ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.91K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
Forwarded from جوشِ دریا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢آقای مجید انصاری از روحانیون حکومتی که دارد از گزارش خود به رهبر جمهوری اسلامی سخن می‌گوید.

سخن ساده او پیامی است که اکثر دانایان دلسوز و کاربلد، خطرش را متذکر شده‌اند و می شوند، و آن خطر فروپاشی درونی است...

#مجید_انصاری
#فروپاشی
#حکمرانی_غلط

جوش دریا
Ⓜ️ فساد سیستماتیک و فاصله طبقاتی


ایران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اصلی‌ترین و شاید تنها کشوری در جهان است که شعار اصلیش حمایت از مستضعفین و فقرا نه فقط در کشور بلکه در سراسر جهان است.اما حال چه اتفاقی رخ داده است که میلیونرهای [به دلار] ایرانی به بیش از دویست و پنجاه هزار نفر رسیده و از این لحاظ رتبه چهاردهم جهان را در اختیار دارد؟ چه اتفاقی افتاده، ایرانی که درآمد سرانه ناخالص داخلی آن جزء هشتاد کشور اول جهان هم نیست، تعداد ثروتمندانش روز به روز در حال رشد بوده و به رتبه چهاردهم جهان رسیده است؟ آیا جامعه ایران به دو بخش اکثریت قریب به اتفاق بی‌عرضه و بیکار و نادان و تنبل و تن‌پرور و اقلیت بسیار ناچیز نخبه و باهوش و زرنگ تقسیم شده است که اولی از همه جا رانده و مانده و دومی همه فرصت‌ها را به دست آورده است؟ آیا این جماعت کارتن‌خواب و زباله‌گرد و کودکان کاری که روز به روز در حال افزایش است همه ضعیف و نادان و بی‌عرضه بوده و جوانان و نوجوانانی که روز به روز به تعدادشان افزوده می‌شود و خودروهای چند میلیاردی سوار شده و در ویلاها و خانه‌های دهها میلیارد تومانی زندگی می‌کنند، همه نخبه اقتصادی بوده‌اند!؟

با نگاهی به جامعه به راحتی می‌توان پی برد که مساله چیزی بسیار فراتر از هوش و شم اقتصادی و تلاش فردی و مسایلی از این قبیل است.در ایران معاصر به ویژه در دو دهه اخیر دولت‌های مختلف خواسته یا ناخواسته [اعم از سازندگی و اعتدال و احمدی‌نژاد و رییسی] تمام تلاش خود را برای بیشتر کردن شکاف اقتصادی به کار گرفتند. آن‌ها شرایطی را ایجاد کردند که عده‌ای [عموما صاحب رانت و دلال] یک روز با ثبت‌نام و فروش سیم‌کارت، یک روز با فروش و صف خودرو، یک روز با صف سکه و طلا و دلار، یک روز ارز رانتی، یک روز انحصار واردات، یک روز رانت اطلاعاتی، یک روز با زمین و ملک، یک روز هم با واگذاری فله‌ای منابع دولت در بورس و.. به ثروت کلانی دست یافتند. در تمام این واگذاری‌ها و سوداگری‌ها آن طبقه و قشری که ثروت کافی در اختیار داشت و می‌توانست با خرید این کالاها سرمایه خود را چندین برابر نماید، نه فقرا و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان بلکه طبقه مرفه و دلال مسلکی بود که بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی قدرت ورود به تمام این حوزه‌ها را در اختیار داشت و می‌توانست در سایه الطاف دولت‌ها سرمایه خود را چندین برابر نموده و با شرایطی تورمی افسارگسیخته به بیشتر شدن فاصله طبقاتی دامن بزند.

در این سال‌ها،ایران تنها کشوری بود، هنگامی که نفت صد و چهل دلار به فروش می‌رفت، بنزین را لیتری چهارصد تومان عرضه می‌کرد و به اسم عدالت یارانه چهل و پنج هزار تومانی را به همه مردم کشور اعم از غنی و فقیر پرداخت کرد. ایران تنها کشوری بود که قیمت کالاهای مصرفی در آن بیش از ده برابر شد، اما یارانه چهل و پنج هزار تومانیش تکانی نخورد.

ایران تنها کشوری است که سوبسید و یارانه مصرفی حوزه انرژی (گاز و بنزین و..) برای طبقات مرفه بیش از بیست برابر محروم‌ترین اقشار جامعه در روستاهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی و کهکیلویه و بویر احمد و کردستان و.... است. ایران تنها کشوری بود که بزرگترین کلاهبرداری بورس به نفع عده‌ای قلیل را با موفقیت به انجام رساند.

ایران تنها کشوری بود که دستمزد سالیانه کارگرانش کفاف خرید دو متر زمین و آپارتمان در شهر محل سکونتش را نمی‌کرد. ایران تنها کشوری بود که بهشت دلال‌ها و بساز بندازها و صاحبان سرمایه دلالی و رانتی بود که از قِبَل پول و ثروت عمدتا بادآورده تا می‌توانست قیمت ملک و خانه و خودرو و طلا و سکه و حتا لوازم مصرفی و نیارهای اولیه را بالا برد، به گونه‌ای که خرید خانه و خودرو و طلا و.. را برای بسیاری از روستاییان و کارگران و طبقات محروم به آرزویی دست نیافتنی بدل ساخت.

ایران تنها کشوری بود که "عرضه" خودرو کمتر از یک سوم میزان "تقاضا" بود و عده‌ای با سوار شدن بر همین موج و منع واردات خودرو ار خارج، از هزاران میلیارد تومان رانت خرد و کلان منتفع شد. ایران تنها کشوری بود که سود دلالی و واسطه‌گری ده‌ها برابر تولید و ارائه خدمات اجتماعی بود.

این چنین رانت‌هایی که (به ویژه) در دو دهه گذشته به برخی از اقشار جامعه تعلق گرفته است، را می‌توان فساد سیستماتیک یا دخالت سیستم حاکم به نفع اقلیتی از جامعه قلمداد کرد.


#حکمرانی_غلط
#اقتصاد_دستوری



🛜
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ کآرام جانم می‌رود! (حکایت تلخ مهاجرت در ابعاد گسترده)


📝امیر ناظمی



💡مواجهه با واقعیت: مواجهه با چالش‌ها در ایران امروز، اغلب به انکار واقعیت می‌انجامد. چشم بستن بر مساله‌ها و پنهان کردن چالش‌ها، اگرچه برای کوتاه‌مدت احساس آرامش می‌دهد، اما منافع بلندمدت را به همان اندازه تخریب می‌کند.

💡انکار واقعیت هم در میان سیاست‌گذاران و هم بنگاه‌ها تبدیل به یک تیپ رفتاری شده است. گویی با حرف نزدن یا کاری نکردن، در خصوص مشکل می‌توان مشکل را حل کرد. اما برای حل مساله، ابتدا باید واقعیت را، هرچند تلخ باشد، پذیرفت تا حل آن امکان‌پذیر شود.

💡یکی از چالش‌های این روزهای بخش خصوصی و از جمله اکوسیستم استارت‌آپی ایران، موضوع مهاجرت است. مهاجرت در ایران ابعاد گسترده‌ای یافته است و به نظر می‌رسد این چالش برای دهه‌ها گریبانگیر ایران خواهد بود، صرف نظر از این‌که نظام حکمرانی چه تغییراتی پیدا کند. به همین دلیل شرکت‌ها باید این مساله را به عنوان یک پیش‌فرض بپذیرند و برای کاهش آسیب‌های آن سازوکارهایی طراحی نمایند.

🏷● در ادامه دو سازوکار به بنگاه‌ها در خصوص مهاجرت پیشنهاد شده است.


⭕️ مهاجرت آونگی
تجربه کشورهای بلوک شرق پس از فروپاشی شوروی و به طور خاص روسیه، نشان داد که مهاجرت میان نیروهای علمی و فناوری را باید به عنوان یک اصل پذیرفت و کمتر سیاستی می‌تواند مانع از آن شود. با پذیرش این واقعیت، راه‌حل اصلی بهره‌گیری از منافع این واقعیت و کاهش آسیب‌های آن است.
شرکت‌ها و مراکز علمی، بر این اساس تلاش داشتند تا مهاجرت را تبدیل به «مهاجرت آونگی» کنند به نحوی که فرد مهاجر، تمایل به حفظ ارتباط با کشور و شرکت خود داشته باشد و تلاش کنند تا او را در «چرخه خدمت و تولید» کشور یا بنگاه خود حفظ کنند.
بر اساس این دیدگاه نیروی مهاجر هر استارت‌آپ می‌تواند به عنوان یک نیروی فریلنسر یا مشاور یا پاره‌وقت، نوعی از همکاری با داخل را تجربه کند. به این ترتیب سازوکارهایی برای شکل‌دهی به همکاری می‌تواند منافع زیر را ایجاد کند:

انتقال تجربه‌ها و دانش به‌روز: شامل دانش فنی و مدیریتی

پایش محیط: فرد مهاجر بیش از هر کسی به کسب‌وکار شما آشناست و می‌تواند بهتر از هر کسی در خصوص گسترش و بین‌المللی‌شدن استارت‌آپ شما ارزیابی داشته باشد.

بین‌المللی‌شدن: نیروی مهاجر شما می‌تواند به ثبت و ایجاد شاخه بین‌المللی شما کمک کند.

کمک به سایر مهاجران: مهاجرت برای مهاجر نیز تجربه سختی است. ایجاد گروه‌های حمایتی (برای مهاجران  کسانی که تمایل به مهاجرت دارند) خود یک کنش اجتماعی ارزشمند است. شرکت یا استارت‌آپ شما می‌تواند پشتیبان همان چیزی باشد که از آن می‌ترسد!باید در چشمان ترس‌هایتان زل برنید، تا موفق شوید. بپذیرید تصمیم دیگران برای مهاجرت، دست شما نیست.

⭕️ همزاد جهانی شما
شرکت‌ها و استارت‌آپ‌ها اغلب این پیش‌فرض را دارند که ابتدا در جامعه خود موفق شوند و سپس به سمت بین‌المللی‌شدن حرکت کنند. اما واقعیت آن است که آن‌ها می‌توانید از همان ابتدا نیز به صورت موازی نسخه‌ی دیگری از خود را به صورت جهانی خلق کنند، که آن را «همزاد جهانی» می‌نامیم.

همزاد جهانی دقیقا مشابه با کسب‌وکاری نیست که در ایران ایجاد شده است، بلکه مدل کسب‌وکار (BM) همزاد جهانی، بر اساس ویژگی‌های بازار هدفش، نیاز به تغییراتی دارد. البته این تغییرات و هزینه‌ای که دارند، نسبت به ارزشی که ایجاد می‌کنند، بسیار اندک نیست. این که تا چه حد یک کسب‌وکار بتواند BM مناسبی برای «همزاد جهانی» خود تدوین کنند، میزان موفقیت‌اش را تعیین می‌کند. تدوین یک مدل کسب‌وکار مناسب که بتواند با کمترین تغییراتی نسبت به مدل فعلی کسب‌وکار، در بازاری بین‌المللی موفق باشد، البته سخت است، و وابسته به خلاقیت. اما امکان‌پذیر نیز هست.

به این منظور لازم است تا در معماری محصولات و خدمات نیز ملاحظاتی در نظر گرفته شود، از جمله معماری مدولار. مدولار بودن استفاده از هر ماژول را در هر دو محصول اصلی و همزاد جهانی امکان‌پذیر می‌کند.

⭕️ تجویز راهبردی: چالش‌های سخت، راه‌حل‌های سخت

این‌که در برابر یک چالش هیچ کاری نکنیم و صرف به غرزدن بسنده کنیم، یعنی ما هم تبدیل به بخشی از انکار واقعیت شده‌ایم. به جای غر زدن و افسوس خوردن در برابر شرایط باید به دنبال راه‌هایی برای رشد خود و توانمندسازی دیگران باشیم. هر دو راه‌حل پیشنهادشده سخت و پرزحمت است. اما اگر راه‌حل ساده‌تری برای این چالش بزرگ ندارید، پس باید دست به کار شوید. پس به جای نادیده‌انگاری یا مرثیه‌سرایی بهتر است راهی بسازید، که ویژگی بنگاه‌های موفق، همین ساختن‌هاست. شاید باید در پس هر سفر خداحافظی به فرودگاه، زیر لب خواند: ای کاروان آهسته ران/کآرام جانم می‌رود. هر مهاجری آرام جان این سرزمین است و شاید شعر ما، همین سازوکارهای حفظ پیوند باشد.


#حکمرانی_غلط



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from تحلیل زمانه
Ⓜ️ حذف فساد هم مشکلات اقتصادی را حل نمی‌کند!


⭕️ عموما اینطور تصور می‌شود که علت وجود مشکلات اقتصادی، به خاطر مسئولین و دولتمردان فاسد است. اگر دولت فاسد نباشد مشکلات اقتصادی تماما برطرف می‌شود. اما این تصور درستی نیست. برای تفهیم بهتر بد نیست تاریخ اندونزی و تانزانیا را مرور کنیم.

💡“اندونزی در زمان یک رئیس‌جمهور فاسد رشد کرد و تانزانیا در زمان رئیس‌جمهوری درستکار از هم پاشید.” در سال ۱۹۶۸، اندونزی دارای یک دولت فاسد و پر از مشکلات اقتصادی بود. در آن سال، پرزیدنت سوهارتو با یک کودتا کنترل کشور را به دست گرفت و هزاران نفر از مخالفان را کشت و دولت را با آدم‌های منصوب خودش پر کرد.

💡سیاست‌های سوهارتو در اندونزی، به همان اندازه که وحشیانه بود، از نظر اقتصادی کاملا عاقلانه بود. او مرزهای اندونزی را به روی تجارت بین المللی و کشتیرانی باز کرد، سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کرد، فقر را کاهش داد و به سرعت بودجه کشور را متعادل کرد.

💡در تانزانیا از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۵، ژولیوس نایرره رئیس جمهور این کشور بود. نایرره برخلاف بسیاری از حاکمان فاسد آفریقایی معلمی درستکار بود ولی متاسفانه تصمیمات ضعیف او به عنوان رئیس‌جمهور منجر به رکود اقتصادی شد. نایرره سعی کرد در تانزانیایی خودکفا ایجاد کند و بر همین اساس مرزهای کشور را به روی تجارت آزاد و سرمایه‌گذاران خارجی بست. نایرره در تانزانیا، کشاورزی را دولتی کرد که این کار منجر به فساد گسترده در زمینه توزیع کالاهای کشاورزی شد. این تصمیم منجر به یک قحطی سراسری شد و نایرره در نهایت مجبور شد از نظرات خود در مورد کشاورزی دولتی دست بکشد.

💡سرنوشت تانزانیا و اندونزی نشان می‌دهد که حتی فساد حاکمان سیاسی رونق و فروپاشی یک اقتصادی یک کشور را تعیین نمی‌کند. موضوع مهم کارآمدی و سیاست‌های اقتصادی کلان حاکمان است نه اخلاق آن‌ها!

  

📝 پوریا بختیاری || اکوتوپیا



#حکمرانی_غلط
#اقتصاد_دستوری




#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ خودزنی به نام خودکفایی


▪️ از خودرو تا برنج؛ شعار خودکفایی چگونه به انزوای اقتصادی و فقر منجر می‌شود؟


▪️انتخاب


#اقتصاد_دستوری
#حکمرانی_غلط



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
♦️ فروپاشیِ کمونیسم و درس‌هایی که باید از آن گرفت.


📝بیژن اشتری



🔻سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد. ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.


🔻نظام‌های سیاسی به شیوه های گوناگون فرو می پاشند. شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.


📌دلایل فروپاشی را می توانم فهرست وار برایتان ذکر کنم:


یک) سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا، مسکن و غیره.

دو) صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای اقماری و کمک های بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.

سه) سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاری شان به چیز دیگری فکر نمی کردند.

چهار) فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا به مرور زمان.

پنج) نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت. گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روش های سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.

شش) شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت. این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوری که نه حاکمان می توانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم می‌خواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند

هفت) بی اثر شدن ماشین سرکوب به نحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.

من نمی‌توانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بین‌الملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم. هر چه می‌گذرد مطمئن تر می‌شوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست. کمونیست‌ها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.

خطر کمونیسم البته همچنان باقی‌ست. امروزه کمونیست‌ها خود را سوسیالیست یا ترقی‌خواه یا پراگرسیو یا لیبرال می‌نامند بس که واژه کمونیست منفور شده. این نئوکمونیست‌ها چه بسا جنایت‌های استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریب‌شان را خورد.


امروزه کمونیست‌ها در صحنه های نبرد تازه‌ای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیت‌های جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شده‌اند. پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.

ما ایرانی‌ها یک‌بار گول کمونیست‌های وطنی را خورده‌ایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.


#حکمرانی_غلط
#اقتصاد_دستوری

📌رسانه تحلیلی خبری تحکیم‌ملت👇

🆔️@tahkimmelat
📝📝« گسترش اعتراضات صنفی به سوی اعتصاب »


✏️در چند سال گذشته به‌ویژه در نیمه‌ی نخست سال ۱۴۰۳، با گسترش و تنوع گروه‌های معترض روبرو بوده‌ایم. از این میان کارگران و بازنشستگان، پای ثابت گروه‌های معترض هستند. برخی از این گروه‌ها نیز #اعتصاب را برای اعتراض و بیان خواسته‌های خود انتخاب کرده‌اند، مانند: کارگران، معلمان، کشاورزان، پرستاران و کادر درمان، کامیون داران، بازاریان، دانشجویان و زندانیان.
اعتصابات صنفی در جوامع، ابزار مدنی مطالبه‌گری گروه‌های متعدد از سطوح مختلف حاکمیت است که در مرحله‌ی نخست، طرح مطالبات و شکایات آن‌ها نادیده گرفته شده و اینک با صدایی رسا و تغییر موقعیت و ترک محیط کار؛ بار دیگر خواسته‌های خود را با مدیران و سیاست گذاران درمیان می‌گذارند؛ به شرط آن‌که شنیده و دیده شوند.
برچسب زدن به اعتصاب کنندگان به‌عنوان دشمن و برهم زنندگان امنیت و آرامش کشور، ازسوی نیروهای امنیتی و مدیریتی صنوف مذکور، گرچه می‌تواند به معنی حذف موقت و خاتمه‌ی ظاهری و خاموشی مطالبات این گروه‌ها باشد اما از سوی دیگر به باز تولید اعتراضات بصورت‌ها و شیوه‌های گسترده‌تر و عمیق‌تر دیگر رهنمون خواهد شد.
در واقع نظام حکمرانی نباید فراموش کند اعتصابات گروه‌های مختلف می‌تواند در قالب بخشی از یک جنبش اجتماعی بزرگتر، ایفای نقش کند و کارکرد یک کارزار مقاومت مدنی را برعهده گیرد.
🔹در جامعه‌ای امروز ایران و در اوضاع و احوال آشفته‌ی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی آن، برخی از پیامدهای نادیده انگاری اعتصابات گروه‌های مختلف و سرکوب و بازداشت اعتصاب کنندگان بجای پاسخ گویی به مطالبات صنفی و شهروندی ایشان را می‌توان چنین خلاصه کرد:
- افزایش نارضایتی از حاکمیت
- افزایش بیگانگی از نظام حکمرانی کشور
- افزایش مهاجرت
- ورود افراد به چرخه‌ی آسیب‌های فردی و اجتماعی
- تشدید چرخه‌ی آسیب‌های فردی و اجتماعی در جامعه
- افزایش خشم عمومی
- افزایش ناامیدی اجتماعی

مطالبه‌ی محوری بیشتر گروه‌های اعتصاب کننده در ایران، اعتراض به بحران و آشفتگی اقتصادی و فقر روزافزون باز می‌گردد:
⬅️ درآمد ناکافی
⬅️ شرایط سخت شغلی در سلامت و بیماری
⬅️ کمبود نیروی کار در برخی مشاغل مانند کادر درمان و آموزش
⬅️ مشکل مسکن
⬅️ مشکلات بیمه
⬅️ مالیات غیر عادلانه
⬅️ شرایط ناهنجار و بی‌ثبات اجتماعی و سیاسی

اگر چه مطالبه‌ی اصلی زندانیان و دانشجویان اعتصاب کننده، اعتراض به عدم رعایت حقوق شهروندی، انسداد سیاسی، احکام اعدام، سرکوب و تبعیض و بی‌عدالتی است و البته هر دوی این محورهای مطالباتی با هم مرتبطند.

🔹 بررسی‌های اعتصابات یک دهه‌ی اخیر نکات مهمی را آشکار کرده و هشدار می‌دهد:
۱- گروه‌های اعتصاب کننده، تنوع بیشتری پیدا کرده‌اند.
۲- تعداد اعتصاب کنندگان، افزایش داشته است.
۳- ترک کار در اعتصاب برخی از این گروه‌ها، قابل توجه و موجب آشفتگی و مشکلات عدیده در جامعه است، پس درخور توجه و رسیدگی است. مانند کامیون داران، پرستاران و کارگران.
۴- اعتراضات برخی گروه‌ها مانند معلمان، بازنشستگان، مجروحان و جانبازان جنگ هشت ساله در قالب اعتصاب یا تحصن و تجمع، لطمات جبران ناپذیری به امید به زندگی، امید به آینده، اعتماد اجتماعی به حاکمیت به‌ویژه در نسل نوجوان و جوان؛ وارد ساخته است.
۵- گروه‌های اعتصاب کننده از یکدیگر حمایت کرده و ممکن است بهم بپیوندند. مانند بیانیه حمایت معلمان، دانشجویان و کامیون داران و رانندگان از اعتصاب پرستاران.
۶- بسیاری از این اعتصابات، بدلیل نادیده انگاری اعتراضات پیشین این گروه‌ها، برطرف نشدن مشکلات صنفی آن‌ها و بی‌توجهی به خواسته هایشان شکل گرفته و می‌گیرد.

✏️اعتصاب گروه‌های مختلف صنفی در دیگر کشورهای جهان نیز سابقه دارد و ابزاری برای بیان خواسته‌های این گروه‌هاست و همان‌طور که اشاره شد می‌تواند به بخشی از جنبش اجتماعی جوامع تبدیل شود. مهم اینجاست که نظام حکمرانی هر کشور که این خواسته ها را ببیند و بشنود، چرخه‌ی هم‌کنشی دولت ـ ملت و پاسداشت حقوق شهروندی مردمانش را در شرایط بهنجار و مناسبی تنظیم خواهد نمود و دچار پیامدهای ناخوشایند و ویرانگر حکمرانی غلط نخواهد شد. 

✍️ فریبا نظری
۳۱ مرداد ۱۴۰۳



#اعتصاب‌ـ‌پرستاران
#نادیده‌انگاری‌ـ‌شکایات
#گسترش_گروه‌های_معترض
#زندگی_معمولی
#مهاجرت
#حکم‌رانی_غلط
#کارزار_مقاومت_مدنی


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝📝« درتبیین ونقد نهاد آموزش، از دسته‌بندی دانش‌آموزان بپرهیزیم »


✏️با اعلام نتایج #کنکورـ۱۴۰۳، به‌ویژه اسامی نفرات برتر رشته‌های مختلف؛ شاهد موجی از تحلیل‌های انتقادی سیستم آموزشی کشور هستیم. اما بنظر می‌رسد برخی از این تحلیل‌ها بجای پرداختن به نهاد آموزش و خرده نظام‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ساختارهای نظام قدرت و حکمرانی؛ نسبت به تعدادی از دانش‌آموزان منتخب آزمون‌های کنکور و المپیاد، قضاوت کرده و فضای عمومی را نسبت به ایشان حساس می‌سازند.
نوجوانان دانش‌آموز در این دوره از زندگی خود، تحت فشارهای مختلفی بسر می‌برند و افزودن یک فشار دیگر به آن‌ها پس از گذر از آزمون‌های مختلف و برخی توقعات غیرکارشناسی و نادرست خانواده‌ها؛ عامل دیگری برای سرخوردگی از جامعه‌ای است که قرار هست در آن، آینده خود را پی ریزی نمایند.

🔵بیایید به نکاتی توجه کنیم که مهم و ضروری است:

۱- دانش‌آموزان، معلول نظام آموزشی معیوب هستند نه علت آن؛ آن‌ها را قضاوت و دسته‌بندی نکرده و تحت فشار قرار ندهیم.

۲- کسب نمرات و رتبه‌های بالاتر در بین دانش‌آموزان پایتخت یا شهرهای برخوردار، و نیز دانش‌آموزان مدارس خاص مانند سمپاد یا غیرانتفاعی و نمونه دولتی، امتیاز منفی برای این نوجوانان نیست که اشکال و عیب بخشی از سیاست‌گذاری نادرست و بدور از عدالت شهروندی در همه‌ی ابعاد زندگی است که به ساختارهای کلان مدیریتی کشور باز می‌گردد و امتیاز منفی متولیان عالی نظام است.

۳- اصلاح و تحولات ساختاری نهاد آموزش به عنوان زیرمجموعه‌ای از خرده نظام فرهنگی، بدون اصلاح و تحول در خرده نظام‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی؛ امری ناممکن و تصوری نادرست است.

۴- عدالت در سطوح مختلف سیاست‌گذاری و راهبردهای نظام حکمرانی این کشور، ازجمله عدالت در ساحت‌های مختلف زندگی معمولی بیشتر شهروندان؛ مفهومی گمشده و در معرض نابودی است.

۵- به منظور رسیدن به عدالت آموزشی برای کودکان و نوجوانان و جوانان این سرزمین، نیازمند عدالت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هستیم. و برای نقد این بی‌عدالتی، باید تبیین‌های ما به سوی سیاست‌گذاری های کلان نظام حکمرانی باشد.

۶- تاکید بیش از حد و بزرگنمایی رتبه‌های برتر کنکور، معایبی دارد و بهترست با شیوه‌ای متعادل و به اندازه صورت گیرد.
ایجاد انتظارات زیاد در این نوجوانان که در حال ورود به دوره‌ی جوانی و دانشجویی به‌عنوان فضای متفاوت از مدرسه هستند و قرار است با کمبودها و اشکلات ساختاری و محتوایی بسیاری در این دوره‌ی جدید زیست خود روبرو شوند و در حالی که پدیده‌ی مهاجرت از کشور نیز در کمین آن‌ها نشسته؛ شرایط متناقض و پیچیده‌ای را در برابر ایشان قرار می‌دهد.

۷- از سوی دیگر این میزان توجه به دانش آموزان برتر، فشار و وضعیت بغرنجی را پیش روی دانش آموزانی که به دلایل مختلف نتوانستند به این برتری دست یابند وارد می‌کند و آنها را در معرض انواع آسیب‌های فردی و اجتماعی قرار می‌دهد که یکی از آنها همان مهاجرت از کشور است.

۸- با کمال تعجب، نهاد آموزش و سیاست‌گذاران کلان آموزشی کشور هر ساله در این روزها نه تنها این نتایج را نشانه ضعف و بیماری راهبردهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور نمی‌دانند؛ بلکه در مقام تماشاچی به کف و هورا مشغول می‌شوند و این جای تأسف و پرسش بسیار دارد.

✍️ فریبا نظری
۱۲ شهریور ۱۴۰۳



#کنکور
#المپیاد
#سیستم_معیوب_نهاد_آموزشی
#زندگی_معمولی
#مهاجرت
#عدالت_آموزشی
#حکم‌رانی_غلط



https://t.me/Sociologyofsocialgroups