مار و پله و سرمایه گذاری در بازار سرمایه
#نویسنده : پیمان مولوی
حتما همه شما که این مطلب را می خوانید بازی مار و پله را بازی کرده اید، چه هیجاناتی که در دوران کودکی با گردش تاس و حرکت خانه ها به پا نمی شد و چه امیدهایی که جان می گرفت و یا به سرعت از عرش به زمین سقوط می کرد.
مار و پله یک بازی بود و همه قبل از شروع بازی به مکانیزم آن آشنا و البته مکانیزم هم بسیار ساده بود حرکت یک تاس! و شانسی که حرف اول و آخر را می زد و تقریبا مهارت تاثیری در بازی نداشت.
این روزها که بازار سرمایه به هفته سوم نزولی خود قدم می گذارد ، حرکت خیلی ها مرا به یاد بازی مار و پله می اندازد! همه آنچنان غافلگیر هستند که گویی در روند سرمایه گذاری ورود کرده اند که ریسک در آن وجود نداشته و یک شبه با ریسک روبرو شده اند.
در دنیای #سرمایهگذاری در بازار های موازی روشهای مختلف سرمایهگذاری وجود دارد، برخی از آنها به سبب تاسی برخی از میلیاردرهای بزرگ جهان همچون بافت معروفترند و برخی ناشناخته تر برای عموم.
یکی از روشهای سرمایه گذاری سرمایه گذاری رشد محور Growth Investing است ، سرمایه گذاری که در آن #سرمایهگذاران در بازارهای مالی و فیزیکی بنا را بر رشد آن صنعت و یا کالا در طول بازه ای طولانی قرار می دهند این امر در #اقتصاد #آمریکا ممکن است یک بازه ۱۰ تا ۳۰ ساله نیز باشد و یا هر جای دیگر.
#صنایع و سهام های رشد محور آینده ای در خور را نوید می دهند و متکی بر مزیتهای #اقتصادی هستند، مثلا نیاز به پلاستیک در طول ۳۰ سال گذشته صنایع پتروشیمی را جزو صنایع رشدی قرار داده، در این صف می توانید به صنایع بانکی و مالی ، بیمه ها و مواد غذایی و صنایع فلزی را هم قرار داد!
نوع دیگر #سرمایه_گذاری , سرمایه گذاری ارزش محورValue Investing است، سرمایه گذاری که سرمایه گذار با قدرت تشخیص خود می تواند سهمی را پایین تر از ارزش #بازار شناسایی کند و بعد به قیمت بفروشد، وارن بافت اسطوره این روش سرمایه گذاری است.
نوع دیگر سرمایه گذاری سرمایه گذاری شاخص محورIndex Investing است، در این سرمایه گذاری سرمایه گذاران یک شاخص را به عنوان اگو بر می گزینند ، مثلا شاخص ۳۰ #شرکت بورس تهران یا شاخص ۵۰۰ S&P در امریکا و یا هر شاخص دیگر و سبد سهامی مطابق با آن را انتخاب می کنند
در بین این نوع سرمایه گذاری ها بر اساس بازار های روبه بالا و پایین از استراتژی های تهاجمی و تدافعی نیز بسیار استفاده می شود.
حال برگردیم به بازی مار و پله و ربط آن به سرمایه گذاری این روزهای بورس!
در بازی مار و پله تکلیف روشن است، یک تاس داریم و نردبان هایی برای صعود و مارهایی که شما را به کام مرگ می کشانند و مسیر سقوط شما هستند. از اول می دانید که شانس عامل اصلی این بازی است، آیا در بازار سرمایه این چنین است؟
خیر
بر خلاف تمام حمله هایی که به بازار سرمایه در #ایران می شود که بیشتر آن طبیعی و ناشی از عدم عمق بازار و به قول نسیم نیکلاس طالب Skin In the Game f بودن منتقدان است، این بازار همانند سایر بازار های متاثر از متغییر های بسیاری است.
به عنوان مثال وقتی که شما می خواهید وار بازار سرمایه گذاری شوید به یاد ندارم که #سرمایهگذار حرفه ای به خاطر حرف فلان وزیر و یا ریس بورس و یا هر فرد دیگری وارد بازار سرمایه گذاری شده باشد، بیشتر سرمایه گذاران حرفه ای با دیدن رشد نقدینگی ، کاهش رشد #اقتصادی، و تورم بالا برای حفظ دارایی ها و البته از فرصتها وارد بازارهای موازی از جمله بورس می شود!(۹۷ تا ۹۹) تا اینجای کار بازار سرمایه هیچ شباهتی به بازی مار و پله ندارد.
اما از زمان ورود دولت به این بازار ، بازار تبدیل به بازی می شود، حمایت های ریز و درشت از بازاربه جای کمک کردن بدان آن را در کوتاه مدت تبدیل به یک بازی می کند، بازی که بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد بدان ریسک را در هیچ کجای محاسبات قرار نمی دهند و بارها این جمله را از ایشان می شنوی: دولت بنا دارد تا انتهای دولت حداقل از بازار حمایت کند.
وقتی این جمله ها را می شنوی مطمئن می شوی که بازار تبدیل به بازی شده است.
بازی که در آن بازیگران جدید و بعضا حرفه ای نه به سبب داشتن استراتژی مشخص بلکه به سبب اینکه می شود بر روی حرف ها حساب باز کرد اقدام به ورود به بازار می کنند!
دیگر از روند طبیعی خبری نیست! قوانین بازی تغییر کرده است و هاله ای از ابهام بر بازار قرار گرفته است.
این روزها بازار سرمایه از یک بازار تبدیل به بازی شده است، بازی که همه از آن انتظار سود دارند و با کمی اصلاح بازار سر و صدای همه در می اید! گویی در بازاری حضور یافته بودند که از فضای اقتصاد ایران به دور بوده است و شاید فضای اقتصاد ایران را با ریسک هایش با سویس اشتباه گرفته اند.
بارها تاکید کرده ام که بدون استراتژی منسجم و مشخص ذخیره سود امکان استفاده بهینه از فرستها با ریسک های اقتصاد ایران فراهم نخواهد شد.
@Sha_af
#شعف
#نویسنده : پیمان مولوی
حتما همه شما که این مطلب را می خوانید بازی مار و پله را بازی کرده اید، چه هیجاناتی که در دوران کودکی با گردش تاس و حرکت خانه ها به پا نمی شد و چه امیدهایی که جان می گرفت و یا به سرعت از عرش به زمین سقوط می کرد.
مار و پله یک بازی بود و همه قبل از شروع بازی به مکانیزم آن آشنا و البته مکانیزم هم بسیار ساده بود حرکت یک تاس! و شانسی که حرف اول و آخر را می زد و تقریبا مهارت تاثیری در بازی نداشت.
این روزها که بازار سرمایه به هفته سوم نزولی خود قدم می گذارد ، حرکت خیلی ها مرا به یاد بازی مار و پله می اندازد! همه آنچنان غافلگیر هستند که گویی در روند سرمایه گذاری ورود کرده اند که ریسک در آن وجود نداشته و یک شبه با ریسک روبرو شده اند.
در دنیای #سرمایهگذاری در بازار های موازی روشهای مختلف سرمایهگذاری وجود دارد، برخی از آنها به سبب تاسی برخی از میلیاردرهای بزرگ جهان همچون بافت معروفترند و برخی ناشناخته تر برای عموم.
یکی از روشهای سرمایه گذاری سرمایه گذاری رشد محور Growth Investing است ، سرمایه گذاری که در آن #سرمایهگذاران در بازارهای مالی و فیزیکی بنا را بر رشد آن صنعت و یا کالا در طول بازه ای طولانی قرار می دهند این امر در #اقتصاد #آمریکا ممکن است یک بازه ۱۰ تا ۳۰ ساله نیز باشد و یا هر جای دیگر.
#صنایع و سهام های رشد محور آینده ای در خور را نوید می دهند و متکی بر مزیتهای #اقتصادی هستند، مثلا نیاز به پلاستیک در طول ۳۰ سال گذشته صنایع پتروشیمی را جزو صنایع رشدی قرار داده، در این صف می توانید به صنایع بانکی و مالی ، بیمه ها و مواد غذایی و صنایع فلزی را هم قرار داد!
نوع دیگر #سرمایه_گذاری , سرمایه گذاری ارزش محورValue Investing است، سرمایه گذاری که سرمایه گذار با قدرت تشخیص خود می تواند سهمی را پایین تر از ارزش #بازار شناسایی کند و بعد به قیمت بفروشد، وارن بافت اسطوره این روش سرمایه گذاری است.
نوع دیگر سرمایه گذاری سرمایه گذاری شاخص محورIndex Investing است، در این سرمایه گذاری سرمایه گذاران یک شاخص را به عنوان اگو بر می گزینند ، مثلا شاخص ۳۰ #شرکت بورس تهران یا شاخص ۵۰۰ S&P در امریکا و یا هر شاخص دیگر و سبد سهامی مطابق با آن را انتخاب می کنند
در بین این نوع سرمایه گذاری ها بر اساس بازار های روبه بالا و پایین از استراتژی های تهاجمی و تدافعی نیز بسیار استفاده می شود.
حال برگردیم به بازی مار و پله و ربط آن به سرمایه گذاری این روزهای بورس!
در بازی مار و پله تکلیف روشن است، یک تاس داریم و نردبان هایی برای صعود و مارهایی که شما را به کام مرگ می کشانند و مسیر سقوط شما هستند. از اول می دانید که شانس عامل اصلی این بازی است، آیا در بازار سرمایه این چنین است؟
خیر
بر خلاف تمام حمله هایی که به بازار سرمایه در #ایران می شود که بیشتر آن طبیعی و ناشی از عدم عمق بازار و به قول نسیم نیکلاس طالب Skin In the Game f بودن منتقدان است، این بازار همانند سایر بازار های متاثر از متغییر های بسیاری است.
به عنوان مثال وقتی که شما می خواهید وار بازار سرمایه گذاری شوید به یاد ندارم که #سرمایهگذار حرفه ای به خاطر حرف فلان وزیر و یا ریس بورس و یا هر فرد دیگری وارد بازار سرمایه گذاری شده باشد، بیشتر سرمایه گذاران حرفه ای با دیدن رشد نقدینگی ، کاهش رشد #اقتصادی، و تورم بالا برای حفظ دارایی ها و البته از فرصتها وارد بازارهای موازی از جمله بورس می شود!(۹۷ تا ۹۹) تا اینجای کار بازار سرمایه هیچ شباهتی به بازی مار و پله ندارد.
اما از زمان ورود دولت به این بازار ، بازار تبدیل به بازی می شود، حمایت های ریز و درشت از بازاربه جای کمک کردن بدان آن را در کوتاه مدت تبدیل به یک بازی می کند، بازی که بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد بدان ریسک را در هیچ کجای محاسبات قرار نمی دهند و بارها این جمله را از ایشان می شنوی: دولت بنا دارد تا انتهای دولت حداقل از بازار حمایت کند.
وقتی این جمله ها را می شنوی مطمئن می شوی که بازار تبدیل به بازی شده است.
بازی که در آن بازیگران جدید و بعضا حرفه ای نه به سبب داشتن استراتژی مشخص بلکه به سبب اینکه می شود بر روی حرف ها حساب باز کرد اقدام به ورود به بازار می کنند!
دیگر از روند طبیعی خبری نیست! قوانین بازی تغییر کرده است و هاله ای از ابهام بر بازار قرار گرفته است.
این روزها بازار سرمایه از یک بازار تبدیل به بازی شده است، بازی که همه از آن انتظار سود دارند و با کمی اصلاح بازار سر و صدای همه در می اید! گویی در بازاری حضور یافته بودند که از فضای اقتصاد ایران به دور بوده است و شاید فضای اقتصاد ایران را با ریسک هایش با سویس اشتباه گرفته اند.
بارها تاکید کرده ام که بدون استراتژی منسجم و مشخص ذخیره سود امکان استفاده بهینه از فرستها با ریسک های اقتصاد ایران فراهم نخواهد شد.
@Sha_af
#شعف
#سرمایهگذاری در R&D ممکن است در کوتاه مدت نتیجه بخش نباشد، اما یک شاخص قدرتمند برای رشد #اقتصادی در بلندمدت است.
#سرمایهگذاری #آمریکا در R&D بیش از تولید ناخالص داخلی #ایران است! سهم #ایران در حدود چهار میلیارد دلار و کمتر از یک صدم #آمریکا است.
https://www.instagram.com/p/CE8bVlvg9Hu/?igshid=1rjkebwmho1zm
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
#سرمایهگذاری #آمریکا در R&D بیش از تولید ناخالص داخلی #ایران است! سهم #ایران در حدود چهار میلیارد دلار و کمتر از یک صدم #آمریکا است.
https://www.instagram.com/p/CE8bVlvg9Hu/?igshid=1rjkebwmho1zm
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
Forwarded from شعف(شبکه علم و فناوری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی جالب از حال و روز اکوسیستم استارتاپی #ایران
#سرمایهگذار های خطرپذیر (VC#) توخالی، #شتابدهنده هایی که خود نیاز به شتابدهی دارند، بالابودن عرضه منتورها نسبت به تقاضا، افتتاح و شوآفهای پوچ دولتی، عدم #مدیریت صحیح منابع توسط #استارتاپ ها و ...
#منبع: گروه تخصصی تحلیلگران عصر اطلاعات
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
#سرمایهگذار های خطرپذیر (VC#) توخالی، #شتابدهنده هایی که خود نیاز به شتابدهی دارند، بالابودن عرضه منتورها نسبت به تقاضا، افتتاح و شوآفهای پوچ دولتی، عدم #مدیریت صحیح منابع توسط #استارتاپ ها و ...
#منبع: گروه تخصصی تحلیلگران عصر اطلاعات
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
#خلاقیت به صورت ساخت مخازن جمع آوری آب باران جهت مصارف آبیاری درختان ، فضای سبز و ...
البته ما هم در #فناوری_بومی #ایران این روش را داشتهایم.
https://www.instagram.com/p/CFd8R2KA7nR/?igshid=6izfm1hejh26
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
البته ما هم در #فناوری_بومی #ایران این روش را داشتهایم.
https://www.instagram.com/p/CFd8R2KA7nR/?igshid=6izfm1hejh26
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
مقایسه #شاخص_جهانی_نوآوری #ایران در سالهای 2019 و 2020
چرا پسرفت در #نوآوری؟
https://www.instagram.com/p/CIKW2rWgNZN/?igshid=1r2bdavs8mkqo
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چرا پسرفت در #نوآوری؟
https://www.instagram.com/p/CIKW2rWgNZN/?igshid=1r2bdavs8mkqo
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
Forwarded from شعف(شبکه علم و فناوری)
لزوم برگزاری جلسات نابودی!
#نویسنده : محسن الهامیان
@Sha_af
رشد فزاینده علم و #فناوری و تاثیر مستقیم و بیدرنگ آن در کسب و کارها، نگرانی روزافزونی را در زمینه سازگاری و همراهی مشاغل با این تغییرات ایجاد کرده است. موضوعی که باعث میشود بررسی مداوم ماندگاری و تابآوری شغل شما (به عنوان کارگر و مخصوصا کارفرما) موضوعی ضروری و حیاتی تلقی شود؛ کاری که من برای آن نام «جلسات نابودی» را انتخاب کردهام.
در جلسات نابودی فرد یا افرادی در مورد سناریوهای نابودی شغل یا #کسبوکار خود به تفکر و تعمق و بحث و گفتگو میپردازند. پیشنهاد میشود هر #کسبوکار این جلسات را در بازههای منظم شش ماهه برگزار کند و در هر جلسه جدید نسبت به بررسی تهدیدهای شناخته شده در جلسات قبلی، تهدیدهای از بین رفته و تهدیدهای تازه شناخته شده اقدام کنند. اگرچه ممکن است با افزایش شتاب تغییرات در آینده، فاصله زمانی مناسب برای این جلسات کاهش یابد.
تهدیدهای شناسایی شده و سناریوهای نابودی شغل و کسب و کار که در جلسات نابودی به آنها پرداخته خواهد شد میتوانند چهرههای متفاوتی داشته باشند، اما در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
▫️ تهدیدهای ناشی از رشد #تکنولوژی : روشهای اجرای بهتر شغل یا #کسبوکار شما با استفاده از تکنولوژیهای تازهنفس. شاید کارفرمای شما یک هوش مصنوعی را جایگزین شما کند (اتفاقی که هماکنون نیز برای برخی خبرنگاران رخ داده است) و شاید شرکتی کل #بازار #کسب_و_کار خود را به واسطه حضور رقیبی که (به لطف استفاده از #فناوری جدیدتر) اجرای بهتری دارد از دست بدهد.
▫️ تهدیدهای ناشی از نیروی انسانی و گروه: موج تغییرات قطعا بر حقوق، وظایف و انتظارات نیروی کار شما به صورت فردی و گروهی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در این روزهای کرونایی اصلا بعید نیست که نیروی کار (بعضا کلیدی) شما #شرکت شما را ترک کند تا به شرکتی برود که امکان دورکاری داشته باشد. انتظارات و حقوق نیروهای شما مداوما در حال تغییر است. در مورد آنها با ایشان گفتگو کنید و خود را با آنها مطابقت دهید.
▫️ تهدیدهای ناشی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی: تغییرات اجتماعی و #اقتصادی مخصوصا در کشوری مانند #ایران که در تندباد ناکارآمدی و ضعف #اقتصادی برخواسته از روشهای نادرست مدیریتی و حکمرانی قرار دارد، موضوعی بسیار حیاتی است. واقعیت امر آن است که شرایط زندگی و درآمدی بسیار بهتری برای نیروی کار کارآزموده و مجرب در بسیاری از کشورها وجود دارد. موضوعی که به مهاجرت عظیم و بحرانی در زمینه نیروی انسانی برای شرکتها تبدیل شده است و برای بسیاری از شرکتها، حتی فرصت چارهاندیشی نیز دیر زمانیست که از دست رفته است.
▫️ تهدیدهای ناشی از #مدیریت : تنها تکنولوژی نیست که تغییر میکند. پیرو تغییر نیروی انسانی و اجتماعی و اقتصادی ، لزوم تغییر روشهای مدیریتی نیز امری غیر قابل اجتناب است. بهبود روشهای مدیریتی میتواند به جلوگیری از رخداد سناریوهای نابودی در هر سه مورد قبلی کمک شایان توجهی کنید.
فراموش نکنید که تغییرات جزء جدانشدنی زندگی روزمره و کاری ما هستند. جلسات نابودی احتمالا روشی مناسب برای رویارویی با این تغییرات و سنجیدن علاج واقعه قبل از وقوع است.
💡با این سوال شروع کنید: «چگونه ممکن است شغل یا کسب و کار من نابود شود و برای جلوگیری از آن چه میتوانم بکنم؟»
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
#نویسنده : محسن الهامیان
@Sha_af
رشد فزاینده علم و #فناوری و تاثیر مستقیم و بیدرنگ آن در کسب و کارها، نگرانی روزافزونی را در زمینه سازگاری و همراهی مشاغل با این تغییرات ایجاد کرده است. موضوعی که باعث میشود بررسی مداوم ماندگاری و تابآوری شغل شما (به عنوان کارگر و مخصوصا کارفرما) موضوعی ضروری و حیاتی تلقی شود؛ کاری که من برای آن نام «جلسات نابودی» را انتخاب کردهام.
در جلسات نابودی فرد یا افرادی در مورد سناریوهای نابودی شغل یا #کسبوکار خود به تفکر و تعمق و بحث و گفتگو میپردازند. پیشنهاد میشود هر #کسبوکار این جلسات را در بازههای منظم شش ماهه برگزار کند و در هر جلسه جدید نسبت به بررسی تهدیدهای شناخته شده در جلسات قبلی، تهدیدهای از بین رفته و تهدیدهای تازه شناخته شده اقدام کنند. اگرچه ممکن است با افزایش شتاب تغییرات در آینده، فاصله زمانی مناسب برای این جلسات کاهش یابد.
تهدیدهای شناسایی شده و سناریوهای نابودی شغل و کسب و کار که در جلسات نابودی به آنها پرداخته خواهد شد میتوانند چهرههای متفاوتی داشته باشند، اما در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
▫️ تهدیدهای ناشی از رشد #تکنولوژی : روشهای اجرای بهتر شغل یا #کسبوکار شما با استفاده از تکنولوژیهای تازهنفس. شاید کارفرمای شما یک هوش مصنوعی را جایگزین شما کند (اتفاقی که هماکنون نیز برای برخی خبرنگاران رخ داده است) و شاید شرکتی کل #بازار #کسب_و_کار خود را به واسطه حضور رقیبی که (به لطف استفاده از #فناوری جدیدتر) اجرای بهتری دارد از دست بدهد.
▫️ تهدیدهای ناشی از نیروی انسانی و گروه: موج تغییرات قطعا بر حقوق، وظایف و انتظارات نیروی کار شما به صورت فردی و گروهی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در این روزهای کرونایی اصلا بعید نیست که نیروی کار (بعضا کلیدی) شما #شرکت شما را ترک کند تا به شرکتی برود که امکان دورکاری داشته باشد. انتظارات و حقوق نیروهای شما مداوما در حال تغییر است. در مورد آنها با ایشان گفتگو کنید و خود را با آنها مطابقت دهید.
▫️ تهدیدهای ناشی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی: تغییرات اجتماعی و #اقتصادی مخصوصا در کشوری مانند #ایران که در تندباد ناکارآمدی و ضعف #اقتصادی برخواسته از روشهای نادرست مدیریتی و حکمرانی قرار دارد، موضوعی بسیار حیاتی است. واقعیت امر آن است که شرایط زندگی و درآمدی بسیار بهتری برای نیروی کار کارآزموده و مجرب در بسیاری از کشورها وجود دارد. موضوعی که به مهاجرت عظیم و بحرانی در زمینه نیروی انسانی برای شرکتها تبدیل شده است و برای بسیاری از شرکتها، حتی فرصت چارهاندیشی نیز دیر زمانیست که از دست رفته است.
▫️ تهدیدهای ناشی از #مدیریت : تنها تکنولوژی نیست که تغییر میکند. پیرو تغییر نیروی انسانی و اجتماعی و اقتصادی ، لزوم تغییر روشهای مدیریتی نیز امری غیر قابل اجتناب است. بهبود روشهای مدیریتی میتواند به جلوگیری از رخداد سناریوهای نابودی در هر سه مورد قبلی کمک شایان توجهی کنید.
فراموش نکنید که تغییرات جزء جدانشدنی زندگی روزمره و کاری ما هستند. جلسات نابودی احتمالا روشی مناسب برای رویارویی با این تغییرات و سنجیدن علاج واقعه قبل از وقوع است.
💡با این سوال شروع کنید: «چگونه ممکن است شغل یا کسب و کار من نابود شود و برای جلوگیری از آن چه میتوانم بکنم؟»
@Sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
چه چیزهایی #برند نیستند ؟
@sha_af
🔹 زمانی، یکی از #مدیران هارلی دیویدسون (از تولیدکنندگان موتور سیکلتهای قدرتمند در جهان و با سابقهی بیش از یک قرن فعالیت) در نمایشگاهی یکی از #مدیران هوندا را ملاقات کرده بود و مدیری که از هوندا رفته بود، با هیجان از برتری های موتور هوندا میگفت و از نسبت توان به وزن که در دنیا منحصر به فرد است و در بسیاری از بازارهای جهان، در رقابت با دیگران از جمله موتورسازان آمریکایی بسیار #موفق بوده است. #مدیر هارلی دیویدسون پس از آنکه تمام صحبتها را گوش داد گفت:
«اما تا کنون من به خاطر ندارم که کسی را دیده باشم که لوگوی هوندا را روی بازوی خودش خالکوبی کرده باشد» معمولاً این جمله و جملات مشابه، در ذهن ما قدرت #برند را تداعی میکنند.
🔹 پیکاسو در تعریف #خلاقیت گفته است: #خلاقیت چیزی است که همهی ما، وقتی آن را میبینیم درکش میکنیم. از تعریف آن ناتوان هستیم. شاید بتوان همین تعریف را از پیکاسو در مورد #برند هم وام گرفت. تعاریفی که در این حوزه انجام شده بیشمارند. متخصصان #برند و #برندسازی هنوز مجبور هستند برای مخاطبان در مورد اینکه چه چیزهایی « #برند» محسوب نمیشوند صحبت کنند. برخی از مهمترین تفاوتها را در اینجا با یکدیگر مرور و بررسی میکنیم:
#برند با علامت تجاری فرق دارد.
#برند با شهرت و معروفیت فرق دارد.
#برند با فقط گران قیمت بودن فرق دارد
#برند داشتن به اینکه «همه شما را بشناسند» ربطی ندارد.
داشتن #برند شخصی به داشتن «لوگو شخصی» ربطی ندارد.
#برند داشتن با «شبیه بزرگان بودن» فرق دارد.
🔹 #برند و برندسازی قرار است به ما کمک کنند که در دنیایی که با انسانهای مشابه #محصول های مشابه و #سازمان های مشابه و کشورهای مشابه و… اشباع شده است، متمایز شویم. اگر در مورد برندسازی برای #ایران در سطح جهان حرف میزنیم، از ایرانی حرف نمیزنیم که شبیه #فرانسه یا #آمریکا یا #عربستان است. باید از ایران جذابی حرف بزنیم که شبیه هیچ کدام از آنها نیست. اگر در یک مصاحبهی شغلی شرکت میکنم و مانند صدها نفر دیگر، مدارک مشابهی را از دانشگاههای مشابه دارم، برندسازی اثبات این نیست که من مانند بهترین آنها هستم. برندسازی القاء این احساس است که من با همهی آنها فرق دارم. برندسازی تکیه کردن به برندهای دیگر (برند ساعت من، برند ماشین من، برند #دانشگاه من، برند رشته من، برند شهر من، برند ملیت من و …) نیست. برندسازی ایجاد هویتی است که دیگران برای ارتقاء تصویر خود، به آن تکیه کنند.
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.
@sha_af
🔹 زمانی، یکی از #مدیران هارلی دیویدسون (از تولیدکنندگان موتور سیکلتهای قدرتمند در جهان و با سابقهی بیش از یک قرن فعالیت) در نمایشگاهی یکی از #مدیران هوندا را ملاقات کرده بود و مدیری که از هوندا رفته بود، با هیجان از برتری های موتور هوندا میگفت و از نسبت توان به وزن که در دنیا منحصر به فرد است و در بسیاری از بازارهای جهان، در رقابت با دیگران از جمله موتورسازان آمریکایی بسیار #موفق بوده است. #مدیر هارلی دیویدسون پس از آنکه تمام صحبتها را گوش داد گفت:
«اما تا کنون من به خاطر ندارم که کسی را دیده باشم که لوگوی هوندا را روی بازوی خودش خالکوبی کرده باشد» معمولاً این جمله و جملات مشابه، در ذهن ما قدرت #برند را تداعی میکنند.
🔹 پیکاسو در تعریف #خلاقیت گفته است: #خلاقیت چیزی است که همهی ما، وقتی آن را میبینیم درکش میکنیم. از تعریف آن ناتوان هستیم. شاید بتوان همین تعریف را از پیکاسو در مورد #برند هم وام گرفت. تعاریفی که در این حوزه انجام شده بیشمارند. متخصصان #برند و #برندسازی هنوز مجبور هستند برای مخاطبان در مورد اینکه چه چیزهایی « #برند» محسوب نمیشوند صحبت کنند. برخی از مهمترین تفاوتها را در اینجا با یکدیگر مرور و بررسی میکنیم:
#برند با علامت تجاری فرق دارد.
#برند با شهرت و معروفیت فرق دارد.
#برند با فقط گران قیمت بودن فرق دارد
#برند داشتن به اینکه «همه شما را بشناسند» ربطی ندارد.
داشتن #برند شخصی به داشتن «لوگو شخصی» ربطی ندارد.
#برند داشتن با «شبیه بزرگان بودن» فرق دارد.
🔹 #برند و برندسازی قرار است به ما کمک کنند که در دنیایی که با انسانهای مشابه #محصول های مشابه و #سازمان های مشابه و کشورهای مشابه و… اشباع شده است، متمایز شویم. اگر در مورد برندسازی برای #ایران در سطح جهان حرف میزنیم، از ایرانی حرف نمیزنیم که شبیه #فرانسه یا #آمریکا یا #عربستان است. باید از ایران جذابی حرف بزنیم که شبیه هیچ کدام از آنها نیست. اگر در یک مصاحبهی شغلی شرکت میکنم و مانند صدها نفر دیگر، مدارک مشابهی را از دانشگاههای مشابه دارم، برندسازی اثبات این نیست که من مانند بهترین آنها هستم. برندسازی القاء این احساس است که من با همهی آنها فرق دارم. برندسازی تکیه کردن به برندهای دیگر (برند ساعت من، برند ماشین من، برند #دانشگاه من، برند رشته من، برند شهر من، برند ملیت من و …) نیست. برندسازی ایجاد هویتی است که دیگران برای ارتقاء تصویر خود، به آن تکیه کنند.
@sha_af
با #شعف مشعوف شوید.