ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.91K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
🔴🔴« جامعه‌ی طبقه‌بندی شده! »


🔵 درجوامعی که از عدالت اقتصادی و اجتماعی بی‌بهره هستند؛ مردمانش در برخی از ابعاد زیست فردی و اجتماعی، تفاوت آشکاری دارند. آن‌چه در چندسال اخیر در کشور ما دیده و با آن درگیر هستیم، تفاوت فاحش و فراتر از برخی بخش‌های زندگی مردم است. 
 اگر پیش‌از این تنها در آموزش و درمان و مسکن میان ساکنان مناطق مختلف یک شهر یا استان، تفاوت زیادی در کیفیت و نوع خدمات و داشته‌ها وجود داشت؛ اکنون این تفاوت و تبعیض شهروندی، ابعاد متنوع و گسترده‌تری پیدا کرده است.
👈برخی‌از این خدمات و مصرف و داشته‌ها‌ی تفکیک‌شده و متفاوت در جامعه عبارتنداز:
۱- مسکن طبقه‌بندی شده
۲- درمان طبقه‌بندی شده
۳- پوشاک درجه‌بندی شده
۴- خوراک و تغذیه دسته‌بندی شده
۵- آموزش و خدمات رتبه‌بندی شده
۶- اوقات فراغت درجه‌بندی شده
۷- تولد و مرگ طبقه‌بندی شده
۸- مجازات و زندان درجه‌بندی شده
۹- ازدواج طبقه‌بندی شده
🔵 چند هفته‌ی پیش به یکی از شهرستان‌های استان البرز رفتم، از خیابان‌ها و کوچه‌ها گذشتم، به بازار محلی شهر سری زدم، از همان بازارهای طبقه‌بندی شده با کالاها و اجناس درجه‌بندی شده.
خوراکی‌های باز بدون بسته‌بندی و تاریخ مصرف و کد استاندارد و بهداشت و میزان ترکیبات مانند انرژی و چربی و نمک و قند… با قیمت‌هایی ارزان‌تر و پایین‌تر از خوراکی‌های بسته‌بندی و استاندارد گران‌قیمت و غیرقابل خرید عموم مردم.
به یاد فروشگاه ‌های مناطق خاص برخی شهرها افتادم و اجناس و خوراکی‌های مارک دار بسته‌بندی وارداتی با تاریخ مصرف و میزان ترکیبات آن‌ها!
🔻به اطراف نگاه کنیم، آن‌چه می‌بینیم، آن‌چه وجود خارجی دارد؛ یک جامعه‌‌ی طبقه‌بندی شده به‌جای یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی است…
همان که وعده داده شده بود، اما امروز؛ اثر و خبری از آن نیست.
اما اهمیت این جامعه‌ی طبقه‌بندی شده در تولید دوگانه‌های گفتمانی خاص خود و برون‌داد آن‌هاست.
گفتمان عدالت و بی‌عدالتی؛ گفتمان تبعیض و برابری؛ گفتمان مطالبه و بی‌تفاوتی؛ گفتمان دادخواهی و حفظ وضع موجود؛ و گفتمان اعتراض و سرکوب.
همان گفتمانی که در اعتراضات چندساله‌ی اخیر از سال ۱۳۹۶ تاکنون، به #زن‌زندگی‌آزادی و اعتراض به #فقر و #فساد و #تبعیض انجامیده است.

سر آن ندارد امشب، که برآید آفتابی...

✍️ فریبا نظری
۳۱ خرداد ۱۴۰۲



#زن‌زندگی‌آزادی
#عدالت_اقتصادی
#عدالت_اجتماعی
#جامعه‌ی_طبقه‌بندی_شده
#دادخواهی
#اعتراض
#سرکوب


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🟢🟢« جایزه‌ی صلح نوبل و برندگان آن »


🌿جایزه صلح نوبل، یکی از پنج جایزه نوبل است که توسط آلفرد نوبل صنعت‌گر و مخترع سوئدی وقف شده‌است. این جایزه، برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ اعطا شد. جایزه نوبل صلح تنها جایزه نوبل است که در استکهلم داده نمی‌شود. این جایزه هر ساله در اسلو پایتخت نروژ اهدا می‌شود.
اما چرا نوبل آرزو می‌کرد جایزه صلح در نروژ که در زمان مرگ نوبل در اتحادیه با سوئد اداره می‌شد، اجرا شود؟
کمیته نوبل نروژ حدس می‌زند که وی، نروژ را برای اهدای جایزه مناسب تر دانسته‌است، زیرا سنت‌های نظامی‌گری سوئد را ندارد. هم‌چنین اشاره می‌کند که در پایان قرن نوزدهم، پارلمان نروژ از نزدیک درگیر تلاش‌های اتحادیه بین‌المجالس برای حل اختلافات از طریق میانجیگری و داوری بود.
 🔰آلفرد نوبل در وصیت‌نامه خود گفته‌است که این جایزه باید «به کسی داده شود که بهترین یا بیشترین کوشش را در راه برادری ملل، انحلال یا کاهش ارتش‌ها یا تشکیل و ترغیب کنفرانس‌های صلح کرده باشد».
زمان اهدای این جایزه، ۱۰ دسامبر مصادف با سالمرگ آلفرد نوبل است.

🔵 این جایزه از بحث‌برانگیزترین جوایز نوبل می‌باشد که انتقادهای زیادی را به همراه داشته‌است.
🔹ماهاتما گاندی با وجود این‌که پنج بار برای دریافت این جایزه نامزدشد، هیچگاه آن را دریافت نکرد. پس از ترور او؛ کمیته‌ی نوبل در نظر داشت که جایزه‌ی صلح نوبل سال ۱۹۴۸ را پس از مرگش به او اهدا کند، اما در ادامه تغییر نظر داد و با توضیح نبود هیچ فرد زنده‌ی شایسته‌ای برای دریافت این جایزه، از دادنش در آن سال اجتناب کرد.  
🔹سال ۱۹۷۳، له دوک تو( ارتشبد و سیاستمدار انقلابی ویتنامی) از دریافت جایزه امتناع کرد، چرا که با استناد به وضعیت جنگی ویتنام، خود را در موقعیتی برای دریافت این جایزه نمی‌دانست.
🔹کارل فون اوسیتزکی، آنگ سان سو چی و لیو شیائوبو و نرگس محمدی چهار برنده‌ای هستند که در هنگام دریافت جوایز در بازداشت بوده‌اند.

✳️ ژان آنری دونان یا ژان هانری دونان، تاجر و فعال اجتماعی سوئیسی بود. در طول یک سفر تجاری در ۱۸۵۹، او شاهد وقایع بعد از جنگ سولفرینو در ایتالیای امروز بود. او خاطرات و دیده‌های خویش را در کتاب خاطره‌ای از سولفرینو ثبت کرد، این کتاب الهام‌بخش آغاز کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در سال ۱۸۶۳ شد. قرارداد ژنو در ۱۸۶۴ برپایهٔ ایده‌ی دونان بود. در سال ۱۹۰۱، وی به‌همراه فردریک پَسی نخستین جایزه‌ی صلح نوبل را دریافت کرد.

🔶 شیرین عبادی و نرگس محمدی، دو ایرانی دریافت کننده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل در سال‌های ۲۰۰۳ و۲۰۲۳ هستند.

🌿 از سال ۱۹۰۱ تاکنون، ۱۲۲ نفر برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل شده‌اند. این جایزه، هم موافقان بسیاری دارد و هم منتقدان و مخالفان زیادی درباره‌ی آن به اظهارنظر می‌پردازند.
برخی آن‌را سیاسی می‌دانند و گروهی آن‌را فرصت و امکانی برای دیده‌شدن کنش‌گران و شنیده‌شدن صدای آنان برای صلح و مبارزه با خشونت و تبعیض و ستم که ازبین برنده و تضعیف کننده‌ی صلح است؛ برمی‌شمارند.

☘️☘️ آن‌چه بدیهی است، دریافت این جایزه ازسوی نرگس‌محمدی به‌عنوان کنش‌گری ایرانی در حوزه‌ی برابری‌خواهی، آزادی‌طلبی و مبارزه با هر نوع خشونت و تبعیض جنسیتی، دینی، مذهبی، قومی در فضای گفتمان رسمی که به گفتمان‌های دیگر مجال ظهور و بروز آزادانه و مدنی نمی‌دهد؛ فرصت و امکانی است که می‌تواند به جنبش‌های مدنی برابری‌خواهی و خشونت‌پرهیز تمامی گروه‌های به حاشیه رانده‌شده، نیرویی تازه بخشیده و آن‌ها را برای رسیدن به مطالبه‌ی محوری #زن‌زندگی‌آزادی مصمم‌تر سازد.
بنظر می‌رسد مهمترین دلیل اعطای جایزه‌ی صلح نوبل به نرگس‌محمدی، مبارزه و دادخواهی خشونت‌پرهیز و مدنی در راه حقوق و کرامت انسانی است.
 
✍️ فریبا نظری
۱۵ مهر ۱۴۰۲




#آلفردنوبل
#مهاتما‌گاندی
#شیرین‌عبادی
#نرگس‌محمدی
#زن‌زندگی‌آزادی
#جایزه‌ی_صلح_نوبل
#دادخواهی_خشونت‌پرهیز
#حقوق_و_کرامت‌انسانی



https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔴🔴« خشونت و تحقیر انسان محکوم است، از غزه تا ایذه »


🔵 به تازگی با دوست جامعه‌شناسی آشنا شدم، ایشان جامعه‌ی عشق‌محور را مطالعه کرده و بر آن متمرکز است. چندروز پیش نقدی داشت که جامعه‌شناسان ما، همیشه بدی‌ها و تلخی‌ها را می‌بینند و غر می‌زنند.
من با نقد ایشان هم موافقم و هم مخالف، اما در پاسخ به این جامعه‌شناس صلح‌طلب گرامی و خوش‌فکر یادآور می‌شوم:
🔷 در شرایط اندوه‌باری زندگی می‌کنیم، اندوهی که با خشمی سترگ آمیخته شده و بودن در صلح فردی و اجتماعی را به چالشی عمیق کشانده است.
دو منطقه از جهان در کشمکش بر سر قدرت و ثروت در آتش جنگی ویران‌گر می‌سوزد و جان می‌ستاند، یک‌سو #روسیه و #اوکراین و دیگرسو، #فلسطین و #اسرائیل.
در این‌سوی جهان در سرزمین من نیز، سال‌هاست که مردمان خسته از سوگ پیامدهای طولانی‌ترین جنگ معاصر و ده‌ها جنبش اعتراضی در چند دهه‌ی گذشته و هزاران #تبعیض و نابرابری جنسیتی و قومی و مذهبی و دینی؛ در اعتراض و دادخواهی‌اند.
#دادخواهی که انکار می‌شود،
دادخواهی که #جرم تلقی می‌شود.
مردمانی که با همه‌ی نفرت‌پراکنی‌ها و خشونت‌ورزی ها، خواستار صلح و آرامش‌ و یک زندگی معمولی اند.
اما #فقر و تنگدستی چنان گریبان‌شان را گرفته و چنان سنگ‌دلانه از #عشق و آرامش جدایشان نموده که گویی نوزادی را از آغوش گرم و امن مادر، با خشونت و ستم؛ جدا سازید.
 و شوربختانه پاسخ‌شان از جنس خشونت، دشنام، تهدید، تحقیر، بازداشت، جراحت و جان باختن بوده است.
مردمانی که در خانه و گورستان و دانشگاه و کارخانه و خیابان و زندان با خشونت؛ #تحقیر می‌شوند.
مردمانی که به مجازات سهمگین‌ترین احساس انسانی، محکوم شده‌اند؛ #شرم_عشق‌ورزی در برابر خود و زندگی اندوه‌بار تصاحب شده در چنبره‌ی اصحاب قدرت و ثروت…

☘️🌿 آری دوست جامعه‌شناس صلح‌طلب و عشق‌ورز گرانقدر
این روزها، چهره‌ی کودکان عروسک بدست آواره‌ی غزه در خرابه‌های سرشار از آتش و خون همان‌قدر ما را به دیدن تلخی‌ها و خروش بر خشونت‌ورزان وا می‌دارد که شنیدن دشنام رکیک و حرکات جلف و #اوباش گونه‌ی همراه با خشونت به دانشجویان در نهاد دانشگاه،
و نیز دیدن نگاه عمیق و سکوت معنادار ماه‌منیر، مادری کودک ازدست داده در ایذه بر مزار کیان دلبندش که روایتی طولانی از اندوه و خشم و دادخواهی و عشق ربوده شده‌اش دارد...
سکوتی که حقیقتا سرشار از ناگفته‌های بسیار است...
و چه کسی است که نداند #خشونت و #تحقیر در هر نقطه از جهان و با هر شیوه و به هر میزان و شدت؛ ویران‌گر و محکوم است و آدمی را پریشان خاطر و بی‌قرار و آشفته می‌سازد.
آن‌قدر که اورا به تکرار واگویه‌ی این همه رنج و سوگ، این همه ستم و خشونت و این همه عشق و آرامش ربوده شده از زندگی معمولی آدم‌ها، وا می‌دارد؛ تا جایی‌که کارش به تلخی می‌گراید...
و درحالی که جامعه‌شناس، مسائل اجتماعی را عریان #توصیف و #تبیین می‌کند و #هشدار می‌دهد؛ اکنون و در این زمانه که مصائب اجتماعی زیاد است و گوش شنوا و چشم بینایی برای درک آن‌ها ازسوی متولیان و حکمرانان و اصحاب قدرت نیست، این #بازنمایی عریان درد و هشدار و نهیب بر خشونت و تحقیر آدم‌ها؛ به غر زدن شباهت می‌یابد...
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
و چیزی نظیر آتش
در جانم پیچید ...

✍️ فریبا نظری
۲۰ آبان ۱۴۰۲




#زندگی‌معمولی
#جامعه_عشق‌محور
#غزه
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#ماه‌منیر_مولایی‌راد


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🟢🌿🟢 « در ایران امروز، ما به هم‌کنشی گروهی نیازمندیم »


🔵 شاید بتوان ساده‌ترین و مورد توافق‌ترین تعریف از گروه اجتماعی را چنین بیان کرد:
👈 مجموعه‌ای بیش‌از دو نفر که دارای ویژگی‌های زیر هستند؛
- هدف مشترک
- هم‌کنشی اعضا( کنش متقابل یا Interaction )
- علاقمند به برطرف کردن نیازهای یکدیگر
- پیروی از هنجارهای معین
- تداوم در کنارهم بودن
- داشتن نمادهای مشترک
- ساختاری مبتنی‌بر پایگاه و نقش اعضا

🔷 برخی‌از مهم‌ترین کارکردهای گروه اجتماعی عبارتند از:
۱- هویت‌بخشی
۲- بهبود روابط موثر اجتماعی
۳- برطرف شدن نیازهای فردی جامانده و نیازمند به هم‌کنشی با دیگران
۴- منزلت بخشی
۵- جامعه‌پذیری و تکمیل آن در طول زندگی
۶- آماده نمودن اعضا برای پذیرش تغییر و تحول
۷- برطرف شدن و رشد و بلوغ احساسات و عواطف فردی
۸- ایجاد و تقویت سواد عاطفی
۹- ایجاد و تقویت تاب‌آوری اجتماعی
۱۰- ایجاد و تقویت سواد اجتماعی

🔷 برخی‌از مهم‌ترین انواع گروه اجتماعی را می‌توان چنین برشمرد:
۱- رسمی و غیررسمی
۲- نخستین و دومین
۳- خودی و غیرخودی
۴- مرجع
۵- فشار
۶- همسالان
۷- باز و بسته
۸- داوطلبانه و اجباری
۹- شبه‌گروه یا موقت یا انبوه خلق

🔺آمارها و گزاره های تبیینی و تحلیلی کارشناسان حوزه‌های مختلف هم‌چون اقتصادی، پزشکی، تربیتی، فرهنگی، هنری، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی؛ نشان‌گر آن است که در شرایط نامناسب و نابهنجاری بسر می‌بریم. وضعیت #آنومیک و نابهنجار اقتصادی و اجتماعی و سلامت جسم و روان، در سویه‌ی نابسامان و خطرناک طیف روال زیست فردی و اجتماعی قرار گرفته است.
یک‌بار دیگر به کارکردهای گروه‌های اجتماعی که در بالا بدان اشاره شد، دقت کنیم. یکی از شیوه‌هایی که می‌تواند به ایرانیان در این شرایط سخت یاری رسانده و بخشی‌از این شرایط آنومیک زیست فردی و اجتماعی را بهبود بخشیده یا دست‌کم مقابله با آن را آسان‌تر و کم‌ آسیب‌تر بسازد؛ کنش جمعی و هم‌کنشی گروهی است.

🔹تشکیل گروه‌های اجتماعی مانند گروه‌های دوستانه، هنری، مطالعاتی، ورزشی، فراغت، کنش‌گری خیریه و امدادرسان و نیز تقویت عضویت و هم‌کنشی در گروه‌هایی  چون خانواده، خانوارهایی مانند پادگان، دانشگاه، مدرسه، محل کار؛ می‌تواند به سلامت جسم و روان ما، رفع یا کاهش بحران هویت و منزلت ما، و تقویت سواد عاطفی و اجتماعی ما؛ کمک شایانی نماید.
🔹بررسی پژوهش‌گران علوم اجتماعی نشان می‌دهد بودن در یک گروه اجتماعی کوچک و صمیمی ورزشی یا هنری یا مطالعاتی، و یا تقویت گروه‌هایی که فرد عضوی از آن‌هاست؛ به وی احساس امنیت و قدرت بروز احساسات و بیان مطالبات او را به گونه‌ی متفاوت از زمانی که کنش‌گری تنهاست، می‌بخشد.

✳️ ما در شرایط کنونی برای گذر از طوفان بحران‌های اقتصادی و #فقر کمرشکن و جامعه‌ی طبقه‌بندی شده‌ی* دارا و ندار و خودی و غیرخودی؛ به هم‌کنشی با یکدیگر نیاز داریم.

✳️ما در گرداب #تبعیض و نابرابری و #دادخواهی و اعتراضات بدون پاسخ و انکارشده، به کنش جمعی و بودن در کنارهم؛ نیازمندیم.

✳️ ما برای عبور از گفتمان خشونت‌ورزی و ستیزه‌جویی و کشمکش‌گرایی و رسیدن به #گفتمانی_نو و تازه با رواداری و خشونت‌پرهیزی و توسعه‌یافتگی؛ به ایجاد گروه‌های اجتماعی متنوع و متکثر با هم‌کنشی جمعی، سخت محتاجیم.

✳️ما برای عبور سلامت از دریای طوفانی لبریز از #نفرت و #خشم و اندوه و رنج بسیار، و سیراب شدن از چشمه‌ی آرامش و #مدارا و #عشق و شادکامی؛ ناگزیر به بودن و زیستن در کنارهم و با یکدیگریم.
ما به کنش جمعی چه در اندوه و سوگ‌واری و چه در شادی و نشاط، به یکدیگر احتیاج داریم.
تجربه‌ و بروز
#احساسات_متضاد چون خشم و آرامش، اندوه و شادی، ترس و امنیت، عصیان و بی‌تفاوتی؛ در گروه‌های اجتماعی و کنار یکدیگر، آسیب کمتری به ما خواهد زد.
باور کنیم ما در ایران امروز، به هم‌کنشی با یکدیگر؛
سخت نیازمندیم…
ایمان بیاوریم به آغاز فصلی گرم و سبز ...


✍️ فریبا نظری
۲۳ آبان ۱۴۰۲


https://t.me/Sociologyofsocialgroups/975    جامعه‌ی طبقه‌بندی شده *

#گروه‌درمانی
#کنش_جمعی
#هم‌کنشی_گروهی
#التیام_در_کنار_یکدیگر
#کنش‌گر_باشیم


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
در اعتراضات سال گذشته از ۲۴ تا ۲۶ آبان ۱۴۰۱ دست کم در سراسر کشور ۸۴ نفر به قتل رسیده‌اند که از این میان تاکنون ۶۷ نفر آنها احراز هویت شده‌اند، ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در سراسر کشور فراخوان اعتراضی یادبود کشته سدگان #آبان_خونین_۹۸ برگزار شد و همین فراخوان و حضور معترضان در سراسر کشور باعث بالا رفتن سرکوب و حجم بالای کشته شدگان توسط جمهوری اسلامی بوده .
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مراسم سالگرد جاویدنام ‎حامد سلحشور، روز پنجشنبه نهم آذرماه ۱۴۰۲ برمزار او در آرامستان راسفند شهرستان ‎ایذه برگزار خواهد شد.
روایت قتل و نحوه به خاک‌سپاری حامد سلحشور فراتر از آنچه که می‌توان تصور کرد دردناک است و حزن‌انگیز. واقعه را که می‌خوانی اشک ناخودآگاه بر چشمان آدمی جاری می‌شود.
حامد در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش سراسری در روز ۴ آذرماه بازداشت می‌شود، ۵ روز می‌گذرد و خانواده از او خبری به دست نمی‌آورند، تا اینکه روز ۹ آذرماه به پدر او زنگ می‌زنند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن می‌کنند، بدون اینکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.
خانواده او‌ با دفن‌مخفیانه وی و در نقطه‌ای غریب مخالفت می‌کنند و یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته شبانه با دوستان و‌اقوام‌ به سر مزارش می‌روند، پیکر او را از خاک بیرون می‌کشند ، آنها در کمال حیرت می‌بینند، حامد را بدون کفن و‌آداب شرعی و‌ با لباس و‌ کتونی و بصورت مچاله دفن‌کرده‌اند و‌بر روی او‌خاک‌ ریخته‌اند،، آنها پیکر حامد را سوار بر صندلی عقب پراید حامد می‌کنند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک می‌سپارند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر #حامد_سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک بصورت مچاله و‌ خمیده انگار که به‌گودالی پرت کرده‌اند » دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های جنوب ایران را داشت و به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.
#دادخواهی #جنایت_علیه_بشریت

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین با انتشار این ویدیو نوشت: «این صدا، این نگاه، سرشار از شوق به زندگی است.
در دل بیابان سنگ‌های زیبای کویر را جمع می‌کند و با ذوق به همراهش نشان می‌دهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی می‌خواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگ‌های بیابان ربوده شد.»
#مریم_آروین ، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانی‌اش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمی‌توانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلم‌های مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دست‌بند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پی‌گیری کارهای مریم رفته‌بود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهن‌شهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که می‌شود، مریم را نیمه‌بیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه می‌دادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را می‌گشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را می‌یابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده می‌شد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریه‌اش از کار افتاد و جان سپرد.
#سرکوب_فراگیر #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔰🔺🔰« ما حق داریم بدانیم ! »



💢💢 ما به‌عنوان شهروندان و مردمان این سرزمین، حق داریم بدانیم: 

۱- چرا این‌همه جاسوس موساد و سیا داریم که ناگهان برخی‌از آن‌ها، اعدام می‌شوند؟! و اساسأ چرا این سرزمین پر از جاسوس و دشمن و اغتشاش‌گر و اراذل و اوباش شده است؟!

۲- چرا هرازگاهی چند یک یا چند نفر از مردم بدون شفافیت قضایی و پنهانی به جرم قتل مأموران امنیتی و انتظامی، اعدام می‌شوند ولی حتی یک نفر از قاتلین صدها تن از مردم معترض جان‌باخته به‌ویژه در اعتراضات اخیر سال ۱۴۰۱ تا امروز؛ احضار و بازداشت نمی‌شود؟

۳- چرا برخی خانواده‌های دادخواه معترضین جان‌باخته، احضار و بازداشت شده و احکام سنگین زندان می‌گیرند؟

۴- چرا برخی معترضان مجروح شده‌ی اعتراضات سال ۱۴۰۱، احضار و بازداشت می‌شوند؟ درحالی که باید عاملان مجروحیت ایشان احضار و بازداشت شوند؟

۵- چرا استادان و معلمان و کارگران و دانشجویان منتقد، احضار و تعلیق و اخراج و بازداشت و زندانی می‌شوند؟

۶- چرا مفسدان اقتصادی و اختلاس‌گران دانه درشت مانند رفیق دوست و طبری و فریدون و زنجانی و جزایری و خاوری و رحیمی و …، یا احضار و بازداشت و زندانی نمی‌شوند یا پس‌از مدتی استراحت در زندان، آزاد زندگی می‌کنند و به ملت می‌خندند؟

۷- چرا حاکمیت، شرایط روانی زندگی در این سرزمین را به‌شدت آزاردهنده و آسیب رسان نموده است؟ اما بجای پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها و تزریق آرامش برای یک زندگی معمولی مردمان این کشور؛ برای ما خط و نشان می‌کشد و به ازدیاد و اعمال این شرایط آزاردهنده، ادامه می‌دهد؟

۸- چرا نباید از اختلاس و فساد سیستماتیک اقتصادی و آموزشی و سیاسی، پرسش کنیم و از مسئولان و متولیان نظام؛ توضیح بخواهیم؟

ما حق داریم پاسخ این پرسش‌ها و ده‌ها پرسش دیگر را بدانیم،
ما حق داریم چون صاحبان اصلی این سرزمین هستیم!
ما
حق

داریم
بدانیم ...

✍️ فریبا نظری
۹ بهمن ۱۴۰۲



#حق_داریم_بدانیم
#دادخواهی_جرم_نیست
#زندگی_معمولی

https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Forwarded from جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی (فریبا نظری)
🔴 « نمونه‌ای از مطالبات بی‌پاسخ ملت »


🖤❤️ این تصویر لیلا مهدوی مادر سیاوش محمودی است که در کنار مزار پسرش آرمیده و به تصویر او می‌نگرد ...
او مانند صدها پدر و مادر دیگر، آرام و قرار ندارد و دادخواه است.
🥀سیاوش یکی از صدها معترض جان‌باخته با دادخواهی بی‌پاسخ و بدون دادرسی اعتراضات سال ۱۴۰۱ است.
🔹دادخواهی در یک سیستم قضایی سالم یعنی اگر جان باختن روح‌الله عجمیان اهمیت دارد، جان‌باختن سیاوش و صدها تن دیگر نیز باید اهمیت داشته باشد.

✍️ فریبا نظری
پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲
برابر با آخرین پنجشنبه سال


#سیاوش_محمودی
#لیلا_مهدوی
#اعتراضات_جنبش_زن_زندگی_آزادی
#مادر_دادخواه
#دادخواهی_جرم_نیست
#سیستم_قضایی_سالم


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
دادگاه آقا ماشالله ۲۹ فروردین برگزار میشود، او به جرم دادخواهی فرزند قهرمان سربدارش محمدمهدی کرمی قرار است محاکمه شود.
۲۲۷ روز از بازداشت ماشاالله کرمی، پدر دادخواه محمدمهدی کرمی که جمهوری اسلامی با اعدام جانش را گرفت می‌گذرد.
در تمام این ۲۲۷ روز منیژه، مادر محمدمهدی کرمی، تنها بر مزار پسرش، نشسته است.
منیژه مادر #محمد_مهدی_کرمی ، معترض اعدام‌شده در خیزش ۱۴۰۱، در تمام این روزها تنها بر مزار پسر می‌نشیند.
منیژه دریای غم است، دریای دل‌تنگی است، برایش غم نبود محمدمهدی را کم دیدند و حالا نبود ماشالله را به او تحمیل کرده‌اند. کلمات از بیان عمق این غم تهی هستند و خالی.
از ۳۱ مردادماه ماشالله کرمی،به «جرم» #دادخواهی برای پسرش در زندان است.
بیایید صدای او و منیژه مادر محمد مهدی کرمی باشیم که ناعادلانه به دار آویخته شد.
او‌ همچنان در بازداشتگاه اطلاعات سپاه کرج در حبس است.
بازداشتگاه اطلاعات سپاه کرج (بازداشتگاه سیدالشهدا) همان بازداشتگاهی است که پسر ۲۱ ساله‌اش، #محمد_مهدی_کرمی ، چند هفته پیش از آنکه به قتل برسد در آنجا حبس بود.
ماموران امنیتی سپاه پاسداران هفته‌های گذشته، به منزل ماشاالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی یورش برده و تعدادی از وسایل شخصی محمدمهدی را با خود برده‌اند.
ماشاالله کرمی از ۱۰ مهر، تماسی با خانواده نداشته است.
کمترین کار ما این است که #صدایشان_باشیم ؛ حمایت از خانواده‌های دادخواه جدای از آنکه وظیفه‌ای اخلاقی و انسانی است و نقش مهمی در ظرفیت‌سازی بیشتر آنها برای دادخواهی دارد، از جمله حقوق و آزادی‌های فردی شهروندان محسوب شده و هیچ قانونی نمی‌تواند این آزادی شهروندان را محدود کند.
صدای آن‌ها باشیم که به دلیل دادخواهی خون عزیزانشان به ناحق بازداشت و در زندان محبوس هستند.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهسا یزدانی، مادر شهید #محمد_جواد_زاهدی که چندی پیش محکومیت سیزده ساله حبسش در شعبه هشت دادگاه تجدیدنظر مازندران، عینا تایید شد، با انتشار تصاویری از پیکر فرزند شهیدش، نوشت:«چند روز دیگر سال تموم می‌شود، اما درد و غم، مشکلات و استرس ما تمامی ندارد، وقتی روزها برایم سخت می‌شود، یاد شبی که محمدم رفت و دو شب در سردخانه خوابید و الان که چندین ماه است زیر خاک رفته، می‌افتم.
به خودم می‌آیم که بدتر از این، گذراندن زندگی برایم بی‌معنی می‌شود، گاهی به عمق فاجعه فکر می‌کنم که چرا فرزندت را کشتند چرا محمد مظلوم تنها رو زمین جان داد و کسی به دادش نرسید دیوانه می‌شوم. در نهایت می‌گویم نتوانستم کاری بکنم وقتی با چند کلمه حرف زدن به حبس و زندانی محکوم شدم، من شرمنده‌ام. پسرم شرمنده‌ام که تو را به این دنیا و خاک آوردم که امنیت نبود و نیست.
تو گل یاسم بودی، بوی یاسی که عاشقش بودم. امروز ندارمت روزگارم پر از اشک و چالش است. سال‌ها بگذرد داغ تو سرد نمی‌شود»
#دادخواهی #مادران_دادخواه #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مرضیه آدینه‌زاده، خواهر ابوالفضل آدینه‌زاده، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱ نوشت: «داغ ازدست‌دادن برادرم #رضا_رسایی به‌قدری بزرگ بود که در خصوص آخرین وضعیت پدرم اطلاع‌رسانی نکردیم. پدرم شش صبح روز سه‌شنبه هفته قبل با فوریت به بند زندانیان دارای اعتیاد زندان وکیل‌آباد مشهد منتقل شده بود و در حال حاضر به بند قاتلین و مجرمین خطرناک انتقال داده اند. از الان به بعد هر اتفاقی برای پدرم بیافتد مسئولیت آن بر عهده جمهوری اسلامی ست مادر و خانواده‌ام به‌شدت تحت‌فشارند تا از هر گونه اطلاع‌رسانی درباره وضعیت پدرم جلوگیری کنند. هیجده روز از بازداشت پدرم می‌گذرد و هیچ پاسخی به پیگیری‌های خانواده ما نمی‌دهند.»
#علی_آدینه_زاده #ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ از خونین ترین روزهای #انقلاب_ملی_ایران بود
بر اساس اطلاعات جمع آوری شده توسط ایران بریفینگ تابحال
در این روز ۵۲ نفر کشته شده‌اند که و اطلاعات ۳۹ نفر آنها تاکنون احراز و معرفی شده‌اند:

صدرالدین لیتانی اشنویه
امین معرفی (معرفت) اشنویه
میلان حقیقی اشنویه
دانش رهنما ارومیه
عبدالله محمود پور ارومیه
متین عبدالله پور ارومیه
مهدی زاهدی ارومیه
پویا شیدا ارومیه
محسن قیصری ایلام
فواد قدیمی دیواندره
علی مظفری قوچان
بهنام لایق پور رشت
سعید محمدی اسلام‌آباد
حنانه کیا نوشهر
امیرحسین شمس نوشهر
محسن مال میر نوشهر
حسینعلی کیا نوشهر
امیرعلی فولادی اسلام‌آبادغرب
ایمان محمدی اسلام‌آبادغرب
مهرداد قربانی زنجان
عرفان رضایی آمل
مهدی عسگری گرمسار
محمد فرمانی شهر ری
یاسین جمالزاده رضوانشهر
مهراب نجفی زرین شهر
آرش پهلوان ـ مشهد
سعید ایرانمنش کرمان
ابوالفضل اکبری دوست لنگرود
عرفان خزایی شهریار
مهدی ببرنژاد ـ قوچان
روشنا احمدی بوکان
ابوالفضل مهدی ‌پور بابل
محمد حسن ترکمان شهادت آمل
محمد فلاح آمل
سید سینا لوح موسوی آمل
فردین بختیاری سنندج
علیرضا فتحی سنقر
سیدعباس میرموسوی لنگرود
محسن محمدی کوچکسرایی قائم‌شهر
محمد زمانی ـ تهران
امیرحسین مهدوی رشت
محمد زارعی سنقر
امیرحسین بساطی کرمانشاه
محمدرضا سروری تهران
محمد مام صالح سردشت
امید برزگر ـ بهارستان
علی اصغر قورت بیگلو ـ کرج
امیر مهدی ملک محمدی ـ تهران
میثم جعفری ورامین
ابوالفضل (باهو) بائو، اهل قائمشهر، ۱۶ساله
رحیم کلیج، اهل قائمشهر
نیکا شاکرمی، ۱۷ ساله، تهران
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کبری شکوهی، از مادران دادخواه و خانواده‌های زندانیان سیاسی که در دهه ۱۳۶۰ اعدام شدند، درگذشت.
با مرگ او خانواده‌های دادخواه خاوران یکی دیگر از اعضای خود را از دست دادند.
کبری شکوهی مادر زهرا عبدلی و خواهر علیرضا شکوهی و شهاب شکوهی، سه تن از زندانیان سیاسی ایران بود که هر ۳ نفر در دهه شصت اعدام شدند.
این #مادر_دادخواه سالها در مقابل #گورستان_خاوران از معترضان تخریب و پلمپ این آرامگاه جمعی بود.
#علیه_فراموشی #دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۱۲ آبان، دومین سالگرد مهدی حضرتی، معترض نوجوان، که از فاصله ۴۰ متری هدف گلوله‌های شات‌گان ماموران قرار گرفت.
روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱،  وقتی سیل عظیمی از جمعیت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی و پارسا رضا‌دوست حضور داشتند، خرمدشت کرج، خیابان میثم، مقابل فروشگاه شهروند شاهد جنایتی فراموش‌نشدنی بود.
#مهدی_حضرتی ، نوجوان ۱۷ ساله، در همین خیابان، وقتی در خیابان با دستان خالی، اعتراض می‌کرد، نیرو‌های یگان ویژه شات‌گان‌ به دست به سمتش شلیک می‌کنند، از فاصله ۴۰ متری، گلوله تن مهدی را می‌شکافد و او مظلومانه بر زمین می‌افتد.
ماموران به مهدی شلیک می‌کنند، اما این برایشان کافی نبود، به او نزدیک می‌شوند، به تن بی‌جانش لگد می‌زنند، پیکر مهدی را سوار وانتی می‌کنند، آخر آمبولانسی در دسترس نیست چرا که آن روز نیروهای امنیتی با آمبولانس در سطح شهر نیروهای سرکوب را جابجا می‌کردند، روی مهدی را با بنری تبلیغاتی می‌پوشانند و او را می‌برند تا در این مرحله سناریو جنازه‌دزدی را بازی کنند.
پس از چند روز بی‌خبری، نیمه‌شب به خانواده مهدی می‌گویند پسرتان را در روستای‌تان خاک کردیم، خانواده به طرف روستا راهی می‌شود و در میانه راه گروگان‌گیران زنگ می‌زنند، برگردید او را در کرج خاک کرده‌ایم.
تا مدت‌ها محل جان‌سپردن و خون  مهدی با گل پوشانده می‌شد، نام مهدی را نکند فراموش کنیم. او جانش را برای آزادی داد.
خواهر مهدی می‌گوید: «این کودک،چشم چراغ خانواده اش بود!
خدا بیامرز مادرم نمیگذاشت آب توی دلش تکان بخورد.اجازه نمی‌داد خاری دست بچه‌اش را بخراشد،یا حتی گزندی به پسر دردانه اش برسد.
خدا بیامرز مادرم، «مهدی جانم» از دهنش نمی افتاد، هول شد واز جایش بلند شد و آماده بود که با کوچکترین اتفاقی خودش را سپر مهدی کند
چهار چشمی مراقبش بود و شش دانگ هوایش را داشت
کم و کسری برای مهدی وجود نداشت
نور چشمان خدا بیامرز مادرم
خدا بیامرز مادر وقتی که فوت شد
دست مهدی را به دست ما داد
(چه بد امانت داری بودیم ما)
خدا بیامرز چه خوب وقتی فوت شد
ندیدشلیک مستقیم بر پیشانی مهدی جانش را»
این تصاویر سند جنایتی است که باید به خاطر بسپاریم.
نامش را صدا بزنیم و علیه فراموش بپاخیزیم.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🆔 @irbriefing
https://t.me/iranazadvaabad