با من بخوان📚
190 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
۱۳ ژوئن ۱۹۷۸

امروز صبح، بازگشت دردناک به عکس‌ها، غرق در عکسی که مامان را به‌صورت دختری مؤدب و باتربیت در کنار فیلیپ بینگر نشان می‌دهد.
می‌گریم.
حتی میل به خودکشی هم ندارم.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۱۳ ژوئن ۱۹۷۸

اصرار بی‌اختیار مردم برای تعریف سوگواری به واسطهٔ پدیده‌ها: از زندگی‌ات راضی هستی؟ نه، به‌هیچ‌وجه. «زندگی» من خوب است، هیچ فقدانِ پدیده‌گون یا عجیبی در کار نیست؛ اما بدون هیچ مشکل بیرونی، بدون «سانحه»، نوعی فقدان مطلق[در کار است]: این دقیقاً «سوگواری» نیست، اما رنج خالص است - بدون هر نوع جایگزین، بدون نمادپردازی.



#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۱۵ ژوئن ۱۹۷۸

«جهان مرا با تداوم خود کر می‌کند.»


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۲۰ ژوئن ۱۹۷۸

در من، زندگی با مرگ در تقلا است(ناپیوستگی و چنان‌که گویی مبهم‌بودن سوگواری)( کدام‌ پیروز خواهد شد؟) - اما فعلاً با یک زندگی احمقانه(گرفتاری‌های مبتذل، علایق مبتذل، رویارویی‌های مبتذل) درگیر است.
مسئلهٔ دیالکتیکی این است که این تقلا منجر به یک زندگی هوشمندانه شود، نه یک زندگی نمایشی.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۲۱ ژوئن ۱۹۷۸

امروز برای اولین بار این دفتر خاطرات سوگواری را بازخوانی کردم. هرجا پرسش از او - از شخص او - و نه از من در میان بود، اشکم جاری می‌شد.
پس احساسات باز می‌گردند.
به همان تازگیِ اولین روز سوگواری.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۲۴ ژوئن ۱۹۷۸

تقریباً هیچ نشانه‌ای از سوگواری درونی‌شده وجود ندارد.
این به‌‌معنای به کمال‌رسیدنِ درونی‌سازی مطلق است. اگرچه، همه‌ی جوامع دارای عقل سلیم، بیرونی‌کردن سوگواری را تجویز و رمزگذاری کرده‌اند.
پریشانی جامعه‌ی ما به‌ حدی رسیده است که سوگواری را انکار می‌کند.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۶ جولای ۱۹۷۸

آه! آیا واقعاً باور داری که احتمال دیدار دوباره وجود دارد؟ اگر مطمئن بودم که دوباره مامان را می‌بینم، بی‌درنگ می‌مردم.

#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۱۸ آگوست ۱۹۷۸

موقعیت اتاق، جایی که در زمان بیماری در آن بود، جایی که از دنیا رفت و اکنون من در آن زندگی می‌کنم، بر روی دیواری که سر تختخواب او در برابرش قرار داشت، تمثالی را - نه از سرِ ایمان - قرار داده‌ام و هنوز گل‌هایی را روی میزی در کنارش می‌گذارم. به نقطه ای رسیده‌ام که برای اینجا‌بودن دیگر نیازی نیست سفر کنم، بدین‌سان گل‌ها در اینجا همیشه شاداب خواهند بود.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۱۸ آگوست ۱۹۷۸

به اشتراک گذاشتن «ارزش‌های روزمرگی» خاموش( رسیدن به آشپزی، نظافت، لباس‌ها، انتخاب و چیزی شبیه گذشته‌ی اشیا)، این روش(خاموش) من برای گفت‌وگو با او بود. و به همین شیوه، حالا که او دیگر اینجا نیست، هنوز می‌توانم این کار را انجام دهم.

#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۳اکتبر ۱۹۷۸

«بدون او، همه‌چیز طولانی است.»


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند

@baamanbekhaan
۸اکتبر ۱۹۷۸

در مورد مرگ، مرگ مامان به من این اطمینان را داد که همه‌ی انسان‌ها میرا هستند(چیزی که پیش از این ماهیتی کاملاً انتزاعی داشت) - و در این مورد هیچ تبعیضی در کار نخواهد بود - و این اطمینان که همه باید با همین منطق بمیرند مرا تسکین داد.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند

@baamanbekhaan
۲۰اکتبر ۱۹۷۸

سالگرد مرگ مامان نزدیک می‌شود. به‌طور فزاینده‌ای می‌ترسم، گویی او باید در این روز (۲۵اکتبر) دوباره بمیرد.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۲۲ دسامبر ۱۹۷۷

کاش می‌توانستم میل عمیقم را به خلوت‌کردن با خود، به کناره‌گیری و «نگرانم نباشید»ی که مستقیم و بی‌انعطاف از رنج‌کشیدنی «جاودان» به‌سمتم می‌آید بیان کنم. خلوت‌کردنی چنان حقیقی که جدال‌های کوچک اجتناب‌ناپذیر، مضحکه‌ها، زخم‌ها و هرآنچه که به‌محض جان‌ به‌ در بردن فرد [=مرگ یک عزیز و زنده‌ماندن فرد] اتفاق می‌افتد، چیزی جز کف‌ِ تلخ روی دریایی عمیق نیستند.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند

@baamanbekhaan
۲۹ دسامبر ۱۹۷۸

دیروز عکس کودکی مامان در باغ زمستانی را که برای بازسازی داده بودم دریافت کردم. تلاش می‌کنم آن را روی میز کارم در برابر خودم نگهدارم. اما این کار بیش‌ازحد دردناک و غیرقابل‌تحمل است. این تصویر در تضاد با تمام نبردهای کوچک و فرومایهٔ زندگی‌ام است. این عکس درواقع یک معیار است، یک قاضی.( اکنون می‌فهمم یک عکس چگونه مقدس می‌شود، چگونه هدایت می‌کند؛ مسئله یادآوری هویت یک شخص نیست، بلکه بیانی کم‌یاب یا «فضیلت»ی در درون آن هویت است.)


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند



@baamanbekhaan
۲۰ ژانویهٔ ۱۹۷۹

ما فراموش نمی‌کنیم،
بلکه «چیزی خالی» در ما آرام می‌گیرد.

#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۱۸ مارچ ۱۹۷۹

هربار خوابش را می‌بینم(و من تنها خواب او را می‌بینم)، باور می‌کنم که زنده است، اما در مقام یک دیگری، جدا [از من].

#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
۱سپتامبر ۱۹۷۹

بازگشت از ارت با هواپیما.
حزن و رنجی همان‌قدر شدید اما بی‌صدا...(رولانِ من، رولانِ من).
من در ارت ناخرسندم.
پس آیا در پاریس خوشحالم؟ نه، این یک تله است. نقطهٔ مقابل یک چیز متضاد آن نیست، و غیره. جایی را ترک کردم که در آن خوشحال نبودم و ترک آنجا نیز مرا خوشحال نکرد.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند


@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📖

۷ژوئن ۱۹۷۸

«همه‌ی زمانی که با او زندگی کردم - همه‌ی زندگی‌ام - مادرم در مورد من اظهار نظری نکرد.»
مامان هرگز درمورد من اظهار نظری نکرد. بنابراین نمی‌توانم اظهار نظرها را تحمل کنم.


#خاطرات_سوگواری
#رولان_بارت
#محمدحسین_واقف
#حرفه_هنرمند

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

از کتاب #خاطرات_سوگواری
نویسنده #رولان_بارت
ترجمهٔ #محمدحسین_واقف
ناشر #حرفه_هنرمند



گفته می‌شود زمان تسکین‌دهندهٔ سوگ است. اما نه، زمان به هیچ‌چیز منجر نمی‌شود؛ تنها باعث می‌شود وجه عاطفی سوگواری بگذرد.



@baamanbekhaan
#فهرست_کتاب‌های_معرفی‌شده📚

کتاب‌هایی که تا امروز خواندم و در کانال معرفی کردم:

۱- #نامه‌ای_به‌_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
۲- #فرمین_موش_کتاب‌خوان
۳- #جاي_خالي_سلوچ
۴- #انسانیت_تاریخ_اخلاقی_سده_بیستم
۵- #خداحافظ_گاری_کوپر
۶-#حقارت
۷-#بیگانه
۸-#کاروان_امید
۹-#در_برابر_استبداد
۱۰-#مانيفست_يك_فمينيست
۱۱-#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
۱۲-#سوختن‌درآب_غرق‌شدن‌درآتش
۱۳-#سوءتفاهم
۱۴-#خاطرات_سوگواری
۱۵-#دیدن_از_سیزده_منظر
۱۶-#جایی_دیگر
۱۷-#در_باب_حکمت_زندگی
۱۸-#به_سبکی_پر_به_سنگینی_آه
۱۹-#شازده_احتجاب
۲۰-#زوربای_یونانی
۲۱-#شاه_خاکستری_چشم
۲۲-#اتحادیه_ابلهان
۲۳-#چهار_صندوق
۲۴-#نون_نوشتن
۲۵-#کنستانسیا
۲۶-#بیچارگان
۲۷-#ستوان_گوستل
۲۸-#مرده‌ها_سکوت_می‌کنند
۲۹-#تابوت‌های_دست‌ساز
۳۰-#جنگ_چهره‌ی_زنانه_ندارد
۳۱-#موش‌ها_و_آدم‌ها
۳۲-#مرگ_وزیرمختار
۳۳-#بار_دیگر_شهری_که_دوست_می‌داشتم
۳۴-#شهر_فرنگ_اروپا
۳۵-#بازار_خودفروشی
۳۶-#دفترچه_ممنوع
۳۷-#عامه‌پسند (پالپ)
۳۸-#بالکان_اکسپرس
۳۹-#آویزان_از_نخ
۴۰-#شرق_بنفشه
۴۱-#رنج‌های_ورتر_جوان
۴۲-#درمان_شوپنهاور
۴۳-#گزینه‌ی_اشعار (احمد شاملو)
۴۴-#همنوایی_شبانه‌ی_ارکستر_چوب‌ها
۴۵-#یوزپلنگانی_که_با_من_دویده‌اند
۴۶-#پراگ_در_تبعید
۴۷-#دریا
۴۸-#در_میان_کاغذپاره‌ها
۴۹- #از_چشم_نابینایان‌
۵۰-#وقت_رفتن
۵۱-#بهار_زندگی_در_زمستان_تهران
۵۲-#تاریخ_مدفوع
۵۳-#دون_ژوان_در_جهنم
۵۴-#هیچ‌کس‌_مثل_‌تو‌‌_مال_اینجا_نیست
۵۵-#سوفیا_پتروونا
۵۶-#مرگی_بسیار_آرام
۵۷-#فقط_یک_طاعون_ساده
۵۸-#مرگ_ایوان_ایلیچ

🔍با‌ زدن روی هر یک از هشتگ‌ها، می‌توانید کتاب مورد نظر را در کانال پیدا کنید و بخوانید.


@baamanbekhaan