لیبراسیون/لیبرالیسم
6.58K subscribers
2.58K photos
736 videos
83 files
484 links
🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#مشروطه_پادشاهی
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال
Download Telegram
💸 مالیات؛ حق حیات قانون
🔰 پاسخی به لیبرتارینیسم ناخوانده و نافهمیده (1)


📍در دوره و زمانه‌ای هستیم که در کشور ما سرداریِ سربازان، بدون طی مسیر و درجه، امری طبیعی‌ست، همه می‌خواهند پله‌های ترقی چه در اقتصاد، چه در تحصیل فکر و چه در مدرسه‌ی سیاست را یک‌شبه طی کنند. از همین رو، بروز محفل توییتری و تلگرامی مغشوشی به نام «لیبرتارینیسم» در ایران، چندان شگفت‌انگیز نیست! ایرانی که در آن هرگز لیبرالیسم حتا در وجوه ابتدایی و مقدماتی آزموده نشده اما ناگهان، چند نفری ناخوانده و نافهمیده از تاریخ و سیاست و اجتماع ایرانی، نوش‌دارویی آمریکایی یافته‌اند که قرار است دولت در ایران را فرو بپاشاند، مرزهای «آزادی تخیلی» را تا حد اعلا بگستراند و سرزمینی خیالی بسازد که در آن نه مرزی هست، نه هم‌زبانی، نه اجتماعی، نه حتا هویتی مشترک و ملی که اساسن به گمان این «چند شاگرد تنبل کلاس لیبرالیسم» چه نیازی به این‌هاست، خود فرد هست و همان بس است. به راستی چه نیکو نوشته بود، دوست گران‌قدرم از پشت میله‌های زندان، بهـاره هدایت عزیز که:

⭕️«ایده‌هایی همچون «اداره‌ی شورایی» و «دموکراسی رادیکال» حاصل یوتوپیایی‌اندیشی و انقطاع از واقعیت‌اند و پیامدشان سترونیِ سیاست در روزگار معاصر است. ما قرار نیست مدل حکمرانی را از کره ماه بیاوریم، بلکه بضاعت تاریخی‌مان حکم می‌کند بسیار محتاطانه از مدل‌های تجربه شده، محقق، پایدار، و موفقِ موجود در جهان امروز الگوبرداری کنیم. ما قرار نیست که مرزهای تاریخ و تمدن کل بشریت را در نوردیم؛ بلکه از آنجایی که در همین جهان موجود زندگی می‌کنیم نه بیرون از آن، در تلاشیم جامعه و حکومت خود را با موازین حکمرانی نوین و زیست عادیِ همین جهان – نه جهان علیینی که به کمند تجربه‌ی بشری در نیامده- منطبق کنیم.
ایران آزمایشگاه تاریخ نیست، و ما هم بر صدر تاریخ بشریت نایستاده‌ایم و بنابراین در آستانه‌ی فتح قله‌های ناگشوده، و ممکن کردنِ امر ناآزموده‌ی نشدنی نیستیم.»

بی‌جهت نیست که جریان لیبرال‌محافظهکار امروز ایران به عنوان قاری و مدافع اصلی لیبرالیسم کلاسیک و تمامی ارزش‌های پیشگامان آن که ریشه‌ی فکری قدرتمندی در نگره‌های ملی دارد، هم‌چنان که بر چپ می‌شورد و آن را «سوسیالیسم تخیلی» می‌نامد، از سر ستیز با «لیبرتارینیسم» برمی‌آید و آن را «لیبرالیسم تخیلی» می‌نامد چه، هر دو، همان قدر واقعی‌ و زمینی‌ست که داستان‌های تخیلی هالیوود!

⚜️ یکی از بزرگ‌ترین کشفیات این چند شلوغ‌کار ته کلاس، این است که «مالیات، دزدی دولت از جیب ملت است». البته در نگاه نخست، چه شیرین سخنی‌ست که اگر آن را در کانسپت «ایران امروز» و حکومت کنونی ببینیم، پر بیراه هم نیست، منظور از «دولت» اما این دولت نیست، همان «دولت» فرهمندی‌ست که مدرنیته برای دفاع از دست‌آوردهایش به وجود آورده، همان دولتی که در همین جهان امروز ما، در کشورهای پیش‌رفته، حافظ «مالکیت خصوصی»، «امنیت» و «ثبات اقتصادی» و «چرخه‌ی معنادار زندگی آدمی» ا‌ست. جان لاک که بی‌گفت‌وگو، از پیشگامان مسلم لیبرالیسم کلاسیک است و بدون تفسیر او از تغییر «وضع طبیعی» به «قرارداد اجتماعی»، لیبرالیسم تبدیل به «تنواره‌ای سیاسی و اجتماعی» برای مدیریت جامعه نمی‌شد، از جمله کسانی‌ست که وضع مالیات را بی‌پرده و به صراحت تجویز می‌کرد: «حکومت‌ها نمی‌توانند بدون منابع مالی، نیرومند شوند، بنابراین مقتضی‌ست کسانی که می‌خواهند از پشتیبانی و حمایت حکومت برخوردار باشند، بخشی از دارایی‌های خود را برای حفظ و نگاه‌داشت آن بپردازند». گفتار او در پی تاکید آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن و لیبرالیسم کلاسیک است که در «ثروت ملل» از منطق اقتصادی، جمع‌آوری مالیات را تایید و راه‌هایی برای «مالیات بهینه» برشمرد. پس از او نیز بسیاری دیگر از اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک، بر بهبود فهم اقتصادی مالیات و چگونگی تنظیم آن بحث کرده‌اند، هرچند درباره‌ی میزان، حدود، پایه‌های مالیاتی، روش‌ها و چگونگی اخذ آن، دیدگاه‌های متفاوتی داشتند.

💢چند اصلی که اسمیت درباره‌ی مالیات‌ستانی پایه‌گذاری کرد، از جمله متناسب بودن پرداخت با درآمد، مقطوع بودن و نرخ ارزان جمع‌آوری آن، هم‌چنان از پایه‌های نگاه نئوکلاسیک‌ها به مساله‌ی مالیات است. از این منظر، مالیات هرچه «حداقلی»تر، بهتر و نباید به شکلی وضع شود که کم‌برخوردارترین افراد از تولید ناخالص داخلی، بیش‌تر مالیات را بپردازند (وضعیتی که امروز در ایران برقرار است!). از نگاه کلاسیک ریکاردو، مالیات البته یک «نشتی» در امر تولید است که به کاهش سود و سرمایه‌گذاری می‌انجامد اما با وجود این نمی‌توان به کلی آن را از میان برداشت. یک دلیل اقتصادی مهم آن، هزینه‌ی «کالاهای عمومی» است .
ادامه دارد ...

✍️ ساسان آقایی

#لیبرالیسم‌_محافظه‌کار
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
💸 مالیات؛ حق حیات قانون 🔰 پاسخی به لیبرتارینیسم ناخوانده و نافهمیده (1) 📍در دوره و زمانه‌ای هستیم که در کشور ما سرداریِ سربازان، بدون طی مسیر و درجه، امری طبیعی‌ست، همه می‌خواهند پله‌های ترقی چه در اقتصاد، چه در تحصیل فکر و چه در مدرسه‌ی سیاست را یک‌شبه…
💸 مالیات؛ حق حیات قانون
🔰 پاسخی به لیبرتارینیسم ناخوانده و نافهمیده (2)

☑️ در جامعه دسته‌ای از کالاها وجود دارد، مانند حفظ امنیت به دست پلیس، دفاع از مرزها به وسیله‌ی ارتش یا راه‌ها، سدها و ... که بخش خصوصی نه قادر به سرمایه‌گذاری و تامین آن است نه نهاد دولتِ مدرن به عنوان «جمع خرد عمومی و مدافع حقوق بنیادین تمامی شهروندان» می‌تواند تصدی‌گری در تولید و توزیع کالای عمومی را به دیگری بسپارد، کما این که جان لاک می‌گوید: «قانون‌گذار نمی‌تواند قدرت خود را به هیچ فرد دیگری واگذار کند چرا که این قدرتی‌ست که به نمایندگی از سوی مردم به او تفویض شده».

🔖 از آن‌جا که بر اساس اصول بنیادین لیبرالیسم، هیچ ارزشی، مجانی نیست، پرسش این‌جاست پس اگر مالیات در کار نباشد، هزینه‌ی کالاهای عمومی از کجا تامین می‌شود؛ از هوا؟ یا از جیره‌ی الهی مسیح؟ به بیان دیگری، تک‌تک این کالاهای عمومی، هرچند به رایگان، یا با سوبسید، به شکل مساوی و برابر در اختیار تمامی مردم است و دولت هم حق محروم ساختن فردی از جامعه از آن‌ها را ندارد اما چه امنیت، چه راه‌ها، چه حفظ جنگل‌ها و مراتع و ... همگی دارای «قیمت اقتصادی»  و «ارزش ذاتی»‌ست و دولت (که برخلاف فهم رایج از دولت در ایران، فاقد درآمد خدادادی‌ست)، بدون مالیات قرار است، از چه محلی هزینه تولید و توزیع کالای عمومی را تامین کند؟

🪧در زمینه‌ی الزام به اخذ مالیات، البته بسیار بیش از این هم می‌توان نوشت، برای یک نمونه، نظام «بازتوزیع درآمدی» که یکی از جنبه‌های نوین پیش‌رفت وظایف دولت در «بیشینه‌سازی مطلوبیت تمام جامعه» است، و نئوکلاسیک‌ها نیز بر آن بحث و نظر گسترده‌ای داشته‌اند، دلیل دیگر دفاع از پرداخت مالیات است، البته مالیاتی مبتنی بر:

1️⃣ وجود یک دولت مدرن و دموکراتیک که نماینده ی راستین جامعه است نه یک الیگارشی فاسد غیرمنتخب

2️⃣ حداقل بودن پرداخت آن و شفافیت در امر مالیات‌ستانی و قوانین روشن در زمینه‌ی برخورداری از معافیت‌های مالیاتی

3️⃣ شفافیت کامل، واجب و الزامی در زمینه‌ی چگونگی مصرف آن از سوی دولت به شکلی که به وسیله‌ی فرد فرد جامعه یا منتخبان آن قادر به رهیافت ریال به ریال مصرف مالیات باشند

🛑
در ایرانِ کنونی البته هیچ کدام از این شرط‌های بنیادین پرداخت مالیات وجود ندارد و مردم خود راه را بهتر فهمیده‌اند!
🔚پایان

✍️ ساسان آقایی

#لیبرالیسم‌_محافظه‌کار
@cafe_andishe95