🔴 سيمای خانوادگی و زندگينامه جرج کندی يانگ طرّاح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد
تاکنون نقش جرج کندی يانگ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پيوندهای او با حکومت #محمدرضا_پهلوی در سالهای پس از #کودتا مورد توجه مورخين ايرانی قرار نگرفته است. این مقاله گزيدهای است از پژوهش مفصلی در بيش از يکصد صفحه که درباره زندگی کندی يانگ انجام دادهام. تاکنون مورخين ايرانی با این نام بعنوان طرّاح و فرمانده اصلی کوتا آشنا نبودهاند و اين نخستين بار است که مطلبی درباره اين شخصيت مرموز و متنفذ #تاريخ معاصر بريتانيا و پيوندهای او با ايران مطرح میشود. این مقاله به همراه مقاله شاپور ريپورتر تصويری جامع از کودتا و طراحان و عاملان آن به دست میدهد. در مقاله معمای دکتر مظفر بقایی کرمانی نيز به نقش دکتر بقایی و حزب زحمتکشان ملت ايران در کودتا پرداخته؛ و در مقاله «شاپور ريپورتر» و کودتا بحثی را با عنوان «قتل افشارطوس و جايگاه مفقود آن» ارائه دادهام که، برخلاف مندرجات بولتن دکتر ويلبر، قتل افشارطوس را به عنوان شروع عمليات کودتا میشناساند.
✍ #عبدالله_شهبازی
📕 دریافت متن کامل مقاله به همراه مآخذ
✅ @Shariati_Group
تاکنون نقش جرج کندی يانگ در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پيوندهای او با حکومت #محمدرضا_پهلوی در سالهای پس از #کودتا مورد توجه مورخين ايرانی قرار نگرفته است. این مقاله گزيدهای است از پژوهش مفصلی در بيش از يکصد صفحه که درباره زندگی کندی يانگ انجام دادهام. تاکنون مورخين ايرانی با این نام بعنوان طرّاح و فرمانده اصلی کوتا آشنا نبودهاند و اين نخستين بار است که مطلبی درباره اين شخصيت مرموز و متنفذ #تاريخ معاصر بريتانيا و پيوندهای او با ايران مطرح میشود. این مقاله به همراه مقاله شاپور ريپورتر تصويری جامع از کودتا و طراحان و عاملان آن به دست میدهد. در مقاله معمای دکتر مظفر بقایی کرمانی نيز به نقش دکتر بقایی و حزب زحمتکشان ملت ايران در کودتا پرداخته؛ و در مقاله «شاپور ريپورتر» و کودتا بحثی را با عنوان «قتل افشارطوس و جايگاه مفقود آن» ارائه دادهام که، برخلاف مندرجات بولتن دکتر ويلبر، قتل افشارطوس را به عنوان شروع عمليات کودتا میشناساند.
✍ #عبدالله_شهبازی
📕 دریافت متن کامل مقاله به همراه مآخذ
✅ @Shariati_Group
🔅 دکتر #حسین_موسویان رئیس هیئت رهبری- اجرایی #جبهه_ملی_ایران
در طول #تاريخ هرگاه حكومت #ايران ستم كار و فاقد پايگاه مردمى و حمايت ملى بوده، چشم طمع كاران به طرف اين سرزمين چرخيده و بخشى از پيكر اين بوم وبر جدا شده است. و حالا ، اردوغان به #آذربايجان يعنى سر ايران، متوهمانه نگاه بد دوخته است. زهى خيال باطل...
✅ @Shariati_Group
🆔 @JMI_Official
در طول #تاريخ هرگاه حكومت #ايران ستم كار و فاقد پايگاه مردمى و حمايت ملى بوده، چشم طمع كاران به طرف اين سرزمين چرخيده و بخشى از پيكر اين بوم وبر جدا شده است. و حالا ، اردوغان به #آذربايجان يعنى سر ايران، متوهمانه نگاه بد دوخته است. زهى خيال باطل...
✅ @Shariati_Group
🆔 @JMI_Official
🔷 شريعتی مشوق زنان برای مقابله با جبر است
🔆 اصولاً میتوان گفت که نگاه شريعتی به مسئلهی زنان و #زن در آثار و در زندگی #شريعتی نيز برای مخاطبانش بهصراحت و درستی روشن نيست، تبيين نشده و مغفول مانده است. برای ترسيم دقيق اين موضوع لازم است که به همهی آثار سهگانه شريعتی با دقت بيشتری نظر افکنده شود: از خلال تحليلش از #تاريخ #اسلام و #تشيع، از لابهلای «گفتوگوهايی تنهایی»اش و نيز نگاهی که به امر اجتماعی و سياسی دارد. چه وقتی که دارد از زنان اروپایی سخن میگويد که مدام در پژوهش دانش در کتابخانهها عمر خود را میگذارند، يا از خانمی يهودی که به فلسطينیها کمک میکند، چه هنگامی که با اشاره به مبارزات الجزاير، از امثال جميله بوپاشا نام میبرد و يا «قصه حسن و محبوبه» را روايت میکند (تيپی که خود موجب سر برآوردنشان شد)، و چه زنانی که در «کويريات» مخاطب اويند.
📌 مطالعهی کامل متن در لینک زیر:
https://drshariati.org/?p=7058
📚 #احسان_شريعتی ، روزنامه مردمسالاری
🔹تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
🔆 اصولاً میتوان گفت که نگاه شريعتی به مسئلهی زنان و #زن در آثار و در زندگی #شريعتی نيز برای مخاطبانش بهصراحت و درستی روشن نيست، تبيين نشده و مغفول مانده است. برای ترسيم دقيق اين موضوع لازم است که به همهی آثار سهگانه شريعتی با دقت بيشتری نظر افکنده شود: از خلال تحليلش از #تاريخ #اسلام و #تشيع، از لابهلای «گفتوگوهايی تنهایی»اش و نيز نگاهی که به امر اجتماعی و سياسی دارد. چه وقتی که دارد از زنان اروپایی سخن میگويد که مدام در پژوهش دانش در کتابخانهها عمر خود را میگذارند، يا از خانمی يهودی که به فلسطينیها کمک میکند، چه هنگامی که با اشاره به مبارزات الجزاير، از امثال جميله بوپاشا نام میبرد و يا «قصه حسن و محبوبه» را روايت میکند (تيپی که خود موجب سر برآوردنشان شد)، و چه زنانی که در «کويريات» مخاطب اويند.
📌 مطالعهی کامل متن در لینک زیر:
https://drshariati.org/?p=7058
📚 #احسان_شريعتی ، روزنامه مردمسالاری
🔹تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
″… نخستين جملهای را كه در یک كتاب بسيار جدی فلسفی خواندم و همچون پتکی بود كه بر مغزم فرو كوفت و به انديشهای درازم فرو برد، بعد از ظهری بود، سفره را هنوز جمع نكرده بودند (و اين، علامت وقت نهار ما) و پدرم در حالی كه با غذا بازی میكرد چيزی میخواند؛ از جمله كتابهایی كه با دور او گرفته بودند يکی هم «انديشههای مغز بزرگ» بود از #مترلينگ ترجمه منصوری (ذبيح الله) و نخستين جملهاش اين بود: «وقتی شمعی را پف میكنيم شعلهاش كجا میرود؟» (حال اين جمله معنیهای ديگری هم برايم پيدا كرده است).
با اين جمله دستگاه مغز من افتتاح شد و هنوز از آن لحظه دارد كار میكند! (جز در برخی حالات كه فلج میشود و پس از چندی باز راه میافتد). اين شروع تازهای بود، كتابهایی كه پيش از اين میخواندم، از سری كتاب خوانهای عادی بود: ويتامينها، زن مست، #تاريخ سينما (از «چه میدانم؟»)، بينوايان، سالنامه نور دانش، سالنامه دنيا، و... اما از اينجا به بعد افتادم توی انديشيدن مطلق، #فلسفه محض، فقط فكر كردن و فكر كردن و فكر كردن و بس، افتادم توی مترلينگ و آناتول فرانس و سير حكمت در اروپا، اين دو تمام مغزم را تصاحب كرده بودند و من حواسم پرتتر شد و از زندگی دور شدم و با اطرافيانم بيگانهتر... خيلی راه رفتم... مغز كوچک من گنجايش اين انديشههایی را كه مغز بزرگ مترلينگ پير را منفجر كرد و ديوانه شد، نداشت...
به بحرانی خطرناک رسيدم! سكوتم بيشتر و غليظتر شد، همراه با بدبينی و تلخ انديشی عجيب...
كمكم افتادم توی #عرفان ...
الان نوشتههای سيكل اولم عبارتست از جمع آوری سخنان زيبای عرفای بزرگ، جنيد و حلاج و قاضی ابويوسف و ملك دينار و فضيل عياض و شبستری و قشيری و ابوسعيد و بايزيد و...
...و سالها اين چنين گذشت و در آن ايام كه همبازیهايم روزهای شاد و آزاد و آسودهای را در عالم خوش بچگی میگذراندند، من دست اندركار اين معانی بودم!
مغزم با «فلسفه» رشد میكرد و دلم با «عرفان» داغ میشد و گرچه بزرگترهايم بر من بيمناكک شده بودند و خود نيز كمكم با «يأس» و «درد» آشنا میشدم (اولی ارمغان فلسفه و دومی هديهی عرفان) ولی به هر حال پر بودم و سير بودم و سيرآب و لذتم تنها اينكه... آری، كارم سخت است و دردم سخت و از هرچه شيرينی و شادی و بازی است محروم اما... اين بس كه میفهمم! خوب است... احمق نيستم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهائی / ص ۹
✅ @Shariati_Group
با اين جمله دستگاه مغز من افتتاح شد و هنوز از آن لحظه دارد كار میكند! (جز در برخی حالات كه فلج میشود و پس از چندی باز راه میافتد). اين شروع تازهای بود، كتابهایی كه پيش از اين میخواندم، از سری كتاب خوانهای عادی بود: ويتامينها، زن مست، #تاريخ سينما (از «چه میدانم؟»)، بينوايان، سالنامه نور دانش، سالنامه دنيا، و... اما از اينجا به بعد افتادم توی انديشيدن مطلق، #فلسفه محض، فقط فكر كردن و فكر كردن و فكر كردن و بس، افتادم توی مترلينگ و آناتول فرانس و سير حكمت در اروپا، اين دو تمام مغزم را تصاحب كرده بودند و من حواسم پرتتر شد و از زندگی دور شدم و با اطرافيانم بيگانهتر... خيلی راه رفتم... مغز كوچک من گنجايش اين انديشههایی را كه مغز بزرگ مترلينگ پير را منفجر كرد و ديوانه شد، نداشت...
به بحرانی خطرناک رسيدم! سكوتم بيشتر و غليظتر شد، همراه با بدبينی و تلخ انديشی عجيب...
كمكم افتادم توی #عرفان ...
الان نوشتههای سيكل اولم عبارتست از جمع آوری سخنان زيبای عرفای بزرگ، جنيد و حلاج و قاضی ابويوسف و ملك دينار و فضيل عياض و شبستری و قشيری و ابوسعيد و بايزيد و...
...و سالها اين چنين گذشت و در آن ايام كه همبازیهايم روزهای شاد و آزاد و آسودهای را در عالم خوش بچگی میگذراندند، من دست اندركار اين معانی بودم!
مغزم با «فلسفه» رشد میكرد و دلم با «عرفان» داغ میشد و گرچه بزرگترهايم بر من بيمناكک شده بودند و خود نيز كمكم با «يأس» و «درد» آشنا میشدم (اولی ارمغان فلسفه و دومی هديهی عرفان) ولی به هر حال پر بودم و سير بودم و سيرآب و لذتم تنها اينكه... آری، كارم سخت است و دردم سخت و از هرچه شيرينی و شادی و بازی است محروم اما... اين بس كه میفهمم! خوب است... احمق نيستم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهائی / ص ۹
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
″... آيا فكر نمیكنيد كه در كلمهی ثوره بيش از آنچه كه «رولوسيون» يا كلمهء #انقلاب كه فقط زير و روشدن يک نظام اجتماعی را بيان میکند و هيچ محتوای ديگر ندارد، مفهوم #ثار هم از اين ريشه خفته است؟ و در اين جا ديگر ثوره تنها يك شورش در يك برهه از زمان از طرف يك گروه در برابر يك نظام نيست، بلكه ثوره عبارتست از قيام افراد قبيلهء خدایی در هر نسل برای انتقام گرفتن از آن قبيله طاغوتی كه از آنها يك خون به گردن دارد و يك خون طلب دارد، از اينجاست كه كلمهء ثوره با خون پيوند پيدا میكند، كلمهء ثوره با تسلسل تاريخی پيوند پيدا میكند، كلمه ثوره با مسئوليت مستمر #انسان در طول #تاريخ پيوند پيدا میكند.
عجيب است كه از اين كلمهء ثار تمام فلسفه تاريخ #اسلام را در ديد شيعی به خصوص كه يك #فلسفه تاريخ كامل است، میشود استخراج كرد؛ برای اينكه اگر نگاه كنيم فلسفه تاريخ بشر، فلسفه تاريخ انسان، اساساً در ديد شيعیِ اسلام عبارتست از آدم تا آخرالزمان.
اين طول فلسفهء تاريخ است كه اسلام در ديد شيعی عرضه میكند، تفسير میكند، توجيه میكند و آن اين است كه میبينيم. عجيب است اولين قدمی كه تاريخ بشر با آن قدم شروع میشود با يك ثار شروع میشود!
هابيل، يعنی اولين آدم، انسان، حقيقت انسان يعني پدر همه، آدم پدر هر دو قبيله است، اما بعد از آدم، انسان دو قبيلهای میشود. قبيلهی طاغوتی، قبيله الهی، آن تقسيم بندی قبايلی كه اسلام قبول دارد آن دو قطبی شدن انسان كه در طول تاريخ همواره وجود دارد و بدون آن اصلاً اسلام را نمیشود فهميد، تسلسل #امامت را نمیشود فهميد، اساساً مكتب #ابراهيم را نمیشود فهميد، میبينيم كه بعد از آدم تاريخ انسان شروع میشود.
آدم جز تاريخ بشر، جز تاريخ نيست آدم حقيقت انسان است، كليت انسان است اما بعد از آدم است كه جامعهی بشری تشكيل شده، انسان، اجتماع، زندگی، روابط انسانی به شكلی كه اكنون میبينيم در محدودهی بسيار كوچك شكل گرفته يعنی دو قطبی شدن جامعه انسانی شروع شده و اولين بار كه شروع میشود با يک ثار شروع میشود، يعني قبيلهی قابيلی يک خون میريزد از قبيلهی هابيلی و بعد اين وراثت آغاز میشود...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ثار
عجيب است كه از اين كلمهء ثار تمام فلسفه تاريخ #اسلام را در ديد شيعی به خصوص كه يك #فلسفه تاريخ كامل است، میشود استخراج كرد؛ برای اينكه اگر نگاه كنيم فلسفه تاريخ بشر، فلسفه تاريخ انسان، اساساً در ديد شيعیِ اسلام عبارتست از آدم تا آخرالزمان.
اين طول فلسفهء تاريخ است كه اسلام در ديد شيعی عرضه میكند، تفسير میكند، توجيه میكند و آن اين است كه میبينيم. عجيب است اولين قدمی كه تاريخ بشر با آن قدم شروع میشود با يك ثار شروع میشود!
هابيل، يعنی اولين آدم، انسان، حقيقت انسان يعني پدر همه، آدم پدر هر دو قبيله است، اما بعد از آدم، انسان دو قبيلهای میشود. قبيلهی طاغوتی، قبيله الهی، آن تقسيم بندی قبايلی كه اسلام قبول دارد آن دو قطبی شدن انسان كه در طول تاريخ همواره وجود دارد و بدون آن اصلاً اسلام را نمیشود فهميد، تسلسل #امامت را نمیشود فهميد، اساساً مكتب #ابراهيم را نمیشود فهميد، میبينيم كه بعد از آدم تاريخ انسان شروع میشود.
آدم جز تاريخ بشر، جز تاريخ نيست آدم حقيقت انسان است، كليت انسان است اما بعد از آدم است كه جامعهی بشری تشكيل شده، انسان، اجتماع، زندگی، روابط انسانی به شكلی كه اكنون میبينيم در محدودهی بسيار كوچك شكل گرفته يعنی دو قطبی شدن جامعه انسانی شروع شده و اولين بار كه شروع میشود با يک ثار شروع میشود، يعني قبيلهی قابيلی يک خون میريزد از قبيلهی هابيلی و بعد اين وراثت آغاز میشود...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ثار
Telegram
.
″... برخالف آنچه #روشنفكران فرنگی مآب که از قضيه پرتاند، میپندارند، روشنفكری که به #مذهب تكيه میکند و آرزوهای انسانیاش را نه در #ايدئولوژی مرسوم ضد مذهبی، که در متن فرهنگ و ايمان و عقايد مذهبی خويش دنبال میکند، در «جامعهی مذهبی» تنهاتر میماند، چه، طرح روشنفكرانه و آگاهی بخش مذهب، بيش از همه، نيروهای رسمی مذهبی را بر میآشوبد و به مبارزهای متعصبانه و بيرحمانه وا میدارد. زيرا همچنانكه در طول #تاريخ، هميشه مذهب تقليدی و تسكينی، پايگاه مشترک #استعمار خارجی، #استثمار طبقاتی، #استبداد سياسی و #استحمار فكری و عقلی بوده است؛ مذهب اجتهادی و انقلابی، خطری است که اين هر چهار قطب را برای دفع آن در کنار هم قرار میدهد، و هر چند اين قطبها با هم اختلافاتی هم داشته باشند، در سرکوبی سريع و بیامان آن، «تن واحد» میشوند... ″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۳
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۳
✅ @Shariati_Group
″... اين #بينالنهرين نه تنها تاريخ، که گويی «فلسفه تاريخ» است که در صورت جغرافيا تجسم يافته است. بينالنهرين عراق امروز، سرزمينی است ميانه «دو رود» دجله و فرات!
شمال #بينالنهرين #ترکيه و #ارمنستان است. کوهستانهای اين سرزمين پوشيده از برف و يخ است، بیتضاد و بیتبعيض، يكنواختیای سرد و برابریای جامد، «از آنكه» حرکت نيست و «در نتيجه» حرکت نيست. اشتراک اوليه #تاريخ چنين است. و از اين سرچشمه واحد و مشترک، دو رود دجله و فرات سر میگيرند و به سوی جنوب سرازير میشوند. عجيب است که بزرگترين صحنههای نبرد و رويدادهای عظيم و قدرتها و نظامها و تمدنها و چهرههای پرآوازه تاريخ و فرهنگ ما نيز در همين منطقه قرار گرفته است. اينجا نه تنها تصويری سمبليک و رمزی از تضاد تاريخ و فلسفه و جبر و سرنوشت تاريخ است، که به راستی سرزمين تاريخ نيز هست. در شمال، امپراطوری بيزانس يا روم شرقی، قيصر و کشيش و دقيانوس و اصحاب کهف، و در آرارات کشتی نوح، و در شمال بين النهرين، آشوريان و در مرکز، تمدن آکاد و بابل و در جنوب، سومر، يكی از کهنترين تمدنهای بزرگی که میشناسيد و آنگاه، سرگذشت نوح ابراهيم و دانيال و بكدنذر (بخت نصر) و ذوالقرنين و اسارت #يهود در بابل و صابئين يحیی. و در اين اواخر: خسرو و مدائن، پايتخت شاهنشاهی #ايران در کرانه شرقی دجله، و بغداد: پايتخت خلافت اسلام، روبرويش، کرانه غربی دجله! يعنی هر دو در يک صف، يک جريان. و آن سوی بينالنهرين، در کرانه فرات، کربلا، #حسين !
همه چيز انطباق شگفتی دارد، اين دو رود، از آغاز که از يك منبع سرچشمه میگيرند و بر بستر تاريخ پيش ميآيند، از هم دور میشوند و اما نزديكیهای بغداد، مرکز خلافت #اسلام، مظهر «اسلام خلافت»، به هم نزديک میشوند و سپس در هم میآميزند و يكی میشوند، و يک «شط بزرگ» را میسازند؛ «شط الاسلام»؟ نه، «شط العرب»!
چه جالب! جغرافی از تاريخ راستتر حرف میزند. طبيعی است، جغرافيا، طبيعت خدا است و تاريخ، طبيعت خان!
و اما، تقديری که بر طبيعت و تاريخ حكم میراند، نشان میدهد که علیرغم چنين توفيق بزرگی که جبهه زور و ظلم و مذهب حاکم به دست آورد، #عدالت پيروز میشود و آرزوی برابری انسانی و زوال نفاق و نزاع ددمنشانه روباهان و گرگان تاريخ آدمی، تحقق میپذيرد و مگر نه #حق و #عدل ، هنگامی در جهان پديد میآيد که #کفر و #ظلم به اوج قدرت خود برسد؟
اين است که «شط العرب» به «دريا» میريزد! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
شمال #بينالنهرين #ترکيه و #ارمنستان است. کوهستانهای اين سرزمين پوشيده از برف و يخ است، بیتضاد و بیتبعيض، يكنواختیای سرد و برابریای جامد، «از آنكه» حرکت نيست و «در نتيجه» حرکت نيست. اشتراک اوليه #تاريخ چنين است. و از اين سرچشمه واحد و مشترک، دو رود دجله و فرات سر میگيرند و به سوی جنوب سرازير میشوند. عجيب است که بزرگترين صحنههای نبرد و رويدادهای عظيم و قدرتها و نظامها و تمدنها و چهرههای پرآوازه تاريخ و فرهنگ ما نيز در همين منطقه قرار گرفته است. اينجا نه تنها تصويری سمبليک و رمزی از تضاد تاريخ و فلسفه و جبر و سرنوشت تاريخ است، که به راستی سرزمين تاريخ نيز هست. در شمال، امپراطوری بيزانس يا روم شرقی، قيصر و کشيش و دقيانوس و اصحاب کهف، و در آرارات کشتی نوح، و در شمال بين النهرين، آشوريان و در مرکز، تمدن آکاد و بابل و در جنوب، سومر، يكی از کهنترين تمدنهای بزرگی که میشناسيد و آنگاه، سرگذشت نوح ابراهيم و دانيال و بكدنذر (بخت نصر) و ذوالقرنين و اسارت #يهود در بابل و صابئين يحیی. و در اين اواخر: خسرو و مدائن، پايتخت شاهنشاهی #ايران در کرانه شرقی دجله، و بغداد: پايتخت خلافت اسلام، روبرويش، کرانه غربی دجله! يعنی هر دو در يک صف، يک جريان. و آن سوی بينالنهرين، در کرانه فرات، کربلا، #حسين !
همه چيز انطباق شگفتی دارد، اين دو رود، از آغاز که از يك منبع سرچشمه میگيرند و بر بستر تاريخ پيش ميآيند، از هم دور میشوند و اما نزديكیهای بغداد، مرکز خلافت #اسلام، مظهر «اسلام خلافت»، به هم نزديک میشوند و سپس در هم میآميزند و يكی میشوند، و يک «شط بزرگ» را میسازند؛ «شط الاسلام»؟ نه، «شط العرب»!
چه جالب! جغرافی از تاريخ راستتر حرف میزند. طبيعی است، جغرافيا، طبيعت خدا است و تاريخ، طبيعت خان!
و اما، تقديری که بر طبيعت و تاريخ حكم میراند، نشان میدهد که علیرغم چنين توفيق بزرگی که جبهه زور و ظلم و مذهب حاکم به دست آورد، #عدالت پيروز میشود و آرزوی برابری انسانی و زوال نفاق و نزاع ددمنشانه روباهان و گرگان تاريخ آدمی، تحقق میپذيرد و مگر نه #حق و #عدل ، هنگامی در جهان پديد میآيد که #کفر و #ظلم به اوج قدرت خود برسد؟
اين است که «شط العرب» به «دريا» میريزد! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
Telegram
.
″… دوستان!
در اين تشيعی كه اكنون به اين شكل كه میبينيم درآمده است و هر كس بخواهد از آن #تشيع راستينِ جوشانِ بيدار كننده، سخن بگويد، پيش از دشمن، به دست دوست قربانيش میكنند، درسهای بزرگ و پيامهای بزرگ، و غنيمتهای بسيار و ارزشهای بزرگ و خدایی و سرمايههای عزيز و روحهای حيات بخش به جامعه و ملت و نژاد و تاريخ نهفته است. يکی از بهترين و حياتبخشترين سرمايههایی كه در #تاريخ تشيع وجود دارد، #شهادت است. ما از وقتی كه، بهگفته جلال «سنت شهادت را فراموش كردهايم، و به مقبرهداری شهيدان پرداختهايم، مرگ سياه را ناچار گردن نهادهايم» و از هنگامی كه به جای شيعه علی(ع) بودن و از هنگامی كه بهجای شيعه حسين(ع) بودن و شيعه زينب(س) بودن، يعنی «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهيدان شدهاند و بس، در عزای هميشگی ماندهايم!
چه هوشيارانه دگرگون كردهاند پيام #حسين (ع) را و ياران بزرگ و عزيز و جاويدش را، پيامی كه خطاب به همه انسانهاست... ″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / شهادت
✅ @Shariati_Group
در اين تشيعی كه اكنون به اين شكل كه میبينيم درآمده است و هر كس بخواهد از آن #تشيع راستينِ جوشانِ بيدار كننده، سخن بگويد، پيش از دشمن، به دست دوست قربانيش میكنند، درسهای بزرگ و پيامهای بزرگ، و غنيمتهای بسيار و ارزشهای بزرگ و خدایی و سرمايههای عزيز و روحهای حيات بخش به جامعه و ملت و نژاد و تاريخ نهفته است. يکی از بهترين و حياتبخشترين سرمايههایی كه در #تاريخ تشيع وجود دارد، #شهادت است. ما از وقتی كه، بهگفته جلال «سنت شهادت را فراموش كردهايم، و به مقبرهداری شهيدان پرداختهايم، مرگ سياه را ناچار گردن نهادهايم» و از هنگامی كه به جای شيعه علی(ع) بودن و از هنگامی كه بهجای شيعه حسين(ع) بودن و شيعه زينب(س) بودن، يعنی «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهيدان شدهاند و بس، در عزای هميشگی ماندهايم!
چه هوشيارانه دگرگون كردهاند پيام #حسين (ع) را و ياران بزرگ و عزيز و جاويدش را، پيامی كه خطاب به همه انسانهاست... ″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / شهادت
✅ @Shariati_Group
🔴 الحیات، طرفِ مردم ایستاده است
برای شناخت عمق اندیشه #محمدرضا_حکیمی لازم نبود تا #الحیات را زیر و رو کنی، بلکه کافی بود نامه یک برگی او خطاب به #فیدل_کاسترو را بخوانی تا دره بزرگ میان اندیشههای او با سنت و تفکر حوزوی را ببینی. آنجا که نوشت:
🔅 و اگر بخواهیم همه تعالیم #قرآن و #اسلام را در دو کلمه خلاصه کنیم، چنین میشود :
۱- #توحید
۲- #عدل
«توحید» یعنی: تصحیح رابطه #انسان با #خدا و «عدل» یعنی: «تصحیح رابطه انسان با انسان». و بطور خلاصه آن که، جامعه قرآنی، «جامعه قائم بالقسط» است، و حاکمیت قرآنی، «حاکمیت عامل بالعدل».
هر چه جز این باشد، نام اسلامی و قرآنی بر آن روا نیست.
🔅مجموعه ۱۲ جلدی قرآنی- حديثی «الحياة»، سند تاريخی- مذهبی امكان «تشيعی ديگر» است. #اتوپيای شيعی.
گواه #تاريخ پوشانده شده، آرمانهایی دفنشده. احاديثی كه فقها آنها را نمیخوانند و حكومتیها آنها را نمیخواهند. احاديثی كه به نفع «نظام»ها نيست.
#الحياة، روايت #تشيع محرومان است.
🔅#حكيمی، از سنتیترين لايههای حوزه، «تشيع بی صدا» را فرياد كرده است و اين همان چيزی است كه او را با #شريعتی پيوند میدهد: «ايستادن هميشگی در موضع نهضت؛ طرفِ مردم.»
✅ @Shariati_Group
🆔 @ostadhakimi
برای شناخت عمق اندیشه #محمدرضا_حکیمی لازم نبود تا #الحیات را زیر و رو کنی، بلکه کافی بود نامه یک برگی او خطاب به #فیدل_کاسترو را بخوانی تا دره بزرگ میان اندیشههای او با سنت و تفکر حوزوی را ببینی. آنجا که نوشت:
🔅 و اگر بخواهیم همه تعالیم #قرآن و #اسلام را در دو کلمه خلاصه کنیم، چنین میشود :
۱- #توحید
۲- #عدل
«توحید» یعنی: تصحیح رابطه #انسان با #خدا و «عدل» یعنی: «تصحیح رابطه انسان با انسان». و بطور خلاصه آن که، جامعه قرآنی، «جامعه قائم بالقسط» است، و حاکمیت قرآنی، «حاکمیت عامل بالعدل».
هر چه جز این باشد، نام اسلامی و قرآنی بر آن روا نیست.
🔅مجموعه ۱۲ جلدی قرآنی- حديثی «الحياة»، سند تاريخی- مذهبی امكان «تشيعی ديگر» است. #اتوپيای شيعی.
گواه #تاريخ پوشانده شده، آرمانهایی دفنشده. احاديثی كه فقها آنها را نمیخوانند و حكومتیها آنها را نمیخواهند. احاديثی كه به نفع «نظام»ها نيست.
#الحياة، روايت #تشيع محرومان است.
🔅#حكيمی، از سنتیترين لايههای حوزه، «تشيع بی صدا» را فرياد كرده است و اين همان چيزی است كه او را با #شريعتی پيوند میدهد: «ايستادن هميشگی در موضع نهضت؛ طرفِ مردم.»
✅ @Shariati_Group
🆔 @ostadhakimi
Telegram
.
″... شهيدان امروز دو كار كردند، از كودک #حسين (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری #قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خويشاوند يا بيگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحيثيت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر #شهادت ايستادند تا به همهی مردان، زنان، كودكان و همه پيران و جوانان هميشه #تاريخ بياموزند كه بايد چگونه زندگی كنند ـ اگر میتوانند ـ و چگونه بميرند ـ اگر نمیتوانند.
اين شهيدان كار ديگری نيز كردند: شهادت دادند با خون خويش ـ نه با كلمه ـ شهادت دادند، در محكمهی تاريخ انسان. هر كدام به نمايندگی صنف خودشان. شهادت دادند كه در «نظام واحد حاكم بر تاريخ بشری» ، نظامی كه #سياست را و #اقتصاد را و #مذهب را و #هنر را، #فلسفه و #انديشه را و احساس را و اخلاق را و بشريت را، همه را ابزار دست میكند تا انسانها را قربانی مطامع خود كند و از همه چيز پايگاهی برای حكومت #ظلم و جور و #جنايت بسازد ـ همهی گروههای مردم و همهی ارزشهای انسانی محكوم شده است.
يك حاكم است بر همهی تاريخ، يك ظالم است كه بر تاريخ حكومت میكند، يك جلاد است كه شهيد میكند و در طول تاريخ، فرزندان بسياری قربانی اين جلاد شدهاند، و زنان بسياری در زير تازيانههای اين جلاد حاكم بر تاريخ، خاموش شدهاند، و به قيمت خونهای بسيار، آخور آباد كردهاند و گرسنگیها و بردگیها و قتل عامهای بسيار در تاريخ از زنان و كودكان شده است، از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان، در همهی زمانها و همه نسلها...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
✅ @Shariati_Group
اين شهيدان كار ديگری نيز كردند: شهادت دادند با خون خويش ـ نه با كلمه ـ شهادت دادند، در محكمهی تاريخ انسان. هر كدام به نمايندگی صنف خودشان. شهادت دادند كه در «نظام واحد حاكم بر تاريخ بشری» ، نظامی كه #سياست را و #اقتصاد را و #مذهب را و #هنر را، #فلسفه و #انديشه را و احساس را و اخلاق را و بشريت را، همه را ابزار دست میكند تا انسانها را قربانی مطامع خود كند و از همه چيز پايگاهی برای حكومت #ظلم و جور و #جنايت بسازد ـ همهی گروههای مردم و همهی ارزشهای انسانی محكوم شده است.
يك حاكم است بر همهی تاريخ، يك ظالم است كه بر تاريخ حكومت میكند، يك جلاد است كه شهيد میكند و در طول تاريخ، فرزندان بسياری قربانی اين جلاد شدهاند، و زنان بسياری در زير تازيانههای اين جلاد حاكم بر تاريخ، خاموش شدهاند، و به قيمت خونهای بسيار، آخور آباد كردهاند و گرسنگیها و بردگیها و قتل عامهای بسيار در تاريخ از زنان و كودكان شده است، از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان، در همهی زمانها و همه نسلها...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔴 الحیات، طرفِ مردم ایستاده است
مجموعه ۱۲ جلدیِ قرآنی- حديثی «الحياة»، سند تاريخی- مذهبی امكان «تشيعی ديگر» است. اتوپيای شيعی.
گواه #تاريخ پوشانده شده، آرمانهایی دفنشده. احاديثی كه فقها آنها را نمیخوانند و حكومتیها آنها را نمیخواهند. احاديثی كه به نفع «نظام»ها نيست...
#الحياة، روايت #تشيع محرومان است. #حكيمی، از سنتیترين لايههای حوزه، «تشيع بی صدا» را فرياد كرده است و اين همان چيزی است كه علامه #محمدرضا_حکیمی را با #شريعتی پيوند میدهد:
«ايستادن هميشگی در موضع #نهضت؛ طرفِ #مردم»
✅ @Shariati_Group
🆔 @Mohamadrezahakimi
مجموعه ۱۲ جلدیِ قرآنی- حديثی «الحياة»، سند تاريخی- مذهبی امكان «تشيعی ديگر» است. اتوپيای شيعی.
گواه #تاريخ پوشانده شده، آرمانهایی دفنشده. احاديثی كه فقها آنها را نمیخوانند و حكومتیها آنها را نمیخواهند. احاديثی كه به نفع «نظام»ها نيست...
#الحياة، روايت #تشيع محرومان است. #حكيمی، از سنتیترين لايههای حوزه، «تشيع بی صدا» را فرياد كرده است و اين همان چيزی است كه علامه #محمدرضا_حکیمی را با #شريعتی پيوند میدهد:
«ايستادن هميشگی در موضع #نهضت؛ طرفِ #مردم»
✅ @Shariati_Group
🆔 @Mohamadrezahakimi
⭕️ من جامع معقول و منقول نيستم!
✍ یکی از پررنگترین و پرتکرارترین انتقادات و گاه، اتهاماتی که به دکتر #شریعتی وارد میدانند، بحث ورود او به مسائل و مباحث عمیق اسلامی و تحلیل و تفسیر او از این مبانی چند ساحتی است؛ هرچند که هر متفکر و صاحب نظری بنا بر مطالعات، تحقیق و پژوهش خود میتواند پیرامون هر موضوعی که لازم میداند، اظهارنظر و روشنگری نماید و این یک امر پیچیده و تازهای نیست؛ اما شریعتی معتقد بود که در مسائل مهم و حساسی نظیر #دین و #تاریخ و فلسفهی ادیان، باید با تخصص و اشراف و آگاهی وارد شد و او نیز جدای از سبقه دینی و معرفتیِ خاندان و خانواده خود، بصورت مجزا و البته میان رشتهای، به مطالعه، تحقیق و بررسی دقیق این علوم پرداخت.
اما همواره دو گروه از منتقدان و گاه، مخالفان فکری او بودند که خواه عالمانه و عامدانه و یا بشکلی مقلد گونه و ناآگاهانه، او را متهم به عدم دانش و بینش کافی برای ورود به این حوزهی پرمخاطره میکردند!
جدای از گروههای معاند و مخالفان گفتمان دینی و مذهبی و یا نواندیشان شبه سکولار که از اساس با نفس تفکر دینی مشکل ساختاری و بنیادی دارند، اما این متولیان رسمی #مذهب و بسیاری از اقشار به اصطلاح معمم بودند و هستند که حتی تا به امروز، همچنان شریعتی را متهم به عدم دانش کافی برای بیان و تحلیل اسلامی میکنند، حال آنکه خود دکتر شریعتی، هیچگاه نه مدعی این مسئله بود و نه خود را عالم دینی! [به تعبیری که خود شریعتی از مفهوم مذکور ارایه کرده است] معرفی مینمود؛ هرچند با گذر زمان و آشکار شدن دست مغرضان و حاسدان، و اثبات بسیاری از نظریات و رویکردهای اسلام شناسانهی شریعتی مبتنی بر روشمندی جامعهشناسانه، و اشرافی که او در امر تاریخ و جامعهشناسی داشت، بخوبی روشن ساخت که بسیاری از این اتهامات و تنگنظریها، تا چه حد بیاساس، غیرعلمی و بغض آلود بوده است و جایگاه و پایگاه اندیشه شریعتی نزد مردم، بینیاز از حمایت دولت و تأیید حاکمیت اسلامی، توانسته است مرزهای گسترده قلبهای مردم و خردمندان و دانشوران عرصه علم و تحقیق و تفکر را فتح کند.
(برگرفته از مقاله در امتداد شریعتی - ع.م)
″... من جامع معقول و منقول نيستم و فقط در يک رشتهی خاص چيزی بلدم و همهی مسائل را از همان وجهه، كه وجهه اجتماعی و #جامعه_شناسی است، مطرح میكنم و وجوه ديگر مسأله را متخصصين و كسانی كه در اين رشتهها كار كردهاند و آگاهی دارند بايد طرح كنند. بنابراين، اين را بايد يادآوری كنم كه آنچه میگويم، تمام آنچه دراين باب بايد گفته شود نيست، بلكه آن چيزی است كه من میتوانم در اين باب بگويم و اين يادآوری برای همهی مسائلی كه در #اسلام مطرح میكنم صادق است و اين بدیهی است؛ ولی بسياری از مؤمنينی كه به مسائل علمی و تحقيقی آشنايی ندارند، اين نكته را متوجه نيستند، بخصوص كه در مسائل دينی، هنوز اصل تخصص برای همه روشن نيست، گرچه تخصص در فرهنگ قديم اسلامیِ ما وجود داشته است و فقيه، محدث، متكلم، فيلسوف، مورخ، عالم اخلاقیات، ادبيات، عرفان، معارف الهی و... و حتی رشتههای ديگری كه امروز از حوزه علوم اسلامی خارج شده است، از قبيل طب، از يكديگر جدا بودهاند، ولی امروز همه فقيهاند (جز افراد استثنایی) ولی متأسفانه با اينكه عالم روحانیِ ما غالباً متخصص رشته خاص فقه است، مردم عادت كردهاند كه مسائل گوناگون اسلامی را در هر موضوعی و رشتهای و از هر بعدی از زبان وی بشنوند. ولی چون اسلام برخلاف مذاهب ديگر، مثل مسيحيت، در همهی زمينههای زندگیِ فردی و اجتماعی، معنوی و مادی دخالت میكند و نظر دارد، و از طرفی فقه به معنی اصطلاحی امروز يک رشتهی خاصی از علوم اسلامی است، طبعاً بسیاری از مسائل اسلامی و يا ابعاد بسياری از یک مسأله اسلامی اساساً مطرح نمیشود و مجهول میماند و یا اگر هم مطرح شود در محدوده فقهی و یا سطحی و مجمل بيان میشود و اين است كه امروز بخش عظيمی از حقايق قرآن كه مربوط به انسان شناسی، فلسفهی #تاريخ و جامعه شناسی و علوم طبيعی است و قسمت اعظم عناصر تشكيل دهندهی مكتب اسلام كه جنبه اقتصادی، روانشناسی، اخلاقی، فلسفی، سياسی دارد يا تاريک مانده است، يا بد و كج و بی اثر در ذهنها عنوان شده است.
مثلاً عقايدی چون #توحيد، #معاد، #عدالت، #امامت، #شفاعت، اجتهاد، عبادت، سنت، وصايت، تقوی، يا احكامی چون #حج، زكات، جهاد، #تقيه، #تقليد، امر به معروف، نهی از منكر و... مسائلی است كه غير از جنبههای فقهی يا روايی آن، جنبههای جامعه شناسی، اقتصادی، سياسی، اخلاقی، انسان شناسی، فكری و عملی بسيار عميق و قوی دارد كه تنها به اين دليل كه مسائلی مذهبیاند، مردم از مقام روحانی كه فقيه است، توقع دارند كه از همه جهت بياموزند. درصورتی كه بايد در اين مسائل هم تخصص، به معنی وسيع و علمی و امروزی به وجود آيد.″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹/ #انتظار، مذهب اعتراض
✅ @Shariati_Group
✍ یکی از پررنگترین و پرتکرارترین انتقادات و گاه، اتهاماتی که به دکتر #شریعتی وارد میدانند، بحث ورود او به مسائل و مباحث عمیق اسلامی و تحلیل و تفسیر او از این مبانی چند ساحتی است؛ هرچند که هر متفکر و صاحب نظری بنا بر مطالعات، تحقیق و پژوهش خود میتواند پیرامون هر موضوعی که لازم میداند، اظهارنظر و روشنگری نماید و این یک امر پیچیده و تازهای نیست؛ اما شریعتی معتقد بود که در مسائل مهم و حساسی نظیر #دین و #تاریخ و فلسفهی ادیان، باید با تخصص و اشراف و آگاهی وارد شد و او نیز جدای از سبقه دینی و معرفتیِ خاندان و خانواده خود، بصورت مجزا و البته میان رشتهای، به مطالعه، تحقیق و بررسی دقیق این علوم پرداخت.
اما همواره دو گروه از منتقدان و گاه، مخالفان فکری او بودند که خواه عالمانه و عامدانه و یا بشکلی مقلد گونه و ناآگاهانه، او را متهم به عدم دانش و بینش کافی برای ورود به این حوزهی پرمخاطره میکردند!
جدای از گروههای معاند و مخالفان گفتمان دینی و مذهبی و یا نواندیشان شبه سکولار که از اساس با نفس تفکر دینی مشکل ساختاری و بنیادی دارند، اما این متولیان رسمی #مذهب و بسیاری از اقشار به اصطلاح معمم بودند و هستند که حتی تا به امروز، همچنان شریعتی را متهم به عدم دانش کافی برای بیان و تحلیل اسلامی میکنند، حال آنکه خود دکتر شریعتی، هیچگاه نه مدعی این مسئله بود و نه خود را عالم دینی! [به تعبیری که خود شریعتی از مفهوم مذکور ارایه کرده است] معرفی مینمود؛ هرچند با گذر زمان و آشکار شدن دست مغرضان و حاسدان، و اثبات بسیاری از نظریات و رویکردهای اسلام شناسانهی شریعتی مبتنی بر روشمندی جامعهشناسانه، و اشرافی که او در امر تاریخ و جامعهشناسی داشت، بخوبی روشن ساخت که بسیاری از این اتهامات و تنگنظریها، تا چه حد بیاساس، غیرعلمی و بغض آلود بوده است و جایگاه و پایگاه اندیشه شریعتی نزد مردم، بینیاز از حمایت دولت و تأیید حاکمیت اسلامی، توانسته است مرزهای گسترده قلبهای مردم و خردمندان و دانشوران عرصه علم و تحقیق و تفکر را فتح کند.
(برگرفته از مقاله در امتداد شریعتی - ع.م)
″... من جامع معقول و منقول نيستم و فقط در يک رشتهی خاص چيزی بلدم و همهی مسائل را از همان وجهه، كه وجهه اجتماعی و #جامعه_شناسی است، مطرح میكنم و وجوه ديگر مسأله را متخصصين و كسانی كه در اين رشتهها كار كردهاند و آگاهی دارند بايد طرح كنند. بنابراين، اين را بايد يادآوری كنم كه آنچه میگويم، تمام آنچه دراين باب بايد گفته شود نيست، بلكه آن چيزی است كه من میتوانم در اين باب بگويم و اين يادآوری برای همهی مسائلی كه در #اسلام مطرح میكنم صادق است و اين بدیهی است؛ ولی بسياری از مؤمنينی كه به مسائل علمی و تحقيقی آشنايی ندارند، اين نكته را متوجه نيستند، بخصوص كه در مسائل دينی، هنوز اصل تخصص برای همه روشن نيست، گرچه تخصص در فرهنگ قديم اسلامیِ ما وجود داشته است و فقيه، محدث، متكلم، فيلسوف، مورخ، عالم اخلاقیات، ادبيات، عرفان، معارف الهی و... و حتی رشتههای ديگری كه امروز از حوزه علوم اسلامی خارج شده است، از قبيل طب، از يكديگر جدا بودهاند، ولی امروز همه فقيهاند (جز افراد استثنایی) ولی متأسفانه با اينكه عالم روحانیِ ما غالباً متخصص رشته خاص فقه است، مردم عادت كردهاند كه مسائل گوناگون اسلامی را در هر موضوعی و رشتهای و از هر بعدی از زبان وی بشنوند. ولی چون اسلام برخلاف مذاهب ديگر، مثل مسيحيت، در همهی زمينههای زندگیِ فردی و اجتماعی، معنوی و مادی دخالت میكند و نظر دارد، و از طرفی فقه به معنی اصطلاحی امروز يک رشتهی خاصی از علوم اسلامی است، طبعاً بسیاری از مسائل اسلامی و يا ابعاد بسياری از یک مسأله اسلامی اساساً مطرح نمیشود و مجهول میماند و یا اگر هم مطرح شود در محدوده فقهی و یا سطحی و مجمل بيان میشود و اين است كه امروز بخش عظيمی از حقايق قرآن كه مربوط به انسان شناسی، فلسفهی #تاريخ و جامعه شناسی و علوم طبيعی است و قسمت اعظم عناصر تشكيل دهندهی مكتب اسلام كه جنبه اقتصادی، روانشناسی، اخلاقی، فلسفی، سياسی دارد يا تاريک مانده است، يا بد و كج و بی اثر در ذهنها عنوان شده است.
مثلاً عقايدی چون #توحيد، #معاد، #عدالت، #امامت، #شفاعت، اجتهاد، عبادت، سنت، وصايت، تقوی، يا احكامی چون #حج، زكات، جهاد، #تقيه، #تقليد، امر به معروف، نهی از منكر و... مسائلی است كه غير از جنبههای فقهی يا روايی آن، جنبههای جامعه شناسی، اقتصادی، سياسی، اخلاقی، انسان شناسی، فكری و عملی بسيار عميق و قوی دارد كه تنها به اين دليل كه مسائلی مذهبیاند، مردم از مقام روحانی كه فقيه است، توقع دارند كه از همه جهت بياموزند. درصورتی كه بايد در اين مسائل هم تخصص، به معنی وسيع و علمی و امروزی به وجود آيد.″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹/ #انتظار، مذهب اعتراض
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔺ادامه
📌پس مثلث را بايد در سه بعدش شکست. گذشته از اين، اين سه بعد نشان میدهد که در هر نظامی يکی از اين ابعاد زيربنا است؛ هميشه که #پول زيربنا نيست، گاهی هست که زور زيربنا است. ما، در #تاريخ خودمان ديدهايم که زورمندانی گدا و لات ريختهاند و آمدهاند سلسلههای سلطنتی درست کردهاند و بعد تمام املاک و تمام ثروتها را از مردم گرفتهاند و خودشان فئودال شدهاند. در اينجا مبنا چه بوده است؟ مبنا زور بوده که بعد، زر را بدنبالش آورده.
📌وقتيکه ما #جامعهشناسی را، تاريخ را، همه مصيبت انسانی و آفات ضد انسانی را در اين سه بعد میشناسيم و میفهميم، طبيعی است که اصولاً بايد مبارزهی ما در هر سه جبهه باشد. البته اينکه بهکدام جبهه بيشتر بايد تکيه کرد و بهکدام ضلع بيشتر بايد تکيه کرد، بحث تاکتيک و #استراتژي است که #مجتهد، #رهبر و آگاه به (تناسب) زمان و مکان و اوضاع و احوال آنها را انتخاب میکند. ولی #ايدئولوژی اينست که اين هر سه، سه شعبه از يک شرکتاند که هر کدامش را ببنديد، باز آن دو شعبهی ديگر، درش را باز میکنند. (پس) بايد در هر سه جبهه قطب فاجعه را کوبيد، #طاغوت را در هر سه بعدش بايد کوبيد. مبارزه با اين سه بعد مسلماً نمیتواند يک مبارزهی يک بعدی باشد، بايد حتماً مبارزهی سه بعدی و بر نفی هر سه بعد باشد، يعنی مبارزه بايد سه بعد داشته باشد که درست نفی اين مثلث ـ جبههی تثليثی ـ باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۸/ روش شناخت اسلام / صالحات و حسنات در قرآن
📌پس مثلث را بايد در سه بعدش شکست. گذشته از اين، اين سه بعد نشان میدهد که در هر نظامی يکی از اين ابعاد زيربنا است؛ هميشه که #پول زيربنا نيست، گاهی هست که زور زيربنا است. ما، در #تاريخ خودمان ديدهايم که زورمندانی گدا و لات ريختهاند و آمدهاند سلسلههای سلطنتی درست کردهاند و بعد تمام املاک و تمام ثروتها را از مردم گرفتهاند و خودشان فئودال شدهاند. در اينجا مبنا چه بوده است؟ مبنا زور بوده که بعد، زر را بدنبالش آورده.
📌وقتيکه ما #جامعهشناسی را، تاريخ را، همه مصيبت انسانی و آفات ضد انسانی را در اين سه بعد میشناسيم و میفهميم، طبيعی است که اصولاً بايد مبارزهی ما در هر سه جبهه باشد. البته اينکه بهکدام جبهه بيشتر بايد تکيه کرد و بهکدام ضلع بيشتر بايد تکيه کرد، بحث تاکتيک و #استراتژي است که #مجتهد، #رهبر و آگاه به (تناسب) زمان و مکان و اوضاع و احوال آنها را انتخاب میکند. ولی #ايدئولوژی اينست که اين هر سه، سه شعبه از يک شرکتاند که هر کدامش را ببنديد، باز آن دو شعبهی ديگر، درش را باز میکنند. (پس) بايد در هر سه جبهه قطب فاجعه را کوبيد، #طاغوت را در هر سه بعدش بايد کوبيد. مبارزه با اين سه بعد مسلماً نمیتواند يک مبارزهی يک بعدی باشد، بايد حتماً مبارزهی سه بعدی و بر نفی هر سه بعد باشد، يعنی مبارزه بايد سه بعد داشته باشد که درست نفی اين مثلث ـ جبههی تثليثی ـ باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۸/ روش شناخت اسلام / صالحات و حسنات در قرآن
Telegram
.
″… اما چه مسألهای برای ايدئولوژی #اسلام، #تشيع و طرز تفکر ايدئولوژيک مطرح است؟ عمل صالح! عمل صالح عبارتست از تغيير نظام فردی يا اجتماعی در مسير يک ايدئولوژیِ خاص که اين #ايدئولوژی ارزشها را تعيين میکند. بنابراين بايد ايدئولوژی داشت، بايد #ايمان داشت، بايد اعتقاد مذهبی داشت.
اما برای حسنه اعتقاد نمیخواهد. اينست که در #قرآن و يا در #حديث حسنات را هيچوقت(بعد از) مؤمنين نمیگويد، اما عمل صالح بخاطر رابطهاش با مسألهی ايدئولوژی، هميشه بعد از الذين آمنوا میآيد. رابطهی حسنه با هر انسانی(است) که آدم خوبی باشد؛ بد هم باشد، يک مرتبه میبينيد که (موقعيتی) گيرش میآيد و يک بيمارستان میسازد و #وقف میکند(درحاليکه) تمام عمرش هم به کثافت گذشته؛ مگر اينطور نيست؟
همهی خيرات و مبرات موقوفات را رذلترين آدمهای تاريخِ #ايران کردهاند. تمام املاک و همهی آن حسنات آستانه مقدسه #مشهد را کثيفترين سيئات مجسم #تاريخ ما ـ شاهزادههای مغول و تيموری و ايلخانی و... دادهاند؛ خوب، حسنه هم هست...!
اين را بدانيد که در همان حال که (عمل) حسنه هرگز نه افتخار است، نه نشانهای از #شيعه بودن و #مسلمان بودن است، نه به اسلام ارتباط دارد، نه کوچکترين ارتباطی با طرز تفکر (ايدئولوژيک) دارد، نه نقشی در عمل صالح و در روی ايمان دارد و حتی ممکن است بهصورت يک عمل ضد صلاح در بيايد ـ چنانچه الان در فرد يا جامعه میفهميم و میبينيم ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۸/ روش شناخت اسلام / صالحات و حسنات در قرآن
✅ @Shariati_Group
اما برای حسنه اعتقاد نمیخواهد. اينست که در #قرآن و يا در #حديث حسنات را هيچوقت(بعد از) مؤمنين نمیگويد، اما عمل صالح بخاطر رابطهاش با مسألهی ايدئولوژی، هميشه بعد از الذين آمنوا میآيد. رابطهی حسنه با هر انسانی(است) که آدم خوبی باشد؛ بد هم باشد، يک مرتبه میبينيد که (موقعيتی) گيرش میآيد و يک بيمارستان میسازد و #وقف میکند(درحاليکه) تمام عمرش هم به کثافت گذشته؛ مگر اينطور نيست؟
همهی خيرات و مبرات موقوفات را رذلترين آدمهای تاريخِ #ايران کردهاند. تمام املاک و همهی آن حسنات آستانه مقدسه #مشهد را کثيفترين سيئات مجسم #تاريخ ما ـ شاهزادههای مغول و تيموری و ايلخانی و... دادهاند؛ خوب، حسنه هم هست...!
اين را بدانيد که در همان حال که (عمل) حسنه هرگز نه افتخار است، نه نشانهای از #شيعه بودن و #مسلمان بودن است، نه به اسلام ارتباط دارد، نه کوچکترين ارتباطی با طرز تفکر (ايدئولوژيک) دارد، نه نقشی در عمل صالح و در روی ايمان دارد و حتی ممکن است بهصورت يک عمل ضد صلاح در بيايد ـ چنانچه الان در فرد يا جامعه میفهميم و میبينيم ...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۸/ روش شناخت اسلام / صالحات و حسنات در قرآن
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
در تمامی طول #تاريخ، هر كجا كه شكوفايی و پيشرفتی مفيد مشاهده كرديد، در آنجا دست #عدالت را خواهيد ديد كه #رسالت عظمای خود را انجام داده است. بالعكس، در هر جا كه نكبت، پژمردگی، بدبختی، برگشت به عقب و سقوط دامنگير بشری شده است، بدون تحمل زحمت زياد، چنگالهای خونين ظلم را خواهيد ديد كه گلوی حاميان عدالت را گرفته و آنان را به خاک و خون كشيده است.
✍ علامه #محمدتقی_جعفری / امام حسین(ع)، #شهید #فرهنگ پیشرو انسانیت. ص ۱۵۵
✅ @Shariati_Group
✍ علامه #محمدتقی_جعفری / امام حسین(ع)، #شهید #فرهنگ پیشرو انسانیت. ص ۱۵۵
✅ @Shariati_Group
🔴 نظر علامه محمدرضا حکیمی درباره دکتر علی شریعتی
″دکتر #شریعتی انسانی بزرگ، مسلمانی مجاهد، شیعهای خالص و مخلص و دارای سوز و شور معروف #تشیع، #على شناسی آگاه و پرخاشگری بیدار کننده و مبارزی آشتی ناشناس و متفکری عمیق و وجدانی بیدار بود و فریادی که تا جاودان طنین افکن است...
این مبارز آگاه علوی، سالهای سال، از کران تاکران #ایران و دیگر کشورهای اسلامی و هرجای جهان، که جوانان مسلمان باشند، خود را مینماید و در وجدان زمان و پیکر #تاريخ حاضر است. به آنان الهام میبخشد، آرمان میدهد، حماسه میآموزد و در آنان #آگاهی و #ایمان و #جھاد میآفریند.″
📚 بخشی از مقاله «روحی که در میان ماست» به قلم علامه #محمدرضا_حکیمی در یادنامه دکتر #علی_شریعتی.
✅ @Shariati_Group
″دکتر #شریعتی انسانی بزرگ، مسلمانی مجاهد، شیعهای خالص و مخلص و دارای سوز و شور معروف #تشیع، #على شناسی آگاه و پرخاشگری بیدار کننده و مبارزی آشتی ناشناس و متفکری عمیق و وجدانی بیدار بود و فریادی که تا جاودان طنین افکن است...
این مبارز آگاه علوی، سالهای سال، از کران تاکران #ایران و دیگر کشورهای اسلامی و هرجای جهان، که جوانان مسلمان باشند، خود را مینماید و در وجدان زمان و پیکر #تاريخ حاضر است. به آنان الهام میبخشد، آرمان میدهد، حماسه میآموزد و در آنان #آگاهی و #ایمان و #جھاد میآفریند.″
📚 بخشی از مقاله «روحی که در میان ماست» به قلم علامه #محمدرضا_حکیمی در یادنامه دکتر #علی_شریعتی.
✅ @Shariati_Group
🔵 گفتگوی خودمانی فرید صلواتی (روزنامهنگار) با دکتر #بیژن_عبدالکریمی (استاد فلسفه) درباره تحلیل بحرانهای امروز
▫️در این ویدیو ملاحظاتی از قبیل عناوین ذیل قابل رهگیری میباشد:
🔹نقد گفتمان #انقلاب_اسلامی به دلیل فقدان يک مبانی نظری منسجم در پاسخ به مسائل و چالشهای متعدد مبتلابه جامعه امروزین
🔹فقدان شناخت دقیق زيست جهان #مدرن و نگاه #تاريخ شناختی از بحرانها نزد حاکمیت
🔹عدم فهم ساختاری و پدیدارشناسانه مسائل نزد #پوزیسیون و #اپوزیسیون، و فقدان گشودگی گفتمانی و فرهنگی میان هر دو طیف
🔹تقلیل کلان روایتها و ابر بحرانها به مسائل پوپولیستی و سیاستزدگی مفرط و میدانداری رسانههای زرد
🔹خلأ حضور اثرگذار روشنفکران حقیقی دغدغهمند و سقوط گفتمان و نزول هویتی اپوزیسیون در قیاس با اپوزیسیون پیش از #انقلاب
🔹ارتزاق و لانه گزینی دشمنان و خام اندیشان در شکاف میان نسلی و تشدید و تحریک این گسلهای خطرناک ویران کننده
📽 مشاهده این گفتگو بصورت کامل
✅ @Shariati_Group
▫️در این ویدیو ملاحظاتی از قبیل عناوین ذیل قابل رهگیری میباشد:
🔹نقد گفتمان #انقلاب_اسلامی به دلیل فقدان يک مبانی نظری منسجم در پاسخ به مسائل و چالشهای متعدد مبتلابه جامعه امروزین
🔹فقدان شناخت دقیق زيست جهان #مدرن و نگاه #تاريخ شناختی از بحرانها نزد حاکمیت
🔹عدم فهم ساختاری و پدیدارشناسانه مسائل نزد #پوزیسیون و #اپوزیسیون، و فقدان گشودگی گفتمانی و فرهنگی میان هر دو طیف
🔹تقلیل کلان روایتها و ابر بحرانها به مسائل پوپولیستی و سیاستزدگی مفرط و میدانداری رسانههای زرد
🔹خلأ حضور اثرگذار روشنفکران حقیقی دغدغهمند و سقوط گفتمان و نزول هویتی اپوزیسیون در قیاس با اپوزیسیون پیش از #انقلاب
🔹ارتزاق و لانه گزینی دشمنان و خام اندیشان در شکاف میان نسلی و تشدید و تحریک این گسلهای خطرناک ویران کننده
📽 مشاهده این گفتگو بصورت کامل
✅ @Shariati_Group
″... #فاطمه اينچنين زيست و اينچنين مرد و پس از مرگش زندگی ديگری را در #تاريخ آغاز کرد. در چهره همه ستمديدگان ـ که بعدها در تاريخ #اسلام بسيار شدند ـ هالهای از فاطمه پيدا بود. غصب شدگان، پايمال شدگان و همهی قربانيان زور و فريب، نام فاطمه را شعار خويش داشتند. ياد فاطمه، با عشقها و عاطفهها و ايمانهای شگفت زنان و مردانی که در طول تاريخ اسلام برای #آزادی و #عدالت میجنگيدند، در توالی قرون، پرورش میيافت و در زير تازيانههای بیرحم و خونين خلافتهای جور و حکومتهای بيداد و غصب، رشد میيافت و همهی دلهای مجروح را لبريز میساخت.
اين است که همه جا در تاريخ ملتهای مسلمان و تودههای محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حقخواهی و عدالتطلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعيض بوده است.
از شخصيت فاطمه سخن گفتن بسيار دشوار است. فاطمه، يک ” زن ” بود، آن چنان که اسلام میخواهد که #زن باشد. تصوير سيمای او را #پيامبر خود رسم کرده بود و او را در کورههای سختی و #فقر و مبارزه و آموزشهای عميق و شگفت انسانی خويش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همهی ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.
مظهر يک دختر، در برابر پدرش.
مظهر يک همسر در برابر شويش.
مظهر يک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر يک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش.
وي خود يک “امام” است، يعنی يک نمونه مثالی، يک تيپ ايدهآل براي زن، يک “اسوه” ، يک شاهد برای هر زنی که میخواهد «شدن خويش» را خود #انتخاب کند.
او با طفوليت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبههی خارجی و داخلی، در خانه پدرش، خانهی همسرش، در جامعهاش، در انديشه و رفتار و زندگيش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ میداد.
نمیدانم چه بگويم؟ بسيار گفتم و بسيار ناگفته ماند. در ميان همهی جلوههای خيره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بيشتر از همه برای من شگفتانگيز است اين است که فاطمه همسفر و همگام و هم پرواز روح عظيم #علی است ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه فاطمه است
″... #فاطمه اينچنين زيست و اينچنين مرد و پس از مرگش زندگی ديگری را در #تاريخ آغاز کرد. در چهره همه ستمديدگان ـ که بعدها در تاريخ #اسلام بسيار شدند ـ هالهای از فاطمه پيدا بود. غصب شدگان، پايمال شدگان و همهی قربانيان زور و فريب، نام فاطمه را شعار خويش داشتند. ياد فاطمه، با عشقها و عاطفهها و ايمانهای شگفت زنان و مردانی که در طول تاريخ اسلام برای #آزادی و #عدالت میجنگيدند، در توالی قرون، پرورش میيافت و در زير تازيانههای بیرحم و خونين خلافتهای جور و حکومتهای بيداد و غصب، رشد میيافت و همهی دلهای مجروح را لبريز میساخت.
اين است که همه جا در تاريخ ملتهای مسلمان و تودههای محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حقخواهی و عدالتطلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعيض بوده است.
از شخصيت فاطمه سخن گفتن بسيار دشوار است. فاطمه، يک ” زن ” بود، آن چنان که اسلام میخواهد که #زن باشد. تصوير سيمای او را #پيامبر خود رسم کرده بود و او را در کورههای سختی و #فقر و مبارزه و آموزشهای عميق و شگفت انسانی خويش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همهی ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.
مظهر يک دختر، در برابر پدرش.
مظهر يک همسر در برابر شويش.
مظهر يک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر يک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش.
وي خود يک “امام” است، يعنی يک نمونه مثالی، يک تيپ ايدهآل براي زن، يک “اسوه” ، يک شاهد برای هر زنی که میخواهد «شدن خويش» را خود #انتخاب کند.
او با طفوليت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبههی خارجی و داخلی، در خانه پدرش، خانهی همسرش، در جامعهاش، در انديشه و رفتار و زندگيش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ میداد.
نمیدانم چه بگويم؟ بسيار گفتم و بسيار ناگفته ماند. در ميان همهی جلوههای خيره کننده روح بزرگ فاطمه، آنچه بيشتر از همه برای من شگفتانگيز است اين است که فاطمه همسفر و همگام و هم پرواز روح عظيم #علی است ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه فاطمه است
Telegram
.
🔴 الحیات، طرفِ مردم خودآگاه ایستاده است
📝مجموعه ۱۲ جلدی قرآنی- حديثی «الحياة»، سند تاريخی- مذهبی امكان «تشيعی ديگر» است.
#اتوپيا یِ شيعی...
گواه #تاريخ پوشانده شده، آرمانهایی دفن شده. احاديثی كه فقها آنها را نمیخوانند و حكومتیها آنها را نمیخواهند. احاديثی كه به نفع «نظام»ها نيست...
#الحياة، روايت #تشيع محرومان است. #حكيمی، از سنتیترين لايههای حوزه، «تشيع بي صدا» را فرياد كرده است و اين همان چيزی است كه او را با #شريعتی پيوند میدهد: ايستادن هميشگی در موضع #نهضت؛ طرفِ #مردم ...
#الحیات
#انسان
#علامه_حکیمی
✅ @Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
📝مجموعه ۱۲ جلدی قرآنی- حديثی «الحياة»، سند تاريخی- مذهبی امكان «تشيعی ديگر» است.
#اتوپيا یِ شيعی...
گواه #تاريخ پوشانده شده، آرمانهایی دفن شده. احاديثی كه فقها آنها را نمیخوانند و حكومتیها آنها را نمیخواهند. احاديثی كه به نفع «نظام»ها نيست...
#الحياة، روايت #تشيع محرومان است. #حكيمی، از سنتیترين لايههای حوزه، «تشيع بي صدا» را فرياد كرده است و اين همان چيزی است كه او را با #شريعتی پيوند میدهد: ايستادن هميشگی در موضع #نهضت؛ طرفِ #مردم ...
#الحیات
#انسان
#علامه_حکیمی
✅ @Shariati_Group
🆔 @allamehhakimi
⭕️ اندیشه مهدویت و فلسفهی انتظار چه تأثيری بر جامعه و سرنوشت امروز و فردای ما دارد؟
🔅امام پس از ظهور و اعلام #نهضت خويش در #كعبه با ۳۱۳ تن که نخستين گروندگان و همگامان او هستند به #كوفه میآيد و آنجا را مركز قدرت خويش قرار میدهد و در پشت كوفه به قدری از علمای فاسد میكشد كه جویهای خون روان میشود و #مبارزه را با شمشير و #جهاد و كشتار آغاز مینمايد و #حكومت عدل را در «سطح جهانی» استقرار میدهد و از همهی ستمكاران #تاريخ انتقام گرفته، شكست #كربلا را جبران میكند و تمام رهبران و پيشوايان به حق، انبیاء و ائمهی شيعی را كه نتوانستند هدف خودشان را تحقق بخشند، و پايمال و شكست خوردهی #ظلم و #زور شدند، به حكومت حقهی خويش میرساند و نظام #عدالت، به جای زور، و تقوی به جای فساد، و برادری به جای نفاق و خصومت، چنان در دنيا مستقر و استوار میشود كه گرگ و ميش از یک آبشخور آب میخورند. پرچمی كه به دست دارد پرچم مسلمانان در جنگ بدر و شمشيرش، شمشير #علی (ذوالفقار) است، زرهی كه بر تن دارد زره رسول #خدا، #پيغبمر اسلام، و #پايتخت قدرتش كوفه و آغاز ظهورش كعبه است، و بعد از استقرار حكومت جهانی #عدل، كشته میشود.
🔅اين تمام كليات طرز تفكر #شيعه امروز درباره #امام_زمان است. من شخصاً به اين طرز تفكر، و طرح اين شكل اعتقادی بيش از طرحی كه در ذهن تحصيلكردههای #روشنفكر_مذهبی است و میكوشند تا اصل امام زمان را با اصول فيزيولوژی و فيزیک و شيمی و بيولوژی اثبات كنند، معتقدم.
مهم اين است كه دريابيم اعتقاد و يا عدم اعتقاد به اين اصل چه نقش مثبت و يا منفی میتواند در #رسالت، مسئوليت، سرنوشت و وظيفه فردی و اجتماعی ما داشته باشد؟ و يا در زندگی امروز ما چه تأثيری میتواند به جای گذارد؟
🔅من در تحقيقات اسلامی به یک اصل معتقدم و اين اصل را در تمام بحثهایی كه راجع به #مذهب و #اسلام میشود، صادق میدانم و آن اين است كه به جای اينكهـ مثل علمای قديم يا جديد ـ اعتقاد به یک اصل را از راههای علمی و منطقی و يا تئوریهای فيزیک و شيمی و كلام و #فلسفه اثبات، و حق و باطل آن را به اين شكل و با اين وسائل تحليل كنيم بيایيم یک ملاک مطمئنتر از نظر حقيقت يابی و مفيدتر از نظر زندگی اجتماعی بيابيم و به كار بريم.
🔅به قول #عيسی «هر درختی را از ثمرش بايد شناخت» و ثمرات شجره اعتقاد ما اين نيست، پس بياييم به جای اينكه به حل مشكلات ذهنی و كلامیـ كه غالباً خودمان آنها را میتراشيمـ بپردازيم، از ديد ديگری مسأله را مطرح كنيم. بدين ترتيب كه از همان اول از خودمان و از كسی كه یک عقيده اسلامی را بيان میكند بپرسيم: فايدهاش چيست؟ برای چه گفته شده؟ چه تأثيری بر جامعه و سرنوشت فردای ما دارد؟ و اعتقاد يا عدم اعتقاد به آن علاوه بر آثار اخروی در زندگی پيش از مرگ ما چه اثری را داراست؟
🔅چون معتقديم كه اسلام #دين زندگی است و كهنه نشده، يعنی هر قصهای كه در #قرآن هست و هر عقيدهای كه در اسلام و مذهب #تشيع مطرح است، بايد در زندگی امروزی و سرنوشت فردی و جمعیمان، در آگاهیمان، در عزت و شخصيت و استقلالمان نقشی داشته باشد كه كسانی كه به آن معتقد نيستند، از اثرش محروم هستند.
🔅اگر چنين بود پس نوع برداشت مسأله درست است، والا اگر هزار دليل هم داشته باشد غلط است، زيرا «وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ـ ولله العزة ولرسوله وللمؤمنين ولكن المنافقين»، پس اگر ديديم مؤمنين «عزت» ندارند، بلكه ذليلاند و از نظر شعور و فرهنگ و اقتصاد و تمدن و قدرت نظامی، كفـار بر آنها برتری و بالایی دارند، بايد يقين كنيم كه ايمانمان عوضی است! و اسلام را وارونه به ما فهماندهاند...
🔅حال به سادگی میتوان فهميد كه در مورد امام زمان بهتر است به جای اينكه اين مسأله را طرح كنيم و با استدلال ذهنی و شرح و بسطهای كلامی و #فلسفی و عرفانی و حتی فيزيک و فيزيولوژی جديد اثبات كنيم كه #امام كجا غيب شده و چگونه غيب شده و الآن كجا است و چه جور زندگی میكند و چه میخورد و چه وضعی دارد و غيب چيست و غايب شدن چگونه است و... مسأله را بدين شكل مطرح كنيم كه اصولاً اعتقاد یک فرد، یک گروه، یک #ملت به #امام_زمان، به #انتظار و همچنين به اصل #انقلاب #آخرالزمان، چه ارزشی از نظر زندگی اجتماعی امروز دارد؟ و مفاهيم و هدفهایی را كه در اين اصل اعتقادی هست استخراج كنيم، مسئوليتهای خود را در برابر اين عقيده و در عصر غيبت بفهميم، بفهمانيم، و بدان عمل كنيم.
اين یک «پيشنهاد» نيست، «نظريه» من نيست، بينش و #روح اسلام نخستين اين است...
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه اثار ۱۹ / فرازهایی از جزوه انتظار، مذهب اعتراض
🔅امام پس از ظهور و اعلام #نهضت خويش در #كعبه با ۳۱۳ تن که نخستين گروندگان و همگامان او هستند به #كوفه میآيد و آنجا را مركز قدرت خويش قرار میدهد و در پشت كوفه به قدری از علمای فاسد میكشد كه جویهای خون روان میشود و #مبارزه را با شمشير و #جهاد و كشتار آغاز مینمايد و #حكومت عدل را در «سطح جهانی» استقرار میدهد و از همهی ستمكاران #تاريخ انتقام گرفته، شكست #كربلا را جبران میكند و تمام رهبران و پيشوايان به حق، انبیاء و ائمهی شيعی را كه نتوانستند هدف خودشان را تحقق بخشند، و پايمال و شكست خوردهی #ظلم و #زور شدند، به حكومت حقهی خويش میرساند و نظام #عدالت، به جای زور، و تقوی به جای فساد، و برادری به جای نفاق و خصومت، چنان در دنيا مستقر و استوار میشود كه گرگ و ميش از یک آبشخور آب میخورند. پرچمی كه به دست دارد پرچم مسلمانان در جنگ بدر و شمشيرش، شمشير #علی (ذوالفقار) است، زرهی كه بر تن دارد زره رسول #خدا، #پيغبمر اسلام، و #پايتخت قدرتش كوفه و آغاز ظهورش كعبه است، و بعد از استقرار حكومت جهانی #عدل، كشته میشود.
🔅اين تمام كليات طرز تفكر #شيعه امروز درباره #امام_زمان است. من شخصاً به اين طرز تفكر، و طرح اين شكل اعتقادی بيش از طرحی كه در ذهن تحصيلكردههای #روشنفكر_مذهبی است و میكوشند تا اصل امام زمان را با اصول فيزيولوژی و فيزیک و شيمی و بيولوژی اثبات كنند، معتقدم.
مهم اين است كه دريابيم اعتقاد و يا عدم اعتقاد به اين اصل چه نقش مثبت و يا منفی میتواند در #رسالت، مسئوليت، سرنوشت و وظيفه فردی و اجتماعی ما داشته باشد؟ و يا در زندگی امروز ما چه تأثيری میتواند به جای گذارد؟
🔅من در تحقيقات اسلامی به یک اصل معتقدم و اين اصل را در تمام بحثهایی كه راجع به #مذهب و #اسلام میشود، صادق میدانم و آن اين است كه به جای اينكهـ مثل علمای قديم يا جديد ـ اعتقاد به یک اصل را از راههای علمی و منطقی و يا تئوریهای فيزیک و شيمی و كلام و #فلسفه اثبات، و حق و باطل آن را به اين شكل و با اين وسائل تحليل كنيم بيایيم یک ملاک مطمئنتر از نظر حقيقت يابی و مفيدتر از نظر زندگی اجتماعی بيابيم و به كار بريم.
🔅به قول #عيسی «هر درختی را از ثمرش بايد شناخت» و ثمرات شجره اعتقاد ما اين نيست، پس بياييم به جای اينكه به حل مشكلات ذهنی و كلامیـ كه غالباً خودمان آنها را میتراشيمـ بپردازيم، از ديد ديگری مسأله را مطرح كنيم. بدين ترتيب كه از همان اول از خودمان و از كسی كه یک عقيده اسلامی را بيان میكند بپرسيم: فايدهاش چيست؟ برای چه گفته شده؟ چه تأثيری بر جامعه و سرنوشت فردای ما دارد؟ و اعتقاد يا عدم اعتقاد به آن علاوه بر آثار اخروی در زندگی پيش از مرگ ما چه اثری را داراست؟
🔅چون معتقديم كه اسلام #دين زندگی است و كهنه نشده، يعنی هر قصهای كه در #قرآن هست و هر عقيدهای كه در اسلام و مذهب #تشيع مطرح است، بايد در زندگی امروزی و سرنوشت فردی و جمعیمان، در آگاهیمان، در عزت و شخصيت و استقلالمان نقشی داشته باشد كه كسانی كه به آن معتقد نيستند، از اثرش محروم هستند.
🔅اگر چنين بود پس نوع برداشت مسأله درست است، والا اگر هزار دليل هم داشته باشد غلط است، زيرا «وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ـ ولله العزة ولرسوله وللمؤمنين ولكن المنافقين»، پس اگر ديديم مؤمنين «عزت» ندارند، بلكه ذليلاند و از نظر شعور و فرهنگ و اقتصاد و تمدن و قدرت نظامی، كفـار بر آنها برتری و بالایی دارند، بايد يقين كنيم كه ايمانمان عوضی است! و اسلام را وارونه به ما فهماندهاند...
🔅حال به سادگی میتوان فهميد كه در مورد امام زمان بهتر است به جای اينكه اين مسأله را طرح كنيم و با استدلال ذهنی و شرح و بسطهای كلامی و #فلسفی و عرفانی و حتی فيزيک و فيزيولوژی جديد اثبات كنيم كه #امام كجا غيب شده و چگونه غيب شده و الآن كجا است و چه جور زندگی میكند و چه میخورد و چه وضعی دارد و غيب چيست و غايب شدن چگونه است و... مسأله را بدين شكل مطرح كنيم كه اصولاً اعتقاد یک فرد، یک گروه، یک #ملت به #امام_زمان، به #انتظار و همچنين به اصل #انقلاب #آخرالزمان، چه ارزشی از نظر زندگی اجتماعی امروز دارد؟ و مفاهيم و هدفهایی را كه در اين اصل اعتقادی هست استخراج كنيم، مسئوليتهای خود را در برابر اين عقيده و در عصر غيبت بفهميم، بفهمانيم، و بدان عمل كنيم.
اين یک «پيشنهاد» نيست، «نظريه» من نيست، بينش و #روح اسلام نخستين اين است...
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه اثار ۱۹ / فرازهایی از جزوه انتظار، مذهب اعتراض
Telegram
.