🔴⚫🔴« خشونت و تحقیر انسان محکوم است، از غزه تا ایذه »
🔵 به تازگی با دوست جامعهشناسی آشنا شدم، ایشان جامعهی عشقمحور را مطالعه کرده و بر آن متمرکز است. چندروز پیش نقدی داشت که جامعهشناسان ما، همیشه بدیها و تلخیها را میبینند و غر میزنند.
من با نقد ایشان هم موافقم و هم مخالف، اما در پاسخ به این جامعهشناس صلحطلب گرامی و خوشفکر یادآور میشوم:
🔷 در شرایط اندوهباری زندگی میکنیم، اندوهی که با خشمی سترگ آمیخته شده و بودن در صلح فردی و اجتماعی را به چالشی عمیق کشانده است.
دو منطقه از جهان در کشمکش بر سر قدرت و ثروت در آتش جنگی ویرانگر میسوزد و جان میستاند، یکسو #روسیه و #اوکراین و دیگرسو، #فلسطین و #اسرائیل.
در اینسوی جهان در سرزمین من نیز، سالهاست که مردمان خسته از سوگ پیامدهای طولانیترین جنگ معاصر و دهها جنبش اعتراضی در چند دههی گذشته و هزاران #تبعیض و نابرابری جنسیتی و قومی و مذهبی و دینی؛ در اعتراض و دادخواهیاند.
#دادخواهی که انکار میشود،
دادخواهی که #جرم تلقی میشود.
مردمانی که با همهی نفرتپراکنیها و خشونتورزی ها، خواستار صلح و آرامش و یک زندگی معمولی اند.
اما #فقر و تنگدستی چنان گریبانشان را گرفته و چنان سنگدلانه از #عشق و آرامش جدایشان نموده که گویی نوزادی را از آغوش گرم و امن مادر، با خشونت و ستم؛ جدا سازید.
و شوربختانه پاسخشان از جنس خشونت، دشنام، تهدید، تحقیر، بازداشت، جراحت و جان باختن بوده است.
مردمانی که در خانه و گورستان و دانشگاه و کارخانه و خیابان و زندان با خشونت؛ #تحقیر میشوند.
مردمانی که به مجازات سهمگینترین احساس انسانی، محکوم شدهاند؛ #شرم_عشقورزی در برابر خود و زندگی اندوهبار تصاحب شده در چنبرهی اصحاب قدرت و ثروت…
☘️🌿 آری دوست جامعهشناس صلحطلب و عشقورز گرانقدر
این روزها، چهرهی کودکان عروسک بدست آوارهی غزه در خرابههای سرشار از آتش و خون همانقدر ما را به دیدن تلخیها و خروش بر خشونتورزان وا میدارد که شنیدن دشنام رکیک و حرکات جلف و #اوباش گونهی همراه با خشونت به دانشجویان در نهاد دانشگاه،
و نیز دیدن نگاه عمیق و سکوت معنادار ماهمنیر، مادری کودک ازدست داده در ایذه بر مزار کیان دلبندش که روایتی طولانی از اندوه و خشم و دادخواهی و عشق ربوده شدهاش دارد...
سکوتی که حقیقتا سرشار از ناگفتههای بسیار است...
و چه کسی است که نداند #خشونت و #تحقیر در هر نقطه از جهان و با هر شیوه و به هر میزان و شدت؛ ویرانگر و محکوم است و آدمی را پریشان خاطر و بیقرار و آشفته میسازد.
آنقدر که اورا به تکرار واگویهی این همه رنج و سوگ، این همه ستم و خشونت و این همه عشق و آرامش ربوده شده از زندگی معمولی آدمها، وا میدارد؛ تا جاییکه کارش به تلخی میگراید...
و درحالی که جامعهشناس، مسائل اجتماعی را عریان #توصیف و #تبیین میکند و #هشدار میدهد؛ اکنون و در این زمانه که مصائب اجتماعی زیاد است و گوش شنوا و چشم بینایی برای درک آنها ازسوی متولیان و حکمرانان و اصحاب قدرت نیست، این #بازنمایی عریان درد و هشدار و نهیب بر خشونت و تحقیر آدمها؛ به غر زدن شباهت مییابد...
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
و چیزی نظیر آتش
در جانم پیچید ...
✍️ فریبا نظری
۲۰ آبان ۱۴۰۲
#زندگیمعمولی
#جامعه_عشقمحور
#غزه
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#ماهمنیر_مولاییراد
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔵 به تازگی با دوست جامعهشناسی آشنا شدم، ایشان جامعهی عشقمحور را مطالعه کرده و بر آن متمرکز است. چندروز پیش نقدی داشت که جامعهشناسان ما، همیشه بدیها و تلخیها را میبینند و غر میزنند.
من با نقد ایشان هم موافقم و هم مخالف، اما در پاسخ به این جامعهشناس صلحطلب گرامی و خوشفکر یادآور میشوم:
🔷 در شرایط اندوهباری زندگی میکنیم، اندوهی که با خشمی سترگ آمیخته شده و بودن در صلح فردی و اجتماعی را به چالشی عمیق کشانده است.
دو منطقه از جهان در کشمکش بر سر قدرت و ثروت در آتش جنگی ویرانگر میسوزد و جان میستاند، یکسو #روسیه و #اوکراین و دیگرسو، #فلسطین و #اسرائیل.
در اینسوی جهان در سرزمین من نیز، سالهاست که مردمان خسته از سوگ پیامدهای طولانیترین جنگ معاصر و دهها جنبش اعتراضی در چند دههی گذشته و هزاران #تبعیض و نابرابری جنسیتی و قومی و مذهبی و دینی؛ در اعتراض و دادخواهیاند.
#دادخواهی که انکار میشود،
دادخواهی که #جرم تلقی میشود.
مردمانی که با همهی نفرتپراکنیها و خشونتورزی ها، خواستار صلح و آرامش و یک زندگی معمولی اند.
اما #فقر و تنگدستی چنان گریبانشان را گرفته و چنان سنگدلانه از #عشق و آرامش جدایشان نموده که گویی نوزادی را از آغوش گرم و امن مادر، با خشونت و ستم؛ جدا سازید.
و شوربختانه پاسخشان از جنس خشونت، دشنام، تهدید، تحقیر، بازداشت، جراحت و جان باختن بوده است.
مردمانی که در خانه و گورستان و دانشگاه و کارخانه و خیابان و زندان با خشونت؛ #تحقیر میشوند.
مردمانی که به مجازات سهمگینترین احساس انسانی، محکوم شدهاند؛ #شرم_عشقورزی در برابر خود و زندگی اندوهبار تصاحب شده در چنبرهی اصحاب قدرت و ثروت…
☘️🌿 آری دوست جامعهشناس صلحطلب و عشقورز گرانقدر
این روزها، چهرهی کودکان عروسک بدست آوارهی غزه در خرابههای سرشار از آتش و خون همانقدر ما را به دیدن تلخیها و خروش بر خشونتورزان وا میدارد که شنیدن دشنام رکیک و حرکات جلف و #اوباش گونهی همراه با خشونت به دانشجویان در نهاد دانشگاه،
و نیز دیدن نگاه عمیق و سکوت معنادار ماهمنیر، مادری کودک ازدست داده در ایذه بر مزار کیان دلبندش که روایتی طولانی از اندوه و خشم و دادخواهی و عشق ربوده شدهاش دارد...
سکوتی که حقیقتا سرشار از ناگفتههای بسیار است...
و چه کسی است که نداند #خشونت و #تحقیر در هر نقطه از جهان و با هر شیوه و به هر میزان و شدت؛ ویرانگر و محکوم است و آدمی را پریشان خاطر و بیقرار و آشفته میسازد.
آنقدر که اورا به تکرار واگویهی این همه رنج و سوگ، این همه ستم و خشونت و این همه عشق و آرامش ربوده شده از زندگی معمولی آدمها، وا میدارد؛ تا جاییکه کارش به تلخی میگراید...
و درحالی که جامعهشناس، مسائل اجتماعی را عریان #توصیف و #تبیین میکند و #هشدار میدهد؛ اکنون و در این زمانه که مصائب اجتماعی زیاد است و گوش شنوا و چشم بینایی برای درک آنها ازسوی متولیان و حکمرانان و اصحاب قدرت نیست، این #بازنمایی عریان درد و هشدار و نهیب بر خشونت و تحقیر آدمها؛ به غر زدن شباهت مییابد...
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
و چیزی نظیر آتش
در جانم پیچید ...
✍️ فریبا نظری
۲۰ آبان ۱۴۰۲
#زندگیمعمولی
#جامعه_عشقمحور
#غزه
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#ماهمنیر_مولاییراد
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈