جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
3.65K subscribers
263 photos
92 videos
12 files
755 links
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروه‌های اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعه‌شناسی

و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
Download Telegram
👈" زن، زندگی، آزادی؛ نه به تبعیض و نابرابری است"


🟥 به بهانه‌ی حضور زنان بلوچ در اعتراضات جاری


  پس از گذشت هشتاد روز از اعتراضات فردی و اجتماعی جاری ۱۴۰۱ ایران می‌توان دید که
#نادیده‌_انگاری، #سرکوب و #تحقیر مطالبات معترضین اخیر به‌ویژه زنان؛ موجب گسترش و عمق #کنش‌_های_اعتراضی در دایره‌ی وسیع ‌تر مکانی و محتوایی شده و در مناطق دور از پایتخت نیز با این پدیده روبرو هستیم. نکته‌ی قابل توجه اینست که بنظر می‌آید آن‌چه دغدغه‌ی کنش‌گران برابری‌خواه بوده به شکلی آشکار و با حرکتی سریع‌تر از پیش‌بینی‌های احتمالی، در‌حال  بروز و ظهور گسترده است.

مخالفت آشکار و سراسری با حجاب اجباری در زیست روزمره‌ی زنان گروه‌های مختلف خانه‌دار، دانش‌آموز، دانشجو، کارگر، پزشک، معلم، هنرمند و نویسنده، طی اعتراضات جاری سه‌ماهه‌ی اخیر؛ یک نمونه از این کنش‌هاست که نه‌تنها در پایتخت بلکه در شهر‌ها و مناطق دور از مرکز و حتی شهر‌هایی با فرهنگ سنتی و دینی، دیده می شود و گسترش و اقبال از آن، حرکتی فزاینده دارد.

حضور زنان بلوچ در اعتراضات اخیر و پیوستن آنان به سایر معترضین در مناطق محل سکونت خود، نمونه‌ای دیگر از تسری
#فرهنگ_مطالبه‌_گری به زنان ساکن شهرها و روستاهایی است که در حرکت‌های اعتراضی پیشین ایران، یا حضور نداشته و یا حضور کم‌رنگ و اندکی داشته‌اند. و مهم آن‌که این هم‌راهی و هم‌‌کنشی با اعتراضات اخیر پس از جان‌باختن #مهسا‌_امینی درمیان زنان بلوچ؛ دارای #عاملیت نسبی آن‌ها به‌عنوان کنش‌گر مستقل نیز می باشد.

 هم‌راهی و
#هم‌_کنشی زنان معتقد به حجاب با پوششی دینی در‌کنار سایر معترضین به‌ویژه زنانی که دیگر خود را ملزم به #حجاب‌_اجباری نمی‌دانند و بدون آن در تجمعات اعتراضی و نیز زیست روزمره و عادی خود حاضر هستند؛ نمونه‌ی دیگری از نهادینه‌شدن مطالبات برابری‌خواهانه‌ی اعتراضات اخیر است که تقابل و تضاد آشکاری با #گفتمان_رسمی جامعه در تعریف از زن دیندار و زن محجبه دارد و از‌سویی نشان‌گر این است که مطالبات و خواسته‌های زنان معترض فراتر از حذف حجاب اجباری است.

و نمونه‌ی مورد‌توجه بعدی، حضور زنان طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی جامعه در محلات مرفه و محروم، مدرن و سنتی، مذهبی و غیر‌مذهبی در شهری‌ هم‌چون تهران و نیز کلان‌شهرهای دیگری چون شیراز، تبریز، مشهد، اهواز و اصفهان است که نشان‌گر نوعی اعتراض جمعی و مطالبه‌ی همگانی زنان نسبت به تبعیض و نابرابری نهادینه شده‌ی سال‌های طولانی است.

🔵 اقبال و رشد این کنش‌ها در شهر‌هایی همچون سنندج، تهران، رشت، مشهد، شیراز و اهواز؛ براساس نتایج برخی پژوهش‌های سالیان گذشته که این شهرها را سکولارترین شهرهای کشور دانسته‌اند؛ امری بدیهی و قابل پیش‌بینی بوده است اما در سایر شهرها و مناطقی مانند اصفهان، زاهدان، یزد، اردبیل، قم، تبریز و کرمان؛ قابل توجه و بااهمیت بوده و نیازمند بررسی و پژوهش‌های گسترده‌ای است( براساس "پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان" از طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،۱۳۸۳/ و پژوهش ثانویه‌ "رابطه دینداری و
#سکولاریسم"، فصلنامه جامعه‌شناسی کاربردی، رستگار، خالد، محمدی، میثم، تابستان ۱۳۹۶).


فریبا نظری
۱۱ آذر ۱۴۰۱



#زن‌_زندگی‌_آزادی
#برابری‌_خواهی
#تبعیض
#حجاب‌_اجباری
#نابرابری
#زنان‌_بلوچ
#زن‌_دیندار
#زاهدان
#سنندج
#رشت


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝
@f_nazari
♻️🔰♻️ « انقلاب ۵۷، زنان و عاملیت کنش‌گری »


🔵 زنان و حقوق آنان همواره با رویکرد ابژه‌سازی و ابژه‌گی ازسوی نظام‌های حکم‌رانی کشورمان روبرو بوده اند و در مناسبات قدرت این نظام‌ها نیز، زنان جایگاهی نداشته و اگر هم حضور اندکی بوده؛ با تلاش خود زنان برای تحول از #ابژه‌گی به #سوژه‌گی و با پرداخت هزینه‌های بسیار بدست آمده است.
از دوران #مشروطیت تا زمان وقوع انقلاب ۵۷، زنان با وجود همه‌ی محدودیت‌ها و موانع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی؛ به کنش‌گری فردی و جمعی پرداخته‌ و بدین نتایج دست یافتند:
۱- حق آموزش
۲- ورود به مسائل خانواده ازجمله ازدواج و طلاق
۳- پرداختن به بهداشت و پیشگیری از بیماری‌ها در میان مادران و کودکان
۴- آغاز کنش‌گری رسانه‌ای با انتشار مجلات و نشریات 
۵- آغاز کنش‌ جمعی با تشکیل انجمن‌ها و جمعیت‌های زنان
۶- پوشش اختیاری
۷- افزایش سوادآموزی
۸- افزایش مطالبات به سطوح اجتماعی و سیاسی هم چون اشتغال و حق رأی
۹- به حاشیه رفتن مطالبات سیاسی چون حق رأی و حضور در احزاب به دلیل انسداد سیاسی پس‌از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و مخالفت روحانیون
۱۰- تصویب حق رأی و #قانون_حمایت_از_خانواده به‌ویژه با تلاش و کنش‌گری برخی جمعیت‌های غیردولتی زنان و اراده و عزم هسته‌ی محوری حاکمیت

🔶در انقلاب ۱۳۵۷، زنان باوجود حضور و نقش توده‌وار در راهپیمایی‌های حمایتی از انقلابیون به‌ویژه گروه‌های مذهبی و روحانیون و البته حضور اندکی نیز در قالب کنش‌گران احزاب سیاسی چپ و سازمان مجاهدین خلق؛ از روزهای آغازین پس‌از استقرار انقلابیون بنیان‌گذار جمهوری اسلامی با نادیده‌گرفتن وعده‌های داده شده و بازگشت به برخی محدودیت‌های سده‌ی گذشته، مواجهه‌ای تلخ و باورنکردنی داشتند:
۱- لغو پوشش اختیاری
۲- لغو قانون حمایت از خانواده مصوب دهه‌ی ۱۳۴۰
۳- عدم حضور یا حضور حداقلی در کانون‌های قدرت و تصمیم‌سازی هم چون: شورای انقلاب، مجلس خبرگان قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام
۴- اخراج گسترده‌ی زنان از ارتش، ادارات، بیمارستان‌ها، و مراکز آموزشی، فرهنگی و هنری
۵- نداشتن حق کاندیداتوری ریاست‌جمهوری و ریاست قوه‌ی قضاییه( ناقص سازی حق رأی و انتخاب )
۶- لغو حق قضاوت از زنان
۷- کنترل سبک زندگی و انواع ممنوعیت‌ها بنام شرع و دین( ممنوعیت موتورسیکلت سواری، دوچرخه‌سواری، خروج از کشور، ورود به ورزشگاه، آواز، مدیریت برخی سازمان‌ها، تحصیل و اشتغال در برخی رشته‌ها و ...)

🔺🔺با وجود این محدودیت‌های گسترده و بازگشت وضعیت زنان به سال‌ها قبل؛ به گواهی یافته‌های عینی و مصادیق چهار دهه‌ی اخیر، جنبش احیای حقوق زنان و مقدمات توسعه‌یافتگی ایران برای رسیدن به جامعه‌ای آگاه و برابری خواه، راه خود را پیدا کرده و متناسب با مقتضیات زمان ازجمله بهره‌مندی از تکنولوژی‌های نوین و رشد ارتباطات، به مطالبه گری‌های گسترده‌تر و عمیق‌تر پرداخته و با تبدیل تهدید‌ها به فرصت‌ها؛ به نتایجی شگرف رسیده است.
نتایجی که امروز حاکمیت جمهوری اسلامی پس‌از ۴۵ سال از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، بدان افتخار می‌کند و با ادعای بهبود وضعیت زنان و نسبت دادن عاملیت پیشرفت آنان به خود، این شرایط را به دلیل ظلم به زنان و استفاده‌ی ابزاری از ایشان در دوران پهلوی اول و دوم، به رخ زنان می‌کشد. اما غافل از این حقیقت است که با ایجاد محدودیت و کنترل زنان به عاملیت آنان برای احیای حقوق‌شان با اراده و آگاهی و انتخاب در گذار از این نابرابری‌ها، یاری رسانده است.
انقلابی که ناخواسته با محدودیت‌ها و گفتمان تقابلی با زنان ایرانی و استفاده‌ی توده‌وار ایشان در بزنگاه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی؛ منجر به تقویت و عمق عاملیت کنش‌گری جامعه‌ی زنان و نیز مردان برابری خواه و توسعه طلب در این سرزمین شده و سبب سرعت و عمق تحول زنان از ابژه‌گی به سوژه‌گی گردیده است. 
💢شاهد مثال این عاملیت تقویت شده و گسترده‌ی زنان و مردان برابری خواه، تمرکز حاکمیت بر گفتمان کنترل زنان و مقابله با مطالبات آن‌هاست:
🔹 تأکید بر حجاب اجباری
🔹تداوم تبعیض جنسیتی

🔹استمرار بهره‌برداری توده‌وار از زنان
🔹ایدئولوژیک کردن نقش و هویت زنان
🔹تقابل زنان و مردان جامعه در برابر هم
🔹کاهش رواداری اجتماعی در پذیرش تنوع و تکثر جامعه

🔹دور کردن هرچه بیشتر زنان از کانون‌های قدرت
🔹و مقابله و سرکوب جنبشی که مطالبه‌ی محوری‌اش #زن‌زندکی‌آزادی است.
آری!
#معنای_زندگی زنان ایرانی، تغییر خود و موقعیت سختی است که ناممکن بنظر می‌آید اما ممکن شده و می‌شود...

✍️ فریبا نظری
۲۲ بهمن ۱۴۰۲   



#انقلاب_۵۷
#عاملیت_کنش‌گری
#سوژه‌گی_زنان
#گفتمان_کنترل
#زن‌زندگی‌آزادی


📎 مطالعه‌ی بیشتر:
◀️عاملیت در جنبش زن‌زندگی‌آزادی، فرزانه صادقی، مریم تهرانی، مجله‌ی ایران آکادمیا، ۲۰۲۳
◀️سیاست جنسیت در ایران معاصر، الهه صادقی، فصلنامه دولت‌پژوهی، ۱۴۰۰

https://t.me/Sociologyofsocialgroups