جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
3.63K subscribers
264 photos
92 videos
12 files
765 links
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروه‌های اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعه‌شناسی

و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
Download Telegram
👈" زن، زندگی، آزادی؛ نه به تبعیض و نابرابری است"


🟥 به بهانه‌ی حضور زنان بلوچ در اعتراضات جاری


  پس از گذشت هشتاد روز از اعتراضات فردی و اجتماعی جاری ۱۴۰۱ ایران می‌توان دید که
#نادیده‌_انگاری، #سرکوب و #تحقیر مطالبات معترضین اخیر به‌ویژه زنان؛ موجب گسترش و عمق #کنش‌_های_اعتراضی در دایره‌ی وسیع ‌تر مکانی و محتوایی شده و در مناطق دور از پایتخت نیز با این پدیده روبرو هستیم. نکته‌ی قابل توجه اینست که بنظر می‌آید آن‌چه دغدغه‌ی کنش‌گران برابری‌خواه بوده به شکلی آشکار و با حرکتی سریع‌تر از پیش‌بینی‌های احتمالی، در‌حال  بروز و ظهور گسترده است.

مخالفت آشکار و سراسری با حجاب اجباری در زیست روزمره‌ی زنان گروه‌های مختلف خانه‌دار، دانش‌آموز، دانشجو، کارگر، پزشک، معلم، هنرمند و نویسنده، طی اعتراضات جاری سه‌ماهه‌ی اخیر؛ یک نمونه از این کنش‌هاست که نه‌تنها در پایتخت بلکه در شهر‌ها و مناطق دور از مرکز و حتی شهر‌هایی با فرهنگ سنتی و دینی، دیده می شود و گسترش و اقبال از آن، حرکتی فزاینده دارد.

حضور زنان بلوچ در اعتراضات اخیر و پیوستن آنان به سایر معترضین در مناطق محل سکونت خود، نمونه‌ای دیگر از تسری
#فرهنگ_مطالبه‌_گری به زنان ساکن شهرها و روستاهایی است که در حرکت‌های اعتراضی پیشین ایران، یا حضور نداشته و یا حضور کم‌رنگ و اندکی داشته‌اند. و مهم آن‌که این هم‌راهی و هم‌‌کنشی با اعتراضات اخیر پس از جان‌باختن #مهسا‌_امینی درمیان زنان بلوچ؛ دارای #عاملیت نسبی آن‌ها به‌عنوان کنش‌گر مستقل نیز می باشد.

 هم‌راهی و
#هم‌_کنشی زنان معتقد به حجاب با پوششی دینی در‌کنار سایر معترضین به‌ویژه زنانی که دیگر خود را ملزم به #حجاب‌_اجباری نمی‌دانند و بدون آن در تجمعات اعتراضی و نیز زیست روزمره و عادی خود حاضر هستند؛ نمونه‌ی دیگری از نهادینه‌شدن مطالبات برابری‌خواهانه‌ی اعتراضات اخیر است که تقابل و تضاد آشکاری با #گفتمان_رسمی جامعه در تعریف از زن دیندار و زن محجبه دارد و از‌سویی نشان‌گر این است که مطالبات و خواسته‌های زنان معترض فراتر از حذف حجاب اجباری است.

و نمونه‌ی مورد‌توجه بعدی، حضور زنان طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی جامعه در محلات مرفه و محروم، مدرن و سنتی، مذهبی و غیر‌مذهبی در شهری‌ هم‌چون تهران و نیز کلان‌شهرهای دیگری چون شیراز، تبریز، مشهد، اهواز و اصفهان است که نشان‌گر نوعی اعتراض جمعی و مطالبه‌ی همگانی زنان نسبت به تبعیض و نابرابری نهادینه شده‌ی سال‌های طولانی است.

🔵 اقبال و رشد این کنش‌ها در شهر‌هایی همچون سنندج، تهران، رشت، مشهد، شیراز و اهواز؛ براساس نتایج برخی پژوهش‌های سالیان گذشته که این شهرها را سکولارترین شهرهای کشور دانسته‌اند؛ امری بدیهی و قابل پیش‌بینی بوده است اما در سایر شهرها و مناطقی مانند اصفهان، زاهدان، یزد، اردبیل، قم، تبریز و کرمان؛ قابل توجه و بااهمیت بوده و نیازمند بررسی و پژوهش‌های گسترده‌ای است( براساس "پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان" از طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،۱۳۸۳/ و پژوهش ثانویه‌ "رابطه دینداری و
#سکولاریسم"، فصلنامه جامعه‌شناسی کاربردی، رستگار، خالد، محمدی، میثم، تابستان ۱۳۹۶).


فریبا نظری
۱۱ آذر ۱۴۰۱



#زن‌_زندگی‌_آزادی
#برابری‌_خواهی
#تبعیض
#حجاب‌_اجباری
#نابرابری
#زنان‌_بلوچ
#زن‌_دیندار
#زاهدان
#سنندج
#رشت


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝
@f_nazari
👈" آنومی اجتماعی ایران، چه گروه‌هایی را به زانو درآورده و در شرایط حذف قرار داده‌است؟ "


🟥 بخش دوم


7️⃣ افزایش #خشونت‌_خانگی به‌ویژه نسبت ‌به سالمندان، کودکان، زنان و اعضای معلول و بیمار خانواده (همه گروه‌ها به‌ویژه ۱، ۳، ۵، ۶، ۸، ۱۰)

8️⃣ افزایش آسیب‌های فردی و اجتماعی و رفتارهای پرخطر مانند #اعتیاد، #روسپیگری، #قاچاق_مواد‌_مخدر و دارو، قاچاق کودکان و زنان، سرقت، قمار، نزاع و درگیری، خودکشی و دیگرکشی، کسب درآمد با بهره‌کشی جنسی از کودکان، معلولان خاص مانند اختلال #اوتیسم و زنان خانواده، نوزاد‌فروشی، دلالی خرید و فروش اعضای بدن انسان ( موارد ۴، ۶، ۷، ۸، ۱۰)

9️⃣ افزایش اختلالات بهداشت روانی و کاهش شدید سلامت روان به‌علت موارد گفته‌شده و نیز عدم توان درمان و بهبود با مراجعه‌به روان‌پزشکان، روان‌شناسان و مشاوران متخصص به‌دلیل فقر شدید مالی و فرهنگی( تقریبا همه‌ی گروه‌ها)


🔵 این افراد، گروه‌های ویران‌شده از فقر فزاینده‌ی حاصل از شرایط آنومیک اجتماعی،  سیاسی و اقتصادی در سایه‌ی منازعات قدرت و فساد سیستماتیک و نهادینه‌شده در جامعه؛ هستند.
طوفان سیاه فقر حاصل از شرایط آنومیک جاری، بر همه‌ی قشرهای مردم تأثیر منفی و آسیب‌رسان دارد؛ اما باید بدانیم و بنگریم که بر گروه‌های فوق با شرایطی که ذکر شد، آواری از ویرانی و تباهی و سیاهی مضاعف و رنج‌آور فرود می‌آورد و ایشان را با مشقت و عذابی سترگ، همنشین می‌سازد تا به پایان زندگی سلام کنند.

⚠️ کافی است ساعاتی در شبانه‌روز در خیابان‌ها و محلات مختلف کلان‌شهر‌ها و شهر‌های کوچک‌تر دور از پایتخت، راه‌برویم و ببینیم که فقر و #از_هم‌_گسیختگی_اقتصادی_و_اجتماعی چگونه همچون اژدهایی مشغول بلعیدن این گروه‌ها‌ست.


🔴  بیاد‌ داشته‌باشیم که اژدهای پلید و پلشت فقر؛ ویران می‌کند، می‌شکند و آن‌گاه، #خشم و نفرت و #اعتراض می‌آفریند.

تحلیل‌ جوامع آنومیک نشان داده و می‌دهد که افراد در معرض آسیب‌های ویران‌گر فقر و نادیده‌ انگاشته‌شدن از‌سوی ساختارهای رسمی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی؛ پایان زندگی پر‌مرارت و سرشار از
تحقیر خود را، به خشم و نفرت از تحقیر‌کنندگان خویش گره زده و آن را با صدای رسا، به مطالبه و اعتراض بدل می‌سازند. از انفعال خارج شده و در جایگاه #کنش_گران طغیان‌گر و انتقام‌گیرنده از مسببین و عاملان این شرایط آنومیک، ایفای نقش می‌کنند.
و اینگونه طرد و نادیده‌انگاری مجدد آن‌ها و سرکوب‌شان، نه‌تنها راه بجایی نمی‌برد که آشفتگی و ویرانی را به تمام ارکان جامعه تسری و تعمیم می‌دهد‌. آن‌زمان دیگر برای رفع نابسامانی و شنیدن و دیدن این افراد، بسیار دیر است.

فریبا نظری
۵ بهمن ۱۴۰۱


#منازعات_قدرت
#فساد_سیستماتیک
#فقر
#جوامع_آنومیک
#کلان_شهر_ها
#نادیده‌_انگاری
#سرکوب
#تحقیر
#بهداشت_روانی
#خودکشی
#بهره_کشی_جنسی
#خدمات_دارویی


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝
@f_nazari
⚠️⚠️⚠️بازنویسی و بازنشر به دنبال تشدید فقر ویران‌گر به بهانه‌ی سقوط افسارگسیخته‌ی ارزش پول ملی


#هشدار
فقر، ویران می‌کند
فقر، ویران کرده‌است

مسئولان! لطفاً ببینید و انکار نکنید

👈" آنومی اجتماعی ایران، چه گروه‌هایی را به زانو درآورده و در شرایط حذف قرار داده‌است؟ "/ بخش دوم



4️⃣ عدم امکان دریافت خدمات آموزشی اعضای خانواده( مدارس و دانشگاه‌) به‌علت نداشتن درآمد و شرایط خاص جسمانی و روانی طبیعی و  نیز ورود کودکان به عرصه‌ی کار اجباری با دور‌شدن از تحصیل ( همه گروه‌ها به‌ویژه ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۰)

5️⃣ #سوء_تغذیه‌ی شدید، عدم تغذیه‌ی طبیعی در شبانه‌روز، حذف وعده‌های غذایی و بسیاری از گروه‌های ضروری #هرم_مواد‌_غذایی مانند پروتئین‌ها و ویتامین‌ها ( همه گروه‌ها به ویژه ۱، ۴، ۵، ۶، ۷)

6️⃣ افزایش استرس، #اضطراب، خشم، #افسردگی، و رفتارهای پرخطر به‌دلیل فقدان درآمد مستمر، مسکن، سوءتغذیه، خدمات دارویی و درمانی ضروری، خدمات آموزشی، خدمات رفاهی و اوقات‌فراغت در اعضای خانواده‌( همه‌ی گروه‌ها)

7️⃣ افزایش #خشونت‌_خانگی به‌ویژه نسبت ‌به سالمندان، کودکان، زنان و اعضای معلول و بیمار خانواده (همه گروه‌ها به‌ویژه ۱، ۳، ۵، ۶، ۸، ۱۰)

8️⃣ افزایش آسیب‌های فردی و اجتماعی و رفتارهای پرخطر مانند #اعتیاد، #روسپیگری، #قاچاق_مواد‌_مخدر و دارو، قاچاق کودکان و زنان، سرقت، قمار، نزاع و درگیری، خودکشی و دیگرکشی، کسب درآمد با بهره‌کشی جنسی از کودکان، معلولان خاص مانند اختلال #اوتیسم و زنان خانواده، نوزاد‌فروشی، دلالی خرید و فروش اعضای بدن انسان ( موارد ۴، ۶، ۷، ۸، ۱۰)

9️⃣ افزایش اختلالات بهداشت روانی و کاهش شدید سلامت روان به‌علت موارد گفته‌شده و نیز عدم توان درمان و بهبود با مراجعه‌به روان‌پزشکان، روان‌شناسان و مشاوران متخصص به‌دلیل فقر شدید مالی و فرهنگی( تقریبا همه‌ی گروه‌ها)


🟠🟠 این افراد، گروه‌های ویران‌شده از فقر فزاینده‌ی حاصل از شرایط آنومیک اجتماعی،  سیاسی و اقتصادی در سایه‌ی منازعات قدرت و فساد سیستماتیک و نهادینه‌شده در جامعه؛ هستند.
#طوفان_سیاه_فقر حاصل از شرایط آنومیک جاری، بر همه‌ی قشرهای مردم تأثیر منفی و آسیب‌رسان دارد؛ اما باید بدانیم و بنگریم که بر گروه‌های فوق با شرایطی که ذکر شد، آواری از ویرانی و تباهی و سیاهی مضاعف و رنج‌آور فرود آورده و ایشان را با مشقت و عذابی سترگ، همنشین ساخته تا به پایان زندگی سلام کنند...

⚠️ کافی است ساعاتی در شبانه‌روز در خیابان‌ها و محلات مختلف کلان‌شهر‌ها و شهر‌های کوچک‌تر دور از پایتخت، راه‌برویم و ببینیم که فقر و #از_هم‌_گسیختگی_اقتصادی_و_اجتماعی چگونه همچون اژدهایی مشغول بلعیدن این گروه‌ها‌ست.


🔴🔴  بیاد‌ داشته‌باشیم که اژدهای پلید و پلشت فقر؛ ویران می‌کند، می‌شکند و آن‌گاه، #خشم و نفرت و #اعتراض می‌آفریند.

تحلیل‌ جوامع آنومیک نشان داده و می‌دهد که افراد در معرض آسیب‌های ویران‌گر فقر و نادیده‌ انگاشته‌شدن از‌سوی ساختارهای رسمی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی؛ پایان زندگی پر‌مرارت و سرشار از
تحقیر خود را، به #خشم و نفرت از تحقیر‌کنندگان خویش گره زده و آن را با صدای رسا، به #مطالبه و #اعتراض بدل می‌سازند. از انفعال خارج شده و در جایگاه #کنش_گران طغیان‌گر و انتقام‌گیرنده از مسببین و عاملان این شرایط آنومیک، ایفای نقش می‌کنند.
و اینگونه طرد و نادیده‌انگاری مجدد آن‌ها و سرکوب‌شان، نه‌تنها راه بجایی نمی‌برد که آشفتگی و ویرانی را به تمام ارکان جامعه تسری و تعمیم می‌دهد‌. آن‌زمان دیگر برای رفع نابسامانی و شنیدن و دیدن این افراد، بسیار دیر است.

فریبا نظری
۵ بهمن ۱۴۰۱
بازنویسی در: ۷ اسفند ۱۴۰۱


#منازعات_قدرت
#فساد_سیستماتیک
#فقر
#جوامع_آنومیک
#کلان_شهر_ها
#نادیده‌_انگاری
#سرکوب
#تحقیر
#طرد
#بهداشت_روانی
#خودکشی
#بهره_کشی_جنسی
#خدمات_دارویی


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝
@f_nazari
👈« درحاشیه‌ی فرضیه‌پردازی اختلال هیستری جمعی دانش‌آموزان دختر در ایران»/ بخش ۲


از مقایسه‌ی این دو نظر و گزارش مسئولین، چند پرسش مهم به ذهن نگارنده به‌عنوان پژوهش‌گر مسائل اجتماعی می‌رسد؛ از‌جمله:

۱- چرا بر حذف صورت‌مسئله و #انکار آن، اصرار ورزیده می‌شود؟

۲- چرا اظهارنظر مسئولان و متولیان، #متناقض و متعدد و با #تأخیر است؟

۳- چرا در بسیاری مسائل ازجمله این مورد بر #جنسیت افراد تاکید شده و علت اصلی چالش ایجاد شده، بیان می‌شود؟؟

۴- با چه منطق و عقلانیتی در مسائل و مشکلات، دختران و زنان؛ به دلیل جنسیت‌شان #مقصر شناخته می‌شوند؟

۵- چرا ویژگی‌های مشترک انسانی مانند درک عوامل محیطی و داشتن احساس قوی، #جنسیتی و #تحقیر_کننده تلقی می‌شود؟؟

۶- در صورت صحت فرضیه‌ اختلال هیستری جمعی، چرا بر عوامل #استرس‌زا و #اضطراب‌آور پیدایش این اختلال تمرکز نمی‌شود؟!

۷- چرا تلاشی برای کشف چیستی و چگونگی عوامل ایجاد کننده‌ی این #اختلال_روانی_جمعی، صورت نمی‌گیرد؟!

۸- چه بر سر احساس‌امنیت و آرامش‌عمومی #جامعه‌ی_ایران آمده، که دانش‌آموزانش در این وسعت گرفتار این #اختلال شده‌اند؟!

۹- آیا اساساً #سلامت_روان و #احساس_امنیت عمومی جامعه برای مسئولان و متولیان امر؛ اهمیت دارد؟؟

۱۰- آیا درصورت درستی ادعا و فرضیه‌ی برخی از مسئولان مبنی‌بر وجود اختلال روانی جمعی به‌ویژه از آنجا که جمع موردنظر، جامعه‌ی دختران با احساسات قوی‌تر هستند؛ ذره‌ای از قصور و تقصیر و عاملیت اداره‌کنندگان کشور در تضییع حقوق مسلم و اساسی مردمان این جامعه به‌ویژه #حق_حیات_سلامت_و_کیفیت_زندگی و #حق_حکمرانی_شایسته_و_حسن_تدبیر برای کودکان و نوجوانان و جوانان، کاسته می‌شود؟؟

۱۱- آیا پاسخ متولیان اداره و امنیت عمومی این کشور نسبت به جامعه‌ای تا این‌حد #بیمار و آشفته‌حال و #نابهنجار، که می‌تواند چنین اختلال روانی جمعی شدید و وسیع ایجاد نماید؛ هم‌چنان انکار و سانسور اطلاع‌رسانی و #فراکنی و بازداشت اظهارنظر کنندگان و معترضان و تقلیل مسئله به احساسات قوی‌تر دختران دانش‌آموز و دانشجو، خواهد بود؟؟

💢این‌ها و پرسش‌های دیگری وجود دارد که نیازمند بررسی همه‌جانبه، #غیر_امنیتی، علمی، #بی‌_طرفانه، و #شفاف از سوی نهادها و افرادی است که پایگاه و #سرمایه‌ی_اجتماعی بالایی در میان مردم دارند.


✍️ فریبا نظری
۲۲ اسفند ۱۴۰۱



#زن_زندگی_آزادی
#حق_امنیت_و_آزادی
#حق_تحصیل_دختران
#حق_اعتراض
#حق_کرامت_و_برابری_انسانی
#حق_صلح_و_امنیت


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝@F_nazari
👈«مهمونی، برنامه‌ای در تراز سیمای ملی؛ جنسیت‌زده با تمسخر و تحقیر مردم»


☘️ داشتن سرمایه اجتماعی و مقبولیت بالا در میان مخاطبین یک جامعه امتیاز ویژه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی است. سال‌ها پیش کلاه قرمزی توانست با‌همه‌ی کاستی‌هایش، به این نقطه برسد. بگذریم که برخی افراد که هر ازگاهی چند در فضای سیاسی جامعه ظاهرشده و آتش به‌اختیار عمل می‌کنند، زمانی ماموریت داشتند به این عروسک مقبول جامعه بتازند و برعوامل تولید این مجموعه آنقدر سختی و فشار وارد کنند که از قاب تلویزیون ملی خارج شوند و البته موفق هم شدند.
در واقع می توان گفت نمایش عروسکی کلاه قرمزی، تبدیل به برند ویژه‌ی گروه تولیدکننده‌اش شد.
عروسکی ساده و نه چندان زیبا با حرفهای مردم عادی کوچه و بازار، شیرین و پذیرفتنی که فاصله چندانی با زندگی معمولی نداشت. #کلاه_قرمزی و عروسک همراهش #پسرخاله، مانند بقیه مردم ناراحت می شدند، شاد می شدند، از دروغ بدشان می آمد، به‌دیگران کمک می‌کردند، نون می‌گرفتند، نفت می‌گرفتند، به آدم‌ها گل می‌دادند، عاشق می‌شدند و از رنج و فقر مردم، رنج می‌کشیدند.
شاید اگر در یک کشور دیگر بود این عروسک شیرین و ساده و پرطرفدار، تبدیل به برندی ملی می شد به دلیل ویژگیهای مقبول کودکان و بزرگترها؛ اما در کشور ما جایش در قاب تلویزیون ملی با برنامه های دیگر پر شد.
سالها گذشت تا برنامه‌ی #مهمونی با عروسک های جدید بدون کلاه قرمزی و پسرخاله البته خارج از قاب تلویزیون و تقریبا ازسوی همان عوامل تولید؛ بینندگان مشتاق را از انتظار بیرون آورد.
بعد از چند قسمت از برنامه، سه نکته توجه نگارنده را به خود جلب کرد:
۱- جنسیت زدگی شخصیت ها و مضامین
۲- دوری شخصیت‌ها و مضمون برنامه از زندگی معمولی مردم جامعه
۳- شخصیت سوال برانگیز بچه به عنوان یک کودک کار


🌿 قیمه و کته دو شخصیت عروسکی و سهیلا بازیگر برنامه، به‌شدت زنان یک‌بعدی و با تفکراتی جنسیت‌زده ترسیم شده اند. #کته و #سهیلا تمام رویایشان، یافتن شوهر است. 
میزبان مهمونی نیز در این فکر است که برای سهیلا شوهری پیدا کند و سیروس را تشویق می‌کند که سهیلا را ببیند.
در یکی از قسمت ها مهمان محترم برنامه حتی پیشنهاد کرد برای اینکه کته شوهر پیدا کند، برود و دماغش را عمل کند.
بخش عاشقانه‌ها در قالب نمایشنامه‌های کوتاه دو‌نفره نیز، ازهمین مضامین جنسیت‌زده برخوردار است و زنان عاشق در آن، موجوداتی بی‌عقل و تک‌بعدی و سطحی تصویر می‌شوند.

این شخصیت‌ها و مضامین کافی بود تا برنامه با علامت سوالی بزرگ نزد بینندگان مواجه شود.

🌱 پس از وقفه‌ای چند ماهه هم‌زمان با التهابات و رخدادهای کم نظیر اعتراضی جامعه در #سال_۱۴۰۱، قسمت دوم برنامه مهمونی علامت سوال بیشتر و بزرگ‌تری کسب کرد.
این بار اما علاوه بر عبارات و مضامین #جنسیت‌زده و #تحقیر_آمیز_زنان، دغدغه‌ها و مسائل‌اجتماعی و #اعتراضات بخش زیادی از جامعه؛ مورد #تمسخر و #تحقیر قرار گرفت. این برنامه تا همین جا با نقد تند مخاطبان روبرو شده‌است.

💢اما پرسش‌هایی مهم به ذهن متبادر می‌شود:

🔹 آیا برنامه‌ی #مهمونی، نسخه‌ی فیک برنامه‌ی اورجینال #کلاه_قرمزی است؟

🔹آیا مقبولیت و #سرمایه‌ی_اجتماعی عوامل تولید برند کلاه قرمزی، برباد رفته است؟

🔹آیا مخاطبان و درک آنان از برنامه‌های سرگرم‌کننده #تغییر کرده و دچار #دگرگونی شده‌است؟

🔹آیا مضامین جنسیت‌زده و #سکسیستی که با تحقیر نیمی از جامعه همراه است، توسط عموم جامعه پس‌زده می‌شود؟

🔹 و آیا این دگرگونی در سلیقه و درک مخاطبین، همان مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است که جامعه را این چنین تغییر داده‌است؟

🔹 آیا تولید کنندگان برنامه های سرگرمی، متوجه این #تغییر_نگرش_و_ذائقه‌ی_جامعه نشده اند؟

🔹 آیا تولیدکنندگان برنامه ها، ماموریت دارند شرایط #آنومیک و #نابهنجار جامعه را #عادی_سازی نمایند و به نوعی #نادیده بگیرند؟

🔹 آیا نسخه‌ی فیک کلاه قرمزی یعنی #مهمونی به‌سطح استانداردهای رسانه‌ی‌ملی #تنزل پیدا کرده است؟

🔹 آیا این برنامه مصداق عبارت معروف #مارشال_مک_لوهان است که می‌گفت: رسانه، پیام است؟
و پیام #رسانه‌‌ی_ملی در حال‌حاضر، مقابله با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است؟؟



✍️ فریبا نظری
چهارم فروردین ۱۴۰۲


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔴🔴« خشونت و تحقیر انسان محکوم است، از غزه تا ایذه »


🔵 به تازگی با دوست جامعه‌شناسی آشنا شدم، ایشان جامعه‌ی عشق‌محور را مطالعه کرده و بر آن متمرکز است. چندروز پیش نقدی داشت که جامعه‌شناسان ما، همیشه بدی‌ها و تلخی‌ها را می‌بینند و غر می‌زنند.
من با نقد ایشان هم موافقم و هم مخالف، اما در پاسخ به این جامعه‌شناس صلح‌طلب گرامی و خوش‌فکر یادآور می‌شوم:
🔷 در شرایط اندوه‌باری زندگی می‌کنیم، اندوهی که با خشمی سترگ آمیخته شده و بودن در صلح فردی و اجتماعی را به چالشی عمیق کشانده است.
دو منطقه از جهان در کشمکش بر سر قدرت و ثروت در آتش جنگی ویران‌گر می‌سوزد و جان می‌ستاند، یک‌سو #روسیه و #اوکراین و دیگرسو، #فلسطین و #اسرائیل.
در این‌سوی جهان در سرزمین من نیز، سال‌هاست که مردمان خسته از سوگ پیامدهای طولانی‌ترین جنگ معاصر و ده‌ها جنبش اعتراضی در چند دهه‌ی گذشته و هزاران #تبعیض و نابرابری جنسیتی و قومی و مذهبی و دینی؛ در اعتراض و دادخواهی‌اند.
#دادخواهی که انکار می‌شود،
دادخواهی که #جرم تلقی می‌شود.
مردمانی که با همه‌ی نفرت‌پراکنی‌ها و خشونت‌ورزی ها، خواستار صلح و آرامش‌ و یک زندگی معمولی اند.
اما #فقر و تنگدستی چنان گریبان‌شان را گرفته و چنان سنگ‌دلانه از #عشق و آرامش جدایشان نموده که گویی نوزادی را از آغوش گرم و امن مادر، با خشونت و ستم؛ جدا سازید.
 و شوربختانه پاسخ‌شان از جنس خشونت، دشنام، تهدید، تحقیر، بازداشت، جراحت و جان باختن بوده است.
مردمانی که در خانه و گورستان و دانشگاه و کارخانه و خیابان و زندان با خشونت؛ #تحقیر می‌شوند.
مردمانی که به مجازات سهمگین‌ترین احساس انسانی، محکوم شده‌اند؛ #شرم_عشق‌ورزی در برابر خود و زندگی اندوه‌بار تصاحب شده در چنبره‌ی اصحاب قدرت و ثروت…

☘️🌿 آری دوست جامعه‌شناس صلح‌طلب و عشق‌ورز گرانقدر
این روزها، چهره‌ی کودکان عروسک بدست آواره‌ی غزه در خرابه‌های سرشار از آتش و خون همان‌قدر ما را به دیدن تلخی‌ها و خروش بر خشونت‌ورزان وا می‌دارد که شنیدن دشنام رکیک و حرکات جلف و #اوباش گونه‌ی همراه با خشونت به دانشجویان در نهاد دانشگاه،
و نیز دیدن نگاه عمیق و سکوت معنادار ماه‌منیر، مادری کودک ازدست داده در ایذه بر مزار کیان دلبندش که روایتی طولانی از اندوه و خشم و دادخواهی و عشق ربوده شده‌اش دارد...
سکوتی که حقیقتا سرشار از ناگفته‌های بسیار است...
و چه کسی است که نداند #خشونت و #تحقیر در هر نقطه از جهان و با هر شیوه و به هر میزان و شدت؛ ویران‌گر و محکوم است و آدمی را پریشان خاطر و بی‌قرار و آشفته می‌سازد.
آن‌قدر که اورا به تکرار واگویه‌ی این همه رنج و سوگ، این همه ستم و خشونت و این همه عشق و آرامش ربوده شده از زندگی معمولی آدم‌ها، وا می‌دارد؛ تا جایی‌که کارش به تلخی می‌گراید...
و درحالی که جامعه‌شناس، مسائل اجتماعی را عریان #توصیف و #تبیین می‌کند و #هشدار می‌دهد؛ اکنون و در این زمانه که مصائب اجتماعی زیاد است و گوش شنوا و چشم بینایی برای درک آن‌ها ازسوی متولیان و حکمرانان و اصحاب قدرت نیست، این #بازنمایی عریان درد و هشدار و نهیب بر خشونت و تحقیر آدم‌ها؛ به غر زدن شباهت می‌یابد...
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
و چیزی نظیر آتش
در جانم پیچید ...

✍️ فریبا نظری
۲۰ آبان ۱۴۰۲




#زندگی‌معمولی
#جامعه_عشق‌محور
#غزه
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#ماه‌منیر_مولایی‌راد


https://t.me/Sociologyofsocialgroups