⭕️ به مناسبت سالروز درگذشت محمد بستهنگار
💡آیا نوگرایی دینی آیندهای دارد؟
🔅آنچه در #ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخهای از #نوگرایی_دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر #مدرن و #هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی #اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلماننشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر #قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهرههای منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنتهای اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید میکردند و از همین رو خودشان به گرایشهای گوناگون تقسیم شدند.
🔅داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تبدار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمیکنم. منظورم از این نوشتار گرامیداشت یاد و خاطرۀ زندهیاد #محمد_بستهنگار و اشارهای به کوششهای او در این زمینه و ارائۀ چشماندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست.
🔅شادروان بستهنگار از چهرههای فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسیترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی میزیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوعدوستانه و خیریه. از آنجا که محمد بستهنگار داماد زندهیاد آیتالله #طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازهای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیتهای شخص خودش از نگاهها مغفول ماند.
🔅بستهنگار سالهای طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً #دموکراسی و #حقوق_بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را میتوان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نامهای "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.
🔅با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشهها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشمانداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در #تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت. در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمدهای نخواهد داشت.
🔅به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر #هویتخواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این #بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.
🔅طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولتاند و به #دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام #شریعت مینگرند و همینطور #دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر میکنند، ظاهراً نمیدانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرفگرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانستهاند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداختهاند. بر همین مبنا، #تاریخ_معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.
🔅در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران، تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاشهای فکری و عملی چهرههای نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بستهنگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوشنقشتر و کارآمدتر و مقبولتری احیاء خواهد شد.
✍ #احمد_زیدآبادی
✅ @Shariati_Group
🆔 @ahmadzeidabad
💡آیا نوگرایی دینی آیندهای دارد؟
🔅آنچه در #ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخهای از #نوگرایی_دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر #مدرن و #هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی #اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلماننشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر #قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهرههای منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنتهای اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید میکردند و از همین رو خودشان به گرایشهای گوناگون تقسیم شدند.
🔅داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تبدار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمیکنم. منظورم از این نوشتار گرامیداشت یاد و خاطرۀ زندهیاد #محمد_بستهنگار و اشارهای به کوششهای او در این زمینه و ارائۀ چشماندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست.
🔅شادروان بستهنگار از چهرههای فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسیترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی میزیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوعدوستانه و خیریه. از آنجا که محمد بستهنگار داماد زندهیاد آیتالله #طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازهای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیتهای شخص خودش از نگاهها مغفول ماند.
🔅بستهنگار سالهای طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً #دموکراسی و #حقوق_بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را میتوان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نامهای "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.
🔅با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشهها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشمانداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در #تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت. در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمدهای نخواهد داشت.
🔅به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر #هویتخواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این #بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.
🔅طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولتاند و به #دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام #شریعت مینگرند و همینطور #دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر میکنند، ظاهراً نمیدانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرفگرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانستهاند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداختهاند. بر همین مبنا، #تاریخ_معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.
🔅در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران، تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاشهای فکری و عملی چهرههای نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بستهنگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوشنقشتر و کارآمدتر و مقبولتری احیاء خواهد شد.
✍ #احمد_زیدآبادی
✅ @Shariati_Group
🆔 @ahmadzeidabad
📌 کارنامه مصدق نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
♦️معمولاً تمام انقلابها و جنبشهایمان از #مشروطیت به بعد در مرحله اول تا قبل از پیروزی، با نوعی ائتلاف و اتحاد و وحدت همهی نیروها انجام میشده و به پیروزی میرسیده است؛ اما وحدت قبل از پیروزی جای خود را به تفرقه پس از پیروزی میدهد. تجربه آن ۱۴ سال ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ تجربه بسیار مهمی در این زمینه است.
♦️ما از #انقلاب مشروطه و دولت #مشروطه، نهایتاً سر از یک #دولت استبدادی درمیآوریم که تمام دستاوردهای مشروطه را از بین میبرد؛ ولی آنچه از آن باقی میگذارد و تحقق میبخشد، نوعی مدرنیزاسیون بدون #مدرنیته است. دانشگاه ساخته میشود؛ اما دانشگاهی که در آن #آزادی و حقیقتگویی وجود ندارد. #ارتش #مدرن ساخته میشود؛ اما ارتشی که به یک اراده ملی و یک نیروی دموکراتیک مردمی، متکی نیست که بتواند در روز حادثه در برابر دشمن بایستد؛ بلکه برعکس، به یک نهاد مدرن مجهز در راستای سرکوب #مردم تبدیل میشود. این تناقض دوره #رضا_شاه است. رضاشاه البته این کارها را به قیمت نابودی #روح و جوهره مشروطیت که چیزی جز حکومت #قانون و آزادی نبود، انجام داد.
در واقع هرگاه آزادی یا #رفاه و #عدالت، در مقابل #امنیت قرار میگرفت، اولویت اصلی امنیت میشد. به این معنی که امنیت، اولویت اصلی است.
♦️ما اساساً تاریخ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نداشتهایم؛ اما #سلطنت برای اینکه برای خود پشتوانه پیدا کند، مقاطع پراکنده را به هم وصل میکند و ۲۵۰۰ سال تمام عیار مستمر و مدام از نظام شاهنشاهی میسازد و ارائه میدهد. اما آیا همه #تاریخ چنین است؟ در دو، سه قرن اول که #ایران بخشی از امپراتوری بزرگ جهان #اسلام بوده، پس از آن نیز حکومتهای محلی و امارات و امیرنشینانی چون امیر اسماعیل سامانی، یعقوب لیث صفاری و… حضور دارند. در دورههای مختلف نیز امپراتوریهای مغول، ایلخانی، تیموری را میبینیم. در دورههای مشخصی نیز سلطنت ایرانی داریم.
♦️اما حتی بین دو دورهی قاجاریه و صفویه نیز دوره ملوکالطوایفی داریم. نهاد سلطنت حتی در مقتدرترین دورههای #حکومت خود از آن قدرتی برخوردار نیست که به همه جامعه ایران دسترسی داشته باشد و آن استبدادی را که ما تصور و تصویر میکنیم، بر همه سرزمین اعمال کند. در دوران پیشامدرن اساساً چنین امکانی وجود نداشته است.
♦️توسعه رضاشاهی توسعه پایدار نبود. جنبه سختافزاری توسعه بیشتر مطرح بود. توسعه پایدار قطعاً یک توسعه #دموکراتیک با مشارکت همه شهروندان البته متناسب با #فرهنگ ایرانی و اسلامی خواهد بود؛ یعنی ما شهروندانی صاحب حقوق انسانی داشته باشیم و شهروندان باید به حقوق خود آگاهی داشته و پاسدار حقوقشان باشند؛ وگرنه حکومت استبدادی که بخواهد از بالا بر رعیت بدون حقوق حکومت کند، توسعه ناپایداری خواهد داشت. توسعه مفهومی است همهجانبه که جز بامشارکت شهروندان صاحب حقوق ممکن نیست؛ اما ممکن است حکومت استبدادی از بالا با اتکا به درآمد #نفت مستقر شود و بتواند سریعاً راه و کارخانه بسازد. چنین چیزی ممکن است؛ اما اگر مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، دوامی نخواهد داشت.
♦️کره جنوبی پیش از دموکراتیک شدن، حکومت اقتدارگرایی داشت. تحت آن حکومت اقتدارگرا، رشد اقتصادی در خور توجهی نیز پیدا کرد. یک عامل مهم آن این بود که #بوروکراسی سالمی داشت؛ به این دلیل که #فساد ضد توسعه است. برای اینکه فساد نباشد، یا بوروکراسی از بالا باید چنان قوی باشد که راه را بر هرگونه فسادی ببندد یا حکومت دموکراتیکی وجود داشته باشد که در آن رسانههای غیردولتی آزادی داشته باشند تا همه چیز را شفاف کنند؛ درغیر این صورت سیستم استبدادی بشدت در معرض فساد است.
♦️یک نمونه مهم در راستای توسعه پایدار، تجربه دولت ملی دکتر #مصدق است. تجربه مصدق نشان میدهد که در بدترین شرایط محاصره اقتصادی و درحالی که حتی یک قطره نفت هم نمیتوانست بفروشد و قدرت #بریتانیا را نیز در برابر خود میدید، در یک وضعیت فشار اقتصادی، در طول آن دو سال و چند ماه کارنامه درخشانی دارد. این کارنامه نشان میدهد که در ایران امکان یک توسعه دموکراتیک ملی و مستقل وجود دارد.
♦️دولت #محمد_مصدق اولین دولت در تاریخ ایران است که توانست تز اقتصاد بدون نفت را عملی کند. همچنین اولین دولتی بود که تراز بازرگانیاش مثبت شد. درحالی که همواره تاپیش از دولت مصدق، بدهکار بود. در بدترین شرایط اقتصادی از نظر درآمد توانست طرحهایی به سود طبقات زحمتکش، دهقانان و… ارائه دهد. درعین حال دولتی بود که در آن حکومت «قانون» وجود داشت، یک دولت دموکراتیک بود که در اوج محبوبیت و نفوذ و کاریزمایی که دکتر مصدق داشت، یک #حزب و #روزنامه به خاطر مخالفت با مصدق تعطیل نشد...
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #هاشم_آغاجری - شرق
💢 ویژگیهای "تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتر بیژن عبدالکریمی!
▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوهی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آیندهی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون #کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.
▫️هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
▫️️#انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خرده نظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از: مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوهی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آیندهی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون #کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.
▫️هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
▫️️#انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خرده نظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از: مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💰شادی بخاطر #پول
کارتونی کوتاه، شبیه سازی کننده جوامع #مدرن امروزی
Modern Society Today in a Nutshell...
Work on yourself and detach yourself from the dependant Rat Run System. Look at your Basic needs & work towards becoming self sufficient, build Communities & Networks.
You can do it. Stop telling yourself you can't. The question is, How badly do you want it?
✅ @Shariati_Group
کارتونی کوتاه، شبیه سازی کننده جوامع #مدرن امروزی
Modern Society Today in a Nutshell...
Work on yourself and detach yourself from the dependant Rat Run System. Look at your Basic needs & work towards becoming self sufficient, build Communities & Networks.
You can do it. Stop telling yourself you can't. The question is, How badly do you want it?
✅ @Shariati_Group
08-06-2022
<unknown>
قناعت و آزادگی
در #فرهنگ شیعی از #امام_حسین با صفتِ "سرور آزادگان" یاد میشود، و این یک توصیفِ گزاف نیست. آزادگی صفتِ شرعی نیست که با انجامِ پارهای فرائِض نصیب کسی بشود، بلکه فضیلتی است که باید آنرا در وجود و شخصیت خود پرورش داد. ای بسا مسلمانی که آزاده نباشد، و نامسلمانی که آزاده باشد. اما فضیلتِ آزادگی در خاکِ وجودیِ ویژهای #ظهور پیدا میکند. آزادگی لوازمی دارد، و یک از مهمترین لوازم آن #قناعت است. البته امروزه قناعت بکلی فراموش شده است، چون با اسلوبِ زندگی ماتریالیستی و جامعهٔ مصرفیِ #مدرن از بیخ و بُن ناسازگار است. در عین حال آزادگی و کثیری از مطلوباتِ دیگر همچون آسودگی خاطر، عزّتِ نفس و آرامشِ درونی بدون قناعتورزی مُیسر نخواهد بود. در این سخنرانی به تشریحِ دو فضیلتِ ازادگی و قناعت در پرتوِ شخصیت #امام #حسین میپردازیم.
🎙#حمید_انتظام
✅ @Shariati_Group
در #فرهنگ شیعی از #امام_حسین با صفتِ "سرور آزادگان" یاد میشود، و این یک توصیفِ گزاف نیست. آزادگی صفتِ شرعی نیست که با انجامِ پارهای فرائِض نصیب کسی بشود، بلکه فضیلتی است که باید آنرا در وجود و شخصیت خود پرورش داد. ای بسا مسلمانی که آزاده نباشد، و نامسلمانی که آزاده باشد. اما فضیلتِ آزادگی در خاکِ وجودیِ ویژهای #ظهور پیدا میکند. آزادگی لوازمی دارد، و یک از مهمترین لوازم آن #قناعت است. البته امروزه قناعت بکلی فراموش شده است، چون با اسلوبِ زندگی ماتریالیستی و جامعهٔ مصرفیِ #مدرن از بیخ و بُن ناسازگار است. در عین حال آزادگی و کثیری از مطلوباتِ دیگر همچون آسودگی خاطر، عزّتِ نفس و آرامشِ درونی بدون قناعتورزی مُیسر نخواهد بود. در این سخنرانی به تشریحِ دو فضیلتِ ازادگی و قناعت در پرتوِ شخصیت #امام #حسین میپردازیم.
🎙#حمید_انتظام
✅ @Shariati_Group
″...اما امروز جامعه اروپايی، به همان ميزان که توانسته است مظاهری از #تمدن خودش را وارد جامعههای غير اروپایی بکند و کالاها و ابزارها و توليد #مدرن و جديد خودش را در اين جامعهها به مصرف برساند، به همان ميزان توانسته است يک نوع طرز تفکر فلسفی و يک نوع عقايد و سليقهها و رفتارهای خاص جامعهی خودش را وارد اين جامعهها بکند، جامعههایی که هرگز متناسب با آن رفتارها، آن طرز تفکرها، سليقهها و پسندها نيست. به قول عليون ديوپ، که يکی از متفکران بزرگ سياهپوست است: بدين صورت، جامعههایی به وجود آمده، در خارج از تمدن #اروپا - مثل جامعههای ما - ، جامعههایی موزاييکی!
جامعهی موزاييکی يعنی چه؟ مثل موزاييک. موزاييک را میبينيم که صدها سنگريزه رنگين دارد، به رنگها و شکلهای گوناگون، که همه در قالبی پرس شدهاند؛ اما چه شکلی را به وجود آورهاند؟ هيچ شکلی. اين تکه موزاييک رنگهای مختلف دارد، ذرات مختلف با شکلهای مختلف دارد، اما هيچ شکلی را به وجود نياورده است. براي چه؟ اين تمدنها هم تمدنهای موزاييکی هستند؛ يعنی تمدنهایی که (در آنها) مقداری مصالح از قديم مانده، و يک مقدار هم مصالح بیشکل و بیرويه از اروپا وارد آن شده، و بعد يک قالب موزاييکی به نام «جامعه نيمه متجدد» شده است. «موزاييک» به اين خاطر است که، ما برای ساختن تمدنی در جامعه خودمان، آنچه را که در تمدن اروپا به کار رفته است، ما خود «انتخاب» نکردهايم، برای آنکه ما نمیدانستيم تمدن چيست و چه شکلی دارد؟ شکل آن را هم آنها دادند.
بنابراين ما بدون اينکه بدانيم که در اين جامعه چه چيز را بايد بسازيم، و بدون اينکه قبلاً تصميمی داشته باشيم که جامعه خودمان را با طرز تفکر خودمان، به چه شکلی بايد در بياوريم، تا براساس نقشهای که قبلاً در دست داريم، مصالحی را از خود يا ديگران بگيريم و در آن ساختمان بکار ببريم - بدون آن طرح - ، مصالح مختلف را از اطراف روی هم ريختيم، مصالحی که هم بومی است هم اروپایی، هم از گذشته است، هم از حال، اما همينطور روی هم ريخته، بیشکل و بیقواره، (به طوریکه) جامعهای با طرز تفکری متشتت، بیشکل و بیهدف درست شده است. اين جامعهها، جامعههای غير اروپایی هستند که توانستهاند در مدت يک قرن يا يک قرن و نيم، مصالحی را به نام «تمدن» از اروپا بگيرند.
اين تمدن موزاييکی در کشورهای غير اروپایی و يا به تعبير من، جامعههای «شتر گاو پلنگی»، که شکل خاص و هدف خاص ندارد و معلوم نيست که اين چگونه جامعهای است، و #مردم و متفکران آن نمیتوانند بفهمند که برای چه دارند #زندگی میکنند و هدف و آيندهشان و عقيدهشان چيست، چرا پديد آمد؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے / مجموعه آثار ۳۱ / سخنرانی تمدن و تجدد
جامعهی موزاييکی يعنی چه؟ مثل موزاييک. موزاييک را میبينيم که صدها سنگريزه رنگين دارد، به رنگها و شکلهای گوناگون، که همه در قالبی پرس شدهاند؛ اما چه شکلی را به وجود آورهاند؟ هيچ شکلی. اين تکه موزاييک رنگهای مختلف دارد، ذرات مختلف با شکلهای مختلف دارد، اما هيچ شکلی را به وجود نياورده است. براي چه؟ اين تمدنها هم تمدنهای موزاييکی هستند؛ يعنی تمدنهایی که (در آنها) مقداری مصالح از قديم مانده، و يک مقدار هم مصالح بیشکل و بیرويه از اروپا وارد آن شده، و بعد يک قالب موزاييکی به نام «جامعه نيمه متجدد» شده است. «موزاييک» به اين خاطر است که، ما برای ساختن تمدنی در جامعه خودمان، آنچه را که در تمدن اروپا به کار رفته است، ما خود «انتخاب» نکردهايم، برای آنکه ما نمیدانستيم تمدن چيست و چه شکلی دارد؟ شکل آن را هم آنها دادند.
بنابراين ما بدون اينکه بدانيم که در اين جامعه چه چيز را بايد بسازيم، و بدون اينکه قبلاً تصميمی داشته باشيم که جامعه خودمان را با طرز تفکر خودمان، به چه شکلی بايد در بياوريم، تا براساس نقشهای که قبلاً در دست داريم، مصالحی را از خود يا ديگران بگيريم و در آن ساختمان بکار ببريم - بدون آن طرح - ، مصالح مختلف را از اطراف روی هم ريختيم، مصالحی که هم بومی است هم اروپایی، هم از گذشته است، هم از حال، اما همينطور روی هم ريخته، بیشکل و بیقواره، (به طوریکه) جامعهای با طرز تفکری متشتت، بیشکل و بیهدف درست شده است. اين جامعهها، جامعههای غير اروپایی هستند که توانستهاند در مدت يک قرن يا يک قرن و نيم، مصالحی را به نام «تمدن» از اروپا بگيرند.
اين تمدن موزاييکی در کشورهای غير اروپایی و يا به تعبير من، جامعههای «شتر گاو پلنگی»، که شکل خاص و هدف خاص ندارد و معلوم نيست که اين چگونه جامعهای است، و #مردم و متفکران آن نمیتوانند بفهمند که برای چه دارند #زندگی میکنند و هدف و آيندهشان و عقيدهشان چيست، چرا پديد آمد؟ ...″
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے / مجموعه آثار ۳۱ / سخنرانی تمدن و تجدد
Telegram
.
″... این نسل دارد از دست میرود، این نسل در میانهی دو پایگاه #تجدد و #تقدم، دو قطب مجهز و شکل گرفتهی #سنت و بدعت، املیسم و فکلیسم، #ارتجاع و انحراف، مقلدین گذشته و مقلدین حال، کهنه پرست و غرب پرست، متعصب مذهبی و متعصب ضد مذهبی... تنـها مانده و بیپایگاه و بیپناه.
این نسل نه در قالبهای قدیم موروثی مانده است و نه در قالبهای جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه میشود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژیهای غربی را، مدهای فکری را و تیپهای اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعهاش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم
✅ @Shariati_Group
این نسل نه در قالبهای قدیم موروثی مانده است و نه در قالبهای جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه میشود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژیهای غربی را، مدهای فکری را و تیپهای اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعهاش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم
✅ @Shariati_Group
🔵 گفتگوی خودمانی فرید صلواتی (روزنامهنگار) با دکتر #بیژن_عبدالکریمی (استاد فلسفه) درباره تحلیل بحرانهای امروز
▫️در این ویدیو ملاحظاتی از قبیل عناوین ذیل قابل رهگیری میباشد:
🔹نقد گفتمان #انقلاب_اسلامی به دلیل فقدان يک مبانی نظری منسجم در پاسخ به مسائل و چالشهای متعدد مبتلابه جامعه امروزین
🔹فقدان شناخت دقیق زيست جهان #مدرن و نگاه #تاريخ شناختی از بحرانها نزد حاکمیت
🔹عدم فهم ساختاری و پدیدارشناسانه مسائل نزد #پوزیسیون و #اپوزیسیون، و فقدان گشودگی گفتمانی و فرهنگی میان هر دو طیف
🔹تقلیل کلان روایتها و ابر بحرانها به مسائل پوپولیستی و سیاستزدگی مفرط و میدانداری رسانههای زرد
🔹خلأ حضور اثرگذار روشنفکران حقیقی دغدغهمند و سقوط گفتمان و نزول هویتی اپوزیسیون در قیاس با اپوزیسیون پیش از #انقلاب
🔹ارتزاق و لانه گزینی دشمنان و خام اندیشان در شکاف میان نسلی و تشدید و تحریک این گسلهای خطرناک ویران کننده
📽 مشاهده این گفتگو بصورت کامل
✅ @Shariati_Group
▫️در این ویدیو ملاحظاتی از قبیل عناوین ذیل قابل رهگیری میباشد:
🔹نقد گفتمان #انقلاب_اسلامی به دلیل فقدان يک مبانی نظری منسجم در پاسخ به مسائل و چالشهای متعدد مبتلابه جامعه امروزین
🔹فقدان شناخت دقیق زيست جهان #مدرن و نگاه #تاريخ شناختی از بحرانها نزد حاکمیت
🔹عدم فهم ساختاری و پدیدارشناسانه مسائل نزد #پوزیسیون و #اپوزیسیون، و فقدان گشودگی گفتمانی و فرهنگی میان هر دو طیف
🔹تقلیل کلان روایتها و ابر بحرانها به مسائل پوپولیستی و سیاستزدگی مفرط و میدانداری رسانههای زرد
🔹خلأ حضور اثرگذار روشنفکران حقیقی دغدغهمند و سقوط گفتمان و نزول هویتی اپوزیسیون در قیاس با اپوزیسیون پیش از #انقلاب
🔹ارتزاق و لانه گزینی دشمنان و خام اندیشان در شکاف میان نسلی و تشدید و تحریک این گسلهای خطرناک ویران کننده
📽 مشاهده این گفتگو بصورت کامل
✅ @Shariati_Group
💢 توصیف بنبست نئولیبرالیسم در اوضاع فعلیِ اقتصاد ایران
🔹تحلیل جامع شرایط اقتصادی-سیاسی #ایران در نسبت با #جامعه_جهانی
🔹بازخوانی تاریخی تجربهی اقتصاد #لیبرال در کشورهای مختلف جهان و شکلگیری اقتصاد #شبه_مدرن در ایران در تضاد با #عدالت اقتصادی و اجتماعی
🔹سرگذشت مدلهای اقتصادی ایدئولوژیهای #مدرن از #لیبرالیسم تا #فاشیسم و از #سوسیال_دموکراسیِ لیبرال تا #نئولیبرالیسم
🔹راهکارهایی برای #توسعه صنعتی همراه با توزیع عادلانه #ثروت در ایران
🔹لزوم «تحول» ساختاری-فلسفی و زیربنایی در رویکردهای حکمرانی اقتصادی کشور
🎙 سخنرانی دکتر #شهریار_زرشناس در دانشکده #حقوق و #علوم_سیاسی دانشگاه تهران و پاسخ به پرسشهای دانشجویان
🎧 شنیدن فایل صوتی کامل این نشست
✅ @Shariati_Group
#اقتصاد #سرمایهداری #دولت #عدالت_خواهی
🔹تحلیل جامع شرایط اقتصادی-سیاسی #ایران در نسبت با #جامعه_جهانی
🔹بازخوانی تاریخی تجربهی اقتصاد #لیبرال در کشورهای مختلف جهان و شکلگیری اقتصاد #شبه_مدرن در ایران در تضاد با #عدالت اقتصادی و اجتماعی
🔹سرگذشت مدلهای اقتصادی ایدئولوژیهای #مدرن از #لیبرالیسم تا #فاشیسم و از #سوسیال_دموکراسیِ لیبرال تا #نئولیبرالیسم
🔹راهکارهایی برای #توسعه صنعتی همراه با توزیع عادلانه #ثروت در ایران
🔹لزوم «تحول» ساختاری-فلسفی و زیربنایی در رویکردهای حکمرانی اقتصادی کشور
🎙 سخنرانی دکتر #شهریار_زرشناس در دانشکده #حقوق و #علوم_سیاسی دانشگاه تهران و پاسخ به پرسشهای دانشجویان
🎧 شنیدن فایل صوتی کامل این نشست
✅ @Shariati_Group
#اقتصاد #سرمایهداری #دولت #عدالت_خواهی
💢 آیا نهاد دولت در ایران نئولیبرال میشود؟
🔹️بیستوششمین قسمت از فصل سیزدهم برنامه «زاویه» به بررسی #نئولیبرالیسم در #ایران از قاب شبکه چهار سیما پخش شد.
🔹️در این برنامه دکتر #شهریار_زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه #فرهنگ و #اندیشه اسلامی و #محمد_قوچانی، سردبیر فصلنامه #اندیشه سیاسی «سیاستنامه» به مناظره پرداختند.
🔹تحلیل جامع شرایط اقتصادی-سیاسی ایران در نسبت با #جامعه_جهانی و نقد تئوری بازخوانی و احیای تجربه #اقتصاد #لیبرال در فضای اقتصادی-فرهنگی کشور و شکلگیری اقتصاد شبه #مدرن در ایران از دو نگاه متفاوت
🎧 شنیدن فایل صوتی کامل این مناظره
📽 مشاهده فایل تصویری این مناظره
✅ @Shariati_Group
#سرمایهداری #دولت #لیبرالیسم #عدالت_خواهی
🔹️بیستوششمین قسمت از فصل سیزدهم برنامه «زاویه» به بررسی #نئولیبرالیسم در #ایران از قاب شبکه چهار سیما پخش شد.
🔹️در این برنامه دکتر #شهریار_زرشناس، عضو هیئت علمی پژوهشگاه #فرهنگ و #اندیشه اسلامی و #محمد_قوچانی، سردبیر فصلنامه #اندیشه سیاسی «سیاستنامه» به مناظره پرداختند.
🔹تحلیل جامع شرایط اقتصادی-سیاسی ایران در نسبت با #جامعه_جهانی و نقد تئوری بازخوانی و احیای تجربه #اقتصاد #لیبرال در فضای اقتصادی-فرهنگی کشور و شکلگیری اقتصاد شبه #مدرن در ایران از دو نگاه متفاوت
🎧 شنیدن فایل صوتی کامل این مناظره
📽 مشاهده فایل تصویری این مناظره
✅ @Shariati_Group
#سرمایهداری #دولت #لیبرالیسم #عدالت_خواهی
📙 رتروتوپیا و جامعه شناسی امنیت جهانی
#معرفی_کتاب
✍ این نوشتار به بررسی یکی از مهمترین آثار منتشر شده در خصوص شرایط مخاطرهآمیز حاکم بر جامعه جهانی میپردازد. کتابی با عنوان «رتروتوپیا» که #جامعه_شناس برجسته زیگمونت باومن آن را نگاشته و بهروز گرانپایه آن را به فارسی برگردانده است. ممکن است پرسیده شود که این اثر با رویکردی جامعه شناختی چه نسبتی با مسائل امنیتی و راهبردی دارد؟ در نگاه اول اینگونه تصور میشود که باومن صرفاً مباحثی نظری در خصوص وضعیت جهان امروز بشری ارائه داده است. اما هنگامی که به صورت عمیقتر و تحلیلیتر با متن برخورد میکنیم متوجه میشویم که این اثر سرشار از دلالتهای راهبردی و امنیتی است.
🔅باومن با نگرشی آسیب شناسانه و انتقادی به ما نشان میدهد که جهانی که با ابتنای بر عقلانیت، وعده پیشرفت، #رفاه، #آزادی، #رستگاری و برپایی #بهشت بر روی زمین را داده بود، امروزه با جهنمی از «خشونت»، «قبیله گرایی»، «نابرابری»، و «تنهایی» روبه رو است. مؤلفهها و مسائل ناامن کنندهای که بیش از هر چیز جهان بشری و به تبع آن جهان ایرانی را نیز با تهدیدات امنیتی مختلف مواجه ساخته است. از این حیث شاید بتوان کتاب باومن را نوعی «جامعه شناسی امنیت جهانی» معرفی کرد که هیچ کشوری از دایره شمول آن خارج نیست. جامعه ایرانی نیز از چالشها و بحرانهای ترسیم شده توسط باومن مانند #خشونت و #تروریسم، قبیلهگرایی، نابرابری، تنهایی و اتمیسم در امان نیست و این امور به اشکال مختلفی جامعـه مـا را با تهدیدات امنیتی مواجه ساختهاند. در نتیجه، بحث حاضر میکوشد ضمن معرفی کلی #کتاب و نگرشهای انتقادی باومن، دلالتهای خطرساز، امنیتی و راهبردی بحث او را نیز در پیوند با جامعه #ایران تا حد امکان نشان دهد.
🔅زیگمونت باومن، متولد ۱۹ نوامبر ۱۹۲۵ و درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۱۷، جامعهشناس و فیلسوف یهودیِ لهستانی الاصل بود. وی از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد جامعهشناسی در دانشگاه لیدز #انگستان مشغول به کار شد. باومن یکی از برجستهترین نظریه پردازان اجتماعی جهان بود که در زمینه موضوعاتی چون #مدرنیته و #هولوکاست، #پستمدرنیته و هنر پسانوگرا کتاب نوشت.
🔅«رتروتوپیا» به معنای #بازگشت به یوتوپیاست. آن را بازگشت به #آرمانشهر یا بازگشت به آینده هم میتوان گفت. #رتروتوپیا فراخوانی به نوعی بازاندیشی نو، ژرف و نقادانهی شرایط موجود جامعۀ جهانی و وضعیت #مدرن #انسان امروز است؛
رتروتوپیا هشداری برای توقف در مسیری است که بیمحابا به سوی #فساد و تباهی میرود و بازگشت به گذشتهای که عینیت نیافت اما همیشه در قالب #آرمان ها و #ارزش ها یا چارچوبی نظری، الهامبخش و امیدوار کننده بوده است. مانند روح #یوتوپیا، محرک رتروتوپیا نیز از امید به #صلح و آشتی ریشه میگیرد. زیگمونت باومن، برای دستیابی به «جامعهای آزادتر، برابرتر، دموکراتیکتر و زیستپذیرتر» همگان را به برخاستن و تلاش فرا میخواند. او کتاب را با این جمله به پایان میبرد: «ما ــ ساکنان زمین ــ با یکی از این دو موقعیت روبرو خواهیم بود: یا دستهای بههم پیوسته یا گورهای مشترک...»
✅ @Shariati_Group
📚 مختار نوری، دکترای علوم سیاسی و مدیر گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
نویسنده: زیگمونت باومن
مترجم: بهروز گرانپایه
نشر ثالث، ۱۴۰۰
#معرفی_کتاب
✍ این نوشتار به بررسی یکی از مهمترین آثار منتشر شده در خصوص شرایط مخاطرهآمیز حاکم بر جامعه جهانی میپردازد. کتابی با عنوان «رتروتوپیا» که #جامعه_شناس برجسته زیگمونت باومن آن را نگاشته و بهروز گرانپایه آن را به فارسی برگردانده است. ممکن است پرسیده شود که این اثر با رویکردی جامعه شناختی چه نسبتی با مسائل امنیتی و راهبردی دارد؟ در نگاه اول اینگونه تصور میشود که باومن صرفاً مباحثی نظری در خصوص وضعیت جهان امروز بشری ارائه داده است. اما هنگامی که به صورت عمیقتر و تحلیلیتر با متن برخورد میکنیم متوجه میشویم که این اثر سرشار از دلالتهای راهبردی و امنیتی است.
🔅باومن با نگرشی آسیب شناسانه و انتقادی به ما نشان میدهد که جهانی که با ابتنای بر عقلانیت، وعده پیشرفت، #رفاه، #آزادی، #رستگاری و برپایی #بهشت بر روی زمین را داده بود، امروزه با جهنمی از «خشونت»، «قبیله گرایی»، «نابرابری»، و «تنهایی» روبه رو است. مؤلفهها و مسائل ناامن کنندهای که بیش از هر چیز جهان بشری و به تبع آن جهان ایرانی را نیز با تهدیدات امنیتی مختلف مواجه ساخته است. از این حیث شاید بتوان کتاب باومن را نوعی «جامعه شناسی امنیت جهانی» معرفی کرد که هیچ کشوری از دایره شمول آن خارج نیست. جامعه ایرانی نیز از چالشها و بحرانهای ترسیم شده توسط باومن مانند #خشونت و #تروریسم، قبیلهگرایی، نابرابری، تنهایی و اتمیسم در امان نیست و این امور به اشکال مختلفی جامعـه مـا را با تهدیدات امنیتی مواجه ساختهاند. در نتیجه، بحث حاضر میکوشد ضمن معرفی کلی #کتاب و نگرشهای انتقادی باومن، دلالتهای خطرساز، امنیتی و راهبردی بحث او را نیز در پیوند با جامعه #ایران تا حد امکان نشان دهد.
🔅زیگمونت باومن، متولد ۱۹ نوامبر ۱۹۲۵ و درگذشته ۹ ژانویه ۲۰۱۷، جامعهشناس و فیلسوف یهودیِ لهستانی الاصل بود. وی از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد جامعهشناسی در دانشگاه لیدز #انگستان مشغول به کار شد. باومن یکی از برجستهترین نظریه پردازان اجتماعی جهان بود که در زمینه موضوعاتی چون #مدرنیته و #هولوکاست، #پستمدرنیته و هنر پسانوگرا کتاب نوشت.
🔅«رتروتوپیا» به معنای #بازگشت به یوتوپیاست. آن را بازگشت به #آرمانشهر یا بازگشت به آینده هم میتوان گفت. #رتروتوپیا فراخوانی به نوعی بازاندیشی نو، ژرف و نقادانهی شرایط موجود جامعۀ جهانی و وضعیت #مدرن #انسان امروز است؛
رتروتوپیا هشداری برای توقف در مسیری است که بیمحابا به سوی #فساد و تباهی میرود و بازگشت به گذشتهای که عینیت نیافت اما همیشه در قالب #آرمان ها و #ارزش ها یا چارچوبی نظری، الهامبخش و امیدوار کننده بوده است. مانند روح #یوتوپیا، محرک رتروتوپیا نیز از امید به #صلح و آشتی ریشه میگیرد. زیگمونت باومن، برای دستیابی به «جامعهای آزادتر، برابرتر، دموکراتیکتر و زیستپذیرتر» همگان را به برخاستن و تلاش فرا میخواند. او کتاب را با این جمله به پایان میبرد: «ما ــ ساکنان زمین ــ با یکی از این دو موقعیت روبرو خواهیم بود: یا دستهای بههم پیوسته یا گورهای مشترک...»
✅ @Shariati_Group
📚 مختار نوری، دکترای علوم سیاسی و مدیر گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
نویسنده: زیگمونت باومن
مترجم: بهروز گرانپایه
نشر ثالث، ۱۴۰۰
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | لحظۀ «فکر سیاسی» فرا رسیده است...
🔹دکتر جواد کاشی در این سخنرانی میگوید لحظه فکر سیاسی فرا رسیده و این اصلیترین مسئله جامعه امروز ماست.
🔹اهمیت مسئله از نظر او آنجا آشکار میشود که در دنیای #مدرن، جامعۀ سیاسی، اولین واسطهای است که افراد میتوانند غایات خودشان را در نسبت با جامعه ببینید.
🔹وقتی افراد قادر به دوستداشتن خود و جایی که در آن زندگی میکنند نباشند، طبعاً چنین واسطهای از میان میرود.
🔹کاشی برقراری چنین نسبتی را در سیاست مدرن، کاری دشوار میداند و میگوید باید در فکر ساماندادن به تفکری باشیم که ترکیبی درست میان فردیت افراد با صورتی از جامعه منصفانه و عادلانه داشته باشد.
🔗 مشاهده فیلم کامل این سخنرانی
📚 محمدجواد غلامرضا کاشی - ۱۳۹۵
✅ @Shariati_Group
🔹دکتر جواد کاشی در این سخنرانی میگوید لحظه فکر سیاسی فرا رسیده و این اصلیترین مسئله جامعه امروز ماست.
🔹اهمیت مسئله از نظر او آنجا آشکار میشود که در دنیای #مدرن، جامعۀ سیاسی، اولین واسطهای است که افراد میتوانند غایات خودشان را در نسبت با جامعه ببینید.
🔹وقتی افراد قادر به دوستداشتن خود و جایی که در آن زندگی میکنند نباشند، طبعاً چنین واسطهای از میان میرود.
🔹کاشی برقراری چنین نسبتی را در سیاست مدرن، کاری دشوار میداند و میگوید باید در فکر ساماندادن به تفکری باشیم که ترکیبی درست میان فردیت افراد با صورتی از جامعه منصفانه و عادلانه داشته باشد.
🔗 مشاهده فیلم کامل این سخنرانی
📚 محمدجواد غلامرضا کاشی - ۱۳۹۵
✅ @Shariati_Group
🔅آیا معنای سخن شما این است که ما فقط با دو الگو برای #زن بودن روبروییم: زن سنتی در معنای زن امل عقب افتادهای که #دین و #ایمان و #مذهب و سیاستاش را از سنن رایج و غلط جامعه و یا از مراجع تقلیدش میگیرد، یا زنی #مدرن و #غربگرا که جهت گیریهای سکولاریستی و ضد سنتی و سیاسی و ایدئولوژیکاش را از فضای مجازی و مراجع رسانهای آن سوی آب اخذ میکند؟
🔅آیا ما نمیتوانیم به الگوی «زن ایرانی متفکر» آشنا با #سنت تاریخی خویش و امکانات نهفته در آن و نقاد #نیهیلیسم غرب بیندیشیم که با تکیه بر تفکر حکمی و فلسفی هم در برابر #ارتجاع مذهبیِ وطنی میایستد و هم در برابر ارتجاع نظام #سرمایهداری جهانی و ارزشها و #آزادی پوشالی آن؟
🔅آیا هر کسی که بکوشد فراسوی #دو_قطبی سازیهای رایج کنونی بیندیشد و در راستای نیل به حرکت تاریخی اصیل، در پیش روی جامعه و زنان ما گام بردارد، نوکر حکومت است و از سرکوب جنبش اعتراضی #مردم به واسطهی باتوم و تفنگ ساچمهای و بازداشتگاهها حمایت کرده و از جامعهی #ایران برای کوششهایش باید عذرخواهی کند؟!
🔅بر سر جامعه و مردم ما چه آمده است که دو قطبی سازیها و ثنویت اندیشیهای سیاسی و ایدئولوژیک جانشین «تفکر» شده و چشمانشان را کور کرده است؟
🔅من تا آنجا که جانی در رمق دارم در برابر #استبداد حکومتی و استبداد جامعه تودهای و روشنفکرانِ ناروشنفکر و سیاست پیشگان سیاست نااندیش، به نحو توأمان مقاومت خواهم کرد و کماکان اعتقاد دارم که مسیر صحیح و حقیقی این کشور از افقی فراسوی این دوقطبی سازیها و ثنوتیت اندیشیهای حکومت/ معترض، #اسلام/ #لیبرالیسم، #فاشیست/ آزادیخواه و غیره عبور می کند. این افق تازه در آسمان سرزمینمان ایران آشکار شده است، لیکن سیاست زدگان و ایدئولوژیک اندیشانِ بیگانه از تفکر حکمی و فلسفی، در حال حاضر با هیاهوهای دروغینشان فضا را تیره و تار ساخته و میسازند، اما امر ایرانی و خرد ایرانی، در فراسوی این دو قطبی سازیها، همچون آبهای زیرزمینی در لایههای زیرین زمین در حرکت است و در آیندهای نه چندان دور از لایههای زیرین خاک فوران خواهد کرد و برهوت عظیم دیارمان را، که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود، سیراب خواهد ساخت.
با عشق و احترام به تو و همه جوانان خشمگین و معترض سرزمینم...
✅ @Shariati_Group
📚پاسخ قابل تأمل دکتر #بیژن_عبدالکریمی به یک منتقد
🔅آیا ما نمیتوانیم به الگوی «زن ایرانی متفکر» آشنا با #سنت تاریخی خویش و امکانات نهفته در آن و نقاد #نیهیلیسم غرب بیندیشیم که با تکیه بر تفکر حکمی و فلسفی هم در برابر #ارتجاع مذهبیِ وطنی میایستد و هم در برابر ارتجاع نظام #سرمایهداری جهانی و ارزشها و #آزادی پوشالی آن؟
🔅آیا هر کسی که بکوشد فراسوی #دو_قطبی سازیهای رایج کنونی بیندیشد و در راستای نیل به حرکت تاریخی اصیل، در پیش روی جامعه و زنان ما گام بردارد، نوکر حکومت است و از سرکوب جنبش اعتراضی #مردم به واسطهی باتوم و تفنگ ساچمهای و بازداشتگاهها حمایت کرده و از جامعهی #ایران برای کوششهایش باید عذرخواهی کند؟!
🔅بر سر جامعه و مردم ما چه آمده است که دو قطبی سازیها و ثنویت اندیشیهای سیاسی و ایدئولوژیک جانشین «تفکر» شده و چشمانشان را کور کرده است؟
🔅من تا آنجا که جانی در رمق دارم در برابر #استبداد حکومتی و استبداد جامعه تودهای و روشنفکرانِ ناروشنفکر و سیاست پیشگان سیاست نااندیش، به نحو توأمان مقاومت خواهم کرد و کماکان اعتقاد دارم که مسیر صحیح و حقیقی این کشور از افقی فراسوی این دوقطبی سازیها و ثنوتیت اندیشیهای حکومت/ معترض، #اسلام/ #لیبرالیسم، #فاشیست/ آزادیخواه و غیره عبور می کند. این افق تازه در آسمان سرزمینمان ایران آشکار شده است، لیکن سیاست زدگان و ایدئولوژیک اندیشانِ بیگانه از تفکر حکمی و فلسفی، در حال حاضر با هیاهوهای دروغینشان فضا را تیره و تار ساخته و میسازند، اما امر ایرانی و خرد ایرانی، در فراسوی این دو قطبی سازیها، همچون آبهای زیرزمینی در لایههای زیرین زمین در حرکت است و در آیندهای نه چندان دور از لایههای زیرین خاک فوران خواهد کرد و برهوت عظیم دیارمان را، که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود، سیراب خواهد ساخت.
با عشق و احترام به تو و همه جوانان خشمگین و معترض سرزمینم...
✅ @Shariati_Group
📚پاسخ قابل تأمل دکتر #بیژن_عبدالکریمی به یک منتقد
Telegram
.
جریانی تحت عنوان «جنبش مساجد» در سالهای شصت میلادی حول مساجد محلی در #مصر شکل گرفت و متأثر از جریان اصلاح دینی بود، مستقل از اخوان المسلمین است و نوع دینداریاش هم واجد شاخصهایی است از آنچه دینداری «زنانه» نامیدیم. شناخت من نسبت به این جریان از طریق کتابیست تحت عنوان "سیاست پارسایی″ از انسانشناس و نویسندهی چپ پاکستانی به نام صبا محمود. این #کتاب محصول یک تحقیق میدانی در #قاهره بین سال ۱۹۹۵ در خصوص زنانی است که در جنبش مساجد فعالیت داشتند و ورودشان به اجتماع از خلال تعلق دینیشان ممکن گردید. براساس یافتههای این کتاب، زنان جنبش مساجد، کار خود را با نقد دینداری موجود شروع کردند: یکی نقد دینداری شیوخ الازهر که سنتی بودند و دینداریای بسته و محافظه کارانه را نمایندگی میکردند و دیگری به قول خود این زنان، نقد دینداری #لیبرال. آنها منتقد اسلامی بودند که به مجموعهای از عقاید انتزاعی تقلیل یافته بود و در زندگی روزمره هیچ نقشی نداشت. از نظر آنها هدف، تبدیل اعتقادات به اخلاقیات و رفتارها بود. تبدیل ایدهها به ابیتوس یا عادتوارهها. به آنچه #وبر اتیک یا اتوس میخواند یا #ابنخلدون، "ملکه وجود".
به عنوان مثال توضیحی که آنها از «روزه» می.دهند از توجیهاتی که دینداری محافظه کار یا دینداری #مدرن شده به زعم آنان ارائه میداد متفاوت بود. از نظر آنان قرائت سیاسی از #اسلام، روزه را از موضع هویت جمعی و تاثیر سیاسیاش توضیح میدهد، زنان مدرن، روزه را به عنوان یک «فولکلور اسلامی»، و دینداری سنتی آن را یک «واجب شرعی» قلمداد میکنند. اما زنان جنبش مساجد معتقدند که روزه برای ما درس فردگرایی دینی است و ما را با آموزههایی چون "صبر"، "زهد" و "توکل" آشنا میسازد. این زنان، که گرایشات مختلف طبقاتی در آن حضور داشتند، فعالیت خود را با تشکیل جلسات دینی در خانهها آغاز کردند و سپس این جلسات به مساجد منتقل شد و در مساجد در سه وجه مشغول به فعالیت شدند: نخست آموزش دینی. سپس خدمات اجتماعی به فقرا و در نهایت درمان. اینها به عنوان داعی شناخته شدند و توانستند در متن #مردم نفوذ کنند. در ۱۹۹۶ دولت #مصر سی هزار #مسجد را ملی کرد و زنان داعی را مجبور کرد دو سال در وزارت مربوط به امور دینی درس بخوانند. در زمانیکه مردم علمای دینی را دولتی میدانستند و کمتر به سراغشان میرفتند، این زنان به عنوان نمایندگان اسلام شناخته شدند و فعالیتهایشان با استقبال بسیاری روبرو شد؛ فارغ از ارزیابی این جریان از نظر سیاسی به عنوان یک نمونهی موفق جریان زنان است که از نظر اعتقادی و اجتماعی فعال بودهاند.
در زمینهی فکری، بحث #قضاوت، #امامت، #اجتهاد زنان را مطرح کردهاند و از نظر اجتماعی با استفاده از ظرفیتهای موجود، جریانی گسترده و اجتماعی در ربط مستقیم با حیات اجتماعی زنان در مصر بوجود آوردهاند و مطالبات خود را در همهی عرصهها پیش بردند.
جمعبندی میکنم: «زنان نوگرای دینی» که در حوزهی زنان فعالیت میکنند، در دو حوزه نیازمند حضور جدیتر هستند: نخست حوزهی #دین و به تعبیر #شریعتی "استخراج و پالایش منابع فرهنگی" و سپس جامعه. بدون پیوستن با زیست اجتماعی عامهی زنان و حضور در اشکال سنتی تجمعات آنان، جریان روشنفکری خود را از مهمترین منبع تغذیه و حیاتش که عامهی مردم باشند، محروم خواهد ساخت و آسیب پذیر میماند.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سارا_شریعتی
به عنوان مثال توضیحی که آنها از «روزه» می.دهند از توجیهاتی که دینداری محافظه کار یا دینداری #مدرن شده به زعم آنان ارائه میداد متفاوت بود. از نظر آنان قرائت سیاسی از #اسلام، روزه را از موضع هویت جمعی و تاثیر سیاسیاش توضیح میدهد، زنان مدرن، روزه را به عنوان یک «فولکلور اسلامی»، و دینداری سنتی آن را یک «واجب شرعی» قلمداد میکنند. اما زنان جنبش مساجد معتقدند که روزه برای ما درس فردگرایی دینی است و ما را با آموزههایی چون "صبر"، "زهد" و "توکل" آشنا میسازد. این زنان، که گرایشات مختلف طبقاتی در آن حضور داشتند، فعالیت خود را با تشکیل جلسات دینی در خانهها آغاز کردند و سپس این جلسات به مساجد منتقل شد و در مساجد در سه وجه مشغول به فعالیت شدند: نخست آموزش دینی. سپس خدمات اجتماعی به فقرا و در نهایت درمان. اینها به عنوان داعی شناخته شدند و توانستند در متن #مردم نفوذ کنند. در ۱۹۹۶ دولت #مصر سی هزار #مسجد را ملی کرد و زنان داعی را مجبور کرد دو سال در وزارت مربوط به امور دینی درس بخوانند. در زمانیکه مردم علمای دینی را دولتی میدانستند و کمتر به سراغشان میرفتند، این زنان به عنوان نمایندگان اسلام شناخته شدند و فعالیتهایشان با استقبال بسیاری روبرو شد؛ فارغ از ارزیابی این جریان از نظر سیاسی به عنوان یک نمونهی موفق جریان زنان است که از نظر اعتقادی و اجتماعی فعال بودهاند.
در زمینهی فکری، بحث #قضاوت، #امامت، #اجتهاد زنان را مطرح کردهاند و از نظر اجتماعی با استفاده از ظرفیتهای موجود، جریانی گسترده و اجتماعی در ربط مستقیم با حیات اجتماعی زنان در مصر بوجود آوردهاند و مطالبات خود را در همهی عرصهها پیش بردند.
جمعبندی میکنم: «زنان نوگرای دینی» که در حوزهی زنان فعالیت میکنند، در دو حوزه نیازمند حضور جدیتر هستند: نخست حوزهی #دین و به تعبیر #شریعتی "استخراج و پالایش منابع فرهنگی" و سپس جامعه. بدون پیوستن با زیست اجتماعی عامهی زنان و حضور در اشکال سنتی تجمعات آنان، جریان روشنفکری خود را از مهمترین منبع تغذیه و حیاتش که عامهی مردم باشند، محروم خواهد ساخت و آسیب پذیر میماند.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سارا_شریعتی
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | چراییِ عدم تطابق «سبک زندگی» و مطالبات روبناییِ مورد نظر بخش کثیری از معترضان، نسلهای بیگانه با هویت فرهنگی و تاریخی خویش و حتی برخی شبه روشنفکران ایرانی با #مدرنیته و مفاهیم اصیل دنیای غرب #مدرن
دکتر #داریوش_سجادی: ما در #ایران جامعه یا طبقه مدرن واقعی نداریم
✅ @Shariati_Group
دکتر #داریوش_سجادی: ما در #ایران جامعه یا طبقه مدرن واقعی نداریم
✅ @Shariati_Group
🔵 درنگی در مفاهیم «جنگ شناختی» و «جنگ ترکیبی»
🔸این روزها صحبتهای متعددی در باب جنگهای شناختی و یا ترکیبی شکل میگیرد و عمدتاً این مباحث با محوریت جنگهایی که در حوزهی ادراک رخ میدهند و نقطهی هدف آنها این حوزه است و محوریت ابزار آن #رسانه است تعریف میشود. جهت تدقیق باید عنوان گردد که نقاط هدف در جنگهای شناختی بسیار متعدد و ابزارهایش تنوع بالایی دارند. ابتدا لازم است به این نکته توجه گردد که آیا اساساً اطلاق واژه #جنگ بر این مفاهیم صحیح و دقیق است؟
🔸در تعاریف مختلف وجود چند عنصر میتواند پدیدهای را ذیل مفهوم «جنگ» نمایان کند. در تعریف کلاسیک، یک درگیری زمانی جنگ تلقی میشود که بصورت مسلحانه واقعی، ارادی، گسترده بین جوامع سیاسی و همراه با نوعی خشونت باشد. اگر جنگ را صرفاً در این تعریف ببینیم، اطلاق واژه جنگ در مفهوم ترکیبیِ "جنگ شناختی" نا معقول به نظر میرسد. اما اگر مفهوم جنگ را تحت تعاریف جدیدی که حوزههای گستردهتری را شامل میشوند بازتبیین نماییم، میتوان مفهوم #جنگ_شناختی یا «تهاجم شناختی» را اعتبار بخشی نمود.
🔸در تعاریف جدیدی که از جنگ شده است، با مفهوم جنگ نرم روبرو میشویم (جوزف نای، ۲۰۰۴) که بر استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای #نفوذ در مختصات فکری دشمن با هدف پیشرفت در مقاصد #امنیت_ملی تأکید دارد. اما اساساً پدیده #شناخت سطح بالاتری را شامل میگردد و از این رو حوزهی شمول آن در جنگ نیز فراتر از #جنگ_نرم است.
🔸در حوزهی نرم بیشتر احساسات و تمایلات دشمن با ابزار تبلیغات هدف گیری میشود. اما در حوزهی شناختی، سطوح عمیقتری مورد تهاجم قرار گرفته و ابزارهای متعددی مورد استفاده قرار میگیرند که در آینده به بخشهایی از آنها اشاره خواهد شد.
🔸اما در دوره معاصر #جنگ_ترکیبی (هیبریدی Hybrid Warfare) به دنبال دو تحول مهم در بحثهای سیاسی محبوبیت فزایندهای پیدا کرد. ابتدا در سال ۲۰۰۵، دو مقام نظامی ایالات متحده در مورد "ظهور جنگهای ترکیبی" نوشتند و بر ترکیب استراتژیها، روشها و تاکتیکهای متعارف و غیر متعارف در جنگهای معاصر و همچنین جنبههای روانی یا اطلاعاتی درگیریهای #مدرن تأکید کردند. تجربه دوم اما حمله #روسیه در سال ۲۰۱۴ به کریمه بود و به دلیل ترکیب نیروهای ویژه «انکارپذیر»، بازیگران مسلح محلی، نفوذ اقتصادی، اطلاعات نادرست و بهره برداری از قطبی شدن سیاسی-اجتماعی در #اوکراین به اهداف خود دست یافت.
🔸این نکته مهم شایان ذکر است که مفهوم جنگ یا تهاجم هیبریدی، ممکن است کاملاً جدید نباشد. بسیاری از تمرین کنندگان معتقدند که قدمت آن به اندازه #تاریخ خود جنگ است. با این وجود در سالهای اخیر از آنجاکه دولتها از بازیگران غیردولتی و فناوری اطلاعات برای تسلیم کردن دشمنان خود در خلال یا - مهمتر از آن - در غیاب یک درگیری مسلحانه مستقیم استفاده میکنند، این مفهوم راهبردی اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است.
🔸اما با توجه به تنوع ابعاد و مؤلفههای جنگ ترکیبی، این جنگها عمومأ از چند ویژگی مهم برخوردارند:
۱-همافزایی: اگرچه هریک از ابعاد این جنگ کارکرد خاص خود را دارد، اما بهرهگیری همزمان سبب میشود که فشاری بهمراتب بیشتر از تأثیر تکتک مؤلفهها بر جامعهی هدف وارد شود. در این وضعیت است که جامعهی هدف دچار سردرگمی و بحران شناختی شده و بهناچار با تصمیمگیریهای عجولانه و بعضاً نامناسب، موفقیت دشمن را بیشتر میکند.
۲-قابلیت تسری: از ویژگیهای دیگر این جنگ است بهگونهای که هرکدام از مؤلفههای جنگ ترکیبی میتواند مکمل و پیشبرنده اهداف مؤلفههای دیگر باشد، مثلاً آنگاه که دشمن #تحریم فلج کنندهی اقتصادی علیه مردم #ایران را اعمال میکند، هدفش ایجاد و گسترش «نارضایتی اجتماعی» است و بنا دارد از این نارضایتی برای ایجاد #شورش اجتماعی استفاده کند و با بهرهجستن از نابسامانیهای داخلی و مدیریتی در کشور به این نارضایتی عمومی ضریب دهد؛
۳-پیچیدگی و ابهام: ویژگی دیگر جنگ ترکیبی است، دشمن در این جنگ بنا دارد که با اعمال «فشار حداکثری» بتواند جامعهی هدف را دچار سردرگمی کرده و ضمن برهم زدن نظام محاسباتی مسئولین تصمیمگیر، مردم را نیز بدون شناخت درست از منشأ کاستیها، در برابر خود و حاکمیت قرار دهد.
🔸ابزار دیگر مورد استفاده در جنگ ترکیبی، سوءاستفاده دشمنان از برخی زمینههای موجود نظیر تغییرات نسلی و به میدان آمدن نسلهای جدید، آثار برجایمانده از کاربرد جنگهای گذشته نظیر مشکلات اقتصادی و معیشتی، واگراییهای ناشی از تهاجم فرهنگی نسبت به ارزشهای عرفی، دینی و اعتقادی جامعهی هدف، پیامدهای ناشی از ضعفها و ناکارآمدی موجود در آن کشور، گستردگی و نفوذ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و... برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند.
🚩 ادامه دارد...
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
🔸این روزها صحبتهای متعددی در باب جنگهای شناختی و یا ترکیبی شکل میگیرد و عمدتاً این مباحث با محوریت جنگهایی که در حوزهی ادراک رخ میدهند و نقطهی هدف آنها این حوزه است و محوریت ابزار آن #رسانه است تعریف میشود. جهت تدقیق باید عنوان گردد که نقاط هدف در جنگهای شناختی بسیار متعدد و ابزارهایش تنوع بالایی دارند. ابتدا لازم است به این نکته توجه گردد که آیا اساساً اطلاق واژه #جنگ بر این مفاهیم صحیح و دقیق است؟
🔸در تعاریف مختلف وجود چند عنصر میتواند پدیدهای را ذیل مفهوم «جنگ» نمایان کند. در تعریف کلاسیک، یک درگیری زمانی جنگ تلقی میشود که بصورت مسلحانه واقعی، ارادی، گسترده بین جوامع سیاسی و همراه با نوعی خشونت باشد. اگر جنگ را صرفاً در این تعریف ببینیم، اطلاق واژه جنگ در مفهوم ترکیبیِ "جنگ شناختی" نا معقول به نظر میرسد. اما اگر مفهوم جنگ را تحت تعاریف جدیدی که حوزههای گستردهتری را شامل میشوند بازتبیین نماییم، میتوان مفهوم #جنگ_شناختی یا «تهاجم شناختی» را اعتبار بخشی نمود.
🔸در تعاریف جدیدی که از جنگ شده است، با مفهوم جنگ نرم روبرو میشویم (جوزف نای، ۲۰۰۴) که بر استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای #نفوذ در مختصات فکری دشمن با هدف پیشرفت در مقاصد #امنیت_ملی تأکید دارد. اما اساساً پدیده #شناخت سطح بالاتری را شامل میگردد و از این رو حوزهی شمول آن در جنگ نیز فراتر از #جنگ_نرم است.
🔸در حوزهی نرم بیشتر احساسات و تمایلات دشمن با ابزار تبلیغات هدف گیری میشود. اما در حوزهی شناختی، سطوح عمیقتری مورد تهاجم قرار گرفته و ابزارهای متعددی مورد استفاده قرار میگیرند که در آینده به بخشهایی از آنها اشاره خواهد شد.
🔸اما در دوره معاصر #جنگ_ترکیبی (هیبریدی Hybrid Warfare) به دنبال دو تحول مهم در بحثهای سیاسی محبوبیت فزایندهای پیدا کرد. ابتدا در سال ۲۰۰۵، دو مقام نظامی ایالات متحده در مورد "ظهور جنگهای ترکیبی" نوشتند و بر ترکیب استراتژیها، روشها و تاکتیکهای متعارف و غیر متعارف در جنگهای معاصر و همچنین جنبههای روانی یا اطلاعاتی درگیریهای #مدرن تأکید کردند. تجربه دوم اما حمله #روسیه در سال ۲۰۱۴ به کریمه بود و به دلیل ترکیب نیروهای ویژه «انکارپذیر»، بازیگران مسلح محلی، نفوذ اقتصادی، اطلاعات نادرست و بهره برداری از قطبی شدن سیاسی-اجتماعی در #اوکراین به اهداف خود دست یافت.
🔸این نکته مهم شایان ذکر است که مفهوم جنگ یا تهاجم هیبریدی، ممکن است کاملاً جدید نباشد. بسیاری از تمرین کنندگان معتقدند که قدمت آن به اندازه #تاریخ خود جنگ است. با این وجود در سالهای اخیر از آنجاکه دولتها از بازیگران غیردولتی و فناوری اطلاعات برای تسلیم کردن دشمنان خود در خلال یا - مهمتر از آن - در غیاب یک درگیری مسلحانه مستقیم استفاده میکنند، این مفهوم راهبردی اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است.
🔸اما با توجه به تنوع ابعاد و مؤلفههای جنگ ترکیبی، این جنگها عمومأ از چند ویژگی مهم برخوردارند:
۱-همافزایی: اگرچه هریک از ابعاد این جنگ کارکرد خاص خود را دارد، اما بهرهگیری همزمان سبب میشود که فشاری بهمراتب بیشتر از تأثیر تکتک مؤلفهها بر جامعهی هدف وارد شود. در این وضعیت است که جامعهی هدف دچار سردرگمی و بحران شناختی شده و بهناچار با تصمیمگیریهای عجولانه و بعضاً نامناسب، موفقیت دشمن را بیشتر میکند.
۲-قابلیت تسری: از ویژگیهای دیگر این جنگ است بهگونهای که هرکدام از مؤلفههای جنگ ترکیبی میتواند مکمل و پیشبرنده اهداف مؤلفههای دیگر باشد، مثلاً آنگاه که دشمن #تحریم فلج کنندهی اقتصادی علیه مردم #ایران را اعمال میکند، هدفش ایجاد و گسترش «نارضایتی اجتماعی» است و بنا دارد از این نارضایتی برای ایجاد #شورش اجتماعی استفاده کند و با بهرهجستن از نابسامانیهای داخلی و مدیریتی در کشور به این نارضایتی عمومی ضریب دهد؛
۳-پیچیدگی و ابهام: ویژگی دیگر جنگ ترکیبی است، دشمن در این جنگ بنا دارد که با اعمال «فشار حداکثری» بتواند جامعهی هدف را دچار سردرگمی کرده و ضمن برهم زدن نظام محاسباتی مسئولین تصمیمگیر، مردم را نیز بدون شناخت درست از منشأ کاستیها، در برابر خود و حاکمیت قرار دهد.
🔸ابزار دیگر مورد استفاده در جنگ ترکیبی، سوءاستفاده دشمنان از برخی زمینههای موجود نظیر تغییرات نسلی و به میدان آمدن نسلهای جدید، آثار برجایمانده از کاربرد جنگهای گذشته نظیر مشکلات اقتصادی و معیشتی، واگراییهای ناشی از تهاجم فرهنگی نسبت به ارزشهای عرفی، دینی و اعتقادی جامعهی هدف، پیامدهای ناشی از ضعفها و ناکارآمدی موجود در آن کشور، گستردگی و نفوذ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و... برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند.
🚩 ادامه دارد...
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
Telegram
.
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #خودآگاهی در عصر سیطره ویروس#نیهیلیسم
آشنایی با مفهوم #پوچگرایی و #نسبیگرایی در دوران #مدرن؛ آیا «حق» و «باطلی» وجود دارد؟
🔻و #شیطان وعده داد: قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ . إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ . / ص۸۲
✅ @Shariati_Group
آشنایی با مفهوم #پوچگرایی و #نسبیگرایی در دوران #مدرن؛ آیا «حق» و «باطلی» وجود دارد؟
🔻و #شیطان وعده داد: قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ . إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ . / ص۸۲
✅ @Shariati_Group
⛔️ قانونمندی نظام جهانی به سبک آمریکا
⭕️ #بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، درباره بمباران چادرهای آوارگان فلسطینی در #رفح که در آن دستکم ۴۵ کودک و زن و مرد غیرنظامی در آتش میسوزند توضیح میدهد که این "حادثه بسیار وحشتناک" است. وی سپس اضافه میکند که ما از اسراییل خواستهایم که حادثه "بلافاصله بررسی و مشخص شود که دقیقا چه اتفاقی افتاده و چرا". این کار را البته "در موارد دیگر هم" انجام دادهایم. و "اینکه پاسخگویی امری ضروری است تا اطمینان حاصل شود که پاسخگویی وجود دارد".
⭕️ سناریو روشن است؟ اسراییل با بمبهای آتشزایی که آمریکا در اختیارش گذاشته، به چادرهای اردوگاه آوارگان فلسطینی که توسط خود اسراییل "منطقه امن" اعلام شده، یورش میبرد و دست کم ۴۵ نفر را میسوزاند و شمار بیشتری را هم مجروح میکند. سپس رژیم آمریکا با ژست داوری بیطرف و بسیار متاسف از حادثه وارد صحنه میشود و از "قاعده پاسخگویی" صحبت میکند که باید توسط اسراییل رعایت شود. امّا برای این پاسخگویی از خود قاتل میخواهد که حادثه قتل عام را بلافاصله بررسی کند که چه شده و چرا شده!
⭕️ برای رژیم آمریکا، "پاسخگویی" اسراییل در قبال این قتل عام در همینجا بپایان میرسد!! و چون آمریکا به عنوان داور بیطرف و رئیس و ریشسفید نظام #مدرن جهانی، خود ورود کرده و بررسی و تحقیقات و پاسخگویی را خواسته، لازم نیست نهادهای بینالمللی، از قبیل شورای #حقوقبشر و شورای امنیت و دادگاه بینالمللی #عدالت و دادگاه بینالمللی جنایی، و نیز کشورهای دیگر ورود کنند. این سناریو در همینجا و به همین آبرومندی و اعتباربخشی برای آمریکا و اسراییل پایان میپذیرد.!
⭕️ آری! نه #اسرائیل تحت تعقیب قضایی بینالمللی قرار میگیرد، و نه مجازات و تحریم میشود، و نه اساساً مجرم شناخته میشود، و نه اساساً دادگاهی بینالمللی برای جنایت آشکارش تشکیل میشود، و نه #آمریکا برای ارسال بمبهای آتشزا مورد مواخذه و تعقیب قرار میگیرد، و نه آمریکا برای نقش تعیین کنندهاش در این #نسلکشی هشت ماهه مورد مؤاخذه و تعقیب حقوقی/قضایی قرار میگیرد، و نه آمریکا برای نقش بسیار موثر و شریکجرم اصلیبودن این قتل عام خاص، حتی مورد توبیخ و سرزنش قرار میگیرد. هیچکدام! هیچکدام! به همین شستهرفتگی و تروتمییزی! آنهم در شرایطی که شواهد و قرائن قتل عام با بمبهای آتشزا بقدری آشکار و واضح است که امکان هیچ نوع گریز و لاپوشانی وجود ندارد..!
⭕️ آری! چنین است نظام قانونمند جهانی آمریکایی و نقش بیبدیل آمریکا در آن، هم برای ترویج و تثبیت موقعیت آمریکا بعنوان معمار و مربی و معلم و نگهبان ارزشهای بینالمللی از قبیل پاسخگویی، و هم برای نجات همدست راهبردی نسلکشاش، #اسراییل. هم برای اینکه همه ممالک بدانند که داور بیطرف کیست، و هم بدانند که نگهبان و مروج ارزشهای حقوقی/سیاسی بینالمللی کیست، و هم بدانند که مورد آن قتل عام بسیار وحشتناک مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است و هیچ جای تردید و اعتراضی وجود ندارد!
⭕️ اینکه سایر دول و ملل در این میانه چه میکنند البته جای بررسی و دیدهبانی دارد. امّا ماندهام چطور بخشی از منتقدان و معترضان هموطنم، موسوم به #اپوزیسیون، مدام از کنارگذاردن هرگونه تنش و اختلافی با آمریکا و همراه و همگام شدن با نظام جهانی ساخته و پرداختهاش صحبت میکنند. متحیرم آیا این دسته از هموطنانم براستی اندیشکدهها و اندیشمندان و تحلیلهای آمریکاییان را نمیدانند و نمیشناسند و نمیخوانند و یا قلوبشان سخت شیفته و مفتون این قبیل نمایشها و سناریوهای ظاهرالصلاح و قانونمند و قانونپذیر افرنگیان شده است.
⭕️ در هر حال، خداوند علیم حکیم همه ما را آگاه و بیدار فرماید، بحق خونهای ریختهذشده کودکان و زنان بیپناه و بیدفاع، و اشک یتیمان بیشمار پدر و مادر ازدست داده!
والسلام
✍ دکتر #سعید_زیباکلام
✅ @Shariati_Group
🆔 @Saeidzibakalam
⭕️ #بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، درباره بمباران چادرهای آوارگان فلسطینی در #رفح که در آن دستکم ۴۵ کودک و زن و مرد غیرنظامی در آتش میسوزند توضیح میدهد که این "حادثه بسیار وحشتناک" است. وی سپس اضافه میکند که ما از اسراییل خواستهایم که حادثه "بلافاصله بررسی و مشخص شود که دقیقا چه اتفاقی افتاده و چرا". این کار را البته "در موارد دیگر هم" انجام دادهایم. و "اینکه پاسخگویی امری ضروری است تا اطمینان حاصل شود که پاسخگویی وجود دارد".
⭕️ سناریو روشن است؟ اسراییل با بمبهای آتشزایی که آمریکا در اختیارش گذاشته، به چادرهای اردوگاه آوارگان فلسطینی که توسط خود اسراییل "منطقه امن" اعلام شده، یورش میبرد و دست کم ۴۵ نفر را میسوزاند و شمار بیشتری را هم مجروح میکند. سپس رژیم آمریکا با ژست داوری بیطرف و بسیار متاسف از حادثه وارد صحنه میشود و از "قاعده پاسخگویی" صحبت میکند که باید توسط اسراییل رعایت شود. امّا برای این پاسخگویی از خود قاتل میخواهد که حادثه قتل عام را بلافاصله بررسی کند که چه شده و چرا شده!
⭕️ برای رژیم آمریکا، "پاسخگویی" اسراییل در قبال این قتل عام در همینجا بپایان میرسد!! و چون آمریکا به عنوان داور بیطرف و رئیس و ریشسفید نظام #مدرن جهانی، خود ورود کرده و بررسی و تحقیقات و پاسخگویی را خواسته، لازم نیست نهادهای بینالمللی، از قبیل شورای #حقوقبشر و شورای امنیت و دادگاه بینالمللی #عدالت و دادگاه بینالمللی جنایی، و نیز کشورهای دیگر ورود کنند. این سناریو در همینجا و به همین آبرومندی و اعتباربخشی برای آمریکا و اسراییل پایان میپذیرد.!
⭕️ آری! نه #اسرائیل تحت تعقیب قضایی بینالمللی قرار میگیرد، و نه مجازات و تحریم میشود، و نه اساساً مجرم شناخته میشود، و نه اساساً دادگاهی بینالمللی برای جنایت آشکارش تشکیل میشود، و نه #آمریکا برای ارسال بمبهای آتشزا مورد مواخذه و تعقیب قرار میگیرد، و نه آمریکا برای نقش تعیین کنندهاش در این #نسلکشی هشت ماهه مورد مؤاخذه و تعقیب حقوقی/قضایی قرار میگیرد، و نه آمریکا برای نقش بسیار موثر و شریکجرم اصلیبودن این قتل عام خاص، حتی مورد توبیخ و سرزنش قرار میگیرد. هیچکدام! هیچکدام! به همین شستهرفتگی و تروتمییزی! آنهم در شرایطی که شواهد و قرائن قتل عام با بمبهای آتشزا بقدری آشکار و واضح است که امکان هیچ نوع گریز و لاپوشانی وجود ندارد..!
⭕️ آری! چنین است نظام قانونمند جهانی آمریکایی و نقش بیبدیل آمریکا در آن، هم برای ترویج و تثبیت موقعیت آمریکا بعنوان معمار و مربی و معلم و نگهبان ارزشهای بینالمللی از قبیل پاسخگویی، و هم برای نجات همدست راهبردی نسلکشاش، #اسراییل. هم برای اینکه همه ممالک بدانند که داور بیطرف کیست، و هم بدانند که نگهبان و مروج ارزشهای حقوقی/سیاسی بینالمللی کیست، و هم بدانند که مورد آن قتل عام بسیار وحشتناک مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است و هیچ جای تردید و اعتراضی وجود ندارد!
⭕️ اینکه سایر دول و ملل در این میانه چه میکنند البته جای بررسی و دیدهبانی دارد. امّا ماندهام چطور بخشی از منتقدان و معترضان هموطنم، موسوم به #اپوزیسیون، مدام از کنارگذاردن هرگونه تنش و اختلافی با آمریکا و همراه و همگام شدن با نظام جهانی ساخته و پرداختهاش صحبت میکنند. متحیرم آیا این دسته از هموطنانم براستی اندیشکدهها و اندیشمندان و تحلیلهای آمریکاییان را نمیدانند و نمیشناسند و نمیخوانند و یا قلوبشان سخت شیفته و مفتون این قبیل نمایشها و سناریوهای ظاهرالصلاح و قانونمند و قانونپذیر افرنگیان شده است.
⭕️ در هر حال، خداوند علیم حکیم همه ما را آگاه و بیدار فرماید، بحق خونهای ریختهذشده کودکان و زنان بیپناه و بیدفاع، و اشک یتیمان بیشمار پدر و مادر ازدست داده!
والسلام
✍ دکتر #سعید_زیباکلام
✅ @Shariati_Group
🆔 @Saeidzibakalam
📕 «حسین وارث آدم»
🔸این #کتاب نیز مثل اکثر قریب به اتفاق آثار #شریعتی در راستای تلاش او به منظور احیا و بازخوانی #سنت تاریخی ما در دورانی است که #فرهنگ و تفکر #مدرن در حال بسط و سیطره کامل، و فرهنگ و تفکر سنتی رو به اضمحلال بوده است. همچنین شریعتی به واسطهی بازخوانی مفهوم «شهادت» خواهان نزدیک شدن به وجدان مغفولهی جامعه و دعوت افراد خو کرده به اخلاق ذلت و بردگی به نوعی اصالت و خودجوشی بوده است.
در روزگار ما به تبع سیطره #مدرنیته و تمدن متافیزیکی غرب معنای متافیزیکی از #حقیقت در سراسر جهان سیطره یافته است. اما در سنن دینی و معنوی شرقی حقیقت معنای کاملاً متفاوتی داشته و «حقیقت» و «حضرت حق یا امر متعالی» در وحدت و اینهمانیِ شان مورد تفکر قرار میگیرد. در همهی سنن دینی، شرقی و معنوی یکی از نشانههای باورمندی به وجود حقیقت و وفاداری با عهد و پیمانی که میان #انسان مؤمن متفکر با حقیقت وجود دارد، آمادگی فرد مؤمن و متفکر برای مواجههای انتخابی و آزادانه با پدیده «مرگ» است. در سنت تاریخی خود ما نیز «شهادت»، یعنی مرگ در راه #خدا و #ایمان به خداوند در همین سیاق، یعنی بر اساس درک خاصی از حقیقت و وجود پیوندی ازلی و ابدی میان فرد مؤمن با خداوند باید فهمیده شود. البته باید توجه داشت که «شهادت» و «آمادگی برای شهادت» از ارزشهای بسیار متعالی سنن دینی و معنوی از جمله #اسلام و #تشیع و حتی سنن غیردینی بوده است. حتی #سقراط که یکی از بنیان گذاران سنت متافیزیک یونانی است، #فلسفه را «مشق مرگ» و آماده شدن برای رویارویی با مرگ میداند.
🔸کتاب «حسین وارث آدم» یکی از زیباترین و عمیقترین آثاری است که در #تاریخ گذشته و حال ما در خصوص #شهادت به تحریر درآمده است. در این اثر غنا و گستردگی فرهنگی و عمق آگاهی و #خودآگاهی تاریخی شریعتی به خوبی خود را نمایان میسازد. در «حسین وارث آدم» شریعتی میکوشد تا بر اساس درکی وجودی (اگزیستانسیالیستی) شهادت را از یک باور بومی، قومی و فرقهای که صرفاً مورد اعتقاد شیعیان است، به یک نحوه نگرش و به یک #فلسفه_تاریخ برای همهی آن کسانی تبدیل کند که راهی برای نجات انسان از بردگی و اسارت جست وجو میکنند.
🔸اثر شریعتی مواجههای وجودی (اگزیستانسیالیستی) با مقوله مرگ خودآگاهانه و انتخابی(شهادت) و نه رویکردی تاریخی یا تئولوژیک با رویداهای #عاشورا است. شریعتی اعتقاد داشت که در نگرش شیعی نوعی فلسفه تاریخ وجود دارد و این فلسفه تاریخ خود را در «زیارت وارث» آشکار میسازد. او خواهان درک حماسهی کربلای حسینی بر اساس نوعی فلسفه تاریخ بشری، خارج از باورهای قومی، اعتقادی و کلامی بود...
✅ @Shariati_Group
📚 از نظرگاه دکتر #بیژن_عبدالکریمی
🔸این #کتاب نیز مثل اکثر قریب به اتفاق آثار #شریعتی در راستای تلاش او به منظور احیا و بازخوانی #سنت تاریخی ما در دورانی است که #فرهنگ و تفکر #مدرن در حال بسط و سیطره کامل، و فرهنگ و تفکر سنتی رو به اضمحلال بوده است. همچنین شریعتی به واسطهی بازخوانی مفهوم «شهادت» خواهان نزدیک شدن به وجدان مغفولهی جامعه و دعوت افراد خو کرده به اخلاق ذلت و بردگی به نوعی اصالت و خودجوشی بوده است.
در روزگار ما به تبع سیطره #مدرنیته و تمدن متافیزیکی غرب معنای متافیزیکی از #حقیقت در سراسر جهان سیطره یافته است. اما در سنن دینی و معنوی شرقی حقیقت معنای کاملاً متفاوتی داشته و «حقیقت» و «حضرت حق یا امر متعالی» در وحدت و اینهمانیِ شان مورد تفکر قرار میگیرد. در همهی سنن دینی، شرقی و معنوی یکی از نشانههای باورمندی به وجود حقیقت و وفاداری با عهد و پیمانی که میان #انسان مؤمن متفکر با حقیقت وجود دارد، آمادگی فرد مؤمن و متفکر برای مواجههای انتخابی و آزادانه با پدیده «مرگ» است. در سنت تاریخی خود ما نیز «شهادت»، یعنی مرگ در راه #خدا و #ایمان به خداوند در همین سیاق، یعنی بر اساس درک خاصی از حقیقت و وجود پیوندی ازلی و ابدی میان فرد مؤمن با خداوند باید فهمیده شود. البته باید توجه داشت که «شهادت» و «آمادگی برای شهادت» از ارزشهای بسیار متعالی سنن دینی و معنوی از جمله #اسلام و #تشیع و حتی سنن غیردینی بوده است. حتی #سقراط که یکی از بنیان گذاران سنت متافیزیک یونانی است، #فلسفه را «مشق مرگ» و آماده شدن برای رویارویی با مرگ میداند.
🔸کتاب «حسین وارث آدم» یکی از زیباترین و عمیقترین آثاری است که در #تاریخ گذشته و حال ما در خصوص #شهادت به تحریر درآمده است. در این اثر غنا و گستردگی فرهنگی و عمق آگاهی و #خودآگاهی تاریخی شریعتی به خوبی خود را نمایان میسازد. در «حسین وارث آدم» شریعتی میکوشد تا بر اساس درکی وجودی (اگزیستانسیالیستی) شهادت را از یک باور بومی، قومی و فرقهای که صرفاً مورد اعتقاد شیعیان است، به یک نحوه نگرش و به یک #فلسفه_تاریخ برای همهی آن کسانی تبدیل کند که راهی برای نجات انسان از بردگی و اسارت جست وجو میکنند.
🔸اثر شریعتی مواجههای وجودی (اگزیستانسیالیستی) با مقوله مرگ خودآگاهانه و انتخابی(شهادت) و نه رویکردی تاریخی یا تئولوژیک با رویداهای #عاشورا است. شریعتی اعتقاد داشت که در نگرش شیعی نوعی فلسفه تاریخ وجود دارد و این فلسفه تاریخ خود را در «زیارت وارث» آشکار میسازد. او خواهان درک حماسهی کربلای حسینی بر اساس نوعی فلسفه تاریخ بشری، خارج از باورهای قومی، اعتقادی و کلامی بود...
✅ @Shariati_Group
📚 از نظرگاه دکتر #بیژن_عبدالکریمی
Telegram
.