شعف(شبکه علم و فناوری)
1.04K subscribers
13.4K photos
1.46K videos
248 files
1.2K links
Iran.shaaf@Gmail.com
@‌ms_sansari
Download Telegram
شش شگرد و تکنیک #خلاقیت در طراحی محصول جدید
@Sha_af
1️⃣ فهرست‌بندی ویژگی‌ها
👈 در این تکنیک، ویژگی‌های محصولمان را فهرست و هر ویژگی را از نو تعریف می‌کنیم
👈 برای مثال، یک یخچال را در نظر بگیرید. برای طراحی یک یخچال جدید با کمک این تکنیک، باید ویژگی‌های مختلف یخچال مثل جنس بدنه، اندازه، قفسه‌بندی داخل و غیره را فهرست و از نو تعریف کنیم
👈 مثلا ممکن است تصمیم بگیریم از دسته‌های چوبی به جای دسته‌های پلاستیکی استفاده کنیم

2️⃣ ارتباطات اجباری
👈 #ایده‌ های گوناگون مرتبط با کارمان را به هم مرتبط می‌کنیم تا از دل آن، یک #محصول جدید خلق شود
👈 برای مثال، فرض کنید یک آژانس مسافرتی داریم و می‌خواهیم یک سری تور مسافرتی جدید با کمک این تکنیک، طراحی کنیم
👈 برای این کار باید ایده‌ها و جنبه‌های مختلف مرتبط با یک مکان گردشگری را با یک تور مسافرتی ترکیب کنیم
👈 مثلا ممکن است #ایده‌‌ ای مثل پخت یا تست انواع غذاها و نان‌های سنتی مقصد تور توسط مسافران را به تورمان اضافه کنیم.

3️⃣ تجزیه و تحلیل ریخت‌شناسی
👈 در این تکنیک، راهکارهای حل یک یا چند مساله یا مشکل یا ارضای یک یا چند نیاز را با هم دیگر ترکیب می‌کنیم.
👈 بسیاری از #محصولات نو در #صنایع غذایی بر اساس این تکنیک طراحی می‌شوند، مثل شیر غنی شده با ویتامین دی که در حقیقت، ترکیب ارضای دو نیاز مختلف با یکدیگر است: نیاز به کلسیم و نیاز به ویتامین دی
👈 تخم‌مرغ شانسی، جالب‌ترین محصولی است که با کمک این تکنیک، طراحی شده است. در یک تخم‌مرغ شانسی، راهکار ارضای سه نیاز مختلف، با یکدیگر ترکیب شده‌اند: شکلات، به عنوان ارضای نیاز به یک میان وعده؛ شانسی بودن محتویات داخل محصول، به عنوان ارضای نیاز به هیجان؛ و سرهم کردن اسباب‌بازی داخل تخم‌مرغ شانسی، به عنوان ارضای نیاز به سرگرمی

4️⃣ تجزیه و تحلیل نقیض فرض‌ها
👈 در این تکنیک، تمام فرضیات رایج درباره #محصول یا خدمتی که می‌فروشیم را فهرست و سپس آنها را نقض می‌کنیم تا به یک محصول یا خدمت جدید برسیم.
👈 بارزترین محصولی که با این تکنیک #اختراع شده است، پنکه بدون پره است. در #اختراع این محصول، این فرض که پنکه باید پره داشته باشد، نقض شده است.

5️⃣ زمینه‌های جدید
👈 در این تکنیک، زمینه‌ها و موارد جدیدی را برای مصرف محصول یا خدمتمان پیدا می‌کنیم
👈 برای مثال، اختصاص بخشی از یک هتل برای نگهداری حیوانات خانگی مسافران هتل، یافتن یک زمینه جدید برای خدمت هتلداری است

6️⃣ نقشه‌برداری ذهنی
👈 در این تکنیک، برداشت‌های #مشتریان از #محصول یا خدمتمان را فهرست‌ و بین آنها با #محصول یا خدمت‌مان رابطه برقرار می‌کنیم
👈 مجتمع‌های بین‌راهی، نمونه خوبی در استفاده از این تکنیک هستند. این مجتمع‌ها بر این اساس ابداع شدند که مسافران از یک پمپ‌بنزین، برداشت‌هایی مثل «محل سوخت‌گیری»، «محل استراحت کوتاه»، «محل خرید تنقلات» و غیره دارند
👈 با ترکیب این برداشت‌ها، خدمت جدیدی به نام مجتمع های بین راهی شکل گرفت.
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
#استارتاپ ‌ها در مقایسه با کسب و کارهای بزرگ
@sha_af
1️⃣چابکی:
🔸 #شرکت ‌های بزرگ باید مدل ثابتی را برای خود حفظ کرده اما #استارتاپ، می‌تواند هرآنچه که خواست در #کسب‌وکار به اجرا برساند.

2️⃣ترکیب تیم‌ها:
⁣⁣⁣🔸در #استارتاپ تیم ممکن است از سه نفر و یا بیشتر تشکیل شده باشد، که به‌شکل نزدیکی در کنار هم هستند.

3️⃣بروکراسی کمتر:
⁣⁣🔸#استارتاپ ها فاقد بروکراتیک غیرضروری بوده که در #شرکت ‌های بزرگ در جریان است.

4️⃣قیمت‌گذاری رقابتی:
🔸راه ⁣#استارتاپ ها برای #مذاکره بر سر قیمت باز بوده و #مشتریان بیشتری هم با این روش حفظ کنند.

5️⃣هویت:
⁣⁣🔸#استارتاپ ها از پرسنل کمتری برخوردار هستند و تمایل دارند به هویتی در #برند خود دست یابند که برای آن‌ها در‌دسترس است.

@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
هفت مهارت رهبری که اغلب مدیران فاقد آن هستند!
@sha_af
✍️ نشریه فوربس به هفت مهارت و ويژگی #رهبری اشاره نموده که اغلب مدیران، فاقد آن می‎باشند.
◽️ این مهارت‎ها و ويژگی ها عبارتند از:

♦️۱ - دریافت دیدگاه‎ها و نقطه‎نظرات دیگران
بسیاری از #مدیران نمی‎توانند دنیا را از نگاه ذینفعان مختلف #سازمان همچون #مشتریان، هیات مدیره، #کارکنان و نهادهای قانون‎گذار ببینند.

♦️۲ - کنترل هیجانات و احساسات
#مدیران #موفق، زمانی که در موقعیت ناراحت‎کننده یا خوشحال‎کننده‎ای قرار می‎گیرند، نفسی عمیق کشیده و هیجانات خویش را کنترل می‎نما‎یند.

♦️۳ - کنجکاوی مفهومی
#مدیران #موفق زمانی که در برابر ایده‎ای جدید قرار می‎گیرند، دوست دارند بیشتر در مورد آن بدانند، اما #مدیران ضعیف معمولا" با گفتن جمله‎هایی همچون "سیاست‎ #شرکت، اجازه چنین کاری را نمی‎دهد" و یا این‎که "این تصمیم به شما ربطی ندارد"، کنجکاوی خاصی در برابر #ایده ‌‎های جدید از خود نشان نمی‎دهند.

♦️۴ - تفکر انتقادی
تفکر انتقادی برای همه مهم است، اما اهمیت آن قطعا" برای افرادی که گروهی از مردم را #مدیریت می‎کنند، بیشتر است.

♦️۵ - تفکر سیستمی
#مدیران ضعیف، توانایی دیدن رابطه و وابستگی میان مسائل مختلف و حل یکپارچه آن‎ها را ندارند و در نتیجه، بیشتر به دنبال حل یک مساله در فضای ایزوله هستند و چنین راه‎حل‎هایی، معمولا" پایدار نخواهند ماند.

♦️۶ - فروتنی
مدیران قوی اغلب باور دارند که پاسخ همه مسائل را نمی‎دانند و به عقل‎جمعی و مشورت، محتاج هستند.
▫️آن‎ها خود را خردمندتر و باهوش‎تر از سایرین نمی‎دانند.

♦️۷ - مربی‎گری
مربیگری، هنر گوش‎دادن و هم‎د‎لی است.
▫️مدیران ضعیف، اغلب بر دستورات مدیریتی و قوه قهریه تکیه دارند تا انجام فرآیند مربی گری
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چه کنید تا کارکنان به شما احترام بگذارند؟
@sha_af
آرزوی هر مدیری است که بر کارکنانش تاثیر بگذارد تا به اهداف مورد نظر #سازمان تحت #رهبری او دست یابند و از سویی دیگر مورد احترام افرادش نیز باشد. یکی از هنرهای #مدیران بزرگ و #موفق این است که به هر دوی این دو ایده‌آل‌ها به‌طور همزمان دست یافته‌اند و در این مسیر اصول و راهکارهایی را مورد توجه داشته‌اند که در این مطلب به آنها پرداخته خواهد شد.

1) سبک مدیریتی خودتان را پیدا کنید: اینکه شما به روشنی بدانید که سازمان یا تیم تحت #رهبری تان را با دانش فنی‌تان کنترل می‌کنید یا اینکه از کاریزما و کیش شخصیتی‌تان برای هدایت و انگیزه دادن به کارکنانتان بهره می‌گیرید، باعث خواهد شد افرادتان شما را قبول داشته باشند و برای شما احترام قائل شوند.

2) نسبت به افرادتان دلسوز باشید و این دلسوزی را به آنها نشان دهید : هیچ‌چیزی بیشتر از بی‌اعتنایی به کارکنان و ارزش قائل نشدن به شخصیت افراد موجب از بین رفتن نفوذ و احترام #مدیر نزد کارکنانش نمی‌شود.

3) تا آنجا که می‌توانید اطلاعاتتان را افزایش دهید: هرچه دانش و آگاهی یک مدیر از شرایط و مسائل پیرامون #سازمان بیشتر و عمیق‌تر باشد، بر میزان کارآیی و تصمیم‌گیری‌های درست و بجای او افزوده خواهد شد و همین مساله باعث افزایش منزلت و اعتبار او نزد افرادش خواهد شد.

4) روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید:‌ #رهبران بزرگ همیشه در حال یادگیری هستند و از طریق آموختن چیزهای جدید است که روی خود #سرمایه‌گذاری می‌کنند.

5) برندتان را مدیریت کنید: شما به‌عنوان رهبر یک #شرکت یا #سازمان باید #مدیریت کاملی بر برندتان داشته باشید و برای این کار بايد از طریق بازخورد گرفتن از #مشتریان و کسانی که با شرکت‌تان در ارتباط هستند، نام و شهرت مجموعه تحت رهبری‌تان را بهبود ببخشید.

6) روی آینده تمرکز کنید: هنر #رهبران بزرگ، تصویرسازی از آینده و متمرکز ساختن تمام قوای سازمانی بر تحقق اهداف آتی است.

7) افرادتان را به‌طور دقیق بشناسید: این هنر یک مدیر خوب است که بداند افرادش به چه چیزی علاقه دارند، سرگرمی مورد علاقه شان چیست، نام فرزندشان چیست و از همه مهمتر اینکه آنها در چه چیزی عالی و توانمند هستند. #کارکنان عاشق مدیری هستند که رهبرشان شناخت دقیقی از آنها دارد.
@sha_af
8) به رشد و ارتقای حرفه‌ای #کارکنان تان توجه کنید: شما به‌عنوان یک #رهبر حتما بايد زمینه رشد و ترقی افرادتان را نیز فراهم آورید، چرا که #موفقیت فردی تک تک افراد باعث موفقیت کل سازمان خواهد شد.

9) به‌طور نامحدود افرادتان را مورد ستایش قرار دهید: وقتی افرادتان عملکرد خوبی از خود نشان دادند، حتما از آنها تقدیر کنید و در این زمینه به هیچ عنوان کم کاری و خساست نورزید. شما می‌توانید تعریف و تشکر از کارکنانتان را هم به صورت حضوری و در مقابل دیگران انجام دهید و هم به صورت مجازی و از طریق فرستادن ایمیل‌های حاوی سپاس و قدردانی و در صورت امکان دادن هدایایی کوچک اما معجزه گر به آنها.

10) به افرادتان ثابت کنید که هوای آنها را دارید: مطمئن باشید در این صورت آنها هم در مواقع بحرانی هوای شما را خواهند داشت.

11) بهترین‌ها را در اطرافتان جمع کنید: از قدیم گفته‌اند «همه چیز را همگان دانند» پس شما هم باید از غرور بیجا دست بردارید و با جمع کردن بهترین نیروها و کسانی که نقاط ضعف شما را پوشش می‌دهند و جبران می‌کنند یک من برتر و کامل‌تر به وجود بیاورید.

12) اول بشنوید بعد سخن بگویید: #رهبران بزرگ بیشتر گوش می‌کنند و کمتر حرف می‌زنند. آنها همچنین قبل از هر اظهار‌نظری خوب در مورد آن پرس و جو می‌کنند و پس از تفکر کافی تصمیم‌گیری می‌کنند.

13) همیشه خطر کنید: چرا که تا ریسک و مخاطره‌ای نباشد خبری از موفقیت و پاداش نخواهد بود. افرادی که تحت #مدیریت #رهبران جسور و بی باک کار می‌کنند هم آنها را تحسین می‌کنند و هم برای آنها فداکاری خواهند كرد.

14) همیشه به دنبال بزرگ ترین‌ها و بهترین‌ها باشید.
رهبران بزرگ و محبوب همیشه به دنبال تکامل هستند. آنها به درستی بر این اعتقادند که بهترین روز کاری شان فردا خواهد بود و بزرگ‌ترین موفقیت‌ها در آینده انتظارشان را می‌کشد.
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
۱۱ اشتباه معمول #کارآفرینان
@sha_af
🔸وقتی وارد یک #کسب‌وکار می‌شوید، اشتباه کردن بخشی از تجربه هر #کارآفرین است. اما اینکه چگونه این خطاها را ترمیم کنید، مهم است. فرآیند برگشتن به روند برنامه‌ریزی شده می‌تواند #کسب_و_کار شما را قوی‌تر کند؛ به خصوص اگر از اشتباهات‌تان بیاموزید این مسیر بهتر پیش خواهد رفت.

🔸برای اجتناب از این مشکل، ۱۱ عضو «انجمن کارآفرینان جوان» بزرگترین اشتباهاتی که به‌عنوان یک #کارآفرین جدید مرتکب شده‌اند را به اشتراک گذاشته‌اند:

1⃣ بی‌اعتنایی به توصیه افراد دیگر در #کسب_و_کار

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که من مرتکب شده‌ام کوچک شمردن توصیه افراد بزرگتر در #کسب‌وکار بود چرا که این توصیه‌ها را «منسوخ» یا «نامربوط» می‌دانستم. دانش فنی در هر حوزه‌ای قطعا ضروری است و گرچه ممکن است همه چیز نسبت به ۳۰-۲۰ سال پیش به شدت متفاوت باشد، اما کسب دانش در هر دوره‌ای بسیار مهم است.
👤 کریستوفر اوکادا، از #شرکت Okada

2⃣ انحراف از مسیر

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که بعنوان یک #کارآفرین مرتکب شده‌ام، صرف زمان روی چیزهایی بود که من را از پیشبرد کسب‌و‌کارم منحرف می‌کردند. تی‌شرت‌ها و کارت‌های ویزیت در روزهای اول جذاب بودند اما آنها مطلقا مرا به یافتن #مشتریان یا ایجاد ارزش واقعی شرکت نزدیک‌تر نکردند.
بر آنچه مهم است تمرکز کنید: ایجاد #محصولات یا ارائه خدماتی که مردم خواستار آنها هستند و واقعا برای آن هزینه می‌کنند.
👤 مایکل لیزوتسکی، شرکت Juice Labs

3⃣ تخصیص نادرست منابع مالی

کسب درآمد دشوار است. من اولین دور #سرمایه‌گذاری خود را خیلی سریع خرج کردم. من به شدت به کاری که می‌کردم مطمئن بودم و به این زودی شکست را پیش‌بینی نمی‌کردم. توصیه‌ام به کارآفرینان این است که برای مشکلات غیرمنتظره در مسیر به اندازه کافی آماده باشید و تنها در این صورت است که برای #موفقیت پیش‌رویتان بهتر آماده خواهید شد.
👤 استیون فلیشر، شرکت Two Degrees

4⃣ شکست در درک صحیح کسب‌و‌کارتان

از ابتدای کار مدل کسب‌و‌کارتان را بشناسید. قیمت خود را تثبیت کنید و درک شفافی از وضعیت #اقتصادی شرکت خود داشته باشید: هزینه کالاها، هزینه‌های #بازاریابی و حاشیه سودها. اینکه بدون از دست مشتریان، قیمت محصول‌تان را بالا ببرید، به شدت دشوار است. این کار می‌تواند منجر به #موفقیت یا شکست #کسب_و_کار شما شود.
👤 لیزا مویسیوا، شرکت GlobeIn

5⃣ به‌دست گرفتن امور از سوی خودتان

بزرگ‌ترین اشتباهی که من همیشه مرتکب شده‌ام این است که تصور می‌کنم می‌توانم همه کارها را خودم انجام دهم. ما نیاز به محول کردن کارها به دیگران و در صورت امکان، استخدام افراد حرفه‌ای در هر حوزه برای کمک به موفقیت‌مان داریم.
👤 استبان‌کادامانی، INFINITE WINDOWS

6⃣ اجازه دادن به تحمیل از سوی دیگران

بزرگ‌ترین اشتباه این بود که زودتر به توانایی‌هایم اعتماد نکردم. به‌عنوان یک زن اهل آمریکای لاتین، رسانه‌ها، روسا، همکاران و گاهی دوستانم مرا از دنبال کردن تلاش‌هایم دلسرد می‌کردند. اگر شما یک زن هستید و به ویژه اگر در اقلیت هستید، باید به خودتان اعتماد داشته باشید تا #موفق شوید.
👤 کریستینا کلمون، Belle en Argent

7⃣ آماده نبودن برای شکست

همیشه باید برای شکست آماده باشید چرا که اتفاق خواهد افتاد! تنها چیزی که پایدار می‌ماند، تعهد شما به نتیجه نهایی خواهد بود. همیشه آماده باشید که مسائل، متفاوت‌تر از انتظار شما ظاهر شود. منعطف باشید.
👤 جاکوبی ایجریکا، PASS Program

8⃣ اعتماد نداشتن به خودتان

بزرگ‌ترین اشتباهی که من به ‌عنوان یک کارآفرین مرتکب شده‌ام این بود که زودتر به خودم اعتماد نکردم. در دنیای مدرن، شروع یک #کسب_و_کار و معتبر ساختن یک ایده از هر زمان دیگری آسان‌تر است؛ بنابراین از آن سود ببرید.
👤 گوراو والانی، CareerSprout

9⃣ درک همه جنبه‌های بازارِ خود

من دریافتم که توسعه تکنولوژیک یک دنیای کاملا متفاوت است. #شرکت من شکست خورد چرا که من فرآیند توسعه اپلیکیشن را درک نکرده بودم. شما باید همه جنبه‌های یک #کسب_و_کار را بشناسید؛ به ویژه آنهایی که در آن ضعیف هستید.
👤 جاستین کاساله- Savage Advisory

🔟 برداشت شخصی از انتقادات

اکثر #استارتاپ ها شکست می‌خورند اما از شکست‌ها، #موفقیت‌ های آینده نشات می‌گیرد. توصیه من به یک تازه‌وارد این است که باید بین اشتیاق و واقعیت #کسب_و_کار توازن ایجاد کند؛ انتقادات و شکست‌ها را بپذیرد و متواضع باقی بماند.
👤 امیشی تاکالکار، NAILBITER

1⃣1⃣تصور اینکه ایده شما کامل است

من تصور می‌کردم که #ایده و برنامه #کسب_و_کار من کامل است و مشتریان و کارمندان باید برای کار کردن با من بی‌نهایت مشتاق باشند. اما این چنین نشد. درسی که از این اتفاق آموختم این بود که: منعطف باشید و به آنچه بازار به شما می‌گوید، گوش دهید.
👤 دانیل ریلی، B۲X Global

#منبع: Forbes
@sha_af
#شعف
4 اشتباه فاحش مدیران
@sha_af
“رابرت دانهام” بنیانگزار برنامه سراسری پرورش #مدیران اجرایی ۱۴ اشتباه فاحش مدیران ارشد را بدون توجه به #صنعت چنین توصیف می کند...
۱- گوش ندادن:
» به سخنان #کارکنان خود توجه نمی کنید بلکه فقط با آنها صحبت می کنید. نتیجه این شیوه فقدان تعهد, وفاداری و احساس تعلق و نیز افزایش انزجار و دلسردی کارکنان است.
۲- افراط در تعهد:
» اگر نتوانید کارکنانی پرورش دهید که در مواقع لازم بتوانند پاسخ منفی دهند, به جای یک استراتژی #موفقیت آمیز، با کار بیش از حد, دستاورد اندک, نارضایتی #مشتری و «قهرمانانی مرده» دست به گریبان خواهید بود.
۳- دل خوش کردن به آمار و ارقام:
» آمار و ارقام تنها نتیجه فرعی تصمیمات شما هستند. انجام اقداماتی به منظور تغییر اعداد, بدون توجه به عوامل پدید آورنده این اعداد (از جمله پیشنهادهای ارزشمند, اجرای عالی, رضایت مشتری و انگیزه و اشتیاق کارکنان), ونیز بدون توجه به #مدیریت این عوامل, در نهایت به نتایجی مخرب می انجامد.
۴- پذیرش تعهدهای مبهم و نامشخص یا پرهیز از تعهد:
» توافقهای مبهم و نامعین و فقدان استانداردی روشن برای ایجاد و پذیرش تعهد و مدیریت آن، به اتلاف نیرو و کناره گیری کارکنان می انجامد. همچنان که پرهیز از پذیرش تعهد و مسئولیتی روشن نیز همین نتایج را در پی خواهد داشت.
۵- توجه به مشتری در اولویت آخر:
» انجام وظیفه بدون توجه به واکنش مشتری به آنچه انجام شده و چگونگی انجام آن, رضایت #مشتری را سلب می نماید.
۶- ترس و بی میلی نسبت به ارزیابی عملکرد:
» گفتگوی صادقانه و مستقیم، یک مهارت ارزشمند است که انجام آن مستلزم مقداری جرأت و شهامت است. مدیران ارشد باید یاد بگیرند که زمینه های ارایه بازخورد مستقیم و به موقع عملکرد را فراهم نمایند.
۷- تیم سازی, فقط به شکل صوری:
» تیمها تنها گروه هایی از افراد نیستند که با هم کار می کنند, مهارتهای ایجاد تیمهای واقعی با عملکردی مطمئن و اثر بخشی, باید آموخته شوند و واقعیت این است که, کمتر کسی از این مهارتها برخوردار است.
ایجاد تعهد, توانایی شنیدن, مدیریت, روحیه مبارزه و غلبه بر کاستی ها , مدیریت رضایت مشتری , برنامه ریزی اثر بخش, استانداردهای مشترک واضح و روشن, اصول اخلاقی معین, حضور و موجودیت و منفعل نبودن.
۸- خالی بودن چنته مدیریت:
» #مدیریت اثر بخش مستلزم دامنه ای از مهارتهاست و اغلب مدیران همه مهارتها و توانائیهای لازم را ندارند. کلیدی ترین این توانایی ها عبارتند از #تیم_سازی, توانایی ایجاد تعهد، توانایی شنیدن، مدیریت روحیه، مبارزه و غلبه بر کاستی ها، مدیریت رضایت مشتری، برنامه ریزی اثربخش، استانداردهی مشترک واضح و روشن، اصول اخلاقی معین، حضور و موجودیت و منفعل نبودن.
۹- دستور دادن به جای درخواست کردن و ایجاد تعهد:
» احساس تعلق و تعالی در افرادی که صرفاً فرمان پذیرند دیده نمی شود و معمولاً دستور دادن به امتناعی همراه با آزردگی می انجامد. در واقع آنچه که در پی آن هستیم, احساس تعلق به #سازمان, غرور و دلبستگی است و اینها وقتی ایجاد می شود که فرد نسبت به آنچه انجام می دهد, متعهد باشد.
۱۰- ناتوانی در ایجاد اعتماد یا غلبه بر عدم اعتماد:
» اعتماد احساسی مبهم برخواسته از سوابق قبلی نیست. ایجاد اعتماد, بازسازی و حفظ اعتماد موجود مهارتهای ارزشمندی هستند که کمتر در رفتار مدیران مشاهده می گردند و باید آموخته شوند.
۱۱- نداشتن طرح کاری روشن:
» یک هدف کمی یا بیانیه چشم انداز, تنها بخشهایی از یک طرح کاری هستند. طرح کاری مستلزم یک استراتژی روشن, نقشها و مسئولیتهای روشن, ارزش و اهمیت کافی برای #مشتریان و تیمی آماده و توانمند برای اجرا است.
۱۲- چون من گفتم:
» شدت عمل تنها به دستور دادن منتهی می شود نه جلب احترام و تعهد دیگران. شدت عمل قدرت و نشاط سازمان را نابود می کند و کارکنان را ضعیف و شکست خورده رها می سازد.
۱۳- متعهد نبودن به یادگیری:
» ما باید یاد بگیریم که از اشتباهاتمان، موفقیتهایمان و تجاربمان بیاموزیم. ما باید یاد بگیریم که چگونه از دیگران بیاموزیم؛ بویژه از آنها که ریسک کرده اند و موفقیت و شکست را تجربه نموده اند.
۱۴- بدبینی و عیب جویی نسبت به مدیریت:
» افراد دارای حرفه مدیریت, مدیران و به طور کلی فرهنگ موجود, اغلب به شیوه ای عیب جویانه و به نحوی استهزا آمیز به مدیریت می نگرند.

» برای تعیین استاندارد مهارت های مدیریتی و برنامه های اثر بخش تعهد لازم است. رابرت دانهام با بیش از بیست سال تجربه به عنوان #مدیر اجرایی و پرورش دهنده مدیران اجرایی در این مسیر بر تعیین دقیق زیربناها و مهارتهای عملی, تعهد, اعتماد, ارزش و رضایت, به عنوان پایه های مدیریت موثر و #رهبری #شرکت تاکید می کند.‎
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
‌‏‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نشانه های #موفقیت در #کسب‌وکار

هدایت یک #کسب_و_کار کوچک می‌تواند گیج‌کننده باشد. بسياري از صاحبان #کسب‌وکار تنها به قدری #موفق هستند که کسب‌وکارشان را به‌کل رها نکنند و ضرر ندهند. مسیر پیش روی کسب‌وکارهای کوچک مبهم و پرخطر است. آیا کسب‌وکارتان را باید به امید‌ آینده باز نگه دارید یا‌اینکه باید همین حالا از آن دست بکشید؟

چه زمان درخواهید یافت که #موفق بوده‌اید یا نه؟ ۱۲ نشانه که به شما می‌گوید کسب‌وکارتان تنها نبردی برای ادامه‌ بقا است یا توانسته‌اید فراتر از آن حرکت کنید.

۱. وقتی به تعطیلات رفته‌اید، باز هم #شرکت‌ تان درآمد کسب می‌کند.

۲. در صدر نتایج جست‌وجو هستید.

۳. شما زندگی #مشتریان را تغییر می‌دهید.

۴. مشتریان شما را به راحتی پیدا می‌کنند.

۵. می‌دانید که تنها نیستید.

۶. مشتریان به شما ارجاع می‌دهند.

۷. شما دوباره به مسیر اصلی بازمی‌گردید.

۸. در اخبار رسانه‌ها نامتان می‌آید.

۹. برخی از مشتریان‌تان را رها می‌کنید.

۱۰. شما به جریان نقدی مثبت رسیده‌اید.

۱۱. ناشران از شما می‌خواهند کتاب بنویسید

۱۲. اولین #مشتری پول #محصول شما را پرداخت می‌کند.

و حالا شما بگویید: بهترین لحظه کسب‌وکارتان، لحظه‌ای که از کسب‌وکارتان مطمئن شدید، چه زمانی بوده است
@sha_af
‌با #شعف مشعوف شوید.
‏‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
10 ستون اصلی و پایه‌ای #کارآفرینی
@sha_af

1) که هستید و کجا خواهید رفت..؟!

نقاط قوت و ضعف‌تان چیست؟ آن‌ها را پیدا کنید.
رویا و هدف‌تان چیست؟ دنبال #ایده‌ هایی باشید که فکر کردن به آن‌ها هم تکانتان دهد!
به چه مهارت‌ها و دانش‌هایی برای جنگیدن با خطرات راهتان نیاز دارید؟ آن‌ها را شناسایی کنید.

2) #کسب‌و‌کار درست و مناسبی را انتخاب کنید!

وقت و انرژی و منابع‌تان را بر روی کاری بگذارید که بازگشت سرمایه‌ای بالایی دارد.
از هر منبعی که می‌توانید برای تحقیق استفاده کنید؛ کتاب، اینترنت، دوست و آشنا و به خصوص حرفه‌ای‌ها
رقبایتان چه کسانی هستند؟ اندازه بازارتان چقدر است؟ شما می‌خواهید چه سهمی را از این بازار داشته باشید؟

3) شما همان اندازه‌ موفق هستید که اطرافیان‌تان #موفق هستند

برای محقق شدن #ایده‌ ای که دارید، چه کسانی را و با چه مهارت‌هایی لازم است تا گرد هم آورید و کار را شروع کنید؟
با آن دسته از شریک‌های خود که برای #موفقیت شما و #مشتریان، #سرمایه‌گذاران، تامین‌کنندگان، مشاوران و… شما حیاتی می‌باشند در ارتباط باشید.
افراد، گروه‌ها و #سازمان‌ هایی را که به پیشبرد اهداف و فعالیت‌های ترویجی کسب و کارتان کمک می‌کنند، پیدا کنید.

4) روح موفقیت را در #شرکت خود بدمید!

فرهنگ سازمانی شرکت‌تان را صمیمی و خودمانی کنید و این صمیمیت را روز به روز تقویت کنید.
جوّ و برنامه‌های #شرکت را طوری ایجاد کنید که همواره برای #موفقیت‌ هایی هرچند کوچک، بتوانید جشن بگیرید و به خودتان و تیم‌تان امید ببخشید!
این را به خاطر داشته باشید که تغییر فرهنگ و رفتار، نیازمند تلاش پیوسته و نظارت و بررسی مداوم است.

5) مهم ترین اِلِمان کلیدی را بشناسید

انرژی و منابع‌تان باید در مسیری صحیح و با هدف افزایش شانس موفقیت‌تان، جهت‌دهی شوند.
یک معیار اصلی و کلیدی را برای ارزیابی کلی فعالیت‌های شرکت شرکت داشته باشید.
در آینده و با بزرگتر شدن سازمان‌تان، با چه معیارهایی می‌خواهید میزان موفقیت‌تان را بسنجید و تحت نظر داشته باشید؟
@sha_af
6) ارزیابی صحیح سرمایه مورد نیاز

سرمایه لازم را به طور جداگانه برای داشتن بهترین، بد و بدترین عملکرد، تخمین بزنید.
حوزه فعالیت‌تان را بشناسید. ریسک‌هایی را که ممکن است برای #سرمایه‌گذار تان وجود داشته باشد، شناسایی کنید. او باید از این ریسک‌ها مطلع بشود.
اگر سرمایه اولیه خود را با قرض تامین کرده‌اید، درباره ریسک و موقعیت‌های تهدید‌کننده‌ای که منابع مالیتان را تهدید می‌کند، با صاحبان سرمایه و همچنین خودتان رو راست باشید!

7) از انگیزه بخش‌های مناسب بهره ببرید

در میزان انگیزه دادن به کارکنان‌تان، تعادل را رعایت کنید. نه خیلی لوسشان کنید و نه…..!
انگیزه دادن می‌تواند همان‌قدر که تاثیر مثبت به جای می‌گذارد، خطرناک و مخرب نیز باشد!
بپذیرید که ممکن است یک سری اتفاقات غیر قابل پیش بینی، اهدافتان را تهدید کند. محکم باشید و برای این اتفاقات، خودتان را آماده کنید!

8) یکدل و با احساس باشید!

با افرادی که مفید هستند و کمک‌تان می‌کنند، یکدل شوید و اجازه دهید ارتباط صمیمی مناسبی بینتان شکل بگیرد.
دنیا را همان‌طور که هست بپذیرید، نه آنطور که می‌خواهید باشد.
به مردم گوش دهید، #مشتریان خود را درک کنید و خود را به جای آن‌ها بگذارید.

9) از تجربه کردن نترسید!

آزمایش کنید: سعی کنید خودتان را نسبت به رقیبان‌تان متفاوت و متمایز کنید.

بیاموزید: فرضیه‌ها و نظریات مرتبط با اهداف و کسب و کارتان را بررسی کنید.

تنظیم کنید: اهداف‌تان را با آموخته‌ها و تجربیات‌تان تطبیق دهید.

ارزش‌گذاری کنید: به درد بخورها را رشد دهید و به درد نخورها را حذف کنید!

10) دیگر چه کار کنیم؟

مطمئن شوید که همواره و در طی مسیر بلند مدت موفقیت‌تان ، تصمیم‌های درست و به جا می‌گیرید.

بنویسید: درباره اهداف و دورنماهایی که داشتید و دارید؛ مشکلاتی که برایتان در مسیر پیش آمد و روشی که برای غلبه بر آن‌ها به کار گرفتید، بنویسید.

همواره پایان قصه را تصور کنید: #شرکت را می‌فروشید؟ به نسل بعد منتقل می‌کنید؟ یا به یک غول #اقتصادی؟
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
مهارتهای #رهبری که اکثر #مدیران فاقد آنها هستند
@sha_af
۱. دریافت دیدگاه‎ها و نقطه‎نظرات دیگران:
بسیاری از #مدیران نمی‎توانند دنیا را از نگاه ذینفعان مختلف #سازمان همچون #مشتریان، هیات مدیره، کارکنان و نهادهای قانون‎گذار ببینند.

۲. کنترل هیجانات و احساسات:
#مدیران #موفق، زمانی که در موقعیت ناراحت‎کننده یا خوشحال‎کننده‎ای قرار می‎گیرند، نفسی عمیق کشیده و هیجانات خویش را کنترل می‎نما‎یند.

۳. کنجکاوی مفهومی:
#مدیران #موفق زمانی که در برابر ایده‎ای جدید قرار می‎گیرند، دوست دارند بیشتر در مورد آن بدانند، اما #مدیران ضعیف معمولا" با گفتن جمله‎هایی همچون "سیاست‎ شرکت، اجازه چنین کاری را نمی‎دهد" و یا این‎که "این تصمیم به شما ربطی ندارد"، کنجکاوی خاصی در برابر ایده‌‎های جدید از خود نشان نمی‎دهند.

۴. تفکر انتقادی:
تفکر انتقادی برای همه مهم است، اما اهمیت آن قطعا" برای افرادی که گروهی از مردم را #مدیریت می‎کنند، بیشتر است.

۵. تفکر سیستمی:
#مدیران ضعیف، توانایی دیدن رابطه و وابستگی میان مسائل مختلف و حل یکپارچه آن‎ها را ندارند، در نتیجه، بیشتر به دنبال حل یک مساله در فضای ایزوله هستند. چنین راه‎حل‎هایی، معمولا" پایدار نخواهند ماند.

۶. فروتنی:
#مدیران قوی اغلب باور دارند که پاسخ همه مسائل را نمی‎دانند و به عقل‎جمعی و مشورت، محتاج هستند. آن‎ها خود را خردمندتر و باهوش‎تر از سایرین نمی‎دانند.

۷. مربی‎گری:
مربیگری، هنر گوش‎دادن و هم‎د‎لی است. #مدیران ضعیف، اغلب بر دستورات مدیریتی و قوه قهریه تکیه دارند تا انجام فرایند مربی‎گری.

@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
هشت دلیل که دزدی از کارآفرینی بهتر است!!!

#نویسنده: عليرضا خاكی
@Sha_af

واقعیت تلخ بهتر از تخیلات شیرین است.

افرادی که در کشور ما تصمیم به ورود به فضای #کارآفرینی می‌گیرند و فعالیت در بخش غیر دولتی را انتخاب می‌کنند، دست به یک ریسک و یا حتی قمار بزرگ در مورد زندگی خود می‌زنند. از آن‌جا که این افراد اهل مخاطره هستند پیشنهاد بهتری برای انتخاب شغل به آن‌ها دارم. «دزدی» البته آن نوع از دیوار خانه مردم بالا رفتنش شغلی است که هم هیجان دارد و هم درآمد و به دلایلی که برشمرده خواهد شد از شرکت‌داری و کارآفرینی به مراتب بهتر و کم‌ دردسر تر است!
1- “دزد” فقط از پلیس و دستگاه قضایی می‌ترسد و یک #کارآفرین باید از ده‌ها مرجع دولتی و عمومی از جمله #سازمان امور مالیاتی، تامین اجتماعی، شهرداری، اداره بهداشت، غذا دارو ، استاندارد ،چک های برگشتی #مشتریان و.... … بترسد و هر روز نگران یک دردسر جدید باشد. این موضوع در شرایطی است که کم‌تر پیش می‌آید که دزد را به خاطر جرم انجام نداده مجازات کنند ولی بسیاری از سازمان‌های یادشده #کارآفرینان و کارفرماها را به دلیل کار انجام نداده مورد مواخذه و جریمه قرار می‌دهند.

2- در صورتی که «دزد عزیز» توسط صاحب‌خانه آسیب ببیند و یا خدای ناکرده کشته شود، حمایت‌های قانونی در این زمینه نسبت به او وجود دارد و صاحب‌خانه موظف به پرداخت دیه است. این در حالی است که به تازگی بر اساس بخشنامه‌های سازمان تامین اجتماعی، غرامت دستمزد ایام بیماری و یا حادثه به کارفرمایان تعلق نمی‌گیرد!

3- “دزدی” نقد است. یعنی بلافاصله بعد از انجام فعالیت، ماحصل آن در اختیار دزد محترم قرار گرفته و با استفاده از شبکه‌های نهادینه شده مال‌خری خیلی راحت نقد می‌شود. در حالی‌که این روزها افرادی که #شرکت دارند ماه‌ها و در مواردی سال‌ها زمان نیاز است که دستمزد فعالیت خود را آن‌هم با کلی التماس و خواهش و تمنا دریافت کنند.

4- “دزدی” بدون هر گونه بروکراسی اداری است. اما خدا می‌داند که برای فعالیت #اقتصادی رسمی، گرفتن یک مجوز و یا تاییدیه از سازمان‌های مربوطه چقدر دوندگی لازم است. برای شروع به امر دزدی، نیاز به گرفتن هیچ‌گونه مجوزی نیست!

5- اگر بگویم که «دزدی» دارای پشتوانه فرهنگی در تاریخ این سرزمین است، راه به خطا نرفته‌ام. در ضرب‌المثل‌های فارسی در ستایش «دزد زرنگ» تعبیر پادشاه به کار رفته است «دزد نگرفته پادشاه است» و در مورد دزدی که دزدان دیگر را مورد دستبرد قراردهد اصطلاح «شاه‌دزد» به کار برده می‌شود. حتی در مورد رشد و تعالی در این شغل شریف! گفته شده است که «تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود». دزدی از ظالمان و ثروتمندان جفا پیشه (مدل رابین‌هودی) همواره با تشویق ضمنی عامه مردم همراه بوده و دزدی مال مردم همیشه در مقابل دزدی باور و اعتقادات مردم رجحان داشته است.

6- از منظر دین (گرچه متخصص این حوزه نیستم) دزدی فقط متضمن یک گناه است و برای کارفرما بودن گناهان زیادی از جمله دروغ، تهمت، ارتشاء، ظلم به کارکنان و دیگران، دزدی از کار، پارتی‌بازی و رانت‌خواری و … متضمن و متصور است.

7- از آن‌جا که برای دزدی و از دیوار خانه مردم بالارفتن نیاز به آمادگی جسمانی وجود دارد، دزدان عزیز از وضعیت سلامتی بهتری نسبت به کارآفرینان و شرکت‌دارها برخوردار هستند که به طور عمده به پشت میز نشینی اشتغال دارند.

8- یکی از خوبی‌های دزدی این است که نیاز به سرمایه #اقتصادی و دفتر و کارگاه و امکانات زیادی ندارد. در حالی‌که برای شروع یک فعالیت اقتصادی آشکار با درآمد مشابه نیاز به سرمایه و احیانا اخذ وام و ارائه هزار جور وثیقه به بانک نیاز است که به خودی خود آدم را نابود می‌کند.

گذشته از این طنز تلخ البته به یقین من دوستان و همکاران خود را ترغیب نمی‌کنم که از این پس شغل خود را تغییر داده و از دیوار خانه مردم بالا بروند! اما شاید لازم است که مرور کنیم چرا شرایطی به وجود آمده که دزدی کردن نسبت به شرکت‌داری از سهولت و شاید منافع بیشتری برخوردار باشد؟

@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.