جریانـ
🔺۲۴ واژه گوناگون برای درجات مختلف عشق و دوست داشتن در زبان عربی! منبع: https://twitter.com/_amroali/status/1155578446912925696 ⭕️ بسیاری را میشناسم که حالا در ۳۰، ۴۰ سالگی(بسیاریشان پس از مهاجرت) یا میخواهند عربی بیاموزند یا متاسفاند که چرا در دوران تحصیل…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ چرا #زبان_فارسی زبان ملّی ایران و متعلق به همه ایرانیان است؟
استاد #ژاله_آموزگار استاد برجسته دانشگاه تهران و متخصص فرهنگ و زبانهای باستانی، زادهٔ خوی و دانشآموخته سوربن، پاسخ این پرسش را میدهد.
🔗 منبع
رابطه #ایراندوستی با #فارسی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
استاد #ژاله_آموزگار استاد برجسته دانشگاه تهران و متخصص فرهنگ و زبانهای باستانی، زادهٔ خوی و دانشآموخته سوربن، پاسخ این پرسش را میدهد.
🔗 منبع
رابطه #ایراندوستی با #فارسی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتشار این ویدئو در یک کانال یوتیوبی پرطرفدار زبانشناسی درباره ریشه یکسان واژههای زبان پارسی با واژگان زبانهای اروپایی، تعجب برخی از کاربران غیرایرانی را برانگیخت. این ویدئو واژههای همریشه زبان پارسی و زبانهای اروپایی را توضیح میدهد.
لازم به یادآوری است که زبانهای هندواروپایی زاییده یک زبان واحد پیشاتاریخیاند.
منبع:
@baadafrah
#زبان #فارسی
#ریشههای_مشترک
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
لازم به یادآوری است که زبانهای هندواروپایی زاییده یک زبان واحد پیشاتاریخیاند.
منبع:
@baadafrah
#زبان #فارسی
#ریشههای_مشترک
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❗️استفاده از لفظ «کرونایی» یا «سرطانی» احتمالاً برای اکثر گویندگان چندان بار معنایی خاصی ندارد؛ اما برای فرد مبتلا به بیماری، میتواند فروکاستن تمام هویت و شخصیت او به آن بیماری باشد. در حالیکه وقتی میگوییم «فرد دارای کرونا» یا «فرد دارای #سرطان» شاید فرقاش برای گوینده چند ثانیه باشد اما برای فرد بیمار ارزش بسیاری خواهد داشت و از لحاظ ذهنی این امکان را به او میدهد تا خود را با بیماری تعریف نکند و همین تفکیک، روحیه و قدرت مواجهه با بیماری را به او بدهد.
#زبان و #کرونا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
#زبان و #کرونا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❗️یک استاد سیاستگذاری عمومی و علوم سیاسی، دنیل الدریچ (Daniel Aldrich) تذکر داده که استفاده از تعبیر «دوری/فاصله اجتماعی» (Social distancing) به عنوان راهکاری برای مراقبت از سلامت افراد در برابر شیوع کرونا سازنده و درست نیست و بهتر است بهجای آن از عبارت «دوری/فاصله فیزیکی» (Physical distancing) استفاده شود تا این مراقبت وجهی ضداجتماعی پیدا نکند.
ضمن آنکه رفتارهای شهروندان داوطلب در کشورهای گوناگون در مراقبت از دیگران نشان داده که در این ایام بعضی روابط اجتماعی شکل تازهای یافته و مستحکمتر هم شده است.
سازمان بهداشت جهانی نیز خطای خود را در استفاده از تعبیر اشتباه پذیرفته و بیان کرده که حتماً میخواهد که افراد در این ایام همچنان با هم مرتبط و متصل باشند و لذا از این به بعد در دستورالعملهای خود از عبارت «دوری/فاصله فیزیکی» استفاده خواهد کرد.
منبع: واشینگتن پست
#زبان و #کرونا
#روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
ضمن آنکه رفتارهای شهروندان داوطلب در کشورهای گوناگون در مراقبت از دیگران نشان داده که در این ایام بعضی روابط اجتماعی شکل تازهای یافته و مستحکمتر هم شده است.
سازمان بهداشت جهانی نیز خطای خود را در استفاده از تعبیر اشتباه پذیرفته و بیان کرده که حتماً میخواهد که افراد در این ایام همچنان با هم مرتبط و متصل باشند و لذا از این به بعد در دستورالعملهای خود از عبارت «دوری/فاصله فیزیکی» استفاده خواهد کرد.
منبع: واشینگتن پست
#زبان و #کرونا
#روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❌ #امیر_هاشمی_مقدم پژوهشگر فرهنگ، چندی پیش طی یادداشتی در کانال مقدمه به نکته جالب و مهمی اشاره کرده بود:
«چند سالی است که ... مجریان صدا و سیما پافشاری عجیبی دارند برای به کار نبردن نام برخی از جشنهای ملی و ایرانی؛ و به جای آن، از نامهای نامأنوس و ناآشنای دیگری که خود ابداع کردهاند، استفاده میکنند. خودداری از به کار بردن نام «سیزده به در» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «روز طبیعت»، همچون خودداری از به کار بردن نام «چهارشنبهسوری» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «چهارشنبه آخر سال» از مهمترین نمونههای آن است. این در حالی است که در این چند سال، هیچ یک از این نامها در میان مردم کمترین کاربردی نیافته و همچنان نامهای قدیمی و درست آن به کار گرفته میشود. برای نمونه هرگز شما نمیتوانید ایرانیای را پیدا کنید که از شما بپرسد: «روز طبیعت کجا میروی؟»؛ یا هیچ کودکی را نمیتوانید بیابید که به دوستانش بگوید: «برای چهارشنبه آخر سال از کجا ترقه پیدا کنیم؟».
او در پایان متن به درستی هشدار داده است که سیاست کمرنگ کردن سنتهای ایرانی و خدشه وارد کردن به ارزشهای ملی و میراث فرهنگی کشور، چه نتایج سوئی خواهد داشت.
🔺در مورد جشن شب #یلدا و #چله نیز دیدهایم که گاهی در صدا و سیما از تعبیر «جشن بلندترین شب سال» استفاده میشود. این رویکرد نوعی ستیز با تاریخ و پیشینه این جشنها و آیینهاست و اثری جز گسست فرهنگی و تخریب پایههای هویتی مردم نخواهد داشت. در بسیاری از مواقع ستیز با بعضی امور از ستیز با نام آنها آغاز شده یا پشت آن پنهان شده است.
البته واقعیت این است که این تعابیر جعلی، در گفتار روزمره جایگزین نام اصلی این مناسبتها نشده است. اما بر اثر تکرار در این سالها، گاهی شاهدیم که در نوشتار از این ترکیبهای ابداعی استفاده میشود؛ گاه حتی با نیت سازنده، مثلاً برای ذکر اهمیت مراقبت از طبیعت، «سیزده به در» روز طبیعت نامیده میشود. این فرایند در طولانیمدت ممکن است باعث کمرنگ شدن نام اصلی این آیینها و قطع ارتباط با ریشههای فرهنگی یا دست کم نوعی تشتت در نامهای آیینی شود.
❗️توجه همه ما به این نکته و استفاده از نامهای اصیل و تاریخی میتواند نوعی #مراقبت_از_فرهنگ و #میراث_فرهنگی #ایران باشد.
🌀 اگر شما هم با دغدغه این متن همدلاید آنرا برای دیگران ارسال کنید.
#چهارشنبهسوری #سیزدهبهدر
#پاس_فرهنگ #جشن_ایرانی #زبان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«چند سالی است که ... مجریان صدا و سیما پافشاری عجیبی دارند برای به کار نبردن نام برخی از جشنهای ملی و ایرانی؛ و به جای آن، از نامهای نامأنوس و ناآشنای دیگری که خود ابداع کردهاند، استفاده میکنند. خودداری از به کار بردن نام «سیزده به در» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «روز طبیعت»، همچون خودداری از به کار بردن نام «چهارشنبهسوری» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «چهارشنبه آخر سال» از مهمترین نمونههای آن است. این در حالی است که در این چند سال، هیچ یک از این نامها در میان مردم کمترین کاربردی نیافته و همچنان نامهای قدیمی و درست آن به کار گرفته میشود. برای نمونه هرگز شما نمیتوانید ایرانیای را پیدا کنید که از شما بپرسد: «روز طبیعت کجا میروی؟»؛ یا هیچ کودکی را نمیتوانید بیابید که به دوستانش بگوید: «برای چهارشنبه آخر سال از کجا ترقه پیدا کنیم؟».
او در پایان متن به درستی هشدار داده است که سیاست کمرنگ کردن سنتهای ایرانی و خدشه وارد کردن به ارزشهای ملی و میراث فرهنگی کشور، چه نتایج سوئی خواهد داشت.
🔺در مورد جشن شب #یلدا و #چله نیز دیدهایم که گاهی در صدا و سیما از تعبیر «جشن بلندترین شب سال» استفاده میشود. این رویکرد نوعی ستیز با تاریخ و پیشینه این جشنها و آیینهاست و اثری جز گسست فرهنگی و تخریب پایههای هویتی مردم نخواهد داشت. در بسیاری از مواقع ستیز با بعضی امور از ستیز با نام آنها آغاز شده یا پشت آن پنهان شده است.
البته واقعیت این است که این تعابیر جعلی، در گفتار روزمره جایگزین نام اصلی این مناسبتها نشده است. اما بر اثر تکرار در این سالها، گاهی شاهدیم که در نوشتار از این ترکیبهای ابداعی استفاده میشود؛ گاه حتی با نیت سازنده، مثلاً برای ذکر اهمیت مراقبت از طبیعت، «سیزده به در» روز طبیعت نامیده میشود. این فرایند در طولانیمدت ممکن است باعث کمرنگ شدن نام اصلی این آیینها و قطع ارتباط با ریشههای فرهنگی یا دست کم نوعی تشتت در نامهای آیینی شود.
❗️توجه همه ما به این نکته و استفاده از نامهای اصیل و تاریخی میتواند نوعی #مراقبت_از_فرهنگ و #میراث_فرهنگی #ایران باشد.
🌀 اگر شما هم با دغدغه این متن همدلاید آنرا برای دیگران ارسال کنید.
#چهارشنبهسوری #سیزدهبهدر
#پاس_فرهنگ #جشن_ایرانی #زبان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سخنرانی هویت ملی و بنیادهای آن
شاهرخ مسکوب
⭕️ هویت ملی و بنیادهای آن
سخنرانی #شاهرخ_مسکوب
انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم اتریش - ۱۹۹۸
منبع و مطالب بیشتر درباره مسکوب
ایرانشناس، شاهنامهپژوه و نویسنده برجسته
(۲۰ دی ۱۳۰۲/بابل – ۲۳ فروردین ۱۳۸۴/پاریس)
نسخه کاملتر
#ایده_ایران #ایراندوستی
#هویت #ملیگرایی #زبان #فارسی #شعر
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سخنرانی #شاهرخ_مسکوب
انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم اتریش - ۱۹۹۸
منبع و مطالب بیشتر درباره مسکوب
ایرانشناس، شاهنامهپژوه و نویسنده برجسته
(۲۰ دی ۱۳۰۲/بابل – ۲۳ فروردین ۱۳۸۴/پاریس)
نسخه کاملتر
#ایده_ایران #ایراندوستی
#هویت #ملیگرایی #زبان #فارسی #شعر
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
راهنمایی برای جلوگیری از بدنامی احتماعی بر اثر کُوید ۱۹
🔻مقابله با بدنامی اجتماعی ناشی از کرونا
🔹 متاسفانه اخیراً پسر یک فرد مبتلا به کرونا که جان خود را از دست داده است، بر اثر ناراحتی از برخورد دیگران و عدم حمایت اجتماعی بعد از مرگ پدر، خودکشی کرده است. مادر این پسر نیز مرگ همسر و فرزند را تاب نیاورده و خودکشی کرده است.
🔸 این واقعه نشان میدهد ما باید به شدت نسبت به «بدنام» شدن افراد و برچسب و انگ زدن به آنها حساس باشیم. یونیسف و سازمان بهداشت جهانی مقالهای درباره بدنامی ناشی از کرونا و جلوگیری از آن منتشر کردهاند. این مقاله را مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی ترجمه و منتشر و دکتر محمد فاضلی آنرا به صورت صوتی خوانده است تا بتوان از خسارات بیشتر جلوگیری کرد.
منبع
#آگاهی #زبان و #اخلاق_مراقبت در برابر #کرونا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔹 متاسفانه اخیراً پسر یک فرد مبتلا به کرونا که جان خود را از دست داده است، بر اثر ناراحتی از برخورد دیگران و عدم حمایت اجتماعی بعد از مرگ پدر، خودکشی کرده است. مادر این پسر نیز مرگ همسر و فرزند را تاب نیاورده و خودکشی کرده است.
🔸 این واقعه نشان میدهد ما باید به شدت نسبت به «بدنام» شدن افراد و برچسب و انگ زدن به آنها حساس باشیم. یونیسف و سازمان بهداشت جهانی مقالهای درباره بدنامی ناشی از کرونا و جلوگیری از آن منتشر کردهاند. این مقاله را مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی ترجمه و منتشر و دکتر محمد فاضلی آنرا به صورت صوتی خوانده است تا بتوان از خسارات بیشتر جلوگیری کرد.
منبع
#آگاهی #زبان و #اخلاق_مراقبت در برابر #کرونا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❗️احترام به حقوق زنان در عمل، با احترام در #زبان آغاز میشود.
بنابراین باید این برچسبهای تحقیرآمیز جنسیتی را از گفتارها در عرصههای اجتماعی و حتی خصوصی زدود.
ما زنان و مردان، در کنار هم میتوانیم بدون حمله و برچسب زدن به دیگران، با گفتوگو و ترویج آگاهی حساسیت جامعه را برای مقابله با اصطلاحات ضد زن و تعابیری که #زنان را جنس دوم و پایینتر از مردان میداند، افزایش دهیم.
#روز_جهانی_زنان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
بنابراین باید این برچسبهای تحقیرآمیز جنسیتی را از گفتارها در عرصههای اجتماعی و حتی خصوصی زدود.
ما زنان و مردان، در کنار هم میتوانیم بدون حمله و برچسب زدن به دیگران، با گفتوگو و ترویج آگاهی حساسیت جامعه را برای مقابله با اصطلاحات ضد زن و تعابیری که #زنان را جنس دوم و پایینتر از مردان میداند، افزایش دهیم.
#روز_جهانی_زنان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from روامدارى
💠 تفاوت درد و رنج
یا چگونه به رنجهای یکدیگر میافزاییم.
«مگه خودم معلولم که نتونم انجامش بدم». این جملهای بود که در حین گفتگو از دهانم خارج شد. یک آن دیدم صورتِ رفیقم سرخ و سفید شد.
آنقدر استفاده از این کلیشه برایم عادی و بدیهی بود که هنوز متوجه نشده بودم از کدام قسمت حرفم ناراحت شده است. خیلی آرام دور زد و به آشپزخانه رفت. صدای چرخ ویلچرش هیچ وقت از یادم نمیرود. دلم میخواست از شرم آب شوم.
من چه کرده بودم؟ «ناتوانی» را نسبت داده بودم به یک «آسیبِ فیزیکی» و آن آسیب را با یک فرد «توانخواه»یکی گرفته بودم. با چه کسی؟ با یکی از باهوشترین، بهترین و پرتلاشترین دوستانم.
افراد مختلف در ایران به خاطر ابتلا به بیماریهای مختلف فیزیکی یا روانی که برای آنها «درد» (pain) زیادی به همراه دارد، با چیزی اضافه هم مواجه هستند؛ با «رنجِ» (Suffering) ناشی از شرایط و بستر اجتماعی و فرهنگی حاکم در جامعه که آن بیماری در آن اتفاق افتاده و فهم و تعریف میشود.
متاسفانه در بسیاری از مواقع، وقتی میخواهیم به یک مشکل غیرقابل حل، شیوع ناگهانی یک امر نامطلوب، یک وضعیت پیچیده، یک حالتِ غیر هنجار یا غیر اخلاقی و حتی گاهی به یک جرم یا رفتار خشونتآمیز اشاره کنیم از برچسبِ بیماریها استفاده میکنیم.
«ایدز نیست که دیگه خوب نشه»، «مثل یک غده سرطانی همه جا رو گرفته»، «فلج اقتصادی»، «معلولیت سازمانی»، «دچار یک پارانویای جمعی شدهایم»، «مگر آلزایمر دارید؟»، «فوتبال ما دچار نازایی شده است»، «زود باش مگه ام.اس داری»، «مونگل نباش»، «اوتیسمِ فرهنگی»...
این عبارات قسمت کوچکی از برچسبزنی وضعیتهای نادلخواه با انواع بیماریهاست که باعث تشدید رنج بیماری، علاوه بر تحمل درد آن میشود. وقتی ما این اصطلاحات را به عنوان افرادی که درگیریای با آنها نداریم میشنویم، متوجه بارِ آزاردنده و خشوت نمادین آن نمیشویم. اما وقتی به یکی از این وضعیتها مبتلا هستیم، متوجه میشویم که شنیدن این عبارات بارِ سنگینی از انگ و بنابراین طردِ اجتماعی را با خود به همراه دارد.
درد، ناگزیر و خارج از حوزه انتخاب و اراده ما است. رنج اما لایهای از درد است که ممکن است خودمان به درد اضافه کنیم یا دیگران (خواسته یا ناخواسته) آنرا به ما تحمیل کنند. بنابراین درد تا حد زیادی غیر قابل پیشگیری و رنج تا حد زیادی قابل پیشگیری و قابل اصلاح است.
✍️ مرتضی کریمی، دکترای انسانشناسی
منبع: کانال همشنوایی
#زبان #دگرپذیری
#افراد_دارای_معلولیت
💠
براى دیدن دیگری _______ @RavaaMadaari
یا چگونه به رنجهای یکدیگر میافزاییم.
«مگه خودم معلولم که نتونم انجامش بدم». این جملهای بود که در حین گفتگو از دهانم خارج شد. یک آن دیدم صورتِ رفیقم سرخ و سفید شد.
آنقدر استفاده از این کلیشه برایم عادی و بدیهی بود که هنوز متوجه نشده بودم از کدام قسمت حرفم ناراحت شده است. خیلی آرام دور زد و به آشپزخانه رفت. صدای چرخ ویلچرش هیچ وقت از یادم نمیرود. دلم میخواست از شرم آب شوم.
من چه کرده بودم؟ «ناتوانی» را نسبت داده بودم به یک «آسیبِ فیزیکی» و آن آسیب را با یک فرد «توانخواه»یکی گرفته بودم. با چه کسی؟ با یکی از باهوشترین، بهترین و پرتلاشترین دوستانم.
افراد مختلف در ایران به خاطر ابتلا به بیماریهای مختلف فیزیکی یا روانی که برای آنها «درد» (pain) زیادی به همراه دارد، با چیزی اضافه هم مواجه هستند؛ با «رنجِ» (Suffering) ناشی از شرایط و بستر اجتماعی و فرهنگی حاکم در جامعه که آن بیماری در آن اتفاق افتاده و فهم و تعریف میشود.
متاسفانه در بسیاری از مواقع، وقتی میخواهیم به یک مشکل غیرقابل حل، شیوع ناگهانی یک امر نامطلوب، یک وضعیت پیچیده، یک حالتِ غیر هنجار یا غیر اخلاقی و حتی گاهی به یک جرم یا رفتار خشونتآمیز اشاره کنیم از برچسبِ بیماریها استفاده میکنیم.
«ایدز نیست که دیگه خوب نشه»، «مثل یک غده سرطانی همه جا رو گرفته»، «فلج اقتصادی»، «معلولیت سازمانی»، «دچار یک پارانویای جمعی شدهایم»، «مگر آلزایمر دارید؟»، «فوتبال ما دچار نازایی شده است»، «زود باش مگه ام.اس داری»، «مونگل نباش»، «اوتیسمِ فرهنگی»...
این عبارات قسمت کوچکی از برچسبزنی وضعیتهای نادلخواه با انواع بیماریهاست که باعث تشدید رنج بیماری، علاوه بر تحمل درد آن میشود. وقتی ما این اصطلاحات را به عنوان افرادی که درگیریای با آنها نداریم میشنویم، متوجه بارِ آزاردنده و خشوت نمادین آن نمیشویم. اما وقتی به یکی از این وضعیتها مبتلا هستیم، متوجه میشویم که شنیدن این عبارات بارِ سنگینی از انگ و بنابراین طردِ اجتماعی را با خود به همراه دارد.
درد، ناگزیر و خارج از حوزه انتخاب و اراده ما است. رنج اما لایهای از درد است که ممکن است خودمان به درد اضافه کنیم یا دیگران (خواسته یا ناخواسته) آنرا به ما تحمیل کنند. بنابراین درد تا حد زیادی غیر قابل پیشگیری و رنج تا حد زیادی قابل پیشگیری و قابل اصلاح است.
✍️ مرتضی کریمی، دکترای انسانشناسی
منبع: کانال همشنوایی
#زبان #دگرپذیری
#افراد_دارای_معلولیت
💠
براى دیدن دیگری _______ @RavaaMadaari
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ چرا #زبان_فارسی زبان ملّی ایران و متعلق به همه ایرانیان است؟
استاد #ژاله_آموزگار استاد برجسته دانشگاه تهران و متخصص فرهنگ و زبانهای باستانی، زادهٔ خوی و دانشآموخته سوربن، پاسخ این پرسش را میدهد.
منبع
#ایران #فارسی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
استاد #ژاله_آموزگار استاد برجسته دانشگاه تهران و متخصص فرهنگ و زبانهای باستانی، زادهٔ خوی و دانشآموخته سوربن، پاسخ این پرسش را میدهد.
منبع
#ایران #فارسی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗣 فیلیپ کراوتر، خبرنگار بریتانیایی-لوکزامبورگی-آلمانی آسوشیتدپرس در کییف و پوشش اخبار اوکراین به شش زبان، به ترتیب:
انگلیسی، لوکزامبورگی، اسپانیایی، پرتغالی، فرانسوی و آلمانی
🔗منبع: توئیتر Philip Crowther
#زبان #رسانه
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
انگلیسی، لوکزامبورگی، اسپانیایی، پرتغالی، فرانسوی و آلمانی
🔗منبع: توئیتر Philip Crowther
#زبان #رسانه
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
💡 تا چند دهه قبل، در مدارس خانگی و سنتی قونیه، آثار مولانا و سعدی به کودکان آموزش دادهمیشد. ... بدون زبان فارسی، در دیپلماسی میراثی هم رابطه ما با کشورهای دیگر چون تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، هند، جمهوری آذربایجان و... دچار اختلال میشود. بنابراین تضعیف زبان فارسی تنها به وحدت اقوام ایرانی آسیب نمیزند که به رابطه ما با حوزه ایران فرهنگی آسیب وارد میسازد.
با توجه به رابطه میانفرهنگی و میانمتنی زبان فارسی با سایر زبانهای ایرانی میتوان ترجمه خودجوش ادبیات فارسی به زبان اقوام ایرانی چون لری، کردی، گیلکی و غیره را دید. مثال آن شاهنامه گیلکی، بختیاری، لری، کردی و... است. وجود قصههای شاهنامه به زبانهای دیگر ایرانی از این همزیستی حکایت دارد.
در ایران نقالی گیلکی و قصهگویی قهوهخانهای از #شاهنامه و سایر آثار برجسته ادبیات #فارسی رواج داشتهاست. خودِ من قصههای «هفت گنبد» نظامی گنجوی را به زبان گیلکی شنیدهام درحالیکه راویان صدساله آن، قصه را به زبان گیلکی و تالشی بهعنوان قصهای عامیانه تعریف میکردند. یعنی تعامل و رابطه میانمتنی بین زبان فارسی و سایر زبانهای ایران و البته موجود در ایران وجود داشتهاست و بین این زبانها دیوار بتنی وجود نداشتهاست. ترانههای گیلکی و تالشی چندزبانهاند. یعنی شما در یک ترانه فولکلوریک گیلکی و تالشی بندهای فارسی را به شکلی خودجوش میبینید. اصولاً اقوام ایرانی چندزبانه بودهاند. مثلاً فردی تالشی میتواند همزمان به تالشی، گیلکی، فارسی و حتی ترکی صحبت کند. چندزبانگی در ایران پدیدهای متأخر نیست. این چندزبانگی در دل قصهها و ترانههای فولکلوریک امری خودجوش بودهاست. ترانههای «احمد عاشورپور» که آغازگر خواندن آوازهای محلی و قومی در دهه ۳۰ در رادیوست، به دو زبان فارسی و گیلکیاند. این عیناً در فولکلور گیلان هم وجود دارد یعنی از فولکلورِ هزارانساله در خلق ترانههای چندزبانه الهام گرفتهاست. در سرتاسر ایران شاعران بزرگی وجود دارند که رشد زبان فارسی را موجب شدهاند؛ شعرسرایی صائب تبریزی، نظامی گنجوی، حزین لاهیجی، هوشنگ ابتهاج، شهریار، باباطاهر همدانی و بسیاری دیگر به زبان فارسی امری تحمیلی نبودهاست.
شاعران اقوام ایرانی از زمینههای فرهنگی متنوع بودهاند، مثل افراشته و شیون فومنی در گیلان. سلسلههای سیاسی با زمینه قومی چون صفویه و قاجار و غیره زبان فارسی را انتخاب میکردند چون این زبان همواره میانجی، و بهدلیل زمینه مرتبط با تنوع فرهنگی، غنی و قدرتمند بوده و است. «فارسی» زبان یک نژاد نبوده، زبان اقوام و مللی بوده که بهدنبال خلق میراث مشترک و ارتباط فرهنگی و تمدنی با هم و گفتوگو با یکدیگر بودهاند. به این دلیل، ادبیات فارسی آیینه یک میراث میانفرهنگیست و در آن از میراث روایی اقوام ایرانی تا ملل دیگر را میتوان یافت، چین، هند و یونان و غیره. این زبان، زبان صلح و تلفیق و ترکیب افقهای فرهنگی و تمدنی بوده و با گسترش ادبیات فارسی و هنر ایرانی، جلوی گفتمان جنگ را در جهان گرفتهاست. شاهان صفوی و عثمانی به فارسی شعر میسرودند. سلسلههای غیرفارسزبان مثل گورکانیان و سلجوقیان در رشد این زبان نقش داشتهاند. پیوند زبان فارسی با عرفان، نشاندهنده قدرت چندصدایی آن است. این شکافهایی که برخی سعی در برجسته کردن آن دارند امری برساخته و تصنعیست و ریشه در یک گفتمان سطحی، سیاستزده و غیرعلمی دارد. در این نوع از ادعاها فقدان و غیبت علوم میراثی و هویتی چون مردمشناسی، زبانشناسی و تاریخ کاملاً برجسته است.
دو جریان غلط در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ یکی کسانیکه جایگاه میانقومی و میانفرهنگی و ملی زبان فارسی را انکار میکنند و دیگری کسانیکه زبانهای قومی و محلی ایران را منبع تهدید برای فارسی میدانند. هر دو این دیدگاهها بهدور از نگاهی منصفانه و علمیست. این مرز بستهای که در این دو تفسیر کشیده میشود در تضاد با واقعیتهای تاریخی، کهن و باستانی همزیستیِ زبانهای ایرانی با هم قرار دارد. زبانهای محلی و قومی باعث غنای زبان فارسی شدهاند کمااینکه برعکس. شکل کاربرد #زبان در ایران و هویت زبانی ایرانیان چندزبانگی بهعنوان واقعیتی کهن و قدیمیست، یعنی توانایی همزمان صحبت کردن به چند زبان. این از گذشته وجود داشته و متأخر نیست. جوامع چندزبانه جوامعیاند که در آنها اقوام قدرت تکلم به چند زبان را دارند.
🎙 #علیرضا_حسنزاده
رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
🔗 متن کامل گفتوگو
⬅️ بخش نخست گفتوگو
#وحدت_در_کثرت
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
با توجه به رابطه میانفرهنگی و میانمتنی زبان فارسی با سایر زبانهای ایرانی میتوان ترجمه خودجوش ادبیات فارسی به زبان اقوام ایرانی چون لری، کردی، گیلکی و غیره را دید. مثال آن شاهنامه گیلکی، بختیاری، لری، کردی و... است. وجود قصههای شاهنامه به زبانهای دیگر ایرانی از این همزیستی حکایت دارد.
در ایران نقالی گیلکی و قصهگویی قهوهخانهای از #شاهنامه و سایر آثار برجسته ادبیات #فارسی رواج داشتهاست. خودِ من قصههای «هفت گنبد» نظامی گنجوی را به زبان گیلکی شنیدهام درحالیکه راویان صدساله آن، قصه را به زبان گیلکی و تالشی بهعنوان قصهای عامیانه تعریف میکردند. یعنی تعامل و رابطه میانمتنی بین زبان فارسی و سایر زبانهای ایران و البته موجود در ایران وجود داشتهاست و بین این زبانها دیوار بتنی وجود نداشتهاست. ترانههای گیلکی و تالشی چندزبانهاند. یعنی شما در یک ترانه فولکلوریک گیلکی و تالشی بندهای فارسی را به شکلی خودجوش میبینید. اصولاً اقوام ایرانی چندزبانه بودهاند. مثلاً فردی تالشی میتواند همزمان به تالشی، گیلکی، فارسی و حتی ترکی صحبت کند. چندزبانگی در ایران پدیدهای متأخر نیست. این چندزبانگی در دل قصهها و ترانههای فولکلوریک امری خودجوش بودهاست. ترانههای «احمد عاشورپور» که آغازگر خواندن آوازهای محلی و قومی در دهه ۳۰ در رادیوست، به دو زبان فارسی و گیلکیاند. این عیناً در فولکلور گیلان هم وجود دارد یعنی از فولکلورِ هزارانساله در خلق ترانههای چندزبانه الهام گرفتهاست. در سرتاسر ایران شاعران بزرگی وجود دارند که رشد زبان فارسی را موجب شدهاند؛ شعرسرایی صائب تبریزی، نظامی گنجوی، حزین لاهیجی، هوشنگ ابتهاج، شهریار، باباطاهر همدانی و بسیاری دیگر به زبان فارسی امری تحمیلی نبودهاست.
شاعران اقوام ایرانی از زمینههای فرهنگی متنوع بودهاند، مثل افراشته و شیون فومنی در گیلان. سلسلههای سیاسی با زمینه قومی چون صفویه و قاجار و غیره زبان فارسی را انتخاب میکردند چون این زبان همواره میانجی، و بهدلیل زمینه مرتبط با تنوع فرهنگی، غنی و قدرتمند بوده و است. «فارسی» زبان یک نژاد نبوده، زبان اقوام و مللی بوده که بهدنبال خلق میراث مشترک و ارتباط فرهنگی و تمدنی با هم و گفتوگو با یکدیگر بودهاند. به این دلیل، ادبیات فارسی آیینه یک میراث میانفرهنگیست و در آن از میراث روایی اقوام ایرانی تا ملل دیگر را میتوان یافت، چین، هند و یونان و غیره. این زبان، زبان صلح و تلفیق و ترکیب افقهای فرهنگی و تمدنی بوده و با گسترش ادبیات فارسی و هنر ایرانی، جلوی گفتمان جنگ را در جهان گرفتهاست. شاهان صفوی و عثمانی به فارسی شعر میسرودند. سلسلههای غیرفارسزبان مثل گورکانیان و سلجوقیان در رشد این زبان نقش داشتهاند. پیوند زبان فارسی با عرفان، نشاندهنده قدرت چندصدایی آن است. این شکافهایی که برخی سعی در برجسته کردن آن دارند امری برساخته و تصنعیست و ریشه در یک گفتمان سطحی، سیاستزده و غیرعلمی دارد. در این نوع از ادعاها فقدان و غیبت علوم میراثی و هویتی چون مردمشناسی، زبانشناسی و تاریخ کاملاً برجسته است.
دو جریان غلط در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ یکی کسانیکه جایگاه میانقومی و میانفرهنگی و ملی زبان فارسی را انکار میکنند و دیگری کسانیکه زبانهای قومی و محلی ایران را منبع تهدید برای فارسی میدانند. هر دو این دیدگاهها بهدور از نگاهی منصفانه و علمیست. این مرز بستهای که در این دو تفسیر کشیده میشود در تضاد با واقعیتهای تاریخی، کهن و باستانی همزیستیِ زبانهای ایرانی با هم قرار دارد. زبانهای محلی و قومی باعث غنای زبان فارسی شدهاند کمااینکه برعکس. شکل کاربرد #زبان در ایران و هویت زبانی ایرانیان چندزبانگی بهعنوان واقعیتی کهن و قدیمیست، یعنی توانایی همزمان صحبت کردن به چند زبان. این از گذشته وجود داشته و متأخر نیست. جوامع چندزبانه جوامعیاند که در آنها اقوام قدرت تکلم به چند زبان را دارند.
🎙 #علیرضا_حسنزاده
رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
🔗 متن کامل گفتوگو
⬅️ بخش نخست گفتوگو
#وحدت_در_کثرت
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
❌ امیر هاشمیمقدم، پٰژوهشگر فرهنگ، چندی پیش طی یادداشتی در کانال مقدمه به نکته جالب و مهمی اشاره کرده بود:
«چند سالی است که ... مجریان صدا و سیما پافشاری عجیبی دارند برای به کار نبردن نام برخی از جشنهای ملی و ایرانی؛ و به جای آن، از نامهای نامأنوس و ناآشنای دیگری که خود ابداع کردهاند، استفاده میکنند. خودداری از به کار بردن نام «سیزده به در» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «روز طبیعت»، همچون خودداری از به کار بردن نام «چهارشنبهسوری» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «چهارشنبه آخر سال» از مهمترین نمونههای آن است. این در حالی است که در این چند سال، هیچ یک از این نامها در میان مردم کمترین کاربردی نیافته و همچنان نامهای قدیمی و درست آن به کار گرفته میشود. برای نمونه هرگز شما نمیتوانید ایرانیای را پیدا کنید که از شما بپرسد: «روز طبیعت کجا میروی؟»؛ یا هیچ کودکی را نمیتوانید بیابید که به دوستانش بگوید: «برای چهارشنبه آخر سال از کجا ترقه پیدا کنیم؟».
او در پایان متن به درستی هشدار داده است که سیاست کمرنگ کردن سنتهای ایرانی و خدشه وارد کردن به ارزشهای ملی و میراث فرهنگی کشور، چه نتایج سوئی خواهد داشت.
🔺در مورد جشن شب #یلدا و #چله نیز دیدهایم که گاهی در صدا و سیما از تعبیر «جشن بلندترین شب سال» استفاده میشود. این رویکرد نوعی ستیز با تاریخ و پیشینه این جشنها و آیینهاست و اثری جز گسست فرهنگی و تخریب پایههای هویتی مردم نخواهد داشت. در بسیاری از مواقع ستیز با بعضی امور از ستیز با نام آنها آغاز شده یا پشت آن پنهان شده است.
البته واقعیت این است که این تعابیر جعلی، در گفتار روزمره جایگزین نام اصلی این مناسبتها نشده است. اما بر اثر تکرار در این سالها، گاهی شاهدیم که در نوشتار از این ترکیبهای ابداعی استفاده میشود؛ گاه حتی با نیت سازنده، مثلاً برای ذکر اهمیت مراقبت از طبیعت، «سیزده به در» روز طبیعت نامیده میشود. این فرایند در طولانیمدت ممکن است باعث کمرنگ شدن نام اصلی این آیینها و قطع ارتباط با ریشههای فرهنگی یا دست کم نوعی تشتت در نامهای آیینی شود.
❗️توجه همه ما به این نکته و استفاده از نامهای اصیل و تاریخی میتواند نوعی #مراقبت_از_فرهنگ و #میراث_فرهنگی #ایران باشد.
🌀 اگر شما هم با دغدغه این متن همدلاید آنرا برای دیگران ارسال کنید.
#چهارشنبهسوری #جشن_ایرانی #زبان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«چند سالی است که ... مجریان صدا و سیما پافشاری عجیبی دارند برای به کار نبردن نام برخی از جشنهای ملی و ایرانی؛ و به جای آن، از نامهای نامأنوس و ناآشنای دیگری که خود ابداع کردهاند، استفاده میکنند. خودداری از به کار بردن نام «سیزده به در» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «روز طبیعت»، همچون خودداری از به کار بردن نام «چهارشنبهسوری» و به جای آن به کار بردن اصطلاح «چهارشنبه آخر سال» از مهمترین نمونههای آن است. این در حالی است که در این چند سال، هیچ یک از این نامها در میان مردم کمترین کاربردی نیافته و همچنان نامهای قدیمی و درست آن به کار گرفته میشود. برای نمونه هرگز شما نمیتوانید ایرانیای را پیدا کنید که از شما بپرسد: «روز طبیعت کجا میروی؟»؛ یا هیچ کودکی را نمیتوانید بیابید که به دوستانش بگوید: «برای چهارشنبه آخر سال از کجا ترقه پیدا کنیم؟».
او در پایان متن به درستی هشدار داده است که سیاست کمرنگ کردن سنتهای ایرانی و خدشه وارد کردن به ارزشهای ملی و میراث فرهنگی کشور، چه نتایج سوئی خواهد داشت.
🔺در مورد جشن شب #یلدا و #چله نیز دیدهایم که گاهی در صدا و سیما از تعبیر «جشن بلندترین شب سال» استفاده میشود. این رویکرد نوعی ستیز با تاریخ و پیشینه این جشنها و آیینهاست و اثری جز گسست فرهنگی و تخریب پایههای هویتی مردم نخواهد داشت. در بسیاری از مواقع ستیز با بعضی امور از ستیز با نام آنها آغاز شده یا پشت آن پنهان شده است.
البته واقعیت این است که این تعابیر جعلی، در گفتار روزمره جایگزین نام اصلی این مناسبتها نشده است. اما بر اثر تکرار در این سالها، گاهی شاهدیم که در نوشتار از این ترکیبهای ابداعی استفاده میشود؛ گاه حتی با نیت سازنده، مثلاً برای ذکر اهمیت مراقبت از طبیعت، «سیزده به در» روز طبیعت نامیده میشود. این فرایند در طولانیمدت ممکن است باعث کمرنگ شدن نام اصلی این آیینها و قطع ارتباط با ریشههای فرهنگی یا دست کم نوعی تشتت در نامهای آیینی شود.
❗️توجه همه ما به این نکته و استفاده از نامهای اصیل و تاریخی میتواند نوعی #مراقبت_از_فرهنگ و #میراث_فرهنگی #ایران باشد.
🌀 اگر شما هم با دغدغه این متن همدلاید آنرا برای دیگران ارسال کنید.
#چهارشنبهسوری #جشن_ایرانی #زبان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سخنرانی هویت ملی و بنیادهای آن
شاهرخ مسکوب
⭕️ هویت ملی و بنیادهای آن
سخنرانی #شاهرخ_مسکوب
انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم اتریش - ۱۹۹۸
منبع و مطالب بیشتر درباره مسکوب
ایرانشناس، شاهنامهپژوه و نویسنده برجسته
(۲۰ دی ۱۳۰۲/بابل – ۲۳ فروردین ۱۳۸۴/پاریس)
نسخه کاملتر
#ایده_ایران #ایراندوستی
#هویت #ملیگرایی #زبان #فارسی #شعر
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سخنرانی #شاهرخ_مسکوب
انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم اتریش - ۱۹۹۸
منبع و مطالب بیشتر درباره مسکوب
ایرانشناس، شاهنامهپژوه و نویسنده برجسته
(۲۰ دی ۱۳۰۲/بابل – ۲۳ فروردین ۱۳۸۴/پاریس)
نسخه کاملتر
#ایده_ایران #ایراندوستی
#هویت #ملیگرایی #زبان #فارسی #شعر
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗣 مارکوس یک آلمانیست که در حال یادگیری زبان فارسی و آموزش زبان آلمانی به فارسیزبانان است. او در اینجا به برخی واژهها که از زبان فارسی وارد زبان آلمانی شده اشاره میکند. اگرچه از آنجایی که زبانهای آلمانی و فارسی هر دو از خانواده زبانی زبانهای هندواروپاییاند، صرف نظر از این واژههای وارداتی واژههای پایۀ مشترک نیز میان آنها وجود دارد.
⬅️ مارکوس را میتوانید در اینستاگرام او دنبال کنید.
#زبان #فارسی #صادرات_فرهنگی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
⬅️ مارکوس را میتوانید در اینستاگرام او دنبال کنید.
#زبان #فارسی #صادرات_فرهنگی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
💎 مینوی خرد (به یاد دکتر احمد تفضّلی)
روزها و ماههاست که حال و روزِ خوشی ندارم و دریغا دریغ از بازیگوشی این گربۀ بازیگوش که از هرسو نااهلان سنگ به سویش میپرانند، پایش را شکستهاند و قلبش را و سر و دستش را. دریغا دریغ از یک خبر خوش از ایرانم که سالها و سالها نام نامی او را زمزمه کرده و میکنم. امروز، سر در گریبان، در خود فرورفته بودم که فریبا از فرهنگستان برگشت. در را که به رویش گشودم، بغضم ترکید، بستهای به دستم داد و من از لابهلای بخارِ اشکهایی که بر مژهها معلّق مانده بودند و بنا نداشتند فرو بریزند، خواندم، دوست عزیزی در این وانفسا که فرهنگِ کتاب و کتابخوانی و پژوهشهای تاریخی و ادبی جز برای ارتقای شغلی مفهوم خود را از دست داده است، به یادِ من بوده و ترجمۀ تازهاش را برایم فرستاده بود: مینوی خرد، مجموعه مقالاتی در یادبود احمد تفضلی، به کوشش تورج دریایی و محمود امیدسالار، ترجمۀ مهناز بابایی انتشارات مروارید۱۴۰۱. بیش از ۲۵ سال گذشت، از زمانی که استاد ما را تنها گذاشت و ناگهان رخت به سرای دگر کشید. گویی همین دیروز بود، با آن هیکل لاغر و کت و شلوار تمیز و اتوکشیده و کراوات رنگی زیبا، از پلّههای فرهنگستان بالا میرفت و چنان با شتاب میرفت که انگار گامهایش را روی هوا میگذاشت. اصلِ یادنامۀ انگلیسی استاد در همان سالها پس از انتشار یادنامۀ فارسی او در تهران، به کوششِ دوستِ دیرینِ او، استاد دکتر #علیاشرف_صادقی (سخن ۱۳۷۹) به چاپ رسید (انتشارات مزدا ۲۰۰۴). تا ایران و ایرانی ماندگار است که هست، نام و آثارِ تفضلی بر تارکِ آن میدرخشد. مترجم کتاب، بانو دکتر مهناز بابایی از مترجمان توانا و کوشای کشور است و کارنامۀ پرباری به ویژه در ترجمۀ آثار مربوط به فرهنگ و تاریخ ایرانِ پیش از اسلام دارد. قلمش هماره نویسا باد! ایدون باد!
سالها پیش به مناسبتی دو خاطرۀ جالب از زندهیاد تفضلی را در همین صفحه نقل کرده بودم که برای دوستان جدیدی که آن را نخواندهاند، در اینجا هم میآورم:
دکتر تفضّلی که مدتی مدیر بخش دانشجویان خارجی دانشگاه تهران بود، تعریف میکرد، یکی از استادان چینی زبان فارسی میکوشید برخی از اصطلاحات عامیانۀ فارسی را یاد بگیرد و به کار برد:
۱. استاد چینی ما را به پکن دعوت کرد و همراه با او به دنبال هتلی برای اقامت بودیم. نزدیک هتل، استاد از خودرو پیاده شد و به من گفت: شما اینجا یک کم سماق بمکید تا من بروم ببینم اطاق خالی دارند یا نه!
۲. استاد به افتخار ما کباب مفصلی در پکن تدارک دید. بعد از صرف کباب، ضمن تشکر از حضور ما، گفت: امیدوارم از این کباب که به نافتان بستیم خوشتان آمده باشد!
این دو خاطره را مستقیماً از دکتر تفضّلی نشنیدم و گمان کنم دکتر صادقی برایم تعریف کردند.
البته در یادگیری زبان دوم، اصطلاحات عامیانه یا کوچه و بازار دیرتر و سختتر فراگرفته میشود و ما ایرانیها هم چه بسا در سخن گفتن به زبانهای خارجی هر روزه سوتیهای بدتر از این را به آب میدهیم!
✍🏻 #ابوالفضل_خطیبی
در ستایش #احمد_تفضلی
خردادماه ۱۴۰۱ خورشیدی
🔗 منبع: فیسبوک نویسنده
#ایراندوستی #کتاب #زبان
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
روزها و ماههاست که حال و روزِ خوشی ندارم و دریغا دریغ از بازیگوشی این گربۀ بازیگوش که از هرسو نااهلان سنگ به سویش میپرانند، پایش را شکستهاند و قلبش را و سر و دستش را. دریغا دریغ از یک خبر خوش از ایرانم که سالها و سالها نام نامی او را زمزمه کرده و میکنم. امروز، سر در گریبان، در خود فرورفته بودم که فریبا از فرهنگستان برگشت. در را که به رویش گشودم، بغضم ترکید، بستهای به دستم داد و من از لابهلای بخارِ اشکهایی که بر مژهها معلّق مانده بودند و بنا نداشتند فرو بریزند، خواندم، دوست عزیزی در این وانفسا که فرهنگِ کتاب و کتابخوانی و پژوهشهای تاریخی و ادبی جز برای ارتقای شغلی مفهوم خود را از دست داده است، به یادِ من بوده و ترجمۀ تازهاش را برایم فرستاده بود: مینوی خرد، مجموعه مقالاتی در یادبود احمد تفضلی، به کوشش تورج دریایی و محمود امیدسالار، ترجمۀ مهناز بابایی انتشارات مروارید۱۴۰۱. بیش از ۲۵ سال گذشت، از زمانی که استاد ما را تنها گذاشت و ناگهان رخت به سرای دگر کشید. گویی همین دیروز بود، با آن هیکل لاغر و کت و شلوار تمیز و اتوکشیده و کراوات رنگی زیبا، از پلّههای فرهنگستان بالا میرفت و چنان با شتاب میرفت که انگار گامهایش را روی هوا میگذاشت. اصلِ یادنامۀ انگلیسی استاد در همان سالها پس از انتشار یادنامۀ فارسی او در تهران، به کوششِ دوستِ دیرینِ او، استاد دکتر #علیاشرف_صادقی (سخن ۱۳۷۹) به چاپ رسید (انتشارات مزدا ۲۰۰۴). تا ایران و ایرانی ماندگار است که هست، نام و آثارِ تفضلی بر تارکِ آن میدرخشد. مترجم کتاب، بانو دکتر مهناز بابایی از مترجمان توانا و کوشای کشور است و کارنامۀ پرباری به ویژه در ترجمۀ آثار مربوط به فرهنگ و تاریخ ایرانِ پیش از اسلام دارد. قلمش هماره نویسا باد! ایدون باد!
سالها پیش به مناسبتی دو خاطرۀ جالب از زندهیاد تفضلی را در همین صفحه نقل کرده بودم که برای دوستان جدیدی که آن را نخواندهاند، در اینجا هم میآورم:
دکتر تفضّلی که مدتی مدیر بخش دانشجویان خارجی دانشگاه تهران بود، تعریف میکرد، یکی از استادان چینی زبان فارسی میکوشید برخی از اصطلاحات عامیانۀ فارسی را یاد بگیرد و به کار برد:
۱. استاد چینی ما را به پکن دعوت کرد و همراه با او به دنبال هتلی برای اقامت بودیم. نزدیک هتل، استاد از خودرو پیاده شد و به من گفت: شما اینجا یک کم سماق بمکید تا من بروم ببینم اطاق خالی دارند یا نه!
۲. استاد به افتخار ما کباب مفصلی در پکن تدارک دید. بعد از صرف کباب، ضمن تشکر از حضور ما، گفت: امیدوارم از این کباب که به نافتان بستیم خوشتان آمده باشد!
این دو خاطره را مستقیماً از دکتر تفضّلی نشنیدم و گمان کنم دکتر صادقی برایم تعریف کردند.
البته در یادگیری زبان دوم، اصطلاحات عامیانه یا کوچه و بازار دیرتر و سختتر فراگرفته میشود و ما ایرانیها هم چه بسا در سخن گفتن به زبانهای خارجی هر روزه سوتیهای بدتر از این را به آب میدهیم!
✍🏻 #ابوالفضل_خطیبی
در ستایش #احمد_تفضلی
خردادماه ۱۴۰۱ خورشیدی
🔗 منبع: فیسبوک نویسنده
#ایراندوستی #کتاب #زبان
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
📜 چگونه #فارسی بطور طبیعی بهعنوان #زبان_میانجی ایرانیان انتخاب شده است؟
فرآیند انتخاب #زبان_فارسی به عنوان زبان میانجی از دورۀ ساسانیان آغاز شده و در سراسر ایران با توسعۀ شهرها و ارتباطات بهطور طبیعی و همواره جریان داشته تا به امروز رسیده است.
در کتاب ارزشمند #نزهة_القلوب از #حمدالله_مستوفی قزوینی و مربوط به دورۀ #ایلخانان مغول میخوانیم که حدود ۷۰۰ سال پیش به دنبال احداث و توسعۀ شتابان #سلطانیه بهعنوان «پایتخت ایران» جمعیتی از مناطق مختلف در آن ساکن شده و در جستجوی زبان مشترک بطور طبیعی به فارسی راه بردهاند.
در واژهنامۀ فارسیِ #صحاح_الفرس نیز که در سدۀ هشتم هجری در تبریز نوشته شده به شکل جالبی از احساس نیاز به #زبان_میانجی و #زبان_رسمی و نقش زبان فارسی در برآوردن این نیاز صحبت شده و بهدرستی نام #دری به معنی «منسوب به در[بار] شاه» دانسته شده است.
✍🏼 #یوسف_سعادت
🔗 منبع
⬅️ دربارۀ نام و خاستگاه زبان فارسی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
فرآیند انتخاب #زبان_فارسی به عنوان زبان میانجی از دورۀ ساسانیان آغاز شده و در سراسر ایران با توسعۀ شهرها و ارتباطات بهطور طبیعی و همواره جریان داشته تا به امروز رسیده است.
در کتاب ارزشمند #نزهة_القلوب از #حمدالله_مستوفی قزوینی و مربوط به دورۀ #ایلخانان مغول میخوانیم که حدود ۷۰۰ سال پیش به دنبال احداث و توسعۀ شتابان #سلطانیه بهعنوان «پایتخت ایران» جمعیتی از مناطق مختلف در آن ساکن شده و در جستجوی زبان مشترک بطور طبیعی به فارسی راه بردهاند.
در واژهنامۀ فارسیِ #صحاح_الفرس نیز که در سدۀ هشتم هجری در تبریز نوشته شده به شکل جالبی از احساس نیاز به #زبان_میانجی و #زبان_رسمی و نقش زبان فارسی در برآوردن این نیاز صحبت شده و بهدرستی نام #دری به معنی «منسوب به در[بار] شاه» دانسته شده است.
✍🏼 #یوسف_سعادت
🔗 منبع
⬅️ دربارۀ نام و خاستگاه زبان فارسی
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
💠 این پرسش را فراوان شنیدهام که چرا خواندن متنهای سدههای گذشتۀ فارسی برای فارسیگویان و فارسینویسان بهنسبت ساده یا بهتر است بگوییم شدنی است ولی همین کار برای زبانهایی مانند انگلیسی به این سادگی نیست. میتوان دلیلهایی برای این پدیده برشمرد؛ برای نمونه:
یک: معیار شدن زبان فارسی و کاربرد آن به عنوان #زبان_رسمی و ادبی و علمی در حدود هزار سال پیش رخ داده است و قرنها پیش از آن، زبان فارسی از نظر #زبانشناسی_تاریخی وارد دورۀ «نو»ی خود شده بوده یعنی زبانی با ویژگیهای کمابیش همگن و با عنوان علمیِ #فارسی_نو پدید آمده بوده است، در حالی که برخی از زبانهای مطرحِ امروز در آن زمان هنوز دورۀ «کهن/باستان» و یا دورۀ «میانه»ی خود را میگذراندهاند و از حالتی که امروز دارند به اندازۀ یک یا دو مرحله دگرگونی عمده و گسترده فاصله داشتهاند.
دو: هزار سال پیش هم دستور فارسی تا به حدی ساده شده بوده که دگرگونیهای بیشتر در آن، برای نمونه در طول زمان، اغلب مشکلی بنیادین در فهم زبان پدید نمیآورده است.
سه: #خط_فارسی (همانند دیگر خطهای منطقه، از جمله خط عبری و خط آرامی که نظامی مشابه دارند) به گونهای طراحی شده که اختلاف لهجه و بسیاری از دگرگونیهای آوایی که در خلال زمان رخ میدهند نتوانند مانعی برای ارتباط نوشتاری پدید آورند.
چهار: موفقیت در معیارسازی زبان به گونهای که مردمان سرزمینهایی پرشمار در جغرافیایی پهناور و زمانی دراز با تکیه بر این معیارها بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. (هدف ایجاد #زبان_معیار همین است)
پنج: موفقیت در پیریزی سنتی آموزشی در سدههای گذشته که صورت معیار فارسی را به نسلهای بعد و به دوردستها منتقل میکردهاست. فراموش نکنید که فقط شما نیستید که در مدرسه یاد میگیرید شاهنامه را بفهمید، حافظ هم حدود چهارصد سال پس از فردوسی یاد گرفته بود چگونه شاهنامه بخواند و بفهمد. هفتصد سال پس از فردوسی، یعنی سیصد سال پیش هم در هند و عثمانی همین مهارت را از راه همین سنتها یاد میگرفتند.
شش: حکومتهایی نیرومند، بزرگ و ثروتمند از حدود هزار سال پیش و در جغرافیایی گسترده که بعدها از هند تا عثمانی کشیده شد زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی خود به کار میبردند و از این زبان در درون امپراتوری خود و برای ارتباط با امپراتوریهای همسایه استفاده میکردند. برای این منظور، یعنی برای کاربرد بینالمللی، نیاز بوده که زبان به درجات بالایی تثبیت و معیار شده بوده باشد.
✍🏻 #یوسف_سعادت
🔗 منبع: واژه
🔻در صورت علاقه به این بحث میتوانید گفتوگوی توئیتری (اسپیس) زیر را نیز بشنوید که در پیِ پرسشها و ابهامات در مورد نوشتۀ بالا برگزار شده است🔻
چرا فهم متنهای قدیم فارسی در قیاس با برخی زبانهای دیگر آسانتر است؟
🔗 منبع
#فارسی #پارسی_میراث_همه_ایرانیان
@Jaryaann
یک: معیار شدن زبان فارسی و کاربرد آن به عنوان #زبان_رسمی و ادبی و علمی در حدود هزار سال پیش رخ داده است و قرنها پیش از آن، زبان فارسی از نظر #زبانشناسی_تاریخی وارد دورۀ «نو»ی خود شده بوده یعنی زبانی با ویژگیهای کمابیش همگن و با عنوان علمیِ #فارسی_نو پدید آمده بوده است، در حالی که برخی از زبانهای مطرحِ امروز در آن زمان هنوز دورۀ «کهن/باستان» و یا دورۀ «میانه»ی خود را میگذراندهاند و از حالتی که امروز دارند به اندازۀ یک یا دو مرحله دگرگونی عمده و گسترده فاصله داشتهاند.
دو: هزار سال پیش هم دستور فارسی تا به حدی ساده شده بوده که دگرگونیهای بیشتر در آن، برای نمونه در طول زمان، اغلب مشکلی بنیادین در فهم زبان پدید نمیآورده است.
سه: #خط_فارسی (همانند دیگر خطهای منطقه، از جمله خط عبری و خط آرامی که نظامی مشابه دارند) به گونهای طراحی شده که اختلاف لهجه و بسیاری از دگرگونیهای آوایی که در خلال زمان رخ میدهند نتوانند مانعی برای ارتباط نوشتاری پدید آورند.
چهار: موفقیت در معیارسازی زبان به گونهای که مردمان سرزمینهایی پرشمار در جغرافیایی پهناور و زمانی دراز با تکیه بر این معیارها بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. (هدف ایجاد #زبان_معیار همین است)
پنج: موفقیت در پیریزی سنتی آموزشی در سدههای گذشته که صورت معیار فارسی را به نسلهای بعد و به دوردستها منتقل میکردهاست. فراموش نکنید که فقط شما نیستید که در مدرسه یاد میگیرید شاهنامه را بفهمید، حافظ هم حدود چهارصد سال پس از فردوسی یاد گرفته بود چگونه شاهنامه بخواند و بفهمد. هفتصد سال پس از فردوسی، یعنی سیصد سال پیش هم در هند و عثمانی همین مهارت را از راه همین سنتها یاد میگرفتند.
شش: حکومتهایی نیرومند، بزرگ و ثروتمند از حدود هزار سال پیش و در جغرافیایی گسترده که بعدها از هند تا عثمانی کشیده شد زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی خود به کار میبردند و از این زبان در درون امپراتوری خود و برای ارتباط با امپراتوریهای همسایه استفاده میکردند. برای این منظور، یعنی برای کاربرد بینالمللی، نیاز بوده که زبان به درجات بالایی تثبیت و معیار شده بوده باشد.
✍🏻 #یوسف_سعادت
🔗 منبع: واژه
🔻در صورت علاقه به این بحث میتوانید گفتوگوی توئیتری (اسپیس) زیر را نیز بشنوید که در پیِ پرسشها و ابهامات در مورد نوشتۀ بالا برگزار شده است🔻
چرا فهم متنهای قدیم فارسی در قیاس با برخی زبانهای دیگر آسانتر است؟
🔗 منبع
#فارسی #پارسی_میراث_همه_ایرانیان
@Jaryaann