Forwarded from نیازستان
#یادداشت_روز
#فردوسی_و_شجریان
و کیست که خدمتگزار فرهنگ سترگ ایران_زمین باشد و نخواهد تالی ابن سینا یا فردوسی یا سهروردی یا حافظ و مولانا و میر داماد و بهزاد و خالقی و وزیری و بعدها شریعتی و سروش و.. نباشد؟
البته که در این میان بر قله نشستگان #هنر_زبان جایگاهی دیگر دارند و این جایگاه را البته سبب هاست از دیرسال تر بودنش گرفته تا قلع و قمع سایر هنرها به شیوه های مختلف ، و از همه گیری ذاتی اش تا امکان تحقق بیشترش گرفته تا انسی که طی قرون ذاتی شده است و..
باری سخن این بود که اگر #شجریان_بزرگ میگوید طلب کرده تا #فردوسی موسیقی آوازی شود و تمام عمر آن #طلب را با #تلاشی عاشقانه ، نستوه و آگاهانه پی جسته و... رسیده ( یا نرسیده؟!) از آرزوی هزاران هزار جان سوخته ای گفته که همگی از بن جان خواهان خدمتگزاری به فرهنگ ایران_فرهنگی هستند
حالا که #طوفان_غم کمی فرونشسته یاد داشتن چند نکته ضروری است.
۱- شجریان ( چونان همه ی پیشینیانش) به ما یاد داد کار کنید کار:
آنکه او شاهست او بیکار نیست
ناله از وی طرفه کاو بیمار نیست
بهر این فرمود رحمان ای پسر
کل یوم هو فی شأن ای پسر
اندر این ره می تراش و می خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
۲- اکنون #شجریان #ماموریت_غیرممکن را با انجام رسانده او تاثیری شگرف در لایه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی و.. ایران نهاده است چنانکه #ربنا ش به چالشی آنچنان مبدل میشود که قدرتمندترین فرد سیاسی کشور را مجبور میکند درباب آن تذکر بدهد.
اما قضاوت تاریخ حکم دیگری است. تاریخ در معنایی خود #قیامت است. وقتی خورشید رستاخیز که آگهی است طالع تر شود ابعاد نهان افراد و ماجراها را بیشتر آشکار میکند و همگان از خویش و دیگران چیزها خواهند دید که قبلا و در تاریکی و گرگ و میش دنیا نمی دیده اند و حالا میدانید چرا قبیله ی تاریکی گریزان است از قیامت_آگاهی و روز_قیامت که به تعبیر مولانا فرمود روز چون همه چیز آشکار میشود
باری #حضرت_استاد با جنون طلب ، خرد جستجو و همت پیگیری و تلاش را توأم کرد و اکنون پیکر خاکی را یله داده در کنار کاخ بلند حضرت فردوسی و.. دست و دل لرزان هزاران هزار انسان #مهرپرست محروم از عده و عده و وعده و بهره ، به آسمان دعا بلند است
إنا لا نعلمه الا خیرا
روانش شاد و کارهایش ماندگار و تاثیرگذار باد و دوستدرانش راهش را در حوزه های مختلف ادامه دهند و...
۳- و نکته ی مهمتری که باید و باید بدان توجه کنیم این است
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت بر او بگماشتیم..
بدین معنا که فردوسی بی همتا در کنار تمام فردانیتش محصول یاری و یاوری یک تاریخ است از نغمه ها و زمزمه هایی که ازین سینه ی سوزان بدان سینه ی گدازان ریخت پیش از آنکه خطی باشد و کتابی و از نوشته های #ودایی و اوستایی تا هزاران مهرستایی که این امانات را پاس داشتند و برگی برآن افزودند و نجاتشان دادند از چنگال پلید #اسکندران و #تازیان و..
از کتیبه ها و پوست نبشته ها ، سفال نگاشته هاو فلز نوشته و سکه ها و مهرها بگیر و بیا تا متون ارجمند پهلوی و بعدها چندین نهضت کتاب نگاری و ترجمه ( پیش و پس از اسلام)
کسی چه میداند از سغد تا خوارزم و از خلخ تا آمودریا ،از سمرقند و بخارا تا هرات و بلخ و توس و نشابور ، غزنه و لهاور تا طبرستان و سپاهان، از خراسان تا آران و آذربایجان، از مکران و کرمان تا اصطخر و فارس و خوزستان و #تیگره (دجله) جانها بر مجمر درد سوختند تا بوی خوش #اهورامزدای مهر به مشام جان مهرپرستان بنشیند.
باری فردوسی ها بزرگترین هنرشان این بوده که دانستند کجایند باید کجا باشند و چه کنند و عمر به خردمندی بر سر تحقق طلب خویش نهادند اما یادمان نرود برای پرتاب بلند تیری که آرش افکند برای دور کردن تاریکی و افزودن بر مرزهای #ایران_روشنایی، هزاران هزار دل سرخ از تپش وامانده بود وهزاران هزار دیده ی عاشق خون گریسته و بود هزاران هزار دست خداخواه به آسمان رفته بود. تا آرش تیر را بر گردوبنی دور بنشاندو نور بگستراند.
چنانکه هزاران نفر فردوسی را و حافظ را و.. اکنون شجریان را
و ما باید ببینیم تمام همراهانش را از خانواده اش تا همه ی آنان که روی در نقاب خاک کشیده اند و آنان که هستند و عمرشان پربرکت تر باد..
و باید یاد بگیریم هر جوانه ی کوچکی بزرگتر کردن این #سروسایه_فکن است و هر شعله ی خردی نیرو دادن به #خورشید_قیامت_ساز است.
تا کی به انتظار قیامت توان نشست
برخیز تا هزار قیامت به پا کنیم..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#فردوسی_و_شجریان
و کیست که خدمتگزار فرهنگ سترگ ایران_زمین باشد و نخواهد تالی ابن سینا یا فردوسی یا سهروردی یا حافظ و مولانا و میر داماد و بهزاد و خالقی و وزیری و بعدها شریعتی و سروش و.. نباشد؟
البته که در این میان بر قله نشستگان #هنر_زبان جایگاهی دیگر دارند و این جایگاه را البته سبب هاست از دیرسال تر بودنش گرفته تا قلع و قمع سایر هنرها به شیوه های مختلف ، و از همه گیری ذاتی اش تا امکان تحقق بیشترش گرفته تا انسی که طی قرون ذاتی شده است و..
باری سخن این بود که اگر #شجریان_بزرگ میگوید طلب کرده تا #فردوسی موسیقی آوازی شود و تمام عمر آن #طلب را با #تلاشی عاشقانه ، نستوه و آگاهانه پی جسته و... رسیده ( یا نرسیده؟!) از آرزوی هزاران هزار جان سوخته ای گفته که همگی از بن جان خواهان خدمتگزاری به فرهنگ ایران_فرهنگی هستند
حالا که #طوفان_غم کمی فرونشسته یاد داشتن چند نکته ضروری است.
۱- شجریان ( چونان همه ی پیشینیانش) به ما یاد داد کار کنید کار:
آنکه او شاهست او بیکار نیست
ناله از وی طرفه کاو بیمار نیست
بهر این فرمود رحمان ای پسر
کل یوم هو فی شأن ای پسر
اندر این ره می تراش و می خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
۲- اکنون #شجریان #ماموریت_غیرممکن را با انجام رسانده او تاثیری شگرف در لایه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی و.. ایران نهاده است چنانکه #ربنا ش به چالشی آنچنان مبدل میشود که قدرتمندترین فرد سیاسی کشور را مجبور میکند درباب آن تذکر بدهد.
اما قضاوت تاریخ حکم دیگری است. تاریخ در معنایی خود #قیامت است. وقتی خورشید رستاخیز که آگهی است طالع تر شود ابعاد نهان افراد و ماجراها را بیشتر آشکار میکند و همگان از خویش و دیگران چیزها خواهند دید که قبلا و در تاریکی و گرگ و میش دنیا نمی دیده اند و حالا میدانید چرا قبیله ی تاریکی گریزان است از قیامت_آگاهی و روز_قیامت که به تعبیر مولانا فرمود روز چون همه چیز آشکار میشود
باری #حضرت_استاد با جنون طلب ، خرد جستجو و همت پیگیری و تلاش را توأم کرد و اکنون پیکر خاکی را یله داده در کنار کاخ بلند حضرت فردوسی و.. دست و دل لرزان هزاران هزار انسان #مهرپرست محروم از عده و عده و وعده و بهره ، به آسمان دعا بلند است
إنا لا نعلمه الا خیرا
روانش شاد و کارهایش ماندگار و تاثیرگذار باد و دوستدرانش راهش را در حوزه های مختلف ادامه دهند و...
۳- و نکته ی مهمتری که باید و باید بدان توجه کنیم این است
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت بر او بگماشتیم..
بدین معنا که فردوسی بی همتا در کنار تمام فردانیتش محصول یاری و یاوری یک تاریخ است از نغمه ها و زمزمه هایی که ازین سینه ی سوزان بدان سینه ی گدازان ریخت پیش از آنکه خطی باشد و کتابی و از نوشته های #ودایی و اوستایی تا هزاران مهرستایی که این امانات را پاس داشتند و برگی برآن افزودند و نجاتشان دادند از چنگال پلید #اسکندران و #تازیان و..
از کتیبه ها و پوست نبشته ها ، سفال نگاشته هاو فلز نوشته و سکه ها و مهرها بگیر و بیا تا متون ارجمند پهلوی و بعدها چندین نهضت کتاب نگاری و ترجمه ( پیش و پس از اسلام)
کسی چه میداند از سغد تا خوارزم و از خلخ تا آمودریا ،از سمرقند و بخارا تا هرات و بلخ و توس و نشابور ، غزنه و لهاور تا طبرستان و سپاهان، از خراسان تا آران و آذربایجان، از مکران و کرمان تا اصطخر و فارس و خوزستان و #تیگره (دجله) جانها بر مجمر درد سوختند تا بوی خوش #اهورامزدای مهر به مشام جان مهرپرستان بنشیند.
باری فردوسی ها بزرگترین هنرشان این بوده که دانستند کجایند باید کجا باشند و چه کنند و عمر به خردمندی بر سر تحقق طلب خویش نهادند اما یادمان نرود برای پرتاب بلند تیری که آرش افکند برای دور کردن تاریکی و افزودن بر مرزهای #ایران_روشنایی، هزاران هزار دل سرخ از تپش وامانده بود وهزاران هزار دیده ی عاشق خون گریسته و بود هزاران هزار دست خداخواه به آسمان رفته بود. تا آرش تیر را بر گردوبنی دور بنشاندو نور بگستراند.
چنانکه هزاران نفر فردوسی را و حافظ را و.. اکنون شجریان را
و ما باید ببینیم تمام همراهانش را از خانواده اش تا همه ی آنان که روی در نقاب خاک کشیده اند و آنان که هستند و عمرشان پربرکت تر باد..
و باید یاد بگیریم هر جوانه ی کوچکی بزرگتر کردن این #سروسایه_فکن است و هر شعله ی خردی نیرو دادن به #خورشید_قیامت_ساز است.
تا کی به انتظار قیامت توان نشست
برخیز تا هزار قیامت به پا کنیم..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#قند_فارسی
#آسان
آسان به معنای خوار و سهل است چنانکه متضاد خوار، #دشخوار میشود #دُش پیشوند تضاد و نفی است... دشنام، دشمن و...
هنوز در برخی مناطق #ایران بجای دشوار، #دشخوار میگویند. مثلا در #بروجرد به کسی که در برگزیدن چیزها بویژه همسر سخت میگیرد #دشخوار_پسند میگویند.
#آسان احتمالا از ایرانی باستان ãsu است. آسو که در غرب ایران هنوز به کار میرود و به معنای تند و سبک وچالاک است، چنانکه #آهو نیز (جانور چابک و تیزگام) به همین معنا و ازهمین ریشه است..
گرچه برخی دانشمندان این حوزه آسان را همریشه با #آسودن گرفته اند..
# حافظ ِ ایران گفته است:
دوش با من گفت پنهان،کاردانی تیزهوش
کز شما پنهان نشاید کرد سرِّ می فروش
گفت: #آسان گیر برخود کارها کزروی طبع
سخت میگردد جهان برمردمان سختکوش
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#آسان
آسان به معنای خوار و سهل است چنانکه متضاد خوار، #دشخوار میشود #دُش پیشوند تضاد و نفی است... دشنام، دشمن و...
هنوز در برخی مناطق #ایران بجای دشوار، #دشخوار میگویند. مثلا در #بروجرد به کسی که در برگزیدن چیزها بویژه همسر سخت میگیرد #دشخوار_پسند میگویند.
#آسان احتمالا از ایرانی باستان ãsu است. آسو که در غرب ایران هنوز به کار میرود و به معنای تند و سبک وچالاک است، چنانکه #آهو نیز (جانور چابک و تیزگام) به همین معنا و ازهمین ریشه است..
گرچه برخی دانشمندان این حوزه آسان را همریشه با #آسودن گرفته اند..
# حافظ ِ ایران گفته است:
دوش با من گفت پنهان،کاردانی تیزهوش
کز شما پنهان نشاید کرد سرِّ می فروش
گفت: #آسان گیر برخود کارها کزروی طبع
سخت میگردد جهان برمردمان سختکوش
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#ایران_همیشه_غریب
بگذارید مستقیما بروم سر جملات صریح.. مطالعات و تاملات و دریافتهای حدودا چهل ساله ی من درباره ی ایران طبعا به نتایجی رسیده است. یکیش اینکه اکثریت قریب به اتفاق کسانی که خود را ایرانی و دوست دار ایران میدانند شناخت چندانی درباره اش ندارند. دومیش اینکه آنان که خود را غیر ایرانی میدانند و کسانی که به هر شکل خود را مخالف چنین چیزی می شمرند هم همین وضعیت را دارند و مصداق «الناس اعداء ماجهلوا» اند. اما این میان ایران دشمنان تاریخی و عنودی دارد که از قضا بسیار بسیار بهتر از ما ایران را می شناسند. اینان هم طرفیت ها و توانایی های بالقوه و بالفعل این سرزمین را میشناسند و هم گسلها و ضعف های گوناگون تاریخی، جغرافیایی ، فرهنگی، اجتماعی و... به گمان من در راس اینان انگلستان و آژانس یهود است. ( دقت کنید که یهودیان قرنها با ایرانیان زیسته بودند و در عین حال به واسطه ی ماهیت وجودی شان بی ایرانیان زیسته بودند و این موقعیت وجودی بسیار بسیار مهم است و موجب توانایی ها و کارهای بزرگ خواهد شد) باری و الباقی دشمنان ایران ( روسیه یا رقبای منطقه ای وغضنفرهای داخلی و... ) غالبا مجریان طرحهای ایشانند.
دانایان اهریمن خو هرگز خواهان قدرت گرفتن فرهنگ ایرانی نبوده و نیستند بارها اذعان مرده اند ایران باید همیشه زخمی باشد نه به شود و نه له..
اینان هماره از وفاق و همگرایی ایرانیان هراس داشته اند و سعی در جداسری های دایم کرده اند.
بر هیچکس پوشیده نیست که در جنگهای ایرانیان با سلاطین عثمانی صحنه گردانان نهان چه کسانی بودند و هدفشان چه بود. البته که گفتم این گسل منجر به زلزله در فلات ایران ، آناتولی و منطقه ی ترک نشین ترکیه ی امروزی وجود داشته است اما قدرتهای غربی بویژه انگلستان عثمانی را نه در دروازه های وین که در تبریز شکست دادند.مدل جدیدش هم جنگ ایران و عراق بود برای ویران کردن دو کشور که در همیشه ی تاریخ اگر نگوییم یکی که همسایه های توامان بوده اند.
پس از صفویه هم خرس گنده ی روس دید نه سیاست و کیاست انگلستان را دارد نه نفوذ فرانسه نه علم آلمان و... آنها داشتند جهان را می بلعیدند روسیه هم دید باید از توانایی اش برای غارت استفاده کند و تنها امکانش کشوری وسیع و لاجرم دارای همسایه های بسیار بود برای تحقق هدف ضعیف ترین همسایه انتخاب شد با حاکمانی که سرسره بازی بزرگترین فانتزی زندهگیشان بود.. روسیه به صحنه گردانی انگلستان و دیگر قدرتهای جهانی بیس از یک میلیون کیلومتر از ایران را جداکردند و این بجز حوزه ی عراق عرب و خراسان و مکران و.. است.
مرزهای تحمیلی در منطقه دلیل دیگری است که اثبات می کند آن دشمنان دانا چنان طرحی ریخته اند که تا ابدالاباد این منطقه خون چکان بماند.به نقشهی سیاسی جهان نگاه کنید از فرغانه و سغد تا کرانه های مدیترانه، این چه وضع تقسیم است که همه به هزار دلیل باید مشغول استهلاک( طالب هلاک خود بودن) باشند؟
اسراییل برساخته میشود تا ساکنان تاریخی فلسطین تار و مار شوند اما این به معنای آسودگی اسراییل نیست چون اقلیت فلسطین لازم است تا اسراییل کمی خود را جمع کند .. در سوریه ، اقلیت علوی بر اکثریتی سنی حکومت می کند و اقلیتی سنی بر اکثریتی شیعه در عراق و در اردن ریش سفیدهایی موسوم به هاشمی و ... آن هم عربستان و امارات و این هم افغانستان و اذربایجان و..
و کیست نداند بنیانگذار تمام این شقاق ها و نفاق ها انگلستان است همان آژانس یهود؟!
سخنم این است ایران لقمه ای است که غرب سلطه گر بلعیده اما در گلویش گیر کرده است دوصد سال به این گمان که خرد کردنش منجر به بلعیدنش می شود کار کردند اما دوباره فهمیده اند آنچه ایران سیاسی نامیده میشود نیز قابل قورت دادن نیست. مدتهاست در پی تکه تکه کردن این سرزمین به جا مانده از آن وسعت فرهنگی اند و باز با تمام قدرت به میدان آمده اند..
آیا اینبار نیز آنان موفق خواهندشد؟!
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ایران_همیشه_غریب
بگذارید مستقیما بروم سر جملات صریح.. مطالعات و تاملات و دریافتهای حدودا چهل ساله ی من درباره ی ایران طبعا به نتایجی رسیده است. یکیش اینکه اکثریت قریب به اتفاق کسانی که خود را ایرانی و دوست دار ایران میدانند شناخت چندانی درباره اش ندارند. دومیش اینکه آنان که خود را غیر ایرانی میدانند و کسانی که به هر شکل خود را مخالف چنین چیزی می شمرند هم همین وضعیت را دارند و مصداق «الناس اعداء ماجهلوا» اند. اما این میان ایران دشمنان تاریخی و عنودی دارد که از قضا بسیار بسیار بهتر از ما ایران را می شناسند. اینان هم طرفیت ها و توانایی های بالقوه و بالفعل این سرزمین را میشناسند و هم گسلها و ضعف های گوناگون تاریخی، جغرافیایی ، فرهنگی، اجتماعی و... به گمان من در راس اینان انگلستان و آژانس یهود است. ( دقت کنید که یهودیان قرنها با ایرانیان زیسته بودند و در عین حال به واسطه ی ماهیت وجودی شان بی ایرانیان زیسته بودند و این موقعیت وجودی بسیار بسیار مهم است و موجب توانایی ها و کارهای بزرگ خواهد شد) باری و الباقی دشمنان ایران ( روسیه یا رقبای منطقه ای وغضنفرهای داخلی و... ) غالبا مجریان طرحهای ایشانند.
دانایان اهریمن خو هرگز خواهان قدرت گرفتن فرهنگ ایرانی نبوده و نیستند بارها اذعان مرده اند ایران باید همیشه زخمی باشد نه به شود و نه له..
اینان هماره از وفاق و همگرایی ایرانیان هراس داشته اند و سعی در جداسری های دایم کرده اند.
بر هیچکس پوشیده نیست که در جنگهای ایرانیان با سلاطین عثمانی صحنه گردانان نهان چه کسانی بودند و هدفشان چه بود. البته که گفتم این گسل منجر به زلزله در فلات ایران ، آناتولی و منطقه ی ترک نشین ترکیه ی امروزی وجود داشته است اما قدرتهای غربی بویژه انگلستان عثمانی را نه در دروازه های وین که در تبریز شکست دادند.مدل جدیدش هم جنگ ایران و عراق بود برای ویران کردن دو کشور که در همیشه ی تاریخ اگر نگوییم یکی که همسایه های توامان بوده اند.
پس از صفویه هم خرس گنده ی روس دید نه سیاست و کیاست انگلستان را دارد نه نفوذ فرانسه نه علم آلمان و... آنها داشتند جهان را می بلعیدند روسیه هم دید باید از توانایی اش برای غارت استفاده کند و تنها امکانش کشوری وسیع و لاجرم دارای همسایه های بسیار بود برای تحقق هدف ضعیف ترین همسایه انتخاب شد با حاکمانی که سرسره بازی بزرگترین فانتزی زندهگیشان بود.. روسیه به صحنه گردانی انگلستان و دیگر قدرتهای جهانی بیس از یک میلیون کیلومتر از ایران را جداکردند و این بجز حوزه ی عراق عرب و خراسان و مکران و.. است.
مرزهای تحمیلی در منطقه دلیل دیگری است که اثبات می کند آن دشمنان دانا چنان طرحی ریخته اند که تا ابدالاباد این منطقه خون چکان بماند.به نقشهی سیاسی جهان نگاه کنید از فرغانه و سغد تا کرانه های مدیترانه، این چه وضع تقسیم است که همه به هزار دلیل باید مشغول استهلاک( طالب هلاک خود بودن) باشند؟
اسراییل برساخته میشود تا ساکنان تاریخی فلسطین تار و مار شوند اما این به معنای آسودگی اسراییل نیست چون اقلیت فلسطین لازم است تا اسراییل کمی خود را جمع کند .. در سوریه ، اقلیت علوی بر اکثریتی سنی حکومت می کند و اقلیتی سنی بر اکثریتی شیعه در عراق و در اردن ریش سفیدهایی موسوم به هاشمی و ... آن هم عربستان و امارات و این هم افغانستان و اذربایجان و..
و کیست نداند بنیانگذار تمام این شقاق ها و نفاق ها انگلستان است همان آژانس یهود؟!
سخنم این است ایران لقمه ای است که غرب سلطه گر بلعیده اما در گلویش گیر کرده است دوصد سال به این گمان که خرد کردنش منجر به بلعیدنش می شود کار کردند اما دوباره فهمیده اند آنچه ایران سیاسی نامیده میشود نیز قابل قورت دادن نیست. مدتهاست در پی تکه تکه کردن این سرزمین به جا مانده از آن وسعت فرهنگی اند و باز با تمام قدرت به میدان آمده اند..
آیا اینبار نیز آنان موفق خواهندشد؟!
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#آیینهی_بیزنگار
#ایران_و_ایرانیت
حد زمین ایران، که میان جهان است، از میان رود بلخ است تا کنار جیحون تا آذرآبادگان و ارمنیه تا به قادسیه ،و فرات و بحر یمن ،و دریای پارس،و مکران تا به کابل و طخارستان و طبرستان،و این سرهی زمین است و گزیدهتر و با سلامت از گرمای صعب، چون اهل مشرق ومغرب و از سرخی و اشقری بر سان رومیان و صقالبه و روس.و به سیاهی چون حبشه و زنگ و هندو، و از سخت دلی بر سان ترکان و حقارت چینیان
مجمل التواریخ و القصص* ص۴۷۸_۴۷۹
*این کتاب به احتمال بسیار در سال (۵۲۰ ه.ق) حدود ۹۲۵ سال پیش تالیف شده است.این بخش را بیشتر از این بابت آوردم تا از قدمت تاریخی مفهوم ایران در هیأتی جغرافیایی/تاریخی/فرهنگی و.. سندی آورده باشم. البته که این معنا از همین تاریخ مذکور هم کهنتر است.
و البته که درباره ی همین چند سطر چندین و چند صفحه و مقاله میتوان نوشت.
مثلن اینکه ایرانیان چه نگاهی به همسایهگان داشتهاند وچرا؟ یا وضع ایران و مردم این دیار در هزارسال پیش چهگونه بوده که چنین ستایشگرانه آن را میستودهاند وحالا چه مرگمان شده که چنینها با ایران رفتار میکنیم از آن میگوییم و..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ایران_و_ایرانیت
حد زمین ایران، که میان جهان است، از میان رود بلخ است تا کنار جیحون تا آذرآبادگان و ارمنیه تا به قادسیه ،و فرات و بحر یمن ،و دریای پارس،و مکران تا به کابل و طخارستان و طبرستان،و این سرهی زمین است و گزیدهتر و با سلامت از گرمای صعب، چون اهل مشرق ومغرب و از سرخی و اشقری بر سان رومیان و صقالبه و روس.و به سیاهی چون حبشه و زنگ و هندو، و از سخت دلی بر سان ترکان و حقارت چینیان
مجمل التواریخ و القصص* ص۴۷۸_۴۷۹
*این کتاب به احتمال بسیار در سال (۵۲۰ ه.ق) حدود ۹۲۵ سال پیش تالیف شده است.این بخش را بیشتر از این بابت آوردم تا از قدمت تاریخی مفهوم ایران در هیأتی جغرافیایی/تاریخی/فرهنگی و.. سندی آورده باشم. البته که این معنا از همین تاریخ مذکور هم کهنتر است.
و البته که درباره ی همین چند سطر چندین و چند صفحه و مقاله میتوان نوشت.
مثلن اینکه ایرانیان چه نگاهی به همسایهگان داشتهاند وچرا؟ یا وضع ایران و مردم این دیار در هزارسال پیش چهگونه بوده که چنین ستایشگرانه آن را میستودهاند وحالا چه مرگمان شده که چنینها با ایران رفتار میکنیم از آن میگوییم و..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#اساطیر_ایران
#اَپوش_دیوخشکسالی
در فارسی میانه apõša ودر اوستایی apaoša به معنای ازمیان برنده ی آب و نام ِ دیو ِ خشکسالی است..
سرزمین #ایران هماره خشک و کم باران بوده است ازاین روست که در سنگ نوشته های باستان خشکسالی همان نقشی را دارد که دروغ و دشمن..
(به این سه گانه ی ویرانگر دقت نشده است. خشکسالی نمادونمود ناسازگاری طبیعت با ماست واقلیمی که در ازل نصیب عنصر ایرانی شده است. دشمن در واقع عنصری است انسانی که به سبب آزمندی خواهان غلبه بر سرزمین اهورامزدا است و دروغ یک انگیخته ی درونی و روانی از خود ماست که برای برتری جویی خود دست به دامان آن میشویم. بنابراین ایران که سرزمین مهر(عشق و آگاهی و پیمان) است، سه دشمن دارد ؛
طبیعت ناساز
بیگانه ی پُرآز
و خویشتن ِ دروغ پرداز..)
#تیشتر(که نمودش ستاره ی روشن ِ تیر، شباهنگ -احتمالا شعرای یمانی=سهیل است) سه بار( در هیات انسان، گاو و اسب) از دریای اسطوره ای #فراخکرت در جام ِ ابرها، باران می آورد. آبها زمین را سرسبز میکنند و موجودات گزنده را به زیر زمین میرانند تا زهرشان جهان را آلوده نکند، آبهای جاری زهر ِ این خَرَفستان را میشویند و به دریا میبرند(ازاین روست که آب دریاها تلخ و شور است)
بارچهارم تیشتر با #اپوش روبرو میشود که چونان سدی در برابر او ایستاده تا آب به زمین نرسد و جهان بپوسد. دیو خشکسالی در نخستین نبرد بر تیر غلبه میکند. #تیشتر به درگاه اهورامزدا مینالد که مردم چنانکه باید با نیایش و ستایش و قربانی مرا نیرو نمیدهند.
اهورامزدا تیشتر رامیستاید ومردم ِ اسیر خشکسالی باجان و تن (اجرای کارهای نیک) خدمتگزار #تیشتر میشوند. او اینبار بر #اَپوش میتازد، او را از دریای فراخکرت دور میکند و ابرهای پر باران را به سوی ایران می آورد.
ستاره ی شباهنگ در اوایل آبان در آسمان ایران ظاهر میشود واین ماه، ماهی پر باران بوده و به #تیشتر نسبت دارد.
(پیوند ایرانیان با زمین و آسمان و شعورمند دانستن هستی، در کل تاریخ بشر کم مانند است. در واقع رفتار هستی با ما، بازتاب ِخود ماست، جهان آیینه ی انسان...
ازین رو مولانا جلال الدین قرنها پس ازین اسطوره ها می گفت:
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا...
@niyazestanbarani
#اَپوش_دیوخشکسالی
در فارسی میانه apõša ودر اوستایی apaoša به معنای ازمیان برنده ی آب و نام ِ دیو ِ خشکسالی است..
سرزمین #ایران هماره خشک و کم باران بوده است ازاین روست که در سنگ نوشته های باستان خشکسالی همان نقشی را دارد که دروغ و دشمن..
(به این سه گانه ی ویرانگر دقت نشده است. خشکسالی نمادونمود ناسازگاری طبیعت با ماست واقلیمی که در ازل نصیب عنصر ایرانی شده است. دشمن در واقع عنصری است انسانی که به سبب آزمندی خواهان غلبه بر سرزمین اهورامزدا است و دروغ یک انگیخته ی درونی و روانی از خود ماست که برای برتری جویی خود دست به دامان آن میشویم. بنابراین ایران که سرزمین مهر(عشق و آگاهی و پیمان) است، سه دشمن دارد ؛
طبیعت ناساز
بیگانه ی پُرآز
و خویشتن ِ دروغ پرداز..)
#تیشتر(که نمودش ستاره ی روشن ِ تیر، شباهنگ -احتمالا شعرای یمانی=سهیل است) سه بار( در هیات انسان، گاو و اسب) از دریای اسطوره ای #فراخکرت در جام ِ ابرها، باران می آورد. آبها زمین را سرسبز میکنند و موجودات گزنده را به زیر زمین میرانند تا زهرشان جهان را آلوده نکند، آبهای جاری زهر ِ این خَرَفستان را میشویند و به دریا میبرند(ازاین روست که آب دریاها تلخ و شور است)
بارچهارم تیشتر با #اپوش روبرو میشود که چونان سدی در برابر او ایستاده تا آب به زمین نرسد و جهان بپوسد. دیو خشکسالی در نخستین نبرد بر تیر غلبه میکند. #تیشتر به درگاه اهورامزدا مینالد که مردم چنانکه باید با نیایش و ستایش و قربانی مرا نیرو نمیدهند.
اهورامزدا تیشتر رامیستاید ومردم ِ اسیر خشکسالی باجان و تن (اجرای کارهای نیک) خدمتگزار #تیشتر میشوند. او اینبار بر #اَپوش میتازد، او را از دریای فراخکرت دور میکند و ابرهای پر باران را به سوی ایران می آورد.
ستاره ی شباهنگ در اوایل آبان در آسمان ایران ظاهر میشود واین ماه، ماهی پر باران بوده و به #تیشتر نسبت دارد.
(پیوند ایرانیان با زمین و آسمان و شعورمند دانستن هستی، در کل تاریخ بشر کم مانند است. در واقع رفتار هستی با ما، بازتاب ِخود ماست، جهان آیینه ی انسان...
ازین رو مولانا جلال الدین قرنها پس ازین اسطوره ها می گفت:
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا...
@niyazestanbarani
Telegram
#ایران
نگاه میکنم به قامت «ایران»
- در روزگار چیرهگی سخافت سرد -
در مییابم؛
چه شباهتی دارد با «ویران»
میاندیشم؛
اگر در آغازش و برایش بایستیم؛ ایران است
اگر بنشینیم و فروافتیم؛ ویران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نگاه میکنم به قامت «ایران»
- در روزگار چیرهگی سخافت سرد -
در مییابم؛
چه شباهتی دارد با «ویران»
میاندیشم؛
اگر در آغازش و برایش بایستیم؛ ایران است
اگر بنشینیم و فروافتیم؛ ویران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،
شاید بزرگترین ویژهگی انسان ِ احمق این است که توان فهم امور بزرگ و پیچیده را ندارد.مثلن انسان یا جهان و .... را.
البته تا اینجای کار مشکلی نیست این اتفاق چیزی از جنس #جهل است. طبیعتن انسان بسیاری چیزها را نمیفهمد اما حماقت از جایی شروع میشود که انسان ِ جاهل آن امور بزرگ و پیچیده را کوچک و ساده تلقی میکند و آنگاه براساس فهم قلیل خویش فتاوایی گنده دربارهی آن امر ِ بزرگ صادر میکند.
راستی یکی از این امور پیچیده و بزرگ #ایران است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شاید بزرگترین ویژهگی انسان ِ احمق این است که توان فهم امور بزرگ و پیچیده را ندارد.مثلن انسان یا جهان و .... را.
البته تا اینجای کار مشکلی نیست این اتفاق چیزی از جنس #جهل است. طبیعتن انسان بسیاری چیزها را نمیفهمد اما حماقت از جایی شروع میشود که انسان ِ جاهل آن امور بزرگ و پیچیده را کوچک و ساده تلقی میکند و آنگاه براساس فهم قلیل خویش فتاوایی گنده دربارهی آن امر ِ بزرگ صادر میکند.
راستی یکی از این امور پیچیده و بزرگ #ایران است.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دریغستان
کسانی که اهل مطالعه اند خوب میدانند که برخی کتابها از هرنظر در ذهن خوانندهشان عظمت مییابد و چنان تاثیری میگذارد که گاه همهی دیدگاه و جهان آدمی را دگرگون میکند.
میان صدها و حتا هزاران کتابی که خواندهای چندتایی است که هرازگاه میگویی: کاش کاش همه این کتاب را خوانده بودند که اگر خوانده بودند بنیانهای فرد و جامعه کاملن متفاوت میشد با آنچه که هست.
مثلن برای من در تمام آثار داستایوفسکی #جنایت_ومکافات چنین است در کارهای سیلونه #مکتب_دیکتاتورها در کارهای سارتر #دیوار در آثار محمد بهشتی #ایران_کجاست_ایرانی_کیست؟ در آثار سهراب #مسافر و... حال مدتهاست وقتی یاد تاریخ معاصر ایران میافتم باز دریغادریغ بر زبانم جاری میشود که « اگر این کتاب را نه همه که نیمی از کتابخوان های ایرانی میخواندند وضع مان واقعن این دوزخ بیانتها نبود»
این کار یگانه را حتمن بخوانید و اصرار کنید که بخوانند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کسانی که اهل مطالعه اند خوب میدانند که برخی کتابها از هرنظر در ذهن خوانندهشان عظمت مییابد و چنان تاثیری میگذارد که گاه همهی دیدگاه و جهان آدمی را دگرگون میکند.
میان صدها و حتا هزاران کتابی که خواندهای چندتایی است که هرازگاه میگویی: کاش کاش همه این کتاب را خوانده بودند که اگر خوانده بودند بنیانهای فرد و جامعه کاملن متفاوت میشد با آنچه که هست.
مثلن برای من در تمام آثار داستایوفسکی #جنایت_ومکافات چنین است در کارهای سیلونه #مکتب_دیکتاتورها در کارهای سارتر #دیوار در آثار محمد بهشتی #ایران_کجاست_ایرانی_کیست؟ در آثار سهراب #مسافر و... حال مدتهاست وقتی یاد تاریخ معاصر ایران میافتم باز دریغادریغ بر زبانم جاری میشود که « اگر این کتاب را نه همه که نیمی از کتابخوان های ایرانی میخواندند وضع مان واقعن این دوزخ بیانتها نبود»
این کار یگانه را حتمن بخوانید و اصرار کنید که بخوانند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Irane Man ~ Musico.IR
Homayoun Shajarian ~ Musico.IR
#ایران_جان
همه عالم تن است و ایران دل...
#ایران_من
کلام: #پوریا_سوری
آهنگساز: #سهراب_پورناظری
تنظیم: #غلامرضا_صادقی
ابریشم صدا : #همایون_شجریان
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
همه عالم تن است و ایران دل...
#ایران_من
کلام: #پوریا_سوری
آهنگساز: #سهراب_پورناظری
تنظیم: #غلامرضا_صادقی
ابریشم صدا : #همایون_شجریان
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#اساطیر_ایران
#اَپوش_دیوخشکسالی
در فارسی میانه apõša ودر اوستایی apaoša به معنای ازمیان برنده ی آب و نام ِ دیو ِ خشکسالی است..
سرزمین #ایران هماره خشک و کم باران بوده است ازاین روست که در سنگ نوشته های باستان خشکسالی همان نقشی را دارد که دروغ و دشمن..
(به این سه گانه ی ویرانگر دقت نشده است. خشکسالی نمادونمود ناسازگاری طبیعت با ماست واقلیمی که در ازل نصیب عنصر ایرانی شده است. دشمن در واقع عنصری است انسانی که به سبب آزمندی خواهان غلبه بر سرزمین اهورامزدا است و دروغ یک انگیخته ی درونی و روانی از خود ماست که برای برتری جویی خود دست به دامان آن میشویم. بنابراین ایران که سرزمین مهر(عشق و آگاهی و پیمان) است، سه دشمن دارد ؛
طبیعت ناساز
بیگانه ی پُرآز
و خویشتن ِ دروغ پرداز..)
#تیشتر(که نمودش ستاره ی روشن ِ تیر، شباهنگ -احتمالا شعرای یمانی=سهیل است) سه بار( در هیات انسان، گاو و اسب) از دریای اسطوره ای #فراخکرت در جام ِ ابرها، باران می آورد. آبها زمین را سرسبز میکنند و موجودات گزنده را به زیر زمین میرانند تا زهرشان جهان را آلوده نکند، آبهای جاری زهر ِ این خَرَفستان را میشویند و به دریا میبرند(ازاین روست که آب دریاها تلخ و شور است)
بارچهارم تیشتر با #اپوش روبرو میشود که چونان سدی در برابر او ایستاده تا آب به زمین نرسد و جهان بپوسد. دیو خشکسالی در نخستین نبرد بر تیر غلبه میکند. #تیشتر به درگاه اهورامزدا مینالد که مردم چنانکه باید با نیایش و ستایش و قربانی مرا نیرو نمیدهند.
اهورامزدا تیشتر رامیستاید ومردم ِ اسیر خشکسالی باجان و تن (اجرای کارهای نیک) خدمتگزار #تیشتر میشوند. او اینبار بر #اَپوش میتازد، او را از دریای فراخکرت دور میکند و ابرهای پر باران را به سوی ایران می آورد.
ستاره ی شباهنگ در اوایل آبان در آسمان ایران ظاهر میشود واین ماه، ماهی پر باران بوده و به #تیشتر نسبت دارد.
(پیوند ایرانیان با زمین و آسمان و شعورمند دانستن هستی، در کل تاریخ بشر کم مانند است. در واقع رفتار هستی با ما، بازتاب ِخود ماست، جهان آیینه ی انسان...
ازین رو مولانا جلال الدین قرنها پس ازین اسطوره ها می گفت:
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا...
@niyazestanbarani
#اَپوش_دیوخشکسالی
در فارسی میانه apõša ودر اوستایی apaoša به معنای ازمیان برنده ی آب و نام ِ دیو ِ خشکسالی است..
سرزمین #ایران هماره خشک و کم باران بوده است ازاین روست که در سنگ نوشته های باستان خشکسالی همان نقشی را دارد که دروغ و دشمن..
(به این سه گانه ی ویرانگر دقت نشده است. خشکسالی نمادونمود ناسازگاری طبیعت با ماست واقلیمی که در ازل نصیب عنصر ایرانی شده است. دشمن در واقع عنصری است انسانی که به سبب آزمندی خواهان غلبه بر سرزمین اهورامزدا است و دروغ یک انگیخته ی درونی و روانی از خود ماست که برای برتری جویی خود دست به دامان آن میشویم. بنابراین ایران که سرزمین مهر(عشق و آگاهی و پیمان) است، سه دشمن دارد ؛
طبیعت ناساز
بیگانه ی پُرآز
و خویشتن ِ دروغ پرداز..)
#تیشتر(که نمودش ستاره ی روشن ِ تیر، شباهنگ -احتمالا شعرای یمانی=سهیل است) سه بار( در هیات انسان، گاو و اسب) از دریای اسطوره ای #فراخکرت در جام ِ ابرها، باران می آورد. آبها زمین را سرسبز میکنند و موجودات گزنده را به زیر زمین میرانند تا زهرشان جهان را آلوده نکند، آبهای جاری زهر ِ این خَرَفستان را میشویند و به دریا میبرند(ازاین روست که آب دریاها تلخ و شور است)
بارچهارم تیشتر با #اپوش روبرو میشود که چونان سدی در برابر او ایستاده تا آب به زمین نرسد و جهان بپوسد. دیو خشکسالی در نخستین نبرد بر تیر غلبه میکند. #تیشتر به درگاه اهورامزدا مینالد که مردم چنانکه باید با نیایش و ستایش و قربانی مرا نیرو نمیدهند.
اهورامزدا تیشتر رامیستاید ومردم ِ اسیر خشکسالی باجان و تن (اجرای کارهای نیک) خدمتگزار #تیشتر میشوند. او اینبار بر #اَپوش میتازد، او را از دریای فراخکرت دور میکند و ابرهای پر باران را به سوی ایران می آورد.
ستاره ی شباهنگ در اوایل آبان در آسمان ایران ظاهر میشود واین ماه، ماهی پر باران بوده و به #تیشتر نسبت دارد.
(پیوند ایرانیان با زمین و آسمان و شعورمند دانستن هستی، در کل تاریخ بشر کم مانند است. در واقع رفتار هستی با ما، بازتاب ِخود ماست، جهان آیینه ی انسان...
ازین رو مولانا جلال الدین قرنها پس ازین اسطوره ها می گفت:
این جهان کوه است وفعل ما ندا
سوی ما آید ندا ها را صدا...
@niyazestanbarani
Telegram
⭕🛑⭕عبرتکده
#رو_سیه
- میگویند: این وصیتنامه جعلیست و افسران جنگ نرم لهستان چنین متنی را ساخته و روی میز سفیر #رو_سیه در پاریس گذاردهاند تا اروپا را از خطر مهیب کشوری عجیب آگاه کنند
حتا در پذیرش این جعل دو نکتهی بسیار مهم را نمیتوان ندید:
۱- تمام سیاستهای دویست سیصد سالهی اخیر روسیه همین مطالب مذکور در نامه است.
۲- همسایهگان صدها سالهی روسها منشها و روشهایی را در ایشان دیدهاند و به خطرات مهیبی پی بردهاند که چنین هشداری را لازم دیدهاند
به متن نامه دقت کنید.گویا مسألهی اصلی #غرب (روسیه هم جز غرب است اینجا) #ایران است آن هم ایران نیرومند. بعد به نوع تعامل دویست سیصدسالهی غرب با ایران بنگرید تا بدانید که هدف اصلی اهریمنان #ایران_ستیز چیست؟
(متن را مربوط به ۱۷۹۵ دانستهاند یعنی 230 سال پیش)
«پس از ستایش فراوان بر آفریدگار جهان، همۀ فرزندان و جانشینان خود را از وصیتی که از این پس خواهد آمد آگاه میکنم؛ زیرا میبینم در روزگاران خجسته آینده همه فرزندان من رفته رفته، یکی پس از دیگری، بر همۀکشورهای اروپا دست خواهند یافت. چه همۀ فرمانروایان و سلطنتهای اروپا فرسوده و پیر شدهاند و سلطنت روسیه که مانند سر در برابر پیکر آنهاست بهسوی پیشرفت میرود و تربیت، سامان و سازمان آن بر همۀ ریاستها و پادشاهیها برتری دارد. من نخست این سلطنت را چون چشمهای یافتم و من با اندیشه خویشتن این کشتی را به ساحل رساندم، یعنی این چشمه را بزرگتر کردم و دریایی از آن ساختم و میدانم که جانشینان من با رأی بلند خود آن را گشادهتر خواهند کرد و اقیانوسی خواهد شد.بدین سبب این سخنان را برای راهنمایی و سفارش به ایشان مینویسم که نصبالعین خود قرار دهند:
۱- دولت روسیه باید همیشه اسباب جنگ را آماده داشته باشد و این وسیلۀ پیشرفت کارهای این کشور خواهد بود.
۲- تا میتوانید هنگام جنگ باید افسران ورزیده از کشورهای دیگر اروپا به کار بگیرید و از آنها بهرهمند شوید و هنگام صلح نیز باید از وجود دانشمندان و هنرمندان بهره برگیرید.
۳- آنکه هنگام جنگ در میان کشورهای اروپا و کشورهای دیگر چنانکه موقع مناسب باشد باید با یکی از آن دو طرف همدست شد، مخصوصاً در جنگهایی که با آلمان در میگیرد؛ زیرا که این کشور پیوسته علیه کشور ماست.
۴- باید در لهستان وسایل جنگی آماده کرد و اشراف و بزرگان آن سرزمین را رشوه داد و در عقایدشان رخنه کرد و از مسکو به هرگونه که ممکن باشد باید لشکریان به لهستان فرستاد و اگر دولتهای دیگر در کار لهستان فسادی بکنند باید از خاک لهستان سهمی به آنها داد و کم کم باید با آن شریک هم وارد دشمنی شد و آن قسمت از لهستان را که به او دادهاید پس گرفت و همۀ آن سرزمین را بهدست آورد.
۵- تا جایی که ممکن است باید کشور سوئد را هم گرفت، اما باید کاری کرد که پادشاه آن کشور بر ما بتازد تا آنکه برای گرفتن آنجا بهانهای بهدست آید.برای این مقصود باید دانمارک را از سوئد جدا کرد یا آنکه در میان حکمرانان این دو کشور باید دشمنی فراهم ساخت.
۶- شاهزادگان روسیه باید همواره دختران حکمرانان، پادشاهان و بزرگان آلمان را که از خاندانهای محترم باشند بگیرند؛ زیرا که در این کار سودهای فراوان هست
۷- باید با پادشاهان #انگلستان اتحاد و اتفاق داشت و با ایشان در بازرگانی قرارهایی گذاشت؛ زیرا که ایشان برای ساختن کشتیهای خود از ما چوب خواهند خرید و سود بسیار از این راه خواهیم برد و چون با انگلستان رابطه داشته باشیم در ساختن کشتیهای جنگی با ما یاری خواهند کرد
۸- از سوی شمال تا دریای بالتیک را باید تصرف کرد و از سوی جنوب باید کشور را تا دریای سیاه وسعت داد. نهم آنکه دولت روسیه را وقتی میتوان دولت واقعی گفت که پای تخت خود را به قسطنطنیه که کلید گنجهای آسیا و اروپاست ببرد. پس تا میتوان باید کوشید که به شهر #قسطنطنیه و اطراف آن دست بیندازید و کسی که قسطنطنیه و اطراف آن را در دست داشته باشد خداوند همۀ جهان خواهد بود. پس برای رسیدن به این مقصود باید در میان دولت #ایران و عثمانی نفاق افکند تا همیشه در میانشان جنگ باشد؛اگرچه اختلاف مذهب و عقیده که مردم شیعه با مردم سنی دارند از هر لشکر و سلاحی بیشتر کارگر است و برای تأمین مقصود ما و تسلط روسیه بر آنها بهترین وسیله است.بااینهمه، برشما واجب است همواره به هر وسیله که میتوانید دوگانگی را در میانشان سختتر کنید و نگذارید با هم همآهنگ شوند.چیزی که بیش از همه مرا دلخوش میکند دو چیز است: یکی اختلاف عقیده در میان #شیعه و #سنی و دیگر #استیلای_روحانیون بر ملل مسلمان، زیرا ایشان نمیگذارند که مسلمانان با ملل اروپا در آمیزند تا چشمانشان باز شود و در کار خود چارهجویی کنند و همین بس خواهد بود که بهزودی نام آنها ازآسیا برافتد و تمدن و فرهنگ عیسوی بهدست پادشاهان دولت جوان روسیه سیلوار آن کشورها را فراگیرد؛چنانکه برتری و..ادامه
#رو_سیه
- میگویند: این وصیتنامه جعلیست و افسران جنگ نرم لهستان چنین متنی را ساخته و روی میز سفیر #رو_سیه در پاریس گذاردهاند تا اروپا را از خطر مهیب کشوری عجیب آگاه کنند
حتا در پذیرش این جعل دو نکتهی بسیار مهم را نمیتوان ندید:
۱- تمام سیاستهای دویست سیصد سالهی اخیر روسیه همین مطالب مذکور در نامه است.
۲- همسایهگان صدها سالهی روسها منشها و روشهایی را در ایشان دیدهاند و به خطرات مهیبی پی بردهاند که چنین هشداری را لازم دیدهاند
به متن نامه دقت کنید.گویا مسألهی اصلی #غرب (روسیه هم جز غرب است اینجا) #ایران است آن هم ایران نیرومند. بعد به نوع تعامل دویست سیصدسالهی غرب با ایران بنگرید تا بدانید که هدف اصلی اهریمنان #ایران_ستیز چیست؟
(متن را مربوط به ۱۷۹۵ دانستهاند یعنی 230 سال پیش)
«پس از ستایش فراوان بر آفریدگار جهان، همۀ فرزندان و جانشینان خود را از وصیتی که از این پس خواهد آمد آگاه میکنم؛ زیرا میبینم در روزگاران خجسته آینده همه فرزندان من رفته رفته، یکی پس از دیگری، بر همۀکشورهای اروپا دست خواهند یافت. چه همۀ فرمانروایان و سلطنتهای اروپا فرسوده و پیر شدهاند و سلطنت روسیه که مانند سر در برابر پیکر آنهاست بهسوی پیشرفت میرود و تربیت، سامان و سازمان آن بر همۀ ریاستها و پادشاهیها برتری دارد. من نخست این سلطنت را چون چشمهای یافتم و من با اندیشه خویشتن این کشتی را به ساحل رساندم، یعنی این چشمه را بزرگتر کردم و دریایی از آن ساختم و میدانم که جانشینان من با رأی بلند خود آن را گشادهتر خواهند کرد و اقیانوسی خواهد شد.بدین سبب این سخنان را برای راهنمایی و سفارش به ایشان مینویسم که نصبالعین خود قرار دهند:
۱- دولت روسیه باید همیشه اسباب جنگ را آماده داشته باشد و این وسیلۀ پیشرفت کارهای این کشور خواهد بود.
۲- تا میتوانید هنگام جنگ باید افسران ورزیده از کشورهای دیگر اروپا به کار بگیرید و از آنها بهرهمند شوید و هنگام صلح نیز باید از وجود دانشمندان و هنرمندان بهره برگیرید.
۳- آنکه هنگام جنگ در میان کشورهای اروپا و کشورهای دیگر چنانکه موقع مناسب باشد باید با یکی از آن دو طرف همدست شد، مخصوصاً در جنگهایی که با آلمان در میگیرد؛ زیرا که این کشور پیوسته علیه کشور ماست.
۴- باید در لهستان وسایل جنگی آماده کرد و اشراف و بزرگان آن سرزمین را رشوه داد و در عقایدشان رخنه کرد و از مسکو به هرگونه که ممکن باشد باید لشکریان به لهستان فرستاد و اگر دولتهای دیگر در کار لهستان فسادی بکنند باید از خاک لهستان سهمی به آنها داد و کم کم باید با آن شریک هم وارد دشمنی شد و آن قسمت از لهستان را که به او دادهاید پس گرفت و همۀ آن سرزمین را بهدست آورد.
۵- تا جایی که ممکن است باید کشور سوئد را هم گرفت، اما باید کاری کرد که پادشاه آن کشور بر ما بتازد تا آنکه برای گرفتن آنجا بهانهای بهدست آید.برای این مقصود باید دانمارک را از سوئد جدا کرد یا آنکه در میان حکمرانان این دو کشور باید دشمنی فراهم ساخت.
۶- شاهزادگان روسیه باید همواره دختران حکمرانان، پادشاهان و بزرگان آلمان را که از خاندانهای محترم باشند بگیرند؛ زیرا که در این کار سودهای فراوان هست
۷- باید با پادشاهان #انگلستان اتحاد و اتفاق داشت و با ایشان در بازرگانی قرارهایی گذاشت؛ زیرا که ایشان برای ساختن کشتیهای خود از ما چوب خواهند خرید و سود بسیار از این راه خواهیم برد و چون با انگلستان رابطه داشته باشیم در ساختن کشتیهای جنگی با ما یاری خواهند کرد
۸- از سوی شمال تا دریای بالتیک را باید تصرف کرد و از سوی جنوب باید کشور را تا دریای سیاه وسعت داد. نهم آنکه دولت روسیه را وقتی میتوان دولت واقعی گفت که پای تخت خود را به قسطنطنیه که کلید گنجهای آسیا و اروپاست ببرد. پس تا میتوان باید کوشید که به شهر #قسطنطنیه و اطراف آن دست بیندازید و کسی که قسطنطنیه و اطراف آن را در دست داشته باشد خداوند همۀ جهان خواهد بود. پس برای رسیدن به این مقصود باید در میان دولت #ایران و عثمانی نفاق افکند تا همیشه در میانشان جنگ باشد؛اگرچه اختلاف مذهب و عقیده که مردم شیعه با مردم سنی دارند از هر لشکر و سلاحی بیشتر کارگر است و برای تأمین مقصود ما و تسلط روسیه بر آنها بهترین وسیله است.بااینهمه، برشما واجب است همواره به هر وسیله که میتوانید دوگانگی را در میانشان سختتر کنید و نگذارید با هم همآهنگ شوند.چیزی که بیش از همه مرا دلخوش میکند دو چیز است: یکی اختلاف عقیده در میان #شیعه و #سنی و دیگر #استیلای_روحانیون بر ملل مسلمان، زیرا ایشان نمیگذارند که مسلمانان با ملل اروپا در آمیزند تا چشمانشان باز شود و در کار خود چارهجویی کنند و همین بس خواهد بود که بهزودی نام آنها ازآسیا برافتد و تمدن و فرهنگ عیسوی بهدست پادشاهان دولت جوان روسیه سیلوار آن کشورها را فراگیرد؛چنانکه برتری و..ادامه
استیلای روحانیون بر ما بود که در این مدت روسیه را در پستترین مرحله نگاه داشته بود و مانع از پیشرفت و برتری آن شد، تا من به هزاران رنج و دشواری این خار را از پیش پای ملت خود برداشتم و دست آنها را از کارهای دولت کوتاه کردم تا به عبادت اکتفا کنند.
دیگر اینکه باید چارهجوییهای فراوان کرد که کشور #ایران روز به روز تهی دستتر شود و بازرگانی آن تنزل کند. روی هم رفته، باید همیشه در پی آن بود که #ایران رو به ویرانی رود و چنان باید آن را در حال احتضار نگاه داشت که دولت روسیه هرگاه بخواهد بتواند بی دردسر آن را از پا در آورد و به اندک فشاری کار خود را به پایان رساند. اما مصلحت نیست که پیش از مرگ حتمی دولت عثمانی، #ایران را به یکباره بیجان کرد.
کشور گرجستان و سرزمین قفقاز رگ حساس #ایران است، همین که نوک نیشتر استیلای روسیه به آن رگ برسد، فوراً خون ضعف از دل #ایران بیرون خواهد رفت و چنان ناتوان خواهد شد که هیچ پزشک حاذقی نتواند آن را بهبود بخشد. آنگاه دولت عثمانی چون شتری رام و مهار کرده در دست پادشاهان روسیه خواهد بود و نفس آخر را برخواهد آورد، تا در هنگام لزوم بارکشی کند و پس از آنکه دیگر کاری از آن ساخته نشد باید سرش را از تن جدا کرد. بر شما لازم است که بیدرنگ کشور گرجستان و سرزمین قفقاز را بگیرید و پادشاه #ایران را دستنشانده و فرمانبردار خود کنید. پس از آن باید آهنگ هندوستان کرد، زیرا که کشوری بسیار بزرگ و بهترین بازار تجارت است و هرگاه بدانجا دست یافتید هر قدر پول که به وسیلۀ انگلستان بهدست میآید میتوان مستقیماً از هندوستان فراهم کرد. کلید هندوستان هم سرزمین ترکستان است، تا میتوانید باید بهسوی بیابانهای قرقیزستان و خیوه و بخارا پیش بروید تا به مقصود نزدیکتر شوید و اما تأمل و تأنی را نباید از دست داد و باید از شتابکاری خودداری کرد. باید با دولت اتریش دوستی ظاهری داشت، اما باید چنان چارهچویی کرد که آلمان و اتریش رفته رفته در چنگ ما بیفتند. باید با اتریش همدست شد و دولت عثمانی را از اروپا بیرون کرد، اما نه چنانکه اتریش بهرهمند شود و این دو راه دارد: نخست آنکه باید اتریش را جای دیگر سرگرم کرد و دیگر باید از خاک عثمانی، آن نواحی را به اتریش داد که پس از چندی بتوانید آن را هم بگیرید. دهم آنکه باید با کشور یونان در صلح بود تا هنگام جنگ بتوانید از آن یاری بخواهید. یازدهم آنکه پس از گرفتن سوئد و کشور عثمانی و ایران و لهستان، باید با اتریش و فرانسه اتحاد کرد و اگر هر یک از این دو دولت دوستی و اتحاد ما را پذیرفت میتوان کشورهای دیگر را از پا درآورد و پس از آن باید بر اتریش هم مسلط شد. دوازدهم آنکه اگر این دو دولت با هم اختلاف پیدا نکنند باید چارهای جست که در میانشان دوگانگی بیفتد و بدینگونه رفته رفته یکی از پا درخواهد آمد و آنگاه میتوان بر آن دست یافت و بیمانع بر همه اروپا حکمرانی کرد و بدین وسیله میتوانید هم این نواحی را دستنشانده خود بکنید»
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دیگر اینکه باید چارهجوییهای فراوان کرد که کشور #ایران روز به روز تهی دستتر شود و بازرگانی آن تنزل کند. روی هم رفته، باید همیشه در پی آن بود که #ایران رو به ویرانی رود و چنان باید آن را در حال احتضار نگاه داشت که دولت روسیه هرگاه بخواهد بتواند بی دردسر آن را از پا در آورد و به اندک فشاری کار خود را به پایان رساند. اما مصلحت نیست که پیش از مرگ حتمی دولت عثمانی، #ایران را به یکباره بیجان کرد.
کشور گرجستان و سرزمین قفقاز رگ حساس #ایران است، همین که نوک نیشتر استیلای روسیه به آن رگ برسد، فوراً خون ضعف از دل #ایران بیرون خواهد رفت و چنان ناتوان خواهد شد که هیچ پزشک حاذقی نتواند آن را بهبود بخشد. آنگاه دولت عثمانی چون شتری رام و مهار کرده در دست پادشاهان روسیه خواهد بود و نفس آخر را برخواهد آورد، تا در هنگام لزوم بارکشی کند و پس از آنکه دیگر کاری از آن ساخته نشد باید سرش را از تن جدا کرد. بر شما لازم است که بیدرنگ کشور گرجستان و سرزمین قفقاز را بگیرید و پادشاه #ایران را دستنشانده و فرمانبردار خود کنید. پس از آن باید آهنگ هندوستان کرد، زیرا که کشوری بسیار بزرگ و بهترین بازار تجارت است و هرگاه بدانجا دست یافتید هر قدر پول که به وسیلۀ انگلستان بهدست میآید میتوان مستقیماً از هندوستان فراهم کرد. کلید هندوستان هم سرزمین ترکستان است، تا میتوانید باید بهسوی بیابانهای قرقیزستان و خیوه و بخارا پیش بروید تا به مقصود نزدیکتر شوید و اما تأمل و تأنی را نباید از دست داد و باید از شتابکاری خودداری کرد. باید با دولت اتریش دوستی ظاهری داشت، اما باید چنان چارهچویی کرد که آلمان و اتریش رفته رفته در چنگ ما بیفتند. باید با اتریش همدست شد و دولت عثمانی را از اروپا بیرون کرد، اما نه چنانکه اتریش بهرهمند شود و این دو راه دارد: نخست آنکه باید اتریش را جای دیگر سرگرم کرد و دیگر باید از خاک عثمانی، آن نواحی را به اتریش داد که پس از چندی بتوانید آن را هم بگیرید. دهم آنکه باید با کشور یونان در صلح بود تا هنگام جنگ بتوانید از آن یاری بخواهید. یازدهم آنکه پس از گرفتن سوئد و کشور عثمانی و ایران و لهستان، باید با اتریش و فرانسه اتحاد کرد و اگر هر یک از این دو دولت دوستی و اتحاد ما را پذیرفت میتوان کشورهای دیگر را از پا درآورد و پس از آن باید بر اتریش هم مسلط شد. دوازدهم آنکه اگر این دو دولت با هم اختلاف پیدا نکنند باید چارهای جست که در میانشان دوگانگی بیفتد و بدینگونه رفته رفته یکی از پا درخواهد آمد و آنگاه میتوان بر آن دست یافت و بیمانع بر همه اروپا حکمرانی کرد و بدین وسیله میتوانید هم این نواحی را دستنشانده خود بکنید»
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#دریغستان
کسانی که اهل مطالعه اند خوب میدانند که برخی کتابها از هرنظر در ذهن خوانندهشان عظمت مییابد و چنان تاثیری میگذارد که گاه همهی دیدگاه و جهان آدمی را دگرگون میکند.
میان صدها و حتا هزاران کتابی که خواندهای چندتایی است که هرازگاه میگویی: کاش کاش همه این کتاب را خوانده بودند که اگر خوانده بودند بنیانهای فرد و جامعه کاملن متفاوت میشد با آنچه که هست.
مثلن برای من در تمام آثار داستایوفسکی #جنایت_ومکافات چنین است در کارهای سیلونه #مکتب_دیکتاتورها در کارهای سارتر #دیوار در آثار محمد بهشتی #ایران_کجاست_ایرانی_کیست؟ در آثار سهراب #مسافر و... حال مدتهاست وقتی یاد تاریخ معاصر ایران میافتم باز دریغادریغ بر زبانم جاری میشود که « اگر این کتاب را نه همه که نیمی از کتابخوان های ایرانی میخواندند وضع مان واقعن این دوزخ بیانتها نبود»
این کار یگانه را حتمن بخوانید و اصرار کنید که بخوانند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کسانی که اهل مطالعه اند خوب میدانند که برخی کتابها از هرنظر در ذهن خوانندهشان عظمت مییابد و چنان تاثیری میگذارد که گاه همهی دیدگاه و جهان آدمی را دگرگون میکند.
میان صدها و حتا هزاران کتابی که خواندهای چندتایی است که هرازگاه میگویی: کاش کاش همه این کتاب را خوانده بودند که اگر خوانده بودند بنیانهای فرد و جامعه کاملن متفاوت میشد با آنچه که هست.
مثلن برای من در تمام آثار داستایوفسکی #جنایت_ومکافات چنین است در کارهای سیلونه #مکتب_دیکتاتورها در کارهای سارتر #دیوار در آثار محمد بهشتی #ایران_کجاست_ایرانی_کیست؟ در آثار سهراب #مسافر و... حال مدتهاست وقتی یاد تاریخ معاصر ایران میافتم باز دریغادریغ بر زبانم جاری میشود که « اگر این کتاب را نه همه که نیمی از کتابخوان های ایرانی میخواندند وضع مان واقعن این دوزخ بیانتها نبود»
این کار یگانه را حتمن بخوانید و اصرار کنید که بخوانند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشتهای_پریشانی
#ناخوش_احوالی_همه_گیر_ایرانیان
در کشوری دیگر زاده نشده ام، در سرزمینی دگر نزیسته ام و نبالیده ام. من زاده و پرورده ی همین خاکم...
با همهی عظمتها و بزرگیهای مردمان و تاریخش و در کنار همهی کاستیها و حقارتهاشان ..
اما میدانم انسان، این موجود همیشه غریب، علیرغم تفاوتهایش در طول زمان و مکان، مشابهتهایی عجیب دارد و این را بسیار شنیدهام از رفتگان و ماندگان در فرنگ و ینگه دنیا که بسیار گاه، چیزهایی میبینند در آن ولایات و ایالات، که میبردشان به پایینترین ادوار تاریخی/جغرافیایی و فرهنگی همین کشور ما،ایران.
پس ممکن است این سخنان شرح حال بسیاری از مردم جهان نیز باشد.
از کودکی همانند بسیاری از همنسلانم #ایران جان جانانم شد و #ای_ایران.. سرودی که قبل از «شد جمهوری اسلامی به پا»... حفظش کرده بودم.
از دین و مذهب و شعائر و ظواهرش هم لازم نیست که بگویم چرا که میدانم ما ایرانیان همیشه قائل به #مینویی_معنوی بوده ایم و خود را از نخستین پگاه هم_پیمان ِ #مهر پنداشتهایم ...
#مهرپرستی از همان آغاز ِ اسطوره از همان «تاریخ روح» شروع ِ توحید بوده است و بعدها پس از چندهزار سال تاریخ ِ تن، ما ایرانیان آن را در #علی یافته ایم...
بدین قرار از نظر من در تاریخ ِ روحی ما ایرانیان، حضور اسلام انفکاک نبوده است تداوم بوده. و در عرصهی حضور تدوامی طبیعی، قانون مند و دارای اسباب و علل. چنانکه اکنونمان محصول تمام تاثیرات و تاثراتی است که در بستر زمان پدید آمده.
نمی دانم کجای تاریخ حال این ملت خوب بوده است!؟ دست کم یکی دو دهه یا چند سالی؟
اما تا آنجا که می خوانم و میدانم دست کم حال #اهل_فضل_و_دانش هیچوقت خوب نبوده مگر لحظاتی #کلمح_البصر ..
مردم هم بنا به #موقعیتشان و بهره مندی از دانش و فضل بیش و کم خوشحال یا ناخوش احوال بوده اند..
اما این در چند دهه ی اخیر، دیگر ناخوش احوالی به سراغ تک تک افراد این سرزمین آمده است . کانه مفصل مشترک اکثریت مردم ایران ، و منطقه نیز ، این حال خراب و دردهای پیاپی است یک همهگیری در عرصه ی روح و روان یک افسردهگی دسته جمعی مثل روایتی که گاه از نهنگها به دست میهند.
و من دقیقا برای شرح حال امروزیمان واژهی #فروپاشی را به کار میبرم .
این مردم در زیر هزاران هزار بار درد و جهل و ندانم کاری و فرصت طلبی و... دیگر خرد شده اند و این را در گفتار و کردار اکثریت به وضوح میتوان دید..
در ذهن اسطوره ایام یاد روزگاری می افتم که تمامی دیوان بند گسسته بودند و ایران را پرکرده بودند و جایی در سرزمین فرشتگان برای آنهمه فریشته باقی نگذارده بودند تا صدای بالشان حتی به گوش کر #هرودت هم برسد.
خشم و آز و دروج و رشک و اپوش و جهی و خنئه ای و... همه و همه در تاخت و تازند و تیر یا تشتر و مهر و سروش و رشن و وهومنه و اردیسور آناهیتا و سپنتار_إرمئیتی و امرتات و هورتات و... و تمامی ایزدان و ایزد بانوان ( یادتان باشد ایزد معناش خدا نیست ایزد یعنی چیزی و کسی که قابل ستایش است و برایش سرود میخوانند) به کنج درد بیمار بی تیمارند . و «خونیرثبامی» از شش جهت در تنگنایی غیرقابل تحمل افتاده است.
حرفم خواندن آیهی نحوست نومیدی نیست و ویرانی. اتفاقا ما ایرانیان باور داریم سیاهی به حد اعلی برسد ، سپیدی رخ خواهد نمود و چشمه ی جوشان آب زندگی در سیاه ترین تاریکی ها در انتظار است.
از حضرت رسالت هم شنیده ایم که چون بیمار میشد خطاب به بیماری میگفت: «نیرومند شو شدت بگیر که چون شدید شوی به فرج رسی.»
اتفاقا حرفم این است کمتر پیش آمده ملتی اینچنین در #ویرانی به اشتراکی حداکثریتی رسیده باشند. آلمان پس از جنگ دوم فراگیر چنین بوده... حال در ادامه ی سیر تاریخی خویش رسیده ایم به ویران ترین احوال..
اگر این حال بد مورد تایید بسیاران باشد و دردش استخوان اکثریت را بهدرد آورد قطعا همه کاری خواهیم کرد کاری واحد و آن گریز از تاریکی است.
یادتان باشد انسانها در همه جای جهان خمیرمایه ای یکسان دارند که گاه در برابر یک واقعه ی واحد ، کاری واحد میکنند. ما ایرانیان که جای خود داریم. قرنهاست زیر همین سقف کبود برای فرزندانمان آغاز را چنین زمزمه کرده ایم: یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیشکی نبود...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ناخوش_احوالی_همه_گیر_ایرانیان
در کشوری دیگر زاده نشده ام، در سرزمینی دگر نزیسته ام و نبالیده ام. من زاده و پرورده ی همین خاکم...
با همهی عظمتها و بزرگیهای مردمان و تاریخش و در کنار همهی کاستیها و حقارتهاشان ..
اما میدانم انسان، این موجود همیشه غریب، علیرغم تفاوتهایش در طول زمان و مکان، مشابهتهایی عجیب دارد و این را بسیار شنیدهام از رفتگان و ماندگان در فرنگ و ینگه دنیا که بسیار گاه، چیزهایی میبینند در آن ولایات و ایالات، که میبردشان به پایینترین ادوار تاریخی/جغرافیایی و فرهنگی همین کشور ما،ایران.
پس ممکن است این سخنان شرح حال بسیاری از مردم جهان نیز باشد.
از کودکی همانند بسیاری از همنسلانم #ایران جان جانانم شد و #ای_ایران.. سرودی که قبل از «شد جمهوری اسلامی به پا»... حفظش کرده بودم.
از دین و مذهب و شعائر و ظواهرش هم لازم نیست که بگویم چرا که میدانم ما ایرانیان همیشه قائل به #مینویی_معنوی بوده ایم و خود را از نخستین پگاه هم_پیمان ِ #مهر پنداشتهایم ...
#مهرپرستی از همان آغاز ِ اسطوره از همان «تاریخ روح» شروع ِ توحید بوده است و بعدها پس از چندهزار سال تاریخ ِ تن، ما ایرانیان آن را در #علی یافته ایم...
بدین قرار از نظر من در تاریخ ِ روحی ما ایرانیان، حضور اسلام انفکاک نبوده است تداوم بوده. و در عرصهی حضور تدوامی طبیعی، قانون مند و دارای اسباب و علل. چنانکه اکنونمان محصول تمام تاثیرات و تاثراتی است که در بستر زمان پدید آمده.
نمی دانم کجای تاریخ حال این ملت خوب بوده است!؟ دست کم یکی دو دهه یا چند سالی؟
اما تا آنجا که می خوانم و میدانم دست کم حال #اهل_فضل_و_دانش هیچوقت خوب نبوده مگر لحظاتی #کلمح_البصر ..
مردم هم بنا به #موقعیتشان و بهره مندی از دانش و فضل بیش و کم خوشحال یا ناخوش احوال بوده اند..
اما این در چند دهه ی اخیر، دیگر ناخوش احوالی به سراغ تک تک افراد این سرزمین آمده است . کانه مفصل مشترک اکثریت مردم ایران ، و منطقه نیز ، این حال خراب و دردهای پیاپی است یک همهگیری در عرصه ی روح و روان یک افسردهگی دسته جمعی مثل روایتی که گاه از نهنگها به دست میهند.
و من دقیقا برای شرح حال امروزیمان واژهی #فروپاشی را به کار میبرم .
این مردم در زیر هزاران هزار بار درد و جهل و ندانم کاری و فرصت طلبی و... دیگر خرد شده اند و این را در گفتار و کردار اکثریت به وضوح میتوان دید..
در ذهن اسطوره ایام یاد روزگاری می افتم که تمامی دیوان بند گسسته بودند و ایران را پرکرده بودند و جایی در سرزمین فرشتگان برای آنهمه فریشته باقی نگذارده بودند تا صدای بالشان حتی به گوش کر #هرودت هم برسد.
خشم و آز و دروج و رشک و اپوش و جهی و خنئه ای و... همه و همه در تاخت و تازند و تیر یا تشتر و مهر و سروش و رشن و وهومنه و اردیسور آناهیتا و سپنتار_إرمئیتی و امرتات و هورتات و... و تمامی ایزدان و ایزد بانوان ( یادتان باشد ایزد معناش خدا نیست ایزد یعنی چیزی و کسی که قابل ستایش است و برایش سرود میخوانند) به کنج درد بیمار بی تیمارند . و «خونیرثبامی» از شش جهت در تنگنایی غیرقابل تحمل افتاده است.
حرفم خواندن آیهی نحوست نومیدی نیست و ویرانی. اتفاقا ما ایرانیان باور داریم سیاهی به حد اعلی برسد ، سپیدی رخ خواهد نمود و چشمه ی جوشان آب زندگی در سیاه ترین تاریکی ها در انتظار است.
از حضرت رسالت هم شنیده ایم که چون بیمار میشد خطاب به بیماری میگفت: «نیرومند شو شدت بگیر که چون شدید شوی به فرج رسی.»
اتفاقا حرفم این است کمتر پیش آمده ملتی اینچنین در #ویرانی به اشتراکی حداکثریتی رسیده باشند. آلمان پس از جنگ دوم فراگیر چنین بوده... حال در ادامه ی سیر تاریخی خویش رسیده ایم به ویران ترین احوال..
اگر این حال بد مورد تایید بسیاران باشد و دردش استخوان اکثریت را بهدرد آورد قطعا همه کاری خواهیم کرد کاری واحد و آن گریز از تاریکی است.
یادتان باشد انسانها در همه جای جهان خمیرمایه ای یکسان دارند که گاه در برابر یک واقعه ی واحد ، کاری واحد میکنند. ما ایرانیان که جای خود داریم. قرنهاست زیر همین سقف کبود برای فرزندانمان آغاز را چنین زمزمه کرده ایم: یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیشکی نبود...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹