🔴🔴« جامعهی طبقهبندی شده! »
🔵 درجوامعی که از عدالت اقتصادی و اجتماعی بیبهره هستند؛ مردمانش در برخی از ابعاد زیست فردی و اجتماعی، تفاوت آشکاری دارند. آنچه در چندسال اخیر در کشور ما دیده و با آن درگیر هستیم، تفاوت فاحش و فراتر از برخی بخشهای زندگی مردم است.
اگر پیشاز این تنها در آموزش و درمان و مسکن میان ساکنان مناطق مختلف یک شهر یا استان، تفاوت زیادی در کیفیت و نوع خدمات و داشتهها وجود داشت؛ اکنون این تفاوت و تبعیض شهروندی، ابعاد متنوع و گستردهتری پیدا کرده است.
👈برخیاز این خدمات و مصرف و داشتههای تفکیکشده و متفاوت در جامعه عبارتنداز:
۱- مسکن طبقهبندی شده
۲- درمان طبقهبندی شده
۳- پوشاک درجهبندی شده
۴- خوراک و تغذیه دستهبندی شده
۵- آموزش و خدمات رتبهبندی شده
۶- اوقات فراغت درجهبندی شده
۷- تولد و مرگ طبقهبندی شده
۸- مجازات و زندان درجهبندی شده
۹- ازدواج طبقهبندی شده
🔵 چند هفتهی پیش به یکی از شهرستانهای استان البرز رفتم، از خیابانها و کوچهها گذشتم، به بازار محلی شهر سری زدم، از همان بازارهای طبقهبندی شده با کالاها و اجناس درجهبندی شده.
خوراکیهای باز بدون بستهبندی و تاریخ مصرف و کد استاندارد و بهداشت و میزان ترکیبات مانند انرژی و چربی و نمک و قند… با قیمتهایی ارزانتر و پایینتر از خوراکیهای بستهبندی و استاندارد گرانقیمت و غیرقابل خرید عموم مردم.
به یاد فروشگاه های مناطق خاص برخی شهرها افتادم و اجناس و خوراکیهای مارک دار بستهبندی وارداتی با تاریخ مصرف و میزان ترکیبات آنها!
🔻به اطراف نگاه کنیم، آنچه میبینیم، آنچه وجود خارجی دارد؛ یک جامعهی طبقهبندی شده بهجای یک جامعهی بیطبقهی توحیدی است…
همان که وعده داده شده بود، اما امروز؛ اثر و خبری از آن نیست.
اما اهمیت این جامعهی طبقهبندی شده در تولید دوگانههای گفتمانی خاص خود و برونداد آنهاست.
گفتمان عدالت و بیعدالتی؛ گفتمان تبعیض و برابری؛ گفتمان مطالبه و بیتفاوتی؛ گفتمان دادخواهی و حفظ وضع موجود؛ و گفتمان اعتراض و سرکوب.
همان گفتمانی که در اعتراضات چندسالهی اخیر از سال ۱۳۹۶ تاکنون، به #زنزندگیآزادی و اعتراض به #فقر و #فساد و #تبعیض انجامیده است.
سر آن ندارد امشب، که برآید آفتابی...
✍️ فریبا نظری
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#عدالت_اقتصادی
#عدالت_اجتماعی
#جامعهی_طبقهبندی_شده
#دادخواهی
#اعتراض
#سرکوب
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔵 درجوامعی که از عدالت اقتصادی و اجتماعی بیبهره هستند؛ مردمانش در برخی از ابعاد زیست فردی و اجتماعی، تفاوت آشکاری دارند. آنچه در چندسال اخیر در کشور ما دیده و با آن درگیر هستیم، تفاوت فاحش و فراتر از برخی بخشهای زندگی مردم است.
اگر پیشاز این تنها در آموزش و درمان و مسکن میان ساکنان مناطق مختلف یک شهر یا استان، تفاوت زیادی در کیفیت و نوع خدمات و داشتهها وجود داشت؛ اکنون این تفاوت و تبعیض شهروندی، ابعاد متنوع و گستردهتری پیدا کرده است.
👈برخیاز این خدمات و مصرف و داشتههای تفکیکشده و متفاوت در جامعه عبارتنداز:
۱- مسکن طبقهبندی شده
۲- درمان طبقهبندی شده
۳- پوشاک درجهبندی شده
۴- خوراک و تغذیه دستهبندی شده
۵- آموزش و خدمات رتبهبندی شده
۶- اوقات فراغت درجهبندی شده
۷- تولد و مرگ طبقهبندی شده
۸- مجازات و زندان درجهبندی شده
۹- ازدواج طبقهبندی شده
🔵 چند هفتهی پیش به یکی از شهرستانهای استان البرز رفتم، از خیابانها و کوچهها گذشتم، به بازار محلی شهر سری زدم، از همان بازارهای طبقهبندی شده با کالاها و اجناس درجهبندی شده.
خوراکیهای باز بدون بستهبندی و تاریخ مصرف و کد استاندارد و بهداشت و میزان ترکیبات مانند انرژی و چربی و نمک و قند… با قیمتهایی ارزانتر و پایینتر از خوراکیهای بستهبندی و استاندارد گرانقیمت و غیرقابل خرید عموم مردم.
به یاد فروشگاه های مناطق خاص برخی شهرها افتادم و اجناس و خوراکیهای مارک دار بستهبندی وارداتی با تاریخ مصرف و میزان ترکیبات آنها!
🔻به اطراف نگاه کنیم، آنچه میبینیم، آنچه وجود خارجی دارد؛ یک جامعهی طبقهبندی شده بهجای یک جامعهی بیطبقهی توحیدی است…
همان که وعده داده شده بود، اما امروز؛ اثر و خبری از آن نیست.
اما اهمیت این جامعهی طبقهبندی شده در تولید دوگانههای گفتمانی خاص خود و برونداد آنهاست.
گفتمان عدالت و بیعدالتی؛ گفتمان تبعیض و برابری؛ گفتمان مطالبه و بیتفاوتی؛ گفتمان دادخواهی و حفظ وضع موجود؛ و گفتمان اعتراض و سرکوب.
همان گفتمانی که در اعتراضات چندسالهی اخیر از سال ۱۳۹۶ تاکنون، به #زنزندگیآزادی و اعتراض به #فقر و #فساد و #تبعیض انجامیده است.
سر آن ندارد امشب، که برآید آفتابی...
✍️ فریبا نظری
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
#زنزندگیآزادی
#عدالت_اقتصادی
#عدالت_اجتماعی
#جامعهی_طبقهبندی_شده
#دادخواهی
#اعتراض
#سرکوب
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
#دههی_فجر زجر
رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۱/۱۲
آیا هنوز هم دههی فجر مبارک است؟
وقتی که به ۴۵ سال عمر طی شده از اول انقلاب تا حالا نگاه می کنم و سر کچل شده و دندان های مصنوعی و کمر خم شده و اینکه با سن بالای شصت سال هنوز هم از صبح که هوا تاریک است باید سرکار بروم و شب برگردم و کرایه خانه را تأمین و سفرهی خالی زن و بچه، بخصوص جوانان بالای سی سال مجردم را پر کنم، در دلم به خودم حق می دهم که این دهه را دیگر فجر ندانم، که یادآور ۴۵ سال زجر بدانم.
اگر حساب آنها که طی این مدت بر سر سفرهی انقلاب ناجوانمردانه نشستند و خوردند و بردند و یا آنها که هنوز در توهم خوشبختی و رسیدن به مدینهی فاضله هستند را از بقیهی مردم جدا کنیم، میتوان به لیست زجرهای ملت طی این مدت به چشم دیگری نگاه کنیم.
لیست زجرها عبارتاند از: زجر ناامیدی از ترکیب مؤثر دین و سیاست، زجر ازدستدادن خردمندانی که پیشبینی این روزها را میکردند و ما با سادگی، آنها را ضدانقلاب و ضد ولایت و ضد مردم خواندیم و بهزور از قطار انقلاب پیاده کردیم، زجر داشتن نفتی که سر سفره نیامده وسط راه #غارت شد، زجر رویای مسکنی که با ۱۲۰ سال کار مداوم به آن نمی رسیم، زجر دیدن کشوری که آباد نشد و منابعش به #یغما رفت، زجر دیدن روستاها و زمین هایی که حاصلخیز نشد و به کویر و بیابان تبدیل شد، زجر هوای پاکی که دادیم و صنایع آب بر مونتاژی گران قیمت گرفتیم، زجر بر باد رفتن فرهنگ و آموزش وتربیت، زجر ندیدن #حکمرانان پاکدست و عادل و مردم دوست و وطن پرست، زجر کشته و زخمی و زندانی دیدن مردمان در #اعتراض برای آب و نان و #آزادی، زجر دیدن #استبداد و #خفقان و #سرکوب_روشنفکران، زجر حس و درک دشمن تراشی و تحمل انواع #تحریم های کمر شکن خارجی و سوء استفاده ی کاسبان داخلی تحریم، زجر از دست دادن جوانان وطن در غربت و زجر زجر کشدن های مستمر و بی پایان.
و حالا این حق را برای خودم قائل هستم که دیگر دههی اول انقلاب را مبارک و فجر ندانم که نامبارک و شروع زجر بدانم و تکلیف خودم را با انتخابات نمایشی پیش روی روشن کنم و بدون ترس و واهمه اعلام کنم که در این دوران زجر و فلاکت، به هیچ فعالیت تداومبخش وضعیت موجود نهتنها امیدی ندارم؛ بلکه از هرچه باعث ۴۵ سال زجر شده، عبور کردم و تنها امیدم به جوانانی است که راه پر زجر امثال ما را نروند و چراغ نهضت بیداری، اعتراضات مدنی، جنبشهای خشونت پرهیز و اتحاد ملی تا رسیدن به فجرِ فجر را روشن نگاه دارند.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۱/۱۲
آیا هنوز هم دههی فجر مبارک است؟
وقتی که به ۴۵ سال عمر طی شده از اول انقلاب تا حالا نگاه می کنم و سر کچل شده و دندان های مصنوعی و کمر خم شده و اینکه با سن بالای شصت سال هنوز هم از صبح که هوا تاریک است باید سرکار بروم و شب برگردم و کرایه خانه را تأمین و سفرهی خالی زن و بچه، بخصوص جوانان بالای سی سال مجردم را پر کنم، در دلم به خودم حق می دهم که این دهه را دیگر فجر ندانم، که یادآور ۴۵ سال زجر بدانم.
اگر حساب آنها که طی این مدت بر سر سفرهی انقلاب ناجوانمردانه نشستند و خوردند و بردند و یا آنها که هنوز در توهم خوشبختی و رسیدن به مدینهی فاضله هستند را از بقیهی مردم جدا کنیم، میتوان به لیست زجرهای ملت طی این مدت به چشم دیگری نگاه کنیم.
لیست زجرها عبارتاند از: زجر ناامیدی از ترکیب مؤثر دین و سیاست، زجر ازدستدادن خردمندانی که پیشبینی این روزها را میکردند و ما با سادگی، آنها را ضدانقلاب و ضد ولایت و ضد مردم خواندیم و بهزور از قطار انقلاب پیاده کردیم، زجر داشتن نفتی که سر سفره نیامده وسط راه #غارت شد، زجر رویای مسکنی که با ۱۲۰ سال کار مداوم به آن نمی رسیم، زجر دیدن کشوری که آباد نشد و منابعش به #یغما رفت، زجر دیدن روستاها و زمین هایی که حاصلخیز نشد و به کویر و بیابان تبدیل شد، زجر هوای پاکی که دادیم و صنایع آب بر مونتاژی گران قیمت گرفتیم، زجر بر باد رفتن فرهنگ و آموزش وتربیت، زجر ندیدن #حکمرانان پاکدست و عادل و مردم دوست و وطن پرست، زجر کشته و زخمی و زندانی دیدن مردمان در #اعتراض برای آب و نان و #آزادی، زجر دیدن #استبداد و #خفقان و #سرکوب_روشنفکران، زجر حس و درک دشمن تراشی و تحمل انواع #تحریم های کمر شکن خارجی و سوء استفاده ی کاسبان داخلی تحریم، زجر از دست دادن جوانان وطن در غربت و زجر زجر کشدن های مستمر و بی پایان.
و حالا این حق را برای خودم قائل هستم که دیگر دههی اول انقلاب را مبارک و فجر ندانم که نامبارک و شروع زجر بدانم و تکلیف خودم را با انتخابات نمایشی پیش روی روشن کنم و بدون ترس و واهمه اعلام کنم که در این دوران زجر و فلاکت، به هیچ فعالیت تداومبخش وضعیت موجود نهتنها امیدی ندارم؛ بلکه از هرچه باعث ۴۵ سال زجر شده، عبور کردم و تنها امیدم به جوانانی است که راه پر زجر امثال ما را نروند و چراغ نهضت بیداری، اعتراضات مدنی، جنبشهای خشونت پرهیز و اتحاد ملی تا رسیدن به فجرِ فجر را روشن نگاه دارند.
پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
🔸 «خشت کج!»
به هر سو میرویم، از هر طرف دیوار میریزد
تو گویی از زمین و آسمان آوار میریزد
پدر میرفت، تا شب دستِ پر از کار برگردد
چه میدانست در عمق زمین دیوار میریزد
نمیگریند بر ما چشمهای کور مسئولان
فقط در سوگ لبنان اشکشان بسیار میریزد
به دریا میزنی، آتش میاندازند در کشتی
سر از بازار در میآوری، بازار میریزد
چنان از مرگ یک انسان به ابرو خم نمیآرند
که گویی بر زمین خاکستر سیگار میریزد..
خدا با مردمان پا برهنه دشمنی دارد
که دائم در مسیر پا پتیها خار میریزد
اساس مملکت بر خشتِ کج بود از همان اول
و این دیوار کج، یکروز بالاجبار میریزد
#مصطفی_علوی
#شعر #ادبیات
#ادبیات_انتقادی
#نقد #اعتراض
جوش دریا
به هر سو میرویم، از هر طرف دیوار میریزد
تو گویی از زمین و آسمان آوار میریزد
پدر میرفت، تا شب دستِ پر از کار برگردد
چه میدانست در عمق زمین دیوار میریزد
نمیگریند بر ما چشمهای کور مسئولان
فقط در سوگ لبنان اشکشان بسیار میریزد
به دریا میزنی، آتش میاندازند در کشتی
سر از بازار در میآوری، بازار میریزد
چنان از مرگ یک انسان به ابرو خم نمیآرند
که گویی بر زمین خاکستر سیگار میریزد..
خدا با مردمان پا برهنه دشمنی دارد
که دائم در مسیر پا پتیها خار میریزد
اساس مملکت بر خشتِ کج بود از همان اول
و این دیوار کج، یکروز بالاجبار میریزد
#مصطفی_علوی
#شعر #ادبیات
#ادبیات_انتقادی
#نقد #اعتراض
جوش دریا