ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
53.4K subscribers
4.22K photos
2.06K videos
38 files
6.91K links
یادداشتهای مهدی نصیری پژوهشگر دین و فعال سیاسی و مقالات و مطالب انتخابی از دیگران.
از این که فرصت گفتگو و پاسخ به پیامهایتان را ندارم پوزش می خواهم.

پیام به مهدی نصیری
@mahdinasiri238

تماس برای آگهی
@Hmostafavy

حساب جدید اینستاگرام
@mahdi.n1342
Download Telegram
جنگ برای صلح
رضا رضائی 8/2/1402
وضعیت سبد هزینه های زندگی و سفره ی ما کارمندان، کارگران، کشاورزان، معلمان، بازنشستگان و بی کاران ( قشر متوسط به پایین و یا قشر خاکستری ) نشان می دهد که " عالیجناب دستار " و گروه " حلقه " کمربند ها را سفت کرده و پاشنه ی کفش را بالاکشیده و قداره را از رو بسته اند و هدفی جز فقر و فلاکت ما بیچارگان و حفظ خود تا سرحد فروپاشی ندارند. فروپاشی زندگی ما مردم ستم کشیده، فروپاشی اخلاقیات، فروپاشی ارزش های اجتماعی، قومی و ملی، فروپاشی اقتصاد و معیشت، و...و در بالاترین سطح نیز بدنبال فروپاشی زیربناهای امید ما به بهتر شدن وضعیت کشور پس از دوره ی تسلط  فقرآفرینان هستند.
به نظر می رسد که در گستره ی کشور، نبرد خیر( مردم ) و شرّ ( نظام سلطه ی جهانی و داخلی ) در جریان است و جبهه ی خیر، ناخواسته برای زنده ماندن در مقابل شرایستاده است و حاضر به جنگ نیست چرا که عواقب جنگ داخلی و جنگ خارجی را می داند اما زمان آن رسیده که از بکاربردن برخی واژه ها نهراسیم و اعتراف کنیم که در معرض یک جنگ نابرابر قرار داریم و اهریمن فساد و فقر و ناکارامدی، بنیان های زندگی و صلح و آرامش امروز مردم و فرداهای نسل های آتی را تهدید می کند.
بدیهی است در این چنین جنگی که برای رسیدن به صلح درونی و بیرونی انجام می شود می بایست از تاریخ این مرز و بوم بخصوص جنبش ها و خیزش های سه دهه ی اخیردرس گرفت و دیگر نباید جوانان وطن را به دم تیغ شرّ سپرد، نباید منابع طبیعی و ذخایر ملی را به دست نااهلان به باد فنا داد، نباید به فتنه ی جدایی طلبی، فرصت بروز و ظهور داد، نباید به فاسدان و دزدان مجال ادامه ی حیات داد، نباید در مقابل احکام و فرامین غیر عادلانه و مستبدانه سکوت کرد و باید فریاد زد:
اَلا  یا اَیُّهَا  الظالم  چرا  خون  کرده ای  دلها
مگرمردم چه بد کردند که ویران گشته منزل ها
فسادت نُقل مجلس شد بیافکن پارچه را از سر
که حُکمت حکم باطل شد به مجلس ها و محفل ها
به امید ارتقاء سطح هوشیاری عمومی در راستای #نهضت_بیداری و #خیزش_خردورزی.
یا علی مدد. 
تداوم گروگان‌گیری
رضا رضائی ۰۲/۸/۵
تا چه زمانی گروگان‌گیری ادامه دارد و چه باید کرد؟
شاید با دیدن تیتر بالا، مسائلی مثل گروگان‌گیری برخی از مردم سرزمین‌های اشغالی و مهمانان آنها توسط گروه حماس یا گروگان‌گیری مردم غزه توسط رژیم اشغالگر و یا حتی گروگان‌گیری کارکنان سفارت آمریکا در اوایل انقلاب به ذهن متبادر بشود.
اما گروگان‌گیری چندین نسل از مردمان یک کشور توسط یک انقلاب، یک قانون اساسی (با احتساب اصلاحیه‌ی آن) و یک نظام طی ۴۵ سال قابل تصور نیست؟
آیا نمی‌توان دید که مراحل گروگان‌گیری با تقدس سازی انقلاب و انقلابیون و قانون دوران انقلاب شروع و با قانونی‌سازی مقدس‌مآبی، ادامه یافت و بعد از آن به فرهنگ‌سازی مقدس گرایی انجامید تا جائیکه نه می‌شود انقلاب را نقد کرد و نه انقلابیون و نه قانون اساسی را؟
با یک نظر گذرا و نه‌چندان عمیق و تحقیقاتی، می‌توان دریافت که پس از مقدس‌سازی و تولید فرهنگ مقدس گرایی، گروگان‌گیری ملت، وارد فاز دوم شده و نظام حکمرانی مقدس شده به سرکوب معترض پرداخته و راه مفاهمه و گفتگو را می‌بندد و در فاز بعدی، سرکوب و حذف معترض نیز مقدس و به فرهنگ غالب تبدیل می‌شود.
در فاز بعدی، سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای دیگر و حتی مردم مهاجر همان کشور نیز نمی‌توانند مخالف یا معترض آن مقدس‌سازی‌ها بشوند؛ چون مقدسات هر ملت (یا القا شده به‌عنوان مقدسات ملی) قابل‌احترام برای جهانیان است و به‌این‌ترتیب راه اصلاح تفکر و قوانین وضع شده از طرف حامیان گروگان گرفته‌شده‌ها یعنی هموطنان خارج نشین که طرفدار تجزیه طلبی، ناآرامی و ضعف اقتصادی مردم نیستند، نیز مسدود می‌شود.
همچنان که فازهای بعدی گروگان‌گیری تداوم می‌یابد، از آدم‌هایی که شروع انقلاب را درک و حس کرده بودند، کم می‌شود و به آدم‌هایی که در فرهنگ گروگان‌گیران به دنیا می‌آیند و بزرگ می‌شوند، اضافه می‌شود و به‌تدریج جمعیت غالب می‌شود.
آنچه به‌عنوان بزرگ‌ترین #تراژدی قرن قابل رؤیت است، وضعیت گروگان‌گیران یا حامیان گروگان گرفته‌شده‌ها نیست، بلکه ترویج تفکرعدم رهایی و عادت‌کردن به زندان از سوی مردمی است که به گروگان گرفته شده‌اند و حتی خواب و رؤیای رهایی را هم نمی‌بینند و تا آنجا پیش می روند که دچار عارضه ی #سندروم_استکهلم(زمانی که گروگان‌ها شروع به شناخت و همدردی با گروگان‌گیر خود کرده و با او رابطه ی عاطفی برقرار می کنند) می شوند .
به نظر می‌رسد که در مقابل سؤال"چه باید کرد؟"، تنها این پاسخ قابل‌عرض است که دو اقدام عاجل باید انجام شود. اول: #فرهیختگان، #روشنفکران و #اساتید_دانشگاه‌ها در راستای تحقق #نهضت_بیداری به #روشنگری و #مهارت‌آموزی #مطالبه‌گری بپردازند و دوم اینکه توسط #رهبران_فکری و #مصلحان_اجتماعی با بسیج توده‌ها در مقابل گروگان‌گیران اقدام مشروع و انسانی کنند. هرچند #نظام_سلطه و ایادی آن (مخالفان #بیداری_ملت ها که با روشنگری و حاکمیت عقل و خرد توده های مردم در جنگ و ستیز هستند) اجازه‌ نمی‌دهند و با سرکوب بیش‌ازپیش مردم، راه را می‌بندند؛ اما به این نکته توجه داشته باشیم که آگاهی‌بخشی و تولید قدرت اجتماعی با #تشکیلات_سازی و #کادر_سازی، مقدم بر فعالیت های #رهایی_بخش است.
چنانچه چشمان را بشوییم و جور دیگر نگاه کنیم، باید به اعتراضات سه دهه‌ی اخیر در کشور بخصوص جنبش #مهسا که همگی فعالیت ها و مبارزات ضد گروگان‌گیری مردم هستند، نگاهی نو داشت و نقاط ضعف آنها را (فقدان هدف گذاری چند مرحله ای، فقدان نگاه ارزشی به مردم و جمعیتی که کشته یا زخمی می شوند، فقدان توجه به منابع حیاتی و زیستی، فقدان پیوستگی و تداوم، فقدان اجماع اجتماعی، فقدان قدرت تبلیغاتی واقناعی)، جبران کرد تا به منافع ملی و آزادی وطن از وضعیت گروگان‌گیری رسید.
پاینده باد ایران آزاد و آباد
طوفان الاقصی الوطنی
رضا رضائی 20 آبان 02
آیا #صلح‌طلبی به معنی ظلم پذیری است؟
خطای بزرگ ستمگران، ظالمین، متجاوزین، اشغالگران، کودک کشان، ناکارآمدان، باند بازان، انحصارطلبان، تمامیت‌خواهان، مستبدان و فاسدان آن است که تصور می‌کنند صلح و خشونت پرهیزی، مساوی ظلم پذیری است.
حال‌آنکه تاریخ بشریت پر است از #قیام‌ها و #خیزش‌های ملت‌هایی که آستانه‌ی تحمل آنها به پایان رسیده و #مبارزات خود برای کسب #آزادی، #عدالت، رفع اشغال و دفع ناکارآمدان را جزئی از صلح‌دوستی و ممانعت از توسعه‌ی خشونت ملی و بین‌المللی دانسته‌اند.
به عبارت ساده‌تر می‌توان اشغالگری توأم با خشونت، کشتار و آواره سازی را ضد صلح ملی و بین‌المللی و رژیم اشغالگر قدس را مصداق آن دانست و مبارزه با آن را تلاش برای صلح خواند و از طرف دیگر می‌توان هرگونه تولید و اشاعه‌ی فرهنگ سکوت و تحمل وضعیت موجود، انجام هرگونه ظلم، بی‌عدالتی، انحصار و دیگر مظاهر ستم در هر کشوری را نوعی اقدام ضد صلح ملی دانست و بر همین اساس، خیزش‌های اجتماعی و قیام‌های حق‌طلبانه، دموکراسی‌خواهانه، آزادی‌طلبانه را در راستای صلح‌طلبی و ممانعت از رشد خشونت‌طلبی و شهروند آزاری دانست.
بر اساس این نگرش و رویکرد صلح‌طلبانه، به نظر می‌رسد که هرگونه اشغال و تصرف منابع ملی یک خشونت است، محروم‌کردن ملت از حقوق قانونی، انسانی، شرعی و ملی یک خشونت است، انتخابات فرمایشی یک خشونت است، تسلط نظامیان و ناکارآمدان بر نظام حکمرانی یک خشونت است، فساد و دزدی و رانت یک خشونت است، دخالت در دیگر کشورها یک خشونت است، اشرافی‌گری یک خشونت است، توسعه‌ی فقر و بستر سازی مهاجرت روستائیان به حاشیه‌ی شهرها یک خشونت است، برخورد با معترضان یک خشونت است و خشونت ورزی به معنی جنگ‌طلبی است.
چرا عده‌ای متوجه نیستند که فقیرسازی و کوچک‌سازی سفره‌‌ها، اعلان‌جنگ به مردم بخصوص مستضعفان است؟
چرا عده‌ای متوجه نیستند که هزاران‌هزاراز نیروهای #حماسه‌ساز، هزاران کیلومتر تونل در زیر #غزه‌های ناآگاهی، بی‌تفاوتی، بی‌اعتمادی، ناامیدی و سکوت احداث کرده‌اند و به‌زودی #نهضت_بیداری و #خیزش_خردورزی در قالب طوفان الاقصی الوطنی سر برآورده و کاخ‌های ظلم و ستم را ویران و صلح و آزادی را به ارمغان خواهند آورد؟
آزاد و آباد باد وطن