شعف(شبکه علم و فناوری)
1.05K subscribers
13.4K photos
1.46K videos
248 files
1.2K links
Iran.shaaf@Gmail.com
@‌ms_sansari
Download Telegram
سيستم بازخورد گرفتن از #مشتريان و #كاركنان را با يكديگر تركيب كنيد.
#نویسنده: Beth Benjamin

@sha_af
معمولا #شركت ها از #مشتريان در مورد كالاها و خدمات خود بازخورد مي‌گيرند.

ولي معدود #شركت‌ هايي همان سوالات را از #كاركنان خود مي‌پرسند. این از دست دادن یک فرصت استثنائی است.

شهود زیادی می تواند از مربوط کردن سیستم بازخوردهای #مشتریان و #کارکنان بدست بیاید بویژه در زمانی که دیدگاه #کارکنان و #مشتریان با یکدیگر همگرا نیست.

اگر از #مشتریان خود می‌پرسید:

"آیا مشکل شما حل شد؟"
یا "آیا ما توانستیم مشکل شما را به راحتی حل کنیم؟

" از کارکنان تان همزمان بپرسید" آیا توانستی مشکل #مشتری را حل کنی؟"
یا " آیا منابع و ابزارهای لازم را برای حل مشکل مشتری در اختیار داشتی؟".

توجه به ترکیب پاسخ‌ها به این سوالات شهود جدیدی در مورد مشتریان به شما خواهد داد.
همینطور #مدیران می‌توانند از این داده‌ها استفاده کنند تا نیروی انسانی خود را بهتر هدایت کنند، دسترسی‌های بیشتری به ابزارها، منابع و اطلاعات مورد نیاز برای حل مشکلات مشتریان فراهم کنند و کارکنانی را که پتانسیل‌های #رهبری و #ایده های #نوآورانه دارند، شناسایی کنند.

ترکیب این دو سیستم یک حلقه یادگیری قدرتمندی در #سازمان ایجاد می‌کند و باعث می‌شود تا کارکنان، بیشتر درگیر کار شوند و شرکت با سرعت بیشتری به نیازها و انتظارات در حال تغییر مشتریان پاسخ دهد.

برگرفته از کتاب:
Listen to Your Employees, Not Just Your Customers

@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چگونه با کم ترین هزینه، به #نوآوری بپردازیم؟
@sha_af
#شرکت های بزرگ نیز گاهی به مشکل کمبود بودجه و زمان بر می خورند و نیاز دارند مانند #استارتاپ ها با مقوله #نوآوری مواجه شوند.

🔷 در این یادداشت، به راهکارهایی اشاره می کنیم که به شما کمک می کند تا در شرایط #اقتصادی نامناسب، باز هم دست از #نوآوری بر ندارید:

1️⃣ بودجه های کلان را فراموش کنید
🔺 #نوآوری به هزینه های زیادی نیاز ندارد. شما می توانید از نرم افزار های کد باز ابزارهای آنلاین مخصوص تحقیقات #بازار و یا نمونه های مجازی برای آزمون رایگان #ایده ها استفاده کنید.

2️⃣ در #بازار واقعی #ایده را تست کنید
🔺 #ایده های #نوآورانه و خوب خود را با ایده آل گرایی بیهوده هدر ندهید. هر طرحی که به اندازه کافی خوب باشد را بیابید و سپس آن را در #بازار واقعی بیازمایید.

3️⃣ برنامه #کسب‌وکار را دنبال کنید
🔺 سعی کنید تنها بر روی تحقق #ایده ها تمرکز کنید نه بر روی برنامه ریزی هر روزه بر روی تک تک جزئیات!

4️⃣ تصمیم بگیرید و حرکت کنید
🔺 در شرایط سخت، باید سریع تصمیم بگیرید. نگران این نباشید که ایده های شما ممکن است از همان آغاز، با شکست مواجه شوند. چرا که در این صورت، حداقل می توانید منابع خود را برای پرورش و تحقق #ایده بعدی صرف کنید.

#منبع: کانال "مشاوران بازار"
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
#نوآوری مانند ورزش دسته‌جمعی است

#نویسنده: پیمان مولوی
@Sha_af
امروزه بسیاری از دولت‌ها را در سرتاسر جهان می‌بینید که در حال حمایت از طرح‌های #نوآورانه و استارت‌آپی هستند و بودجه‌های کلان نیز به این طرح‌ها اختصاص می‌دهند. کمتر روز و هفته‌ای است که در ایران خودمان نیز همایش و رویدادهایی با هدف توسعه اکوسیستم استارت‌آپی برگزار نشود و خیل علاقه‌مندان را به سوی خود نکشاند.
اما پرسش این است که چرا هیچ جا مانند «سیلیکون ولی» امریکا نمی‌شود و چرا به‌شکل مدل تفکر قدیمی #اقتصادی امکان توسعه #فناوری وجود ندارد.
پاسخ این پرسش بسیار پیچیده و از ظرفیت این مقاله خارج است اما آنچه که می‌توان به آن اشاره کرد را در این مجال شرح خواهم داد:
۱- زنجیره‌ای از هماهنگی لازم است تا یک #ایده موفق شود.
یک #ایده بکر در گوشه‌ای از جهان مانند ایران زاده می‌شود. این ایده می‌تواند جهان را تغییر و بشریت را به سمت‌وسویی نوین حرکت دهد اما آیا به‌طور مثال این ایده توانایی تجاری و اجرایی شدن را در #ایران یا #پاکستان یا #عربستان یا #ترکیه دارد؟
پاسخ این پرسش باتوجه به روند رشد و توسعه #کسب‌وکار های نوپا حتی در #آمریکا نیز منفی است. به این معنا که حتی در ایالات متحده که #مالکیت_معنوی جزو جدایی‌ناپذیر قانون اساسی است و اندیشکده و دانشگاه‌های تراز اول جهان در کنار نظام قوی مالی و مشاوران درجه یک جهانی در حال فعالیت هستند نیز ایالت به ایالت فضای رشد و توسعه #فناورانه متفاوت است؛ به‌طوری که ایالت‌های کرانه شرقی و غربی، مرکز و ماخذ #فناوری و حضور غول‌های فناورانه هستند و سایر ایالات قدرت رقابت با آنها را ندارند.
دلیل این امر این نیست که در دیگر ایالات حمایت دولتی از #استارتاپ و #ایده‌ های #خلاقانه نمی‌شود یا دانشگاه خوبی ندارند؛ بلکه تنها دلیل این است که توسعه #فناوری مانند یک ورزش دسته‌جمعی است و همه با هم در آن فعال هستند. سیلیکون ولی با حضور نیروهای متخصص و نخبگان #فناوری، در کنار #مدیران #سرمایه‌گذاری کارکشته، #مدیران #بازاریابی و #برندسازی با همراهی مدیران‌عامل حرفه‌ای اتمسفر و اکوسیستمی را ساخته‌ که کسی تا امروز در جهان به گرد پای‌ آن نمی‌رسد.
سیلیکون ولی با تمام جهان در ارتباط است و برای این ارتباط‌گیری محدودیتی ندارد! تبدیل به کعبه آمال شده است؛ آن هم در کشوری که خود بزرگ‌ترین بازار مصرف جهان است. به‌علاوه این هم امری موثر است که این منطقه حتی به کمک چینی‌ها در توسعه #فناوری آمده است. چینی‌ها با اینکه سیلیکون ولی در معنای واقعی ندارند اما خوب از یک و نیم میلیارد مصرف‌کننده خود در راستای توسعه #فناوری نو و #ایده‌ ها، استفاده کرده و توانسته‌اند در این امر با تفاوت‌هایی فاحش کامیاب باشند.
اما ما و بسیاری از کشورها فکر می‌کنیم تنها با ایجاد پارک‌های علم و فناوری و یک برنامه منظم می‌توانیم سیلیکون ولی دیگری بسازیم؛ تصور و تفکری که کاملا اشتباه و منحرف‌کننده است.
اگر قرار بود پارک‌های فناوری #موفق باشند این همه حرکت نخبگان از تمام جهان به سمت #آمریکا و سیلیکون ولی اتفاق نمی‌افتاد. در نتیجه می‌توان گفت مشکل در رویکرد ما به فعالیت‌های #نوآورانه است. فعالیت‌های #نوآورانه نیز مانند فعالیت‌های دیگر #اقتصادی نیازمند فضایی شفاف با افق دید مثبت هستند و محیط و فرهنگ #کسب‌وکار در آن تاثیر مستقیم دارد.

۲- چگونه می‌توان بدون روابط بین‌المللی اکوسیستم موفقی داشت؟
آیا اکوسیستم استارت‌آپی موفقی را سراغ دارید که کاملا بومی باشد؟ یک نمونه هم در جهان ندارید. جهان امروز جهان سیال حرکت مغزها و نخبگانی است که مانند مربیان و بازیکنان تراز اول بین اکوسیستم‌های #فناورانه جابه‌جا می‌شوند و به‌خاطرشان جنگ درمی‌گیرد. آیا اکوسیستم استارت‌آپی ما این فضا را برای #استارتاپ های ایرانی فراهم کرده که در جهانی با ۷ میلیارد نفر جمعیت فعالیت کنند؟ فارغ از شعار، تقریبا خیر!
۳- دولت و نقش آن در گام نخست وجود یک متصدی برای فعالیت‌های #نوآورانه جذاب و استراتژیک به‌نظر می‌رسد. حمایت از #استارتاپ ها، ارائه تسهیلات و خدمات مالی و... این امر به‌طور تقریبی در تمامی جهان تسری پیدا کرده اما مشکل در بسیاری از کشورها زمانی آغاز می‌شود که افرادی در پوزیشن‌های #نوآورانه قرار می‌گیرند که سنخیتی با فعالیت‌های #نوآورانه ندارند.
۴- فرهنگ مد استارت‌آپی و سونامی استارت‌آپ
اگر توجه کرده باشید چند سالی است که به‌طور تقریبی تمامی نهادها و شرکت‌ها، بانک‌ها و موسسه‌های #سرمایه‌گذاری به حوزه استارت‌آپی ورود پیدا کرده و منابعی را در این زمینه صرف می‌کنند؛ فارغ از موفق شدن یا نشدن یا سنخیت فعالیت‌های آنها با حوزه ورودشان. در حقیقت می‌توان گفت نبود درک عمیق از فعالیت‌های #نوآورانه اتلاف منابع بزرگی را برای بسیاری از #شرکت‌ ها رقم زده است.
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
اندازه #بازار چیست؟
@sha_af

اندازه #بازار (Market size) یک فاکتور بسیار مهم در طرح #کسب‌وکار شماست. این فاکتور برای #سرمایه‌گذاران نیز بسیار مهم می باشد. اگر شما نتوانید #سرمایه‌گذار را قانع کنید که #بازار #استارتاپ شما به اندازه کافی بزرگ است کار شما برای جذب سرمایه بسیار دشوار خواهد شد. اندازه #بازار یعنی تعداد افراد در یک بازار خاص که خریداران بالقوه یا فروشندگان یک #محصول یا خدمات هستند. اصولاً #شرکت‌ ها علاقه‌مند هستند پیش از ارائه محصول یا سرویس خود، از اندازه #بازار مطلع باشند.
برای مثال اگر #استارتاپ شما پلتفرمی برای رزرو آنلاین ویلا در مازندران می باشد اندازه #بازار شما به دو قشر مختلف تقسیم می شود :
1.میانگین تعداد افرادی که سالانه به مازندران سفر می کنند و تمایل به اجاره ویلا دارند.
2.میانگین تعداد ویلاهای اجاره ای در استان مازندران
قطعاً هیچ چیز بدتر از این نیست که یک سال برای #استارتاپ خود وقت بگذارید و در پایان این مدت متوجه شوید که درآمد این #استارتاپ هیچ‌گاه نمی‌تواند به بیش از چند میلیون دلار رشد داشته باشد. در این زمان است که فرضیه اندازه #بازار به کمک شما می‌آید. همچنین، تخمین اندازه بازار به شما کمک می‌کند مشخص کنید که سرمایه‌ای که به شما پرداخت میشود ارزشش را دارد یا خیر. بیشتر #سرمایه‌گذاران به شدت به #بازار مورد هدف #استارتاپ مورد نظرشان اهمیت می‌دهند. هر چقدر #بازار شما بزرگ‌تر باشد، یک VC بیشتر به سرمایه‌گذاری در آن #استارتاپ رغبت نشان می‌دهد. شما می‌بایست هم آنالیز #بازار بالا به پایین و هم آنالیز #بازار پایین به بالا انجام دهید تا نشان دهید که #بازار بسیار بزرگی دارید. اندازه #بازار به شما نشان می‌دهد که بدون اضافه کردن هیچ محصولی و یا انجام هیچ کار جدیدی چه سقفی برای رشد دارید. #سرمایه‌گذاران می‌خواهند بدانند چه‌قدر راجع به جنبه‌های مختلف اندازه #بازار خود فکر کرده‌اید و چگونه در طول زمان آن را به دست می‌آورید. همچنین این شانس را خواهید داشت که #بازار را از دیدگاه خود به #سرمایه‌گذاران آینده‌نگر و شرکای خود نشان دهید، به خصوص اگر یک #محصول #نوآورانه دارید.

@sha_af
اما بزرگی #بازار تا چه اندازه‌ای خوب است؟
در طول زمان، همیشه یک موازنه بین اندازه #بازار و سهم منطقی شما از #بازار وجود دارد. برای مثال به دست آوردن 2 درصد سهم از یک #بازار 10 میلیارد دلاری همان مقدار درآمد ایجاد می‌کند که 20 درصد سهم از یک #بازار 1 میلیارد دلاری یا 80 درصد سهم از یک #بازار 250 میلیون دلاری. این رقم در هر سه مورد فوق 200 میلیون دلار است. اما در مورد 80 درصدی شما فضای زیادی برای رشد نخواهید داشت، مگر اینکه خود #بازار رشد سریعی داشته باشد. در مورد 2 درصدی نیز شما niche بسیار کوچکی دارید. اما بسیار عالی‌است اگر niche شما بسیار #نوآورانه و در حال رشد باشد یا مطلوب پرچمداران بزرگ #بازار باشد. به زبان دیگر، این موضوع می‌تواند به همه‌گیر شدن منجر شود و یا می‌تواند به شما فرصت گسترش در #بازار را بدهد. نهایتاً اگر بعدها احساس کنید که ارزش پیشنهادی اولیه شما و یا مدل کسب و کارتان ایراد دارد، فضای کافی برای چرخش (Pivot) خواهید داشت و همچنان می‌توانید موفق شوید.
به عنوان یک قاعده عمومی، بازار های بزرگ‌تر بهتر از بازارهای کوچک با رشد بالا هستند. همچنین بازارهایی که حتی پتانسیل از هم گسیختگی توسط #نوآوری را دارند، نسبت به بازارهای راکد ترجیح دارند. نکته کلیدی این است که پویایی #بازار خود را درک کنید، بدانید چگونه جای خود را در این #بازار باز کنید و اینکه چگونه همه این موارد را برای #سرمایه‌گذاران و شرکای استراتژیک خود شرح دهید.
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چرا دانشگاه استنفورد در #نوآوری بهترین دانشگاه است؟
@sha_af
مؤسسه Thomson & Reuters هر ساله و بر مبنای شاخص‌های علمی متعدد، فهرستی از صد #دانشگاه نوآور جهان را منتشر می‌کند. استنفورد چهار سال است که صدرنشین این فهرست است. در این پیام، برخی از مهمترین دلایل #موفقیت این #دانشگاه را مرور می‌کنیم.

🔸 #نوآوری در استنفورد یک مأموریت، فرهنگ و ارزش است. #دانشگاه، دانشجو و هیئت‌علمی خود را به ریسک کردن تشویق می‌کند، بودجه، حمایت دولتی و شبکه ارتباطی در اختیار آن‌ها می‌گذارد و واهمه‌ای از شکست #سرمایه‌گذاری خود ندارد.

🔸 #آموزش #نوآوری و #کارآفرینی یکی از ارزش‌ها و اولویت‌های استنفورد است. تمامی دانشکده‌ها (و نه فقط دانشکده تجارت یا مهندسی) علاقه دارند تا مرتباً دوره‌های #آموزشی یا رقابت‌های دانشجویی را برای ارتقای مهارت‌های #نوآورانه و کارآفرینانه در بین دانشجویان طراحی و اجرا نمایند.

🔸استنفورد، تنها هفت دانشکده دارد اما ۱۸ مؤسسه تحقیقاتی مستقل از دانشکده‌ها دارد که با رویکرد بین‌رشته‌ای طراحی شده‌اند. حیطه کاری هر مؤسسه، یکی از مهمترین مسئله‌های ملی یا بین‌المللی است و اساتید یا دانشجویان از هر یک از دانشکده‌ها می‌توانند با مؤسسه همکاری نمایند.

🔸علاوه بر مؤسسات بین‌رشته‌ای، هر دانشکده نیز می‌تواند برنامه‌های بین‌رشته‌ای طراحی کرده و اساتید و دانشجویان سایر دانشکده‌ها را دعوت به همکاری در فعالیت‌های بین‌رشته‌ای نماید. در مجموع دانشکده‌ها، حدود ۴۰ برنامه بین‌رشته‌ای در استنفورد وجود دارد.

🔸در سال ۲۰۱۷ - ۲۰۱۸، حدود ۶۲۰۰ پروژه علمی در استنفورد طراحی و اجرا شده که همگی اسپانسرهایی خارج از محیط دانشگاه داشته‌اند. این اسپانسرها خصوصی یا دولتی بوده‌اند و در مجموع، ۱.۶۴ بیلیون دلار به دانشگاه کمک کرده‌اند.

🔸استفورد زیرساخت‌های فیزیکی #نوآوری را به خوبی فراهم کرده است. فضای فیزیکی و تجهیزات در دانشکده‌ها و مؤسسات بین‌رشته‌ای به نحوی است که فرصت فعالیت و #ایده‌پردازی مشترک را برای دانشجویان و اساتید دانشکده‌های مختلف فراهم می‌کند. مثالی از این زیرساخت‌ها را در پیام بعدی معرفی می‌کنیم.

🔸استنفورد در مجاورت دره سیلیکون واقع شده و این مجاورت برای هر دو طرف پرسود است. صنایع و
#شرکت‌ های دره سیلیکون مشتاقانه جواب سؤالات و نیروی کار خود را از استنفورد می‌جویند و استفورد هم با تکیه بر سرمایه‌ها، آموزش‌ها و شبکه‌ی افراد دره سیلیکون رشد می‌کند.

🔸و نهایتاً، استنفورد در انتخاب دانشجویان خود بسیار سخت‌گیرانه عمل می‌کند و بااستعدادترین‌ها را جذب می‌کند. در دو سال گذشته ۴۳,۹۹۷ نفر برای ثبت‌نام در استفورد درخواست کرده‌اند که از این بین تنها ۲۰۶۳ نفر پذیرفته شده‌اند؛ یعنی میزان پذیرش تنها ۴ درصد است.

🔷اما برایند عوامل بالا، نتایج عینی زیادی به دنبال می‌آورد. استنفورد نه تنها از نظر علمی سرآمد است و مثلاً، تا امروز ۸۱ برنده نوبل داشته است؛ بلکه از نظر درآمدزایی نیز بی‌نظیر است. #کارآفرینان و #نوآوران فارغ‌التحصیل از استنفورد آنقدر ثروتمند هستند که اگر با یکدیگر جمع شوند و کشور مستقلی تأسیس کنند؛ دهمین کشور ثروتمند کل دنیا خواهند بود.

این یعنی چرخه مثبتی در استفورد شکل گرفته است تا دائماً، دانش،‌ سرمایه، اعتبار و نیروی کار بیشتری به این دانشگاه بازگردد.
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با این #اختراع #نوآورانه در مناطق دور ار امکانات نگران پنچری خودرو خود نباشید.
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
بیشترین #اقتصاد #نوآورانه در جهان متعلق به کدام کشور‌ها است؟
به ترتیب کشورهای #کره_جنوبی ، #آلمان و #فنلاند
#اقتصاد #نوآورانه یا #نوآوری #اقتصادی چیست؟
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
احمق باش تا کامروا شوی

چگونه سازمان‌ها حماقت جمعی را پاس می‌دارند و کارکنان به تعطیل کردنِ مغزشان تشویق می‌شوند

#نویسنده: ندره اسپایسر
#ترجمه: سیدامیرحسین میرابوطالبی

اکثر نظریه‌های مدیریتی میزانِ دانشِ انباشته را مهم‌ترین داراییِ شرکت‌ها می‌دانند. اما یافته‌های پژوهشی جدید نشان می‌دهد که مهم‌ترین عاملِ پیش‌بُردِ کارها در بزرگ‌ترین #شرکت‌ های جهان چیز دیگری است: حماقتِ جمعی. در این روند افرادِ باهوش به سرعت در می‌یابند که هوشمندانه‌ترین کار احمق بودن است. آنهایی هم که مدام با پیشنهادهای #نوآورانه به استفاده از هوششان اصرار بورزند کنار گذاشته می‌شوند. خساراتِ چنین سیستمی چه خواهد بود؟

هر تابستان هزاران نفر، از بهترین و بااستعدادترین دانش‌آموختگان، به نیروی کار اضافه می‌شوند. هوش خام و بالاتر از میانگین آن‌ها، قبل از ورود به بازار کار، سال‌ها در بهترین #دانشگاه‌ های جهان پرداخت شده و شکل می‌گیرد. پس از پشت‌سرگذاشتن تحصیلاتِ گزینشیِ مقدماتی و فارغ‌شدن از تحصیلات تکمیلیِ رقابتی، این نیروهای تازه‌کار امیدوارند که شغل آینده‌ فرصت کافی را برای به‌کارگیری استعداد ذهنی‌شان در اختیار آن‌ها قرار دهد، اما واقعیت پیشِ رویشانْ غافل‌گیری ناخوشایندی است.

چیزی نمی‌گذرد که جوان‌های باهوشِ اضافه‌شده به نیروی کار درمی‌یابند اگرچه هوش بالا دلیل انتخابشان بوده، قرار نیست از آن استفاده کنند. کارهای روزمره‌ای که به آن‌ها سپرده می‌شود به‌نظرشان احمقانه می‌آید. در این شرایط، اگر هم ناخواسته اشتباه کرده و از هوششان استفاده کنند، با غرولندهای همکاران و هشدار نرم رؤسایشان روبه‌رو خواهند شد. چند سال تجربه به آن‌ها خواهد آموخت که، هرکس بیشتر به این بی‌فکریِ گروهی تن دهد، بیشتر پیشرفت می‌کند.

یکی از #شرکت‌ های مشهوری که من و مَتس اَلوسون در کتاب پارادوکس حماقت۱ (۲۰۱۶) بررسی کردیم فقط‌وفقط بهترین و بااستعدادترین افراد را استخدام می‌کند. زمانی که این نیروهای تازه‌وارد باهوش به محیط کار وارد می‌شدند، منتظر چالش‌های ذهنی عظیمی بودند. با وجود این چیزی نمی‌گذشت که خود را مشغول ساعت‌ها کار روزمرۀ «ملال‌آور» و «بیهوده» می‌دیدند. پس از چند سال انجام کارهای خسته‌کننده، امیدوار بودند که پیشرفت کنند و به کارهای جالب‌تری برسند، اما این اتفاق هم نمی‌افتاد. همین‌طور که ردۀ این مشاوران بلندپرواز و جوان بالاتر می‌رفت، بیشتر درمی‌یافتند که رسیدن به راه‌حل‌های همه‌جانبه و دقیق اهمیتی ندارد؛ آنچه مهم است راضی نگه‌داشتن مراجعان با استفاده از نمایش‌های چشمگیر پاورپوینت است. آن‌هایی که سعی می‌کردند نگاهی همه‌جانبه به مشکلات مُراجعان داشته باشند با استقبال چندانی روبه‌رو نمی‌شدند و اگر باز هم به استفاده از مغزشان اصرار می‌ورزیدند خیلی مؤدبانه به آن‌ها گفته می‌شد که باید دنبال کار دیگری بگردند.

ما بیش از یک دهه به مطالعۀ #شرکت‌ هایی مانند این #شرکت مشاورۀ مدیریتی مشغول بودیم، شرکت‌هایی که افرادی با آی‌.کیو بالا و تحصیلاتی چشمگیر استخدام می‌کردند. در این سال‌ها با صدها نفر از افرادی صحبت کردیم که در حوزه‌های مختلف مشغول بودند: از شرکت‌های مهندسی گرفته تا بخش‌های دولتی، دانشگاه‌ها، بانک‌ها، رسانه‌ها و شرکت‌های داروسازی. پیش‌فرض ما این بود که احتمالاً بیشترین پیشرفت متعلق به باهوش‌ترین افراد است، اما یافته‌هایمان چیز دیگری می‌گفت.

#سازمان‌ ها افراد باهوش را جذب و سپس آن‌ها را به استفاده‌نکردن از هوششان تشویق می‌کنند. در این سازمان‌ها پرسیدن سؤالات سخت یا تفکر عمیقْ هدررفتی خطرناک شمرده می‌شود. کارمندانِ با استعداد به‌ سرعت می‌آموزند که باید به محدودترین و نزدیک‌بینانه‌ترین شکل ممکن از استعدادهای ذهنی‌شان استفاده کنند.

آن‌هایی که یاد می‌گیرند مغزشان را خاموش کنند پاداشش را خواهند گرفت. این افراد، با دوری از تفکرِ زیاد، قادر خواهند بود تنها روی تمام‌کردن کارها متمرکز شوند. علاوه‌براین، دوری از این سؤالاتِ دشوارِ ناشی از تفکر موجب می‌شود مشاجرۀ کارمندان با یکدیگر به حداقل برسد. کارمندانی که بی‌توجه به مسائل دیگر از خطوط ترسیم‌شدۀ شرکت پیروی می‌کنند، «آدم رهبری»۳ پنداشته شده و ارتقا می‌یابند. افراد باهوش به‌ سرعت درمی‌یابند که تنها در یک صورت می‌توان پیشرفت کرد: «پایت را که گذاشتی در محیط کار، درِ مغز را تخته کن.»

#مرجع: aeon

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
واسطه های نوآوری
@Sha_af

واسطه (broker) در ادبیات روزمره #اقتصادی #ایران امروز مفهوم چندان دلنشینی نیست. واسطه‌ها متهم هستند به ارزش خلق نکردن اما خوب پول گرفتن. این است که مثلا در اخبار میخوانیم که فلان مقام مسئول از اینکه حجم بالایی از اقتصاد به واسطه گری اختصاص یافته، اظهار تاسف نموده است. بگذریم که عمری است شغل آباء و اجدادی مردمان این سرزمین همین واسطه گری بوده؛ و اصلا عبور جاده ابریشم هم از این سرزمین بی‌حکمت نبوده است، مساله بالاتر این است که واسطه‌ها اگر به اقتضای شغلشان عمل کنند، اتفاقا بسیار هم ارزش‌افزا و نقش آفرین هستند. برای توضیح نقش واسطه‌ها در یک کلمه میتوان گفت آنها هزینه معاملات (Transaction Costs) را به شدت کاهش می‌دهند. مثلا شما وقتی می‌خواهید خودروی شخصی دست دومتان را بفروشید، یا باید به روزنامه‌ها و سایت‌های تبلیغی، سفارش آگهی بدهید (هزینه تبلیغات)، یا باید به محل‌های اختصاصی موجود در شهرها و روستاها بروید و شاید با صرف ساعت‌ها و حتی روزها یک نفر #مشتری را بیابید (هزینه جستجوی مشتری). در مرحله بعد باید با کلی استرس و نگرانی اجازه دهید فرد #مشتری سوار بر خودروی شما شود و آن را بیازماید (مواردی وجود داشته که فرد در قامت مشتری آمده اما در واقع دزد یا حتی جانی بوده است) (هزینه نگرانی و استرس). تازه پس از آن نوبت به تنظیم قرارداد می‌رسد که اینجا نیز باید از یک کارشناس حقوقی مشورت گرفت تا قراردادی محکم و غیر قابل خدشه تنظیم نماید (هزینه تنظیم قرارداد). و این داستان می‌تواند باز هم ادامه بیابد. اما واسطه‌ها بخاطر پیشرفت در منحنی یادگیری و کسب سرمایه اجتماعی و اعتماد #مشتریان، فعالیت‌های بالا را با هزینه‌ای بسیار کمتر و در زمانی بسیار سریعتر به انجام می‌رسانند و این دقیقا همان ارزش افزوده‌ای است که از یک واسطه انتظار می‌رود.

دنیای نوآوری هم ویژگی‌های خود را دارد. اول اینکه یادمان باشد در عصر #نوآوری باز به سر می‌بریم. #نوآوری باز یعنی پذیرفته ایم که هیچ بنگاهی همه شایستگی ها و منابع لازم را برای محقق ساختن همه برنامه‌های نوآورانه خود ندارد و لاجرم می‌بایست برای تحقق آنها به سمت دیگر موسسات و #شرکت های پیرامون خود دست همکاری و تعامل دراز کند. دوم اینکه وقتی پای "تعامل" به میان می‌آید، یعنی به زودی کار به "معامله" هم کشیده می‌شود؛ و وقتی حرف از معامله است، واسطه‌ها می‌توانند هزینه معامله را به کمترین سطح برسانند. اجازه دهید کمی بیشتر توضیح بدهم.
فرض کنید #شرکت الف در برنامه خود چنین هدفگیری نموده است که تا انتهای سال #محصول جدیدی را به بازار عرضه کند. اگر آن محصول اجزا و قطعات مختلفی داشته باشد، ارایه کردن آن #محصول جدید لزوما به معنای تولید همه ریزقطعات و ریز اجزای آن توسط خودش نیست، راهبرد کوتاه‌تر، جذاب‌تر و احتمالا اقتصادی‌تر این است که کار توسعه و ساخت برخی از ریز اجزا و قطعات را به شرکت‌ها و موسساتی بسپرد که در تولید قطعات مشابه شایستگی‌ها و دانش بیشتر و عمیق‌تری دارند. از اینجا وارد فاز "جستجو" برای یافتن بهترین تولیدکنندگان ریزقطعه یا جزء مورد نظر می‌شود. فرآیندی که می‌تواند خودش به اندازه توسعه داخلی آن قطعه زمان‌بر و پرهزینه باشد. اینجاست که پای یک واسطه #نوآوری به میان کشیده می‌شود. واسطه های #نوآوری در فضای حد فاصل عرضه کنندگان و متقاضیان #محصولات و خدمات #نوآورانه قرار می‌گیرند و هزینه معامله بین این دو را به تمام معانیهای که در مثال بالا (فروش خودرو) نام برده شد, کاهش می‌دهند.
واسطه گری #نوآوری کسب وکاری است که در کشور ما نیز به تازگی رونق یافته است. همزمان با شدت گرفتن تحریم‌های ظالمانه نظام سلطه علیه کشورمان، بنگاه‌های بزرگ گرایش بیشتری به سمت تامین تجهیزات مصرفی و مواد اولیه مورد نیازشان از داخل کشور یافته اند. جالب اینکه کشور به دلیل برخورداری از ظرفیتهای #صنعتی، #فناورانه و دانشی قوی در بسیاری موارد توانایی تامین نیازهای #صنایع بزرگ را دارد، اما آنچه این دسترسی را با دشواری و کندی مواجه میساخت، فقدان کارگزاران و واسطه هایی بود که بتوانند دست شرکتهای بزرگ را در دست شرکت‌های #دانش‌بنیان و #استارتاپ بگذارند.

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
نوآوری‌ها با خیالبافی‌ها شروع می‌شوند!

#نویسنده: Jurgen Appelo
#مترجم: مریم رضایی

@Sha_af
چرخه عمر هر مدل کسب‌وکاری عبارت است از شروع، رشد و افول آن #کسب‌وکار. کتاب «شروع کن، رشد کن، تغییرش بده: ۴۲ ابزار برای تسریع رشد کسب‌وکار ناب و چابک» که مجموعه‌ای است دینامیک از نمونه‌ها، اصول و تمرین‌هایی برای مقابله با چالش‌هایی که #کارآفرینان با آن مواجهند، راهنمایی کارشناسانه برای #کسب‌وکار های نوظهور و پیشکسوت ارائه می‌کند تا رشد خود را تسریع کنند، مقیاس‌‌پذیری را تسهیل کنند و با چشم‌اندازهای #اقتصادی به سرعت متغیر همگام شوند. فضای #بازار معاصر بیش از هر زمان دیگری دینامیک است و افزایش رقابت جهانی، اثر تحول دیجیتال و فاکتورهای #نوآوری مخل، کسب‌وکارها را ملزم می‌کنند تا #مدیریت چابک و استراتژی‌های #کسب‌وکار را برای رشد و رقابت اجرایی کنند.

این کتاب با گردآوری مصاحبه‌هایی از گروهی بین‌المللی از #استارتاپ ها و #سازمان‌ های رشدیافته #موفق، شامل توصیه‌های ارزشمندی برای ایجاد، حفظ و فعالیت یک #کسب‌وکار ارائه می‌کند. نویسنده و افرادی که با آنها مصاحبه شده، طیف گسترده‌ای از موضوعات را مطرح می‌کنند که دانستن آن برای هر کسی که رویای تولید یک #محصول جدید را دارد حیاتی است.

این کتاب ابزارها و رهنمودهایی در اختیار #رهبران #کسب‌وکار و #کارآفرینان قرار می‌دهد تا چالش‌های رشد و مقیاس‌پذیری را پشت سر بگذارند. همچنین یک منبع مهم است که با پوشش دادن موضوعاتی مثل گزینه‌های تامین مالی، استخدام نیرو، #مدیریت تیم از راه دور، مقیاس‌پذیری چابک و چرخه عمر #کسب‌وکار، رویکردی منسجم برای رشد با سرعت مناسب را ارائه می‌دهد. این کتاب به افراد امکان می‌دهد:

• ۴۲ ابزار موثر را برای حفظ و تسریع رشد #کسب‌وکار به کار بگیرند.

• از اشتباه‌ها و دام‌هایی که با رشد سریع #کسب‌وکار یا تغییر سازمانی همراه است، اجتناب کنند.

• یک طرح رشد واضح برای یکپارچه شدن با #مدل_کسب‌وکار کلی خودشان توسعه دهند.

• کسب‌وکارشان را برای مقیاس‌پذیری سریع و #مدیریت کارآمد ساختاربندی کنند.

کتاب «شروع کن، رشد کن، تغییرش بده»‌که در ۲۴۰ صفحه تدوین شده، ۲۵ بخش دارد که با تصاویری جالب همراه است. این #کتاب را انتشارات وایلی در #نیویورک به چاپ رسانده است.

خواندن این کتاب برای #کارآفرینان، بنیان‌گذاران و #مدیران، یک الزام است. جورگن آپلو در این کتاب نظرات خود را در مورد #اقتصاد #خلاقانه، #مدیریت چابک، #بازاریابی #نوآورانه و تحول سازمانی به اشتراک می‌گذارد تا رهنمودی جامع برای رشد #کسب‌وکار ارائه کند. او در مقدمه کتاب می‌گوید که دلیل موفقیتش امتحان کردن هزاران چیز مختلف بوده که برخی از آنها جواب داده است. «اگر یک چیز وجود داشته باشد که در ۲۰ سال گذشته یاد گرفته باشم، شکست خوردن‌های مداوم و کوچک است. بنیان‌گذاران و #رهبران #کسب‌وکار خیلی از کارهای خود را این‌گونه انجام می‌دهند که از میان آنها به ندرت #موفقیت‌ های بزرگ حاصل می‌شود. این کتاب هم یکی از آن کارهای متعدد است.»

ادامه دارد ...

#منبع: #کتاب Startup, Scaleup, Screwup

#منبع: #روزنامه "دنیای اقتصاد"

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.