⭕️ تحلیل روند تاریخی طرح ترور پیامبر اسلام
🔅 جریان درگیری دو حزب #تاریخ بشر به یکی از سرزمینهای راهبردی و مهم جهان منتقل شد تا در جریان بعثت خاتم الانبیاء هر دو خط با هم تقاطع کنند. «ترور پیامبر»
🔅 اگر فرض نخست ما این باشد که #ابراهیم از حکمت مأموریت خویش آگاه بود و عزم وی برای اجرای همین مأموریت بود که او را در صف پیامبران اولوالعزم قرار داد، باید بپذیریم که وی #اسماعیل را نیز در جریان این سرّ الهی قرار داده و پس از اسماعیل نیز در میان فرزندان وی نسل به نسل منتقل شده و همگی خود را حامل نطفه و نگهبان جان پیامبر #آخرالزمان میدانستهاند.
🔅 در مقابل، حزب #شیطان نیز دستکم پس از داستان اسارت بابلی و آزادسازی هخامنشی به این سرزمین مهاجرت کرده و در انتظار ظهور ایشان بودند. در کتاب تبار انحراف مجموعه اقدامات حزب شیطان در مقابله با ظهور پیامبر آخرالزمان دارای سه مرحله دانسته شده است:
۱. ترور و جلوگیری از پیدایش پیامبر اکرم
۲. ایجاد موانع تأخیری بر سر راه ایشان تا #قدس
۳. نفوذ در حکومت پیامبر خاتم و بهدستگیری آن در صورت تشکیل
🔅 با مطالعه اسناد مربوط به تاریخ #اسلام به ویژه در مقطع ابتدایی آن که دوره صدر اسلام نام گرفته است، و با در نظر داشتن موضوع تقابل دو جریان #حزب_الله و #حزب_شیطان که اینک در حساسترین و سرنوشت سازترین لحظهی تاریخ به یکدیگر رسیده بودند، میتوان مجموعه برنامهها و اقدامات هریک از دو طرف را بدین شکل تحلیل نمود:
🔅 حزب الله مأمور حفاظت از نطفهی پیامبر و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر از طریق اصلاب شامخه و ارحام مطهره بود. اینچنین است که لازم میآید اجداد پیامبر تا اسماعیل همگی موحّد و به تعبیر دقیقتر که در این نوشتار برگزیدهایم- مسلمان بوده باشند.
🔅 حزب شیطان پس از استقرار در شبه جزیره حجاز به شناسایی پیامبر آخرالزمان و اجداد وی و استفاده از حربههای قدیمی شیطان برای جلوگیری از تولد ایشان پرداخت. این موضوع تا قتل و ترور اجداد پیامبر اکرم(ص) و شخص ایشان پیش رفت.
🔅 پس از #بعثت، موضوع تبلیغ و گسترش #دین حتی تا سطح جهانی در دستور کار پیامبر و مؤمنان پیرامون ایشان قرار گرفت. در مقابل، حزب شیطان نیز با ایجاد خاکریزهایی بر سر راه سپاه #اسلام و ایجاد جنگهای حساب شده، سعی در توقف این حرکت یا دستکم کند کردن حرکت آن داشت. در این میان موضوع جهتگیری حساب شده پیامبر به سمت روم و #بیتالمقدس و پاسخ به تحرکاتی که از آن ناحیه صورت میگرفت، و مقابله معنیدار حزب شیطان با این اقدام از خلال بررسی جنگهای این دوره کاملاً مشهود است.
🔅 اگر جنگهای صدر اسلام را به ترتیب وقوع بر روی نقشه علامتگذاری کنیم، به وضوح درمییابیم که جهت کلی آن به سمت بیتالمقدس است. نکته جالب اینجا است که در تمامی این جنگها رد پای یهودیان کاملاً مشهود است و در جنگ بزرگ و سرنوشتسازی مانند احزاب این حضور و دشمنی به شدت وضوح خویش میرسد. در واقع باید اینچنین تحلیل کرد که پیامبر در پی دشمنیهای #یهود بی هیچ اعلام آشکاری در پی ورود به قدس بوده و یهودیان نیز از ابتدای مهاجرت به مدینه برای مقابله با این حرکت در نقاط مهم و حساس مستقر شده بودند.
🔅 پیامبر(ص) سپاه اسامه را جهت اعزام به موته بسیج کردهاند تا شکست پیشین در این منطقه را جبران کند. اگر اسامه در این نبرد پیروز میشد، سدّ مستحکم یهود بهسوی #قدس فرو میریخت. بنابراین یهود باید برای جلوگیری از فتح قدس به دست پیامبر اسلام دست به کار شود. از سوی دیگر با شکست یهود، #نفاق نیز در مدینه شکست میخورد و یهود پایگاه امید خویش را از دست میداد. اگر پیامبر تنها یک ماه دیگر زنده بماند، و این سپاه به جنبش درآید، مرگ یهود قطعی است. اینجاست که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، پیامبر را جام زهر مینوشانند. (تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠)
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعهی مطلب کامل
.
🔅 جریان درگیری دو حزب #تاریخ بشر به یکی از سرزمینهای راهبردی و مهم جهان منتقل شد تا در جریان بعثت خاتم الانبیاء هر دو خط با هم تقاطع کنند. «ترور پیامبر»
🔅 اگر فرض نخست ما این باشد که #ابراهیم از حکمت مأموریت خویش آگاه بود و عزم وی برای اجرای همین مأموریت بود که او را در صف پیامبران اولوالعزم قرار داد، باید بپذیریم که وی #اسماعیل را نیز در جریان این سرّ الهی قرار داده و پس از اسماعیل نیز در میان فرزندان وی نسل به نسل منتقل شده و همگی خود را حامل نطفه و نگهبان جان پیامبر #آخرالزمان میدانستهاند.
🔅 در مقابل، حزب #شیطان نیز دستکم پس از داستان اسارت بابلی و آزادسازی هخامنشی به این سرزمین مهاجرت کرده و در انتظار ظهور ایشان بودند. در کتاب تبار انحراف مجموعه اقدامات حزب شیطان در مقابله با ظهور پیامبر آخرالزمان دارای سه مرحله دانسته شده است:
۱. ترور و جلوگیری از پیدایش پیامبر اکرم
۲. ایجاد موانع تأخیری بر سر راه ایشان تا #قدس
۳. نفوذ در حکومت پیامبر خاتم و بهدستگیری آن در صورت تشکیل
🔅 با مطالعه اسناد مربوط به تاریخ #اسلام به ویژه در مقطع ابتدایی آن که دوره صدر اسلام نام گرفته است، و با در نظر داشتن موضوع تقابل دو جریان #حزب_الله و #حزب_شیطان که اینک در حساسترین و سرنوشت سازترین لحظهی تاریخ به یکدیگر رسیده بودند، میتوان مجموعه برنامهها و اقدامات هریک از دو طرف را بدین شکل تحلیل نمود:
🔅 حزب الله مأمور حفاظت از نطفهی پیامبر و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر از طریق اصلاب شامخه و ارحام مطهره بود. اینچنین است که لازم میآید اجداد پیامبر تا اسماعیل همگی موحّد و به تعبیر دقیقتر که در این نوشتار برگزیدهایم- مسلمان بوده باشند.
🔅 حزب شیطان پس از استقرار در شبه جزیره حجاز به شناسایی پیامبر آخرالزمان و اجداد وی و استفاده از حربههای قدیمی شیطان برای جلوگیری از تولد ایشان پرداخت. این موضوع تا قتل و ترور اجداد پیامبر اکرم(ص) و شخص ایشان پیش رفت.
🔅 پس از #بعثت، موضوع تبلیغ و گسترش #دین حتی تا سطح جهانی در دستور کار پیامبر و مؤمنان پیرامون ایشان قرار گرفت. در مقابل، حزب شیطان نیز با ایجاد خاکریزهایی بر سر راه سپاه #اسلام و ایجاد جنگهای حساب شده، سعی در توقف این حرکت یا دستکم کند کردن حرکت آن داشت. در این میان موضوع جهتگیری حساب شده پیامبر به سمت روم و #بیتالمقدس و پاسخ به تحرکاتی که از آن ناحیه صورت میگرفت، و مقابله معنیدار حزب شیطان با این اقدام از خلال بررسی جنگهای این دوره کاملاً مشهود است.
🔅 اگر جنگهای صدر اسلام را به ترتیب وقوع بر روی نقشه علامتگذاری کنیم، به وضوح درمییابیم که جهت کلی آن به سمت بیتالمقدس است. نکته جالب اینجا است که در تمامی این جنگها رد پای یهودیان کاملاً مشهود است و در جنگ بزرگ و سرنوشتسازی مانند احزاب این حضور و دشمنی به شدت وضوح خویش میرسد. در واقع باید اینچنین تحلیل کرد که پیامبر در پی دشمنیهای #یهود بی هیچ اعلام آشکاری در پی ورود به قدس بوده و یهودیان نیز از ابتدای مهاجرت به مدینه برای مقابله با این حرکت در نقاط مهم و حساس مستقر شده بودند.
🔅 پیامبر(ص) سپاه اسامه را جهت اعزام به موته بسیج کردهاند تا شکست پیشین در این منطقه را جبران کند. اگر اسامه در این نبرد پیروز میشد، سدّ مستحکم یهود بهسوی #قدس فرو میریخت. بنابراین یهود باید برای جلوگیری از فتح قدس به دست پیامبر اسلام دست به کار شود. از سوی دیگر با شکست یهود، #نفاق نیز در مدینه شکست میخورد و یهود پایگاه امید خویش را از دست میداد. اگر پیامبر تنها یک ماه دیگر زنده بماند، و این سپاه به جنبش درآید، مرگ یهود قطعی است. اینجاست که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، پیامبر را جام زهر مینوشانند. (تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠)
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعهی مطلب کامل
.
اندیشکده مطالعات یهود | Jewish Studies Center
یهود به دنبال ترور پیامبر اسلام - اندیشکده مطالعات یهود | Jewish Studies Center
یهود پس از استقرار در حجاز به شناسایی پیامبر آخرالزمان و استفاده از حربههای شیطان برای جلوگیری از تولد ایشان پرداخت و تا ترور پیامبر پیش رفت.
🔷 فاطمی، شاهدِ (گواهیبخشِ) دیپلماسی نهضتملی
🖋 #احسان_شریعتی
🔸 اعدام دکتر #حسین_فاطمی، مسئول دیپلماسی خارجی دولت منتخب و مردمی دکتر #محمد_مصدق، و «نخستین پیشنهاد دهندهٔ طرح ملیشدن صنعت #نفت» (بهتصریح رهبری نهضت)، رُخدادی بس تأثربرانگیز و مؤثر در تاریخ معاصر #ایران بهشمار میآید، از دو جنبه: نخست، در سطح بینالمللی، این اقدام رژیم #کودتا، نقاب از چهرهٔ فریبکارانهٔ سیاست خارجهٔ دولتهای #انگلیس و #امریکا برگرفت و جهانخواری عریان استعمارگران را به نمایش گذارد، و بهعبارتی دیگر درجهٔ پایبندی این قدرتها به حقوق بینالملل و حرمت موازین #دموکراسی و #حقوق_بشر و شهروندان را عیان ساخت و از دیگر سو، در صحنهٔ داخلی، به نُماد ملیگرایی مردمی بدل شد، و خط سرخ جداکنندهٔ مرزهای #استقلال و وابستگی، مقاومت و سازش (یا فرار شماری از «همرهان سستعناصر»)، و نشانی از آغازِ دورانِ مبارزات قهرآمیز بعدی در کشور ما بود.
🔹 دیپلماسی خارجی مستقل و مبتنی بر «حاکمیت یا سیادت ملی» (حقِ تعیینِ سرنوشت) و سیاست «موازنهٔ منفی» (میان ابرقدرتهای غرب-و-شرق)، نیازی به شعر-و-شعار سراییهای صوری و بیمحتوا ندارد؛ بهعکس، این دیپلماسی با حضور فعال در مجامع و محکمههای قانونی جهان، و پیوستن به کنوانسیونهای حقوقی موجّه، به مطالبه و احقاق حقوق نادیده گرفته شدهٔ #ملت میپردازد و غیر مشروع و غیر قانونی بودن مداخلهجویی و تحریم و محاصرهگری و معاملههای قدرتهای بزرگ علیه ملتها را، خطاب به افکار عمومی جهان، اثبات میکند.
🔸 این دیپلماسی ملی در برابر دو گرایش دیگر در سیاست خارجی متمایز میشود: یکی، سیاست سازش و مماشات و معاملهگری سبک بازاری، که در تاریخ معاصر ایران در مشی #قوامالسطنه نمود مییافته است (و در نظام کنونی نیز جناح و فراکسیونهای پراگماتیست موسوم به سازندگی و «اعتدالگرا» و ..، بهدنبال این خط مشیاند) ؛ دیگر، سیاست بهاصطلاح «سازشناپذیری» که زمانی #حزب_توده و زمانی دیگر جناح موسوم به «خط امام»، و بعدها «اصولگرایان» حامی دولت پیشین، و امروز «دلواپسان» پیشه کرده و میکنند و نتایج آن را دیدهایم و میبینیم.
🔹 در برابر سیاستهای خارجی «چماق و هویج» (carrot & stick)، دیپلماسی ملی و مردمی، در اجتناب از دو بیراههٔ انحرافی فوق، «راه سومی»، جز تقویت همبستگی ملی (اتحاد جبههای در داخل) و بینالمللی ندارد (فراخوان به سازمانهای مردمبنیاد غیردولتی، اتحادیههای صنفی، نهادهای حقوقبشری و..، به صحنه آمدن روشنفکران و جوامع مدنی در جهت بسیج افکار عمومی جهان).
🔸 آنها که «رادیکالیسم» شهید #فاطمی را مورد انتقاد قرار میدهند، غالباً در این کلام دکتر #مصدق تأمل لازم را نکردهاند که : «اينجانب به ملی بودن صنعت نفت و جنبهٔ اخلاقی آن، بيش از جنبهٔ اقتصادی آن معتقدم..، کار تدنی (پستی) اخلاقی به جائی رسيده که باعث ننگ ھر ايرانی شده است!"
📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Dr_ehsanshariati
🖋 #احسان_شریعتی
🔸 اعدام دکتر #حسین_فاطمی، مسئول دیپلماسی خارجی دولت منتخب و مردمی دکتر #محمد_مصدق، و «نخستین پیشنهاد دهندهٔ طرح ملیشدن صنعت #نفت» (بهتصریح رهبری نهضت)، رُخدادی بس تأثربرانگیز و مؤثر در تاریخ معاصر #ایران بهشمار میآید، از دو جنبه: نخست، در سطح بینالمللی، این اقدام رژیم #کودتا، نقاب از چهرهٔ فریبکارانهٔ سیاست خارجهٔ دولتهای #انگلیس و #امریکا برگرفت و جهانخواری عریان استعمارگران را به نمایش گذارد، و بهعبارتی دیگر درجهٔ پایبندی این قدرتها به حقوق بینالملل و حرمت موازین #دموکراسی و #حقوق_بشر و شهروندان را عیان ساخت و از دیگر سو، در صحنهٔ داخلی، به نُماد ملیگرایی مردمی بدل شد، و خط سرخ جداکنندهٔ مرزهای #استقلال و وابستگی، مقاومت و سازش (یا فرار شماری از «همرهان سستعناصر»)، و نشانی از آغازِ دورانِ مبارزات قهرآمیز بعدی در کشور ما بود.
🔹 دیپلماسی خارجی مستقل و مبتنی بر «حاکمیت یا سیادت ملی» (حقِ تعیینِ سرنوشت) و سیاست «موازنهٔ منفی» (میان ابرقدرتهای غرب-و-شرق)، نیازی به شعر-و-شعار سراییهای صوری و بیمحتوا ندارد؛ بهعکس، این دیپلماسی با حضور فعال در مجامع و محکمههای قانونی جهان، و پیوستن به کنوانسیونهای حقوقی موجّه، به مطالبه و احقاق حقوق نادیده گرفته شدهٔ #ملت میپردازد و غیر مشروع و غیر قانونی بودن مداخلهجویی و تحریم و محاصرهگری و معاملههای قدرتهای بزرگ علیه ملتها را، خطاب به افکار عمومی جهان، اثبات میکند.
🔸 این دیپلماسی ملی در برابر دو گرایش دیگر در سیاست خارجی متمایز میشود: یکی، سیاست سازش و مماشات و معاملهگری سبک بازاری، که در تاریخ معاصر ایران در مشی #قوامالسطنه نمود مییافته است (و در نظام کنونی نیز جناح و فراکسیونهای پراگماتیست موسوم به سازندگی و «اعتدالگرا» و ..، بهدنبال این خط مشیاند) ؛ دیگر، سیاست بهاصطلاح «سازشناپذیری» که زمانی #حزب_توده و زمانی دیگر جناح موسوم به «خط امام»، و بعدها «اصولگرایان» حامی دولت پیشین، و امروز «دلواپسان» پیشه کرده و میکنند و نتایج آن را دیدهایم و میبینیم.
🔹 در برابر سیاستهای خارجی «چماق و هویج» (carrot & stick)، دیپلماسی ملی و مردمی، در اجتناب از دو بیراههٔ انحرافی فوق، «راه سومی»، جز تقویت همبستگی ملی (اتحاد جبههای در داخل) و بینالمللی ندارد (فراخوان به سازمانهای مردمبنیاد غیردولتی، اتحادیههای صنفی، نهادهای حقوقبشری و..، به صحنه آمدن روشنفکران و جوامع مدنی در جهت بسیج افکار عمومی جهان).
🔸 آنها که «رادیکالیسم» شهید #فاطمی را مورد انتقاد قرار میدهند، غالباً در این کلام دکتر #مصدق تأمل لازم را نکردهاند که : «اينجانب به ملی بودن صنعت نفت و جنبهٔ اخلاقی آن، بيش از جنبهٔ اقتصادی آن معتقدم..، کار تدنی (پستی) اخلاقی به جائی رسيده که باعث ننگ ھر ايرانی شده است!"
📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
فاطمی، شاهدِ (گواهیبخشِ) دیپلماسی نهضتملی
اعدام دکتر حسین فاطمی، مسئول دیپلماسی خارجی دولت منتخب و مردمی دکترمصدق، و «نخستین پیشنهاددهندهٔ طرح ملیشدن صنعت نفت» (بهتصریح رهبری نهضت)، رُخدادی بس تأثرب.
⛔️ به این رسوایی پایان دهید!
اینکه روابطی معقول و متوازن با #روسیه به سود منافع #ایران است، از نگاه من جای تردید ندارد، اما اینطور که برخی از نیروهای حاکم به دفاع از روسیۀ #پوتین و سیاستهای آن برخاستهاند واقعاً یک ننگ بیسابقه و نوعی رسوایی تاریخی است!
این افراد متأسفانه برای توجیه حمایت از یک کشور بیگانه، آن را به حمایت عدهای دیگر از ایجاد رابطه با دنیای غرب پیوند میدهند. این اما بهانهای بیشتر نیست، چرا که اولاً بسیاری از حامیان برقراری رابطه با غرب، خواهان روابطی معقول و متوازن با این بلوک و یا صرفاً رفع خصومت با ایالات متحدۀ #آمریکا هستند و ثانیاً به فرض هم که تعدادی از افراد، مدافع بی چون و چرای آمریکا باشند آیا این مجوزی برای دفاعِ شورمندانۀ نیروهایی در سطح حکومت از روسیه ایجاد میکند؟
در دورۀ سلطنت قاجارها نیز که روس و #انگلیس، کشور ما را جولانگاه نفوذ و دخالت خود قرار داده بودند و رجال سیاسی نیز اغلب به یکی از آن دو قدرت گرایش داشتند، هیچ فردی جرأت دفاع از هیچکدام از آنها را به طور رسمی و علنی در خود نمیدید و هر چه بود در پشت صحنه و به دور از انظار عمومی جریان داشت.
اینک اما گویی قبحِ طرفداری علنی از قدرتهای بیگانه به کلی شکسته است به طوری که در سطوح رسمی نیز برخی چنان سنگ روسیه را به سینه میزنند که سران #حزب_توده در زمان حیات اتحاد جماهیر #شوروی نیز در اظهار چنین صراحتی بعضاً احتیاط به خرج میدادند!
✅ @Shariati_Group
✍ #احمد_زیدآبادی
اینکه روابطی معقول و متوازن با #روسیه به سود منافع #ایران است، از نگاه من جای تردید ندارد، اما اینطور که برخی از نیروهای حاکم به دفاع از روسیۀ #پوتین و سیاستهای آن برخاستهاند واقعاً یک ننگ بیسابقه و نوعی رسوایی تاریخی است!
این افراد متأسفانه برای توجیه حمایت از یک کشور بیگانه، آن را به حمایت عدهای دیگر از ایجاد رابطه با دنیای غرب پیوند میدهند. این اما بهانهای بیشتر نیست، چرا که اولاً بسیاری از حامیان برقراری رابطه با غرب، خواهان روابطی معقول و متوازن با این بلوک و یا صرفاً رفع خصومت با ایالات متحدۀ #آمریکا هستند و ثانیاً به فرض هم که تعدادی از افراد، مدافع بی چون و چرای آمریکا باشند آیا این مجوزی برای دفاعِ شورمندانۀ نیروهایی در سطح حکومت از روسیه ایجاد میکند؟
در دورۀ سلطنت قاجارها نیز که روس و #انگلیس، کشور ما را جولانگاه نفوذ و دخالت خود قرار داده بودند و رجال سیاسی نیز اغلب به یکی از آن دو قدرت گرایش داشتند، هیچ فردی جرأت دفاع از هیچکدام از آنها را به طور رسمی و علنی در خود نمیدید و هر چه بود در پشت صحنه و به دور از انظار عمومی جریان داشت.
اینک اما گویی قبحِ طرفداری علنی از قدرتهای بیگانه به کلی شکسته است به طوری که در سطوح رسمی نیز برخی چنان سنگ روسیه را به سینه میزنند که سران #حزب_توده در زمان حیات اتحاد جماهیر #شوروی نیز در اظهار چنین صراحتی بعضاً احتیاط به خرج میدادند!
✅ @Shariati_Group
✍ #احمد_زیدآبادی
Telegram
.
🟠 چند پرسش اساسی، در قالب تدوین یک استراتژی هدفمند تاریخی
🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کردهاید؟
🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعهسازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف مینمائید؟
🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهیبخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف میباشد؟
🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف میباشد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسهای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبانماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح میکند؟
🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران تودهای کند؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائیبخش امروز جامعه بزرگ ایران میتواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادیخواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعهمحوری (به جای طبقهمحوری و یا حزبمحوری و یا قدرتمحوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که میتواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟
🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که میتوانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفهای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفهای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری میباشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایهی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل میشود؟
✅ @Shariati_Group
🔗 پاسخ به اینها و دهها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کردهاید؟
🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعهسازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف مینمائید؟
🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهیبخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف میباشد؟
🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف میباشد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسهای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبانماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح میکند؟
🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران تودهای کند؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائیبخش امروز جامعه بزرگ ایران میتواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادیخواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعهمحوری (به جای طبقهمحوری و یا حزبمحوری و یا قدرتمحوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که میتواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟
🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که میتوانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفهای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفهای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری میباشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایهی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل میشود؟
✅ @Shariati_Group
🔗 پاسخ به اینها و دهها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
📌 کارنامه مصدق نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق