ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.91K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
ای #علی، تو در #حکمرانی، #قبله ات کدام سو بود؟ #خدا یا #مردم؟ 1

خداوند وقتی انسان را آفرید، به کمک عقل اعطاییش، توانایی اداره زندگی فردی و جمعی این جهانیش را نیز به او عطا کرد و بهترین شیوه های مدیریتی را گام برداشتن در مسیر عقل جمعی معرفی نمود( شورا 38 )1

و وحی را البته جز برای سیراب کردن عطش جاودانگی انسان(اعلی 17)2 و رفع اضطرابهای وجودیش نفرستاد(رعد 28)3 و در این رسالتها اگر مردم فرصتی به پیامبرانش برای اداره جامعه می دادند، جز توصیه هایی برای رعایت عقلانیت و اخلاق عرفی نداشت(آل عمران 159)4

و امام علی نیر بعنوان نمونه ای عالی از این قبیله رسالت، به شیواترین سخن، مردم را قبله حکمرانی معرفی می کند آنجا که می فرماید:

1️⃣ رعایت حقوق مردم، مقدم بر هر حقی که به خداوند نسبت داده شده است می باشد:

خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده است و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد. (میزان الحكمة، ج 2، ص 480)5

2️⃣ حکومت از حقوق مردم است نه نصب از بالا:

اى مردم ! اين امر (حكومت) امر شما است. هيچ كس به جز كسى كه شما او را امير خود گردانيد حق امارت بر شما را ندارد . (ابن‏اثير، الكامل، ج‏3، ص‏193)6

3️⃣ حاکم، از وظایفش حمایت از مردم در برابر شکمبارگی ظالمان می باشد:

اگر نبود حضور آن جمعيت (بسيار) كه (براى بيعت با من) حاضر شدند و .... و پيمانى كه خداوند از علما گرفته است كه در مقابل شكمبارگى ظالم و گرسنگى مظلوم صبر نكنند، بدون شك ريسمان شتر خلافت را بر كوهان آن مى ‏انداختم (نهج البلاغه ، خ 3، ص 52)7

4️⃣ هیچ حاکمی حتی من، از خطا مصون نیست:

پس، از گفتن حق به من، يا مشورت دادن در عدالت خودداري نکنيد، زيرا من خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ايمن باشم نمي‏دانم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ فرمايد.
پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن مي‏گويند، حرف نزنيد و چنانکه از آدمهاي خشمگين کناره مي‏گيرند دوري نجوييد و با ظاهرسازي با من رفتار نکنيد و گمان مبريد اگر حقي به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، یا در پي بزرگ نشان دادن خويشم.
زيرا کسي که شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، در عمل کردن به آن دشوارتر خواهد بود. (خطبه 207 – 216)8

5️⃣ و مردم در این امر خطیر، هیچ تفاوتی از نظر دین و نژاد و خودی و غیر خودی و ... ندارند:

ای مالک (والی مصر): دلسوزی برای ملت، دوست داشتن مردم و لطف به آنان را (همچون زیر پیراهن) بر قلبت بپوشان، برآنان همچون حیوان درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمری؛ مردم دو دسته بیش نیستند؛ یا #برادر دینی تو اند، و یا #هم‌نوع تو در آفرینش…. (نامه 53 نهج البلاغه)9

6️⃣ پس مراقب باش که هر نوع آزار به مردم، جنگ با خداست:

ای مالک (والی مصر): تو امروز مسلط بر مردم هستی و خداوندی که تو را به آزمون رفتار با آنان آورده، مسلط بر توست. مبادا خود را در جنگ با خدا ( #محاربه) قرار دهی که در برابر خشم او دست قدرتی نداری ...،
از احساس خدای‌گونه‌گی و جباریت بپرهیز که خدا هر جباری را ذلیل و هر خود بزرگ‌بینی را خوار می‌سازد.
با خدا و مردم منصف باش، هم از سوی خودت، و هم نزدیکانت و کسانی که به آنان گرایش داری.

اگر چنین نکنی ستم کرده‌ای و آن‌که به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن و دادستان مردم علیه او خواهد بود و او به جنگ با خدا (محاربه) برخاسته، مگر دست بردارد و برگردد. هیچ عاملی برای سلب نعمت خدا و بروز نابسامانی‌ها، موثر تر از قدرت یافتن حاکم برپایه ستم نیست زیرا خدا شنوای دعای مظلومان و در کمین ستمکاران است.( نامه 53 نهج البلاغه)10

و امروز اما علی جان، مدعیان گردن کشت، چه ها که بر مردم مظلوم نمی کنند،😔
و ایکاش بودی و ذوالفقارت، گردنشان به دفاع از آن مظلومان می شکست.

محمد صالحی 25/9/1401

زیرنویسها👇

https://t.me/beshnofekrkon/2333
🍂
سوپرانقلابی‌ها همگی ابواره‌اند
ح‌ق: درست در همان روزهایی که سوپرانقلابی‌ها بیش از پیش منتقدین وضع موجود را متهم به اثرپذیری از ایران‌اینترنشنال می‌کردند، دولت فخیمه‌ی خودشان دست را گذاشت در دست ابواره. حالا اگر همین کار ابراهیم رئیسی را حسن روحانی می‌خواست بکند، قطعاً شاهد تجمع یابوها بالای سفارت عربستان می‌بودیم و حتماً یک یابوعلفی هم پیدا می‌شد که در صفحه‌ی یک چرک‌نامه‌اش هشدار بدهد رابطه با فرزندان ابولهب چرا؟ صدالبته فرزندان ابولهب فقط عرب نیستند؛ در تخم و ترکه‌ی شماری از اقلیت جمهور خودمان هم که خوب دقیق شوی، جز کروموزم‌های ابولهب نمی‌بینی. این حتی از ظاهر کریه حضرات هم برمی‌آید؛ دهان که باز می‌کنند، خب بیش‌تر‌. اصول‌گراهایی که برای نظر مردم پشیزی ارزش قائل نیستند، دقیقاً و عمیقاً به همان تحجر ابولهب دچارند. آن ابله جانمازآب‌کشی که امروز اینستاگرام را مضمحل می‌خواند، لابد اگر زمان پیام‌بر گرامی اسلام بود، علیه رسانه‌ی کتاب موضع می‌گرفت. اصلاً مهم نیست که جمهوری اسلامی با دولت‌هایی هم‌چون دولت‌های امروز عربستان یا افغانستان در رابطه‌ی دیپلماتیک باشد یا نه؛ سوپرانقلابی‌ها علی‌ای‌حال مثل آل‌سعود فکر می‌کنند و مثل طالبان رفتار می‌کنند. میرسلیم در میان قبیله‌ی اصول‌گرا نه یک پدیده، که یک نمونه است؛ مشت نمونه‌ی خروار. اصول‌گراها، سوپرانقلابی‌ها، آخوندهای حکومتی و منجمدهای امام صادقی، همه و همه از اینستا متنفرند؛ چون در همین اینستاگرام معلوم می‌شود که «واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند، چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند». مگر نه آن‌که در خلوت بیست و دوم بهمن، ناگهان بدحجاب‌ها عزیز می‌شوند؟ تا دیروز به محمد بن سلمان می‌گفتند سگ آمریکا و امروز به سان سگ اصحاب کهف به ابواره نگاه می‌کنند. علت این تغییر رویه واضح است: دولت روحانی باید زمین می‌خورد و دولت رئیسی باید از زمین بلند شود. هیهات! ما متأثر از سعودی‌نشنال نبودیم؛ داشتیم درد همین مردم را می‌نوشتیم. واضح است که اگر بهمن پنجاه و هفت، همین حرف‌های امروز را به مردم می‌زدید، هیچ وقت یخ انقلاب‌تان نمی‌گرفت. آن روز چون به مردم نیاز داشتید، هرگز به صرفه‌تان نبود که بگویید گور پدر نظر مردم‌‌‌. این حرف‌ها را امروز دارید می‌زنید که خرتان از پل رد شده است. با این همه دورویی، آن وقت شاکی هستید که چرا مردم علیه شما زبان به دشنام باز می‌کنند. خیال‌تان را راحت کنم. قرآن هم چیز سنگینی بار ابولهب کرده: «بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد». اخلاق ما به #خدا رفته. ابولهب که می‌بینیم، تند می‌شویم‌...
#حق
#حسین_قدیانی
▫️سایت حق‌دیلی haghdaily.ir
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CpyNlbsIpf-/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🍂
به #خدا که #دشمن را #مظلوم گیر آورده‌اید
ح‌ق: دارم در ذهنم سخن‌رانی‌های چند ماه اخیر آقای خامنه‌ای و نیز طیف کثیری از منصوبین ایشان را مرور می‌کنم؛ از آن‌جایی که مثل ماله‌کش‌ها هرگز نمی‌توانم به خودم #دروغ بگویم، حتم دارم تریبون‌دارهای جمهوری اسلامی خیلی بیش‌تر از دشمن دنبال جنگ جمهور با جمهورند. والله دشمن وحدت مردم ایران، آن‌قدری که در بیست و سی جلوه دارد، در بی‌بی‌سی ندارد. من تنها با یک شرط قادرم که به صحبت‌های امروز با حسن نیت نگاه کنم. همین فردا ره‌بر انقلاب به خاطر اهمیت اتحاد ملی، دست‌کم نود درصد نماینده‌های خود را عوض کنند و الا من هم مثل #نازنین مجبورم بگویم که سخن‌رانی به سخن‌رانی از جیم. الف دورتر می‌شوم. مختصر و مفید نوشتم که #عاقل را اشارتی کافی است...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26
🍂
اگر راست می‌گویی، تغییر کن
ح‌ق: از مصادیق وارونگی دنیا همین است که علی‌زاده در لندن باید از ره‌بر سوپرانقلابی‌ها دفاع کند و نصیری از قم در شرایطی باید منتقد خامنه‌ای باشد که در جوانی نماینده‌ی او در کیهان بود. عجیب‌تر این‌که من با وجود آن همه سابقه‌ی هشتاد و هشتی در مدح نظام، حالا چند صباحی است که ساز مخالفت با جیم. الف را کوک می‌کنم. چه کنم که آن سال‌ها شور جوانی داشتم و اینک تجربه‌ی میان‌سالی اجازه‌ی ماله‌کشی به حقیر نمی‌دهد. آن روزها نظرم همان بود که می‌نوشتم و این روزها نیز. نه آن دل‌نوشت‌ها فیلم بود و نه این یادداشت‌ها ادا. بماند که تحول، راست کار آدم‌های روراست است. نور ببارد به قبر #جنید_بغدادی که معتقد بود: «انسان #صادق در یک روز به چهل حال درآید؛ #منافق چهل سال در یک حال بماند.» من البته از همان عصر وبلاگ هم کم تنم نمی‌خارید. ای بسا شب‌ها که مخاطب توقع داشت کمافی‌السابق دهان موسوی را مسواک کنم؛ من اما خط‌شکنی فرهنگی را صدر خط‌کشی سیاسی می‌نشاندم و متنی در تعریف از صادق هدایت می‌نوشتم و برای تنهایی غصه‌دار نویسنده‌ی زبردستی غصه می‌خوردم که هیچ محبوبیتی بین حزب‌اللهی‌ها نداشت. به درک. چرخ ادبیات اگر بخواهد بنا به نظر جماعت بچرخد، نه هیچ قصه‌ای از غزاله بیرون می‌آید و نه هیچ غزلی از فروغ. کیومرث پوراحمد هم خوب شد خودش را کشت؛ یک غرب‌زده‌ی لیبرال کم‌تر. الحمدلله وبلاگم هنوز هست؛ من با این‌که روزنامه‌نگار روزنامه‌های این‌وری بودم ولی این را هم ببینید: اولین نویسنده‌ای بودم که علیه فیلم مبتذل قلاده‌های طلا نوشتم؛ از نقد سینمای ده‌نمکی هم هیچ نترسیدم. حتی این را هم نوشتم که خیلی خیط است تصویر خمینی و خامنه‌ای در استادیوم معظمی که زمان شاه ساخته شده. الان هم جز از #خدا نمی‌ترسم و #صادقانه حرفم را می‌زنم. فعلاً یک تمنا از نصیری که در مناظره باید ژورنالیست باشد، نه حوزویست‌؛ لیکن نتیجه هر چه باشد، هیچ چیز از نقش خامنه‌ای در تثبیت وضع موجود کم نمی‌کند. کاش آقا عوض پایداری‌ها کمی هم منتقدها را تحویل می‌گرفت. کاش در ورای جان ژینا، خامنه‌ای خودش فرمانده‌ی پلیس را عزل می‌کرد و به حضرات می‌توپید که حتی اگر مهسا را نکشته باشید هم باز باید از مردم عذرخواهی می‌کردید. کاش خامنه‌ای می‌گفت که من بیش‌تر ره‌بر آن بخش از جمهورم که زاویه‌ی بیش‌تری با نظام دارند. چنین می‌گفت اگر آقا، من آن بالا به طعنه نمی‌نوشتم ره‌بر سوپرانقلابی‌ها. نصیری هم این همه عوض نشده بود. نه! ما هرگز اندازه‌ی جیم. الف عوض نشده‌ایم. تدبیر بر مدار بهشتی کجا و تصمیم بر دار مصباح کجا؟
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/Cr1v1PvIIfa/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🍂
دروغ‌گو دشمن #خدا است
ح‌ق: قریب نیم‌قرن از تأسیس نظام عاری از جمهوری خالی از اسلامی می‌گذرد و آخرش هم هیچ کدام از این حضرات مروش، قتل #امیرعباس_هویدا را به گردن نگرفتند و به گلوله‌باران کسی که مظهر فساد می‌خوانندش، افتخار که بماند؛ حتی اعتراف هم نکردند. گفتند ناظر بر اختیار یک دین جعلی، هویدا نه اعتقادی به خدا داشت و نه عقیده‌ای به رسول خدا؛ بعد معلوم شد که دروغ می‌گفتند. گفتند به استناد عدم شفافیت مالی، ثروت هویدا سر به آسمان می‌سایید؛ بعد معلوم شد که دروغ می‌گفتند. گفتند قبر هویدا در اسرائیل است؛ بعد معلوم شد که دروغ می‌گفتند. گفتند این‌که در عصر نخست‌وزیری هویدا، کشور به حیث اقتصادی از یک ثبات آرامش‌بخش برخوردار بود اصلاً چیز مهمی نبود؛ بعد معلوم شد که دروغ می‌گفتند. گفتند توازن قیمت میان دلار و ریال در عصر هویدا خیلی هم حالا هنر نبود؛ بعد معلوم شد که دروغ می‌گفتند. گفتند هویدا آلوده به زندگی در کاخ و حریص در جمع‌آوری انواع مال و اقسام منال بود؛ بعد معلوم شد که دروغ می‌گفتند. مع‌الاسف آقایان هنوز هم دارند دروغ می‌گویند و عجیب آن‌که با وجود این همه #دروغ همه‌ی شهر را با این بنر پر کرده‌اند که «در دروغ‌گویان خیری نهفته نیست.» گفتند در انتخاب نوع حکومت، عاقلانه نیست که نسل‌های بعدی پاسوز رأی و اراده‌ی نسل‌های قبلی شوند؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند «شد جمهوری اسلامی به پا، که هم دین دهد هم دنیا به ما»؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند آموزش و پرورش باید رایگان باشد؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند ما عوض قبرستان‌ها، شهرها را آباد می‌کنیم؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند ما برخلاف امثال هویدا، در بطن مردم و در متن جامعه زندگی می‌کنیم؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند ما اصول‌گراهای امام صادقی قادریم که حتی با وجود تحریم، معیشت ملت را سر و سامان دهیم؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند گشت ارشاد مسئولین راه می‌اندازیم؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند ارزش پول ملی را متناسب با لیاقت ایرانی‌ها بالا می‌بریم؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند فاصله‌ی #فقیر و #غنی را کم می‌کنیم؛ این هم دروغ از آب درآمد. گفتند بوی گل سوسن و یاسمن آمد؛ این هم دروغ از آب درآمد. احمد خاتمی سوسن است یا احمد علم‌الهدی یاسمن؟ من نمی‌دانم هویدا را دقیقاً به خاطر کدامین ذنب لایغفر #اعدام کردید اما خوب می‌دانم همه‌ی آن‌چه به آن مرحوم نسبت دادید، صدبرابرش را خودتان مرتکب شدید. شما خودتان را #فرشته خواندید ولی به گواهی حال و روز امروز کشور، روی هر دیوی را سفید کرده‌اید. دروغ می‌گویم دروغ‌گوها؟
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CsbvkW9InU9/?igshid=MmJiY2I4NDBkZg==
🍂
#خدا اولین شهید جمهوری اسلامی
ح‌ق: نیکا! ما که در این زمین چرک، هیچ نشانه‌ای از خدا نمی‌بینیم اما تو اگر دستت به خدا می‌رسد، امتحان کن ببین نبضش می‌زند؛ نمی‌زند. بگویی هم خدا مرده است، به خدا باور می‌کنیم. خدا بیماری زمینه‌ای نداشت؛ خدا بچه‌ی طلاق نبود؛ خدا خودش را از پشت‌بام هیچ برجی پایین نینداخته بود؛ خدا را تروریست‌ها نکشتند؛ خدا را منافق‌ها لت و پار نکردند. نیکا! بیا فرض کنیم قتل دل‌خراش هیچ کدام از شما کار این‌ها نبود. بیا فرض کنیم این دروغ‌گوها این‌جا را دیگر دارند راست می‌گویند. بیا فرض کنیم مهسا خود به خود مرد؛ تو خودکشی کردی؛ مهرشاد را موساد کشت؛ کیان را سیا؛ آدینه‌زاده را ساواک؛ اسعدزاده را شخص شاه. بیا فرض کنیم مادرهای همه‌تان دارند دروغ می‌گویند. بیا فرض کنیم خاله‌های همه‌تان مهره‌ی اجنبی هستند. این‌ها همه قبول؛ ولی من یکی اصلاً و ابداً در کتم نمی‌رود که خدا را کسی جز این‌ها کشته باشد. آری! خدا را این‌ها به قتل رساندند؛ خود خودشان، وقتی الله اکبر نماز صبح را به جای آن‌که بر مدار زندگی بگردانند، بر دار مرگ گرداندند. نیکای خوش‌چشم! خدا نامحرم نیست؛ قشنگ می‌توانی دستت را بگذاری روی سینه‌ی خدا؛ یکی یکی جای گلوله‌ها را حس کنی. نیکا! به خداوندی خدا اولین شهید نظام جمهوری اسلامی کسی نیست جز خدا. خدا روزی صد بار به شهادت می‌رسد، وقتی می‌بیند محسن شکاری این‌قدر زود اعدام می‌شود و در عوض، قاتل شماها هیچ وقت پیدا نمی‌شود. هیهات! خدا هیچ وقت مثل ما فرض نمی‌کند که مهسا خودش مرد. فرض خدا این است: مگر قرار نبود گشت ارشاد با تغییر کاربری، یقه‌ی مسئولین را بگیرد؟ واقعیت را از من بپرس نیکا! هر آخوندی با هر دروغی که می‌گوید، یک بار خدا را می‌کشد. خدا زرنگی کرد و زودتر قرآن را بر قلب نازنین محمد نازل کرد؛ چرا که نمی‌خواست علم‌الهدی، آرایش غلیظ زلیخا را از سوره‌ی یوسف، سانسور کند. خدا هر ظهر جمعه فریاد می‌زند که من حجاب را به زن‌ها توصیه کردم؛ اجبار نکردم. اتفاقاً همه‌ی اجبار من این بود که هیچ اجباری در دین نیست. نیکا! تو باز هم یک قبر در این زمین داری؛ خدا همین را هم ندارد و حتی زبان دفاع از خودش را هم ندارد که به این حضرات بگوید محارب اصل‌کاری خودتان هستید که با کلکسیونی از بی‌عدالتی هر روز دارید جان مرا می‌گیرید. من گفتم قصاص؛ شما آن‌هایی را که قتلی هم مرتکب نشده بودند اعدام کردید اما خودتان را که دم به ساعت دارید مرا می‌کشید درز گرفتید. راستی نیکا! کاش بگویی بدن خدا پر از جای تیر است ولی هنوز #زنده است. کاش به خدا بگویی از دست این‌ها خودش #آه بکشد...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CsevToTIF24/?igshid=MmJiY2I4NDBkZg==
مهندس سحابی و آن قساوت بی‌دلیل

✍️احمد زيدآبادی

♦️در #تاریخ معاصر ایران، انسانی به پاکی و پاکدستی و پاکبازی و زلالی و صافی و یکرنگی و ایران‌دوستی زنده‌یاد مهندس #عزت‌الله_سحابی به ندرت در صحنۀ #سیاست کشورمان ظهور کرده است.
مرحوم سحابی قاعدتاً مانند همۀ بزرگان اهل مبارزه و سیاست در تاریخ بشر، محدودیت‌ها و کاستی‌های ویژۀ خود را داشت، اما صداقت و نجابت و شرافت و تواضع و خیرخواهی محض او برای کشور و مردم کشورش، از او سرمایۀ گران‌بهایی ساخته بود که می‌توانست در مقام یکی از محورهای اصلی وفاق و همبستگی ملی جامعۀ #ایران، نقش بازی کند.

♦️بدبختانه زعمای حکومت نه فقط قدر این سرمایه را پاس نداشتند، بلکه در جهت خنثی‌سازی توانایی‌ها و سرکوب نقش سیاسی او تا نقضِ کاملِ ابتدایی‌ترین #حق یک #انسان نیز پیش رفتند.
آنها حتی به حرمت سال‌ها همرزمی و همکاری، یک بار زحمت دیدار رو در رو با این انسان فروتن و مأخوذ به حیا و از خود گذشته را به خود ندادند تا از نگاه و راه حل‌های او برای ادارۀ صحیح کشور و حفظ منافع و مصالح ایران اطلاعِ بی‌واسطه و دست اول پیدا کنند.

♦️بنابراین، انتخاب‌شان این شد که صدای مرحوم #سحابی را به واسطۀ تیمی امنیتی از انزوای دردناکِ سلول‌های انفرادی بازداشتگاه‌های مخفی بشنوند و آن انسان شریف را تا سرحد حذف کامل از صحنۀ سیاسی تحت فشار بگذارند.

♦️اوج این ستمکاری علیه مهندس سحابی در روز فوت و تشییع جنازه‌اش به نمایش در آمد.
تاریخ به ما می‌آموزد که حکومت‌ها اغلب از وحشتِ تضعیف قدرت‌شان، تحت نام حفظ ثبات و نظم و امنیت دست به قساوت می‌زنند، اما "قساوت بی‌دلیل" را تاریخ هیچگاه فراموش نکرده و نبخشیده است.

♦️بعد از گذشت یازده سال از درگذشت مهندس سحابی، تمام ارکان #قدرت در جمهوری اسلامی باید پاسخگوی این پرسش باشند که آن جمعیت محدود در آن گوشۀ محصور، چه خطر یا تهدیدی را متوجه نظم و ثبات و امنیتِ مورد نظرشان می‌کرد که حرمت تشییع پیکر مرحوم سحابی را زیر پا گذاشتند و با قساوتی مطلقاً بی‌دلیل، مراسم تشییع بی‌مسئله و آرامی را بر سر خانواده و دوستان آن مرحوم آوار کردند و جان یگانه دختر معصومش هاله را گرفتند؟ دلیل آن همه بی‌حرمتی و بی‌ادبی و گستاخی و قساوت و زشت‌رفتاری چه بود؟

♦️هر گاه به یاد آن روزهای سیاه می‌افتم؛ چنان غیظ و اندوهی در درونم غلیان می‌کند که می‌خواهم بر سر همۀ آنان که آن بی‌حرمتی و سنگدلی را به اجرا گذاشتند، یا دستور دادند، یا راضی شدند، یا سکوت کردند؛ چنان فریاد برکشم که عرش #خدا را به لرزه در آورد.....اما:
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر

♦️باری مهندس سحابی با نگاهی منزه از ایدئولوژی‌زدگی، انس و الفتی دائمی با متن #قرآن داشت. برداشت‌های او از آیه‌های قرآن به قدری نغز و لطیف و دل انگیز و راهگشا بود که گویی تفسیرهای زنده‌یاد سید #محمود_طالقانی را زنده می‌کرد.
یکی از نکاتی که او در توضیح موانع پیش روی آدمیان برای شناخت حقیقت و اعتراف به واقعیت دائم بر آن تأکید می‌کرد؛ بخش نخست آیۀ ۱۴۶ سورۀ اعراف بود:

♦️سَأَصْرِفُ عَنْ ءَايَٰتِىَ ٱلَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِى ٱلْأَرْضِ بِغَيْرِ ٱلْحَقّ ( کسانی را که در زمین به ناحق تکبر می‌ورزند، از توجه به آیات و نشانه‌های خویش باز خواهیم داشت)
شادروان سحابی از این آیه چنین درک می‌کرد که افراد گردنکش و خودخواه و گستاخ نگاهشان به واقعیت تیره و تار می‌شود، به طوری که داده‌های روشن و خطرات و تهدیدهای عینی را به صورت دلخواه خود تأویل و تفسیر می‌کنند و نهایت این کژبینی هم هلاکت و نابودی ناگهانی است.

♦️او خطاب اصلی این آیه را زمامداران می‌دانست و در باره‌اش مصداق‌های شیرینی هم نقل می‌کرد؛ از جمله:
"چند سال پس از #انقلاب، ناشران کتاب دور هم جمع شدند تا در بارۀ مشکلات نشر با هم گفتگو کنند. من هم از طرف شرکت سهامی انتشار در آنجا حاضر بودم. بیشتر ناشران از کسادی بازار کتاب‌های دینی سخن گفتند و اظهار نگرانی کردند. در میان آن جمع، فرد معممی هم بود که پس از شنیدن این سخن شکر و حمد خدای را به جا آورد. همه از این رفتار متعجب شدند و دلیلش را پرسیدند. فرد معمم در پاسخ گفت: نخریدن کتاب‌های دینی نشانۀ این است که سواد دینی مردم به قدری بالا رفته و یا کامل شده است که دیگر نیازی به خرید این نوع کتاب ها ندارند. آیا این جای شکر ندارد؟
@MostafaTajzadeh
🍂
سلام و عرض ادب و احترام
ح‌ق: همین مجتبی شکوری تا همین چند سال پیش لکنت زبان داشت و این همان لکنتی است که مرتضی آوینی و مصطفی اسماعیل هم روزگاری به آن دچار بودند. حکمت خدا؛ پروانه را از پیله‌ی کرم ابریشم بیرون می‌آورد. خدا به هیچ کرمی انگ بی‌بصیرتی نمی‌زند و با اوصافی مثل فریب‌خورده و غافل و اراذل و اوباش هیچ کرمی را از خود نمی‌راند. اگر دست ملاها بود، شب را به جرم ظلمت زندانی می‌کردند ولی خدا در سفره‌ی همان شب، نور می‌کارد و ستاره می‌باراند. فرعون می‌خواست موسی را بکشد؛ خدا به او گفت بزرگش کن. اصلاً چه عیبی دارد نه خواندن بلدی، نه نوشتن؛ می‌خواهی معجزه‌ات کتاب باشد؟ خدا نقطه‌ضعف‌ها را محکوم نمی‌کند؛ از همان‌ها نقطه‌قوت می‌سازد. همان زبان که یک روز مایه‌ی شرم و خجلت مجتبی شکوری بود، دگر روز به همان زیبایی باز شد که لاله‌ی بهار. برگردیم به غار؟ برگردیم به غار حرا و اولین برنامه‌ی کتاب‌باز را با اجرای زیبای جبرئیل ببینیم؟ خب برنامه‌ی اول بود؛ خجالت می‌کشید محمد عبدالله. تا به حال دوربین ندیده بود. محمد اصلاً کوه می‌رفت که کسی را نبیند. خدا اما به او گفت من و بنده‌هایم را با هم باید بخواهی؛ با هم باید بخوانی. بخوان محمد! بخوان از یونس که چون خواست فقط خودش باشد و خدا، چگونه در شکم ماهی گرفتار شد. به شهادت زبور و انجیل و تورات و همین قرآن، خدا را نمی‌توان اولین کتاب‌باز خواند؟ مگر نه آن‌که داستایوفسکی را از پای دار برگرداند که رمان جنایت و مکافات را بنویسد؟ ماه چراغ‌قوه‌ی خداوند است در شب‌هایی که آناکارنینا می‌خواند و در نصف‌شب‌هایی که پای اعترافات روسو اشک می‌ریزد. خدا فهمیده بود ما افسرده‌های عصر بدحرفی هستیم؛ به دل صحت انداخت که شکوری را دعوت کند کتاب‌باز و باز حال ما را خوب کند. نه! صحت نمی‌پرید وسط حرف‌های شکوری؛ تراش می‌داد الماس مجتبی را بل‌که در رسم هم سروش باشد. شکوری از این می‌گفت که مواجهات آدمی متغیر است و بعد نوبت صحت بود که با سعدی صیقل دهد سخن جانانه‌ی مجتبی را: چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو، چرا صبور نباشم که جور یار کشم؟ شکوری در کتاب‌باز به ما یاد داد که افسردگی گناه نیست و صحت نیز به ما یادآوری کرد که چگونه می‌توان با بهره از سنت به حرف خوب ضریب داد. آخ که چقدر دل‌تنگ این قابم؛ قابی با دو صندلی. زوج شکوری و صحت به همان حلاوت بود که انگار صبح زود چله‌ی تابستان، صندل پا کرده باشی در ساحل خزر و خنکای آب و هوای ناب و میل شراب. اینک دل‌خوشیم به رادیوراه و معلم ماهی که انگار نه انگار روزی لکنت زبان داشت؛ کار #خدا را می‌بینی آقای شکوری!
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CtRT9DIonsm/?igshid=MmJiY2I4NDBkZg==
🍂
#خدا از خداباوری ما کفری‌تر است تا کفر فیروز
ح‌ق: فقط آن‌هایی که از روی #جهالت یا شاید هم #صداقت ادعای #کفر می‌کنند #کافر نیستند. ما نیز در همه‌ی آنات نومیدی کافر شده‌ایم که کفر شاخ و دم ندارد. فیروز نادری از ما کافرتر نبود، صادق‌تر بود؛ مایی که مسلمانی‌مان سبب رونق کفر شده است؛ مایی که زودتر از خدا تکلیف آدم‌ها را معین می‌کنیم که جای کی بهشت است و جای کی جهنم؛ مایی که از آن همه شرح و تفصیل اندیش‌مند هم‌ریشه‌مان تنها روی دو نکته مانور می‌دهیم که فیروز نادری به خدا باور نداشت و به خدا فرق زحل و زهره را هم نمی‌دانست. به خدا که مگسانیم و با این همه میل به گه‌نشینی- عوض گل‌نشینی- ادعای #آدمیت هم داریم. چه شانسی آورد خیام که خیمه‌ی عمر خود را در عصر نکره‌ی ما پهن نکرد و الا ما آن‌قدر وقیح بودیم که به آن حکیم خوش‌سخن هم انگ‌های آخرالزمانی بچسبانیم. کافر خود ماییم که از طرفی ادعا می‌کنیم خداباوریم و از طرفی بصیرت زمخت‌مان هیچ مؤانستی با صبر خدا ندارد. به خدا خوب شد ما خدا نشدیم و الا نام نامی حر را هرگز از فهرست آدم‌بدها خارج نمی‌کردیم. باشد؛ فیروز نادری کافر اما مبادا فراموش کنیم که سر سیدالشهدا را شیوخ مقدس‌نما از تنش جدا کردند؛ همان‌ها که ریش بلندتری از حسین بن علی داشتند. مگر چه ضرری داشت کفر فیروز نادری برای خدا که سوپرانقلابی‌های خودخداپندار حتی به مرده‌اش هم رحم نکردند و این همه زیر عکسش مایه از این آیه گذاشتند که یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم؟ آری! خدا نه از کفر فیروز و نه از رقص حاجی‌فیروز هیچ آسیبی نمی‌بیند ولی از خطبه‌های خونی احمد علم‌الهدی چرا. بپذیرید این حقیقت تلخ را از صاحب کافه‌ی ح‌ق که آن‌چه رضاخان لابد کافر نتوانست با دین و اعتقادات این مردم بکند، آخوندهای حکومتی توانستند؛ قشنگ هم توانستند. حضرات گند زده‌اند به دنیای مردم؛ بعد وقیحانه برای آخرت خلق‌الله آه مایل به بنفش می‌کشند که تو این‌قدر بی‌حجابی، این هم جریمه‌ات و تو این‌قدرتر، جریمه‌ی بیش‌تر. پس غلط کردید اول انقلاب پز می‌دادید به عکس #بهشتی با بی‌حجاب‌ها. هیهات! سوزن نظام به خاطر حکم خدا به موی زن‌ها گیر نکرده بل‌که بحث این است: جمهوری اسلامی به قرائت متأخر و در تضاد با روایت روزهای اولش #حجاب را به هویت خود سنجاق کرده و البته که دارد نتیجه‌ی این ضد تبلیغ را امروز در خیابان‌ها مشاهده می‌کند. مشکل #کشف_حجاب نه حرمت #شرعی آن که حرمت #سیاسی آن است‌. من که بعد از مرگ احمد خاتمی خواهم گفت: یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم؟ و بعد از مرگ صدیقی و آقاطهرانی و جلالی و روان‌بخش و...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/Ctci352o8Q_/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍂
این محسن مظلوم
ح‌ق: فساد فی‌الارض کار آقازاده‌هایی است که ضمن دست‌کاری در ارز، پول لاس‌زدن در لاس‌وگاس را جور می‌کنند؛ #محسن_شکاری اعدام می‌شود. محاربه کار همیشگی لباس‌شخصی‌هایی است که حق‌ترین اعتراض مردم را با باطل‌ترین شیوه‌ها پاسخ می‌دهند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. امنیت روانی مردم را بسیجی مازوخیستی به اسم زاکانی با بی‌هنرانه‌ترین بنرها به‌هم می‌ریزد؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. با بیت‌المال، شیاد بی‌رحمی مثل #طبری حال می‌کند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. حرف‌ها و حرافی‌های قبل و بعد انتخابات رئیسی با هم نمی‌خواند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. مردم را خطبه‌های خونی احمد خاتمی به جان هم می‌اندازد؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. علم‌الهدی با پاشیدن بذر نفرت رسماً در زمین مسیح علی‌نژاد بازی می‌کند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. حسین شریعت‌مداری در کیهان عین آب خوردن به اکثریت ملت فحاشی می‌کند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. دگماتیسم مقدس شاگردهای بلافصل مصباح، مردم را حتی از #خدا هم زده کرده است؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. مسئولین نظام حتی خریدن پراید را هم به آرزوی بسیاری از جوانان تبدیل کرده‌اند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. محسن رضایی درباره‌ی رشد ارزش پول ملی، چشم در چشم همه‌ی ملت #دروغ می‌گوید؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. سیاست کثیف خالص‌سازی منجر به متملق‌پروری در پهنه‌ی مدیریت کشور می‌شود؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. کروموزوم‌های متعفن ابولهب ناگهان محبوب جماعت حقیقتاً نحس اصول‌گرا می‌شود؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. قطع برق در نمایش‌گاه الکامپ باعث تحقیر صنعت می‌شود؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. سعید جلیلی در برابر زبان بران مهجورترین دانش‌جوی مملکت کم می‌آورد؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. وحید جلیلی از رسانه‌ی ملی، شعبه‌ی دیگری از هفته‌نامه‌ی نه دی می‌سازد و تلویزیون جمهوری اسلامی را علناً به منفورترین رسانه‌ی دولتی جهان تبدیل می‌کند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. هیچ کدام از آمارهای خوش‌خط و خال مدیران اقتصادی، اندک نسبتی با واقعیت جیب مردم ندارد؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. دفاع توهمی بل‌که تخیلی از #حجاب هر روز بر شمار بی‌حجاب‌ها اضافه می‌کند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. کج‌بازی حکومت مسبب انواع و اقسام لج‌بازی آحاد ملت می‌شود؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. گوش کر حضرات در قبل نقد دل‌سوزانه‌ی نخبگان، حتی زبان شریف‌ترین بچه‌های دانش‌گاه شریف را در طبیعی‌ترین واکنش ممکن به ناسزا باز می‌کند؛ محسن شکاری اعدام می‌شود. جرم؟ آوردن یک سطل زباله به خیابان ستارخان و درگیری با ماله‌کش‌های این همه جنایت...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CuIRooaIIl_/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍂
مسئله #حقارت است؛ حقارت
ح‌ق: ناظر بر پست قبل اشاره کنم به دو نکته و بعد هم بروم سروقت موضوع اصلی این متن.
▪️جنگ فی‌الواقع هیچ ربطی به پدر من به عنوان کارمند شرکت ایران‌کاوه نداشت؛ به خصوص که بابااکبر به خاطر مشکل زانو نیز کف پا حتی از دوره‌ی آموزشی سربازی هم معاف شده بود‌. آن‌چه باعث شد پدر من عازم عملیات آزادسازی خرم‌شهر شود، ریشه در همان انگیزه‌ی مقدس ایران‌دوستی سایر شهدای مدافع وطن داشت‌ که بسیاری‌شان حتی یک ثانیه هم نظامی نبودند. ما آن سال‌ها در اعماق جنوب شهر، جایی پایین‌تر از خط‌آهن تهران- تبریز زندگی می‌کردیم؛ در خانه‌ای جنوبی که با احتساب حیاطش هم باز بیش‌تر از هشتاد متر نبود. از شرکت ایران‌کاوه به پدرم خانه‌ای ویلایی در محله‌ی تهران‌سر تهران می‌دادند که بابااکبر در اوج مناعت طبع نگرفت و گفت ما خودمان خانه داریم؛ بدهید به کارگرها. ماشین هم می‌دادند که باز نگرفت. نقل روزگاری است که وسیله‌ی نقلیه‌ی ما چیزی فراتر از یک هوندا صد و بیست و پنج منحوس نبود. با این تفاسیر، دم سینه‌چاکان خامنه‌ای گرم که ما را نان‌خور بنیاد شهید معرفی می‌کنند. نه به قرآن؛ ما در عصر کودکی، نان از بازوی پدر می‌خوردیم که مختصرحقوقی داشت و محدودبیمه‌ای. البته از جمهوری اسلامی به ما فراوان رسیده است؛ من‌جمله همین زخم‌ها و همین زخم‌زمان‌ها و همین زخم‌زبان‌ها...
▪️ربع قرن است دارم روزنامه‌نگاری می‌کنم. نه هواداران میرحسین، نه هواداران احمدی‌نژاد، نه سلطنت‌طلب‌ها و نه حتی منافقین هرگز در هیچ دعوایی مرا حرام‌زاده نخوانده‌اند‌‌. این تهمت زشت و پلشت و زننده را باری پیارسال، هواداران مصباح به من زدند و امسال هم هواداران خامنه‌ای. آری! انقلاب همین قدر گل‌درشت، فرزندان خودش را می‌خورد. ببین به کجا رسیده کار ما با هوادارن مصباحیست جمهوری اسلامی که باید به #ازدواج_مشروع پدر و مادرمان اشاره کنیم و به جماعت بگوییم که اشتباه می‌کنید؛ ما حلال‌زاده‌ایم...
🔹️مسئله‌ای به نام حقارت
ناظر بر انتخابات و بسیاری دیگر از ابتلائات، کیست که نداند فی‌الحال دل اکثریت جمهور با جمهوری اسلامی صاف نیست؟ و کیست که نداند هواداران نظام از این‌که در اقلیت محض هستند، رنج مضاعف می‌برند؟ در دانشگاه، در باشگاه، در خیابان، در مترو و در هر کوچه و بازاری که جماعت تردد می‌کنند، فقط #خدا می‌داند چه احساس حقارتی می‌کنند از این‌که این همه در اقلیت‌ند. پس خنده‌ی غدیر و گریه‌ی عاشورا بهانه است تا افراد این جامعه‌ی سرشار از اقلیت، ضمن برگزاری تجمع، هم‌دیگر را پیدا کنند و #روحیه بگیرند. آخ که چه درد بدی است درد حقارت...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CucNCBKydCy/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍂
▪️ادامه از متن قبل
دومین رویارویی من و نصیری سه سال پیش بود که باز هم جنبه‌ی انتقادی داشت. یادداشتی مطول نوشته بودم در نقد رسانه‌های نارسای نظام و آن‌جا نیز ضمن دفاع از آوینی، تا دل‌تان بخواهد نصیری را نواخته بودم. از این نوشته بودم که هر چه گفتار آوینی بوی عقیده می‌داد، آدمی از رفتار نصیری جز عقده مشاهده نمی‌کند. صاف و پوست‌کنده نوشته بودم: «آوینی برای من مرد نیایش بود و روایت ماندگارش تجلی صداقت؛ برعکس نصیری که حکایت الباقی مردان زمخت سیاست، کارهایش بیش‌تر به نمایش می‌خورد. من آوینی را وقتی که کامران بود هم دوست داشتم ولی نصیری حتی زمانی هم که با تأیید ره‌بر انقلاب در کیهان بود، هرگز چنگی به دلم نمی‌زد.» آن روز هنوز #مهسا زنده بود و هنوز شهریور چهارصد و یک نیامده بود و هنوز این همه ورق برنگشته بود و هنوز این‌قدر تکلیف آدم‌ها با خودشان و نیز با نظام مشخص نشده بود و آری! هنوز خیلی مانده بود تا جبر تقدیر، من و نصیری را در یک جبهه قرار دهد. بماند که من بسته به روحیاتم هنوز خودم را در جبهه‌ی آوینی تعریف می‌کنم؛ بین #کامران و #مرتضی هم آن‌قدرها تفاوت نمی‌بینم. به زعم من آوینی با غزاله علی‌زاده هم که بود #آدم بود‌. حضرت هم نمی‌خواست ببندی پشت این آدم...
▪️
کلیپ نصیری و دوستان را که دیدم #خدا را شکر بیش‌تری کردم که در این حرکت هم‌راهی‌شان نکردم‌.‌ حضرت انسان؟ حضرت مهسا؟ بعد هم از تبرک با تربت ژینا بنویسی؟ آقای نصیری! نسل نو را یکی هم همین ازدیاد امام‌زاده و قدیس و قدیسه به این درجه از اعتراض رسانده؛ آیا نقض غرض نیست که از قبر خودشان بت‌خانه‌ای دیگر درست کنیم؟ مهساها و نیکاها و ساریناها با وجود همه‌ی استعدادهایی که داشتند، اوج هنرشان در این بود که از قضا بسیار عادی و معمولی بودند‌‌. کاش اشتباهی را که در اوایل جوانی‌تان با انقلاب پنجاه و هفت کردید، در اوایل پیری‌تان تکرار نکنید و سم مهلک قدیس‌سازی را به انقلاب چهارصد و یک نیز تسری ندهید. آقای نصیری! شما از سویی ادعا می‌کنی که نظام در برخورد با اعتراض‌های خیابانی بسیار خشن عمل می‌کند و از دیگر سو دو ماه مانده به سال‌گرد مهسا، ضمن بازی با عواطف نسل نو، جرقه‌ی آتش را روشن می‌کنی؛ قدر مسلم آن‌که به خیابان می‌آید، نه فرزند خارج‌نشین شما بل‌که بچه‌های بی‌گناه و بی‌پناه همین مردم‌ند. اگر خودشان خواستند به خیابان بیایند، آن بحث دیگری است اما ما #حق نداریم از تنوری رونمایی کنیم که فقط محل سوختن جگرگوشه‌های مردم است. والله نمی‌ارزد که در ازای قهرمان شدن ما، مادر یک محسن شکاری دیگر هم #آه بکشد...
▪️ادامه در متن بعد
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CuysbTRuHLt/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍃
جریمه‌ی این متن را هم معلوم کنید
ح‌ق: این دیگر اسمش #جریمه نیست؛ اعلان #جنگ جمهوری اسلامی به جمهور است: «یا آن‌جور زندگی می‌کنید که ما می‌خواهیم یا پدرتان را درمی‌آوریم.» این خوش‌رقصی نظام برای آن اقلیت مطلقی است که حتی با وجود این همه جرم و جنایت هم‌چنان جمهوری اسلامی برای‌شان مدینه‌ی فاضله است. مبادا فریب توئیت‌های بینابینی فلان عضو بیت ره‌بری را بخورید. واقع امر آن است که نظام دارد با این بند و بساط، خطبه‌های علم‌الهدی را به #قانون تبدیل می‌کند. خوب نگاه کنید. این انتقال تاریخ تلخ قرون وسطی از مسیحیت به اسلام است. ما البته به انحراف بزرگ‌تری دچاریم؛ اگر کاهنان معبد آمون فقط درگیر تفتیش عقیده بودند، این‌جا حکومت مفتش سلیقه‌ی آدم‌ها در امر پوشش نیز هست. مع‌الاسف جمهوری اسلامی حتی در دگماتیسم خود هم مبتلی به بی‌عدالتی است. آیا نظام حاضر است این جریمه‌ها را از بی‌حجاب‌های مراسمات حکومتی کلید بزند؟ شگفتا! همان خبرگزاری‌هایی که زلف رهای دخترک بیست و دوم بهمن را در نهایت ذوق‌مرگی منعکس می‌کنند، اینک خط‌کش به دست گرفته‌اند تا برای هر سانت از موی دختران، جریمه‌ی مجزایی تعیین کنند. کاش این همه ریزبینی را خرج رصد این همه بی‌عدالتی می‌کردند که الحق جمهوری اسلامی بسی بیش از جمهور مستحق مجازات است. نظام عرصه‌ی فرهنگ را به محل جولان این همه سرهنگ تبدیل کرده، چون می‌داند جیره‌خوار فقط به جیره‌اش فکر می‌کند. روشن کنم خط متن را و بی‌جهت گزک دست محکمه ندهم. زنده باد آن سرهنگ مدافع وطن که دیروز تن خود را میان گلوله‌ی اجنبی و ناموس کشور حائل کرد و امروز بسی بیش از امثال این حقیر دارد خون جگر می‌خورد از هم‌لباس‌هایی که مملکت را با پادگان عوضی گرفته‌اند. این لابد بی‌جمهوری اسلامی است که عوض مجازات آن همه نام‌زد دروغ‌گو، زورش را فقط به #مردم می‌رساند. چه گشت ارشاد مسؤلینی! خوب شد نمردیم و ریاست‌جمهوری طرف را هم دیدیم و الا یک جوری داشت علیه دیوارکشی حرف می‌زد که یک آن شک کردیم نکند داماد امام موسی باشد...
▪️
آقایان! این دخترانی که امروز #کشف_حجاب کرده‌اند، پارسال همین موقع یک شالی روی سرشان بود. خیلی اگر بی‌حجابی دارد اذیت‌تان می‌کند، کم‌تر لج مردم را درآورید. شما نمی‌توانید چیزی را #اجبار کنید که خدا به #توصیه بسنده کرده. یعنی این مردم دو روز هم بخواهند سکوت کنند، شما خود دعوت‌شان می‌کنید به فریاد. لااقل جوری حکومت‌داری کنید که میزان حماقت‌تان برای آیندگان قابل باور باشد. بی‌چاره معلم‌های فردای تاریخ که هی باید به شاگردهای‌شان بگویند: به #خدا داریم #راست می‌گوییم...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CvkqoMouaKm/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍁
دیوار کوتاه خانواده‌ی شهدا
ح‌ق: آقای رئیس اقلیت جمهور! شما همانی نیستی که قبل از #انتخابات تتلو را به حضور گرمت پذیرفتی تا خانم‌های شل‌حجاب که چه عرض کنم؛ دخترهای رسماً برهنه‌ی تتلیتی را هم جذب خودت کنی؟ چه شده حالا که خرتان از پل گذشته، با این لحن عاری از منطق بنا دارید بساط #کشف_حجاب را جمع کنید؟ و گیرم بنا به هر دلیل دوست دارید یک قرائت طالبانی از #اسلام ارائه دهید. به شما اکیداً تذکر می‌دهم که هنگام نمایش این #طالبانیسم_تخیلی از پدرزن دگم و متحجرتان مایه بگذارید، نه خانواده‌ی شهدا. بس کنید این سوءاستفاده را؛ بس کنید. هیهات! خانواده‌ی شهدا فقط خانواده‌ی دامادتان نیستند و فقط این چند خانواده‌ی از ما به‌تران نیستند. به خون پاک شهدای مدافع وطن قسم می‌خورم که از قضا مهم‌ترین خواست اکثریت خانواده‌ی شهدا این است که سران جمهوری اسلامی بابت این همه #فقر و #فساد و #تبعیض و نیز این همه #زر و #زور و #تزویر بساط خودشان را جمع کنند و شر خودشان را از سر این کشور کم کنند. یک نظرسنجی حرفه‌ای مؤید این ادعای من خواهد بود که اتفاقاً هیچ خانواده‌ای اندازه‌ی خانواده‌ی شهدا مخالف سرسخت این روزهای تار و تیره‌ی نظام نیستند. قدر مسلم همین که فکر می‌کنید با مسائل اجتماعی می‌توان این‌جور هم‌راه با تحکم برخورد کرد، خود به قدر کافی ثابت می‌کند که شما در دین من‌درآوردی پدرخانم‌تان هستید، نه دین و آئین شهدای این سرزمین. راستی! آن روز که با #تتلو نرد عشق می‌باختید، چرا یاد خانواده‌ی شهدا نبودید؟ یعنی حتی در سوءاستفاده‌تان از خانواده‌ی شهدای هم صادق نیستید و حتی این‌جا هم به بی‌عدالتی دچارید. الحق که باید نوشت: بدا به حال شما با این همه ناراستی و خوشا به حال من که نمی‌گذارم خون پاک پدرم خرج این همه اکاذیب شود. به #قرآن که بزرگ‌ترین دشمن خط و ربط #بابااکبر و بابااکبرها خود شمایید.‌‌‌ کجا شهدا این همه بد بودند که شما بدید؟ کجا شهدا این همه ناکارآمد بودند که شما ناکارآمدید؟ کجا شهدا این همه برای #خدا و #خلق_خدا بی‌سود بودند که شما بی‌سودید؟ کجا شهدا این همه بی‌سواد بودند که شما بی‌سوادید؟ آرزوی شهدا تحقق #دولت_کریمه بود. مع‌الاسف در #دولت_جمیله از شنبه تا پنج‌شنبه باید #داماد را تحمل کنیم و جمعه هم که روز تحمل خطبه‌های خالی از خرد پدرزن است! آقای رئیس اقلیت جمهور! عاقبت من شوم خواهد شد اگر در امتداد راه مردم‌مدار پدرم، از شما و امثال شما با صراحت اعلام برائت نکنم و اگر این همه تضاد و تناقض شما و امثال شما را عیان نکنم. نه! شهدا نرفتند که جمهوری اسلامی #جهنم کند دنیای جمهور را...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/reel/CvyZeL8RBvC/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍁
شما را چه به علی؟!
ح‌ق: جنگ اول علی با مفسدین اقتصادی بود یا همون جانمازآب‌کش‌های مروش زیاده‌خواه‌. همون‌هایی که الان در جمهوری اسلامی، وزیر و وکیل و معاون و سردار و نماینده و مشاور هستن، علی باهاشون تا حد مرگ جنگید. جنگ دوم علی هم با قاسطین بود که وسطش مقدمات جنگ با مارقین فراهم شد؛ همون خوارجی که پینه‌ی پیشونی‌شون یک چیزی در مایه‌های متحجرین امروز بود. همون خوراجی که درست مثل شما احمق و کج‌فهم و بی‌سود و بی‌سواد بودن و از دین فقط پوسته‌ش رو گرفته بودن. همون خوارجی که لواط باجناق‌های خودشون رو نمی‌دیدین لیکن گیرشون روی مدل موی دختر هم‌سایه‌شون بود. نه عجب که همین طیف، علی رو در #محراب_نماز کشتن. #فتنه بالا بود اما علی باز هم #بدون_محافظ در بین #مردم تردد می‌کرد لیکن الان کسانی که به قول خودشون #غلام_قنبر_علی هم نیستن، #صد تا بل‌که #هزار تا #محافظ دارن‌. بچه‌های نماینده‌هاشونم محافظ دارن‌؛ آقازاده‌ها رو می‌گم. به نظرم به خاطر کامنت پر و پوچی که گذاشتی، به‌تره بری آب بکشی دهنت رو. شما در حالی اسم علی رو میارین که حکومت محبوب‌تون حتی با #معاویه و #یزید هم دیگه قابل قیاس نیست. ظالمین واقعه‌ی کربلا اگه به وقاحت شماها بودن، قطعاً مدعی می‌شدن که #سیدالشهدا بیماری زمینه‌ای داشت و کمی تا قسمتی هم اختلال روانی! بعد سند می‌آوردن که آخه کدوم عاقلی، حجش رو نیمه‌کاره ول می‌کنه؟! لذا در #وقاحت و نیز در #حماقت دم و دست‌گاه محبوب شما، روی هر یزید و هر صدامی رو سفید کرده فکر کنم‌‌. عیب بزرگ‌تر شماها اینه که همه‌ی جرم و جنایت‌هاتون رو به اسم #علی و #حسن و #حسین و #دین و #خدا و #پیامبر و #اسلام انجام می‌دین و نتیجه‌ش هم قابل مشاهده است‌: یه روزی زنان همین کشور حاضر بودن کتک بخورن ولی دست از #حجاب برندارن؛ حالا حاضرن #جریمه بشن اما زیر بار حرف زور جیم. الف نرن‌. آره داداش! حکومت بی‌سوادها و کج‌فهم‌ها حتی قادره #مردم رو که ذاتاً دین‌دوست هستن، به لج‌بازی بکشونه. برو آب بکش دهنت رو که علی، زور #ذوالفقار رو به طلحه‌ها و زبیرها نشون می‌داد، نه نیکاها و مهرشادها‌. از مرحله خیلی پرتی و بدبختی این‌جاست: نفع داری توی این همه بی‌سوادی و کج‌فهمی...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/Cv2ISxqLRRj/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍁
...سپس #شاکرمی صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کرد: «کمی آن‌ورتر از کافه‌ای که من در آن کار می‌کنم، دو تا #کافه هست که یکی نوشته از پذیرش خانم‌های بی‌حجاب معذوریم و دیگری زده این واحد صنفی به محجبه‌ها خدمات ارائه نمی‌دهد. قربان شکل ماه‌تان بروم صدر عزیز! شما در لبنان وقتی فهمیدید مسلمان‌ها از بستنی‌فروش اهل کتاب خرید نمی‌کنند، خود رفتید و از آن مغازه خرید کردید. حالا در ایران خودتان آیا تحمل این تنگ‌نظری‌ها درست است؟»
#امام_موسی که برخلاف رویه‌ی همیشگی‌شان کاملاً برآشفته شده بود، یکی از جوان‌ها را صدا زد و از او خواست خود را معرفی کند. جوان گفت: «من #حمیدرضا_روحی هستم.» امام موسی درآمد: «شما نماینده‌ی من. همین الان هم‌راه نیکا می‌روی و به هر دو کافه می‌گویی این بساط را جمع کنند. به اولی بگویید هیچ چیز از #اسلام نفهمیده و به دومی بگویید هیچ بویی از #آزادی نبرده.»
در ادامه‌ی این دیدار، امام موسی که از کافه‌ی «منهای سیاست» به مقصد کافه‌ی «آدم و حوا» روانه‌ی پیاده‌رو شده بود، جوانی را که با عجله داشت راه می‌رفت، صدا کرد. جوان که خودش را #محمد_حسینی معرفی کرد، به امام موسی گفت: «من غریب‌ترین بچه‌ی این شهرم و برای لقمه‌ای نان حلال مجبورم شاهد پینه روی دست‌هایم باشم، نه پیشانی‌ام. من حتی وقت نمی‌کنم #خدا را صدا کنم.»
امام موسی دست جوان را در دست خود گرفت و به حسینی گفت: «این پینه‌ها #مقدس است؛ این‌ها جای بوسه‌ی #خداوند بر دست همه‌ی کارگرانی است که #عرق_جبین و #کد_یمین را با هم دارند. هنر ما باید این باشد که به این دست‌ها به چشم سرمایه نگاه کنیم، نه آن‌که جوری حکومت کنیم که سرمایه‌ی ما مجبور به خشم و خشونت شود‌.»
آن‌گاه امام موسی وارد کافه‌ی «آدم و حوا» شد و در همان بدو امر از دوربین صدا و سیما خواست که به جام جم برگردد: «به زعم من رسانه‌ی ملی ما همین موبایلی است که در دست این جوان‌ها دارد می‌درخشد. من این را باز هم به #چمران و #متوسلیان می‌گویم که تا می‌توانید سرعت نت را افزایش دهید و دست‌رسی نسل نو را به شبکه‌های اجتماعی هم‌وارتر کنید. فضای مجازی گنج زمانه‌ی ماست و آن دسته از هم‌لباس‌های من که به این رسانه‌ی همیشه بیدار به چشم رنج نگاه می‌کنند، اگر فاسد نبودند، این همه از مجازستان نمی‌ترسیدند.»
در همین حین دختری به نام #سارینا شوخی و جدی از امام موسی پرسید: «تا کی می‌خواهید در قدرت بمانید؟»
امام موسی جواب داد: «هر چند می‌دانم مردم به من لطف دارند لیکن به #خبرگان گفته‌ام که این بار #نامزد نمی‌شوم. زنده باد انتقال قدرت. قحط‌الرجال که نیست.»
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CwrNzFySndV/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍂
الله‌اصغر
ح‌ق: اسمش را که #گوگل می‌کنی، بیش‌تر او را در حال #نماز نشان می‌دهد. از قنوتش عکس هست، از سجده‌اش عکس هست، از سلامش عکس هست، از رکوعش عکس هست. یعنی اگر عکس‌ها را کنار هم بگذاری، قشنگ می‌توانی با آن تصاویر یازده رکعت شیک و مجلسی #نمازشب بخوانی که نمازشب رئیسی در طیاره‌ی نیویورک رسماً پیشش لنگ بیندازد. #خمینی را می‌گویم که کاش رابطه‌اش را با ملکوت برای خدا نگه می‌داشت و برای ما نه از نمازش بل‌که از دوران #خدمت_سربازی عکس به یادگار می‌گذاشت‌. بله خب! مشعشع‌ترین برگ درخت جمهوری اسلامی لابد همین است که طرف بدون حتی یک ثانیه #خدمت فرمانده‌ی کل قوا می‌شود. تو ببین این‌جا چقدر همه چیز #وارونه است که سال‌روز #شروع_جنگ را به امر نظام باید جشن بگیریم و در عوض سال‌روز #پایان_جنگ را باید «کی بود، کی بود؟» راه بیندازیم که کدام ذلیل‌مرده‌ی جزجگرزده ناظر بر پذیرش قطع‌نامه #جام_زهر داد دست خمینی. زهر یتیمی را ما بچه‌های دهه‌ی شصت کشیدیم و آخرش هم خمینی شد مظلوم ماجرا. این وسط دل‌مان خوش بود که پدران‌مان با دست خالی توانسته بودند خرم‌شهر را #آزاد کنند که #روح_خدا همان را هم برای #خدا فاکتور کرد و ما را تا ابدالدهر با این پرسش تنها گذاشت که آیا این جناب خدا نمی‌توانست اصلاً و اساساً مانع #آغاز_جنگ شود که بعدش هم نخواهد بابت فتح خونین‌شهر بر سر ما بچه‌های شهدای همان #عملیات منت #آزادی بگذارد؟ بس کنم یا برای آن‌که به‌تر بفهمید #خداوند اولین شهید جمهوری اسلامی است، چند خط دیگر ادامه بدهم متن را؟ جوری کارنامه‌ی نظام #افتضاح است که حتی سوپرانقلابی‌ترین کلاش‌های #جهاد_تبیین هم که بابت هر کامنت یک جور بیت‌المال را تیغ می‌زنند، قبل از جنگ نرم‌شان اول از همه #اذعان می‌کنند و #اعتراف می‌کنند که «ما خودمان به جمهوری اسلامی صدها نقد داریم اما» اما و کوفت، اما و درد، اما و زهرمار! نظامی که طرف‌دارانش که چه عرض کنم؛ حتی مزدورانش هم صدها نقد به او دارند، به هیچ امایی و به هیچ اگری نمی‌رسد! در این آشفته‌بازار و برای آن‌که جماعت به‌تر بتوانند روی این همه فقر و فساد و تبعیض و زر و زور و تزویر #ماله بکشند، کدام #دیوار کوتاه‌تر از دیوار الله؟ و کدام #اکبر اصغرتر از الله‌اکبر؟ الله‌اکبر؛ هفشت رکعت نمازشب می‌خوانم، آن‌هم در ارتفاع چند هزار پایی از سطح دریا، قربة الی خلق‌الله! کامنت‌ها اگر #مثبت بود که تیر به هدف خورده است و اگر #منفی بود، ماله‌کش‌ها را به خط می‌کنیم که فلانی خودش هم رضایت نداشت! آخی! نیست که صدها هزار نفر در طیاره بودند، به هیچ وجه نمی‌شد جمعیت را کنترل کرد...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CxbDHxdoFkM/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍁
الف اتحاد
ح‌ق: چه اخلاق بدی است اگر بعد از رفتن آدم‌ها به زندان یا بدتر؛ بعد از رفتن‌شان از دنیا، تازه بخواهیم یادشان را گرامی بداریم. من بی‌فایده می‌دانم نوشتن از #مهسا و #نیکا و #سارینا و #مهرشاد و #حمیدرضا و #ابوالفضل را، الا آن‌که آن نوشته‌ها مزین شود به نکوداشت زنان و مردانی که هنوز دارند در این سیاره‌ی رنج به #شرافت زندگی می‌کنند. والله ماها که هم‌چنان زنده‌ایم، بیش‌تر محتاج هم‌راهی و هم‌آهی یک‌دیگریم. آن‌که کشته می‌شود، با علم به همه‌ی سختی‌های مرگ، از این نعمت برخوردار است که دیگر از شر جیم. الف در امان باشد. مجلس انقلابی و پیچ و تاب‌های لایحه‌ی حجاب، دولت رئیسی و کابینه‌ی کوتوله‌ها، قوه‌ی قهریه و همه‌ی این بی‌عدالتی‌ها، هیچ کدام دیگر نمی‌توانند روی مخ #محمدحسن_ترکمان رژه بروند اما کمافی‌السابق وای از دل مادر! مادری که آخرش هم اجازه ندادند برای جگرگوشه‌اش یک مراسم درست و حسابی بگیرد. همان نیکایی که مادرش را حتماً تا مرز پرستش دوست داشت، به جبر روزگار و البته به اختیار خود، با خاله‌اش زندگی می‌کرد. گرم باد دم آن ایرانی‌های شریف که خود را فضول زندگی خصوصی خانواده‌ها نمی‌دانند و علی‌رغم اختلاف‌نظرهای سیاسی، هم هوای مادر نیکا را دارند، هم هوای خاله‌اش را؛ ولو در حد یک کامنت. فقط #خدا می‌داند این یک سال چه گذشت به بعضی خانواده‌ها و البته به خانواده‌ی بزرگ ایران. همه که مثل نماینده‌ی ولی‌فقیه در مؤسسه‌ی پوسیده‌ی #کیهان مرزهای #وقاحت را جابه‌جا نکردند. ببینید #مهدی_نصیری را که چه شجاعانه ابراز ندامت کرد از گذشته‌ی خود و پای این تغییر هم ایستاد. با وجود دهن لق سوپرانقلابی‌ها، از #من بپرسید که #تغییر چقدر #هزینه دارد. دیده‌اید لابد مناظره‌ی موفرفری لندنی را با نصیری که چگونه بی‌خیال موضوع بحث، مدام سعی داشت طرف مباحثه را #ترور_شخصیت کند. یک بار هم اما از کوره در نرفت نصیری. یا این اخلاقش که مدام به مطالب دیگران #ضریب می‌دهد. نه! این‌ها را ننوشتم که نوشابه‌ای برای کسی باز کرده باشم. از قضا #نصیری را اخیراً #نقد کردم. آن #انتقاد جای خود؛ این #متن هم جای خود. ما باید هوای هم را داشته باشیم؛ هوای #محسن_برهانی را که در سایه‌ی #علم_حقوق تا می‌توانست #حرف_حق زد و تاوانش را هنوز هم دارد پس می‌دهد. تشکری کرده‌ایم تا به حال از این حقوق‌دان که علمش را آورده در خدمت منافع جمهور؟ یا از همه‌ی آن دیگران که هر یک به نوعی سعی دارند با کلام خوب‌شان و نیز ایستادن در #سمت_درست_تاریخ قوت قلب ما باشند؟ باری ما از ان‌چه #فکر می‌کنیم، تنهاتریم و دوای این درد #محبت است...
#حق
#حسین_قدیانی
https://t.me/ghete26

https://www.instagram.com/p/CxtQVmRoDB0/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🍁
#مهتاب_صداقت
ح‌ق: جنگ، مردها را یک بار می‌کشد و فرهنگ جنگ، زن‌ها را روزی صد بار زجرکش می‌کند. با این حال، همه ناظر بر حفظ وطن، از خون شهید سخن می‌گویند و خون دل هم‌سر شهید را #فراموش می‌کنند. از این سفره، سهم ایتام شهدا هم زخم زبان سهمیه می‌شود. سهمیه‌هایی که بر فرض وجود، برای هیچ فرزند شهیدی #پدر نمی‌شود...
▪️
مهتاب تازه داشت در بدن مادر، هفت‌ماهه می‌شد که پدرش را در نخستین روز جنگ از دست می‌دهد. این‌که دو ماه قبل از تولد، دختر شهید شوی، دردی نیست که با کمک تراپیست درمان شود. دردی است بی‌درمان که با تو بزرگ می‌شود، با تو قد می‌کشد و همیشه مثل #سایه هم‌سایه‌ی همه‌ی روزهای زندگی‌ات می‌شود؛ روزی که معلم از شغل پدرت می‌پرسد، روزی که به سن تکلیف می‌رسی، روزی که کنکور قبول می‌شوی، روزی که #عاشق می‌شوی، روزی که برایت خواستگار می‌آید، روزی که #ازدواج می‌کنی، روزی که بچه‌دار می‌شوی و روزی که باید به دخترت توضیح بدهی چرا حتی یک عکس هم با پدر نداری. خدا نخواهد که دختر بدون داشتن حتی یک خاطره از پدر، دختر شهید شود...
▪️
مادر #مهتاب را در خواب‌گاه جنگ‌زده‌های شیراز به دنیا می‌آورد‌ و کمی بعد می‌رود ماه‌شهر پیش برادر بزرگ‌ترش. مهتاب در آستانه‌ی شش‌سالگی است که #مادر با یکی از هم‌کارهای برادر #عقد می‌کند. سه ماه بعد و در حالی که هنوز جنگ تحمیلی تمام نشده، این بار نوبت زنگ تحمیلی می‌شود. بنیاد شهید، مادر مهتاب را به تهران فرامی‌خواند تا معلوم شود چرا فرهنگ جنگ از خود جنگ هم خطرناک‌تر است: «چرا برای ازدواج مجدد با ما مشورت نکردی؟ چرا این مرد را انتخاب کردی؟ چرا اقلاً بعدش بنیاد را در جریان نگذاشتی؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟» فرجام این چون و چراها به جدایی مهتاب از مادرش ختم می‌شود. حالا دختر قصه‌ی ما باید در پرورش‌گاه سمیه زندگی کند. اگر پسر بود، می‌بردندش پرورش‌گاه یاسر. اف بر این انقلاب و آن جنگش. اف بر این نظام و آن بنیاد شهیدش. زندگی هم‌سر شهید به شما چه، ای حرام‌زاده‌تر از صهیونیست‌ها؟ اگر ناظر بر دخالت بی‌جای شما فقط زندگی یک خانواده‌ی شهید متلاطم‌تر از قبل شده باشد، کافی است تا کینه‌ی ما از ایدئولوژی شما حتی عمیق‌تر از نفرت‌مان از صدام باشد. اگر مردک سگ‌سبیل بعثی فقط پدر ما را کشت، شما پدر ما را درآوردید و در اوج حرام‌زادگی، آن‌جا که در برابر قلم آدمی کم می‌آورید، ما را حرام‌زاده می‌خوانید...
▪️
چندی بعد مادر می‌بیند که تاب جدایی از مهتاب را ندارد. پس تن به طلاق می‌دهد و به امید یافتن دخترش، قدم در راهی می‌گذرد که گاه سراب است و گاه قرص اعصاب. چرا؟ چون جنگ با خود فرهنگ جنگ را هم می‌آورد و چون فرهنگ جنگ از خود جنگ هیولاتر است...
▪️
درست در همان سال‌هایی که ما داشتیم هم‌راه #هاچ_زنبور_عسل دنبال مادرش می‌گشتیم، مادر مهتاب هم داشت در واقعیتی که کاش #کارتون بود، دربه‌در دنبال مهتابی می‌گشت که فقط دو سال در پرورش‌گاه سمیه دوام آورده بود. دخترک کجا رفته بود؟ رفته بود خانه‌ی اقوام پدری و حسابی بزرگ شده بود. شده بود هجده ساله، نوزده ساله، بیست ساله، بیست و یک ساله. شده بود یک #عروسک که دلش #نوازش می‌خواست؛ صاحب #ناز شده بود و برای نازش بل‌که نیازش دنبال #خریدار می‌گشت؛ دنبال مادر...
▪️
چه اهمیتی دارد که مهتاب و مادرش در کدام #جاده یا در کدام #شهر یا در کدام #خانه دوباره هم‌دیگر را پیدا می‌کنند؟ مهم این است که فرهنگ جنگ، گاه آن‌قدر فاصله‌ها را زیاد می‌کند که دیگر هیچ رابطه‌ای حتی رابطه‌ی مهتاب و مادرش مثل قبل نمی‌شود. بعضی چیزها مثل #عشق بل‌که مثل #آغوش وقفه‌بردار نیست. دختربچه را که از سینه‌ی مادر جدا کنی، یک زخم در دل جفت‌شان می‌کاری که از لابه‌لایش هیچ نوری بیرون نمی‌زند. همه چیز به وقتش قشنگ است و راستش عاشقی هم نه آن مقوله‌ای است که با وقفه و دوری و دوستی کنار بیاید. بی‌چاره مهتاب خیلی تلاش کرد رابطه‌ی زخم‌خورده را #ترمیم کند؛ نشد. بی‌چاره‌تر مادر مهتاب خیلی سعی کرد رابطه‌ی زخم‌خورده را #تدبیر کند؛ نشد. یعنی #غریبه شده بودند با هم؟ نمی‌دانم! از من هیچ چیز نپرسید، چون من هیچ چیز نمی‌دانم...
▪️
چرا، چرا. من یک #چیز را #خوب می‌دانم. از #خدا پنهان نیست و بگذار از #شما هم نباشد. دی‌شب که به مهتاب زنگ زدم تا ازش درباره‌ی کم و کیف شیر بچه‌گربه‌هایی بپرسم که همین سر کوچه‌مان چند روز است بی‌مادر شده‌اند، برگشت گفت: مادرم، آخ مادرم...
▪️
رفتم استوری‌اش را چک کردم. دیدم در یک صفحه‌ی سیاه- سیاه به همان رنگ روسری‌اش در همان روز نحس بنیاد شهید- نوشته: مادر مرد، از بس که #جان ندارد...
#حق
#حسین_قدیانی
https://t.me/ghete26

https://www.instagram.com/p/CytvdlhoOFR/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔹 وزیر آموزش و پرورش: ۲۰ هزار دانش آموز اذان گو تربیت کرده ایم!

#خدا_قوت_آقای_وزیر !

✍️ محمد حسین مهدیخانی : ✔️ آقای صحرایی از اینکه فرمودید بیست هزار دانش آموز اذان گو تربیت کرده ایم، یاد فرد مومنی افتادم که در یکی از شهرهای کوچک در پشت بام خانه اش هر صبح و ظهر وشام اذان میگفت . ایشان به حضرت ابالفضل باور و اعتقاد بسیار محکمی داشت ، حتی در اذان هم نام ایشان را با " اشهدو ان حضرت ابالفضل "میآورد و صلوات میفرستاد ، اگر فردی هم اعتراض می کرد که چنین جمله ای در اذان نیست ، استدلالش بر این بود که "مگر حضرت ابالفضل در واقعه کربلا کم زحمت کشیده ؟ " البته بعضی مواقع نوجوانهای شلوغ هم سر به سرش می گذاشتند سنگ ریزه های خیلی کوچک به سویش پرتاب می کردند ایشان هم اذان را قطع کرده و "فحش و ناملایمات " نثارشان میکرد و دوباره مابقی اذان را می گفت . بچه ها هم از این اذان و فحش کلی خوشحال می شدند .یادش بخیر . اگر در حسینه ای اذان میگفت و به نام حضرت ابالفضل می رسید و حضار صلوات نمی فرستادند ، اذان را قطع کرده و " فحش آبدار " نصیب حضار می کرد سپس بقیه اذان را ادامه می داد ، گویی این فحش و اذان جزئ از اعمال عبادی شده بود . البته قصدم از بازگو کردن این واقعیت این بود که ایشان هم به خدا و روز قیامت اعتقاد قلبی داشت هم به حضرت ابالفضل باور عمیق و نا گسستنی ! البته چند سالی است مردم آن دیار از آن اذان پر فیض محرومند چون ایشان هم به دیار باقی شتافته اند ،لذا برای خوانندگان این متن از خدای متعال، عمر حضرت نوح را آرزومندم .اگر روز و روزگاری از این دنیای فانی خسته شدید به بهشت ابدی قدم گذاشتید و دیدید که فردی با یک چوب دستی ساده در پشت بام خانه ای که حضرت آدم در بهشت بنا کرده اند در صبح و ظهر و شام اذان می گوید در اذانش هم نام حضرت ابالفضل را می آورد. ایشان همان فرد است ، پس حتما صلولت بفرستید وگرنه " فحش " نصیب شما هم خواهد شد ! آقای وزیر آموزش و پرورش امیدوارم " اذان گو هایی " که تربیت کرده اید با صداقت باشند ، اگر خواستند نام فردی را به اذان شان اضافه نمایند ،نام کسی باشد که برای همه مردم دنیا آشنا باشد نه از جبهه و حزبی باشد که چندان #پایدار به گفته هایشان نباشند و مردم از شنیدن نام شان از اذان هم گریزان شوند ! راستی آقای وزیر کاش " دانش آموز فاتحه خوان " هم تربیت می کردید چون بازار کار فاتحه خوانی بیشتر از اذان گویی می باشد !! الفاتحه ...