نیازستان
1.58K subscribers
797 photos
107 videos
132 files
235 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#نکته!

#امامزاده_ها

از روزگار کودکی ونوجوانی #امامزاده ها برایم جذبه ای خاص داشتند. احتمالا شما نیز چنین بوده و هستید. پا که میگذاری در حریم یک امامزاده هاله ای می افتد بر کل وجودت و احساس میکنی #اینجا با دیگر جاها فرق دارد.
اجازه بدهید این احساس فرق داشتن را به #حس_تقدس تعبیر کنم. چیزی که
#امر ِ_ذاتی انسان و جان نهان اوست و انسان بدون آن چیز دیگریست.
هیچوقت دنبال این نبودم که بدانم اسم اطلاق شده بر آن مکان از آن ِ کیست وازکجاست و... متولی کیست و نذورات مردم چه می شود و...
هیچگاه درپی یافتن کارکردهای قومی، اجتماعی،اقتصادی، دینی و...این مکانها نبودم که دراین باره دهها کتاب و مقاله هست و به آنی می توان آنها را یافت. وحتما باید یافت و خواند تا دید که غربیها بیشتر و بادقت تر از ما به این بقاع متبرک پرداخته اند.

اما ازنظر من#امامزاده یک حیاط ِ خلوت بوده، یک غار،یک اتاق ِ دنج، یک در، یک دروازه بسوی #جایی_که_اینجا_نیست..

جایی که مرا از دهان تنگ و لِه کننده ی روزمرِّگی ها و روزمرگی ها بیرون میکشد و افقی را برمن میگشاید تا احساس کنم من ِ من از اقلیمی است جدا از آن دهان و دهانه ی تنگ ِبدبویی که کارش خُرد کردن من است و هضم کردنم و....دفع کردنم.

انسان تشنه ی حقیقت، هیچوقت با #نعلین_عقل به #وادی_قدسی_طوی وارد نمی شود. ما خیلی جاهای دیگر عقل_روکننده_به_دنیا را دور میاندازیم مثل لحظات ناب فداکاری و ایثار برای محبوبمان، مانند لحظات بیقرار گریستن، مثل لحظات بیتاب درآغوش کشیدن و...
اینجاها اگر عقل بیاید کل ماهیت کار و لذت مجرد ِ #نه_اینجایی سلاخی میشود. این وقتها، این جاها، جای علم نیست، جای علم ِ سَری نیست، علمی اگر باشد علم ِ سینه است و دل. علمی که انسان با آن آدم می شود تا معرض #علّمنا#آدم َ شود. علمی که تمامت ِ هستی به ما می آموزد. منطق الطیر سلیمانی است #علّمتُ نیست...

ما جانمان بسته ی اقلیم قدس است. و #امامزاده دری است که بر آسمان قدس گشوده میشود. بویژه #امامزاده های هنوز نیالوده به لودگیهای پر زرق و برق مدرنیته ی زشت کج و کوله...
مثلا#امامزاده_ عبدالقهار_ وَرده
👇👇👇👇👇👇👇
@niyazestanbarani
#یادداشت_همیشه..
#حس_ابلیسی_دست_بالا_بودن یا
#این_دو_دزد
این روزها اکثریت جامعه از حرف زشت ونادرست یک زن و حرف پست و پلید یکی از #اشباه_رجال، هردو در یک دار ودسته،آشفته، خشمگین و ناراحتند.
و من نخست می پرسم؛
چند درصد شما همسران در دعواهای خانگی وقتی به اوج خشم میرسید، نگفته اید: همینه که هست هررررری؟
چند درصد پدرهای جامعه وقتی افتاده اند در تنگنایی سخت، به فرزند خود نگفته اند: اینجا خانه ی من است هررررری؟ چند درصد مادران وقتی غذایشان مورد اعتراض بچه ها بوده نگفته اند: همینه که هست میخواهی بخور میخواهی نخور؟ چند درصد خداماتی ها وقتی با اعتراض تند ارباب رجوع روبرو شده اند نگفته اند: همینه که هست نمیخوای هررری؟ چند درصد کارخانه داران، پزشکان،صاحبکارها، هنرمندان، و... وقتی دچار اختلاف با طرف مقابل شده اند نگفته اند: همینه که هست میخواهی بخواه نمی خواهی نخواه؟!..
و همه ی این تفرعن های رنگارنگ برآمده از چیست؟ بی شک احساس #بالا-دستی چنانکه #ابلیس هم با همین احساس نفی #آدم میکرد و در برابر خدا گردن میکشید و او را متهم به اغواگری میکرد..
آری همسایه های ما در مجتمع مسکونی به همسایه ی قانون گریز و کمتر مبادی آداب گفتند تو که پول داری برو خانه ی ویلایی بخر (؟!؟)و او گفت : هرکس ناراحته آپارتمانش را بفروشد. همسایه ی اولی احساس میکرد دست بالا را دارد چون اکثریت مجتمع با او بودند و دومی حس دست_بالایی داشت چون #پول داشت..
بیایید با خودمان صادق باشیم این نخستین گام نجات است. مگر خیلی از مخالفان آن زن و مرد بالا دست متوهم بارها به ایشان نگفته اند: پاشید بروید عراق و سوریه و... نگفته اند؟
آری من نخست همه را #متهم میکنم که نتوانسته ایم #دیگری و #دیگران را نه تنها برتر از خویش بدانیم ( با تکیه بر تمام آموزه های ملی و دینیمان) نه تنها همسطح خویش حساب کنیم که دایم خود را برتر دیده ایم. کجا دنبال #علو-فی-الارض میگردید؟ کجا در پی مصداق #ابا-واستکبر هستید؟ کجا در پی ابلیس هستید؟
آری آن زن بیچاره و آن #شبه-مرد بدبخت در آن جایگاه بالادستی نشستند و حرف زدند حال آنکه بسیاری از ما چنان و بدتر از چنانیم..
صدهزار ابلیس و بلعم در جهان
همچنین بودست پیدا و نهان

این دو دزد آویخت از دار بلند
ورنه در عالم بسی دزدان بدند..

همه ی ما انسانها از پلیدی بدمان می آید. این است که برآن میشوریم اما یادمان باشد شرط احساس پلیدی چیزی این است که ما آن را در خودمان داشته باشیم و البته مهارش کرده باشیم وگرنه اگر خدای ناخواسته عین نجاست شده باشیم که اصلا نمیپذیریم کارمان غلط بوده..
( دراین مورد با تکیه بر روانشناسی بدن و فلتات زبان - به تعبیر حضرت ولی- آن زن به اکراه عذر خواست چون در مرز پلیدی است اما آن #شبه-مرد عذر نخواست چون عین #نجاست شده است)
- استغفر الله و اعوذ بالله من سوء القضا
باری در یادداشت پیشین نوشتم #شاه قبلی، #رییس-جمهور قبلی و #مجری قبلی و... هم همین حرفها را زده اند اما کسی به یاد ندارد ( چنانکه اگر خودش نیز چنین چیزهایی گفته به یاد ندارد)
#حرف-آخر: آن زن و آن شبه-مرد حرفهایی ناراست و پلید برزبان رانده اند حذف ایشان نه ممکن است نه معقول.. بدی نمیمیرد بدی فقط محدود میشود چاره ی کار در بند کشیدن #زن-مرد بالادست پندار وجودمان است. #ابلیس تا روز قیامت مجال دارد و #ضحاک هم در دماوند اسیر است تا در آخر زمان بند بگسلد و دوباره ایرانشهر را خوراک #دومار خویش کند.. فریدون جانمان را یاری کنیم تا ابلیس و ضحاک درونمان را مهار کند.
نگویید این درون نگری چشم پوشیدن از مسولیتهای اجتماعی است. موضوع ساده تر از این حرفهاست وقتی تو شمعی می افروزی تاریکی را پس میزنی و وقتی همسایه ات چنین کند اقلیم تاریکی محدودتر میشود. راه شکست اهریمن چیزی جز شعله ور کردن آتش عشق و آگاهی و انصاف و.. نیست...
الحمد لله اولا و آخرا
#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پاسخستان

در فضای مجازی با ویدئوهایی روبرو شده ام یا برخی دوستان برایم میفرستند که برخی از هدایت شدگان #شبه_مذهبی بی خبر از خدا و #ایمان_سوز که در واقع #عمله_ی_شیطان اند، جلوی یک نفر را که عزادار #استاد است میگیرند و می پرسند: چیزی از او به خاطر داری !؟ یا اثری از او را میتوانی نام ببری یا بیتی از آوازها و تصانیفش را میخوانی !؟
خب این نوکران ظاهرپرست #ابلیس_حسد اولین چیزی را که نمیتوانند بفهمند همان چیزی است که جد عظمی شان در بدو خلقت #آدم نفهمید که :
قبول خاطر و لطف سخن خداداد است.
دیگر اینکه اگر با این روش بخواهیم مورد تاییدان ایشان را در مراسم مذهبی ( سوگواری ائمه ، نماز جمعه ، مراسم تشییع ، قرآن خوانی و.. ) محک بزنیم که چنان پرده برافتد که نه تو مانی و نه من ...
فرض کنید ازشرکت کنندگان درمراسمی آنچنان بپرسید :چند جمله از امامان (ع) حسن مجتبی یا نهم و دهم بگویند یا نوع مبارزات و دشمنان ائمه را ذکر کنند .
یا چند سوال قرآنی بپرسی مثلا : سوره ی دهم قرآن چیست یا نام چند تفسیر شیعی یا مفسران بزرگ‌ یا اینکه روایت چهارده گانه چیست ؟! یا فرق سور مکی و مدنی کدام است یا کیفیت وحی چگونه است و... ؟!
البته من پاسخم را سالهاست دریافت کرده ام وقتی #شرم نباشد دیگر هیچ چیز نخواهد بود.
من لا حیاء له لا دین له
لا نفی جنس است یعنی مطلق نفی میکند کسی که هیچ حیایی ندارد #هیچ_دینی ندارد.

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#همه_ی_راهها_به_آزادی_ختم_میشود
مسأله #مذهب نبود.فقط مذهب، آن هم روایت رسمی و غالبش شاید کهن ترین قالب نظام مندی بوده که رابطه صدر و ذیل را بالا و پایین را القا کرده بر تعریف هستی. فرادست قوه ی مجهول قاهره ای بوده که فقط عده ای فرودست می توانسته اند با آن مرتبط باشند و لابد فرادست شوند . تازه نه که اینها می توانسته اند بروند آنجا، که آنجا می آمده و اینها را می برده آنجا.. این تعریف عمودی از هستی در همه جا جاری میشد و طبعا مأخوذ از انسان هم بود چون سر ، بالاست و پا پایین است..
پس مذهب و قوانینش شد یکی از قدرتمند ترین مثلثهایی که سه پهلو داشت معبود، عبادت و عبد. اما اجتماع نیازمند قدرت بدنی هم بود و حاجت به ثروت هم داشت پس سه گانه ی معروف زر و زور و تزویر ازلی ابدی شد. الان هم همین است اگر قبلا جادوگر یا شمن یا مغ ماموریتش تعریف جهان و معنای آن را به عهده داشت امروز رسانه چنین کاری میکند . اگر مذهب وظیفه و جایگاه تعریف میکرد و درخور انجام وظیفه پاداش میداد که قرب به منشا و منبع قدرت و ثروت بود اکنون هیولای رسانه با تکیه بر بزرگترین و عام ترین ویژگی انسان دارد کار خود میکند. زبان (در همه اشکالش) اکنون آلت دست قدرتی است که با آن رویا تولید میکند ، هدف می سازد و ... سعادت می فروشد.به گمان من اگر کار ویژه ی مذهب را نگاه کنیم و بگذریم از پوسته ها اکنون نیز مذهب است که همان کار مذهب رسمی کهن را انجام می دهد‌. مثلث معبود ، عابد و عبادت همچنان فعال است و #آزادی انسان توسط خرده مذاهب و کلان مذهب روزگار جدید تهدید و تحدید میشود.
و این است که میگویم در زندگی انسان جوهری ترین چیز #آزادی است.مرادم از آزادی نیز کاملا روشن است .چون و چرا کردن در هر امری و امکان نپذیرفتن هر محدودیتی.. با این تعریف در اسطوره ی پر شکوه انسان #آدم آن آزادیخواهی می شود که علیرغم آزادی مطلق اما محدود به یک #نهی ، می رود سراغ انجام دادن همان #ممنوع کأنه می خواهد بگوید : من آدمم یا همه یا هیچ... یا تمام انتخاب ها یا اگر تمام انتخاب ها را بدهی و فقط و فقط یکی را بگیری هیچ انتخابی را نداده ای..
ذات آفرینش و خدای من در این آفرینش بازی را اینچنین ساخته که ببیند من آدمم یا نه؟! من خلیفه ی اویم یا نه؟! مگر او فعال لما یشاء نیست باید مرا بیازماید که من هم عرضه ی این گونه بودن را دارم یا نه؟! و اتفاقا آدم بودن من در همین جاست . نه گفتن به بزرگترین مرجع هستی و عصیان بر نهی او و نه او. و روشن است که انتخاب این آزادی_مطلق رهیده از همه چیز تاوانی دارد به بزرگی رنج تمامی انسانها . آزادی مطلق = رنج مطلق اما معنای انسان نیز دقیقا همین جاست.
از قضا پیامبرانی که من می شناسم همگی نفی آن ارتباط عمودی کرده اند‌. اعتراض به نمرود یا فرعون در واقع در هم شکستن مفهوم صدر و ذیل است بماند که تقریبا تمام پیروان همه ی پیامبران پس از چندی دوباره همان رابطه ی عمودی را تولید کردند و ابلیس را شاد . چرا که این همان گمراهی و #اضلالی بود که شیطان می خواست و توانست آن را بر انسان ببندد.
باری هر پیامبری ( در معنای عامش) پیروانی یافتند که هیچ ربطی به ایشان نداشتند مگر پیام آور اسلام‌ از بدأ الاسلام غریبا و سیعود غریبا نگفت؟! مولویه با آن ادا اطوار و مقبره سازی و دم و دستک ربطی به مولانا دارد و..!؟ یا مارکسیسم با مارکس یا...
حرفم این بود #آزادی که توان عصیان بر هر نهی است و جوهر انسانیت . آزادی هیچ ربطی هم به هرکاری که بخواهی بکنی ندارد. آزادی امکان نه گفتن و پرسیدن است امکان به چالش کشیدن است. و فصل ممیز انسان نطق نبود #آزادی بود...
بعد التحریر: راستی هستی عمودی نبود افقی هم نیست #منظومه ای است و این نکات دارد..
#محسن_بارانی ۹ دی ماه ۱۳۹۹
@niyazestsnbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
##یادداشت_های_پریشانی
#مجازستان

در اغلب کتب داستانی گذشتگان ما آنچه مهم است #استعاره است. اینکه واقعا متافور میتواند جایگزین استعاره شود باید درباره اش بحث و فحص کرد.
چون استعاره در علوم بلاغی ما در ذیل مجاز می آید چنانکه برخی علمای بلاغت کنایه را نیز جز مجاز آورده اند و این بسیار مهم است چون نهایتا به اینجا می رسیم که اصولا #بیان و زبان در بهترین و عالی ترین حالاتش نیز در مجاز شکل میگیرد و اساسا جهان ما ( زبان ) از آن رو که همیشه فاصله ای دارد با آنچه که #هست پس ما همیشه در #مجازستان زندگی میکنیم.
سخنم این نبود. این بود که مثلا داستانی هست در مثنوی و بسیاری آثار دیگر به این مضمون که اگر گرگی با آهویی آمیزش کنند و فرزندی پدید آید این فرزند گرگ‌‌ است یا آهوست؟ و پاسخ اینکه بگذارید بچه بزرگ شود از شیر بگیریدش و بعد بگذارید حسابی گرسنه شود بعد دربرابرش علف و استخوان بگذارید ببینید سمت کدام می رود و ..
ذهن های خوگر و معتاد به عوالم عادی وقتی به این متن تماما استعاری نگاه کنند یا یک شوخی کودکانه می بینندش یا چرا که چنین چیزی علمی نیست یا نهایتا میگویند خب نی خواهد بگوید آن ژنی که در بچه غالب است نشان میدهد که بچه به سمت کدام والد مایل است و...
اما حقیقیت این است که موضوع بسیار بسیار پیچیده و عمیق است.
مثلا سوای پرداختن به نکته بسیار هولناک #قصه_پردازی شرقی و بویژه ایرانی و چرایی و چگونگی و نتایج و... میتوانم چند نکته ی گذرا را مطرح کنم
۱- الف با ب می آمیزد و این آمیزش محصولی دارد. این از اصلی ترین رمزهای جهان مثنوی است؛
از قران هرکسی چیزی خوری
وز قران هر قرین چیزی بری

چون ستاره با ستاره شد قرین
لایق هر دو اثر زاید یقین

چون قران مرد و زن زاید بشر
وز قران سنگ و آهن شد شرر

وز قران خاک با بارانها
میوه ها و سبزه و ریحانها

وز قران سبزه ها با آدمی
دلخوشی و بی غمی و خرمی..۲/۱۰۸۰~
این بحث بسیار مفصل و عمیق است فعلا به این اشاره کنیم که هرگاه یکی به یک دیگر برسد بی شک سه پدید می آید هرچه که باشند..
۲- داستان ما می گوید این فرزند حاصله #دوجنسی است درست مثل #آدم و کل داستان شرح حال ماست آن..
۳- برای شناخت راستین محصول باید گذاشت او به بلوغی برسد . بچه ی شیرخواره را نباید سنجید باید او در جهان زندگی کند و توانایی ها و دانایی ها و... به دست آورد
۴- این فرزند حالا بالغ را در شرایط عادی و مطمئن و آرام نمیشود تشخیص داد. قوه ی عاقله ی او میتواند در شرایط متعادل ، متعادل عمل کند چیزی را سرکوب کند و چیزی را برگزیند. برای شناخت او باید در موقعیتی قرارش داد که نه عقل متعلم (اسم مفعول) که عقل ذاتی آنچه من (غریزی) مینامم عمل کند. گرسنگی استعاره ای است برای فضا و رانه ای که #اوراق_شویی می کند در واقع نقاب های آگاهانه را کنار میزند
۵- انتخابی که فرزند میکند در چنین شرایطی بی_سبب است، صرفا از روی جنسیت است و این یعنی اصالت.
در نظر من کلیدی ترین #رمزواژه_ی_مثنوی #جنسیت است.
کافران چون جنس سجین آمدند
سجن دنیا را خوش آیین آمدند و...

۶- مولانا و بسیاری از اهالی معرفت ایران بسیار نتیجه گرایند‌. قبلا هم گفته ام، میگویند: نامها را نتایجشان معنا میکنند.
اوزوم و عنب و استافیل و.. ازین زاویه هم مورد توجه باید باشد‌.
بگذارید برای موضوع نتیجه و اهمیتش مثال روز بزنم :
#جنگ هرگز به معنای زدن در سر و صورت هم نیست. این به سر و صورت طرف زدن مثلا با بمب فقط و فقط یکی از شکلهای جنگ است‌
هدف جنگ چیست؟ ویرانی طرف مقابل.
خب حالا اگر شما بتوانی حتا با خدمت کردن به طرف مقابلتان او را تباه کنید جنگ را برده اید‌. در روزگار ما اساسا قرار نبوده مثلا آمریکا برسر ما موشک بزند قرار بوده ما را ضعیف، حقیر، خوار، نیازمند، پریشان و... کند و به انواع فروپاشی ها برساند خب حالا که جامعه ی ما به چنین وضعی رسیده جنگ صورت گرفته و پیروز هم مشخص است.
فرقی نمی کند شما که اید و کجایید؟ چه میگویید و چه اولویتهایی را در ظاهر فریاد میکنید همه ی اینها به تعبیر مولانا عرض است #جوهر کجاست؟
گفت شاهنشه، چنین گیر المراد
این عرضهای تو یک جوهر نزاد

این عرضهای نماز و روزه را
چون که لا یبقی زمانین انتفی..
باری سخن این بود که اولا هنوز داستان گویی کار است نه دادن اطلاعات تخت و اخته‌‌.. ما همچنان برای زنده ماندن خویش باید #شهرزاد باشیم و البته شهرزاد ها.. چون او فقط خویش را نجات نمی داد با هر قصه و هرشب در واقع یک زن ، یک زندگی دیگر را از کام مرگ بیرون می کشید و..
و اینکه باید به گونه ای دیگر با اینهمه داستان در فرهنگ ایران #مواجهه کنیم و وقت تنگ است و دارد دیر میشود...
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹