فرهنگستان زبان لری
1.78K subscribers
457 photos
183 videos
120 files
2.87K links
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
Download Telegram
📚جمع بندی و بررسی علمی چالش

پیش از هر چیزی خدمت همه مخاطبان عزیز سلام عرض می کنیم و مشارکت و همراهی تحسین انگیزتان را با برنامه های کانال فرهنگستان زبان لری ارج می نهیم.

اما در مورد #چالش:

این چالش به درخواست یکی از کاربران گرامی از #لرهای_ممسنی برگزار شد که معادل های واژه #نوهرزون /navahrezun/ را در لری ممسنی که به معنی زشت،بدترکیب... یا ناشایست و ناموزون است و در مورد فرد/رفتار فرد به کار می رود در منطقه و گویش لری خود پیدا کرده و ارسال کنند‌.
استقبال مخاطبان بسیار عالی و با نظرات آموزنده و فراتر از حد انتظار ما بود.

حال به بررسی اجمالی معادل های ارسالی مخاطبان گرامی می پردازیم


نخست معادل هایی که با ریشه های لری #بارت /bārt/، #گل /gəL/ ، و #ورده /varde, varda/ ساخته شده اند:

بارت در زبان اصیل لر بزرگ و لر کوچک یعنی #قیافه، #فرم، #شکل که مخاطبان از لر بزرگ و کوچک مجموع این کلمات را فرستاده بودند:

بی بارت ، بَدبارت، بئ بارت و شارت، گَن بارت و شارت، بَد بَک و بارت،


👈دوم: مشتقات ریشه #گل /gəL/

گل در زبان فیلی ها(لر کوچک همه شاخه ها) یعنی برازندگی، تناسب،

در واژه خوشگل فارسی این ریشه هم موجود است هرچند معنای آن را نمی دانند ولی در لری فیلی ها علاوه بر خوشگل، متضاد آن یعنی #بدگل را داریم، چیزی یا کسی که تناسب و لطفی نداشته باشد را #بی_گل bîgəL می گویند و چند واژه دیگر که اینجا بحث نمی شود.
👈ریشه سوم وره یا ورده باز به معنی شکل، شمایل، ...

که در معادل های ارسالی مخاطبان لر بزرگ(از گناوه بوشهر) و لر کوچک(از بالاگریوه) دیده می شود: #بدوره، #بی_ورده، #بد_ورده

👈واژه پرکاربرد دیگر که بین معادل های ارسالی مخاطبان لر بزرگ و لر کوچک دیده می شود ولی با تلفظ های مختلف:
#بلاجوی، #بلاجوید، #بلاجی و....

این واژه همانگونه که از مخاطبان گرامی به درستی اشاره کرده اند معنای توسعه ای واژه است که بصورت مجازی و کنایی به معنای زشت، بدترکیب.‌‌.‌ به کار می رود اصل آن به معنای عجیب، عجیب و غریب... است. سایر لغات دارای معنی مجازی زشت و بدترکیب در موقعیت های کنایی یا شوخی آمیز و نهیب و..‌‌.. مانند #اژنبی، #ملاکت، #ربوت، #شیاطو و‌‌‌‌‌‌....‌


👈واژگان دیگری که با ترکیب بد در آغاز کلمه ساخته شده اند:
#بد_ملشت، #بدپت_پوز، #بدشغل، #بدشگل، #بدتوکه_ری، #بد_پک_پوز، #بدتوز، #بدگرده


👈نامواژه و نام زیبای زنانه لری #نشمین našmin در لر بزرگ و کوچک به معنای زیبا که در لری منطقه #ازنا_الیگودز از روی شوخی و کنایه به معنی زشت و بدترکیب هم به کار می رود.


👈واژه #لیش liš در لر بزرگ بالاخص بختیاری به معنی بد و بی عرضه و.... که این معنی فرعی را هم به خود گرفته است.

👈واژه #واگرونیده به مفهوم تحریف شده و مخدوش شده(در زیبایی)


👈برخی واژگان منفرد دیگر مانند #چنجی، #هپالو، #لپرو ، #لقاره و.... که دارای بار کنایی عتابی هستند.


نکته دیگر اینکه اکثر شرکت کنندگان معادل هایی که فرستاده بودند مناسب فرد زشت و بدترکیب بود(بخش اول درخواست چالش) نه رفتار زشت. از معادل های مناسب برای رفتار می توان به #بی_گل، #پلشد، #لیش و.‌‌‌.. اشاره کرد‌.

🔷پی نویس: در #لری_بختیاری_میوندی از لر بزرگ نیز همانند لر کوچک واژه ی #بدگل در مقابل #خوشگل وجود دارد

با سپاس از مشارکت برانگیزاننده و همیاری شما خوبان

هیات تحریریه کانال فرهنگستان زبان لری

http://t.me/thelurishacademy
📚دارپیرتِنا


مِنه تِنایی ئی تَاشَل بِرگ
mînê tenāiyê i tāšale berg
دارپیری مَنه وُر داک تِدِرگ
dāre piri mane vor dāke têďêrg

پر جونس وایه بارو وُ آو
pore jonês vāyeye bāroň vo aw
ز وُر زحم تِوَر وَُسه وِ تاو
zê vare zaxme têvar wahse vê tāw

تیچسه تا نادیار توهم بَرس
tičêse tā nāđiyār tohme barês
رِپسه کوِوار تَشی وُرسَرس
rêpêse kuvāre taši vor sarês

شو ِنهاته رو ِنهاته هی نیات
šöw nêhāte rü nêhāte hey niýāt
تاسِسه ز توس شو ِمری تیات
tāsêse zê tüse šöw mêri tiýāt

تیشه یل کوِدالسوِ مریِ تونه
tišeyal kuđālêsoň marýe tone
تیگ گَن داوِ کِلاوِ بَلیِ تونه
tige gan đawe kêlaw balýe tone


اُسکه بلگتِ وی کوِلا وِسات وی
usêke balýte vi kolā vêsāt vi
شِکتی رَهوَرو دایم وه پاتی وی
šêkatie rahvaron đāyêm vê pāt vi ِ

ایسه که نه جاهلی لَکِ تو وُاَسه
ise kê na jāhêli lake to wase

آساره تُلِه شِت ز روِ وُراَسه
āsâre towle šêhet zê ru vorase

حسین عیسوند اسدی

🔹واژه نامک:

#تاشtāš: صخره
#ور_داکvordāke: در مقابلِ
#برگberg: کوه، ارتفاع
#وایهvāye: آرزو

#وهسهwahse: افتاده است
#تیچسهtičêse:پخش شده است

#نادیارnādiyār: ناپیدا
#رپسهrêpêse: آوار شده است، فرو ریخته است
#کووار_تشیkuvāre_taši: دنیایی از آتش

#نهاتnêhāt: بدبیاری، بداقبالی
#تاسسهtāsêse: خفه شده است
#توسtüs: گردوخاک( در گویش های دیگر لری: توز ، اصالتا واژه ای ترکی)
#مریmêri: مردمک

#دالdāl: هدف
#تیگ: پیشانی، در اینجا کنایه از بخت
#گنgan: بد( مترادف با #لیش)
#داوdaw: مبارزه، معرکه
#کلاوkêlaw: کلاغ ها
#بلی balýe: برگِ
#اوسه: آنگاه، آن زمان
#شکتیšêkati: خستگی
#رهور: عابر، رهگذر
#لکlak:شاخه
#کولاkolā:استراحتگاه تابستانه
#تولtowl:بخت،اقبال،پیشانی
#روru:بالا



✍️✍️✍️برگردان به فارسی

درتنهایی کوهستانهای بلند درخت کهنسالی به تنهایی مانده است در مقابل ناملایمات روزگاران

تمام وجودش آرزوی قطره ی باران و یا آب است واز زور زخم های تبرها تب کرده است

تا ناپیدا های دور زادمایه ونژاد او پخش و ازهم گسسته شده است
وبرسراو دنیایی از آتش آوار شده است

شب بد اقبالی و روز بد اقبالی هی بد اقبالی پیش رو
نیات:در جلوی تو
مردمک چشمات را کوران شب خاموش کرده است
تاسسه:خفه شه است،بی رمق شده است

تیشه ها هدف بزرگشان مرگ توست
بخت برگشت میدان معرکه گیری کلاغ ها هم برگ های توست

آن وقت که برگ هایت را بود( روزگار خوش و سبزی)
استراحتگاه تابستانه درسایه تو بود و
خستگی رهگذران همیشه در سایه سار تو بود
اکنون که پیر هستی وشاخه های تو افتاده است
بخت برگشته،اقبال بد ستار اقبال سیاهت نیز از آسمان افتاده است

https://t.me/thelurishacademy
✍️نگارنده: کاربر گرامی #سیامک_سرلک از شهرستان #الیگودرز ( باستان شناس)


📚🌸فهرستی از واژگان لری در منطقه الیگودرز

درود بر شما
برخی واژگان لری الیگودرز

#تل_له: شکم
#گده: شکم
#تل_لو: شکم گنده و چاق
#گدول: شکمو و پر خور
#یکاوری: رقابت. لج بازی. حریف شدن_ #پسم_ریت: اصطلاحی است برای افراد خیلی ضعیف و داغون
#پورستن: حمله ور شدن و یورش آوردن
#پنومستن: باد کردن و ورم کردن
#مقنجا: وسط. بین
#منجا: وسط. بین
#سیک: گوشه
#گیژن : لولای در. پاشنه گرد در
#لیز: خانه
#اشنیزه: عطسه
#وردن: رها کردن. فراموش کردن
#بلا_کردن: گم کردن
#وندن: انداختن
#شندن: انداختن زدن. شندم ورس: او را زدم. به سویش پرتاب کردم.
#گرده: کول. شانه
#گرداله: کلیه
#کلم_کار: celem kar : اصطلاحی است که معادل فارسی مشخصی ندارد و مفهوم خراب کاری و بی نظمی در کار می دهد.
#قدو: کره الاغ
#تیلیشنیدن: پاره کردن و دریدن
#ترخینه_گده: شکمبه (خوراکی)

#گده_گی_پال: شکمبه و روده
#گی_پال: روده
#تلقستنteleghestan: له شدن
#پکستن pokestan : ترکیدن
#جاجیم_دالو: رنگین کمان
#چغا chogha: پشته. تپه
#برد_گولو: سنگ بام غلطان
#لیش: بد. گند
#دوریdowri: بشقاب
#قد: کمر
#کد: کمر
#کفتkeft: گذر گاه کوهستان. گردنه
#ملیچ: گنجشک
#گاچار: سار
#اوریت: لخت
#لار: جسم. بدن
#مندیل: عمامه. سربند
#میزر meyzar: عمامه. سربند


جناب مهرآموز گرامی. با سپاس فراوان از تلاش فرهنگی شما و دوستانتان در زنده نگاه داشتن زبان و فرهنگ بسیار غنی لری. از اینکه آوانویسی نکردم پوزش می خواهم. من چند سال پیش به دلیل علاقه ای که به فرهنگ و زبان مادری ام داشته و دارم به شکل آماتوری ولی نه حرفه ای بسیاری از واژگان اصیل لری منطقه الیگودرز ( لری الیگودرزی و چار لنگی با تاکید بر زبان ایل مئیوند) را گردآوری کردم.

برخی از این واژگان در حال فراموشی بود و خوشحالم که با گفتگو با سالمندان منطقه برخی از آنها را یادداشت کردم. این واژگان را در چند نوبت خدمت شما پیشکش می کنم.

سیامک سرلک. باستان شناس. زاده الیگودرز.

https://t.me/thelurishacademy
😁😁کوویر ( طنز )

توریست ژاپنی: یَه ایرانینِه دیدوم که زه روزنامه سی سفره استفاده اکنه! زس پُرس کِردوم سی چه همچو اکنی؟

‏گُ :چینا ایما زه بس به دینِ دانش هدیم وخت چاست خَردن هم مطالعه اکنیم !

‏(اگون شیطون تا یونِه اشنید یَه هو چنو هَندِست که لقمه منه تشنیس گیر کرده نیدراهه
ایسو قراره عملس کنن )

یو هم زه شیطون آلبرده لیش، کومیرئ زناس که به ایما ایرانیل اهنده

#کوویر: طنز( در لر فیلی: سیقافی)
#به_دین: به دنبال
#هندِستن: خندیدن( =خَنِسن)
#لیش: بد (= گَن)
#کومیر: مرگ ناگهانی احشام در کوه و...
( کومیری زنات... امروزه جنبه یک نفرین شوخی آمیز دارد و در زبان لر بزرگ و لر کوچک مشترک است)
https://t.me/thelurishacademy
متل لری بختیاری : #موشك_و_مورى( موش و مورچه )

#پیمان_قندعلی، #اندیکا

قسمت اول

بر اساس قصه های لری برای کودکان

يه موشكئ وى و يه مورى كه گگه جوونى بيدن سى يَك
يه رو گَل گرين رهدن وُر دَر زه مال .
رَهن رهن تا رسين وه سا دارئ🌳


#مال: خانه #گگه: برادر
#وی: بود #در: بیرون
#گل_گرهدن: به هم‌پیوستن و دوستی کردن

يخو زَمَندى زيدن و تُروكهسن وِ ره
منجا ره رهدن يه سَرسَرپا(🧠كله پاچه)ديدن زه گوسنه اى رمقى و لاشسو نوى كُماچى نهادن وُر چاله قرار نهان كه موشك ره سى هيوه 🌳مورى هم ره سى آو💧

#زمندی: خستگی
#زمندی_زیدن: رفع خستگی کردن
#تروکهسن: آهسته راه افتادند #لاش: بدن #نوی: نبود
#چاله(=تژگا): آتشدان #هیوه: هیزم.
#کماچی: قابلمه

تورركهسن و ره هركه ره پى تُور كار خوس
مورى زيتر رسى تى خوس گو تا موشك واهه بيل يه كَمچه🥄 زه سرسرپا كه بِلِفنوم 😋كمچه نهاين زى لِفنيدِ همى كه هاس كمچه ديوم دِرِه وُر مى كماچى زه طالع ليشس وس وُر مى كماچى😢

#تور: به دنبال #واهه: بیاید #بیل: بگذار #کمچه: قاشق #بلفنوم: بخورم
#لیش: بد #وست: افتاد

موشك هم زه ره رسى تى خوس فرگ زيتر زه مورى أؤيده 🥄كمچنه وُرداشت رهد سرو خت كماچى كه تُومس بئيره😋

#تی: پیشِ #توم: مزه

تا كمچه زى منس مورى وى وارو وُر مى كمچه اس
دا بوومى تيتون روز بد نوينه يكى وأسكى موشك بئيره 😰😱😨بَنگ بوونه نها همچو😭
و شروع كه وِ ساك سُروُ
اى خومى لوس خومى موشك هاك بسر،مورى جوون جاهل وست به كماچى مرد😪🤧
يه كَلا🐧زه همچو رد اِبى دى موشكى هى بوو بوو كنه ره وا نِهِنگس گو هو ملا موشك چه ويده 😯🤔
#دا: مادر
#نهنگ: نزدیک
#واسکی: می بایست #کلا: کلاغ
#ابی: می شد

🐀موشك هم گو:
موشك هال بسر مورى 🐜جوون جاهل وست به كماچى مرد

🐧كلا هم فِر دا ره نشس گُلُنگ بيد🌲وُ پرهانه شَه كه
🌲بيد وس گو چته
🐧گود:

#کلا: کلاغ
#فر_دا: پرواز کرد‌

https://t.me/thelurishacademy
دوبیتی لری مینجایی از #محمد_کمالی

#آڤاخت_گٱن: پیش بینی بد


چاْ آڤاختاْ گٱنؽ ها ڤ نها ماْ
هاٛ چی تۏل، بٱختاْ گٱن هاٛ ها د با ماْ
کؽ کردٱ آنتریکش سی مناْ زار
کاْ دیسس تا قؽومٱت داٛ ڤ پا ماْ

🔹🌸 شرح واژگان:

#آڤاختāvāxt:پیش بینی بد( واژه #آڤاخت در لکی و کردی به معنی #آرزو می باشد در لری مینجایی شوهانی و آبستانی اصیل هم به ترتیب #آڤٱخت و #آوئات یعنی آرزو)

#گٱنgan: بد( در لر بزرگ عمدتا: #لیش، ولی در بختیاری میوندی هم گٱن و هم لیش به کار می رود)
#تۏلtöl:سگ همراه آدم

#ها_د_با_ماْ: همراه من است
#آنتریکāntêrik:تحریک، وادار کردن
#دیسسdisês: چسبید
داٛ: دیگر
هاٛ: همواره، پیوسته

🔹ترجمه:
چه پیش بینی بدی در پیش روی من است

همچون سگ همراه, بخت بد همواره همراه من است
چه کسی آن را علیه من نگون بخت تحریک کرده است
که تا قیامت به پای من چسبیده است.

👈حالا این لری مینجایی اصیل را با فارسلری مینجایی معمول یا فارسلری یک سری از مجریان شبکه افلاک مقایسه کنید😊😌

#محمد_کمالی

https://t.me/thelurishacademy
🌺📚اسیرِ دَفَک

#آرش_صبا، #منچستر، انگلستان

---------------------------------------------
آفتاب،آویزانِ «چِـگا »بود.زن بر درگاهِ «بهون» نگران، آسمان را می پایید؛مال،درگیرِ رویاهایِ کِسِل و کشدارِ خودش،خودش را می خورد.

غروب های  «شیمبار» شیونِ بی قراری بود،پر از بغض،که کوچ می کرد،تا «سرحدِ تیشنی اش» ،اما «طوف» نمی شد و از آبشارِ «مِرزنگ هایش» فرو نمی ریخت. ُ صیدی بود انیس و اسیرِ «دَفَکِ»دنیا....

دلواپسِ غربتِ دخترش..به «چرخِ تیاس» نگاه کرد. زلال بود مثلِ غروب هایِ خیسِ دشتِ«لالی» به «شؽوات»  چشمهایِ پدرش.چشمهایِ مردش را دوست داشت؟

با تکه چوبی..دلِ آتش را زیر و رو کرد...یادِ بیتی که مادرش زمزمه می کرد روی لبهایش نقش بست.
و به آرامی واگویه اش کرد:

🔹«خوم غَریو،داکوم غریو, رۊدوم غریوزا..»

«هرس» پسِ مرزنگ هایش جا خوش کرد..
نشست پایِ «چاله»،انعکاس شعله هایِ آتش،گیس هایِ «اسبؽدِ» زن را که چون رودی به دونیم شده بود و از زیرِ "شڌه" به روی شانه هایش ریخته بود.. مسی رنگ نشان می داد.

هنوز پستان هایش چون بلوطی نورس تازه سر بر کشیده بود که به نیتِ پسر عمویش«نیازِ»سبزی به «کِتفِ کُناری کهنسال» بسته بود.

حالا تَرَک هایِ زیرِ چشمش از چین هایِ شلوار «قری اش» هم بیشتر بود. دور بود از آن روزگار..دورِ ،دور..چشمهایش اما  هنوز نَشم و  نشانی داشت از روزگاری که دل می برد از «تاته زایش». آسمان را دوباره برانداز کرد.پا به ماه بود،آسمان آن غروب هم،آبستنِ بارانی بی امان بود.

.پسینِ تَنگی بود. سوار بر مادیانی بدونِ«تلمیت» میانِ نفرین ها و دعاها از مادیان به زیر آمد.
تفنگی به«بَنگ» آمد نه به رسمِ خوش آمد گوییِ دختر تکانِ سختی خورده بود. داماد «هوفِ» دلِ عروس را داشت‌ و عروس این را فهمیده بود.

اما «سِگِرمه هایِ» سنگین و ساکتِ  حاضران فرصتِ دلدادگی نمی داد.داماد میان تاریک و روشنِ هوا فقط دستش را به آرامی فشرد.‌ زن به دستهاش نگاه کرد.‌تنهایی«لیش» بود..«لیش».

خروسی بر پرچینِ سحر،بال بال کرد و هِق هِقِ کهنه ی بیوه زنی که به آیینِ« خون بس» به خانه ی بخت آمده بود.‌جِگرِ صخره هایِ صبح  را می خراشید.

------------------------------------------

#بهون bohun=چادر

#دفک dafak=وسیله ای برای شکار کبک
#شیمبار=منطقه ای در بختیاری؛ شمال اندیکا

#سرحد=مرز میان ییلاق و قشلاق
#تیشنی=گلو
#طوف=از برخورد آب با سنگ بوجود می آید
#داک: مادر
#رۊد: فرزند ( رۊدوم: فرزندم)

#غریوزا: متولد از مادری غریب

#مرزنگ  merzêng=مژه

#چاله: آتشدان، در لر کوچک: #تژگا
#بنگ bang: صدا

#چرخِ تیاس...نمی دانم چگونه توضیحش بدهم ولی به چشم مربوط است..
#لالی=شهری در بختیاری که به دشت لالی معروف است..
#شؽوات=مثل..مانند
#تلمیت=آراستنِ اسب برای عروس
#هوف=هر چه فکر کردم نتوانستم ترجمه اش کنم..
#تاته_زا: عموزاده
سِگِرمه=اخم
#لیش=بد، زشت ( =گَن در زبان لر کوچک و بختیاری میوند)
#هرس hars=اشک( =خَرس، اَرس، اَسر در دیگر گویش های لری)

#شڌه=دستمالی سیاه رنگ که زنان کهنسال به پیشانی می بندند

آرش صبا


https://t.me/thelurishacademy