🔻🔻🔻🔻🔻
#دین_کمونیسم
قطعه ای از کتاب :
📘 انسان خردمند_تاریخ مختصر بشر/ نوشته ی یووال نوح هراری/ برگهای ۳۲۱__۳۱۹
(( این آیینها خوش ندارند دین خوانده شوند و نام #ایدئولوژی بر خود میگذارند. اما این فقط ظرافتی معنایی است.
اگر دین نظامی است از هنجارها و ارزشهای بشری که مبتنی بر باور به #نظمی #فوق_بشری است،
پس #کمونیسم شوروری کمتر از اسلام، دین محسوب نمیشود.
اسلام البته با کمونیسم تفاوت دارد، زیرا اسلام معتقد است که نظم فوق بشریِ حاکم بر جهان تحت فرمان آفریننده ی قادر مطلق است، درحالی که کمونیسم شوروی به خدایان اعتقاد نداشت. اما #بودیسم هم به خدایان کم اعتناست، با این حال ما از آن در شمار ادیان یاد میکنیم.
کمونیستها نیز همچون #بوداییان معتقد به نظمی فوق بشری بودند مرکب از #قوانین_طبیعی و #تغییرناپذیر که میبایست اعمال بشر را هدایت کند.
درحالی که بودایی ها معتقدند قانون طبیعت را #سیدارتا_گوتاما کشف کرد،
#کمونیستها هم میگفتند قانون طبیعت را #کارل_مارکس و #فریدریش_انگلس و #ولادیمیر_ایلیچ_لنین کشف کردند.
شباهت ها به اینجا ختم نمیشود.
کمونیسم هم، مثل دیگر ادیان، #متون_مقدس و کتب پیشگویانه ی خود را دارد،
مثل #کتاب_سرمایه که #مارکس در آن پایان تاریخ را به دنبال پیروزی محتوم ᐸپرولتاریا پیش بینی کرده بود.
کمونیسم روزهای مهم و جشنهای خود را داشت،
مثل روز اول ماه مه و سالروز #انقلاب اکتبر ؛
دین پژوهانی داشت که متخصص #دیالکتیک_مارکسیستی بودند،
و هر واحدی در ارتش شوروی یک #قاضی_عسکر با عنوانِ #کمیسر داشت که ناظر پرهیزگاری سربازان و افسران بود.
کمونیسم شهدا و جنگهای مقدس و ارتدادهایی مثل #تروتسکیسم را داشت.
کمونیسم شوروی دینی متعصبانه و تبلیغی بود.
کمونیستِ معتقد نمیتوانست مسیحی یا بودایی باشد و از او انتظار میرفت به تبلیغ پیام #مارکس و #لنین بپردازد، حتی اگر به بهای جانش تمام شود.
شاید برخی خوانندگان از این شیوه ی استدلال ناراحت شوند. اگر احساس بهتری پیدا میکنید که کمونیسم را ایدئولوژی بخوانید آزادید.
فرقی ندارد. ما میتوانیم کیشها را به #ادیان_خدامحور و #ایدئولوژیهای_ بیخدایی تقسیم کنیم که مدعی اند بر پایه ی #قوانین_طبیعت قرار دارند.
دین نظامی از هنجارها و ارزشهای انسانی است مبتنی بر اعتقاد به نظمی فوق بشری.
به این اعتبار نظریه ی نسبیت دین نیست، زیرا (حداقل تاکنون) هیچ هنجار و #ارزش _انسانی ای مبتنی برآن نبوده است.
فوتبال دین نیست، زیرا کسی نمیگوید که قوانین آن احکام فوق بشری هستند.
#اسلام و #بودیسم و #کمونیسم همگی #دین هستند، زیرا نظامی از هنجارها و #ارزشهای_بشری اند مبتنی بر #باور_به_نظمی_فوق_بشری .
به تفاوت میان «فوق بشری» و ماوراء طبیعی توجه.داشته باشید.
قوانین بودیستیِ طبیعت و #قوانین_مارکسیستی ِ تاریخ فوق بشری هستند، به این دلیل که انسانها تدوین شان نکرده اند. اما ماوراء طبیعی نیستند. ))
@cafe_andishe95
#دین_کمونیسم
قطعه ای از کتاب :
📘 انسان خردمند_تاریخ مختصر بشر/ نوشته ی یووال نوح هراری/ برگهای ۳۲۱__۳۱۹
(( این آیینها خوش ندارند دین خوانده شوند و نام #ایدئولوژی بر خود میگذارند. اما این فقط ظرافتی معنایی است.
اگر دین نظامی است از هنجارها و ارزشهای بشری که مبتنی بر باور به #نظمی #فوق_بشری است،
پس #کمونیسم شوروری کمتر از اسلام، دین محسوب نمیشود.
اسلام البته با کمونیسم تفاوت دارد، زیرا اسلام معتقد است که نظم فوق بشریِ حاکم بر جهان تحت فرمان آفریننده ی قادر مطلق است، درحالی که کمونیسم شوروی به خدایان اعتقاد نداشت. اما #بودیسم هم به خدایان کم اعتناست، با این حال ما از آن در شمار ادیان یاد میکنیم.
کمونیستها نیز همچون #بوداییان معتقد به نظمی فوق بشری بودند مرکب از #قوانین_طبیعی و #تغییرناپذیر که میبایست اعمال بشر را هدایت کند.
درحالی که بودایی ها معتقدند قانون طبیعت را #سیدارتا_گوتاما کشف کرد،
#کمونیستها هم میگفتند قانون طبیعت را #کارل_مارکس و #فریدریش_انگلس و #ولادیمیر_ایلیچ_لنین کشف کردند.
شباهت ها به اینجا ختم نمیشود.
کمونیسم هم، مثل دیگر ادیان، #متون_مقدس و کتب پیشگویانه ی خود را دارد،
مثل #کتاب_سرمایه که #مارکس در آن پایان تاریخ را به دنبال پیروزی محتوم ᐸپرولتاریا پیش بینی کرده بود.
کمونیسم روزهای مهم و جشنهای خود را داشت،
مثل روز اول ماه مه و سالروز #انقلاب اکتبر ؛
دین پژوهانی داشت که متخصص #دیالکتیک_مارکسیستی بودند،
و هر واحدی در ارتش شوروی یک #قاضی_عسکر با عنوانِ #کمیسر داشت که ناظر پرهیزگاری سربازان و افسران بود.
کمونیسم شهدا و جنگهای مقدس و ارتدادهایی مثل #تروتسکیسم را داشت.
کمونیسم شوروی دینی متعصبانه و تبلیغی بود.
کمونیستِ معتقد نمیتوانست مسیحی یا بودایی باشد و از او انتظار میرفت به تبلیغ پیام #مارکس و #لنین بپردازد، حتی اگر به بهای جانش تمام شود.
شاید برخی خوانندگان از این شیوه ی استدلال ناراحت شوند. اگر احساس بهتری پیدا میکنید که کمونیسم را ایدئولوژی بخوانید آزادید.
فرقی ندارد. ما میتوانیم کیشها را به #ادیان_خدامحور و #ایدئولوژیهای_ بیخدایی تقسیم کنیم که مدعی اند بر پایه ی #قوانین_طبیعت قرار دارند.
دین نظامی از هنجارها و ارزشهای انسانی است مبتنی بر اعتقاد به نظمی فوق بشری.
به این اعتبار نظریه ی نسبیت دین نیست، زیرا (حداقل تاکنون) هیچ هنجار و #ارزش _انسانی ای مبتنی برآن نبوده است.
فوتبال دین نیست، زیرا کسی نمیگوید که قوانین آن احکام فوق بشری هستند.
#اسلام و #بودیسم و #کمونیسم همگی #دین هستند، زیرا نظامی از هنجارها و #ارزشهای_بشری اند مبتنی بر #باور_به_نظمی_فوق_بشری .
به تفاوت میان «فوق بشری» و ماوراء طبیعی توجه.داشته باشید.
قوانین بودیستیِ طبیعت و #قوانین_مارکسیستی ِ تاریخ فوق بشری هستند، به این دلیل که انسانها تدوین شان نکرده اند. اما ماوراء طبیعی نیستند. ))
@cafe_andishe95
زبان و فروپاشی فرهنگ
@cafe_andishe95
#جمهوری_اسلامی موفق شده است از طریق حکومت همه جانبهاش بر #احساس_عموم حاکم شود و در آن #تصرف کند. از جمله در احساس نسبت به مراجع سیاسی و برآورد ارزش آنها، در عین نفیشان از طریق واقعیتهای روزانه. در احساس به نیک و بد، در احساس آدمها نسبت به یکدیگر، در احساس نسبت به #مؤاخذه کردن و #مؤاخذه شدن ، در احساس دارا و ندار، و در حساسیت احساس زن و مرد به یکدیگر در برش طولی و عرضی طبقات جامعه. زبان چه "گفته" باشد چه "نوشته" قادر است #واقعیت_کاذب در جامعه به وجود آورد و در آن بزیید.
وقتی زن به #ماشین_رفع_شهوت و #باروری تقلیل یافته باشد، طبعاً نمیتوان به زن، در حضور یا غیابش، فکر کرد بدون آنکه شاخصهای نامبرده مجرای نگاه به او باشد. #هیچ_زنی ، بیتفاوت است که از چه طبقهای باشد، نمیتواند خود را خارج از برد این ذرهبینکاوها مصون بداند و #مصون نگهدارد. زمانی بود که زنان مینیژوپ میپوشیدند و این برای #مردان و خود زنان عادی شده بود... اما #تصرف_زبانی با جنبهی عملیاش زن را به موجودی تقلیل داده است که از همه نظر، از هرسو و در همهی جهات، مردان او را در زیر #پوشش #برهنه میبینند. هر آدمی آن نیست که میخواهد باشد، هر آدمی آن است که در تصور دیگران هست، هر آدمی چنان است و آن است که جامعه او را #میسازد و #میبیند. جامعهی ایرانی این چهل ساله در هر زنی #شکار_جنسی میبیند و در هر مردی #شکارچی_جنسی . یا در هر زنی #روسپی بالقوه میبیند و در هر مردی روسپیبارهی بالقوه، شاید بهویژه آن زمانی که هر دو به روی خودشان نمیآورند. این وضع را فضای جامعه بدینگونه القا مینماید که برایش در رأس ارزشهای زنان #ارزش_جنسی قرار میگیرد. حتی آنجایی که برخی زنان سمت و شغل و مقامی در جامعه دارند، رسمی یا غیررسمی، احساس مستولی در آنها و بر آنها این است: "با اینکه زناند" به این جایگاه رسیده اند. درستتر باید این باشد که "چون زناند" به این مقام رسیدهاند ! پس از سه دهه اگر #تجاوز_فیزیکی نسبت به زنان کمتر شده باشد، #تجاوز_زبانی یا #تجاوز_ذهنی به معنای متعین کنندهی اندیشه همچنان به قوت خود باقی میماند، تا زمانی که #هتک_فرهنگی در زبان جامعه چیره است. اگر پویش زبان جزء فرهنگ باشد، پویایی آن در فرهنگ #مختل شده و در اختلال زیسته نیز فعال میماند. (صص۹۴-۹۵)
زبان و شبهزبان _ فرهنگ و شبهفرهنگ،
آرامش دوستدار
@cafe_andishe95
#زبان #شبهزبان #شبهفرهنگ #فروپاشی_فرهنگی #زن #بحران_اخلاقی #بحران_اجتماعی #دخترآبی #دختر_آبی #ایران_اسلامی #اسلام #فرهنگ #حقوق_بشر #ایران #آرامش_دوستدار
@cafe_andishe95
@cafe_andishe95
#جمهوری_اسلامی موفق شده است از طریق حکومت همه جانبهاش بر #احساس_عموم حاکم شود و در آن #تصرف کند. از جمله در احساس نسبت به مراجع سیاسی و برآورد ارزش آنها، در عین نفیشان از طریق واقعیتهای روزانه. در احساس به نیک و بد، در احساس آدمها نسبت به یکدیگر، در احساس نسبت به #مؤاخذه کردن و #مؤاخذه شدن ، در احساس دارا و ندار، و در حساسیت احساس زن و مرد به یکدیگر در برش طولی و عرضی طبقات جامعه. زبان چه "گفته" باشد چه "نوشته" قادر است #واقعیت_کاذب در جامعه به وجود آورد و در آن بزیید.
وقتی زن به #ماشین_رفع_شهوت و #باروری تقلیل یافته باشد، طبعاً نمیتوان به زن، در حضور یا غیابش، فکر کرد بدون آنکه شاخصهای نامبرده مجرای نگاه به او باشد. #هیچ_زنی ، بیتفاوت است که از چه طبقهای باشد، نمیتواند خود را خارج از برد این ذرهبینکاوها مصون بداند و #مصون نگهدارد. زمانی بود که زنان مینیژوپ میپوشیدند و این برای #مردان و خود زنان عادی شده بود... اما #تصرف_زبانی با جنبهی عملیاش زن را به موجودی تقلیل داده است که از همه نظر، از هرسو و در همهی جهات، مردان او را در زیر #پوشش #برهنه میبینند. هر آدمی آن نیست که میخواهد باشد، هر آدمی آن است که در تصور دیگران هست، هر آدمی چنان است و آن است که جامعه او را #میسازد و #میبیند. جامعهی ایرانی این چهل ساله در هر زنی #شکار_جنسی میبیند و در هر مردی #شکارچی_جنسی . یا در هر زنی #روسپی بالقوه میبیند و در هر مردی روسپیبارهی بالقوه، شاید بهویژه آن زمانی که هر دو به روی خودشان نمیآورند. این وضع را فضای جامعه بدینگونه القا مینماید که برایش در رأس ارزشهای زنان #ارزش_جنسی قرار میگیرد. حتی آنجایی که برخی زنان سمت و شغل و مقامی در جامعه دارند، رسمی یا غیررسمی، احساس مستولی در آنها و بر آنها این است: "با اینکه زناند" به این جایگاه رسیده اند. درستتر باید این باشد که "چون زناند" به این مقام رسیدهاند ! پس از سه دهه اگر #تجاوز_فیزیکی نسبت به زنان کمتر شده باشد، #تجاوز_زبانی یا #تجاوز_ذهنی به معنای متعین کنندهی اندیشه همچنان به قوت خود باقی میماند، تا زمانی که #هتک_فرهنگی در زبان جامعه چیره است. اگر پویش زبان جزء فرهنگ باشد، پویایی آن در فرهنگ #مختل شده و در اختلال زیسته نیز فعال میماند. (صص۹۴-۹۵)
زبان و شبهزبان _ فرهنگ و شبهفرهنگ،
آرامش دوستدار
@cafe_andishe95
#زبان #شبهزبان #شبهفرهنگ #فروپاشی_فرهنگی #زن #بحران_اخلاقی #بحران_اجتماعی #دخترآبی #دختر_آبی #ایران_اسلامی #اسلام #فرهنگ #حقوق_بشر #ایران #آرامش_دوستدار
@cafe_andishe95
🚺جولی بریسکمن (juli briskman) زنی 55ساله آمریکایی کارمند شرکتی دولتی بود که دو سال پیش به خاطر نشان دادن انگشت وسط به خودرو دونالد ترامپ شخص اول ایالات متحده که توسط عکاسان شکار شده بود؛ از شرکتش به علت نقض تعهد اخلاقی اخراج شده بود .امسال با استفاده از شهرتی که به این وسیله کسب کرد و کمپین حمایتی که برایش تشکیل شد موفق شد در انتخابات محلی پیروز شده و نماینده ایالت خود شده است!.
#لیبرال_دموکراسی
#ارزش_آزادی_فردی
#آزادی_اجتماعی
@cafe_andishe95
#لیبرال_دموکراسی
#ارزش_آزادی_فردی
#آزادی_اجتماعی
@cafe_andishe95