مدعیان تریبونی و معترضان خیابونی
رضا رضائی ۲۷ آبان ماه ۰۲
وقتی حکومتنظامی شد، خیابان را ترک کنیم؟ در سال ۵۷ بدنبال تظاهرات خیابانی چند صد هزار نفری، حکومت نظامی اعلام شد اما دو تاکتیک دیگر در پیش رو داشتیم، خانه و خیابان.
عدهای بر بام خانهها و روی دیوارها شعار میدادند و دیگران را به ادامهی مبارزه دعوت میکردند و عدهای نیز با تجمع در خیابانها، اعتراضات خود را به مقابله و رویارویی میکشاندند. در نهضت #زن_زندگی_ آزادی از هر دو تاکتیک استفاده شد؛ اما هزینهی اعتراض با هدایت و مدیریت تریبونداران، آنقدر بالا رفت که پشتبام و خانه و خیابان رها شد و طی یک سال گذشته بعد از جنبش #مهسا، عمدهترین فعالیت #اعتراضی در بستر فضای مجازی به نوشتن مقاله و رنج نامه و انجام مصاحبه و ارائهی اخبار و تحلیل تبدیل گردید.
این روند نشان میدهد که برای متفکران و پیشتازان جنبش #مهسا، این خردمندانهترین تصمیم بوده؛ اما یک چیزی کم است، یعنی بدیلی برای خانه و خیابان باید معرفی شود که راه نهضت اعتراضی مؤثر مردم باز شود چرا که آن فعالیتها در بستر فضای مجازی در افزایش خرد جمعی مؤثر بود؛ اما برای تحقق اهداف کم بود. تکلیف انتخابات و بازی در زمین تمامیتخواهان که حتی نیروهای جناح خودشان را حذف میکنند مشخص است، تکلیف اعتراضات خشونتآفرین نیز با خردمندی منتفی شد پس به نظر میرسد که راهها و تاکتیکهای فشار حداکثری با #افشاگری، #شفاف_سازی، #عدالت_خواهی، #جمهوری_خواهی، #آزادی_خواهی و انتقاد و نقد به هر شکل و با هر وسیلهای تنها راه رهایی مردم گرفتار در چنگ فساد و ناکارآمدی است که بی شک حاصل و خروجی آن، تضعیف #خالص سازان، تفکر انحرافی – ضد میهنی، #فاسدان و غارتگران مسلط شده بر کشور است که آن فعالیت ها نیز بهنوعی تصرف خیابان اندیشه و خرد محسوب میشود و با هیچ #حکومت_نظامی قابل انسداد نیست.
ولی غافل نباشیم که مطالبه گران مردمی در تیررس حبس و حذف قرار میگیرند و خوب است که مردم با حمایت از آنها و کنشگری آنها، هزینهی مقابله با اعتراضات را کاهش داده و صحنه را به دست بگیرند تا بهمن ظفر فرابرسد. پاینده باد ایران آزاد و آباد.
رضا رضائی ۲۷ آبان ماه ۰۲
وقتی حکومتنظامی شد، خیابان را ترک کنیم؟ در سال ۵۷ بدنبال تظاهرات خیابانی چند صد هزار نفری، حکومت نظامی اعلام شد اما دو تاکتیک دیگر در پیش رو داشتیم، خانه و خیابان.
عدهای بر بام خانهها و روی دیوارها شعار میدادند و دیگران را به ادامهی مبارزه دعوت میکردند و عدهای نیز با تجمع در خیابانها، اعتراضات خود را به مقابله و رویارویی میکشاندند. در نهضت #زن_زندگی_ آزادی از هر دو تاکتیک استفاده شد؛ اما هزینهی اعتراض با هدایت و مدیریت تریبونداران، آنقدر بالا رفت که پشتبام و خانه و خیابان رها شد و طی یک سال گذشته بعد از جنبش #مهسا، عمدهترین فعالیت #اعتراضی در بستر فضای مجازی به نوشتن مقاله و رنج نامه و انجام مصاحبه و ارائهی اخبار و تحلیل تبدیل گردید.
این روند نشان میدهد که برای متفکران و پیشتازان جنبش #مهسا، این خردمندانهترین تصمیم بوده؛ اما یک چیزی کم است، یعنی بدیلی برای خانه و خیابان باید معرفی شود که راه نهضت اعتراضی مؤثر مردم باز شود چرا که آن فعالیتها در بستر فضای مجازی در افزایش خرد جمعی مؤثر بود؛ اما برای تحقق اهداف کم بود. تکلیف انتخابات و بازی در زمین تمامیتخواهان که حتی نیروهای جناح خودشان را حذف میکنند مشخص است، تکلیف اعتراضات خشونتآفرین نیز با خردمندی منتفی شد پس به نظر میرسد که راهها و تاکتیکهای فشار حداکثری با #افشاگری، #شفاف_سازی، #عدالت_خواهی، #جمهوری_خواهی، #آزادی_خواهی و انتقاد و نقد به هر شکل و با هر وسیلهای تنها راه رهایی مردم گرفتار در چنگ فساد و ناکارآمدی است که بی شک حاصل و خروجی آن، تضعیف #خالص سازان، تفکر انحرافی – ضد میهنی، #فاسدان و غارتگران مسلط شده بر کشور است که آن فعالیت ها نیز بهنوعی تصرف خیابان اندیشه و خرد محسوب میشود و با هیچ #حکومت_نظامی قابل انسداد نیست.
ولی غافل نباشیم که مطالبه گران مردمی در تیررس حبس و حذف قرار میگیرند و خوب است که مردم با حمایت از آنها و کنشگری آنها، هزینهی مقابله با اعتراضات را کاهش داده و صحنه را به دست بگیرند تا بهمن ظفر فرابرسد. پاینده باد ایران آزاد و آباد.
حواشی پررنگتر از متن
#رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۰/۴
چرا متن را با پرتکردن حواس مردم به حاشیه میرانند؟
متن اصلی این است: فقر، فلاکت، نابرابری و فساد مستمر، فزاینده و گسترده.
حاشیهها این است: دخالت در اوکراین، غزه و دریای سرخ، تتلو، جفتکاندازی دوستنماها به تمامیت ارضی کشور، انتخاب یا رد فلانی و فلانی، انتخابات اسفند ۰۲، عدم احراز و رد صلاحیت و ...
این کاملاً طبیعی است که یک حکومت ناکارآمد، غیرمتخصص و مستبد، تولید حاشیه کند تا اختلاس، دزدی، رانت و سیستمهای درهمتنیدهی فساد را توسط لشکر سایبری، هیئتی،تریبونداران، نظامیان و رسانههای وابسته پنهان کند.
اما دلسوزان و صالحان چرا خاموش و منفعل هستند؟
کاملاً طبیعی است که عدهای #روشنفکر، روزنامهنگار، مردمدوست و #وطندوست، معترض بوده و دست به #افشاگری یا تحلیل اتفاقات برای روشنکردن ابعاد مختلف فسادها بزنند.
اما مردم چرا منفعل و ساکت هستند؟
کاملاً طبیعی است که با وجود بیماریهای مزمن در نظام آموزشی، نهادهای دانشپروری و مهارتآموزی، میانگین نمرات امتحان نهایی رشته انسانی، ۸/۷۵ و نمره مهاجرت نخبگان صعودی و نمره جذب نخبگان در پست های کلیدی تصمیم سازی و تصمیم گیری، نزولی باشد.
اما چرا جامعه دانشگاهی و بخصوص اساتید جامعهشناسی ساکت هستند؟
در کشوری که هزینهی نقد و اعتراض، مساوی است با ساچمه ی کوری زا، تیر، بازداشت، زندان و اعدام، طبیعی است که #نهضتهای اعتراضی، #مطالبهگری، #شفافیت_خواهی، #عدالتخواهی و #آزادیخواهی رو به افول برود.
اما رهبران اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد کجا و به چهکار اولویتدار دیگری مشغول هستند؟
در پاسخ به همهی سؤالات فوق، به نظر میرسد که یا حواسها از اصل به فرع منحرف شده، یا هزینهها بالا رفته، یا امیدها کاهشیافته یا جوانان و زنان پیشگام جنبش #مهسا که شعار میدادند: نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم. حالا شعار میدهند: نترسید، نترسید، ما دیگه خسته هستیم.
در واقع، شاید استراتژی "هلدادن جامعه از متن به حاشیه" مؤثر بوده و نهتنها جوانان بلکه سایر لایه های اجتماعی، بخصوص قشر خاکستری، از متن و حاشیه، خسته هستند؛ اما سؤالات اساسی تر و مهمتر این است که: اگر جامعه نسبت به فقر، فلاکت، نابرابری، فساد مستمر، فزاینده و گسترده، بیتفاوت شده، پس به چه چیزی حساس شده و واکنش کارساز نشان میدهد؟ و اگر گروههای مرجعی که در بالا ذکر شد، ساکت یا منفعل شدهاند، مملکت به کدام سمت میرود و آینده چگونه است؟
خدا کند که مردم به "پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد" بیتفاوت نشوند، چرا که اگر آرزو هم بمیرد، چیزی برای ازدستدادن باقی نمی ماند و آن زمان هر اتفاقی، ممکن است روی دهد و شاید سیل ستم دیدگان و مستضعف نگاه داشته شدگان، بنیان کاخهای ظلم و ستم را از بیخوبن برکند.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
#رضارضائی. ۱۴۰۲/۱۰/۴
چرا متن را با پرتکردن حواس مردم به حاشیه میرانند؟
متن اصلی این است: فقر، فلاکت، نابرابری و فساد مستمر، فزاینده و گسترده.
حاشیهها این است: دخالت در اوکراین، غزه و دریای سرخ، تتلو، جفتکاندازی دوستنماها به تمامیت ارضی کشور، انتخاب یا رد فلانی و فلانی، انتخابات اسفند ۰۲، عدم احراز و رد صلاحیت و ...
این کاملاً طبیعی است که یک حکومت ناکارآمد، غیرمتخصص و مستبد، تولید حاشیه کند تا اختلاس، دزدی، رانت و سیستمهای درهمتنیدهی فساد را توسط لشکر سایبری، هیئتی،تریبونداران، نظامیان و رسانههای وابسته پنهان کند.
اما دلسوزان و صالحان چرا خاموش و منفعل هستند؟
کاملاً طبیعی است که عدهای #روشنفکر، روزنامهنگار، مردمدوست و #وطندوست، معترض بوده و دست به #افشاگری یا تحلیل اتفاقات برای روشنکردن ابعاد مختلف فسادها بزنند.
اما مردم چرا منفعل و ساکت هستند؟
کاملاً طبیعی است که با وجود بیماریهای مزمن در نظام آموزشی، نهادهای دانشپروری و مهارتآموزی، میانگین نمرات امتحان نهایی رشته انسانی، ۸/۷۵ و نمره مهاجرت نخبگان صعودی و نمره جذب نخبگان در پست های کلیدی تصمیم سازی و تصمیم گیری، نزولی باشد.
اما چرا جامعه دانشگاهی و بخصوص اساتید جامعهشناسی ساکت هستند؟
در کشوری که هزینهی نقد و اعتراض، مساوی است با ساچمه ی کوری زا، تیر، بازداشت، زندان و اعدام، طبیعی است که #نهضتهای اعتراضی، #مطالبهگری، #شفافیت_خواهی، #عدالتخواهی و #آزادیخواهی رو به افول برود.
اما رهبران اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد کجا و به چهکار اولویتدار دیگری مشغول هستند؟
در پاسخ به همهی سؤالات فوق، به نظر میرسد که یا حواسها از اصل به فرع منحرف شده، یا هزینهها بالا رفته، یا امیدها کاهشیافته یا جوانان و زنان پیشگام جنبش #مهسا که شعار میدادند: نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم. حالا شعار میدهند: نترسید، نترسید، ما دیگه خسته هستیم.
در واقع، شاید استراتژی "هلدادن جامعه از متن به حاشیه" مؤثر بوده و نهتنها جوانان بلکه سایر لایه های اجتماعی، بخصوص قشر خاکستری، از متن و حاشیه، خسته هستند؛ اما سؤالات اساسی تر و مهمتر این است که: اگر جامعه نسبت به فقر، فلاکت، نابرابری، فساد مستمر، فزاینده و گسترده، بیتفاوت شده، پس به چه چیزی حساس شده و واکنش کارساز نشان میدهد؟ و اگر گروههای مرجعی که در بالا ذکر شد، ساکت یا منفعل شدهاند، مملکت به کدام سمت میرود و آینده چگونه است؟
خدا کند که مردم به "پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد" بیتفاوت نشوند، چرا که اگر آرزو هم بمیرد، چیزی برای ازدستدادن باقی نمی ماند و آن زمان هر اتفاقی، ممکن است روی دهد و شاید سیل ستم دیدگان و مستضعف نگاه داشته شدگان، بنیان کاخهای ظلم و ستم را از بیخوبن برکند.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
Forwarded from جامعهشناسی گروههای اجتماعی (فریبا نظری)