهی و عقل گراییاش در تضاد است. ولی این استدلال منطقی به نظر نمیرسد، چراکه میپندارد که هر نوع گفتمان عدالتخواهانه و چپ، در ذات اقتدارگرایانه بوده، و با آزادی سازش ناپذیر است (که صد البته اینطور نیست).
الگوی چپ #دموکراتیک که مراد شریعتی بود، همواره بسیار مطرح بوده و هست. اتفاقا دستگاه شریعتی در مورد فرآیند «رهایی»، هماهنگ و متجانس بود – چرا که از بستر تحولات تاریخی شکل گرفته بود (به این، بیشتر خواهیم پرداخت).
♦️آقای زیدآبادی میگویند که همانطور که عباس میلانی و محمد طبیبیان جهان بینی شان تغییر فاحش از چپ به راست کرد، بنابر این، همه (مثل دکتر شریعتی)، نیز نظراتشان را عوض میکنند. ولی این استدلال منطقی به نظر نمیرسد. ادعا میشود از آنجا که شریعتی پویا و بیتعصب بود، حتما نظرات #عدالت خواهانهاش را عوض میکرد.
♦️نویسنده معروف پرو، ماریو بارگاس یوسا، در جوانی دیدگاه چپ داشت، ولی این اواخر محافظه کار راست شده است. ولی این دلیل نمیشود که همه نویسندگان امریکای لاتین تغییر جهت فاحش بدهند. هنرپیشه فرانسوی ایو مونتان، در طول عمر نظرات چپگرا داشت، ولی آخر عمر نظراتش محافظه کار شد. این دلیل نمیشود که دیگر افراد در بخش سینما چنان سرنوشتی داشته باشند. زنده یاد فریبرز رئیس دانا، و یا ناصر زرافشان همواره به خط فکری سابق خود متعهد ماندهاند.
♦️آقای زیدآبادی میگویند که آرمان دستگاه «نو شریعتی» بر پایه آزادی، برابری، #عرفان، سرابی بیش نیست، و در حوزه عمل به ابزار زور و خشونت میانجامد. ولی این ادعا اصلا قابل هضم نیست. مشخصا، کدام یک از سه مقوله ذکر شده، به ابزار زور نیازمند است؟ آزادی که در نفس خود ضد-اقتدارگرایی است. عرفان، که دریچه ایست برای آزاد ساختن #دین اجباری (محدود به فقاهت و احکام پانصد ساله). پس میماند مقوله "عدالت".
♦️از نظر تئوریک راست مدرن، با مقوله «عدالت» مشکل دارد، چرا که فرآیند عدالت را اقدامی «دخالت گر» در شکل خود-تنظیم جامعه و بازار میبیند. ولی آپارتاید و یا سرمایهداری وحشی که خود بخود تنظیم یافته، مناسب نیست، و با عزم اراده گرا، به تحول خواهی میگرویم. فرانکلین روزولت، همه تنظیم اقتصادی امریکا در دهه ۳۰ میلادی را قبول نداشت، و برنامهی وسیعی دخالتگرای «طرح نو» را برای امریکا پیاده نمود.
♦️خود نویسنده در مقاله اذعان دارند که: "جامعه را میتوان و باید به سمت کم کردن فاصله طبقاتی، تضمین آزادیهای مشروع فردی و اجتماعی و توسعه روابط اخلاقی فرا خواند." دستگاه «آزادی، عدالت، عرفان» نو شریعتی، یک سری جزئیات اجرایی را تجویز و یا تحمیل نمیکند، که نیازمند ابزار زور باشد- یک پلاتفرم حزبی نیست. بنابر این، به آن اهداف ذکر شده، بخوبی میپردازد. تفکر عدالتخواهی شریعتی، چپ معتدل بوده و مالکیت خصوصی را نفی نمیکرد که باعث تضاد اجتماعی و خشونت شود.
♦️ منظور از «نو» اینکه بعد از #انقلاب هم فرآیند رهایی ادامه داشته و دستگاه شریعتی مطرح میباشد. قابل توجه اینکه این دستگاه (آزادی، عدالت، عرفان) در خلأ شکل نگرفته است، بلکه آرمانی است وسیع که دقیقا ریشه در تاریخچه مبارزات #تحول_خواهی ایران دارد (دوره بیداری، انقلاب #مشروطه، استبداد، نهضت ملی، استبداد و بعد، انقلاب). نهضت خداپرستان #سوسیالیست که در زمان مبارزات #نهضت_ملی نفت فعال بود، بگونهای به این دستگاه رهاییبخش پرداخته بود. خداپرستان سوسیالیست (که در قالب حزب مردم ایران در #جبهه_ملی فعال بودند) منتقد #سرمایهداری وحشی، اختلاف طبقاتی، و در عین حال مخالف چپ اقتدارگرای تک-حزبی بودند. خداپرستان سوسیالیست، #دموکراسی و سوسیالیسم را لازم و ملزوم یکدیگر میشمردند.
✍️ #فريد_مرجايى
✅ @Shariati_Group
🆔 @FaridMarjai
⭕️ تاریخچه کانون نشر حقایق اسلامی مشهد (قسمت اول)
✍ #حسن_یوسفیاشکوری
💠... کانون (که گاه به آن «کانون نشر حقایق اسلام» نیز گفتهاند) به طور رسمی در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در #مشهد بنیادگذاری شد. اما مؤسس وی #محمدتقی_شریعتی فعالیتهای علنی و رسمیاش را از مقطع پس از شهریور ۱۳۲۰ آغاز کرده بود. وی پیش از آن عمدتا به عنوان یک عالم دینی غیر معمم در دبیرستانهای مشهد دروس دینی و معارف معمول اسلامی را تدریس میکرد ولی پس از پایان یافتن عصر رضاشاهی او با سیمای تازهای وارد فعالیتهای فکری و آموزشی در سطح عمومیتر در مشهد و چندی بعد در سطح خراسان شد.
💠 در مقطع برافتادن استبداد رضاشاهی در شهریور ۲۰، در واقع فصل کاملا تازه و متفاوتی در #ایران و به ویژه در #تهران و شهرهای بزرگی چون مشهد گشوده شد. سازمانها و احزاب و نهادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی پرشماری پدید آمدند. میتوان گفت از مشروطیت تا آن زمان دو دوره بیست ساله متفاوت طی شده بود. ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۴ و از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰٫ دوران نخست با پیروزی #مشروطه در دو مرحله آغاز و تا آغاز تغییر رژیم و برآمدن رضاشاه #پهلوی ادامه یافت. دوره دوم، که اندکی کمتر از بیست سال بود، روزگار پادشاهی پهلوی اول است. گفتنی این که پس از آن تا مقطع #انقلاب نیز تقریباً دو دوره بیست ساله طی شده است: ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ و از آن زمان تا ۱۳۵۷ و عملاً ۵۸ ٫ هر یک از این ادوار چهارگانه دارای سرفصلهای مشخصیاند و در درون آن تغییرات و تحولات ویژه روی داده است. کانون و کانونیها و #شریعتی ها درست در این ادوار زندگی و فعالیت کردهاند. البته دیگرانی چون #بازرگان و #طالقانی و خداپرستان #سوسیالیست نیز چنین بودهاند. فهم و درک درست افکار و آموزهها و دغدغههای سخنگویان این نهادها و جریانها، بدون درک فضاهای فکری و سیاسی و اجتماعی آن ادوار قابل فهم نیست. به ویژه امروز که حدود هفتاد سال از آن زمان فاصله گرفته و بین ما و دوران فعالیت آنها یک انقلاب بزرگ و یک نظام با تمام پیامدهایش فاصله است و خیلی امور دچار تغییر و دگردیسی بنیادین شدهاند.
💠 استاد محمدتقی شریعتی، که از یک سو از دوران جوانی گرایش نوگرایانه داشت و با نسل جوان و مدرن جامعه ایران از طریق تدریس در مدارس نوین پیوند پیدا کرده بود و از سوی دیگر فردی دیندار و معتقد بوده و برای حفظ دیانت مردم و جوانان تلاش میکرد، پس از باز شدن نسبی فضای فکری و فرهنگی و سیاسی دهه بیست، در آغاز فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی خود را در سطح عمومی در مشهد آغاز کرده بود ولی گویا احساس کرد برای پیشرفت در آموزش و تربیت دینی لازم است نهادی و سازمانی با برنامههای مشخص بنیاد نهد. تأسیس #کانون_نشر_حقایق اسلامی در مشهد برآمد چنین اندیشه و نیازی بوده است. البته در این زمان دیگر نیروهای مذهبی سنتی در قالب تشکیل هیئتهای مذهبی رایج برای انجام شعائر مذهبی (مانند عزاداری با علم و کتل و سینه زنی و . . .) از یک سو و احزاب سیاسی غیر مذهبی همراه با فعالیتهای فرهنگی و ترویج اندیشههای مادی با محوریت حزب توده ایران در همه جا و از جمله در مشهد بسیار فعال شده بودند. شریعتی و کانون با هر دو جریان یاد شده متضاد مرزبندی جدی داشت. از یک طرف برآن بود با افکار مادی حزب توده مقابله کند و از طرف دیگر تلاش میکرد با آموزههای مذهبی سنتی خرافی و عقل ستیز و حتی بیثمر مبارزه نماید. این نیز گفتنی است که اندکی پیش از تأسیس کانون «انجمن تبلیغات اسلامی» دکتر عطاءالله شهاب پور در مشهد پدید آمده بود که آن نیز تا حدودی افکار تازه و متجددانه دینی داشت.
🔻پایانِ بخش اول
http://www.nedayeazadi.net/1399/10/34203
✅ @Shariati_Group
🆔 @VoNoKh
✍ #حسن_یوسفیاشکوری
💠... کانون (که گاه به آن «کانون نشر حقایق اسلام» نیز گفتهاند) به طور رسمی در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در #مشهد بنیادگذاری شد. اما مؤسس وی #محمدتقی_شریعتی فعالیتهای علنی و رسمیاش را از مقطع پس از شهریور ۱۳۲۰ آغاز کرده بود. وی پیش از آن عمدتا به عنوان یک عالم دینی غیر معمم در دبیرستانهای مشهد دروس دینی و معارف معمول اسلامی را تدریس میکرد ولی پس از پایان یافتن عصر رضاشاهی او با سیمای تازهای وارد فعالیتهای فکری و آموزشی در سطح عمومیتر در مشهد و چندی بعد در سطح خراسان شد.
💠 در مقطع برافتادن استبداد رضاشاهی در شهریور ۲۰، در واقع فصل کاملا تازه و متفاوتی در #ایران و به ویژه در #تهران و شهرهای بزرگی چون مشهد گشوده شد. سازمانها و احزاب و نهادهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی پرشماری پدید آمدند. میتوان گفت از مشروطیت تا آن زمان دو دوره بیست ساله متفاوت طی شده بود. ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۴ و از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰٫ دوران نخست با پیروزی #مشروطه در دو مرحله آغاز و تا آغاز تغییر رژیم و برآمدن رضاشاه #پهلوی ادامه یافت. دوره دوم، که اندکی کمتر از بیست سال بود، روزگار پادشاهی پهلوی اول است. گفتنی این که پس از آن تا مقطع #انقلاب نیز تقریباً دو دوره بیست ساله طی شده است: ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ و از آن زمان تا ۱۳۵۷ و عملاً ۵۸ ٫ هر یک از این ادوار چهارگانه دارای سرفصلهای مشخصیاند و در درون آن تغییرات و تحولات ویژه روی داده است. کانون و کانونیها و #شریعتی ها درست در این ادوار زندگی و فعالیت کردهاند. البته دیگرانی چون #بازرگان و #طالقانی و خداپرستان #سوسیالیست نیز چنین بودهاند. فهم و درک درست افکار و آموزهها و دغدغههای سخنگویان این نهادها و جریانها، بدون درک فضاهای فکری و سیاسی و اجتماعی آن ادوار قابل فهم نیست. به ویژه امروز که حدود هفتاد سال از آن زمان فاصله گرفته و بین ما و دوران فعالیت آنها یک انقلاب بزرگ و یک نظام با تمام پیامدهایش فاصله است و خیلی امور دچار تغییر و دگردیسی بنیادین شدهاند.
💠 استاد محمدتقی شریعتی، که از یک سو از دوران جوانی گرایش نوگرایانه داشت و با نسل جوان و مدرن جامعه ایران از طریق تدریس در مدارس نوین پیوند پیدا کرده بود و از سوی دیگر فردی دیندار و معتقد بوده و برای حفظ دیانت مردم و جوانان تلاش میکرد، پس از باز شدن نسبی فضای فکری و فرهنگی و سیاسی دهه بیست، در آغاز فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی خود را در سطح عمومی در مشهد آغاز کرده بود ولی گویا احساس کرد برای پیشرفت در آموزش و تربیت دینی لازم است نهادی و سازمانی با برنامههای مشخص بنیاد نهد. تأسیس #کانون_نشر_حقایق اسلامی در مشهد برآمد چنین اندیشه و نیازی بوده است. البته در این زمان دیگر نیروهای مذهبی سنتی در قالب تشکیل هیئتهای مذهبی رایج برای انجام شعائر مذهبی (مانند عزاداری با علم و کتل و سینه زنی و . . .) از یک سو و احزاب سیاسی غیر مذهبی همراه با فعالیتهای فرهنگی و ترویج اندیشههای مادی با محوریت حزب توده ایران در همه جا و از جمله در مشهد بسیار فعال شده بودند. شریعتی و کانون با هر دو جریان یاد شده متضاد مرزبندی جدی داشت. از یک طرف برآن بود با افکار مادی حزب توده مقابله کند و از طرف دیگر تلاش میکرد با آموزههای مذهبی سنتی خرافی و عقل ستیز و حتی بیثمر مبارزه نماید. این نیز گفتنی است که اندکی پیش از تأسیس کانون «انجمن تبلیغات اسلامی» دکتر عطاءالله شهاب پور در مشهد پدید آمده بود که آن نیز تا حدودی افکار تازه و متجددانه دینی داشت.
🔻پایانِ بخش اول
http://www.nedayeazadi.net/1399/10/34203
✅ @Shariati_Group
🆔 @VoNoKh
www.nedayeazadi.net
مروری بر تاریخ اصلاح دینی در ایران معاصر – قسمت بیستم: کانون نشر حقایق اسلامی مشهد و شریعتی ها | حسن یوسفی اشکوری
″... اگر #مارکس، که مذهب را در چهره #پاپ #کاتولیک میشناسد و نقش #مذهب را در جامعه، همان نقش کلیسا در قرون وسطی میگیرد و به همین اندازه از تاریخِ مذهب، آگاه است که تنها نیروی مذهب حاکم را در #تاریخ میبیند و در نتیجه، #موسی را در قدرتِ #خاخام و اَحبار و #صهیونیسم میبیند و مکتب #عیسی را در نظام کلیسا و #اسلام #محمد را در #قدرت سلسلهی خلفاء و #تشیع_علوی را در سلطنتِ صفوی و...
ما، با تکرار این احکام، نه تنها یک #سوسیالیست نخواهیم شد و یک روشنفکرِ مسئول #حقیقت پرست نخواهیم بود (بلکه) به صورتِ خوارترین مقلدین چشم و گوش بسته و با خود بیگانهای نزول خواهیم کرد که در برابرِ مرجع تقلید خویش، نه تنها قدرت تشخیص و حقِ قضاوت و #استقلال #رای خود را پاک باختهایم، بلکه، شناختهای مسلم خویش را انکار و واقعیت عینی را مسخ و حتی چشم و گوش و علم و فهمِ خود را نفی و طرد میکنیم و تکذیب مینماییم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
✅ @Shariati_Group
ما، با تکرار این احکام، نه تنها یک #سوسیالیست نخواهیم شد و یک روشنفکرِ مسئول #حقیقت پرست نخواهیم بود (بلکه) به صورتِ خوارترین مقلدین چشم و گوش بسته و با خود بیگانهای نزول خواهیم کرد که در برابرِ مرجع تقلید خویش، نه تنها قدرت تشخیص و حقِ قضاوت و #استقلال #رای خود را پاک باختهایم، بلکه، شناختهای مسلم خویش را انکار و واقعیت عینی را مسخ و حتی چشم و گوش و علم و فهمِ خود را نفی و طرد میکنیم و تکذیب مینماییم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
✅ @Shariati_Group
🔻میزان ثروتی که در دست تنها یک درصد جمعیت ثروتمند هر کشوری تجمیع شده است را میبینید.
📊 آمار جدید و مربوط به سال ٢٠٢٣ است.
🔸افسانه #سوسیالیست بودن کشورهای شمال #اروپا و اسکاندیناوی هم با این نقشهها خوب معلوم میشود.
🔹بدترین آمار برای #روسیه است با ۵۴ درصد ثروت کشور که در اختیار یک درصدی هاست. اما فخر فروشان باغ اروپا نظیر #نروژ (٢٧ درصد) و #سوئد (٣۶ درصد) و #دانمارک و #فنلاند(٢۴ درصد) هم چندان وضعیت بهتری ندارند...
🔹کاش برای #ایران خودمان هم آماری بود تا بفهمیم این یک درصدیهای وحشی برآمده از نظام اقتصادی رانتی و نئولیبرالی چه خونی از #ملت دارند میمکند...
#تبعیض
#بی_عدالتی_در_توزیع_ثروت
✅ @Shariati_Group
📊 آمار جدید و مربوط به سال ٢٠٢٣ است.
🔸افسانه #سوسیالیست بودن کشورهای شمال #اروپا و اسکاندیناوی هم با این نقشهها خوب معلوم میشود.
🔹بدترین آمار برای #روسیه است با ۵۴ درصد ثروت کشور که در اختیار یک درصدی هاست. اما فخر فروشان باغ اروپا نظیر #نروژ (٢٧ درصد) و #سوئد (٣۶ درصد) و #دانمارک و #فنلاند(٢۴ درصد) هم چندان وضعیت بهتری ندارند...
🔹کاش برای #ایران خودمان هم آماری بود تا بفهمیم این یک درصدیهای وحشی برآمده از نظام اقتصادی رانتی و نئولیبرالی چه خونی از #ملت دارند میمکند...
#تبعیض
#بی_عدالتی_در_توزیع_ثروت
✅ @Shariati_Group