ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.91K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
الگوگیریِ احساسی و فاقد تحقیق از شخصیت‌های دینی 1

(ازدواج در ۹ سالگی؟)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۱/۱۰/۲۳

افراد مذهبی همین که بشنوند که پیشوای مذهبی‌شان در فلان سنّ ازدواج کرده، ازدواج در آن سن برای‌شان مبنای شرعی پیدا می‌کند حتی بی آن‌که در بارۀ صحت آن روایت تاریخی به بررسی دقیق بپردازند. این ادعا که سنّ ازدواج پیشوایان آیا حجیّت‌آور است قابل مناقشه است به ویژه که خود آن پیشوایان نیز در سنینی متفاوت از یکدیگر ازدواج کرده‌اند.
از میان ازدواج‌های تأثیرگذار بر تعیین سن ازدواج در احکام فقهی و در میان متشرعین، دو ازدواج زیر اثر بیشتری بر فرهنگ‌سازیِ " #کودک_همسری" داشته است:

- #ازدواج_فاطمه و #علی در نه سالگیِ فاطمه
- #ازدواج_پیامبر با #عایشه در نه سالگی او

ناگفته پیداست که با وجود حضور پیامبر ، امام علی و حضرت فاطمه در دو ازدواج بالا، سن نه سالگی از چه اعتباری برخوردار خواهد شد. در این‌جا با بررسی موضوع به ردّ یا تضعیف سنِ نه سال در آن دو ازدواج می‌پردازیم:

الف- سنّ فاطمه (س) هنگام ازدواج:
برخلاف شهرت عجیب و بسیار تأثیرگذاری که سنّ فاطمه در هنگام ازدواج با علی (ع) را نه سال می‌داند اما کتب تاریخ و سایر منابع، محدود به این رأی نبوده و در این باره سه دسته روایت وجود دارد: نوزده سال ، سیزده سال ، نه سال.

-ازدواج در #نوزده (یا ۱۸ یا ۲۰) سالگی: جالب است بدانیم که اکثر مورخین و کتب مرجع تاریخی، ولادت فاطمه را پنج سال پیش از بعثت پیامبر دانسته و در نتیجه سن وی هنگام ازدواج و وفات به ترتیب نوزده سال و بیست و نه سال (یا ۲۸) بوده است. تاریخ‌نویسان برای ولادت فاطمه در پنج سال پیش از بعثت، به یک نشانی مهم اشاره می‌کنند و می‌گویند پنج سال پیش از بعثت یعنی همان سالی که قریش خانۀ کعبه را بازسازی می‌کردند. این روایت را می‌توان در تأیید همین سنّ مورد استفاده قرار داد: «روزی عباس عموی علی و فاطمه، نزد علی رفت؛ دید آن دو بر سرِ این‌که کدامیک بزرگترند گفتگو می‌کنند؛ عباس به علی گفت تو بزرگتری زیرا چند سال پیش از ساختن و بازسازی کعبه متولد شدی اما دخترم (فاطمه) سالی به دنیا آمد که قریش خانۀ کعبه را می‌ساختند».
اگر این سنّ درست باشد و یعنی ازدواج علی (ع) و فاطمه (س) در نوزده سالگیِ فاطمه روی داده باشد این پیوند نه تنها در کودکی و حتی نوجوانیِ فاطمه رخ نداده بلکه در آغاز جوانی وی اتفاق افتاده است.

-ازدواج در #سیزده سالگی: از میان مورخین اما یعقوبی ولادت فاطمه را در سال اول بعثت و سنّ او هنگام وفات را بیست و سه سال دانسته و در نتیجه سنّ حضرت در هنگام ازدواج سیزده سال خواهد بود. شیخ طوسی در مصباح‌المتهجد نیز سن فاطمه را هنگام ازدواج با علی (ع) سیزده سال نوشته است. مؤید این سنّ، نزول سورۀ کوثر در سال نخست بعثت است که مطابق برخی روایات گویند در بارۀ فاطمه و ولادت وی نازل شده است.
اگر این سنّ درست باشد، ازدواج آن دو در آغاز نوجوانیِ فاطمه روی داده است.

-ازدواج در #نه سالگی: راویان شیعه اکثراً آن ازدواج را در نه سالگی دانسته زیرا ولادت وی را پنج سال پس از بعثت گفته‌اند و در نتیجه وفات وی را در هجده سالگی دانسته‌اند. به نظر می‌رسد این روایت دقیق نبوده و حاصل یک مغالطه است زیرا این راویان در روایت‌شان به یک نشانی مربوط به زمان ولادت اشاره می‌کنند که دقیقاً همانند همان نشانی است که از قول دستۀ اول (ازدواج در نوزده سالگی) آمد، به این صورت که می‌گویند: فاطمه پنج سال پس از بعثت، در سالی که قریش خانۀ کعبه را بازسازی می‌کردند متولد شد. با توجه به این‌که می‌دانیم این بازسازیِ بخصوص کعبه با توجه قرائن دیگر، در سال پنجم پیش از بعثت روی داده و نه در سال پنجم پس از بعثت، بنابراین احتمال می‌رود که یکی از راویان در ضبط کلمۀ "پیش از بعثت" دچار اشتباه شده و آن را "پس از بعثت" نوشته باشد. در ضعفِ این رأی همین بس که اگر ولادت فاطمه در پنج سال پس از بعثت (و در نتیجه ازدواجش در نه سالگی) باشد با مشکل سنِ خدیجه مادر فاطمه چه کنیم که با این فرض، در شصت سالگی فاطمه را به دنیا آورده که بسیار فراتر از سنّ باروری بوده و بسیار بعید می‌نماید.

بر این اساس، به نظر می‌رسد این سنّ درست نباشد و ازدواج آن دو در نه سالگیِ فاطمه نبوده باشد.

اگر سال #بازسازی_کعبه (که در روایات دستۀ اول و دستۀ سوم آمده) را شاخص بگیریم در این صورت می‌توان سنّ #نوزده سالگی وی در هنگام ازدواج را بر دیگر اقوال ترجیح داد (و در هر حال به دلیل عدم قطعیت مسئله، نمی‌توان از آن هیچ حکمی برای تأسی و الگوبرداری استخراج کرد چرا که قطعیتی در بارۀ سن ازدواج وی به دست نیامد).
https://t.me/baznegari/1016

ادامه 👇
https://t.me/beshnofekrkon/2347
🍂
مسئله #حقارت است؛ حقارت
ح‌ق: ناظر بر پست قبل اشاره کنم به دو نکته و بعد هم بروم سروقت موضوع اصلی این متن.
▪️جنگ فی‌الواقع هیچ ربطی به پدر من به عنوان کارمند شرکت ایران‌کاوه نداشت؛ به خصوص که بابااکبر به خاطر مشکل زانو نیز کف پا حتی از دوره‌ی آموزشی سربازی هم معاف شده بود‌. آن‌چه باعث شد پدر من عازم عملیات آزادسازی خرم‌شهر شود، ریشه در همان انگیزه‌ی مقدس ایران‌دوستی سایر شهدای مدافع وطن داشت‌ که بسیاری‌شان حتی یک ثانیه هم نظامی نبودند. ما آن سال‌ها در اعماق جنوب شهر، جایی پایین‌تر از خط‌آهن تهران- تبریز زندگی می‌کردیم؛ در خانه‌ای جنوبی که با احتساب حیاطش هم باز بیش‌تر از هشتاد متر نبود. از شرکت ایران‌کاوه به پدرم خانه‌ای ویلایی در محله‌ی تهران‌سر تهران می‌دادند که بابااکبر در اوج مناعت طبع نگرفت و گفت ما خودمان خانه داریم؛ بدهید به کارگرها. ماشین هم می‌دادند که باز نگرفت. نقل روزگاری است که وسیله‌ی نقلیه‌ی ما چیزی فراتر از یک هوندا صد و بیست و پنج منحوس نبود. با این تفاسیر، دم سینه‌چاکان خامنه‌ای گرم که ما را نان‌خور بنیاد شهید معرفی می‌کنند. نه به قرآن؛ ما در عصر کودکی، نان از بازوی پدر می‌خوردیم که مختصرحقوقی داشت و محدودبیمه‌ای. البته از جمهوری اسلامی به ما فراوان رسیده است؛ من‌جمله همین زخم‌ها و همین زخم‌زمان‌ها و همین زخم‌زبان‌ها...
▪️ربع قرن است دارم روزنامه‌نگاری می‌کنم. نه هواداران میرحسین، نه هواداران احمدی‌نژاد، نه سلطنت‌طلب‌ها و نه حتی منافقین هرگز در هیچ دعوایی مرا حرام‌زاده نخوانده‌اند‌‌. این تهمت زشت و پلشت و زننده را باری پیارسال، هواداران مصباح به من زدند و امسال هم هواداران خامنه‌ای. آری! انقلاب همین قدر گل‌درشت، فرزندان خودش را می‌خورد. ببین به کجا رسیده کار ما با هوادارن مصباحیست جمهوری اسلامی که باید به #ازدواج_مشروع پدر و مادرمان اشاره کنیم و به جماعت بگوییم که اشتباه می‌کنید؛ ما حلال‌زاده‌ایم...
🔹️مسئله‌ای به نام حقارت
ناظر بر انتخابات و بسیاری دیگر از ابتلائات، کیست که نداند فی‌الحال دل اکثریت جمهور با جمهوری اسلامی صاف نیست؟ و کیست که نداند هواداران نظام از این‌که در اقلیت محض هستند، رنج مضاعف می‌برند؟ در دانشگاه، در باشگاه، در خیابان، در مترو و در هر کوچه و بازاری که جماعت تردد می‌کنند، فقط #خدا می‌داند چه احساس حقارتی می‌کنند از این‌که این همه در اقلیت‌ند. پس خنده‌ی غدیر و گریه‌ی عاشورا بهانه است تا افراد این جامعه‌ی سرشار از اقلیت، ضمن برگزاری تجمع، هم‌دیگر را پیدا کنند و #روحیه بگیرند. آخ که چه درد بدی است درد حقارت...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/p/CucNCBKydCy/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🕸

دخترِ جوانِ #فلسطین را با اجبار به عقد #حماس درآورده ای؛
مهریه اش را خون تعیین کرده ای؛
فرزندش را پیشمرگِ وعده های مقدس کرده ای،
بعد به اسرائیل می گویی حرامزاده!

خودِ تو،، چرا هیچوقت از #نظر و مشورت حرفی نزدی؟
چرا از #رضایت ِ دختر، چیزی نپرسیدی؟
همیشه فقط #ارضاء و خودکامگی؟؟؟
همیشه فقط جنگ و جنگ و جنگ ؟!
شد یک بار از این دختر بپرسی که آیا اصلا چنین همسری را می خواهد؟
یا این که مصلحتِ خودت در #ازدواج_تحمیلی آنها بود؟؟


آقای جمهوری هیسلامی؛
تو و صهیونیست ها، جفت تان قل هم هستید !
فلسطینِ زیبا، با آن گیسوانِ زیتونی اش برای تو، فقط حکمِ یک #کشتزار را دارد و بس.
امروز جایی خواندم که ۵۰هزار زن باردار در #غزه ، به امکانات بهداشتی دسترسی ندارند!
اما اصلا اگر این ها مهم بود که اساساً نمی بایست الان در معرضِ مرگ و خطر باشند.
پهنای غزه خیلی زیاد نیست اما برای تو، کم یا زیادش فرق نمی کند، این جان آدم هاست که بی مقدار است!
می گوییم بچه ها هم کشته شدند؛
غیرنظامی ها؛
می گویی حالا مگر چند نفر بودند؟!
 برای تو آدم ها حکم دستگاه زیراکس را دارند !
سریع جایگزین می شوند.
 اما آقا و خانم نظام هیسلامی؛
آن صیغه عقدی که به اکراه و اجبار خوانده شود، اساساً #باطل است.
اگر می گویی نه، و اگر تو و اسرائیل و گنده لات هایش، خیلی از خودتان خیال مطمئنید که لجن نیستید، پس نباید از برگزاریِ یک  #رفراندوم ِ جدی و یک همه پرسیِ #آزاد، ترس و اِبایی داشته باشید.
کاسه که داغ تر از آش نمی شود،
می شود؟
اصلا اگر یک جوان بیچاره ی یهودی از اهالیِ شهرک، نخواهد با یک دخترِ عربِ فلسطینی بجنگد و
بخواهد با او ازدواج کند،
به شما چه؟!
به ما چه؟؟
شما می گویید مسلمان؟
می گویید محمد ص؟؟؟
خب او هم می گوید یهود؛
می گوید موسی ص .
معیار انتخابِ پیامبر و صلاح خداوند نه متمرکز بر اسرائیل بوده نه جمهوری اسلامی.
بوده؟؟


بیا کج بنشین و راست بگو آقا نظام.



#و_امرهم_شوری_بینهم




🕊
_وارش_

@ir_varesh
🍁
#مهتاب_صداقت
ح‌ق: جنگ، مردها را یک بار می‌کشد و فرهنگ جنگ، زن‌ها را روزی صد بار زجرکش می‌کند. با این حال، همه ناظر بر حفظ وطن، از خون شهید سخن می‌گویند و خون دل هم‌سر شهید را #فراموش می‌کنند. از این سفره، سهم ایتام شهدا هم زخم زبان سهمیه می‌شود. سهمیه‌هایی که بر فرض وجود، برای هیچ فرزند شهیدی #پدر نمی‌شود...
▪️
مهتاب تازه داشت در بدن مادر، هفت‌ماهه می‌شد که پدرش را در نخستین روز جنگ از دست می‌دهد. این‌که دو ماه قبل از تولد، دختر شهید شوی، دردی نیست که با کمک تراپیست درمان شود. دردی است بی‌درمان که با تو بزرگ می‌شود، با تو قد می‌کشد و همیشه مثل #سایه هم‌سایه‌ی همه‌ی روزهای زندگی‌ات می‌شود؛ روزی که معلم از شغل پدرت می‌پرسد، روزی که به سن تکلیف می‌رسی، روزی که کنکور قبول می‌شوی، روزی که #عاشق می‌شوی، روزی که برایت خواستگار می‌آید، روزی که #ازدواج می‌کنی، روزی که بچه‌دار می‌شوی و روزی که باید به دخترت توضیح بدهی چرا حتی یک عکس هم با پدر نداری. خدا نخواهد که دختر بدون داشتن حتی یک خاطره از پدر، دختر شهید شود...
▪️
مادر #مهتاب را در خواب‌گاه جنگ‌زده‌های شیراز به دنیا می‌آورد‌ و کمی بعد می‌رود ماه‌شهر پیش برادر بزرگ‌ترش. مهتاب در آستانه‌ی شش‌سالگی است که #مادر با یکی از هم‌کارهای برادر #عقد می‌کند. سه ماه بعد و در حالی که هنوز جنگ تحمیلی تمام نشده، این بار نوبت زنگ تحمیلی می‌شود. بنیاد شهید، مادر مهتاب را به تهران فرامی‌خواند تا معلوم شود چرا فرهنگ جنگ از خود جنگ هم خطرناک‌تر است: «چرا برای ازدواج مجدد با ما مشورت نکردی؟ چرا این مرد را انتخاب کردی؟ چرا اقلاً بعدش بنیاد را در جریان نگذاشتی؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟» فرجام این چون و چراها به جدایی مهتاب از مادرش ختم می‌شود. حالا دختر قصه‌ی ما باید در پرورش‌گاه سمیه زندگی کند. اگر پسر بود، می‌بردندش پرورش‌گاه یاسر. اف بر این انقلاب و آن جنگش. اف بر این نظام و آن بنیاد شهیدش. زندگی هم‌سر شهید به شما چه، ای حرام‌زاده‌تر از صهیونیست‌ها؟ اگر ناظر بر دخالت بی‌جای شما فقط زندگی یک خانواده‌ی شهید متلاطم‌تر از قبل شده باشد، کافی است تا کینه‌ی ما از ایدئولوژی شما حتی عمیق‌تر از نفرت‌مان از صدام باشد. اگر مردک سگ‌سبیل بعثی فقط پدر ما را کشت، شما پدر ما را درآوردید و در اوج حرام‌زادگی، آن‌جا که در برابر قلم آدمی کم می‌آورید، ما را حرام‌زاده می‌خوانید...
▪️
چندی بعد مادر می‌بیند که تاب جدایی از مهتاب را ندارد. پس تن به طلاق می‌دهد و به امید یافتن دخترش، قدم در راهی می‌گذرد که گاه سراب است و گاه قرص اعصاب. چرا؟ چون جنگ با خود فرهنگ جنگ را هم می‌آورد و چون فرهنگ جنگ از خود جنگ هیولاتر است...
▪️
درست در همان سال‌هایی که ما داشتیم هم‌راه #هاچ_زنبور_عسل دنبال مادرش می‌گشتیم، مادر مهتاب هم داشت در واقعیتی که کاش #کارتون بود، دربه‌در دنبال مهتابی می‌گشت که فقط دو سال در پرورش‌گاه سمیه دوام آورده بود. دخترک کجا رفته بود؟ رفته بود خانه‌ی اقوام پدری و حسابی بزرگ شده بود. شده بود هجده ساله، نوزده ساله، بیست ساله، بیست و یک ساله. شده بود یک #عروسک که دلش #نوازش می‌خواست؛ صاحب #ناز شده بود و برای نازش بل‌که نیازش دنبال #خریدار می‌گشت؛ دنبال مادر...
▪️
چه اهمیتی دارد که مهتاب و مادرش در کدام #جاده یا در کدام #شهر یا در کدام #خانه دوباره هم‌دیگر را پیدا می‌کنند؟ مهم این است که فرهنگ جنگ، گاه آن‌قدر فاصله‌ها را زیاد می‌کند که دیگر هیچ رابطه‌ای حتی رابطه‌ی مهتاب و مادرش مثل قبل نمی‌شود. بعضی چیزها مثل #عشق بل‌که مثل #آغوش وقفه‌بردار نیست. دختربچه را که از سینه‌ی مادر جدا کنی، یک زخم در دل جفت‌شان می‌کاری که از لابه‌لایش هیچ نوری بیرون نمی‌زند. همه چیز به وقتش قشنگ است و راستش عاشقی هم نه آن مقوله‌ای است که با وقفه و دوری و دوستی کنار بیاید. بی‌چاره مهتاب خیلی تلاش کرد رابطه‌ی زخم‌خورده را #ترمیم کند؛ نشد. بی‌چاره‌تر مادر مهتاب خیلی سعی کرد رابطه‌ی زخم‌خورده را #تدبیر کند؛ نشد. یعنی #غریبه شده بودند با هم؟ نمی‌دانم! از من هیچ چیز نپرسید، چون من هیچ چیز نمی‌دانم...
▪️
چرا، چرا. من یک #چیز را #خوب می‌دانم. از #خدا پنهان نیست و بگذار از #شما هم نباشد. دی‌شب که به مهتاب زنگ زدم تا ازش درباره‌ی کم و کیف شیر بچه‌گربه‌هایی بپرسم که همین سر کوچه‌مان چند روز است بی‌مادر شده‌اند، برگشت گفت: مادرم، آخ مادرم...
▪️
رفتم استوری‌اش را چک کردم. دیدم در یک صفحه‌ی سیاه- سیاه به همان رنگ روسری‌اش در همان روز نحس بنیاد شهید- نوشته: مادر مرد، از بس که #جان ندارد...
#حق
#حسین_قدیانی
https://t.me/ghete26

https://www.instagram.com/p/CytvdlhoOFR/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔹روزنامه کیهان با اعتراض به وضعیت حجاب زنان در ساحل بوشهر ‌نوشت: «این روزها در شهر شهید‌پرور بوشهر شاهد انواع و اقسام جرائم مشهود و حضور خانم‌ها با تیپ شیطان‌پرستی و لباس‌های نیمه‌عریان هستیم.»!
✍️ محمد حسین مهدیخانی : ✔️ آقای شریعتمداری ! کاش یکبار هم از وضعیت کودک همسری و زندگی سخت و مرگبار آنها در روزنامه کیهان با تیتر درشت می نوشتی دختران سرزمین آفتاب و دریا و کویر و کوهستان زود #ازدواج نکنید ،تا می توانید دنبال #کتاب و آگاهی بروید نه دنبال خرافات و افزایش لشگر برای #مدعیان هر آنکه دندان دهد نان دهد، باشید!!
Forwarded from عکس نگار
hammihanonline.ir
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-14/13687-%DA

💢 چند کلمه‌ای با ریاست محترم قوه قضائیه

🖌
#امید‌فراغت روزنامه‌نگار

❗️آقای
#محسنی‌اژه‌ای، من" امید فراغت" روزنامه‌نگار به شماره قرار ۱۴۰۲۰۱۴۵۰۰۰۰۶۰۶۵۴۸ و شماره پرونده ۱۴۰۲۰۱۹۲۰۰۰۳۴۳۸۳۹۹ که اتهامم، تبلیغ علیه نظام جمهوری‌اسلامی‌ست به رای صادره  شعبه ۷ بازپرسی دادگاه انقلاب ناحیه یک #کرج اعتراض دارم.

❗️اصل ۳
#قانون‌اساسی می‌گوید بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر و همچنین تامین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون، یکی از الزامات رشد و توسعه مملکت است.

❗️ با توجه به رای صادر شده بازپرس محترم دو تن از وکلای برجسته مملکت یعنی آقایان دکتر
#سعید‌خلیلی و #عمادالدین‌باقی، طی رشته توئیتی بیان داشتند: "شان و وظیفه #دادسرا و #بازپرس تعیین مجازات نیست و نباید از ابزارهای قانونی مانند قرار تامین و قرار نظارت قضایی برای #مجازات متهم استفاده گردد، چه بسا همین متهم در دادگاه تبرئه شود. منع متهم از فعالیت در فضای مجازی و انتشار پیام، قطعا نظارت قضایی نیست، بلکه خود مجازات است و البته نقض غرض قانون‌گذار است".

❗️ دکتر عمالدین باقی نیز در توئیتی بیان نمودند، "آقای خلیلی از وکلای خوشنام
#حقوق‌بشری روی نکته مهمی دست گذاشتند که قابل توجه مسئولان قضایی هم هست. موارد عدیده‌ای مشاهده شده که بازپرس در مرحله‌ای که وظیفه‌اش انجام تحقیقات است به نوعی #دادرسی کرده و تصمیمی اتخاذ نموده که از شئون دادگاه است. ظاهرا تازه‌ترین نمونه‌اش آقای امید‌ فراغت است".

❗️ جناب قاضی‌القضاتِ
#جمهوری‌اسلامی، هدف از بیان واقعیت‌ها‌ی اینچنینی این است که همگی به درک و شناخت بهتری از ابعاد پیدا و پنهان جامعه امروز دست پیدا کنیم و نیز نیک بدانیم که حق مسلم همگی‌مان این است که زندگی آبرومندی را تجربه کنیم. بنابراین هر آن‌چه که مانع از تحقق زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه ملت ایران است، قابل نقد و انتقاد کردن است.

❗️جناب آقای
#اژه‌ای، قطعا می‌دانید که نقد و انتقادات نسبت به وضع موجود، برای زندگی کردن مطلوب‌تر ملت #ایران است. آیا جواب نقد و انتقاد روزنامه‌نگاری که وظیفه ذاتی‌اش بیان مشکلات، آن هم در فضایی که تمام مردم در بطن واقعیت‌ها حضور دارند و به صورت عینی با انواع و اقسام مشکلات و آسیب‌هایی مثل #فقر، بیکاری، ناامیدی، گرانی و ...مواجه‌اند، اخذ #سند‌شش‌دانگ برای #آزادی و دو سال منع فعالیت در شبکه‌های اجتماعی‌ست؟

❗️آیا پیام چنین حکمی در دنیایی که مردم در فضای گردش آزاد اطلاعات قرار دارند، تبلیغ علیه نظام نیست؟ آیا سخن گفتن از کمبود دارو برای درمان
#بیماران، گرانی‌های افسار گسیخته، عدم امکان #ازدواج جوانان، #بیکاری و ناامیدی‌هایی که در بطن جامعه، جاری و ساری‌ست، تبلیغ علیه نظام است؟

❗️اگر امثال روزنامه‌نگاران و منتقدان از مشکلات ننویسند، آیا خود مردم چنین واقعیت‌های تلخی را نمی‌بینند؟ چرا برخی مسئولان با ندانم کاری و
#جامعه‌نشناسی، مردم نشناسی و سخت‌گیری‌های عجیب و غریب، جامعه آشکار را به جامعه پنهان، تبدیل می‌کنند؟

❗️با توجه به این‌که بنده عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران با شماره عضویت ۱۰۴۶ هستم اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری در فضای گردش آزاد اطلاعات معنی و مفهوم اصیل پیدا می‌کند، در غیر این صورت هر گونه ایجاد محدودیتی در راستای خبر‌رسانی و تحلیل و تفسیر وقایع، به نوعی تعرض به حقوق شهروندی و تعرض به حقوق صنفی می‌باشد.

❗️ تمام سعی و تلاشِ اندیشه‌ورزی‌ام این بوده است که ده اصل بین‌المللی اخلاق حرفه‌ای در
#روزنامه‌نگاری را رعایت کنم و با صداقت، استقلال، انصاف، پاسخ‌گویی، پرهیز از افترا، آوردن منبع و به حداقل رساندن آسیب‌ها، #ایران تاریخ‌دار و تمدن دارمان را به وسع توان، در مسیر واقعیت‌نگری، عقلانیت و دوری از شعار قرار بگیرد. چرا که همگی‌مان در قبال امروز و همچنین آیندگان مسئول هستیم و باید ایران بهتری را به فرزندان‌مان تحویل بدهیم.

❗️لذا از حضرتعالی تقاضا دارم نسبت به خدشه وارد شدن به حق و حقوق شهروندی و صنفی‌ام، پاسدار کرامت انسانی‌ام باشید و با توجه به جایگاه‌تان و اختیارات حاصل از ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی، تمهیدات لغو قرار نظارت قضایی مبنی بر عدم فعالیت در شبکه‌های اجتماعی را فراهم سازید تا قدرت آنزیم هضم و قدرت پذیرش نقد و انتقاد روزنامه‌نگاران را به تصویر بکشید.

@Roshanfkrane
🔸 آقای #پزشکیان لطفا رساله برده‌داری اختیاری اتین دو لا بوئتی را بخواند.

❗️ ۶۷ میلیون ایرانی به دنبال یک #زندگی‌معمولی #آزادی #صلح و روابط متوازن با #غرب و شرق‌اند. جوان ایرانی به دلیل سیاست‌های پیشین قادر به #ازدواج و خرید خانه نیست. اگر قرار بود #چین و #روسیه، ما را حاجت‌روا کنند تا الان شده بود!

#امید‌فراغت روزنامه‌نگار

@Roshanfkrane