با من بخوان📚
191 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب 📖

از کتاب #دیدن_از_سیزده_منظر
نویسنده #کالم_مک‌کان
ترجمهٔ #ابراهیم_فتوت
ناشر #کوله‌پشتی

و چگونه است که گذشته‌ی دور انباشته از شخصیت‌هاست، درحالی‌که زمان این‌قدر متزلزل و بی‌روح است؟ این گفته متعلق به فاکنر نبود که «گذشته نمرده، و حتی نگذشته است»؟ زمان حال چیز خنده‌داری است؛ اصولاً نمی‌تواند وجود داشته باشد. به مجرد اینکه از آن آگاه می‌شویم، سپری می‌شود و دیگر حال نیست. این‌طوری ما مدام در گذشته به‌سر می‌بریم، حتی هنگامی که در حال رؤیاپردازی درباره‌ی آینده هستیم. مطمئناً این یکی از مضامین غزل‌های شکسپیر یا از شخص دیگری است، هرچند به‌سختی آنها را به‌خاطر می‌آورم: امواجی که رو به ساحل می‌آیند، دقایق شتابان عمرمان، رنج پنهان‌مان.
@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزید‌ه‌ی_منتخب📚

از کتاب #وقتی_نيچه_گريست
نویسنده #اروين_يالوم
ترجمهٔ #سپيده_حبيب
#نشر_قطره

بروير «تنها چيزی كه به آن عشق می‌ورزم ، انديشهٔ تكميل وظايفم در قبال ديگران (خانواده، دوستان و بیماران) است، فريدريش.»

نيچه «وظيفه؟ آيا وظيفه می‌تواند بر عشق تو به خويشتن و تلاشت برای رسيدن به آزادی مطلق پيشی گيرد؟ تا به خويشتن دست نيافته‌ای، "وظيفه" كلمه‌ای توخالی خواهد بود. با اين كلمه، از ديگران برای بزرگ‌جلوه‌دادن خويش استفاده خواهی كرد.»
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

شب‌های تابستان وقتی که برای شب‌زنده‌داری زیر درخت کاج می‌نشستیم، یا در حیاط روی الوار، رهگذرها دمِ دروازه می‌ایستادند. زن‌ها می‌خندیدند. یکی از استبل بیرون می‌آمد.
حرف‌ها همیشه با آمدن پیرها پایان می‌گرفت که می‌گفتند: «آره. آره. جوان‌ها... دختر خانم‌ها... به بزرگ شدنتان فكر كنيد... پدر بزرگ‌های ما هم همين را می‌گفتند... یک روز می‌رسد كه نوبت شماست.»
آن‌وقت‌ها عقلم قد نمی‌داد كه اين بزرگ‌شدن به چه معناست.
تصور می‌كردم فقط از پس كارهای دشوار برآمدن است، مثل خريدن یک‌جفت ورزا، قيمت‌گذاشتن روی انگور، كاركردن با دستگاه خرمن‌كوب.
نمی‌دانستم كه بزرگ‌شدن يعنی گذاشتن و رفتن.
پيرشدن.
ديدن مرگ آدم‌ها.

#ماه_و_آتش
#چه_زاره_پاوزه
#م_طاهر_نوكنده
#نشر_گمان
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌‌ی_منتخب📚


از کتاب #همنوایی_شبانه‌ی_اركستر_چوبها
نویسنده #رضا_قاسمی
ناشر #نشر_نيلوفر


یک شب زنم، در حالي كه تمام تنش به رعشه افتاده بود، جيغ كشيد «در اين دنيا من همين یک مادر را دارم، تو چشم ديدنش را نداري؟»
«چه می‌توانستم بگويم؟ در اين دنيا همه‌ی مردم یک مادر بيشتر ندارند، تازه من همان يكی را هم نداشتم. چه می‌توانستم بگويم؟»

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚


از کتاب #در_برابر_استبداد
نویسنده #تيموتی_اسنايدر
ترجمهٔ #بابک_واحدی
#نشر_گمان


شكی نيست كه سياستمداران امروز وقتی از تروريسم حرف می‌زنند، دارند از خطری واقعی خبر می‌دهند. ولی وقتی سعی می‌كنند ما را جوری تعليم دهند كه آزادی را به نام امنيت فرو بگذاریم، بايد حواسمان را جمع كنيم و تسليم ايشان نشويم. برای داشتن يكی از اين دو لزوماً نبايد ديگری را فدا كرد.
درست است كه گاهی اوقات يكی را به بهای از دست دادن ديگری به دست می‌آوريم، اما گاهی اوقات هم چنين نيست.
كسانی كه بااطمينان به شما می‌گويند كه فقط به بهای از دست دادن آزادی می‌توانيد به امنيت دست يابيد، معمولاً می‌خواهند هم آزادی و هم امنيت را از شما سلب كنند.


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚


از کتاب #نون_نوشتن
نویسنده #محمود_دولت‌آبادی
#نشر_چشمه
ص۱۸۱


در نظم و نظام‌های جاافتاده‌‌ی اجتماعیِ وابسته به هر دوره، مردمان دارای صفات و خصایص جاافتاده‌ای هستند که ترکیبی از نیک و بد و میانه‌ی این‌دو است؛ خصایصی عمیقاً تحت تأثیر مناسبات و شرایط اجتماعی - اقلیمی خودشان؛ و بشر به نیازِ بودگاری‌اش تعادلی را فرایند می‌کند تا زندگانی‌اش ممکن باشد. اما وقتی نظم و نظام قدیم درهم‌ شکسته و ویران شد تا نظم و نظام‌ تازه‌ای جای آن را بگیرد، شرارت غالب می‌شود و تا حد توان اوج می‌گیرد و در چنین شرایطی، بی‌حدی، حد و بی‌حسابی، حساب انگاشته می‌شود؛ چون معیار، معیارِ محک به غارت‌ رفته است و داد به بیداد جای عوض کرده. در عرصه‌ی چنین آشوبی‌ست که تمام انباشت‌ ذخایر شرارت آدمی بروز می‌یابد تا به‌کار گرفته شود؛ اکنون آن سگ هار قلاده گسسته است.





@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

از کتاب #ابله
نویسنده #داستایفسکی
ترجمهٔ #سروش_حبيبی
#نشر_چشمه

در حيرت بوده‌ام از اينكه بزرگسالان بچه‌ها را چه كم می‌شناسند!
حتی پدران و مادران بچه‌های خود را نمی‌شناسند.
هيچ‌چيز را نبايد از بچه‌ها پنهان كرد، به اين بهانه كه بچه‌اند و بايد صبر كرد تا بزرگ شوند.
چه فكر غم‌انگيز و نابه‌جایی!
بچه‌ها خوب متوجه می‌شوند كه والدينشان آنها را زياده كوچک و بی‌شعور می‌شمارند، حال آنكه آنها همه‌چيز می‌فهمند.
آدم‌بزرگ‌ها نمی‌دانند كه كودكانشان حتی در تنگناهای دشوار می‌توانند با راهنمايی‌های بسيار هوشمندانه راه‌گشا باشند.

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

چيزهايي هست كه نبايد گفت، مگر برای دوستان.
چيزهایی هست كه نبايد گفت، حتی برای دوستان.
و بالاخره، چيزهایی هست كه نبايد گفت، حتی به خويش!

#وقتی_نيچه_گريست
#اروين_يالوم
#سپيده_حبيب
#نشر_قطره

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

از کتاب #خاطرات_سوگواری
نویسنده #رولان_بارت
ترجمهٔ #محمدحسین_واقف
ناشر #حرفه_هنرمند



گفته می‌شود زمان تسکین‌دهندهٔ سوگ است. اما نه، زمان به هیچ‌چیز منجر نمی‌شود؛ تنها باعث می‌شود وجه عاطفی سوگواری بگذرد.



@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

از کتاب #در_باب_حکمت_زندگی
نویسنده #آرتور_شوپنهاور
ترجمهٔ #محمد_مبشری
ناشر #نیلوفر


«در پیری، تسلای بزرگ‌تری از این وجود ندارد که احساس کنیم همهٔ نیروی جوانی‌مان را صرف آثاری کرده‌ایم که همراه ما پیر نشده‌اند.»



@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

از گزیده اشعار #سوختن_در_آب_غرق_شدن_در_آتش
نویسنده #چارلز_بوکوفسکی
#ترجمهٔ #پیمان_خاکسار
ناشر #چشمه

از موعظه‌گران بپرهیزید
از آنان که ادعای دانستن دارند بپرهیزید
از آنان که کتاب را بر زمین نمی‌گذارند بپرهیزید
حتی از آنان که از فقر بیزارند یا به آن افتخار می‌کنند بپرهیزید
از آنان که تملق‌تان می‌گویند بپرهیزید
چرا که در برابرش تملق می‌خواهند
از آن‌هایی که همه‌چیز را بازرسی می‌کنند بپرهیزید
آن‌ها از چیزهایی که نمی‌دانند وحشت دارند
از آنان بپرهیزید که به دنبال جمع‌های وفادار می‌گردند
چون خود به‌تنهایی هیچ‌اند
از زنان و مردان میانه‌حال بپرهیزید
از عشق‌شان بپرهیزید
عشق‌شان جست‌وجوی میان‌مایه به‌دنبال میان‌مایه است
ولی نبوغی در نفرت‌شان هست
آن‌قدر که تو را بکشند
که همه را بکشند



@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚


از کتاب #به_سبکی_پر_به_سنگینی_آه
نویسنده #مهدی_خطیبی
ناشر #نشر_کوله‌پشتی



می‌دانم این طوفان و‌ گردباد چطور از رمق می‌اندازدت؛ این را فقط کسی می‌تواند بفهمد که جانِ مادرانه‌ای داشته باشد. جانِ مادرانه به باردار‌شدن و زاییدن نیست. گاهی عظمت و قدرتی بیش از مادربودن دارد. مادر فقط بچه‌های خودش را دوست دارد، ولی جان مادرانه هر بچه‌ای را حتی اگر شوهری بزرگ‌تر از خودش باشد و آزارش هم بدهد.


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚

کتاب‌ها پسرانی فناناپذیرند که پدرانشان را به مبارزه می‌طلبند.

#اتحادیه_ابلهان
#جان_کندی_تول
#پیمان_خاکسار
#نشر_چشمه


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚


از کتاب #زوربای_یونانی
نویسنده #نیکوس_کازانتزاکیس
ترجمهٔ #محمد_قاضی
ناشر #نشر_خوارزمی


علت اینکه دنیا درحال حاضر به چنین وضع اسفناکی افتاده این است که همه کارشان را نیمه‌کاره انجام می‌دهند؛ افکارشان را نیمه‌کاره بیان می‌کنند و گناهکار بودن یا پرهیزگار بودنشان هم نیمه‌کاره است. ای بابا! تا آخر برو و محکم بکوب، و نترس، موفق خواهی شد . خداوند از نیمه شیطان بسیار بیش از شیطان تمام‌عیار نفرت دارد!
ص۳۲۸


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📚


از کتاب #بازار_خودفروشی
نویسنده #ویلیام_تکری
ترجمهٔ #منوچهر_بدیعی
ناشر #نشر_نيلوفر

آه ای برادر من، در وقت تنعم خاکسار باش! با آنان که اگر هم از تو سزاوارتر نیستند، باری کم‌سعادت‌تر از تو هستند مهربان باش. خود بیندیش تو که تنها حسنت آن است که به وسوسه‌ای نیرومند گرفتار نیامده‌ای، تو که تنها به مدد بخت کامیاب شده‌ای، تو که اگر منزلتی یافته‌ای یه حکم آن بوده است که پدرانت چنین و چنان بوده‌اند، تو که رونق و آبت، به بسا احتمال، شوخی تقدیر بوده است چه حق داری که دیگران را خوار بشماری.


ص۷۱۹

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📖


سبز: چاره‌ای نیست جانم. اون (مترسک) خودش کار رو به اینجا رسوند. خواستِ نخواسته‌‌اش این بود که ما توی محیط تنگ آن صندوق‌ها بپوسیم... درحالی‌که ما به فضا و حرکت احتیاج داریم.
زرد: اون می‌خواد خودش جای ما فکر کنه؛ این قابل تحمل نیست!
سیاه: و تازه فکر هم نمی‌کنه.
سرخ: اون می‌خواد مجیزشو بگیم. پای کارهاش مهر بگذاریم!
سبز: تحسینش کنیم، براش قصیده بسازیم.
سرخ: باید بفهمه که ما گردن نمی‌ذاریم. باید بفهمه که ما کی بودیم و چی بودیم!
سیاه: مگه ما راست راستی کسی بودیم؟
سبز: بعضی از ما، البته!
زرد: از همین‌جا اعلام می‌کنم که ما برای حداقل زندگی می‌جنگیم.
سیاه: حداقل زندگی چیه؟
زرد: تنفس!



#چهار_صندوق
#بهرام_بیضایی
#انتشارات_روشنگران_و_مطالعات_زنان
ص۶۸،۶۹

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب 📚

احترام به کرامت دیگران، نماد جایگاه اخلاقی فرد است. عرف‌های اجتماعی پشتوانه‌ی احترام گذاشتن هستند. این عرف‌ها علاوه بر پشتوانه‌ی فشارهای اجتماعی، از پشتوانه‌ی روانی نیز برخوردارند. ایده‌ی تحقیر گدایی نابینا ما را می‌ترساند. نفع‌طلبیِ کوته‌بینانه‌ی فردی ممکن است باعث شود شخصی پولِ گدای نابینا را بدزدد: در چنین حالتی بعید است گدای نابینا در صدد انتقام برآید، و اگر فرد دیگری درآن اطراف نباشد که ما را ببیند، مجازات اجتماعی نیز در کار نخواهد بود. ولی چنین فکری برای اکثر انسان‌ها نفرت‌انگیز است.(صفحهٔ ۶۴)


#انسانیت_تاریخ_اخلاقی_سده_بیستم
#جاناتان_گلاور
ترجمه #افشین_خاکباز
ویراستار #خشایار_دیهیمی
#نشر_آگه


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب 📚

عنوان #شرق‌بنفشه
نویسنده #شهریارمندنی‌پور
ناشر #نشرمرکز

پدرم همیشه می‌گفت شکوه و ناله نکن از زندگی. طوری زندگی کن که مرگ به‌قصد تو و برای تو بیاید، نه که سر راهش از کنارت بگذرد. چنان برو که از پا افتاده باشد وقتی به تو می‌رسد.
ص۱۳۴

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #گزیده‌ی_منتخب 📚

عنوان #فلسفه‌ای_برای_زندگی
نویسنده #ویلیام_بی_اروین
#ترجمهٔ #محمود_مقدسی
ناشر #نشر_گمان


به‌‌طور تناقض‌آلودی، خودداری از پاسخ دادن به توهین، یکی از مؤثرترین پاسخ‌های ممکن است. یک دلیلش چنان‌که سنکا یادآور می‌شود این است که خاموشی ما ممکن است برای فردی که توهین کرده است، گیج‌کننده باشد؛ به این معنی که نمی‌داند آیا توهینش را فهمیده‌ایم یا خیر؛ به‌علاوه، با این کار اجازه نمی‌دهیم از توهینش لذت ببرد و در نتیجه به احتمال زیاد پریشان می‌شود.
پاسخ ندادن نشان می‌دهد که بود و نبود او در نظرمان یکسان است و از آنجا که هیچ‌کس دوست ندارد نادیده گرفته شود، عدم تمایل ما به پاسخ‌دهی، احساس تحقیرشدگی را در او بر می‌انگیزد.

@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب📝

«تحول تحویل»

نیاکان رأی‌ورز ما پیام‌های به‌یادماندنی و آموزنده‌های ماندگارشان را با نماد اشیاء بر سر هفت‌سین می‌نهادند تا هنگام گام نهادن بر بخش تازه‌ای از زمان نوی عمر خویش، به‌یاد تغییر، تبدیل یا تحولی کلی در درونمان باشیم. بی‌سبب نیست که گردآورندگان بر سر سفرهٔ هفت‌سین می‌گویند خدایا تو که حال و احوال را تغییر می‌دهی، در این لحظهٔ تأثیرگذار، حالت ما را به بهترین حالت‌ها دگرگون ساز؛ پس اسطورهٔ هفت‌سین پیام خرد، حالت فرزانگی و سازگاری است. این پیام‌ها خاطرنشان می‌کنند که رخدادهای گذشته هرچه بوده است، دیگر درگذشته است؛ مهم این است که اکنون چگونه باشیم. در این دگرگونی، همبستگی ژرفی به گسترهٔ همهٔ ایران و ایرانیان می‌بخشد و در دل و جانمان سرودی جاندار و طرب‌خیز را ترنم می‌کند تا با این اندیشه، همدلی، همکاری و همگامی را با همگان از نخستین لحظه‌ای که ایران، ایران شد تا فرداهایی دور سهیم شویم و همان تجسمی را که آنان از جهان و زیبایی و عشق داشتند، ما نیز داشته باشیم. اکنون اندیشهٔ ایرانی بر فراز همهٔ قرون و اعصار جاری است.

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی

«سعدی»

#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
#دکتر_محمد‌علی_دادخواه
#نشر_درنویسا



@baamanbekhaan