جشن تابستانی تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند. تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولا روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
@Persianzoroastrians 🔥
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند. تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولا روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
@Persianzoroastrians 🔥
آیا ایرانیان یکتاپرست بودهاند از زمان اشوزرتشت بزرگ تا هجوم تازیان مسلمان وحشی؟
ایرانیان چه پیش از اسلام تازشگر و ستمگر تازیان و چه پس از آن یکتاپرست بودهاند و در زمره نامورترین ملتهای متدین جهان قرار داشتند.
بسیاری از مردمان بر این باورند که فقط اروپاییان هنگامیکه بر میز خوراکخوری مینشینند و برای سپاس از نعمتهای خدا نیایش و ستایش میکنند چنانچه از خود بیگانه هستند و هیچ نمیدانند که در آموزههای دینی نیاکان ایرانیمان (زرتشت) به این بارها سفارش شده است:
اهورامزدا را میستاییم زیرا که او زمین و جانوران و درختان و آب را آفرید. خوبیها روی زمین را آفریده است.
این نمونهای از نیایشها اوستایی بالای ۳۷۵۰ ساله ایرانی بوده است که پیش از میل خوراک خوانده میشده است.
#ولتر فیلسوف فرانسوی مینویسد: ایرانیان هرگز آتش پرست نبودهاند. بلکه نادانی و دشمنی اروپاییان ایشان را به آتش پرست بودن در پیش از اسلام متهم کرده است. موبدان منشا اهریمن را نمیپرستیدند. در نظر آنان اهریمن همچون شیطان در نظر ما بوده است و این دیدگاهها در کتاب دینیشان نیز آمده است.
#هرودوت میگوید:
ایرانیان بر خلاف ما یونانیان عقیده به چند خدا بودن دنیا ندارند. در نتیجه معابد و منابر گوناگون برای خدایان نیز ندارند. آنان پرستش چندین خدا را که در مصر و یونان امری رایج است را مایه حماقت میدانند. به باور من این اندیشه از آنجا سرچشمه میگیرد که ایرانیان خدا را مانند ما دارای جسم نمیدانند. عقیده ما بر وجود خدا و اثبات آن وجود جسم مادی آن است ولی آنان خلاف این را میاندیشند. پس خدا پرستی آنان با ملتهای دیگر متفاوت است. برای نمونه ایرانیان برای سپاسگذاری از
۱- #خورشید: مایه روشنی دهنده زندگی.
۲- #آب: مایه نجات و حیات جهان.
۳- #آتش: مایه قدرت، نور اهورامزدا و گرمابخش.
۴- #خاک: مایه چرخش زندگی و کشاورزی.
۵- #ماه: نماد مهر و بزرگی خداوند.
سپاس خود را از خداوند خودشان بهجای میآوردهاند.
ایرانیان برای هر بزرگی و نعمتی که از سوی خداوند(اهورامزدا) به آنان داده شده بود نگهبانی(ایزد) را در ذهن خود بوجود آورده بودند تا او را مامور نگهداری و پاسداری از این نعمت الهی کنند. برای نمونه آناهیتا نگهبان و پاسدار آب بود. او را ایزد روشنایی و آب میدانستهاند و در هنگام قحطی و خشکسالی از او میخواستهاند تا آب را به رویشان گشوده کند. این نگهبانان را آنان از سوی اهورامزدا میدانستهاند و او را گرامی میداشتند.
#هرودوت میگوید:
از آن جهت #کمبوجیه فرزند #کورش بزرگ در پایان عمر خود دیوانه شده بود (از دید هرودوت) زیرا که وی به خدای مصر توهین نموده بود. هرودوت میافزاید روزی در مصر هلهله برپا شد و کمبوجیه شاه تمامی نواحی آنجا بود. شاهنشاه پرسش کرد که این همه صدا و آشوب برای چیست؟
ماموران شاهنشاه پاسخ دادند: خدای مصر وارد شهر شده است. کمبوجیه متعجب (زیرا ایرانیان خدا را فاقد جسم و مادی میدانستند) پرسید: مگر خدا را میتوان دید؟ پس برویم و خدا را از نزدیک ببینیم.
در حالیکه به دروزاه شلوغ شهر رسیدند با گاوی بزرگ و قوی روبرو شدند که مردم او را پرستش میکردند. کمبوجیه خشمیگن شد و خنجری را با قدرت به گاو زد و آن را کشت و با صدای بلند فریاد زد این چه خدایی است که با خنجری کوچک از پای درآمده است.
هرودوت به این جهت که شاهنشاه ایران به یک گاو که خدای مصریان بوده توهین کرده است به او لقب دیوانه داده و در بسیاری از کتابها با مرجع گرفتن از هرودوت کمبوجیه را دیوانه نامیدهاند. جای بسیار شگفتی است که پادشاهان ایران در نخستین دورانهای تاریخ که بشریت در نادانی و بیخردی و حماقت غوتهور بودهاند از دانشی شایسته ایرانی و خردی نیک برخوردار بودند.
لوح آریارمن پادشاه ایرانی به سال۶۴۰ پیش از میلاد مسیح:
آریارمن شاه بزرگ. شاه شاهان. شاه در پارس پسر چیش پیش شاه. نوه هخامنش.
آریارمن شاه گوید:
این کشور پارس که من دارم دارای اسبان خوب و مردان خوب است. به خواست اهورامزدا من شاه در این کشور هستم. اهورامزدا به من یاری ارزانی فرماید.
سنگ نبشته #کورش_بزرگ در پاسارگاد ۵۵۰ پیش از میلاد:
خداوند بزرگ كشورها را به دست من سپرده است. من در اين كشورها به خواست اهورامزدا آرامش برقرار كردم.
کتیبههای به دست آمده از پاسارگاد: #اهورامزدا اين كشور پارس را به من واگزارد كه من نگهدارش باشم. به مهر اهورامزدا من پادشاه اين كشورم. اهورامزدا به من ياری دهد و برای كسی كه اهورامزدا را ستایش میکند نیرو هست شادمانی هست. اهورامزدا بزرگ است. او جهان را آفريد. آسمان پر از شگفتیها را آفريد. بشر را آفريد. کورش را شاه نمود و برای او خوشی آفريد نيک بدانيد كه ناخوشیها از آن اهريمنان است.
👇ادامهاش👇
ایرانیان چه پیش از اسلام تازشگر و ستمگر تازیان و چه پس از آن یکتاپرست بودهاند و در زمره نامورترین ملتهای متدین جهان قرار داشتند.
بسیاری از مردمان بر این باورند که فقط اروپاییان هنگامیکه بر میز خوراکخوری مینشینند و برای سپاس از نعمتهای خدا نیایش و ستایش میکنند چنانچه از خود بیگانه هستند و هیچ نمیدانند که در آموزههای دینی نیاکان ایرانیمان (زرتشت) به این بارها سفارش شده است:
اهورامزدا را میستاییم زیرا که او زمین و جانوران و درختان و آب را آفرید. خوبیها روی زمین را آفریده است.
این نمونهای از نیایشها اوستایی بالای ۳۷۵۰ ساله ایرانی بوده است که پیش از میل خوراک خوانده میشده است.
#ولتر فیلسوف فرانسوی مینویسد: ایرانیان هرگز آتش پرست نبودهاند. بلکه نادانی و دشمنی اروپاییان ایشان را به آتش پرست بودن در پیش از اسلام متهم کرده است. موبدان منشا اهریمن را نمیپرستیدند. در نظر آنان اهریمن همچون شیطان در نظر ما بوده است و این دیدگاهها در کتاب دینیشان نیز آمده است.
#هرودوت میگوید:
ایرانیان بر خلاف ما یونانیان عقیده به چند خدا بودن دنیا ندارند. در نتیجه معابد و منابر گوناگون برای خدایان نیز ندارند. آنان پرستش چندین خدا را که در مصر و یونان امری رایج است را مایه حماقت میدانند. به باور من این اندیشه از آنجا سرچشمه میگیرد که ایرانیان خدا را مانند ما دارای جسم نمیدانند. عقیده ما بر وجود خدا و اثبات آن وجود جسم مادی آن است ولی آنان خلاف این را میاندیشند. پس خدا پرستی آنان با ملتهای دیگر متفاوت است. برای نمونه ایرانیان برای سپاسگذاری از
۱- #خورشید: مایه روشنی دهنده زندگی.
۲- #آب: مایه نجات و حیات جهان.
۳- #آتش: مایه قدرت، نور اهورامزدا و گرمابخش.
۴- #خاک: مایه چرخش زندگی و کشاورزی.
۵- #ماه: نماد مهر و بزرگی خداوند.
سپاس خود را از خداوند خودشان بهجای میآوردهاند.
ایرانیان برای هر بزرگی و نعمتی که از سوی خداوند(اهورامزدا) به آنان داده شده بود نگهبانی(ایزد) را در ذهن خود بوجود آورده بودند تا او را مامور نگهداری و پاسداری از این نعمت الهی کنند. برای نمونه آناهیتا نگهبان و پاسدار آب بود. او را ایزد روشنایی و آب میدانستهاند و در هنگام قحطی و خشکسالی از او میخواستهاند تا آب را به رویشان گشوده کند. این نگهبانان را آنان از سوی اهورامزدا میدانستهاند و او را گرامی میداشتند.
#هرودوت میگوید:
از آن جهت #کمبوجیه فرزند #کورش بزرگ در پایان عمر خود دیوانه شده بود (از دید هرودوت) زیرا که وی به خدای مصر توهین نموده بود. هرودوت میافزاید روزی در مصر هلهله برپا شد و کمبوجیه شاه تمامی نواحی آنجا بود. شاهنشاه پرسش کرد که این همه صدا و آشوب برای چیست؟
ماموران شاهنشاه پاسخ دادند: خدای مصر وارد شهر شده است. کمبوجیه متعجب (زیرا ایرانیان خدا را فاقد جسم و مادی میدانستند) پرسید: مگر خدا را میتوان دید؟ پس برویم و خدا را از نزدیک ببینیم.
در حالیکه به دروزاه شلوغ شهر رسیدند با گاوی بزرگ و قوی روبرو شدند که مردم او را پرستش میکردند. کمبوجیه خشمیگن شد و خنجری را با قدرت به گاو زد و آن را کشت و با صدای بلند فریاد زد این چه خدایی است که با خنجری کوچک از پای درآمده است.
هرودوت به این جهت که شاهنشاه ایران به یک گاو که خدای مصریان بوده توهین کرده است به او لقب دیوانه داده و در بسیاری از کتابها با مرجع گرفتن از هرودوت کمبوجیه را دیوانه نامیدهاند. جای بسیار شگفتی است که پادشاهان ایران در نخستین دورانهای تاریخ که بشریت در نادانی و بیخردی و حماقت غوتهور بودهاند از دانشی شایسته ایرانی و خردی نیک برخوردار بودند.
لوح آریارمن پادشاه ایرانی به سال۶۴۰ پیش از میلاد مسیح:
آریارمن شاه بزرگ. شاه شاهان. شاه در پارس پسر چیش پیش شاه. نوه هخامنش.
آریارمن شاه گوید:
این کشور پارس که من دارم دارای اسبان خوب و مردان خوب است. به خواست اهورامزدا من شاه در این کشور هستم. اهورامزدا به من یاری ارزانی فرماید.
سنگ نبشته #کورش_بزرگ در پاسارگاد ۵۵۰ پیش از میلاد:
خداوند بزرگ كشورها را به دست من سپرده است. من در اين كشورها به خواست اهورامزدا آرامش برقرار كردم.
کتیبههای به دست آمده از پاسارگاد: #اهورامزدا اين كشور پارس را به من واگزارد كه من نگهدارش باشم. به مهر اهورامزدا من پادشاه اين كشورم. اهورامزدا به من ياری دهد و برای كسی كه اهورامزدا را ستایش میکند نیرو هست شادمانی هست. اهورامزدا بزرگ است. او جهان را آفريد. آسمان پر از شگفتیها را آفريد. بشر را آفريد. کورش را شاه نمود و برای او خوشی آفريد نيک بدانيد كه ناخوشیها از آن اهريمنان است.
👇ادامهاش👇
#جشنهای_سالانه🌍 #جشن_شب_چله🍉
چرا میگوییم #چله؟
این جشن چه ریشهای دارد؟
✅۱- یلدا واژهای سریانی است که به معنای «تولد و زایش» است. سریانی زبانی باستانی از شاخه سامی و همخانواده عربی است.
.
✅۲- اما زایش چه کسی را ما جشن میگیریم؟
«مهر» (میثره یا میترا) که ایزد «روشنایی و پیمان بوده است و پیشینهای ۸ هزار ساله در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد».
.
در اوستایی : 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬋 / miθrō
در سانسکریت: mitra / मित्र
در هیتی: mītra / 𒈪𒀉𒊏
در پارسی هخامنشی: mithra /𐎷𐎰𐎼
در پهلوی اشکانی: 𐭌𐭉𐭄𐭓 / mihr
.
✅۳- چرا آخرین شب پاییز؟
این شب بلندترین شب سال است. طبق علم نجوم و کیهانشناسی، از آغاز زمستان (یکم دی ماه) طول روزها بلند و بلندتر میشود، بدین معنی که چیره شدن روشنایی بر تاریکی است. یا به تعبیر ایرانیان باستان شب زایش ایزد مهر و مبارزه او با تاریکی و پلیدی است.
.
✅۴- چرا این جشن ایرانی با جشن کریسمس همزمان است؟
در دوره اشکانی آیین مهرپرستی به سرزمینهای رومی گسترش پیدا میکند. پس از پاگیری مسیحیت در اروپا، بویژه در سوریه کنونی، به پیروی از میتراییسم زادروز مسیح در ۲۰ یا ۲۱ دسامبر (یکم دی ماه) جشن گرفته میشد. امروزه نشانههای بسیاری از میتراییسم در آیین مسیحیت به جا مانده است.
.
✅۵- نام اصلی آن در فرهنگ ایرانی «شب چله» است. اما چرا چله؟
واژه چله از دو بخش چل(چهل) + پسوند ه ساخته شده است و به یک دوره زمانی ۴۰ روزه اشاره داره مانند هفت+ه / سد+ه / پنج+ه / ده+ه / هزار+ه / و...
درباره این دوره ۴۰ روزه تفسیرهای گوناگونی وجود دارد و در فرهنگ و آیین ایرانی «چله زمستان و چله تابستان» که به شدت سرما و گرما اشاره دارند، بسیار معروفاند.
.
✅۶- جالبه بدانید که:
آغاز سال نو در بسیاری از گاهشمارهای(:تقویمهای) باستانی ایران در «فصل سرما» بوده است.
خود واژه سال از ایرانی باستان sarda به معنی سرما گرفته شده است. در پارسی هخامنشی 𐎰𐎼𐎭 با خوانش θrda ثردَ به معنی سال بوده است. برای نمونه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی آغاز سال برابر با ماه مهر و آغاز پاییز بوده است، که نام این ماه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی باگیادیش (ماه یاد کردن از بغ، خدا) بوده است.
🔴برخیها میکوشند، جشن چله را با یک داستان خیالی و بی منبع به «چله کمان» ربط دهند، تا از این طریق بگویند غیرایرانی و اغوزی است. غافل از اینکه واژه «چله کمان» هم پارسی است و در فرهنگ عمید نوشته شده و آمده است که یعنی: چهل + لا، زه کمان که از پیچاندن چهل رشته باریک درست شده باشد.
✍ #ایرانزمین
.
#زمستان❄️ #دی🌨
#جشن_سالانه🌎 #شب_چله
#انار و #هندوانه🍉 #مِی🍷
#مهر #میترا #اشوزرتشت
#خورشید #نور #روشنایی.
@persianzoroastrians 🔥
چرا میگوییم #چله؟
این جشن چه ریشهای دارد؟
✅۱- یلدا واژهای سریانی است که به معنای «تولد و زایش» است. سریانی زبانی باستانی از شاخه سامی و همخانواده عربی است.
.
✅۲- اما زایش چه کسی را ما جشن میگیریم؟
«مهر» (میثره یا میترا) که ایزد «روشنایی و پیمان بوده است و پیشینهای ۸ هزار ساله در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد».
.
در اوستایی : 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬋 / miθrō
در سانسکریت: mitra / मित्र
در هیتی: mītra / 𒈪𒀉𒊏
در پارسی هخامنشی: mithra /𐎷𐎰𐎼
در پهلوی اشکانی: 𐭌𐭉𐭄𐭓 / mihr
.
✅۳- چرا آخرین شب پاییز؟
این شب بلندترین شب سال است. طبق علم نجوم و کیهانشناسی، از آغاز زمستان (یکم دی ماه) طول روزها بلند و بلندتر میشود، بدین معنی که چیره شدن روشنایی بر تاریکی است. یا به تعبیر ایرانیان باستان شب زایش ایزد مهر و مبارزه او با تاریکی و پلیدی است.
.
✅۴- چرا این جشن ایرانی با جشن کریسمس همزمان است؟
در دوره اشکانی آیین مهرپرستی به سرزمینهای رومی گسترش پیدا میکند. پس از پاگیری مسیحیت در اروپا، بویژه در سوریه کنونی، به پیروی از میتراییسم زادروز مسیح در ۲۰ یا ۲۱ دسامبر (یکم دی ماه) جشن گرفته میشد. امروزه نشانههای بسیاری از میتراییسم در آیین مسیحیت به جا مانده است.
.
✅۵- نام اصلی آن در فرهنگ ایرانی «شب چله» است. اما چرا چله؟
واژه چله از دو بخش چل(چهل) + پسوند ه ساخته شده است و به یک دوره زمانی ۴۰ روزه اشاره داره مانند هفت+ه / سد+ه / پنج+ه / ده+ه / هزار+ه / و...
درباره این دوره ۴۰ روزه تفسیرهای گوناگونی وجود دارد و در فرهنگ و آیین ایرانی «چله زمستان و چله تابستان» که به شدت سرما و گرما اشاره دارند، بسیار معروفاند.
.
✅۶- جالبه بدانید که:
آغاز سال نو در بسیاری از گاهشمارهای(:تقویمهای) باستانی ایران در «فصل سرما» بوده است.
خود واژه سال از ایرانی باستان sarda به معنی سرما گرفته شده است. در پارسی هخامنشی 𐎰𐎼𐎭 با خوانش θrda ثردَ به معنی سال بوده است. برای نمونه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی آغاز سال برابر با ماه مهر و آغاز پاییز بوده است، که نام این ماه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی باگیادیش (ماه یاد کردن از بغ، خدا) بوده است.
🔴برخیها میکوشند، جشن چله را با یک داستان خیالی و بی منبع به «چله کمان» ربط دهند، تا از این طریق بگویند غیرایرانی و اغوزی است. غافل از اینکه واژه «چله کمان» هم پارسی است و در فرهنگ عمید نوشته شده و آمده است که یعنی: چهل + لا، زه کمان که از پیچاندن چهل رشته باریک درست شده باشد.
✍ #ایرانزمین
.
#زمستان❄️ #دی🌨
#جشن_سالانه🌎 #شب_چله
#انار و #هندوانه🍉 #مِی🍷
#مهر #میترا #اشوزرتشت
#خورشید #نور #روشنایی.
@persianzoroastrians 🔥
سروده زیبای #شب_چله
از بانو #هما_ارژنگی:
یلدا هزاران ساله جشنی آریایی
جشنی سپند و پر فروغ و گرم و زیبا
در آخرین شام بلند و سرد پاییز
یادآور استورههای مانده برجی
یلدا نماد زایش مهر ایزد نور
«میترا» خجسته ایزد نور سحرگاه
آیین او مهر و و داد و عهد و پیمان
تابان فروغ مینوی روشنگر راه
در شام یلدا سفرهای میگسترانم
از دانهها و میوههای سرخ و رنگین
چون تاج گلگون مینهم بر سفره خویش
در دانههای لعل فام نار شیرین
یک سرو زیبا در کنارش مینشانم
فرخ نمادی از کهن آیین دیرین
وان سرو سبز و تازه را آرایه سازم
با رشتههای نازک سیمین و زرین
سروی که در پندار ایرانی سپنتا
وز فتنه باد خزانی بیگزند است
در شام یلدا تا طلوع صبح فردا
بر مجمر پر آتشم عود و سپند است
در جمع یاران میبرم شب را به پایان
شامی که گرم و شادمان و دلفروز است
از شادی فردا دلم در سینه لرزان
فردای یلدا نوبت «خورشید روز» است
جشنی دگر در گردش گردونهی مهر
آغاز روز چیرگی بر تیرگیها
جشنی به پاس اولین روز زمستان
روزی به دنبال شب زیبای یلدا.
پینوشتها:
۱- #یلدا واژهای سریانی است که به معنی زایش است. شب زایش مهر ایزد نور و روشنایی است. در آغازین شب زمستان و بلندترین شب.
۲- #میترا - مهر ایزد نور و روشنایی و دشمن تیرگی و تباهی است. او ایزد عهد و پیمان و راستی و داد گستری و دشمن دروغ و پیمان شکنی است.
۳- #سرو، درخت سرو در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در آیین مهر و در باور مهریان- سرو درختی همیشه سرسبز است که در برابر سرما پایداری میکند. از اینروی مهریان در شب زایش مهر آنرا میآراستند و هدیهها در پایش مینهادند. در بالای آن ستارهای سیمین یا زرین به نشانهی ماه یا خورشید میگذاشتند و درخت را با رشتههای ابریشمین میآراستند. این آیین به شکل امروزین در شب زایش مسیح همچنان برگزار میشود..
۴- #خورشید روز- آغاز دیماه و نخستین روز زمستان را (خرم روز) یا (خوره روز) و یا (روز خورشید) مینامند و آنرا از آن اهورا مزدا میدانند / زیرا از آن پس روزها به بلندی میگرایند و خورشید بر تیرگی چیره میشود.
#شب_چله_شاد_باد🍉🍷
@persianzoroastrians🔥🍉
از بانو #هما_ارژنگی:
یلدا هزاران ساله جشنی آریایی
جشنی سپند و پر فروغ و گرم و زیبا
در آخرین شام بلند و سرد پاییز
یادآور استورههای مانده برجی
یلدا نماد زایش مهر ایزد نور
«میترا» خجسته ایزد نور سحرگاه
آیین او مهر و و داد و عهد و پیمان
تابان فروغ مینوی روشنگر راه
در شام یلدا سفرهای میگسترانم
از دانهها و میوههای سرخ و رنگین
چون تاج گلگون مینهم بر سفره خویش
در دانههای لعل فام نار شیرین
یک سرو زیبا در کنارش مینشانم
فرخ نمادی از کهن آیین دیرین
وان سرو سبز و تازه را آرایه سازم
با رشتههای نازک سیمین و زرین
سروی که در پندار ایرانی سپنتا
وز فتنه باد خزانی بیگزند است
در شام یلدا تا طلوع صبح فردا
بر مجمر پر آتشم عود و سپند است
در جمع یاران میبرم شب را به پایان
شامی که گرم و شادمان و دلفروز است
از شادی فردا دلم در سینه لرزان
فردای یلدا نوبت «خورشید روز» است
جشنی دگر در گردش گردونهی مهر
آغاز روز چیرگی بر تیرگیها
جشنی به پاس اولین روز زمستان
روزی به دنبال شب زیبای یلدا.
پینوشتها:
۱- #یلدا واژهای سریانی است که به معنی زایش است. شب زایش مهر ایزد نور و روشنایی است. در آغازین شب زمستان و بلندترین شب.
۲- #میترا - مهر ایزد نور و روشنایی و دشمن تیرگی و تباهی است. او ایزد عهد و پیمان و راستی و داد گستری و دشمن دروغ و پیمان شکنی است.
۳- #سرو، درخت سرو در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در آیین مهر و در باور مهریان- سرو درختی همیشه سرسبز است که در برابر سرما پایداری میکند. از اینروی مهریان در شب زایش مهر آنرا میآراستند و هدیهها در پایش مینهادند. در بالای آن ستارهای سیمین یا زرین به نشانهی ماه یا خورشید میگذاشتند و درخت را با رشتههای ابریشمین میآراستند. این آیین به شکل امروزین در شب زایش مسیح همچنان برگزار میشود..
۴- #خورشید روز- آغاز دیماه و نخستین روز زمستان را (خرم روز) یا (خوره روز) و یا (روز خورشید) مینامند و آنرا از آن اهورا مزدا میدانند / زیرا از آن پس روزها به بلندی میگرایند و خورشید بر تیرگی چیره میشود.
#شب_چله_شاد_باد🍉🍷
@persianzoroastrians🔥🍉
#یکم_تیر_ماه که نخستین #روز_تابستان میباشد #بلندترین_روز سال است.
#جشن_چله_تموز
«چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
«تموز» به معنی گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:👇
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز.
@persianzoroastrians 🔥
جشن تابستانی تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند.
تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولا روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
#جشن_چله_تابستان
#چله_تابستان
#چله_تموز
#جشنهای_کهن_ایرانزمین
#پاينده_باد_ايران
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
@Persianzoroastrians 🔥
#جشن_چله_تموز
«چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
«تموز» به معنی گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:👇
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز.
@persianzoroastrians 🔥
جشن تابستانی تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند.
تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولا روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
#جشن_چله_تابستان
#چله_تابستان
#چله_تموز
#جشنهای_کهن_ایرانزمین
#پاينده_باد_ايران
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
@Persianzoroastrians 🔥
#جشنهای_سالانه🌍 #جشن_شب_چله🍉
چرا میگوییم #چله؟
این جشن چه ریشهای دارد؟
✅۱- یلدا واژهای سریانی است که به معنای «تولد و زایش» است. سریانی زبانی باستانی از شاخه سامی و همخانواده عربی است.
.
✅۲- اما زایش چه کسی را ما جشن میگیریم؟
«مهر» (میثره یا میترا) که ایزد «روشنایی و پیمان بوده است و پیشینهای ۸ هزار ساله در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد».
.
در اوستایی : 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬋 / miθrō
در سانسکریت: mitra / मित्र
در هیتی: mītra / 𒈪𒀉𒊏
در پارسی هخامنشی: mithra /𐎷𐎰𐎼
در پهلوی اشکانی: 𐭌𐭉𐭄𐭓 / mihr
.
✅۳- چرا آخرین شب پاییز؟
این شب بلندترین شب سال است. طبق علم نجوم و کیهانشناسی، از آغاز زمستان (یکم دی ماه) طول روزها بلند و بلندتر میشود، بدین معنی که چیره شدن روشنایی بر تاریکی است. یا به تعبیر ایرانیان باستان شب زایش ایزد مهر و مبارزه او با تاریکی و پلیدی است.
.
✅۴- چرا این جشن ایرانی با جشن کریسمس همزمان است؟
در دوره اشکانی آیین مهرپرستی به سرزمینهای رومی گسترش پیدا میکند. پس از پاگیری مسیحیت در اروپا، بویژه در سوریه کنونی، به پیروی از میتراییسم زادروز مسیح در ۲۰ یا ۲۱ دسامبر (یکم دی ماه) جشن گرفته میشد. امروزه نشانههای بسیاری از میتراییسم در آیین مسیحیت به جا مانده است.
.
✅۵- نام اصلی آن در فرهنگ ایرانی «شب چله» است. اما چرا چله؟
واژه چله از دو بخش چل(چهل) + پسوند ه ساخته شده است و به یک دوره زمانی ۴۰ روزه اشاره داره مانند هفت+ه / سد+ه / پنج+ه / ده+ه / هزار+ه / و...
درباره این دوره ۴۰ روزه تفسیرهای گوناگونی وجود دارد و در فرهنگ و آیین ایرانی «چله زمستان و چله تابستان» که به شدت سرما و گرما اشاره دارند، بسیار معروفاند.
.
✅۶- جالبه بدانید که:
آغاز سال نو در بسیاری از گاهشمارهای(:تقویمهای) باستانی ایران در «فصل سرما» بوده است.
خود واژه سال از ایرانی باستان sarda به معنی سرما گرفته شده است. در پارسی هخامنشی 𐎰𐎼𐎭 با خوانش θrda ثردَ به معنی سال بوده است. برای نمونه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی آغاز سال برابر با ماه مهر و آغاز پاییز بوده است، که نام این ماه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی باگیادیش (ماه یاد کردن از بغ، خدا) بوده است.
🔴برخیها میکوشند، جشن چله را با یک داستان خیالی و بی منبع به «چله کمان» ربط دهند، تا از این طریق بگویند غیرایرانی و اغوزی است. غافل از اینکه واژه «چله کمان» هم پارسی است و در فرهنگ عمید نوشته شده و آمده است که یعنی: چهل + لا، زه کمان که از پیچاندن چهل رشته باریک درست شده باشد.
✍️ #ایرانزمین
.
#زمستان❄️ #دی🌨
#جشن_سالانه🌎 #شب_چله
#انار و #هندوانه🍉 #مِی🍷
#مهر #میترا #اشوزرتشت
#خورشید #نور #روشنایی.
@Persianzoroastrians🔥
چرا میگوییم #چله؟
این جشن چه ریشهای دارد؟
✅۱- یلدا واژهای سریانی است که به معنای «تولد و زایش» است. سریانی زبانی باستانی از شاخه سامی و همخانواده عربی است.
.
✅۲- اما زایش چه کسی را ما جشن میگیریم؟
«مهر» (میثره یا میترا) که ایزد «روشنایی و پیمان بوده است و پیشینهای ۸ هزار ساله در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد».
.
در اوستایی : 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬋 / miθrō
در سانسکریت: mitra / मित्र
در هیتی: mītra / 𒈪𒀉𒊏
در پارسی هخامنشی: mithra /𐎷𐎰𐎼
در پهلوی اشکانی: 𐭌𐭉𐭄𐭓 / mihr
.
✅۳- چرا آخرین شب پاییز؟
این شب بلندترین شب سال است. طبق علم نجوم و کیهانشناسی، از آغاز زمستان (یکم دی ماه) طول روزها بلند و بلندتر میشود، بدین معنی که چیره شدن روشنایی بر تاریکی است. یا به تعبیر ایرانیان باستان شب زایش ایزد مهر و مبارزه او با تاریکی و پلیدی است.
.
✅۴- چرا این جشن ایرانی با جشن کریسمس همزمان است؟
در دوره اشکانی آیین مهرپرستی به سرزمینهای رومی گسترش پیدا میکند. پس از پاگیری مسیحیت در اروپا، بویژه در سوریه کنونی، به پیروی از میتراییسم زادروز مسیح در ۲۰ یا ۲۱ دسامبر (یکم دی ماه) جشن گرفته میشد. امروزه نشانههای بسیاری از میتراییسم در آیین مسیحیت به جا مانده است.
.
✅۵- نام اصلی آن در فرهنگ ایرانی «شب چله» است. اما چرا چله؟
واژه چله از دو بخش چل(چهل) + پسوند ه ساخته شده است و به یک دوره زمانی ۴۰ روزه اشاره داره مانند هفت+ه / سد+ه / پنج+ه / ده+ه / هزار+ه / و...
درباره این دوره ۴۰ روزه تفسیرهای گوناگونی وجود دارد و در فرهنگ و آیین ایرانی «چله زمستان و چله تابستان» که به شدت سرما و گرما اشاره دارند، بسیار معروفاند.
.
✅۶- جالبه بدانید که:
آغاز سال نو در بسیاری از گاهشمارهای(:تقویمهای) باستانی ایران در «فصل سرما» بوده است.
خود واژه سال از ایرانی باستان sarda به معنی سرما گرفته شده است. در پارسی هخامنشی 𐎰𐎼𐎭 با خوانش θrda ثردَ به معنی سال بوده است. برای نمونه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی آغاز سال برابر با ماه مهر و آغاز پاییز بوده است، که نام این ماه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی باگیادیش (ماه یاد کردن از بغ، خدا) بوده است.
🔴برخیها میکوشند، جشن چله را با یک داستان خیالی و بی منبع به «چله کمان» ربط دهند، تا از این طریق بگویند غیرایرانی و اغوزی است. غافل از اینکه واژه «چله کمان» هم پارسی است و در فرهنگ عمید نوشته شده و آمده است که یعنی: چهل + لا، زه کمان که از پیچاندن چهل رشته باریک درست شده باشد.
✍️ #ایرانزمین
.
#زمستان❄️ #دی🌨
#جشن_سالانه🌎 #شب_چله
#انار و #هندوانه🍉 #مِی🍷
#مهر #میترا #اشوزرتشت
#خورشید #نور #روشنایی.
@Persianzoroastrians🔥
جشنهای سالانه
#جشن_چهارشنبهسوری🔥
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبه ای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
👇ادامهاش👇
#جشن_چهارشنبهسوری🔥
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبه ای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
👇ادامهاش👇
#جشن_چله_تموز
«چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
«تموز» به معنی گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:👇
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز.
@persianzoroastrians 🔥
جشن تابستانی #تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند.
تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولا روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
#جشن_چله_تابستان
#چله_تابستان
#چله_تموز
#جشنهای_کهن_ایرانزمین
#پاينده_باد_ايران
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
و اینکه #یکم_تیر_ماه که نخستین #روز_تابستان میباشد #بلندترین_روز سال است.
@Persianzoroastrians 🔥
«چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
«تموز» به معنی گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:👇
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز.
@persianzoroastrians 🔥
جشن تابستانی #تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند.
تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولا روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
#جشن_چله_تابستان
#چله_تابستان
#چله_تموز
#جشنهای_کهن_ایرانزمین
#پاينده_باد_ايران
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
و اینکه #یکم_تیر_ماه که نخستین #روز_تابستان میباشد #بلندترین_روز سال است.
@Persianzoroastrians 🔥
#جشنهای_سالانه🌍
#جشن_شب_چله🍉
چرا میگوییم #چله؟
این جشن چه ریشهای دارد؟
✅۱- یلدا واژهای سریانی است که به معنای «تولد و زایش» است. سریانی زبانی باستانی از شاخه سامی و همخانواده عربی است.
.
✅۲- اما زایش چه کسی را ما جشن میگیریم؟
«مهر» (میثره یا میترا) که ایزد «روشنایی و پیمان بوده است و پیشینهای ۸ هزار ساله در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد».
.
در اوستایی : 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬋 / miθrō
در سانسکریت: mitra / मित्र
در هیتی: mītra / 𒈪𒀉𒊏
در پارسی هخامنشی: mithra /𐎷𐎰𐎼
در پهلوی اشکانی: 𐭌𐭉𐭄𐭓 / mihr
.
✅۳- چرا آخرین شب پاییز؟
این شب بلندترین شب سال است. طبق علم نجوم و کیهانشناسی، از آغاز زمستان (یکم دی ماه) طول روزها بلند و بلندتر میشود، بدین معنی که چیره شدن روشنایی بر تاریکی است. یا به تعبیر ایرانیان باستان شب زایش ایزد مهر و مبارزه او با تاریکی و پلیدی است.
.
✅۴- چرا این جشن ایرانی با جشن کریسمس همزمان است؟
در دوره اشکانی آیین مهرپرستی به سرزمینهای رومی گسترش پیدا میکند. پس از پاگیری مسیحیت در اروپا، بویژه در سوریه کنونی، به پیروی از میتراییسم زادروز مسیح در ۲۰ یا ۲۱ دسامبر (یکم دی ماه) جشن گرفته میشد. امروزه نشانههای بسیاری از میتراییسم در آیین مسیحیت به جا مانده است.
.
✅۵- نام اصلی آن در فرهنگ ایرانی «شب چله» است. اما چرا چله؟
واژه چله از دو بخش چل(چهل) + پسوند ه ساخته شده است و به یک دوره زمانی ۴۰ روزه اشاره داره مانند هفت+ه / سد+ه / پنج+ه / ده+ه / هزار+ه / و...
درباره این دوره ۴۰ روزه تفسیرهای گوناگونی وجود دارد و در فرهنگ و آیین ایرانی «چله زمستان و چله تابستان» که به شدت سرما و گرما اشاره دارند، بسیار معروفاند.
.
✅۶- جالبه بدانید که:
آغاز سال نو در بسیاری از گاهشمارهای(:تقویمهای) باستانی ایران در «فصل سرما» بوده است.
خود واژه سال از ایرانی باستان sarda به معنی سرما گرفته شده است. در پارسی هخامنشی 𐎰𐎼𐎭 با خوانش θrda ثردَ به معنی سال بوده است. برای نمونه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی آغاز سال برابر با ماه مهر و آغاز پاییز بوده است، که نام این ماه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی باگیادیش (ماه یاد کردن از بغ، خدا) بوده است.
🔴برخیها میکوشند، جشن چله را با یک داستان خیالی و بی منبع به «چله کمان» ربط دهند، تا از این طریق بگویند غیرایرانی و اغوزی است. غافل از اینکه واژه «چله کمان» هم پارسی است و در فرهنگ عمید نوشته شده و آمده است که یعنی: چهل + لا، زه کمان که از پیچاندن چهل رشته باریک درست شده باشد.
✍️ #ایرانزمین
.
#زمستان❄️ #دی🌨
#جشن_سالانه🌎 #شب_چله
#انار و #هندوانه🍉 #مِی🍷
#مهر #میترا #اشوزرتشت
#خورشید #نور #روشنایی.
@Persianzoroastrians🔥
#جشن_شب_چله🍉
چرا میگوییم #چله؟
این جشن چه ریشهای دارد؟
✅۱- یلدا واژهای سریانی است که به معنای «تولد و زایش» است. سریانی زبانی باستانی از شاخه سامی و همخانواده عربی است.
.
✅۲- اما زایش چه کسی را ما جشن میگیریم؟
«مهر» (میثره یا میترا) که ایزد «روشنایی و پیمان بوده است و پیشینهای ۸ هزار ساله در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد».
.
در اوستایی : 𐬨𐬌𐬚𐬭𐬋 / miθrō
در سانسکریت: mitra / मित्र
در هیتی: mītra / 𒈪𒀉𒊏
در پارسی هخامنشی: mithra /𐎷𐎰𐎼
در پهلوی اشکانی: 𐭌𐭉𐭄𐭓 / mihr
.
✅۳- چرا آخرین شب پاییز؟
این شب بلندترین شب سال است. طبق علم نجوم و کیهانشناسی، از آغاز زمستان (یکم دی ماه) طول روزها بلند و بلندتر میشود، بدین معنی که چیره شدن روشنایی بر تاریکی است. یا به تعبیر ایرانیان باستان شب زایش ایزد مهر و مبارزه او با تاریکی و پلیدی است.
.
✅۴- چرا این جشن ایرانی با جشن کریسمس همزمان است؟
در دوره اشکانی آیین مهرپرستی به سرزمینهای رومی گسترش پیدا میکند. پس از پاگیری مسیحیت در اروپا، بویژه در سوریه کنونی، به پیروی از میتراییسم زادروز مسیح در ۲۰ یا ۲۱ دسامبر (یکم دی ماه) جشن گرفته میشد. امروزه نشانههای بسیاری از میتراییسم در آیین مسیحیت به جا مانده است.
.
✅۵- نام اصلی آن در فرهنگ ایرانی «شب چله» است. اما چرا چله؟
واژه چله از دو بخش چل(چهل) + پسوند ه ساخته شده است و به یک دوره زمانی ۴۰ روزه اشاره داره مانند هفت+ه / سد+ه / پنج+ه / ده+ه / هزار+ه / و...
درباره این دوره ۴۰ روزه تفسیرهای گوناگونی وجود دارد و در فرهنگ و آیین ایرانی «چله زمستان و چله تابستان» که به شدت سرما و گرما اشاره دارند، بسیار معروفاند.
.
✅۶- جالبه بدانید که:
آغاز سال نو در بسیاری از گاهشمارهای(:تقویمهای) باستانی ایران در «فصل سرما» بوده است.
خود واژه سال از ایرانی باستان sarda به معنی سرما گرفته شده است. در پارسی هخامنشی 𐎰𐎼𐎭 با خوانش θrda ثردَ به معنی سال بوده است. برای نمونه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی آغاز سال برابر با ماه مهر و آغاز پاییز بوده است، که نام این ماه در سالنامه(:تقویم) هخامنشی باگیادیش (ماه یاد کردن از بغ، خدا) بوده است.
🔴برخیها میکوشند، جشن چله را با یک داستان خیالی و بی منبع به «چله کمان» ربط دهند، تا از این طریق بگویند غیرایرانی و اغوزی است. غافل از اینکه واژه «چله کمان» هم پارسی است و در فرهنگ عمید نوشته شده و آمده است که یعنی: چهل + لا، زه کمان که از پیچاندن چهل رشته باریک درست شده باشد.
✍️ #ایرانزمین
.
#زمستان❄️ #دی🌨
#جشن_سالانه🌎 #شب_چله
#انار و #هندوانه🍉 #مِی🍷
#مهر #میترا #اشوزرتشت
#خورشید #نور #روشنایی.
@Persianzoroastrians🔥
سروده زیبای #شب_چله
از بانو #هما_ارژنگی👍🍷:
یلدا هزاران ساله جشنی آریایی
جشنی سپند و پر فروغ و گرم و زیبا
در آخرین شام بلند و سرد پاییز
یادآور استورههای مانده برجی
یلدا نماد زایش مهر ایزد نور
«میترا» خجسته ایزد نور سحرگاه
آیین او مهر و و داد و عهد و پیمان
تابان فروغ مینوی روشنگر راه
در شام یلدا سفرهای میگسترانم
از دانهها و میوههای سرخ و رنگین
چون تاج گلگون مینهم بر سفره خویش
در دانههای لعل فام نار شیرین
یک سرو زیبا در کنارش مینشانم
فرخ نمادی از کهن آیین دیرین
وان سرو سبز و تازه را آرایه سازم
با رشتههای نازک سیمین و زرین
سروی که در پندار ایرانی سپنتا
وز فتنه باد خزانی بیگزند است
در شام یلدا تا طلوع صبح فردا
بر مجمر پر آتشم عود و سپند است
در جمع یاران میبرم شب را به پایان
شامی که گرم و شادمان و دلفروز است
از شادی فردا دلم در سینه لرزان
فردای یلدا نوبت «خورشید روز» است
جشنی دگر در گردش گردونهی مهر
آغاز روز چیرگی بر تیرگیها
جشنی به پاس اولین روز زمستان
روزی به دنبال شب زیبای یلدا.
پینوشتها:
۱- #یلدا واژهای سریانی است که به معنی زایش است. شب زایش مهر ایزد نور و روشنایی است. در آغازین شب زمستان و بلندترین شب.
۲- #میترا - مهر ایزد نور و روشنایی و دشمن تیرگی و تباهی است. او ایزد عهد و پیمان و راستی و داد گستری و دشمن دروغ و پیمان شکنی است.
۳- #سرو، درخت سرو در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در آیین مهر و در باور مهریان- سرو درختی همیشه سرسبز است که در برابر سرما پایداری میکند. از اینروی مهریان در شب زایش مهر آنرا میآراستند و هدیهها در پایش مینهادند. در بالای آن ستارهای سیمین یا زرین به نشانهی ماه یا خورشید میگذاشتند و درخت را با رشتههای ابریشمین میآراستند. این آیین به شکل امروزین در شب زایش مسیح همچنان برگزار میشود..
۴- #خورشید روز- آغاز دیماه و نخستین روز زمستان را (خرم روز) یا (خوره روز) و یا (روز خورشید) مینامند و آنرا از آن اهورا مزدا میدانند / زیرا از آن پس روزها به بلندی میگرایند و خورشید بر تیرگی چیره میشود.
#شب_چله_شاد_باد🍉🍷
@persianzoroastrians🔥🍉
از بانو #هما_ارژنگی👍🍷:
یلدا هزاران ساله جشنی آریایی
جشنی سپند و پر فروغ و گرم و زیبا
در آخرین شام بلند و سرد پاییز
یادآور استورههای مانده برجی
یلدا نماد زایش مهر ایزد نور
«میترا» خجسته ایزد نور سحرگاه
آیین او مهر و و داد و عهد و پیمان
تابان فروغ مینوی روشنگر راه
در شام یلدا سفرهای میگسترانم
از دانهها و میوههای سرخ و رنگین
چون تاج گلگون مینهم بر سفره خویش
در دانههای لعل فام نار شیرین
یک سرو زیبا در کنارش مینشانم
فرخ نمادی از کهن آیین دیرین
وان سرو سبز و تازه را آرایه سازم
با رشتههای نازک سیمین و زرین
سروی که در پندار ایرانی سپنتا
وز فتنه باد خزانی بیگزند است
در شام یلدا تا طلوع صبح فردا
بر مجمر پر آتشم عود و سپند است
در جمع یاران میبرم شب را به پایان
شامی که گرم و شادمان و دلفروز است
از شادی فردا دلم در سینه لرزان
فردای یلدا نوبت «خورشید روز» است
جشنی دگر در گردش گردونهی مهر
آغاز روز چیرگی بر تیرگیها
جشنی به پاس اولین روز زمستان
روزی به دنبال شب زیبای یلدا.
پینوشتها:
۱- #یلدا واژهای سریانی است که به معنی زایش است. شب زایش مهر ایزد نور و روشنایی است. در آغازین شب زمستان و بلندترین شب.
۲- #میترا - مهر ایزد نور و روشنایی و دشمن تیرگی و تباهی است. او ایزد عهد و پیمان و راستی و داد گستری و دشمن دروغ و پیمان شکنی است.
۳- #سرو، درخت سرو در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در آیین مهر و در باور مهریان- سرو درختی همیشه سرسبز است که در برابر سرما پایداری میکند. از اینروی مهریان در شب زایش مهر آنرا میآراستند و هدیهها در پایش مینهادند. در بالای آن ستارهای سیمین یا زرین به نشانهی ماه یا خورشید میگذاشتند و درخت را با رشتههای ابریشمین میآراستند. این آیین به شکل امروزین در شب زایش مسیح همچنان برگزار میشود..
۴- #خورشید روز- آغاز دیماه و نخستین روز زمستان را (خرم روز) یا (خوره روز) و یا (روز خورشید) مینامند و آنرا از آن اهورا مزدا میدانند / زیرا از آن پس روزها به بلندی میگرایند و خورشید بر تیرگی چیره میشود.
#شب_چله_شاد_باد🍉🍷
@persianzoroastrians🔥🍉
جشنهای سالانه🔥 #جشن_چهارشنبهسوری🔥
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبهای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
بنا به باورهای کهن ایرانی انسان تخم و گوهر #آتش🔥 است.
📗در #گاتهای_اشوزرتشت آمده است كه:
«در آغاز آفرینش، آتش نیز هستی یافت.»🔥
👇ادامهاش👇
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبهای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
بنا به باورهای کهن ایرانی انسان تخم و گوهر #آتش🔥 است.
📗در #گاتهای_اشوزرتشت آمده است كه:
«در آغاز آفرینش، آتش نیز هستی یافت.»🔥
👇ادامهاش👇
✅ جشن #چله_تموز
«چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
«تموز» به معنی گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:👇
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز.
@persianzoroastrians 🔥
✅جشن تابستانی #تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند.
تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولن روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
#جشن_چله_تابستان
#چله_تابستان
#چله_تموز
#جشنهای_کهن_ایرانزمین
#پاينده_باد_ايران
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
و اینکه #یکم_تیر_ماه که نخستین #روز_تابستان میباشد #بلندترین_روز سال است.
@Persianzoroastrians 🔥
«چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
«تموز» به معنی گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:👇
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز.
@persianzoroastrians 🔥
✅جشن تابستانی #تموز.
دهم امرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است كه در ايران کهن اين روز را جشن میگرفتند و آن را جشن چله تابستان يا چله #تموز میناميدند.
تموز در گاهشمار كهن ايرانی گرمترين ماه سال است.
#چله_بزرگ يكی از جشنهای ايرانی بوده كه امروزه فراموش شدهاست اما در جنوب خراسان طولانیترين روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهميتی كه برای شب چله زمستان يا يلدا قايل هستند.
چهل يا چله تموز حدودا از اول تير ماه آغاز میشده و تا دهم امرداد ماه ادامه میيافته است.
معمولن آغاز اين چهل روز با بلندترين روز سال آغاز میشود.
معمولن روزهای اول تیر و یا روز سىويک خرداد طولانیترین روز سال در نیمکره شمالی است زیرا در این روز #خورشید نسبت به روزهای گزشته به اندازه بخشی از ثانیه بیشتر در آسمان باقی خواهد ماند.
این پدیده برای گذشتگان نیز شناخته شده بودهاست در ایران #جشن_نیلوفر و یا چله تموز با این پدیده ارتباط داشته است و در قدیم علیرغم اینکه ابزارهای دقیق سنجش زمان وجود نداشت و تنها از چارتاقیها و خانه فنجان یا ساعت آبی تا حدودی ساعت آفتابی استفاده میشد اما با همین ابزارهای ساده طولانیترین روز سال و کوتاه ترین روز سال را با کمی اختلاف تعیین میکردند.
در سالنانه محلی بیرجند «چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه آغاز میشود و تا دهم امرداد ماه ادامه مییابد و «#چله_خرد» #تابستان از دهم امرداد آعاز و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «#چله_کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد»میگویند.
در قدیم روزهای پس از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چله معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چله دوم چله تموز آغاز میشود. که داغترین روزهای سال است.
#جشن_چله_تابستان
#چله_تابستان
#چله_تموز
#جشنهای_کهن_ایرانزمین
#پاينده_باد_ايران
✍️دكتر #كورش_سالارى، مدرس تاريخ
و اینکه #یکم_تیر_ماه که نخستین #روز_تابستان میباشد #بلندترین_روز سال است.
@Persianzoroastrians 🔥