نیازستان
1.57K subscribers
792 photos
107 videos
132 files
234 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#یادداشت_همیشه..

#مساله_ی_زن

همیشه چهار واژه، چهار واژه ی دیگر را به ذهنم آورده. چه در زندگی شخصی، چه خانوادگی و چه اجتماعی و...
به گمانم همه ی ما باید اینها را بخش ذاتی و البته خودآگاه وجودمان کنیم چون ما و جامعه ی ما اسیر درهم ریختگی دردآوری شده ایم.
۱-سوال ۲- مساله ۳- بحران ۴- فاجعه
سوال، جواب می طلبد
مساله راه حل (ها) دارد
بحران مدیریت ( پیش، درحین، پسین) میخواهد
فاجعه... هیچ کاری از دست انسان بر نمی آید باید نشست و دست روی دست گذاشت و تا ببینیم چه می شود..
ما و جامعه ی ما توانایی کوری داریم در تبدیل سوال به مساله، مساله به بحران و بحران به فاجعه..
جامعه ی ایران مدتهاست که وارد فاز بحران شده است در اغلب حوزه ها نیز چنین است. کلان مفاهیمی مثل روابط فردی و اجتماعی، اقتصاد، اخلاقیات، قدرت، سیاست و..
وکمی محدود تر مثل #مساله ی کودکان، نوجوانان و... #زنان..
بماند که موضع حاکمیت با منش و روشش دارد تک تک اینها را به بحران تبدیل می کند و در این میان کلیدواژه اش برای بحران #کنترل است نه #مدیریت...
مساله ی زنان طبعا مثل هر موضوع انسانی بسیار پیچیده است و در جامعه ی ما پیچیده تر..مردم کشوری که تاریخی هزاران ساله دارد و بسیار رنگارنگ چه بخواهند یا نه، درگیر دهها چفت و بست و بند و بست و... تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی، قومی و... هستند.. حجاب در قوم کهن لر تعریفی دارد و نزد بندری تعریفی و نزد آذری تعریفی و نزد قدرت فائقه ی قانونگذار تعریفی.. زن کرد همپای مردش میرقصد، زن گیلان و مازندران همپای مردش هلهله میکشد کار میکند و... زن بندر جور دیگری است. زن حرمسرای قدرت نگاهی به #آقامون دارد و زن اینستاگرد نگاهی به #آقایی، زن تحصیل کرده ی اهل کار و استقلال مالی چیزی میخواهد و همان زن تحصیلکرده ی اهل کنج خانه چیز دیگر و همان زن تحصیلکرده ی اهل گردشگری در خیابان و شهر و... چیز دیگر...
در مثال آخر میخواستم بگویم زنان به ظاهر در یک طبقه، خودشان انواعی دارند چنانکه زنان کرد سنندج با کرد کرمانشاه یا لک ایلام.. تفاوتهایی بنیادین دارند و...
حال حرف این است مینشینم با دخترم پای #تله_و_زیان جمهوری_اسلامی و میبینم به طرز حیرت آوری حاکمیت اینهمه تنوع، تفاوت، تخالف و...تشابه را اصلا نمی بیند.
روایت بسته و لاجرم ابلهانه ی بخش قلیلی از جامعه ای کثیر بیست و چهار ساعت دارد حقنه میشود و اکثریت را دورمیکند و دلخوش است به اقلیتی وفادار، معتقد و البته در صورت لزوم برخوردار.. این اقلیت غالبا انواع رانتها را دارند..
اشتباه نکنید فقط پول رانت نیست. این طبقه ی اقلیت بهتر کار گیرش میاید، بهتر میتواند تحصیل کند، بهتر میتواند برود بالا، رسانه ی فراگیر دارد و... مهمتر و ساده تر اینکه حصار امنی دارد برای اینکه هرچه بخواهد بگوید و هرچه بخواهد بکند...
دنبال نمونه آید؟ بنشینید فقط یک روز شبکه ی کودک و نوجوان را ببینید تا به کام فاجعه رفتن را دریابید.
- خوش به حال ما که مسلمانیم
- خوش به حال ما که شیعه ایم و..
( الباقی جهان طفیلی اند و لاجرم بدبه حالند و...)
بچه ها می خواهند کار کنند، ورزش کنند، و.... نود و نه درصد پسران قد و نیم قد اند که در کادر انواع و اقسام عشوه ها و دلبریها را میکنند.
پسر بچه ها در پس زمینه ی موشک زدن به مارهای #ضحاک فریاد میزنند ؛
پاک می کنیم زشتی ها رو از صفحه ی جغرافیا..
سراینده و سازنده ی احمق اصلا نفهمید زشتی قابل حذف نیست بلکه نهایتا قابل بند است وگرنه فریدون، ضحاک را میکشت و خلاص... سروش مثل آقایان سروش_نشین ( جام_جم) نمیفهمیده که فرمان به بند کشیدن و در چاه انداختن #ضحاک را داده...
خلاصه انواع و اقسام توهین ها، کج فهمی ها، بد فهمی ها و... در حق کل جامعه بویژه زنان جاریست و همه به امید ساختن اقلیتی قدرتمند و وفادار که جامعه ای متکثر را #کنترل کنند.
پ.ن : دوست سالیان درازم که ساکن ینگه دنیاست دوسه سال یکبار می آید ایران، او اهل دقت است.. می گوید:
با خشم، ناراحتی، یاس و..
فلانی این چه تیپ زدنهاست بین نوجوانان و جوانها؟ این چه رفتارها و گفتارهاست؟ این چه رانندگیهاست؟ این چه خیابان هاست..
به شوخی میگویم: تهاجم فرهنگی
میگوید : به خدا هیچکدام اینها نه در اروپاست نه در امریکای شمالی.. به نظرم آنها باید فکری به حال نسل نوجوان و جوان خود کنند تهاجم فرهنگی مهیبی از جانب اینجا به آنجا صورت خواهد گرفت..
ومن به دو قورباغه فکر میکنم. یکی را مستقیم می اندازی در آب جوش، به مجرد تماس بیرون میجهد و نیم سوخته زندگی ادامه میدهد و دیگری را میگذاری در دیگی و با شعله ای کم آب را به نقطه ی جوش میرسانی...
دومی اصلا متوجه فاجعه خواهد شد؟!

#دکترمحسن_یارمحمدی
#پژوهشگر_فرهنگ_ایران

@niyazestanvarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#آیینه_ی_سردار(۱)
#یادداشت_همیشه..
#ما_تقلیلگراییم
باور من این است که هدف نهایی زندگی ام به عنوان یک انسان #معرفت است و آگاهی.. معرفت که بیاید جهان روشن تر میشود و از آنجا که انسان موجودی #بساز است پس از معرفت آنچه را خواهد ساخت بهتر خواهد بود و به میزان این بهتری خدا آشکارتر..
بسیاری از اتفاقات پیرامون ما هیچ چیزش در دست ما نیست اما بر ما اثر میگذارد چه طبیعی باشد چه اجتماعی چه فردی و.. در چنین مواقعی که نه پیدایش اتفاق ربط چندانی به من دارد ونه میتوانم تاثیری و تغییری درآن اتفاق بگذارم می روم سراغ اینکه این حادثه چه به من یاد میدهد؟ چطور میتوان در ذیل آن نوری از آگاهی یافت، چطور میشود خود یا دیگران را بهتر شناخت و ساخت و...
#سردار_سلیمانی مردی که هشت سال علیه صدام متجاوز و یارانش جنگید و سی سال بعدش را در راه هدفش چنان رفتار کرد که دشمنانش به بزرگی و توانایی اش اقرار دارند و بی طرفان به احترامش می ایستند و آشنایانش او را نظامی حرفه ای تعریف میکنند که ماموریتش در خارج از ایران زمینگیر کردن دشمنان میهن و اعتقاداتش بود و..طی اتفاقی دردناک به آرزوی سالیانش میرسد.. و بعد در این آیینه چیزها می بینم که چندتایش را به اشتراک میگذارم
۱- طبق معمول اکثریت ملت همیشه در صحنه و نه در صحنه حاضر میشوند از، دواخل زیست و خوارج زیست، خرد و کلان و باسواد و بیسواد و..
و سیل نظرات، حرفها، ستایشها، توهین ها و...راه میافتد که فصل مشترک اغلبشان #بی_معرفتی است و بی معرفتی توام با بغض کوری شگفتی پدید می آورد که بسیار مخرب تر از بی معرفتی با حب است.
و من دوباره درمی یابم #جوگیری ملت را و می فهمم اگر جمهوری اسلامی در قامت این دستگاه موجود #تقلیل_گرا است دقیقا به سبب تقلیلگرایی ملت است.
حادثه ای به این بزرگی که قطعا ابعاد گوناگونی دارد و سوالات بسیاری پیرامونش هست میشود یک امر ساده..
- نظامی باهوشی مثل #حاج_قاسم چرا در چنین وقتی به عراق می رود؟
- امریکاییان متفرعن آلوده وجود چرا در چنین وقتی دست به ترور میزنند؟
- سود و زیان این اتفاق چیست و چه کسانی بهره مندان این اتفاق اند؟
- امریکاییهای انسان_کش میگویند از طهران رد #سردار را داشته اند. ( مسولان داخلی میگویند #سردار از سوریه رفته عراق؟!؟!) احتمالا یاران داخلیشان کیانند و دنبال چه هستند؟ اهالی جنگ؟ اهلی مذاکره؟ کاسبان جنگ؟ کاسبان تحریم؟ کاسبان مذاکره و..؟
- خبر میرسید اژدهای هفت سر و انسان سوز داعش دارد به مدد ایران ستیزان ترک و عرب و یهود و غربی و.. احیا می شود.. نقش #حاج_قاسم در شکست این هیولاها چه بود و الان چه می توانست باشد؟
-اسراییل مدعی داشتن قوی ترین نیروهای امنیتی نظامی و..است او در دو جنگ سی وسه روزه و بیست و دو روزه چه ضربه شستی از #سردار دیده بودند که اینهمه از او در هراسند ( تاریخ بخوانید اسراییل کل اعراب را در هفت روز مقهور و مغلوب کرده ها) و چرا اسراییل اینبار در جریان کار آمریکا نیست؟ (لغو ناگهانی سفر نَتِن یاهو و بازگشت به اسراییل) و..
- #حاج_قاسم یک فرد بود یا یک فکر چون اگر فکر باشد طبیعی است نمی توان او را کشت..
- #سردار_سلیمانی یک تن است یا یک #نماد؟! اینها خیلی فرق دارند
و میبینم این سوالها و دهها سوال دیگر هرگز به ذهن اغلب ملت نمی رسد..
اما همه ی جوگیرها مشغول هیاهوهای برآمده از هیجان اند و در #جوگیری تام هرچه به ذهن غالبا خالی شان میرسد به جامعه ای آشفته پرتاب میکنند تا این جامعه در ساحات گوناگونش آشفته تر شود..
و باز بپرسید #بهره_وران چنین فضایی کیانند؟ کسانی که شیطان صفتند ما را به خوبی میبینند و ما البته ایشان را نمی بینیم به قول قرآن عزیز؛
اِنه یراکم هو و قبیله مِن حیث لا ترونهم شیطان میبیندتان هم او هم همانندان همقبله اش از سویی که شما نمی بینید ایشان را..

#دکتر_محسن_یارمحمدی
#پژوهشگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه..
#حس_ابلیسی_دست_بالا_بودن یا
#این_دو_دزد
این روزها اکثریت جامعه از حرف زشت ونادرست یک زن و حرف پست و پلید یکی از #اشباه_رجال، هردو در یک دار ودسته،آشفته، خشمگین و ناراحتند.
و من نخست می پرسم؛
چند درصد شما همسران در دعواهای خانگی وقتی به اوج خشم میرسید، نگفته اید: همینه که هست هررررری؟
چند درصد پدرهای جامعه وقتی افتاده اند در تنگنایی سخت، به فرزند خود نگفته اند: اینجا خانه ی من است هررررری؟ چند درصد مادران وقتی غذایشان مورد اعتراض بچه ها بوده نگفته اند: همینه که هست میخواهی بخور میخواهی نخور؟ چند درصد خداماتی ها وقتی با اعتراض تند ارباب رجوع روبرو شده اند نگفته اند: همینه که هست نمیخوای هررری؟ چند درصد کارخانه داران، پزشکان،صاحبکارها، هنرمندان، و... وقتی دچار اختلاف با طرف مقابل شده اند نگفته اند: همینه که هست میخواهی بخواه نمی خواهی نخواه؟!..
و همه ی این تفرعن های رنگارنگ برآمده از چیست؟ بی شک احساس #بالا-دستی چنانکه #ابلیس هم با همین احساس نفی #آدم میکرد و در برابر خدا گردن میکشید و او را متهم به اغواگری میکرد..
آری همسایه های ما در مجتمع مسکونی به همسایه ی قانون گریز و کمتر مبادی آداب گفتند تو که پول داری برو خانه ی ویلایی بخر (؟!؟)و او گفت : هرکس ناراحته آپارتمانش را بفروشد. همسایه ی اولی احساس میکرد دست بالا را دارد چون اکثریت مجتمع با او بودند و دومی حس دست_بالایی داشت چون #پول داشت..
بیایید با خودمان صادق باشیم این نخستین گام نجات است. مگر خیلی از مخالفان آن زن و مرد بالا دست متوهم بارها به ایشان نگفته اند: پاشید بروید عراق و سوریه و... نگفته اند؟
آری من نخست همه را #متهم میکنم که نتوانسته ایم #دیگری و #دیگران را نه تنها برتر از خویش بدانیم ( با تکیه بر تمام آموزه های ملی و دینیمان) نه تنها همسطح خویش حساب کنیم که دایم خود را برتر دیده ایم. کجا دنبال #علو-فی-الارض میگردید؟ کجا در پی مصداق #ابا-واستکبر هستید؟ کجا در پی ابلیس هستید؟
آری آن زن بیچاره و آن #شبه-مرد بدبخت در آن جایگاه بالادستی نشستند و حرف زدند حال آنکه بسیاری از ما چنان و بدتر از چنانیم..
صدهزار ابلیس و بلعم در جهان
همچنین بودست پیدا و نهان

این دو دزد آویخت از دار بلند
ورنه در عالم بسی دزدان بدند..

همه ی ما انسانها از پلیدی بدمان می آید. این است که برآن میشوریم اما یادمان باشد شرط احساس پلیدی چیزی این است که ما آن را در خودمان داشته باشیم و البته مهارش کرده باشیم وگرنه اگر خدای ناخواسته عین نجاست شده باشیم که اصلا نمیپذیریم کارمان غلط بوده..
( دراین مورد با تکیه بر روانشناسی بدن و فلتات زبان - به تعبیر حضرت ولی- آن زن به اکراه عذر خواست چون در مرز پلیدی است اما آن #شبه-مرد عذر نخواست چون عین #نجاست شده است)
- استغفر الله و اعوذ بالله من سوء القضا
باری در یادداشت پیشین نوشتم #شاه قبلی، #رییس-جمهور قبلی و #مجری قبلی و... هم همین حرفها را زده اند اما کسی به یاد ندارد ( چنانکه اگر خودش نیز چنین چیزهایی گفته به یاد ندارد)
#حرف-آخر: آن زن و آن شبه-مرد حرفهایی ناراست و پلید برزبان رانده اند حذف ایشان نه ممکن است نه معقول.. بدی نمیمیرد بدی فقط محدود میشود چاره ی کار در بند کشیدن #زن-مرد بالادست پندار وجودمان است. #ابلیس تا روز قیامت مجال دارد و #ضحاک هم در دماوند اسیر است تا در آخر زمان بند بگسلد و دوباره ایرانشهر را خوراک #دومار خویش کند.. فریدون جانمان را یاری کنیم تا ابلیس و ضحاک درونمان را مهار کند.
نگویید این درون نگری چشم پوشیدن از مسولیتهای اجتماعی است. موضوع ساده تر از این حرفهاست وقتی تو شمعی می افروزی تاریکی را پس میزنی و وقتی همسایه ات چنین کند اقلیم تاریکی محدودتر میشود. راه شکست اهریمن چیزی جز شعله ور کردن آتش عشق و آگاهی و انصاف و.. نیست...
الحمد لله اولا و آخرا
#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه
#ضرورت_سوادهای_متنوع_و_متعدد یا
#خوانش_نوین_منابع_و_معادن_کهن
یکی از خیانتهای بزرگ غرب به انسان ، نگاه #خود_مرکز_بین است. و استعاره اش گذر دادن #نصف_النهار مبدا (که جهان را دو بخش میکند) از دهی است در انگلستان..
دیگر اینکه انسان غربی، دو جنگ وحشیانه ای را که خود در قرن بیستم پی افکند و میلیونها نفر را به کام نیستی و سیاهی و تباهی فرستاد #جنگ_جهانی نامید ، درست است بسیاری مناطق جهان تخت تاثیر این خون ریزی دهشتناک واقع شدند اما درگیر جنگی آنچنان نشدند و اگر شدند اغلب بواسطه ی حضور خود غربیها بود.
میخواهم با این مقدمه بگویم هنوز هم وقتی غربی میگوید: جهان ، منظورش #شمال است آمریکایی‌ها ( اهالی سواحل شرقی و غربی) اروپا را ده حساب میکنند و اروپایی ها لابد کره و ژاپن را کپی خویش میبینند و الباقی جهان جنوب را هیچ....
سخن این است وقتی میخواهیم نقل قولی از یک انسان غربی(دانشمند،متفکر یا هنرمند و..) به زبان بیاریم باید مراقب این بخش باشیم .
در همین فضای مجاز بسیاری از سه سیلی به جهان بشری میگویند که کلا منظورشان اروپاست و درباب بقیه ی جهان چرند است.
۱- #کوپرنیک یا گالیله گفت: جهان گرد است و مرکز کیهان نیست و.. خب برای خودشان گفته، مطالعات ادبی و گهگاه علمی من میگوید برای بسیاری از اهالی علم و تفکر در ایران این موضوع #بدیهی بود نگاهی به #التفهیم ابوریحان و حتا اشاراتی در مثنوی از جاری بودن چنین باوری بین اهالی فکر میگوید گیرم برخی باور نداشته اند و...
۲_ داروین گفت : فرگشت و... اثبات شد انسان #اشرف_مخلوقات نیست و... اینجا نیز یک بیسوادی نهفته است . نمیدانم کی نخست بار گفته انسان #اشرف است اما قطعا معناش را میدانسته . اشرف به معنای بهتر یا برتر ماهوی نیست . اشرف از شرف به معنای بلندی میاید وقتی میگویید ما مشرفیم به فلان سخن بر سر جایگاه است نه خود طرف . چه بسیار مشرف‌ بی شرف.
باری انسان اگر اشرف است به سبب جایگاهی است که دارد او میتواند #محیط شود بر سایر موجودات و این احاطه بر اساس #فهم و #خرد و #خیال و.‌‌.. است.
انسان سایر #موجودات و #مفاهیم را میتواند بفهمد #ربطشان را می یابد یا بینشان ایجاد ربط میکند او هم به سبب ساخت و به کارگیری ابزار #تفوق دارد هم مثلا به سبب #عصیان یا #مرگ_آگاهی یا گلاویز شدن با بزرگترین و مبهم ترین مفهوم هستی که که #مطلق_هستن است و خداست ( لقب #اسراییل برای یعقوب یعنی کسی که با خدا گلاویز میشود) باری در این معنا هنوز هم انسان #اشرف_مخلوقات است..
۳- #فروید سیلی ناخودآگاه را زد و... به پیر و پیغمبر تمام حکمای شرقی ما به ابعاد پنهان جهان و من_های بی نهایت انسان اشارات داشته اند (در اینجا ما هند و... را شامل میشود ) اشاره به اینکه غیب موجب حرکت شهادت است در ذهن و دل بسیاری ازیشان امری بدیهی است اینکه اگر میخواهید عیانتان سروسامان بگیرد به نهانتان رجوع کنید کنایتی است ازین سخن ..
تو یکی تو نیستی ای خوش رفیق
بلکه گردونی و دریایی عمیق

آن تو زفتت که آن نهصد تو است
قلزم است و غرق گاه صد تو است..
جالب اینجاست که در این ابیات شما باید هم تو (انت ، you) بخوانید هم توو ( لایه )..
باری تنبلی مفرط ما در بازشناخت منابع کهن و روشمند کردن این بازیافت ( بخدا منظورم صرفا روشهای ابداعی غرب که مبتنی است بر منابع غربی و محصول تجربه ی زیسته ی خاص ایشان نیست) ما را به این مقهوریت و استضعاف رقت انگیز کشانده است.
روزگاری بزرگان محقق ما سعی کردند منابع کهن را تصحیح کنند و چاره نداشتند امروز دیرگاهیست ما به مفصلی دیگر سیده ایم انسان ایرانی امروز باید اهل #قرائت شود او باید سوادهای خواندنهای متنوع و متعدد را کشف کند و از دل این منابع و معادن گوهران استخراج کند آنها را با تبحر تراش دهد و با این الماس‌ها و زمردها هم چشم خویش و خویشان را روشن کند و هم چشم #اژدهایان راه را کور کند..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه
حکایت من و #استاد..
فکر میکنم طی این شش هفت روز میانه ی مهر ماه، آنقدر که دوستان و عزیزانم نگران حالم بودند وتسلیت گفتند در مرگ‌پدرم تسلیت نگفتند و نگران نبودند و بنا بر این میتوانم چنان پرشور و شعار بنویسم و پر سوز و گداز بنگارم که حسابی #هیجان زده شوید و..
اما برای کسی که در مکتب #ایران برآمده و رشد کرده و آموزگارانش فردوسی و ناصرخسرو و سهروردی و عطار و سعدی و مولانا و حافظ بوده اند و زرین کوب ها و شفیعی ها و پورنامداریان ها و... #شجریان ها‌.‌..ضمن محفوظیت #شعار و #هیجان اصل بر چیز دیگر است.
برای حفظ شعار، میگویم :
اگر سامیان و سواران دشت نیزه گذار، #داوود داشتند که با صدایش انسان ها و حیوان ها می مردند ما #سیاوش داریم که در صدایش انسان و حیوان زنده میشوند
هراس تاریکی از فریاد #مرگ_بر_سیاهی نیست آنچه او را پس می راند افروختن #شمعی است خدایی
همه میتوانند فریاد مرگ بر... سر دهند اما آنان که میتوانند چیزی #بسازند نیاز جامعه ی مایند
فردوسی و حافظ و..پی افکندند از نظم کاخی بلند که دست و چشم هیچ اهریمنی را توان ویران کردن یا نادیده گرفتن آن نیست و #شجریان با همان سخنان و آهنگها و آوازها کاخی ساخت که باید زمانها بگذرد تا بدانند چه شده است
باور دارم حتا خود استاد و دیگران هرقدر بدانند،هنوز نمیدانند #استاد چه کرده است و..
و اما حکایت من و #استاد
کامیاب بوده ام که از ده سالگی #ای_مه_من.. می شنیدم ودر نوجوانی پول توجیبی ام را برای خریدن #بیداد و #آستان_جانان و #دستان صرف میکردم و یکی دوسال دیگر انس من و این صدا و آنها نواهای همراه چهل ساله خواهد شد. بلوغ در راه است.
و طی این چند دهه چه چیزهای استاد شد مایه ی عظمت من نظیرش در ذهن و جان من !؟
۱- امضایش.
کدام چهره ی پرنفوذ و پرآوازه و محبوب القلوب تاریخ گذشته و حال ایران را میشناسید که امضا کند(خاک پای مردم ایران چنان همقافیه شودبا (#محمدرضا_شجریان
دیده اید اکثریت هنربندان دوریالی طلبکار مردمند اما کجای زندگی و کار شجریان جز احترام به مردم می بینید!؟ چنان زیسته که گویا او بدهکار مردم است‌ و زهی حلال زادگی که #همایون و دگر فرزندانش نیز چنین اند
۲- ما هیچوقت از او ناله نشنیدیم ، ناسزا نشنیدیم، نفرین نشنیدیم، طعنه و تمسخر ندیدیم و... اگر بود همه در #کار بود . چیزی که تک تک ما به اجرایش نیازمندیم #کار
و نگاهی به تاریخ درد صدسال اخیر و هزاران سال ایران نشان میدهد که فقط کار بوده که اهریمن تباهی و سیاهی را شکست داده و نه چیز دیگر.. از فردوسی و ابن سینا تا دهخدا و بیضایی و درودی و.. بپرسید.
۳- کار عالیست اما آنچه کار امثال شجریان را کاری تر میکند کار در شرایط مرگ است و #ایمان به کار
۴- ادب و متانت #شجریان برای من یادآور اسطوره ی انسان ایرانی است حتا به هنگامه ی رزم نیز شسته رفته ترین سخنان را میگوید و که میداند این کار چنان تاریکی را به وحشت می اندازد که حد ندارد چون وقتی برای شکست سیاهی از ابزار او بهره میگیری سیاهی بسیار خوشحال است چون تو را تداوم خویش می یابد و میخندد که: « تو نیز از خودمایی»
۵- شجریان نه تنها در عرصه عمومی( کار هنری و اجتماعی و..)پیروز شد که در اصلی ترین نبرد نیز #شاه_دژ خانواده را تباه نکرد إن فی ذلک الذکری لمن کان له قلب..
۶- شجریان نمی گفت پاک است او پاک بودن را نشان میداد چیزی که مورد بغض پلیدی است.
۷- برای امثال #استاد هنر وکار و.. #سلوک است از جنس #صیرورت قرآنی است.او در کارهایش و زندگی اش #میشد و شد
۸- آشنایی عیانی و نهانی او با ادبیات فارسی و فهم جانی سخنان حکمای ایرانی در میان بزرگان ادبیات کم نظیر است چه برسد به اهالی موسیقی
۹- از موسیقی آنقدر می دانم که نام دستگاهها را و برخی گوشه ها را و فرق آواز و تصنیف را و.. سه تاری و #مرغ_سحر را. اما همین چند جرعه دانسته از دریای موسیقی ایرانی،به من میگوید نه #دستان تکرار خواهد شد و نه #بیداد و... البته که هرگز نه سنتور #مشکاتیان را فراموش میکنم در تکمیل و تکامل صدای #استاد، نه تار بیکجه خانی و علیزاده و..را نه کمانچه ی کلهر و نی عندلیبی را ونه فرهنگ فر یا کامکارها و..را
۱۰- #شجریان در بزنگاه تاریخ معاصر در کنار مردم ایستاد و چونان اسلاف خویش(خیام و حافظ) رندانه و به هزار زبان از #مهرپرستی و #مستی گفت و تاریکی #دلاله را با #کار و تولید به سخره گرفت
۱۱- شجریان #پرکار است بسیار بسیار و با اینهمه کار ،منی عمر بر سر ادبیات فارسی و عربی نهاده ام وقتی از منظر خواندن ابیات آثارش مینگرم شاید لغزشهایش دو رقمی نشود و کیست نداند که در خواندن مثلا هزار بیت بد خواندن سه چهار بیت اصلا مشکلی نیست چه رسد به آواز خواندنش
۱۲- در روزگار سفله پروری و کم مایگی و میان مایگی شجریان باسواد و پر مایه..
۱۳- به بعدش برای بعد انشاالله
#محسن_بارانی مهر درد ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه
#پدران_کودک_پرور

به عنوان یک پدر ، آن هم پدری که فرزندش دختراست مطلبی نوشتم در فضای اینستا گرام مبنی بر اینکه باید قانونی وضع کرد تا پدران از بدو تولد فرزندشان تا بعدها... دو سه روزی کارهای نوزاد و کودک را عهده دار شوند و..
روشن است که این سخن صرفا دعوتی است به این امر و تشویق پدران به کاری که چشم انداز جامعه و اجتماع را به طرز شگفتی تغییر خواهد داد و نه چیز دیگر
بگذارید از آغاز شروع کنم. انسان چه در هیأت فرد و چه در صورت جمع قطعا و به دیرسال تغییراتی کرده است از پارینه سنگی تا آتش و فلز و سفال و...را طی کرده شکار کرده دام پرورده ، کشاورزی کرده ، آهنگری کرده ، بازار ساخته و.. هر کدام این ساحت ها زاینده الگویی از ارتباط و مناسبات و اساسا شکل دهنده ی نوعی از بودن شده مادر سالاری داشته پدر سالاری داشته و کاهن سالاری داشته و.. تقسیم وظایفی به هزار دلیل تنانه و روانه و عرفانه و...داشته و حالا اینجاست
مثلا در ادوار مختلف پرورش و تربیت فرزند را به مادر سپرده یا دایه یا به دولت.. هرنوع ازین سپردنها نتیجتا محصولی تولید کرده بدین معنا که رسیدگی به امور نسل بعد هم نسل بعد را شکل داده هم نسل قبل را اینکه تمام امور تربیت دست مادر باشد یک مادر و فرزند و پدر و نهایتا اجتماع و جهان می سازد و اینکه در بزرگ کردن یا بزرگ شدن کودک پدر یا دایه یا...نقش داشته باشد جهانی دیگر میسازد ما در تربیت فرزندمان نه فقط او را که خود را و جهان را شکل می دهیم.
چیزی که روشن است محصولات خروجی این واسپاری ها و تخصصی کردن کارها جهانی را پدید آورده که دلخواه اکثریت قریب به اتفاق انسانها نیست
جهانی پر از خشونت و تبعیض و تحقیر بویژه در حق زنان و جهانی که نیمیش در معرض چنین زشتی هایی باشد طبعا مطلوب انسانهای سالم نیست و انسان سالم کسی است که از تبعیض و تحقیر و خشونت آزرده میشود
به گمانم در شکل گیری جهان مرد سالار غرق خشونت آن تقسیم کار ( رسیدگی تربیتی در اکثریت حوزه ها با زن و رسیدگی تامین محور با مرد) نقشی کلیدی دارد.
فی المثل هر ازگاهی جامعه ی خواب زده ی ما در اثر داس به دست شدن مردی و کشتن دخترش شروع به هذیان گویی میکند. اغلب قتلها به دست مردان اتفاق می افتد و مقتول ها بیشتر مردانند.توهین های رفتاری در جامعه فراوان است شما اگر مردید در یک روز دوسه با و ناسزای غالبا مردان جامعه نوازش می شوید و اگر زن هستید چندین بار
من شخصا برای کاستن از حجم چنین پلشتی های رایج در جامعه پیشنهادم دخالت مردان در امر تربیت و رشد کودک است
مردی که همپای همسرش به پزشک مراجعه می کند همپای زنش می زاید(حضور پدر در غرب هنگام زایمان مادر نه فقط دل دادن و همراهی با زن است که برای فهمیدن بزرگترین معجزه ی جهان است و دیدن دردی که مادر می کشد تا آهن وجود مرد نرم و گرم شود زیرا ما قرنهاست از غلبه ی مطلق آهن‌ فاصله گرفته ایم) همپای همسرش شبها بیدار میشود برای شیر دادن نوزاد یا پایین نگه داشتن تب کودک یا بردن و واکسن زدن یا سامان دادن به ادار بچه یا لباس خریدن برای کودک یا بازی کردن با فرزند یا..هر چیز دیگر که غالبا و به غلط وظیفه ی مادر دانسته میشود(کأنه ما هنوز ماندگان عصر شکاریم که هستیم) آری پدری که لحظه لحظه بزرگ شدن فرزند را می بیند و موهای دخترش را می بافد یا دست پسرش را میگیرد و پزشک میبرد به کوه می برد و... چنین پدری قطعا خوی عصر شکار و دام داری و ... اش بسیار کم رنگ خواهد شد یکی از دلایل ستیز جاودانی پدر و پسر در طول تاریخ همین ظریفه است.
رستم اصلا خبری از سهراب ندارد گویا گهگاه وظیفه ی عظیم پدری را با ارسال کیسه ای طلا بجا می آورد و آنقدر از رشد نسل خود بی خبر است که وقتی شک می کند نکند این پسر فرزند من باشد با خود می گوید: نه بابا بچه ی من هنوز اینقدر بزرگ نشده که کمر به جنگ ببندد آنهم بدین زیبایی ... این رستم شور بخت در بیان چنین چیزی نه فقط بی خبری خود از فرزندش را آشکار میکند که خریت خود در شناختش از خویش و محصول خویش را به اثبات می رساند
کاووس هم همین است وقتی پرورش سیاوش نیم فرشته را به بزرگی مانند رستم می سپارد طبعا آنقدر بی خبر از چگونکی جهان پسر خویش است که نادانسته فرزند را به کام اژدها بفرستد.
کاووس ابله اگر فرزند خویش را پرورده بود احتمالا میتوانست حدس بزند درخواستش مبنی بر کشتن گروگان‌ها و تاختن به دشمنی که مایل به صلح است پاسخی نخواهد یافت و چنین فرمانی نمی راند.
می بینید که از اسطوره و افسانه تا امروز این بی خبری پدر از فرزند چه فجایعی را پدید آورده است
ادامه 👇👇
#یادداشت_همیشه
چکیده ای در تاریخ زبان فارسی
وقتی از ریشه های زبان فارسی سخن میگویند معمولا به اسناد برجای مانده از دوره ی هخامنشیان اشاره میکنند
این زبان، شاخه ی جنوب غربی زبانهای ایرانی است و اسناد مکتوبش غالبا در شوش، همدان، تخت جمشید، میان رودان ، سوریه و آناتولی یافت شده
آجرهای پخته، الواح زرین و سیمین، سردرها، نقوش برجسته، مهرها و..که گاه یک زبانه اند و گاه در کنار فارسی به زبان های ایلامی یا بابلی یا مصری(گاه هرچهار زبان) ترجمه شده اند
مهمترین کتیبه ی این دوران سنگ نبشته ی سه زبانه ی داریوش اول است که بخشهایی از ترجمه ی آرامی آن در پاپیروس‌های مصری بدست آمده
این زبان ربط محکمی با مادی دارد اما رد پای آرامی، سامی و مصری نیز در آن پیداست حضور پر رنگ واژگان و نحو زبان پارتی شمال غربی نیز در این نوشته ها مشهود است
در دوره ی اردشیر اول نشانه های تغییر زبان در نوشته ها آشکارست این امر نشان فاصله گیری زبان گفتار از نوشتار است.(در روزگار ما نیز متنهایی چنین وجود دارد مثلا با چنین جمله ای رو به رو میشویم:
سردار اعظم را بردن و وی را گفتن ای چریک، از چه روی شایستگان های_کلاس از حامدان یزدان نیستند)
جدای از متون مکتوب، با بررسی زبانهای ایرانی و غیر ایرانی منطقه میتوان دریافت مجموعه هایی غنی از روایات حماسی وجود داشته که شفاها به دوره های بعد منتقل شده بازتاب این امر در نوشته های مورخان یونان و نوشته های بعدی ایران دیده میشود
زبان_پارتی از زبانهای میانه ی شمال غربی است. اشکانیان در اصل شاخه ای از سکاها بودند از قبیله ی پرنی یا أپرنی که با چیرگی بر استان پارت (۲۴۷پ.م) زبان پارتی را گسترش دادند.البته در آغاز بسیار تحت تاثیر خط و زبان یونانی بودند پلوتارخ نقل میکند هنگامیکه سر بریده ی کراسوس را برای ارد دوم آوردند او مشغول تماشای نمایشی یونانی بود
آثار برجا مانده ی این زبان بیشتر در پایتخت قدیم اشکانیان، نسا، یافت شده و این زبان تا قرن ۶ میلادی رایج بود و کم‌کم فراموش شد هرچند تا سده ی سیزدهم مورد استفاده ی مانویان آسیای مرکزی بود و سرانجام با یورش دیووار مغولان به کلی از رواج افتاد اما تاثیر خود را در زبان دری گذاشت
حضور پررنگ واژگان پارتی در زبانهای فارسی میانه،سغدی،آرامی،سریانی،مندایی،گرجی و بویژه ارمنی بسیار آشکار است
نوشته هایی به این زبان در سراسر آسیا از هند و ترفان تا سوریه و کرانه های فرات موجود است
زبان دری اصطلاحی است که زبان فارسی پس از اسلام را بدان نامیده اند اما سابقه ی کاربردش بی شک پیشا اسلامی است.
ابن مقفع شهید پاسداری از زبان و فرهنگ ایران معتقد است دری برگرفته از در به معنای پایتخت است او زبانهای ایرانی را پنج زبان دانسته؛
پهلوی، دری، فارسی، خوزی و سریانی
پهلوی منسوب به پهله( پنج منطقه ی سپاهان، ری، همدان ، ماه نهاوند و آذربایجان)
دری زبان اهل مداین (هفت شهر کنار تیگره) و زبان اهل خراسان و بلخ برآن غالب است
فارسی زبان موبدان و دانشمندان و مردم فارس است و..
این موقعیت یابی روزبه قطعا توصیفی شماتیک از اواخر حکومت ساسانیان است زمانی که هنوز آسورستان جزء ایران بود در حالیکه پهله در زمان اشکانیان به خراسان و قومس اطلاق میشده است
زبان پهلوی و فارسی بومی پهله و فارس است و زبان دری صورت گفتاری فارسی( فارسی میانه) است.
زبان فارسی زبان مادری پادشاهان ساسانی است که از اصطخر برخاستند و آن را به جای پهلوی زبان رسمی کردند‌. هردو یک زبان با دو‌گویش اند یکی شمال غربی ایران بزرگ و دیگری جنوب غربی آن
زبان دری حدود صد سال در تیسفون زبان واسط بود زیرا مردم این منطقه به احتمال زیاد همچنان سریانی حرف می زده اند
در چگونگی انتقال این زبان به خراسان و فرارودان سخن بسیار است برخی حضور پررنگ سپاهیان و دیوانیان ساسانی پیش از اسلام را دلیل این امر می دانند و برخی کوچ بزرگ ایرانیان را در بحبوحه ی حمله ی اعراب
این زبان بعدا به ماوراءالنهر و سغد هم رفت و بنظر میرسد گسترش در این حوزه ی بزرگ جغرافیایی و همه فهمی آن، کم کم موجب پذیرش آن ازسوی مردم شد از فرغانه و سغد تا سمرقند و بخارا و از خراسان تا آران و آذربایجان و نیز سراسر جبال و عراق عجم و عرب
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_همیشه #تاریخ_ندانی


در دهه ی بیست زندگی، بی توجه به گزیده های ابلهانه و تباهی آور متون فارسی دانشگاه می رفتم سراغ کتابهای اصلی.
مثلا به جای گزیده ی صد صفحه ای نیمیش توضیحات باطل از #تاریخ_بیهقی، دوره ی سه جلدی را می خواندم که ببینم چه بوده مگر این کتاب؟ چه می نوشته ابوالفضل بیهقی که حاکمان حدود بیست و پنج جلد از سی جلد کتابش را سوزانده بودند؟ و...
چنان حیران می شدم که گاه نزدیک بود قالب تهی کنم؟
دسیسه های عجیب غریب فردی و گروهی در حق همدیگر، نظام فاسد شخصی یا گروهی، سازمان های شگفت اداره ی کشور که بی شک برگرفته از ایران باستان بود و... همه مرا مستاصل میکرد که مثلا چه جانوری است این انسان و چه کارها که میتواند بکند و... البته غافل که در همان سالها به مراتب بیشتر و شدیدترش پیرامون ما داشت اتفاق می افتاد و البته می افتد..
یکی از داستانهای غریب تاریخ بیهقی در این باره مربوط به #بونصرمشکان استاد اتفاقا خردمند و فاضل و غالبا مثبت خود نویسنده است..
او که همچون همه ی مرتبطان با قدرت از آینده و غیب اطلاع دارد در اقدامی غریب که موجب شگفتی دوستان کار دیده و سرد و گرم چشیده اش می شود گوسفندان بسیاریش را به قیمتی کمتر از عرف می فروشد و... به اعتراض رفیق شفیقش هم توجه نمی کند.
فقط چندی بعد است که خبر چپاول ترکان شرق نشین به نواحی شرقی ایران همه گیر می شود و رفیق ناصح در دیدار دوباره وزیر دربار سلطان را می بیند که بسیار کیفور است و می گوید میبینی ؟ این خوراکهای رنگارنگ محصول آن فروش به ثمن بخس است و... حکایت پسران علی تکین و برامکه و حسنک وزیر و بوسهل زوزنی و.... بماند.
باری دو سه دهه ای از آن ایام می گذرد و من تکرار آنهمه پلشتی را پس از گذر هزار سال دارم با چشم می بینم با این تفاوت که سیاسان حیله گر و غارت گر بر مسند نشسته ی این ایام یک صدم دانش و منش همان عفریتان گذشته را نیز ندارند. زمان نه تنها در این دیار متوقف است که به پس می رود و پست بر می کشد..
و این جان خسته ی حیران مانده است که کدام گرد را به جادو پاشیده اند بر این خاک که اراذل دیروزش در برابر سفلگان امروزش به صد درجه قابل ستایش ترند...
#محسن_بارانی آبان ۱۴۰۰
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشت_همیشه

آه از این #بی_رسمیها

زندگی انسان هزاران سال است براساس #رسم است. و هر کس یا گروه یا ملتی آیین و رسم (حالا بخوانید) قانون را رعایت کرده، کامیاب تر بوده...
ایرانیان طی اعصار و قرون هزاران رسم و آیین داشته اند که بسیاری از حوزه های زیستی بشر را در بر میگرفته مثلا هرگز نباید در آب روان دست یا ... می شستید آب را در ظرفی ریخته با فاصله ی مناسب شستشوی مورد نظر اجرا میشد، یا درخت کاری یک رسم بوده یا #درخت_افکن_بود_کم_زندگانی یک قاعده بوده یا حتا کارهای خلاف، مثلا شرابخواری در شب بوده، به اندازه بوده، در جمع #اهل بوده و..( ر.ک قابوسنامه) این آیین مندی در اصحاب حِرَف هم بوده کسی بدون طی مراتب بنا نمیشده کسی بدون طی مدارج فرش باف نمیشده #شاگردی شیوه ی زیست بوده تا.. به استادی برسی.
این مدل در زندگی بشر جا افتاده مثلا در پزشکی انواع پرستار داریم انواع پزشک داریم و..که هرکدام نمیتوانند کاری بالاتر از مرتبه ی خود انجام دهند..
در حوزه انواع و اقسام القاب اشارتی است به طی مراتب شیخ وثقة الاسلام وحجةالاسلام و.. همه مرتبه بود مجتهد انواع داشته و.. اهل فقر هم چنین بوده اند یعنی مثلا #مشرف غلط کرده تبلیغ کند #مجازنماز کارهایی انجام میداده و #مأذون کارهایی.. یکی فقط باید گوش میداده حتا حرف نمیزده، یکی حرف میزده اما نباید حدیثی نقل میکرده و.. هرچیزی قاعده ای داشته و رسمی مگر ممکن بود کسی در هرسطح راهنمایی کند و دستگیری؟! بچه های na مثلا رهجو دارند و راهنما دارند و رهبر دارند و... هرکسی نمیتواند هرغلطی بخواهد بکند..

و اما و متاسفانه پس از بیسوادی فراگیر که در یکصدسال اخیر جهانی شده و بیمایگی و میانمایگی فراوان که فضای دیجیتال و عجوزه ی هزاران داماد #رسانه ایجاد کرده.. همه متخصص اند همه مشاورند همه راهنمایند همه پیرند همه دستگیرند همه آیة الله اند و...
اعتراض هم میکنی میگوید من صدتا کتاب خوانده ام مدرک فلان دارم و.. نمیفهمند اینها فقط بخش کوچکی از یک کار بزرگند..
به دوستی که داشت تخصص میخواند گفتم به هیچ انسان زیر چهل سالی نباید دکتری تخصصی بدهند. معترض شد اما شک نکنید من به تخصص هیچ انسانی در هیچ رشته ای بویژه علوم انسانی باور ندارم، مگر آنکه سی سالی سلوک کرده باشد و دایم السفر بوده باشد و در حوالی چهل سالگی به مرتبه ای رسیده باشد که بتواند #کاری کند.
چطور مثلا دختر پسر بیست پنج ساله ای که جداشده از دوستش نامزدش، همسرش و... جرات میکند به دوست سه چار سال کوچکترش سفارش کند که با طرفش چه بکند یا نکند؟ در فلان مشکل چه کند یا نکند؟
الان در فضای مجازی و غیر مجازی هزاران نفر هستند که دارند درباره ی اساسی ترین امور انسانی حرف میزنند و قبله ی بسیاری دیگرند و این بشدت اسف بار و فاجعه بار است...
در امر آموزش وپرورش، هنر، روابط کاری، اجتماعی، خصوصی ، دغدغه های ذاتی انسان (مثل زندگی، مرگ، دلتنگی، عشق و..) همه مشغول هدایت دیگرانیم یک لحظه مکث نمیکنیم که خانه خرابی و تباهی بسیاری از انسانها از ناحیه ی همین #بی_تقوایی ماست..
این یادداشت شتابزده از سر دردی بود که دعوت کنم همگیمان را بع رعایت تقوا و پروا..
به گمانم وقتی گیر افتادید حتما نزد کاربلدش بروید و بدانید هزاران سال است مکاران ابلیس صفت دریافته اند راه همین است (راه رشد) و در گوشه و کنار راه زندگی ما دکان زده اند که جیب پرکنند که یکیش جیب ِ پول است. چیبها فراوان است جیب توجه، احساس، خودکم بینی، جاه طلبی، جیب سری و راهبری و.. دهها جیب دیگر..
لطفا تا پخته نشده آید به دیگران سفارش نکنید و جز سفارش پختگان نشنوید..

#محسن_یارمحمدی

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#یادداشت_همیشه
چکیده ای در تاریخ زبان فارسی
وقتی از ریشه های زبان فارسی سخن میگویند معمولا به اسناد برجای مانده از دوره ی هخامنشیان اشاره میکنند
این زبان، شاخه ی جنوب غربی زبانهای ایرانی است و اسناد مکتوبش غالبا در شوش، همدان، تخت جمشید، میان رودان ، سوریه و آناتولی یافت شده
آجرهای پخته، الواح زرین و سیمین، سردرها، نقوش برجسته، مهرها و..که گاه یک زبانه اند و گاه در کنار فارسی به زبان های ایلامی یا بابلی یا مصری(گاه هرچهار زبان) ترجمه شده اند
مهمترین کتیبه ی این دوران سنگ نبشته ی سه زبانه ی داریوش اول است که بخشهایی از ترجمه ی آرامی آن در پاپیروس‌های مصری بدست آمده
این زبان ربط محکمی با مادی دارد اما رد پای آرامی، سامی و مصری نیز در آن پیداست حضور پر رنگ واژگان و نحو زبان پارتی شمال غربی نیز در این نوشته ها مشهود است
در دوره ی اردشیر اول نشانه های تغییر زبان در نوشته ها آشکارست این امر نشان فاصله گیری زبان گفتار از نوشتار است.(در روزگار ما نیز متنهایی چنین وجود دارد مثلا با چنین جمله ای رو به رو میشویم:
سردار اعظم را بردن و وی را گفتن ای چریک، از چه روی شایستگان های_کلاس از حامدان یزدان نیستند)
جدای از متون مکتوب، با بررسی زبانهای ایرانی و غیر ایرانی منطقه میتوان دریافت مجموعه هایی غنی از روایات حماسی وجود داشته که شفاها به دوره های بعد منتقل شده بازتاب این امر در نوشته های مورخان یونان و نوشته های بعدی ایران دیده میشود
زبان_پارتی از زبانهای میانه ی شمال غربی است. اشکانیان در اصل شاخه ای از سکاها بودند از قبیله ی پرنی یا أپرنی که با چیرگی بر استان پارت (۲۴۷پ.م) زبان پارتی را گسترش دادند.البته در آغاز بسیار تحت تاثیر خط و زبان یونانی بودند پلوتارخ نقل میکند هنگامیکه سر بریده ی کراسوس را برای ارد دوم آوردند او مشغول تماشای نمایشی یونانی بود
آثار برجا مانده ی این زبان بیشتر در پایتخت قدیم اشکانیان، نسا، یافت شده و این زبان تا قرن ۶ میلادی رایج بود و کم‌کم فراموش شد هرچند تا سده ی سیزدهم مورد استفاده ی مانویان آسیای مرکزی بود و سرانجام با یورش دیووار مغولان به کلی از رواج افتاد اما تاثیر خود را در زبان دری گذاشت
حضور پررنگ واژگان پارتی در زبانهای فارسی میانه،سغدی،آرامی،سریانی،مندایی،گرجی و بویژه ارمنی بسیار آشکار است
نوشته هایی به این زبان در سراسر آسیا از هند و ترفان تا سوریه و کرانه های فرات موجود است
زبان دری اصطلاحی است که زبان فارسی پس از اسلام را بدان نامیده اند اما سابقه ی کاربردش بی شک پیشا اسلامی است.
ابن مقفع شهید پاسداری از زبان و فرهنگ ایران معتقد است دری برگرفته از در به معنای پایتخت است او زبانهای ایرانی را پنج زبان دانسته؛
پهلوی، دری، فارسی، خوزی و سریانی
پهلوی منسوب به پهله( پنج منطقه ی سپاهان، ری، همدان ، ماه نهاوند و آذربایجان)
دری زبان اهل مداین (هفت شهر کنار تیگره) و زبان اهل خراسان و بلخ برآن غالب است
فارسی زبان موبدان و دانشمندان و مردم فارس است و..
این موقعیت یابی روزبه قطعا توصیفی شماتیک از اواخر حکومت ساسانیان است زمانی که هنوز آسورستان جزء ایران بود در حالیکه پهله در زمان اشکانیان به خراسان و قومس اطلاق میشده است
زبان پهلوی و فارسی بومی پهله و فارس است و زبان دری صورت گفتاری فارسی( فارسی میانه) است.
زبان فارسی زبان مادری پادشاهان ساسانی است که از اصطخر برخاستند و آن را به جای پهلوی زبان رسمی کردند‌. هردو یک زبان با دو‌گویش اند یکی شمال غربی ایران بزرگ و دیگری جنوب غربی آن
زبان دری حدود صد سال در تیسفون زبان واسط بود زیرا مردم این منطقه به احتمال زیاد همچنان سریانی حرف می زده اند
در چگونگی انتقال این زبان به خراسان و فرارودان سخن بسیار است برخی حضور پررنگ سپاهیان و دیوانیان ساسانی پیش از اسلام را دلیل این امر می دانند و برخی کوچ بزرگ ایرانیان را در بحبوحه ی حمله ی اعراب
این زبان بعدا به ماوراءالنهر و سغد هم رفت و بنظر میرسد گسترش در این حوزه ی بزرگ جغرافیایی و همه فهمی آن، کم کم موجب پذیرش آن ازسوی مردم شد از فرغانه و سغد تا سمرقند و بخارا و از خراسان تا آران و آذربایجان و نیز سراسر جبال و عراق عجم و عرب
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹