Forwarded from ایران زمین
زبان پارسی پس از گذشت چند هزار سال و البته با برنامه های فاشیستی و ترکیزه کردن اجباری علیفها ، هنوز در #آران زنده است
@pasoookh
🔴 آشنایی با زبان #تاتی_قفقاز یا #پارسی یا #آرانی
این زبان جز دسته زبانهای « جنوب غربی ایرانی » و همخانواده با #فارسی و #لری است و با زبان #تاتی_ایران که از شاخه « شمال غربی » است ، تفاوت دارد. این زبان در جمهوری آذربایجان ، داغستان روسیه ، اسراییل ، و تا حدودی آمریکا رایج است ، هرچند که با برنامه های اجباری « ترکی سازی » رژیم باکو ، جمعیت گویشوران این زبان بشدت کاهش یافته و درحال نابودی است.
این زبان را ، زبان بازماندگان سپاهیان #ساسانی دوران #انوشیروان میدانند. در کتاب تاریخی « احسن التقاسیم مقدسی » نام آن بعنوان #آرانی یاد شده است و مقدسی خاطر نشان ساخته که زبانشان با دری خراسانیان یکی است و فقط در برخی حروف با یکدیگر اختلاف دارند.
بنظر میرسد در گذشته محدوده زبان تاتی در منطقه قفقاز بسیار بزرگتر بوده باشد و باتوجه به حکومت طولانی مدت #شروانشاهان که حامی #زبان_فارسی در #قفقاز بودند و تا زمان #صفویان بر منطقه استیلا داشتند احتمالاً این زبان رشد و گسترش بیشتری داشته است.
این زبان در سال ۱۹۰۱ بیش از ۱۳۵٫۰۰۰ نفر گویشور داشته است. امروزه با وجود چندین برابر شدن جمعیت منطقه قفقاز ، زبان تاتی قفقازی تنها ۲۳٫۰۰۰ گویشور دارد. این زبان که در آذربایجان به نفع ترکی آذربایجانی بشدت درحال عقبنشینی است از سوی یونسکو در فهرست زبانهای در خطر جای گرفت.
گویشوران زبان تاتی به سه دسته تقسیم میشوند که سه لهجه مجزا نیز برای خود دارند :
تاتهای مسلمان که در آبشوران، خیزین، دوهچی و برخی نواحی مجاور آن زندگی میکنند و مسلمان میباشند.
تاتهای یهودی که که بیشتر آنان به اسرائیل مهاجرت نمودهاند و به زبان تاتی سخن میگویند. این افراد خود را «داغ جودی» یا «یهودی کوهستان» مینامند و سرزمین اصلی شان داغستان روسیه است.
تاتهای مسیحی: یا تاتهای ارمنی که در روستاهای ماتراسه و بخش اسماعیللی و روستای کیلوز و بخش دوهچی و ارتاشِن و قوبا و برخی نواحی دیگر بسر میبرند. این دسته از تاتها مسیحی مذهب هستند و گاهی آنان را تاتهای ارمنی نیز مینامند.
در نقشه اقوام قفقاز ، متعلق به سال ۱۸۷۷ میلادی ، از مردم منطقه محدود به باکو ، شماخی و قبه با عنوان Persans (ایرانیان) Hadjemis (عجمها) و Tats (تاتها) یاد شده است.
نخستین اشاره در منابع موجود از حضور پارسیان در قفقاز جنوبی ، به گسترش نظامی هخامنشیان بازمیگردد که جز یکی از ساتراپهای حکومتی بود. کشف ویرانه های معماری هخامنشی ، قطعات جواهرات و سفالینهها در بررسیهای باستانشناسی در جمهوری آذربایجان ( ازجمله در شماخی ) ، ارمنستان و گرجستان این موضوع را تأیید کرده است.
گمان مؤکد بر این است که نیاکان تاتهای کنونی در زمان ساسانیان در این منطقه ساکن شده باشند. ساسانیان برای استواری موقعیت خود در قفقاز جنوبی شهرها و پادگانهایی ساختند. انوشیروان ، پادشاه ساسانی عنوان نمایندگی خود را در شروان ( منطقه شرقی قفقاز جنوبی ) به یکی از خویشان نزدیکش داد. این فرد ، نیای نخستین دودمان شروانشاهان ( حدوداً ۵۱۰–۱۵۳۸ ) بود.
پس از پیروزیهای اعراب در منطقه ، مسلمان شدن مردم قفقاز جنوبی شروع شد. حمله اعراب با حملههای ترک ها و مغول ها در آسیای میانه دنبال گردید. تاتهای قفقاز جز آذربایجانی های فارسی زبانند که زبان آنها در اثر حمله ترکان هنوز تغییر نکرده است ، هرچند این حملات در دگرگونی و کاهش گویشوران تاتی بی تاثیر نبود. گرچه با روند تسلط زبان ترکی آذری در جمهوری آذربایجان هر روز از جمعیت آنان کاسته میشود.
ابو الحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی ، تاریخدان عراقی ، در سالهای بین ۸۹۶ تا ۹۵۶ پس از میلاد مسیح؛ پیش از حمله ترک و مغول به ایران ؛ حضور پارسیان و پارسی زبانان را در منطقه گواهی میدهد. وی میگوید :
« مرزهای پارسیان عبارتند از کوههای ماد و آذربایجان تا ارمنستان، اران، بیلقان، دربند و ری و تبرستان، مسقط و شابران، جرجان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر سرزمینها در خراسان و سجستان، کرمان، فارس و اهواز … همه این سرزمینها روزی یک پادشاهی بود با یک فرمانروا و یک زبان … اگرچه گویشهای متفاوتی در آن زبان وجود داشت ؛ ولی ، این گویشها در واقع یک زبان است ، به صورتی که حرفهای آنها به یک صورت نوشته میشود و به یک صورت در ترکیب به کار برده میشود. بدین ترتیب ، گویشهای مختلفی است که عبارتند از : پهلوی، دری، آذری و دیگر زبانهای پارسی. »
🌀 پاینده باد اتحادیه خویشاوندان آریایی ، ساکنان ۱۱ هزار ساله فلات #ایران : کرد و #آذری و آرانی و #پارسی و لر و #تات و تاجیک و پشتون و بلوچ و خراسانی و سیستانی و جنوبی و خوزی و بوشهری و اسپهانی و تالش و گیلک و مازنی و #آسی و ...
t.me/pasoookh
.
@pasoookh
🔴 آشنایی با زبان #تاتی_قفقاز یا #پارسی یا #آرانی
این زبان جز دسته زبانهای « جنوب غربی ایرانی » و همخانواده با #فارسی و #لری است و با زبان #تاتی_ایران که از شاخه « شمال غربی » است ، تفاوت دارد. این زبان در جمهوری آذربایجان ، داغستان روسیه ، اسراییل ، و تا حدودی آمریکا رایج است ، هرچند که با برنامه های اجباری « ترکی سازی » رژیم باکو ، جمعیت گویشوران این زبان بشدت کاهش یافته و درحال نابودی است.
این زبان را ، زبان بازماندگان سپاهیان #ساسانی دوران #انوشیروان میدانند. در کتاب تاریخی « احسن التقاسیم مقدسی » نام آن بعنوان #آرانی یاد شده است و مقدسی خاطر نشان ساخته که زبانشان با دری خراسانیان یکی است و فقط در برخی حروف با یکدیگر اختلاف دارند.
بنظر میرسد در گذشته محدوده زبان تاتی در منطقه قفقاز بسیار بزرگتر بوده باشد و باتوجه به حکومت طولانی مدت #شروانشاهان که حامی #زبان_فارسی در #قفقاز بودند و تا زمان #صفویان بر منطقه استیلا داشتند احتمالاً این زبان رشد و گسترش بیشتری داشته است.
این زبان در سال ۱۹۰۱ بیش از ۱۳۵٫۰۰۰ نفر گویشور داشته است. امروزه با وجود چندین برابر شدن جمعیت منطقه قفقاز ، زبان تاتی قفقازی تنها ۲۳٫۰۰۰ گویشور دارد. این زبان که در آذربایجان به نفع ترکی آذربایجانی بشدت درحال عقبنشینی است از سوی یونسکو در فهرست زبانهای در خطر جای گرفت.
گویشوران زبان تاتی به سه دسته تقسیم میشوند که سه لهجه مجزا نیز برای خود دارند :
تاتهای مسلمان که در آبشوران، خیزین، دوهچی و برخی نواحی مجاور آن زندگی میکنند و مسلمان میباشند.
تاتهای یهودی که که بیشتر آنان به اسرائیل مهاجرت نمودهاند و به زبان تاتی سخن میگویند. این افراد خود را «داغ جودی» یا «یهودی کوهستان» مینامند و سرزمین اصلی شان داغستان روسیه است.
تاتهای مسیحی: یا تاتهای ارمنی که در روستاهای ماتراسه و بخش اسماعیللی و روستای کیلوز و بخش دوهچی و ارتاشِن و قوبا و برخی نواحی دیگر بسر میبرند. این دسته از تاتها مسیحی مذهب هستند و گاهی آنان را تاتهای ارمنی نیز مینامند.
در نقشه اقوام قفقاز ، متعلق به سال ۱۸۷۷ میلادی ، از مردم منطقه محدود به باکو ، شماخی و قبه با عنوان Persans (ایرانیان) Hadjemis (عجمها) و Tats (تاتها) یاد شده است.
نخستین اشاره در منابع موجود از حضور پارسیان در قفقاز جنوبی ، به گسترش نظامی هخامنشیان بازمیگردد که جز یکی از ساتراپهای حکومتی بود. کشف ویرانه های معماری هخامنشی ، قطعات جواهرات و سفالینهها در بررسیهای باستانشناسی در جمهوری آذربایجان ( ازجمله در شماخی ) ، ارمنستان و گرجستان این موضوع را تأیید کرده است.
گمان مؤکد بر این است که نیاکان تاتهای کنونی در زمان ساسانیان در این منطقه ساکن شده باشند. ساسانیان برای استواری موقعیت خود در قفقاز جنوبی شهرها و پادگانهایی ساختند. انوشیروان ، پادشاه ساسانی عنوان نمایندگی خود را در شروان ( منطقه شرقی قفقاز جنوبی ) به یکی از خویشان نزدیکش داد. این فرد ، نیای نخستین دودمان شروانشاهان ( حدوداً ۵۱۰–۱۵۳۸ ) بود.
پس از پیروزیهای اعراب در منطقه ، مسلمان شدن مردم قفقاز جنوبی شروع شد. حمله اعراب با حملههای ترک ها و مغول ها در آسیای میانه دنبال گردید. تاتهای قفقاز جز آذربایجانی های فارسی زبانند که زبان آنها در اثر حمله ترکان هنوز تغییر نکرده است ، هرچند این حملات در دگرگونی و کاهش گویشوران تاتی بی تاثیر نبود. گرچه با روند تسلط زبان ترکی آذری در جمهوری آذربایجان هر روز از جمعیت آنان کاسته میشود.
ابو الحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی ، تاریخدان عراقی ، در سالهای بین ۸۹۶ تا ۹۵۶ پس از میلاد مسیح؛ پیش از حمله ترک و مغول به ایران ؛ حضور پارسیان و پارسی زبانان را در منطقه گواهی میدهد. وی میگوید :
« مرزهای پارسیان عبارتند از کوههای ماد و آذربایجان تا ارمنستان، اران، بیلقان، دربند و ری و تبرستان، مسقط و شابران، جرجان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر سرزمینها در خراسان و سجستان، کرمان، فارس و اهواز … همه این سرزمینها روزی یک پادشاهی بود با یک فرمانروا و یک زبان … اگرچه گویشهای متفاوتی در آن زبان وجود داشت ؛ ولی ، این گویشها در واقع یک زبان است ، به صورتی که حرفهای آنها به یک صورت نوشته میشود و به یک صورت در ترکیب به کار برده میشود. بدین ترتیب ، گویشهای مختلفی است که عبارتند از : پهلوی، دری، آذری و دیگر زبانهای پارسی. »
🌀 پاینده باد اتحادیه خویشاوندان آریایی ، ساکنان ۱۱ هزار ساله فلات #ایران : کرد و #آذری و آرانی و #پارسی و لر و #تات و تاجیک و پشتون و بلوچ و خراسانی و سیستانی و جنوبی و خوزی و بوشهری و اسپهانی و تالش و گیلک و مازنی و #آسی و ...
t.me/pasoookh
.
Forwarded from Naser Ashrafi
آیا می دانید :
زبان فارسى در ٢٩ كشور جهان صحبت میشود که در ردیف ششم بعد از زبان اسپانيايى و پيش از زبان آلمانى (از نگاه شمار كشور هایی که در آنها فارسى صحبت میکنند) رده بندى شده است.
#زبان.فارسى زبان #دوم #كلاسيك جهان پس از زبان #يونانى شناخته شده است كه همه ويژگى هاى يك زبان #كلاسيك را داراست. زبان هاى #لاتين و #سانسكريت در رديف هاى سوم و چهارم آمده اند.
فارسى از نظر #شمار و #تنوع #متل (#ضرب المثل)، در ميان #سه زبان اول جهان جاى دارد.
#زبان #فارسی از نظر #دامنه و #تنوع #واژه ها يكى از #پر مايه ترين و #بزرگترين #زبان هاى جهان است . در كمتر زبانى فرهنگ لغاتى چون "#دهخدا" در ١٨ جلد ويا فرهنگ "#معين" در ٦ جلد ديده مي شود.
#زبان.فارسى توانايى ساختن "٢٢٥" ميليون واژه را دارد كه در ميان #زبانهاى #گيتى بى مانند است.
#زبان فارسی #سیزدهمین #زبان پرکاربرد در #محتوای #وب است.
#زبان.فارسى يك #سده از #لاتين و #دوازده #سده از #انگليسى جلوتر است.
از #ده شاعر برتر جهان #شش تن آن #فارسى.زبان هستند .
منابع :
شبکه جهانی History, آمریکا. www.history.com. History.Com _ ریشه شناسی زبان پارسی، پروفسور #مالکوم.نوئل.
زبان فارسى در ٢٩ كشور جهان صحبت میشود که در ردیف ششم بعد از زبان اسپانيايى و پيش از زبان آلمانى (از نگاه شمار كشور هایی که در آنها فارسى صحبت میکنند) رده بندى شده است.
#زبان.فارسى زبان #دوم #كلاسيك جهان پس از زبان #يونانى شناخته شده است كه همه ويژگى هاى يك زبان #كلاسيك را داراست. زبان هاى #لاتين و #سانسكريت در رديف هاى سوم و چهارم آمده اند.
فارسى از نظر #شمار و #تنوع #متل (#ضرب المثل)، در ميان #سه زبان اول جهان جاى دارد.
#زبان #فارسی از نظر #دامنه و #تنوع #واژه ها يكى از #پر مايه ترين و #بزرگترين #زبان هاى جهان است . در كمتر زبانى فرهنگ لغاتى چون "#دهخدا" در ١٨ جلد ويا فرهنگ "#معين" در ٦ جلد ديده مي شود.
#زبان.فارسى توانايى ساختن "٢٢٥" ميليون واژه را دارد كه در ميان #زبانهاى #گيتى بى مانند است.
#زبان فارسی #سیزدهمین #زبان پرکاربرد در #محتوای #وب است.
#زبان.فارسى يك #سده از #لاتين و #دوازده #سده از #انگليسى جلوتر است.
از #ده شاعر برتر جهان #شش تن آن #فارسى.زبان هستند .
منابع :
شبکه جهانی History, آمریکا. www.history.com. History.Com _ ریشه شناسی زبان پارسی، پروفسور #مالکوم.نوئل.
Forwarded from 𝓑𝓮𝓱𝓷𝓪𝔃
فارسیشکراست-محمدعلیجمالزاده
کانال👈 BankeKetabeSoti@
🎧 #فارسی_شکر_است
🔴 #اولین_داستان_کوتاه ( #نوول ایران ) و نقطه عطفی در نثر فارسی بعد از ۱۰۰۰ سال
از کتاب : #یکی_بود_یکی_نبود
#محمد_علی_جمالزاده
🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼⚫️
🔴 #اولین_داستان_کوتاه ( #نوول ایران ) و نقطه عطفی در نثر فارسی بعد از ۱۰۰۰ سال
از کتاب : #یکی_بود_یکی_نبود
#محمد_علی_جمالزاده
🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼🔼⚫️
Forwarded from 𝓑𝓮𝓱𝓷𝓪𝔃
از_دیکتاتوری_تا_دموکراسی
📝 کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی، چهارچوبی نظری برای کسب آزادی» در 72 صفحه توسط انجمن بدون مرز تهیه شده است،این کتاب بررسی و تحقیق نویی در مورد حکومتهای استبدادی قدیمی و معاصر بدست می دهد و تلاش دارد روشهای صحیح ایجاد دمکراسی و آزادی را ارائه دهد.
نویسنده کتاب آقای جین شارپ دارای دکترای فلسفه و دارای مدارک تحصیلی متعدد از دانشگاههای اوهایو، آکسفورد و ماساچوست و از دانش پژوهان ارشد انستیتو آلبرت انشتین در بوستون می باشد و به عنوان پژوهشگر در دانشگاه هاروارد به کار مشغول است.
بهترین معرفی در مورد محتوای کتاب ذکر تفکر و عقیده نویسنده کتاب جین شارپ می باشد، او می نویسد :
سالیان سال، یکی از مهمترین نگرانی های من این بوده است که مردم چگونه می توانند جلوی بوجود آمدن دیکتاتوری ها را بگیرند... این عقیده با مطالعه در باره آزادی نوع بشر، با تحقیق در باره ذات حکومت دیکتاتوری از نظر ارسطو گرفته تا تحلیل حکومتهای تمامیت خواه و با بررسی حکومتهای دیکتاتوری آلمان نازی و روسیه استالینی در من رشد یافت. در دیدار با افرادی از کشورهایی با حکومتهای استبدادی همانند پاناما، لهستان، شیلی، تبت، برمه و تایلند و غیره حقایق بیشتری برایم روشن شد.
کتاب در ده فصل تهیه شده ابتدا ویژگی های حکومتهای دیکتاتوری بیان شده و سپس برنامه ریزیهای قدم به قدم برای دستیابی به دموکراسی و آزادی با روشهای مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت نوشته شده است در پایان و در پیوست تهیه شده، 198 روش مبارزه و اقدام غیر خشونت آمیز برای ایجاد دمکراسی بصورت تیتروار آورده شده است.
خواندن این کتاب برای خوانندگان مفید خواهد بود و می تواند افق های نویی در غلبه بر تضییقهای نادرست حاکمان بویژه برای رفع تبعیض زبانی و نژادی، رفع بیکاری های پنهان و آشکار، ایجاد اشتغالزایی، آگاهی نسبت به ایجاد انجمن های صنفی و سندیکایی و گروهی و تشکیلاتی مناسب و قانونی، نحوه برخورد به شرکت در انتخابات مختلف، چگونگی فعال بودن در این حرکتها و مطرح نمودن مطالبات فرهنگی و اقتصادی سیاسی خود، بوجود آورد.
#فارسی
#تحقیقی_جامعه_شناسی
#جین_شارپ
👇👇👇👇👇👇👇👇
📝 کتاب «از دیکتاتوری تا دموکراسی، چهارچوبی نظری برای کسب آزادی» در 72 صفحه توسط انجمن بدون مرز تهیه شده است،این کتاب بررسی و تحقیق نویی در مورد حکومتهای استبدادی قدیمی و معاصر بدست می دهد و تلاش دارد روشهای صحیح ایجاد دمکراسی و آزادی را ارائه دهد.
نویسنده کتاب آقای جین شارپ دارای دکترای فلسفه و دارای مدارک تحصیلی متعدد از دانشگاههای اوهایو، آکسفورد و ماساچوست و از دانش پژوهان ارشد انستیتو آلبرت انشتین در بوستون می باشد و به عنوان پژوهشگر در دانشگاه هاروارد به کار مشغول است.
بهترین معرفی در مورد محتوای کتاب ذکر تفکر و عقیده نویسنده کتاب جین شارپ می باشد، او می نویسد :
سالیان سال، یکی از مهمترین نگرانی های من این بوده است که مردم چگونه می توانند جلوی بوجود آمدن دیکتاتوری ها را بگیرند... این عقیده با مطالعه در باره آزادی نوع بشر، با تحقیق در باره ذات حکومت دیکتاتوری از نظر ارسطو گرفته تا تحلیل حکومتهای تمامیت خواه و با بررسی حکومتهای دیکتاتوری آلمان نازی و روسیه استالینی در من رشد یافت. در دیدار با افرادی از کشورهایی با حکومتهای استبدادی همانند پاناما، لهستان، شیلی، تبت، برمه و تایلند و غیره حقایق بیشتری برایم روشن شد.
کتاب در ده فصل تهیه شده ابتدا ویژگی های حکومتهای دیکتاتوری بیان شده و سپس برنامه ریزیهای قدم به قدم برای دستیابی به دموکراسی و آزادی با روشهای مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت نوشته شده است در پایان و در پیوست تهیه شده، 198 روش مبارزه و اقدام غیر خشونت آمیز برای ایجاد دمکراسی بصورت تیتروار آورده شده است.
خواندن این کتاب برای خوانندگان مفید خواهد بود و می تواند افق های نویی در غلبه بر تضییقهای نادرست حاکمان بویژه برای رفع تبعیض زبانی و نژادی، رفع بیکاری های پنهان و آشکار، ایجاد اشتغالزایی، آگاهی نسبت به ایجاد انجمن های صنفی و سندیکایی و گروهی و تشکیلاتی مناسب و قانونی، نحوه برخورد به شرکت در انتخابات مختلف، چگونگی فعال بودن در این حرکتها و مطرح نمودن مطالبات فرهنگی و اقتصادی سیاسی خود، بوجود آورد.
#فارسی
#تحقیقی_جامعه_شناسی
#جین_شارپ
👇👇👇👇👇👇👇👇
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
4_584506110812095353.pdf
✍👀
📒📒📔📙📘📗📕📓📕📗📙📔
📢 #کتاب_pdf
📚 #آوازخوان_رقص_بردگان
📝 کتاب «آوازخوانِ رقصِ بردگان» حاوی سخنرانیهاو مقالات میرجعفر پیشه وری می باشد که توسط الناز انصاری هژیر پلاسچی در 231 صفحه تنظیم شده است.
این کتاب اشاره ای دارد به بخشی از سخنرانیها و مقالات بزرگمردی که مثل نوری در آسمان آذربایجان درخشید و خاموش شد ولی تا ابد گرمی نورش را در دل آذربایجانی ها بجا گذاشت، آری او پیشه وری بود. البته هدف صرفا دفاع و یا رد او نیست بلکه ذکر این نکته است این مرد بزرگ و حرکت بزرگ مردمی اش و همراهی مردم جان بر کف آذربایجان با او، نیاز به بررسی های بسیاری دارد تا واقعیت ها و عملکردهای درست و اشتباهات تاریخی آن دور و زمانه بدرستی شناخته شود.
پیشه وری از شخصیت های بسیار نادر، بحث انگیزی است عده ای که عمدتا کمونیست روسگرا و توده ای هستند ویا آریاپرست هستند او را به باد انتقاد می گیرند ویا در زیر لوای طرفداری از او نیشهای ضد آذربایجانی خود را بروز می دهند ولی در دوران اخیر ارزش کارهای او برای بسیاری شناخته شده است.
در اینجا به بعضی نکته ها که بنوعی واقعیت های زندگی او را نشان میدهد اشاره می شود:
بعضا او را به کمونیست بودن متهم می کنند آری او گرایشات چپ داشت ولی چگونه، شاید این مطلب از خلیل ملکی که «ما کمونیسم را انتخاب نکردیم بلکه کمونیسم ما را انتخاب کرد» بهترین مصداق را در مورد سیدجعفر پیشه وری را دارد.
تجربه سیاسی و تجربه زندگی پیشه وری او را از نماینده مجلس شورای ملی ایران به رهبر مدافع آذربایجان در مقابل دست نشاندگان استعماری حکومت پهلوی تبدیل نمود.
جالب است وقتی او به عنوان نماینده آذربایجان به مجلس شورای ملی ایران رفت اولین کسانی که رای به رد اعتبارنامه او دادند نمایندگان بظاهر کمونیست حزب توده ولی در واقع نمایندگان ترکیبی فاشیسم روسی انگلیسی و فاشیسم پهلوی رضاخانی بودند. در واقع منافع پیشه وری با خواسته های فاشیسم روسی و پهلوی هیچگونه همخوانی نداشت.
در ارتباط با کتاب «آوازخوانِ رقصِ بردگان» فقط به دو نکته اشاره می کنم مابقی مطالب عمیق وعبرت انگیز را به خوانندگان وا می گذارم:
اولین باری که این کتاب بدستم رسید پیش خود فکر میکردم راستی چرا تهیه کنندگان کتاب این اسم را انتخاب کرده اند نام کتاب خود به تنهایی انسان را به قعر حوادث تاریخی و مظالمی که به ملت تورک آذربایجان، توسط اتحاد پهلویگرایان و استعمارگران ریز و درشت جهان، وارد نموده رهنمون می سازد. ابتدا انسان عمیقا ناراحت می گردد ولی وقتی به عمق بیشتر قضایا غور می کند به یاد اسپارتاکوس و بردگان قهرمان شکست خورده می افتد، و شعف شادی و موفقیت را بر اریکه تاریخ، با تمام وجود حس می کند.
نکته دوم اینکه تاکنون آیا فکر کردید چرا زمین و زمان (منظور زمین و زمانی که به آریاپرستان متعلق است) با پیشه وری و فرقه دمکرات مخالفت می کنند، این عناصر مرده پرست اعم از افرادی که تا آخر به حزب توده وفادار ماندند و چه آنهایی که از حزب توده و شوروی استالینی بریدند همه متفق القول با هرچه دمکرات آذربایجانی و با انسان آزاده آذربایجانی و تورک مخالفت می کنند اینگونه مطالب را بویژه در صفحات 16 به بعد میتوانید پیگیر نمایید.
در ابتدای کتاب حدود در 60 صفحه (مقدمه مترجم) تاریخچه بسیار زیبایی از حوادث عمیق آن دوران و مسائل تاریخی ارائه می گردد، خواندن کتاب اطلاعات بسیار مفیدی را به خواننده عرضه خواهد نمود.
مطلب را با تکه ای ازسخنرانی پیشه وری پی می گیریم:
«از زمانی که فرقه ی ما مشغول بنیان گذاشتن دولت شده است، من هم مانند دیگر اعضای فرقه درگیر ساختن تاریخ شده ام. بگذار تاریخ واقعی برپا شدن دولت ما را مورخان بنویسند و روی کاغذ بیاورند. ما باید دقت مان را صرف ساختن این تاریخ کنیم، میرجعفر پیشه وری»
#فارسی
#تاریخی_اجتماعی
#الناز_انصاری_هژیر_پلاسچی
📒📒📔📙📘📗📕📓📕📗📙📔
📢 #کتاب_pdf
📚 #آوازخوان_رقص_بردگان
📝 کتاب «آوازخوانِ رقصِ بردگان» حاوی سخنرانیهاو مقالات میرجعفر پیشه وری می باشد که توسط الناز انصاری هژیر پلاسچی در 231 صفحه تنظیم شده است.
این کتاب اشاره ای دارد به بخشی از سخنرانیها و مقالات بزرگمردی که مثل نوری در آسمان آذربایجان درخشید و خاموش شد ولی تا ابد گرمی نورش را در دل آذربایجانی ها بجا گذاشت، آری او پیشه وری بود. البته هدف صرفا دفاع و یا رد او نیست بلکه ذکر این نکته است این مرد بزرگ و حرکت بزرگ مردمی اش و همراهی مردم جان بر کف آذربایجان با او، نیاز به بررسی های بسیاری دارد تا واقعیت ها و عملکردهای درست و اشتباهات تاریخی آن دور و زمانه بدرستی شناخته شود.
پیشه وری از شخصیت های بسیار نادر، بحث انگیزی است عده ای که عمدتا کمونیست روسگرا و توده ای هستند ویا آریاپرست هستند او را به باد انتقاد می گیرند ویا در زیر لوای طرفداری از او نیشهای ضد آذربایجانی خود را بروز می دهند ولی در دوران اخیر ارزش کارهای او برای بسیاری شناخته شده است.
در اینجا به بعضی نکته ها که بنوعی واقعیت های زندگی او را نشان میدهد اشاره می شود:
بعضا او را به کمونیست بودن متهم می کنند آری او گرایشات چپ داشت ولی چگونه، شاید این مطلب از خلیل ملکی که «ما کمونیسم را انتخاب نکردیم بلکه کمونیسم ما را انتخاب کرد» بهترین مصداق را در مورد سیدجعفر پیشه وری را دارد.
تجربه سیاسی و تجربه زندگی پیشه وری او را از نماینده مجلس شورای ملی ایران به رهبر مدافع آذربایجان در مقابل دست نشاندگان استعماری حکومت پهلوی تبدیل نمود.
جالب است وقتی او به عنوان نماینده آذربایجان به مجلس شورای ملی ایران رفت اولین کسانی که رای به رد اعتبارنامه او دادند نمایندگان بظاهر کمونیست حزب توده ولی در واقع نمایندگان ترکیبی فاشیسم روسی انگلیسی و فاشیسم پهلوی رضاخانی بودند. در واقع منافع پیشه وری با خواسته های فاشیسم روسی و پهلوی هیچگونه همخوانی نداشت.
در ارتباط با کتاب «آوازخوانِ رقصِ بردگان» فقط به دو نکته اشاره می کنم مابقی مطالب عمیق وعبرت انگیز را به خوانندگان وا می گذارم:
اولین باری که این کتاب بدستم رسید پیش خود فکر میکردم راستی چرا تهیه کنندگان کتاب این اسم را انتخاب کرده اند نام کتاب خود به تنهایی انسان را به قعر حوادث تاریخی و مظالمی که به ملت تورک آذربایجان، توسط اتحاد پهلویگرایان و استعمارگران ریز و درشت جهان، وارد نموده رهنمون می سازد. ابتدا انسان عمیقا ناراحت می گردد ولی وقتی به عمق بیشتر قضایا غور می کند به یاد اسپارتاکوس و بردگان قهرمان شکست خورده می افتد، و شعف شادی و موفقیت را بر اریکه تاریخ، با تمام وجود حس می کند.
نکته دوم اینکه تاکنون آیا فکر کردید چرا زمین و زمان (منظور زمین و زمانی که به آریاپرستان متعلق است) با پیشه وری و فرقه دمکرات مخالفت می کنند، این عناصر مرده پرست اعم از افرادی که تا آخر به حزب توده وفادار ماندند و چه آنهایی که از حزب توده و شوروی استالینی بریدند همه متفق القول با هرچه دمکرات آذربایجانی و با انسان آزاده آذربایجانی و تورک مخالفت می کنند اینگونه مطالب را بویژه در صفحات 16 به بعد میتوانید پیگیر نمایید.
در ابتدای کتاب حدود در 60 صفحه (مقدمه مترجم) تاریخچه بسیار زیبایی از حوادث عمیق آن دوران و مسائل تاریخی ارائه می گردد، خواندن کتاب اطلاعات بسیار مفیدی را به خواننده عرضه خواهد نمود.
مطلب را با تکه ای ازسخنرانی پیشه وری پی می گیریم:
«از زمانی که فرقه ی ما مشغول بنیان گذاشتن دولت شده است، من هم مانند دیگر اعضای فرقه درگیر ساختن تاریخ شده ام. بگذار تاریخ واقعی برپا شدن دولت ما را مورخان بنویسند و روی کاغذ بیاورند. ما باید دقت مان را صرف ساختن این تاریخ کنیم، میرجعفر پیشه وری»
#فارسی
#تاریخی_اجتماعی
#الناز_انصاری_هژیر_پلاسچی
🍂یکم آبان روز نثر پارسی
و بزرگداشتِ بیهقی
«...قلم را لختی بگریانم ...
پس، به سرِ تاریخ باز شوم.»
کدام تاریخنویسی، این چنین شاعرانه و ادیبانه و امانتدارانه، تاریخ را «سروده» است که این مردِ بینظیر؟
بزرگ مردی که بیهقی بود و است
#ابوالفضل_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
#فارسی_شکر_است
و بزرگداشتِ بیهقی
«...قلم را لختی بگریانم ...
پس، به سرِ تاریخ باز شوم.»
کدام تاریخنویسی، این چنین شاعرانه و ادیبانه و امانتدارانه، تاریخ را «سروده» است که این مردِ بینظیر؟
بزرگ مردی که بیهقی بود و است
#ابوالفضل_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
#فارسی_شکر_است
🍂یکم آبان روز نثر پارسی
و بزرگداشتِ بیهقی
«...قلم را لختی بگریانم ...
پس، به سرِ تاریخ باز شوم.»
کدام تاریخنویسی، این چنین شاعرانه و ادیبانه و امانتدارانه، تاریخ را «سروده» است که این مردِ بینظیر؟
بزرگ مردی که بیهقی بود و است.
#ابوالفضل_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
#فارسی_شکر_است
و بزرگداشتِ بیهقی
«...قلم را لختی بگریانم ...
پس، به سرِ تاریخ باز شوم.»
کدام تاریخنویسی، این چنین شاعرانه و ادیبانه و امانتدارانه، تاریخ را «سروده» است که این مردِ بینظیر؟
بزرگ مردی که بیهقی بود و است.
#ابوالفضل_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
#فارسی_شکر_است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران در چنگال استثمار #روسیه ...
#رجب_صفروف کارشناس و پژوهشگر #روسی که به زبان #فارسی تسلط کامل دارد : « نیروگاه #بوشهر اگر نبود صنعت هسته ای روسیه از بین می رفت ، نیروگاه بوشهر باعث شد ۵۰۰ کارخانه صنعت هسته ای ما فعال بشه ، اگر ج.ا رو در کنار خودمون نداشته باشیم هیچ گاه به منافع و اهدافمون نمی رسیم » ...
#رجب_صفروف کارشناس و پژوهشگر #روسی که به زبان #فارسی تسلط کامل دارد : « نیروگاه #بوشهر اگر نبود صنعت هسته ای روسیه از بین می رفت ، نیروگاه بوشهر باعث شد ۵۰۰ کارخانه صنعت هسته ای ما فعال بشه ، اگر ج.ا رو در کنار خودمون نداشته باشیم هیچ گاه به منافع و اهدافمون نمی رسیم » ...
تفاوت #مجاز #استعار #کنایه
_این سه آرایه در ادبیات #فارسی معنی واقعی ندارند.
#مجاز: چنان چه واژه ای در معنی واقعی اش به کار نرود "مجاز" است.
به عبارتی ساده چنان چه به جای چیزی "محل یا جز و کل" چیزی را به کار ببریم;
✅بر آشفت #ایران و برخاست گرد.
✅به کشتن دهی #سر به یک بارگی
✅ #دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد.
✅مر #زبان را مشتری جز گوش نیست.
✅همت حافظ و #انفاس سحر خیزان بود که زبند غم ایام نجاتم دادند
⏺در مثال های بالا
ایران مجاز از "مردم" به علاقه ی محل /سر مجاز از "کل وجود "به علاقه ی جز/
دست مجاز از"انگشت "به علاقه ی کل/زبان مجاز از "سخن"به علاقه ی ابزار/انفاس مجاز از "سخنان یا نصایح" به علاقه ی سببیه است.
#استعاره : استعاره نیز نوعی م#جاز به علاقه #تشبیه است ،چرا که "مشبه به "را به جای مشبه به کار می بریم .
✅#غضنفر(شیر)بزد تیغ بر گردنش
✅ دلا تا کی در این #زندان فریب این و آن بینی .
✅ ای #دیوسپید پای دربند
در مثال های بالا چه وازه هایی غیر واقعی یعنی در اصل "مشبه به "اند؟
غضنفر :استعاره از "حضرت علی"
زندان: استعاره از "دنیا"
دیو سپید:استعاره از "دماوند"
#کنایه:
هرگاه "افعال مرکبی "را در غیر معنی ظاهری به کار ببریم ،از #کنایه بهره برده ایم.
✅سر سرکشان زیرسنگ آورد
✅هنوز از دهن بوی شیر آیدش
✅ عنان را گران کرد اورا بخواند
سر زیر سنگ اوردن:کنایه از کشتن کسی
از دهن بوی شیر آیدش: بی تجربه بودن و خردسالی
عنان گران کردن :کنایه از متوقف کردن اسب
کنايه آن سخنی را گويند که بصورت يا بشکل غير مستقيم يک هدف يا موضوع را روشن سازد. کنايه نه تنها در #شعر بلکه در #نثر ، #ضرب المثل ، #طنز ، #لطيفه ها و غيره فنون نوشتاری استعمال دارد.
در واقع کنايه نوعی مجاز است که #ابهام نيز دارد و اين خصوصيت کنايه سبب می شود که ملموس تراز #مجاز و #استعاره باشد، چراکه معنی حقيقی آن نيز درست و پذيرفتنی است
هر کنايه ای استعاره است ولی هر استعاره ای کنايه نيست. از طرف ديگر ، در استعاره لفظ صراحت دارد ولی در کنايه صراحت موجود نمی باشـد.
_این سه آرایه در ادبیات #فارسی معنی واقعی ندارند.
#مجاز: چنان چه واژه ای در معنی واقعی اش به کار نرود "مجاز" است.
به عبارتی ساده چنان چه به جای چیزی "محل یا جز و کل" چیزی را به کار ببریم;
✅بر آشفت #ایران و برخاست گرد.
✅به کشتن دهی #سر به یک بارگی
✅ #دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد.
✅مر #زبان را مشتری جز گوش نیست.
✅همت حافظ و #انفاس سحر خیزان بود که زبند غم ایام نجاتم دادند
⏺در مثال های بالا
ایران مجاز از "مردم" به علاقه ی محل /سر مجاز از "کل وجود "به علاقه ی جز/
دست مجاز از"انگشت "به علاقه ی کل/زبان مجاز از "سخن"به علاقه ی ابزار/انفاس مجاز از "سخنان یا نصایح" به علاقه ی سببیه است.
#استعاره : استعاره نیز نوعی م#جاز به علاقه #تشبیه است ،چرا که "مشبه به "را به جای مشبه به کار می بریم .
✅#غضنفر(شیر)بزد تیغ بر گردنش
✅ دلا تا کی در این #زندان فریب این و آن بینی .
✅ ای #دیوسپید پای دربند
در مثال های بالا چه وازه هایی غیر واقعی یعنی در اصل "مشبه به "اند؟
غضنفر :استعاره از "حضرت علی"
زندان: استعاره از "دنیا"
دیو سپید:استعاره از "دماوند"
#کنایه:
هرگاه "افعال مرکبی "را در غیر معنی ظاهری به کار ببریم ،از #کنایه بهره برده ایم.
✅سر سرکشان زیرسنگ آورد
✅هنوز از دهن بوی شیر آیدش
✅ عنان را گران کرد اورا بخواند
سر زیر سنگ اوردن:کنایه از کشتن کسی
از دهن بوی شیر آیدش: بی تجربه بودن و خردسالی
عنان گران کردن :کنایه از متوقف کردن اسب
کنايه آن سخنی را گويند که بصورت يا بشکل غير مستقيم يک هدف يا موضوع را روشن سازد. کنايه نه تنها در #شعر بلکه در #نثر ، #ضرب المثل ، #طنز ، #لطيفه ها و غيره فنون نوشتاری استعمال دارد.
در واقع کنايه نوعی مجاز است که #ابهام نيز دارد و اين خصوصيت کنايه سبب می شود که ملموس تراز #مجاز و #استعاره باشد، چراکه معنی حقيقی آن نيز درست و پذيرفتنی است
هر کنايه ای استعاره است ولی هر استعاره ای کنايه نيست. از طرف ديگر ، در استعاره لفظ صراحت دارد ولی در کنايه صراحت موجود نمی باشـد.
۲۵ اسفند زادروز #پروین_اعتصامی
( زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ تبریز – درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ تهران ) #شاعر
#رخشنده_اعتصامی معروف به #پروین_اعتصامی، «مشهورترین شاعر زن ایران» است.
او از کودکی، #فارسی، #انگلیسی و #عربی را نزد پدرش آموخت و از همان زمان زیر نظر پدر و استادانی چون #دهخدا و ملک الشعرای #بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر وی #یوسف_اعتصامی، از شاعران و مترجمان معاصر بود که در شکلگیری زندگی هنری پروین و کشف استعداد و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت. او در ۲۸ سالگی ازدواج کرد اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، از او جدا شد و بعد از جدایی، مدتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی به شغل کتابداری مشغول شد.
پروین قبل از دومین نوبت چاپ اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سن ۳۵ سالگی درگذشت و در حرم #فاطمه_معصومه، در آرامگاه خانوادگیاش به خاک سپرده شد. زادروز پروین اعتصامی ( ۲۵ اسفند ) به عنوان «#روز_بزرگداشت_پروین_اعتصامی» نامگذاری شده است.
تنها اثر چاپ و منتشر شده از وی دیوان اشعار اوست که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالبهای مثنوی، قطعه و قصیده است.
این سروده زیبا از اوست.
بلبل آهسته به گل گفت شبی
که مرا از تو تمنائی هست
من به پیوند تو یک رای شدم
گر ترا نیز چنین رایی هست
گفت فردا به گلستان باز آی
تا ببینی چه تماشائی هست
گر که منظور تو زیبائی ماست
هر طرف چهرهٔ زیبائی هست
پا بهرجا که نهی برگ گلی است
همه جا شاهد رعنائی هست
باغبانان همگی بیدارند
چمن و جوی مصفائی هست
قدح از لاله بگیرد نرگس
همه جا ساغر و صهبائی هست
نه ز مرغان چمن گمشدهایست
نه ز زاغ و زغن آوائی هست
نه ز گلچین حوادث خبری است
نه به گلشن اثر پائی هست
هیچکس را سر بدخوئی نیست
همه را میل مدارائی هست
گفت رازی که نهان است ببین
اگرت دیده ی بینائی هست
هم از امروز سخن باید گفت
که خبر داشت که فردائی هست
#پروین_اعتصامی
( زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ تبریز – درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ تهران ) #شاعر
#رخشنده_اعتصامی معروف به #پروین_اعتصامی، «مشهورترین شاعر زن ایران» است.
او از کودکی، #فارسی، #انگلیسی و #عربی را نزد پدرش آموخت و از همان زمان زیر نظر پدر و استادانی چون #دهخدا و ملک الشعرای #بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر وی #یوسف_اعتصامی، از شاعران و مترجمان معاصر بود که در شکلگیری زندگی هنری پروین و کشف استعداد و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت. او در ۲۸ سالگی ازدواج کرد اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، از او جدا شد و بعد از جدایی، مدتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی به شغل کتابداری مشغول شد.
پروین قبل از دومین نوبت چاپ اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سن ۳۵ سالگی درگذشت و در حرم #فاطمه_معصومه، در آرامگاه خانوادگیاش به خاک سپرده شد. زادروز پروین اعتصامی ( ۲۵ اسفند ) به عنوان «#روز_بزرگداشت_پروین_اعتصامی» نامگذاری شده است.
تنها اثر چاپ و منتشر شده از وی دیوان اشعار اوست که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالبهای مثنوی، قطعه و قصیده است.
این سروده زیبا از اوست.
بلبل آهسته به گل گفت شبی
که مرا از تو تمنائی هست
من به پیوند تو یک رای شدم
گر ترا نیز چنین رایی هست
گفت فردا به گلستان باز آی
تا ببینی چه تماشائی هست
گر که منظور تو زیبائی ماست
هر طرف چهرهٔ زیبائی هست
پا بهرجا که نهی برگ گلی است
همه جا شاهد رعنائی هست
باغبانان همگی بیدارند
چمن و جوی مصفائی هست
قدح از لاله بگیرد نرگس
همه جا ساغر و صهبائی هست
نه ز مرغان چمن گمشدهایست
نه ز زاغ و زغن آوائی هست
نه ز گلچین حوادث خبری است
نه به گلشن اثر پائی هست
هیچکس را سر بدخوئی نیست
همه را میل مدارائی هست
گفت رازی که نهان است ببین
اگرت دیده ی بینائی هست
هم از امروز سخن باید گفت
که خبر داشت که فردائی هست
#پروین_اعتصامی
✅نقش #نمادین_حیوانات _در ادبیات #فارسی
در ادبیات فارسی _ از دیرباز تا کنون _ شاعران و ناثرانی بودهاند و هستند که کلام خود را به زیور خیال آراستهاند.
یکیاز زیورآلات زیبای خیال، صنعت «نماد» است؛ قبلها _ حتیٰ الآن، ولی بسیار کم _ از این رو که اُدَبا در تنگنای سیاسی_حکومتی بهسر میبردند، برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی (جسمی و معنوی)، نوشتههای خود را نمادین مینگاشتند
تا در هر شرایطی راهی برای انکار و گریز داشته باشند. نمونهٔ بارز این گفته، اثر «کلیله و دمنه» با دُزِ ملیح سیاسی است.
در ادامهٔ متن، حدود پنجاه تا از حیوانات را با نقشهای ایفاییشان آوردهام:
«‹««««««««««««««««««««««««««««
۱_ آهو: نماد آزادگی و بیگناهی؛
۲_ اسب: نماد نجابت و هوشیاری؛
۳_ پلنگ: نماد تکبر و بلندپروازی؛
۴_ پشه: نماد ضعف و ناتوانی؛
۵_ جغد: نماد شومی و نحسی؛
۶_ باز: نماد نیک فالی؛
۷_ بره: نماد معصومیت؛
۸_ خرس: نماد پُر خوری؛
۹_ بلبل: نماد شیدایی، عاشقی، و دلباختگی؛
۱۰_ خرگوش: نماد غفلت؛
۱۱_ بوقلمون: نماد چند رنگی و بیثباتی؛
۱۲_ روباه: نماد مکر و حیله؛
۱۳_ بزغاله: نماد شیطنت؛
۱۴_ بز: نماد دانایی؛
۱۵_ سگ: نماد وفاداری؛
۱۶_ ببر: نماد ضعیفکُشی؛
۱۷_ شیر: نماد شجاعت و قدرت؛
۱۸_ شترمرغ: نماد بهانه.جویی؛
۱۹_ پرستو: نماد نیکی و بهار؛
۲۰_ شتر: نماد کینهتوزی؛
۲۱_ طوطی: نماد تقلید؛
۲۲_ عقاب: نماد خودپسندی و تکبر؛
۲۳_ کرکس: نماد مفتخوری؛
۲۴_ لکلک: نماد شادی و نشاط؛
۲۵_ سیمرغ: نماد بلندپروازی و همت؛
۲۶_ زرافه: نماد بلندی؛
۲۷_ کلاغ: نماد شومی، نحسی، و خبرچینی؛
۲۸_ ماهی: نماد زیبایی و امید؛
۳۰_ گربه: نماد بیوفایی و دزدی؛
۳۱_ گوسفند: نماد خونسردی؛
۳۲_ فیل: نماد یکدلی و قدرت؛
۳۳_ گرگ: نماد درندگی و قدرت؛
۳۴_ نهنگ: نماد درندگی و عظمت؛
۳۵_ موش: نماد حقارت؛
۳۶_ کفتار: نماد زشتی، نحسی، و پلشتی؛
۳۷_ میمون: نماد تقلید و اطوار؛
۳۸_ مار: نماد خوش ظاهری و بد باطنی؛
۳۹_ عقرب: نماد زیرکی و خودنمایی؛
۴۰_ هما: نماد سعادت و خوشبختی؛
۴۱_ قناری: نماد خوشی و شادی؛
۴۲_ قورباغه: نماد زشتی؛
۴۳_ هدهد: نماد مژدهدهی و خبر خوب؛
۴۴_ کرگدن: نماد تنومندی و پُر زوری؛
۴۵_ طاووس: نماد زیبایی و غرور؛
۴۶_ الاغ: نماد نفهمی، کودنی، و سختکاری؛
۴۷_ ملخ: نماد بیخیالی و راحتطلبی؛
۴۸_ خفاش: نماد جهل، نادانی، و نسیان؛
۴۹_ مگس: نماد مزاحمت و وصلهٔ اضافه بودن؛
۵۰_ دلفین: نماد انسانیت و مهربانی.
در ادبیات فارسی _ از دیرباز تا کنون _ شاعران و ناثرانی بودهاند و هستند که کلام خود را به زیور خیال آراستهاند.
یکیاز زیورآلات زیبای خیال، صنعت «نماد» است؛ قبلها _ حتیٰ الآن، ولی بسیار کم _ از این رو که اُدَبا در تنگنای سیاسی_حکومتی بهسر میبردند، برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی (جسمی و معنوی)، نوشتههای خود را نمادین مینگاشتند
تا در هر شرایطی راهی برای انکار و گریز داشته باشند. نمونهٔ بارز این گفته، اثر «کلیله و دمنه» با دُزِ ملیح سیاسی است.
در ادامهٔ متن، حدود پنجاه تا از حیوانات را با نقشهای ایفاییشان آوردهام:
«‹««««««««««««««««««««««««««««
۱_ آهو: نماد آزادگی و بیگناهی؛
۲_ اسب: نماد نجابت و هوشیاری؛
۳_ پلنگ: نماد تکبر و بلندپروازی؛
۴_ پشه: نماد ضعف و ناتوانی؛
۵_ جغد: نماد شومی و نحسی؛
۶_ باز: نماد نیک فالی؛
۷_ بره: نماد معصومیت؛
۸_ خرس: نماد پُر خوری؛
۹_ بلبل: نماد شیدایی، عاشقی، و دلباختگی؛
۱۰_ خرگوش: نماد غفلت؛
۱۱_ بوقلمون: نماد چند رنگی و بیثباتی؛
۱۲_ روباه: نماد مکر و حیله؛
۱۳_ بزغاله: نماد شیطنت؛
۱۴_ بز: نماد دانایی؛
۱۵_ سگ: نماد وفاداری؛
۱۶_ ببر: نماد ضعیفکُشی؛
۱۷_ شیر: نماد شجاعت و قدرت؛
۱۸_ شترمرغ: نماد بهانه.جویی؛
۱۹_ پرستو: نماد نیکی و بهار؛
۲۰_ شتر: نماد کینهتوزی؛
۲۱_ طوطی: نماد تقلید؛
۲۲_ عقاب: نماد خودپسندی و تکبر؛
۲۳_ کرکس: نماد مفتخوری؛
۲۴_ لکلک: نماد شادی و نشاط؛
۲۵_ سیمرغ: نماد بلندپروازی و همت؛
۲۶_ زرافه: نماد بلندی؛
۲۷_ کلاغ: نماد شومی، نحسی، و خبرچینی؛
۲۸_ ماهی: نماد زیبایی و امید؛
۳۰_ گربه: نماد بیوفایی و دزدی؛
۳۱_ گوسفند: نماد خونسردی؛
۳۲_ فیل: نماد یکدلی و قدرت؛
۳۳_ گرگ: نماد درندگی و قدرت؛
۳۴_ نهنگ: نماد درندگی و عظمت؛
۳۵_ موش: نماد حقارت؛
۳۶_ کفتار: نماد زشتی، نحسی، و پلشتی؛
۳۷_ میمون: نماد تقلید و اطوار؛
۳۸_ مار: نماد خوش ظاهری و بد باطنی؛
۳۹_ عقرب: نماد زیرکی و خودنمایی؛
۴۰_ هما: نماد سعادت و خوشبختی؛
۴۱_ قناری: نماد خوشی و شادی؛
۴۲_ قورباغه: نماد زشتی؛
۴۳_ هدهد: نماد مژدهدهی و خبر خوب؛
۴۴_ کرگدن: نماد تنومندی و پُر زوری؛
۴۵_ طاووس: نماد زیبایی و غرور؛
۴۶_ الاغ: نماد نفهمی، کودنی، و سختکاری؛
۴۷_ ملخ: نماد بیخیالی و راحتطلبی؛
۴۸_ خفاش: نماد جهل، نادانی، و نسیان؛
۴۹_ مگس: نماد مزاحمت و وصلهٔ اضافه بودن؛
۵۰_ دلفین: نماد انسانیت و مهربانی.