با من بخوان📚
180 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
آه ای یقین گمشده، ای ماهی گریز
در برکه‌های آینه لغزیده توبه‌تو!
من آبگیر صافی‌ام، اینک! به سحر عشق؛
از برکه‌های آینه راهی به من بجو!


#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم


@baamanbekhaan
چه سودی اگر خامشی بشکنم
که: «یاران، در این دشت، تنها منم!»

گرفتم به بانگی گلو بر درم
که دردم بسوزد چو خاکسترم؛
گرفتم که تندر فشاندم؛ چه سود
کز این هیمه، نی شعله خیزد نه دود

گرفتم که فریاد برداشتم
یکی تیغ در جان شب کاشتم
مرا تیغ فریاد برنده نیست
در آن مرده‌آباد که‌ش زنده نیست...



#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
میان ماندن و رفتن حکایتی کردیم
که آشکارا در پرده‌ی کنایت رفت
مجال ما همه این تنگمایه بود و دریغ
که مایه خود همه در وجه این حکایت رفت

۱۳۳۹/۳/۲۸


#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
غزل ناتمام...

به هر تار جانم صد آواز هست
دریغا که دستی به مضراب نیست.
چو رؤیا به حسرت گذشتم، که شب
فرو‌خفت و با کس سر خواب نیست.


#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
«شبانه»
... وان را که خبر شد، خبری باز نیامد...
(سعدی)


آنکه دانست، زبان بست
وانکه می‌گفت، ندانست...

چه غم‌آلوده‌ شبی بود!
وان مسافر که در آن ظلمت خاموش گذشت‌
و برانگیخت سگان را به صدای سم اسبش بر سنگ
بی‌که یک‌دم به خیالش گذرد
که فرود آید شب را،
گویی
همه رؤیای تبی بود.
چه غم‌آلوده شبی بود!




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم


@baamanbekhaan
از مجموعه شعر «آیدا در آینه»

میان خورشید‌های همیشه
زیبایی تو
لنگری‌ست
خورشیدی که از سپیده‌دم همه‌ی ستارگان
بی‌نیازم می‌کند.

نگاهت
شکست ستمگری‌ست.

نگاهی که عریانی روح مرا از مهر
جامه‌ای کرد

بدان‌سان که کنونم
شب بی‌روزن «هرگز»
چنان نماید
که کنایتی طنزآلود بوده است.

و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری‌ست.



#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
میان آفتاب‌های همیشه
زیبایی تو
لنگری‌ست.
نگاهت
شکست ستمگری‌ست.
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری‌ست.




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
از مجموعه‌ی شعر «آیدا در آینه»

دو پرنده‌ی بی‌طاقت در سینه‌ات آواز می‌خوانند.
تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش
آب‌ها را گواراتر کند؟

تا در آیینه پدیدار آیی
عمری دراز در آن نگریستم
من برکه‌ها و دریاها را گریستم
ای پری‌وار در قالبِ آدمی
که پیکرت جز در خُلواره‌*‌ی ناراستی نمی‌سوزد!
حضورت بهشتی است
که گریز از جهنم را توجیه می‌کند؛
دریایی که مرا در خود غرق می‌کند
تا از همه‌ی گناهان و دروغ
شسته شوم.
و سپیده‌دم با دست‌هایت بیدار می‌شود.



*خلواره: در قصه‌های ایرانی، پیکره یا قالبی که پریان برای ظاهر‌شدن بر آدمیان در آن فرو می‌روند تنها در خلواره‌ی پوست سیر و پیاز می سوزد و خلواره به معنای خاکستر داغ است.





#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانیِ ستمگری بود
که به آوازِ زنجیرش خو نمی‌کرد
من با نخستین نگاهِ تو آغاز شدم.




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
«آیدا: درخت و خنجر و خاطره»

زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهانِ سکوتت را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.
چرا که ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به‌خاطر فردای ما اگر
بر ماش منتی‌ست؛

چرا که عشق،
خود فرداست
خود همیشه‌ست.




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
ای زنی که صبحانه‌ی خورشید در پیراهن توست
پیروزی عشق نصیب تو باد!



#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
اگر عشق نیست
هرگز هیچ آدمیزاده را
تاب سفری این چنین
نیست!




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
خدای را
ناخدای من!
مسجد من کجاست؟
در کدامین دریا
کدامین جزیره؟
آنجا که من از خویش برفتم تا در پای تو سجده کنم
و مذهبی عتیق را
چونان مومیایی‌شده‌ای از فراسوهای قرون
به ورود‌گونه‌ای
جان بخشم.

مسجد من کجاست؟
با دست‌های عاشقت
آنجا
مرا
مزاری بنا کن!




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
«غزلی در نتوانستن»
(۱۳ دی‌ماه ۴۳)


از دست‌های گرم تو
کودکان توأمان آغوش خویش
سخن‌ها می‌توانم گفت
غم نان اگر بگذارد.

نغمه در نغمه درافکنده
ای مسیحِ مادر، ای خورشید!
از مهربانی بی‌دریغ جانت
با چنگِ تمامی‌ناپذیر تو سرودها می‌توانم کرد
غم نان اگر بگذارد.

رنگ‌ها در رنگ‌ها دویده،
از رنگین‌کمانِ بهاریِ تو
که سراپرده در این باغ خزان رسیده برافراشته است
نقش‌ها می‌توانم زد
غم نان اگر بگذارد.

چشمه‌ساری در دل و
آبشاری در نگاه و
فرشته‌ای در پیراهن؛
از انسانی که تویی
قصه‌ها توانم کرد
غم نان اگر بگذارد.




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
«مرثیه‌های خاک»
(برای فروغ فرخزاد)


به جست‌وجوی تو
بر درگاهِ کوه می‌گریم،
در آستانه‌ی دریا و علف.

به جست‌وجوی تو
در معبر بادها می‌گریم
در چارراه فصول،
در چارچوب شکسته‌ی پنجره‌ای
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه می‌گیرد.

به انتظار تصویر تو
این دفترهای خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟

جریان باد را
و عشق را
که خواهر مرگ است.

و جاودانگی
رازش را
با تو در میان نهاد.
پس به هیأت گنجی در آمدی:
بایسته و آزارانگیز

گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
از این سان
دلپذیر کرده است!

نامت سپیده‌دمی‌ست که بر پیشانی آسمان می‌گذرد
-متبرک باد نام تو!-

و ما همچنان
دوره می‌کنیم
شب را و روز را
هنوز را...
(۲۹ بهمن ۴۵)


#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم


@baamanbekhaan
با خشم و جدل زیستم.
و به هنگامی که قاضیان
اثبات آن را که در عدالت ایشان شایبه‌ی اشتباه نیست
انسانیت را محکوم می‌کردند
و امیران
نمایش قدرت را
شمشیر بر گردن محکوم می‌زدند،
محتضر را
سر بر زانوی خویش نهادم.

و به هنگامی‌که همگنان من
عشق را
در رؤیای زیستن
اصرار می‌کردند

من ایستاده بودم
تا زمان
لنگ‌لنگان
از برابرم بگذرد،
و اکنون در آستانه‌ی ظلمت
زمانه به ریشخند ایستاده است
تا منش از برابر بگذرم
و در سیاهی فرو شوم
به دریغ و حسرت چشم بر قفا دوخته
آنجا که تو ایستاده‌ای.



#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
نفس خشم‌آگین مرا
تند و بریده
در آغوش می‌فشاری‌
و من احساس می‌کنم که رها می‌شوم
و عشق
مرگ رهایی‌بخشِ مرا
از تمامیِ تلخی‌ها
می‌آکند.


بهشت من جنگل شوکران‌هاست
و شهادت مرا پایانی نیست.



#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
تارهای بی‌کوک و
کمانِ بادِ ولنگار
باران را
گو بی‌آهنگ ببار!
غبارآلوده از جهان
تصویری باژگونه در آبگینه‌ی بی‌قرار
باران را
گو بی‌مقصد ببار!
لبخندِ بی‌صدای صدهزار حباب
در فرار
باران را
گو به ریشخند ببار!

چون تارها کشیده و کمانکشِ باد آزموده‌تر شود
و نجوای بی‌کوک به ملال انجامد،
باران را رها کن و
خاک را بگذار
تا با همه گلویش
سبز بخواند
باران را اکنون
گو بازیگوشانه ببار!




#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
#آخرین_شعر_از_کتاب📖

کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی:
نام کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی،
همچون مرگ
که نام کوچک زندگی‌ست
و بر سکّوبِ وداعش به زبان می‌آوری
هنگامی که قطاربان
آخرین سوتش را بدمد
و فانوس سبز
به تکان در آید...



#گزینه‌ی_اشعار
#احمد_شاملو
#نشر_مروارید
#چاپ_بیست‌وچهارم

@baamanbekhaan
#فهرست_کتاب‌های_معرفی‌شده📚

کتاب‌هایی که تا امروز خواندم و در کانال معرفی کردم:

۱- #نامه‌ای_به‌_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
۲- #فرمین_موش_کتاب‌خوان
۳- #جاي_خالي_سلوچ
۴- #انسانیت_تاریخ_اخلاقی_سده_بیستم
۵- #خداحافظ_گاری_کوپر
۶-#حقارت
۷-#بیگانه
۸-#کاروان_امید
۹-#در_برابر_استبداد
۱۰-#مانيفست_يك_فمينيست
۱۱-#نوروز_و_فلسفه_هفت‌سین
۱۲-#سوختن‌درآب_غرق‌شدن‌درآتش
۱۳-#سوءتفاهم
۱۴-#خاطرات_سوگواری
۱۵-#دیدن_از_سیزده_منظر
۱۶-#جایی_دیگر
۱۷-#در_باب_حکمت_زندگی
۱۸-#به_سبکی_پر_به_سنگینی_آه
۱۹-#شازده_احتجاب
۲۰-#زوربای_یونانی
۲۱-#شاه_خاکستری_چشم
۲۲-#اتحادیه_ابلهان
۲۳-#چهار_صندوق
۲۴-#نون_نوشتن
۲۵-#کنستانسیا
۲۶-#بیچارگان
۲۷-#ستوان_گوستل
۲۸-#مرده‌ها_سکوت_می‌کنند
۲۹-#تابوت‌های_دست‌ساز
۳۰-#جنگ_چهره‌ی_زنانه_ندارد
۳۱-#موش‌ها_و_آدم‌ها
۳۲-#مرگ_وزیرمختار
۳۳-#بار_دیگر_شهری_که_دوست_می‌داشتم
۳۴-#شهر_فرنگ_اروپا
۳۵-#بازار_خودفروشی
۳۶-#دفترچه_ممنوع
۳۷-#عامه‌پسند (پالپ)
۳۸-#بالکان_اکسپرس
۳۹-#آویزان_از_نخ
۴۰-#شرق_بنفشه
۴۱-#رنج‌های_ورتر_جوان
۴۲-#درمان_شوپنهاور
۴۳-#گزینه‌ی_اشعار (احمد شاملو)
۴۴-#همنوایی_شبانه‌ی_ارکستر_چوب‌ها
۴۵-#یوزپلنگانی_که_با_من_دویده‌اند
۴۶-#پراگ_در_تبعید
۴۷-#دریا
۴۸-#در_میان_کاغذپاره‌ها
۴۹- #از_چشم_نابینایان‌
۵۰-#وقت_رفتن
۵۱-#بهار_زندگی_در_زمستان_تهران
۵۲-#تاریخ_مدفوع
۵۳-#دون_ژوان_در_جهنم
۵۴-#هیچ‌کس‌_مثل_‌تو‌‌_مال_اینجا_نیست
۵۵-#سوفیا_پتروونا
۵۶-#مرگی_بسیار_آرام
۵۷-#فقط_یک_طاعون_ساده
۵۸-#مرگ_ایوان_ایلیچ

🔍با‌ زدن روی هر یک از هشتگ‌ها، می‌توانید کتاب مورد نظر را در کانال پیدا کنید و بخوانید.


@baamanbekhaan