ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.91K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
🍂
بر پیشانی #عدالت چه پینه‌ی گل‌درشتی بسته
ح‌ق: هیچ وقت فکر نمی‌کردم دفاع از جمهوری اسلامی به کاری سخت‌تر از کاویدن اعماق زمین در معادن تبدیل شود. از قرار نظام دلش را خوش کرده به همین اقلیتی که هنوز زیرنویس تلویزیون کامل نشده، حاضری می‌زند در صحنه. الباقی مردم باید بترمگند سر جای‌شان و الا به جرم ایجاد ناامنی، حکم محاربه می‌گیرند. کاش آن‌هایی که امنیت را خط‌قرمز می‌خوانند، چوبه‌ی دار را اول به رخ آخوندهایی بکشند که کاری جز پاشیدن بذر ناامنی در اذهان عمومی ندارند. اشکال بزرگ جمهوری اسلامی این است: علم‌الهدی اگر ذهن بسیاری از مردم را ناامن کند، جوابش فقط دو خط توئیت است اما جوانی اگر خیابانی را ببندد، پاسخش اعدام. حضرات می‌گویند با یک بسیجی هم درگیر شده و چند تایی بخیه روی بدنش به یادگار گذاشته. سلمنا! لطف کنید و برای خودتان هم حکم اعدام ببرید با این همه رد بخیه که بر جسم و جان این مردم باقی گذاشته‌اید. هنوز مهسا امینی زنده بود که ناظر بر برخی صحنه‌ها، جماعتی دل‌سوز و خیرخواه از ضرورت حذف گشت ارشاد نوشتند. این تذکر را حتی منی که در عهد بوق، موافق این گشت بودم هم قلمی کردم. واضح بود که از یک جا به بعد، گشت منحوس ارشاد، دیگر نه به کار دفاع از حجاب می‌آمد و نه به کار مقابله با بدحجابی؛ فقط داشت تولید ناامنی می‌کرد. قشنگ هم معلوم بود که پشت رل گشت ارشاد، دشمن نشسته و مترصد یک فرصت است. پس مصداق مسلم محاربه با نظام، خود جمهوری اسلامی است که آن‌قدر سرانش برای تعطیلی گشت ارشاد دست‌دست کردند تا مسئله‌ی ژینا پیش آمد. کو آن قاضی حق‌مدار که برای یک‌یک اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، نیز برای پیرمردهای بی‌خاصیت مجمع تشخیص که آخرش هم نفهمیدند ادامه‌ی گشت ارشاد به مصلحت نظام نیست، حکم محاربه صادر کند؟ واقعیت آن است که گوش کر شما خیابان‌ها را شلوغ کرد. به آن بسیجی هم فی‌الواقع خودتان چاقو زدید؛ با نفهمی‌تان. چاقو در زبان رئیس‌دفتر مصباح است که حتی در این روزها هم که مردم فی‌نفسه عصبانی‌اند، باز می‌خواهد عصبانی‌ترشان کند. محاربه فقط محاربه با جمهوری اسلامی نیست؛ محاربه با جمهور هم محاربه است. خمینی این روزها را می‌دید که می‌گفت بترسید از روزی که مردم باطن شما را بشناسند. کارتان به جایی رسیده که تحمل حرف امام را هم ندارید. ملاک حال فعلی جمهوری اسلامی است که انگار اصرار دارد تخم کینه در سینه‌ی جمهور بکارد. بی‌خود نیست که جز در جمع هواداران‌تان، هر کجا می‌روید، هو می‌شوید. جنگ علی با بی‌عدالتی بود، نه با مردم. علی زور ذوالفقار را به پیشانی‌های پینه‌بسته می‌رساند؛ افهم!
#حسین_قدیانی
▫️سایت حق‌دیلی haghdaily.ir
@ghete26

https://www.instagram.com/p/Cl9KENHoWm7/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
کانال جدید مهدی نصیری
https://t.me/nasiri1342238
#هشدار_جامعه‌شناس

🔴صعود آمار انحرافات و آسیب‌های اجتماعی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!


| گفت‌وگوی پایگاه خبری «تجارت‌نیوز» با #احمد_بخارایی درباره‌ی افزایش جرایم در دهه‌ی ۱۳۹۰ | منتشر شده در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱


| #احمد_بخارایی:
ـ در ابتدا باید بدانیم هر پدیده اجتماعی اعم از مثبت و منفی را در چه سطحی می‌خواهیم بررسی کنیم. در سطح خرد، واحد تحلیل فرد، در سطح میانی، سازمان‌ها و نهادها و در سطح کلان نیز ساختارها هستند. این سه واحد تحلیل در رابطه رفت و برگشتی‌اند.

ـ برای مثال اگر بخواهیم سرقت را بررسی کنیم، اگر از ویژگی‌های فردی آغاز کنیم در تحلیل به سطح میانی و کلان می‌رسیم. #سرقت به دو خرده‌نظام اقتصادی و اجتماعی مربوط می‌شود. فردی که نیاز مالی دارد و این نیاز ناشی از #بیکاری و نداشتن درآمد کافی‌ است. از این طریق به سازمان‌ها و نهادها برای #اشتغال‌زایی می‌رسیم. زمانی که #ساختار_اقتصادی بیمار باشد، به جای ت#ولید، سیستم #دلالی و واسطه‌گری اوج می‌گیرد.

ـ بیماری اقتصاد از سطح کلان به سطح میانه و خرد می‌رسد و در سارق و رفتار او خود را نشان می‌دهد. برای سارق، زندان و مجازات تعیین می‌کنیم، در صورتی‌که سارق مجبور است برای گذران زندگی سرقت کند.

ـ سرقت یک عکس‌العمل است. استارت اولیه را سازمان‌ها و ساختارها می‌زنند و سارق در سطح خرد، عمدتا واکنش نشان می‌دهد. وقتی کار او یک واکنش و عکس‌العمل باشد اگر ۱۰ بار هم به زندان برود، همچنان به رفتار خود ادامه می‌دهد، چون ناشی از «جبر بیرونی» است و راهی ندارد. فشار اقتصادی او را مجبور به سرقت می‌کند. به همین دلیل مجازات نمی‌تواند به‌تنهایی موثر باشد.

ـ در موضوع #آسیب‌های_اجتماعی مانند #نزاع و #کودک‌آزاری، عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را می‌توان همزمان مشاهده کرد. این عناصر هم ریشه در #خرده‌نظام_سیاسی دارند، زیرا مدیریت و تصمیم‌های کلان در این نظام صورت می‌گیرد. به عبارتی خرده‌نظام سیاسی نقش محوری را ایفا می‌کند.

ـ سال‌ها قبل جامعه‌شناسان زنگ خطر #فروپاشی_اجتماعی را به صدا درآوردند. اکنون دیگر صحبت از بحران نیست، بلکه کشور گرفتار #ابربحران شده است.

ـ زمانی که در چهار خرده‌نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شاهد بحران باشیم، دیگر با ابربحران مواجه هستیم. این ابربحران در حوزه اجتماعی اینگونه در فروپاشی اجتماعی متجلی می‌شود. مصادیق این مساله هم همین افزایش دو برابری آسیب‌ها و ناهنجاری‌ها مانند سرقت، کودک‌آزاری و نزاع در یک دهه اخیر است.

ـ فروپاشی اجتماعی مانند #فروپاشی_سیاسی نیست که لحظه‌ای صورت بگیرد. فروپاشی سیاسی ممکن است طی یک یا دو ماه هم صورت بپذیرد، اما فروپاشی اجتماعی مانند کهولت سن است، هر چه زمان بگذرد شدت آن بیشتر می‌شود.

ـ در حال حاضر ما در بستر فروپاشی اجتماعی در حال غلتیدن هستیم و هر چه می‌گذرد این فروپاشی عمیق‌تر می‌شود. ضمن این‌که این نوع فروپاشی هر چقدر عمیق‌تر و گسترده‌تر شود بازگشت به عقب دشوارتر می‌شود.

ـ زمانی که علت و ریشه را در ساختارها پیدا می‌کنیم، راهکار هم آنجاست. اما لزوما فروپاشی سیاسی نمی‌تواند این «ابربحران» را حل کند. ما چون در بستر فروپاشی اجتماعی بزرگ شدیم، حتی با تغییر نظام سیاسی هم این مساله عوض نمی‌شود، این مسائل ریشه‌ای به سهولت ترمیم نمی‌شود. بازگشت به عقب بسیار سخت است.

ـ راه‌حل، تحولِ ساختاری است، نه اصلاح ساختاری. اما چه کسانی باید بانیان این تحول ساختاری باشند؟ کم‌هزینه‌ترین راه این است که نیروهای عدالت‌خواه در داخل کشور ـ که به شرایط موجود معترض هستند ـ این کار را انجام دهند. یعنی کسانی که حتی نامی از آنها نشنیده باشیم. شاید بتوان گفت کسانی که تاکنون نامی از آنها شنیده‌ایم، در این فروپاشی اجتماعی دخیل هستند.

ـ منظور «#عدالت» در چهار خرده نظام است. عدالتِ فرهنگی یعنی پذیرش فرهنگ همگانی و خرده فرهنگ‌ها. عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات و نیز اجرای سیاست رفاه اجتماعی برای همه. عدالت سیاسی نیز ایجاد فضای دموکراتیک و عدالت اقتصادی به معنای کاهش فاصله و شکاف طبقاتی است.

ـ البته ممکن است این راهکار صورت نگیرد، چون مطلوب و ایده‌آل است. امر مطلوب هم گاهی اجرایی نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
https://t.me/dr_bokharaei

https://t.me/Sociologyofsocialgroups
به یاد «مـُدرّسِ مجلس هفتم»

▪️تقاطع حافظ-طالقانی، کنار پل، مشغول فلافل خوردن بودم که موبایلم زنگ خورد. سالها بود که بخاطر دوری از ایران، دکتر را ندیده بودم. برای رونمایی از دو کتابش در فرهنگسرای اندیشه با بزرگواری دعوتم کرد. آخرین باری بود که با دکتر صحبت کردم. متاسفانه نتوانستم در آن برنامه شرکت کنم. شرمنده شدم.

▪️از گذشته مشمول لطف و بزرگواری‌اش بودم. در ماجرای شکایت سیدحسین موسویان - عضو تیم مذاکرات هسته‌ای در زمان دبیری حسن روحانی در شورای امنیت ملی - خیلی تلاش کرد که موسویان شکایتش را پس بگیرد. حتی به خانه‌اش رفت و حضوری با او صحبت کرد تا منصرفش کند. موسویان اسنادی در اختیارش گذاشته بود مبنی بر اینکه قربانی دعوای سیاسی و جناحی شده است. ازم خواست دو تایی پیش موسویان برویم یا اینکه به دفتر خودش بروم و اسناد را مطالعه کنم. نرفتم! سرم باد داشت. وکیل موسویان در دادگاه گفت اگر عذرخواهی کنم او از شکایت صرف‌نظر می‌کند. گفتم اگر ایشان بخاطر ارائه اطلاعات حساس کشور به بیگانگان، از ملت ایران و خانواده‌های شهدا معذرت‌خواهی کند، من نیز از او عذرخواهی خواهم کرد. دادگاه به شش ماه حبس و ۶۰ ضربه شلاق محکومم کرد.

▪️دورۀ حضورش در مجلس هفتم، پر از خیر و برکت بود. یک‌تنه گفتمان عدالتخواهی را در مجلس نمایندگی می‌کرد. اصولگرایان از دعوتش برای حضور در لیست‌شان، حسابی پشیمان شده بودند. «نقد درون‌گفتمانی» را ما از افروغ آموختیم. برایش وب‌سایتی طراحی کردم و عنوانش را گذاشتم «مُـدرّسِ مجلس هفتم». مواضع و یادداشت‌ها و مقالاتش را پوشش می‌دادم. با صالح، پسرش، برخی هماهنگی‌های مربوط به انتشار مطالب را انجام می‌دادم. پس از تجربه مجلس و برخوردهایی که طی این دوره با او صورت گرفت، دچار یأس شدیدی شد. از تهران بیرون زد و در روستایی همین اطرافی که من امروز هستم سکنی گزید. مشغولیتش دیگر فقط کتاب و دفتر شد. وقتی از ایران رفتم، وب‌سایت را به دوست دیگری که از علاقمندان دکتر بود سپردم و کم‌کم ارتباطم با دکتر کم شد. ولی دامین‌های سایت چون به نامم بود، هر سال از همانجا تمدید می‌کردم. نمی‌دانم چه شد که آن وب‌سایت هم تعطیل شد. البته هنوز دامین‌ها را نگه داشته‌ام.

▪️تا همین اواخر، او معتقد به اولویت عدالت به آزادی بود. من اما دو دهه پس از شاگردیِ او، به این نتیجه رسیده بودم که عدالت بدون آزادی، حرف مفت است! بابت گفتن همان صحبت‌های معروفش دربارۀ نحوه مواجهه با مرگ مهسا امینی که آن روزها خیلی دست‌به‌دست شد، من به بازجویم جواب پس دادم. بازجو می‌گفت «اینها حرف و خواستِ دشمن است»..

▪️برایش آرامش ابدی در جوار حضرت حق مسألت دارم.

#عماد_افروغ
#مدرس_مجلس_هفتم
#عدالت_بدون_آزادی_حرف_مفت_است

@AmirTafreshi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂
چه غمی داره این غروب
ح‌ق: #عدالت که ندارین. کاش اقلاً یه ذره #معرفت داشتین؛ در کنار آرمان و روح‌الله، به امثال ابوالفضل آدینه‌زاده هم می‌پرداختین. صرف نداره براتون، چون خودتون کشتین‌شون. بعدم فشار آوردین به خانواده‌اش که رسانه‌ای نکنن. غافل از این‌که نه ماه برای همیشه پشت ابر می‌مونه، نه آه. رفوزه‌ی عصر آخرالزمان و مردود امام زمان خودتونین، نه اونایی که از #مظلوم در برابر #ظالم دفاع می‌کنن. اون ماله بل‌که اسلحه‌ای که توی دست‌تونه، آخرشم نذاشت درست #غربال شین. موندین در مرداب تبعیض و گنداب تزویرتون؛ برای همیشه شرمنده‌ی شهدای جمهور و خجلت‌زده از همه‌ی ستاره‌های مردم‌مدار هور شدین. این بچه که حتی سطل‌زباله‌ای هم وسط خیابون نیاورده بود. لابد دل سیاه‌تون از سنگه که فقط کشته‌های طیف خودتون رو می‌بینین...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/reel/Cr_ZrNPIXkN/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
🔴🔴« جامعه‌ی طبقه‌بندی شده! »


🔵 درجوامعی که از عدالت اقتصادی و اجتماعی بی‌بهره هستند؛ مردمانش در برخی از ابعاد زیست فردی و اجتماعی، تفاوت آشکاری دارند. آن‌چه در چندسال اخیر در کشور ما دیده و با آن درگیر هستیم، تفاوت فاحش و فراتر از برخی بخش‌های زندگی مردم است. 
 اگر پیش‌از این تنها در آموزش و درمان و مسکن میان ساکنان مناطق مختلف یک شهر یا استان، تفاوت زیادی در کیفیت و نوع خدمات و داشته‌ها وجود داشت؛ اکنون این تفاوت و تبعیض شهروندی، ابعاد متنوع و گسترده‌تری پیدا کرده است.
👈برخی‌از این خدمات و مصرف و داشته‌ها‌ی تفکیک‌شده و متفاوت در جامعه عبارتنداز:
۱- مسکن طبقه‌بندی شده
۲- درمان طبقه‌بندی شده
۳- پوشاک درجه‌بندی شده
۴- خوراک و تغذیه دسته‌بندی شده
۵- آموزش و خدمات رتبه‌بندی شده
۶- اوقات فراغت درجه‌بندی شده
۷- تولد و مرگ طبقه‌بندی شده
۸- مجازات و زندان درجه‌بندی شده
۹- ازدواج طبقه‌بندی شده
🔵 چند هفته‌ی پیش به یکی از شهرستان‌های استان البرز رفتم، از خیابان‌ها و کوچه‌ها گذشتم، به بازار محلی شهر سری زدم، از همان بازارهای طبقه‌بندی شده با کالاها و اجناس درجه‌بندی شده.
خوراکی‌های باز بدون بسته‌بندی و تاریخ مصرف و کد استاندارد و بهداشت و میزان ترکیبات مانند انرژی و چربی و نمک و قند… با قیمت‌هایی ارزان‌تر و پایین‌تر از خوراکی‌های بسته‌بندی و استاندارد گران‌قیمت و غیرقابل خرید عموم مردم.
به یاد فروشگاه ‌های مناطق خاص برخی شهرها افتادم و اجناس و خوراکی‌های مارک دار بسته‌بندی وارداتی با تاریخ مصرف و میزان ترکیبات آن‌ها!
🔻به اطراف نگاه کنیم، آن‌چه می‌بینیم، آن‌چه وجود خارجی دارد؛ یک جامعه‌‌ی طبقه‌بندی شده به‌جای یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی است…
همان که وعده داده شده بود، اما امروز؛ اثر و خبری از آن نیست.
اما اهمیت این جامعه‌ی طبقه‌بندی شده در تولید دوگانه‌های گفتمانی خاص خود و برون‌داد آن‌هاست.
گفتمان عدالت و بی‌عدالتی؛ گفتمان تبعیض و برابری؛ گفتمان مطالبه و بی‌تفاوتی؛ گفتمان دادخواهی و حفظ وضع موجود؛ و گفتمان اعتراض و سرکوب.
همان گفتمانی که در اعتراضات چندساله‌ی اخیر از سال ۱۳۹۶ تاکنون، به #زن‌زندگی‌آزادی و اعتراض به #فقر و #فساد و #تبعیض انجامیده است.

سر آن ندارد امشب، که برآید آفتابی...

✍️ فریبا نظری
۳۱ خرداد ۱۴۰۲



#زن‌زندگی‌آزادی
#عدالت_اقتصادی
#عدالت_اجتماعی
#جامعه‌ی_طبقه‌بندی_شده
#دادخواهی
#اعتراض
#سرکوب


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🍂
#آه
ح‌ق: چند ماه پیش که نوشتم من با یک چشم برای آرمان و روح‌الله #گریه می‌کنم و با آن دیگری برای #امیرجواد و #ابوالفضل هرگز فکر نمی‌کردم رسانه‌های رسمی فقط به مظلومیت یک طرف ماجرا بپردازند‌. حدسم این بود که ناظر بر این همه #مهسا و #مهرشاد و #نیکا و #سارینا عاقبت رسانه‌ی ملی متوجه فرق خود با فارس و کیهان می‌شود و اگر این هم نباشد، اقلاً ره‌بر انقلاب نیم‌نگاهی هم از سر لطف به بچه‌های طیف دیگر ماجرا می‌اندازد؛ چه خیال خامی که جوان معترض بی‌آینده‌ی عاصی و عصبانی از نظر خامنه‌ای گاه اراذل و اوباش خوانده می‌شود، گاه فریب‌خورده، گاه پیاده‌سرباز دشمن و گاه آلت دست اجنبی. این ورژن جدید از خامنه‌ای از فرط نزدیکی به مصباح و دوری از بهشتی حتی خامنه‌ای هشتاد و هشت هم نیست؛ چه برسد به خامنه‌ای هفتاد و هشت‌. سال هفتاد و هشت ره‌بر انقلاب در یک سخن‌رانی عمومی رسماً و علناً بر دهان جماعتی از حزب‌اللهی‌ها کوفت که با شعار حیدر حیدر وارد خواب‌گاه دانش‌جویان شدند و آن کردند که نباید و نشاید. سال هشتاد و هشت هم خامنه‌ای این‌قدری از #انصاف را داشت که فی‌المثل اشاره به سوابق ممتاز و لواحق متمایز مرحوم هاشمی کند و چشم در چشم سوپرولایی‌های اهل نمازجمعه استوانه‌ی نظام را حداقل به حیث مالی عنصری پاک‌دست بخواند. آن روزها که من به ره‌بر انقلاب #حضرت_ماه می‌گفتم و کاش هیچ وقت نمی‌گفتم، فهمم این بود که خامنه‌ای حتی حواسش به لیدر معترض‌ها هم هست که مبادا انقلابی‌ها در حق او دچار #قضاوت توأم با #رذالت شوند. از این حاشیه به متن برگردم. می‌دانید چرا من از یک جا به بعد دیگر هر دو چشمم را اختصاص دادم به آدینه‌زاده و اسعدزاده؟ چون دیدم نظام و رسانه‌هایش بل‌که خامنه‌ای و قوه‌ی قضایش چقدر از #عدالت دورند؛ محسن شکاری به خاطر آوردن یک سطل زباله در وسط خیابان اعدام می‌شود و تو باش تا قاتلین بچه‌های جبهه‌ی این‌ور هم به سزای اعمال‌شان برسند. فیلم این پست مشت نمونه‌ی خروار است‌‌ و صدالبته که فقط نقل حراست فلان دانش‌گاه نیست؛ کیست که نداند این هشت ماه اخیر نیروهای مربوط به حکومت بدتر از این صحنه‌ها را هم آفریدند؟ سؤال این‌جاست: خامنه‌ای اگر به این صحنه‌ها آگاه است، چرا طعنه‌ی اراذل و اوباش را دمی هم نثار طرف‌داران خود نمی‌کند؟ و اگر نیست، با عرض معذرت این چه ره‌بری است؟ آقای خامنه‌ای! #اعتراف می‌کنم که شما بارها به قلم راقم این سطور #لطف داشته‌اید. نمک‌دان‌شکنی است اگر من هم مثل سوپرانقلابی‌ها دوستی خاله‌خرسه با شما داشته باشم. دیروز صادقانه نوشتم حضرت ماه و امروز هم از سر صدق دارم آه می‌کشم...
#حق
#حسین_قدیانی
@ghete26

https://www.instagram.com/reel/CuAb8xDogFa/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔴🔴« مطالبه‌ی همه‌ی ایرانیان: مردم سیستان و بلوچستان، حق زندگی دارند! »


🔵 مدتی است که رسانه‌های داخلی از مشکلات بزرگ زندگی روزمره‌ی هم‌وطنان استان #سیستان_و_بلوچستان، خبر و گزارش می‌دهند.
مشکلاتی هم‌چون:
۱- #بحران_آب با قطع مستمر آن در مناطقی که شرایط استفاده از آب لوله کشی دارند
۲- عدم دسترسی به آب سالم و آشامیدنی در مناطقی که هنوز شرایط استفاده از آب لوله کشی ندارند
۳- خطر مرگ و صدمات جسمی و روانی در #هوتک ها به‌عنوان منابع آب همراه با خطر #حمله‌ی_گاندوها به‌ویژه برای #کودکان_آب‌بر
۴- #طوفان گرد و خاک شدید
۵- افزایش گرمای هوا

🔻در کناراین مشکلات و خطرات جدی، چالش‌ها و گرفتاری‌ها و مسائلی نیز سال‌ها و دهه‌ها استان سیستان و بلوچستان را در چنبره‌ی وحشتناک و مرگ‌بار خود، فراگرفته است.
برخی‌از مهمترین آن‌ها عبارتنداز:
۱- فقرمطلق و نبود امکانات برای رفع نیازهای نخستین زنده‌ماندن و حیات
۲- کمبود آرد و نان 
۳- کاهش قدرت خرید و مصرف #گوشت قرمز و سفید خانواده‌ها
۴- کاهش مصرف میوه و سبزیجات
۵- کاهش مصرف لبنیات
۶- کاهش مصرف اقلام بهداشتی
۷- کاهش سرانه اوقات فراغت
۸- افزایش #بازماندگی_از_تحصیل
۹- بالابودن نرخ #بیکاری
۱۰- کمبود دارو و خدمات بهداشت و درمان
۱۱ - مشکلات نداشتن #شناسنامه
۱۲- کمبود چشمگیر فضای آموزشی کودکان و نوجوانان
۱۳- نبود فضاهای فرهنگی و تفریحی و ورزشی مانند کتابخانه، باشگاه ورزشی، پارک در بسیاری از شهرها و نقاط استان
۱۴- و در مجموع: نبود #عدالت و وجود #تبعیض‌سیاسی_فرهنگی_اجتماعی_اقتصادی در استان

💢 پرسش‌هایی مهم و اساسی پس‌از رصد این اخبار و آمار به ذهن متبادر می‌شود:

1️⃣ آیا مردم استان سیستان و بلوچستان، #حق_زندگی دارند؟
2️⃣ آیا این استان، بخشی از سرزمین و کشور ایران و تحت حاکمیت رسمی نظام جمهوری اسلامی‌؛ شمرده می‌شود؟
3️⃣ چند دهه زمان لازم بوده و هست تا مشکلات این استان، رفع شده و از کمترین حقوق حیات انسانی بهره‌مند شوند؟
4️⃣ آیا #اراده‌ای برای حل و رفع مشکلات فجیع و بحران‌های ویران‌گر استان سیستان و بلوچستان در  ساختارهای مختلف حاکمیت، وجود دارد؟
5️⃣ اگر پاسخ به این پرسش‌ها مثبت است، چرا دهه‌هاست زیست فردی و جمعی مردمان این استان، در شرایط فلاکت فاجعه‌باری قرار دارد؟
6️⃣ پیشنهاد متولیان و مسئولان امر، برای چگونگی پرسش و پیگیری مطالبات هم‌وطنان سیستان و بلوچستان، چیست؟
7️⃣ چه کسی #پاسخ‌گوی خسارات جانی و مادی و روانی و زندگی ازبین رفته و #محرومیت‌های_مستمر مردمان این استان است؟
 8️⃣ آیا این #مزد مردم درحاشیه مانده‌ی دور از مرکز است که همواره بیشترین امیدواری به حاکمیت و نظام را داشته، و بالاترین #مشارکت سیاسی و اجتماعی را در ادوار مختلف انتخابات این کشور داشته‌اند؟
9️⃣ چرا و تا چه زمانی، تبعیض و بی‌عدالتی جزئی جداناشدنی از سیاست‌گذاری‌های راهبردی و اجرایی حاکمیت برای این استان و مردمان این دیار خواهد بود؟
🔟  و درنهایت چه زمانی، رویای زندگی معمولی برای مردمان استان سیستان و بلوچستان، به حقیقت می‌پیوندد؟ و متناسب با شأن و جایگاه شهروندی خود به‌عنوان یک ایرانی در سرزمین مادری خود، با آرامش و رفاه نسبی؛ زندگی خواهند کرد؟

👈 آن‌چه در اعتراضات اخیر آغازشده از سال ۱۴۰۱ تاکنون در جنبش موسوم به #زن‌زندگی‌آزادی در استان سیستان و بلوچستان دیده شده و هم‌چنان تداوم دارد، قابل تأمل و توجه و درایت کافی و اساسی است. این صدای درونی گروهی از ایرانیان است که سال‌ها، دیده و شنیده نشده‌اند و اکنون ضروری است به خوبی و بااحترام دیده و شنیده شوند.

✍️ فریبا نظری
۱۸ تیر ۱۴۰۲


#زن‌زندگی‌آزادی
#سیستان_و_بلوچستان
#زندگی_معمولی
#تبعیض
#فقرمطلق
#بی‌عدالتی

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/857
* فقرمطلق، هست یا نیست؟


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🟩 «صلح اجتماعی» مقدمه‌ی «صلح بین‌المللی»

|
🖍️ یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی «آرمان امروز» درباره‌ی روز جهانی صلح


🟢 ۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، #روز_جهانی_صلح است. در حقیقت «#صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی می‌خواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛ اگر در درون هر #جامعه‌ از سطوح خُرد تا کلان، صلح اجتماعی وجود نداشته باشد آن جامعه به صلح جهانی و پویایی و پیشرفت نمی‌رسد.

ما در معنای کل با یک صلح جهانی روبه‌رو هستیم  که جامعه‌ای با جامعه‌ای بیرونی، که پیش‌تر #جنگ و نزاع میان آنها رخ داده، تعامل پویا و سازنده برقرار می‌کند. «صلح» در ابعاد مختلف و بین المللی دارای دو جنبه است، ابتدا نزاع و درگیری و سپس آرامش نسبی و دوم در روند تحکیم عناصر بین المللی بدون اینکه جنگی وجود داشته باشد به تعامل و مشارکت می‌رسند. مساله‌ای که امروز برای نگارنده این سطور مهم است، «#صلح_اجتماعی» در کشور است. تا زمانی‌که ما در ابتدا با خودمان به‌عنوان یک فرد به صلح درونی نرسیم با بیرون از خودمان از جمله جوامع خُرد (خانواده)، جامعه میانه (محل کار) یا  کلان (شهر یا کشور)، طبیعتا نمی‌توانیم به صلح برسیم.

به این اعتبار تا زمانی‌که ما در جامعه خودمان (که من نام آن را صلح اجتماعی گذاشته‌ام) به صلح نرسیم، نمی‌توانیم با جامعه بین‌المللی به صلح برسیم. این امر حائز اهمیت است و صلح اجتماعی معنادار می‌شود. می‌توان گفت که تا صلح اجتماعی نباشد نمی‌توان صحبت از صلح با جامعه بین‌المللی داشت. این صلح اجتماعی ابعاد چهارگانه دارد: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. در بُعد فرهنگی، صلح اجتماعی زمانی تحقق پیدا می‌کند که تمام خُرده فرهنگ‌ها محترم شمرده شوند.

در بعد اجتماعی، افراد باید احساس «بودن» کنند و به آنها احترام گذاشته شود. مردم باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشند تا معنی صلح اجتماعی محقق شود. از منظر سیاسی، رابطه سازنده و منطقی میان دولت و ملت باید وجود داشته‌ و استوار باشد. نه‌اینکه تن به خودی و غیرخودی در جامعه بدهد. دولت به مردمش بدون استثناء و تبعیض باید احترام بگذارد و برای تک‌تک آنها اهمیت قائل شود و در نهایت برای آنها برنامه داشته باشد تا اعتماد جلب شود. در حقیقت خمیرمایه صلح اجتماعی در بُعد سیاسی و اجتماعی، مقوله اعتماد است. در بُعد چهارم  که اقتصادی است زمانی ما می‌توانی از صلح اجتماعی صحبت کنیم که میان #طبقات_اجتماعی یک نوع عدالت برقرار باشد.

شما نمی‌توانید از موضع بالا به پایین در یک نظام #سرمایه‌داری بی‌رحم از #عدالت_اجتماعی صحبت کنید حال آن‌که  #عدالت وجود ندارد. با این عوامل و رعایت آنها از فرد تا دولت می‌توان بحران صلح اجتماعی را کاهش داد.  جامعه‌ای که صلح اجتماعی در آن نباشد به #دوقطبی می‌رسد، این دو قطبی به شکل‌های تقابل مردم با مردم، مردم با دولت، دولت با مردم عناصر سیاسی با همدیگر، معلم علیه معلم، باحجاب علیه بی‌حجاب و… پدیدار می‌شود. برای رسیدن به "صلح اجتماعی" لازم است از اندیشه دوآلیستی فاصله گرفت!

نمایش گزارش: 👇
https://www.armandaily.ir/صلح-اجتماعی-مقدمه-صلح-بینالمللی

https://t.me/dr_bokharaei
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
طوفان الاقصی الوطنی
رضا رضائی 20 آبان 02
آیا #صلح‌طلبی به معنی ظلم پذیری است؟
خطای بزرگ ستمگران، ظالمین، متجاوزین، اشغالگران، کودک کشان، ناکارآمدان، باند بازان، انحصارطلبان، تمامیت‌خواهان، مستبدان و فاسدان آن است که تصور می‌کنند صلح و خشونت پرهیزی، مساوی ظلم پذیری است.
حال‌آنکه تاریخ بشریت پر است از #قیام‌ها و #خیزش‌های ملت‌هایی که آستانه‌ی تحمل آنها به پایان رسیده و #مبارزات خود برای کسب #آزادی، #عدالت، رفع اشغال و دفع ناکارآمدان را جزئی از صلح‌دوستی و ممانعت از توسعه‌ی خشونت ملی و بین‌المللی دانسته‌اند.
به عبارت ساده‌تر می‌توان اشغالگری توأم با خشونت، کشتار و آواره سازی را ضد صلح ملی و بین‌المللی و رژیم اشغالگر قدس را مصداق آن دانست و مبارزه با آن را تلاش برای صلح خواند و از طرف دیگر می‌توان هرگونه تولید و اشاعه‌ی فرهنگ سکوت و تحمل وضعیت موجود، انجام هرگونه ظلم، بی‌عدالتی، انحصار و دیگر مظاهر ستم در هر کشوری را نوعی اقدام ضد صلح ملی دانست و بر همین اساس، خیزش‌های اجتماعی و قیام‌های حق‌طلبانه، دموکراسی‌خواهانه، آزادی‌طلبانه را در راستای صلح‌طلبی و ممانعت از رشد خشونت‌طلبی و شهروند آزاری دانست.
بر اساس این نگرش و رویکرد صلح‌طلبانه، به نظر می‌رسد که هرگونه اشغال و تصرف منابع ملی یک خشونت است، محروم‌کردن ملت از حقوق قانونی، انسانی، شرعی و ملی یک خشونت است، انتخابات فرمایشی یک خشونت است، تسلط نظامیان و ناکارآمدان بر نظام حکمرانی یک خشونت است، فساد و دزدی و رانت یک خشونت است، دخالت در دیگر کشورها یک خشونت است، اشرافی‌گری یک خشونت است، توسعه‌ی فقر و بستر سازی مهاجرت روستائیان به حاشیه‌ی شهرها یک خشونت است، برخورد با معترضان یک خشونت است و خشونت ورزی به معنی جنگ‌طلبی است.
چرا عده‌ای متوجه نیستند که فقیرسازی و کوچک‌سازی سفره‌‌ها، اعلان‌جنگ به مردم بخصوص مستضعفان است؟
چرا عده‌ای متوجه نیستند که هزاران‌هزاراز نیروهای #حماسه‌ساز، هزاران کیلومتر تونل در زیر #غزه‌های ناآگاهی، بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی، ناامیدی و سکوت احداث کرده‌اند و به‌زودی #نهضت_بیداری و #خیزش_خردورزی در قالب طوفان الاقصی الوطنی سر برآورده و کاخ‌های ظلم و ستم را ویران و صلح و آزادی را به ارمغان خواهند آورد؟
آزاد و آباد باد وطن
مدعیان تریبونی و معترضان خیابونی
رضا رضائی ۲۷ آبان ماه ۰۲

وقتی حکومت‌نظامی شد، خیابان را ترک کنیم؟ در سال ۵۷ بدنبال تظاهرات خیابانی چند صد هزار نفری، حکومت نظامی اعلام شد اما دو تاکتیک دیگر در پیش رو داشتیم، خانه و خیابان.
عده‌ای بر بام خانه‌ها و روی دیوارها شعار می‌دادند و دیگران را به ادامه‌ی مبارزه دعوت می‌کردند و عده‌ای نیز با تجمع در خیابان‌ها، اعتراضات خود را به مقابله و رویارویی می‌کشاندند. در نهضت #زن_زندگی_ آزادی از هر دو تاکتیک استفاده شد؛ اما هزینه‌ی اعتراض با هدایت و مدیریت تریبون‌داران، آن‌قدر بالا رفت که پشت‌بام و خانه و خیابان رها شد و طی یک سال گذشته بعد از جنبش #مهسا، عمده‌ترین فعالیت #اعتراضی در بستر فضای مجازی به نوشتن مقاله و رنج نامه و انجام مصاحبه و ارائه‌ی اخبار و تحلیل تبدیل گردید.
این روند نشان می‌دهد که برای متفکران و پیشتازان جنبش #مهسا، این خردمندانه‌ترین تصمیم بوده؛ اما یک چیزی کم است، یعنی بدیلی برای خانه و خیابان باید معرفی شود که راه نهضت اعتراضی مؤثر مردم باز شود چرا که آن فعالیت‌ها در بستر فضای مجازی در افزایش خرد جمعی مؤثر بود؛ اما برای تحقق اهداف کم بود. تکلیف انتخابات و بازی در زمین تمامیت‌خواهان که حتی نیروهای جناح خودشان را حذف می‌کنند مشخص است، تکلیف اعتراضات خشونت‌آفرین نیز با خردمندی منتفی شد پس به نظر می‌رسد که راه‌ها و تاکتیک‌های فشار حداکثری با #افشاگری، #شفاف‌_سازی، #عدالت‌_خواهی، #جمهوری‌_خواهی، #آزادی‌_خواهی و انتقاد و نقد به هر شکل و با هر وسیله‌ای تنها راه رهایی مردم گرفتار در چنگ فساد و ناکارآمدی است که بی شک حاصل و خروجی آن، تضعیف #خالص سازان، تفکر انحرافی – ضد میهنی، #فاسدان و غارتگران مسلط شده بر کشور است که آن فعالیت ها نیز به‌نوعی تصرف خیابان اندیشه و خرد محسوب می‌شود و با هیچ #حکومت_نظامی قابل انسداد نیست.
ولی غافل نباشیم که مطالبه گران مردمی در تیررس حبس و حذف قرار می‌گیرند و خوب است که مردم با حمایت از آنها و کنشگری آنها، هزینه‌ی مقابله با اعتراضات را کاهش داده و صحنه را به دست بگیرند تا بهمن ظفر فرابرسد. پاینده باد ایران آزاد و آباد.
Forwarded from جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی (فریبا نظری)
♻️🔺♻️« ویکتور فرانکل و معنای زندگی سامان یاسین »


🔴 خبر کوتاه است اما آدمی را به اندوهی بزرگ فرو می‌برد …
یک معترض زندانی به قوه‌ی قضاییه چنین نگاشته است:

« ... اینجانب سامان یاسین( صیدی)* ۱۸ ماه بلاتکلیف در زندان‌های تهران و کرج دارم جابجا می‌شوم و بدون هیچ مدرک و هیچ مستندی بلاتکلیف در زندان محبوس هستم، در این ۱۸ ماه بارها برای من قرار دادگاه تعیین شده اما برگزار نشده ...
از شما تقاضای اعدام دارم !
بنده هیچ اعتراضی نداشته و خودم با اثر انگشت و امضا رضایت کتبی می‌دهم!
زندگیم از هم پاشیده، سلامت رو‌حی و روانی و جسمی‌ام را هم گرفتید، اعدام مصنوعی کردید، تیمارستان بردید، چه مانده است به سرم بیارید؟ جانم را هم  بگیرید، خلاص ...
#سامان_یاسین »

آی آدم‌ها!
چه بر سر ما آمده است؟ بر سر انصاف؟ بر سر انسانیت؟ بر سر دادخواهی؟ بر سر قانون؟ بر سر مطالبه‌گری؟
بر سر عدالت؟ عدالت؟ عدالت؟ ...

در ماه‌ها زندان چه بر سر این انسان آمده که تقاضای مرگ می‌کند؟

معنای زندگی سامان یاسین که جوان است و باید جویای زندگی معمولی باشد، چگونه به نیستی رسیده است؟

💢 جای دکتر #ویکتور_فرانکل خالی!
اگر اکنون زنده بود از وی می‌پرسیدم چگونه او در شرایط هولوکاست معنای زندگی خود را ازدست نداد ولی پسری جوان در سال ۲۰۲۴ در سرزمین من، ایران؛ معنای زندگی ‌اش مرگ و اعدام شده است ؟؟!…

✍️ فریبا نظری
۸ اسفند ۱۴۰۲



* سامان یاسین( صیدی) از بازداشت شدگان اعتراضات سال ۱۴۰۱ جنبش #زن‌زندی‌آزادی است.


#معنای_زندگی
#سامان_یاسین
#ویکتور_فرانکل
#قانون
#عدالت
#حق_برخورداری_از_دادخواهی_عادلانه
#حقوق_شهروندی
#سرزمین_من_ایران


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
‏کدملی؛ شاه کلید آمارسازی ۱۱ اسفند است

‏از گروه ‎#عدالت_علی خواهشمندیم وزارت کشور رو هک کنه ببینیم با کد ملی ما رای دادن یا ندادن😂
مرسی



@moallemshad
🔶آقای رئیس جمهور فکری به بحران سهمیه ها بکنید.

✍️علی محمدی ایروانلو

📌برابر گزارش روزنامه خراسان میانگین معدل نهایی متوسطه دوم دانش‌آموزان به ١٠/۸۹ رسیده که مهم ترین علت آن را بی‌انگیزگی دانش‌آموزان و ناامیدی از آینده ای است که ٧۵درصد قبولی‌ها از یک سو و استخدام و مشاغل ها از سوی دیگر متعلق به سهمیه‌هاست .
📌بنیان سهمیه ها در جنگ تحمیلی گذاشته شد رزمندگانی که برای دفاع از تمامیت ارضی کشور و شرف و ناموس مردم درس و مشق را رها کردند و به میدان های جنگ رفتند در صحنه رقابت های کنکور همراه با جانبازان و فرزندان شهدا باید واجد امتیازهایی می شدند و طبیعتاً این امر عقلانیت و مقبولیت آحاد ملت را در پی خود داشت حال با گذشت ۳۵ سال از آن دوران که رزمندگانش دیگر بنا به دلایل سنی حداقل امکان استفاده از سهمیه ها رادارند و از طرفی فرزندان شهدا که بایستی در همه حال امکان داشتن امتیازات ویژه را داشته باشند باید از فراگیر شدن آن جلوگیری کرد.
📌ولی متاسفانه امروز موضوع سهمیه ها برای کشور یک مسئله شده و متاستاز های متعدد در شکل های مختلف داده و می دهد امتیازاتی که بیش از ۷۰درصد جوانان از آن بی بهره اند و در عرصه رقابت های کنکور،استخدام ها ، گزینش ها و سایر فرصت های فراروی شان علیرغم شایستگی های فراوان ،رقابت را به سهمیه داران متاستازی می بازند، رقابت هایی که برندگان آن در صورت اجرای عدالت و امر شایستگی بازنده ای بیش نخواهند بود.
📌 پر واضح است این روند بازخوردی به غیر ازگسترش نارضایتی ها و مشروعیت زدایی در نسل جوان که آینده کشور تابعی از اراده و تلاش آنهاست بهره ای متوجه حاکمیت نخواهد داشت لذا شایسته است پزشکیان که رهیافت نوع و امید آفرینی چون « وفاق ملی» را در راس برنامه های خود قرار داده است شجاعانه این بحران ناشی از فرایند« ریشه زایی ‌پی در پی سهمیه ها»را که بحران آفرین است حل و فصل نماید و امیدها را به جوانان ما باز گرداند .والسلام
#رئیس جمهور
#سهمیه ـکنکور
#سهمیه ـاستخدام
#عدالت ـحکمرانی

https://t.me/aliiravanlu
📝📝« درتبیین ونقد نهاد آموزش، از دسته‌بندی دانش‌آموزان بپرهیزیم »


✏️با اعلام نتایج #کنکورـ۱۴۰۳، به‌ویژه اسامی نفرات برتر رشته‌های مختلف؛ شاهد موجی از تحلیل‌های انتقادی سیستم آموزشی کشور هستیم. اما بنظر می‌رسد برخی از این تحلیل‌ها بجای پرداختن به نهاد آموزش و خرده نظام‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ساختارهای نظام قدرت و حکمرانی؛ نسبت به تعدادی از دانش‌آموزان منتخب آزمون‌های کنکور و المپیاد، قضاوت کرده و فضای عمومی را نسبت به ایشان حساس می‌سازند.
نوجوانان دانش‌آموز در این دوره از زندگی خود، تحت فشارهای مختلفی بسر می‌برند و افزودن یک فشار دیگر به آن‌ها پس از گذر از آزمون‌های مختلف و برخی توقعات غیرکارشناسی و نادرست خانواده‌ها؛ عامل دیگری برای سرخوردگی از جامعه‌ای است که قرار هست در آن، آینده خود را پی ریزی نمایند.

🔵بیایید به نکاتی توجه کنیم که مهم و ضروری است:

۱- دانش‌آموزان، معلول نظام آموزشی معیوب هستند نه علت آن؛ آن‌ها را قضاوت و دسته‌بندی نکرده و تحت فشار قرار ندهیم.

۲- کسب نمرات و رتبه‌های بالاتر در بین دانش‌آموزان پایتخت یا شهرهای برخوردار، و نیز دانش‌آموزان مدارس خاص مانند سمپاد یا غیرانتفاعی و نمونه دولتی، امتیاز منفی برای این نوجوانان نیست که اشکال و عیب بخشی از سیاست‌گذاری نادرست و بدور از عدالت شهروندی در همه‌ی ابعاد زندگی است که به ساختارهای کلان مدیریتی کشور باز می‌گردد و امتیاز منفی متولیان عالی نظام است.

۳- اصلاح و تحولات ساختاری نهاد آموزش به عنوان زیرمجموعه‌ای از خرده نظام فرهنگی، بدون اصلاح و تحول در خرده نظام‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی؛ امری ناممکن و تصوری نادرست است.

۴- عدالت در سطوح مختلف سیاست‌گذاری و راهبردهای نظام حکمرانی این کشور، ازجمله عدالت در ساحت‌های مختلف زندگی معمولی بیشتر شهروندان؛ مفهومی گمشده و در معرض نابودی است.

۵- به منظور رسیدن به عدالت آموزشی برای کودکان و نوجوانان و جوانان این سرزمین، نیازمند عدالت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هستیم. و برای نقد این بی‌عدالتی، باید تبیین‌های ما به سوی سیاست‌گذاری های کلان نظام حکمرانی باشد.

۶- تاکید بیش از حد و بزرگنمایی رتبه‌های برتر کنکور، معایبی دارد و بهترست با شیوه‌ای متعادل و به اندازه صورت گیرد.
ایجاد انتظارات زیاد در این نوجوانان که در حال ورود به دوره‌ی جوانی و دانشجویی به‌عنوان فضای متفاوت از مدرسه هستند و قرار است با کمبودها و اشکلات ساختاری و محتوایی بسیاری در این دوره‌ی جدید زیست خود روبرو شوند و در حالی که پدیده‌ی مهاجرت از کشور نیز در کمین آن‌ها نشسته؛ شرایط متناقض و پیچیده‌ای را در برابر ایشان قرار می‌دهد.

۷- از سوی دیگر این میزان توجه به دانش آموزان برتر، فشار و وضعیت بغرنجی را پیش روی دانش آموزانی که به دلایل مختلف نتوانستند به این برتری دست یابند وارد می‌کند و آنها را در معرض انواع آسیب‌های فردی و اجتماعی قرار می‌دهد که یکی از آنها همان مهاجرت از کشور است.

۸- با کمال تعجب، نهاد آموزش و سیاست‌گذاران کلان آموزشی کشور هر ساله در این روزها نه تنها این نتایج را نشانه ضعف و بیماری راهبردهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور نمی‌دانند؛ بلکه در مقام تماشاچی به کف و هورا مشغول می‌شوند و این جای تأسف و پرسش بسیار دارد.

✍️ فریبا نظری
۱۲ شهریور ۱۴۰۳



#کنکور
#المپیاد
#سیستم_معیوب_نهاد_آموزشی
#زندگی_معمولی
#مهاجرت
#عدالت_آموزشی
#حکم‌رانی_غلط



https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝📝« دانشگاهی که در مقابلش پایان‌نامه و مقاله می‌فروشند! »


✏️چند سال پیش مجله Science گزارشی از دلالان مقالات ISI و پایان‌نامه‌های دانشگاهی در ایران منتشر کرد که درواقع می‌توان گفت: از این غصه گر جان ببازیم، رواست!
« ریچارد استون، روزنامه نگار علمی برجسته و سردبیر بخش بین المللی مجله ساینس که طی سفرهای خود به ایران و گفت و گوی مستقیم با برخی اساتید و چهره های علمی و مسوولان دولتی آشنایی نزدیکی با وضعیت علمی ایران دارد در تازه ترین گزارش خود درباره مسائل علمی ایران به بازار سیاه خرید و فروش پایان نامه و مقالات علمی در ایران پرداخته است؛ پدیده ای که به زعم وی می تواند به روند رشد علمی ایران آسیب بزند. 
در امتداد یک ردیف از کتابفروشی‌ها درست در مقابل سردر اصلی دانشگاه تهران، بازار سیاهی برپاست که در آن شرکت هایی آشکارا برای نوشتن مقالات علمی و پایان نامه ها تبلیغ می‌ کنند…( دیده‌بان علم ایران/ ۲۸ شهریور ۱۳۹۵).

✏️ گرچه این گزارش مربوط به ۸ سال پیش است اما شوربختانه در بر همان پاشنه می‌چرخد و اوضاع دلالی پایان نامه و مقالات علمی، اکنون و در سال ۱۴۰۳ وضعیت اسفبارتری پیدا کرده است به طوری که وقتی در خیابان انقلاب و مرکز فروش کتاب قدم می‌زنید درست در مقابل رتبه‌ی نخست دانشگاه‌های ایران یعنی دانشگاه تهران که از قضا در فهرست پانصد دانشگاه‌ برتر جهان نیز قرار دارد؛ به شکل باورناپذیری خرید و فروش پایان نامه، رساله دکترا و مقالات علمی پژوهشی داخلی و نشریات معتبر دنیا، براحتی و بی هیچ مانعی در حال انجام است.
آن‌چه در گذر هربار از این وضعیت اسفناک بیشتر از همه را آدمی آزار می‌دهد محل نمادین آن است:  میدان و خیابان روبروی دانشگاه تهران!

✏️وجود بازار سیاه و دلالی در حوزه‌ی آموزش عالی و دانشگاهی، از چند منظر موجب درنگ فراوان و عمیق و رسیدگی فوری است:

⬅️ گسترش و تعمیق بی‌عدالتی آموزشی
⬅️ گسترش ‌سوادسازی دانشگاهی
⬅️ نهادینه سازی فساد آموزشی
⬅️ عادی سازی و رواج تقلب و دروغ در حوزه‌ی علم و دانشگاه
⬅️ بی اعتباری فعالیت‌های حرفه‌ای دانش‌پژوهان کوشا و غیرمتقلب در سطح مجلات و منابع علمی دنیا
⬅️ کاهش اعتماد اجتماعی به نهاد دانشگاه و بی اعتباری آن در جامعه به‌ویژه برای کودکان و نوجوانان
⬅️ نهادینه سازی خشونت پنهان سوداگران در لباس علم و دانشگاه به دانشجویان، پژوهش‌گران و استادان دارای سلامت فعالیت علمی
⬅️ ایجاد فضای ناامیدی اجتماعی در میان جامعه‌ی دانشگاهی دارای اخلاق حرفه‌ای
⬅️ تضییع حقوق جامعه‌ی دانشگاهی اخلاق‌مدار و سخت‌کوش در حوزه‌ی فعالیت‌های علمی و پژوهشی
⬅️ تغییر تدریجی هنجارهای اخلاق حرفه‌ای در جامعه به‌ویژه در قشر دانشگاهی

📍بیایید چند پرسش مهم از متولیان و قانون‌گذاران و مصوبه گردانان سازمان‌ها و شوراها و کمیسیون‌های متعدد امور فرهنگ و علم را باهم مرور کنیم، ارکانی چون مجلس شورای اسلامی و کمیسیون‌های وابسته، وزارت علوم و تحقیقات، معاونت علمی و فناوری، شورای عالی انقلاب فرهنگی و کارگروه‌ها و کمیسیون‌های مربوطه که همگی بابت این موضوع، جایگاهی را در اختیار دارند و حقوق می‌گیرند تا به طور مشخص در حوزه آموزش عالی، رشد علمی و نقش آن در ارتقای فرهنگ عمومی کشور؛ قانونگذاری و سیاست گذاری کرده و ناظر اجرای قوانین باشند که اگر جز این باشد، وجودشان هزینه‌بر و زیان رسان بوده و عاملی در جهت رشد منفی کارآیی و اثربخشی حوزه علم و آموزش است.

۱- آیا از وجود خرید و فروش مقالات علمی و پژوهشی و پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشجویی آگاهی دارند؟
۲- چرا با وجود این نهادها و ساختار و تشکیلات هزینه‌بر آن‌ها در کشور، چنین پدیده‌ی زشت غیرقانونی و ضد علمی خرید و فروش ادبیات و مستندات دانشگاهی و علمی سالهاست فعالیت دارد؟
۳- مجازات افرادی که با این رزومه های آلوده و تقلبی، به مراتب بالای مدیریتی راه پیدا کرده‌اند چه بوده است؟
۴- برنامه و راهبرد این نهادها برای ختم این فضاحت آشکار در حوزه‌ی فعالیت‌های علمی و آموزشی دانشگاهی چیست؟

✏️روزی که پرونده‌ی شرم‌آور ۳۷۰۰ بورسیه‌ی غیرقانونی* بر همگان آشکار شد، روزی که رسوایی صدها متقلب کنکور برملا شد، روزی که لو رفتن آزمون دستیاری در دفعات و دوره‌های مختلف تکرار شد؛ همه و همه بخشی کوچک از پیامدهای گسترش و عادی سازی بی اخلاقی و رویه‌ی تقلب و دروغ و فساد سیستماتیک در نهاد علم و دانشگاه را در برابر دیدگان ما آشکارا نمایش می‌دهد که در فرهنگی ترین خیابانش و  روبروی دانشگاه برترش با آزادی کامل، رزومه‌ی علمی و پژوهشی و دانشگاهی می‌فروشند!

✍️فریبا نظری
۱۳ شهریور ۱۴۰۳




🖇️برای مطالعه‌ی بیشتر بخوانید 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1019
* از ۳۷۰۰ بورسیه غیرقانونی تا ...


#عدالت_آموزشی
#بورسیه‌های_غیرقانونی
#فساد_سیستماتیک
#دانشگاه_تهران
#دلالان_پایان‌نامه
#وزارت_علوم
#معاونت_علمی_و_فناوری
#شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی
#رزومه_آلوده