نیازستان
1.57K subscribers
779 photos
106 videos
131 files
235 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#جادوستان #یادداشت_های_پریشانی
- یادداشتی کوتاه باز هم درباره ی زبان

گفته ام که اگر اهریمن بتواند زبان شما را دگرگون کند جهان شما را دگرگون کرده است. و برای این کار هزاران هزار شیوه و بند بلد است.
این تغییر زبان یعنی تغییر همه چیز.
فقط به کاربرد واژگان بیگانه توجه نکنید. داستان خیلی عمیق است اینکه واژه ی عربی یا انگلیسی به کار ببرید معناش الزاما تغییر زبان نیست اما اینکه مثلا مرگ را طوری استفاده کنی که خوشایند باشد برای شنوندع این بدان معناست که زبان شما تغییر یافته..
آری شما می توانید فارسی حرف بزنید اما فی الواقع زبانتان زبان دیوان باشد مثلا‌...
فرض کنید شما را به سمتی برانند که کم کم خیلی از واژه گان حوزه های مختلف را دور بیندازیدو فقط از واژه گان و مفاهیم یک حوزه ی خاص استفاده کنید.
مثلا واژه گان حوزه ی محبت ، روا داری، توجه به دیگری و... را با لطایف الحیلی ازشما بگیرند و واژه گان حوزه ی خشم و خشونت و... را بکنند واژه گان اصلی و جهان زیست شما. شما همچنان کلماتتان فارسی است اما جهانتان بسیار متفاوت است با جهان واقعی زبان فارسی ... غالب کردن فضاهای جنگ و ستیز و مرگ و توهین و... بر جامعه نتیجه اش تغییر انسانها به انسانهای هتاک ، خشن و اهل جنگ است این کار هم از بالا صورت میگیرد هم از پایین.
مثلا بختک خود حق بینی را بر جامعه می افکنند بعد هم در بین مردم ‌واژه گان ، علائم ، نشان گان و... تحقیر و توهین و.. را جاری می کنند ‌س از مدتی خواهید دید که روح و روان چنین جامعه ای به چه سیاهی و تباهی غیرقابل باوری مبتلا خواهد شد.
در جامعه ای که تا دیروز کلمات یاری و دل دادن و دل سپردن و اعتماد و گذشت و سلامت و... جاری بود میشود جامعه ای که مرگ و بیماری و خیانت و خشم و... برایش عادی شده است اینکه وند نفر کشته شده اند بسیار عادی خواهد شد بیماری و افعی فقر برای هیچ کس آنقدر مهیب نخواهد بود که او را بترساند و به واکنشهای گوناگون بکشاند در جامعه ای که زبانش را از او گرفته اند سیاه ترین واژه گان مانوس روح و جان می شوند استبداد، حقارت، نوکری، خاک پا بودن و... همه به صورت نرم در می آید و فساد از درون جامعه را مضمحل می کند.
حتما نمونه های متنوعی را برای موارد فوق خواهید یافت وقتی مثلا رییسان قوای یک‌کشور به‌جای ‌مدیر و مدبر بودن خود خویش را نوکر مردم می نامند فرهنگ اسارت و برده گی را آغاز کرده اند. به انسانهای چنین جامعه ای القا میشود فلانی که با آن همه مقامات نوکر است بقیه چه هستند؟!
متوجه شدید؟!
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شاهنامه_قیام_کاوه_۲۰۲۱_۱۱_۲۱_۱۵_۱۱_۵۵_۲۴۱.aac
38.9 MB
#شنبه_های_شاهنامه ۲۹ آبان ۱۴۰۰
- زایش فریدون و قیام کاوه
پوشه ی صوتی #شاهنامه_خوانی
خواندن ابیات و توضیحات ؛ #دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#شب_نشینی_های_کتاب
#کتاب_آذر

ملتی که کتاب نمی خواند در حبس اهریمن جهل و حقارت می ماند...
نام کتاب:
- من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم
نویسنده: محمد رضا صفدری
معرفی و خوانشی از #دکترمحسن_یارمحمدی
تاریخ برگزاری:
پانزدهم آذرماه ۱۴۰۰ در صفحه ی اینستاگرامی mohsenbarani72@

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#شب_نشینی_های_کتاب

در ادامه ی نشست های معرفی و تحلیل کتاب در آبان ماه ۱۴۰۰ به بررسی و تحلیل رمان #ظرافت_جوجه_تیغی خواهم پرداخت.
با توجه به تقارن با #شنبه_های_شاهنامه این نشست به جای ۱۵ آبان، یکشنبه ۱۶ آبان برگزار خواهد شد.
کتابهای نیمه ی دوم سال ۱۴۰۰ به قرار زیر اند؛
#کتاب_آذر
- من ببر نیستم ، پیچیده بر بالای خود تاکم
محمد رضا صفدری
#کتاب_دی
- صید قزل آلا در آمریکا.
ریچارد براتیگان
#کتاب_بهمن
- جای خالی سلوچ
محمود دولت آبادی
#کتاب_اسفند
- فاوست
یوهان ولفگانگ گوته

امیدوارم با مطالعه ی این کتابهای بسیار مهم گامی و گامهایی به سوی #مهرآگاهی های زندگی بخش برداریم.
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شنبه_های_شاهنامه_۱۲_۲۰۲۱_۱۲_۱۲_۱۰_۴۲_۲۲_۶۰۱.aac
38 MB
#شنبه_های_شاهنامه
#دربندکردن_ضحاک
بر تخت نشستم #فریدون
سخنی کوتاه در باره ی #عرب_ستیزی #ترک_ستیزی و #زن_ستیزی در شاهنامه
خوانش و توضیحات از ؛
#دکترمحسن_یارمحمدی
دانش‌آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@nitazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#یادداشت_های_پریشانی
#مغالطه_ی_لفظ
نگاهی به نوشته ها و گفته های اغلب منتقدان و منکران سنتهای معرفتی ایران، نشان می دهد که ایشان در بررسی و نقد آرا و افکار گذشته گان عمدا یا سهوا اسیر اشتباهاتی مهلک شده اند که یکی از آنها _مغالطه_ی_لفظ مشترک است.
بسیاری از منتقدان سنتهای معرفتی ایران بویژه عرفان و تصوف اعتراض ها کرده اند که مثلا مولانا مخالف عقل و علم بوده است و نمونه های فراوان را با کمک کامپیوتر انتخاب کرده و ذکر می کنند که ببینید این هم نمونه.
این کار جدای از مغالطه ی ابهام دو ایراد اساسی دیگر دارد نخست اینکه چنین افرادی احاطه ی تام که هیچ احاطه ی نسبی بر #ابر_متن عرفان و #کلان_متن هایی مثل مثنوی و حافظ و.. ندارند و مثلا جایگاه آن ابیات ، در جهان منظومه ای مثنوی برایشان پدیدار نگشته است و حتا آشنایی معتنابه ای به مرامنامه ی اثر که در پیشانی مثنوی نشسته (نی_نامه) ندارند و چرایی وچگونگی پیدایش و بعدا فرم اثر ندارند.
از این دو نقیصه بگذریم و به همان اشتراک لفظی بپردازیم که خود صاحب مثنوی در باره اش گفته :
اشتراک لفظ دایم ره زن است
اشتراک گبر و مومن در تن است

باری اگر شما در برابر درس آموخته گان معاصر از واژه ی #علم‌ یا #معرفت سخن بگویید تصویر و تصوری از معنای #علم در ذهنشان پدید می آید که قطعا در ذهن مولانا و مخاطب هفتصد سال پیشش وجود نداشته. علم، امروزه بیشتر معنای علوم تجربی و آزمایشگاهی و قابل سنجش با سنجه های غالبا متریک و متعین‌ است در حالیکه وقتی مولانا می گفت علم ، بیشتر صرف و نحو و بلاغت و معانی و انساب و حدیث و تفسیر و... البته کمی هم علم طب و کشت و کار و ساخت ساز بوده است.
اینکه شما ابیات حاوی واژه ی علم یا عقل یا.. را بیاوری و از آن میان ابیات مؤید نظر خویش را ردیف کنی جز گمراهی محصولی نخواهد داشت.
باری مولانا و حافظ بارها به شستن اوراق با می اشاره کرده اند اما بارها هم گفته اند:
خاتم ملک سلیمان است علم
جمله عالم صورت و جان است علم
یا؛
عقل پنهان است و ظاهر علمی
صورت ما موج و یا از وی نمی

تا چه عالم هاست در سودای عقل
تا چه با پنها ست این دریای عقل..
بر منتقدان سنن معرفتی ما واجب است تا پیش از نقد سخنان گذشتگان معنا مد نظر مولف را از آن واژگان و ترکیب ها بگویند و آن را با معنایی امروزی تمایز نهند‌.
و این جدای از راه یافتن به #بافت_موقعیت ، چرایی و چگونگی و احاطه بر اثری است که مورد نقد و بررسی قرار می دهند.
#دکترمحسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شنبه_های_شاهنامه (۱۷).aac
45.7 MB
#شنبه_های_شاهنامه (۱۷)
- کین خواهی منوچهر از تور
ادامه ی داستان فریدون
گزارش از #دکترمحسن_یارمحمدی
دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#یادداشت_همیشه
چکیده ای در تاریخ زبان فارسی
وقتی از ریشه های زبان فارسی سخن میگویند معمولا به اسناد برجای مانده از دوره ی هخامنشیان اشاره میکنند
این زبان، شاخه ی جنوب غربی زبانهای ایرانی است و اسناد مکتوبش غالبا در شوش، همدان، تخت جمشید، میان رودان ، سوریه و آناتولی یافت شده
آجرهای پخته، الواح زرین و سیمین، سردرها، نقوش برجسته، مهرها و..که گاه یک زبانه اند و گاه در کنار فارسی به زبان های ایلامی یا بابلی یا مصری(گاه هرچهار زبان) ترجمه شده اند
مهمترین کتیبه ی این دوران سنگ نبشته ی سه زبانه ی داریوش اول است که بخشهایی از ترجمه ی آرامی آن در پاپیروس‌های مصری بدست آمده
این زبان ربط محکمی با مادی دارد اما رد پای آرامی، سامی و مصری نیز در آن پیداست حضور پر رنگ واژگان و نحو زبان پارتی شمال غربی نیز در این نوشته ها مشهود است
در دوره ی اردشیر اول نشانه های تغییر زبان در نوشته ها آشکارست این امر نشان فاصله گیری زبان گفتار از نوشتار است.(در روزگار ما نیز متنهایی چنین وجود دارد مثلا با چنین جمله ای رو به رو میشویم:
سردار اعظم را بردن و وی را گفتن ای چریک، از چه روی شایستگان های_کلاس از حامدان یزدان نیستند)
جدای از متون مکتوب، با بررسی زبانهای ایرانی و غیر ایرانی منطقه میتوان دریافت مجموعه هایی غنی از روایات حماسی وجود داشته که شفاها به دوره های بعد منتقل شده بازتاب این امر در نوشته های مورخان یونان و نوشته های بعدی ایران دیده میشود
زبان_پارتی از زبانهای میانه ی شمال غربی است. اشکانیان در اصل شاخه ای از سکاها بودند از قبیله ی پرنی یا أپرنی که با چیرگی بر استان پارت (۲۴۷پ.م) زبان پارتی را گسترش دادند.البته در آغاز بسیار تحت تاثیر خط و زبان یونانی بودند پلوتارخ نقل میکند هنگامیکه سر بریده ی کراسوس را برای ارد دوم آوردند او مشغول تماشای نمایشی یونانی بود
آثار برجا مانده ی این زبان بیشتر در پایتخت قدیم اشکانیان، نسا، یافت شده و این زبان تا قرن ۶ میلادی رایج بود و کم‌کم فراموش شد هرچند تا سده ی سیزدهم مورد استفاده ی مانویان آسیای مرکزی بود و سرانجام با یورش دیووار مغولان به کلی از رواج افتاد اما تاثیر خود را در زبان دری گذاشت
حضور پررنگ واژگان پارتی در زبانهای فارسی میانه،سغدی،آرامی،سریانی،مندایی،گرجی و بویژه ارمنی بسیار آشکار است
نوشته هایی به این زبان در سراسر آسیا از هند و ترفان تا سوریه و کرانه های فرات موجود است
زبان دری اصطلاحی است که زبان فارسی پس از اسلام را بدان نامیده اند اما سابقه ی کاربردش بی شک پیشا اسلامی است.
ابن مقفع شهید پاسداری از زبان و فرهنگ ایران معتقد است دری برگرفته از در به معنای پایتخت است او زبانهای ایرانی را پنج زبان دانسته؛
پهلوی، دری، فارسی، خوزی و سریانی
پهلوی منسوب به پهله( پنج منطقه ی سپاهان، ری، همدان ، ماه نهاوند و آذربایجان)
دری زبان اهل مداین (هفت شهر کنار تیگره) و زبان اهل خراسان و بلخ برآن غالب است
فارسی زبان موبدان و دانشمندان و مردم فارس است و..
این موقعیت یابی روزبه قطعا توصیفی شماتیک از اواخر حکومت ساسانیان است زمانی که هنوز آسورستان جزء ایران بود در حالیکه پهله در زمان اشکانیان به خراسان و قومس اطلاق میشده است
زبان پهلوی و فارسی بومی پهله و فارس است و زبان دری صورت گفتاری فارسی( فارسی میانه) است.
زبان فارسی زبان مادری پادشاهان ساسانی است که از اصطخر برخاستند و آن را به جای پهلوی زبان رسمی کردند‌. هردو یک زبان با دو‌گویش اند یکی شمال غربی ایران بزرگ و دیگری جنوب غربی آن
زبان دری حدود صد سال در تیسفون زبان واسط بود زیرا مردم این منطقه به احتمال زیاد همچنان سریانی حرف می زده اند
در چگونگی انتقال این زبان به خراسان و فرارودان سخن بسیار است برخی حضور پررنگ سپاهیان و دیوانیان ساسانی پیش از اسلام را دلیل این امر می دانند و برخی کوچ بزرگ ایرانیان را در بحبوحه ی حمله ی اعراب
این زبان بعدا به ماوراءالنهر و سغد هم رفت و بنظر میرسد گسترش در این حوزه ی بزرگ جغرافیایی و همه فهمی آن، کم کم موجب پذیرش آن ازسوی مردم شد از فرغانه و سغد تا سمرقند و بخارا و از خراسان تا آران و آذربایجان و نیز سراسر جبال و عراق عجم و عرب
#دکترمحسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹