🔰 نقدی بر سخن دکتر سروش درباره دکتر شریعتی؛ از ایدئولوژی تا معرفت
آنچه مرا به نوشتن این مختصر واداشت سخن دکتر #سروش در باره دکتر #شریعتی بود که نقل به مضمون گفته بود «راه شریعتی راه #ایدئولوژی بود و من آن را برای آینده مفید نمیدانم و باید راه #معرفت را جایگزین آن کرد.»
معنی ایدئولوژی از نظر لغوی همانند مشابهات آن چون بیولوژی، فیزیولوژی و جیولوژی و امثال آن به شناخت آن موضوع بر میگردد و اینجا ایدئولوژی یعنی شناخت ایده و فکر یا به تعبیر بهتر نوع نگاه و تفکر. اما از نظر اصطلاحی، معنی آن کمی تغییر کرده است و به ویژه از زمان #مارکس و سپس نقادان آن جنبهی منفی به خود گرفته و آن نوعی انحراف در فکر و عقیده است. در ویکیپدیا آمده است که ایدئولوژی:
۱. نوعی اندیشهٔ انحرافیِ کاذب و غیرواقعی است. برای مثال، «آگاهیِ» انسانها که در جامعهٔ #سرمایهداری سوژه شمرده میشوند. این تعبیر که از نظر شناختشناسی منفی است، مشخصاً از سوی مارکس و انگلس عنوان شده است. به بیان دیگر، بنا به این تعبیر، ایدئولوژی نوعی آگاهی کاذب و غیرواقعی است که انسانها بر اساس آن عمل میکنند و خود نمیدانند که این #آگاهی دروغین است. در حقیقت آنان اینگونه میاندیشند که آگاهند در حالیکه آگاهی آنان توسط سرمایهداران به آنان بهطور ناخودآگاه تزریق شده است و انسانها خود از آن بیخبرند.
۲. مجموعهای است از ایدهها، نظرات، اعتقادات و نگرشها: مانند #جهانبینی یک طبقه یا گروه اجتماعی.
این تعبیر از نظر اجتماعی نسبی است. این دیدگاه بیشتر در نظریههای پسا مارکسی نظیر مارکسیسم هگلی ِ گئورگ لوکاچ و نقد کارل مانهایم بر پیشداوریهای ماتریالیسم تاریخی حضور دارد.
۳. یک نظام فکری کم و بیش آگاهانه است. این تعبیری محدود از ایدئولوژی است که دو مورد بالا را زیر پوشش میگیرد. این تعبیر تا دههی ۱۹۶۰ میلادی برداشت غالب از مقوله ایدئولوژی در بحثهای فلسفی و سیاسی بود.
در این تعریف، ایدئولوژی نظامی است از باورها که قسمتی از آن به صورت آگاهانه توسط فرد انتخاب میشود و قسمتی از آن به صورت ناخودآگاه در اجتماع توسط فرد کسب میشود.
✍ #غلامرضا_فدایی
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعهی ادامه مطلب:
yun.ir/c27i04
آنچه مرا به نوشتن این مختصر واداشت سخن دکتر #سروش در باره دکتر #شریعتی بود که نقل به مضمون گفته بود «راه شریعتی راه #ایدئولوژی بود و من آن را برای آینده مفید نمیدانم و باید راه #معرفت را جایگزین آن کرد.»
معنی ایدئولوژی از نظر لغوی همانند مشابهات آن چون بیولوژی، فیزیولوژی و جیولوژی و امثال آن به شناخت آن موضوع بر میگردد و اینجا ایدئولوژی یعنی شناخت ایده و فکر یا به تعبیر بهتر نوع نگاه و تفکر. اما از نظر اصطلاحی، معنی آن کمی تغییر کرده است و به ویژه از زمان #مارکس و سپس نقادان آن جنبهی منفی به خود گرفته و آن نوعی انحراف در فکر و عقیده است. در ویکیپدیا آمده است که ایدئولوژی:
۱. نوعی اندیشهٔ انحرافیِ کاذب و غیرواقعی است. برای مثال، «آگاهیِ» انسانها که در جامعهٔ #سرمایهداری سوژه شمرده میشوند. این تعبیر که از نظر شناختشناسی منفی است، مشخصاً از سوی مارکس و انگلس عنوان شده است. به بیان دیگر، بنا به این تعبیر، ایدئولوژی نوعی آگاهی کاذب و غیرواقعی است که انسانها بر اساس آن عمل میکنند و خود نمیدانند که این #آگاهی دروغین است. در حقیقت آنان اینگونه میاندیشند که آگاهند در حالیکه آگاهی آنان توسط سرمایهداران به آنان بهطور ناخودآگاه تزریق شده است و انسانها خود از آن بیخبرند.
۲. مجموعهای است از ایدهها، نظرات، اعتقادات و نگرشها: مانند #جهانبینی یک طبقه یا گروه اجتماعی.
این تعبیر از نظر اجتماعی نسبی است. این دیدگاه بیشتر در نظریههای پسا مارکسی نظیر مارکسیسم هگلی ِ گئورگ لوکاچ و نقد کارل مانهایم بر پیشداوریهای ماتریالیسم تاریخی حضور دارد.
۳. یک نظام فکری کم و بیش آگاهانه است. این تعبیری محدود از ایدئولوژی است که دو مورد بالا را زیر پوشش میگیرد. این تعبیر تا دههی ۱۹۶۰ میلادی برداشت غالب از مقوله ایدئولوژی در بحثهای فلسفی و سیاسی بود.
در این تعریف، ایدئولوژی نظامی است از باورها که قسمتی از آن به صورت آگاهانه توسط فرد انتخاب میشود و قسمتی از آن به صورت ناخودآگاه در اجتماع توسط فرد کسب میشود.
✍ #غلامرضا_فدایی
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعهی ادامه مطلب:
yun.ir/c27i04
یون | yun.ir
کوتاه کننده لینک
سرویس کوتاه کننده لینک با قابلیت انتخاب آدرس دلخواه برای لینک کوتاه شده و همچنین رمز عبور جهت مشاهده، ارائه خدمات متنوع دیگری از قبیل ایجاد لینک لیست و کوتاه کردن متن و ایجاد نظر سنجی آنلاین علاوه بر قابلیت کوتاه کردن لینک در این وبسایت فراهم آمده است
″... وقتی که #انسان به وسیله «جبر» نفی میشود، ديگر در این حالت نفیکننده هر چه باشد فرق نمیکند؛ زیرا که دیگر «انسان» منتفی است. انسانی که #عشق و اراده و #آگاهی و #قدرت دارد و میتواند بسازد و بیافریند و خداگونهایست در زمین، وقتیکه این عنوان از او نفی شد، دیگر چه به وسیله «جبر علمی» باشد و چه به وسیله «قدر الهی»، در هر حال «انسان مرده» است!
▫️انسان از دید «ایستوریسم» (Historisme)، چنانکه #هگل میگوید و چنانکه بینشی از #اگزیستانسیالیسم میگوید «برآیند جبری جریانهایی است که از گذشته به هم گره خورده و او را ساختهاند». بنابراین، من به وسیله جریانهایی که از گذشته ادامه داشته است، سر به هم داده و شدهام «من»؛ و بی این و غیر این، نمیتوانم چیزی باشم؛ چرا که من ساخته تاریخی هستم که در آن #تاریخ نمیتوانم دخالت کنم؛ پس در «خود» نمیتوانم دخالت کنم و بنابراین «من» هیچ چیز نیستم!
▫️بر حسب «سوسیولوژیسم» (Sociologisme) روابط جمعی است که آدمی را میسازد: انسان گیاهی است که در زمینی به نام «جامعه» میروید! چگونه؟ درست آنچنانکه آب و هوا و زمین جامعه اقتضا میکند؛ نه آنچنانکه خود، میخواهد؛ زیرا «خود» و «میخواهد»ش هر دو میوهای جبری است، روئیده از جامعه. بنابراین «خود» در سرنوشت نمیتواند دخالت داشته باشد، چون «خود» چیزی جز انعکاس جامعه نیست!
«او» «جمع» را نساخته، بلکه این «جمع» است که «او» را ساخته است! انسان در سوسیولوژیسم هم منتفی است.
▫️در «ناتورالیسم» (Naturalisme)، که جبر دیگری است، طبیعت انسان را میسازد، میرویاند و میمیراند، بدانگونه که خربزه را یا شاهتوت را! آدمی کوچکترین دخالتی در ساختمان خود ندارد، چرا که او چیزی است مانند سایر پدیدههای طبیعت، که از آب و هوا و جغرافیا روئیده است. اینست «منتفی شدن» آدمی به وسیله «جبر طبیعت»، یعنی #ناتوریسم.
▫️اما «الیناسیون» به وسیله «ماتریالیسم» (Matérialisme): انسان به وسیله #ماتریالیسم از خویشتن ساقط میشود؛ چرا که در ماتریالیسم، مجموعهای از عناصر سر به هم دادهایست که کیفیت سر به هم دادنش، کیفیت انسانی او را میسازد. انسانی که خود را یک پدیده «جبر مادی» حس کند، از خود بیگانه شده است؛ خود را به عنوان «اراده»یی «آگاه» و «سازنده» و «انتخابکننده» نمییابد، انسان «شیء» میشود، یک شیء مادی، طبیعی، تاریخی، اجتماعی و وراثتی!
▫️این علوم و این فلسفههاست که انسان را ذلیل و خاضع میکند یا #مذهب، که انسان را در فلسفه خلقت، خداگونه میشناسد و برخلاف همه فرشتگان و همه اشراف کائنات، باید معبود فرشتگان باشد و همه فرشتگان مقرب بپای او بیفتند؟
▫️آیا این علوم و فلسفههاست که آدمی را در بند کرده است یا مذهب، که قدرت عصیان را در انسان، علیرغم دستور و اراده خداوند، اعتراف میکند و انسان را «سازنده»، «آگاه»، «عالم» و «برگونه خدا»، یعنی دارای اراده مستقلِ توانا و آفرینندهای میداند که به کوشش «علم» و به کوشش «روح»، و به تلطیف «معنا» و «تکامل خویش»، میتواند هر چه بیشتر به شکل «اراده مطلق» در آید یا به آن نزدیکتر شود؟
▫️کدام یک جلال و قداست و ارزش عظیم انسانی را اعتراف میکنند؟
ما روشنفکریم، یعنی ترجمه و قول و تحکم علمی و دستور فکری و بخشنامه و امثال اینها نباید ملاک قضاوت ما باشد. باید بیندیشیم، فکر کنیم و قضاوت کنیم...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۵/ انسان بیخود
▫️انسان از دید «ایستوریسم» (Historisme)، چنانکه #هگل میگوید و چنانکه بینشی از #اگزیستانسیالیسم میگوید «برآیند جبری جریانهایی است که از گذشته به هم گره خورده و او را ساختهاند». بنابراین، من به وسیله جریانهایی که از گذشته ادامه داشته است، سر به هم داده و شدهام «من»؛ و بی این و غیر این، نمیتوانم چیزی باشم؛ چرا که من ساخته تاریخی هستم که در آن #تاریخ نمیتوانم دخالت کنم؛ پس در «خود» نمیتوانم دخالت کنم و بنابراین «من» هیچ چیز نیستم!
▫️بر حسب «سوسیولوژیسم» (Sociologisme) روابط جمعی است که آدمی را میسازد: انسان گیاهی است که در زمینی به نام «جامعه» میروید! چگونه؟ درست آنچنانکه آب و هوا و زمین جامعه اقتضا میکند؛ نه آنچنانکه خود، میخواهد؛ زیرا «خود» و «میخواهد»ش هر دو میوهای جبری است، روئیده از جامعه. بنابراین «خود» در سرنوشت نمیتواند دخالت داشته باشد، چون «خود» چیزی جز انعکاس جامعه نیست!
«او» «جمع» را نساخته، بلکه این «جمع» است که «او» را ساخته است! انسان در سوسیولوژیسم هم منتفی است.
▫️در «ناتورالیسم» (Naturalisme)، که جبر دیگری است، طبیعت انسان را میسازد، میرویاند و میمیراند، بدانگونه که خربزه را یا شاهتوت را! آدمی کوچکترین دخالتی در ساختمان خود ندارد، چرا که او چیزی است مانند سایر پدیدههای طبیعت، که از آب و هوا و جغرافیا روئیده است. اینست «منتفی شدن» آدمی به وسیله «جبر طبیعت»، یعنی #ناتوریسم.
▫️اما «الیناسیون» به وسیله «ماتریالیسم» (Matérialisme): انسان به وسیله #ماتریالیسم از خویشتن ساقط میشود؛ چرا که در ماتریالیسم، مجموعهای از عناصر سر به هم دادهایست که کیفیت سر به هم دادنش، کیفیت انسانی او را میسازد. انسانی که خود را یک پدیده «جبر مادی» حس کند، از خود بیگانه شده است؛ خود را به عنوان «اراده»یی «آگاه» و «سازنده» و «انتخابکننده» نمییابد، انسان «شیء» میشود، یک شیء مادی، طبیعی، تاریخی، اجتماعی و وراثتی!
▫️این علوم و این فلسفههاست که انسان را ذلیل و خاضع میکند یا #مذهب، که انسان را در فلسفه خلقت، خداگونه میشناسد و برخلاف همه فرشتگان و همه اشراف کائنات، باید معبود فرشتگان باشد و همه فرشتگان مقرب بپای او بیفتند؟
▫️آیا این علوم و فلسفههاست که آدمی را در بند کرده است یا مذهب، که قدرت عصیان را در انسان، علیرغم دستور و اراده خداوند، اعتراف میکند و انسان را «سازنده»، «آگاه»، «عالم» و «برگونه خدا»، یعنی دارای اراده مستقلِ توانا و آفرینندهای میداند که به کوشش «علم» و به کوشش «روح»، و به تلطیف «معنا» و «تکامل خویش»، میتواند هر چه بیشتر به شکل «اراده مطلق» در آید یا به آن نزدیکتر شود؟
▫️کدام یک جلال و قداست و ارزش عظیم انسانی را اعتراف میکنند؟
ما روشنفکریم، یعنی ترجمه و قول و تحکم علمی و دستور فکری و بخشنامه و امثال اینها نباید ملاک قضاوت ما باشد. باید بیندیشیم، فکر کنیم و قضاوت کنیم...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۵/ انسان بیخود
Telegram
.
🟠 چند پرسش اساسی، در قالب تدوین یک استراتژی هدفمند تاریخی
🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کردهاید؟
🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعهسازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف مینمائید؟
🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهیبخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف میباشد؟
🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف میباشد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسهای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبانماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح میکند؟
🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران تودهای کند؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائیبخش امروز جامعه بزرگ ایران میتواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادیخواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعهمحوری (به جای طبقهمحوری و یا حزبمحوری و یا قدرتمحوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که میتواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟
🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که میتوانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفهای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفهای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری میباشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایهی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل میشود؟
✅ @Shariati_Group
🔗 پاسخ به اینها و دهها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
🔸چرا در طول ۴۳ سال گذشته شما در میان تمامی شعارهای #شریعتی، به صورت محوری تنها بر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تکیه کردهاید؟
🔸چرا شما تنها شعار استراتژیک مشترک جامعهسازانه اقبال و شریعتی را در چارچوب شعار «آگاهی، آزادی و برابری» شریعتی تعریف مینمائید؟
🔸چرا در نگاه شما استراتژی آگاهیبخش اقبال و شریعتی تنها در کادر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تعریف میباشد؟
🔸چرا استراتژی حرکت ضد استثماری، ضد استبدادی و ضد استحماری اقبال و شریعتی تنها در بستر شعار «آگاهی، آزادی و برابری» قابل تبیین و تعریف میباشد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» وجه ایجابی شعار نفی «زر، زور و تزویر» #علی_شریعتی میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» (که شریعتی برای اولین در کنفرانس سه جلسهای «قاسطن، مارقین و ناکثین» در آبانماه ۵۱ قبل از بستن #حسینیه_ارشاد توسط #ساواک رژیم کودتائی و مستبد #پهلوی مطرح کرد) از نظر شما بر شعار «عرفان، آزادی و برابری» شریعتی ارجحیت و برتری دارد؟
🔸چرا از نظر شما شعار «آگاهی، آزادی و برابری» همان شعار «مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی» است که محمد #اقبال (در کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در #اسلام فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص ۱۷۷ – سطر سوم) مطرح میکند؟
🔸چرا شریعتی توانست در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خودش با شعار «آگاهی، آزادی و برابری» حرکت #سیاسی اجتماعی خودش را در جامعه بزرگ #ایران تودهای کند؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که در مبارزه رهائیبخش امروز جامعه بزرگ ایران میتواند بسترساز پیوند جبهه بزرگ آزادیخواهانه اقشار میانی با جبهه عظیم اردوگاه بزرگ کار و زحمت ایرانیان بشود؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» نمایش دهنده اصالت آگاهی به جای اصالت سیاسی و اصالت اقتصادی در حر کت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» معرف اصالت جامعهمحوری (به جای طبقهمحوری و یا حزبمحوری و یا قدرتمحوری) در رویکرد تطبیقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد؟
🔸چرا شعار «آگاهی، آزادی و برابری» تنها شعاری است که میتواند نشان دهد که آگاهی در گفتمان جنبش، یک آگاهی مجرد و انتزاعی و ذهنی و روشنفکرانه نیست؟
🔸چرا تنها با تکیه استراتژیک در عرصه عمل و نظر بر شعار «#آگاهی، #آزادی و #برابری» است که میتوانیم ثابت کنیم که دستیابی به #دموکراسی سه مؤلفهای و یا #سوسیالیسم سه مؤلفهای (که به عنوان مانیفست و برنامه درازمدت و حداکثری میباشند) تنها توسط دموکراتیک کردن جامعه بر پایهی #تحول_فرهنگی دموکراتیک تکوین یافته از پائین (نه دموکراتیک کردن #دولت و نه نخبگان و نه #حزب) حاصل میشود؟
✅ @Shariati_Group
🔗 پاسخ به اینها و دهها پرسش ساختاری دیگر را در سلسله مقالات تدوین شده توسط سایت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، دنبال نمایید
سالی دیگر گذشت و سالی دیگر پیشروست
افسونِ گذشت این سالیان دور و دراز،
زخم #استبداد بر تن و جان ایران...
و «امید» به توفیق و سعادت ملت #ایران
این نوید را دیگربار زنده میدارد که :
در گذرگاه #تاریخ - فارغ از نفرینها و آفرینها
و بی چشم داشت بر آنان که امید یاریشان را داریم و کمکی نمیکنند و گاهی بیرحمانه میتازند و مینوازند؛ و با استعانت از هدایت و حمایت حق تعالی، گامی هرچند کوتاه و کوچک... در جاده پرفراز و نشیب و پرمخاطرهی #آزادی خواهی، خردورزی و #آگاهی طلبی، و #عرفان و شناخت و #کمال فردی و اجتماعی برداریم.... و همچون اسلاف و پیشگامان این #نهضت نوپای ملی و میهنی، که #استقلال و ارتقای #وطن را سرلوحه داشتند و #آزادی و #عشق و #ایمان را برای تمامی مردمان این دیار طلب میکردند، سالی دیگر را با کولهباری از آموختهها و تجربیات گذشته، و با نیمنگاهی به تحولات سیل آسای زمینه و زمانهی کشورمان، با امیدِ مضاعف به افق گشاییِ سیاسی و اجتماعی محتمل در مام میهن، امتداد این مسیر تاریخی را پیش خواهیم گرفت و برسر آرمانهای «ملی - مصدقی - عقیدتی» خود با افتخار و صلابت ایستاده و یگانه راست راهِ اعتلا و پیشرفت و احیای میهن، و عبور از این پیچ خطرناک تاریخی و هموار سازیِ بحرانهای تو-در-تو ی داخلی و خارجی را، «بازگشت» به آرمانهای پیراحمدآبادی و پند گرفتن از تاریخ و احیـای تفکـر و تمدنِ ناب و بیمثال ایـرانی - اسلامی دانسته و این سخن پرمغز و ارزشمند از مرحوم شادروان #عباس_امیرانتظام را سرلوحه این مسیر قرار میدهیم که:
″#مصدق برای ما یک «مکتب فکری» است! که نیازی به هیچ پیروی کورکورانه ندارد″
در آستانه فرارسیدن قرن جدید - سال نو - سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران، با یاد و نام تمامی جانباختگان راه استقلال و آزادی و جمهوریت مردم ایران، به پیروی از بزرگ مرد #تاریخ_معاصر ایران میگوییم:
″من ایرانی و مسلمانم و علیه هرچه که ایرانیت و اسلامیت ما را تهدید کند تا زنده هستم، مبارزه مینمایم...″
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
افسونِ گذشت این سالیان دور و دراز،
زخم #استبداد بر تن و جان ایران...
و «امید» به توفیق و سعادت ملت #ایران
این نوید را دیگربار زنده میدارد که :
در گذرگاه #تاریخ - فارغ از نفرینها و آفرینها
و بی چشم داشت بر آنان که امید یاریشان را داریم و کمکی نمیکنند و گاهی بیرحمانه میتازند و مینوازند؛ و با استعانت از هدایت و حمایت حق تعالی، گامی هرچند کوتاه و کوچک... در جاده پرفراز و نشیب و پرمخاطرهی #آزادی خواهی، خردورزی و #آگاهی طلبی، و #عرفان و شناخت و #کمال فردی و اجتماعی برداریم.... و همچون اسلاف و پیشگامان این #نهضت نوپای ملی و میهنی، که #استقلال و ارتقای #وطن را سرلوحه داشتند و #آزادی و #عشق و #ایمان را برای تمامی مردمان این دیار طلب میکردند، سالی دیگر را با کولهباری از آموختهها و تجربیات گذشته، و با نیمنگاهی به تحولات سیل آسای زمینه و زمانهی کشورمان، با امیدِ مضاعف به افق گشاییِ سیاسی و اجتماعی محتمل در مام میهن، امتداد این مسیر تاریخی را پیش خواهیم گرفت و برسر آرمانهای «ملی - مصدقی - عقیدتی» خود با افتخار و صلابت ایستاده و یگانه راست راهِ اعتلا و پیشرفت و احیای میهن، و عبور از این پیچ خطرناک تاریخی و هموار سازیِ بحرانهای تو-در-تو ی داخلی و خارجی را، «بازگشت» به آرمانهای پیراحمدآبادی و پند گرفتن از تاریخ و احیـای تفکـر و تمدنِ ناب و بیمثال ایـرانی - اسلامی دانسته و این سخن پرمغز و ارزشمند از مرحوم شادروان #عباس_امیرانتظام را سرلوحه این مسیر قرار میدهیم که:
″#مصدق برای ما یک «مکتب فکری» است! که نیازی به هیچ پیروی کورکورانه ندارد″
در آستانه فرارسیدن قرن جدید - سال نو - سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران، با یاد و نام تمامی جانباختگان راه استقلال و آزادی و جمهوریت مردم ایران، به پیروی از بزرگ مرد #تاریخ_معاصر ایران میگوییم:
″من ایرانی و مسلمانم و علیه هرچه که ایرانیت و اسلامیت ما را تهدید کند تا زنده هستم، مبارزه مینمایم...″
✅ @Shariati_Group
✍ #مبانی_و_جهتگیری / ع.م
Telegram
.
🔴 نظر علامه محمدرضا حکیمی درباره دکتر علی شریعتی
″دکتر #شریعتی انسانی بزرگ، مسلمانی مجاهد، شیعهای خالص و مخلص و دارای سوز و شور معروف #تشیع، #على شناسی آگاه و پرخاشگری بیدار کننده و مبارزی آشتی ناشناس و متفکری عمیق و وجدانی بیدار بود و فریادی که تا جاودان طنین افکن است...
این مبارز آگاه علوی، سالهای سال، از کران تاکران #ایران و دیگر کشورهای اسلامی و هرجای جهان، که جوانان مسلمان باشند، خود را مینماید و در وجدان زمان و پیکر #تاريخ حاضر است. به آنان الهام میبخشد، آرمان میدهد، حماسه میآموزد و در آنان #آگاهی و #ایمان و #جھاد میآفریند.″
📚 بخشی از مقاله «روحی که در میان ماست» به قلم علامه #محمدرضا_حکیمی در یادنامه دکتر #علی_شریعتی.
✅ @Shariati_Group
″دکتر #شریعتی انسانی بزرگ، مسلمانی مجاهد، شیعهای خالص و مخلص و دارای سوز و شور معروف #تشیع، #على شناسی آگاه و پرخاشگری بیدار کننده و مبارزی آشتی ناشناس و متفکری عمیق و وجدانی بیدار بود و فریادی که تا جاودان طنین افکن است...
این مبارز آگاه علوی، سالهای سال، از کران تاکران #ایران و دیگر کشورهای اسلامی و هرجای جهان، که جوانان مسلمان باشند، خود را مینماید و در وجدان زمان و پیکر #تاريخ حاضر است. به آنان الهام میبخشد، آرمان میدهد، حماسه میآموزد و در آنان #آگاهی و #ایمان و #جھاد میآفریند.″
📚 بخشی از مقاله «روحی که در میان ماست» به قلم علامه #محمدرضا_حکیمی در یادنامه دکتر #علی_شریعتی.
✅ @Shariati_Group
″... هر انسانی امانتدار خداوند است (چون فرزند #آدم است) و مسئول. و نه تنها مسئول گروه و خانواده و مردم خویش، که در برابر تمام وجود و ارادهی حاکم بر وجود، و در برابر همهی کائنات #مسئول است. این است دامنهی مسئولیت #انسان. اما در #اسلام بزرگترین #مسئولیت متوجه #علم است. این است که در آن نهضت تازه پای اسلام در #عربستان، که برای درگیری با بُتپرستها، و دشمنان، اشراف و قدرتهای مهاجم، به #مجاهدین نیاز افتاده است، #رهبر نهضت با کلامی مجاهدین را آواز میدهد، که بشریت هنوز در دوره نبوغ و #فرهنگ و دانشاش فاقد چنان تعبیر درخشانی است که از سینهی جامعهای بیسواد (حتی بی خط و کتابت) میجوشد که:
"مداد العلماء افضل من دماء الشهداء"
در ارزش، مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است. و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمیشود که: اولاً #خون و #مرکب، مسئولیتی مشابه دارند، و ثانیاً مسئولیت مرکب از مسئولیت خون حساستر و سنگینتر است؟
این است که #قرآن در جامعهای بیسواد (که پیامبرش در آغاز کار، حتی در #مدینه فقط یک منشی دارد و آن هم یهودی است و خودش نیز یک امی است به #کتاب، #مرکب، #قلم، و به آنچه که مینویسند سوگند میخورد (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است، و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.
این است که #علم و #عالم را در زبان قرآن و اسلام، نه بنا به عقیدهی متجددان، مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در رشتهای میدانم و نه مثل بسیاری قدما، میگویم فقط علم #دین است و یعنی #فقه و علم بر احکام دینی، بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژیهای مردمی و انقلابی و مسئول، برای "#روشنفکر" قائلند.
"علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل"
(دانشمندان #امت من، برتر از علماء بنی اسرائیلاند).
در این سخن، #پیامبر اسلام، عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامه #نبوت میداند، و از نظر ارزیابی، #رسالت دانشمندان #تاریخ و جامعه خویش را از رسالت پیامبران تاریخ #بنیاسرائیل سنگینتر و برتر و پر ارجتر میشمارد...
این علم مسئول است، مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است. و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز میگوید که: "العلماء و رثة الانبیاء"
(دانشمندان، وارثان پیامبرانند)!
چه چیز به ارث میبرند؟ #آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت #مردم را. این مسألهی دقیق، در #تشیع، به صورت سه اصل طرح شده است، که اگرچه ظاهراً مطرح نیست، اما در متن تشیع، عمل تشیع، و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است... ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
"مداد العلماء افضل من دماء الشهداء"
در ارزش، مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است. و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمیشود که: اولاً #خون و #مرکب، مسئولیتی مشابه دارند، و ثانیاً مسئولیت مرکب از مسئولیت خون حساستر و سنگینتر است؟
این است که #قرآن در جامعهای بیسواد (که پیامبرش در آغاز کار، حتی در #مدینه فقط یک منشی دارد و آن هم یهودی است و خودش نیز یک امی است به #کتاب، #مرکب، #قلم، و به آنچه که مینویسند سوگند میخورد (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است، و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.
این است که #علم و #عالم را در زبان قرآن و اسلام، نه بنا به عقیدهی متجددان، مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در رشتهای میدانم و نه مثل بسیاری قدما، میگویم فقط علم #دین است و یعنی #فقه و علم بر احکام دینی، بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژیهای مردمی و انقلابی و مسئول، برای "#روشنفکر" قائلند.
"علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل"
(دانشمندان #امت من، برتر از علماء بنی اسرائیلاند).
در این سخن، #پیامبر اسلام، عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامه #نبوت میداند، و از نظر ارزیابی، #رسالت دانشمندان #تاریخ و جامعه خویش را از رسالت پیامبران تاریخ #بنیاسرائیل سنگینتر و برتر و پر ارجتر میشمارد...
این علم مسئول است، مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است. و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز میگوید که: "العلماء و رثة الانبیاء"
(دانشمندان، وارثان پیامبرانند)!
چه چیز به ارث میبرند؟ #آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت #مردم را. این مسألهی دقیق، در #تشیع، به صورت سه اصل طرح شده است، که اگرچه ظاهراً مطرح نیست، اما در متن تشیع، عمل تشیع، و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است... ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
Telegram
.
″... #اجتهاد، مسئولیت مشخص و سنگین #مذهب تشیع است که بر دوش #عالم محقق گذاشته میشود، تا بر حسب پیشرفت #علم و #آگاهی #مردم، تلقی و برداشت #مذهب را در ذهن و اندیشه و دریافت علمی زمان، تحول ببخشد و تحقق #اسلام و مکتبش را بر حسب نیاز زمان و به میزانی که در هر زمان امکان کشف و فهم آن حقایق میرود، ممکن کند. و از همه مهمتر، این #رسالت بزرگ عالم است که بر اساس احکام و اصول مکتب بزرگی که در اختیار دارد، و بر حسب نیاز و حرکت و ضرورت زمانی که در آن میزید (و مذهبش نیز باید زنده بماند) باید به احکام و برداشتها و فهم تازه متناسب با زمان (و متناسب با نیاز زمان و ضرورت بشر و نسل این زمان) دست بیازد و استنباط و استخراجشان کند، تا مذهب بر چهارچوب شرایط کهنه و گذشته (که دیگر گذشته است) نماند و منجمد نشود، و از زمانش واپس نیفتد... ″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
✅ @Shariati_Group
″... در پایان کنفرانس قصد داشتم که پس از طرح #فلسفه نیایش و بویژه، نقش اجتماعی #نیایش شيعی در جبههگیری تاریخی و #جهاد مستمر #عدالت خواهانهاش، به عنوان مثال، چند نمونه از صحیفه[سجادیه] بیاورم و بر این اساس تجزیه و تحلیل کنم که فرصت نشد.
هنگام ترجمهی کتاب "نیایش" پرفسور کارل، در فرانسه، با متدی که بدان اشارهای کردم، خواستم متون اصيل «دعای اسلامی» را ارزیابی و تحقیق کنم و در این راه گامی مهم برگرفتم و طرح خام و أجمالى عناصر تشکیل دهنده آنرا در پایان ترجمه کتاب دادم، ولی برای تکمیل آن فرصتی پیدا نکردم.
چنانکه یکی دیگر از هدفهایم این بود که متون دعای اسلامی و بالأخص شیعی را -که فرهنگ #شیعه از این جهت سخت غنی است- با متون دعای مسیحی، زرتشتی، ودائی، یهود، بودیسم و غیره مقایسه کنم که این کار ماند!
اگر این کنفرانس بتواند دعوتی باشد از دوستان و همفكران فاضل و پژوهشگران آگاه و متعهد جامعهی ما برای آغاز یا ادامهی این کارها که در آروزی من ماند و اگر این اشارات و این طرحها، ایدهای بدهد برای تحقیق در این کار، عقده این عدم موفقیتهایم تسکین یافته است و شاید این کار، در عین حال، کوششی باشد برای تبرئه #دعا در نظر شبه روشنفکران ما، و نیز #اصلاح #سنت راستین و زندهی دعا در میان شبه مقدسهای ما، و نیز قدمی در راه تغییر بینش منحط و انحرافی جامعهی ما از دعا که خود عامل تخدير و انحراف و اغفال و نفی مسئولیتها و احساسهای کاذب و اغفال از عمل و از #آگاهی و وسیلهی برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی #نیایش در روح و در جامعهی امروز شده است. و اگر قبول داریم که اکنون، در میان عوام، دعـا غالباً با بینش و برداشت فعلی، اثری منفی دارد، پس کوشش در راه احیای #روح نیروبخش و نقش مترقی و آگاهی دهنده و محرک "دعای اسلامی" و بویژه تحقیق و تحلیل منطقی این نقش و معرفی این متون و مشخص کردن عناصر انحرافی و دخیل در متون نیایشهای مترقی و #کمال دهنده فکری و اجتماعی شیعه - که با دعا میاندیشیده و میآموخته و حرف میزد و مبارزه میکرده است. به کوشش سودمند و مترقی و در مسیر تعهد اجتماعی روشنفکران راستینی است که به آگاهی #مردم میاندیشند و از عوامل تخدير و انحراف ذهنی و سلب #مسئولیت اجتماعی و انسانی بیزارند...″
🔊 شنیدن فایل کامل صوتی سخنرانی
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
هنگام ترجمهی کتاب "نیایش" پرفسور کارل، در فرانسه، با متدی که بدان اشارهای کردم، خواستم متون اصيل «دعای اسلامی» را ارزیابی و تحقیق کنم و در این راه گامی مهم برگرفتم و طرح خام و أجمالى عناصر تشکیل دهنده آنرا در پایان ترجمه کتاب دادم، ولی برای تکمیل آن فرصتی پیدا نکردم.
چنانکه یکی دیگر از هدفهایم این بود که متون دعای اسلامی و بالأخص شیعی را -که فرهنگ #شیعه از این جهت سخت غنی است- با متون دعای مسیحی، زرتشتی، ودائی، یهود، بودیسم و غیره مقایسه کنم که این کار ماند!
اگر این کنفرانس بتواند دعوتی باشد از دوستان و همفكران فاضل و پژوهشگران آگاه و متعهد جامعهی ما برای آغاز یا ادامهی این کارها که در آروزی من ماند و اگر این اشارات و این طرحها، ایدهای بدهد برای تحقیق در این کار، عقده این عدم موفقیتهایم تسکین یافته است و شاید این کار، در عین حال، کوششی باشد برای تبرئه #دعا در نظر شبه روشنفکران ما، و نیز #اصلاح #سنت راستین و زندهی دعا در میان شبه مقدسهای ما، و نیز قدمی در راه تغییر بینش منحط و انحرافی جامعهی ما از دعا که خود عامل تخدير و انحراف و اغفال و نفی مسئولیتها و احساسهای کاذب و اغفال از عمل و از #آگاهی و وسیلهی برداشت غلط از مفهوم راستین و نقش مترقی #نیایش در روح و در جامعهی امروز شده است. و اگر قبول داریم که اکنون، در میان عوام، دعـا غالباً با بینش و برداشت فعلی، اثری منفی دارد، پس کوشش در راه احیای #روح نیروبخش و نقش مترقی و آگاهی دهنده و محرک "دعای اسلامی" و بویژه تحقیق و تحلیل منطقی این نقش و معرفی این متون و مشخص کردن عناصر انحرافی و دخیل در متون نیایشهای مترقی و #کمال دهنده فکری و اجتماعی شیعه - که با دعا میاندیشیده و میآموخته و حرف میزد و مبارزه میکرده است. به کوشش سودمند و مترقی و در مسیر تعهد اجتماعی روشنفکران راستینی است که به آگاهی #مردم میاندیشند و از عوامل تخدير و انحراف ذهنی و سلب #مسئولیت اجتماعی و انسانی بیزارند...″
🔊 شنیدن فایل کامل صوتی سخنرانی
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
Telegram
.
نیایش بهعنوان نیاز آدمی و همچنین احساس عاشقانه و عارفانه آدمی، دو نوع دعا را بوجود آورده که ما با هر دو نوعش آشنا هستیم.
اما #اسلام، این دو بعد اساسیِ #دعا را حفظ کرده و بعد سومی نیز بر آن افزوده که (تا آنجایی که من آشنائی دارم) ویژهی دعای اسلامی است و آن عبارتست از: بعد #آگاهی فکری و یا بخش #حکمت باصطلاح خود اسلام، که بر دو بخش دیگری که ابزار احساس و #عشق و همچنین ارائه احتیاج ونیاز و #فقر نیایشگر باشد، افزوده است، به این معنا که یک متن کامل از یک دعای مستند اسلامی شامل سه بعد است که سه نیاز را برآورده میکند. یکی تجلی فقر - نیاز ، و یکی تجلی احساس عارفانه و عاشقانه که فقط راز و نیاز یک عاشق است، و سوم "آموزش فکری، علمی و ایجاد #خودآگاهی فلسفی و اعتقادی در متن دعا برای نیایشگر است.
اینجاست که کاملاً جهت دعا فرق میکند؛ همیشه دعا جهتش ازطرف #انسان بطرف مجرد، بطرف خداست، در بعد آگاهی برعکس نیایشگر در حالی که دعا میکند، در حقیقت مخاطب خود اوست، برای اینکه دراین قسمت حکمت ( که نمونهاش خواهد آمد و در این بعد سوم که بعد آگاهی است، یا بعد #ایدئولوژی، یا بعد اعتقادی، (که آموزش فکری اسمش را میگذارم) در حالیکه من #خدا را میخواهم در شکلی که نامش دعاست، خودم، مخاطبم، و دغا، متن درس است. و اینجاست که در حقیقت دعا کننده خود طرف سخن است. و اینست بعد سومی که در دعای اسلامی اضافه میشود...
اما #شیعه، که در عالیترین شکلش، دعای #امام_سجاد (بعد از پدرانش) میباشد ، بخاطر سر نوشت تاریخی و اجتماعی خاص شیعه که مبارزه با دستگاه حاکم بوده، و هم چنین نداشتن هیچگونه وسیله جهاد، ونیز نداشتن حق بیان و قلم برای بیان دردهای اجتماعی، شعارهای طبقاتی، اجتماعی، اجتهادی، فکری، گروهی، ارائه خواستها، ايدهآلها، اصول عقاید خودش، و عرضه کردن اساسیترین رنجها و اساسیترین آرزوهای گروه خودش، بـرخودش و دیگران، فرم دعا را بعنوان وسیلهی #جهاد و نیز وسیلهی ارائه و بیان افکار اجتماعی، رنجها، دردها، و همچنین سرنوشت خاص شیعه، گذشتهاش، مصیبتها، فاجعهها، ارادهها، آرزوها، تسليم ها، جنایات، ظلمها، مظلوميتها، جلادیها، و شهادتها که مجموعا سرنوشت تاریخی شیعه را در #تاریخ اسلام شکل میداده، همهی آنها در متن «دعای شیعی» تجلی دارد. و میبینیم که در اینجا، دعا هم یک نوع حرف زدن است با خدا، چنانکه همیشه بوده و در شیعه «یک نوع حرفها را زدن» بنابراین دعای شیعه بصورت کاملترین مکتب خودش در چهار بعد مشخص است:
نیاز - عشق - آگاهی - مبارزه
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش / زیباترین روح پرستنده
اما #اسلام، این دو بعد اساسیِ #دعا را حفظ کرده و بعد سومی نیز بر آن افزوده که (تا آنجایی که من آشنائی دارم) ویژهی دعای اسلامی است و آن عبارتست از: بعد #آگاهی فکری و یا بخش #حکمت باصطلاح خود اسلام، که بر دو بخش دیگری که ابزار احساس و #عشق و همچنین ارائه احتیاج ونیاز و #فقر نیایشگر باشد، افزوده است، به این معنا که یک متن کامل از یک دعای مستند اسلامی شامل سه بعد است که سه نیاز را برآورده میکند. یکی تجلی فقر - نیاز ، و یکی تجلی احساس عارفانه و عاشقانه که فقط راز و نیاز یک عاشق است، و سوم "آموزش فکری، علمی و ایجاد #خودآگاهی فلسفی و اعتقادی در متن دعا برای نیایشگر است.
اینجاست که کاملاً جهت دعا فرق میکند؛ همیشه دعا جهتش ازطرف #انسان بطرف مجرد، بطرف خداست، در بعد آگاهی برعکس نیایشگر در حالی که دعا میکند، در حقیقت مخاطب خود اوست، برای اینکه دراین قسمت حکمت ( که نمونهاش خواهد آمد و در این بعد سوم که بعد آگاهی است، یا بعد #ایدئولوژی، یا بعد اعتقادی، (که آموزش فکری اسمش را میگذارم) در حالیکه من #خدا را میخواهم در شکلی که نامش دعاست، خودم، مخاطبم، و دغا، متن درس است. و اینجاست که در حقیقت دعا کننده خود طرف سخن است. و اینست بعد سومی که در دعای اسلامی اضافه میشود...
اما #شیعه، که در عالیترین شکلش، دعای #امام_سجاد (بعد از پدرانش) میباشد ، بخاطر سر نوشت تاریخی و اجتماعی خاص شیعه که مبارزه با دستگاه حاکم بوده، و هم چنین نداشتن هیچگونه وسیله جهاد، ونیز نداشتن حق بیان و قلم برای بیان دردهای اجتماعی، شعارهای طبقاتی، اجتماعی، اجتهادی، فکری، گروهی، ارائه خواستها، ايدهآلها، اصول عقاید خودش، و عرضه کردن اساسیترین رنجها و اساسیترین آرزوهای گروه خودش، بـرخودش و دیگران، فرم دعا را بعنوان وسیلهی #جهاد و نیز وسیلهی ارائه و بیان افکار اجتماعی، رنجها، دردها، و همچنین سرنوشت خاص شیعه، گذشتهاش، مصیبتها، فاجعهها، ارادهها، آرزوها، تسليم ها، جنایات، ظلمها، مظلوميتها، جلادیها، و شهادتها که مجموعا سرنوشت تاریخی شیعه را در #تاریخ اسلام شکل میداده، همهی آنها در متن «دعای شیعی» تجلی دارد. و میبینیم که در اینجا، دعا هم یک نوع حرف زدن است با خدا، چنانکه همیشه بوده و در شیعه «یک نوع حرفها را زدن» بنابراین دعای شیعه بصورت کاملترین مکتب خودش در چهار بعد مشخص است:
نیاز - عشق - آگاهی - مبارزه
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش / زیباترین روح پرستنده
Telegram
.
⭕️ آلوده و وارونه سازیِ «امر به معروف و نهی از منکر» از دیدگاه دکتر شریعتی
🔅متاسفانه زیباترین، عمیقترین، سنگینترین، با ارزشترین و انسانیترین کلمات و اصطلاحات و شعارهای #قرآن را بدترین، سطحیترین، بیارجترین، پستترین و گاه ضد انسانیترین افراد و در مبتذل ترین موارد، به قدری استعمال و مستعمل کردهاند و به قدری آلوده کردهاند که به سختی میتوان زیبایی، عمق، سنگینی و ارجمندی و غنای آنها را به خودشان باز گرداند - از بس بدجوری در ذهنها نقش بستهاند - برخی را اساسأ برعکس معنی کردهاند. برخی را معنی انحرافی دادهاند.
🔅برخی را از معنی انداختهاند و برخی را از نظر درجهی معنی دادن، پایین آوردهاند و حقیر کردهاند، از جمله همین کلمات «امر به معروف و نهی از منکر» درصورتی که اصیلترین شعارهایی که #آگاهی، حرکت و نجات و #آزادی و تکامل ما مسلمانها و همهی بشریت در گرو آنهاست، همین شعارهای زیبای «امر به معروف و نهی از منکر» است.
🔅با این همه از فراموش شدن و منحرف شدن این تک ستون نجات، اصلا چُرتمان هم پاره نمیشود که سهل است، دست زدنِ چندتا جوان را - به عنوان منکر - عامل رفتن #اسلام و ماندن مسلمین میدانیم! و مثلاً رنج میبریم و میلرزیم!
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / #شیعه
🔅متاسفانه زیباترین، عمیقترین، سنگینترین، با ارزشترین و انسانیترین کلمات و اصطلاحات و شعارهای #قرآن را بدترین، سطحیترین، بیارجترین، پستترین و گاه ضد انسانیترین افراد و در مبتذل ترین موارد، به قدری استعمال و مستعمل کردهاند و به قدری آلوده کردهاند که به سختی میتوان زیبایی، عمق، سنگینی و ارجمندی و غنای آنها را به خودشان باز گرداند - از بس بدجوری در ذهنها نقش بستهاند - برخی را اساسأ برعکس معنی کردهاند. برخی را معنی انحرافی دادهاند.
🔅برخی را از معنی انداختهاند و برخی را از نظر درجهی معنی دادن، پایین آوردهاند و حقیر کردهاند، از جمله همین کلمات «امر به معروف و نهی از منکر» درصورتی که اصیلترین شعارهایی که #آگاهی، حرکت و نجات و #آزادی و تکامل ما مسلمانها و همهی بشریت در گرو آنهاست، همین شعارهای زیبای «امر به معروف و نهی از منکر» است.
🔅با این همه از فراموش شدن و منحرف شدن این تک ستون نجات، اصلا چُرتمان هم پاره نمیشود که سهل است، دست زدنِ چندتا جوان را - به عنوان منکر - عامل رفتن #اسلام و ماندن مسلمین میدانیم! و مثلاً رنج میبریم و میلرزیم!
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / #شیعه
Telegram
.
#شریعتی در کتاب "انسان بیخود" سخن از "اسلام فرهنگ" در برابر "اسلام مکتب" میزند و بر این باور بود که برای جهش اجتماعی نیاز به چرخش از اسلامِ #فرهنگ به سمت اسلام #مکتب هستیم. یکی از نمادهای #اسلام به مثابه #ایدئولوژی حجاب مکتبی زنان بود که بین پوشش سنتی زنان مسلمان و پوشش غربی زنان یک مدل سوم ایجاد کرده بود. اما آنچه "فاطمه" فاطمه است شریعتی را از دو مدل دیگر متمایز میکرد، "خودآگاهی زن" بود که بر اساس آگاهی ایدئولوژیک #حجاب را برگزیده بود ولی گفتمانی که بخشی از #قدرت مبتنی بر آن میخواهد زنان را محجبه کند، هیچ نشانی از خودآگاهی ایدئولوژیک ندارد بل میگوید حجاب التزام شرعی است و #دولت آن را #قانون کرده است و عدم التزام به آن مجازات قانونی دارد. به سادگی میتوان دریافت که دال مکتب که سوژهوارگی و #آگاهی و #خودآگاهی و #انتخاب بود فدای التزام شرعی-فقهی شده است و این کانون تنش است.
✍ دکتر #سیدجواد_میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
✍ دکتر #سیدجواد_میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
″... این نسل دارد از دست میرود، این نسل در میانهی دو پایگاه #تجدد و #تقدم، دو قطب مجهز و شکل گرفتهی #سنت و بدعت، املیسم و فکلیسم، #ارتجاع و انحراف، مقلدین گذشته و مقلدین حال، کهنه پرست و غرب پرست، متعصب مذهبی و متعصب ضد مذهبی... تنـها مانده و بیپایگاه و بیپناه.
این نسل نه در قالبهای قدیم موروثی مانده است و نه در قالبهای جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه میشود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژیهای غربی را، مدهای فکری را و تیپهای اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعهاش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم
✅ @Shariati_Group
این نسل نه در قالبهای قدیم موروثی مانده است و نه در قالبهای جدید تحمیلی و وارداتی شکل گرفته و آرام یافته، در حال #انتخاب یک #ایمان است، نیازمند و تشنه است، آزاد است اما آواره، از #مذهب (آنچنان که هست و بر او عرضه میشود) گریزان است و از آن نومید، ایدئولوژیهای غربی را، مدهای فکری را و تیپهای اخلاقی و اجتماعی و زندگی #مدرن را و #استعمار فرهنگی جدید را نپذیرفته و در جستجوی مکتبی است که به او #انسان بودن و به جامعهاش، #آزادی و #آگاهی و عزت، و به او ایمانی روشنگر و سلاحی اعتقادی در مبارزه با #جهل و ذلت و اسارت و عقب ماندگی و تضاد طبقاتی ببخشد ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲ / پدر مادر ما متهمیم
✅ @Shariati_Group
⭕️ خودآگاهی اجتماعی در نسبت با حکمت انسانی
″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمهای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشهی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» میگویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را مییابد.
ویدیا #قانون کشف نمیکند، ماشین نمیسازد، #شعر نمیسراید، نقاشی نمیکند، بلکه راه مییابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه مییابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را مییابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسلاش آواره، و جامعه در بنبستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا میکنند و نسلشان را از بنبست میرهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود میآید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق میشود.
کلمهی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» میگوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.
سقراط میگوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.
میبینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا میکند، با فلاسفهی زمانش که سوفیستهایند مبارزه میکند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانهاش به مبارزه بر میخیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.
#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست مینامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچکدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمتایم، دوستدار حکمتایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوستدار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا میبودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.
بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″
▫️بخش اول
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمهای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشهی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» میگویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را مییابد.
ویدیا #قانون کشف نمیکند، ماشین نمیسازد، #شعر نمیسراید، نقاشی نمیکند، بلکه راه مییابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه مییابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را مییابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسلاش آواره، و جامعه در بنبستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا میکنند و نسلشان را از بنبست میرهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود میآید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق میشود.
کلمهی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» میگوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.
سقراط میگوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.
میبینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا میکند، با فلاسفهی زمانش که سوفیستهایند مبارزه میکند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانهاش به مبارزه بر میخیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.
#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست مینامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچکدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمتایم، دوستدار حکمتایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوستدار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا میبودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.
بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″
▫️بخش اول
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
Telegram
.
⚫️ در انبوه اخبار رنگارنگ تحولات سیاسی و اجتماعی این روزهای کشور، خبر درگذشت #محمد_امینی، سخنور و تاریخ پژوه آزاد، و یکی از معدود فعالان مثمرثمر و علاقهمند و رهپوی نهضت ملی ایران، جامعهی فرهنگی و ملی ایران را متاثر و اندوهگین کرد.
▪️او فرزند نصرتالله خان امینی، وکیل و از یاران وفادار زندهیاد دکتر #محمد_مصدق، پیشوای #نهضت_ملی_ایران بود. یکی از آثار ارزشمند بجای مانده از مرحوم امینی، کتاب «سوداگری با تاریخ» است که در نقد مستدل مخالفان و معاندان دکتر #مصدق نوشته شده؛ او با زبانی مؤثر و بیانی مستند به دفاع از مهمترین بنیادهای فکری و عملی پیشوای #نهضت ملی پرداخته و سربلندی او را در برابر حملات راست و چپ نشان داده است.
▪️در کتاب اخیر، که باید آن را کارپایه رشتهای از سخنرانیها و گفتگوها و جستارهای تاریخی محمد امینی دانست، او از مصدق به ویژه در برابر دو اتهام محوری دفاعی جانانه انجام داده است: با ارائهی دهها سند و مدرک نشان میدهد که مصدق بر خلاف ادعای دشمنانش در برابر دربار صادق بود و به هیچوجه در دفاع از حکومت #مشروطه سستی نشان نداد. مدعیان بر آن هستند که با دستاویز ساختن برخی از اقدامات مصدق در برابر #شاه و #مجلس، از زمامداری او مشروعیتزدایی کنند تا به کودتایی که به خلع او انجامید، جامه «قیام ملی» بپوشانند.
▪️امینی از سوی دیگر به روشنی نشان داده است که بر خلاف دعوی مخالفان، از جمله شخص محمدرضا شاه پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم»، مصدق همواره مدافع پیگیر و جسور آزادیهای مصرحه در #قانون اساسی بود و هرگز به موازین دموکراتیک پشت نکرد. پیروزی کودتایی که به سقوط او انجامید، از جمله به خاطر پایبندی مصدق به موازین حکمرانی دموکراتیک بود، که سر سوزنی از آن عدول نکرد.
▪️فقدان این پژوهشگر مستقل و ملی را که به سهم خود کوشید با ایضاح و تشریح #تاریخ_معاصر کشور و روشنگری نسل جدید ادای دین نماید را به جامعه ملیون اصیل #ایران تسلیت گفته و تلاش مستمر او برای نیل جامعهی ایرانی به #آگاهی تاریخی و #آزادی سیاسی را ارج مینهیم.
✅ @Shariati_Group
▪️او فرزند نصرتالله خان امینی، وکیل و از یاران وفادار زندهیاد دکتر #محمد_مصدق، پیشوای #نهضت_ملی_ایران بود. یکی از آثار ارزشمند بجای مانده از مرحوم امینی، کتاب «سوداگری با تاریخ» است که در نقد مستدل مخالفان و معاندان دکتر #مصدق نوشته شده؛ او با زبانی مؤثر و بیانی مستند به دفاع از مهمترین بنیادهای فکری و عملی پیشوای #نهضت ملی پرداخته و سربلندی او را در برابر حملات راست و چپ نشان داده است.
▪️در کتاب اخیر، که باید آن را کارپایه رشتهای از سخنرانیها و گفتگوها و جستارهای تاریخی محمد امینی دانست، او از مصدق به ویژه در برابر دو اتهام محوری دفاعی جانانه انجام داده است: با ارائهی دهها سند و مدرک نشان میدهد که مصدق بر خلاف ادعای دشمنانش در برابر دربار صادق بود و به هیچوجه در دفاع از حکومت #مشروطه سستی نشان نداد. مدعیان بر آن هستند که با دستاویز ساختن برخی از اقدامات مصدق در برابر #شاه و #مجلس، از زمامداری او مشروعیتزدایی کنند تا به کودتایی که به خلع او انجامید، جامه «قیام ملی» بپوشانند.
▪️امینی از سوی دیگر به روشنی نشان داده است که بر خلاف دعوی مخالفان، از جمله شخص محمدرضا شاه پهلوی در کتاب «مأموریت برای وطنم»، مصدق همواره مدافع پیگیر و جسور آزادیهای مصرحه در #قانون اساسی بود و هرگز به موازین دموکراتیک پشت نکرد. پیروزی کودتایی که به سقوط او انجامید، از جمله به خاطر پایبندی مصدق به موازین حکمرانی دموکراتیک بود، که سر سوزنی از آن عدول نکرد.
▪️فقدان این پژوهشگر مستقل و ملی را که به سهم خود کوشید با ایضاح و تشریح #تاریخ_معاصر کشور و روشنگری نسل جدید ادای دین نماید را به جامعه ملیون اصیل #ایران تسلیت گفته و تلاش مستمر او برای نیل جامعهی ایرانی به #آگاهی تاریخی و #آزادی سیاسی را ارج مینهیم.
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔶 به جای زخم زدن، بر زخمهای «دیگری» بنگریم
🔅مشکل اساسی که در سالهای اخیر به صورت آرام و بیسر و صدا رشد کرده و کسی هم به آن توجه نمیکند، گسترش خشونت در لایههای مختلف اجتماعی است.
🔅شواهد نشان میدهد جامعهی ما روز به روز در پذیرش و احترام به «دیگری» گامی رو به عقب برداشته و قشرهای مختلف اجتماع توان برقراری دیالوگ و فهم رنج و سختی یکدیگر را از دست میدهند.
▫️میزان پروندههایی که روزانه در دادگاهها باز میشود (بیش از ۱۵ میلیون پرونده)
▫️میزان کلاه برداریهایی که صورت میگیرد.
▫️میزان آلودگی هوای شهرها و بیتفاوتی #مردم (کافیست به میزان خودروهای تک سرنشین در ماه آذر و دی که اوج وارونگی و آلودگی هواست بنگریم)
▫️میزان تصادفات جادهای (بیش از پنج برابر متوسط جهانی)
▫️گسترش فاصلهی طبقاتی و فرار مالیاتی و رانت خواری و افزایش تفاوت سطح زندگی غنی و فقیر...
▫️خشک شدن چاهها و رودها و آبهای زیرزمینی (چهارصد هزار چاه عمیق غیرقانونی در کشور مشغول فعالیت است) و مواردی از این قبیل نشان میدهد، «دیگری» و حق حیات دیگری و توجه به حقوق دیگران جایگاه خاصی در نگاه و تفکر ما ندارد.
🔅فیلسوفی که در زمینهی توجه به دیگری و دیدن «چهره دیگری» تأکید بسیار دارد، فیلسوف اخلاقگرای فرانسوی «امانوئل لِویناس» است. از دیدگاه لویناس، اخلاق به معنای توجه به حق حیات دیگری است. لویناس ما را به دیدن دیگری فرا میخواند. به عقیدهی او ما با نگاه در «چهره دیگری» به دنیای او راه مییابیم. با دیدن خستگی و شکستگی و چروک در چهره دیگری، با رفتن به عمق نگاهش میتوانیم #حق او را به رسمیت شناخته و با او ارتباط برقرار میکنیم. در مواجه با چهره دیگریست که حق او را به رسمیت میشناسیم و از خودبینی و خودخواهیِ خویش فاصله میگیریم.
🔅#عشق برای لویناس وضعیت #آگاهی انسان از مسئولیت در قبال دیگری است، مسئولیتی اخلاقی که یک تکلیف مستمر و همیشگی است و هیچگاه فراموش نمیشود. لویناس این جمله معروف «آلیوشا» در #کتاب «برادران کارمازوف» #داستایوفسکی را تکرار میکند که: «ما همگی مسئول دیگران هستیم و من بیشتر از دیگران مسئولم.»
🔅مفهوم اخلاقی زیستن در نگاه لویناس به این معناست که هر دم احساس کنیم، بار حفاظت از «دیگری» و «جامعه» بیشتر از هر کسی بر دوش ماست و این ماییم که در قبال #خشونت و #ظلم در حق «دیگری» باید از #جامعه دفاع نماییم.
🔅نگاه در چهرهی «دیگری»، فهمیدن دردهای «دیگری»، پی بردن به عمق رنجهای «دیگری» و به رسمیت شناختن و پذیرش «دیگری» تا حد بسیار زیادی از زندگیِ ما ایرانیان غایب است. ما امروز به واسطه شیوهی تربیتمان در خانه و مدرسه، به واسطهی رسانههای جمعیمان و به مانند سیاست مداران و مسئولان خودبین و خودخواهمان به انسانهایی تک بعدی و خودبین بدل گشتهایم که توان برقراری دیالوگ با یکدیگر را از دست داده و تمام امکانات جامعه را برای خود میخواهیم.
🔅ما در خیابان و در رانندگی، در نشستن بر صندلی مترو و اتوبوس، در ایستادن در صف نانوایی، در معامله و خرید و فروش، در اجاره مسکن، در هنگام بر عهده گرفتن مسئولیت، در رعایت حقوق همسایه، در برخورد با خانواده و همسر و فرزند و در تمام شئونات زندگی اجتماعیمان تصویر [و بالطبع حق]«دیگری» را نادیده میگیریم و سعی در فهم نگاه و رنجهای خفته در نگاه دیگری نداریم.
🔅ما چیزی شبیه «جامعه» و «شهروند» نیستیم، بلکه میلیونها #انسان «منفرد» هستیم که در کنار یکدیگر زندگی میکنیم و دیگری را نه در مقام انسانِ همپایه که حق حیات مستقل و زندگی قابل احترامی دارد، بلکه ابزاری میبینیم که برای کسب سود، استفاده سیاسی، لذت بردن، شهرت و..امثالهم مورد استفاده قرار میدهیم.
✅ @Shariati_Group
✍ فرهاد قنبری
پ.ن: در زمانهای که حتی برخی از چهرههای سرشناس و موجه #دین و #قرآن پژوه، خشونت زبانی و کلامی و رفتاری جامعهی آشفته و پریشان احوال امروز #ایران را توجیه و تئوریزه میکنند، خواندن چنین متونی میتواند آگاهیبخش باشد!
🔅مشکل اساسی که در سالهای اخیر به صورت آرام و بیسر و صدا رشد کرده و کسی هم به آن توجه نمیکند، گسترش خشونت در لایههای مختلف اجتماعی است.
🔅شواهد نشان میدهد جامعهی ما روز به روز در پذیرش و احترام به «دیگری» گامی رو به عقب برداشته و قشرهای مختلف اجتماع توان برقراری دیالوگ و فهم رنج و سختی یکدیگر را از دست میدهند.
▫️میزان پروندههایی که روزانه در دادگاهها باز میشود (بیش از ۱۵ میلیون پرونده)
▫️میزان کلاه برداریهایی که صورت میگیرد.
▫️میزان آلودگی هوای شهرها و بیتفاوتی #مردم (کافیست به میزان خودروهای تک سرنشین در ماه آذر و دی که اوج وارونگی و آلودگی هواست بنگریم)
▫️میزان تصادفات جادهای (بیش از پنج برابر متوسط جهانی)
▫️گسترش فاصلهی طبقاتی و فرار مالیاتی و رانت خواری و افزایش تفاوت سطح زندگی غنی و فقیر...
▫️خشک شدن چاهها و رودها و آبهای زیرزمینی (چهارصد هزار چاه عمیق غیرقانونی در کشور مشغول فعالیت است) و مواردی از این قبیل نشان میدهد، «دیگری» و حق حیات دیگری و توجه به حقوق دیگران جایگاه خاصی در نگاه و تفکر ما ندارد.
🔅فیلسوفی که در زمینهی توجه به دیگری و دیدن «چهره دیگری» تأکید بسیار دارد، فیلسوف اخلاقگرای فرانسوی «امانوئل لِویناس» است. از دیدگاه لویناس، اخلاق به معنای توجه به حق حیات دیگری است. لویناس ما را به دیدن دیگری فرا میخواند. به عقیدهی او ما با نگاه در «چهره دیگری» به دنیای او راه مییابیم. با دیدن خستگی و شکستگی و چروک در چهره دیگری، با رفتن به عمق نگاهش میتوانیم #حق او را به رسمیت شناخته و با او ارتباط برقرار میکنیم. در مواجه با چهره دیگریست که حق او را به رسمیت میشناسیم و از خودبینی و خودخواهیِ خویش فاصله میگیریم.
🔅#عشق برای لویناس وضعیت #آگاهی انسان از مسئولیت در قبال دیگری است، مسئولیتی اخلاقی که یک تکلیف مستمر و همیشگی است و هیچگاه فراموش نمیشود. لویناس این جمله معروف «آلیوشا» در #کتاب «برادران کارمازوف» #داستایوفسکی را تکرار میکند که: «ما همگی مسئول دیگران هستیم و من بیشتر از دیگران مسئولم.»
🔅مفهوم اخلاقی زیستن در نگاه لویناس به این معناست که هر دم احساس کنیم، بار حفاظت از «دیگری» و «جامعه» بیشتر از هر کسی بر دوش ماست و این ماییم که در قبال #خشونت و #ظلم در حق «دیگری» باید از #جامعه دفاع نماییم.
🔅نگاه در چهرهی «دیگری»، فهمیدن دردهای «دیگری»، پی بردن به عمق رنجهای «دیگری» و به رسمیت شناختن و پذیرش «دیگری» تا حد بسیار زیادی از زندگیِ ما ایرانیان غایب است. ما امروز به واسطه شیوهی تربیتمان در خانه و مدرسه، به واسطهی رسانههای جمعیمان و به مانند سیاست مداران و مسئولان خودبین و خودخواهمان به انسانهایی تک بعدی و خودبین بدل گشتهایم که توان برقراری دیالوگ با یکدیگر را از دست داده و تمام امکانات جامعه را برای خود میخواهیم.
🔅ما در خیابان و در رانندگی، در نشستن بر صندلی مترو و اتوبوس، در ایستادن در صف نانوایی، در معامله و خرید و فروش، در اجاره مسکن، در هنگام بر عهده گرفتن مسئولیت، در رعایت حقوق همسایه، در برخورد با خانواده و همسر و فرزند و در تمام شئونات زندگی اجتماعیمان تصویر [و بالطبع حق]«دیگری» را نادیده میگیریم و سعی در فهم نگاه و رنجهای خفته در نگاه دیگری نداریم.
🔅ما چیزی شبیه «جامعه» و «شهروند» نیستیم، بلکه میلیونها #انسان «منفرد» هستیم که در کنار یکدیگر زندگی میکنیم و دیگری را نه در مقام انسانِ همپایه که حق حیات مستقل و زندگی قابل احترامی دارد، بلکه ابزاری میبینیم که برای کسب سود، استفاده سیاسی، لذت بردن، شهرت و..امثالهم مورد استفاده قرار میدهیم.
✅ @Shariati_Group
✍ فرهاد قنبری
پ.ن: در زمانهای که حتی برخی از چهرههای سرشناس و موجه #دین و #قرآن پژوه، خشونت زبانی و کلامی و رفتاری جامعهی آشفته و پریشان احوال امروز #ایران را توجیه و تئوریزه میکنند، خواندن چنین متونی میتواند آگاهیبخش باشد!
Telegram
.
🔴 مسئولیت فوری و لازم نیروهای اصیل ملی
🔸با گذشت دو ماه از اعتراضات متعاقب مرگ دلخراش مرحومه امینی که درحال حاضر به آشوب و درگیریهای عمدتاً مسلحانه شبه چریکی در خیابان منجر شده است، نیروهای اصیل ملی کشور در فقدان یک تشکیلات مرکزی منسجم و فراگیر، هنوز نتوانستهاند استراتژی واحدی را در مواجهه با رخدادهای جاری تدوین و به هواداران و علاقمندان خود عرضه کنند. در اینجا بیش از آنکه عدم امکان گردهماییهای لازم برای تدوین خط مشی با حضور طیفهای متنوع جریان نقش بازی کند و هژمونی دو قطبیهای رادیکال شده ضد مصالح و منافع ملی کشور، اما تفاوت فهمها و رویکردهاست که مانع از شکل دهی به یک گفتگوی فراگیر میشود که اجازه نمیدهد این جریانات به یک جمعبندی خردورزانه منسجم و مشترک دست پیدا کند.
🔸در واقع بخش عمده اختلاف این طیفها و نیروها در :
📌 تحلیل و ارزیابی وضعیت درونی جمهوری اسلامی به دلیل فقدان اطلاعات لازم و مکفی،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی گسلهای متنوع اجتماعی که ممکن است به چند پارگی سرزمینی بیانجامد،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی میزان واقعی بودن خطر برنامهی برخی سرویسهای خارجی بیگانه برای اضمحلال #ایران،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی سیاستهای منطقهای و جهانی دولتهای قدرتمند،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی امکان جامعهی ایرانی برای شکل دهی به یک گذار کم هزینه و نگرانی از خلاء قدرت
و نظائر این موارد مانع از آن شده است که این نیروها بتوانند با بیانی آگاهانه، دقیق و موثر، سیاست عملی واحد، جامع و متحدی را در یکی از حساسترین مقاطع ادوار #تاریخ_معاصر ایران اتخاذ کنند و واقع آن است که چنین شکاف و عدم انسجامی پیش از این در میان این نیروها فاقد سابقه بوده، هرچند فقدان شخصیتهای کاریزما و فیصله بخش در جریان نیز بر شدت بحران و وخامت اوضاع افزوده است. با این حال امکان برخی اقدامات عاجل وجود دارد.
🔸اما فوریترین کار برای نیروهای ملی در این مقطع، سرریز تجربیات تاریخی جنبشهای یکصد و پنجاه سالهی اخیر به جنبش جاریست. نیروهای ملی باید بتوانند برای افزایش ایمنی جنبش اجتماعی از یک سو و تقویت پتانسیل آن از سوی دیگر، سوکتهای آزاد و سرگردان آن را به پورتهای تاریخ معاصر متصل کنند (که شوربختانه در این امر شدیداً کمکار و ضعیف ظاهر شدهاند). این پورتها درگاههای مناسب برای انتقال دادهها و تجربیات تاریخیاند. تردیدی نیست که در غفلت نیروهای ملی، این سوکتهای آزاد به پورتهایی متصل میشوند که ممکن است دادههایی مغایر با «منافع ملی» را به جنبشهای اجتماعی سر ریز کنند.
🔸در فقدان یک سیاست عملی متحد، انتقال #آگاهی و تجربیات تاریخی به مطالبهگران و نیروهای معترض حاضر در میدان، کمترین کاریست که از نیروهای ملی انتظار میرود. مرعوب تحلیلهای گسست نسلی نشویم و در قرار دادن جنبشها در ریل مطالبات متراکم ملی تاریخ بیداری ایرانیان در یکصد و پنجاه سالهی اخیر بکوشیم.
✅ @Shariati_Group
📚 برداشتی از مطلب آقای ح.عابدیان
🔸با گذشت دو ماه از اعتراضات متعاقب مرگ دلخراش مرحومه امینی که درحال حاضر به آشوب و درگیریهای عمدتاً مسلحانه شبه چریکی در خیابان منجر شده است، نیروهای اصیل ملی کشور در فقدان یک تشکیلات مرکزی منسجم و فراگیر، هنوز نتوانستهاند استراتژی واحدی را در مواجهه با رخدادهای جاری تدوین و به هواداران و علاقمندان خود عرضه کنند. در اینجا بیش از آنکه عدم امکان گردهماییهای لازم برای تدوین خط مشی با حضور طیفهای متنوع جریان نقش بازی کند و هژمونی دو قطبیهای رادیکال شده ضد مصالح و منافع ملی کشور، اما تفاوت فهمها و رویکردهاست که مانع از شکل دهی به یک گفتگوی فراگیر میشود که اجازه نمیدهد این جریانات به یک جمعبندی خردورزانه منسجم و مشترک دست پیدا کند.
🔸در واقع بخش عمده اختلاف این طیفها و نیروها در :
📌 تحلیل و ارزیابی وضعیت درونی جمهوری اسلامی به دلیل فقدان اطلاعات لازم و مکفی،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی گسلهای متنوع اجتماعی که ممکن است به چند پارگی سرزمینی بیانجامد،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی میزان واقعی بودن خطر برنامهی برخی سرویسهای خارجی بیگانه برای اضمحلال #ایران،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی سیاستهای منطقهای و جهانی دولتهای قدرتمند،
📌 اختلاف در تحلیل و ارزیابی امکان جامعهی ایرانی برای شکل دهی به یک گذار کم هزینه و نگرانی از خلاء قدرت
و نظائر این موارد مانع از آن شده است که این نیروها بتوانند با بیانی آگاهانه، دقیق و موثر، سیاست عملی واحد، جامع و متحدی را در یکی از حساسترین مقاطع ادوار #تاریخ_معاصر ایران اتخاذ کنند و واقع آن است که چنین شکاف و عدم انسجامی پیش از این در میان این نیروها فاقد سابقه بوده، هرچند فقدان شخصیتهای کاریزما و فیصله بخش در جریان نیز بر شدت بحران و وخامت اوضاع افزوده است. با این حال امکان برخی اقدامات عاجل وجود دارد.
🔸اما فوریترین کار برای نیروهای ملی در این مقطع، سرریز تجربیات تاریخی جنبشهای یکصد و پنجاه سالهی اخیر به جنبش جاریست. نیروهای ملی باید بتوانند برای افزایش ایمنی جنبش اجتماعی از یک سو و تقویت پتانسیل آن از سوی دیگر، سوکتهای آزاد و سرگردان آن را به پورتهای تاریخ معاصر متصل کنند (که شوربختانه در این امر شدیداً کمکار و ضعیف ظاهر شدهاند). این پورتها درگاههای مناسب برای انتقال دادهها و تجربیات تاریخیاند. تردیدی نیست که در غفلت نیروهای ملی، این سوکتهای آزاد به پورتهایی متصل میشوند که ممکن است دادههایی مغایر با «منافع ملی» را به جنبشهای اجتماعی سر ریز کنند.
🔸در فقدان یک سیاست عملی متحد، انتقال #آگاهی و تجربیات تاریخی به مطالبهگران و نیروهای معترض حاضر در میدان، کمترین کاریست که از نیروهای ملی انتظار میرود. مرعوب تحلیلهای گسست نسلی نشویم و در قرار دادن جنبشها در ریل مطالبات متراکم ملی تاریخ بیداری ایرانیان در یکصد و پنجاه سالهی اخیر بکوشیم.
✅ @Shariati_Group
📚 برداشتی از مطلب آقای ح.عابدیان
Telegram
.
"... #امامت، نه يک اعتقاد متافيزيکی، و #ولايت، نه يک وهم صوفيانه، که يک فلسفهی رهبری انقلابی است برای نجات جامعه از جهل و جور و پاکسازی انقلابیِ محيط و تربيت انقلابیِ افراد برای نيل به مرحلهی #آزادی و #آگاهی و رشد سياسی و فکری #مردم، تا بتوانند #دموکراسی راستين را، که بر آراء مستقل و آگاهانه و مسئول يکايک افراد استوار است، بنا کنند، دمکراسیای که از عوامفريبی، توطئه، جادوی #پول، دستهای پنهان #بيگانه، و دستهای نيرومند #سرمايه آسيب نبيند، و روپوش مشروعی برای پنهان کردن و دوام بخشيدن به #استثمار نباشد..."
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگيری طبقاتی اسلام
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگيری طبقاتی اسلام
✅ @Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 | عملیات روانی ...
🔺 میگفت #آمریکا تکنولوژی و بمبی دارد که اگر بفرستد تمام سیستمهای ارتباطی #ایران را از کار میاندازد! این را نه یک شهروند عادی، بلکه یکی از مسئولین رده بالای درگیر در پرونده هستهای بیان میکرد و عدهای بیاطلاع هم با شنیدن این حرف، برایش کف و سوت هم میزدند!
🔺 در این کلیپ هم مخاطب یک شهروند عادی مثل همهی ماست که صفحات مجازی و فیک نیوزها را پشت هم چک میکند و با بمباران هدفمند خبری - رسانهایِ آنها مواجه میشود.
🔻 اینگونه؛ باورهای کاملاً دروغ و غلط را در ذهن جوامع جا میاندازند و «خود تحقیری» را نه تنها در ایران بلکه در سایر ملتهای درگیر #استعمار، ویروسوار پخش میکنند.
❗️علاج این #ویروس تنها روشنگری و #آگاهی است...
#ژئوپلیتیک_رسانه
✅ @Shariati_Group
🔺 میگفت #آمریکا تکنولوژی و بمبی دارد که اگر بفرستد تمام سیستمهای ارتباطی #ایران را از کار میاندازد! این را نه یک شهروند عادی، بلکه یکی از مسئولین رده بالای درگیر در پرونده هستهای بیان میکرد و عدهای بیاطلاع هم با شنیدن این حرف، برایش کف و سوت هم میزدند!
🔺 در این کلیپ هم مخاطب یک شهروند عادی مثل همهی ماست که صفحات مجازی و فیک نیوزها را پشت هم چک میکند و با بمباران هدفمند خبری - رسانهایِ آنها مواجه میشود.
🔻 اینگونه؛ باورهای کاملاً دروغ و غلط را در ذهن جوامع جا میاندازند و «خود تحقیری» را نه تنها در ایران بلکه در سایر ملتهای درگیر #استعمار، ویروسوار پخش میکنند.
❗️علاج این #ویروس تنها روشنگری و #آگاهی است...
#ژئوپلیتیک_رسانه
✅ @Shariati_Group
🔅″... به روشنی محسوس است که #اسلام دارد تولدی دوباره مییابد. عوامل این #بعثت اسلامیِ وجدانها که عمق و دامنهی بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست، اما، فکر میکنم موثرترین عامل، به بنبست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست #علم و ناتوانی ایدئولوژیها و به ویژه، آشکار شدن نارساییها و کژیهای #سوسیالیسم و مارکسیستی و سوسیال دموکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان همهی #انسان دوستان و #عدالت خواهان و جویندگان راه نجات نهایی #مردم برانگیخته بود و در نهایت به استالینیسم و مائوئیسم منجر شده یا رژیمهایی چون رژیم اشمیت و گی موله و کالاهان!
🔅و علم هم که به جای آنکه جانشین شایستهتری برای #مذهب شود، که ادعا میکرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایهداری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشیای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بیمهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همهی ارزشهای انسانی...
🔅تمامیِ این تجربههای تلخ زمینه را برای «طلوع دوبارهی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچگاه نمیتواند دغدغهی «حقیقتیابی، حقطلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچههای علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی #خدا)، سوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرفپرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفهی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظامهای معاصر… به بنبست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همهی کرامتهای انسانی و ارزشهای متعالی وجودی و سلطهی غولآسای #تکنولوژی بیرحم و قتال افکند...
🔅و طبیعی است که اندیشهای بیدار و روحهای آزاد و وجدانهای سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشدهاند و انگیزههای اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشتهاند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق میسوزد و از منشور بلورینش خدا میتابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی میدهد و به همه چیز معنی میبخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی
🔅و علم هم که به جای آنکه جانشین شایستهتری برای #مذهب شود، که ادعا میکرد، سر از بمب اتم درآورد و غلام #سرمایهداری و زور و در نتیجه، از انسان جدید، بدبختی غنی و وحشیای متمدن ساخت و #آزادی و #دموکراسی هم میدان بازی شد برای ترکتازی بیمهار #پول و #شهوت و غارت آزاد مردم و لجن مال کردن همهی ارزشهای انسانی...
🔅تمامیِ این تجربههای تلخ زمینه را برای «طلوع دوبارهی #ایمان» مساعد کرده است و انسان که هیچگاه نمیتواند دغدغهی «حقیقتیابی، حقطلبی و آرزوی فلاح» را در وجدان خویش بمیراند، در کوچههای علم، #ایدئولوژی، دموکراسی، آزادی فردی (#لیبرالیسم)، اصالت انسان (#اومانیسم بی #خدا)، سوسیالیسم دولتی، #کمونیسم مادی (#مارکسیسم)، اصالت #اقتصاد (#اکونومیسم) و مصرفپرستی و #رفاه، به عنوان هدف انسان و فلسفهی زندگی در #فرهنگ و نظام بورژوایی و بالاخره تکیه مطلق و صرف بر «تکنولوژی و پیشرفت» یعنی #تمدن و #آرمان نظامهای معاصر… به بنبست رسید و با آن همه امید ایمان و شور اشتیاقی که در انتخاب این رهگذرهای خوش آغاز بدانجام داشت، و هر کدام را به امید حقیقت و کمال و نجات، با پشت کردن به #خدا و از دست نهادن ایمان پیش گرفت و با #عشق و شتاب و فداکاری بسیار پیمود، سرش به سختی به دیوار مقابل خورد و یا از برهوت پریشانی و پوچی و ضلالت مطلق سر درآورد و #سوسیالیسم او را به #استبداد چند بعدی و دموکراسی به حاکمیت سرمایه و آزادی به بردگی پول و شهوت و حتی علم او را به انسلاخ از همهی کرامتهای انسانی و ارزشهای متعالی وجودی و سلطهی غولآسای #تکنولوژی بیرحم و قتال افکند...
🔅و طبیعی است که اندیشهای بیدار و روحهای آزاد و وجدانهای سلیم و طاهر که هنوز مسخ نشدهاند و انگیزههای اصیل #فطرت آدمی را در عمق وجود نوعی خویش نگاه داشتهاند و آتش قدسی #حق و #حقیقت و #کمال و #فلاح در کانون دلشان خاموش و خاکستر نشده است، به خدا بازگردند و قندیل مقدسی را که در آن زینت عشق میسوزد و از منشور بلورینش خدا میتابد و هستی را و این شبستان #طبیعت را و اعماق پر گوهر فطرت و درون انسان را گرمی و روشنایی عشق و #آگاهی و #خودآگاهی میدهد و به همه چیز معنی میبخشد، دوباره در اندیشه و #روح و زندگی خویش بر افروزند و در تلاش آن باشند که این مشکلات حقیقت را بر سقف شبستان این عصر بیاویزند و این مصباح هدایت را فرا راه این نسل دارند و آینده را از پوچی و تباهی انسان و تمدن و فرهنگ و زندگی و علم و #هنر و کار انسان نجات دهند ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
آخرین نامه به پدر استاد #محمدتقی_شریعتی
⭕️ جامعه اسلامی و مسلمانان سیاسی
🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار میآید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آنرا تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» #مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرتهای استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزشهای بیشمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
🔸در جامعه ما دوران بنیعباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاستزدایی جامعه اسلامی است. #بنیامیه علیرغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علیرغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث میشد که انبوه تودهها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنیعباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنیامیه را قربانی خویش ساخت، به سیاستزدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفتهایی که به نام #اسلام در جهان به دست میآوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقهای.
🔹این بود که جنگها و مبارزات مردم در دوران بنیامیه، که همه جنگهای سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنیعباس تبدیل به جنگهای فرقهای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایهداری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژیهای رنگارنگ، تشدید خصومتهای فرقهای، قبیلهای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقتهای ورزشی، مصرفپرستی، ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفههای پوچ، تئاترها، سینماها، کابارهها، رادیو تلویزیونها، موسیقیها، تجمل پرستیها، مدسازیها، آزادیهای جنسی و هزاران چشمبندی دیگر و صدها هزار شعبدهبازی و جنگهای زرگری دیگر بدان میرسد، همان چیزها که حتی صمیمیترین و آگاهترین روشنفکران ما را هم سرگرم میسازد. چنانکه میبینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیریهای مذهبی و تنازعهای ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمیکنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیریها مشغول کردهاند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان ها و #آتاتورک ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقیزاده ها و #میرزاملکم ها آغاز کرده بودند، و نمیتوانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه میپندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامـه
🔸مقصود از سیاسی بودن، بینش و گرایشی است که فرد را به سرنوشت جامعهای که در آن زندگی میکند پیوند میدهد و این پیوند است که تجلیگاه اراده، #آگاهی و #انتخاب انسان به شمار میآید و تنها #انسان است که موضع اجتماعی خویش راهمچنانکه موضع طبیعی خویش را، احساس میکند، یعنی به پایگاه خویش در #طبیعت یا در جامعه #خودآگاهی دارد و در آن دخالت میورزد، آنرا تأیید میکند یا بدان اعتراض دارد و یا در تغییر ساختمان آن دخالت میکند. بنابر این، انسان غیرسیاسی انسانی است که عالیترین تجلی استعداد نوعی خویش را باطل گذاشته است.
🔹متأسفانه قدرتمندانی که بر سرنوشت جامعهها مسلط بودهاند، همواره از سیاسی شدن تودهها وحشت داشتهاند. «سیاستزدایی» #مردم شیوهای نیست که امروز استعمارگران و یا قدرتهای استبدادی و ضدمردمی، برای انحصار قدرت سیاسی در دست خویش، کشف کرده باشند و از طریق ترویج هنرهای انحرافی، افراط در ورزشهای بیشمار یا توسعه آزادیهای جنسی، و یا مصرفپرستی و یا ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی اقتصادی و خانوادگی، و یا ترویج مسائل انحرافی و یا سرگرمیهای ذهنی و یا تخدیرهای مذهبی و فلسفی و ادبی و هنری، اندیشهها را از سرنوشت خویش و سرنوشت جامعه خویش دور سازند.
🔸در جامعه ما دوران بنیعباس، دوران موفقیت دستگاه در سیاستزدایی جامعه اسلامی است. #بنیامیه علیرغم پایگاه نژادی و قومی نیرومندی که داشتند، علیرغم هوشیاری سیاسی و نیز خشونتی که در سرکوب مخالفان بروز دادند، نتوانستند بیش از یک قرن دوام آورند. آنچه عمر این رژیم نیرومند را اینچنین کم کرد، حساسیت سیاسی مردم مسلمانی بود که آن را از #انقلاب_اسلامی به ارث برده بودند. کمترین انحراف #حکومت باعث میشد که انبوه تودهها به #مسجد بریزند و دردسری برای دستگاه ایجاد کنند. بنیعباس که شعور حساس سیاسی توده را دیدند، و دانستند که چگونه رژیم نیرومندی چون بنیامیه را قربانی خویش ساخت، به سیاستزدایی پرداختند.
از چه طریق؟ از طریق توسعه فرهنگ، تکیه بر #علم، پیشرفت مادی، #ثروت، قدرت سیاسی، فتوحات اسلامی و تجلیل و تعظیم شعائر دینی، و بدین طریق انبوه توده را با پیشرفتهایی که به نام #اسلام در جهان به دست میآوردند، تخدیر کردند و روشنفکران را هم با غرق کردن در مسائل ذهنی، کلامی، فلسفی و فرقهای.
🔹این بود که جنگها و مبارزات مردم در دوران بنیامیه، که همه جنگهای سیاسی و طبقاتی براساس #عدالت طبقاتی و رهبری انسانی بود، در دوران بنیعباس تبدیل به جنگهای فرقهای، کلامی، ذهنی، فلسفی و حتی لفظی شد. به همان گونه که امروزه #سرمایهداری و #استعمار از طریق ساختن ایدئولوژیهای رنگارنگ، تشدید خصومتهای فرقهای، قبیلهای، نژادی، شیوع #فساد، توسعه حماقتهای ورزشی، مصرفپرستی، ایجاد گرفتاریهای حقیر در زندگی خانوادگی و اقتصاد فردی، خلق هنرهای بیمارگونه، فلسفههای پوچ، تئاترها، سینماها، کابارهها، رادیو تلویزیونها، موسیقیها، تجمل پرستیها، مدسازیها، آزادیهای جنسی و هزاران چشمبندی دیگر و صدها هزار شعبدهبازی و جنگهای زرگری دیگر بدان میرسد، همان چیزها که حتی صمیمیترین و آگاهترین روشنفکران ما را هم سرگرم میسازد. چنانکه میبینیم چه بسیارند جوانان روشنفکر و مترقی ما که به نام مبارزه با خرافات و یا به نام تکیه به علم و حتی به نام #ایدئولوژی بسیار مترقی و پیشتاز، شب و روز سرگرم مبارزه با مسائل کلامی، و سرگرم مبارزات کلامی، فلسفی و لفظی و درگیریهای مذهبی و تنازعهای ایدئولوژیک هستند و هرگز احساس نمیکنند که در این حال که خود را به عنوان روشنفکران مترقی با این درگیریها مشغول کردهاند، وارث همان کاری هستند که در جامعه ما #رضاخان ها و #آتاتورک ها بدان پرداخته و پیش از آنها #تقیزاده ها و #میرزاملکم ها آغاز کرده بودند، و نمیتوانند ارزیابی کنند که آنچه آنان به تقلید روشنفکران قرون ۱۸ و ۱۹ #اروپا کاری روشنفکرانه میپندارند، همدستی با عواملی است که برج و باروهای #ایمان، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی و ذخایر تاریخی ما را فروریختند، بشکنند.
✅ @Shariati_Group
🔻ادامـه