This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 منطق فکری و طرز تلقی مدعیان دروغین اسلام و انقلاب و لافزنان عدالت طلبی، حقمداری و اسلام رحمــانی!
#قانون_جنگل
✅ @Shariati_Group
#قانون_جنگل
✅ @Shariati_Group
🔴 آشنایی مختصر با تقسیمات سه گانه حکومتها (اشکال مختلف اداره کشور)
1⃣ حکومت فردی: در حکومت فردی، سلطان یا #شاه در رأس حکومت قرار دارد و بدون مسؤلیت و به میل و رأی خود اعمال قدرت میکند.
«حکومت فردی» کهنترین شکل حکومت است. در عصر جدید، به واسطه افزایش مشارکت شهروندان در اداره امور کشورها از حکومتهای فردی کاسته شده است. معمولا حکومتهای فردی در شکل پادشاهی به شکل «موروثی» ، «انتخابی» ، «استبدادی» ، و «مشروطه» یافت شده است:
▫️۱.۱ پادشاهی موروثی: حکومتی است که بر مبنای رسومی که طی زمانهای متمادی به وجود آمده است شکل گرفته و حکومت از طریق ارث به حاکمان بعدی منتقل میشود. چگونگی انتقال حکومت را قانون اساسی یا سنت و عرف تعیین میکند.
▫️۲.۱ پادشاهی استبدادی: پادشاهی استبدادی یا مطلقه، حکومتی است که پادشاه قدرت و اختیاراتش را بنا به میل و اراده خود اعمال میکند و اداره مملکت تابع هیچ قانونی نیست. خواست پادشاه حکم قانون را دارد و هر سه قوه در دست پادشاه است. در گذشته، بسیاری از حکومتهای پادشاهی، استبدادی بودهاند که قانون بنا به خواست آنها وضع و اجرا میشده است.
▫️۳.۱ پادشاهی انتخابی: در گذشته، برخی از پادشاهان توسط بزرگان یک جامعه انتخاب میشدند، اما به مرور زمان به موروثی گرایش یافتهاند.
▫️۴.۱ پادشاهی مشروطه: پادشاهی #مشروطه یا «محدود» حکومتی است که قانون اساسی قدرت پادشاه را محدود کرده باشد و پادشاه بر طبق قوانین تصویب شده حکومت کند، نه مطابق میل و دلخواه خود. در نظام مشروطه پارلمان و تفکیک قوا وجود دارد. تفاوت پادشاهی مشروطه با #جمهوری آن است که در جمهوری رئیس قوه مجریه از سوی مردم انتخاب میشود، اما در پادشاهی مشروطه انتقال حکومت از طریق وراثت است. امروزه، در برخی کشورها چون انگلیس و ژاپن نظام مشروطه برقرار است.
2⃣ حکومت گروهی(طبقاتی): در طول تاریخ، با حکومتهایی مواجهایم که در آنها حاکمیت در دست گروه خاص است؛ گروهی که مدعی برتری فکری یا طبقاتیاند و خود را برای به دست گرفتن #حکومت محق میدانند. برخی شکلهای حکومت گروهی عبارتاند از:
▫️۱.۲ #اریستوکراسی: حکومت به دست گروهی اندک است که مدعی برخورداری از تبار بلند و شرافت طبقاتیاند. مبنای اریستوکراسی توارث یا ثروت میباشد. این مدل حکومتی در طبقهبندی حکومتی #ارسطو و #افلاطون آمده است. از منظر ارسطو، اریستوکراسی حکومتی است که به دست گروهی از مردم اعمال میشود و صلاح عموم را در نظر دارد. پس در اریستوکراسی، بخش کوچکی از شهروندان در اداره جامعه و تدوین سیاستها نقش دارند.
▫️۲.۲ #الیگارشی: در این شیوه حکومت نیز اداره جامعه به دست گروهی اندک است. از منظر ارسطو، الیگارشی شکل فاسد اریستوکراسی است که در آن ثروت نقش اساسی دارد. بر حسب این تعریف، بسیاری از حکومتها، در جهان معاصر، الیگارشی هستند. یکی از انتقاداتی که از سوی برخی منتقدان از جمله شومپیتر بر دموکراسیهای غربی وارد شده، آن است که این حکومتها الیگارشی هستند، گرچه عنوان #دموکراسی را یدک میکشند.
▫️۳.۲ حکومت نخبگان: امروزه، در نظریات سیاسی معاصر از حکمرانی اقلیت به حکومت نخبگان یاد میشود. در هر جامعهای، شماری از نخبگان فکری، در عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی، وجود دارند که میکوشند به هرم قدرت نزدیک شوند و حکومت را به دست گیرند. از منظر نظریه پردازان نخبهگرایی، حاکمیت احزاب در کشورهای غربی حاکمیت نخبگان است، نه دموکراسی که از آن دم زده میشود. در ایتالیا و آلمان، فاشیستها خود را گروه نخبه میدانستند. در کشورهای مارکسیستی، طبقه کارگر گروهی است که حاکمیت را به دست میگیرد.
3⃣ #جمهوری : در حکومت جمهوری، اقتدار و مناصب دولتی از طرف مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم به حکام واگذار میشود. حکومت جمهوری در مقابل حکومت سلطنتی است و به حکومتی اطلاق میشود که اولا حاکم به طور مستقیم از سوی مردم و یا غیر مستقیم از طرف پارلمان انتخاب شود. حاکم برای مدت محدود انتخاب میشود. حاکم هیچ امتیاز شخصی بر دیگران ندارد و در مقابل #قانون مسؤل است.
✅ @Shariati_Group
🔗 متن کامل را در INSTANT VIEW مطالعه کنید.
https://b2n.ir/24711
1⃣ حکومت فردی: در حکومت فردی، سلطان یا #شاه در رأس حکومت قرار دارد و بدون مسؤلیت و به میل و رأی خود اعمال قدرت میکند.
«حکومت فردی» کهنترین شکل حکومت است. در عصر جدید، به واسطه افزایش مشارکت شهروندان در اداره امور کشورها از حکومتهای فردی کاسته شده است. معمولا حکومتهای فردی در شکل پادشاهی به شکل «موروثی» ، «انتخابی» ، «استبدادی» ، و «مشروطه» یافت شده است:
▫️۱.۱ پادشاهی موروثی: حکومتی است که بر مبنای رسومی که طی زمانهای متمادی به وجود آمده است شکل گرفته و حکومت از طریق ارث به حاکمان بعدی منتقل میشود. چگونگی انتقال حکومت را قانون اساسی یا سنت و عرف تعیین میکند.
▫️۲.۱ پادشاهی استبدادی: پادشاهی استبدادی یا مطلقه، حکومتی است که پادشاه قدرت و اختیاراتش را بنا به میل و اراده خود اعمال میکند و اداره مملکت تابع هیچ قانونی نیست. خواست پادشاه حکم قانون را دارد و هر سه قوه در دست پادشاه است. در گذشته، بسیاری از حکومتهای پادشاهی، استبدادی بودهاند که قانون بنا به خواست آنها وضع و اجرا میشده است.
▫️۳.۱ پادشاهی انتخابی: در گذشته، برخی از پادشاهان توسط بزرگان یک جامعه انتخاب میشدند، اما به مرور زمان به موروثی گرایش یافتهاند.
▫️۴.۱ پادشاهی مشروطه: پادشاهی #مشروطه یا «محدود» حکومتی است که قانون اساسی قدرت پادشاه را محدود کرده باشد و پادشاه بر طبق قوانین تصویب شده حکومت کند، نه مطابق میل و دلخواه خود. در نظام مشروطه پارلمان و تفکیک قوا وجود دارد. تفاوت پادشاهی مشروطه با #جمهوری آن است که در جمهوری رئیس قوه مجریه از سوی مردم انتخاب میشود، اما در پادشاهی مشروطه انتقال حکومت از طریق وراثت است. امروزه، در برخی کشورها چون انگلیس و ژاپن نظام مشروطه برقرار است.
2⃣ حکومت گروهی(طبقاتی): در طول تاریخ، با حکومتهایی مواجهایم که در آنها حاکمیت در دست گروه خاص است؛ گروهی که مدعی برتری فکری یا طبقاتیاند و خود را برای به دست گرفتن #حکومت محق میدانند. برخی شکلهای حکومت گروهی عبارتاند از:
▫️۱.۲ #اریستوکراسی: حکومت به دست گروهی اندک است که مدعی برخورداری از تبار بلند و شرافت طبقاتیاند. مبنای اریستوکراسی توارث یا ثروت میباشد. این مدل حکومتی در طبقهبندی حکومتی #ارسطو و #افلاطون آمده است. از منظر ارسطو، اریستوکراسی حکومتی است که به دست گروهی از مردم اعمال میشود و صلاح عموم را در نظر دارد. پس در اریستوکراسی، بخش کوچکی از شهروندان در اداره جامعه و تدوین سیاستها نقش دارند.
▫️۲.۲ #الیگارشی: در این شیوه حکومت نیز اداره جامعه به دست گروهی اندک است. از منظر ارسطو، الیگارشی شکل فاسد اریستوکراسی است که در آن ثروت نقش اساسی دارد. بر حسب این تعریف، بسیاری از حکومتها، در جهان معاصر، الیگارشی هستند. یکی از انتقاداتی که از سوی برخی منتقدان از جمله شومپیتر بر دموکراسیهای غربی وارد شده، آن است که این حکومتها الیگارشی هستند، گرچه عنوان #دموکراسی را یدک میکشند.
▫️۳.۲ حکومت نخبگان: امروزه، در نظریات سیاسی معاصر از حکمرانی اقلیت به حکومت نخبگان یاد میشود. در هر جامعهای، شماری از نخبگان فکری، در عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی، وجود دارند که میکوشند به هرم قدرت نزدیک شوند و حکومت را به دست گیرند. از منظر نظریه پردازان نخبهگرایی، حاکمیت احزاب در کشورهای غربی حاکمیت نخبگان است، نه دموکراسی که از آن دم زده میشود. در ایتالیا و آلمان، فاشیستها خود را گروه نخبه میدانستند. در کشورهای مارکسیستی، طبقه کارگر گروهی است که حاکمیت را به دست میگیرد.
3⃣ #جمهوری : در حکومت جمهوری، اقتدار و مناصب دولتی از طرف مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم به حکام واگذار میشود. حکومت جمهوری در مقابل حکومت سلطنتی است و به حکومتی اطلاق میشود که اولا حاکم به طور مستقیم از سوی مردم و یا غیر مستقیم از طرف پارلمان انتخاب شود. حاکم برای مدت محدود انتخاب میشود. حاکم هیچ امتیاز شخصی بر دیگران ندارد و در مقابل #قانون مسؤل است.
✅ @Shariati_Group
🔗 متن کامل را در INSTANT VIEW مطالعه کنید.
https://b2n.ir/24711
Telegraph
آشنایی مختصر با تقسیمات سه گانه حکومتها
🔴 آشنایی مختصر با تقسیمات سه گانه حکومتها (بر اساس تعداد حاکمان) 💠 ۱- حکومت فردی: در حکومت فردی، سلطان یا #شاه در رأس حکومت قرار دارد و بدون مسؤلیت و به میل و رأی خود اعمال قدرت میکند. «حکومت فردی» کهنترین شکل حکومت است. در عصر جدید، به واسطه افزایش مشارکت…
🟠 "بزرگ آقاها و آقا بزرگ ها"
فرهنگ یکی از شاخصههای تمدن است و هنر موفق، برگرفته از بطن جامعهای است که در آن زیست میکند. فیلم و سینمای موفق همانی است که از درون جامعه بیرون میآید و شاخصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … را به تصویر میکشد.
یکی از مولفههایی که یک اثر هنری را پر مخاطب و جذاب میکند، برداشت واقعگرایانهای است که مخاطب آن را دریافت و سپس پیگیری میکند تا به حقایق و واقعیتهایی دست یابد که در جامعهاش در حال رخ دادن است.
🔸 سریال "شهرزاد" یکی از همین مولفههای اجتماعی است که به تصویر کشیده شده و نشاندهندهی فضایی از جامعه در بازهی زمانی مشخص است. جامعهای در دههی ۳۰ و روزهای پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد.
اما مراد این نوشتار شخصیت "بزرگآقا" است که با بازی درخشان "علی نصیریان" چنان به نمایش در میآید تا دریابیم که جامعه ی ایران در برخی حوزهها تغییر چندانی نکرده و طرز تفکرهای آن دوره و حتی قبلتر از آن، هنوز در سر بسیاری جاری و ساری است.
🔸 بزرگآقا حاصل جامعهای "آقابزرگ پرور" است. از طبقات فرودست اجتماع آمده، عاشق قدرت است، احترام را با تطمیع و ارعاب میخَرد، خانواده و عمّالش را تحت سیطره دارد، از تحقیر و حذف مخالفانش کوتاهی نمیکند، با حکومت زد و بندهای پشت پرده دارد، قشونی از اراذل و اوباش را خریده تا با عربدهکشی آن ها و اهداف شوم بیگانگان، حکومتی مردمی را سرنگون کند تا رییسش راهی حصر شود.
در چارچوب خانهاش برای همه تصمیم میگیرد، زندگیها را تباه میکند و وقتی دستور میدهد، توسط نوکران جیرهخوار و نوکیسهگان که از قِبَل وی ارتزاق میکنند، اجرا میشود. ازطرفی به زندگی خصوصی و سبک زندگی اطرافیان هم رحم نمیکند و با همه ی بزرگی! در کوچک ترین و خصوصیترین اعمال آنان دخالت میکند.
🔸 هدف از یادآوری این اثر هنری، پرداختن به نحوه ی بروز و ظهور "بزرگآقاهای تاریخ" است که در بسترهای ناسالم "سیاسی_اقتصادی" رشد کرده و قدرت میگیرند. آنان زاییده و رشد یافته ی نظامهای استبدادی و توتالیتر هستند و اغلب آنان قربانی همان سیکلهای ناسالم و معیوب میشوند.
آنان با آن که ظاهری "آریستوکرات" و مدرن دارند اما در باطن به "لمپنیزم" تعلق دارند و گهگاهی که خوش خدمتی میبیند، مهربان میشود، در امور عامالمنفعه شریکند تا با عوامفریبی چهره ای صالح برای خود دست و پا کنند. اما در عین حال برای فرودستان قیمومیت میکند و اگر کسی برخلاف میلش رفتار کند و حرف بزند، از هستی ساقط خواهد شد.
🔸 در منظری دیگر، این "بزرگ آقا" علیرغم ظاهر و ژست امروزیاش، نگاهی به طور کل سنتی به "زن" دارد و تنها وظیفه ی زن را شوهرداری، بچه داری، آشپزی و رُفت و روب میداند و حضور آنان در اجتماع را فقط در حضور یک مرد تحمل میکند و جایگاه اجتماعی و پیشرفت آنان کوچکترین اهمیتی برایش ندارد.
تاریخ "دیروز و امروز" ما پُر از بزرگ آقاهایی است که خود قربانی "فرآیند معیوب و ناسالمی" میشوند که در گسترش آن نقش موثر داشتهاند.
🔸 آنان قربانی "استبداد خودساختهای" میشوند که خودسرانه دست به سلاخی و حذف میزنند و نا غافل توسط قدرت معیوب دیگری و بهوسیله ی زیردستان و گماردگان خود حذف میشوند.
👈 چرخهی معیوب و ناسالم “بزرگ آقاسازی”، همچنان درحال گردش و بازتولید است. این چرخه هم چنان به چرخیدن ادامه میدهد تا روزی که "#قانون" و "#آزادی" جای خود را باز کنند و جامعه در مسیری از رشد قرار گیرد و تا هنگامی که "یکایک مردم" با "قانون و آزادی" همراهی نکنند، این چرخه از حرکت باز نمیماند و بزرگآقاهای جدید تولید میکند.
📌 پ.ن: بازنشر مطلبی که مناسب با معضلات امروز جامعه اعم از #استبداد، مستبدان و نگاه غالب به زن در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و... در غالب نگاهی به سریال شهرزاد و در سایت "سحام" نگاشته بودم، است. ۹۸/۱۱/۱۲
✍ فرانک چالاک
✅ @Shariati_Group
🆔 @FaranakChalak
فرهنگ یکی از شاخصههای تمدن است و هنر موفق، برگرفته از بطن جامعهای است که در آن زیست میکند. فیلم و سینمای موفق همانی است که از درون جامعه بیرون میآید و شاخصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … را به تصویر میکشد.
یکی از مولفههایی که یک اثر هنری را پر مخاطب و جذاب میکند، برداشت واقعگرایانهای است که مخاطب آن را دریافت و سپس پیگیری میکند تا به حقایق و واقعیتهایی دست یابد که در جامعهاش در حال رخ دادن است.
🔸 سریال "شهرزاد" یکی از همین مولفههای اجتماعی است که به تصویر کشیده شده و نشاندهندهی فضایی از جامعه در بازهی زمانی مشخص است. جامعهای در دههی ۳۰ و روزهای پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد.
اما مراد این نوشتار شخصیت "بزرگآقا" است که با بازی درخشان "علی نصیریان" چنان به نمایش در میآید تا دریابیم که جامعه ی ایران در برخی حوزهها تغییر چندانی نکرده و طرز تفکرهای آن دوره و حتی قبلتر از آن، هنوز در سر بسیاری جاری و ساری است.
🔸 بزرگآقا حاصل جامعهای "آقابزرگ پرور" است. از طبقات فرودست اجتماع آمده، عاشق قدرت است، احترام را با تطمیع و ارعاب میخَرد، خانواده و عمّالش را تحت سیطره دارد، از تحقیر و حذف مخالفانش کوتاهی نمیکند، با حکومت زد و بندهای پشت پرده دارد، قشونی از اراذل و اوباش را خریده تا با عربدهکشی آن ها و اهداف شوم بیگانگان، حکومتی مردمی را سرنگون کند تا رییسش راهی حصر شود.
در چارچوب خانهاش برای همه تصمیم میگیرد، زندگیها را تباه میکند و وقتی دستور میدهد، توسط نوکران جیرهخوار و نوکیسهگان که از قِبَل وی ارتزاق میکنند، اجرا میشود. ازطرفی به زندگی خصوصی و سبک زندگی اطرافیان هم رحم نمیکند و با همه ی بزرگی! در کوچک ترین و خصوصیترین اعمال آنان دخالت میکند.
🔸 هدف از یادآوری این اثر هنری، پرداختن به نحوه ی بروز و ظهور "بزرگآقاهای تاریخ" است که در بسترهای ناسالم "سیاسی_اقتصادی" رشد کرده و قدرت میگیرند. آنان زاییده و رشد یافته ی نظامهای استبدادی و توتالیتر هستند و اغلب آنان قربانی همان سیکلهای ناسالم و معیوب میشوند.
آنان با آن که ظاهری "آریستوکرات" و مدرن دارند اما در باطن به "لمپنیزم" تعلق دارند و گهگاهی که خوش خدمتی میبیند، مهربان میشود، در امور عامالمنفعه شریکند تا با عوامفریبی چهره ای صالح برای خود دست و پا کنند. اما در عین حال برای فرودستان قیمومیت میکند و اگر کسی برخلاف میلش رفتار کند و حرف بزند، از هستی ساقط خواهد شد.
🔸 در منظری دیگر، این "بزرگ آقا" علیرغم ظاهر و ژست امروزیاش، نگاهی به طور کل سنتی به "زن" دارد و تنها وظیفه ی زن را شوهرداری، بچه داری، آشپزی و رُفت و روب میداند و حضور آنان در اجتماع را فقط در حضور یک مرد تحمل میکند و جایگاه اجتماعی و پیشرفت آنان کوچکترین اهمیتی برایش ندارد.
تاریخ "دیروز و امروز" ما پُر از بزرگ آقاهایی است که خود قربانی "فرآیند معیوب و ناسالمی" میشوند که در گسترش آن نقش موثر داشتهاند.
🔸 آنان قربانی "استبداد خودساختهای" میشوند که خودسرانه دست به سلاخی و حذف میزنند و نا غافل توسط قدرت معیوب دیگری و بهوسیله ی زیردستان و گماردگان خود حذف میشوند.
👈 چرخهی معیوب و ناسالم “بزرگ آقاسازی”، همچنان درحال گردش و بازتولید است. این چرخه هم چنان به چرخیدن ادامه میدهد تا روزی که "#قانون" و "#آزادی" جای خود را باز کنند و جامعه در مسیری از رشد قرار گیرد و تا هنگامی که "یکایک مردم" با "قانون و آزادی" همراهی نکنند، این چرخه از حرکت باز نمیماند و بزرگآقاهای جدید تولید میکند.
📌 پ.ن: بازنشر مطلبی که مناسب با معضلات امروز جامعه اعم از #استبداد، مستبدان و نگاه غالب به زن در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و... در غالب نگاهی به سریال شهرزاد و در سایت "سحام" نگاشته بودم، است. ۹۸/۱۱/۱۲
✍ فرانک چالاک
✅ @Shariati_Group
🆔 @FaranakChalak
گروه شریعتی
🔰 چالش #اسلام و قدرت (۷) اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در جلسهی هفتم نقد نظریات دکتر #سروش 🔶 مقصود اصلی، پاسخ به این پرسش بنیادی است: «آیا غضب خداوند بر رحمت الهی سبقت دارد؟» 🔹رحمان، رحیم، رئوف، ودود، و لطیف پنج اسم از اسمای حسنای خداوند،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 چالش #اسلام و قدرت (۸)
برشی از اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در بخش آغازین جلسهی هشتم نقد نظریات دکتر #سروش
🔹 خوف از #خدا دوگونه است، خوف از معصیت و قیامت که همان ترس از مجازات #قانون عادلانه است که برای داشتن جامعهای عاری از جرائم امروز هم دقیقا مورد توجه قانونگذاران است.
گونه دوم خوف، خضوع و خشیت در مقابل عظمت کبریایی ربوبی است.
🔸 #عرفان رویکردی نیکو برای اقلیتی بسیار محدود است نه نسخهای برای همگان.
بالاترین فضیلت به معرفی #قرآن «تقوای الهی» است که با خوف و خشیت هم خانواده است. خوف از خدا منهای محبت او در قرآن هرگز توصیه نشده است. اینکه در قرآن استعمال خوف و تقوی چشمگیر است ادعای حقی است.
👈 از خوف از خدا «اقتدارگرایی الهی» نتیجه نمی شود. خدای #اسلام قادر متعال است، اما «اقتدارگرا» نیست. اطلاق اقتدارگرایی به خداوند وقتی مُجاز است که حکیم، عادل و رحیم نباشد.
📄 مطالعه متن کامل PDF
🎥 مشاهده فایل تصویری
🎙 شنیدن فایل صوتی
👥 پرسش و پاسخ
✅ @Shariati_Group
برشی از اظهارات شنیدنی و تأمل برانگیز دکتر #کدیور در بخش آغازین جلسهی هشتم نقد نظریات دکتر #سروش
🔹 خوف از #خدا دوگونه است، خوف از معصیت و قیامت که همان ترس از مجازات #قانون عادلانه است که برای داشتن جامعهای عاری از جرائم امروز هم دقیقا مورد توجه قانونگذاران است.
گونه دوم خوف، خضوع و خشیت در مقابل عظمت کبریایی ربوبی است.
🔸 #عرفان رویکردی نیکو برای اقلیتی بسیار محدود است نه نسخهای برای همگان.
بالاترین فضیلت به معرفی #قرآن «تقوای الهی» است که با خوف و خشیت هم خانواده است. خوف از خدا منهای محبت او در قرآن هرگز توصیه نشده است. اینکه در قرآن استعمال خوف و تقوی چشمگیر است ادعای حقی است.
👈 از خوف از خدا «اقتدارگرایی الهی» نتیجه نمی شود. خدای #اسلام قادر متعال است، اما «اقتدارگرا» نیست. اطلاق اقتدارگرایی به خداوند وقتی مُجاز است که حکیم، عادل و رحیم نباشد.
📄 مطالعه متن کامل PDF
🎥 مشاهده فایل تصویری
🎙 شنیدن فایل صوتی
👥 پرسش و پاسخ
✅ @Shariati_Group
🗞 گزارش روزنامه اعتماد از نشست هفتم موسسه اکنون
🔸در ضرورت بازانديشی مفهوم #عدالت و نقد ساختارهای ناعادلانه در گفتارهايی از عليرضا بهشتی، احسان شريعتی و علی معظمی
✍ نسرین مختاری ▫️ عدالت از آن دست مفاهیمی است كه در دورههای مختلف، تعاریف متفاوت و حتی متعارضی بر آن حمل شده است. گاه عدالت شامل گروه خاصی از افراد جامعه میشود و گاه همه افراد. این مفهوم، ریشههای در هم تنیدهای، هم در تاریخ #فلسفه و هم در ادیان توحیدی دوانده است. قانون، به ویژه #قانون اساسی، شاخصهای قابل توجه از چگونگی تعریف از عدالت و شمولیت آن است. برای تحقق هرچه بیشتر عدالت در عصر حاضر، این سوال مطرح میشود كه در چه شرایطی امكان بازنگری در قانون اساسی وجود دارد.
موسسه همكاریهای میانرشتهای اكنون در نشستی تحت عنوان «مواجهههایی با مساله عدالت در ایران» به شرایط امكان تحقق این مهم پرداخته است. این نشست با حضور علیرضا بهشتی، استاد اندیشه سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، #احسان_شریعتی، استاد و پژوهشگر حوزه فلسفه و علی معظمی، مترجم و پژوهشگر حوزه فلسفه در تاریخ چهارشنبه، ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید، گزارش كوتاهی از این نشست است.
✅ @Shariati_Group
🔗 متن کامل گزارش:
🔸در ضرورت بازانديشی مفهوم #عدالت و نقد ساختارهای ناعادلانه در گفتارهايی از عليرضا بهشتی، احسان شريعتی و علی معظمی
✍ نسرین مختاری ▫️ عدالت از آن دست مفاهیمی است كه در دورههای مختلف، تعاریف متفاوت و حتی متعارضی بر آن حمل شده است. گاه عدالت شامل گروه خاصی از افراد جامعه میشود و گاه همه افراد. این مفهوم، ریشههای در هم تنیدهای، هم در تاریخ #فلسفه و هم در ادیان توحیدی دوانده است. قانون، به ویژه #قانون اساسی، شاخصهای قابل توجه از چگونگی تعریف از عدالت و شمولیت آن است. برای تحقق هرچه بیشتر عدالت در عصر حاضر، این سوال مطرح میشود كه در چه شرایطی امكان بازنگری در قانون اساسی وجود دارد.
موسسه همكاریهای میانرشتهای اكنون در نشستی تحت عنوان «مواجهههایی با مساله عدالت در ایران» به شرایط امكان تحقق این مهم پرداخته است. این نشست با حضور علیرضا بهشتی، استاد اندیشه سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، #احسان_شریعتی، استاد و پژوهشگر حوزه فلسفه و علی معظمی، مترجم و پژوهشگر حوزه فلسفه در تاریخ چهارشنبه، ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید، گزارش كوتاهی از این نشست است.
✅ @Shariati_Group
🔗 متن کامل گزارش:
Telegraph
ضرورت قانون اساسی شهروندمحور
در ضرورت بازاندیشی مفهوم عدالت و نقد ساختارهای ناعادلانه در گفتارهایی از علیرضا بهشتی، احسان شریعتی و علی معظمی
🔆 دکتر مصدق، سمبل ملی گراییِ اصیل ایرانی
🔅#مصدق سادهزیست بود و مطلقاً به مال و ثروت دنیا و زندگی اشرافی اعتنایی نداشت.
🔅مصدق صادق و راستگو بود و هرگز به #مردم دروغ نگفت و به آنان وعده دروغ نداد و در صدد فریب مردم و خدعه نسبت به آنها برنیامد.
🔅مصدق پاکدامن و پاکدست بود و هرگز اجازه نداد در حوزه مدیریتش کسی نادرستی داشته و به اموال مردم دست درازی کند.
🔅مصدق به #آزادی تا بن دندان عقیدهمند بود و رفتارش در دوران نخست وزیری با مخالفان، این عقیدهمندی را به اثبات رسانید.
🔅مصدق به #استقلال و حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور با تمام وجود باور داشت، و امر ملی کردن #نفت را صرفنظر از استیفای حقوق مادی ملت #ایران به منظور تأمین استقلال این سرزمین دنبال کرد و به ثمر رسانید.
🔅مصدق در سیاست خارجی به تعامل با تمام جامعه جهانی با حفظ احترام متقابل، بدون سلطهپذیری از سوی قدرتها و یا خصومت ورزی با آنان معتقد بود. او با وجود تدین و اعتقادات دینی، مسئلهی جدایی #دین از حکومت باورمند بود و هرگز تسلیم فشار کسانی که میخواستند دین را وسیلهی اهداف سیاسی و کسب #قدرت قرار دهند نگردید.
🔅مصدق به تخصص عمیقاً باور داشت و همکاران خود را در تمام موارد از آگاهترین و شایستهترین افراد در زمینهی مسئولیتی که به آنان واگذار میکرد گزینش مینمود.
🔅مصدق قانونمدار بود و هیچگاه پای از چارچوب #قانون بیرون نگذاشت. این اصول اعتقادی و طرز تفکر، از دکتر مصدق، مکتبی را به یادگار گذاشت که سرمشق گرفتن از آن، هم امروز و هم در آینده برای وطن ما راهگشای برون رفت از بحرانها و مصیبتها و رفتن به طرف سعادت و اعتلا خواهد بود.
🔆 #جبهه_ملی_ایران در پنجاه و پنجمین سالگرد درگذشت دکتر #محمد_مصدق یاد و نام آن بزرگمرد را گرامی میدارد و به آرمانهای او برای نجات ایران از سیاهروزیهای کنونی باورمند بوده و بر آنها پای میفشرد.
✅ @Shariati_Group
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – چهاردهم اسفند ۱۴۰۰ خورشیدی
🔅#مصدق سادهزیست بود و مطلقاً به مال و ثروت دنیا و زندگی اشرافی اعتنایی نداشت.
🔅مصدق صادق و راستگو بود و هرگز به #مردم دروغ نگفت و به آنان وعده دروغ نداد و در صدد فریب مردم و خدعه نسبت به آنها برنیامد.
🔅مصدق پاکدامن و پاکدست بود و هرگز اجازه نداد در حوزه مدیریتش کسی نادرستی داشته و به اموال مردم دست درازی کند.
🔅مصدق به #آزادی تا بن دندان عقیدهمند بود و رفتارش در دوران نخست وزیری با مخالفان، این عقیدهمندی را به اثبات رسانید.
🔅مصدق به #استقلال و حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور با تمام وجود باور داشت، و امر ملی کردن #نفت را صرفنظر از استیفای حقوق مادی ملت #ایران به منظور تأمین استقلال این سرزمین دنبال کرد و به ثمر رسانید.
🔅مصدق در سیاست خارجی به تعامل با تمام جامعه جهانی با حفظ احترام متقابل، بدون سلطهپذیری از سوی قدرتها و یا خصومت ورزی با آنان معتقد بود. او با وجود تدین و اعتقادات دینی، مسئلهی جدایی #دین از حکومت باورمند بود و هرگز تسلیم فشار کسانی که میخواستند دین را وسیلهی اهداف سیاسی و کسب #قدرت قرار دهند نگردید.
🔅مصدق به تخصص عمیقاً باور داشت و همکاران خود را در تمام موارد از آگاهترین و شایستهترین افراد در زمینهی مسئولیتی که به آنان واگذار میکرد گزینش مینمود.
🔅مصدق قانونمدار بود و هیچگاه پای از چارچوب #قانون بیرون نگذاشت. این اصول اعتقادی و طرز تفکر، از دکتر مصدق، مکتبی را به یادگار گذاشت که سرمشق گرفتن از آن، هم امروز و هم در آینده برای وطن ما راهگشای برون رفت از بحرانها و مصیبتها و رفتن به طرف سعادت و اعتلا خواهد بود.
🔆 #جبهه_ملی_ایران در پنجاه و پنجمین سالگرد درگذشت دکتر #محمد_مصدق یاد و نام آن بزرگمرد را گرامی میدارد و به آرمانهای او برای نجات ایران از سیاهروزیهای کنونی باورمند بوده و بر آنها پای میفشرد.
✅ @Shariati_Group
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
تهران – چهاردهم اسفند ۱۴۰۰ خورشیدی
Telegram
.
⭕️ نیاز روشنفکر امروز به فلسفهی #آزادی، #عشق و #برابری
″... فلسفهای که، نه سایه #خدا بودن و فرزند خدا و خورشیدِ طبیعت بودن و نه والا گوهر بودن و چیزی را به نام فره ایزدی در صلب خویش ریختن و یا چیزکی به نام همای سعادت بر تارک خویش نشاندن و نه از خون ویژهای و #نژاد ویژهای بودن [که شرافت آنچنان رگهایش را پر کرده است که جا را برای هر چیزی حتی برای آدمیت تنگ ساخته است] بلکه تجلی ارادههای آزاد و انتخاب یکایک انسانهای یک جامعه را به عنوان منبع #قدرت «حکومت» میشمارد و قدرتهای بزرگ را، شخصیتهای جهانی را با نیش #قلم یک نویسنده یا #هنر یک نقاش، یا معجزه یک کارگردان فرو میآورد و به لجن میکشد! و از #انسان که پناهی ندارد اما سر تسلیم در برابر قدرت حاکم بر خاک نمیآورد، به نیروی #قانون حمایت میکند و در برابر یک رژیم قدرتمند از او دفاع میکند، قدرتی که میتواند آسمانها را بشکافد، اما قادر نیست قلمی را بشکند. میتواند سپهر حاکم بر طبیعت را ببرد، اما لبی را نمیتواند...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲/ خودسازی انقلابی
✅ @Shariati_Group
″... فلسفهای که، نه سایه #خدا بودن و فرزند خدا و خورشیدِ طبیعت بودن و نه والا گوهر بودن و چیزی را به نام فره ایزدی در صلب خویش ریختن و یا چیزکی به نام همای سعادت بر تارک خویش نشاندن و نه از خون ویژهای و #نژاد ویژهای بودن [که شرافت آنچنان رگهایش را پر کرده است که جا را برای هر چیزی حتی برای آدمیت تنگ ساخته است] بلکه تجلی ارادههای آزاد و انتخاب یکایک انسانهای یک جامعه را به عنوان منبع #قدرت «حکومت» میشمارد و قدرتهای بزرگ را، شخصیتهای جهانی را با نیش #قلم یک نویسنده یا #هنر یک نقاش، یا معجزه یک کارگردان فرو میآورد و به لجن میکشد! و از #انسان که پناهی ندارد اما سر تسلیم در برابر قدرت حاکم بر خاک نمیآورد، به نیروی #قانون حمایت میکند و در برابر یک رژیم قدرتمند از او دفاع میکند، قدرتی که میتواند آسمانها را بشکافد، اما قادر نیست قلمی را بشکند. میتواند سپهر حاکم بر طبیعت را ببرد، اما لبی را نمیتواند...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲/ خودسازی انقلابی
✅ @Shariati_Group
🔆 فقدان هاله
♦️امروز و امشب سالگرد رحلت جانگداز شادروان مهندس #سحابی عزیز و شهادت خواهرم هاله خانم عزیز و گرامی است. مصیبت بس سخت و عظمی که در برابرش هیچ کلامی نمیتواند به تعریف آن بپردازد.
♦️سحابیها همیشه در #تاریخ #ایران یک اسوه مبارزاتی بودهاند. هاله بانو خواهر بیادعا و آرام جانی که وجودش تماماً طمانینه بود و از صمیم وجودش الهام بخش اطمینان بود.
♦️این وجود آرام بخش حتی تا لحظهی آخر عمر، آن دم که در حال تشیع پیکر پاک پدرش همراه او بودم و شب قبل از آن که به اطمینان و رعایت #قانون و آرامش سفارش میکرد پدیدار بود. بنابرین او تجسم آرامش و متانت و شجاعت بود. این وضعیت شاخص شهیده #هاله_سحابی بود.
♦️بعضی فقدانها سخت است. فقدان پدران، مادران، همسران، خواهران، برادران، فرزندان، دوستان، عزیزان، یاران و از همه مهمتر فقدان مراد و پیر آدمی که غم جانکاه و سختی است. با هر باوری و آئینی که باشی باز نمیتوانی از نبود آنها، تو با امید به آینده تسلی یابی.
♦️فقدان، نبودن، چه کلمات سختی، فقدان هاله همانند فقدان قطعهای از جسم، جان و روان آدمی است. مگر میشود کمبود جان و روان را به این سادگی به طاق نسیان سپرد.
♦️فقدان هاله عزیز فقدان سخت و ناباورانه است. فقدان خواهر دینی، که هرگاه ناامیدی به آدمی دست میداد با سخنانش و روحیهاش مایه تسلی و عزم سعی و جهد بود. فقدان خواهر دینی با آن چهرهی آرام بخش و نورانی و بی ادعا اما مایه امید را چگونه به نسیان میتوان سپرد و یادش تو را آزار ندهد.
♦️فقدان کسی که نمیتوان نبود او را برای خود ترسیم و توجیه کنید. فقدانی که برگشتی برای آن متصور نیست، الا در آخرت و روز #قیامت، بای ذنب قتلت...
♦️هاله سحابی که در #فرانسه تحصیل کرده بود، با شروع جنگ و شرکت در آن، در #جبهه به پرستاری رزمندگان و تیمار مجروحین پرداخت. بدون ادعا و منت همانند یک ایرانی وطن دوست؛ اما خناسان تاب نیاورده و مانع شدند.
♦️هاله خانم بعداً به فعالیت اجتماعی و فرهنگی مشغول شد. در کنار آن به نوشتن پرداخت و تفسیر #قرآن را پیشه کرد، همراه آن به پیگیری امور زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها پرداخت. بخصوص بعد از دستگیری فلهای ملی مذهبیها که پدر محبوبش هم جزوی از آنها بود.
♦️برای پیگیری وضع زندانیان #ملی_مذهبی آستین همت بالا زد و با سایر زنان اعضای گروه زندانی کمپینهای روشنگری و پیگیری وضعیت زندانیان، از شهری به شهر دیگر دست به سفر زد تا وضعیت این اسیران را به اطلاع عموم #مردم برساند و برای این موضوع یک لحظه از پای ننشست.
♦️وی بعد از جریانات و اعتراضات تقلب در #انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و تشکیل جمعیت مادران پارک ملت در ارتباط با پیگیری و اعتراض به دستگیریها و شهدا و زندانیان سیاسی، اهتمام ورزید و یک لحظه از #رسالت خویش غفلت ننمود.
♦️اما پاسداران ظلمت این اهتمام و همت او برای پیگیری و #اعتراض را نتوانستند تحمل کنند و وی را دستگیر و با محاکمهاش، او را محکوم به حبس کردند. به هنگام حادثه بیماری پدر او در حبس بود و در ایام آخر و در فوت پدرش رهایی یافت. اما چه سود که همان خناسان رهایی او را ابدی ساختند.
♦️بانویی که نشان داد یک #زن هم میتواند به فعالیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بپردازد و همزمان هم مادر لایق و روشنگری صدیق و پیگیر باشد. فعالیت هاله خانم نشانی بود که برای یک زن ایرانیِ مسلمان آزاده، هیچ مانعی در جهت مبارزه برای #آزادی و #عدالت موجود نیست.
ای کاروان آهسته ران که آرام جانم میرود.
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود...
✍️ بهناز کیانی
✅ @Shariati_Group
🆔 @DaghdagheIran
♦️امروز و امشب سالگرد رحلت جانگداز شادروان مهندس #سحابی عزیز و شهادت خواهرم هاله خانم عزیز و گرامی است. مصیبت بس سخت و عظمی که در برابرش هیچ کلامی نمیتواند به تعریف آن بپردازد.
♦️سحابیها همیشه در #تاریخ #ایران یک اسوه مبارزاتی بودهاند. هاله بانو خواهر بیادعا و آرام جانی که وجودش تماماً طمانینه بود و از صمیم وجودش الهام بخش اطمینان بود.
♦️این وجود آرام بخش حتی تا لحظهی آخر عمر، آن دم که در حال تشیع پیکر پاک پدرش همراه او بودم و شب قبل از آن که به اطمینان و رعایت #قانون و آرامش سفارش میکرد پدیدار بود. بنابرین او تجسم آرامش و متانت و شجاعت بود. این وضعیت شاخص شهیده #هاله_سحابی بود.
♦️بعضی فقدانها سخت است. فقدان پدران، مادران، همسران، خواهران، برادران، فرزندان، دوستان، عزیزان، یاران و از همه مهمتر فقدان مراد و پیر آدمی که غم جانکاه و سختی است. با هر باوری و آئینی که باشی باز نمیتوانی از نبود آنها، تو با امید به آینده تسلی یابی.
♦️فقدان، نبودن، چه کلمات سختی، فقدان هاله همانند فقدان قطعهای از جسم، جان و روان آدمی است. مگر میشود کمبود جان و روان را به این سادگی به طاق نسیان سپرد.
♦️فقدان هاله عزیز فقدان سخت و ناباورانه است. فقدان خواهر دینی، که هرگاه ناامیدی به آدمی دست میداد با سخنانش و روحیهاش مایه تسلی و عزم سعی و جهد بود. فقدان خواهر دینی با آن چهرهی آرام بخش و نورانی و بی ادعا اما مایه امید را چگونه به نسیان میتوان سپرد و یادش تو را آزار ندهد.
♦️فقدان کسی که نمیتوان نبود او را برای خود ترسیم و توجیه کنید. فقدانی که برگشتی برای آن متصور نیست، الا در آخرت و روز #قیامت، بای ذنب قتلت...
♦️هاله سحابی که در #فرانسه تحصیل کرده بود، با شروع جنگ و شرکت در آن، در #جبهه به پرستاری رزمندگان و تیمار مجروحین پرداخت. بدون ادعا و منت همانند یک ایرانی وطن دوست؛ اما خناسان تاب نیاورده و مانع شدند.
♦️هاله خانم بعداً به فعالیت اجتماعی و فرهنگی مشغول شد. در کنار آن به نوشتن پرداخت و تفسیر #قرآن را پیشه کرد، همراه آن به پیگیری امور زندانیان سیاسی و خانوادههای آنها پرداخت. بخصوص بعد از دستگیری فلهای ملی مذهبیها که پدر محبوبش هم جزوی از آنها بود.
♦️برای پیگیری وضع زندانیان #ملی_مذهبی آستین همت بالا زد و با سایر زنان اعضای گروه زندانی کمپینهای روشنگری و پیگیری وضعیت زندانیان، از شهری به شهر دیگر دست به سفر زد تا وضعیت این اسیران را به اطلاع عموم #مردم برساند و برای این موضوع یک لحظه از پای ننشست.
♦️وی بعد از جریانات و اعتراضات تقلب در #انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و تشکیل جمعیت مادران پارک ملت در ارتباط با پیگیری و اعتراض به دستگیریها و شهدا و زندانیان سیاسی، اهتمام ورزید و یک لحظه از #رسالت خویش غفلت ننمود.
♦️اما پاسداران ظلمت این اهتمام و همت او برای پیگیری و #اعتراض را نتوانستند تحمل کنند و وی را دستگیر و با محاکمهاش، او را محکوم به حبس کردند. به هنگام حادثه بیماری پدر او در حبس بود و در ایام آخر و در فوت پدرش رهایی یافت. اما چه سود که همان خناسان رهایی او را ابدی ساختند.
♦️بانویی که نشان داد یک #زن هم میتواند به فعالیت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بپردازد و همزمان هم مادر لایق و روشنگری صدیق و پیگیر باشد. فعالیت هاله خانم نشانی بود که برای یک زن ایرانیِ مسلمان آزاده، هیچ مانعی در جهت مبارزه برای #آزادی و #عدالت موجود نیست.
ای کاروان آهسته ران که آرام جانم میرود.
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود...
✍️ بهناز کیانی
✅ @Shariati_Group
🆔 @DaghdagheIran
Telegram
.
📌 کارنامه مصدق نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
#شریعتی در کتاب "انسان بیخود" سخن از "اسلام فرهنگ" در برابر "اسلام مکتب" میزند و بر این باور بود که برای جهش اجتماعی نیاز به چرخش از اسلامِ #فرهنگ به سمت اسلام #مکتب هستیم. یکی از نمادهای #اسلام به مثابه #ایدئولوژی حجاب مکتبی زنان بود که بین پوشش سنتی زنان مسلمان و پوشش غربی زنان یک مدل سوم ایجاد کرده بود. اما آنچه "فاطمه" فاطمه است شریعتی را از دو مدل دیگر متمایز میکرد، "خودآگاهی زن" بود که بر اساس آگاهی ایدئولوژیک #حجاب را برگزیده بود ولی گفتمانی که بخشی از #قدرت مبتنی بر آن میخواهد زنان را محجبه کند، هیچ نشانی از خودآگاهی ایدئولوژیک ندارد بل میگوید حجاب التزام شرعی است و #دولت آن را #قانون کرده است و عدم التزام به آن مجازات قانونی دارد. به سادگی میتوان دریافت که دال مکتب که سوژهوارگی و #آگاهی و #خودآگاهی و #انتخاب بود فدای التزام شرعی-فقهی شده است و این کانون تنش است.
✍ دکتر #سیدجواد_میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
✍ دکتر #سیدجواد_میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
⭕️ زندگی همچون مطالبه
📌 بر سر #زندگی و معانی مختلف آن در خیابانهای شهر صفآرایی شده است. بر سر گونههای مختلف زیستن. شاید هیچوقت تاکنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد، بوده است. لحظات آغازین #انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده میشد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی» و یا اینکه «زندگی، #عقیده است و #جهاد» و همین معانی نسلی را به زندانها و به خیابانها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت: «یعنی»...چه کسی گمان میکرد چهل سال بعد، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن» شده بود بمیریم و یا بمیرانیم، اما مردن برای زندگی کردن خیر.
📌 همهی قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهلوچند سال پیش، چگونگیاش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسلها میشود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزشهای لایزال. امروز هم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائتها از ارزشهای لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان میآورد و به یک بار میبینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی میسازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاقهای خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که #قانون خاصیت «چتر بودگی» خود را از دست میدهد و بدل به سپر و سلاح میشود و به صفآرایی میانجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم میآورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقههای شخصی و...
📌 این بار نوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیادهروها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پررنگ دختران بیدلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیشپا افتاده و بدیهیای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بیپایان و وعدههای امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد»های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریتهای مشروعیتبخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانههای سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (#اصلاحطلب - #اصولگرا /#سنت - #مدنیته و..) شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. میترساند و به شوق میآورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن میگوییم از چه چیز سخن میگوییم؟ #شریعتی در روزهای یایانی زندگیاش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است:
«زندگی یعنی: #نان، #آزادی، #فرهنگ، #ایمان، دوست داشتن» (م.آ. ۱ -با مخاطبهای آشنا)
📌 سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بیقانونی ما؟
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
📌 بر سر #زندگی و معانی مختلف آن در خیابانهای شهر صفآرایی شده است. بر سر گونههای مختلف زیستن. شاید هیچوقت تاکنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد، بوده است. لحظات آغازین #انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده میشد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی» و یا اینکه «زندگی، #عقیده است و #جهاد» و همین معانی نسلی را به زندانها و به خیابانها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت: «یعنی»...چه کسی گمان میکرد چهل سال بعد، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن» شده بود بمیریم و یا بمیرانیم، اما مردن برای زندگی کردن خیر.
📌 همهی قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهلوچند سال پیش، چگونگیاش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسلها میشود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزشهای لایزال. امروز هم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائتها از ارزشهای لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان میآورد و به یک بار میبینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی میسازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاقهای خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که #قانون خاصیت «چتر بودگی» خود را از دست میدهد و بدل به سپر و سلاح میشود و به صفآرایی میانجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم میآورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقههای شخصی و...
📌 این بار نوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیادهروها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پررنگ دختران بیدلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیشپا افتاده و بدیهیای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بیپایان و وعدههای امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد»های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریتهای مشروعیتبخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانههای سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (#اصلاحطلب - #اصولگرا /#سنت - #مدنیته و..) شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. میترساند و به شوق میآورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن میگوییم از چه چیز سخن میگوییم؟ #شریعتی در روزهای یایانی زندگیاش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است:
«زندگی یعنی: #نان، #آزادی، #فرهنگ، #ایمان، دوست داشتن» (م.آ. ۱ -با مخاطبهای آشنا)
📌 سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بیقانونی ما؟
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
⭕️ خودآگاهی اجتماعی در نسبت با حکمت انسانی
″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمهای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشهی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» میگویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را مییابد.
ویدیا #قانون کشف نمیکند، ماشین نمیسازد، #شعر نمیسراید، نقاشی نمیکند، بلکه راه مییابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه مییابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را مییابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسلاش آواره، و جامعه در بنبستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا میکنند و نسلشان را از بنبست میرهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود میآید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق میشود.
کلمهی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» میگوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.
سقراط میگوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.
میبینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا میکند، با فلاسفهی زمانش که سوفیستهایند مبارزه میکند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانهاش به مبارزه بر میخیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.
#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست مینامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچکدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمتایم، دوستدار حکمتایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوستدار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا میبودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.
بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″
▫️بخش اول
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمهای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشهی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» میگویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را مییابد.
ویدیا #قانون کشف نمیکند، ماشین نمیسازد، #شعر نمیسراید، نقاشی نمیکند، بلکه راه مییابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه مییابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را مییابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسلاش آواره، و جامعه در بنبستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا میکنند و نسلشان را از بنبست میرهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود میآید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق میشود.
کلمهی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» میگوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.
سقراط میگوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.
میبینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا میکند، با فلاسفهی زمانش که سوفیستهایند مبارزه میکند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانهاش به مبارزه بر میخیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.
#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست مینامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچکدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمتایم، دوستدار حکمتایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوستدار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا میبودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.
بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″
▫️بخش اول
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
Telegram
.
⚫️ در انبوه اخبار رنگارنگ تحولات سیاسی و اجتماعی این روزهای کشور، خبر درگذشت #محمد_امینی، سخنور و تاریخ پژوه آزاد، و یکی از معدود فعالان مثمرثمر و علاقهمند و رهپوی نهضت ملی ایران، جامعهی فرهنگی و ملی ایران را متاثر و اندوهگین کرد.
▪️او فرزند نصرتالله خان امینی، وکیل و از یاران وفادار زندهیاد دکتر #محمد_مصدق، پیشوای #نهضت_ملی_ایران بود. یکی از آثار ارزشمند بجای مانده از مرحوم امینی، کتاب «سوداگری با تاریخ» است که در نقد مستدل مخالفان و معاندان دکتر #مصدق نوشته شده؛ او با زبانی مؤثر و بیانی مستند به دفاع از مهمترین بنیادهای فکری و عملی پیشوای #نهضت ملی پرداخته و سربلندی او را در برابر حملات راست و چپ نشان داده است.
▪️در کتاب اخیر، که باید آن را کارپایه رشتهای از سخنرانیها و گفتگوها و جستارهای تاریخی محمد امینی دانست، او از مصدق به ویژه در برابر دو اتهام محوری دفاعی جانانه انجام داده است: با ارائهی دهها سند و مدرک نشان میدهد که مصدق بر خلاف ادعای دشمنانش در برابر دربار صادق بود و به هیچوجه در دفاع از حکومت #مشروطه سستی نشان نداد. مدعیان بر آن هستند که با دستاویز ساختن برخی از اقدامات مصدق در برابر #شاه و #مجلس، از زمامداری او مشروعیتزدایی کنند تا به کودتایی که به خلع او انجامید، جامه «قیام ملی» بپوشانند.
▪️امینی از سوی دیگر به روشنی نشان داده است که بر خلاف دعوی مخالفان، از جمله شخص محمدرضا شاه پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم»، مصدق همواره مدافع پیگیر و جسور آزادیهای مصرحه در #قانون اساسی بود و هرگز به موازین دموکراتیک پشت نکرد. پیروزی کودتایی که به سقوط او انجامید، از جمله به خاطر پایبندی مصدق به موازین حکمرانی دموکراتیک بود، که سر سوزنی از آن عدول نکرد.
▪️فقدان این پژوهشگر مستقل و ملی را که به سهم خود کوشید با ایضاح و تشریح #تاریخ_معاصر کشور و روشنگری نسل جدید ادای دین نماید را به جامعه ملیون اصیل #ایران تسلیت گفته و تلاش مستمر او برای نیل جامعهی ایرانی به #آگاهی تاریخی و #آزادی سیاسی را ارج مینهیم.
✅ @Shariati_Group
▪️او فرزند نصرتالله خان امینی، وکیل و از یاران وفادار زندهیاد دکتر #محمد_مصدق، پیشوای #نهضت_ملی_ایران بود. یکی از آثار ارزشمند بجای مانده از مرحوم امینی، کتاب «سوداگری با تاریخ» است که در نقد مستدل مخالفان و معاندان دکتر #مصدق نوشته شده؛ او با زبانی مؤثر و بیانی مستند به دفاع از مهمترین بنیادهای فکری و عملی پیشوای #نهضت ملی پرداخته و سربلندی او را در برابر حملات راست و چپ نشان داده است.
▪️در کتاب اخیر، که باید آن را کارپایه رشتهای از سخنرانیها و گفتگوها و جستارهای تاریخی محمد امینی دانست، او از مصدق به ویژه در برابر دو اتهام محوری دفاعی جانانه انجام داده است: با ارائهی دهها سند و مدرک نشان میدهد که مصدق بر خلاف ادعای دشمنانش در برابر دربار صادق بود و به هیچوجه در دفاع از حکومت #مشروطه سستی نشان نداد. مدعیان بر آن هستند که با دستاویز ساختن برخی از اقدامات مصدق در برابر #شاه و #مجلس، از زمامداری او مشروعیتزدایی کنند تا به کودتایی که به خلع او انجامید، جامه «قیام ملی» بپوشانند.
▪️امینی از سوی دیگر به روشنی نشان داده است که بر خلاف دعوی مخالفان، از جمله شخص محمدرضا شاه پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم»، مصدق همواره مدافع پیگیر و جسور آزادیهای مصرحه در #قانون اساسی بود و هرگز به موازین دموکراتیک پشت نکرد. پیروزی کودتایی که به سقوط او انجامید، از جمله به خاطر پایبندی مصدق به موازین حکمرانی دموکراتیک بود، که سر سوزنی از آن عدول نکرد.
▪️فقدان این پژوهشگر مستقل و ملی را که به سهم خود کوشید با ایضاح و تشریح #تاریخ_معاصر کشور و روشنگری نسل جدید ادای دین نماید را به جامعه ملیون اصیل #ایران تسلیت گفته و تلاش مستمر او برای نیل جامعهی ایرانی به #آگاهی تاریخی و #آزادی سیاسی را ارج مینهیم.
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔸امروز سخن گفتن از ضرورت بازگشت به #اخلاق، #قانون_مداری و منافع ملی تحت #گفتمان_وفاق بیش از هر چیزی اهمیت دارد
🔸گفتمان وفاق امروز نام یک ضرورت هست، درک این ضرورت و تمهید لوازمات آن، یعنی تلاش برای مسدود کردن امکان تکرار حوادث تلخ و تاریک در کشور، و حتی بالاتر از آن حمایت از "جامعه" و حوزهی عمومی برای "کشور شدن کشور" !
🔗 متن کامل این یادداشت
✍🏼 دکتر #محمدحسن_علایی / ضرورت ملیِ طرحِ گفتمان وفاق!
✅ @Shariati_Group
🔸گفتمان وفاق امروز نام یک ضرورت هست، درک این ضرورت و تمهید لوازمات آن، یعنی تلاش برای مسدود کردن امکان تکرار حوادث تلخ و تاریک در کشور، و حتی بالاتر از آن حمایت از "جامعه" و حوزهی عمومی برای "کشور شدن کشور" !
🔗 متن کامل این یادداشت
✍🏼 دکتر #محمدحسن_علایی / ضرورت ملیِ طرحِ گفتمان وفاق!
✅ @Shariati_Group
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت؛ ضرورت وجود بدیل و گفتمان ملی
🔷 مصاحبهی ایران فردا با #احسان_شریعتی
🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» میگوید، قوانین دینی و شریعت نمیتوانند، قانون عمومی باشند، بلکه میتواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد میانجامد و یا با توجه به اینکه بحثهای متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایشهایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از بنیادگراها که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز میدانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی میکنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادلهایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونهای پوشش را اجبار میکرد و یا حکومتی فعلی که گونهای دیگر را اجبار میکند. با توجه به عدم تعادلها، این نسبت را چگونه میتوان تعریف کرد که با نقطه تعادلهای جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟
🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او میپرسند که چگونه از انقلابی دفاع میکنید که حکومت دینی میخواهد؟ میگوید من منتقد فهم آنها از «حکومت» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیدهای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمیتواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحتها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمیتواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما میتوانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترینها!
▪️از نظر افلاطون، بهترینها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینهی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت اینکه دین در نهضتهای گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز میشود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهاییبخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بامها مطرح بود!
ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟
🔸ا.ش: دین رهاییبخش انتقادی نمود و فعالیت عمدهی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان میخواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالبهای سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. میگویند اینها را نمیپذیرند. روایتی که چند دهه در آموزشوپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعهی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و اینکه جوانان آن را نفی کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنویای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعهخواهی) برمیگردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنتگرایی قرار میگیرد و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیرهی محافظهکاری و #استبداد شود!.....
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔷 مصاحبهی ایران فردا با #احسان_شریعتی
🔅الان در حاکمیت دینی #ایران نسبت #دین و #سیاست، دین و #قدرت به چالش تبدیل شده است. #هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب #مسیح» میگوید، قوانین دینی و شریعت نمیتوانند، قانون عمومی باشند، بلکه میتواند الزامات درونی یک جماعت دینی باشد. اگر این الزام جماعتی هم مسلک تبدیل به #قانون عمومی شود به اجبار و انقیاد میانجامد و یا با توجه به اینکه بحثهای متفاوتی که راجع به جایگاه دین در دنیای جدید وجود دارد. از گرایشهایی مثل صحبت از دین پساسکولار و حضور دین در عرصه عمومی و تا گرایش دین در عرصه خصوصی و از بنیادگراها که باور به حکومت احکام دینی دارند تا روشنفکرانی مثل دکتر #شریعتی و یا مهندس #بازرگان که دین را موید #آزادی و #دموکراسی و زندگی مسالمت آمیز میدانند، هر یک طیفی از نگرش نحوه تجلی دین را نمایندگی میکنند، جایگاه دین در جامعه چه خواهد شد؟ با توجه به اتفاقات اخیر، نحوه تجلی دین در سیاست دوباره به چالش کشیده شده به پرسش روز تبدیل شده است با توجه به عدم تعادلهایی که چندین بار در ایران تکرار شده است مثل حکومت استبدادی که در پسا مشروطه داشتیم که به گونهای پوشش را اجبار میکرد و یا حکومتی فعلی که گونهای دیگر را اجبار میکند. با توجه به عدم تعادلها، این نسبت را چگونه میتوان تعریف کرد که با نقطه تعادلهای جامعه هم بتواند نسبت برقرار کند؟
🔸احسان شریعتی: #میشل_فوکو، در مورد #انقلاب ایران، زمانی که از او میپرسند که چگونه از انقلابی دفاع میکنید که حکومت دینی میخواهد؟ میگوید من منتقد فهم آنها از «حکومت» هستم به این معنا که مشکل در درک نادرست از #حکومت است. یعنی حکومت پدیدهای است که با دین از نظر ذاتی ممکن است ناسازگار باشد. به این معنا که حکومت یک قدرت منسجم و مجسد است و به تعبیر #ماکس_وبر، «خشونت نهادینه» و قانونی. در دین هم همچون #فلسفه که فیلسوف به نظر کانت و بر خلاف نظر #افلاطون نمیتواند شاه شود، به این دلیل که اگر شاه شود دیگر فیلسوف نخواهد بود، چون باید ناظر و ناقد قدرت باشد اما وقتی #شاه شود، مجبور است در مواجهه با بسیاری مصلحتها و زیر پا گذاشتن حقایق قرار گیرد. شاه مجبور است بنا به منطق ماکیاولی قدرت گاه کارهای خلاف اخلاق هم انجام دهد. بنابراین، ذاتاً یک فیلسوف نمیتواند شاه شود. در حالی که چنین تصوری در #آریستوکراسی دینی و #تئوکراسی وجود دارد که ما میتوانیم به عنوان نماینده #خدا بر مردم حکومت کنیم. چه کسی قرار است حکومت کند؟ بهترینها!
▪️از نظر افلاطون، بهترینها همان فیلسوفان هستند. از نظر علمای دینی، ممکن است روحانیون باشند چون اینها با خدا در ارتباط هستند و طبعاً باید بر جاهلان و مردمی که نادان و صغیر هستند حکومت کنند تا مدینهی فاضله را بسازند. اشتباه اینجاست که ذات دین مثل فلسفه است که باید ناقد و ناظر نسبت به نهاد قدرت و ثروت و حتی دانش باشد. فاصله داشته باشد تا بتواند نقش دینی و معنوی و اخلاقی خود را انجام دهد. علت اینکه دین در نهضتهای گذشته، از #مشروطه و #نهضت_ملی تا انقلاب ۵۷، توانست نقش ایفا کند به این دلیل بود. ولی زمانی که خود در قدرت قرار گرفت، مثل امروز از ایفای نقش اصلی خود عاجز میشود. در جنبش اعتراضی فعلی نزد زنان و جوانان شاید هنوز کلام مترقی دینی مسکوت باشد. همان کلام دینی رهاییبخشی که همیشه حضور داشته، گویی غایب است. حال آن که ۱۰ سال پیش در جنبش سبز هنوز بحث #مذهب و شعار الله اکبر در پشت بامها مطرح بود!
ا.ف: و دین جایگاه انتقادی خود را از دست داده است؟
🔸ا.ش: دین رهاییبخش انتقادی نمود و فعالیت عمدهی قبلی را در این جای و گاه هنوز ندارد. جوانان میخواهند همه چیز از نو تعریف شود و به قالبهای سنتی و تابوهای تحمیلی معترض هستند. میگویند اینها را نمیپذیرند. روایتی که چند دهه در آموزشوپرورش و #فرهنگ و مدیریت توسعهی کشور در این اقلیم مسلط بوده در ایجاد #عدالت و جامعه آزاد، نالایقی و عدم کفایت خودش را نشان داده، و اینکه جوانان آن را نفی کنند امری طبیعی است. سوال و مسئله اما این است که که چه بیان دینی و معنویای برای پشتیبانی از جنبش آزادی و عدالت لازم است؟ اگر بیان دینی غایب باشد، ما به دو قطبی کلاسیک ماقبل مشروطه بین تجدد و سنت (مشروعهخواهی) برمیگردیم. یعنی مجددا تجددخواهی در برابر سنتگرایی قرار میگیرد و خطر این است که تمامیت دین پشتوانه و ذخیرهی محافظهکاری و #استبداد شود!.....
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
Telegraph
🔴 نسبت دین با سیاست و قدرت ؛
🔷 مصاحبهی ایران فردا با احسان شریعتی - بخش دوم ◾️ به کوشش: ابوطالب آدینه وند @iranfardamag ✅ ایران فردا: الان در حاکمیت دینی ایران نسبت دین و سیاست، دین و قدرت به چالش تبدیل شده است. هگل، در کتاب «استقرار شریعت در مذهب مسیح» میگوید، قوانین دینی…
🔰پیام دکتر #مصدق بهمناسبت نخستین سالگرد جشن ملی شدن صنعت نفت ایران
«اراده آهنین شما #ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
▫️درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود، دوره نوینی را در برابر... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدأ تحول و #نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی آنها مطابقت دارد.
▫️باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایس این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای #استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح ایرانی از ماورای #تاریخ کهن چندین هزار سالهاش از نو درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشتسر گذاشته است. هیچ چیز جز ارادهی آهنین شما نمیتوانست این زنجیرهای جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار #نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن #صنعت_نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آراء تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند، جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری #مردم را بالاترین و پر قیمتترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم، بغیر از اطاعت و... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
▫️از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت #ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به #فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیشبینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت #خوزستان تأمین کنند، ولی ناچار بودیم #قانون را اجرا کنیم. شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به #تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در #مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این #حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تأخیر و وقفهای در کار روی ندهد، صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیأت دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
▫️اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از #دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شأن و شایسته ملت تاریخی ایران است، مراقب اوضاع باشید و صف آهنین #وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار، بر قدرت روحی و نیروی #ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام، حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی، مخصوصاً در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع #ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملاً حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکاء به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
#۲۹_اسفند
✅ @Shariati_Group
.
«اراده آهنین شما #ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
▫️درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود، دوره نوینی را در برابر... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدأ تحول و #نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی آنها مطابقت دارد.
▫️باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایس این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای #استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح ایرانی از ماورای #تاریخ کهن چندین هزار سالهاش از نو درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشتسر گذاشته است. هیچ چیز جز ارادهی آهنین شما نمیتوانست این زنجیرهای جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار #نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن #صنعت_نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آراء تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند، جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری #مردم را بالاترین و پر قیمتترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم، بغیر از اطاعت و... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
▫️از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت #ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به #فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیشبینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت #خوزستان تأمین کنند، ولی ناچار بودیم #قانون را اجرا کنیم. شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به #تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در #مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این #حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تأخیر و وقفهای در کار روی ندهد، صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیأت دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
▫️اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از #دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شأن و شایسته ملت تاریخی ایران است، مراقب اوضاع باشید و صف آهنین #وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار، بر قدرت روحی و نیروی #ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام، حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی، مخصوصاً در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع #ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملاً حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکاء به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
#۲۹_اسفند
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
💠 مصدق، اسلام و ایران
🔅برای مردی که در وصیت نامهاش، سهمی برای #نماز و #روزه و #حج خود کنار میگذارد و یا در حصر به فرزندش ندا میدهد که برای استخوان سبک کردن موافق است تا سفری یک هفتهای به عتبات داشته باشد، احراز «مسلمانی» خیلی سخت نیست، هرچند اگر برای از میدان به در شدن بارها و بارها به نامسلمانی متهم شده باشد! با این حال حقیر قصد ورود به این بحث را که یک مسالهی اعتقادی و شخصیست ندارد. آنچه در این بحث مطمح نظر است تأکید بر کارکردهای جامعه شناختی #اسلام در جامعهی ایرانی از دیدگاه #مصدق است، که آن [اسلام] را از حوزهی «خصوصی» فراتر برده و وارد حوزهی «اجتماعی» میکند.
🔅نطق دکتر #محمد_مصدق در #مجلس ششم شورای ملی به تاریخ ششم مهر سال ۱۳۰۶ برای فهم دیدگاه او در این رابطه بسیار حائز اهمیت است. این همان نطقیست که در آن، مصدق از "ایرانی مآبی" خود در برابر "فرنگی مآبی" سخن گفته است:
"اگر ایرانی مآبی من، نمایندهی محترم را عصبانی نمود، ایشان را ذیحق نمیدانم زیرا گذشته از این که فرنگی مآبی یعنی مقلد صرف فرنگستان شدن برای یک #ملت تاریخی شایسته و زیبنده نیست، به نظر من مقدور هم نیست."
🔅اما چرا مقدور نیست؟ از دیدگاه مصدق، اخلاق، عادات و قوانین هر ملتی، در وضعیت جغرافیایی، #مذهب، #زبان و #نژاد آن ریشه دارد و همین است که قوانین ملتها را از یکدیگر متمایز کرده و منجر به این میشود که هر ملتی قوانین خاص خود را داشته باشد:
"اگر ممکن بود هر ملتی قانون دیگری را قبول کند، دولت سوییس، #کتاب قانون جزایی یکی از دول را میخرید و در مملکت اجراء میکرد و سالهای سال، خود را معطل تصویب قوانین مزبور نمینمود، توضیحا عرض کنم که مملکت سوییس مرکب از بیست و پنج #دولت و #قانون جزایی هر یک جداست ..."
🔅مصدق به عنوان یک حقوقدانِ آشنا به فلسفهیِ #حقوق، با درکِ عمیق از تأثیر شریعت بر فرهنگِ عمومی، با مثالی که در مورد مجازاتِ قاتل در ایالات سوییس میزند، میگوید:
"اگر ما فرنگی مآب باشیم، لابدیم که از قوانین فرنگستان، بین #حبس و #قصاص، حبس را انتخاب کنیم -اما- این #انتخاب، گذشته از این که بر خلاف #مذهب است، صلاح هم نیست، زیرا فلسفهی مجازات قاتل، بنا به قول اکثریت قریب به اتفاق جزائیون، عبرت است و در مملکت ما، تا -قاتل- قصاص نشود، عبرت نمیگیرند، در این مملکت، حبس که سبب عبرت نیست ..."
🔅روشن است که غرض از نقل این سخنان که در سال ۱۳۰۶(در حدود یکصد سال پیش) بیان شدهاند به جهت تأکید بر مضمون آن (رجحان قصاص بر حبس) نیست بلکه هدف، نشان دادن نوعِ نگاه و فهمِ دقیق مصدق از جامعهای است که در آن زندگی میکرده، چیزی که اغلب فعالان و کنشگران سیاسی، بدلایل گوناگون به آن اعتنایی ندارند و فکر میکنند که صرفاً با تکیه بر منشور #حقوق_بشر، صرف نظر از ریشههای متفاوت فرهنگی جوامع مختلف، میتوانند به آسانی بر موانعی که پیشاروی شان قرار دارد، غلبه کنند!
🔅″... هر ایرانی که دیانتمند است و هر کسی که شرافتمند است، تا بتواند باید روی دو اصل از #وطن خود دفاع کند و خود را تسلیم هیچ قوهای ننماید که یکی از آن دو اصل، «اسلامیت» است و دیگری «وطن پرستی»، و امروز در مملکت ما، اصل اسلامیت اقواست زیرا یک #مسلمان حقیقی، تسلیم نمیشود، مگر اینکه حیات او قطع شود...اصل اسلامیت و اصل وطن پرستی با هم متباین نیست...هر مسلمانی، وطن پرست است، چه حب الوطن من الایمان ...″
🔗 برای خواندن متن کامل یادداشت "مشاهده فوری" را لمس کنید
✅ @Shariati_Group
🆔 @hamidrezaabedian
✍ پ.ن: این یادداشت پیشتر و در هفتادمین سالگشت تاسیس #جبهه_ملی_ایران - با عنوان "مصدق در چالش میان توسعه و سنت" منتشر شده بود، لیکن بدلیل طرح مسالهی #سکولاریسم که هم امروز در دستور کار بخشی از کنشگران سیاسی قرار دارد، با مختصر جرح و تعدیلی بازنشر شده است./ ح.عابدیان
🔅برای مردی که در وصیت نامهاش، سهمی برای #نماز و #روزه و #حج خود کنار میگذارد و یا در حصر به فرزندش ندا میدهد که برای استخوان سبک کردن موافق است تا سفری یک هفتهای به عتبات داشته باشد، احراز «مسلمانی» خیلی سخت نیست، هرچند اگر برای از میدان به در شدن بارها و بارها به نامسلمانی متهم شده باشد! با این حال حقیر قصد ورود به این بحث را که یک مسالهی اعتقادی و شخصیست ندارد. آنچه در این بحث مطمح نظر است تأکید بر کارکردهای جامعه شناختی #اسلام در جامعهی ایرانی از دیدگاه #مصدق است، که آن [اسلام] را از حوزهی «خصوصی» فراتر برده و وارد حوزهی «اجتماعی» میکند.
🔅نطق دکتر #محمد_مصدق در #مجلس ششم شورای ملی به تاریخ ششم مهر سال ۱۳۰۶ برای فهم دیدگاه او در این رابطه بسیار حائز اهمیت است. این همان نطقیست که در آن، مصدق از "ایرانی مآبی" خود در برابر "فرنگی مآبی" سخن گفته است:
"اگر ایرانی مآبی من، نمایندهی محترم را عصبانی نمود، ایشان را ذیحق نمیدانم زیرا گذشته از این که فرنگی مآبی یعنی مقلد صرف فرنگستان شدن برای یک #ملت تاریخی شایسته و زیبنده نیست، به نظر من مقدور هم نیست."
🔅اما چرا مقدور نیست؟ از دیدگاه مصدق، اخلاق، عادات و قوانین هر ملتی، در وضعیت جغرافیایی، #مذهب، #زبان و #نژاد آن ریشه دارد و همین است که قوانین ملتها را از یکدیگر متمایز کرده و منجر به این میشود که هر ملتی قوانین خاص خود را داشته باشد:
"اگر ممکن بود هر ملتی قانون دیگری را قبول کند، دولت سوییس، #کتاب قانون جزایی یکی از دول را میخرید و در مملکت اجراء میکرد و سالهای سال، خود را معطل تصویب قوانین مزبور نمینمود، توضیحا عرض کنم که مملکت سوییس مرکب از بیست و پنج #دولت و #قانون جزایی هر یک جداست ..."
🔅مصدق به عنوان یک حقوقدانِ آشنا به فلسفهیِ #حقوق، با درکِ عمیق از تأثیر شریعت بر فرهنگِ عمومی، با مثالی که در مورد مجازاتِ قاتل در ایالات سوییس میزند، میگوید:
"اگر ما فرنگی مآب باشیم، لابدیم که از قوانین فرنگستان، بین #حبس و #قصاص، حبس را انتخاب کنیم -اما- این #انتخاب، گذشته از این که بر خلاف #مذهب است، صلاح هم نیست، زیرا فلسفهی مجازات قاتل، بنا به قول اکثریت قریب به اتفاق جزائیون، عبرت است و در مملکت ما، تا -قاتل- قصاص نشود، عبرت نمیگیرند، در این مملکت، حبس که سبب عبرت نیست ..."
🔅روشن است که غرض از نقل این سخنان که در سال ۱۳۰۶(در حدود یکصد سال پیش) بیان شدهاند به جهت تأکید بر مضمون آن (رجحان قصاص بر حبس) نیست بلکه هدف، نشان دادن نوعِ نگاه و فهمِ دقیق مصدق از جامعهای است که در آن زندگی میکرده، چیزی که اغلب فعالان و کنشگران سیاسی، بدلایل گوناگون به آن اعتنایی ندارند و فکر میکنند که صرفاً با تکیه بر منشور #حقوق_بشر، صرف نظر از ریشههای متفاوت فرهنگی جوامع مختلف، میتوانند به آسانی بر موانعی که پیشاروی شان قرار دارد، غلبه کنند!
🔅″... هر ایرانی که دیانتمند است و هر کسی که شرافتمند است، تا بتواند باید روی دو اصل از #وطن خود دفاع کند و خود را تسلیم هیچ قوهای ننماید که یکی از آن دو اصل، «اسلامیت» است و دیگری «وطن پرستی»، و امروز در مملکت ما، اصل اسلامیت اقواست زیرا یک #مسلمان حقیقی، تسلیم نمیشود، مگر اینکه حیات او قطع شود...اصل اسلامیت و اصل وطن پرستی با هم متباین نیست...هر مسلمانی، وطن پرست است، چه حب الوطن من الایمان ...″
🔗 برای خواندن متن کامل یادداشت "مشاهده فوری" را لمس کنید
✅ @Shariati_Group
🆔 @hamidrezaabedian
✍ پ.ن: این یادداشت پیشتر و در هفتادمین سالگشت تاسیس #جبهه_ملی_ایران - با عنوان "مصدق در چالش میان توسعه و سنت" منتشر شده بود، لیکن بدلیل طرح مسالهی #سکولاریسم که هم امروز در دستور کار بخشی از کنشگران سیاسی قرار دارد، با مختصر جرح و تعدیلی بازنشر شده است./ ح.عابدیان
Telegram
.
⭕️ مشتی نمونهی خـروار...
🔸یکی از چهرههای #نئولیبرال، مستقر در توییتر افاضات فوق را بیان کرده.
▫️شوربختانه اما، این جماعت شعارشان #آزادی است، نسخهشان دیکتاتوری.
▫️عربدهشان #ایران ایران است... اما پس ذهنشان سرزمینی بدوی و نیازمند توسری، بدتر از همه صحاری در #خاورمیانه.
▫️پرچم #حقوقبشر به دست اما، افقشان #حکومت استبدادی، از جنس بنسلمان!
▫️ژست نویسنده و اقتصاددان میگیرند اما، مثل قزاق و چماقدار در کمین آینده نشستهاند...
▫️با روشنفکری و اطوارهای کارشناسی طرفدار سرکوب توسط بیسوادترینها میشوند.
▫️از حکومت #قانون و مکانیسم بازار حرف میزنند و شعارهای #لیبرال میدهند، یک خط در میان از «دخالت دولت» شاکی هستند، سرآخـر اقتدارگراییِ شخصمحور از جنس #آلسعود و #پهلوی و #پینوشه را آرزو میکنند!
🗯 چقدر پلشت و نگون بختاند آنان که نفهمد ته #نئولیبرالیسم چیست و قرار است به کجا برسد. تکلیف نوکیسهها مشخص است، چون وابستگی به غرب منافعشان را تأمین میکند، دیکتاتوری هم که باشد نور علی نور!
اما آنها که در بدبختی و انحطاط دست و پا میزنند و با این موجودات همراه شدهاند و میشوند را چه باید گفت!؟
✅ @Shariati_Group
🔸یکی از چهرههای #نئولیبرال، مستقر در توییتر افاضات فوق را بیان کرده.
▫️شوربختانه اما، این جماعت شعارشان #آزادی است، نسخهشان دیکتاتوری.
▫️عربدهشان #ایران ایران است... اما پس ذهنشان سرزمینی بدوی و نیازمند توسری، بدتر از همه صحاری در #خاورمیانه.
▫️پرچم #حقوقبشر به دست اما، افقشان #حکومت استبدادی، از جنس بنسلمان!
▫️ژست نویسنده و اقتصاددان میگیرند اما، مثل قزاق و چماقدار در کمین آینده نشستهاند...
▫️با روشنفکری و اطوارهای کارشناسی طرفدار سرکوب توسط بیسوادترینها میشوند.
▫️از حکومت #قانون و مکانیسم بازار حرف میزنند و شعارهای #لیبرال میدهند، یک خط در میان از «دخالت دولت» شاکی هستند، سرآخـر اقتدارگراییِ شخصمحور از جنس #آلسعود و #پهلوی و #پینوشه را آرزو میکنند!
🗯 چقدر پلشت و نگون بختاند آنان که نفهمد ته #نئولیبرالیسم چیست و قرار است به کجا برسد. تکلیف نوکیسهها مشخص است، چون وابستگی به غرب منافعشان را تأمین میکند، دیکتاتوری هم که باشد نور علی نور!
اما آنها که در بدبختی و انحطاط دست و پا میزنند و با این موجودات همراه شدهاند و میشوند را چه باید گفت!؟
✅ @Shariati_Group
🔆 انقلاب اسلامی، و لزوم ابداع «مکتب فکری نوین» تراز انقلابی
″... متأسفانه آثار #نهضت سلفی نه در زمینه سیاسی، که بیدارگری فکری و بسیج و تحریک تودهها علیه #استعمار و در مسیر #انقلاب اجتماعی و مترقی باشد، و نیز آثار اصلاح فکری و تکان و تپش اعتقادی و رشد ذهنی و خودآگاهی ایدئولوژیک و عقلیگری و علمی شدن بینش مذهبی، هیچ کدام در #ایران دامنه نیافت، هرچند در خارج از ایران سیر تحول و تکامل خویش را به طور مستمر طی کرد؛ و این بود که آنچه باید در اواخر قرن نوزدهم میداشتیم و بدان میرسیدیم، بیش از نیم قرن به تعویق افتاد؛ یعنی پس از #جنگ بینالملل دوم یا بعد از شهریور ۲۰ آغاز کردیم.
هرچند هیچگاه جامعه #شیعه و حوزه #روحانیت شیعه از تکان و از جنبش و از حرکتهای انقلابی خالی نبوده است، اما نه به عنوان یک جریان عمیق و دامنهداری که در مسیر حرکت فکری متن حوزه باشد، بلکه به عنوان #قیام، اعتراض و ظهور روحهای انقلابی و شخصیتهای پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزشهای انسانی و پاسداری از حرمت و عزت #اسلام و مسلمین، گاهبهگاه در برابر #استبداد، فساد و توطئههای استعماری قیام میکردهاند، و از اینگونه است قیامهایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیتالله خمینی، شاهد آن بودهایم.
اما چنانکه میدانیم، کار شخصیتهایی چون #سید_جمال، #میرزای_شیرازی، #طباطبائی، #بهبهانی، #ثقهالاسلام، #مدرس، #میرزاکوچکخان، #خیابانی و امروز #طالقانی و حتی آیتالله #خمینی- که مرجع بزرگ عصر ما هستند- نماینده #روح حاکم بر #حوزه نیست و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری مییابند تا در داخل حوزه و از میان همقطاران خویش؛ و چه بسا که این قیامها موقعیت روحانی آنان را تضعیف میکند، و سرنوشت آیتالله #نائینی که به دفاع از #مشروطه برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد، نمونهاش!
این شخصیتها در طول این صد سال گرچه درخشانترین چهرههای برجسته روحانیت شیعه به شمار میآیند و قدرت و اثرگذاری کارشان را از #ایمان مذهبی و مقام روحانی خویش میگیرند، و اساساً قیامشان، حتی در تحریم ضداستعماری تنباکو و یا در مبارزات ضداستبدادی مشروطه، یک قیام اسلامی و بر اساس مسئولیت دینیشان استوار بوده است، در عین حال، با همهی عمق و عظمت و تأثیری که گاه کارشان پیدا میکرده، و نهضتی را که آغاز میکردهاند یک «نهضت دینی» به شمار میرفته است، هرگز با یک #جهانبینی نوین اسلامی و اصلاح فکری و مکتب خاص ایدئولوژیک همراه نبوده است تا آنان را از دیگر مکتبهای فکری رایج ممتاز سازد، و غالباً نموداری از هوشیاری سیاسی رهبر و دلیری و ایمان و تقوای او بوده، نه نمایندهی یک #مکتب_فکری_نوین
این است که ما نهضتهای سیاسیِ اسلامی بسیار داریم، اما نهضت فکری جدیدی نداشتهایم، بطوریکه حتی در مشروطه که یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با فرهنگ، فکر و ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش است، با اینکه بنیانگذاران و رهبران بزرگ آن، روحانیون برجسته و وعاظ انقلابی و مترقی بزرگی چون ثقهالاسلام و ملکالمتکلمین بودهاند، میبینیم روح و بینش مشروطه بیش از آنچه تحت تأثیر جهانبینی سیاسی و ایدئولوژیک اسلام یا شیعه باشد، تحت تأثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه است و این است که میبینیم تنها کار علمی که عالم شیعی در مشروطه میکند، کتاب «تنزیه المله و تنبیه الامه» نائینی است که آن هم تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی است، و گرنه نقش اساسی رهبران روحانی ما در مشروطه تکیه بر اصول کلی اخلاقی و انسانی از قبیل #عدالت، #آزادی، #برابری، #قانون و محکومیت ظلم، جور و استبداد بوده است، و نقش اساسی اسلام، «استخدام ایمان مذهبی در مسیر انقلاب» است و نه ارائهی یک فلسفه سیاسی و فرهنگ انقلابیای که از متن #ایدئولوژی اسلام یا #مکتب_تشیع برخاسته باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه اثار ۲۷ / تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن
″... متأسفانه آثار #نهضت سلفی نه در زمینه سیاسی، که بیدارگری فکری و بسیج و تحریک تودهها علیه #استعمار و در مسیر #انقلاب اجتماعی و مترقی باشد، و نیز آثار اصلاح فکری و تکان و تپش اعتقادی و رشد ذهنی و خودآگاهی ایدئولوژیک و عقلیگری و علمی شدن بینش مذهبی، هیچ کدام در #ایران دامنه نیافت، هرچند در خارج از ایران سیر تحول و تکامل خویش را به طور مستمر طی کرد؛ و این بود که آنچه باید در اواخر قرن نوزدهم میداشتیم و بدان میرسیدیم، بیش از نیم قرن به تعویق افتاد؛ یعنی پس از #جنگ بینالملل دوم یا بعد از شهریور ۲۰ آغاز کردیم.
هرچند هیچگاه جامعه #شیعه و حوزه #روحانیت شیعه از تکان و از جنبش و از حرکتهای انقلابی خالی نبوده است، اما نه به عنوان یک جریان عمیق و دامنهداری که در مسیر حرکت فکری متن حوزه باشد، بلکه به عنوان #قیام، اعتراض و ظهور روحهای انقلابی و شخصیتهای پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزشهای انسانی و پاسداری از حرمت و عزت #اسلام و مسلمین، گاهبهگاه در برابر #استبداد، فساد و توطئههای استعماری قیام میکردهاند، و از اینگونه است قیامهایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیتالله خمینی، شاهد آن بودهایم.
اما چنانکه میدانیم، کار شخصیتهایی چون #سید_جمال، #میرزای_شیرازی، #طباطبائی، #بهبهانی، #ثقهالاسلام، #مدرس، #میرزاکوچکخان، #خیابانی و امروز #طالقانی و حتی آیتالله #خمینی- که مرجع بزرگ عصر ما هستند- نماینده #روح حاکم بر #حوزه نیست و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری مییابند تا در داخل حوزه و از میان همقطاران خویش؛ و چه بسا که این قیامها موقعیت روحانی آنان را تضعیف میکند، و سرنوشت آیتالله #نائینی که به دفاع از #مشروطه برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد، نمونهاش!
این شخصیتها در طول این صد سال گرچه درخشانترین چهرههای برجسته روحانیت شیعه به شمار میآیند و قدرت و اثرگذاری کارشان را از #ایمان مذهبی و مقام روحانی خویش میگیرند، و اساساً قیامشان، حتی در تحریم ضداستعماری تنباکو و یا در مبارزات ضداستبدادی مشروطه، یک قیام اسلامی و بر اساس مسئولیت دینیشان استوار بوده است، در عین حال، با همهی عمق و عظمت و تأثیری که گاه کارشان پیدا میکرده، و نهضتی را که آغاز میکردهاند یک «نهضت دینی» به شمار میرفته است، هرگز با یک #جهانبینی نوین اسلامی و اصلاح فکری و مکتب خاص ایدئولوژیک همراه نبوده است تا آنان را از دیگر مکتبهای فکری رایج ممتاز سازد، و غالباً نموداری از هوشیاری سیاسی رهبر و دلیری و ایمان و تقوای او بوده، نه نمایندهی یک #مکتب_فکری_نوین
این است که ما نهضتهای سیاسیِ اسلامی بسیار داریم، اما نهضت فکری جدیدی نداشتهایم، بطوریکه حتی در مشروطه که یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با فرهنگ، فکر و ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش است، با اینکه بنیانگذاران و رهبران بزرگ آن، روحانیون برجسته و وعاظ انقلابی و مترقی بزرگی چون ثقهالاسلام و ملکالمتکلمین بودهاند، میبینیم روح و بینش مشروطه بیش از آنچه تحت تأثیر جهانبینی سیاسی و ایدئولوژیک اسلام یا شیعه باشد، تحت تأثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه است و این است که میبینیم تنها کار علمی که عالم شیعی در مشروطه میکند، کتاب «تنزیه المله و تنبیه الامه» نائینی است که آن هم تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی است، و گرنه نقش اساسی رهبران روحانی ما در مشروطه تکیه بر اصول کلی اخلاقی و انسانی از قبیل #عدالت، #آزادی، #برابری، #قانون و محکومیت ظلم، جور و استبداد بوده است، و نقش اساسی اسلام، «استخدام ایمان مذهبی در مسیر انقلاب» است و نه ارائهی یک فلسفه سیاسی و فرهنگ انقلابیای که از متن #ایدئولوژی اسلام یا #مکتب_تشیع برخاسته باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه اثار ۲۷ / تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن
Telegram
.
«قیامت» و «معاد» یک «سنت» است؛ #سنت، یک #قانون خدایی حاکم بر هستی است و حاکم بر حیات و بر انسان. #قیامت و #معاد، در همین جهان در زندگی هر فردی هست، در زندگی هر جامعهای، در هر عصری، هر تاریخی. وحی، #بعثت پیامبران و دعوت آنان به قیام برای «قسط» در هر زمانی، هر زمینی، صور اسرافیلی است که بر «قبرستان سرد و ساکت یک عصر» میدمد و روحی است که بر کالبدهای مرده، فضیلتهای فلج شده و نبوغهای مدفون و انسانهای مرگزده و تنهایان زندان خفقان و سیاهی و پوسیدگی و مرگ بر پا میشود و «میزانی» بر پا میگردد و آدمها بدان سنجیده میشوند و صفها را از هم مشخص میگردند و جبههها در برابر هم قرار میگیرند و آنگاه، حق و باطل، خدمت و خیانت، زشتی و زیبایی، با هم درگیر میشوند و #جهاد آغاز میشود و حساب و کتاب و بهشت و دوزخ و...
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳۴ / نامهها
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳۴ / نامهها
✅ @Shariati_Group