با من بخوان📚
180 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
#برشی_از_متن_كتاب 📖

آدامس را یک داروساز امریکایی ابداع کرد و در اروپا نخستین بار در ۱۹۰۳ برای فروش عرضه شد، هرچند در دهه‌های پنجاه و شصت بود که رواج فراوان پیدا کرد. آدامس را معمولاً جوانانی می‌جویدند که می‌خواستند بدین ترتیب نگرششان به جامعه را در معرض نمایش بگذارند و هنوز دندان پُرکرده نداشتند.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۵۴


@baamanbekhaan
در روسیه‌ی کمونیست بچه‌های الکلی را وا می‌داشتند هر یکشنبه در میدان اصلی شهر رژه بروند، درحالی‌که نوشته‌ای بر گردنشان آویخته بود بدین مضمون: «پدر، دست از نوشیدن بردار، من هم می‌خواهم جایگاهم را در جهان جدید پیدا کنم.» در آلمان نازی، الکلی‌ها می‌بایست دورِ میدان اصلی شهر بچرخند با این نوشته‌ی آویزان بر گردنشان: «من دستمزدم را صرف نوشیدن کرده‌ام و چیزی برای خانواده‌ام باقی نگذاشته‌ام.» و وقتی که الکلی‌ها خودشان را اصلاح نمی‌کردند، به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده می‌شدند تا در آنجا برای همگان کار کنند.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۰


@baamanbekhaan
و وقتی که نازی‌ها در انتخابات ۱۹۳۳ برنده شدند، قوانینی را به اجرا گذاشتند که یهودیان را از خیلی چیزها منع می‌کرد. یهودیان اجازه نداشتند مناصب رسمی داشته باشند، در ارتش خدمت کنند یا در دستگاه قضا یا رسانه‌ها کار کنند، و اجازه نداشتند به استخرهای شنا یا به سینما بروند و در پارک‌ها هم فقط حق داشتند روی نیمکت‌هایی بنشینند که به آنها اختصاص یافته بود و رنگشان را زرد کرده بودند تا فوراً قابل شناسایی باشند. و بچه‌های یهودی حق نداشتند به مدرسه بروند یا سوار چرخ‌فلک بشوند، و نازی‌ها امیدوار بودند که یهودی‌ها متوجه شوند در آلمان کسی از آنها خوشش نمی‌آید و خودشان راهشان را بکشند و به جای دیگری بروند.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۱


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

بعد از جنگ جهانی دوم نوجوانان هم در کشورهای دموکراتیک کم‌کم اهمیت پیدا کردند، چون این دوران آغاز دوران جامعه‌ی مصرف‌گرا بود، و‌ نوجوانان وقتی تبلیغ محصولاتی جوانانه را می‌دیدند، از پدر و‌ مادرشان می‌خواستند آن را برایشان بخرند. در جامعه‌ی مصرفی، نسل تازه‌ی کودکان در وفور نعمت و فراوانی بزرگ می‌شدند و کفش و کلاه و مدادرنگی و لگو داشتند و وقتی پدر و‌ مادرشان به آنها می‌گفتند که چطور پابرهنه به مدرسه می‌رفتند یا از کفش و کلاه خواهر و برادر بزرگ‌ترشان استفاده می‌کردند، به آنها می‌خندیدند. و این بچه‌ها، وقتی بزرگ شدند کم‌کم شروع به غُرزدن کردند که جامعه‌ی مصرفی آدم‌ها را برده‌ی خویش می‌کند و باید تمهیدی اندیشید تا جهانی تازه خلق کرد که در آن هیچ‌کس به بردگی کشیده نشود. و در دهه‌ی شصت، جوان‌ها دست به شورش علیه جامعه‌ی مصرفی و بردگی و جنگ و نژادگرایی و غیره زدند.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۳


@baamanbekhaan
«شاهدان یهوه» معتقد بودند که عیسی در همان اواخر قرن نوزدهم به زمین بازگشته است، اما نامرئی است و جز عده‌ای برگزیده و گرویده نمی‌توانند او را ببینند. در آغاز قرن، آنها محاسبه کردند که دوران پاگانی [کفر] در ۱۹۱۴ به پایان خواهد رسید و این به معنای سرآغاز هزاره‌‌ای خواهد بود که در آن مؤمنان به رستگاری خواهند رسید و آنگاه عیسی خودش را به همه خواهد نمایاند. و وقتی در ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول درگرفت، آنها گفتند که این نشانه‌ی شومی است و خبر می‌دهد که نبرد بزرگی در آسمان رخ داده است و شیطان به زمین رانده شده است و مسبب بدبختی در قرن بیستم خواهد بود، و این دیگر آزمون نهایی است که خداوند در برابر بشر می‌نهد و آخرین فرصت برای کسانی است که می‌خواهند نجات یابند.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۷


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

روان‌پزشکان می‌گفتند جنگ جهانی اول صدمه‌هایی روانی در افراد زیادی برانگیخته است که پیش‌تر در ناخودآگاهشان پنهان بود و در دهه‌ی ۱۹۲۰ و دهه‌ی ۱۹۳۰ مردم کم‌کم روان‌نژند* شدند، چون نمی‌توانستند خود را با حال درونی یا احوالات بیرونی‌شان تطبیق دهند، و در اروپای دهه‌ی ۱۹۶۰، ۲۵ درصد از زنان و ۱۵ درصد از مردان روان‌پریش و روان‌نژند بودند، و روزنامه‌نگارانْ روان‌پریشی را بیماری قرن خواندند، و در دهه‌ی ۱۹۷۰ شمار افراد گرفتار افسردگی هم رو به فزونی نهاد، و در پایان قرن در اروپا از هر پنج نفر یک نفرشان افسرده بود. جامعه‌شناسان می‌گفتند که روان‌پریشی و افسردگی منعکس‌کننده‌ی دگردیسی فرهنگی جامعه‌ی غربی در قرن بیستم است. و روان‌پریشی منعکس‌کننده‌ی جامعه‌ای است که تحت سلطه‌ی سلسله‌مراتب و انضباط سخت و تابوهای اجتماعی است و بروز و بیان آسیب‌شناسانه‌ی احساس گناه است. و افسردگی بروز و بیان احساس درماندگی و آگاهی از تهی‌بودن و پوکی است. و مردم در اصل به این دلیل روان‌پریش و روان‌نژند بودند که دلشان می‌خواست دست به کارهای ممنوعه بزنند اما قدرتش را نداشتند، چون این کارها تابو به حساب می‌اومد. و بعدها، وقتی تقریباً همه‌چیز مجاز شد، مردم کم‌کم افسرده شدند، چون نمی‌دانستند با این آزادی که دارند دوست دارند چه‌کار کنند و تبدیل به سوژه‌های آسیب‌شناسانه‌ی تازه‌ای شدند و روان‌پزشکان می‌گفتند سوژه‌ی آسیب‌شناسانه در این دوره کاملاً تغییر شکل یافته است. و جامعه‌شناسان می‌گفتند افسردگی تاوان و جبران مافات جهانی است که در آن آزادی فردی دیگر آرمانی نیست که باید با مبارزه‌های مشقت‌بار به دنبالش رفت، بلکه سدّی شده است که باید با زحمت و ‌مشقت از آن عبور کرد. و روان‌پریشی همان اضطراب ناشی از نقض و زیرپاگذاشتن تابوهاست و افسردگی هم اضطراب ناشی از به‌دوش‌کشیدن بار آزادی است.



*روان‌نژندی به معنای نگرانی، احساس عمومی به آزردگی ناخوشایند، انتظار خطر و ترس ناشی از خطری است که شخص منتظر آن است و نمی‌داند از کجا سرچشمه می‌گیرد.



#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۹،۷۰


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

در ۱۹۰۶، گروهی از جوانان آنارشیست آلمانی و اتریشی گرد هم آمدند که می‌خواستند زندگی واقعی را در زیر ظاهر آراسته‌ی تمدن بیابند. اینان به‌سمت سوییس حرکت کردند و در آنجا کمونی برپا کردند که خودشان اسمش را گذاشته بودند «مونته وریتا» و در آنجا مشغول ترویج طیعت‌گرایی و گیاهخواری و هماهنگی با طبیعت بودند؛ آنها موهایشان را بلند می‌کردند و دورِ آتشی که در اردوگاه به پا می‌کردند می‌‌رقصیدند و اندیشه‌هایشان را تبلیغ می‌کردند. و تدریجاً از دل این حرکت جنبشی شکل گرفت که جوانانی از کشورهای مختلف به این جنبش پیوستند. و آنان یک هنر تازه‌ی مطلق را ترویج می‌کردند که کاملاً با طبیعت هماهنگ بود و می‌گفتند هنر امری زیباشناختی نیست، بلکه امری زیست‌شناختی است، و مطلق‌ترین هنرها رقص است، چون نخستین هنرها هم بوده است، و رقص می‌تواند الها‌م‌بخش خلق یک نظم اجتماعی جدید باشد.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۷


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

و در ۱۹۱۹، کمونیست‌ها کلینیک‌های روان‌پزشکی خاصی برای خائنان و دیوانگان تدارک دیدند، چون به این نتیجه رسیده بودند که هر کسی مخالف انقلاب است، یا برانداز و خائن است یا دیوانه. و آنها این براندازان و خائنان را به اردوگاه‌های کار اجباری می‌فرستادند و دیوانگان را به تیمارستان‌هایی که در آنجا درمان بخصوصی، مشهور به شستشوی مغزی به اجرا گذاشته می‌شد. لازم بود که مغزها بیماران شستشو داده شوند تا دیگر هیچ‌چیزی از سابق در آنها بر جای نماند و آنها آمادگی پذیرش اندیشه‌های جدید را پیدا کنند.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۸۲،۸۳


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

مورخان بعدها رژیم‌های سیاسی قرن بیستم را به سه گروه تقسیم کردند - توتالیتر، خودکامه و دموکراتیک. رژیم‌های توتالیتر رژیم‌های کمونیست و نازی بودند. رژیم‌های خودکامه رژیم‌های فاشیست و دیکتاتوری‌های ملهم از فاشیسم بودند که بعد از جنگ جهانی اول در ایتالیا و اسپانیا و پرتغال و لهستان و رومانی و مجارستان و استونی و لتونی و جاهای دیگر سر برآوردند. کمونیست‌ها می‌گفتند که عملاً فرقی میان فاشیست‌ها و نازی‌ها وجود ندارد، اما اکثر مورخان با این نظر مخالف بودند و می‌گفتند فاشیسم ذاتاً و اساساً پدیده‌ای جهانی است و می‌تواند در هر جایی استقرار یابد و فوراً خودش را با شرایط فرهنگی و تاریخی خاص تطبیق دهد، حال آنکه کمونیسم و نازیسم ذاتاً و اساساً آشتی‌ناپذیر بودند، چون در درونشان واقعیت همه‌ی چیزها تابع ایدئولوژی بود و ماهیت توتالیتریِ آنها هم ناشی از همین امر بوده است.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۰۸


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_كتاب 📖

در ۱۹۴۵ امریکایی‌ها به بمب اتمی دست یافتند و آن را روی شهری به نام هیروشیما انداختند. اسم این هواپیما ENOLA GAY بود و خلبانش بعداً برای روزنامه‌نگاران توضیح داد که این اسم مادربزرگش بوده است که روی این هواپیما گذاشته است، از بس اسم مادربزرگش مسخره و مضحک بوده. انفجار اتمی تا شعاع سه کیلومتری تقریباً همه‌ی ساختمان‌ها را ویران کرد و ابری از دود در آسمان پدیدار شد که به آن نام قارچ دادند چون شبیه قارچ بود. یک ستاد کمک‌های اولیه در مدرسه‌ای برپا شد و بچه‌مدرسه‌ای‌هایی که از این انفجار جان به در برده بودند با چوب‌های غذاخوری ژاپنی‌ کرم‌ها را از تن بیماران بیرون می‌کشیدند و وقتی بیماران می‌مُردند، آنها را با چرخ‌دستی به کوره‌های جسدسوزی حمل می‌کردند. و در ماه‌های پیش رو، مردم بیشتری از بیماری‌هایی مُردند که به آنها نام مرض‌های اتمی دادند - لوکمی، آستنیا و غیره.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۱۶


@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📖

انسان‌شناسان می‌گفتند بناهای یادبود تأمل‌برانگیزتر از موزه‌ها یا آرشیوها هستند، چون بیشتر حافظه را خطاب قرار می‌دهند تا تاریخ را، و حافظه دائماً تازه می‌شود، حال آنکه تاریخ مشروعیت گذشته‌ی زنده را با ثابت‌نگه‌داشتنِ آن در زمان از میان می‌برد. و‌ مورخان می‌گفتند که بناهای یادبود به طبقه‌بندی خاطرات جامعه و سازمان‌بخشیدن به حافظه‌ی جمعی و نبرد علیه فراموشی در کل و فراتر از همه فراموشی‌های خاص یاری می‌رساند و عملاً راهی برای خلق دیگر اَشکال فراموشی هم هست، و فیلسوفان می‌گفتند حتی فراموشی می‌تواند ساختاری باشد.


#شهر_فرنگ_اروپا
#پاتریک_اوئورژدنیک
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۱۱۹


@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
📚📚📚

کتاب #شهر_فرنگ_اروپا از #پاتریک_اوئورژدنیک که توسط #نشر_ماهی و با ترجمهٔ بسیار خوب #خشایار_دیهیمی منتشر شده است، در این کانال معرفی شد. با زدن بر روی هشتگ #فهرست_کتاب‌های_معرفی‌شده می‌توانید نظر شخصی من و حدود ۲۵ گزیدهٔ منتخب از این کتاب را مطالعه کنید.


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید.
@baamanbekhaan
Forwarded from اتچ بات
#گزیده‌ی_منتخب 📚

احترام به کرامت دیگران، نماد جایگاه اخلاقی فرد است. عرف‌های اجتماعی پشتوانه‌ی احترام گذاشتن هستند. این عرف‌ها علاوه بر پشتوانه‌ی فشارهای اجتماعی، از پشتوانه‌ی روانی نیز برخوردارند. ایده‌ی تحقیر گدایی نابینا ما را می‌ترساند. نفع‌طلبیِ کوته‌بینانه‌ی فردی ممکن است باعث شود شخصی پولِ گدای نابینا را بدزدد: در چنین حالتی بعید است گدای نابینا در صدد انتقام برآید، و اگر فرد دیگری درآن اطراف نباشد که ما را ببیند، مجازات اجتماعی نیز در کار نخواهد بود. ولی چنین فکری برای اکثر انسان‌ها نفرت‌انگیز است.(صفحهٔ ۶۴)


#انسانیت_تاریخ_اخلاقی_سده_بیستم
#جاناتان_گلاور
ترجمه #افشین_خاکباز
ویراستار #خشایار_دیهیمی
#نشر_آگه


@baamanbekhaan
Forwarded from Azadeh
📚ماشین‌نویسِ لنین‌گراد
نویسنده مقاله: آزاده رمضانی
نام کتاب: سوفیا پتروونا
نویسنده کتاب:
لیدیا چوکوفسکایا
مترجم کتاب: خشایار دیهیمی
ناشر: ماهی
نوبت چاپ: ۱ سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۱۸۴
سوفیا پتروونا یک زن ساده است. یک شهروند سربه‌راه شوروی استالینی و یک ماشین‌نویس. لیدیا چوکوفسکایا داستان زندگی او در سال‌های دهه‌ی سی و پیش از آغاز جنگ میهنی را در قالب این رمان کم‌حجم ریخته است. داستان وقایعی که برای یک آدم معمولی در زیر سایه دوران تصفیه و سرکوب استالینی پیش می‌آید. کتاب البته سال‌ها بعد از مرگ استالین در شوروی به چاپ رسید. زمانی که از فشارها کاسته شده بود.
#وینش
#معرفی_و_نقد
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#آزاده_رمضانی
#ماهی
#برشی_از_متن_كتاب 📚

ما ادبا مدت‌هاست متوجه شده‌ایم منصف‌ترین داور کارهایمان ماشین‌نویس‌ها هستند. آن‌ها کاملاً خودجوش نظر می‌دهند و ذهنشان مثل رفقای منتقد و ویراستارانمان جهت‌گیری قبلی ندارد.


#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
ص۱۴

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
شغل به آدم کلی چیز برای فکر کردن می‌دهد وزندگی آدم را سرشارتر می‌کند، مخصوصاً وقتی شغل آدم با ادبیات گره خورده باشد.

#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
ص۲۳


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی

وقتی خبر نخستین نجات‌ها اعلام شد، پشت ماشین‌تحریرش به گریه افتاد، اشک خوشحالی از گونه‌اش بر کاغذ ریخت و دو صفحه خراب شد. چشم‌هایش را پاک می‌کرد و مدام می‌گفت: «نه، نمی‌گذارند آدم‌ها تلف شوند، نه، نمی‌گذارند!»

ص۴۳


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📚

هر عضو وفادار حزب را یک زن خوشگل می‌تواند از راه به در ببرد.

#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۶۹

@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب

معلوم است که اسممان رفته توی لیست سیاه.
پست‌فطرت‌ها! این‌همه خوک یک‌دفعه از کجا سروکله‌شان پیدا شد؟»
سوفیا پتروونا با لحن سرزنش آمیزی گفت: «آلیک چطور می‌توانی این‌طوری حرف بزنی؟همین حرف‌ها را زدی که از کامسومول بیرونت کردند.»
آلیک که لب‌هایش می‌لرزید، جواب داد: «سوفیا پتروونا! زبان تند و تیزم نبود که باعث اخراجم شد.
به‌خاطر این بیرونم کردند که حاضر نشدم علیه نیکلای حرفی بزنم.»

#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۳

@baamanbekhaan