شعف(شبکه علم و فناوری)
1.04K subscribers
13.4K photos
1.46K videos
248 files
1.2K links
Iran.shaaf@Gmail.com
@‌ms_sansari
Download Telegram
در باب تاب آوری و فقر

#نویسنده : مجتبی شکوری
@Sha_af
«سندهیل مولای‌ناتان»: ما از کشاورزان #هند یک آزمایش هوش گرفتیم وقتی محصولشان را تازه فروخته و پول داشتند. بار دوم آخر سال بود که پول‌هایش را خرج کرده و معمولا در بدهکاری و قرض هستند. آی‌کیوشان ۱۰ تا فرق می‌کرد. همان آدم وقتی پول در جیبش بوده، ۱۰ تا باهوش‌تر بود و این شوکه‌کننده است. ۱۰ تا در آزمون هوش فاصله بین متوسط تا تیزهوش است.

اگر ما درگیر کمبود باشیم قسمت زیادی از ظرفیت ذهن و توجه ما و درواقع پهنای باند ما، درگیر آن کمبود می‌شود.

بچه‌های کار را برای بازدید آورده بودیم باغ کتاب. خانمی که در ساینس سنتر درمورد زیست‌شناسی به بچه‌ها اطلاعات می‌داد، از آنان پرسید: چه کسانی می‌دانند که «سلول» چیست؟ همه دستشان را بالا بردند و گفتند: سلول همان زندان است دیگر! سلول زندان. این اثر کمبود و فقر و شرایطی است که آدم‌ها در آن زندگی می‌کنند.

یک اثر فقر بر مغز از بین‌بردن «خودکنترلی» است. مولای‌ناتان می‌گوید: ما در رفتار اقتصادی-اجتماعی فقرا یک چیز تکرارشدنی می‌بینیم. رفتار خوب دارند و ناگهان یک رفتار اقتصادی انفجاری و غلط می‌کنند. مثلا پس‌انداز اندکشان را یک‌جایی صرف می‌کنند که خیلی غلط است و پولشان از دست می‌رود. چرا؟

می‌گوید تصور کنید در مغز ما یک عضله خودکنترلی وجود دارد. ما دایم خودمان را کنترل کنیم تا زیاد خرج نکنیم، تصمیم غلط نگیریم و... برای فقرا این عضله آن‌قدر کار می‌کند، حتی در خرید خواربار و مایحتاج زندگی، تا خسته می‌شود و از یک‌جا دیگر مغز را عملا رها کرده و کنترل نمی‌کند. برای همین تصمیمات انفجاری می‌گیرند.

آدم‌ها در زندگی برای رسیدن به جایگاه خوب باید خطا کنند و درعین‌حال اصلاحش کنند و باز خطا-اصلاح کنند تا به هدف خود برسند. من و شما در فرایند زندگی‌مان خیلی اشتباهات کرده‌ایم که بعدا اصلاحش کرده‌ایم. اما این امکان را طبقه #اقتصادی‌ مان که متوسط بوده به ما داده تا تصحیحش کنیم.

مولای‌ناتان می‌گوید: فقرا امکان تصحیح اشتباهاتشان را ندارند. یعنی گشودگی در زندگی‌شان خیلی کم است. اگر یک تصمیم غلط بگیرند، امکان اینکه بتواند دوباره این مسیر را طی کند، ندارند. یک اشتباه می‌تواند به معنی پایان کار آنها باشد.

من برای پایان‌نامه دکترایم از بچه‌ها پرسیدم اگر شما در مدرسه تنبیه فیزیکی شوید، واکنش‌تان به آن چیست؟ ۹۳٪ بچه‌های طبقه متوسط گفتند این غیرمنصفانه است. ما برخورد کرده و به مدیر یا خانواده می‌گوییم ولی فقط ۳۱٪ بچه‌های محروم فکر می‌کردند اگر کتک بخورند غیرمنصفانه است. بقیه معتقد بودند حتما ما کاری کرده‌ایم و حتما ایرادی در من هست که شایسته آن تنبیه هستم!🤔

شکسپیر می‌گوید: هیچ زندانی به اندازه زندانی که دیوارهایش را نمی‌بینیم، ما را محدود نمی‌کند. وقتی فقر به "درماندگی آموخته‌شده" تبدیل می‌شود یک زندان با دیوارهای نامرئی می‌سازد.

بسیاری از بچه‌های محروم دچار "انسداد خیال" هستند، یعنی نمی‌توانند رویا بسازند. از ایشان می‌پرسیدم آرزویتان چیست؟ می‌دیدم آن‌ها حتی متریال لازم برای رویاپردازی را ندارند و آرزوها به قدری ساده بود که یک‌جایی گریه می‌کردم. می‌پرسیدم: فکر کن یک غول چراغ جادو هست، رویای تو چیست؟ می‌گفت: جوجه‌کباب! دوست دارم بخورم و ببینم چی هست!

بعضی وقت‌ها انفجارخیال داشتند، در مقابل انسدادخیال. یعنی رویاپردازی بسیار بلندپروازانه می‌شد. خشم در رویاهایی که انفجار خیال است خیلی جدی بود. اینکه مثلا می‌خواهم به یک باند خلافکاری ملحق شوم و آنجا حقم را از این جامعه بگیرم.

در یک آزمایش معروف درباره تاب‌آوری به یک‌سری آدم، شوک‌هایی وارد می‌کردند. برای بعضی یک دکمه برای توقف وجود داشت، در مورد گروهی دیگر هیچ دکمه‌ای روی میز نبود.

کسانی که دکمه توقف روی میزشان بود تا درد را متوقف کنند، چندین برابر بیشتر تحمل می‌کردند، چون فکر می‌کردند من خودم می‌توانم [درد را] کنترل کنم. ولی آدمی که آن کنترل را نداشت در اولین [فشار] تاب‌آوریش می‌شکست و فرو می‌ریخت.

فقر هم دکمه توقف ندارد و تحت شرایط فشار و کمبود اینکه آدم یک‌جا این دکمه توقف را بزند و متوقفش کند، وجود ندارد. معمولا بدهی‌ها، فشارها و ... پشت هم جمع می‌شود و این تاب‌آوری آن‌ها را کاهش می‌دهد.

💡تاب‌آوری هم بخش مهمی از #موفقیت است. ما می‌گوییم آدم‌ها باید پوست‌کلفت باشند و تحمل کنند، ولی کسی که احساس می‌کند کنترلی بر شرایطش ندارد، آستانه تحملش خیلی کم می‌شود.

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چگونه به سوال «بزرگ‌ترین نقطه ضعف شما چیست» پاسخ دهیم؟
@Sha_af

🔹در هر مصاحبه‌ای، گفت‌وگوها معمولا حول محور توانایی‌ها و دستاوردهای کارجو هستند. اما گاهی #مدیر استخدام، مسیر مصاحبه را عوض می‌کند و این سوال را می‌پرسد: «بزرگ‌ترین نقطه ضعف شما چیست؟» آدم وقتی این سوال را می‌شنود وحشت می‌کند، چه برسد به اینکه بگویند سه تا از نقطه ضعف‌هایت را نام ببر. از بین تمام موانعی که در مصاحبه‌ها وجود دارد، این یکی از همه بدتر است.

🔹 شاید با خودت فکر کنی که می‌توانی آن را نادیده بگیری، جواب ندهی یا به یک جواب مبهم، اکتفا کنی. اما «سوزی ولش»، #نویسنده مشهور مقالات مدیریتی می‌گوید هدف مدیران #استخدام از پرسیدن این سوال، استخراج اطلاعات کلیدی درباره شخصیت کارجو است. پس باید هوشمندانه به آن جواب‌دهی.
اگر از نقطه ضعفی حرف بزنی که باعث شود خوب به نظر بیایی (مثلا من معتاد به کارم)، فکر می‌کنند داری تظاهر می‌کنی. اگر صادق باشی و به نقطه ضعفی اقرار کنی که (نداشتنش) برای انجام آن شغل ضروری است، شانس استخدام شدنت کمتر می‌شود. پس چه باید کرد؟

🔹پیشنهاد می‌کنم قبل از جواب دادن به این سوال، خودت را جای مسوول مصاحبه بگذاری و به این فکر کنی که چه انگیزه‌هایی می‌تواند داشته باشد. مسئول مصاحبه معمولا فقط ۳۰ دقیقه وقت دارد تا تصمیم بگیرد آیا می‌خواهد چندین سال با تو همکاری کند یا نه. پس به دنبال میانبرهایی است تا تو را بشناسد.

🔹 من از ۱۲ #مدیر استخدام پرسیدم که وقتی از کارجو درباره نقطه ضعف‌هایش سوال می‌کنند، دقیقا دنبال چه چیزی هستند. همه آنها گفتند: «هدفمان این است که ببینیم آیا کارجو خودش را زیر ذره‌بین برده و از کم‌و‌کاستی‌های خودش خبر دارد یا نه.» آنها می‌خواهند ببینند آیا نقاط ضعف و قوت تو، مکمل نقاط قوت و ضعف اعضای تیم هست یا نه. اگر از جواب دادن طفره بروی، ممکن است فکر کنند بیش از حد اعتماد به نفس داری یا هنوز به خودآگاهی نرسیده‌ای و این دقیقا همان چیزی است که آنها نمی‌خواهند.

🔹سوزی می‌گوید هدف اصلی #مدیران از پرسیدن این سوال، کشف ویژگی‌های شخصیتی‌ای است که برای انجام هر شغلی لازم است. به اعتقاد او، یک پاسخ هوشمندانه به این سوال، نشان‌دهنده این چهار ویژگی است:

♦️خودآگاهی:
یک پاسخ هوشمندانه، نیازمند خودشناسی و خودکاوی است. با خودت روراست باش و کم و کاستی‌هایت را بشناس تا بتوانی یک جواب معتبر به این سوال بدهی. از نقطه ضعفی صحبت کن که در گذشته مانع پیشرفتت شده اما بر آن غلبه کرده‌ای. شفاف و مستقیم جواب بده.

♦️اعتبار:
مدیران استخدام می‌خواهند مطمئن شوند که تو دروغ نمی‌گویی. صرفا برای رفع تکلیف به این سوال جواب نده. جواب کلیشه‌ای نده (مثلا من کمال‌گرا هستم) چون ممکن است بارها این جواب‌ها را شنیده باشند.

♦️ درایت:
پاسخ باید حرفه‌ای، مختصر و مفید باشد. نباید درباره نقطه ضعف‌های خارج از حوزه کار صحبت کنی. مدیر استخدام، روانشناس نیست. او می‌خواهد بداند که تو فرق بین نقطه ضعف شخصی و حرفه‌ای را می‌دانی یا نه. می‌توانی به هر دو اشاره کنی اما میزان جزئیاتی که فاش می‌کنی، مهم است.

♦️ابتکار:
فقط درباره نقطه ضعف‌ها صحبت نکن. بگو که برای رفع آنها چه کارهایی انجام داده‌ای و در جایگاه شغلی جدید، این فرآیند را چطور ادامه خواهی داد.
بهترین کار این است که صادقانه و در عین حال، هوشمندانه جواب دهی و به نقاط ضعفی اشاره کنی که کوچک و به راحتی قابل رفع هستند. مثلا ناتوانی در مدیریت زمان و سخنرانی در جمع، دو مشکل شایع هستند. اینها باعث نمی‌شوند نظر دیگران راجع به تو منفی شود. اگر شغل مربوطه، فنی است، می‌توانی به یک مهارت مفید اما نه چندان ضروری اشاره کنی و بگویی آن را بلد نیستی اما دوست داری یاد بگیری.

♦️به هر حال، چه بخواهی چه نخواهی، این سوال را در بعضی از مصاحبه‌ها خواهی شنید. سوزی می‌گوید: «قبل از حضور در جلسه استخدام، نقطه ضعفی را که می‌خواهی درباره‌اش صحبت کنی انتخاب کن تا وقتی این سوال را شنیدی، آمادگی داشته باشی.»

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
آیا برای رسیدن به #موفقیت، داشتن استعداد کافی است؟
منتخبی از یک #کتاب "استعداد هرگز کافی نیست."
#نویسنده : جان ماکسول

@Sha_af
برای پاسخ به این سؤال به محیط اطراف خود نگاهی بیندازید. مسلماً شما نیز افرادی را می‌شناسید که با وجود داشتن استعداد، در کارها و رسیدن به اهدافشان ناموفق هستند. پس هرگز استعداد به‌تنهایی، کافی نیست. انتخاب‌هایی انجام‌دهید که صرف‌نظر از میزان استعداد، باعث #موفقیت شما می‌شوند. (کتاب از الف تا دال استعداد را حتما مطالعه نمایید.)
حقیقت این‌است که تا‌ وقتی مردم در دنیا زندگی می‌کنند، استعداد خام زیادی وجود خواهد‌ داشت. اگر شما واقعاً مشتاق متمایز بودن هستید، سیزده انتخاب وجود‌ دارد که لازم است برای رشد استعدادهای خود انجام دهید.

📍سیزده انتخاب برای رشد استعداد

1- باور، استعداد شما را بالا می‌برد.
2- علاقه، استعداد شما را نیرو می‌بخشد.
3- ابتکار، استعداد شما را فعال می‌کند.
4- تمرکز، استعداد شما را جهت می‌دهد.
5- آمادگی، به استعداد شما جایگاه می‌دهد.
6- تمرین، استعداد شما را بهبود می‌بخشد.
7- پشتکار، استعداد شما را تقویت می‌کند.
8- جرأت، استعداد شما را می‌آزماید.
9- آمادگی برای یادگیری، استعداد شما را گسترش می‌دهد.
10- شخصیت، استعداد شما را عمیق می‌کند.
11- روابط بر استعداد شما تأثیر می‌گذارد.
12- مسئولیت، استعداد شما را قوی می‌کند.
13- کار گروهی استعداد شما را چند‌برابر می‌کند.

با انجام این انتخاب‌ها شما می‌توانید فردی با حداکثر استعداد شوید. اگر استعداد داشته باشید، شاید متفاوت باشید ولی اگر حداکثر استعداد را داشته باشید، منحصر به‌فرد هستید.

استعداد بی‌ارزش‌تر از نمک خوراکی است. چیزی که افراد با استعداد را از افراد #موفق جدا می‌کند، سخت‌کوشی زیاد است.
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
قرن اقتصاد

#نویسنده: مسعود خوانساری, رئیس اتاق بازرگانی تهران
@Sha_af

#ایران در آستانه ورود به قرن جدید هنوز به یک سوال اساسی پاسخ نداده‌است. چرا #اقتصادی با این حجم از پتانسیل‌های درونی، برنامه‌ریزی‌های کوتاه و بلندمدت در ۵۰ سال گذشته، هنوز موفق به دستیابی به #توسعه
_پایدار نشده‌ است؟ از همه مهم‌تر اینکه در آستانه قرن جدید چطور باید به #اقتصاد و آینده توسعه در ایران نگاه کرد؟

✏️ سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ جایگاه اقتصاد ایران را در آستانه قرن جدید، برقله کشورهای منطقه ترسیم کرده ‌بود؛ پیش‌تر از #ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس ولی آنچه در واقعیت رخ داده، پیشرفت مستمر آنها و عقبگرد ماست.

✏️ ایران ششمین کشور با تورم بالا در جهان است. از میان ۱۸۶ کشور دنیا تنها ۹ کشور تورم دو رقمی دارند که متاسفانه ایران یکی از آنهاست. نتیجه این تورم لجام‌گسیخته در معیشت مردم پیداست. وضعیت تورم بر هیچ ناظر آگاهی پوشیده نیست و یکی از عوامل موثر آن کسری بودجه سالانه است.

✏️ نقدینگی که در سال ۱۳۹۰ معادل ۳۵۴ هزار میلیارد تومان بود طی دهه ۹۰،‌ بیش از ۹ برابر شده‌است. همچنین طی دهه اخیر ۳۵ درصد مردم کشور یعنی نزدیک به چهار دهک از جامعه زیر خط فقر قرار گرفته‌اند.

✏️ یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی که نشان می‌دهد، چه اندازه از برنامه‌ها عقب مانده‌ایم، رشد اقتصادی است. این شاخص در سال‌های ۹۷ و ۹۸ به ترتیب منفی 5.4 و منفی 6.5 درصد بوده و اقتصاد ایران طی دو سال حدود ۱۲ درصد کوچک شده است.

✏️ علاوه بر اینها تضعیف سرمایه اجتماعی و کاهش سطح تعاملات جهانی باعث شده از سال ۹۰ تا ۹۸ شاهد رشد منفی #سرمایه‌گذاری در کشور باشیم. این روند نزولی بسیار نگران‌کننده است چرا که امروز استهلاک و عدم سرمایه‌گذاری از انباشت سرمایه سبقت گرفته است. از سوی دیگر در همین بازه زمانی بالغ بر ۹۰ میلیارد دلار خروج سرمایه از کشور را شاهد بوده‌ایم.

✏️ چالش مهم و بیماری مزمن دیگری که اقتصاد ایران چند دهه است دچار آن شده، موضوع پرداخت یارانه انرژی و واقعی نبودن قیمت آب، برق، گاز و... است. ایران در سال ۲۰۱۹، ۸۶ میلیارد دلار به‌عنوان یارانه انرژی پرداخت کرده‌ درحالی که #چین با جمعیت 1.4 میلیارد نفری در مقام دوم قرار گرفته و ۳۲ میلیارد یارانه انرژی داده ‌‌است.

✏️ در این بین فقدان ثبات اقتصادی، دونرخی بودن ارز، تورم و رکود اقتصادی، همچنین فقدان تصویری شفاف از وضعیت فعلی اقتصاد و آینده مبهم، عدم قطعیت و نااطمینانی در انجام امور اقتصادی، محیط نامساعد #کسب‌و‌کار و نیز غیر واقعی بودن سه متغیر کلیدی «نرخ ارز»،«نرخ بهره» و «بهای حامل انرژی» جدی ترین چالش‌های فعلی در اقتصاد کشور است.

✏️ الزامات اصلاح مسیر پیش‌رو، گفت‌وگوی عمومی و شفاف دولت و حاکمیت با مردم، پاسخگو بودن در برابر افکار عمومی، مشارکت بخش خصوصی و نهادهای مدنی در تصمیم‌گیری‌ها، واگذاری امور به مردم و کاهش دخالت‌های دولتی و در نهایت عزم سیاسی برای تغییر و اصلاح امور است. برای گریز از افق غبارآلود اقتصادی پیش رو، باید اقدامات شجاعانه‌ای انجام داد:

⬅️ هدف‌گذاری تورم تک‌رقمی؛
⬅️ واقعی کردن سه قیمت کلیدی در اقتصاد کشور: نرخ ارز، نرخ سود بانکی و بهای حامل‌های انرژی؛
⬅️ به حداقل رساندن کسری بودجه؛
⬅️ هدفمندکردن یارانه‌ها؛
⬅️ تقویت تعامل با اقتصاد جهانی؛
⬅️ رفع موانع محیط کسب و کار برای سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی، پذیرش تاثیر بخش خصوصی در توسعه کشور و البته تسهیل و کمک به شکل‌گیری فعالیت‌های اقتصادی مبتنی بر #فناوری‌ های نوین.

✏️ تجربه کشورهای توسعه‌یافته نشان می‌دهد، پیشرفت اقتصادی زمانی حاصل می‌شود که بخش‌خصوصی در اقتصادی
با ثبات و قابل پیش‌بینی، وارد میدان عمل شود و به کار بپردازد.

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
موضوعی که ذهن بسیاری را به خود درگیر‌کرده، این‌است که آیا برای رسیدن به موفقیت، داشتن استعداد کافی است؟

#نویسنده : جان ماکسول
#کتاب: "استعداد هرگز کافی نیست."
@Sha_af

برای پاسخ به این سؤال به محیط اطراف خود نگاهی بیندازید. مسلماً شما نیز افرادی را می‌شناسید که با وجود داشتن استعداد، در کارها و رسیدن به اهدافشان ناموفق هستند. پس هرگز استعداد به‌تنهایی، کافی نیست. انتخاب‌هایی انجام‌دهید که صرف‌نظر از میزان استعداد، باعث #موفقیت شما می‌شوند. (کتاب از الف تا دال استعداد را حتما مطالعه نمایید.)
حقیقت این‌است که تا‌ وقتی مردم در دنیا زندگی می‌کنند، استعداد خام زیادی وجود خواهد‌داشت. اگر شما واقعاً مشتاق متمایز بودن هستید، سیزده انتخاب وجود‌دارد که لازم است برای رشد استعدادهای خود انجام دهید.

📍سیزده انتخاب برای رشد استعداد

1- باور، استعداد شما را بالا می‌برد.
2- علاقه، استعداد شما را نیرو می‌بخشد.
3- ابتکار، استعداد شما را فعال می‌کند.
4- تمرکز، استعداد شما را جهت می‌دهد.
5- آمادگی، به استعداد شما جایگاه می‌دهد.
6- تمرین، استعداد شما را بهبود می‌بخشد.
7- پشتکار، استعداد شما را تقویت می‌کند.
8- جرأت، استعداد شما را می‌آزماید.
9- آمادگی برای یادگیری، استعداد شما را گسترش می‌دهد.
10- شخصیت، استعداد شما را عمیق می‌کند.
11- روابط بر استعداد شما تأثیر می‌گذارد.
12- مسئولیت، استعداد شما را قوی می‌کند.
13- کار گروهی استعداد شما را چند‌برابر می‌کند.

با انجام این انتخاب‌ها شما می‌توانید فردی با حداکثر استعداد شوید. اگر استعداد داشته باشید، شاید متفاوت باشید ولی اگر حداکثر استعداد را داشته باشید، منحصر به‌فرد هستید.

استعداد بی‌ارزرش‌تر از نمک خوراکی است. چیزی که افراد با استعداد را از افراد #موفق جدا می‌کند، سخت‌کوشی زیاد است.

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
هشت دلیل که دزدی از کارآفرینی بهتر است!!!

#نویسنده: عليرضا خاكی
@Sha_af

واقعیت تلخ بهتر از تخیلات شیرین است.

افرادی که در کشور ما تصمیم به ورود به فضای #کارآفرینی می‌گیرند و فعالیت در بخش غیر دولتی را انتخاب می‌کنند، دست به یک ریسک و یا حتی قمار بزرگ در مورد زندگی خود می‌زنند. از آن‌جا که این افراد اهل مخاطره هستند پیشنهاد بهتری برای انتخاب شغل به آن‌ها دارم. «دزدی» البته آن نوع از دیوار خانه مردم بالا رفتنش شغلی است که هم هیجان دارد و هم درآمد و به دلایلی که برشمرده خواهد شد از شرکت‌داری و کارآفرینی به مراتب بهتر و کم‌ دردسر تر است!
1- “دزد” فقط از پلیس و دستگاه قضایی می‌ترسد و یک #کارآفرین باید از ده‌ها مرجع دولتی و عمومی از جمله #سازمان امور مالیاتی، تامین اجتماعی، شهرداری، اداره بهداشت، غذا دارو ، استاندارد ،چک های برگشتی #مشتریان و.... … بترسد و هر روز نگران یک دردسر جدید باشد. این موضوع در شرایطی است که کم‌تر پیش می‌آید که دزد را به خاطر جرم انجام نداده مجازات کنند ولی بسیاری از سازمان‌های یادشده #کارآفرینان و کارفرماها را به دلیل کار انجام نداده مورد مواخذه و جریمه قرار می‌دهند.

2- در صورتی که «دزد عزیز» توسط صاحب‌خانه آسیب ببیند و یا خدای ناکرده کشته شود، حمایت‌های قانونی در این زمینه نسبت به او وجود دارد و صاحب‌خانه موظف به پرداخت دیه است. این در حالی است که به تازگی بر اساس بخشنامه‌های سازمان تامین اجتماعی، غرامت دستمزد ایام بیماری و یا حادثه به کارفرمایان تعلق نمی‌گیرد!

3- “دزدی” نقد است. یعنی بلافاصله بعد از انجام فعالیت، ماحصل آن در اختیار دزد محترم قرار گرفته و با استفاده از شبکه‌های نهادینه شده مال‌خری خیلی راحت نقد می‌شود. در حالی‌که این روزها افرادی که #شرکت دارند ماه‌ها و در مواردی سال‌ها زمان نیاز است که دستمزد فعالیت خود را آن‌هم با کلی التماس و خواهش و تمنا دریافت کنند.

4- “دزدی” بدون هر گونه بروکراسی اداری است. اما خدا می‌داند که برای فعالیت #اقتصادی رسمی، گرفتن یک مجوز و یا تاییدیه از سازمان‌های مربوطه چقدر دوندگی لازم است. برای شروع به امر دزدی، نیاز به گرفتن هیچ‌گونه مجوزی نیست!

5- اگر بگویم که «دزدی» دارای پشتوانه فرهنگی در تاریخ این سرزمین است، راه به خطا نرفته‌ام. در ضرب‌المثل‌های فارسی در ستایش «دزد زرنگ» تعبیر پادشاه به کار رفته است «دزد نگرفته پادشاه است» و در مورد دزدی که دزدان دیگر را مورد دستبرد قراردهد اصطلاح «شاه‌دزد» به کار برده می‌شود. حتی در مورد رشد و تعالی در این شغل شریف! گفته شده است که «تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود». دزدی از ظالمان و ثروتمندان جفا پیشه (مدل رابین‌هودی) همواره با تشویق ضمنی عامه مردم همراه بوده و دزدی مال مردم همیشه در مقابل دزدی باور و اعتقادات مردم رجحان داشته است.

6- از منظر دین (گرچه متخصص این حوزه نیستم) دزدی فقط متضمن یک گناه است و برای کارفرما بودن گناهان زیادی از جمله دروغ، تهمت، ارتشاء، ظلم به کارکنان و دیگران، دزدی از کار، پارتی‌بازی و رانت‌خواری و … متضمن و متصور است.

7- از آن‌جا که برای دزدی و از دیوار خانه مردم بالارفتن نیاز به آمادگی جسمانی وجود دارد، دزدان عزیز از وضعیت سلامتی بهتری نسبت به کارآفرینان و شرکت‌دارها برخوردار هستند که به طور عمده به پشت میز نشینی اشتغال دارند.

8- یکی از خوبی‌های دزدی این است که نیاز به سرمایه #اقتصادی و دفتر و کارگاه و امکانات زیادی ندارد. در حالی‌که برای شروع یک فعالیت اقتصادی آشکار با درآمد مشابه نیاز به سرمایه و احیانا اخذ وام و ارائه هزار جور وثیقه به بانک نیاز است که به خودی خود آدم را نابود می‌کند.

گذشته از این طنز تلخ البته به یقین من دوستان و همکاران خود را ترغیب نمی‌کنم که از این پس شغل خود را تغییر داده و از دیوار خانه مردم بالا بروند! اما شاید لازم است که مرور کنیم چرا شرایطی به وجود آمده که دزدی کردن نسبت به شرکت‌داری از سهولت و شاید منافع بیشتری برخوردار باشد؟

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
💢 کوروش تو بخواب! ما هم می خوابیم!
#نویسنده: مجتبی لشکربلوکی
@Sha_af
چرا امارات وزارت هوش مصنوعی ایجاد کرد و اولین وزیر هوش مصنوعی جهان را منصوب کرد؟ به خاطر پرستیژ؟ صد در صد نه! سهم هوش مصنوعی در #اقتصاد جهان در سال ۲۰۳۰ به بیش از ۱۵ تریلیون دلار می رسد. بنابراین امارات تصمیم گرفته چند برنامه اجرا کند از جمله برنامه تبدیل #دوبی به شهر تمام هوشمند و برنامه چاپ سه بعدی دبی! یعنی چه؟

یعنی تا سال ۲۰۳۰، ۲۵ درصد ساختمان های دوبی با استفاده از #فناوری سه بعدی ساخته شود و … دولت #کره_جنوبی قصد دارد علاوه بر #سرمایه‌گذاری ۱.۷ تریلیون وون روی #تکنولوژی اتومبیل های خودران، از سرمایه گذاری ۳۵ میلیارد دلاری یک #شرکت خصوصی در این زمینه حمایت کند؟

آیا به خاطر این است که خوشی زیر دلشان را زده است و از ماشین های فعلی ناراضی اند؟ قطعا نه! به این خاطر که می دانند آینده خودروها را تکنولوژی های جدید رقم خواهند زد. امروز اگر غفلت کنند فردا را از دست خواهند داد.

گوگل اعلام کرده ۱۰ میلیارد دلار در #هند سرمایه‌گذاری انجام می دهد. از خود سوال کنیم چرا گوگل در #ایران ۱۰ نه بلکه فقط ۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری نمی دهد؟ همین سرمایه گذاری هاست که باعث شده استارت‌آپ های هندی در سال قبل درآمد ۱۴.۸ میلیارد دلاری داشته اند.

تقریبا ده سال پیش گردش مالی استارت‌آپ‌های هندی ۵۵۰ میلیون دلار بود که الان ۲۷ برابر شده. چرا ما مانند هند نشدیم؟ آیا هندی ها از ما باهوش ترند؟

طبق شاخص‌های بازارهای سرمایه جهانی، چهار شرکت از ۱۰ برند برتر جهان در حوزه تکنولوژی های پیشرفته، جزو برندهای آسیایی هستند. ده سال قبل یعنی سال ۲۰۱۰ #آسیا هیچ نماینده‌ای در این بخش نداشت. چرا ایران هیچ نماینده ای ندارد؟

️تحلیل و تجویز راهبردی:
کوروش آسوده بخواب، زیرا که ما بیداریم! این جمله را ظاهرا محمدرضاشاه در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در برابر آرامگاه کوروش خطاب به او گفته است.
گاهی اوقات که سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه جهان را با وضعیت خودمان مقایسه می‌کنم می‌گویم من اگر امروز بخواهم به کوروش چیزی بگویم احتمالا می‌شود این: کوروش تو بخواب! ما هم می خوابیم!

براستی زمانی که کشورهای دیگر جهان روی هوش مصنوعی، اتومبیل های خودران، اینترنت اشیاء، چاپ سه و چهار بعدی، روبات ها، بیگ دیتا و واقعیت مجازی سرمایه گذاری های سنگین میلیارد دلاری می کنند.

دغدغه ما چیست؟
فیلترینگ یا عدم فیلترینگ اینستاگرام، افزایش یا کاهش قیمت دلار، صف خرید گوشت و مرغ و پوشک بچه، کره و روغن در ماه های مختلف. افق فکری همه تنزل پیدا کرده است به پوشک بچه و قیمت دلار!

وقتی در اخبار می خوانم که معاون اول رییس جمهور مملکت بابت تخم مرغ جلسه اضطراری گذاشته، می خواهم سرم را بکوبم به دیوار! فکر نکنید شوخی می کنم کافیست الان در موتور جستجوی گوگل تایپ کنید: معاون اول رییس جمهور و تخم مرغ. می فهمید که واقعا چنین مساله ای بوده و چنان جلسه ای گذاشته شده است.

#مدیران ارشد باهوش کشورها فهمیده اند باید در حوزه‌های آینده‌ساز سرمایه گذاری کنند. پس باید خودشان مستقیما سرمایه‌گذاری کنند (مانند دوبی) یا فضا را فراهم کنند که چنین سرمایه گذاری هایی در آن کشور انجام شود (مانند هند) یا هر دو (مانند #چین ). چه می توان کرد؟ هم حاکمان و هم شهروندان، افق فکری خودمان را گسترش دهیم، با جهان آشنا شویم.

روندهای جهانی را بشناسیم و به آینده جهان در ده، بیست و پنجاه سال آینده فکر کنیم. با صنایعی میلیارد دلاری آینده یعنی اینترنت اشیاء، چاپ سه بعدی، روبات ها، هوش مصنوعی، ژن درمانی، قطعات یدکی بدن آشنا شویم .

شرایطی را فراهم کنیم که سطح دغدغه های مردمان این سرزمین از تخم مرغ و پوشک بچه و قیمت دلار، قرعه‌کشی خودور بالاتر بیاید و ذهن شان رها شود برای پرداختن به خلق آینده ( #کارآفرینان ) یا سرمایه گذاری روی آینده ( #سرمایه‌گذاران ).

کشور را از مسایل حاشیه‌ای و فرسایشی (مانند تنش با جهان، تخاصم ایدئولوژیک، تحریم، خودی و غیرخودی و فیلترینگ و …) برهانیم. راهش آنست که اولویت‌های کشور را نه در مقابله که در رشد و پیشرفت تعریف کنیم. مردمی که از فردای خود اطمینانی ندارند نمی توانند به ده سال آینده فکر کنند.

فعلا تا اطلاع ثانوی دولت هیچ پولی ندارد برای امور توسعه‌ای و سرمایه‌گذاری‌های آینده ساز. باشد! ولی همین دولت/حکومت می تواند بدون یک ریال هزینه، فضای کسب وکار و سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران در حوزه‌هایی مانند بلاک چین، هلث تک، هوش مصنوعی و … فراهم کند!

باور کنیم باور کنیم فراهم کردن بستر سرمایه گذاری داخلی و خارجی بر حوزه‌های آینده‌ساز (آن هم بدون یک ریال هزینه) بیش از تخم مرغ و پوشک بچه اهمیت دارد!
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
صنایع آینده به چه شکل هستند؟

#نویسنده: میثم عباسی

@Sha_af
در جهان امروزی شاهد یک همگرایی و حرکت به سمت تلفیق در میان #صنایع، حوزه ها و رشته های مختلف هستیم. اگر تا ابتدای قرن بیستم مرز بندی هایی بین رشته ها و حتی حوزه های دانش وجود داشت. امروزه به مدد #فناوری های نوین شاهد از میان رفتن تدریجی مرز ها هستیم و حوزه های مختلف به سمت تلفیق با یک دیگر حرکت می کنند. حوزه صنعت نیز از این قاعده مستثنی نیست و با ورود جدی فناوری های تحول آفرین نظیر هوش مصنوعی، ارتباطات 5G، بلاکچین و سیستم های رباتیک هوشمند به فرآیند های صنعتی شاهد تحولاتی در تعاریف سنتی صنایع مختلف از نفت و گاز گرفته تا لجستیک هستیم.
◀️صنعت نسل چهارم چیست؟
آلمانی ها آن را صنعت 4.0 نام گذاری کرده اند، آمریکایی ها آن را ساخت هوشمند می نامند و در #فرانسه به عنوان #صنعت آینده شناخته می شود. از هر اصطلاحی که استفاده شود، شالوده و #ایده همان است: آغاز جهش های بزرگ در تعاریف و فرآیند های صنعتی.
تاریخ صنعت همیشه با ورود #فناوری هایی دچار تغییرات اساسی شده است و در این راستا کارشناسان تقسیم بندی هایی را بر اساس بازه های زمانی انجام داده اند. از سال 1784 تا 1900 ورود ماشین های بخار باعث تحول در فرآیندهای صنعتی شد. بازه ای زمانی که آن را صنعت نسل اول می دانیم. خطوط تولید نیمه اتوماتیک با درون مایه استفاده هرچه بیشتر از انرژی الکتریکی از سال 1900 تا 2000 تعیین کننده نسل دوم صنعت به شمار می روند. در ادامه با ورود خطوط اتوماسیون تمام اتوماتیک و انقلاب تراشه های دیجیتال سال های 2000 تا 2017 به عنوان نسل سوم صنعت نامیده شدند و از 2017 تا امروز فناوری هایی مانند هوش مصنوعی و سیستم های خودمختار و مهم تر از همه فیجیتال2 در حال شکل دهی به نسل چهارم صنعت هستند. هر نسلی از صنعت دارای شاخصه ها و پارامتر هایی است و به نظر می رسد فاکتور های صنعت نسل چهارم را باید در 3 بخش اجتماع، #کسب‌وکار و اشیا و تجهیزات دانست. ضمن اینکه همزمانی ورود چندین فناوری پیشرفته در کنار توسعه هرچه بیشتر تلفیق دنیای فیزیکی و مجازی را باید جزو شاخصه هایی دانست که وقتی درباره صنعت نسل چهارم صحبت می کنیم باید به آن اشاره کنیم. هرچند بحث در این زمینه ها بسیار مفصل است اما در ادامه 4 ویژگی کلیدی صنعت نسل 4 را مرور می کنیم.
فناوری های دیجیتال هوشمند و ارتباطات
در صنایع آینده، کلیه دارایی های صنعتی از #محصول خروجی خط تولید تا انبار در همان کارخانه و همچنین بین کارخانه ها متصل می شوند. سنسورها در هر مرحله داده ها را به صورت لحظه ای مبادله می کنند و سپس برای اطمینان از عملکرد بهینه از جمله فرآیند های نگهداری، برنامه ریزی تولید و نظام انبارداری و توزیع محصول این داده ها به صورت هوشمند #مدیریت خواهند شد.موضوعی که اشخاصی مانند پاسکال بریراز صنایع آلتران آن را سازمان دهی مجدد شبکه ای بر اساس پلتفرم های دیجیتال هوشمند می دانند.
◀️ ربات های همکار
در حال حاضر نوع جدیدی از ربات ها با عنوان ربات های کوبات یا ربات های مشترک در حال ظهور هستند. معمولا ربات هایی که در کارخانه هایی مانند خودروسازی مورد استفاده قرار میگرفتند برای انجام یک وظیفه مشخص طراحی شده بودند.اما ربات های نسل جدید را می توان ربات هایی دانست که با سایر ربات ها و پرسنل انسانی تعامل دارند و دارای درصد مشخصی از هوشمندی برای انجام چند وظیفه هستند.
◀️ واقعیت مجازی
مدل سازی سه بعدی مجازی محیط های صنعتی افق های جدیدی را در فرآیند ها ایجاد کرده است. با استفاده از واقعیت مجازی می توان محصولی را به صورت کامل و دیجیتالی طراحی کرد همچنین می توان کل زنجیره تولید از موقعیت ماشین آلات، اپراتورها و سرعت تولید تا شبیه سازی پروسه ها و حوادث را به صورت کاملاً مجازی شبیه سازی نمود. فناوری واقعیت مجازی در آموزش پرسنل و بحث HSE نیز بسیار مفید است و می توان از آن برای آموزش ایمنی و امنیت در بحرانی ترین موارد بدون نیاز به محیط فیزیکی استفاده نمود.

◀️ تولید دقیق و هوشمند
امروزه مبنای ساخت اکثر قطعات صنعتی بر اساس حذف مواد است و بلوک های فولادی، آلومینیومی، تیتانیوم و ...بسته به شکل و ساختار قطعه نهایی بارها تراش خورده و برش زده می شوند. این روش تولید سنتی دلیل اصلی تولید ضایعاتی است که بعضا تا 70 درصد از ماده اولیه را شامل می شوند. تولید دقیق و هوشمند دقیقا برعکس این فرآیند است. در این روش با استفاده از الگوریتم های هوشمند دقیق ترین شکل را طراحی می کنند و در ادامه قطعه توسط پرینتر های 3 بعدی ویژه از تجمیع پی در پی لایه های مختلف برای رسیدن به شکل ایده آل پیاده سازی می شود. این رویکرد جدید امکان طراحی محصولات سبک تر، پیچیده تر و بالقوه با هزینه کمتری را فراهم می کند در حالی که رویکرد های اکولوژیکی صنعت را هم بهبود می دهد.
[1] : Industry 4
[2] : Phygital


@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چرا خروجي مدارس ما تاسيس شركت « تويوتا» و « هوندا» نمي شود ؟!

#نویسنده : محمدرضا اسلامی
@Sha_af

سهند ایرانمهر چند سال است که در عرصه کارهای قلمی فعال است و حضوری مستمر در عرصه نگارش دارد. هم طبع طنز دارد و هم وسعت مطالعات.
حسین دهباشی هم چندین سال است که در میخانه خدمت می کند - به تعبیر حافظ - . هم اهل قلم است، هم وسعت مطالعات تاریخی دارد و هم با اهالی وادی سیاست حشر و نشر دارد.

سهند ایرانمهر با حسین دهباشی، دو سه کلمه با هم گفتگو کرده اند و در عرض چند جمله، کارشان به فحش و فحش کشی کشیده و این به سابقه (شغلِ) پدر او اشاره کرده و آن به پدر(ان) و فرزندِ این اشاره کرده و... آنچنان به خدمتِ هم رسیده اند که گویی دو خصم کهَن به هم پریده اند. چه تلخ داستانی!

این هر دو، «اهل قلم» و اهل کتاب بوده/هستند (و حسب اتفاق هر دو «اهل قدرت» هم نیستند) اما در عرض یک «گفتگو» ی ساده، کارشان به چنان زد و خورد خشن و تُندی توئیتری/تلگرامی کشیده و چنان پنجه بر صورت یکدیگر کشیدند که به جز غصه و اندوه چیزی بر قلب انسان نمی نشیند.

🔸 رنانی و ژاپن
دکتر رنانی مقاله ای دارد تحت عنوان: «ناتوانی در گفتگو، از امیرکبیر تا شیخ شجاع» و خلاصۀ کلامش در آن مقاله این است که: « یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های بلوغ عقلانی و روحی، چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، «توانایی گفتگو»‌ است». او پس از مروری تاریخی بر «مشکل» جاری در میان ما ایرانیان، توضیح می دهد که:
- امیر کبیر و ناصرالدین شاه مهارت گفتگو با یکدیگر نداشتند (ایکاش داشتند)؛
- محمدعلی شاه و مشروطه خواهان هم نتوانستند با یکدیگر گفتگو کنند و این دودمان قاجاران را درنوردید.
- رضاخان هم (با وجود خدماتی که به کشور کرد) گفتگو را نمی‌فهمید و زبان او زبان تفنگ بود.

- رنانی می گوید: شاید اگر رضا شاه و مدرس به عنوان رهبرِ اقلیت مجلس، مهارت گفتگو داشتند و به گونه‌ای عقلانی با هم گفتگو کرده بودند، ایران مسیرِ دیگری را طی کرده بود.

- رنانی ادامه می دهد: اگر محمدرضا شاه و مصدق و یارانشان تواناییِ درانداختن گفتگوهایی عمیق و جدی و صریح و منصفانه بین خودشان را داشتند راهکارهایی برای تفاهم پیدا می کردند.

- او سپس به داستان مهندس بازرگان و عزل بنی صدر اشاره می کند.

- رنانی در این بحث حتی به ماجرای عزل آیت الله منتظری هم اشاره می کند و تا داستان مناقشه 88 پیش می آید.

- این بحث در میان سلسله بحثهایی که دکتر رنانی طی این سالها طرح کرده، دیده/شنیده شد ولی شاید در مقایسه با سایر مباحث ایشان، کمتر جدی انگاشته شد.

با این عقبه، بازگردیم و نگاهی کنیم به دو فقره رویداد اخیر که در تناظر با بحث دکتر رنانی قرار دارد و در انبوه اخبار جاری گم خواهد شد:

🔸نمکی و ملک زاده

از سهند ایرانمهر و حسین دهباشی بگذریم و به فقره بعدی بپردازیم؛ گفتگوی معاون وزیر بهداشت با رفیق/رئیس سابقش. دو پزشک، که حسب اتفاق هر دو سالها تجربه تخصصی و سالها فعالیتهای عالیِ علمی داشته اند. این دو در یک ویژگی دیگر هم مشترک هستند: در بحران کرونا، هر دو متولّی #مدیریت پزشکی/سلامت کشور هستند. سلامتِ مردم به رابطه این دو بزرگوار وابسته است.
این دو پزشک عالیرتبه چنان عقیم از گفتگو «با یکدیگر» هستند که حرفهایشان به یکدیگر را «در رسانه» و «مقابل دیدگان مردم» می زنند. حرف نه! پنجه بر صورت هم می کشند.

🔸از رنجی که می بریم

زمانی که در مدارس ابتدایی ژاپنی تدریس می کردم، مهترین انگیزه از حضور در فضای مدرسه ابتدایی این بود که بفهمم آن ژاپن رویایی و آرمانی (که می خواستیم اسلامی اش را بسازیم)، در مدارسش چه رخ می دهد که خروجیِ بخشِ صنعتش می شود تویوتا و هوندا؟

گمانم آن بود که شاید «کودک ژاپنی» خیلی متفاوت با کودک ایرانی است. شگفت آنکه پس از چند ماه متوجه شدم که در سالهای نخست کودکی، تفاوتِ چندانی بین رفتارهای کودک ژاپنی با کودک ایرانی نیست. در هر کلاس، چند بچه شیطان و بازیگوش بودند. چند بچه گوشه گیر و ساکت هم بودند. نظم در مدرسه ژاپنی عالی است ولی مدارس منظم، در ایران هم کم نداریم. پس ماجرا چیست که در انتهای مسیر، خروجیِ ما آن می شود که دو پزشک عالیرتبه آنگونه با هم صحبت می کنند و دو روشنفکر اینگونه؟

🔸 تویوتا
از زمان مشروطه تا به امروز، ما ایرانیان در تلاش و تکاپو برای اصلاح ساختارهای حاکمیتی هستیم (که البته امر مثبتی است) ولی هر ساختار حاکمیتی هم که برقرار شود تا زمانی که سطحِ گفتگو میان ما در حد نمکی و ملک زاده، دهباشی و ایرانمهر... است از میانِ ما «شرکت» بیرون نخواهد آمد. نامهایی همچون تویوتا، فیس بوک، اپل، سونی و... نامهایی است که بر روی «شرکت» ها گذاشته شده و #شرکت، یعنی چند نفر «انسان» که می توانند سالها با هم پول در بیاورند و کار کنند و اختلافاتشان را با گفتگو حل کنند

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
محصول شما خوب نیست

#نویسنده : ست‌گادین
#مترجم: مصطفی منبری

@Sha_af
سه مساله‌ که در کارهای #خلاقانه پیش می‌آید:

اولی وقتیست که تازه شروع به کار می‌کنیم. در این مرحله، #محصول ما خوب نیست. این یک واقعیت است. #موفقیت در این سفر، نصیب کسانی می‌شود که کلمه‌ی «هنوز» را به جمله‌ی بالا اضافه کنند: «هنوز، محصول ما خوب نیست.»

تا این قضیه را نفهمیده‌ایم، نباید تظاهر کنیم که فهمیدیم. داشتنِ یک روحیه‌ی شکننده در برابر انتقاد، ما را از مولد‌بودن باز می‌دارد. درواقع، جمله‌ی «محصول شما خوب نیست.»، دقیقاً همان چیزی است که ما نیاز داریم در این مرحله بشنویم. چون ممکن است بدنبال آن، بصیرتی برای بهتر شدن، بر ما نازل شود.

مساله‌ی دوم، زمانیست که ما شروع به ایجاد مهارت‌ها و عَرضه‌ی چیزی با ارزش کرده‌ایم و عده‌ای قصد دارند، روی اینکه «ما خوب نیستیم»، پافشاری کنند. خب. آنها دارند چیزی درباره‌ی خودشان به ما می‌گویند و خواسته‌ها و نیازهایشان را بیان می‌کنند. این بمنزله‌ی یک راهنما برای ماست تا توانِ لیدربودن و مشارکت‌مان را به افراد دیگری معرفی کنیم که منظور ما را متوجه شده‌اند و #محصول ما را می‌خواهند. متوسل‌شدن به اقلیت مخاطبان همیشگی، به معنای سازش‌کاریِ ما نیست بلکه یک راهِ رو‌به‌جلو است. پس یارانی بیابید که همیشه‌ در‌ رکاب، مشتاق و دارای ذهنی بازند و تا می‌توانید به آنها خدمات بدهید.

در این مرحله، خطری که شما را تهدید می‌کند، اینست که وقتی ندای طردشدن به گوش‌تان خورد، ممکن است به این باور برسید که هیچ دستاوردی نداشته‌اید. برعکس، باید بدانید که فقط با مخاطبان اشتباهی هم‌کلام شده‌اید. همین.

و سومین مساله به صورت یک چرخه‌ کامل به سراغ‌مان می‌آید. چون کاملاً امکانش وجود دارد که «ما هنوز خوب نیستیم» و افراد کمی هستند که #محصول ما را می‌خواهند. ما برای این بخش از #بازار، خوب نیستیم. همین. پس واقعیت را می‌پذیریم و از اول شروع می‌کنیم. چون ما هنوز هم به قدر کافی، خوب نیستیم. ما به قدر کافی، ورزیده نشده‌ایم و همدلی دیگران را به قدر کافی جلب نکرده‌ایم. ما سبک بازی را به قدر کافی، خوب درک نکرده‌ایم. ما به قدر کافی از نحوه‌ای که باید مشارکت کنیم، سر در نیاورده‌ایم. هنوز نه. دست کم برای این مخاطبان.

و بعد از این است که ما بهتر می‌شویم.

دیر یا زود، در راهی که برای ایجاد تغییر و انجام کاری افتخارآمیز در پیش گرفته‌ایم، این سه مساله برای ما به سه نقطه‌ی عطف تبدیل می‌شوند.

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.