دکترین #فدرالیستها همان دکترین #چپ نیم پز ۵۷ی است. کلیدواژه ها همان هستند با اندکی تغییر. خلق و توده شده ملیت و اتنیک و هدف: نابودی #ایران. حتی برخی بازیگران عوض نشدهاند مثل شریعتمداری و گروههای مسلح چپ. حامیان خارجی هم سر جایشان هستند: #غرب و روسیه. عبرت گرفتن این قدر سخت است؟
@cafe_andishe95
@cafe_andishe95
📃گزارشی تحقیقی دربارهی #دروغپردازی هولناک در چین کمونیستی |
⁉️ آیا کرونا🦠 در چین میلیونها نفر را کشته است؟
🖋بخش 1
چین این هفته مدعی شد که ابتلا به کرونا را به صفر رسانده و دیگر هیچ مورد ابتلای جدیدی را (تا دیروز) گزارش نکرد. همزمان با این ادعا، گزارشهای تاییدشده میگویند که چین بهشدت در حال دروغپردازیست و صفر شدن آمار ابتلا مربوط است به نگرفتن تست کرونا از مبتلایان، نه کنترل شدن پاندمی.
به مرور ما داریم با ابعاد بسیار فاجعهبارتر و هولناکتری از بلایی که چین بر سر مردمش و جهان آورده نیز روبهرو میشویم. ما هرگز نخواهیم فهمید حقیقتن چند نفر در این کشور به بیماری مخوف مبتلا شدند و چند نفر جان باختند، همچنانکه در #چرنوبیل نیز هرگز جهان این را نفهمید اما یک چیز بسیار شفاف است: علم، ریاضیات، تجربهی کوتاهمدت بشری در برخورد با کرونا و گزارشهای مستقل تایید میکند؛ چین دروغ گفته، یک دروغ خیلی خیلی خیلی بزرگ، و احتمالن در بحران اخیر صدها هزار نفر، و شاید رقمی میلیونی از شهروندان چین سر به نیست شده باشند.
تا به امروز آمار رسمی گزارششدهی چین با ۱.۵ میلیارد نفر جمعیت و استانداردهای پایین و وحشتناک بهداشتی، حدود ۸۱ هزار نفر ابتلا و مرگ ۳۲۴۷ تن بر اثر کروناست؛ کافیست همین آمار را با آمار کشور ۸۰ میلیونی خودمان مقایسه کنید که تازه با اتهام غیرواقعی بودن آمار هم روبهروست؛ ۲۳ هزار مبتلا و ۱۵۰۰ تن قربانی که میدانیم باید ضربدر اِن شود تا درست از آب درآید. آنوقت شما میتوانید بپذیرید چین تنها ۸۰ هزار مبتلا و ۳ هزار کشته داشته؟
بیایید نگاهی بیاندازیم بر آمار مبتلایان و قربانیان کرونا در کشورهایی که میدانیم چیزی را مخفی نمیکنند؛
ایتالیا: ۶۰ هزار مبتلا و دو برابر آمار چین قربانی، جمعیت: تنها ۶۰ میلیون
اسپانیا: ۳۳ هزار مبتلا و ۲۲۰۰ کشته، جمعیت: ۴۵ میلیون
آلمان: ۲۸ هزار مبتلا در جمعیت ۸۰ میلیونی (۵ درصد چین)
و آمریکا: ۵۰ هزار مبتلا با جمعیت ۳۳۰ میلیونی (یکپنجم چین)
بیشتر این کشورها، تنها دو هفته است که با پاندُمی روبهرو شدهاند اما چین دستکم حدود سه ماه! (و البته خیلی بیشتر) درگیر اپیدمی بوده، آیا هنوز فکر میکنید مرکز #ویروس_چینی با یکپنجم جمعیت کل جهان تنها ۸۰ هزار نفر مبتلا دارد؟
اتفاق نظری هست میان متولیان بهداشت در بیشتر کشورهای جهان که گفتهاند مبتلایان به ۴۰ تا ۶۰ درصد جمعیت خواهند رسید. به جز آلمان، ایتالیا، اسپانیا و آمریکا که به نظر میآید با توجه به سیستمهای قدرتمند تحلیل، محاسبه، شبیهسازی و پروتکلهای کنترلی و درمانی مقتدرشان، خود را آمادهی برخورد با چنین اجتماعی از مبتلایان کردهاند، حتا در کشوری مانند #ایران نیز با درز جسته و گریخته تحلیلهایی از سوی مقامهای مسوول روبهرو بودهایم که از پیشبینی سرایت بیماری به ۴۰ درصد مردم سخن میگفتند.
ثابت شده چین از ماه دسامبر درگیر همهگیری کرونا بوده است و این را تازه در ژانویه اعلام کرد. تخمینها فراتر از این هم میرود چه، احتمالن در نوامبر و حتا پیش از آن، چین با بیماری ناشناختهای روبهرو بوده که به شدت تلاش کرده آن را مخفی کند. بیایید تمام چین را هم در نظر نگیریم و فعلن تنها استان هوبئی را با بیش از ۶۰ میلیون جمعیتدو مرکزیت ووهان در نظر بگیریم؛ این استان کمی بیشتر از ایتالیا جمعیت دارد که آمار تلفاتش به دلیل #آفت_چین دو برابر کل آمار اعلامی سراسر چین است!
با توجه به ناشناخته بودن بیماری، فقدان هیچ روش درمانی و تلاش برای سرپوش نهادن بر آن به جای مهار بیماری در ابتدای، اگر ۵۰ درصد هوبئی مبتلا شده باشند، چین تنها در همین استان باید بیش از ۳۰ میلیون کیس کرونا میداشت. در ابتدا گفته شد که نرخ مرگ و میر کرونا ویروس ۲.۲ است، اکنون با رسیدن موج بیماری به کشورهایی که آمار را مخفی نمیکنند تا ویروس را بهتر بشناسند و با آن بجنگند، مشخص شده که نرخ مرگ و میر دستکم ۶ درصد است.
@cafe_andishe95
⁉️ آیا کرونا🦠 در چین میلیونها نفر را کشته است؟
🖋بخش 1
چین این هفته مدعی شد که ابتلا به کرونا را به صفر رسانده و دیگر هیچ مورد ابتلای جدیدی را (تا دیروز) گزارش نکرد. همزمان با این ادعا، گزارشهای تاییدشده میگویند که چین بهشدت در حال دروغپردازیست و صفر شدن آمار ابتلا مربوط است به نگرفتن تست کرونا از مبتلایان، نه کنترل شدن پاندمی.
به مرور ما داریم با ابعاد بسیار فاجعهبارتر و هولناکتری از بلایی که چین بر سر مردمش و جهان آورده نیز روبهرو میشویم. ما هرگز نخواهیم فهمید حقیقتن چند نفر در این کشور به بیماری مخوف مبتلا شدند و چند نفر جان باختند، همچنانکه در #چرنوبیل نیز هرگز جهان این را نفهمید اما یک چیز بسیار شفاف است: علم، ریاضیات، تجربهی کوتاهمدت بشری در برخورد با کرونا و گزارشهای مستقل تایید میکند؛ چین دروغ گفته، یک دروغ خیلی خیلی خیلی بزرگ، و احتمالن در بحران اخیر صدها هزار نفر، و شاید رقمی میلیونی از شهروندان چین سر به نیست شده باشند.
تا به امروز آمار رسمی گزارششدهی چین با ۱.۵ میلیارد نفر جمعیت و استانداردهای پایین و وحشتناک بهداشتی، حدود ۸۱ هزار نفر ابتلا و مرگ ۳۲۴۷ تن بر اثر کروناست؛ کافیست همین آمار را با آمار کشور ۸۰ میلیونی خودمان مقایسه کنید که تازه با اتهام غیرواقعی بودن آمار هم روبهروست؛ ۲۳ هزار مبتلا و ۱۵۰۰ تن قربانی که میدانیم باید ضربدر اِن شود تا درست از آب درآید. آنوقت شما میتوانید بپذیرید چین تنها ۸۰ هزار مبتلا و ۳ هزار کشته داشته؟
بیایید نگاهی بیاندازیم بر آمار مبتلایان و قربانیان کرونا در کشورهایی که میدانیم چیزی را مخفی نمیکنند؛
ایتالیا: ۶۰ هزار مبتلا و دو برابر آمار چین قربانی، جمعیت: تنها ۶۰ میلیون
اسپانیا: ۳۳ هزار مبتلا و ۲۲۰۰ کشته، جمعیت: ۴۵ میلیون
آلمان: ۲۸ هزار مبتلا در جمعیت ۸۰ میلیونی (۵ درصد چین)
و آمریکا: ۵۰ هزار مبتلا با جمعیت ۳۳۰ میلیونی (یکپنجم چین)
بیشتر این کشورها، تنها دو هفته است که با پاندُمی روبهرو شدهاند اما چین دستکم حدود سه ماه! (و البته خیلی بیشتر) درگیر اپیدمی بوده، آیا هنوز فکر میکنید مرکز #ویروس_چینی با یکپنجم جمعیت کل جهان تنها ۸۰ هزار نفر مبتلا دارد؟
اتفاق نظری هست میان متولیان بهداشت در بیشتر کشورهای جهان که گفتهاند مبتلایان به ۴۰ تا ۶۰ درصد جمعیت خواهند رسید. به جز آلمان، ایتالیا، اسپانیا و آمریکا که به نظر میآید با توجه به سیستمهای قدرتمند تحلیل، محاسبه، شبیهسازی و پروتکلهای کنترلی و درمانی مقتدرشان، خود را آمادهی برخورد با چنین اجتماعی از مبتلایان کردهاند، حتا در کشوری مانند #ایران نیز با درز جسته و گریخته تحلیلهایی از سوی مقامهای مسوول روبهرو بودهایم که از پیشبینی سرایت بیماری به ۴۰ درصد مردم سخن میگفتند.
ثابت شده چین از ماه دسامبر درگیر همهگیری کرونا بوده است و این را تازه در ژانویه اعلام کرد. تخمینها فراتر از این هم میرود چه، احتمالن در نوامبر و حتا پیش از آن، چین با بیماری ناشناختهای روبهرو بوده که به شدت تلاش کرده آن را مخفی کند. بیایید تمام چین را هم در نظر نگیریم و فعلن تنها استان هوبئی را با بیش از ۶۰ میلیون جمعیتدو مرکزیت ووهان در نظر بگیریم؛ این استان کمی بیشتر از ایتالیا جمعیت دارد که آمار تلفاتش به دلیل #آفت_چین دو برابر کل آمار اعلامی سراسر چین است!
با توجه به ناشناخته بودن بیماری، فقدان هیچ روش درمانی و تلاش برای سرپوش نهادن بر آن به جای مهار بیماری در ابتدای، اگر ۵۰ درصد هوبئی مبتلا شده باشند، چین تنها در همین استان باید بیش از ۳۰ میلیون کیس کرونا میداشت. در ابتدا گفته شد که نرخ مرگ و میر کرونا ویروس ۲.۲ است، اکنون با رسیدن موج بیماری به کشورهایی که آمار را مخفی نمیکنند تا ویروس را بهتر بشناسند و با آن بجنگند، مشخص شده که نرخ مرگ و میر دستکم ۶ درصد است.
@cafe_andishe95
✍🏿 به بهشت کمونیستی خوش آمدید!
توی این کشور هر لاطائلات چروکیده و بنجلی که از طبلهی چپ روییده، قابل نشر است و ویترین دارد و سرمایهی کشور حراجش میشود. مساله یکی و دو نمونه نیست که جریانی ریشهدار و مرموز در داخل و خارج کشور است که حیات وابستهاش را خیلی ساده میشود لیست کرد:
اراجیف تاریخ گذشتهی نویسندگان مفنگی چون جلال و سیمین و صمد بهرنگی و شریعتی و ... را با نازلترین قیمتها میتوانید بخرید. برای تروریستهای آدمکش تودهای و فدایی و مجاهد و ... بزرگداشت میگیرند، کسی مانند ابراهیم گلستان که کل نتیجهی زندگی حقارتبارش، ستایش آدمخوارانی چون #استالین و #مائو است را کادو میگیرند و به خورد نسل جوان میدهند.
نوشتههای مستعمل دلقکهای دستچندمی چون ژیژک و دلوز و آدورنو و ... که در جهان آزاد مایهی سرگرمی و حرام کردن مالیات با نشخوار بودجههای دانشگاهیاند، به سان سرگین الاغ ماده یا همان «عنبرنسا» در بازار چاپ میشود تا شاید «عفونت سرمایهداری» را بشورد و ببرد. تنها آنها نیستند، شیهههای نافهم دانشمند مکتبی، هابرماس یا کمونیست علیل، هابسبام که از گفتن چهار جملهی قابل فهم ناتوانند و به شکل طبیعی با چنین مغزهای کوچکی قادر به درک مسالههای روزی مانند فروپاشی شوروی / کلپس اقتصادی / جریان سرمایه / نئولیبرالیسم / جهانیشدن و ... نیستند و در واکنش پرتوپلا مینویسند، چون آیاتی از آسمان بر جامعهی نامرتبط ایران میبارد یا کتابهای فکاهی پیرمرد مفلوکی چون چامسکی را سر هر کوی و برزن حراج میگذارند که احتمالن با تپهای قهوهای رنگ از بلاهت به دانشجویان ما روابط بینالملل را بیآموزد.
جز صنعت نشر، درد تجارتخانهی دانش اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. دانشگاه و دانشکدههای اقتصاد دربست در اختیار نهادگرایان و دولتگرایان رانتیریست که میخواهند با زنده کردن آرای نابغهی اقتصاد اسلامی-سوسیالیستی، استاد بنیصدر، بیش از بیش کشور را در فاضلاب سوسیالیستی و شبهسوسیالیستی بیاندازند و کلهلختهایی چون مومنی و راغفر و مفتبرانی چون پژویان و شاکری که از حل یک معادلهی چندوجهی اقتصادسنجی ناتوانند، با دست انداختن بر بودجهی بیحسابوکتاب دولتی، هر روز بیشتر باد میکنند. همزاد این کودنهای دانشگاهی در دانشکدههای علوم انسانی و اجتماعی، مشتی هرزهنگار پای منقلند مانند ابازِری و فرهادپور و حیوانات تازه سر از تخم درآوردهی دستآموزشان، که هرچه بنگ بگوید را با چسباندن یک «نئولیبرالیسم» بر سرش دود میکنند و در فضای متعفن پیرامونشان میپراکنند.
این سرزمین جایی شده که تجزیهطلبان به آسانی میتوانند پرچم کشور بیگانه را به استادیوم ببرند، در آن برای تجزیهطلبی چون جنگلی فیلم حماسی میسازند و زیرپوستی فرقهی حرامزادگان دموکرات و پیشهوری بیوطن، این بوزینهی خانگی روسها هم تطهیر میشود پس عجیب نیست که الکساندر دوگین، مدرس شیطان و کمونیست جیبی پوتین میتواند با عزت و احترام بیاید و برود و فردا چشمهای طمعکارِ دریده و وقیحش، تمامیت ارضی ایران را بگیرد.
در این خوان گستردهی سخاوت ما، البته تنها روسها نیستند که بروبیایی دارند؛ چینیهای راهزن، چشمتنگهای خونخوار پیونگیانگ، اربابان دیوانهی جزیرهی بردگان در خلیج خوکها، حتا این شاهدیلر مواد مخدر ونزوئلایی هم به فراخور حالشان دارند از این خوان نان میبرند.
و این داستان تمامی ندارد. از هر طرف که بروید، بر وحشتتان میافزاید. #ایران، این سرزمین مادری هفت هزار ساله، اکنون بهترین بهشت روی زمین برای کمونیستها، سوسیالیستها و مجانین چپ شده که در آن مبتلایان به این ویروس خطرناک، بستری و درمان نمیشوند بلکه میروند پشت بلندگو تا سم مهلک وجودشان را به جان ملت بیاندازند. توی این کشور برخلاف چیزی که میگویند، همه چیز آزادِ آزاد است؛ از فعالیت و پلاکارد بلند کردن در دانشگاه تا گردهمآیی و تشکیل باندهای فکری، پراکندن ویروس از راه روزنامه و کتاب و حتا این چند سال اخیر ساختن جوخههای هدفمند ترور شخصیت، همهی اینها آزاد است اما تنها برای یک جریان و برای کسانی که ویروسیابها، دوز خطرناک ابتلا به گونههای مختلف #ویروس_چپ را در آنها تایید کرده باشند. این سطح از آزادیِ بیماران و مبتلایان حتا در اتحاد جماهیر #شوروی هم برای همهی گونههای همسان زیست فسیلی و آلودهی چپ وجود نداشت، نهایتش رفقای استالین در آدمخواری آزاد بودند!
آن وقت در همین کشور تمامن آزاد و ترمز بریده برای ماشین چپروی، خدای ناکرده، زبانم لال، پیش آید که کسی یک واژه دربارهی حق مالکیت، سرمایهداری، بورژوازی ملی، لیبرالیسم و نئولیبرالیسم بگوید، آن وقت است که زمین به آسمان و آسمان به هفت آسمان آنورترش دوخته میشود!
ساسان آقایی
@cafe_andishe95
توی این کشور هر لاطائلات چروکیده و بنجلی که از طبلهی چپ روییده، قابل نشر است و ویترین دارد و سرمایهی کشور حراجش میشود. مساله یکی و دو نمونه نیست که جریانی ریشهدار و مرموز در داخل و خارج کشور است که حیات وابستهاش را خیلی ساده میشود لیست کرد:
اراجیف تاریخ گذشتهی نویسندگان مفنگی چون جلال و سیمین و صمد بهرنگی و شریعتی و ... را با نازلترین قیمتها میتوانید بخرید. برای تروریستهای آدمکش تودهای و فدایی و مجاهد و ... بزرگداشت میگیرند، کسی مانند ابراهیم گلستان که کل نتیجهی زندگی حقارتبارش، ستایش آدمخوارانی چون #استالین و #مائو است را کادو میگیرند و به خورد نسل جوان میدهند.
نوشتههای مستعمل دلقکهای دستچندمی چون ژیژک و دلوز و آدورنو و ... که در جهان آزاد مایهی سرگرمی و حرام کردن مالیات با نشخوار بودجههای دانشگاهیاند، به سان سرگین الاغ ماده یا همان «عنبرنسا» در بازار چاپ میشود تا شاید «عفونت سرمایهداری» را بشورد و ببرد. تنها آنها نیستند، شیهههای نافهم دانشمند مکتبی، هابرماس یا کمونیست علیل، هابسبام که از گفتن چهار جملهی قابل فهم ناتوانند و به شکل طبیعی با چنین مغزهای کوچکی قادر به درک مسالههای روزی مانند فروپاشی شوروی / کلپس اقتصادی / جریان سرمایه / نئولیبرالیسم / جهانیشدن و ... نیستند و در واکنش پرتوپلا مینویسند، چون آیاتی از آسمان بر جامعهی نامرتبط ایران میبارد یا کتابهای فکاهی پیرمرد مفلوکی چون چامسکی را سر هر کوی و برزن حراج میگذارند که احتمالن با تپهای قهوهای رنگ از بلاهت به دانشجویان ما روابط بینالملل را بیآموزد.
جز صنعت نشر، درد تجارتخانهی دانش اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. دانشگاه و دانشکدههای اقتصاد دربست در اختیار نهادگرایان و دولتگرایان رانتیریست که میخواهند با زنده کردن آرای نابغهی اقتصاد اسلامی-سوسیالیستی، استاد بنیصدر، بیش از بیش کشور را در فاضلاب سوسیالیستی و شبهسوسیالیستی بیاندازند و کلهلختهایی چون مومنی و راغفر و مفتبرانی چون پژویان و شاکری که از حل یک معادلهی چندوجهی اقتصادسنجی ناتوانند، با دست انداختن بر بودجهی بیحسابوکتاب دولتی، هر روز بیشتر باد میکنند. همزاد این کودنهای دانشگاهی در دانشکدههای علوم انسانی و اجتماعی، مشتی هرزهنگار پای منقلند مانند ابازِری و فرهادپور و حیوانات تازه سر از تخم درآوردهی دستآموزشان، که هرچه بنگ بگوید را با چسباندن یک «نئولیبرالیسم» بر سرش دود میکنند و در فضای متعفن پیرامونشان میپراکنند.
این سرزمین جایی شده که تجزیهطلبان به آسانی میتوانند پرچم کشور بیگانه را به استادیوم ببرند، در آن برای تجزیهطلبی چون جنگلی فیلم حماسی میسازند و زیرپوستی فرقهی حرامزادگان دموکرات و پیشهوری بیوطن، این بوزینهی خانگی روسها هم تطهیر میشود پس عجیب نیست که الکساندر دوگین، مدرس شیطان و کمونیست جیبی پوتین میتواند با عزت و احترام بیاید و برود و فردا چشمهای طمعکارِ دریده و وقیحش، تمامیت ارضی ایران را بگیرد.
در این خوان گستردهی سخاوت ما، البته تنها روسها نیستند که بروبیایی دارند؛ چینیهای راهزن، چشمتنگهای خونخوار پیونگیانگ، اربابان دیوانهی جزیرهی بردگان در خلیج خوکها، حتا این شاهدیلر مواد مخدر ونزوئلایی هم به فراخور حالشان دارند از این خوان نان میبرند.
و این داستان تمامی ندارد. از هر طرف که بروید، بر وحشتتان میافزاید. #ایران، این سرزمین مادری هفت هزار ساله، اکنون بهترین بهشت روی زمین برای کمونیستها، سوسیالیستها و مجانین چپ شده که در آن مبتلایان به این ویروس خطرناک، بستری و درمان نمیشوند بلکه میروند پشت بلندگو تا سم مهلک وجودشان را به جان ملت بیاندازند. توی این کشور برخلاف چیزی که میگویند، همه چیز آزادِ آزاد است؛ از فعالیت و پلاکارد بلند کردن در دانشگاه تا گردهمآیی و تشکیل باندهای فکری، پراکندن ویروس از راه روزنامه و کتاب و حتا این چند سال اخیر ساختن جوخههای هدفمند ترور شخصیت، همهی اینها آزاد است اما تنها برای یک جریان و برای کسانی که ویروسیابها، دوز خطرناک ابتلا به گونههای مختلف #ویروس_چپ را در آنها تایید کرده باشند. این سطح از آزادیِ بیماران و مبتلایان حتا در اتحاد جماهیر #شوروی هم برای همهی گونههای همسان زیست فسیلی و آلودهی چپ وجود نداشت، نهایتش رفقای استالین در آدمخواری آزاد بودند!
آن وقت در همین کشور تمامن آزاد و ترمز بریده برای ماشین چپروی، خدای ناکرده، زبانم لال، پیش آید که کسی یک واژه دربارهی حق مالکیت، سرمایهداری، بورژوازی ملی، لیبرالیسم و نئولیبرالیسم بگوید، آن وقت است که زمین به آسمان و آسمان به هفت آسمان آنورترش دوخته میشود!
ساسان آقایی
@cafe_andishe95
🔘وزارت امور خارجه آمریکا:
🇺🇸🇺🇸
سرود ملی #آمریکا کشور ما را سرزمین شجاعان می نامد. در این سرزمین، ما شجاعانه اشتباهات و لحظه های ناخوشایند تاریخ آمریکا را پذیرفته و برای ساختن کشوری عدالتمندتر تلاش می کنیم. تا دهه ۱۸۶۰، ایالت های جنوبی ایالات متحده برده داری را مجاز می پنداشتند؛ میراثی که از آن زمان حقوق آمریکایی های آفریقایی تبار را نادیده گرفته است. در طول جنگ داخلی آمریکا، پرزیدنت لینکلن اعلامیه آزادی بردگان در ایالت های جنوبی را امضا کرد. در ۱۹ ژوئن ۱۸۶۵، سرانجام خبر این آزادی به تگزاس، آخرین ایالتی که برده داری در آن وجود داشت، رسید. در سالهای اخیر، بیشتر شهرها و ایالت ها ۱۹ ژوئن را «#جونتینت» نامیده و به رسمیت شناخته اند. در سایه عدالت خواهی و افزایش توجه افکار عمومی به ادامه بی عدالتی علیه جامعه آمریکایی های آفریقایی تبار، جشن امسال بسیار گسترده تر از سالیان پیش بوده است. این جشن نمایانگر تمایل و تعهد آمریکا برای شنیدن صدای معترضان و تلاش در ساخت آمریکایی عدالتمندتر است. ایالات متحده به عنوان مدافع حقوق بشر برای پایان دادن به تبعیض در داخل و خارج از کشور تلاش می کند. ما برای مردم #ایران آزادیهای مشابه و قابلیتی برای ابراز نگرانی هایشان را آرزو می کنیم . به امید آن که هیچ انسانی با تبعیض مواجه نشود. جونتینت پیروز!
============================
🟢Juneteenth
جونتینت (یک واژه مرکب از "جون" (ژوئن) و ناینتینت (نوزدهم به انگلیسی))، همچنین به عنوان روز آزادی شناخته شدهاست،و از تعطیلات آمریکا است که برابر با جشن ۱۹ ژوئن است. در ۱۹ ژوئن سال ۱۸۶۵، اعلامیه آزادی بردگان که در تاریخ ۱ ژانویه ۱۸۶۳ در ایالات متحده صادر شده بود، توسط گوردون گرنجر برای بردگی آمریکاییهای آفریقاییتبار در تگزاس خوانده شد. تگزاس پس از پایان جنگ داخلی آمریکا در آوریل همان سال، آخرین ایالات مؤتلفه آمریکا بود که این اعلامیه را اعلام کرد.
در طول جنگ داخلی آمریکا، رئیسجمهور ابراهیم لینکلن اعلامیه اولیه آزادی را در ۲۲ سپتامبر ۱۸۶۲ صادر کرد.اعلامیه رهایی بهطور رسمی در اول ژانویه ۱۸۶۳ صادر شد.
@cafe_andishe95
🇺🇸🇺🇸
سرود ملی #آمریکا کشور ما را سرزمین شجاعان می نامد. در این سرزمین، ما شجاعانه اشتباهات و لحظه های ناخوشایند تاریخ آمریکا را پذیرفته و برای ساختن کشوری عدالتمندتر تلاش می کنیم. تا دهه ۱۸۶۰، ایالت های جنوبی ایالات متحده برده داری را مجاز می پنداشتند؛ میراثی که از آن زمان حقوق آمریکایی های آفریقایی تبار را نادیده گرفته است. در طول جنگ داخلی آمریکا، پرزیدنت لینکلن اعلامیه آزادی بردگان در ایالت های جنوبی را امضا کرد. در ۱۹ ژوئن ۱۸۶۵، سرانجام خبر این آزادی به تگزاس، آخرین ایالتی که برده داری در آن وجود داشت، رسید. در سالهای اخیر، بیشتر شهرها و ایالت ها ۱۹ ژوئن را «#جونتینت» نامیده و به رسمیت شناخته اند. در سایه عدالت خواهی و افزایش توجه افکار عمومی به ادامه بی عدالتی علیه جامعه آمریکایی های آفریقایی تبار، جشن امسال بسیار گسترده تر از سالیان پیش بوده است. این جشن نمایانگر تمایل و تعهد آمریکا برای شنیدن صدای معترضان و تلاش در ساخت آمریکایی عدالتمندتر است. ایالات متحده به عنوان مدافع حقوق بشر برای پایان دادن به تبعیض در داخل و خارج از کشور تلاش می کند. ما برای مردم #ایران آزادیهای مشابه و قابلیتی برای ابراز نگرانی هایشان را آرزو می کنیم . به امید آن که هیچ انسانی با تبعیض مواجه نشود. جونتینت پیروز!
============================
🟢Juneteenth
جونتینت (یک واژه مرکب از "جون" (ژوئن) و ناینتینت (نوزدهم به انگلیسی))، همچنین به عنوان روز آزادی شناخته شدهاست،و از تعطیلات آمریکا است که برابر با جشن ۱۹ ژوئن است. در ۱۹ ژوئن سال ۱۸۶۵، اعلامیه آزادی بردگان که در تاریخ ۱ ژانویه ۱۸۶۳ در ایالات متحده صادر شده بود، توسط گوردون گرنجر برای بردگی آمریکاییهای آفریقاییتبار در تگزاس خوانده شد. تگزاس پس از پایان جنگ داخلی آمریکا در آوریل همان سال، آخرین ایالات مؤتلفه آمریکا بود که این اعلامیه را اعلام کرد.
در طول جنگ داخلی آمریکا، رئیسجمهور ابراهیم لینکلن اعلامیه اولیه آزادی را در ۲۲ سپتامبر ۱۸۶۲ صادر کرد.اعلامیه رهایی بهطور رسمی در اول ژانویه ۱۸۶۳ صادر شد.
@cafe_andishe95
📚"ریچارد فرای"، شرقشناس و ایرانشناس برجستهی آمریکایی، ایران را به سَرو تشبیه میکند که از بادهای سهمگین خم میشود اما نمیشکند.
"تشبیهی که شاید بهتر بتواند این خاصیت پرتناقض و تداوم و نوپذیری را تعبیر کند همانا سرو است که در اشعار فارسی بسبار آمده است. این درخت مانند کاج از طوفان یا بادهای سهم نمیشکند و قابلیت انعطاف دارد. چون باد سهمگین بوزد، خم میشود و سر بر زمین میساید و سپس با آرامش طوفان، باز راستقد میشود."
عصر زرین فرهنگ ایران
ریچارد فرای
ترجمه: مسعود رجبنیا
تهران- ۱۳۶۳
جمهوریاسلامی هم میرود و این سرو ِخمشده دوباره راستقامت خواهد ایستاد.
#ایران_را_پس_میگیریم
@cafe_andishe95
"تشبیهی که شاید بهتر بتواند این خاصیت پرتناقض و تداوم و نوپذیری را تعبیر کند همانا سرو است که در اشعار فارسی بسبار آمده است. این درخت مانند کاج از طوفان یا بادهای سهم نمیشکند و قابلیت انعطاف دارد. چون باد سهمگین بوزد، خم میشود و سر بر زمین میساید و سپس با آرامش طوفان، باز راستقد میشود."
عصر زرین فرهنگ ایران
ریچارد فرای
ترجمه: مسعود رجبنیا
تهران- ۱۳۶۳
جمهوریاسلامی هم میرود و این سرو ِخمشده دوباره راستقامت خواهد ایستاد.
#ایران_را_پس_میگیریم
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از فروپاشیِ اجتماعی ایران با تمرینِ «انسجام اجتماعی» جلوگیری کنیم.
اگرچه #انسجام_اجتماعی ممکن است در #ایران سخت بنظر برسد اما راههای مختلفی برای این تمرین وجود دارد:
تشکیل #گروه های کوچک اجتماعی!
ایران از خاکستر خود برخواهد خاست
#اقتصاد #فقر
#ازمردم_به_مردم #پروژه_ققنوس_ايران
@cafe_andishe95
اگرچه #انسجام_اجتماعی ممکن است در #ایران سخت بنظر برسد اما راههای مختلفی برای این تمرین وجود دارد:
تشکیل #گروه های کوچک اجتماعی!
ایران از خاکستر خود برخواهد خاست
#اقتصاد #فقر
#ازمردم_به_مردم #پروژه_ققنوس_ايران
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺زئوس درباره سفرنامۀ خوزستان🔺
#ایران
#ملیگرایی
سفرنامه خوزستان در سال ۱۳۰۳ هجری خورشیدی مصادف با ۱۹۲۴ میلادی نوشته شده است و یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ صد سال گذشته ایران را گام به گام دنبال می کند.
#رضاشاه_بزرگ
#شیخ_خزعل
@cafe_andishe95
#ایران
#ملیگرایی
سفرنامه خوزستان در سال ۱۳۰۳ هجری خورشیدی مصادف با ۱۹۲۴ میلادی نوشته شده است و یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ صد سال گذشته ایران را گام به گام دنبال می کند.
#رضاشاه_بزرگ
#شیخ_خزعل
@cafe_andishe95
حجت کلاشی:
ما یک ملت تاریخی هستیم. به این معنا که یک وحدت تاریخی و کهن داریم. این وحدت تاریخی کاملا طبیعی است. منظور ما از طبیعی بودن #وحدت ملت ایران به این معناست که این وحدت پروژه یک دولت خاص در یک بازه زمانی خاص نیست. ملت ما ساخته دولت های مدرن ایران نیست .
ملت ما به طور طبیعی در دل تاریخ وحدت خود را پیدا کرده و توانسته است این وحدت را تا امروز استمرار دهد. ملت ما به وسیله فهم و خودآگاهی خودش در طول تاریخ توانسته وحدت خود را حفظ کند. حفظ این فهم و خودآگاهی ملی رمز بقای ملت ایران در طول تاریخ است.
یک فرد یا حزب برای ورود به #سیاست ایران باید دو اصل اساسی را به رسمیت بشناسد. اول اینکه #ایران یک ملت دارای وحدت تاریخی است و دوم اینکه ایران یک دولت تاریخی و ملی و دارای یک هویت سیاسی است.
بنابراین فردی که ایران را به عنوان یک دولت ملت به رسمیت نمیشناسد هرگز اجازه ندارد به عرصه #سیاست ایران ورود کند.
ورود به سیاست ایران گفتگو بر سر این است که چگونه میتوانیم منافع این دولت و ملت را تامین کنیم. غایت سیاست به این معنا تامین مصالح و منافع #دولت_ملت ایران است.
@cafe_andishe95
ما یک ملت تاریخی هستیم. به این معنا که یک وحدت تاریخی و کهن داریم. این وحدت تاریخی کاملا طبیعی است. منظور ما از طبیعی بودن #وحدت ملت ایران به این معناست که این وحدت پروژه یک دولت خاص در یک بازه زمانی خاص نیست. ملت ما ساخته دولت های مدرن ایران نیست .
ملت ما به طور طبیعی در دل تاریخ وحدت خود را پیدا کرده و توانسته است این وحدت را تا امروز استمرار دهد. ملت ما به وسیله فهم و خودآگاهی خودش در طول تاریخ توانسته وحدت خود را حفظ کند. حفظ این فهم و خودآگاهی ملی رمز بقای ملت ایران در طول تاریخ است.
یک فرد یا حزب برای ورود به #سیاست ایران باید دو اصل اساسی را به رسمیت بشناسد. اول اینکه #ایران یک ملت دارای وحدت تاریخی است و دوم اینکه ایران یک دولت تاریخی و ملی و دارای یک هویت سیاسی است.
بنابراین فردی که ایران را به عنوان یک دولت ملت به رسمیت نمیشناسد هرگز اجازه ندارد به عرصه #سیاست ایران ورود کند.
ورود به سیاست ایران گفتگو بر سر این است که چگونه میتوانیم منافع این دولت و ملت را تامین کنیم. غایت سیاست به این معنا تامین مصالح و منافع #دولت_ملت ایران است.
@cafe_andishe95
🌌شام قاجار و سپیدهدم ایران🔅1
کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟
💚🤍❤️
📍ژنرال آیرونساید، درست ۱۰۰ سال پیش، در مهرماه ۱۲۹۹، به #ایران رسید. وزارت دفاع بریتانیا، در یک ماموریت فوری از او، که تا به آن روز ایران را ندیده بود، خواست تا هر چه زودتر، بخشی از ارتش سلطنتی بریتانیا که "نیروی شمال ایران" لقب گرفته بودند را از این کشور خارج کند. بریتانیا در این زمان با رهبری دیپلماتیک لرد کرزن، وزیرخارجهی این کشور به دنبال انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ بود که امپراتوری ایران را تحتالحمایهی این کشور میساخت اما هر روزی که میگذشت شکست این ماموریت، بیش از بیش نمایان میشد. همزمان با جو ضدانگلیسی شدید در ایران، فرار نیروهای شمال از بندر انزلی و رشت از برابر گروه کوچکی نظامی روس و تحویل شهرهای مهم شمال به آنها و دارودستهی تجزیهطلب میرزا کوچک جنگلی، همه را به نیت راستین بریتانیاییها دربارهی ایران ظنین کرده بود.
آیرونساید ماموریت داشت، نیروهای بریتانیایی را آماده خروج امن از کشور کند و همه جا نقل محافل بود که به محض خروج آنها، بلشویکها به تهران حمله میکنند و ایران یا دستکم بخشهای مهم آن زیر دست کمونیستها پرپر خواهد شد. برای بریتانیا گویا چنین چیزی اهمیتی نداشت. آیرونساید به کشور که رسید، از شدت مصیبت و فلاکتی که در پادشاهی ایران دید، حیرت کرد. او در جریان جنگجهانی نخست، بدترین جاهای جهان را دیده بود اما بلبشو، هرج و مرج و فساد هیچ کجا، هرگز به اندازهی ایرانی نبود که قاجاریه ادارهاش میکرد. مدام از خودش میپرسید؛ "این کشور چگونه توانسته با اینهمه نابهسامانی و ضعف امور، استقلالش را حفظ کند؟"
آنچه آیرونساید گزارش میدهد، صفحهی دردناکی از تاریخ کشور است؛ پادشاهی فاسد، بیوطن و مالاندوز که اهمیت کشورش از قضای حاجتی در کاخ سلطنتی بیاهمیتتر بود، سیاستمدارانی همه فاسد و آلوده به پول روسیه یا بریتانیا و ساختاری بدون هر سازمان، ارتش، نظم و نسق و ... با اقتصادی ناموجود که تنها به ازای فروختن تکهتکهی کشور به بیگانگان، شکم شاه و والیانش را پر میکرد. در چنین کشوری به آیرونساید هیچ ماموریت دیگری جز آنچه که گفته شد، نداده بودند. او آشکارا، نتیجهی مصیبتبار دیپلماسی شکستخوردهی بریتانیا در ایران را میدید و از این بیزار بود که کشورش حالا میخواهد تنها خودش را از این باتلاق برهاند و برود، بیتوجه بر این که بر سر ایران و مردمش چه میآید.
ژنرال بریتانیایی، برخلاف نظر وزارت خارجه، از نقطهنظر نظامی و استراتژیک، ایران را هنوز بااهمیت و دارای سرمایهای خفته برای تبدیل شدن به کشوری واقعی یافت و نمیتوانست به سرنوشت آن، بها ندهد. تغییر سفیر بریتانیا در ایران و رفتن پرسی کاکس که در انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ شکست تلخی خورده بود، مجالی به آیرونساید داد تا فراتر از ماموریتش و آنچه لرد کرزن و وزارت خارجه در نظر داشت، عمل کند، درست برخلاف ماموریت ۶۰ سال بعدتر هایزر در ایران! مهمترین اقدام آیرونساید در همان ابتدا، اخراج افسران روسی از ایران بود که فرماندهی قزاقها، تنها نیروی نظامی موجود ایران را بر عهده داشتند، محافظان شخصی احمدشاه بودند و شریک جرمش در حیف و میل پولها و رشوههای هنگفتی که در قبال فروش امتیازات مختلف کشور، به دست میآمد. پس از اخراج حقیرانهی آنها و دو عملیات نظامی کوچک در شمال ایران، آیرونساید، متوجه شد که پیش از خروج از ایران برای نجات کشور، یک نیروی نظامی سازمانیافته نیاز است.
قزاقها تحت فرماندهی روسها، به شدت ضعیف شده بودند، سربازانش، کفش به پا نداشتند و با دستمال پاهایشان را میبستند و نیروها در تب مالاریا میسوختند. با وجود این حال و روز نزار، آنها تنها گزینهی موجود برای حفظ ایران بودند و آیرونساید روی این نیرو حساب باز کرد. به هنگام اخراج روسها، از بیم شورش قزاقها، آنها را با دستور آیرونساید در قزوین تحتنظر قرار داشتند. او فرماندهان ایرانی قشون را جمع کرد و خواستار خلع سلاح کامل این نیروها شد. فرماندهان سکوت اختیار کرده بودند تا فردی با چهرهای جدی و گیرا از میان جمع برخاست و با صدایی رسا گفت که قشون قزاق تحت امر پادشاه ایران است و هرگز دستور یک افسر انگلیسی اجرا نخواهد کرد. آیرونساید در آن برهوت تاریخی ایران، یک کیمیا را یافت؛ رضاخان میرپنج: او شبیه هیچ ایرانی دیگری نبود که تا آن روز دیده بود.
در خلال ۵ ماهی که آیرونساید سرگرم مهیا ساختن خروج نیروهای بریتانیایی در بهار ۱۳۰۰ بود، فرماندهی جدید قزاقها به درجهی سرهنگی ارتقا یافت و تنها در ۵ ماه، وضع و قدرت این نیروها دگرگون شد؛ نیرویی که حتا آیرونساید آگاهی نداشت قرار است با رهبری #رضاشاه، فرشتهی نجات کشور از عفریتهی قاجاری شود .
@cafe_andishe95
کودتای سوم اسفند چگونه به نجات کشور انجامید؟
💚🤍❤️
📍ژنرال آیرونساید، درست ۱۰۰ سال پیش، در مهرماه ۱۲۹۹، به #ایران رسید. وزارت دفاع بریتانیا، در یک ماموریت فوری از او، که تا به آن روز ایران را ندیده بود، خواست تا هر چه زودتر، بخشی از ارتش سلطنتی بریتانیا که "نیروی شمال ایران" لقب گرفته بودند را از این کشور خارج کند. بریتانیا در این زمان با رهبری دیپلماتیک لرد کرزن، وزیرخارجهی این کشور به دنبال انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ بود که امپراتوری ایران را تحتالحمایهی این کشور میساخت اما هر روزی که میگذشت شکست این ماموریت، بیش از بیش نمایان میشد. همزمان با جو ضدانگلیسی شدید در ایران، فرار نیروهای شمال از بندر انزلی و رشت از برابر گروه کوچکی نظامی روس و تحویل شهرهای مهم شمال به آنها و دارودستهی تجزیهطلب میرزا کوچک جنگلی، همه را به نیت راستین بریتانیاییها دربارهی ایران ظنین کرده بود.
آیرونساید ماموریت داشت، نیروهای بریتانیایی را آماده خروج امن از کشور کند و همه جا نقل محافل بود که به محض خروج آنها، بلشویکها به تهران حمله میکنند و ایران یا دستکم بخشهای مهم آن زیر دست کمونیستها پرپر خواهد شد. برای بریتانیا گویا چنین چیزی اهمیتی نداشت. آیرونساید به کشور که رسید، از شدت مصیبت و فلاکتی که در پادشاهی ایران دید، حیرت کرد. او در جریان جنگجهانی نخست، بدترین جاهای جهان را دیده بود اما بلبشو، هرج و مرج و فساد هیچ کجا، هرگز به اندازهی ایرانی نبود که قاجاریه ادارهاش میکرد. مدام از خودش میپرسید؛ "این کشور چگونه توانسته با اینهمه نابهسامانی و ضعف امور، استقلالش را حفظ کند؟"
آنچه آیرونساید گزارش میدهد، صفحهی دردناکی از تاریخ کشور است؛ پادشاهی فاسد، بیوطن و مالاندوز که اهمیت کشورش از قضای حاجتی در کاخ سلطنتی بیاهمیتتر بود، سیاستمدارانی همه فاسد و آلوده به پول روسیه یا بریتانیا و ساختاری بدون هر سازمان، ارتش، نظم و نسق و ... با اقتصادی ناموجود که تنها به ازای فروختن تکهتکهی کشور به بیگانگان، شکم شاه و والیانش را پر میکرد. در چنین کشوری به آیرونساید هیچ ماموریت دیگری جز آنچه که گفته شد، نداده بودند. او آشکارا، نتیجهی مصیبتبار دیپلماسی شکستخوردهی بریتانیا در ایران را میدید و از این بیزار بود که کشورش حالا میخواهد تنها خودش را از این باتلاق برهاند و برود، بیتوجه بر این که بر سر ایران و مردمش چه میآید.
ژنرال بریتانیایی، برخلاف نظر وزارت خارجه، از نقطهنظر نظامی و استراتژیک، ایران را هنوز بااهمیت و دارای سرمایهای خفته برای تبدیل شدن به کشوری واقعی یافت و نمیتوانست به سرنوشت آن، بها ندهد. تغییر سفیر بریتانیا در ایران و رفتن پرسی کاکس که در انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ شکست تلخی خورده بود، مجالی به آیرونساید داد تا فراتر از ماموریتش و آنچه لرد کرزن و وزارت خارجه در نظر داشت، عمل کند، درست برخلاف ماموریت ۶۰ سال بعدتر هایزر در ایران! مهمترین اقدام آیرونساید در همان ابتدا، اخراج افسران روسی از ایران بود که فرماندهی قزاقها، تنها نیروی نظامی موجود ایران را بر عهده داشتند، محافظان شخصی احمدشاه بودند و شریک جرمش در حیف و میل پولها و رشوههای هنگفتی که در قبال فروش امتیازات مختلف کشور، به دست میآمد. پس از اخراج حقیرانهی آنها و دو عملیات نظامی کوچک در شمال ایران، آیرونساید، متوجه شد که پیش از خروج از ایران برای نجات کشور، یک نیروی نظامی سازمانیافته نیاز است.
قزاقها تحت فرماندهی روسها، به شدت ضعیف شده بودند، سربازانش، کفش به پا نداشتند و با دستمال پاهایشان را میبستند و نیروها در تب مالاریا میسوختند. با وجود این حال و روز نزار، آنها تنها گزینهی موجود برای حفظ ایران بودند و آیرونساید روی این نیرو حساب باز کرد. به هنگام اخراج روسها، از بیم شورش قزاقها، آنها را با دستور آیرونساید در قزوین تحتنظر قرار داشتند. او فرماندهان ایرانی قشون را جمع کرد و خواستار خلع سلاح کامل این نیروها شد. فرماندهان سکوت اختیار کرده بودند تا فردی با چهرهای جدی و گیرا از میان جمع برخاست و با صدایی رسا گفت که قشون قزاق تحت امر پادشاه ایران است و هرگز دستور یک افسر انگلیسی اجرا نخواهد کرد. آیرونساید در آن برهوت تاریخی ایران، یک کیمیا را یافت؛ رضاخان میرپنج: او شبیه هیچ ایرانی دیگری نبود که تا آن روز دیده بود.
در خلال ۵ ماهی که آیرونساید سرگرم مهیا ساختن خروج نیروهای بریتانیایی در بهار ۱۳۰۰ بود، فرماندهی جدید قزاقها به درجهی سرهنگی ارتقا یافت و تنها در ۵ ماه، وضع و قدرت این نیروها دگرگون شد؛ نیرویی که حتا آیرونساید آگاهی نداشت قرار است با رهبری #رضاشاه، فرشتهی نجات کشور از عفریتهی قاجاری شود .
@cafe_andishe95
پرفسور ارفعی:بزرگ ترین فرهنگ و نشان خرد ورزی ما در طول تاریخ بی شک چنگ زدن به فرهنگ پادشاهی بوده و هست.
هر چند این در طول زمان ممکن است از فروغ بیفتد،اما نوری است که در طول تاریخ سرزمینمان و نهان قلبمان،همیشه فروزان خواهد ماند
#ایران_کهن
@cafe_andishe95
هر چند این در طول زمان ممکن است از فروغ بیفتد،اما نوری است که در طول تاریخ سرزمینمان و نهان قلبمان،همیشه فروزان خواهد ماند
#ایران_کهن
@cafe_andishe95
پس از شعار «زن، زندگی، آزادی ....مرد، میهن، آبادی»
این درفش را، درفش شیر و خورشید نشان را بی محابا به دنبال خود میکشانیم.
درفشی که دلمان غریبانه نگرانش بود.
درفشی که از زخمهایش خون میچکد.
#ایران
@cafe_andishe95
این درفش را، درفش شیر و خورشید نشان را بی محابا به دنبال خود میکشانیم.
درفشی که دلمان غریبانه نگرانش بود.
درفشی که از زخمهایش خون میچکد.
#ایران
@cafe_andishe95
Forwarded from Iran Novin Party | حزب ایران نوین
جاویدنام عرفان خزایی، جانباخته انقلاب ملی ایران در شهریار
ایرانی کُرد، شجاع و میهنپرست، علاقمند به پادشاهان ایرانساز، کوروش بزرگ و محمدرضاشاه پهلوی
راهش ادامه دارد.
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم.
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
@IranFarashgard
ایرانی کُرد، شجاع و میهنپرست، علاقمند به پادشاهان ایرانساز، کوروش بزرگ و محمدرضاشاه پهلوی
راهش ادامه دارد.
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم.
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
@IranFarashgard
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
۱۰۰ روز شجاعت
۱۰۰ روز ایستادگی
۱۰۰ روز همبستگی
برای ایران آزاد و آباد
با هم، #ایران_را_پس_میگیریم و دوباره میسازیم.
#مهسا_امینی
#مجیدرضا_رهنورد
@OfficialRezaPahlavi
۱۰۰ روز ایستادگی
۱۰۰ روز همبستگی
برای ایران آزاد و آباد
با هم، #ایران_را_پس_میگیریم و دوباره میسازیم.
#مهسا_امینی
#مجیدرضا_رهنورد
@OfficialRezaPahlavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️ انیمیشن جدید و جذاب از هنرمندان مشروطهخواه؛ «کانال ۵۷»
«ایران دوباره ایران خواهد شد...»
🔹🔻اینستاگرام:
https://instagram.com/iran_aniime?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#بازگشت_به_مشروطه
#جاویدشاه
#ایران
@cafe_andishe95
«ایران دوباره ایران خواهد شد...»
🔹🔻اینستاگرام:
https://instagram.com/iran_aniime?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#بازگشت_به_مشروطه
#جاویدشاه
#ایران
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«در تمام ۴۳ سال گذشته تأکید کردم که تنها هدفم رساندن ایران به نقطهای است که مردم ایران در انتخاباتی آزاد و منصفانه بتوانند در مورد آینده خود تصمیمگیری کنند. از نگاه من رهبری این جنبش را من به تنهایی نخواهم داشت و با کمک دیگرانی خواهد بود که هر یک نقش خودمان را داریم و به دنبال جلب حمایت و همراهی جامعه جهانی هستیم تا بالاخره این رژیم را به زانو درآوریم. شاید اعتصابات سراسری سریعترین راه برای فلج کردن رژیم و سوق دادن آن به سمت نابودی باشد.
من همواره دست خود را برای همکاری با هر ایرانی دموکراسیخواه فارغ از گرایش سیاسی، چه چپ باشند چه راست یا میانه دراز کردهام. در این لحظه ما باید با یک صدای متحد صحبت کنیم که درخواست اصلی و اساسی هموطنانمان در داخل ایران است. از فعال سیاسی گرفته تا طیفهای دیگر و این دقیقاً همان کاری است که در این مرحله من انجام میدهم.»
نسخه کامل گفتگویم با شبکه خبری Skynews بریتانیا
زیرنویس فارسی از رسانه یونیکا
متن ترجمه فارسی در کیهان لندن:
https://kayhan.london/?p=311052
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
@OfficialRezaPahlavi
من همواره دست خود را برای همکاری با هر ایرانی دموکراسیخواه فارغ از گرایش سیاسی، چه چپ باشند چه راست یا میانه دراز کردهام. در این لحظه ما باید با یک صدای متحد صحبت کنیم که درخواست اصلی و اساسی هموطنانمان در داخل ایران است. از فعال سیاسی گرفته تا طیفهای دیگر و این دقیقاً همان کاری است که در این مرحله من انجام میدهم.»
نسخه کامل گفتگویم با شبکه خبری Skynews بریتانیا
زیرنویس فارسی از رسانه یونیکا
متن ترجمه فارسی در کیهان لندن:
https://kayhan.london/?p=311052
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
@OfficialRezaPahlavi
زمانی میتوانیم در باب #ایران گفتگو کنیم که هرآنچه به ایران بیربط است را از ساحت مباحثات روزمرهی سیاسی بزداییم؛ نمایندگان چپ و پوپولیست ایرانیتبار در پارلمانهای اروپایی، شیفتگان یاسر عرفات و فلسطین، ترجیحدهندگان پرچم کانادا به پرچم ملی شیر و خورشید و ...
#جوینده_مسئله_ایران
@cafe_andishe95
#جوینده_مسئله_ایران
@cafe_andishe95
live tabatabaei
«فیلسوف ایرانشهر»
(ویژهبرنامهٔ درگذشت دکتر سیّد جواد طباطبایی)
(نسخهٔ صوتی)
✅ شامگاه سهشنبه، نهم اسفندماه ۱۴۰۱، بیمارستان هوگ ارواینِ کالیفرنیا، شاهد درگذشت سید جواد طباطبایی، یکی از برجستهترین متفکران ایرانی در سدهٔ گذشته بود. اندیشمندی که میتوان او را یکی از منسجمترین و پرکارترین نظریهپردازان علوم انسانی ایران دانست. طباطبایی نقشی اساسی در احیای مفهوم کهن ایرانشهر و جلب توجه به اهمیت اندیشۀ سیاسی به منزلۀ عاملی مهم در تبیین وضعیت ایران داشت.
✅ مجموعهٔ ايران پایدار روز شنبه ۱۳ اسفندماه با حضور احسان هوشمند، شروین وکیلی و مصطفی نصیری برنامهای را برای بزرگداشت یاد دکتر طباطبایی برگزار نمود. نسخهٔ صوتی این برنامه در این فایل در دسترس است.
نسخهٔ تصویری در یوتیوب ايران پایدار
#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#جواد_طباطبایی
#احسان_هوشمند
#شروین_وکیلی
#مصطفی_نصیری
⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایرانشناسی و ایرانشناسی بنیانی برای پایداری ایران.
@cafe_andishe95
(ویژهبرنامهٔ درگذشت دکتر سیّد جواد طباطبایی)
(نسخهٔ صوتی)
✅ شامگاه سهشنبه، نهم اسفندماه ۱۴۰۱، بیمارستان هوگ ارواینِ کالیفرنیا، شاهد درگذشت سید جواد طباطبایی، یکی از برجستهترین متفکران ایرانی در سدهٔ گذشته بود. اندیشمندی که میتوان او را یکی از منسجمترین و پرکارترین نظریهپردازان علوم انسانی ایران دانست. طباطبایی نقشی اساسی در احیای مفهوم کهن ایرانشهر و جلب توجه به اهمیت اندیشۀ سیاسی به منزلۀ عاملی مهم در تبیین وضعیت ایران داشت.
✅ مجموعهٔ ايران پایدار روز شنبه ۱۳ اسفندماه با حضور احسان هوشمند، شروین وکیلی و مصطفی نصیری برنامهای را برای بزرگداشت یاد دکتر طباطبایی برگزار نمود. نسخهٔ صوتی این برنامه در این فایل در دسترس است.
نسخهٔ تصویری در یوتیوب ايران پایدار
#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#جواد_طباطبایی
#احسان_هوشمند
#شروین_وکیلی
#مصطفی_نصیری
⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایرانشناسی و ایرانشناسی بنیانی برای پایداری ایران.
@cafe_andishe95
Forwarded from رسانه یونیکا Unika
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تمام آنچه شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس سالانه اورشلیم پست گفتند | پادکست ترجمه فارسی
آنچه در این ویدئوکست می بینید و میشنوید برگردان فارسی متن کامل سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس سالانه روزنامه اورشلیمپست است که طی روزهای گذشته در شهر نیویورک ایالات متحده برگزار شد . متن کامل و ترجمه سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در این کنفرانس مهم که شامگاه روز یکشنبه ۴ ژوئن ۲۰۲۳ برابر با ۱۴ خردادماه و با حضور بیش از ۲۰۰ نفر از رهبران جامعه یهودیان آمریکا، وزرا و سیاستمداران و کارآفرینان برگزار شد، در این ویدئوکست در دسترس است.
#انقلاب_ملی_ایران
#شاهزاده_رضا_پهلوی
#ایران_معبد_ماست
@Unikador
آنچه در این ویدئوکست می بینید و میشنوید برگردان فارسی متن کامل سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس سالانه روزنامه اورشلیمپست است که طی روزهای گذشته در شهر نیویورک ایالات متحده برگزار شد . متن کامل و ترجمه سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در این کنفرانس مهم که شامگاه روز یکشنبه ۴ ژوئن ۲۰۲۳ برابر با ۱۴ خردادماه و با حضور بیش از ۲۰۰ نفر از رهبران جامعه یهودیان آمریکا، وزرا و سیاستمداران و کارآفرینان برگزار شد، در این ویدئوکست در دسترس است.
#انقلاب_ملی_ایران
#شاهزاده_رضا_پهلوی
#ایران_معبد_ماست
@Unikador
🎆 روز اوّل از ماه دی، به مناسبت برخورد نام و نعت خداوند جشن گرفته میشد و آن را خرّمروز مینامیدند و روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیردینی. ابوریحان بیرونی و گردیزی و دیگران روز اوّل دی ماه را خرّمروز نامیدهاند، امّا خلف تبریزی خرّمروز را روز هشتم از ماه دی دانسته و گفته به مناسبت برخورد نام روز و ماه، خرّمروز جشن بوده است. زرتشتیان، بهویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آن را دی دادار جشن مینامند.٭
ابوریحان میگوید دیماه را خورماه نیز میگویند. و هم او در کتاب قانون مسعودی گوید روز اوّل دی ماه را خُرَهروز - خورَهروز نامند، چنانکه گَردیزی نیز اشارت به نامزد بودن این روز به جشن خرَهروز میکند. بیگمان این اشاره است به جشن روز خورشید که انگیزهای دیگر داشته است برای یک جشن بزرگ. جشن پیروزی نیکی بر بدی، روشنی بر تاریکی و توفیق خورشید که از پنج تاریکی رها شده و تولّد مییابد.
آخرین شب آذر ماه، بلندترین شب سال و آخرین روز آذر در سالی در سير شمسی (= به اصطلاح دینکَرد سال ناقص شمسی که ۳۹۰ روز است، سال هوشمردی (همان بنای تقویم شاهنشاهی و قدیمی میان زرتشتیان متأخّر و سال درست شمسی که ۳۶۵ روز و حدود ربع روز است سال وَ هیزکَی خوانده شده) کوتاهترین روز سال است. در گفتار و بخش ویژهی مهرگان، ضمن بحث و پژوهش در مورد شب یلدا که نخستین شب دی میباشد و روز اوّل دی که خورروز یا روز خورشید است، مطالبی گذشت. واژه یلدا به معنی تولّد آمده و میان پیروان آیین مهر، روز تولّد خورشید شکستناپذیر است، چون از این روز بهتدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. به همین جهت است که با توجّه به مطالب بخش نخست، ایرانیان سال را در دورهای از ادوار تاریخی خود، از آغاز زمستان و ماه دی، با روز خورشید و ماه خداوند به قول بیرونی (فَلَٲِن دیماه عِندَهُم شَهرُ الله المُعَظَّم) آغاز میکردند، و در واقع نوروزشان به اعتباری بود. چنانکه بارعام از سوی شاهان برگزار شده و دادخواهی میشد برابر با آنچه که از آداب مشهور نوروز و مهرگان بود:
«دی ماه و آن را خورماه نیز میگویند. نخستین روز آن خرّمروز است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای تعالی که هرمزد است نامیده شده، یعنی پادشاهی حكيم و صاحب رایی آفریدگار، و در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامهی سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست، و دربانها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدانهاست به کنار میراند و در امور دنیا فارغالبال نظر مینمود و هر کس که نیازمند میشد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا، و شریف باشد یا وضيع - بدون هیچ حاجب و درمانی به نزد پادشاه میرفت و بدون هیچ مانعی با او گفتوگو میکرد. و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر میباشم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است، و نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه. و چون حقیقت امر چنین شد، پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود، بهخصوص که دو برادر مهربان هوشنگ و ويکرد چنین بودند».
🎇 خرمروز، به اعتباری، جشن خورروز بوده است و خرم از آن جهت که بسیار مبارک و مقدّس شمرده میشد. این عید و روز را نود روز نیز گفتهاند به آن جهت که تا نوروز، نود روز فاصله بوده است.
گاهشماری و جشنهای #ایران_باستان
پژوهش و نوشتهی #هاشم_رضی، تهران، انتشارات بهجت، چاپ دوم، ۱۳۸۲، صص ۶۷۶-۶۷۷
📓📖مآخذ:
- آثار الباقیه، ص ۲۹۵، زين الاخبار، ص ۲۴۵
- برهان قاطع، جلد دوم، ص ۷۳۸
- فهرست جشنهای زرتشتیان هندوستان را جیوانجی مُدی با اشاره به آداب و مراسم، در کتاب خود: مراسم و آداب دینی نقل کرده است:
Jivanji - modi: The Religious and Customs, P.458-463.
-تاریخ گردیزی ، صص ۵۲۲-۵۲۳
جهان اشراقی
@cafe_andishe95
ابوریحان میگوید دیماه را خورماه نیز میگویند. و هم او در کتاب قانون مسعودی گوید روز اوّل دی ماه را خُرَهروز - خورَهروز نامند، چنانکه گَردیزی نیز اشارت به نامزد بودن این روز به جشن خرَهروز میکند. بیگمان این اشاره است به جشن روز خورشید که انگیزهای دیگر داشته است برای یک جشن بزرگ. جشن پیروزی نیکی بر بدی، روشنی بر تاریکی و توفیق خورشید که از پنج تاریکی رها شده و تولّد مییابد.
آخرین شب آذر ماه، بلندترین شب سال و آخرین روز آذر در سالی در سير شمسی (= به اصطلاح دینکَرد سال ناقص شمسی که ۳۹۰ روز است، سال هوشمردی (همان بنای تقویم شاهنشاهی و قدیمی میان زرتشتیان متأخّر و سال درست شمسی که ۳۶۵ روز و حدود ربع روز است سال وَ هیزکَی خوانده شده) کوتاهترین روز سال است. در گفتار و بخش ویژهی مهرگان، ضمن بحث و پژوهش در مورد شب یلدا که نخستین شب دی میباشد و روز اوّل دی که خورروز یا روز خورشید است، مطالبی گذشت. واژه یلدا به معنی تولّد آمده و میان پیروان آیین مهر، روز تولّد خورشید شکستناپذیر است، چون از این روز بهتدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. به همین جهت است که با توجّه به مطالب بخش نخست، ایرانیان سال را در دورهای از ادوار تاریخی خود، از آغاز زمستان و ماه دی، با روز خورشید و ماه خداوند به قول بیرونی (فَلَٲِن دیماه عِندَهُم شَهرُ الله المُعَظَّم) آغاز میکردند، و در واقع نوروزشان به اعتباری بود. چنانکه بارعام از سوی شاهان برگزار شده و دادخواهی میشد برابر با آنچه که از آداب مشهور نوروز و مهرگان بود:
«دی ماه و آن را خورماه نیز میگویند. نخستین روز آن خرّمروز است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای تعالی که هرمزد است نامیده شده، یعنی پادشاهی حكيم و صاحب رایی آفریدگار، و در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامهی سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست، و دربانها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدانهاست به کنار میراند و در امور دنیا فارغالبال نظر مینمود و هر کس که نیازمند میشد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا، و شریف باشد یا وضيع - بدون هیچ حاجب و درمانی به نزد پادشاه میرفت و بدون هیچ مانعی با او گفتوگو میکرد. و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر میباشم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است، و نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه. و چون حقیقت امر چنین شد، پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود، بهخصوص که دو برادر مهربان هوشنگ و ويکرد چنین بودند».
🎇 خرمروز، به اعتباری، جشن خورروز بوده است و خرم از آن جهت که بسیار مبارک و مقدّس شمرده میشد. این عید و روز را نود روز نیز گفتهاند به آن جهت که تا نوروز، نود روز فاصله بوده است.
گاهشماری و جشنهای #ایران_باستان
پژوهش و نوشتهی #هاشم_رضی، تهران، انتشارات بهجت، چاپ دوم، ۱۳۸۲، صص ۶۷۶-۶۷۷
📓📖مآخذ:
- آثار الباقیه، ص ۲۹۵، زين الاخبار، ص ۲۴۵
- برهان قاطع، جلد دوم، ص ۷۳۸
- فهرست جشنهای زرتشتیان هندوستان را جیوانجی مُدی با اشاره به آداب و مراسم، در کتاب خود: مراسم و آداب دینی نقل کرده است:
Jivanji - modi: The Religious and Customs, P.458-463.
-تاریخ گردیزی ، صص ۵۲۲-۵۲۳
جهان اشراقی
@cafe_andishe95