📝 مردی که چهل سال برای اثبات بیگناهیاش ایستاد
زندگی و تقدیر #عباس_امیرانتظام چه بسا از مصادیق عملی این نظر دکتر #شریعتی باشد که: «اگر باطل را نمیتوان ساقط کرد، میتوان رسوا ساخت و اگر حق را نمیتوان استقرار بخشید، میتوان اثبات کرد، طرح کرد، به زمان شناساند و زنده نگه داشت.»
آنچه که باعث شد تا #ابراهیم_یزدی دبیرکل وقت #نهضت_آزادی پس از رها شدن امیرانتظام از اولین دورهی حبس که ۱۷ سال به طول انجامید، او را ماندلای ایران بنامد، بزرگداشت مقاومت و مدارای او بود. به عبارت دیگر طولانی و طاقتفرسا شدن دورهی زندان به تنهائی نمیتواند امتیازی برای یک فعال سیاسی بزرگی چون #امیرانتظام محسوب شود.
عباس امیرانتظام چند شاخصهی منحصر به فرد دارد که بخشی از آن متاثر از الگوهایی بود که در راه مبارزه انتخاب کرده بود و بعد دیگر مربوط میشد به شخصیت وجودی خود ساختهاش. اولین ویژگی، دلدادگی او به نهضت ملی و شخص دکتر #مصدق بود و همین تعلق خاطر به آن حرکت تاریخی بود که او را وارد سیاست نمود.
درسال ۱۳۳۲ درحالی که دانشجوی سال دوم دانشکده فنی بود، داوطلب شد تا نامهی اعتراضیه ملیون نسبت به برکناری مصدق را به ریچارد کاتم، نماینده ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهوری وقت آمریکا که به تهران سفر کرده بود، تحویل دهد. اقدامی که بعدأ منجربه دستگیری مهندس #مهدی_بازرگان شد. امیرانتظام در شرایط خطیری پذیرای این اقدام شجاعانه شده بود چرا که همزمان سه تن از دانشجویان دانشگاه تهران، در اعتراض به این سفردرحادثه #۱۶_آذر آن سال جانشان را از دست دادند.
دومین خصیصهی امیرانتظام، عشق او به مهندس مهدی بازرگان بود. صرفنظر از اینکه #بازرگان یکی از استادان او در دانشکدهی فنی بود، اما مرام سیاسی و مبارزاتی بازرگان در #نهضت_مقاومت_ملی از سوئی و شخصیت استثنائی خود ساخته او از طرف دیگر باعث شد تا امیرانتظام او را به عنوان استاد و الگویی در سرتاسر عمرش بپذیرد. به عبارت دیگر بازرگان و مصدق دو مراد امیرانتظام بودند.
چنین تعلق خاطری را حتی در برخی از مکاتباتش با بازرگان در زمانی که اسیر سلول انفرادی دانشجویان پیروخط امام بود، به وضوح میتوان دید. وقتی او از مهندس بازرگان به عنوان ابرمرد شجاع، سمبل شرافت و قدرت و حتی انسانی قابل تقدیس یاد میکند. آن هم در شرایطی که بازرگان و یارانش با انگ کفرگونه #لیبرالیسم از هر سو مورد آماج قرار میگرفتند.
سومین مشخصه، صراحت لهجهی امیرانتظام بود. آن هم در جامعهای که نه تنها غالب عامه مردم بلکه بسیاری از خواص به بیماری تملق و تزویر مبتلا بودند. امیرانتظام اهل تعارف و لفاظی نبود و درست به همین دلیل بیم آن را نداشت که به زبان آوردن آنچه که دست کم از نظر او حقیقت بود، چگونه میتواند تاثیر منفی بر موقعیت شخصی یا شغلیاش داشته باشد.
چهارمین شاخص، صداقت و اعتماد بود؛ مهندس بازرگان در موقعیت خطیری که مسئولیت حساس نخست وزیری را میپذیرفت، به خوبی واقف بود که نماینده و سخنگویش چه ویژگیهایی باید داشته باشد. بازرگان برغم آنکه دوستان نزدیکتری داشت که تا مقطع پیروزی انقلاب در کنارش بودند، اما فقط امیرانتظام را برگزید. زیرا بازرگان به این امر باور داشت که او تنها شاگرد کاملأ صادق و مطمئنی است که با وفاداریش به سیاستهای سالم و گام به گام دولت موقت، میتواند نماینده شایستهای در عرصه دیپلماتیک و تعامل با غرب در آن برهه خطیر باشد.
امیرانتظام بیرحمانه قربانی بیدادگری شد و هفده پاییز از بهترین سالهای عمرخود را در کنج عزلت گذراند. آن طور که خودش میگفت اتهامات او چهار مورد بود: تماس و گفتگو با مقامات آمریکائی، حمایت از #بختیار، پیشنهاد انحلال مجلس خبرگان و اجازه خروج افراد مظنون از کشور و بخشی از تجهیزات یا اموال نظامیان آمریکائی مستقر در #ایران، اما مشکل اصلی جناح حاکم با امیرانتظام صرفأ اینها نبود...
امیرانتظام به کرات فریاد زد که هرگونه تماس با مسئولین آمریکائی از بدو انقلاب بعد از هماهنگی با مقامات ارشد در دولت موقت و بعضأ حتی با اطلاع شورای انقلاب و برخی روحانیون در حزب جمهوری صورت گرفته است، اما گوش شنوایی پیدا نمیشد، چون از همان ابتدا اساسأ بنا براین نبود که او اجازه پاسخ یا دفاع از خود را داشته باشد...
✍ علی ایزدی
برشی از نشریه میهن / شماره ۳۰ ـ آبان ۹۸ / یادنامه امیرانتظام
✅ @Shariati_Group
زندگی و تقدیر #عباس_امیرانتظام چه بسا از مصادیق عملی این نظر دکتر #شریعتی باشد که: «اگر باطل را نمیتوان ساقط کرد، میتوان رسوا ساخت و اگر حق را نمیتوان استقرار بخشید، میتوان اثبات کرد، طرح کرد، به زمان شناساند و زنده نگه داشت.»
آنچه که باعث شد تا #ابراهیم_یزدی دبیرکل وقت #نهضت_آزادی پس از رها شدن امیرانتظام از اولین دورهی حبس که ۱۷ سال به طول انجامید، او را ماندلای ایران بنامد، بزرگداشت مقاومت و مدارای او بود. به عبارت دیگر طولانی و طاقتفرسا شدن دورهی زندان به تنهائی نمیتواند امتیازی برای یک فعال سیاسی بزرگی چون #امیرانتظام محسوب شود.
عباس امیرانتظام چند شاخصهی منحصر به فرد دارد که بخشی از آن متاثر از الگوهایی بود که در راه مبارزه انتخاب کرده بود و بعد دیگر مربوط میشد به شخصیت وجودی خود ساختهاش. اولین ویژگی، دلدادگی او به نهضت ملی و شخص دکتر #مصدق بود و همین تعلق خاطر به آن حرکت تاریخی بود که او را وارد سیاست نمود.
درسال ۱۳۳۲ درحالی که دانشجوی سال دوم دانشکده فنی بود، داوطلب شد تا نامهی اعتراضیه ملیون نسبت به برکناری مصدق را به ریچارد کاتم، نماینده ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهوری وقت آمریکا که به تهران سفر کرده بود، تحویل دهد. اقدامی که بعدأ منجربه دستگیری مهندس #مهدی_بازرگان شد. امیرانتظام در شرایط خطیری پذیرای این اقدام شجاعانه شده بود چرا که همزمان سه تن از دانشجویان دانشگاه تهران، در اعتراض به این سفردرحادثه #۱۶_آذر آن سال جانشان را از دست دادند.
دومین خصیصهی امیرانتظام، عشق او به مهندس مهدی بازرگان بود. صرفنظر از اینکه #بازرگان یکی از استادان او در دانشکدهی فنی بود، اما مرام سیاسی و مبارزاتی بازرگان در #نهضت_مقاومت_ملی از سوئی و شخصیت استثنائی خود ساخته او از طرف دیگر باعث شد تا امیرانتظام او را به عنوان استاد و الگویی در سرتاسر عمرش بپذیرد. به عبارت دیگر بازرگان و مصدق دو مراد امیرانتظام بودند.
چنین تعلق خاطری را حتی در برخی از مکاتباتش با بازرگان در زمانی که اسیر سلول انفرادی دانشجویان پیروخط امام بود، به وضوح میتوان دید. وقتی او از مهندس بازرگان به عنوان ابرمرد شجاع، سمبل شرافت و قدرت و حتی انسانی قابل تقدیس یاد میکند. آن هم در شرایطی که بازرگان و یارانش با انگ کفرگونه #لیبرالیسم از هر سو مورد آماج قرار میگرفتند.
سومین مشخصه، صراحت لهجهی امیرانتظام بود. آن هم در جامعهای که نه تنها غالب عامه مردم بلکه بسیاری از خواص به بیماری تملق و تزویر مبتلا بودند. امیرانتظام اهل تعارف و لفاظی نبود و درست به همین دلیل بیم آن را نداشت که به زبان آوردن آنچه که دست کم از نظر او حقیقت بود، چگونه میتواند تاثیر منفی بر موقعیت شخصی یا شغلیاش داشته باشد.
چهارمین شاخص، صداقت و اعتماد بود؛ مهندس بازرگان در موقعیت خطیری که مسئولیت حساس نخست وزیری را میپذیرفت، به خوبی واقف بود که نماینده و سخنگویش چه ویژگیهایی باید داشته باشد. بازرگان برغم آنکه دوستان نزدیکتری داشت که تا مقطع پیروزی انقلاب در کنارش بودند، اما فقط امیرانتظام را برگزید. زیرا بازرگان به این امر باور داشت که او تنها شاگرد کاملأ صادق و مطمئنی است که با وفاداریش به سیاستهای سالم و گام به گام دولت موقت، میتواند نماینده شایستهای در عرصه دیپلماتیک و تعامل با غرب در آن برهه خطیر باشد.
امیرانتظام بیرحمانه قربانی بیدادگری شد و هفده پاییز از بهترین سالهای عمرخود را در کنج عزلت گذراند. آن طور که خودش میگفت اتهامات او چهار مورد بود: تماس و گفتگو با مقامات آمریکائی، حمایت از #بختیار، پیشنهاد انحلال مجلس خبرگان و اجازه خروج افراد مظنون از کشور و بخشی از تجهیزات یا اموال نظامیان آمریکائی مستقر در #ایران، اما مشکل اصلی جناح حاکم با امیرانتظام صرفأ اینها نبود...
امیرانتظام به کرات فریاد زد که هرگونه تماس با مسئولین آمریکائی از بدو انقلاب بعد از هماهنگی با مقامات ارشد در دولت موقت و بعضأ حتی با اطلاع شورای انقلاب و برخی روحانیون در حزب جمهوری صورت گرفته است، اما گوش شنوایی پیدا نمیشد، چون از همان ابتدا اساسأ بنا براین نبود که او اجازه پاسخ یا دفاع از خود را داشته باشد...
✍ علی ایزدی
برشی از نشریه میهن / شماره ۳۰ ـ آبان ۹۸ / یادنامه امیرانتظام
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
📝 سوغات پهلوان تختی برای یاران مصدق؛ پردهای که نماد یک ایستادگی تاریخی است.
در بهار ۱۳۵۶ شب شعری به مناسبت زادروز #مصدق در خانه پدر و مادرم برگزار شد، پس از سالها خفقان. جمع بزرگی از مخالفان سیاسی ملی در آن شرکت کردند. مصدق، نماد آرمان و تاریخی بود.
بر دیوار اتاق، آنجا که همه رو به آن داشتند، پرده بزرگی آویزان بود منقش به چهرهی او. این بزرگترین تصویری بود که تا آن هنگام از مصدق دیده بودم. پرده را عصر آن روز از محل اختفایی، درون یک ساک سفری با مخفیکاری معمول در جابجایی محمولههای سیاسی به خانه ما آورده بودند. همه نشانهها حاکی از آن بود که آن پرده خود یک وجود تاریخی و ارزشمند است. از آن دست اشیائی که در زندگی مخالفان سیاسی بازگو کنندهی تاریخی هستند که در خفا حفظ میشود. از همین رو ست که چشم بغض و کینهی گماشتگان #استبداد همیشه دنبال آنها میگردد تا محو و نابودشان کند، تا در نبودشان حافظه را در انحصار خود بگیرد و قرائت خود را بر تاریخ جمعی تحمیل کند.
عصر آن روز پدرم چندین بار به همرزمان حزبیاش سفارش کرد که در صورت هجوم مأموران، پرده را به سرعت از دیوار پایین بکشند و در طبقهی بالا، لای رختخوابی مخفی کنند.
بر این پرده چهره سیاه و سفیدی از مصدق بر زمینه گلی رنگی نقش شده بود. پارچهاش از جنس مخمل بود، نرم و سنگین. در اتاق که باز و بسته میشد، یا اگر کسی از کنار آن میگذشت، پرده به آرامی تکان میخورد، انگار نگاه مصدق در اتاق میچرخید.
از میان آنان که از آن شب بهیادشان دارم، همچنان خاطرهشان و تعلق به آنها با من مانده است، منوچهر مسعودی و اصغر #لقایی در سال ۱۳۶۰ اعدام شدند. حسن لقایی پس از خاکسپاری فرزند اعدامیاش خود را کشت. #کاظم_سامی در سال ۱۳۶۷ در وطن و عبدالرحمان #برومند و شاپور #بختیار در سال ۱۳۷۰ در تبعید، قربانی قتل سیاسی شدند. هما دارابی در سال ۱۳۷۲خودسوزی کرد. پروانه و داریوش #فروهر در سال ۱۳۷۷ در همان خانه که آن شب شعر برپا شد، به دست مأموران امنیتی به قتل رسیدند. گروهی بازداشت شدند و مدتها زیر شکنجه و توهین در زندان ماندند...
آن پرده مخملی را که چهره مصدق بر آن نقش خورده بود و آن شب پدرم دلشوره داشت که مبادا به دست متجاوزی بیافتد، سالها بعد پیدا کردم. پدر و مادرم دیگر زنده نبودند. پرده تا شده و پیچیده در بغچهای در گوشهی گنجه لباسها. بوی نفتالین میداد. بازش که کردم لمس آن مخمل انگاری نوازشی بود که از دوردستها به سراغم میآمد. چشمهای مصدق لابلای چین و شکن پارچه همچنان به بیننده خیره بود.
چندی بعد، آقای #شاهحسینی عزیزم که مدتیست از دنیا رفته و یادش گرامی باشد، برایم تعریف کرد که #تختی ، آن جهانپهلوان آزاده و مصدقی، در یکی از سفرهایی که برای مسابقه رفته بود، از بازاری در اندونزی چند قواره پرده خریده که بر همگیشان چهرهی مصدق نقش بسته بوده است. آنها را سوغاتی آورده برای دوستان نزدیکش و یکی را هم به پدرم داده است. آقای شاهحسینی تعریف میکرد و احساساتی شده بود؛ از آوازهی بلند و محبوبیت فراگیر مصدق در کشورهایی که نهضت ضداستعماری و ضداستبدادی داشتهاند، میگفت، از تدارکی که چیده بودند تا آن سوغاتیهای گرانقدر در گمرک لو نروند؛ با هر جملهی او بیشتر درمییافتم که از آن پس مسئول حفظ آن یادگار تاریخی خواهم بود. نه تنها به خاطر خود آن یادگار، که به خاطر تلاش همه آنها که تا آن روز آن تصویر مصدق را حفظ کرده بودند تا بماند برای ما و آینده، تا رشتهی کوچکی از تداوم یک ایستادگی تاریخی شود...
✍ #پرستو_فروهر ، ۱۴ اسفند ۱۳۹۷، رادیو زمانه
✅ @Shariati_Group
🆔 @mohammadmosaddegh
در بهار ۱۳۵۶ شب شعری به مناسبت زادروز #مصدق در خانه پدر و مادرم برگزار شد، پس از سالها خفقان. جمع بزرگی از مخالفان سیاسی ملی در آن شرکت کردند. مصدق، نماد آرمان و تاریخی بود.
بر دیوار اتاق، آنجا که همه رو به آن داشتند، پرده بزرگی آویزان بود منقش به چهرهی او. این بزرگترین تصویری بود که تا آن هنگام از مصدق دیده بودم. پرده را عصر آن روز از محل اختفایی، درون یک ساک سفری با مخفیکاری معمول در جابجایی محمولههای سیاسی به خانه ما آورده بودند. همه نشانهها حاکی از آن بود که آن پرده خود یک وجود تاریخی و ارزشمند است. از آن دست اشیائی که در زندگی مخالفان سیاسی بازگو کنندهی تاریخی هستند که در خفا حفظ میشود. از همین رو ست که چشم بغض و کینهی گماشتگان #استبداد همیشه دنبال آنها میگردد تا محو و نابودشان کند، تا در نبودشان حافظه را در انحصار خود بگیرد و قرائت خود را بر تاریخ جمعی تحمیل کند.
عصر آن روز پدرم چندین بار به همرزمان حزبیاش سفارش کرد که در صورت هجوم مأموران، پرده را به سرعت از دیوار پایین بکشند و در طبقهی بالا، لای رختخوابی مخفی کنند.
بر این پرده چهره سیاه و سفیدی از مصدق بر زمینه گلی رنگی نقش شده بود. پارچهاش از جنس مخمل بود، نرم و سنگین. در اتاق که باز و بسته میشد، یا اگر کسی از کنار آن میگذشت، پرده به آرامی تکان میخورد، انگار نگاه مصدق در اتاق میچرخید.
از میان آنان که از آن شب بهیادشان دارم، همچنان خاطرهشان و تعلق به آنها با من مانده است، منوچهر مسعودی و اصغر #لقایی در سال ۱۳۶۰ اعدام شدند. حسن لقایی پس از خاکسپاری فرزند اعدامیاش خود را کشت. #کاظم_سامی در سال ۱۳۶۷ در وطن و عبدالرحمان #برومند و شاپور #بختیار در سال ۱۳۷۰ در تبعید، قربانی قتل سیاسی شدند. هما دارابی در سال ۱۳۷۲خودسوزی کرد. پروانه و داریوش #فروهر در سال ۱۳۷۷ در همان خانه که آن شب شعر برپا شد، به دست مأموران امنیتی به قتل رسیدند. گروهی بازداشت شدند و مدتها زیر شکنجه و توهین در زندان ماندند...
آن پرده مخملی را که چهره مصدق بر آن نقش خورده بود و آن شب پدرم دلشوره داشت که مبادا به دست متجاوزی بیافتد، سالها بعد پیدا کردم. پدر و مادرم دیگر زنده نبودند. پرده تا شده و پیچیده در بغچهای در گوشهی گنجه لباسها. بوی نفتالین میداد. بازش که کردم لمس آن مخمل انگاری نوازشی بود که از دوردستها به سراغم میآمد. چشمهای مصدق لابلای چین و شکن پارچه همچنان به بیننده خیره بود.
چندی بعد، آقای #شاهحسینی عزیزم که مدتیست از دنیا رفته و یادش گرامی باشد، برایم تعریف کرد که #تختی ، آن جهانپهلوان آزاده و مصدقی، در یکی از سفرهایی که برای مسابقه رفته بود، از بازاری در اندونزی چند قواره پرده خریده که بر همگیشان چهرهی مصدق نقش بسته بوده است. آنها را سوغاتی آورده برای دوستان نزدیکش و یکی را هم به پدرم داده است. آقای شاهحسینی تعریف میکرد و احساساتی شده بود؛ از آوازهی بلند و محبوبیت فراگیر مصدق در کشورهایی که نهضت ضداستعماری و ضداستبدادی داشتهاند، میگفت، از تدارکی که چیده بودند تا آن سوغاتیهای گرانقدر در گمرک لو نروند؛ با هر جملهی او بیشتر درمییافتم که از آن پس مسئول حفظ آن یادگار تاریخی خواهم بود. نه تنها به خاطر خود آن یادگار، که به خاطر تلاش همه آنها که تا آن روز آن تصویر مصدق را حفظ کرده بودند تا بماند برای ما و آینده، تا رشتهی کوچکی از تداوم یک ایستادگی تاریخی شود...
✍ #پرستو_فروهر ، ۱۴ اسفند ۱۳۹۷، رادیو زمانه
✅ @Shariati_Group
🆔 @mohammadmosaddegh
Telegram
.
🖋 نامۀ انذاردهنده به شاه
🗓 نامهای ملقب به نامه سهامضائه که ۲۰ماه پیش از وقوع انقلاب۵۷ به شخص اول مملکت نگاشته شد، اما با یورش لباس شخصیهای مزدور رژیم پیشین(که روال همیشگی مستبدین است) و عوامل سرکوب و فحاشی و حمله و تهدید به نگارندگان نامه پاسخ داده شد!
🔅 بازتکرار مکرر تاریخ / عبرت از گذشته
اول آذر ۱۳۷۷، زندهیاد #داریوش_فروهر، سیاستمدار ملیگرای ایرانی در خانهاش به همراه همسرش، پروانۀ اسکندری به قتل رسید. چه تلخ و هراسآور بود...
در این پست نامهای را با هم یادآوری کنیم که سه سیاستمدار ملیگرا در ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ خطاب به شاه نوشتند: #فروهر، #بختیار و #سنجابی. متن نامه را در ادامه بخوانید:
📌 پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی!
فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر بنا بر وظیفۀ ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمیشناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام میشود و انتخاب نمایندگان ملت و انشای قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همۀ اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرمودهاند این مشروحه را علیرغم خطرات سنگین تقدیم حضور مینماییم.
📌 در زمانی مبادرت به چنین اقدامی میشود که مملکت از هر طرف در لبههای پرتگاه قرار گرفته، همۀ جریانها به بنبست کشیده، نیازمندیهای عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمتهای تصاعدی بینظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشتآور گردیده، نفت این میراث گرانبهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامههای عنوان شده #اصلاح و #انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونتهای پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشانده است.
📌 حاصل تمام این اوضاع توأم با وعدههای پایانناپذیر و گزافهگوییها و تبلیغات و تحمیل جشنها و تظاهرات، نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایهها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ میگردند و دست به کارهایی میزنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری و خیانت و خود آنها، فداکاری و شرافت مینامند.
📌 این همه ناهنجاری در وضع زندگی ملی را ناگزیر باید مربوط به طرز مدیریت مملکت دانست، مدیریتی که بر خلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی #حقوقبشر جنبۀ فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کردهاست. در حالی که «نظام شاهنشاهی» خود برداشتی کلی از نهاد اجتماعی حکومت در پهنۀ تاریخ #ایران میباشد که با انقلاب #مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملت» و«شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شدهاست.
📌 در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیایی حساس کشور ما ادارۀ امور چنان پیچیده گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانۀ تمام نیروهای مردم در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسانها امکانپذیر میشود. این مشروحۀ سرگشاده به مقامی تقدیم میگردد که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد فرمودهاند:
«نتیجۀ تجاوز به آزادیهای فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسانها ایجاد سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش میگیرند تا ارتباط خود را با همۀ مقررات و سنن اجتماعی قطع کنند و تنها وسیلۀ رفع این سرخوردگیها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این حقیقتهاست که انسانها بردۀ دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است».
👈 و نیز به تازگی در مشهد مقدس اعلام فرمودهاید:
«رفع عیب به وسیلۀ هفتتیر نمیشود و بلکه به وسیلۀ جهاد اجتماعی میتوان علیه فساد مبارزه کرد.»
بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آیندۀ ایران را تهدید میکند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
✅ @Shariati_Group
ـ
🗓 نامهای ملقب به نامه سهامضائه که ۲۰ماه پیش از وقوع انقلاب۵۷ به شخص اول مملکت نگاشته شد، اما با یورش لباس شخصیهای مزدور رژیم پیشین(که روال همیشگی مستبدین است) و عوامل سرکوب و فحاشی و حمله و تهدید به نگارندگان نامه پاسخ داده شد!
🔅 بازتکرار مکرر تاریخ / عبرت از گذشته
اول آذر ۱۳۷۷، زندهیاد #داریوش_فروهر، سیاستمدار ملیگرای ایرانی در خانهاش به همراه همسرش، پروانۀ اسکندری به قتل رسید. چه تلخ و هراسآور بود...
در این پست نامهای را با هم یادآوری کنیم که سه سیاستمدار ملیگرا در ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ خطاب به شاه نوشتند: #فروهر، #بختیار و #سنجابی. متن نامه را در ادامه بخوانید:
📌 پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی!
فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر بنا بر وظیفۀ ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمیشناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام میشود و انتخاب نمایندگان ملت و انشای قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همۀ اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرمودهاند این مشروحه را علیرغم خطرات سنگین تقدیم حضور مینماییم.
📌 در زمانی مبادرت به چنین اقدامی میشود که مملکت از هر طرف در لبههای پرتگاه قرار گرفته، همۀ جریانها به بنبست کشیده، نیازمندیهای عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمتهای تصاعدی بینظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشتآور گردیده، نفت این میراث گرانبهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامههای عنوان شده #اصلاح و #انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونتهای پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشانده است.
📌 حاصل تمام این اوضاع توأم با وعدههای پایانناپذیر و گزافهگوییها و تبلیغات و تحمیل جشنها و تظاهرات، نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایهها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ میگردند و دست به کارهایی میزنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری و خیانت و خود آنها، فداکاری و شرافت مینامند.
📌 این همه ناهنجاری در وضع زندگی ملی را ناگزیر باید مربوط به طرز مدیریت مملکت دانست، مدیریتی که بر خلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی #حقوقبشر جنبۀ فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کردهاست. در حالی که «نظام شاهنشاهی» خود برداشتی کلی از نهاد اجتماعی حکومت در پهنۀ تاریخ #ایران میباشد که با انقلاب #مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملت» و«شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شدهاست.
📌 در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیایی حساس کشور ما ادارۀ امور چنان پیچیده گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانۀ تمام نیروهای مردم در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسانها امکانپذیر میشود. این مشروحۀ سرگشاده به مقامی تقدیم میگردد که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد فرمودهاند:
«نتیجۀ تجاوز به آزادیهای فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسانها ایجاد سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش میگیرند تا ارتباط خود را با همۀ مقررات و سنن اجتماعی قطع کنند و تنها وسیلۀ رفع این سرخوردگیها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این حقیقتهاست که انسانها بردۀ دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است».
👈 و نیز به تازگی در مشهد مقدس اعلام فرمودهاید:
«رفع عیب به وسیلۀ هفتتیر نمیشود و بلکه به وسیلۀ جهاد اجتماعی میتوان علیه فساد مبارزه کرد.»
بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آیندۀ ایران را تهدید میکند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
✅ @Shariati_Group
ـ
Telegram
.
✳ دکتر #حسین_موسویان، رئیس شورای مرکزی #جبهه_ملی_ایران :
«ای ملیون پیرو راه #مصدق، با هم متحد شوید و به چهرهی هم پنجه نکشید. امروز تخریب #سنجابی یا #بختیار و کینهتوزی نسبت به #بازرگان یا #فروهر یا #یزدی و #بنیصدر، جز تفرق و واگرایی نتیجهای ندارد و این تفرق تنها به سود حکومت استبدادیِ نامشروع و سایر دشمنان در کمین نشسته #آزادی در این وطن است.»
✅ @Shariati_Group
🆔️ @NFIfans
«ای ملیون پیرو راه #مصدق، با هم متحد شوید و به چهرهی هم پنجه نکشید. امروز تخریب #سنجابی یا #بختیار و کینهتوزی نسبت به #بازرگان یا #فروهر یا #یزدی و #بنیصدر، جز تفرق و واگرایی نتیجهای ندارد و این تفرق تنها به سود حکومت استبدادیِ نامشروع و سایر دشمنان در کمین نشسته #آزادی در این وطن است.»
✅ @Shariati_Group
🆔️ @NFIfans
🔺ادامـه
🔅اما در زمانهای که به یُمن ناکارآمدی نظام مستقر و عدم انتقال صحیح حافظه تاریخی - گسست میان نسلها - انزوای تفکر و روایت مستدل و مستند تاریخی و عدم پروانه فعالیت احزاب سیاسی آزاد و مستقل، کار بجایی رسیده است که هواداران #استبداد چکمه و تطهیر کنندگان عفونت حاکم بر #تاریخ_معاصر کشور، مرزهای وقاحت و دنائت را به شدت جابجا کردهاند و فیالمثل در کمال بیشرمی، جنایات #ساواک آریامهری را به بهانه براندازی نظام برآمده از انقلاب ۵۷، تـوجیـه خفتبار و ابلهانه میکنند، شاید توجه به این نکته حائز اهمیت باشد که در هیچ کجای دنیا بیمار تب داری را که با بدنی مجروح قادر به حرکت نیست، #اعدام نمیکنند. آنهم یک شخصیت مطرح سیاسی را با حکم یک بیدادگاه نظامی...
🔅اینگونه است که دکتر فاطمی در یکی از آخرین نامههایش پس از صدور حکم اعدام مینویسد: «در این موقع که یک ساعت از صدور رأی دستوری میگذرد، یک ذره ناراحت نیستم. زیرا اگر آن افتخار را پیدا کنم که در راه وطنم این نیمه جان را بگذارم، درست در راه حقیقی خودش صرف شده است». اینگونه است که در بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳، تیمور #بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ #آزموده دادستان #ارتش و عده دیگری به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند. آزموده به فاطمی گفت اعلیحضرت همایونی با تقاضای (فرجام) شما موافقت نفرمودند..!
🔅زنده نگاه داشتن یادواره شهید مظلوم وطن، مردی که درکنار پیر #احمدآباد در برابر زیاده خواهی مستبدین داخلی و استعمارگران بیگانه ایستاد و جان شریفاش را در راه استبداد ستیزی و خط #آزادی و #استقلال وطن ایثار کرد، بر همهی ما واجب و ارزنده و مبارک است...
🔅اکنون، در آستانهی سالگشت انقلابی که پیروزیاش ماحصل هزاران پیکر بیجان، میلیونها مجاهد و مبارز و زندانی سیاسی، و ارزشمندترین آرمانها و ارزشهای متعالی انسانی و ملی و اجتماعی بود، هستیم...
انقلابی که با خون ارزندهترین فرزندان پاکباخته این خاک نیلگون، آبیاری شد و دستاوردش امروز...!؟!
🔅من میمیرم که نسل جوان ایران از #خون من درس عبرتی گرفته، و با خون خود از #وطن دفاع کنند... (حسین فاطمی - آبان ۱۳۳۳)
✅ @Shariati_Group
✍ در رثای خون و خاک - دلنبشتهای به مناسبت زادروز شهید آزاده وطن / ع.م
🔅اما در زمانهای که به یُمن ناکارآمدی نظام مستقر و عدم انتقال صحیح حافظه تاریخی - گسست میان نسلها - انزوای تفکر و روایت مستدل و مستند تاریخی و عدم پروانه فعالیت احزاب سیاسی آزاد و مستقل، کار بجایی رسیده است که هواداران #استبداد چکمه و تطهیر کنندگان عفونت حاکم بر #تاریخ_معاصر کشور، مرزهای وقاحت و دنائت را به شدت جابجا کردهاند و فیالمثل در کمال بیشرمی، جنایات #ساواک آریامهری را به بهانه براندازی نظام برآمده از انقلاب ۵۷، تـوجیـه خفتبار و ابلهانه میکنند، شاید توجه به این نکته حائز اهمیت باشد که در هیچ کجای دنیا بیمار تب داری را که با بدنی مجروح قادر به حرکت نیست، #اعدام نمیکنند. آنهم یک شخصیت مطرح سیاسی را با حکم یک بیدادگاه نظامی...
🔅اینگونه است که دکتر فاطمی در یکی از آخرین نامههایش پس از صدور حکم اعدام مینویسد: «در این موقع که یک ساعت از صدور رأی دستوری میگذرد، یک ذره ناراحت نیستم. زیرا اگر آن افتخار را پیدا کنم که در راه وطنم این نیمه جان را بگذارم، درست در راه حقیقی خودش صرف شده است». اینگونه است که در بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳، تیمور #بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ #آزموده دادستان #ارتش و عده دیگری به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند. آزموده به فاطمی گفت اعلیحضرت همایونی با تقاضای (فرجام) شما موافقت نفرمودند..!
🔅زنده نگاه داشتن یادواره شهید مظلوم وطن، مردی که درکنار پیر #احمدآباد در برابر زیاده خواهی مستبدین داخلی و استعمارگران بیگانه ایستاد و جان شریفاش را در راه استبداد ستیزی و خط #آزادی و #استقلال وطن ایثار کرد، بر همهی ما واجب و ارزنده و مبارک است...
🔅اکنون، در آستانهی سالگشت انقلابی که پیروزیاش ماحصل هزاران پیکر بیجان، میلیونها مجاهد و مبارز و زندانی سیاسی، و ارزشمندترین آرمانها و ارزشهای متعالی انسانی و ملی و اجتماعی بود، هستیم...
انقلابی که با خون ارزندهترین فرزندان پاکباخته این خاک نیلگون، آبیاری شد و دستاوردش امروز...!؟!
🔅من میمیرم که نسل جوان ایران از #خون من درس عبرتی گرفته، و با خون خود از #وطن دفاع کنند... (حسین فاطمی - آبان ۱۳۳۳)
✅ @Shariati_Group
✍ در رثای خون و خاک - دلنبشتهای به مناسبت زادروز شهید آزاده وطن / ع.م
Telegram
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تحلیل و روایت مرحوم #بنیصدر از برخی پشتپردههای پس از #انقلاب
1⃣ ماجرای پیام سری آقای #خمینی به #کارتر و همراهی احتمالی مرحوم دکتر #ابراهیم_یزدی در طرح محرمانه برخی انحصار طلبان جویای #قدرت
2⃣ پاسخ به این پرسش که آیا غرب و مشخصاً #امریکا از #انقلاب_۵۷ و حاکمیت اولیگارشی ملاتاریا حمایت کرد یا خیر؟
#ابوالحسن_بنیصدر #جیمی_کارتر #مهندس_بازرگان #ابراهیم_یزدی #ایران #انقلاب۵۷ #پهلوی #بختیار #شاه #ارتش #سپاه #دادگاه #انقلاب_اسلامی #هاشمی_رفسنجانی #مرتضی_مطهری #علی_مطهری #نهضت_آزادی #فرانسه
✅ @Shariati_Group
1⃣ ماجرای پیام سری آقای #خمینی به #کارتر و همراهی احتمالی مرحوم دکتر #ابراهیم_یزدی در طرح محرمانه برخی انحصار طلبان جویای #قدرت
2⃣ پاسخ به این پرسش که آیا غرب و مشخصاً #امریکا از #انقلاب_۵۷ و حاکمیت اولیگارشی ملاتاریا حمایت کرد یا خیر؟
#ابوالحسن_بنیصدر #جیمی_کارتر #مهندس_بازرگان #ابراهیم_یزدی #ایران #انقلاب۵۷ #پهلوی #بختیار #شاه #ارتش #سپاه #دادگاه #انقلاب_اسلامی #هاشمی_رفسنجانی #مرتضی_مطهری #علی_مطهری #نهضت_آزادی #فرانسه
✅ @Shariati_Group
▪️درگذشت عالم وارسته و مهربان؛
سید محمود دعایی
▫️من هرچه از آقای دعایی دیدم، جز نیکی و نجابت و انسانیّت، هیچ ندیدم.
مصداق همین شعر ابونصر شادی
دانش و آزادگیّ و دین و مروّت
اینهمه را بندهٔ درم نتوان کرد
و او نکرد...
✍ استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
▫️در عکسهای مراسم تشییع و تدفین مرحوم حسین محب اهری دیدم که مرحوم دعایی به شیوهٔ پسندیده و مستدام خود در مراسم حضور یافته و بر پیکر هنرمند فقید #نماز خوانده است. به یاد مراسم تدفین غریبانهٔ استاد محمدامین ریاحی در بهشتزهرا افتادم که دعایی بر پیکر آن استاد بزرگ و مظلوم که ۳۷ روز وزیر دولت #بختیار بود و تا پایان عمر شریفش تاوان آن ایراندوستی بیشائبه را پرداخت، نماز گزارد. به یاد نماز دعایی بر پیکر #ادیب_برومند، از زعمای #جبههٔ_ملی افتادم که بر تابوتش پرچم شیروخورشید نشان #ایران بود. به یاد نماز دعایی بر پیکر پوری سلطانی، همسر مرتضی کیوان تودهای معروف، افتادم. به یاد نمازش بر پیکر عباس #کیارستمی افتادم. به یاد نمازش بر پیکر دکتر #ابراهیم_یزدی افتادم. به یاد حضور دعایی در مراسم بزرگداشت شخصیتهای علمی و فرهنگی و هنری با هر مسلک و مرامی افتادم...
سیدمحمود دعایی یک چراغ روشن است. یک نشان برای سیاستی است که روادار و اخلاقمدار است. یک نشان برای سیاستی است که به #فرهنگ و بزرگان فرهنگ ایران احترام میگذارد. کم توفیقی نیست که در چنین هوای بد سیاستزدهٔ عصبانیِ متعصب، هم بر اعتقادات و مسلک سیاسیات پای بفشری و هم از مرام مطبوعاتی و منش سیاسیات شمیم مدارا و مروت برآید. این مدارا و مروت قیمت دارد. محترم است. به همین دلیل بزرگان فرهنگ ایران از دعایی به نیکی یاد میکنند.
دو چیز حاصل عمرست: نام نیک و ثواب
وزین دو درگذری کلّ من علیها فان...
ز مال و منصب دنیا جزین نمیماند
میان اهل مروت که: «یاد باد فلان».
✅ @Shariati_Group
✍ میلاد عظیمی
سید محمود دعایی
▫️من هرچه از آقای دعایی دیدم، جز نیکی و نجابت و انسانیّت، هیچ ندیدم.
مصداق همین شعر ابونصر شادی
دانش و آزادگیّ و دین و مروّت
اینهمه را بندهٔ درم نتوان کرد
و او نکرد...
✍ استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
▫️در عکسهای مراسم تشییع و تدفین مرحوم حسین محب اهری دیدم که مرحوم دعایی به شیوهٔ پسندیده و مستدام خود در مراسم حضور یافته و بر پیکر هنرمند فقید #نماز خوانده است. به یاد مراسم تدفین غریبانهٔ استاد محمدامین ریاحی در بهشتزهرا افتادم که دعایی بر پیکر آن استاد بزرگ و مظلوم که ۳۷ روز وزیر دولت #بختیار بود و تا پایان عمر شریفش تاوان آن ایراندوستی بیشائبه را پرداخت، نماز گزارد. به یاد نماز دعایی بر پیکر #ادیب_برومند، از زعمای #جبههٔ_ملی افتادم که بر تابوتش پرچم شیروخورشید نشان #ایران بود. به یاد نماز دعایی بر پیکر پوری سلطانی، همسر مرتضی کیوان تودهای معروف، افتادم. به یاد نمازش بر پیکر عباس #کیارستمی افتادم. به یاد نمازش بر پیکر دکتر #ابراهیم_یزدی افتادم. به یاد حضور دعایی در مراسم بزرگداشت شخصیتهای علمی و فرهنگی و هنری با هر مسلک و مرامی افتادم...
سیدمحمود دعایی یک چراغ روشن است. یک نشان برای سیاستی است که روادار و اخلاقمدار است. یک نشان برای سیاستی است که به #فرهنگ و بزرگان فرهنگ ایران احترام میگذارد. کم توفیقی نیست که در چنین هوای بد سیاستزدهٔ عصبانیِ متعصب، هم بر اعتقادات و مسلک سیاسیات پای بفشری و هم از مرام مطبوعاتی و منش سیاسیات شمیم مدارا و مروت برآید. این مدارا و مروت قیمت دارد. محترم است. به همین دلیل بزرگان فرهنگ ایران از دعایی به نیکی یاد میکنند.
دو چیز حاصل عمرست: نام نیک و ثواب
وزین دو درگذری کلّ من علیها فان...
ز مال و منصب دنیا جزین نمیماند
میان اهل مروت که: «یاد باد فلان».
✅ @Shariati_Group
✍ میلاد عظیمی
Telegram
.