🌹سالویر وه دی اومائنِ حضرت قائم وه گِرد شیعَه یا و تیه وِه رَه یاش مارِک بووه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸
sālvirê vê di omāênê hazratê Qāem vê gêrd šiayā öu tiyavêrayāš mārêk bua
#سالویر: سالروز (سال+ ویر=یاد)
#وه_دی_اومائن= تولد، میلاد
#گرد: همه
#تیه_وه_ره: منتظر
(مترادف های دیگر مینجایی #تیه_ره، #چش_ره، در بختیاری و جنوبی = #تی_به_ره، در لکی #چیم_رئ، #چمه_رئ،)
#لری_مینجایی
http://t.me/thelurishacademy
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸
sālvirê vê di omāênê hazratê Qāem vê gêrd šiayā öu tiyavêrayāš mārêk bua
#سالویر: سالروز (سال+ ویر=یاد)
#وه_دی_اومائن= تولد، میلاد
#گرد: همه
#تیه_وه_ره: منتظر
(مترادف های دیگر مینجایی #تیه_ره، #چش_ره، در بختیاری و جنوبی = #تی_به_ره، در لکی #چیم_رئ، #چمه_رئ،)
#لری_مینجایی
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
# برخی از #اعضای_صورت در زبان مردم لر ; مناطق مختلف همراه با تلفظ دقیق آنها به خط #لوریتین
#برم bêrm= #برگ borg: ابرو
#تول töul= #تیگ tig= #تیک tik= #پشتیک= #پشنی pêšni, pešni: پیشانی
#پت pêt= #نفت noft= #فیر fir= #تره tara: دماغ
#مرژنگ mêržênģ= #برزنگ berzeng= #برژنگ bêržênģ: مژه
#تیه tiye, tiya= #تی ti= #چم čam= #چش čaš : چشم
https://t.me/thelurishacademy
#برم bêrm= #برگ borg: ابرو
#تول töul= #تیگ tig= #تیک tik= #پشتیک= #پشنی pêšni, pešni: پیشانی
#پت pêt= #نفت noft= #فیر fir= #تره tara: دماغ
#مرژنگ mêržênģ= #برزنگ berzeng= #برژنگ bêržênģ: مژه
#تیه tiye, tiya= #تی ti= #چم čam= #چش čaš : چشم
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
📚توضیحی بر واژه ی چَش و تیه و لری اصیل/ غیراصیل
برخی از دوستان لر بزرگ گمان می کنند که واژه #تیه در لری مینجایی به ویژه گویش خرم آبادی وجود ندارد. تقصیرشان هم نیست از بس به ویژه در گویش خرم آبادی واژه ی #چش پرکاربرد شده که واژه #تیه این روزها کم کاربرد و مهجور باقی مانده است.
برخی دیگر هم از دوستان لر کوچک( فیلی) که می خواهند مثلا لری اصیل باشد و اصیل بماند می گویند واژه #چش را نباید به کار برد. این سابقه ای در لری ندارد.
اما واقعیت این است که هم #چش و هم #تیه هر دو بومی هستند. واژه #چش از قدیم هم وجود داشته است هم در اشعار لری، هم در ترکیبات و واژه سازی ها و هم در مکالمه. مثلا #میرنوروز شاعر لر دوره صفویه از واژه چش هم در اشعار خود بهره برده است:
ایمِروو سی چشیات شیت بیمَه لیوه
کس ندارم دی مکان سیم بَگریوه
یا
ایمِروو زَه وِه قدِم نه چی هر جاران
چشیاش پُر اَسِر بی چی بهارهَ واران
👈اما مشکل از زمانی شروع شد که کم کم از اواخر دهه ۶۰ در جامعه لر این تلقی پدید آمد که هر واژه ای که فارسی یا شبیه فارسی است باکلاس و نشانه باسوادی است و هر واژه ای که لری است یا مشابه و مشترک با فارسی نیست مانع پیشرفت و کلاس است. بدین ترتیب بود که واژه #عامو جای واژه #تاته را گرفت که بسیار پرکاربرد بود. واژه #عمه جای واژه ی #کچی را گرفت و دهها و صدها و هزاران مورد از این قبیل که آنها می دانیم ولی از ترس برچسب خوردن و امثال آن در مکالمه به کار نمی بریم.
واژه #چش قبلا در شعر، در ترکیبات واژگانی ( مانند #دوچشکی: تبعیض، #چش_مس: دارای چشمان درشت یا خمار...) به کار می رفت ولی در مکالمه فقط تا حدود ۵ درصد کاربرد داشت ولی واژه پرکاربرد بالای ۹۰ درصد در همه جا #تیه بود کمااینکه هنوز در نقاط با اصالت زبانی بالا همینگونه است. یک واژه کمکاربرد کهن دیگر هم در لری مینجایی به عنوان معادل دیگری برای چشم وجود داشت به نام #گلینک gêłinêk یا #گلینه
مثلا:
گِلینِکِم درا ار دروو بوئِم( چشمم کور شود اگر دروغ بگویم) . یا نوعی از حبوبات کوهی را #سئ_گلینک می گفتند چون مانند چشم سیاه کوچکی بود.
لری اصیل را پاس بداریم چه آنهایی که از قدیم مشترک با فارسی بوده اند چه آنهایی که خاص لری بوده اند ولی هرکدام سر جای خود.
لری اصیل صحبت کردن این نیست که هر واژه ی لری که شبیه فارسی است را دور بیندازیم به این بهانهکه لری نیست. لری همریشه با فارسی و کردی است و طبیعی است که مشترکات فراوانی با هر دو داشته باشد. حتی دور انداختن واژگان عربی و ترکی... جاافتاده و بومی شده در لری هم کار درستی نیست.
https://t.me/thelurishacademy
برخی از دوستان لر بزرگ گمان می کنند که واژه #تیه در لری مینجایی به ویژه گویش خرم آبادی وجود ندارد. تقصیرشان هم نیست از بس به ویژه در گویش خرم آبادی واژه ی #چش پرکاربرد شده که واژه #تیه این روزها کم کاربرد و مهجور باقی مانده است.
برخی دیگر هم از دوستان لر کوچک( فیلی) که می خواهند مثلا لری اصیل باشد و اصیل بماند می گویند واژه #چش را نباید به کار برد. این سابقه ای در لری ندارد.
اما واقعیت این است که هم #چش و هم #تیه هر دو بومی هستند. واژه #چش از قدیم هم وجود داشته است هم در اشعار لری، هم در ترکیبات و واژه سازی ها و هم در مکالمه. مثلا #میرنوروز شاعر لر دوره صفویه از واژه چش هم در اشعار خود بهره برده است:
ایمِروو سی چشیات شیت بیمَه لیوه
کس ندارم دی مکان سیم بَگریوه
یا
ایمِروو زَه وِه قدِم نه چی هر جاران
چشیاش پُر اَسِر بی چی بهارهَ واران
👈اما مشکل از زمانی شروع شد که کم کم از اواخر دهه ۶۰ در جامعه لر این تلقی پدید آمد که هر واژه ای که فارسی یا شبیه فارسی است باکلاس و نشانه باسوادی است و هر واژه ای که لری است یا مشابه و مشترک با فارسی نیست مانع پیشرفت و کلاس است. بدین ترتیب بود که واژه #عامو جای واژه #تاته را گرفت که بسیار پرکاربرد بود. واژه #عمه جای واژه ی #کچی را گرفت و دهها و صدها و هزاران مورد از این قبیل که آنها می دانیم ولی از ترس برچسب خوردن و امثال آن در مکالمه به کار نمی بریم.
واژه #چش قبلا در شعر، در ترکیبات واژگانی ( مانند #دوچشکی: تبعیض، #چش_مس: دارای چشمان درشت یا خمار...) به کار می رفت ولی در مکالمه فقط تا حدود ۵ درصد کاربرد داشت ولی واژه پرکاربرد بالای ۹۰ درصد در همه جا #تیه بود کمااینکه هنوز در نقاط با اصالت زبانی بالا همینگونه است. یک واژه کمکاربرد کهن دیگر هم در لری مینجایی به عنوان معادل دیگری برای چشم وجود داشت به نام #گلینک gêłinêk یا #گلینه
مثلا:
گِلینِکِم درا ار دروو بوئِم( چشمم کور شود اگر دروغ بگویم) . یا نوعی از حبوبات کوهی را #سئ_گلینک می گفتند چون مانند چشم سیاه کوچکی بود.
لری اصیل را پاس بداریم چه آنهایی که از قدیم مشترک با فارسی بوده اند چه آنهایی که خاص لری بوده اند ولی هرکدام سر جای خود.
لری اصیل صحبت کردن این نیست که هر واژه ی لری که شبیه فارسی است را دور بیندازیم به این بهانهکه لری نیست. لری همریشه با فارسی و کردی است و طبیعی است که مشترکات فراوانی با هر دو داشته باشد. حتی دور انداختن واژگان عربی و ترکی... جاافتاده و بومی شده در لری هم کار درستی نیست.
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
🔥🏤درباره واژه آگر و مال
امروزه اینگونه القاء شده است که واژه #آگر( آتش) و #مال(خانه) مختص کردی و لکی است و معادل های لری آنها به ترتیب #تش و #هونه است مثلا چون لری لهجه ای از فارسی است، ولی واقعیت خلاف این را می گوید.
بله، شکی نیست که در لری رایج معاصر واژگان #تش و #هونه بسیار پرکاربرد و یکه تاز هستند ولی اینکه بگوییم آگر و مال لری نیستند امری کذب و خلاف واقع است.
واژه مال که در کل لر کوچک و لر بزرگ به معنای خانه بالاخص خانه عشایری وجود دارد. اشعار شاعران سرشار از کاربرد واژه مال است. واژگان ترکیبی #مال_کنون، #مال_به_ره ..( در لر بزرگ) و #مالگه، #جامالسئ، #جامالسئ_رته، #مالی( اهلی)، #دورمالی و....( در لر کوچک) با ترکیب همین واژه ساخته شده اند. هنوز در زبان پیرمردان و پیرزنان اصیلگوی لر مینجایی و میوندی و.....واژه مال به معنای خانه به کار می رود. پدرم وقتی ماشینم را جلوی در خانه اشان مثلا در یک روز گرم تابستانی یا بارانی پارک می کنم به من می گوید " روله اَ سی چئ ماشینت نمئاری وا #مال ؟".
خود واژه #هونه هم در زاگرس غریبه نیست. در ادبیات کهن گورانی آن را #یانه می گویند. #یانه، #هانه و #هونه هم از قدیم وجود داشته است. خود واژه خانه هم وجود داشته است. در کردی هم واژه خانه وجود داشته و دهها ترکیب با آن ساخته شده #قوتابخانه( مدرسه)، #خانه_نشین( بازنشست) و....
ولی مشکل مثل همان #چش و #تیه است که از بس چش پرکاربرد شده که واژه تیه را دارد از خانه بیرون می کند. علت روانشناسی اجتماعی پشت قضیه است. ما دچار عدم اعتماد به نفس زبانی یا به دلایل گوناگون دچار تحقیر زبانی شده ایم و سعی می کنیم تا حد امکان از کلمات زبان رسمی استفاده کنیم یا از کلماتی در زبان خود استفاده کنیم که به زبان رسمی نزدیک تر باشند تا وجهه بیشتری کسب کنیم.
واژه #آگر نیز هم از گذشته از صفویه تا کنون در شعر شاعران لر دیده می شود، در گفتار برخی کهنسالان هنوز هست. از قضا #سردار_اسعد_بختیاری در یک قرن پیش که فهرستی از واژگان پرکاربرد لری بختیاری را آورده است به آگر هم اشاره کرده است. در لری بالاگریوه ای قدیم واژه #آسر نیز به معنای آتش است همریشه با آگر. در بختیاری #آکر هم تلفظ می شود.
البته لری ( لری اصیل) زبان بسیار زایا و مولدی است و با همین واژه #تش هم دهها واژه جدید ساخته است که در فارسی ساخته نشده اند و قبلا چند پست در این مورد در کانال گذاشته شد.
https://t.me/thelurishacademy
امروزه اینگونه القاء شده است که واژه #آگر( آتش) و #مال(خانه) مختص کردی و لکی است و معادل های لری آنها به ترتیب #تش و #هونه است مثلا چون لری لهجه ای از فارسی است، ولی واقعیت خلاف این را می گوید.
بله، شکی نیست که در لری رایج معاصر واژگان #تش و #هونه بسیار پرکاربرد و یکه تاز هستند ولی اینکه بگوییم آگر و مال لری نیستند امری کذب و خلاف واقع است.
واژه مال که در کل لر کوچک و لر بزرگ به معنای خانه بالاخص خانه عشایری وجود دارد. اشعار شاعران سرشار از کاربرد واژه مال است. واژگان ترکیبی #مال_کنون، #مال_به_ره ..( در لر بزرگ) و #مالگه، #جامالسئ، #جامالسئ_رته، #مالی( اهلی)، #دورمالی و....( در لر کوچک) با ترکیب همین واژه ساخته شده اند. هنوز در زبان پیرمردان و پیرزنان اصیلگوی لر مینجایی و میوندی و.....واژه مال به معنای خانه به کار می رود. پدرم وقتی ماشینم را جلوی در خانه اشان مثلا در یک روز گرم تابستانی یا بارانی پارک می کنم به من می گوید " روله اَ سی چئ ماشینت نمئاری وا #مال ؟".
خود واژه #هونه هم در زاگرس غریبه نیست. در ادبیات کهن گورانی آن را #یانه می گویند. #یانه، #هانه و #هونه هم از قدیم وجود داشته است. خود واژه خانه هم وجود داشته است. در کردی هم واژه خانه وجود داشته و دهها ترکیب با آن ساخته شده #قوتابخانه( مدرسه)، #خانه_نشین( بازنشست) و....
ولی مشکل مثل همان #چش و #تیه است که از بس چش پرکاربرد شده که واژه تیه را دارد از خانه بیرون می کند. علت روانشناسی اجتماعی پشت قضیه است. ما دچار عدم اعتماد به نفس زبانی یا به دلایل گوناگون دچار تحقیر زبانی شده ایم و سعی می کنیم تا حد امکان از کلمات زبان رسمی استفاده کنیم یا از کلماتی در زبان خود استفاده کنیم که به زبان رسمی نزدیک تر باشند تا وجهه بیشتری کسب کنیم.
واژه #آگر نیز هم از گذشته از صفویه تا کنون در شعر شاعران لر دیده می شود، در گفتار برخی کهنسالان هنوز هست. از قضا #سردار_اسعد_بختیاری در یک قرن پیش که فهرستی از واژگان پرکاربرد لری بختیاری را آورده است به آگر هم اشاره کرده است. در لری بالاگریوه ای قدیم واژه #آسر نیز به معنای آتش است همریشه با آگر. در بختیاری #آکر هم تلفظ می شود.
البته لری ( لری اصیل) زبان بسیار زایا و مولدی است و با همین واژه #تش هم دهها واژه جدید ساخته است که در فارسی ساخته نشده اند و قبلا چند پست در این مورد در کانال گذاشته شد.
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
Forwarded from فرهنگستان زبان لری
🔥🏤درباره واژه آگر و مال
امروزه اینگونه القاء شده است که واژه #آگر( آتش) و #مال(خانه) مختص کردی و لکی است و معادل های لری آنها به ترتیب #تش و #هونه است مثلا چون لری لهجه ای از فارسی است، ولی واقعیت خلاف این را می گوید.
بله، شکی نیست که در لری رایج معاصر واژگان #تش و #هونه بسیار پرکاربرد و یکه تاز هستند ولی اینکه بگوییم آگر و مال لری نیستند امری کذب و خلاف واقع است.
واژه مال که در کل لر کوچک و لر بزرگ به معنای خانه بالاخص خانه عشایری وجود دارد. اشعار شاعران سرشار از کاربرد واژه مال است. واژگان ترکیبی #مال_کنون، #مال_به_ره ..( در لر بزرگ) و #مالگه، #جامالسئ، #جامالسئ_رته، #مالی( اهلی)، #دورمالی و....( در لر کوچک) با ترکیب همین واژه ساخته شده اند. هنوز در زبان پیرمردان و پیرزنان اصیلگوی لر مینجایی و میوندی و.....واژه مال به معنای خانه به کار می رود. پدرم وقتی ماشینم را جلوی در خانه اشان مثلا در یک روز گرم تابستانی یا بارانی پارک می کنم به من می گوید " روله اَ سی چئ ماشینت نمئاری وا #مال ؟".
خود واژه #هونه هم در زاگرس غریبه نیست. در ادبیات کهن گورانی آن را #یانه می گویند. #یانه، #هانه و #هونه هم از قدیم وجود داشته است. خود واژه خانه هم وجود داشته است. در کردی هم واژه خانه وجود داشته و دهها ترکیب با آن ساخته شده #قوتابخانه( مدرسه)، #خانه_نشین( بازنشست) و....
ولی مشکل مثل همان #چش و #تیه است که از بس چش پرکاربرد شده که واژه تیه را دارد از خانه بیرون می کند. علت روانشناسی اجتماعی پشت قضیه است. ما دچار عدم اعتماد به نفس زبانی یا به دلایل گوناگون دچار تحقیر زبانی شده ایم و سعی می کنیم تا حد امکان از کلمات زبان رسمی استفاده کنیم یا از کلماتی در زبان خود استفاده کنیم که به زبان رسمی نزدیک تر باشند تا وجهه بیشتری کسب کنیم.
واژه #آگر نیز هم از گذشته از صفویه تا کنون در شعر شاعران لر دیده می شود، در گفتار برخی کهنسالان هنوز هست. از قضا #سردار_اسعد_بختیاری در یک قرن پیش که فهرستی از واژگان پرکاربرد لری بختیاری را آورده است به آگر هم اشاره کرده است. در لری بالاگریوه ای قدیم واژه #آسر نیز به معنای آتش است همریشه با آگر. در بختیاری #آکر هم تلفظ می شود.
البته لری ( لری اصیل) زبان بسیار زایا و مولدی است و با همین واژه #تش هم دهها واژه جدید ساخته است که در فارسی ساخته نشده اند و قبلا چند پست در این مورد در کانال گذاشته شد.
https://t.me/thelurishacademy
امروزه اینگونه القاء شده است که واژه #آگر( آتش) و #مال(خانه) مختص کردی و لکی است و معادل های لری آنها به ترتیب #تش و #هونه است مثلا چون لری لهجه ای از فارسی است، ولی واقعیت خلاف این را می گوید.
بله، شکی نیست که در لری رایج معاصر واژگان #تش و #هونه بسیار پرکاربرد و یکه تاز هستند ولی اینکه بگوییم آگر و مال لری نیستند امری کذب و خلاف واقع است.
واژه مال که در کل لر کوچک و لر بزرگ به معنای خانه بالاخص خانه عشایری وجود دارد. اشعار شاعران سرشار از کاربرد واژه مال است. واژگان ترکیبی #مال_کنون، #مال_به_ره ..( در لر بزرگ) و #مالگه، #جامالسئ، #جامالسئ_رته، #مالی( اهلی)، #دورمالی و....( در لر کوچک) با ترکیب همین واژه ساخته شده اند. هنوز در زبان پیرمردان و پیرزنان اصیلگوی لر مینجایی و میوندی و.....واژه مال به معنای خانه به کار می رود. پدرم وقتی ماشینم را جلوی در خانه اشان مثلا در یک روز گرم تابستانی یا بارانی پارک می کنم به من می گوید " روله اَ سی چئ ماشینت نمئاری وا #مال ؟".
خود واژه #هونه هم در زاگرس غریبه نیست. در ادبیات کهن گورانی آن را #یانه می گویند. #یانه، #هانه و #هونه هم از قدیم وجود داشته است. خود واژه خانه هم وجود داشته است. در کردی هم واژه خانه وجود داشته و دهها ترکیب با آن ساخته شده #قوتابخانه( مدرسه)، #خانه_نشین( بازنشست) و....
ولی مشکل مثل همان #چش و #تیه است که از بس چش پرکاربرد شده که واژه تیه را دارد از خانه بیرون می کند. علت روانشناسی اجتماعی پشت قضیه است. ما دچار عدم اعتماد به نفس زبانی یا به دلایل گوناگون دچار تحقیر زبانی شده ایم و سعی می کنیم تا حد امکان از کلمات زبان رسمی استفاده کنیم یا از کلماتی در زبان خود استفاده کنیم که به زبان رسمی نزدیک تر باشند تا وجهه بیشتری کسب کنیم.
واژه #آگر نیز هم از گذشته از صفویه تا کنون در شعر شاعران لر دیده می شود، در گفتار برخی کهنسالان هنوز هست. از قضا #سردار_اسعد_بختیاری در یک قرن پیش که فهرستی از واژگان پرکاربرد لری بختیاری را آورده است به آگر هم اشاره کرده است. در لری بالاگریوه ای قدیم واژه #آسر نیز به معنای آتش است همریشه با آگر. در بختیاری #آکر هم تلفظ می شود.
البته لری ( لری اصیل) زبان بسیار زایا و مولدی است و با همین واژه #تش هم دهها واژه جدید ساخته است که در فارسی ساخته نشده اند و قبلا چند پست در این مورد در کانال گذاشته شد.
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
📚آن روز که تاته مُرد 😌
واژه #تاته به معنی عمو ریشه در ایرانی کهن دارد. #تاتا در اصل یعنی پدر. در منطقه ما کم کم به جهت احترام به #عمو به او #تاته گفته شده. در حالی که در لری بختیاری چالنگ هم به معنی عمو به کار می رود ولی در گویش لری بختیاری هفلنگ باز بخاطر احترام به پیرمردان به آنها تاته گفته اند و کم کم تاته به معنای #پیرمرد تغییر معنا داده است.
اما یادم می آید اوایل سال ۶۳ بود که کم کم در جمع خانواده ها، مهمانی ها، همکلاسی ها.. این زمزمه را می شنیدیم که دیگر نگویید تاته، تاته یعنی #خرس، به کار نبرید.انگار اپیدمی شده بود. نمی دانم کدام زبان مَشناس مادرمرده ای این کشف محیرالعقول را بر سر زبان ها انداخته بود.
پیش از آن همه تاته می گفتیم. ولی کم کم تاته های جوان دیگر بدشان می آمد به آنها بگوییم تاته، باید می گفتیم #عامو و این کلمه فارسلُرَبی😉(فارسی_لری_عربی) چقدر به آنها فاز و حس خوشی می داد که از شر واژه بیکلاس و اهانت بار تاته رها می شوند . کمکم بزرگترها هم حق عامویی خود را مطالبه می کردند که سالیان سال واژه مزاحم و بیکلاس تاته از آنها دریغ کرده بود.
و این شد آغاز یک دومینوی بزرگ برای فروریختن واژگان بومی.
#تیه شد #چش. قبلا چش فقط در برخی ترکیبات و ابیات لری وجود داشت ولی در مکالمه #تیه می گفتند.
کچی شد عمه
و...و...و..
این دومینو و داستان کماکان و پرقدرت ادامه دارد.
در حقیقت تاته پرچمدار زبان مادری در منطقه زاگرس میانی و جنوبی بود و با فرو افتادن پرچم از دستش شکست در اردوگاه زبان مادری و هویت بومی آغاز گردید.
مهرآموز
https://t.me/thelurishacademy
واژه #تاته به معنی عمو ریشه در ایرانی کهن دارد. #تاتا در اصل یعنی پدر. در منطقه ما کم کم به جهت احترام به #عمو به او #تاته گفته شده. در حالی که در لری بختیاری چالنگ هم به معنی عمو به کار می رود ولی در گویش لری بختیاری هفلنگ باز بخاطر احترام به پیرمردان به آنها تاته گفته اند و کم کم تاته به معنای #پیرمرد تغییر معنا داده است.
اما یادم می آید اوایل سال ۶۳ بود که کم کم در جمع خانواده ها، مهمانی ها، همکلاسی ها.. این زمزمه را می شنیدیم که دیگر نگویید تاته، تاته یعنی #خرس، به کار نبرید.انگار اپیدمی شده بود. نمی دانم کدام زبان مَشناس مادرمرده ای این کشف محیرالعقول را بر سر زبان ها انداخته بود.
پیش از آن همه تاته می گفتیم. ولی کم کم تاته های جوان دیگر بدشان می آمد به آنها بگوییم تاته، باید می گفتیم #عامو و این کلمه فارسلُرَبی😉(فارسی_لری_عربی) چقدر به آنها فاز و حس خوشی می داد که از شر واژه بیکلاس و اهانت بار تاته رها می شوند . کمکم بزرگترها هم حق عامویی خود را مطالبه می کردند که سالیان سال واژه مزاحم و بیکلاس تاته از آنها دریغ کرده بود.
و این شد آغاز یک دومینوی بزرگ برای فروریختن واژگان بومی.
#تیه شد #چش. قبلا چش فقط در برخی ترکیبات و ابیات لری وجود داشت ولی در مکالمه #تیه می گفتند.
کچی شد عمه
و...و...و..
این دومینو و داستان کماکان و پرقدرت ادامه دارد.
در حقیقت تاته پرچمدار زبان مادری در منطقه زاگرس میانی و جنوبی بود و با فرو افتادن پرچم از دستش شکست در اردوگاه زبان مادری و هویت بومی آغاز گردید.
مهرآموز
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
✍#غلامرضا_مهرآموز
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در لاتین، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکَم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه #کاکه علی، چه علی #کاکه"
و #کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مروارییا تیچسه
بیی کوچکله جمش کرد
نؽاش د جیو #کاکاش
#کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژِنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زِنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
http://t.me/thelurishacademy
📚واژگان لری هر کدام کاربردی دارند، هیچکدام را حذف نکنیم
درست استکه متاسفانه این روزها واژگان فارسلری فراوانی یافت می شود که دارند جای کلمات لری را می گیرند ولی هر شباهت و اشتراک واژگان لری با فارسی فارسلری نیست
مثلا بارها بحث می شود که #چش لری نیست یا #برار لری نیست و فارسلری است ولی این واقعیت ندارد.
بنده شاخه زبانی مادری خود را در پیوستار زبان لری مثال می زنم :
ما برای برادر داریم:
#برار، #گییه، #گگه، #کاکه، و #کاکا
این واژه ها را حتی از لرهای متولد سه دهه آخر قاجار هم شنیده ایم
برار عمومی ترین کلمه است
#گییه یعنی برادر ولی وقتی در مورد برادر به کار می بریم عزیز بودن او هم مستفاد می شود.
ولی مثلا به طرف نمی گوییم یا بسیار نادر است که به طرف بگوییم: چَن گییه داری؟ می گوییم: چن برار داری؟
برار با برادر در فارسی، برا در لکی و گویش هایی از کردی، brother در انگلیسی، frater در لاتین، brudder در آلمانی, و... هم ریشه است؛ریشه مشترک هندواروپایی.
#گییه با واژه #گئوو در بختیاری هم ریشه است
#گگه عزیز بودن و صمیمی بودن را نشان می دهد. همچنین در خطاب عطوفت آمیز برای کودکان هم به کار می رود.برای بزرگترها نیز کاربرد دارد. واژه گگه در لکی و بختیاری نیز کاربرد دارد. البته در بختیاری علاوه بر گگه، گگو نیز داریم.
کاکه در ضرب المثل ها و حکَم لری بیشتر کاربرد دارد مثلا" چه #کاکه علی، چه علی #کاکه"
و #کاکا در اشعار کهن، در متل ها، ترانه ها و.... دیده می شود. مثلا ترانه ای که در بازی " پم پری پمه" که دختران نوجوان آن وقت ها می خواندند :
یکیکه زینه شایه
بمارکش نوایه
علی رته وه ویشه/آورده تل و تیشه
هوسیره م ناله کرده/آو د پیاله کرده
شمشیر حواله کرده
بن شمشیر بُرِسه /مروارییا تیچسه
بیی کوچکله جمش کرد
نؽاش د جیو #کاکاش
#کاکاش برد و فروختش / ده شی نیا د مشتش
کاکه و کاکا با لر بزرگ و هم چنین کردی ... همریشگی دارد و ممکن است در گذشته در لری ما هم پر کاربرد بوده است ولی تنها در اشعار و حکایات کهن مانده است.
در لری بختیاری هم برخی مناطق واژه برار کاربرد دارد
اما واژه برار در واژه سازی لری پرکاربردتر است
مثلا ما بئ براری( نداشتن برادر/ حالت بیکسی در وقت تنگی) داریم ولی مثلا بئ گییه ای نداریم
دس براری( رفاقت برادرگونه) داریم ولی دس گییه ای!! یا دس گگه ای!! نداریم
در مورد #چش و #تیه نیز همینطور
چش در اشعار قدیمی هم به کار رفته مثل میرنوروز.
ولی برخلاف امروز، در مکالمه تا ۹۵ درصد از #تیه استفاده کرده ایم
از همان قدیم چش و تیه مشتقات خاص خود را داشته اند مثلا
#دوچشکی( به معنای تبعیض ) داشته ایم ولی #دوتیه_کی! نداشته ایم
#تیه_پیلکی( چشم غره ) داشته ایم ولی #چش_پیلکی! نداشته ایم
#تیه_دار(۱. بینا، ۲.متوقع) داشته ایم ولی #چشدار نداشته ایم
#چش_مس می گفته ایم ولی #تیه_مس!! نمی گفته ایم.
پس هرکدام از این واژگان کاربرد اجتماعی،معنایی و واژه سازی خود را داشته اند همه هم لری هستند.
ولی مشکل این است که مثلا لرهای ما به ویژه در مناطق شهری و مرکزی آن کلمه ای را که به فارسی نزدیک تر است را پرکاربرد کرده اند ولی آن کلمه یا کلماتی را که با فارسی قرابت ندارد کم کاربرد یا از دایره کاربرد و رواج بیرون ساختهاند مثلا بین #چش و #تیه، چش پرکاربرد شده است و در برخی مناطق حتی تیه بی کاربرد یا بسیار کم کاربرد شده است.
یا در لری ما برای ناز کردن، هم ناز کِردِن داشته ایم و هم لولکِسِن ولی متاسفانه معنی فعل #لولکسن را امروزه کمتر کسی می داند
لالکِسم مه لولکِسی تو/ گریوِسم مه خَنِسی تو( ترانه ای از زنده یاد استاد فرجی)
من التماس کردم تو ناز کردی/ من گریه کردم تو( به من) خندیدی
یا بین اینهمه واژه برای برادر که داریم روی کاربرد واژه برار تمرکز کرده ایم چون این تصور که کلمات بومی بیکلاس هستند یا متعلق به قدیمی ها هستند و مناسب امروز نیستند بین ما متاسفانه رواج پیدا کرده است که باید این تلقینات روانی _اجتماعی را به تدریج زدود.
پس هر شباهت لری با فارسی فارسلری نیست. به بهانه فارسلری مشترکات لری و فارسی را از بین نبریم. فارسلری آن استکه یک کلمه یا اصطلاح یا عبارت و جمله ... فارسی که در لری وجود نداشته است بیاید جای معادل لری اصیل را بگیرد
مثلا التماس کِردِم فارسلری است( به جای لالکِسِم)
پخش بی/ پشخ بی فارسلری است به جای تیچِس یا چیچِس
لولان عوض کِردِم فارسلری است به جای ( گیژِنِن آلشت کِردم)
زمی هَرد( زمین خورد) فارسلری است( به جای گِلِس یا زِنِس د زمی)
شکس هَرد ( شکست خورد) فارسلری است( به جای توزِس)
و هزاران جمله و کلمه دیگر
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
بررسی منظومه ۴۰ بیتی « چَش رَشِ پت کُل» ( چشم سیاهِ دماغ کوتاه» از شاعر دهلرانی استاد #سالم_پوراحمد
این منظومه وزین که یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر لری است سال ۱۳۹۴ سروده شده است و معروفیت زیادی پیدا کرده است مخصوصا با فایل دیکلمه خود شاعر.
از آنجا که واژه #رش در اصل در لری و به ویژه در ادبیات لری به معنای سیاه بوده ولی بعدا در اطلاق به حیوانات و مزرعه تحول معنایی پیدا کرده است برای رفع ابهام و اختلاف نظر برخی از دوستان از خود استاد پوراحمد سؤال کردیم که منظور دقیقتان از #چش_رش در این منظومه چه نوع رنگ چشمی است؟
و ایشان پاسخ دادند: منظور #چشم_سیاه است
اما قبل از ورود به نقد و بررسی منظومه مقاله ای را در مورد واژه #رش بازنشر می کنیم که دو سال پیش در فرهنگستان ارائه شد
👇👇👇👇
https://telegram.me/thelurishacademy
این منظومه وزین که یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر لری است سال ۱۳۹۴ سروده شده است و معروفیت زیادی پیدا کرده است مخصوصا با فایل دیکلمه خود شاعر.
از آنجا که واژه #رش در اصل در لری و به ویژه در ادبیات لری به معنای سیاه بوده ولی بعدا در اطلاق به حیوانات و مزرعه تحول معنایی پیدا کرده است برای رفع ابهام و اختلاف نظر برخی از دوستان از خود استاد پوراحمد سؤال کردیم که منظور دقیقتان از #چش_رش در این منظومه چه نوع رنگ چشمی است؟
و ایشان پاسخ دادند: منظور #چشم_سیاه است
اما قبل از ورود به نقد و بررسی منظومه مقاله ای را در مورد واژه #رش بازنشر می کنیم که دو سال پیش در فرهنگستان ارائه شد
👇👇👇👇
https://telegram.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
❇️موضوعات این شماره ( اسفند ۱۳۹۹)
🔹نقدی ادبی بر منظومه ی لری #چش_رش_پت_کول از استاد سالم پوراحمد
🔹 واژگان و اصطلاحات لری از کهگیلویه و بویراحمد
🔹 کمانچه و نقش آن در ماندگاری زبان و فرهنگ لر
🔹 بررسی یک واژه در گویش لری شوهانی
🔹 معرفی یک شاعر نامدار تاجیک
🔹معرفی استاد عزیز بیرانوند
🔹 معرفی یکی از تلاشگران ادبیات لرستان
🔹 معرفی یکی از چهره های ادبیات داستانیِ کُرد
🔹چند شعر از شاعران مختلف
⏺ و موضوعاتی دیگر
https://t.me/thelurishacademy
🔹نقدی ادبی بر منظومه ی لری #چش_رش_پت_کول از استاد سالم پوراحمد
🔹 واژگان و اصطلاحات لری از کهگیلویه و بویراحمد
🔹 کمانچه و نقش آن در ماندگاری زبان و فرهنگ لر
🔹 بررسی یک واژه در گویش لری شوهانی
🔹 معرفی یک شاعر نامدار تاجیک
🔹معرفی استاد عزیز بیرانوند
🔹 معرفی یکی از تلاشگران ادبیات لرستان
🔹 معرفی یکی از چهره های ادبیات داستانیِ کُرد
🔹چند شعر از شاعران مختلف
⏺ و موضوعاتی دیگر
https://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
Forwarded from فرهنگستان زبان لری
بررسی منظومه ۴۰ بیتی « چَش رَشِ پت کُل» ( چشم سیاهِ دماغ کوتاه» از شاعر دهلرانی استاد #سالم_پوراحمد
این منظومه وزین که یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر لری است سال ۱۳۹۴ سروده شده است و معروفیت زیادی پیدا کرده است مخصوصا با فایل دیکلمه خود شاعر.
از آنجا که واژه #رش در اصل در لری و به ویژه در ادبیات لری به معنای سیاه بوده ولی بعدا در اطلاق به حیوانات و مزرعه تحول معنایی پیدا کرده است برای رفع ابهام و اختلاف نظر برخی از دوستان از خود استاد پوراحمد سؤال کردیم که منظور دقیقتان از #چش_رش در این منظومه چه نوع رنگ چشمی است؟
و ایشان پاسخ دادند: منظور #چشم_سیاه است
اما قبل از ورود به نقد و بررسی منظومه مقاله ای را در مورد واژه #رش بازنشر می کنیم که دو سال پیش در فرهنگستان ارائه شد
👇👇👇👇
https://telegram.me/thelurishacademy
این منظومه وزین که یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر لری است سال ۱۳۹۴ سروده شده است و معروفیت زیادی پیدا کرده است مخصوصا با فایل دیکلمه خود شاعر.
از آنجا که واژه #رش در اصل در لری و به ویژه در ادبیات لری به معنای سیاه بوده ولی بعدا در اطلاق به حیوانات و مزرعه تحول معنایی پیدا کرده است برای رفع ابهام و اختلاف نظر برخی از دوستان از خود استاد پوراحمد سؤال کردیم که منظور دقیقتان از #چش_رش در این منظومه چه نوع رنگ چشمی است؟
و ایشان پاسخ دادند: منظور #چشم_سیاه است
اما قبل از ورود به نقد و بررسی منظومه مقاله ای را در مورد واژه #رش بازنشر می کنیم که دو سال پیش در فرهنگستان ارائه شد
👇👇👇👇
https://telegram.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
⚛نقدی ادبی بر منظومه چَش رشِ پت کول( چشمْ سیاهِ دماغْ کوتاه) اثر استاد #سالم_پوراحمد شاعر دهلرانی
✍ #غلامرضا_مهرآموز
🔹 #قسمت_اول
منظومه ی لری #چش_رش_پت_کول اثر استاد #سالم_پوراحمد به ویژه با دیکلمه و صدای شاعر بسیار شنیده شده و معروف است ولی در مورد ارزش ادبی این منظومه ی سترگ تاکنون پژوهش و نقدی ادبی صورت نگرفته است.
در پژوهش حاضر، ویژگی های این منظومه به ویژه از دیدگاه ژانر و نمادشناسی نقد ادبی می شود. امید است که ادیبان و نقادان محقق در آینده به تفصیل درباره چنین منظومه هایی به پژوهش و آگاهی بخشی بپردازند.
این منظومه که در قالب مثنوی سروده شده است آمیزه ی شگرفی از ستایش، نهیب و سرزنش، ناامید شدن و امیدوار شدن، و وعده و وعید به دلدار است که این خصوصیت های متعارض و متناقض به طرز هنرمندانه ای کنار هم چیده شده و روایت واحدی را پدید آورده اند.
شاعر( یا بهتر بگوییم راوی )منظومه ی خود را با بیتی در ستایش و زیبایی و رعنایی دلدار و در عین حال نقد و سرزنش شخصیت او آغاز می کند:
چَشرَشِ پت کول،
لٛؽوهؽ می غِوغِوۊ
دارِ چَمؽسِه سۉزِ پُر د هلۊ
(ای چشم سیاهِ دماغ کوتاه، ای دیوانه ی آشفته گیسو، ای که همچون درخت سرسبز هلویی از سنگینی بار میوه به پایین خمیده ای)
در این بیت، راوی با چشم سیاه و کوتاه دماغ خواندنِ دلبر به توصیف رعنایی او می پردازد ولی ابایی ندا رد که نارضایتی خود از نحوه ی رفتار دلبر با خود را به او گوشزد کند(لٛؽوهؽ می غِوغِوۊ: دیوانه آشفته گیسو) و این آشفته گیسویی صفت دیوانگی را برجسته تر می سازد. سپس تشبیه خود از زیبایی و رعنایی وی را به اوج می رساند و او را به درخت سرسبز هلویی مانند می کند که زیر بار میوه به سمت پایین خمیده شده است.
هلو در فرهنگ جهانی واجد معنای نمادین است از طراوت و شادابی و سرزندگی گرفته تا.... زیبایی و لطافت . در انگلیسی زن زیبا و جذاب را peach (هلو) می گویند.
این بیت اهمیت وافری در این منظومه ی ۴۰ بیتی دارد به نحوی که سه بار ( در ابیات شماره ۱، ۲۷ و ۳۹) تکرار شده است. در واقع می توان گفت بیت الغزل منظومه است.
سپس در سه بیت بعد توصیفات جالب دیگری از دلدار ارائه می دهد:
شُرشُر بارونِ اؽواره ی بهار
سا خَسِ شَکَت نَویهی پا بنار
سُرسُر کۉشِ اۉر بارو زِیَه
شؽتِ شؽوَنهی منه وِه آو دیه
تَلٛ تَلٛ نی، پَلٛ پَلٛ دارِ بلٛی
قاتل لٛؽوهْی منِ ری وه کَلٛی
(ری وه کلی: رو به نقصان)
در بیت پنجم به استمداد از فن مخاطبه دلبر را با آمیزه ای از ستایش و شماتت خطاب می کند که البته این سرزنش از نوع #مدح_شبیه_به_ذم است.
تش دِ کِل فندارِ قُمقُمهباز
کتریملٛه لٛو دِ خنه ؽ یغهواز
که در آن صفاتی همچون آتش برافروخته در جان( تش د کل)، فن دار ِ قمقمه باز( فتان و حیله گر) و خنده بر لب و یخه باز دیده می شود.
از اینجا به بعد تا بیت شانزدهم به دلدار یادآوری می کند که عشق و بی توجهی او چه بلاهایی بر سرش آورده است و از او می خواهد این کارها را با من نکن. در حقیقت بیان خواسته هاست.
مثلا ، لب هایم را به حالت گریه کردن نینداز، بخت مرا زیر پای خود له نکن، تخت مرا با پای خود چندتکه نکن،
من کی آن پسر مشتعل و پراشتیاق و انرژی پیشین هستم
همانند آسیابانی هستم( که از شدت سر و صدای آسیاب) مغز سرش تباه شده
مثلا می خواهم فلان جا بروم راه گم می کنم جای دیگری می روم، می خواهم درو کنم ولی دست خودم را می بُرم، آنقدر به خودم در مورد وصال تو دروغ گفته ام که گیج شده ام مرگ خودم را در زندگی به چشم خود دیده ام. دره ای نیست که به یاد تو آهنگ حزینی در آن نخوانده باشم....
از این قبیل خطاب ها و توصیفات در شعر به وفور یافت می شود و زیبایی آنها هنگامی نمایان می شود که اصل لری آنها را بخوانیم و بفهمیم یا تک به تک بیت ها را کار کنیم،ولی فعلا به این کفایت می کنیم.
قسمت اصلی روایت این منظومه که این ۱۶ بیت در اصل مقدمه ی ورود به آن را تشکیل می دهد و ارزش ادبی خاصی به این منظومه می دهد از بیت هفدهم منظومه شروع می شود که ....
👇👇👇
http://t.me/thelurishacademy
✍ #غلامرضا_مهرآموز
🔹 #قسمت_اول
منظومه ی لری #چش_رش_پت_کول اثر استاد #سالم_پوراحمد به ویژه با دیکلمه و صدای شاعر بسیار شنیده شده و معروف است ولی در مورد ارزش ادبی این منظومه ی سترگ تاکنون پژوهش و نقدی ادبی صورت نگرفته است.
در پژوهش حاضر، ویژگی های این منظومه به ویژه از دیدگاه ژانر و نمادشناسی نقد ادبی می شود. امید است که ادیبان و نقادان محقق در آینده به تفصیل درباره چنین منظومه هایی به پژوهش و آگاهی بخشی بپردازند.
این منظومه که در قالب مثنوی سروده شده است آمیزه ی شگرفی از ستایش، نهیب و سرزنش، ناامید شدن و امیدوار شدن، و وعده و وعید به دلدار است که این خصوصیت های متعارض و متناقض به طرز هنرمندانه ای کنار هم چیده شده و روایت واحدی را پدید آورده اند.
شاعر( یا بهتر بگوییم راوی )منظومه ی خود را با بیتی در ستایش و زیبایی و رعنایی دلدار و در عین حال نقد و سرزنش شخصیت او آغاز می کند:
چَشرَشِ پت کول،
لٛؽوهؽ می غِوغِوۊ
دارِ چَمؽسِه سۉزِ پُر د هلۊ
(ای چشم سیاهِ دماغ کوتاه، ای دیوانه ی آشفته گیسو، ای که همچون درخت سرسبز هلویی از سنگینی بار میوه به پایین خمیده ای)
در این بیت، راوی با چشم سیاه و کوتاه دماغ خواندنِ دلبر به توصیف رعنایی او می پردازد ولی ابایی ندا رد که نارضایتی خود از نحوه ی رفتار دلبر با خود را به او گوشزد کند(لٛؽوهؽ می غِوغِوۊ: دیوانه آشفته گیسو) و این آشفته گیسویی صفت دیوانگی را برجسته تر می سازد. سپس تشبیه خود از زیبایی و رعنایی وی را به اوج می رساند و او را به درخت سرسبز هلویی مانند می کند که زیر بار میوه به سمت پایین خمیده شده است.
هلو در فرهنگ جهانی واجد معنای نمادین است از طراوت و شادابی و سرزندگی گرفته تا.... زیبایی و لطافت . در انگلیسی زن زیبا و جذاب را peach (هلو) می گویند.
این بیت اهمیت وافری در این منظومه ی ۴۰ بیتی دارد به نحوی که سه بار ( در ابیات شماره ۱، ۲۷ و ۳۹) تکرار شده است. در واقع می توان گفت بیت الغزل منظومه است.
سپس در سه بیت بعد توصیفات جالب دیگری از دلدار ارائه می دهد:
شُرشُر بارونِ اؽواره ی بهار
سا خَسِ شَکَت نَویهی پا بنار
سُرسُر کۉشِ اۉر بارو زِیَه
شؽتِ شؽوَنهی منه وِه آو دیه
تَلٛ تَلٛ نی، پَلٛ پَلٛ دارِ بلٛی
قاتل لٛؽوهْی منِ ری وه کَلٛی
(ری وه کلی: رو به نقصان)
در بیت پنجم به استمداد از فن مخاطبه دلبر را با آمیزه ای از ستایش و شماتت خطاب می کند که البته این سرزنش از نوع #مدح_شبیه_به_ذم است.
تش دِ کِل فندارِ قُمقُمهباز
کتریملٛه لٛو دِ خنه ؽ یغهواز
که در آن صفاتی همچون آتش برافروخته در جان( تش د کل)، فن دار ِ قمقمه باز( فتان و حیله گر) و خنده بر لب و یخه باز دیده می شود.
از اینجا به بعد تا بیت شانزدهم به دلدار یادآوری می کند که عشق و بی توجهی او چه بلاهایی بر سرش آورده است و از او می خواهد این کارها را با من نکن. در حقیقت بیان خواسته هاست.
مثلا ، لب هایم را به حالت گریه کردن نینداز، بخت مرا زیر پای خود له نکن، تخت مرا با پای خود چندتکه نکن،
من کی آن پسر مشتعل و پراشتیاق و انرژی پیشین هستم
همانند آسیابانی هستم( که از شدت سر و صدای آسیاب) مغز سرش تباه شده
مثلا می خواهم فلان جا بروم راه گم می کنم جای دیگری می روم، می خواهم درو کنم ولی دست خودم را می بُرم، آنقدر به خودم در مورد وصال تو دروغ گفته ام که گیج شده ام مرگ خودم را در زندگی به چشم خود دیده ام. دره ای نیست که به یاد تو آهنگ حزینی در آن نخوانده باشم....
از این قبیل خطاب ها و توصیفات در شعر به وفور یافت می شود و زیبایی آنها هنگامی نمایان می شود که اصل لری آنها را بخوانیم و بفهمیم یا تک به تک بیت ها را کار کنیم،ولی فعلا به این کفایت می کنیم.
قسمت اصلی روایت این منظومه که این ۱۶ بیت در اصل مقدمه ی ورود به آن را تشکیل می دهد و ارزش ادبی خاصی به این منظومه می دهد از بیت هفدهم منظومه شروع می شود که ....
👇👇👇
http://t.me/thelurishacademy
Telegram
فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریهای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران