🔷🌹 لری در چند ثانیه
معادل های لری دماغ:
#پت /pət/ : لکی، مینجایی، ثلاثی
#نفت /noft/ : بختیاری
#فیر /fir/: دامونی(جنوبی)
pət, noft, fir = nose
لطفا هرگونه تصحیح و توضیح در این خصوص را به آیدی های کانال فرهنگستان اطلاع دهید
http://t.me/thelurishacademy
معادل های لری دماغ:
#پت /pət/ : لکی، مینجایی، ثلاثی
#نفت /noft/ : بختیاری
#فیر /fir/: دامونی(جنوبی)
pət, noft, fir = nose
لطفا هرگونه تصحیح و توضیح در این خصوص را به آیدی های کانال فرهنگستان اطلاع دهید
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
🔷🌹کاربر گرامی #محمد_گودرزی از #بروجرد #روستای_کرکیخان
سلام وقت بخیر
معادل لری دماغ
نوز
nouz
اطراف بروجرد از نوز هم استفاده میشه
🔷🌹کاربر گرامی #فرزاد_توانگر از استان #فارس
ما در لری منطقه خود برای دماغ واژگانِ نفت و فیر را داریم.
🔷🌹دو پیام از کاربران گرامی
ایل میوند بختیاری:
ما برای دماغ این معادل ها رو داریم:
#نفت
#پت
#جیک
نریمان:
دربوشهر_ممسنی_کهگیلویه بویراحمد، #تره tara هم یعنی بینی
🔷🌹کاربر گرامی #حجت_نژندی از #یاسوج
ایما یاسوجیل ودماغ ایگیم:
#نفت
#تره
#فیر
http://t.me/thelurishacademy
سلام وقت بخیر
معادل لری دماغ
نوز
nouz
اطراف بروجرد از نوز هم استفاده میشه
🔷🌹کاربر گرامی #فرزاد_توانگر از استان #فارس
ما در لری منطقه خود برای دماغ واژگانِ نفت و فیر را داریم.
🔷🌹دو پیام از کاربران گرامی
ایل میوند بختیاری:
ما برای دماغ این معادل ها رو داریم:
#نفت
#پت
#جیک
نریمان:
دربوشهر_ممسنی_کهگیلویه بویراحمد، #تره tara هم یعنی بینی
🔷🌹کاربر گرامی #حجت_نژندی از #یاسوج
ایما یاسوجیل ودماغ ایگیم:
#نفت
#تره
#فیر
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
🔷🌹کاربر گرامی #حمید از #ازنا_الیگودرز
باسلام و تشکر از کانال خوبتون. در گویش مردم ازنا که ترکیبی از #بختیاری، #مینجایی و #ثلاثی است بد شکل و بد ترکیب به چند صورت بیان میشود:
* کلمه کنایه دار " نشمین" به معنی زشت. (هرچند نشمین معنی زیبا میدهد.)
* "بی بارت" به معنی زشت و ناموزون که گاهی بصورت مکمل دار " بی بارت و بی شارت" گفته میشود.
* "بلاجوی" به معنی نامنظم و عجیب غریب
🔷🌹کاربر گرامی #فرحناز از استان #لرستان
یک کلمه لری دیگه برای بدترکیب یا ناموزون یادم افتاد:
بد پتِ پوز
ما به دماغ میگیم #پت، پوز هم تو فارسی هستش مثلا پوزه دشمن را به خاک مالیدن
بد پتِ پوز منظورش بدقیافه و بدترکیب هست. اینکه از دوستان لر بختیاری هم بد پَک پوز رو پیشنهاد کردن همینه
لری چقدر غنی و بی انتهاس هر شاخه ش دنیاییه .اگه لری یک لهجه است پس هیچ زبانی در دنیا وجود ندارد انگلیسی و فارسی و فرانسه هم لهجه ن😢😢
http://t.me/thelurishacademy
باسلام و تشکر از کانال خوبتون. در گویش مردم ازنا که ترکیبی از #بختیاری، #مینجایی و #ثلاثی است بد شکل و بد ترکیب به چند صورت بیان میشود:
* کلمه کنایه دار " نشمین" به معنی زشت. (هرچند نشمین معنی زیبا میدهد.)
* "بی بارت" به معنی زشت و ناموزون که گاهی بصورت مکمل دار " بی بارت و بی شارت" گفته میشود.
* "بلاجوی" به معنی نامنظم و عجیب غریب
🔷🌹کاربر گرامی #فرحناز از استان #لرستان
یک کلمه لری دیگه برای بدترکیب یا ناموزون یادم افتاد:
بد پتِ پوز
ما به دماغ میگیم #پت، پوز هم تو فارسی هستش مثلا پوزه دشمن را به خاک مالیدن
بد پتِ پوز منظورش بدقیافه و بدترکیب هست. اینکه از دوستان لر بختیاری هم بد پَک پوز رو پیشنهاد کردن همینه
لری چقدر غنی و بی انتهاس هر شاخه ش دنیاییه .اگه لری یک لهجه است پس هیچ زبانی در دنیا وجود ندارد انگلیسی و فارسی و فرانسه هم لهجه ن😢😢
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
# برخی از #اعضای_صورت در زبان مردم لر ; مناطق مختلف همراه با تلفظ دقیق آنها به خط #لوریتین
#برم bêrm= #برگ borg: ابرو
#تول töul= #تیگ tig= #تیک tik= #پشتیک= #پشنی pêšni, pešni: پیشانی
#پت pêt= #نفت noft= #فیر fir= #تره tara: دماغ
#مرژنگ mêržênģ= #برزنگ berzeng= #برژنگ bêržênģ: مژه
#تیه tiye, tiya= #تی ti= #چم čam= #چش čaš : چشم
https://t.me/thelurishacademy
#برم bêrm= #برگ borg: ابرو
#تول töul= #تیگ tig= #تیک tik= #پشتیک= #پشنی pêšni, pešni: پیشانی
#پت pêt= #نفت noft= #فیر fir= #تره tara: دماغ
#مرژنگ mêržênģ= #برزنگ berzeng= #برژنگ bêržênģ: مژه
#تیه tiye, tiya= #تی ti= #چم čam= #چش čaš : چشم
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
✍️کاربر گرامی #سیامک_سرلک از #الیگودرز ( باستان شناس)
📚🌸بخش دوم: فهرستی از واژگان لری بختیاری با تاکید بر لری ایل چالنگ
درود بر شما استاد گرامی. سپاس از تلاش شما و همکارانتان و دلبستگان به فرهنگ و زبان لرستان بزرگ. برخی واژگان اصیل زبان لری الیگودرزی پیشکش دوستان. ارادتمند سیامک سرلک
#آلیر alir. زوزه گرگ و سگ
#آرمون armon. آرزو
#آلشت alesht. عوض کردن
#آغل aghel. حیاط خانه
#آل aal. موجودی خیالی
#آزا aza. سالم و تندرست
#انگله angela. آستین
#اسل esel. استخر
#ایسه ise. حالا. اکنون
#اوسو oso. آنوقت. بعدا
ای یه ( ای هه ). Iyya. این
#اوهه oha. آن
اینوهه inoha. اینه
اونو هه onoha. آنها
#ای ینه ( ای هنه). Iyyane. این را
#اوهنه ohane. آن را
#اورسی oresi. کفش
#اور ouwr. ابر
#اشنیزه eshniza.عطسه
#اسپید ( اسپی) espid. سفید
#بال bal. دست. آستین
#بچ bach. خشتک شلوار
#برچ_برچ berch_e berch. برق زدن
#بایسه bayese.واجب. لازم. ضروری
#بی_قش beyghosh. جغد
#بوه bowa. پدر
#برد bard. سنگ
#بئ_کش bi kesh. ساکت باش
#به_فیتی be fiti. به آنی. به سرعت
#بلیکه belika.واژن
#بارت bart. قیافه. شکل
#بارت_و_شارت bartoshart.قیافه. شکل
#بئ_بارت bi bart. زشت
#بل bol.جهش. پرش
#برگلون bargelon. چوپان
#بر bar. قسمت کردن
#بر berr. لکنت زبان
#برگوشت bar- e gousht. گوشت کوبید
#برار_میره berar mira.برادر شوهر
#پیس pis. کثیف. نجس.آلوده
#پیت pit.پیچ. خم. پیچیدن
#پیت اوردن pit everdan. به خود پیچیدن از درد و غم. بی قراری
#پت_پریز pet- e periz. خرده ریز وسایل
#پیزواز pizevaz.سخن چینی و غیبت. دو بهم زن
#پلار pellar.خوشه و دانه انگور
#پرپروک perperouk.شاپرک. پروانه
#پرکلی perkeli. تکه ای از پارچه
#پلمچه palmacha. ضربه با کف دست
#پسین pasin. عصر. بعد از ظهر
#پند pend. انتهای روده بزرگ. بواسیر. پروستات
#پلوقستن pologhestan. حباب زدن. ورم کردن. تاول زدن
#پرس_و_پو porsopou.مراسم ختم مردگان
#پوشن poushen.رخت خواب. لحاف
#پنگه panga. پنجه انسان ( در این واژه تبدیل ج به گاف قابا توجه است)
#پنگال pangal. پنجه حیوان
#پیا pia.مرد
#پوپ_سلیمون poup seleymon. هد هد
#پوپ poup.تاج. تاج خروس
#پنومستن pennomestsn. باد کردن. ورم کردن
#پایارpayar. استوار و پایدار. سلامت
#پیزری pizeri. ضعیف و مردنی
#پالنیدن palnidan. صاف کردن مایعات. پالایش
#پلشت pelesht. نا مرتب. کثیف
#پل pal. مو. گیسوان
#پف pof. فوت کردن
#پشقه ( $پشخه ) pashgha. پشه
#پیزی pizi. باسن. مقعد
#تکه tokka.قطره آب و مایعات
#تک_تک tok tok. قطره قطر
#تما teme.انتظار
#تم tom.مزه
#تیلیشستنtilishestan. دریدن. پاره کردن
#تراتtorat. حالت چهار نعل رفتن اسب
#تیفنیدن tifnidan. متفرق کردن
#تشنی teshni.گلو
#تاس تکوtas takou. بخشی از مراسم سوگواری در مرگ عزیران
#تش برق tashebargh.رعد. صاعقه
#تپنی tepeni.ضخیم و چاق
#تاپو tapou. سیلوی ذخیره غلات
#تال taal. تار مو
#تاق taagh.باز ( در بل تاق. در را باز کن)
#تاته taata. عمو
#تاته_زا tateza. عموزاده
#تر tor.دنبال ( تر یک. دنبال هم)
#تلف tolf.تفاله
#ته te.نزدیک. کنار. پهلو
#تیا tia. چشم
#تلقست teleghest. له شد
#تمستن tommeststan.فرو رفتن و #گود شدن بر اثر ضربه. قر شدن
#تل tal.تلخ
#جیت jit.خم شدن در حالت رکوع
#جولوکه joulouka.جوی کوچک آب. نهر
#جغله jeghela.کودک. بچه
#جر jar.دعوا. جنگ
#جروپیت.jaropit. به خود پیچیدن ناشی از درد زیاد
#جار jar. داد. فریاد
#جومه joma.لباس
#چختchokht. موی زاید بدن
#چلستنcholestan. از پا درآمدن
#چکستن chokestan.فرو رفتن در چیزی
#چول choul.خرابه و آوار شده
#چل chel.زیر بغل
#چواشه chavasha.برعکس. وارونه
#چپ زیدن chap zeydan.دست زدن. تشویق کردن
#چلیسست chelisest. پلاسیده شد
#چتلی chotoli.حالت چمباتمه نشستن
#چپلاق chapelagh.کشیده زدن
#چیلون chilon. دهان ( چیلونته نل تاق. دهانت را باز نکن)
#چر chor. ادرار
#چقله chghala.چرک دست و پا و بدن
#چنگالی chengali. نوعی غذای محلی که مواد اصلی آن روغن و نان است.
#چنه chena . چرا. برای چه
#چنهchena. حرف و صحبت
#فرهنگستان_زبان_لری
https://t.me/thelurishacademy
📚🌸بخش دوم: فهرستی از واژگان لری بختیاری با تاکید بر لری ایل چالنگ
درود بر شما استاد گرامی. سپاس از تلاش شما و همکارانتان و دلبستگان به فرهنگ و زبان لرستان بزرگ. برخی واژگان اصیل زبان لری الیگودرزی پیشکش دوستان. ارادتمند سیامک سرلک
#آلیر alir. زوزه گرگ و سگ
#آرمون armon. آرزو
#آلشت alesht. عوض کردن
#آغل aghel. حیاط خانه
#آل aal. موجودی خیالی
#آزا aza. سالم و تندرست
#انگله angela. آستین
#اسل esel. استخر
#ایسه ise. حالا. اکنون
#اوسو oso. آنوقت. بعدا
ای یه ( ای هه ). Iyya. این
#اوهه oha. آن
اینوهه inoha. اینه
اونو هه onoha. آنها
#ای ینه ( ای هنه). Iyyane. این را
#اوهنه ohane. آن را
#اورسی oresi. کفش
#اور ouwr. ابر
#اشنیزه eshniza.عطسه
#اسپید ( اسپی) espid. سفید
#بال bal. دست. آستین
#بچ bach. خشتک شلوار
#برچ_برچ berch_e berch. برق زدن
#بایسه bayese.واجب. لازم. ضروری
#بی_قش beyghosh. جغد
#بوه bowa. پدر
#برد bard. سنگ
#بئ_کش bi kesh. ساکت باش
#به_فیتی be fiti. به آنی. به سرعت
#بلیکه belika.واژن
#بارت bart. قیافه. شکل
#بارت_و_شارت bartoshart.قیافه. شکل
#بئ_بارت bi bart. زشت
#بل bol.جهش. پرش
#برگلون bargelon. چوپان
#بر bar. قسمت کردن
#بر berr. لکنت زبان
#برگوشت bar- e gousht. گوشت کوبید
#برار_میره berar mira.برادر شوهر
#پیس pis. کثیف. نجس.آلوده
#پیت pit.پیچ. خم. پیچیدن
#پیت اوردن pit everdan. به خود پیچیدن از درد و غم. بی قراری
#پت_پریز pet- e periz. خرده ریز وسایل
#پیزواز pizevaz.سخن چینی و غیبت. دو بهم زن
#پلار pellar.خوشه و دانه انگور
#پرپروک perperouk.شاپرک. پروانه
#پرکلی perkeli. تکه ای از پارچه
#پلمچه palmacha. ضربه با کف دست
#پسین pasin. عصر. بعد از ظهر
#پند pend. انتهای روده بزرگ. بواسیر. پروستات
#پلوقستن pologhestan. حباب زدن. ورم کردن. تاول زدن
#پرس_و_پو porsopou.مراسم ختم مردگان
#پوشن poushen.رخت خواب. لحاف
#پنگه panga. پنجه انسان ( در این واژه تبدیل ج به گاف قابا توجه است)
#پنگال pangal. پنجه حیوان
#پیا pia.مرد
#پوپ_سلیمون poup seleymon. هد هد
#پوپ poup.تاج. تاج خروس
#پنومستن pennomestsn. باد کردن. ورم کردن
#پایارpayar. استوار و پایدار. سلامت
#پیزری pizeri. ضعیف و مردنی
#پالنیدن palnidan. صاف کردن مایعات. پالایش
#پلشت pelesht. نا مرتب. کثیف
#پل pal. مو. گیسوان
#پف pof. فوت کردن
#پشقه ( $پشخه ) pashgha. پشه
#پیزی pizi. باسن. مقعد
#تکه tokka.قطره آب و مایعات
#تک_تک tok tok. قطره قطر
#تما teme.انتظار
#تم tom.مزه
#تیلیشستنtilishestan. دریدن. پاره کردن
#تراتtorat. حالت چهار نعل رفتن اسب
#تیفنیدن tifnidan. متفرق کردن
#تشنی teshni.گلو
#تاس تکوtas takou. بخشی از مراسم سوگواری در مرگ عزیران
#تش برق tashebargh.رعد. صاعقه
#تپنی tepeni.ضخیم و چاق
#تاپو tapou. سیلوی ذخیره غلات
#تال taal. تار مو
#تاق taagh.باز ( در بل تاق. در را باز کن)
#تاته taata. عمو
#تاته_زا tateza. عموزاده
#تر tor.دنبال ( تر یک. دنبال هم)
#تلف tolf.تفاله
#ته te.نزدیک. کنار. پهلو
#تیا tia. چشم
#تلقست teleghest. له شد
#تمستن tommeststan.فرو رفتن و #گود شدن بر اثر ضربه. قر شدن
#تل tal.تلخ
#جیت jit.خم شدن در حالت رکوع
#جولوکه joulouka.جوی کوچک آب. نهر
#جغله jeghela.کودک. بچه
#جر jar.دعوا. جنگ
#جروپیت.jaropit. به خود پیچیدن ناشی از درد زیاد
#جار jar. داد. فریاد
#جومه joma.لباس
#چختchokht. موی زاید بدن
#چلستنcholestan. از پا درآمدن
#چکستن chokestan.فرو رفتن در چیزی
#چول choul.خرابه و آوار شده
#چل chel.زیر بغل
#چواشه chavasha.برعکس. وارونه
#چپ زیدن chap zeydan.دست زدن. تشویق کردن
#چلیسست chelisest. پلاسیده شد
#چتلی chotoli.حالت چمباتمه نشستن
#چپلاق chapelagh.کشیده زدن
#چیلون chilon. دهان ( چیلونته نل تاق. دهانت را باز نکن)
#چر chor. ادرار
#چقله chghala.چرک دست و پا و بدن
#چنگالی chengali. نوعی غذای محلی که مواد اصلی آن روغن و نان است.
#چنه chena . چرا. برای چه
#چنهchena. حرف و صحبت
#فرهنگستان_زبان_لری
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
✳️فهرستی از واژگان لری الیگودرزی _ قسمت چهارم
✍پژوهش و تدوین : #سیامک_سرلک از شهرستان #الیگودرز
#لری_الیگودرزی
درود بر شما و با آرزوی شادی و تندرستی. تعدادی دیگر از واژگان و اصطلاحات اصیل لری الیگودرزی پیشکش لر زبانان لرستان بزرگ.
#آلاala. وجین
#آلتalat زردچوبه
#آردیزardizالک
#اووسouwvesآبستن
#اتخلatkhal پیش بینی بد
#الرگalargلک لک
#ازی_وادماezive dema از این به بعد
#الال elal آسایش.آرامش
#اشکوفهeshkufa استفراغ
#بو اره bow arra ناپدری
#برگهberga لبه دیوار
#بلنگbeleng تکه. قطعه
#بک bok مغرور. پر مدعا. قلدر
#بی_هوند bi hevend جلف و سبک
#بررber لکنت زبان
#برbar سهم. قسمت
برساق borsagh نوعی نان شیرینی محلی
بژدل bazhdal کم بینا. دارای چشم های نامتقارن
بلاجوین belajevin کسی که دارای ظاهر نامتعارف و عجیب است
بیور bivar فلفل سبز
#برند berand تهاتر. معامله پایاپای
#به گرز be gorz سرحال. قبراق
#پفpof شش ( اندام تنفسی)
#پفpof فوت کردن
#پلاپل pala pal تلو تلو خوران
#پرشخهpereshkha ( پرشقه) جرقه
#پشمpeshom ورم. نفخ
#پنم penom باد کردن . ورم
پیار piar خاکستر روی ذغال و چوب
#پلار pelar خوشه انگور
#پالنیدن palnidan صافی کردن مایعات
#پی زری pizeri زست و بد قواره
#پل قره pelghorra گاو وحشی
#پت نتیلیشیده pet natilishida . اصطلاحی است به معنی رام نشده و وحشی. برای رام کردن گاو بینی اورا سوراخ و حلقه ای از آن رد می کنند.
#پرزک por zok رو دار. پر رو
#تنده tenda تخمه . هسته
#تشنیteshni گلو
#تراتtorat حرکت چهار نعل اسب
#تولو toulou غلطیدن
#تنک tonok نازک. کم پشت
#تلنیدن telnidan فشرده کردن. چیزی را با فشار جا دادن
#ترچیدن terchidan قطع کردن
#تیلیش_تاشtilishtash دریده شده و پاره پاره
#تیف_تیفtiftif .بارش اندک و پراکنده برف و باران
#تی_فلنگ tifeleng تلنگر
#ترنگ toreng حول و حوش. پیرامون.
#ترچک tarchek نورس. تر و تازه
#ته_توال ta touwal باقی مانده
#جرنیدن jarnidan.پیچاندن
#جت ( جتلی) jot _ joteli برافراشته.
#جیک jik سوراخ بینی ( جیک پت)
#چزستن chezestan پژمرده شدن. آب رفتن. سوختن
#چوکلی chokeli برافراشته
#چورره cheverra خل وضع
#چپال chppal چپ دست
#چکستن chakkestan زایمان
#چکستن chokestan فرو رفتن در چیزی
#چرچی charchi فروشنده دوره گرد
#چلم chelm اسهال سفید
#چلم و خین chelmo khin اسهال خونی
#چول chaval کجو معوج
#چول choul خرابه و آوار
#چپ_زیدن chap zeydan. کف زدن. تشویق
#حکه hakka کرمک . انگل
#حق اشکار hagh eshkar قدر شناس
#حو houw حیا. شرم
#حل hol کج
#حاله hala خاله
#حیرد hird خرد
#خسیره ( خسی) khosita والدین همسر
#خپ khep کمین کردن
#خره kharra گل
#دوارته dovarta دوباره
#دنگال dangal گشاد
#دکن دیگیله don digila آبگوشت
#درچ_دون derche don حبوبات
#دیلق dilagh دود زیاد
#دلک delek هل دادن
#دک dak لرزیدن بر اثر سرما
#رکو reko لرزیدن بر اثر سرما
#رکه reka دبه درآوردن در کار
#رم rem سخت کتک زدن
#رشتن reshtan بافندگی
#ریچ rich یخ زده و منجمد
#راق ragh مغرور
#رچ rech راهی که از میان انبوه برف ایجاد می شود
#رک rok برافراشته
#رو ro یورش. حمل
#ر re اسهال حیوانات
#زنشت zenesht زق زدن. درد
#زت زیدن zot zeydan خود را جلو انداختن
#زیت zit پر رو
#ژیل( ژیل و پیل) zhil- zhilopil نامرتب و کثیف
#ژژو zhezhou جوجه تیغی ( واژه دیگر در لری الیگودرزی برای جوجه تیغی کل تقنی koltegheni است)
#سرکتsarkot متواضع. سر به زیر. با حیا
#ساگلوsagelu سایه بان
#سیزsiz کاه دان
#سقزsaghez آدامس
#سویرsavir مظلوم. ساکت. آرام
#سچهsecha ریل قطار
#شیتshit فلج
#شیتshit دیوانه
#شیتshit سوت
#شتلshatal دست برد. سرقت
#شفتsheft بیحال. گیج و منگ
#شروترshorotor آدرس. نشانه
#شیلshil اسهال
#شوچرزshow charaz تنقلات
#شیلونshilonجشن و سرور
#شیلونهshilona هزینه جشن
#شردالshere dal پاره پاره
#شفیتshefiat ارزش. اهمیت. رونق
#فلfal جفت گیری
#قیقی ghighi پرتاب به سمت هوا
#قرنجه ghorenja نیشگون
#قیل ghil عمیق
#قین gheyn بزرگ
#قنج ghenj آرایش
#قسیون ghesyon تهوع
#کل kel نزدیک. پهلو
#کوش koush کفش ( در لری الیگودرزی #اورسی oresi هم به معنی کفش است)
#کر ker چین و چروک
#کیک وا kikeva فغان و زاری و فریاد
#کفکه kefka کپک
#کشمات keshmat ساکت و آرام
#کمرو komerou لنگ . کسی که پایش می لنگد
#کته kotta سرفه
#کلاشنیدن kelashnidan خاراندن
#کرچیدن korchidan ..تبخیر شدن
#کف کیلون kaf kilon لب و لوچه
#کژک kazhak سنگ چشم زخم
#کشتیار koshtiar اصرار زیاد. التماس
#کوتورم kotorom. هنگ کردن. فراموشی موقت. ایست و بی تحرکی ذهنی یا جسمی
#کم kom هوس شدید. احساس نیاز قوی
#کراش kerash. صرفه
#کل پرته kalperta هذیان. حرف های بی معنی
https://t.me/thelurishacademy
✍پژوهش و تدوین : #سیامک_سرلک از شهرستان #الیگودرز
#لری_الیگودرزی
درود بر شما و با آرزوی شادی و تندرستی. تعدادی دیگر از واژگان و اصطلاحات اصیل لری الیگودرزی پیشکش لر زبانان لرستان بزرگ.
#آلاala. وجین
#آلتalat زردچوبه
#آردیزardizالک
#اووسouwvesآبستن
#اتخلatkhal پیش بینی بد
#الرگalargلک لک
#ازی_وادماezive dema از این به بعد
#الال elal آسایش.آرامش
#اشکوفهeshkufa استفراغ
#بو اره bow arra ناپدری
#برگهberga لبه دیوار
#بلنگbeleng تکه. قطعه
#بک bok مغرور. پر مدعا. قلدر
#بی_هوند bi hevend جلف و سبک
#بررber لکنت زبان
#برbar سهم. قسمت
برساق borsagh نوعی نان شیرینی محلی
بژدل bazhdal کم بینا. دارای چشم های نامتقارن
بلاجوین belajevin کسی که دارای ظاهر نامتعارف و عجیب است
بیور bivar فلفل سبز
#برند berand تهاتر. معامله پایاپای
#به گرز be gorz سرحال. قبراق
#پفpof شش ( اندام تنفسی)
#پفpof فوت کردن
#پلاپل pala pal تلو تلو خوران
#پرشخهpereshkha ( پرشقه) جرقه
#پشمpeshom ورم. نفخ
#پنم penom باد کردن . ورم
پیار piar خاکستر روی ذغال و چوب
#پلار pelar خوشه انگور
#پالنیدن palnidan صافی کردن مایعات
#پی زری pizeri زست و بد قواره
#پل قره pelghorra گاو وحشی
#پت نتیلیشیده pet natilishida . اصطلاحی است به معنی رام نشده و وحشی. برای رام کردن گاو بینی اورا سوراخ و حلقه ای از آن رد می کنند.
#پرزک por zok رو دار. پر رو
#تنده tenda تخمه . هسته
#تشنیteshni گلو
#تراتtorat حرکت چهار نعل اسب
#تولو toulou غلطیدن
#تنک tonok نازک. کم پشت
#تلنیدن telnidan فشرده کردن. چیزی را با فشار جا دادن
#ترچیدن terchidan قطع کردن
#تیلیش_تاشtilishtash دریده شده و پاره پاره
#تیف_تیفtiftif .بارش اندک و پراکنده برف و باران
#تی_فلنگ tifeleng تلنگر
#ترنگ toreng حول و حوش. پیرامون.
#ترچک tarchek نورس. تر و تازه
#ته_توال ta touwal باقی مانده
#جرنیدن jarnidan.پیچاندن
#جت ( جتلی) jot _ joteli برافراشته.
#جیک jik سوراخ بینی ( جیک پت)
#چزستن chezestan پژمرده شدن. آب رفتن. سوختن
#چوکلی chokeli برافراشته
#چورره cheverra خل وضع
#چپال chppal چپ دست
#چکستن chakkestan زایمان
#چکستن chokestan فرو رفتن در چیزی
#چرچی charchi فروشنده دوره گرد
#چلم chelm اسهال سفید
#چلم و خین chelmo khin اسهال خونی
#چول chaval کجو معوج
#چول choul خرابه و آوار
#چپ_زیدن chap zeydan. کف زدن. تشویق
#حکه hakka کرمک . انگل
#حق اشکار hagh eshkar قدر شناس
#حو houw حیا. شرم
#حل hol کج
#حاله hala خاله
#حیرد hird خرد
#خسیره ( خسی) khosita والدین همسر
#خپ khep کمین کردن
#خره kharra گل
#دوارته dovarta دوباره
#دنگال dangal گشاد
#دکن دیگیله don digila آبگوشت
#درچ_دون derche don حبوبات
#دیلق dilagh دود زیاد
#دلک delek هل دادن
#دک dak لرزیدن بر اثر سرما
#رکو reko لرزیدن بر اثر سرما
#رکه reka دبه درآوردن در کار
#رم rem سخت کتک زدن
#رشتن reshtan بافندگی
#ریچ rich یخ زده و منجمد
#راق ragh مغرور
#رچ rech راهی که از میان انبوه برف ایجاد می شود
#رک rok برافراشته
#رو ro یورش. حمل
#ر re اسهال حیوانات
#زنشت zenesht زق زدن. درد
#زت زیدن zot zeydan خود را جلو انداختن
#زیت zit پر رو
#ژیل( ژیل و پیل) zhil- zhilopil نامرتب و کثیف
#ژژو zhezhou جوجه تیغی ( واژه دیگر در لری الیگودرزی برای جوجه تیغی کل تقنی koltegheni است)
#سرکتsarkot متواضع. سر به زیر. با حیا
#ساگلوsagelu سایه بان
#سیزsiz کاه دان
#سقزsaghez آدامس
#سویرsavir مظلوم. ساکت. آرام
#سچهsecha ریل قطار
#شیتshit فلج
#شیتshit دیوانه
#شیتshit سوت
#شتلshatal دست برد. سرقت
#شفتsheft بیحال. گیج و منگ
#شروترshorotor آدرس. نشانه
#شیلshil اسهال
#شوچرزshow charaz تنقلات
#شیلونshilonجشن و سرور
#شیلونهshilona هزینه جشن
#شردالshere dal پاره پاره
#شفیتshefiat ارزش. اهمیت. رونق
#فلfal جفت گیری
#قیقی ghighi پرتاب به سمت هوا
#قرنجه ghorenja نیشگون
#قیل ghil عمیق
#قین gheyn بزرگ
#قنج ghenj آرایش
#قسیون ghesyon تهوع
#کل kel نزدیک. پهلو
#کوش koush کفش ( در لری الیگودرزی #اورسی oresi هم به معنی کفش است)
#کر ker چین و چروک
#کیک وا kikeva فغان و زاری و فریاد
#کفکه kefka کپک
#کشمات keshmat ساکت و آرام
#کمرو komerou لنگ . کسی که پایش می لنگد
#کته kotta سرفه
#کلاشنیدن kelashnidan خاراندن
#کرچیدن korchidan ..تبخیر شدن
#کف کیلون kaf kilon لب و لوچه
#کژک kazhak سنگ چشم زخم
#کشتیار koshtiar اصرار زیاد. التماس
#کوتورم kotorom. هنگ کردن. فراموشی موقت. ایست و بی تحرکی ذهنی یا جسمی
#کم kom هوس شدید. احساس نیاز قوی
#کراش kerash. صرفه
#کل پرته kalperta هذیان. حرف های بی معنی
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
فرهنگستان زبان لری
✅اعتراض کاربر گرامی د.ق.ز به کانال فرهنگستان زبان لری سلام. خوبی برادر گویش میوندی دیگه چ مدلیه؟ جدیدا اختراع شده فرهنگستانی که به جای وحدت اختلافات رو بیشتر میکنه درش گل گرفته بشه بهتره. اصلا کل قوم لر این مسیر رو قبول دارن؟ خوبه من هم فردا گویش زلکی راه…
📚پاسخ سردبیر
با سلام
پاسخ علمی اینکه چرا می گوییم گویش میوندی را جناب عیسوند خواهد داد که خود گویشور بختیاری میوندی است. اما شما برادر عزیز، مقداری یا بهتر بگوئیم خیلی تند رفته اید و حتی نقد گزنده
ولی چون فرهنگستان به آزادی بیان ، احترام به مخاطب و ارائه دیدگاههای مختلف اعتقاد دارد نظر شما را منتشر کردیم از این هم اگر تندتر بود باز هم منتشر می کردیم چون برای کارهای خود دلیل داریم و از انتقادات نمی ترسیم بلکه استقبال می کنیم.
اما وجود تنوع را چرا به معنای تفرقه تفسیر می کنید؟ همانگونه که لر علیرغم همه اشتراکات یک هستار زبانی یکپارچه نیست ( یک مثال ساده برای معادل دماغ در مناطق مختلف لرنشین واژگانِ #پت، #نفت، #فیر و #تهره ...را داریم) بختیاری نیز به عنوان بخشی از لر یک هستار زبانی یکپارچه نیست. در برخی مناطق گونه های زبانی بختیاری نزدیک به هم و در برخی مناطق دیگر مانند میوند تفاوت ها چشمگیر و شگرف است. ما دو سال پیش معادل کفشدوزک را از مناطق لرنشین خواسته بودیم باور می کنید از مناطق مختلف بختیاری حدود ۱۴ واژه مختلف برای ما فرستاده بودند!
بیایید در موضع گیری های خود، به جای تخریب و تخطئه راه عدالت و میانه را در پیش بگیریم. اینجا فرهنگستان زبان لری است و همانگونه که در مطالب مختلف مخاطبان می بینید همه جای مناطق لرنشین حضور دارند یکی از ملایر یا خرم آباد ....پیام می دهد یکی از کهگیلویه بویراحمد آن یک از الیگودرز و اندیکا و بوشهر و.... در شگفتیم شما که خود شاهد این امر هستید چگونه آن را فرهنگستان زبان میوند!! می نامید؟
ما نمی گوییم که اشتباه نمی کنیم ولی خطایی هم اگر انجام دهیم دوست داریم دوستان با زبان استدلال به ما یادآور شوند نه تخریب و اتهام و تخطئه. در این راه پرزحمت و پردردسر هم جز عشق صادقانه به زبان و هویت مادری خود هیچ چشمداشت و انگیزه ای نداشته ایم و نداریم.
مهرآموز، سردبیر نشریه و مجموعه فرهنگستان زبان لری
1397/3/9
http://t.me/thelurishacademy
با سلام
پاسخ علمی اینکه چرا می گوییم گویش میوندی را جناب عیسوند خواهد داد که خود گویشور بختیاری میوندی است. اما شما برادر عزیز، مقداری یا بهتر بگوئیم خیلی تند رفته اید و حتی نقد گزنده
ولی چون فرهنگستان به آزادی بیان ، احترام به مخاطب و ارائه دیدگاههای مختلف اعتقاد دارد نظر شما را منتشر کردیم از این هم اگر تندتر بود باز هم منتشر می کردیم چون برای کارهای خود دلیل داریم و از انتقادات نمی ترسیم بلکه استقبال می کنیم.
اما وجود تنوع را چرا به معنای تفرقه تفسیر می کنید؟ همانگونه که لر علیرغم همه اشتراکات یک هستار زبانی یکپارچه نیست ( یک مثال ساده برای معادل دماغ در مناطق مختلف لرنشین واژگانِ #پت، #نفت، #فیر و #تهره ...را داریم) بختیاری نیز به عنوان بخشی از لر یک هستار زبانی یکپارچه نیست. در برخی مناطق گونه های زبانی بختیاری نزدیک به هم و در برخی مناطق دیگر مانند میوند تفاوت ها چشمگیر و شگرف است. ما دو سال پیش معادل کفشدوزک را از مناطق لرنشین خواسته بودیم باور می کنید از مناطق مختلف بختیاری حدود ۱۴ واژه مختلف برای ما فرستاده بودند!
بیایید در موضع گیری های خود، به جای تخریب و تخطئه راه عدالت و میانه را در پیش بگیریم. اینجا فرهنگستان زبان لری است و همانگونه که در مطالب مختلف مخاطبان می بینید همه جای مناطق لرنشین حضور دارند یکی از ملایر یا خرم آباد ....پیام می دهد یکی از کهگیلویه بویراحمد آن یک از الیگودرز و اندیکا و بوشهر و.... در شگفتیم شما که خود شاهد این امر هستید چگونه آن را فرهنگستان زبان میوند!! می نامید؟
ما نمی گوییم که اشتباه نمی کنیم ولی خطایی هم اگر انجام دهیم دوست داریم دوستان با زبان استدلال به ما یادآور شوند نه تخریب و اتهام و تخطئه. در این راه پرزحمت و پردردسر هم جز عشق صادقانه به زبان و هویت مادری خود هیچ چشمداشت و انگیزه ای نداشته ایم و نداریم.
مهرآموز، سردبیر نشریه و مجموعه فرهنگستان زبان لری
1397/3/9
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
❇️🌸غزٱل نٱشمین ۉ نازارؽ د ڤانومنؽگار هوساٛین جهانشاد ڤا تۏرهؽل لٛۏری پاپریک
مۉئم ڤا خوم بونم دٱردش ڤ جوناْ پور د خیناْ دل
نماٛلٛٱ تیراْ چٱشیاکٱش بۉئم رازؽ ، باٛسم ڤا راس
#مۉئمmöwêm: می گویم
نماٛلٛٱ: نمی گذارد
#بۉئم: بگویم
باٛسم ڤا راس: سرپا بایستم
چنوݩ ڤا دۏ دٱسی گۊشن ماٛئٱ ای دل ڤ دٱسیا اۊ
کٱشو ڤا دٱساْ راس مۉرٱ د جوناْ دل مؽ کٱم اۊ کاس
#مۉرٱ: می برد
ماٛئٱ: می دهد
ڤ کشت ۉ جاراْ دل مٱردم ڤ نم ۉ نۊل ۉ ریفاْ رٱف
ڤ لٛۉیا پورترٱکدارم مؽکٱ سا تا بٱکم دش هاس
#نم_ۉ_نۊل: بارش ممتد و آرام
#پورترٱکدار: پر از ترک
#مؽ_کٱ_سا: آرام می گیرد، بند می آید
#هاس: گدایی
مؽ کم ڤا زؽراْ چٱش ساٛلٛش کلٛاٛیک مؽ کٱ د چٱشیا دل
نزا سی جوناْ اۊ مؽ کم ، مؽ زنٱ داراْ جونم داس
ساٛلٛ: نگاه
#نزا: دعا
گررؽ ٱر سا باٛییرٱ دل ، د پا داراْ رٱنڳیناْ اۊ
ڤ تؽخاْ سٱرداْ بؽ ماٛلٛی ، زنٱم شمشؽراْ چی ٱلماس
#گررؽ: لحظه ای
#رٱنڳین: زیبا
#بؽ ماٛلٛی: بی میلی
جهوݩ چؽ کردٱ ڤا تۏ مٱر همٱش ڤا چۊ د نۏکاْ پت
نمؽها تا ٱبٱد ای دل یاٛ گلٛ ڤا تۏ بۊٱ هومچاس
#پت: دماغ
#گلٛ: دفعه
#بۊٱ: بشود
#هومچاس: همسفره
#جهانشاد
یٱ هٱم فایل دٱنڳی دیکلٱمٱش👇
مۉئم ڤا خوم بونم دٱردش ڤ جوناْ پور د خیناْ دل
نماٛلٛٱ تیراْ چٱشیاکٱش بۉئم رازؽ ، باٛسم ڤا راس
#مۉئمmöwêm: می گویم
نماٛلٛٱ: نمی گذارد
#بۉئم: بگویم
باٛسم ڤا راس: سرپا بایستم
چنوݩ ڤا دۏ دٱسی گۊشن ماٛئٱ ای دل ڤ دٱسیا اۊ
کٱشو ڤا دٱساْ راس مۉرٱ د جوناْ دل مؽ کٱم اۊ کاس
#مۉرٱ: می برد
ماٛئٱ: می دهد
ڤ کشت ۉ جاراْ دل مٱردم ڤ نم ۉ نۊل ۉ ریفاْ رٱف
ڤ لٛۉیا پورترٱکدارم مؽکٱ سا تا بٱکم دش هاس
#نم_ۉ_نۊل: بارش ممتد و آرام
#پورترٱکدار: پر از ترک
#مؽ_کٱ_سا: آرام می گیرد، بند می آید
#هاس: گدایی
مؽ کم ڤا زؽراْ چٱش ساٛلٛش کلٛاٛیک مؽ کٱ د چٱشیا دل
نزا سی جوناْ اۊ مؽ کم ، مؽ زنٱ داراْ جونم داس
ساٛلٛ: نگاه
#نزا: دعا
گررؽ ٱر سا باٛییرٱ دل ، د پا داراْ رٱنڳیناْ اۊ
ڤ تؽخاْ سٱرداْ بؽ ماٛلٛی ، زنٱم شمشؽراْ چی ٱلماس
#گررؽ: لحظه ای
#رٱنڳین: زیبا
#بؽ ماٛلٛی: بی میلی
جهوݩ چؽ کردٱ ڤا تۏ مٱر همٱش ڤا چۊ د نۏکاْ پت
نمؽها تا ٱبٱد ای دل یاٛ گلٛ ڤا تۏ بۊٱ هومچاس
#پت: دماغ
#گلٛ: دفعه
#بۊٱ: بشود
#هومچاس: همسفره
#جهانشاد
یٱ هٱم فایل دٱنڳی دیکلٱمٱش👇
✍دو سروده از #محمد_کمالی از #بالاگریوه
#دوبیتی
نزا کردم ڤاْ او قورئوناْ سی جز
گوتم قورئوݩ ماْ بؽ اۊ بیمٱ بؽ نز
ڤاْ هٱر کٱس کاْ ماْ گوم پت گیرٱ ڤا لٛا
تۏ بٱرٱسموݩ ڤ یٱگ بؽ پیلٛ ۉ بؽ مز
🔹🌸شرح واژگان:
#قورئون_سی_جز:قرآن که سی جُز دارد
#نزا: دعا، متاسفانه کاربرد این واژه اصیل دارد کمرنگ یا محو می شود
#بؽ_نز: ناتوان، ضعیف( مترادف با زڤین, بؽ نسک، بؽ هؽز...)
#پت_گیرٱ_ڤا لٛا: با اخم از کنار من رد می شود
#بؽ_مز: بدون مزد
🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
جڤاواْ کاراْ خۊ هاٛ بٱرد ۉ چۊئٱ
منی راسی دۏ گٱز ڤا زؽر درۊئٱ
عاٛڤاْ راسوݩ ڤرٱز کولٛ اؽفتٱ ڤا دٱر
هاٛ چی مرتؽ د مؽن جومیلٛٱ دۊئٱ
#محمد_کمالی
مِرت:پُرزهای مشگِ دوغ که بعضی اوقات دَرونِ دوغ هویدا میشوند
🔹🌸ترجمه فارسی:
جواب کار خوبان همیشه سنگ و چوب می باشد
مثل اینکه راستی دو گَز پایین تر و بی ارزشتر از دروغ میباشد
عیب مردم درستکار زودتر از همه ی مردم اشکار میشود
مثل پُرزِ مشگِ دوغ است که در کاسه ی کوچکی باشد و فوری دیده شود.
http://t.me/thelurishacademy
#دوبیتی
نزا کردم ڤاْ او قورئوناْ سی جز
گوتم قورئوݩ ماْ بؽ اۊ بیمٱ بؽ نز
ڤاْ هٱر کٱس کاْ ماْ گوم پت گیرٱ ڤا لٛا
تۏ بٱرٱسموݩ ڤ یٱگ بؽ پیلٛ ۉ بؽ مز
🔹🌸شرح واژگان:
#قورئون_سی_جز:قرآن که سی جُز دارد
#نزا: دعا، متاسفانه کاربرد این واژه اصیل دارد کمرنگ یا محو می شود
#بؽ_نز: ناتوان، ضعیف( مترادف با زڤین, بؽ نسک، بؽ هؽز...)
#پت_گیرٱ_ڤا لٛا: با اخم از کنار من رد می شود
#بؽ_مز: بدون مزد
🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
جڤاواْ کاراْ خۊ هاٛ بٱرد ۉ چۊئٱ
منی راسی دۏ گٱز ڤا زؽر درۊئٱ
عاٛڤاْ راسوݩ ڤرٱز کولٛ اؽفتٱ ڤا دٱر
هاٛ چی مرتؽ د مؽن جومیلٛٱ دۊئٱ
#محمد_کمالی
مِرت:پُرزهای مشگِ دوغ که بعضی اوقات دَرونِ دوغ هویدا میشوند
🔹🌸ترجمه فارسی:
جواب کار خوبان همیشه سنگ و چوب می باشد
مثل اینکه راستی دو گَز پایین تر و بی ارزشتر از دروغ میباشد
عیب مردم درستکار زودتر از همه ی مردم اشکار میشود
مثل پُرزِ مشگِ دوغ است که در کاسه ی کوچکی باشد و فوری دیده شود.
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
فرهنگستان زبان لری
کدام واژه معنای متفاوتی دارد