جشنهای سالانه
#جشن_چهارشنبهسوری🔥
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبه ای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
👇ادامهاش👇
#جشن_چهارشنبهسوری🔥
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبه ای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
👇ادامهاش👇
جشنهای سالانه🔥 #جشن_چهارشنبهسوری🔥
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبهای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
بنا به باورهای کهن ایرانی انسان تخم و گوهر #آتش🔥 است.
📗در #گاتهای_اشوزرتشت آمده است كه:
«در آغاز آفرینش، آتش نیز هستی یافت.»🔥
👇ادامهاش👇
آیین آتش افروزی، به پیشواز از سال نو چند سال دارد؟ کسی نمیداند.
اما این آیین از هنگامی به غروب آخرین سه شنبه سال افتاده است كه زرتشت، به تنظیم دقیق تقویم توفیق یافت.
آن سالی بود كه تحویل سال با سهشنبهای برابر شد كه نیمه آن سهشنبه، تا نیمروز، جزیی از سال كهنه، و نیمه پس از ظهر، سال نو بهحساب میآمد.
به یک باور دیگر ایرانیان مراسم آتش افروزی در آستانه سال نو را پس از آمدن اسلام، در آخرین چهارشنبه سال قرار دادهاند تا از باور اعراب مسلمان پیروی كرده باشند. این باور با مراسم کهن چهارشنبهسوری همخوانی چندانی ندارد.و شاید این شب شادی و آتش افروزی گونهای مقاومت و در افتادن با تازیان نیز بوده است یعنی که چون عرب این روز را شوم میدانست ایرانی همان روز را برای شادمانی برگزید.
تازیان نیز در این راههاب سیار کوشیده بودند. برای نمونه آنان مهراب را که مکان چشمهی مهر بود به محراب که معنی مکان جنگ دارد برگرداندند و یا به گدا فرزند ساسانیان میگفتند.
برخی میگویند که ایرانیان تا آمدن تازیان مسلمان روزهای هفته را نمیدانستند و پس چهارشنبهسوری از آمدن اعراب مسلمان به بعد رایج شده است. این نیز سخن درستی نیست.
در شاهنامه فردوسی بیشتر از ۱۲۰بار واژه هفته بكار رفته است. از آنجا كه شاهنامه فردوسی را ترجمان وفادار داستانها ی دوران باستان میدانند، دور است كه استاد توس بدون اینكه چنین مفهومی در متون مبنا بكار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره برگیرد.
متون مانوی نیز، كاربرد گسترده روزهای هفته را نشان میدهد. در نوشتارهای مانوی یافتشده در #تورفان و نیز در #موگتاگ از روزهای یكشنبه و دوشنبه با نامهای مهر روزیاخور روز و ماه روز یاد شده و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شده است. در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نامهای سیگانه برای روزهای ماه نیز استفاده میشده است و همچنین میدانیم كه روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.
متون و منابع كهن چینی نیز كاربرد هفته در ایران باستان و نام روزهای آن را گزارش كردهاند.
یک متن كهن بودایی از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در پارسی میانه و سغدی یاد كرده است.
در این متن، نام ایرانی روزهای هفته كه از یكشنبه آغاز میشوند بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت روز تعطیل، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
در همان متن، معادل سغدی این نامها بدینگونه آمده است: مهر روز یا خورشید روز، ماه روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و كیوان روز. این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، در آن زمان برگرفته شده است. تعطیلی روز یكشنبه در تقویم میلادی نیز از روز تعطیل ایرانی برگرفته شده است.
میدانیم كه نام روز یكشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و به معنای #خورشید_روز است.
در دوره ساسانیان و همراه با دیگر تحریفهای بیشمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته را نیز از گاهشماری خود حذف میكنند و نام روزهای ماه را بكار میگیرند.
بنا به گمانی شب چهارشنبهسوری را به مناسبت آتش افروزی در آن شب #سوری نامیدهاند.
بنا به باوری دیگر #سور از واژه #سوییریه به معنی چاشت اوستایی است كه در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده است.
سور به معنی سرخ هم آمده است. در چند گویش ایرانی سور همین معنی سرخ را دارد.
چنانکه #سهراب همان سورآب یا رود و آب سرخ است.
سور به معنی مهمانی وبزم هم آمده است.
در پهلوی سور هم به معنی سرخ و هم مهمانی و جشن و شادی آمده است. در گویشهای گوناگون هم سور به معنی بزم و شادی میآید. این معنی را هم میتوان از چهارشنبهسوری دریافت یعنی #چهارشنبه_شادی. در پارهای و جاها از جمله در اصفهان این شب را #چهارشنبه_سرخی مینامند.
اینک بخشی از نوشتههای صادق هدایت را در این باره میخانیم:
چند روز به نوروز مانده در كوچهها آتش افروز میگردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر كه رخت رنگ به رنگ میپوشند به كلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میكنند و به رویشان صورتک میزنند. یکی از آنها دو تخته را بههم میزند و اشعاری میخواند:
آتش افروز اومده
سالی یک روز اومده
آتش افروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
روده و پوده اومده
هرچه که بوده اومده.
آتش افروزی و میمون و خرس بازی نیز رایج بوده است. پیشینه این باور را میشود در روزگاری كه ایرانیان و هندیان هنوز با هم میزیستند جستجو كرد. آنان نور، آسمان، آفتاب و نیز آتش را میستودند و آفرین میگفتند. #ریگ_ودا كتاب مقدس هندوان با سرود آتش آغاز شده است و آریاییان خدای آتش را فرزند خدای بزرگ میدانستند.
بنا به باورهای کهن ایرانی انسان تخم و گوهر #آتش🔥 است.
📗در #گاتهای_اشوزرتشت آمده است كه:
«در آغاز آفرینش، آتش نیز هستی یافت.»🔥
👇ادامهاش👇
#سور در عبارت «چهارشنبه سوری» به چه معنی است؟
✅ در زبانهای ایرانی یک «سور» داریم به معنای «جشن و مهمانی و ضیافت»:
ورا موبدش نام شاپور کرد،
بران شادمانی یکی سور کرد.
✍️ #فردوسی_توسی
از پهلوی ساسانی sūr و از اوستایی sūirya و...
🔥
و یک «سور» داریم که تلفظ کهن واژه «سرخ» است که هنوز در بسیاری از مناطق ایران به رنگ سرخ میگویند «سور».
در ادبیات پارسی به رنگ «سرخ آتشین» گفته میشد و عبارتهای «می سوری» و «گل سوری» بسیار معروف بودهاند.
در ادبیات پارسی «گل سوری» با نوروز و بهار همراه است، شاید عبارت سوری در آخرین چهارشنبه پیش از بهار نیز به معنای «رنگ سرخ آتشین» باشد، چون در این شب آتش جایگاه ویژهای دارد.
🔥
سرکش بربست رود، باربدی زد سرود
وز می سوری درود، سوی بنفشه رسید
✍️ #اسحاق_کسایی (سده ۴)
🔥
گل سوری به دست باد بهار
سوی باده همی دهد پیغام.
همیشه تا گل سوری بود به فصل بهار
چنانکه نرگس مشکین بودبه وقت خزان.
اندرین نوروز خرم، بر گل سوری، به باغ
یاد خواجه خورد می می، گر مرا یاراستی.
راست گفتی رخش گلستان بود
می سوری بهار گل پرور.
✍️ #فرخی_سیستانی (سده ۴-۵)
🔥
گذری اگر توانی به بهار عاشقان کن
که ز اشک من به صحرا همه لاله است و سوری
✍️ #خسرو_دهلوی (سده ۷-۸)
🔥
آمد نوروز ماه با گل سوری به هم
باده سوری بگیر، بر گل سوری بچم
#منوچهری_دامغانی (سده ۴-۵)
🔥
تا بلبل هر نو بهار خواند
وصف گل سوری بگلبن بر
از طلعت تو فر خجسته نوروز
فرخنده تر از جشن پور آذر
✍️ #قطران_تبریزی (سده ۵)
🔥
شعر محلی
«زردی من از تو، سرخی تو از من » نیز شاید ریشه در همین «سرخی و زردی رنگ آتش» داشته باشد.
همچنین بخوانید درباره واژه سهرورد (گل سرخ)
(https://t.me/iranzamin777/14588?single)
@iranzamin777 🆔
@persianzoroastrians🔥
✅ در زبانهای ایرانی یک «سور» داریم به معنای «جشن و مهمانی و ضیافت»:
ورا موبدش نام شاپور کرد،
بران شادمانی یکی سور کرد.
✍️ #فردوسی_توسی
از پهلوی ساسانی sūr و از اوستایی sūirya و...
🔥
و یک «سور» داریم که تلفظ کهن واژه «سرخ» است که هنوز در بسیاری از مناطق ایران به رنگ سرخ میگویند «سور».
در ادبیات پارسی به رنگ «سرخ آتشین» گفته میشد و عبارتهای «می سوری» و «گل سوری» بسیار معروف بودهاند.
در ادبیات پارسی «گل سوری» با نوروز و بهار همراه است، شاید عبارت سوری در آخرین چهارشنبه پیش از بهار نیز به معنای «رنگ سرخ آتشین» باشد، چون در این شب آتش جایگاه ویژهای دارد.
🔥
سرکش بربست رود، باربدی زد سرود
وز می سوری درود، سوی بنفشه رسید
✍️ #اسحاق_کسایی (سده ۴)
🔥
گل سوری به دست باد بهار
سوی باده همی دهد پیغام.
همیشه تا گل سوری بود به فصل بهار
چنانکه نرگس مشکین بودبه وقت خزان.
اندرین نوروز خرم، بر گل سوری، به باغ
یاد خواجه خورد می می، گر مرا یاراستی.
راست گفتی رخش گلستان بود
می سوری بهار گل پرور.
✍️ #فرخی_سیستانی (سده ۴-۵)
🔥
گذری اگر توانی به بهار عاشقان کن
که ز اشک من به صحرا همه لاله است و سوری
✍️ #خسرو_دهلوی (سده ۷-۸)
🔥
آمد نوروز ماه با گل سوری به هم
باده سوری بگیر، بر گل سوری بچم
#منوچهری_دامغانی (سده ۴-۵)
🔥
تا بلبل هر نو بهار خواند
وصف گل سوری بگلبن بر
از طلعت تو فر خجسته نوروز
فرخنده تر از جشن پور آذر
✍️ #قطران_تبریزی (سده ۵)
🔥
شعر محلی
«زردی من از تو، سرخی تو از من » نیز شاید ریشه در همین «سرخی و زردی رنگ آتش» داشته باشد.
همچنین بخوانید درباره واژه سهرورد (گل سرخ)
(https://t.me/iranzamin777/14588?single)
@iranzamin777 🆔
@persianzoroastrians🔥
Telegram
ایران زمین