Gloomy Sunday
Billie Holiday
#حیرتستان
کسی در لحظاتی غیرقابل وصف شعری می سراید ، کسی در لحظاتی غیرقابل وصف برای آن سروده آهنگی می سازد و.... سیل راه می افتد داستانها ساخته میشود و فیلمها و.. آن شعر و موسیقی میرود میشود بخشی از #بود یک ملت ..( مرا ببوس مثلا یا ای ایران و..) فکر کنم همه ی ملل دیرسال دارند ازین یگانه سرودها و نواها را ..
#مجارستان ، #دانوب ، #شاعران و #موزیسینهایش را فراموش نکنیم نگذاریم #شیطان_پلید #روسیه همچنان اروپای شرقی را از ما بگیرد و درخششهای ابدی این خطه از تاریخ انسانی در درخشش بیشتر نمایانده شده ی اروپای غربی بمیرد ...
میتوانید بخشی از داستان این آهنگ شگفت را جستجو کنید اما در اینجا بشنویدش ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کسی در لحظاتی غیرقابل وصف شعری می سراید ، کسی در لحظاتی غیرقابل وصف برای آن سروده آهنگی می سازد و.... سیل راه می افتد داستانها ساخته میشود و فیلمها و.. آن شعر و موسیقی میرود میشود بخشی از #بود یک ملت ..( مرا ببوس مثلا یا ای ایران و..) فکر کنم همه ی ملل دیرسال دارند ازین یگانه سرودها و نواها را ..
#مجارستان ، #دانوب ، #شاعران و #موزیسینهایش را فراموش نکنیم نگذاریم #شیطان_پلید #روسیه همچنان اروپای شرقی را از ما بگیرد و درخششهای ابدی این خطه از تاریخ انسانی در درخشش بیشتر نمایانده شده ی اروپای غربی بمیرد ...
میتوانید بخشی از داستان این آهنگ شگفت را جستجو کنید اما در اینجا بشنویدش ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#قرآن
#حکایت_فقری_که_وعده_شیطان_است(۲)
در قسمت پیشین سخن این بود که برخی از انسانها که از قضا اهل خردند و حال و هوای روحانی و ایمانی و نیز سواد دارند و کتب دینی خوانده اند و... از جایی چون اتفاقات را با پیش فرض خود جور نمیبینند اهل ضلالت میشوند . حربه ی مهم ایشان #تحریف است به کنار کشاندن به حاشیه راندن و نهایتا تغییر معنای کلمات و جملات.
حال مقدمه ای بگویم در باره ی #شیطان.
شیطان یا مفاهیمی ازین دست را بیشتر از آنکه در کجا و چطور و چه شکل و.. ببینیمشان باید در اعمال و نتایجی جستجو کرد که پدید می آورند . یعنی همیشه #معنا مقدم است بر مصداق .معنا را که بدانی و اهلش باشی هرلباسی که بپوشد برایت قابل تشخیص است ازین روی فرمود :
دیده ای خواهم که باشد شه شناس
تا شناسد شاه را در هر لباس..
باری در قرآن شیطان در کارها و محصولاتش معرفی میشود؛ او اهل هراس افکنی است (آل عمران ۱۷۵) برعکس رحمان که همیشه به آرامش و بی ترسی میخواند( منع بخشش میکند باتکیه بر ترس از فقر یا منع زاد ولد میکند به همین سبب . شیطان غرور ایجاد میکند ( نساء ۱۲۰ و نیز اسرا ۶۴) او بین انسانها عداوت و بغض ایجاد میکند ( مائده ۹۱و نیز اسرا ۵۳) اعمال را زینت می دهد ( انفال ۴۸) و... اهل فحشا و منکر است و در بحثی که ما هستیم وعده اش فقر است و بعد ازفقر #فحشا است که می آید. (بقره ۲۶۸) و...
کجا دنبال شیطان هستید ؟ خب همین ها اعمال شیطانی است و هرکس انجامشان دهد به تعبیر قرآن #حزب_شیطان است.
به گمانم در کنار همه ی مصایب شیطانی از همه مهیب تر فقر است که زاینده ی بسیاری از پلیدی ها ( فحشا) است .از کم کاری و کم فروشی و رشوه گیری و...گرفته تا تن فروشی و عضو فروشی و..
با این توضیحات جامعه ای قرار است #الهی_تر باشد باید از #فقر_و_فحشا تهی تر باشد و این فقر در این بافت بیشتر و بیشتر در معنای نداشتن ثروت است و در تمام ۱۳/۱۴ آیه ای که فقر و فقیر و... آمده دقیقا جنبه ی مادی مد نظر است بجز آیه ی یا ایهاالناس انتم فقرا الی الله والله هو الغنی الحمید ...که الی الله بار فقر و نیاز معنوی را سنگین تر میکند .
حال و در طول تاریخ حاکمان و راهنمایانی دروغین بوده اند که بر جامعه ی فقیر غلبه داشته اند و برای فرار از مسوولیت بزرگ دست به تحریف زده اند و مستمسکشان ستایش فقر بوده چون حضرت رسالت فرموده : آدم و من دونه تحت لوایی یوم القیامة و لا فخر الفقر فخری ... و جالب اینجاست که فقط هم بخش آخر حدیث را میخوانند .
خب، اولا بحث حدیث و نص جای خود دارد
دوم بافت کلام حضرت در تحت لوایی و یوم القیامة کاملا مشخص میکند این فقر نیاز بی کرانه ی #الی_الله است نه فقر مادی حتا اگر بزرگان صوفیه و عرفا چیزی جز این گفته باشند بی شک در پی توجیه تنبلی و سستی های وجودی خود بوده اند .. وگرنه توانگر بودن حضرت رسول که امری کاملا مشهود است. اما فرق او با سایر پیش افتادگان و مسند نشینان این است که حضرت هم خویش را غنی میخواهد هم مردم خویش را ..چرا که غنی از صفات بارز و مورد تاکید حضرت باری تعالی است و انسانی و جامعه ای الهی تر است که #غنی_تر باشد . ایرادی هم ندارد این غنا را تسری بدهید به تمام حوزه ها ..
حال منظورم را از اینکه جامعه ی فقیر میعادگاه شیطان است و محلی است که او مشغول طرب و اعلان پیروزی است بیان کرده ام .. و کسانی که جز این میگویند همان فرزندان اسراییل اند که قرآن مجید تعبیر یحرفون الکلم عن مواضعه را از ایشان به دست میدهد ( نساء ۴۶ مائده ۱۳/ ۴۱ ) (بقره ۷۵) ...
فاعتبروا یا اولی الالباب
الحمد لله اولا و آخرا
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_فرهنگ_معرفتی_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#حکایت_فقری_که_وعده_شیطان_است(۲)
در قسمت پیشین سخن این بود که برخی از انسانها که از قضا اهل خردند و حال و هوای روحانی و ایمانی و نیز سواد دارند و کتب دینی خوانده اند و... از جایی چون اتفاقات را با پیش فرض خود جور نمیبینند اهل ضلالت میشوند . حربه ی مهم ایشان #تحریف است به کنار کشاندن به حاشیه راندن و نهایتا تغییر معنای کلمات و جملات.
حال مقدمه ای بگویم در باره ی #شیطان.
شیطان یا مفاهیمی ازین دست را بیشتر از آنکه در کجا و چطور و چه شکل و.. ببینیمشان باید در اعمال و نتایجی جستجو کرد که پدید می آورند . یعنی همیشه #معنا مقدم است بر مصداق .معنا را که بدانی و اهلش باشی هرلباسی که بپوشد برایت قابل تشخیص است ازین روی فرمود :
دیده ای خواهم که باشد شه شناس
تا شناسد شاه را در هر لباس..
باری در قرآن شیطان در کارها و محصولاتش معرفی میشود؛ او اهل هراس افکنی است (آل عمران ۱۷۵) برعکس رحمان که همیشه به آرامش و بی ترسی میخواند( منع بخشش میکند باتکیه بر ترس از فقر یا منع زاد ولد میکند به همین سبب . شیطان غرور ایجاد میکند ( نساء ۱۲۰ و نیز اسرا ۶۴) او بین انسانها عداوت و بغض ایجاد میکند ( مائده ۹۱و نیز اسرا ۵۳) اعمال را زینت می دهد ( انفال ۴۸) و... اهل فحشا و منکر است و در بحثی که ما هستیم وعده اش فقر است و بعد ازفقر #فحشا است که می آید. (بقره ۲۶۸) و...
کجا دنبال شیطان هستید ؟ خب همین ها اعمال شیطانی است و هرکس انجامشان دهد به تعبیر قرآن #حزب_شیطان است.
به گمانم در کنار همه ی مصایب شیطانی از همه مهیب تر فقر است که زاینده ی بسیاری از پلیدی ها ( فحشا) است .از کم کاری و کم فروشی و رشوه گیری و...گرفته تا تن فروشی و عضو فروشی و..
با این توضیحات جامعه ای قرار است #الهی_تر باشد باید از #فقر_و_فحشا تهی تر باشد و این فقر در این بافت بیشتر و بیشتر در معنای نداشتن ثروت است و در تمام ۱۳/۱۴ آیه ای که فقر و فقیر و... آمده دقیقا جنبه ی مادی مد نظر است بجز آیه ی یا ایهاالناس انتم فقرا الی الله والله هو الغنی الحمید ...که الی الله بار فقر و نیاز معنوی را سنگین تر میکند .
حال و در طول تاریخ حاکمان و راهنمایانی دروغین بوده اند که بر جامعه ی فقیر غلبه داشته اند و برای فرار از مسوولیت بزرگ دست به تحریف زده اند و مستمسکشان ستایش فقر بوده چون حضرت رسالت فرموده : آدم و من دونه تحت لوایی یوم القیامة و لا فخر الفقر فخری ... و جالب اینجاست که فقط هم بخش آخر حدیث را میخوانند .
خب، اولا بحث حدیث و نص جای خود دارد
دوم بافت کلام حضرت در تحت لوایی و یوم القیامة کاملا مشخص میکند این فقر نیاز بی کرانه ی #الی_الله است نه فقر مادی حتا اگر بزرگان صوفیه و عرفا چیزی جز این گفته باشند بی شک در پی توجیه تنبلی و سستی های وجودی خود بوده اند .. وگرنه توانگر بودن حضرت رسول که امری کاملا مشهود است. اما فرق او با سایر پیش افتادگان و مسند نشینان این است که حضرت هم خویش را غنی میخواهد هم مردم خویش را ..چرا که غنی از صفات بارز و مورد تاکید حضرت باری تعالی است و انسانی و جامعه ای الهی تر است که #غنی_تر باشد . ایرادی هم ندارد این غنا را تسری بدهید به تمام حوزه ها ..
حال منظورم را از اینکه جامعه ی فقیر میعادگاه شیطان است و محلی است که او مشغول طرب و اعلان پیروزی است بیان کرده ام .. و کسانی که جز این میگویند همان فرزندان اسراییل اند که قرآن مجید تعبیر یحرفون الکلم عن مواضعه را از ایشان به دست میدهد ( نساء ۴۶ مائده ۱۳/ ۴۱ ) (بقره ۷۵) ...
فاعتبروا یا اولی الالباب
الحمد لله اولا و آخرا
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_فرهنگ_معرفتی_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جادوستان
#دلار_و_نظرات_راهگشای_ترامپ
و #کودک_جادوشکن
...وقتی غلبه و قهر #ضحاک رو به اتمام میرود و نشانه های اضمحلال اژدیهاک آشکار میشود، فرانک ، مادر فریدون، در به در، دنبال نجات دادن فرزند خویش است تا از ضحاک و ماموران اطلاعاتی امنیتی ، ضابطین و مجریان احکام او فرزند نوزاد را نجات دهد .
شوی زن را ضحاک یان کشته اند او مانده و کودکی خرد که باید نجاتش دهد کودک زینهاری را از مرد پارسای امانت دار میگیرد و میگوید :
که اندیشه ای در دلم ایزدی
فراز آمده است از ره بخردی
ببرم پی از خاک #جادوستان
شوم با پسر سوی هندوستان ..
مطلب من در باره ی جادوستان است .. تا جایی که من یاد دارم هیچگاه در دهها هزار بیت شاهنامه چنین واژه ی تحقیرآمیزی در وصف ایران بر زبان فردوسی جان نیامده است اما روزگار ضحاک چنان پلشت و زشت است که فردوسی هیچ ابایی ندارد ایران را خاک جادوستان بنامد. و چرا !؟
چون ستم همه گیر را همه احساس میکنند و تن میسپارند.
چون هر روز دو پسر را اعدام میکنند و دختران زیبا را ( بگیرید کامگیری ها را) می برند به حریم سلطان
چون ضحاک فعال لمایشاء است و مردم نظاره گر و... نکته همین جاست . ما با فضایی سورئالیستی روبه روییم که گویا یک ملت به تمامی مسخ شده ، جادو شده و افسون زده فقط شاهد نمایش یک مثلا فیلم است بر پرده ی وجود..
و جادو چیست ؟!
مجموعه ترفندهای پیچیده ای که قوات درک و فهم مخاطب را مختل میکند چنانکه پذیرش هر امر ناواقع را میسر می کند یا هر امر واقع را نفی میکن یا هردوی اینها را چنان به هم می آمیزد که افراد در معرض جادو مستاصل میشوند و که خواب است این یا بیداری و نتیجه اش درماندگی و انفعال محض است .
حرفها و کردارهای جادوگرانه چنان ارائه میشود که در عین ابطال صددرصدی نمیتوان آنها را نادیده گرفت . جالب اینجاست که گاه خود جادوگر هم کم کم چنان غرق جادو میشود که فراموش میکند این کارها یک ترفند بوده است او نیز اسیر جادوی خویش میشود و باورها و کردارهای خویش را متقن ترین و محقق ترین امور میپنذازد و... از این روست که حاضر نیست گامی پس بکشد از جهنمی که می سوزد و میسوزاند.
بگذارید مثالی بزنم از وقایع امروز..
عده ای افسون شده ( نه زبل خانهای هشیار) امریکا ستیزند و نافی وجود امریکا و.. بعد تمام امور دنیا و آخرتشان را سپرده اند به آمریکا.. تمام دنیاشان را امریکا طراحی میکند چون زندگی معیشتی ما وابستگی مطلق به دلار دارد كأنه ما یکی از ایالات امریکا هستیم و پول ملی دلار است چون نوسان او چگونگی سفره ی بود ما را تعیین میکند.
و آخرت چطور!؟
برادران امریکا ستیز معیار حق و باطل شان سخنان ساکنان کاخ سفید است یعنی اوشان از هرچه بدبگویند آن چیز خوب است و اگر از چیزی بدشان بیاید آن خوب است یعنی معیار بدوخوب این جادوگران یا جادو شدگان گفتار و کردار #شیطان_کبیر است تازه نه اکبر..
با شاهنامه شروع کردم بگذارید با مثنوی تمام کنم ؛ در بخشهای پایانی مثنوی ابیاتی هست که گویا برای این روزها و این افراد نوشته شده؛
آن چنانکه گفت مادر بچه را
گر خیالی آیدت در شب فرا
یا به گورستان و جای سهمگین
تو خیالی بینی اسود پر زکین
دل قوی دار و بکن حمله بر او
او بگرداند ز تو در حال رو
گفت کودک آن خیال دیو وش
گر همین را گفته باشد مادرش
حمله آرم افتد اندر گردنم
زامر مادر پس من آنگه چون کنم
تو همی آموزی ام که چست ایست
آن خیال زشت را هم مادریست..
پاسخ کودک در برابر سفارش مادر( حمله به خیال ترسناک برای رماندنش) بسیار خردمندانه است: آن خیال دیو وش هم مادری دارد اگر مادرش همین سفارش به او کرده باشد او نیز به سوی من حمله خواهد کرد و...
این دو بخش شاهنامه و مثنوی دقایق شگرف دیگری نیز دارد مثلا اینکه در فرهنگ ما و جهان البته، این کودکانند که از چنین نیروی #جادوشکنی برخوردارند. همیشه کودکی هست که علیه جادو راه می افتد .جدای ازمفهوم آغازگری و پاکی و.. کانه کودک کسی است که دستگاه ذهنی متفاوتی دارد نسبت به مردمی که خوگر نظام جادو شده اند.
موسی کودک بود
فریدون کودک است
در آغاز مثنوی باز یک کودک است که در برابر جادوی یک پادشاه مسیحی کش میایستد و او را رسوا میکند چون جهان و مناسباتش را از گونه ای دیگر میبیند نه چونان که بزرگان..
و در داستان معروف کریستین آندر سن هم همینطور است : وقتی دو شیاد لباس دوز شهری را به افسون حلال_حرام_زادگی جادو میکنند این یک کودک که عریانی وقیح اما پنهان یک دستگاه را رسوا میکند و باطل السحر میشود.. و همین است که آخرین کار فرعون و نمرود و ضحاک و.. کودک کشی است.
آیا هنوز کودک وجود ما زنده است؟! و آیا ما چونان #فرانک مراقب او خواهیم بود تا به بار بنشیند و ...
اگر مفید است به اشتراک بگذارید..
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
#دکتر_محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دلار_و_نظرات_راهگشای_ترامپ
و #کودک_جادوشکن
...وقتی غلبه و قهر #ضحاک رو به اتمام میرود و نشانه های اضمحلال اژدیهاک آشکار میشود، فرانک ، مادر فریدون، در به در، دنبال نجات دادن فرزند خویش است تا از ضحاک و ماموران اطلاعاتی امنیتی ، ضابطین و مجریان احکام او فرزند نوزاد را نجات دهد .
شوی زن را ضحاک یان کشته اند او مانده و کودکی خرد که باید نجاتش دهد کودک زینهاری را از مرد پارسای امانت دار میگیرد و میگوید :
که اندیشه ای در دلم ایزدی
فراز آمده است از ره بخردی
ببرم پی از خاک #جادوستان
شوم با پسر سوی هندوستان ..
مطلب من در باره ی جادوستان است .. تا جایی که من یاد دارم هیچگاه در دهها هزار بیت شاهنامه چنین واژه ی تحقیرآمیزی در وصف ایران بر زبان فردوسی جان نیامده است اما روزگار ضحاک چنان پلشت و زشت است که فردوسی هیچ ابایی ندارد ایران را خاک جادوستان بنامد. و چرا !؟
چون ستم همه گیر را همه احساس میکنند و تن میسپارند.
چون هر روز دو پسر را اعدام میکنند و دختران زیبا را ( بگیرید کامگیری ها را) می برند به حریم سلطان
چون ضحاک فعال لمایشاء است و مردم نظاره گر و... نکته همین جاست . ما با فضایی سورئالیستی روبه روییم که گویا یک ملت به تمامی مسخ شده ، جادو شده و افسون زده فقط شاهد نمایش یک مثلا فیلم است بر پرده ی وجود..
و جادو چیست ؟!
مجموعه ترفندهای پیچیده ای که قوات درک و فهم مخاطب را مختل میکند چنانکه پذیرش هر امر ناواقع را میسر می کند یا هر امر واقع را نفی میکن یا هردوی اینها را چنان به هم می آمیزد که افراد در معرض جادو مستاصل میشوند و که خواب است این یا بیداری و نتیجه اش درماندگی و انفعال محض است .
حرفها و کردارهای جادوگرانه چنان ارائه میشود که در عین ابطال صددرصدی نمیتوان آنها را نادیده گرفت . جالب اینجاست که گاه خود جادوگر هم کم کم چنان غرق جادو میشود که فراموش میکند این کارها یک ترفند بوده است او نیز اسیر جادوی خویش میشود و باورها و کردارهای خویش را متقن ترین و محقق ترین امور میپنذازد و... از این روست که حاضر نیست گامی پس بکشد از جهنمی که می سوزد و میسوزاند.
بگذارید مثالی بزنم از وقایع امروز..
عده ای افسون شده ( نه زبل خانهای هشیار) امریکا ستیزند و نافی وجود امریکا و.. بعد تمام امور دنیا و آخرتشان را سپرده اند به آمریکا.. تمام دنیاشان را امریکا طراحی میکند چون زندگی معیشتی ما وابستگی مطلق به دلار دارد كأنه ما یکی از ایالات امریکا هستیم و پول ملی دلار است چون نوسان او چگونگی سفره ی بود ما را تعیین میکند.
و آخرت چطور!؟
برادران امریکا ستیز معیار حق و باطل شان سخنان ساکنان کاخ سفید است یعنی اوشان از هرچه بدبگویند آن چیز خوب است و اگر از چیزی بدشان بیاید آن خوب است یعنی معیار بدوخوب این جادوگران یا جادو شدگان گفتار و کردار #شیطان_کبیر است تازه نه اکبر..
با شاهنامه شروع کردم بگذارید با مثنوی تمام کنم ؛ در بخشهای پایانی مثنوی ابیاتی هست که گویا برای این روزها و این افراد نوشته شده؛
آن چنانکه گفت مادر بچه را
گر خیالی آیدت در شب فرا
یا به گورستان و جای سهمگین
تو خیالی بینی اسود پر زکین
دل قوی دار و بکن حمله بر او
او بگرداند ز تو در حال رو
گفت کودک آن خیال دیو وش
گر همین را گفته باشد مادرش
حمله آرم افتد اندر گردنم
زامر مادر پس من آنگه چون کنم
تو همی آموزی ام که چست ایست
آن خیال زشت را هم مادریست..
پاسخ کودک در برابر سفارش مادر( حمله به خیال ترسناک برای رماندنش) بسیار خردمندانه است: آن خیال دیو وش هم مادری دارد اگر مادرش همین سفارش به او کرده باشد او نیز به سوی من حمله خواهد کرد و...
این دو بخش شاهنامه و مثنوی دقایق شگرف دیگری نیز دارد مثلا اینکه در فرهنگ ما و جهان البته، این کودکانند که از چنین نیروی #جادوشکنی برخوردارند. همیشه کودکی هست که علیه جادو راه می افتد .جدای ازمفهوم آغازگری و پاکی و.. کانه کودک کسی است که دستگاه ذهنی متفاوتی دارد نسبت به مردمی که خوگر نظام جادو شده اند.
موسی کودک بود
فریدون کودک است
در آغاز مثنوی باز یک کودک است که در برابر جادوی یک پادشاه مسیحی کش میایستد و او را رسوا میکند چون جهان و مناسباتش را از گونه ای دیگر میبیند نه چونان که بزرگان..
و در داستان معروف کریستین آندر سن هم همینطور است : وقتی دو شیاد لباس دوز شهری را به افسون حلال_حرام_زادگی جادو میکنند این یک کودک که عریانی وقیح اما پنهان یک دستگاه را رسوا میکند و باطل السحر میشود.. و همین است که آخرین کار فرعون و نمرود و ضحاک و.. کودک کشی است.
آیا هنوز کودک وجود ما زنده است؟! و آیا ما چونان #فرانک مراقب او خواهیم بود تا به بار بنشیند و ...
اگر مفید است به اشتراک بگذارید..
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
#دکتر_محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#از_زبان_به_اندیشه_و...
#اندرباب_جایگزینی_اذیت_بجای_تجاوز
هرچه بر من میگذرد معنای تمام چیزهایی را که خوانده ام و رسیده ام و... از گونه ای دیگر در می یابم .
در خلجان این لحظه مانده ام از کجا بنویسم که یاد جمله ی آن بزرگ افتادم؛
عرصه ی معنا بس فراخ است و عرصه ی سخن تنگ ...
پس هرچه بگویم و بنویسم لمحه ای است لمعه ای است .
و اما بزرگی گفته بود #زبان #خانه_وجود انسان است و من سالها غرق این بودم و بعد فکر کردم زبان #نمود انسان است و گذشت تا برسم به اینکه زبان #بود انسان است و #بود_و_نمود انسان است و #خود_انسان است که گفت خلق الانسان و بلافصل افزود علمه البیان ...
و که میداند چه می دانم از #بیان؟!
آری انسان زبان است و راه آبادانی او و ویرانی و نیز بدتر از آن تباهی وسیاهی اش زبان است.
کافیست شما فقط نگاهی کنید به آنهمه ستایش زبان در فرهنگ ایران؛
فخرت به سخن باید ازیرا به سخن کرد
فخر آنکه نماند از پس او ناقه ی غصبا ..
بماند که آن پیامبر آخر زمان هم معجزه اش کلام بود و بماند که من اکنون زبان را همه ی هستن پدیدار شده ی معروض به انسان میدانم بعد هرآنچه دستکار آدمی است در طول تاریخ ..
آری اگر زبان همه چیز انسان باشد شما برای تباهی آدمی کافیست زبان را تباه کنید .
سگالش اهریمنی برای انحطاط انسان، زبان را استحاله میکند #یحرفون_الکلم اینجاست.
و اندیشه ی اهورایی برای تعالی انسان از زبان بهره میبرد. ( بحث عمیق و دیر پای زبان و اندیشه سرجایش)
حالا شما میتوانید عمق کینه ی تازیان و تازی پرستان را نسبت به #فردوسی کشف کنید.
در واقع آن گروه شگفت عمدا گم شده در تاریخ عصاره ی وجود خویش (زبان) را به فردوسی دادند و فردوسی شد پیامبر #بود_و_نمود ایران و چه جانها کندند اهریمنان برای محو این زبان و نشد..
آری بیش از هزار سال پیش سد نورانی پدید آمده با خشت خشت جان ایرانیان و به مهندسی فردوسی دژی شد در برابر اوبارش اهریمن و حالا چه!؟ حالا که!؟
حالا چه شده است!؟
اهریمن اندک اندک واژگان زبان را مستحیل میکند و گویشوران با تکرار چندین ساله ی واژگان تحریف شده کم کم سگالش شیطانی را میریزند در زبانشان..
بگذارید مثالی از این سالها بزنم ؛
قلم بدستان و بلندگوهای رسمی و غیررسمی این کشور سالهاست به جای واژه های #تجاوز و #تعدی و #آزار_جنسی از واژه های اذیت و آزار استفاده میکنند و آخرینش همین حکایت چند مدرسی است که در خلأ هرگونه آموزش جنسی گرگ وار می افتند به جان آدمیان و بعد منابع رسمی از #اذیت_و_آزار می گویند.
سگالش پنهان در پس این واژگان سیاه ترین پلیدی هاست. کأنه کسی مثلا یک سیلی به شما زده یا مثلا عمدا در خیابان پشت پایی زده و..
و جالب است اکثر به کاربرندگان این واژگان #نرینه اند..
من هزار سال دگر هم نمیتوانم طعم تجاوز با چشم ،تعدی با زبان ، تجاوز با دست و.. به یک زن را دریابم ... زن باید زود تافهمید و زن باید بود تا گفت و چرا زنان ما خاموشند!؟
چه سخت است که الان مجبورم توضیح بدهم من یک فمنیست به معانی مهوع مرسومش نیستم که از قضا اینهم از جنس همان #استحاله است چرا که اگر فمنیسم یک مکتب باشد لابد #فمنیست یک مکتبی کتاب خوانده ی اهل تعمق و تامل و نهایتا تدبر است و کی اینگونه است!؟.. بگذریم ..
سخن بر سر استحاله ی زبان بود و ازین دست مثالها فراوان است و در دوره ی ما به شکلی سیستماتیک این کار صورت میگیرد.
مثلا ما ادب عرفانی خوانها مدتها قبل از نام #حافظ و #مولانا بویژه لقب حضرت را می افزودیم که ناگهان تله و زیان و سایر رسانه های درباری شروع کردند به #جناب_حافظ و #جناب_مولانا و...
این بخش مربوط به حوزه ی زبان کلامی است مثالی بزنم از بخش تصویری زبان؛ وقتی سالهاست حاکمیت ایستاده در برابر نشان دادن ساز معلوم است که چه میگوید:
در همه ی بدن انسان این آلت تناسلی است که شرمگاه است و ندیدنش واجب .. و آنان که ساز را نشان نمی دهند در کله شان چنین تصویر و تصوری دارند که مانع میشوند نگاه خلق الله به آلت غنا نیفتد..
استحاله ی واژگان بنیادینی مثل #شهید #ایثار #دستگیری #حماسه #غیرت و... نهایتا #دین و #معنویت و سرانجام #خدا و #انسان از ثمرات این هجوم پنهان و آهسته آهسته ی #شیطان است.
به گمانم باید نشست و مثل #دهخدا لغتنامه ای نوشت و در برابر هر واژه دو معنای اهورایی و اهریمنی اش را نگاشت و این کار در طول تاریخ ما بیش و کم صورت گرفته است من کار #حافظ را چیزی ازین دست میدانم و شما شکل ساده ترش را نزد #عبید می بینید و..
به باور من اگر در این روزگار مردی از تبار #فردوسی و #حافظ پدید آید یکبار دیگر #ما از چنگال اهریمن خواهیم رست وگرنه...
نعوذ بالله من سوء القضاء
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#از_زبان_به_اندیشه_و...
#اندرباب_جایگزینی_اذیت_بجای_تجاوز
هرچه بر من میگذرد معنای تمام چیزهایی را که خوانده ام و رسیده ام و... از گونه ای دیگر در می یابم .
در خلجان این لحظه مانده ام از کجا بنویسم که یاد جمله ی آن بزرگ افتادم؛
عرصه ی معنا بس فراخ است و عرصه ی سخن تنگ ...
پس هرچه بگویم و بنویسم لمحه ای است لمعه ای است .
و اما بزرگی گفته بود #زبان #خانه_وجود انسان است و من سالها غرق این بودم و بعد فکر کردم زبان #نمود انسان است و گذشت تا برسم به اینکه زبان #بود انسان است و #بود_و_نمود انسان است و #خود_انسان است که گفت خلق الانسان و بلافصل افزود علمه البیان ...
و که میداند چه می دانم از #بیان؟!
آری انسان زبان است و راه آبادانی او و ویرانی و نیز بدتر از آن تباهی وسیاهی اش زبان است.
کافیست شما فقط نگاهی کنید به آنهمه ستایش زبان در فرهنگ ایران؛
فخرت به سخن باید ازیرا به سخن کرد
فخر آنکه نماند از پس او ناقه ی غصبا ..
بماند که آن پیامبر آخر زمان هم معجزه اش کلام بود و بماند که من اکنون زبان را همه ی هستن پدیدار شده ی معروض به انسان میدانم بعد هرآنچه دستکار آدمی است در طول تاریخ ..
آری اگر زبان همه چیز انسان باشد شما برای تباهی آدمی کافیست زبان را تباه کنید .
سگالش اهریمنی برای انحطاط انسان، زبان را استحاله میکند #یحرفون_الکلم اینجاست.
و اندیشه ی اهورایی برای تعالی انسان از زبان بهره میبرد. ( بحث عمیق و دیر پای زبان و اندیشه سرجایش)
حالا شما میتوانید عمق کینه ی تازیان و تازی پرستان را نسبت به #فردوسی کشف کنید.
در واقع آن گروه شگفت عمدا گم شده در تاریخ عصاره ی وجود خویش (زبان) را به فردوسی دادند و فردوسی شد پیامبر #بود_و_نمود ایران و چه جانها کندند اهریمنان برای محو این زبان و نشد..
آری بیش از هزار سال پیش سد نورانی پدید آمده با خشت خشت جان ایرانیان و به مهندسی فردوسی دژی شد در برابر اوبارش اهریمن و حالا چه!؟ حالا که!؟
حالا چه شده است!؟
اهریمن اندک اندک واژگان زبان را مستحیل میکند و گویشوران با تکرار چندین ساله ی واژگان تحریف شده کم کم سگالش شیطانی را میریزند در زبانشان..
بگذارید مثالی از این سالها بزنم ؛
قلم بدستان و بلندگوهای رسمی و غیررسمی این کشور سالهاست به جای واژه های #تجاوز و #تعدی و #آزار_جنسی از واژه های اذیت و آزار استفاده میکنند و آخرینش همین حکایت چند مدرسی است که در خلأ هرگونه آموزش جنسی گرگ وار می افتند به جان آدمیان و بعد منابع رسمی از #اذیت_و_آزار می گویند.
سگالش پنهان در پس این واژگان سیاه ترین پلیدی هاست. کأنه کسی مثلا یک سیلی به شما زده یا مثلا عمدا در خیابان پشت پایی زده و..
و جالب است اکثر به کاربرندگان این واژگان #نرینه اند..
من هزار سال دگر هم نمیتوانم طعم تجاوز با چشم ،تعدی با زبان ، تجاوز با دست و.. به یک زن را دریابم ... زن باید زود تافهمید و زن باید بود تا گفت و چرا زنان ما خاموشند!؟
چه سخت است که الان مجبورم توضیح بدهم من یک فمنیست به معانی مهوع مرسومش نیستم که از قضا اینهم از جنس همان #استحاله است چرا که اگر فمنیسم یک مکتب باشد لابد #فمنیست یک مکتبی کتاب خوانده ی اهل تعمق و تامل و نهایتا تدبر است و کی اینگونه است!؟.. بگذریم ..
سخن بر سر استحاله ی زبان بود و ازین دست مثالها فراوان است و در دوره ی ما به شکلی سیستماتیک این کار صورت میگیرد.
مثلا ما ادب عرفانی خوانها مدتها قبل از نام #حافظ و #مولانا بویژه لقب حضرت را می افزودیم که ناگهان تله و زیان و سایر رسانه های درباری شروع کردند به #جناب_حافظ و #جناب_مولانا و...
این بخش مربوط به حوزه ی زبان کلامی است مثالی بزنم از بخش تصویری زبان؛ وقتی سالهاست حاکمیت ایستاده در برابر نشان دادن ساز معلوم است که چه میگوید:
در همه ی بدن انسان این آلت تناسلی است که شرمگاه است و ندیدنش واجب .. و آنان که ساز را نشان نمی دهند در کله شان چنین تصویر و تصوری دارند که مانع میشوند نگاه خلق الله به آلت غنا نیفتد..
استحاله ی واژگان بنیادینی مثل #شهید #ایثار #دستگیری #حماسه #غیرت و... نهایتا #دین و #معنویت و سرانجام #خدا و #انسان از ثمرات این هجوم پنهان و آهسته آهسته ی #شیطان است.
به گمانم باید نشست و مثل #دهخدا لغتنامه ای نوشت و در برابر هر واژه دو معنای اهورایی و اهریمنی اش را نگاشت و این کار در طول تاریخ ما بیش و کم صورت گرفته است من کار #حافظ را چیزی ازین دست میدانم و شما شکل ساده ترش را نزد #عبید می بینید و..
به باور من اگر در این روزگار مردی از تبار #فردوسی و #حافظ پدید آید یکبار دیگر #ما از چنگال اهریمن خواهیم رست وگرنه...
نعوذ بالله من سوء القضاء
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_کوتاه_بر_تباهی_سانسور
#شیطان_سانسور چرا اینهمه مخرب است؟
یا؛ پری رو تاب مستوری ندارد
ببندی در ز روزن سر برآرد
امروز اتفاقی ویدئوی یک خواننده ی حدود سی ساله را دیدم که به تعبیر این روزی ها و مطمئنا متولد دهه ی هفتاد بود.
مردی جوان با ریش وموی آراسته اما و چون بسیاری از جوانان این روزها اهل پرورش اندام و #بدنسازی و طبعا اصرار بر نشان دادن رگ و پی و عضله و...
خب تا اینجاش که... بماند اما چیزی که عجیب تر می نمود #دلبری های توام با ناز و کرشمه بود و عشوه ی زنانه..
من به دلبری ذاتی انسان قائلم اما نحوه ی این کار را الی ماشاءالله می دانم و البته تقسیم بندی زنانه مردانه اش را هم می پذیرم.
دلبری کودک پسر روشی دارد و دختر شیوه ای و مادر به نحوی دلبر است و خواهر به گونه ای و ...
اما نکته ی شگفت گسترش دلبری های دخترانه است در میان پسرها و بویژه آنچه سلبریت می نامند.
اولین چیزی که باز به ذهنم رسید سیستم تباه آموزش کشور و نظام پرعیب فرهنگی است که بلند گویش تله و زیان است و نیروهای رسمی كه غالبا بدون باور داشت آن مروجش هستند..
و خلاصه اش میشود #سانسور ... وقتی فضا برای ارائه ی یک امر ذاتی بسته میشود و حاکمان با تمام ابزار سرکوب چیزی را پس میزنند ، طبق سنت الهی آن چیز به زور پنهان شده راه میجوید و از جایی که طبعا و بیشتر جایش نیست خود را هویدا می کند .
بی دانشی ، بی شعوری ، بی بصارت بودن صاحب قدرتان و گلوگاه بدستان در این نقیصه آشکار است وقتی مجال حضور نیمی از انسانها را در انواع عرصه های حضور میگیرید آن انواع حضور خودش را در جاهای دیگر آشکار میکند .
زنان این جامعه به سبب ذهن و دل بیمار و معیوب بسیاری از تصمیم گیران، محرومند از بسیاری حقوق طبیعتا این حقوق ذاتی که حذف و نابود نمیشوند ،بلکه در جایی دیگر و طبعا به شکلی دیگر خود را نشان میدهند که البته هم خود را ضایع میکنند هم آن جای را و بدین شکل ابلیسی بودن #سانسور مشخص میشود و پیروزی شیطان دوبرابر میشود چون هم خود شئی را تباه کرده هم جایگاه دیگر و مظهر دیگر را ... به قول قدما #فتأمل...
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شیطان_سانسور چرا اینهمه مخرب است؟
یا؛ پری رو تاب مستوری ندارد
ببندی در ز روزن سر برآرد
امروز اتفاقی ویدئوی یک خواننده ی حدود سی ساله را دیدم که به تعبیر این روزی ها و مطمئنا متولد دهه ی هفتاد بود.
مردی جوان با ریش وموی آراسته اما و چون بسیاری از جوانان این روزها اهل پرورش اندام و #بدنسازی و طبعا اصرار بر نشان دادن رگ و پی و عضله و...
خب تا اینجاش که... بماند اما چیزی که عجیب تر می نمود #دلبری های توام با ناز و کرشمه بود و عشوه ی زنانه..
من به دلبری ذاتی انسان قائلم اما نحوه ی این کار را الی ماشاءالله می دانم و البته تقسیم بندی زنانه مردانه اش را هم می پذیرم.
دلبری کودک پسر روشی دارد و دختر شیوه ای و مادر به نحوی دلبر است و خواهر به گونه ای و ...
اما نکته ی شگفت گسترش دلبری های دخترانه است در میان پسرها و بویژه آنچه سلبریت می نامند.
اولین چیزی که باز به ذهنم رسید سیستم تباه آموزش کشور و نظام پرعیب فرهنگی است که بلند گویش تله و زیان است و نیروهای رسمی كه غالبا بدون باور داشت آن مروجش هستند..
و خلاصه اش میشود #سانسور ... وقتی فضا برای ارائه ی یک امر ذاتی بسته میشود و حاکمان با تمام ابزار سرکوب چیزی را پس میزنند ، طبق سنت الهی آن چیز به زور پنهان شده راه میجوید و از جایی که طبعا و بیشتر جایش نیست خود را هویدا می کند .
بی دانشی ، بی شعوری ، بی بصارت بودن صاحب قدرتان و گلوگاه بدستان در این نقیصه آشکار است وقتی مجال حضور نیمی از انسانها را در انواع عرصه های حضور میگیرید آن انواع حضور خودش را در جاهای دیگر آشکار میکند .
زنان این جامعه به سبب ذهن و دل بیمار و معیوب بسیاری از تصمیم گیران، محرومند از بسیاری حقوق طبیعتا این حقوق ذاتی که حذف و نابود نمیشوند ،بلکه در جایی دیگر و طبعا به شکلی دیگر خود را نشان میدهند که البته هم خود را ضایع میکنند هم آن جای را و بدین شکل ابلیسی بودن #سانسور مشخص میشود و پیروزی شیطان دوبرابر میشود چون هم خود شئی را تباه کرده هم جایگاه دیگر و مظهر دیگر را ... به قول قدما #فتأمل...
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شیطان_و_استعاره_ی_جدایی
#یادداشتهای_پریشانی از #محسن_بارانی
...اهریمن ، ابلیس یا شیطان نام و پای هرکدام به میان می آید در زندکی انسان ، من یاد جداسری ها و فرقها و فراقها می افتم . گویا تجلی اینها، بودن اینها همان تکه تکه شدنها و گسستن ها و تبعیض ها و... است.
تا شیاطین نیستند پیوندها و یگانگی ها پررنگ تر است اینها که می آیند جدایی ها و گسست ها شروع میشوند و از روی فواصل است که میتوان پی به حضور کم رنگ یا پررنگ اهریمن برد.
جامعه ی طبقاتی بهشت ابلیس است، مردم از هم گسسته ی اسیر افتراق ،حکم و حاکمشان شیطان است ، سرزمین سرشار از امواج کینه و تلاطم فحش و ناسزا جولانگاه اهریمن است و جامعه ی یک رنگ تر ، آرام تر ، کم فراز و نشیب تر ، پر مهر تر ، با انس و الفت تر ... خدایی تر است.
سند قرآنی هم دارم استعاره ی قرآنی #فرعون و همکاران و هم رنگانش با فراق و جدایی و تکه تکه کردن و... همراه اند؛
إن فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا
..الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا ...
برتری جستن در زمین ، شعبه شعبه کردن مردم و ایجاد فرق و افتراق ... فرعونی است اما خداوند خدا همه جا رحمان است و پیامبرش هم رحمة للعالمین است و وجودش عامل پیوند و انس و الفت:
کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا..
... ولکن الله الف بینهم ...
و از قضا این الفت بر اساس دادن امتیاز و پر کردن جیب و شکم و ... نیست چون قرآن می گوید اگر همه ی دارایی زمین را بین مردم مومن انفاق میکردی اهل #الفت نمی شدند و لیکن خدا این کار را انجام داد و...
#پیامبر تا بوده موجب پیوند بوده . نخستین افتراق و جدایی از طبقه ی حاکم بالادست فاسد تمامت طلب ضربت لازم را می مانسته تا شروع پیوند ها شود . موسی باید بگسلد از فرعون تا دوازده گروه یکی شود . پیامبر باید ببرد و جدا شود از غالبان مکه نشین تا قبایل بدوی و متفرق عرب را گرد هم آورد.
( فعلا کاری به جداییهای پس از رحلت نداریم که ازقضا این تحلیل میگوید آن جداسری ها و بانیانش ایجاد فضای مناسبتری برای #شیطان بود)
میخواستم در این پریشان گویی نیز نوری بتابانم بر خودمان و یادآور شوم اگر در ما و جامعه ی ما عناصر جدایی و گسست و فرق و تبعیض و ... فعال ترند و کارکن تر .. ما بیشتر اسیر شیطانیم و اگر عوامل ایجاد تالیف و انس و پیوند و نهایتا آرامش فعال ترند، رنگ خدا بیشتر به چشم می نشیند .
اگر #فقر ( در هر لباسش مالی ، فکری، احساسی-عاطفی و...) وعده ی شیطان است ازین بابت هم هست که جامعه ی انسانی را تکه تکه می کند. حتا و به گمانم دراین نگاه میتوان استعاره ی #بهشت را دیار #یگانگی پراز #رفاه امن بی دردسری ( صداع) دانست که کار شیطان جدا کردن آدمی از آن و انداختنش در آتشفشان غلیانها و هیجانهای ناشی از دوییت هاست.
و این است که بلافاصله پس از امر #إهبطوا که فروافتادن و جدایی و #تعلیق و پا در هوایی را در خود دارد فرمود بعضکم لبعض عدو .. تا با همدیگر عداوت کنید کأنه عداوت و ستیز معنایی غیر بهشتی دارد و شیطانی است نه رحمانی چرا که ..الشیطان انه لکم( للانسان) عدو مبین و چقدر آیه هست که تایید و تأکیدی است براین سخن که شیطان بین انسانها عداوت و بغض و.. می افکند چرا که اساسا وجود او مبتنی بر جداسری است و اگر او به بهشت یک رنگی و رفاه و آرامش راه ندارد دقیقا ازین روست که ماهیاتش نمی گذارد وارد بهشت شود و آن واسطه ی مار و طاووس هم اینجا معنا می یابند که شیطان نه خود که با قرار گرفتن در سر ایشان به بهشت درآمد و..
حال سخنم این بود خوب ببینید و ببینید که وه کسانی و با چه ابزاری موجب تبعیض ها و تفریق ها و... میشوند ( چه در جهان درون چه در جهان بیرون ) وقتی هم دیدید انتخاب کنید دروازه ی این دو اردو در زمین همیشه باز است یکی ما را به بهشت سبز یک رنگ الفت و انس و انسانیت میبرد و دیگری به جهنمی که لحظه لخظه اش پر است از زفیر و شهیق و نعره ی یاویلتا و .. اتهام و فحش و ناسزا...
الحمدلله اولا و آخرا
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی از #محسن_بارانی
...اهریمن ، ابلیس یا شیطان نام و پای هرکدام به میان می آید در زندکی انسان ، من یاد جداسری ها و فرقها و فراقها می افتم . گویا تجلی اینها، بودن اینها همان تکه تکه شدنها و گسستن ها و تبعیض ها و... است.
تا شیاطین نیستند پیوندها و یگانگی ها پررنگ تر است اینها که می آیند جدایی ها و گسست ها شروع میشوند و از روی فواصل است که میتوان پی به حضور کم رنگ یا پررنگ اهریمن برد.
جامعه ی طبقاتی بهشت ابلیس است، مردم از هم گسسته ی اسیر افتراق ،حکم و حاکمشان شیطان است ، سرزمین سرشار از امواج کینه و تلاطم فحش و ناسزا جولانگاه اهریمن است و جامعه ی یک رنگ تر ، آرام تر ، کم فراز و نشیب تر ، پر مهر تر ، با انس و الفت تر ... خدایی تر است.
سند قرآنی هم دارم استعاره ی قرآنی #فرعون و همکاران و هم رنگانش با فراق و جدایی و تکه تکه کردن و... همراه اند؛
إن فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا
..الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا ...
برتری جستن در زمین ، شعبه شعبه کردن مردم و ایجاد فرق و افتراق ... فرعونی است اما خداوند خدا همه جا رحمان است و پیامبرش هم رحمة للعالمین است و وجودش عامل پیوند و انس و الفت:
کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا..
... ولکن الله الف بینهم ...
و از قضا این الفت بر اساس دادن امتیاز و پر کردن جیب و شکم و ... نیست چون قرآن می گوید اگر همه ی دارایی زمین را بین مردم مومن انفاق میکردی اهل #الفت نمی شدند و لیکن خدا این کار را انجام داد و...
#پیامبر تا بوده موجب پیوند بوده . نخستین افتراق و جدایی از طبقه ی حاکم بالادست فاسد تمامت طلب ضربت لازم را می مانسته تا شروع پیوند ها شود . موسی باید بگسلد از فرعون تا دوازده گروه یکی شود . پیامبر باید ببرد و جدا شود از غالبان مکه نشین تا قبایل بدوی و متفرق عرب را گرد هم آورد.
( فعلا کاری به جداییهای پس از رحلت نداریم که ازقضا این تحلیل میگوید آن جداسری ها و بانیانش ایجاد فضای مناسبتری برای #شیطان بود)
میخواستم در این پریشان گویی نیز نوری بتابانم بر خودمان و یادآور شوم اگر در ما و جامعه ی ما عناصر جدایی و گسست و فرق و تبعیض و ... فعال ترند و کارکن تر .. ما بیشتر اسیر شیطانیم و اگر عوامل ایجاد تالیف و انس و پیوند و نهایتا آرامش فعال ترند، رنگ خدا بیشتر به چشم می نشیند .
اگر #فقر ( در هر لباسش مالی ، فکری، احساسی-عاطفی و...) وعده ی شیطان است ازین بابت هم هست که جامعه ی انسانی را تکه تکه می کند. حتا و به گمانم دراین نگاه میتوان استعاره ی #بهشت را دیار #یگانگی پراز #رفاه امن بی دردسری ( صداع) دانست که کار شیطان جدا کردن آدمی از آن و انداختنش در آتشفشان غلیانها و هیجانهای ناشی از دوییت هاست.
و این است که بلافاصله پس از امر #إهبطوا که فروافتادن و جدایی و #تعلیق و پا در هوایی را در خود دارد فرمود بعضکم لبعض عدو .. تا با همدیگر عداوت کنید کأنه عداوت و ستیز معنایی غیر بهشتی دارد و شیطانی است نه رحمانی چرا که ..الشیطان انه لکم( للانسان) عدو مبین و چقدر آیه هست که تایید و تأکیدی است براین سخن که شیطان بین انسانها عداوت و بغض و.. می افکند چرا که اساسا وجود او مبتنی بر جداسری است و اگر او به بهشت یک رنگی و رفاه و آرامش راه ندارد دقیقا ازین روست که ماهیاتش نمی گذارد وارد بهشت شود و آن واسطه ی مار و طاووس هم اینجا معنا می یابند که شیطان نه خود که با قرار گرفتن در سر ایشان به بهشت درآمد و..
حال سخنم این بود خوب ببینید و ببینید که وه کسانی و با چه ابزاری موجب تبعیض ها و تفریق ها و... میشوند ( چه در جهان درون چه در جهان بیرون ) وقتی هم دیدید انتخاب کنید دروازه ی این دو اردو در زمین همیشه باز است یکی ما را به بهشت سبز یک رنگ الفت و انس و انسانیت میبرد و دیگری به جهنمی که لحظه لخظه اش پر است از زفیر و شهیق و نعره ی یاویلتا و .. اتهام و فحش و ناسزا...
الحمدلله اولا و آخرا
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشتهای_پریشانی
#از_زبان_به_اندیشه_و...
#اندرباب_جایگزینی_اذیت_بجای_تجاوز
هرچه بر من میگذرد معنای تمام چیزهایی را که خوانده ام و رسیده ام و... از گونه ای دیگر در می یابم .
در خلجان این لحظه مانده ام از کجا بنویسم که یاد جمله ی آن بزرگ افتادم؛
عرصه ی معنا بس فراخ است و عرصه ی سخن تنگ ...
پس هرچه بگویم و بنویسم لمحه ای است لمعه ای است .
و اما بزرگی گفته بود #زبان #خانه_وجود انسان است و من سالها غرق این بودم و بعد فکر کردم زبان #نمود انسان است و گذشت تا برسم به اینکه زبان #بود انسان است و #بود_و_نمود انسان است و #خود_انسان است که گفت خلق الانسان و بلافصل افزود علمه البیان ...
و که میداند چه می دانم از #بیان؟!
آری انسان زبان است و راه آبادانی او و ویرانی و نیز بدتر از آن تباهی وسیاهی اش زبان است.
کافیست شما فقط نگاهی کنید به آنهمه ستایش زبان در فرهنگ ایران؛
فخرت به سخن باید ازیرا به سخن کرد
فخر آنکه نماند از پس او ناقه ی غصبا ..
بماند که آن پیامبر آخر زمان هم معجزه اش کلام بود و بماند که من اکنون زبان را همه ی هستن پدیدار شده ی معروض به انسان میدانم بعد هرآنچه دستکار آدمی است در طول تاریخ ..
آری اگر زبان همه چیز انسان باشد شما برای تباهی آدمی کافیست زبان را تباه کنید .
سگالش اهریمنی برای انحطاط انسان، زبان را استحاله میکند #یحرفون_الکلم اینجاست.
و اندیشه ی اهورایی برای تعالی انسان از زبان بهره میبرد. ( بحث عمیق و دیر پای زبان و اندیشه سرجایش)
حالا شما میتوانید عمق کینه ی تازیان و تازی پرستان را نسبت به #فردوسی کشف کنید.
در واقع آن گروه شگفت عمدا گم شده در تاریخ عصاره ی وجود خویش (زبان) را به فردوسی دادند و فردوسی شد پیامبر #بود_و_نمود ایران و چه جانها کندند اهریمنان برای محو این زبان و نشد..
آری بیش از هزار سال پیش سد نورانی پدید آمده با خشت خشت جان ایرانیان و به مهندسی فردوسی دژی شد در برابر اوبارش اهریمن و حالا چه!؟ حالا که!؟
حالا چه شده است!؟
اهریمن اندک اندک واژگان زبان را مستحیل میکند و گویشوران با تکرار چندین ساله ی واژگان تحریف شده کم کم سگالش شیطانی را میریزند در زبانشان..
بگذارید مثالی از این سالها بزنم ؛
قلم بدستان و بلندگوهای رسمی و غیررسمی این کشور سالهاست به جای واژه های #تجاوز و #تعدی و #آزار_جنسی از واژه های اذیت و آزار استفاده میکنند و آخرینش همین حکایت چند مدرسی است که در خلأ هرگونه آموزش جنسی گرگ وار می افتند به جان آدمیان و بعد منابع رسمی از #اذیت_و_آزار می گویند.
سگالش پنهان در پس این واژگان سیاه ترین پلیدی هاست. کأنه کسی مثلا یک سیلی به شما زده یا مثلا عمدا در خیابان پشت پایی زده و..
و جالب است اکثر به کاربرندگان این واژگان #نرینه اند..
من هزار سال دگر هم نمیتوانم طعم تجاوز با چشم ،تعدی با زبان ، تجاوز با دست و.. به یک زن را دریابم ... زن باید زود تافهمید و زن باید بود تا گفت و چرا زنان ما خاموشند!؟
چه سخت است که الان مجبورم توضیح بدهم من یک فمنیست به معانی مهوع مرسومش نیستم که از قضا اینهم از جنس همان #استحاله است چرا که اگر فمنیسم یک مکتب باشد لابد #فمنیست یک مکتبی کتاب خوانده ی اهل تعمق و تامل و نهایتا تدبر است و کی اینگونه است!؟.. بگذریم ..
سخن بر سر استحاله ی زبان بود و ازین دست مثالها فراوان است و در دوره ی ما به شکلی سیستماتیک این کار صورت میگیرد.
مثلا ما ادب عرفانی خوانها مدتها قبل از نام #حافظ و #مولانا بویژه لقب حضرت را می افزودیم که ناگهان تله و زیان و سایر رسانه های درباری شروع کردند به #جناب_حافظ و #جناب_مولانا و...
این بخش مربوط به حوزه ی زبان کلامی است مثالی بزنم از بخش تصویری زبان؛ وقتی سالهاست حاکمیت ایستاده در برابر نشان دادن ساز معلوم است که چه میگوید:
در همه ی بدن انسان این آلت تناسلی است که شرمگاه است و ندیدنش واجب .. و آنان که ساز را نشان نمی دهند در کله شان چنین تصویر و تصوری دارند که مانع میشوند نگاه خلق الله به آلت غنا نیفتد..
استحاله ی واژگان بنیادینی مثل #شهید #ایثار #دستگیری #حماسه #غیرت و... نهایتا #دین و #معنویت و سرانجام #خدا و #انسان از ثمرات این هجوم پنهان و آهسته آهسته ی #شیطان است.
به گمانم باید نشست و مثل #دهخدا لغتنامه ای نوشت و در برابر هر واژه دو معنای اهورایی و اهریمنی اش را نگاشت و این کار در طول تاریخ ما بیش و کم صورت گرفته است من کار #حافظ را چیزی ازین دست میدانم و شما شکل ساده ترش را نزد #عبید می بینید و..
به باور من اگر در این روزگار مردی از تبار #فردوسی و #حافظ پدید آید یکبار دیگر #ما از چنگال اهریمن خواهیم رست وگرنه...
نعوذ بالله من سوء القضاء
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#از_زبان_به_اندیشه_و...
#اندرباب_جایگزینی_اذیت_بجای_تجاوز
هرچه بر من میگذرد معنای تمام چیزهایی را که خوانده ام و رسیده ام و... از گونه ای دیگر در می یابم .
در خلجان این لحظه مانده ام از کجا بنویسم که یاد جمله ی آن بزرگ افتادم؛
عرصه ی معنا بس فراخ است و عرصه ی سخن تنگ ...
پس هرچه بگویم و بنویسم لمحه ای است لمعه ای است .
و اما بزرگی گفته بود #زبان #خانه_وجود انسان است و من سالها غرق این بودم و بعد فکر کردم زبان #نمود انسان است و گذشت تا برسم به اینکه زبان #بود انسان است و #بود_و_نمود انسان است و #خود_انسان است که گفت خلق الانسان و بلافصل افزود علمه البیان ...
و که میداند چه می دانم از #بیان؟!
آری انسان زبان است و راه آبادانی او و ویرانی و نیز بدتر از آن تباهی وسیاهی اش زبان است.
کافیست شما فقط نگاهی کنید به آنهمه ستایش زبان در فرهنگ ایران؛
فخرت به سخن باید ازیرا به سخن کرد
فخر آنکه نماند از پس او ناقه ی غصبا ..
بماند که آن پیامبر آخر زمان هم معجزه اش کلام بود و بماند که من اکنون زبان را همه ی هستن پدیدار شده ی معروض به انسان میدانم بعد هرآنچه دستکار آدمی است در طول تاریخ ..
آری اگر زبان همه چیز انسان باشد شما برای تباهی آدمی کافیست زبان را تباه کنید .
سگالش اهریمنی برای انحطاط انسان، زبان را استحاله میکند #یحرفون_الکلم اینجاست.
و اندیشه ی اهورایی برای تعالی انسان از زبان بهره میبرد. ( بحث عمیق و دیر پای زبان و اندیشه سرجایش)
حالا شما میتوانید عمق کینه ی تازیان و تازی پرستان را نسبت به #فردوسی کشف کنید.
در واقع آن گروه شگفت عمدا گم شده در تاریخ عصاره ی وجود خویش (زبان) را به فردوسی دادند و فردوسی شد پیامبر #بود_و_نمود ایران و چه جانها کندند اهریمنان برای محو این زبان و نشد..
آری بیش از هزار سال پیش سد نورانی پدید آمده با خشت خشت جان ایرانیان و به مهندسی فردوسی دژی شد در برابر اوبارش اهریمن و حالا چه!؟ حالا که!؟
حالا چه شده است!؟
اهریمن اندک اندک واژگان زبان را مستحیل میکند و گویشوران با تکرار چندین ساله ی واژگان تحریف شده کم کم سگالش شیطانی را میریزند در زبانشان..
بگذارید مثالی از این سالها بزنم ؛
قلم بدستان و بلندگوهای رسمی و غیررسمی این کشور سالهاست به جای واژه های #تجاوز و #تعدی و #آزار_جنسی از واژه های اذیت و آزار استفاده میکنند و آخرینش همین حکایت چند مدرسی است که در خلأ هرگونه آموزش جنسی گرگ وار می افتند به جان آدمیان و بعد منابع رسمی از #اذیت_و_آزار می گویند.
سگالش پنهان در پس این واژگان سیاه ترین پلیدی هاست. کأنه کسی مثلا یک سیلی به شما زده یا مثلا عمدا در خیابان پشت پایی زده و..
و جالب است اکثر به کاربرندگان این واژگان #نرینه اند..
من هزار سال دگر هم نمیتوانم طعم تجاوز با چشم ،تعدی با زبان ، تجاوز با دست و.. به یک زن را دریابم ... زن باید زود تافهمید و زن باید بود تا گفت و چرا زنان ما خاموشند!؟
چه سخت است که الان مجبورم توضیح بدهم من یک فمنیست به معانی مهوع مرسومش نیستم که از قضا اینهم از جنس همان #استحاله است چرا که اگر فمنیسم یک مکتب باشد لابد #فمنیست یک مکتبی کتاب خوانده ی اهل تعمق و تامل و نهایتا تدبر است و کی اینگونه است!؟.. بگذریم ..
سخن بر سر استحاله ی زبان بود و ازین دست مثالها فراوان است و در دوره ی ما به شکلی سیستماتیک این کار صورت میگیرد.
مثلا ما ادب عرفانی خوانها مدتها قبل از نام #حافظ و #مولانا بویژه لقب حضرت را می افزودیم که ناگهان تله و زیان و سایر رسانه های درباری شروع کردند به #جناب_حافظ و #جناب_مولانا و...
این بخش مربوط به حوزه ی زبان کلامی است مثالی بزنم از بخش تصویری زبان؛ وقتی سالهاست حاکمیت ایستاده در برابر نشان دادن ساز معلوم است که چه میگوید:
در همه ی بدن انسان این آلت تناسلی است که شرمگاه است و ندیدنش واجب .. و آنان که ساز را نشان نمی دهند در کله شان چنین تصویر و تصوری دارند که مانع میشوند نگاه خلق الله به آلت غنا نیفتد..
استحاله ی واژگان بنیادینی مثل #شهید #ایثار #دستگیری #حماسه #غیرت و... نهایتا #دین و #معنویت و سرانجام #خدا و #انسان از ثمرات این هجوم پنهان و آهسته آهسته ی #شیطان است.
به گمانم باید نشست و مثل #دهخدا لغتنامه ای نوشت و در برابر هر واژه دو معنای اهورایی و اهریمنی اش را نگاشت و این کار در طول تاریخ ما بیش و کم صورت گرفته است من کار #حافظ را چیزی ازین دست میدانم و شما شکل ساده ترش را نزد #عبید می بینید و..
به باور من اگر در این روزگار مردی از تبار #فردوسی و #حافظ پدید آید یکبار دیگر #ما از چنگال اهریمن خواهیم رست وگرنه...
نعوذ بالله من سوء القضاء
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درتنگنای_هیچ
-به آزاده نامداری های پس از این
- علیرغم همکاری سالیان با رادیو و ساختن و اجرا و نوشتن صدها برنامه ی رادیویی، سالهای سال است که جعبه پر از فریب و دروغ و سرشار از ریا و پلیدی #تله_و_زیان را نگاه نمی کنم.
ازین جهت این را گفتم تا بگویم از دور صابون این جهنم سرد سوزان بر تنم خورده و در معدود برنامه های تله و زیانی که حضور داشته ام فهمیده ام تله و زیان اسفل السافلین این جهنم است. جهنمی که برای بودن خود نیاز به هیزم های خاص دارد.
این خاص بودن همه چیز را در بر می گیرد استعدادهای بی نظیر در عرصه ها ی گوناگون مثلا یکی در نوشتن قوی است دیگری بی نهایت پر رو، یکی خیلی محجوب دیگری وقیح یکی باسواد و دیگری ته بیسوادی و.. متوجه اید که رسانه ی به قول خودشان فراگیر برای اینکه برانگیزد همه ی طیفهای جامعه را باید همه جور کالایی در انبانش داشته باشد
این است که شما در صدا و سیما بویژه سیما انواع و اقسام استعداد ها را کموبیش می توانید دید. برخی فقط ویترین اند و برای نمونه و اعلام اینکه:
ببینید ما از اینها هم داریم یا مجال به اینها هم می دهیم..
و اغلب، همان که می خواهند و همه، مشترک در پوشیدن لباس ریا، همه پوشیده ایم این لباس را و همه رقصیده ایم فرقمان در کم و زیادش بوده و مقدار عشوه های میان رقصش و آنکس که خوش رقص تر بوده و عشوه فروش تر حضورش مجال پررنگ تر داشته و شهرت و پول بیشتر.. و آی پول دارد تله و زیان آی پول مفت می دهد به خوش رقص ترها که نگو
و ثروت و شهرت و محبوبیتی همه فریب،
میدهد وتمام روحت را میخرد مثل #فاوست
و این است که برای تصویر داشتن خیلی ها خیلی کارها می کنند.
شما طعم شهرت و قربان صدقه رفتن ها و همه چیزم مال تو ها و پول یامفتها و.. را نچشیده اید. من هم نچشیده ام اما بعینه دیده ام
#شیطان رسانه با تو عهد می بندد که هرچه را بخواهی بهت می دهم اما عصاره ی بودنت را هویت انسانی ات را روح الهی ات از آن من و..
اگر کارت بگیرد،طی شش هفت ماه شهرت و ثروتی نصیبت می شود که نگو.. ممکن است بگویید: فلانی خودش بچه پولدار است
بله تک و توک داریم چنین افرادی را اما اینها مصیبتشان بزرگتر است چون تباهی #شهرت مهیب تر از تباهی ثروت است
یک سوال را این وسط جواب دهید:
نام چند مجری مشهور و عاقبت به خیر را در ذهنتان مرور کنید
-شهریاری؟ - حسینی؟ - یحیوی؟ -پاکدل؟ -حسنی؟ - احمدزاده؟ - جوان؟ - مدیری؟ -فردوسی پور؟! و.. -آزاده نامداری؟
میبینید اینها یا مقهور و منکوب رسانه شده اند یا مغضوب و مبغوض مردم..نشده اند؟!
حالا چرا؟چون رسانه ی ریا کسی را می خواهد که ظرفیت این حجم از ثروت و شهرت را نداشته باشد و هرچه ریاکارتر بهتر..بعد اینها را به خدمت میگیرد و بعد بصورت اتوماتیک یک جایی و به هر دلیل موجه یا غیر موجه لهشان می کند.چنانکه گویی هیچکدامشان پند حافظ را نشنیده اند که:
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
راستی این مجموعه همه جور هیزمی دارد یادتان نرود ودقیق باشید پاکان پوک و کسانی که بازی جلوه فروشی و عشوه خری را بشدت بلدند. مثلا کسانی که دهها بار اعلان عدم همکاری میکنند با رسانه و سر به تحسر و تاثر و تاسف تکان می دهند که: نه فایده ندارد، دیگر نمی ارزد ( چه ؟! به چه؟!) حالم خوب نیست . می روم و بعد..با فصل پنجم بر می گردند تا ساده دلان کمتر افعی شده ای که..
این سطور فریادی است در تاریکی آنهم فریادی که هیچکس نخواهد شنید اما هشداری است به جوان تر ها تا بگویم:
در زندگی انسان، هیچ چیز ، هیچ چیز گرامی تر و عزیز تر از خود زندگی نیست. همه ی چیزها برای آن است که باغ زندگی ات پربار و برگ شود نه اینکه باغ زندگی ات بشود هیزم گرمابه ی دگران.. پول،شهرت، کار،عشق و..خدا همه آتشی هستند تا زندگی را گرما و نور دهند و نه برعکس.. مفاهیم ثروت و شهرت و قدرت که هیچ، خدا خودش نور است.هیچ نیازی همبه هیچ چیز ندارد فریبتان ندهند فقط باید او را تاباند به تمامت وجود خویش تا گرم شویم و روشن و..
مرگ پیش آمده، تبی دوباره شد در اعلام عفونتی کشنده که در تن و جان جامعه ی ماست.عفونتی که سالی چند بار به طرق مختلف به تب می نشیند تا ما کاری کنیم و نمی کنیم.
من ماجراهای یک سال گذشته ی آن جوان حالا نابودشده را دیدم. حکایت گر احوال بسیاری از جوانان صاحب ذوق، حساس، مستعد، ناناز، بازیگوش، پر عاطفه و..البته زنی با تمام ظرافت های زنانه و..اما انسانی ریشه استوار نکرده، تعلیم درست ندیده، یله و سرخود.. زندگی لاکچری او(در ظاهر)زندگی هزار هزار جوان آرزومند این کشور است نه این زندگی و سبکش که یک چندم آن..اما نظام تربیتی و آموزشی و رسانه ای.. حاکم چه کرده است با این مردم که چنین پایانهای تلخ تر از زهر پیاپی را به گلو می ریزیم؟! ما سالهاست ملت پایانهای تلخ زهرآلود شده ایم: همین تازه هاش👇👇👇
-به آزاده نامداری های پس از این
- علیرغم همکاری سالیان با رادیو و ساختن و اجرا و نوشتن صدها برنامه ی رادیویی، سالهای سال است که جعبه پر از فریب و دروغ و سرشار از ریا و پلیدی #تله_و_زیان را نگاه نمی کنم.
ازین جهت این را گفتم تا بگویم از دور صابون این جهنم سرد سوزان بر تنم خورده و در معدود برنامه های تله و زیانی که حضور داشته ام فهمیده ام تله و زیان اسفل السافلین این جهنم است. جهنمی که برای بودن خود نیاز به هیزم های خاص دارد.
این خاص بودن همه چیز را در بر می گیرد استعدادهای بی نظیر در عرصه ها ی گوناگون مثلا یکی در نوشتن قوی است دیگری بی نهایت پر رو، یکی خیلی محجوب دیگری وقیح یکی باسواد و دیگری ته بیسوادی و.. متوجه اید که رسانه ی به قول خودشان فراگیر برای اینکه برانگیزد همه ی طیفهای جامعه را باید همه جور کالایی در انبانش داشته باشد
این است که شما در صدا و سیما بویژه سیما انواع و اقسام استعداد ها را کموبیش می توانید دید. برخی فقط ویترین اند و برای نمونه و اعلام اینکه:
ببینید ما از اینها هم داریم یا مجال به اینها هم می دهیم..
و اغلب، همان که می خواهند و همه، مشترک در پوشیدن لباس ریا، همه پوشیده ایم این لباس را و همه رقصیده ایم فرقمان در کم و زیادش بوده و مقدار عشوه های میان رقصش و آنکس که خوش رقص تر بوده و عشوه فروش تر حضورش مجال پررنگ تر داشته و شهرت و پول بیشتر.. و آی پول دارد تله و زیان آی پول مفت می دهد به خوش رقص ترها که نگو
و ثروت و شهرت و محبوبیتی همه فریب،
میدهد وتمام روحت را میخرد مثل #فاوست
و این است که برای تصویر داشتن خیلی ها خیلی کارها می کنند.
شما طعم شهرت و قربان صدقه رفتن ها و همه چیزم مال تو ها و پول یامفتها و.. را نچشیده اید. من هم نچشیده ام اما بعینه دیده ام
#شیطان رسانه با تو عهد می بندد که هرچه را بخواهی بهت می دهم اما عصاره ی بودنت را هویت انسانی ات را روح الهی ات از آن من و..
اگر کارت بگیرد،طی شش هفت ماه شهرت و ثروتی نصیبت می شود که نگو.. ممکن است بگویید: فلانی خودش بچه پولدار است
بله تک و توک داریم چنین افرادی را اما اینها مصیبتشان بزرگتر است چون تباهی #شهرت مهیب تر از تباهی ثروت است
یک سوال را این وسط جواب دهید:
نام چند مجری مشهور و عاقبت به خیر را در ذهنتان مرور کنید
-شهریاری؟ - حسینی؟ - یحیوی؟ -پاکدل؟ -حسنی؟ - احمدزاده؟ - جوان؟ - مدیری؟ -فردوسی پور؟! و.. -آزاده نامداری؟
میبینید اینها یا مقهور و منکوب رسانه شده اند یا مغضوب و مبغوض مردم..نشده اند؟!
حالا چرا؟چون رسانه ی ریا کسی را می خواهد که ظرفیت این حجم از ثروت و شهرت را نداشته باشد و هرچه ریاکارتر بهتر..بعد اینها را به خدمت میگیرد و بعد بصورت اتوماتیک یک جایی و به هر دلیل موجه یا غیر موجه لهشان می کند.چنانکه گویی هیچکدامشان پند حافظ را نشنیده اند که:
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
راستی این مجموعه همه جور هیزمی دارد یادتان نرود ودقیق باشید پاکان پوک و کسانی که بازی جلوه فروشی و عشوه خری را بشدت بلدند. مثلا کسانی که دهها بار اعلان عدم همکاری میکنند با رسانه و سر به تحسر و تاثر و تاسف تکان می دهند که: نه فایده ندارد، دیگر نمی ارزد ( چه ؟! به چه؟!) حالم خوب نیست . می روم و بعد..با فصل پنجم بر می گردند تا ساده دلان کمتر افعی شده ای که..
این سطور فریادی است در تاریکی آنهم فریادی که هیچکس نخواهد شنید اما هشداری است به جوان تر ها تا بگویم:
در زندگی انسان، هیچ چیز ، هیچ چیز گرامی تر و عزیز تر از خود زندگی نیست. همه ی چیزها برای آن است که باغ زندگی ات پربار و برگ شود نه اینکه باغ زندگی ات بشود هیزم گرمابه ی دگران.. پول،شهرت، کار،عشق و..خدا همه آتشی هستند تا زندگی را گرما و نور دهند و نه برعکس.. مفاهیم ثروت و شهرت و قدرت که هیچ، خدا خودش نور است.هیچ نیازی همبه هیچ چیز ندارد فریبتان ندهند فقط باید او را تاباند به تمامت وجود خویش تا گرم شویم و روشن و..
مرگ پیش آمده، تبی دوباره شد در اعلام عفونتی کشنده که در تن و جان جامعه ی ماست.عفونتی که سالی چند بار به طرق مختلف به تب می نشیند تا ما کاری کنیم و نمی کنیم.
من ماجراهای یک سال گذشته ی آن جوان حالا نابودشده را دیدم. حکایت گر احوال بسیاری از جوانان صاحب ذوق، حساس، مستعد، ناناز، بازیگوش، پر عاطفه و..البته زنی با تمام ظرافت های زنانه و..اما انسانی ریشه استوار نکرده، تعلیم درست ندیده، یله و سرخود.. زندگی لاکچری او(در ظاهر)زندگی هزار هزار جوان آرزومند این کشور است نه این زندگی و سبکش که یک چندم آن..اما نظام تربیتی و آموزشی و رسانه ای.. حاکم چه کرده است با این مردم که چنین پایانهای تلخ تر از زهر پیاپی را به گلو می ریزیم؟! ما سالهاست ملت پایانهای تلخ زهرآلود شده ایم: همین تازه هاش👇👇👇
#یادداشت_های_پریشانی
#ایران_دربرابر_غرب یا #غرب_دربرابرایران
#بیبیسی و #ایران_ستیزی اش
الف) ضمن تاکید بر اینکه غرب نیز مثل حوزه ی تمدنی ایران، هویتی یکپارچه ندارد(و این گویا خصلت ذاتی انسان و مقوله های انسانی است) در این مطلب غرب، همان غرب مهاجم، سرمایه سالار، خودبرتر بین، دشمن تراش و غیرعاقلی.. است که با تمام قدرت بویژه قدرت رسانه ای اش درپی زیردست کردن سایر نقاط جهان است، در طرق و اشکال گوناگون.
اینکه این غرب نسبت چندانی با مفاهیم متعالی انسانی(عدالت، آزادی، حقوق بشر و..) ندارد مگر ارتباطی ابزاری و در راستای همان تفوق، دیگر یک پیش فرض نیست، یک گزاره ی اثبات شده و پذیرفته شده است و نمونه ی چند ماه اخیرش همین بازی های دقیقی است که دارند روی بخشی از شرق همان حوزه ی تمدنی ایران ( افغانستان) یا در غرب آن(کردستان و شام) اجرا می کنند.
ب) به نظر می رسد موقعیت ذهنی احساس زیان ، از خود واقعی زیان درناک تر است.احساس تبعیض از خود تبعیض برای ما انسانها تلخ تر است.
شکی نیست واقع شدن در یک موقعیت ناامن بسیار مهیب است اما اگر شما در واقع و نسبتا امن باشید اما با القای عناصری #از بیرون #در درون به احساس عدم امنیت برسید بسیار بسیار شکننده تر و پریشان تر خواهید شد.( به این تکنیک شیطانی بسیار توجه کنید) مواجهه ی ذهنی در عالم وهم با مرگی نمی دانم کی و کجا ، از رویارویی با مرگ واقعی عذاب دهنده تر است
پ) نگاهی به قرآن به ما نشان می دهد #شیطان به عنوان استعاره ای جاودان دقیقا چنین رفتاری را با انسان دارد. اغلب کارهای او از سنخ روان است.
( وعده، غرور، زلت «لغزش روانی»، غرور، امر، القا، وسوسه ، نجوی و.. ر.ک بقره ۲۶۸، آل عمران ۳۶، ۱۵۵، ۱۷۵، اسرا ۶۴، حج ۵۲ و..) جالب است مثلا وسوسه در زبان عرب کهن یعنی صدای جرینگ جرینگ سکه های طلا، شما صدایی مبهم میشنوید و تجارب پیشینی تان شما را به سمت دل ازدست دادن وتابع یک خیال شدن می برد
او فقط با صدایی دعوت می کند این ماییم که در عملا شروع می کنیم و کار را شکل می دهیم کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال إنی برئ منک انی اخاف الله رب العالمین..
ت)رسانه های همان غربی که گفتیم دائم مشغول ساختن میدانی از همین جنس اند #منوفارسی نیز یکی از همین میدان هاست. هیچ شکی نیست که تمام ریشه های چنین میدان سازی هایی فقط در عالم خیال و وهم نیست و بخشی از پایه های آن در عالم واقع حضور دارد و اتفاقا محکم است و باید فکری به حالشان کرد..
اما من هیچ شکی ندارم تمام رفتار همان غرب در چهارچوب تفوق خود و فروشکستن تمام فرهنگ هایی است که می توانند در برابر غرب قد برافرازند و غرب بیش از دو سه هزار سال است که دارد به انحای مختلف با مفهومی به نام ایران می ستیزد. مفهمومی که جان قوام بخشش #زبان_فارسی است..
#محسن_یارمحمدی
دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ایران_دربرابر_غرب یا #غرب_دربرابرایران
#بیبیسی و #ایران_ستیزی اش
الف) ضمن تاکید بر اینکه غرب نیز مثل حوزه ی تمدنی ایران، هویتی یکپارچه ندارد(و این گویا خصلت ذاتی انسان و مقوله های انسانی است) در این مطلب غرب، همان غرب مهاجم، سرمایه سالار، خودبرتر بین، دشمن تراش و غیرعاقلی.. است که با تمام قدرت بویژه قدرت رسانه ای اش درپی زیردست کردن سایر نقاط جهان است، در طرق و اشکال گوناگون.
اینکه این غرب نسبت چندانی با مفاهیم متعالی انسانی(عدالت، آزادی، حقوق بشر و..) ندارد مگر ارتباطی ابزاری و در راستای همان تفوق، دیگر یک پیش فرض نیست، یک گزاره ی اثبات شده و پذیرفته شده است و نمونه ی چند ماه اخیرش همین بازی های دقیقی است که دارند روی بخشی از شرق همان حوزه ی تمدنی ایران ( افغانستان) یا در غرب آن(کردستان و شام) اجرا می کنند.
ب) به نظر می رسد موقعیت ذهنی احساس زیان ، از خود واقعی زیان درناک تر است.احساس تبعیض از خود تبعیض برای ما انسانها تلخ تر است.
شکی نیست واقع شدن در یک موقعیت ناامن بسیار مهیب است اما اگر شما در واقع و نسبتا امن باشید اما با القای عناصری #از بیرون #در درون به احساس عدم امنیت برسید بسیار بسیار شکننده تر و پریشان تر خواهید شد.( به این تکنیک شیطانی بسیار توجه کنید) مواجهه ی ذهنی در عالم وهم با مرگی نمی دانم کی و کجا ، از رویارویی با مرگ واقعی عذاب دهنده تر است
پ) نگاهی به قرآن به ما نشان می دهد #شیطان به عنوان استعاره ای جاودان دقیقا چنین رفتاری را با انسان دارد. اغلب کارهای او از سنخ روان است.
( وعده، غرور، زلت «لغزش روانی»، غرور، امر، القا، وسوسه ، نجوی و.. ر.ک بقره ۲۶۸، آل عمران ۳۶، ۱۵۵، ۱۷۵، اسرا ۶۴، حج ۵۲ و..) جالب است مثلا وسوسه در زبان عرب کهن یعنی صدای جرینگ جرینگ سکه های طلا، شما صدایی مبهم میشنوید و تجارب پیشینی تان شما را به سمت دل ازدست دادن وتابع یک خیال شدن می برد
او فقط با صدایی دعوت می کند این ماییم که در عملا شروع می کنیم و کار را شکل می دهیم کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال إنی برئ منک انی اخاف الله رب العالمین..
ت)رسانه های همان غربی که گفتیم دائم مشغول ساختن میدانی از همین جنس اند #منوفارسی نیز یکی از همین میدان هاست. هیچ شکی نیست که تمام ریشه های چنین میدان سازی هایی فقط در عالم خیال و وهم نیست و بخشی از پایه های آن در عالم واقع حضور دارد و اتفاقا محکم است و باید فکری به حالشان کرد..
اما من هیچ شکی ندارم تمام رفتار همان غرب در چهارچوب تفوق خود و فروشکستن تمام فرهنگ هایی است که می توانند در برابر غرب قد برافرازند و غرب بیش از دو سه هزار سال است که دارد به انحای مختلف با مفهومی به نام ایران می ستیزد. مفهمومی که جان قوام بخشش #زبان_فارسی است..
#محسن_یارمحمدی
دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹