👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«تایید احتمالی یک نظریه کوانتومی پس از ۸۰ سال» —---------------------------------------------------------- * به نظر میرسد مشاهدات تازهای که به کمک تلسکوپ ویالتی انجام شده، پیش بینی ۸۰ سالهی فیزیکدانان دربارهی ویژگیهای خلا را تایید میکنند. اخترشناسان…
ادامه ی پست پیشین:
... ولی برخلاف بسیاری از پیشبینیهای QED، قطبش خلا تاکنون هیچ تایید دیداری مستقیمی نداشته. از ۸۰ سال پیش که این پدیده در پژوهشنامهای از ورنر هایزنبرگ (همان که اصل عدم قطعیتش پرآوازه است) و هانس هاینریش اولر پیشبینی شده بود تاکنون همهی تلاشها برای دیدن آن در آزمایشگاه ناکام مانده بود.
روبرتو تورولا از دانشگاه پادووای ایتالیا میگوید: «این پدیده تنها میتواند در حضور میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند و شدید دیده شود، مانند میدانهای پیرامون ستارگان نوترونی. این یک بار دیگر نشان میدهد که ستارگان نوترونی آزمایشگاههایی بسیار ارزشمند برای بررسی قوانین بنیادی طبیعتند.»
مینیانی و گروهش پس از بررسی دقیق دادههای ویالتی یک قطبش خطی -با میزان چشمگیر حدود ۱۶%- را اندازه گرفتند که به گفتهی آنان، میتواند به دلیل اثر تقویت کنندهی قطبش خلا در منطقهای تهی در فضای پیرامونِ RX J1856.5-3754 باشد [۲].
وینچنزو تستا از INAF در رم ایتالیا درین باره نوشته: «این کمنورترین جرمی است که تاکنون برایش قطبش اندازه گرفته شده. برای افزایش سیگنالهای دریافتی از چنین جرم کمنوری نیاز به یکی از بزرگترین و کارآمدترین تلسکوپهای جهان (ویالتی)، و شیوههای دقیق و درست بررسی دادهها داشتیم.»
مینیانی میگوید: «قطبش خطی بالایی که ما به کمک ویالتی اندازه گرفتیم را به آسانی نمیتوان با مدلهای کنونی توضیح داد مگر این که اثر قطبش خلا که QED پیشبینی کرده را هم در نظر بگیریم.»
@onestar_in_sevenskies
سیلویا زین از کالج دانشگاهی لندن/MSSL در بریتانیا میگوید: «این بررسی ویالتی نخستین پشتیبانی دیداری برای این دست از اثرهای پیشبینی شده در QED که در میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند رخ میدهند را ارایه میکند.»
مینیانی هیجانزده امیدوار است که به کمک تلسکوپهای بهروزتر، پیشرفتهای بیشتری در این زمینه انجام شود: «سنجشهای قطبیدگی با نسل بعدی تلسکوپها -مانند تلسکوپ بیاندازه بزرگ ESO- میتواند نقشی کلیدی در آزمودن پیشبینیهای QED دربارهی قطبش خلا، پیرامون ستارگان نوترونیِ بسیار بیشتری داشته باشد.»
کینواه وو از UCL/MSSL بریتانیا میگوید: «این سنجش قطبیدگی که اکنون برای نخستین بار در نور دیدنی انجام شده، راه را برای انجام چنین سنجشهایی در طول موجهای پرتو X نیز هموار میکند.
—------------------------------------------
یادداشتها:
۱] این جرم عضو یک گروه از ستارگان نوترونی به نام "هفت باشکوه" (Magnificent Seven) است. آنها به عنوان ستارگان نوترونی جداافتاده یا منزوی (INS) شناخته میشوند، که هیچ گونه همدم ستارهای ندارند، برخلاف تپاخترها امواج رادیویی نمیگسیلند، و با مواد ابرنواختری که آنها را پدید آورده در میان گرفته نشدهاند.
۲] فرآیندهای دیگری هست که میتوانند نور ستارگان را به هنگام حرکت در فضا بقطبند (قطبیده کنند). دانشمندانِ این پژوهش همهی امکانهای دیگر را بررسی کردند -برای نمونه، قطبشی که در اثر پراکندگی نور از روی ذرات غبار رخ میدهد- ولی بعید به نظر میرسید که این سیگنال قطبشی دستاورد فرآیندهای دیگری باشند.
*************************
توضیح تصویر: https://goo.gl/QfbEBG
در این تصویر، ستارهی نوترونی را سمت چپ میبینیم. راستای میدانهای مغناطیسی و الکتریکی آن با خطهای سرخ و آبی نشان داده شده. شبیهسازیها نشان میدهند که چگونه با گذشتن نور از درون منطقهی پیرامون ستارهی نوترونی، این میدانها در راستای ترجیحی تراز میشوند. با تراز شدن آنها در راستاهای ویژه، نور قطبیده میشود و میتوان با دستگاههای زمینی این قطبشها را دید [ویدیوی که در ادامه می آید را ببینید].
#قطبش #قطبش_خلا #الکترودینامیک_کوانتومی #ستاره_نوترونی #میدان_مغناطیسی #RX_J1856_5_3754 #VLT #ESO
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/vacuum-birefringence.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... ولی برخلاف بسیاری از پیشبینیهای QED، قطبش خلا تاکنون هیچ تایید دیداری مستقیمی نداشته. از ۸۰ سال پیش که این پدیده در پژوهشنامهای از ورنر هایزنبرگ (همان که اصل عدم قطعیتش پرآوازه است) و هانس هاینریش اولر پیشبینی شده بود تاکنون همهی تلاشها برای دیدن آن در آزمایشگاه ناکام مانده بود.
روبرتو تورولا از دانشگاه پادووای ایتالیا میگوید: «این پدیده تنها میتواند در حضور میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند و شدید دیده شود، مانند میدانهای پیرامون ستارگان نوترونی. این یک بار دیگر نشان میدهد که ستارگان نوترونی آزمایشگاههایی بسیار ارزشمند برای بررسی قوانین بنیادی طبیعتند.»
مینیانی و گروهش پس از بررسی دقیق دادههای ویالتی یک قطبش خطی -با میزان چشمگیر حدود ۱۶%- را اندازه گرفتند که به گفتهی آنان، میتواند به دلیل اثر تقویت کنندهی قطبش خلا در منطقهای تهی در فضای پیرامونِ RX J1856.5-3754 باشد [۲].
وینچنزو تستا از INAF در رم ایتالیا درین باره نوشته: «این کمنورترین جرمی است که تاکنون برایش قطبش اندازه گرفته شده. برای افزایش سیگنالهای دریافتی از چنین جرم کمنوری نیاز به یکی از بزرگترین و کارآمدترین تلسکوپهای جهان (ویالتی)، و شیوههای دقیق و درست بررسی دادهها داشتیم.»
مینیانی میگوید: «قطبش خطی بالایی که ما به کمک ویالتی اندازه گرفتیم را به آسانی نمیتوان با مدلهای کنونی توضیح داد مگر این که اثر قطبش خلا که QED پیشبینی کرده را هم در نظر بگیریم.»
@onestar_in_sevenskies
سیلویا زین از کالج دانشگاهی لندن/MSSL در بریتانیا میگوید: «این بررسی ویالتی نخستین پشتیبانی دیداری برای این دست از اثرهای پیشبینی شده در QED که در میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند رخ میدهند را ارایه میکند.»
مینیانی هیجانزده امیدوار است که به کمک تلسکوپهای بهروزتر، پیشرفتهای بیشتری در این زمینه انجام شود: «سنجشهای قطبیدگی با نسل بعدی تلسکوپها -مانند تلسکوپ بیاندازه بزرگ ESO- میتواند نقشی کلیدی در آزمودن پیشبینیهای QED دربارهی قطبش خلا، پیرامون ستارگان نوترونیِ بسیار بیشتری داشته باشد.»
کینواه وو از UCL/MSSL بریتانیا میگوید: «این سنجش قطبیدگی که اکنون برای نخستین بار در نور دیدنی انجام شده، راه را برای انجام چنین سنجشهایی در طول موجهای پرتو X نیز هموار میکند.
—------------------------------------------
یادداشتها:
۱] این جرم عضو یک گروه از ستارگان نوترونی به نام "هفت باشکوه" (Magnificent Seven) است. آنها به عنوان ستارگان نوترونی جداافتاده یا منزوی (INS) شناخته میشوند، که هیچ گونه همدم ستارهای ندارند، برخلاف تپاخترها امواج رادیویی نمیگسیلند، و با مواد ابرنواختری که آنها را پدید آورده در میان گرفته نشدهاند.
۲] فرآیندهای دیگری هست که میتوانند نور ستارگان را به هنگام حرکت در فضا بقطبند (قطبیده کنند). دانشمندانِ این پژوهش همهی امکانهای دیگر را بررسی کردند -برای نمونه، قطبشی که در اثر پراکندگی نور از روی ذرات غبار رخ میدهد- ولی بعید به نظر میرسید که این سیگنال قطبشی دستاورد فرآیندهای دیگری باشند.
*************************
توضیح تصویر: https://goo.gl/QfbEBG
در این تصویر، ستارهی نوترونی را سمت چپ میبینیم. راستای میدانهای مغناطیسی و الکتریکی آن با خطهای سرخ و آبی نشان داده شده. شبیهسازیها نشان میدهند که چگونه با گذشتن نور از درون منطقهی پیرامون ستارهی نوترونی، این میدانها در راستای ترجیحی تراز میشوند. با تراز شدن آنها در راستاهای ویژه، نور قطبیده میشود و میتوان با دستگاههای زمینی این قطبشها را دید [ویدیوی که در ادامه می آید را ببینید].
#قطبش #قطبش_خلا #الکترودینامیک_کوانتومی #ستاره_نوترونی #میدان_مغناطیسی #RX_J1856_5_3754 #VLT #ESO
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/vacuum-birefringence.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«رشتههایی که یک کهکشان را در خود پیچیدهاند»
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/GrbVm9
تصاویر تازهی تلسکوپ فضایی هابل اِسا/ناسا ساختار در هم پیچیدهی کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ را با جزییاتی بیسابقه را آشکار کردهاند. این #کهکشان_بیضیگون یک شگفتی زیبای کیهانی با یک هستهی درخشان است که در سامانهای از رشتههای تیرهی تاب خورده و نخ-مانند پیچیده شده.
انجیسی ۴۶۹۶ یکی از اعضای خوشهی کهکشانی قنطورس است، خوشهای از صدها کهکشان نزدیک به هم که گرانش میانشان آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته. این خوشه با فاصلهی ۵۰ میلیون سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_قنطورس جای دارد.
با آن که خوشهی قنطورس خوشهی بزرگیست، ولی انجیسی ۴۶۹۶ در برابر همخوشهایهایش بسیار خودنمایی میکند، زیرا درخشانترین عضو این خوشه است و به دلایل آشکار، عنوان "درخشانترین کهکشان خوشه" (#Brightest_Cluster_Galaxy یا BCG) را یدک میکشد. BCGها از جملهی بزرگترین و درخشانترین کهکشانهای کیهان هستند.
ولی انجیسی ۴۶۹۶ به یک دلیل دیگر نیز بسیار به چشم میآید: به دلیل ساختار یگانه و ویژهاش. مشاهدات پیشین وجود رشتههای پرپیچ و تابی را آشکار کرده بودند که از بدنهی اصلی کهکشان بیرون زده و یک "علامت سوال" کیهانی در آسمان ساختهاند، پیچکهای تیرهای که به گرد یک هستهی درخشان حلقه زدهاند.
اکنون یک گروه بینالمللی از دانشمندان به رهبری اخترشناسان دانشگاه کمبریج بریتانیا با بهره از تلسکوپ فضایی هابل یک بار دیگر و این بار با دقت بیشتر این ساختار نخ-مانند را بررسی کردهاند. آنها دریافتند که هر یک از این رشتههای غباری پهنایی حدود ۲۰۰ سال نوری داشته و ۱۰ برابر از گاز پیرامونش چگالتر است. این رشتهها به یکدیگر بافته شده، رو به درون، به سوی مرکز کهکشان پیچ خورده، و گازهای تشکیلدهندهی کهکشان را به هستهاش وصل کردهاند.
در واقع به نظر میرسد هستهی این کهکشان مسئول پیچ و تاب خود این رشتهها است. انجیسی ۴۶۹۶ در مرکزش یک ابرسیاهچالهی فعال دارد که منطقهی درونی کهکشان را بسیار پرانرژی کرده و باعث داغ شدن گازهای آن بخش و فرستادن جریانهایی از مواد داغ به بیرون شده است.
گویا این جریانهای گازی داغ رو به بیرون حباب درست میکنند و مواد رشتهها را هم با خود تاب میدهند. #میدان_مغناطیسی کهکشان هم با باد شدن این حباب رو به بیرون کشیده میشود و مواد درون رشتهها را میفشارد و آنها را شکل میدهد.
در دل کهکشان، رشتهها در مارپیچی شگفتانگیز رو به درون پیچ و تاب میخورند و به گرد ابرسیاهچالهی مرکزی تابیده شده و سرانجام خوراک آن میشوند.
آگاهی بیشتر دربارهی کهکشانهای رشتهای مانند انجیسی ۴۶۹۶ میتواند به ما در رسیدن به پاسخ این پرسش که چرا به نظر میرسد بسیاری از کهکشانهای بزرگ در کیهانِ نزدیک ما مردهاند؛ به جای این که با ذخیرههای گستردهی گاز و غبار خود ستارگان تازه بسازند، آرام هستند و انباشته از ستارگان پا به سن گذاشته و پیر. انجیسی ۴۶۹۶ هم یکی از این گونه کهکشانهاست. دلیلش شاید این باشد که میدان مغناطیسی مرکز کهکشان که به همراه حبابها در سرتاسر کهکشان کشیده شده، جلوی فرآیندهای #ستارهزایی از گاز و غبارها را گرفته است.
در ویدیویی که در ادامه میبینید، با بزرگنمایی آسمان در صورت فلکی قنطورس، به کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ میرسید.👇🏼
#NGC_4696 #BCG #خوشه_کهکشانی #خوشه_قنطورس #تلسکوپ_هابل
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/NGC4696.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/GrbVm9
تصاویر تازهی تلسکوپ فضایی هابل اِسا/ناسا ساختار در هم پیچیدهی کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ را با جزییاتی بیسابقه را آشکار کردهاند. این #کهکشان_بیضیگون یک شگفتی زیبای کیهانی با یک هستهی درخشان است که در سامانهای از رشتههای تیرهی تاب خورده و نخ-مانند پیچیده شده.
انجیسی ۴۶۹۶ یکی از اعضای خوشهی کهکشانی قنطورس است، خوشهای از صدها کهکشان نزدیک به هم که گرانش میانشان آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته. این خوشه با فاصلهی ۵۰ میلیون سال نوری از زمین، در #صورت_فلکی_قنطورس جای دارد.
با آن که خوشهی قنطورس خوشهی بزرگیست، ولی انجیسی ۴۶۹۶ در برابر همخوشهایهایش بسیار خودنمایی میکند، زیرا درخشانترین عضو این خوشه است و به دلایل آشکار، عنوان "درخشانترین کهکشان خوشه" (#Brightest_Cluster_Galaxy یا BCG) را یدک میکشد. BCGها از جملهی بزرگترین و درخشانترین کهکشانهای کیهان هستند.
ولی انجیسی ۴۶۹۶ به یک دلیل دیگر نیز بسیار به چشم میآید: به دلیل ساختار یگانه و ویژهاش. مشاهدات پیشین وجود رشتههای پرپیچ و تابی را آشکار کرده بودند که از بدنهی اصلی کهکشان بیرون زده و یک "علامت سوال" کیهانی در آسمان ساختهاند، پیچکهای تیرهای که به گرد یک هستهی درخشان حلقه زدهاند.
اکنون یک گروه بینالمللی از دانشمندان به رهبری اخترشناسان دانشگاه کمبریج بریتانیا با بهره از تلسکوپ فضایی هابل یک بار دیگر و این بار با دقت بیشتر این ساختار نخ-مانند را بررسی کردهاند. آنها دریافتند که هر یک از این رشتههای غباری پهنایی حدود ۲۰۰ سال نوری داشته و ۱۰ برابر از گاز پیرامونش چگالتر است. این رشتهها به یکدیگر بافته شده، رو به درون، به سوی مرکز کهکشان پیچ خورده، و گازهای تشکیلدهندهی کهکشان را به هستهاش وصل کردهاند.
در واقع به نظر میرسد هستهی این کهکشان مسئول پیچ و تاب خود این رشتهها است. انجیسی ۴۶۹۶ در مرکزش یک ابرسیاهچالهی فعال دارد که منطقهی درونی کهکشان را بسیار پرانرژی کرده و باعث داغ شدن گازهای آن بخش و فرستادن جریانهایی از مواد داغ به بیرون شده است.
گویا این جریانهای گازی داغ رو به بیرون حباب درست میکنند و مواد رشتهها را هم با خود تاب میدهند. #میدان_مغناطیسی کهکشان هم با باد شدن این حباب رو به بیرون کشیده میشود و مواد درون رشتهها را میفشارد و آنها را شکل میدهد.
در دل کهکشان، رشتهها در مارپیچی شگفتانگیز رو به درون پیچ و تاب میخورند و به گرد ابرسیاهچالهی مرکزی تابیده شده و سرانجام خوراک آن میشوند.
آگاهی بیشتر دربارهی کهکشانهای رشتهای مانند انجیسی ۴۶۹۶ میتواند به ما در رسیدن به پاسخ این پرسش که چرا به نظر میرسد بسیاری از کهکشانهای بزرگ در کیهانِ نزدیک ما مردهاند؛ به جای این که با ذخیرههای گستردهی گاز و غبار خود ستارگان تازه بسازند، آرام هستند و انباشته از ستارگان پا به سن گذاشته و پیر. انجیسی ۴۶۹۶ هم یکی از این گونه کهکشانهاست. دلیلش شاید این باشد که میدان مغناطیسی مرکز کهکشان که به همراه حبابها در سرتاسر کهکشان کشیده شده، جلوی فرآیندهای #ستارهزایی از گاز و غبارها را گرفته است.
در ویدیویی که در ادامه میبینید، با بزرگنمایی آسمان در صورت فلکی قنطورس، به کهکشان انجیسی ۴۶۹۶ میرسید.👇🏼
#NGC_4696 #BCG #خوشه_کهکشانی #خوشه_قنطورس #تلسکوپ_هابل
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/12/NGC4696.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«بر پایه نسبیت خاص، خورشید ما دارد ترمز میکند!»
—------------------------------------------------------
https://goo.gl/maEAM4
* اگرچه خورشید نزدیکترین ستاره به ماست، ولی هنوز رازهای بسیاری را از ما پنهان کرده. به نظر میرسد اکنون یکی از معماهای خورشیدی حل شده و یک نظریه که نخستین بار در سال ۱۹۰۵ توسط آلبرت اینشتین مطرح شده بود میتواند آن را کامل توضیح دهد.
بیست سال پیش، اخترشناسان خورشیدی پی بردند که بالاترین لایهی خورشید کُندتر از دیگر لایههای زیرین میچرخد. این شگفتانگیز بود. به خوبی میدانیم که چرخش خورشید در استوایش سریعتر از قطبهایش است -پدیدهای که به نام چرخش ناهماهنگ یا دگرسانهای (differential rotation) شناخته میشود و چرخهی ۱۱ سالهی خورشید را به پا میکند. ولی این واقعیت که خورشید یک لایهی رویی تنبل دارد درکش دشوار بوده. انگار که نیرویی جلوی حرکت این لایه را میگیرد و نمیگذارد پا به پای لایههای زیرین پیش برود.
اکنون شاید پژوهشگرانی از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی (IfA)، برزیل، و دانشگاه استنفورد به پاسخی که به طور کامل بر پایهی فیزیک بنیادی است برای آن دست یافته باشند. به نظر میرسد نوری که خورشید تولید میکند یک اثر ترمزی روی لایههای سطحیاش دارد.
جف کوهن از IfA می گوید: «خورشید به این زودیها از چرخش باز نخواهد ایستاد، ولی ما دریافتهایم همان تابشی که گرمابخش زمین است، دارد خورشید را هم "ترمز میدهد". این ترمز که دلیلش #نسبیت_خاص اینشتین است، دارد به آرامی از سرعت خورشید میکاهد و این کاهش را هم از سطح آن شروع کرده.»
بر پایهی نظریهی نسبیت خاص، فوتونها که حامل نیروی الکترومغناطیس (همان نور) هستند، اندکی تکانه (اندازه حرکت) را نیز با خود میبرد. اگر به اندازهی کافی #فوتون از جسمی جدا شود، با خود مقدار بزرگی #تکانه را خواهند برد. در عمر ۵ میلیارد سالهی خورشید، سطح آن مقدار هنگفتی فوتون از دست داده که باعث شده سرعتِ ۵ درصدِ بالاییِ این ستاره کاهش بیابد. این سازوکار که به نام "#اثر_پوینتینگ_رابرتسون" شناخته میشود، پیش از این در غبارهای میانسیارهای دیده شده بود؛ کشش تابش خورشید باعث شده این غبارها تکانه از دست بدهند و از کمربند سیارکها به بخش درونی سامانهی خورشیدی بیایند.
@onestar_in_sevenskies
چیزی که بر غبارها اثر میگذارد بیشک بر سوپ فرا-داغِ گاز در لایههای بالایی خورشید هم تاثیر میگذارد، و در درازنای عمر این ستاره، ترمزی که از سوی فوتونهای گسیلیده از آن ایجاد شده به پیدایش یک اثر سنجشپذیر (قابل اندازهگیری) انجامیده که تا امروز برای دانشمندان یک راز مانده بود.
این پژوهشگران با بهره از دادههای چندین سالهی رصدخانهی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO) توانستند موجهایی که در دل خورشید پیش میروند را بسنجند تا با کمک آن اندازهی دقیق لایهای که دارد ترمز میکند را به دست آورند. این شگرد فنی که به نام "هورلَرزهشناسی" (#اخترلرزهشناسی برای خورشید) شناخته میشود، بسیار همانند سنجش حرکت امواج لرزه در دل زمین برای اندازهگیری شدت زمینلرزه است. موادی که این امواج لرزه از درونشان جابجا میشوند، امواج را تغییر میدهند و لرزهشناسان از همین راه میتوانند زیر سطح زمین را "ببینند".
اگرچه خورشید یک جسم جامدِ ساخته شده از سنگ و فلز نیست، ولی پلاسمای چگال درون آن هم به امواج اجازهی حرکت میدهد و نوسانهایی در سطحش پدید میآورد که میتواند اندازهگیری شود. بنابراین هورلرزهشناسی به اخترشناسان امکان میدهد تا درون نزدیکترین ستاره را "ببینند" و جزییات بسیاری را دربارهی درون آن که شاید روی سطحش پیدا نباشند آشکار کنند. و در این مورد، ما به کمک هورلرزهشناسی و بررسی #میدان_مغناطیسی خورشید که به فضا میرود و به درونش بر میگردد میتوانیم مقدار کششی که بر پایهی نسبیت خاص اینشتین بر سطحش وارد میشود را اندازه بگیریم.
کوهن میگوید: «این یک گشتاور نیروی کوچک است که دارد به آرامی از سرعت آن میکاهد، ولی در درازنای زندگی ۵ میلیاردسالهی خورشید، همین گشتاور نیروی اندک تاثیر چشمگیری بر ۳۵۰۰۰ کیلومتری بالایی آن گذاشته.» پژوهشنامهی این ذانشمندان برای انتشار در نشریهی فیزیکال ریویو لترز پذیرفته شده و نگارش پیش-چاپ آن هم در arXiv در دسترس است.... (ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼)
—------------------------------------------------------
https://goo.gl/maEAM4
* اگرچه خورشید نزدیکترین ستاره به ماست، ولی هنوز رازهای بسیاری را از ما پنهان کرده. به نظر میرسد اکنون یکی از معماهای خورشیدی حل شده و یک نظریه که نخستین بار در سال ۱۹۰۵ توسط آلبرت اینشتین مطرح شده بود میتواند آن را کامل توضیح دهد.
بیست سال پیش، اخترشناسان خورشیدی پی بردند که بالاترین لایهی خورشید کُندتر از دیگر لایههای زیرین میچرخد. این شگفتانگیز بود. به خوبی میدانیم که چرخش خورشید در استوایش سریعتر از قطبهایش است -پدیدهای که به نام چرخش ناهماهنگ یا دگرسانهای (differential rotation) شناخته میشود و چرخهی ۱۱ سالهی خورشید را به پا میکند. ولی این واقعیت که خورشید یک لایهی رویی تنبل دارد درکش دشوار بوده. انگار که نیرویی جلوی حرکت این لایه را میگیرد و نمیگذارد پا به پای لایههای زیرین پیش برود.
اکنون شاید پژوهشگرانی از بنیاد اخترشناسی دانشگاه هاوایی (IfA)، برزیل، و دانشگاه استنفورد به پاسخی که به طور کامل بر پایهی فیزیک بنیادی است برای آن دست یافته باشند. به نظر میرسد نوری که خورشید تولید میکند یک اثر ترمزی روی لایههای سطحیاش دارد.
جف کوهن از IfA می گوید: «خورشید به این زودیها از چرخش باز نخواهد ایستاد، ولی ما دریافتهایم همان تابشی که گرمابخش زمین است، دارد خورشید را هم "ترمز میدهد". این ترمز که دلیلش #نسبیت_خاص اینشتین است، دارد به آرامی از سرعت خورشید میکاهد و این کاهش را هم از سطح آن شروع کرده.»
بر پایهی نظریهی نسبیت خاص، فوتونها که حامل نیروی الکترومغناطیس (همان نور) هستند، اندکی تکانه (اندازه حرکت) را نیز با خود میبرد. اگر به اندازهی کافی #فوتون از جسمی جدا شود، با خود مقدار بزرگی #تکانه را خواهند برد. در عمر ۵ میلیارد سالهی خورشید، سطح آن مقدار هنگفتی فوتون از دست داده که باعث شده سرعتِ ۵ درصدِ بالاییِ این ستاره کاهش بیابد. این سازوکار که به نام "#اثر_پوینتینگ_رابرتسون" شناخته میشود، پیش از این در غبارهای میانسیارهای دیده شده بود؛ کشش تابش خورشید باعث شده این غبارها تکانه از دست بدهند و از کمربند سیارکها به بخش درونی سامانهی خورشیدی بیایند.
@onestar_in_sevenskies
چیزی که بر غبارها اثر میگذارد بیشک بر سوپ فرا-داغِ گاز در لایههای بالایی خورشید هم تاثیر میگذارد، و در درازنای عمر این ستاره، ترمزی که از سوی فوتونهای گسیلیده از آن ایجاد شده به پیدایش یک اثر سنجشپذیر (قابل اندازهگیری) انجامیده که تا امروز برای دانشمندان یک راز مانده بود.
این پژوهشگران با بهره از دادههای چندین سالهی رصدخانهی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO) توانستند موجهایی که در دل خورشید پیش میروند را بسنجند تا با کمک آن اندازهی دقیق لایهای که دارد ترمز میکند را به دست آورند. این شگرد فنی که به نام "هورلَرزهشناسی" (#اخترلرزهشناسی برای خورشید) شناخته میشود، بسیار همانند سنجش حرکت امواج لرزه در دل زمین برای اندازهگیری شدت زمینلرزه است. موادی که این امواج لرزه از درونشان جابجا میشوند، امواج را تغییر میدهند و لرزهشناسان از همین راه میتوانند زیر سطح زمین را "ببینند".
اگرچه خورشید یک جسم جامدِ ساخته شده از سنگ و فلز نیست، ولی پلاسمای چگال درون آن هم به امواج اجازهی حرکت میدهد و نوسانهایی در سطحش پدید میآورد که میتواند اندازهگیری شود. بنابراین هورلرزهشناسی به اخترشناسان امکان میدهد تا درون نزدیکترین ستاره را "ببینند" و جزییات بسیاری را دربارهی درون آن که شاید روی سطحش پیدا نباشند آشکار کنند. و در این مورد، ما به کمک هورلرزهشناسی و بررسی #میدان_مغناطیسی خورشید که به فضا میرود و به درونش بر میگردد میتوانیم مقدار کششی که بر پایهی نسبیت خاص اینشتین بر سطحش وارد میشود را اندازه بگیریم.
کوهن میگوید: «این یک گشتاور نیروی کوچک است که دارد به آرامی از سرعت آن میکاهد، ولی در درازنای زندگی ۵ میلیاردسالهی خورشید، همین گشتاور نیروی اندک تاثیر چشمگیری بر ۳۵۰۰۰ کیلومتری بالایی آن گذاشته.» پژوهشنامهی این ذانشمندان برای انتشار در نشریهی فیزیکال ریویو لترز پذیرفته شده و نگارش پیش-چاپ آن هم در arXiv در دسترس است.... (ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼)
«کشف رودی از آهن مذاب در هسته زمین»
—------------------------------------------------
https://goo.gl/GCMXec
ما به طور معمول رودبادها (جریانهای جتی) را در ارتباط با آب و هوا میشناسیم ولی اکنون دانشمندان به کمک یکی از ماهوارههای سازمان فضایی اروپا (ESA) یک رودباد را در ژرفای زیر سطح زمین یافتهاند- رودبادی رو به باختر که سرعتش هم رو به افزایش است (شتاب دارد)!
ماهوارههای سهگانهی #Swarm که در سال ۲۰۱۳ به فضا پرتاب شدند، میدانهای مغناطیسی گوناگونی که از هسته، گوشته، پوسته، اقیانوسها، یونکُره، و مغناطکرهی زمین بیرون میزنند را اندازه گرفته و موشکافی میکنند.
این سیگنالها با هم میدان مغناطیسی سرتاسری زمین را میسازند که مانند یک سپر از ما در برابر پرتوهای کیهانی و ذرات باردار درون باد خورشیدی نگاهبانی میکند.
سنجش میدانهای مغناطیسی یکی از چند راهیست که با آن میتوانیم درون سیارهمان را ببینیم. کریس فینلی از دانشگاه صنعتی دانمارک میگوید: «آگاهی ما از خورشید بیشتر از هستهی زمین است زیرا خورشید پشت ۳۰۰۰ کیلومتر سنگ پنهان نشده.»
دلیل وجود #میدان_مغناطیسی زمین، اقیانوسی از آهن مایع فرا-داغ و چرخانست که هستهی بیرونی را ساخته. این آهن مایع مانند یک رسانای چرخان در دینام دوچرخه، جریانهای الکتریکی پدید میآورد که آنها هم به نوبهی خود این میدان مغناطیسیِ پیوسته در تغییر را تولید میکنند.
بنابراین پژوهشگران با ردیابی تغییرات این میدان مغناطیسی میتوانند از چگونگی حرکت آهن در هسته آگاه شوند.
سنجشهای دقیق با ناوگان ماهوارههای Swarm به دانشمندان اجازه میدهد تا چشمههای گوناگون مغناطیس را از هم جدا کرده و سهم هسته [در پیدایش این میدان] را بسیار روشنتر کنند.
نویسندگان پژوهشنامهای در این باره که در نشریهی نیچر جئوساینس منتشر شده توضیح دادهاند که چگونه سنجشهای Swarm به کشف یک #رودباد (jet_stream#) در هسته انجامیده است.
فیل لیوِرمور از دانشگاه لیدز بریتانیا و نویسندهی اصلی پژوهشنامه میگوید: «ما به لطف این سه ماهواره به بینشهای تازهای درباره ی پویایی #هسته_زمین دست یافته و توانستهایم برای نخستین بار این رودباد را ببینیم، و تنها این نیست، ما حتی به چرایی وجودش هم پی بردهایم.»
کشف این رودباد با ردگیری دو منطقهی بزرگ ولی نامعمول از شار مغناطیسی انجام شد که از مرز هسته-گوشته ریشه گرفته و زیر آلاسکا و سیبری جای داشتند (الگوی لکههای شاری). دکتر لیورمور میگوید: «این لکههای شاریِ عرض بالا مانند لکههای درخشانی در میدان مغناطیسی هستند و دیدن تغییرات آن را برای ما آسان میکنند.»
@onestar_in_sevenskies
این دو منطقه با حرکت جریان آهن مایع حرکت میکردند. از آنجایی که جابجایی آنها تنها میتوانست از جابجایی فیزیکی آهن مایع سرچشمه گرفته باشد، پس مانند یک نشانگر، به دانشمندان امکان دنبال کردن جریان آهن را دادند.
ناوگان Swarm نشان دادهاند که این جابجاییها در واقع یک رودباد هستند که دارد با سرعت بیش از ۴۰ کیلومتر در سال حرکت میکند- سه برابر سریعتر از سرعتهای معمول خود هسته و صدها هزار برابر سریعتر از جابجایی صفحههای زمینساختی زمین. این سرعت از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ سه برابر شده.
لیورمور میگوید: «ما میتوانیم آن را به عنوان شتاب در نواری از مایع هسته که دور قطبها حلقه زده توصیف کنیم، مانند رودبادهای جَوی.»
خوب چه چیزی این رودباد را پدید آورده و چرا دارد سرعت میگیرد؟
لیورمور و همکارانش میگویند این جریان ...
ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼
—------------------------------------------------
https://goo.gl/GCMXec
ما به طور معمول رودبادها (جریانهای جتی) را در ارتباط با آب و هوا میشناسیم ولی اکنون دانشمندان به کمک یکی از ماهوارههای سازمان فضایی اروپا (ESA) یک رودباد را در ژرفای زیر سطح زمین یافتهاند- رودبادی رو به باختر که سرعتش هم رو به افزایش است (شتاب دارد)!
ماهوارههای سهگانهی #Swarm که در سال ۲۰۱۳ به فضا پرتاب شدند، میدانهای مغناطیسی گوناگونی که از هسته، گوشته، پوسته، اقیانوسها، یونکُره، و مغناطکرهی زمین بیرون میزنند را اندازه گرفته و موشکافی میکنند.
این سیگنالها با هم میدان مغناطیسی سرتاسری زمین را میسازند که مانند یک سپر از ما در برابر پرتوهای کیهانی و ذرات باردار درون باد خورشیدی نگاهبانی میکند.
سنجش میدانهای مغناطیسی یکی از چند راهیست که با آن میتوانیم درون سیارهمان را ببینیم. کریس فینلی از دانشگاه صنعتی دانمارک میگوید: «آگاهی ما از خورشید بیشتر از هستهی زمین است زیرا خورشید پشت ۳۰۰۰ کیلومتر سنگ پنهان نشده.»
دلیل وجود #میدان_مغناطیسی زمین، اقیانوسی از آهن مایع فرا-داغ و چرخانست که هستهی بیرونی را ساخته. این آهن مایع مانند یک رسانای چرخان در دینام دوچرخه، جریانهای الکتریکی پدید میآورد که آنها هم به نوبهی خود این میدان مغناطیسیِ پیوسته در تغییر را تولید میکنند.
بنابراین پژوهشگران با ردیابی تغییرات این میدان مغناطیسی میتوانند از چگونگی حرکت آهن در هسته آگاه شوند.
سنجشهای دقیق با ناوگان ماهوارههای Swarm به دانشمندان اجازه میدهد تا چشمههای گوناگون مغناطیس را از هم جدا کرده و سهم هسته [در پیدایش این میدان] را بسیار روشنتر کنند.
نویسندگان پژوهشنامهای در این باره که در نشریهی نیچر جئوساینس منتشر شده توضیح دادهاند که چگونه سنجشهای Swarm به کشف یک #رودباد (jet_stream#) در هسته انجامیده است.
فیل لیوِرمور از دانشگاه لیدز بریتانیا و نویسندهی اصلی پژوهشنامه میگوید: «ما به لطف این سه ماهواره به بینشهای تازهای درباره ی پویایی #هسته_زمین دست یافته و توانستهایم برای نخستین بار این رودباد را ببینیم، و تنها این نیست، ما حتی به چرایی وجودش هم پی بردهایم.»
کشف این رودباد با ردگیری دو منطقهی بزرگ ولی نامعمول از شار مغناطیسی انجام شد که از مرز هسته-گوشته ریشه گرفته و زیر آلاسکا و سیبری جای داشتند (الگوی لکههای شاری). دکتر لیورمور میگوید: «این لکههای شاریِ عرض بالا مانند لکههای درخشانی در میدان مغناطیسی هستند و دیدن تغییرات آن را برای ما آسان میکنند.»
@onestar_in_sevenskies
این دو منطقه با حرکت جریان آهن مایع حرکت میکردند. از آنجایی که جابجایی آنها تنها میتوانست از جابجایی فیزیکی آهن مایع سرچشمه گرفته باشد، پس مانند یک نشانگر، به دانشمندان امکان دنبال کردن جریان آهن را دادند.
ناوگان Swarm نشان دادهاند که این جابجاییها در واقع یک رودباد هستند که دارد با سرعت بیش از ۴۰ کیلومتر در سال حرکت میکند- سه برابر سریعتر از سرعتهای معمول خود هسته و صدها هزار برابر سریعتر از جابجایی صفحههای زمینساختی زمین. این سرعت از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ سه برابر شده.
لیورمور میگوید: «ما میتوانیم آن را به عنوان شتاب در نواری از مایع هسته که دور قطبها حلقه زده توصیف کنیم، مانند رودبادهای جَوی.»
خوب چه چیزی این رودباد را پدید آورده و چرا دارد سرعت میگیرد؟
لیورمور و همکارانش میگویند این جریان ...
ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼
«میلیاردها سال است که اکسیژن از زمین به ماه نشت میکند»
—---------------------------------------------------—
https://goo.gl/rQ6KO7
* به نظر میرسد میلیاردها سال است که اکسیژن دارد از جو زمین به کرهی ماه میرود.
سطح ماه تقریبا همواره زیر بمباران ذرات پرانرژی باد خورشیدی است، به جز یک بازهی پنج-روزه در هر ماه، هنگامی که زمین از میان خورشید و ماه میگذرد.
در این پنج روز، سیارهی زمین با #میدان_مغناطیسی خود ماه را از بمباران خورشید در امان نگه میدارد ولی همچنین برای خودش هم ورقهای از یون پدید میآورد که میان دو جرم جریان پیدا میکند. این منطقه که به نام ورقهی پلاسما شناخته میشود، در درجهی نخست از هیدروژن تشکیل شده ولی مقداری یون پرانرژی #اکسیژن را هم در بر دارد.
هنگامی که ماه وارد این ورقهی پلاسما میشود، یونهای اکسیژن از زمین میتوانند به سوی ماه دمیده شده و تا ۲ میکرومتر به زیر سطح آن نفوذ کنند و آنجا بمانند.
مدارگرد ژاپنی SELENE (که به نام کایوگا هم شناخته میشود) در درازنای سال ۲۰۰۸ در هر ماه، به همراه کرهی ماه از درون سایهی زمین میگذشت و در هر بار گذر یونها را میشمرد. این کاوشگر مقدار بالاتر از انتظاری یون پرانرژی اکسیژن را یافت که از زمین به ماه میرفتند- یونهایی که نمیتوانستند از خورشید آمده باشند.
کنتارو ترادا از دانشگاه اوزاکای ژاپن میگوید: «این بومسپهر (بومکره، ecosphere) توسط ماه و گیاهان زمین پایدار شده است؛ گیاهان با فعالیت نورساخت (فتوسنتز) اکسیژن تولید میکنند و این اکسیژن به ماه میرود.»
این یونها در ماه میتوانند به ما در شناخت چگونگی پیدایش آب و دیگر مواد گریزا (فرّار) در آنجا کمک کنند. کاتلین منت از بنیاد پژوهش جنوب باختر در سنآنتونیوی تگزاس میگوید: «این که هیدروژن و اکسیژن ماه از کجا میآیند، و این که آیا به آب تبدیل میشوند یا نه، و اگر میشوند چگونه، پرسشهای بسیار مورد علاقهی دانشمندان و همچنین کسانیست که به دوباره رفتن به ماه فکر میکنند.»
افزون بر این، بررسی اکسیژنهای روی #ماه میتواند به ما در شناخت هوایی که از آن آمدهاند کمک کند. ما دربارهی جو امروزیِ زمین چیزهای بسیاری میدانیم، ولی بررسی گذشتهی آن در میلیونها یا میلیاردها سال پیش بیاندازه دشوار است.
اگر ذرات هوای زمین در خاک ماه تاب بیاورند، شاید پژوهشگران بتوانند با بررسی یونهای به جا مانده در ماه، روزگار آغازین زمین را هم بررسی کنند.
حتی بهرام (مریخ) با میدان مغناطیسی کمجانش یک ورقهی پلاسما دارد، که نشان میدهد این فرآیند میتواند آنجا هم در جریان باشد [میان بهرام و ماههایش]. ترادا امیدوار است که یک فضاپیمای JAXA (سازمان کاوشهای هوافضای ژاپن) با رفتن به فوبوس، ماه بهرام، بتواند شواهدی از گذشتهی بهرام را هم در آنجا پیدا کند.
پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی نیچر آسترونومی منتشر شده است.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/02/moon.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------—
https://goo.gl/rQ6KO7
* به نظر میرسد میلیاردها سال است که اکسیژن دارد از جو زمین به کرهی ماه میرود.
سطح ماه تقریبا همواره زیر بمباران ذرات پرانرژی باد خورشیدی است، به جز یک بازهی پنج-روزه در هر ماه، هنگامی که زمین از میان خورشید و ماه میگذرد.
در این پنج روز، سیارهی زمین با #میدان_مغناطیسی خود ماه را از بمباران خورشید در امان نگه میدارد ولی همچنین برای خودش هم ورقهای از یون پدید میآورد که میان دو جرم جریان پیدا میکند. این منطقه که به نام ورقهی پلاسما شناخته میشود، در درجهی نخست از هیدروژن تشکیل شده ولی مقداری یون پرانرژی #اکسیژن را هم در بر دارد.
هنگامی که ماه وارد این ورقهی پلاسما میشود، یونهای اکسیژن از زمین میتوانند به سوی ماه دمیده شده و تا ۲ میکرومتر به زیر سطح آن نفوذ کنند و آنجا بمانند.
مدارگرد ژاپنی SELENE (که به نام کایوگا هم شناخته میشود) در درازنای سال ۲۰۰۸ در هر ماه، به همراه کرهی ماه از درون سایهی زمین میگذشت و در هر بار گذر یونها را میشمرد. این کاوشگر مقدار بالاتر از انتظاری یون پرانرژی اکسیژن را یافت که از زمین به ماه میرفتند- یونهایی که نمیتوانستند از خورشید آمده باشند.
کنتارو ترادا از دانشگاه اوزاکای ژاپن میگوید: «این بومسپهر (بومکره، ecosphere) توسط ماه و گیاهان زمین پایدار شده است؛ گیاهان با فعالیت نورساخت (فتوسنتز) اکسیژن تولید میکنند و این اکسیژن به ماه میرود.»
این یونها در ماه میتوانند به ما در شناخت چگونگی پیدایش آب و دیگر مواد گریزا (فرّار) در آنجا کمک کنند. کاتلین منت از بنیاد پژوهش جنوب باختر در سنآنتونیوی تگزاس میگوید: «این که هیدروژن و اکسیژن ماه از کجا میآیند، و این که آیا به آب تبدیل میشوند یا نه، و اگر میشوند چگونه، پرسشهای بسیار مورد علاقهی دانشمندان و همچنین کسانیست که به دوباره رفتن به ماه فکر میکنند.»
افزون بر این، بررسی اکسیژنهای روی #ماه میتواند به ما در شناخت هوایی که از آن آمدهاند کمک کند. ما دربارهی جو امروزیِ زمین چیزهای بسیاری میدانیم، ولی بررسی گذشتهی آن در میلیونها یا میلیاردها سال پیش بیاندازه دشوار است.
اگر ذرات هوای زمین در خاک ماه تاب بیاورند، شاید پژوهشگران بتوانند با بررسی یونهای به جا مانده در ماه، روزگار آغازین زمین را هم بررسی کنند.
حتی بهرام (مریخ) با میدان مغناطیسی کمجانش یک ورقهی پلاسما دارد، که نشان میدهد این فرآیند میتواند آنجا هم در جریان باشد [میان بهرام و ماههایش]. ترادا امیدوار است که یک فضاپیمای JAXA (سازمان کاوشهای هوافضای ژاپن) با رفتن به فوبوس، ماه بهرام، بتواند شواهدی از گذشتهی بهرام را هم در آنجا پیدا کند.
پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی نیچر آسترونومی منتشر شده است.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/02/moon.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«جدول زمانی تازه برای شکلگیری منظومه خورشیدی»
—-------------------------------------------------
* اخترشناسان یک جدول زمانی تازه برای سامانهی خورشیدی پدید آوردهاند که میتواند برای تعیین تاریخ تولد غولهای گازی مشتری و کیوان به ما کمک کند.
حدود ۴.۶ میلیارد سال پیش، ابر چرخانی از گاز هیدروژن و غبار به نام "سحابی خورشیدی" در خود فرورُمبید و آغازگر پیدایش خورشید شد. سپس مواد باقیمانده از این رویداد بزرگ گرد هم آمدند و در فرآیندی به نام برافزایش هسته* سیارهها را ساختند.
بر پایهی یک پژوهش تازه، مشتری و کیوان به احتمال بسیار در ۴ میلیون سالِ نخستِ پیدایش #سامانه_خورشیدی پدید آمدند. بنجامین وایس، استاد علوم سیارهای در امآیتی و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «این یافته تایید دیگری برای نظریهی #برافزایش_هسته است.»
یکی از راهها برای آگاهی از آن دوران، بررسی شهابسنگهاییست که آن زمان ساخته شدند. هنگامی که یک سنگ مغناطیسی داغ در یک #میدان_مغناطیسی قرار میگیرد، الکترونهای درون آن سنگ مانند قطبنماهایی کوچک همتراز میشوند. با سرد شدن سنگ، جهتگیری الکترونهایش در آن حفظ میشود.
وایس و نویسندهی اصلی پژوهش، هائوپی وانگ دانشجوی پسادکترای امآیتی، جهتگیریهای مغناطیسی در چهار #شهابسنگ به نام انگریت را بررسی کردند. این شهابسنگها که امروزه کمیابند، در زمانهای گوناگون بر زمین افتاده بوده و در برزیل، آرژانتین، جنوبگان، و صحرای بزرگ آفریقا یافته شدهاند. این گونه از سنگهای آسمانی مانند یک نشانگر خوب برای شناخت محیط کیهانی در زمان پیدایش سامانهی خورشیدی رفتار میکنند.
وایس میگوید #سحابی_خورشیدی در زمان خودش یک میدان مغناطیسی چشمگیر و اساسی پدید آورد که به نوبهی خود در شهابسنگهایی که آن زمان ساخته شدند ثبت شده. با این حال به گفتهی وی، گرچه این چهار انگریت در ۳.۸ میلیون سال پس از پیدایش سامانهی خورشیدی پدید آمدند، ولی پژوهشگران تنها اندکی یا شاید بشود گفت هیچ مغناطیدگی باقیماندهای در کهنترین آنها نیافتهاند. نبودِ مغناطش (مغناطیدگی) نشان میدهد که گازها و پسماندهای سحابی خورشیدی تا آن زمان دیگر پخش و پراکنده شده بودهاند؛ و بنابراین ساختار بزرگ-مقیاس سامانهی خورشیدی، از جمله مشتری و کیوان میبایست تا آن هنگام بنیان گذاشته باشند.
وایس به اسپیس دات کام گفت: «سامانههای ستارهای از رمبش و چگالش یک سحابی گازی پدید میآیند. ما برآورد درست و دقیقی از دورهی زندگی سحابی باستانی خورشیدی و میدان مغناطیسی آن انجام دادهایم. ما دریافتهایم که سحابی خورشیدی و میدان مغناطیسی آن ۳.۸ میلیون سال پس از پیدایش سامانهی خورشیدی پخش و پراکنده شده بودهاند.»
به گفتهی این پژوهشگران، یافتههای آنها برآورد دقیقتری از طول عمر سحابی خورشیدی انجام میدهد و بنابراین به دانشمندان در تعیین زمان و چگونگی شکلگیری دیگر سیارهها در سامانهی خورشیدی کمک میکند. این پژوهش در شمارهی ۹ فوریهی نشریهی ساینس منتشر شده.
وانگ در بیانیهای از سوی امآیتی گفت: «از آنجایی که طول عمر سحابی خورشیدی تاثیری کلیدی بر جایگاه پایانی کیوان و مشتری داشته، پس در پیدایش زمین در زمانهای بعد، و همچنین بر پیدایش دیگر سیارههای سنگی نیز اثر گذاشته.»
این پژوهشگران میخواهند دیگر نمونههای سیارکی باستانی که توسط فضاپیماهای هایابوسا-۲ و اوسیریس-رکس ناسا گردآوری و در اوایل دههی ۲۰۲۰ به زمین آورده خواهد شد را نیز بررسی کنند.
وایس به اسپیس دات کام گفت: «برنامهی من سنجش مواد که در این دو ماموریت به زمین آورده خواهد شد است؛ این مواد احتمالا پیشینههایی از سحابی خورشیدی در زمانها و جاهایی را در خود دارند که با آنچه تاکنون در شهابسنگها دیدهایم تفاوت دارد.»
—------------------------------------------
یادداشت:
* دو نظریه برای شکلگیری #کیوان و #مشتری وجود دارد: ۱) برافزایش هسته که یک فرآیند دو-مرحلهای است و در آن، تکههای سنگ با چسبیدن به یکدیگر یک هستهی سنگی برای این دو سیاره ساختند و سپس با برافزایش انبوه گاز، آنها را تبدیل به غول گازی کردند. ۲) نظریهی دیگر که به نام رُمبش گرانشی نامیده میشود میگوید این غولهای گازی همزمان با خورشید و به روشی همانند خورشید پدید آمدند.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/02/SolarNebula.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------------
* اخترشناسان یک جدول زمانی تازه برای سامانهی خورشیدی پدید آوردهاند که میتواند برای تعیین تاریخ تولد غولهای گازی مشتری و کیوان به ما کمک کند.
حدود ۴.۶ میلیارد سال پیش، ابر چرخانی از گاز هیدروژن و غبار به نام "سحابی خورشیدی" در خود فرورُمبید و آغازگر پیدایش خورشید شد. سپس مواد باقیمانده از این رویداد بزرگ گرد هم آمدند و در فرآیندی به نام برافزایش هسته* سیارهها را ساختند.
بر پایهی یک پژوهش تازه، مشتری و کیوان به احتمال بسیار در ۴ میلیون سالِ نخستِ پیدایش #سامانه_خورشیدی پدید آمدند. بنجامین وایس، استاد علوم سیارهای در امآیتی و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «این یافته تایید دیگری برای نظریهی #برافزایش_هسته است.»
یکی از راهها برای آگاهی از آن دوران، بررسی شهابسنگهاییست که آن زمان ساخته شدند. هنگامی که یک سنگ مغناطیسی داغ در یک #میدان_مغناطیسی قرار میگیرد، الکترونهای درون آن سنگ مانند قطبنماهایی کوچک همتراز میشوند. با سرد شدن سنگ، جهتگیری الکترونهایش در آن حفظ میشود.
وایس و نویسندهی اصلی پژوهش، هائوپی وانگ دانشجوی پسادکترای امآیتی، جهتگیریهای مغناطیسی در چهار #شهابسنگ به نام انگریت را بررسی کردند. این شهابسنگها که امروزه کمیابند، در زمانهای گوناگون بر زمین افتاده بوده و در برزیل، آرژانتین، جنوبگان، و صحرای بزرگ آفریقا یافته شدهاند. این گونه از سنگهای آسمانی مانند یک نشانگر خوب برای شناخت محیط کیهانی در زمان پیدایش سامانهی خورشیدی رفتار میکنند.
وایس میگوید #سحابی_خورشیدی در زمان خودش یک میدان مغناطیسی چشمگیر و اساسی پدید آورد که به نوبهی خود در شهابسنگهایی که آن زمان ساخته شدند ثبت شده. با این حال به گفتهی وی، گرچه این چهار انگریت در ۳.۸ میلیون سال پس از پیدایش سامانهی خورشیدی پدید آمدند، ولی پژوهشگران تنها اندکی یا شاید بشود گفت هیچ مغناطیدگی باقیماندهای در کهنترین آنها نیافتهاند. نبودِ مغناطش (مغناطیدگی) نشان میدهد که گازها و پسماندهای سحابی خورشیدی تا آن زمان دیگر پخش و پراکنده شده بودهاند؛ و بنابراین ساختار بزرگ-مقیاس سامانهی خورشیدی، از جمله مشتری و کیوان میبایست تا آن هنگام بنیان گذاشته باشند.
وایس به اسپیس دات کام گفت: «سامانههای ستارهای از رمبش و چگالش یک سحابی گازی پدید میآیند. ما برآورد درست و دقیقی از دورهی زندگی سحابی باستانی خورشیدی و میدان مغناطیسی آن انجام دادهایم. ما دریافتهایم که سحابی خورشیدی و میدان مغناطیسی آن ۳.۸ میلیون سال پس از پیدایش سامانهی خورشیدی پخش و پراکنده شده بودهاند.»
به گفتهی این پژوهشگران، یافتههای آنها برآورد دقیقتری از طول عمر سحابی خورشیدی انجام میدهد و بنابراین به دانشمندان در تعیین زمان و چگونگی شکلگیری دیگر سیارهها در سامانهی خورشیدی کمک میکند. این پژوهش در شمارهی ۹ فوریهی نشریهی ساینس منتشر شده.
وانگ در بیانیهای از سوی امآیتی گفت: «از آنجایی که طول عمر سحابی خورشیدی تاثیری کلیدی بر جایگاه پایانی کیوان و مشتری داشته، پس در پیدایش زمین در زمانهای بعد، و همچنین بر پیدایش دیگر سیارههای سنگی نیز اثر گذاشته.»
این پژوهشگران میخواهند دیگر نمونههای سیارکی باستانی که توسط فضاپیماهای هایابوسا-۲ و اوسیریس-رکس ناسا گردآوری و در اوایل دههی ۲۰۲۰ به زمین آورده خواهد شد را نیز بررسی کنند.
وایس به اسپیس دات کام گفت: «برنامهی من سنجش مواد که در این دو ماموریت به زمین آورده خواهد شد است؛ این مواد احتمالا پیشینههایی از سحابی خورشیدی در زمانها و جاهایی را در خود دارند که با آنچه تاکنون در شهابسنگها دیدهایم تفاوت دارد.»
—------------------------------------------
یادداشت:
* دو نظریه برای شکلگیری #کیوان و #مشتری وجود دارد: ۱) برافزایش هسته که یک فرآیند دو-مرحلهای است و در آن، تکههای سنگ با چسبیدن به یکدیگر یک هستهی سنگی برای این دو سیاره ساختند و سپس با برافزایش انبوه گاز، آنها را تبدیل به غول گازی کردند. ۲) نظریهی دیگر که به نام رُمبش گرانشی نامیده میشود میگوید این غولهای گازی همزمان با خورشید و به روشی همانند خورشید پدید آمدند.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/02/SolarNebula.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
جدول زمانی تازه برای شکلگیری منظومه خورشیدی
* اخترشناسان یک جدول زمانی تازه برای سامانهی خورشیدی پدید آوردهاند که میتواند برای تعیین تاریخ تولد غولهای گازی مشتری و کیوان به ما...
«انفجارهای مغناطیسی دور و نزدیک»
—------------------------------------—
همه روزه انفجارهای مغناطیسی نادیدنی در زمین، روی سطح خورشید، و جای جای کیهان رخ میدهد. این انفجارها که به نام فرایند "بازپیوند مغناطیسی" (magnetic reconnection) شناخته میشوند زمانی روی میدهند که خطوط میدان مغناطیسی یکدیگر را قطع کرده و انرژی مغناطیسی درونشان را آزاد میکنند. یکی از اثرهای اصلی انفجارهایی، پرتاب و پس زده شدن ابرهایی از ذرات باردار (پلاسما) در کیهانند. بازپیوندهای مغناطیسی در مغناطکرهی زمین (حباب مغناطیسی غولپیکری که گرداگرد سیارهی ما را در بر گرفته) میتواند ذرات باردار را به زمین روانه کرده و شفقهای قطبی را بیافرینند.
بازپیوند مغناطیسی افزون بر آن که ابرهای پلاسما میفرستد، بخشی از انرژی مغناطیسی را هم به گرما تبدیل میکند، که بر مقدار انرژی باقیمانده برای حرکت ذرات در فضا اثر میگذارد. بررسی تازهای که با بهره از دادههای فضاپیمای آرتمیس ناسا (ARTEMIS)* از بازپیوند مغناطیسی انجام شده نشان میدهد که به هنگام شب، در دنبالهی بلند مغناطکرهی زمین که از زمین به سوی خورشید کشیده شده (مغناطدُم یا magnetotail)، بیشتر انرژی به گرما تبدیل میشود. این بدان معنیست که فوران ذراتی که در بازپیوند آزاد میشوند، انرژی کمتری برای جابجایی پیدا میکنند.
هنگامی که بازپیوند مغناطیسی میان دو ابر پلاسما با چگالی یکسان رخ میدهد، فوارهی پدید آمده به شدت ناپایدار میشود- میلرزد و ناآرامی میکند، مانند یک شیلنگ که فشار آب بیش از اندازه دارد. ولی یافتههای تازه نشان میدهند که اگر تودههای پلاسما چگالیهای نابرابری داشته باشند، جریان پلاسما پایدار میشود و فوارهای هموار و باثبات درست میکند. این تفاوتهای چگالی به دلیل برهمکنش میان باد خورشیدی (جریان پیوستهی ذرات بارداری که از خورشید به فضا دمیده میشود) و #میدان_مغناطیسی میانسیارهای (که در سرتاسر فضای سامانهی خورشیدی گسترده شده) پدید میآید.
این یافتههای تازه برای فهمیدن این که #بازپیوند_مغناطیسی چگونه میتواند ذرات را روانهی زمین کند، جایی که میتوانند شفق قطبی و توفان مغناطیسی پدید آورند، اهمیت دارد. چنین دادههایی همچنین آگاهیهایی بنیادین دربارهی چیزی که باعث برانگیختن حرکت [ذرات] در سرتاسر کیهان، بسیار دورتر از فضای نزدیک زمین که میتوانیم به سادگی ببینیم، میشود به ما میدهد.
🔴 توضیح ویدیو: شبیهسازی از یک رویداد بازپیوند که تودهای از پلاسما را به زمین میفرستد. فواره در پشت سر تودهی پلاسما، به دلیل شرایط ناپایدارش میلنگد.
—------------------------------------------
* آرتمیس کوتاه شدهی "شتاب، بازپیوند، آشوب و الکترودینامیک در برهمکنش ماه و خورشید" است.
https://goo.gl/v1Xcq1
—---------------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/magneticreconnection.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------—
همه روزه انفجارهای مغناطیسی نادیدنی در زمین، روی سطح خورشید، و جای جای کیهان رخ میدهد. این انفجارها که به نام فرایند "بازپیوند مغناطیسی" (magnetic reconnection) شناخته میشوند زمانی روی میدهند که خطوط میدان مغناطیسی یکدیگر را قطع کرده و انرژی مغناطیسی درونشان را آزاد میکنند. یکی از اثرهای اصلی انفجارهایی، پرتاب و پس زده شدن ابرهایی از ذرات باردار (پلاسما) در کیهانند. بازپیوندهای مغناطیسی در مغناطکرهی زمین (حباب مغناطیسی غولپیکری که گرداگرد سیارهی ما را در بر گرفته) میتواند ذرات باردار را به زمین روانه کرده و شفقهای قطبی را بیافرینند.
بازپیوند مغناطیسی افزون بر آن که ابرهای پلاسما میفرستد، بخشی از انرژی مغناطیسی را هم به گرما تبدیل میکند، که بر مقدار انرژی باقیمانده برای حرکت ذرات در فضا اثر میگذارد. بررسی تازهای که با بهره از دادههای فضاپیمای آرتمیس ناسا (ARTEMIS)* از بازپیوند مغناطیسی انجام شده نشان میدهد که به هنگام شب، در دنبالهی بلند مغناطکرهی زمین که از زمین به سوی خورشید کشیده شده (مغناطدُم یا magnetotail)، بیشتر انرژی به گرما تبدیل میشود. این بدان معنیست که فوران ذراتی که در بازپیوند آزاد میشوند، انرژی کمتری برای جابجایی پیدا میکنند.
هنگامی که بازپیوند مغناطیسی میان دو ابر پلاسما با چگالی یکسان رخ میدهد، فوارهی پدید آمده به شدت ناپایدار میشود- میلرزد و ناآرامی میکند، مانند یک شیلنگ که فشار آب بیش از اندازه دارد. ولی یافتههای تازه نشان میدهند که اگر تودههای پلاسما چگالیهای نابرابری داشته باشند، جریان پلاسما پایدار میشود و فوارهای هموار و باثبات درست میکند. این تفاوتهای چگالی به دلیل برهمکنش میان باد خورشیدی (جریان پیوستهی ذرات بارداری که از خورشید به فضا دمیده میشود) و #میدان_مغناطیسی میانسیارهای (که در سرتاسر فضای سامانهی خورشیدی گسترده شده) پدید میآید.
این یافتههای تازه برای فهمیدن این که #بازپیوند_مغناطیسی چگونه میتواند ذرات را روانهی زمین کند، جایی که میتوانند شفق قطبی و توفان مغناطیسی پدید آورند، اهمیت دارد. چنین دادههایی همچنین آگاهیهایی بنیادین دربارهی چیزی که باعث برانگیختن حرکت [ذرات] در سرتاسر کیهان، بسیار دورتر از فضای نزدیک زمین که میتوانیم به سادگی ببینیم، میشود به ما میدهد.
🔴 توضیح ویدیو: شبیهسازی از یک رویداد بازپیوند که تودهای از پلاسما را به زمین میفرستد. فواره در پشت سر تودهی پلاسما، به دلیل شرایط ناپایدارش میلنگد.
—------------------------------------------
* آرتمیس کوتاه شدهی "شتاب، بازپیوند، آشوب و الکترودینامیک در برهمکنش ماه و خورشید" است.
https://goo.gl/v1Xcq1
—---------------------------------------------—
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/magneticreconnection.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«دقیقترین نقشه از میدان مغناطیسی پوسته زمین»
—------------------------------------------
سه سال است که ماهوارههایی سرگرم نقشهبرداری از بخش بالایی میدان مغناطیسی زمینند و تاکنون به ویژگیهای شگفتانگیزی دربارهی پوستهی زمین پی بردهاند. دستاورد این سه سال، انتشار پُروضوحترین نقشه از این میدان است که تاکنون از فضا دیده شده. این "میدان مغناطیسی سنگکرهای" (لیتوسفری) بسیار ضعیف است و بنابراین نقشهبرداری آن از فضا کار دشواری است. ولی اکنون به کمک یگان ماهوارههای "سوارم" (Swarm)، این کار امکانپذیر شده.
پرفسور نیلز اولسن از دانشگاه صنعتی دانمارک (DTU) و یکی از دانشمندان گروه تهیهکنندهی این نقشه که به تازگی در نشست علمی سوارم در بنف کانادا منتشر شده میگوید: «با ترکیب سنجشهای سوارم و دادههای پیشین که از ماهوارهی آلمانی چمپ (CHAMP) به دست آمده بود، توانستیم سیگنالهای مغناطیسی ریز در میدان پوستهای را با دقتی بیسابقه آشکار کنیم.»
بیشتر میدان مغناطیسی زمین در ژرفایی بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر، و در اثر جابجایی آهن گداخته (مذاب) در هستهی بیرونی تولید میشود. ۶ درصد باقی میماند (میدان مغناطیسی سنگکرهای جزو آنست) که بخشی از آن به دلیل جریانهای الکتریکی در فضای پیرامون زمین، و بخشی از آن هم توسط سنگهای مغناطیده در سنگکرهی بالایی پدید میآید- سنگکرهی بالایی بخش سفت و سخت بیرونی زمین است که از #پوسته و بخش بالاییِ گوشته تشکیل شده.
سوارم یک پیکرهبندی از سه ماهوارهی همسان است که توسط سازمان فضایی اروپا (اِسا) برای ردیابی و بررسی میدان مغناطیسی زمین به فضا پرتاب شدهاند.
برخورد احتمالی شهابسنگ
این نقشهی تازه ناهنجاریهای پرجزییاتی که توسط ساختارهای زمینشناختی پوستهی زمین در این میدان پدید آمده را نشان میدهد. یکی از این ناهنجاریها در خاک کشور آفریقای مرکزی، پیرامون شهر بانگی دیده میشود، جایی که میدان مغناطیسی به گونهی چشمگیری بیشتر و نیرومندتر است. دلیل این ناهنجاری هنوز ناشناخته است، ولی دانشمندان بر این گمانند که شاید دستاورد برخورد یک شهابسنگ در حدود ۵۴۰ میلیون سال پیش باشد.
نشانههای تغییر قطب
در این نقشه همچنین جزییات بیشتری دربارهی #میدان_مغناطیسی زمین که در میلیونها سال گذشته بارها قطبهایش جابجا شده میبینیم. میدان مغناطیسی در یک حالت شار پایدار است. قطب شمال مغناطیسی به آرامی جابجا میشود و هر چند صدهزار سال، قطبها وارونه میشوند، به گونهای که قطبنما به جای شمال، جنوب را نشان می دهند.
هنگامی که پوستهی زمین در اثر فعالیتهای آتشفشانی نوسازی میشود، به ویژه در بستر اقیانوسها، کانیهای آهندار در تفتالهای سردشونده رو به شمال مغناطیسی تراز میشوند، از همین رو با سفت شدن گدازهها، گویی یک "عکس فوری" از میدان مغناطیسی در همان زمان سرد شدن سنگها گرفته میشود.
از آنجا که قطبهای مغناطیسی زمین با گذشت زمان پس و پیش میشوند، کانیهای سفت شده "نوارهایی" در بستر دریا پدید میآورند و پیشینهای برای تاریخ مغناطیسی زمین درست میکنند.
دانانجای راوات از دانشگاه کنتاکی آمریکا می گوید: «این نوارهای مغناطیسی شواهد وارونگی قطبها هستند و بررسی مُهرهای مغناطیسی بستر اقیانوس به ما اجازه میدهد تاریخچهی تغییرات میدان هسته را بازسازی کنیم. آنها همچنین به ما کمک میکنند جنبشهای زمینساخت صفحهای را نیز بررسی کنیم.»
«این نقشهی تازه ویژگیهای میدان مغناطیسی زمین را تا ژرفای حدود ۲۵۰ کیلومتری مشخص کرده و به بررسی زمینشناسی و دماهای سنگکرهی زمین کمک میکند.»
رون فلوبرهاگن، مدیر ماموریت سوارم سازمان فضایی اروپا میگوید: «شناخت پوستهی سیارهمان کار آسانی نیست. سنجشهای فضایی ارزش بسیاری دارند زیرا یک دیدگاه پُروضوح سرتاسری از ساختار مغناطیسی پوستهی سخت بیرونی زمین برای ما فراهم میکنند.»
میدان مغناطیسی زمین را میتوان مانند یک پیلهی غولآسا در نظر گرفت که ما را از پرتوهای کیهانی و ذرات باردار درون باد خورشیدی که زمین را بمباران میکنند در امان نگه میدارد. بدون این پیله، زندگی از گونهای که میشناسیم نمیتوانست به وجود آید.
#Swarm
https://goo.gl/tzhAP1
در همین زمینه: * کشف رودی از آهن مذاب در هسته زمین (https://goo.gl/65QXY3)
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/Swarm.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------
سه سال است که ماهوارههایی سرگرم نقشهبرداری از بخش بالایی میدان مغناطیسی زمینند و تاکنون به ویژگیهای شگفتانگیزی دربارهی پوستهی زمین پی بردهاند. دستاورد این سه سال، انتشار پُروضوحترین نقشه از این میدان است که تاکنون از فضا دیده شده. این "میدان مغناطیسی سنگکرهای" (لیتوسفری) بسیار ضعیف است و بنابراین نقشهبرداری آن از فضا کار دشواری است. ولی اکنون به کمک یگان ماهوارههای "سوارم" (Swarm)، این کار امکانپذیر شده.
پرفسور نیلز اولسن از دانشگاه صنعتی دانمارک (DTU) و یکی از دانشمندان گروه تهیهکنندهی این نقشه که به تازگی در نشست علمی سوارم در بنف کانادا منتشر شده میگوید: «با ترکیب سنجشهای سوارم و دادههای پیشین که از ماهوارهی آلمانی چمپ (CHAMP) به دست آمده بود، توانستیم سیگنالهای مغناطیسی ریز در میدان پوستهای را با دقتی بیسابقه آشکار کنیم.»
بیشتر میدان مغناطیسی زمین در ژرفایی بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر، و در اثر جابجایی آهن گداخته (مذاب) در هستهی بیرونی تولید میشود. ۶ درصد باقی میماند (میدان مغناطیسی سنگکرهای جزو آنست) که بخشی از آن به دلیل جریانهای الکتریکی در فضای پیرامون زمین، و بخشی از آن هم توسط سنگهای مغناطیده در سنگکرهی بالایی پدید میآید- سنگکرهی بالایی بخش سفت و سخت بیرونی زمین است که از #پوسته و بخش بالاییِ گوشته تشکیل شده.
سوارم یک پیکرهبندی از سه ماهوارهی همسان است که توسط سازمان فضایی اروپا (اِسا) برای ردیابی و بررسی میدان مغناطیسی زمین به فضا پرتاب شدهاند.
برخورد احتمالی شهابسنگ
این نقشهی تازه ناهنجاریهای پرجزییاتی که توسط ساختارهای زمینشناختی پوستهی زمین در این میدان پدید آمده را نشان میدهد. یکی از این ناهنجاریها در خاک کشور آفریقای مرکزی، پیرامون شهر بانگی دیده میشود، جایی که میدان مغناطیسی به گونهی چشمگیری بیشتر و نیرومندتر است. دلیل این ناهنجاری هنوز ناشناخته است، ولی دانشمندان بر این گمانند که شاید دستاورد برخورد یک شهابسنگ در حدود ۵۴۰ میلیون سال پیش باشد.
نشانههای تغییر قطب
در این نقشه همچنین جزییات بیشتری دربارهی #میدان_مغناطیسی زمین که در میلیونها سال گذشته بارها قطبهایش جابجا شده میبینیم. میدان مغناطیسی در یک حالت شار پایدار است. قطب شمال مغناطیسی به آرامی جابجا میشود و هر چند صدهزار سال، قطبها وارونه میشوند، به گونهای که قطبنما به جای شمال، جنوب را نشان می دهند.
هنگامی که پوستهی زمین در اثر فعالیتهای آتشفشانی نوسازی میشود، به ویژه در بستر اقیانوسها، کانیهای آهندار در تفتالهای سردشونده رو به شمال مغناطیسی تراز میشوند، از همین رو با سفت شدن گدازهها، گویی یک "عکس فوری" از میدان مغناطیسی در همان زمان سرد شدن سنگها گرفته میشود.
از آنجا که قطبهای مغناطیسی زمین با گذشت زمان پس و پیش میشوند، کانیهای سفت شده "نوارهایی" در بستر دریا پدید میآورند و پیشینهای برای تاریخ مغناطیسی زمین درست میکنند.
دانانجای راوات از دانشگاه کنتاکی آمریکا می گوید: «این نوارهای مغناطیسی شواهد وارونگی قطبها هستند و بررسی مُهرهای مغناطیسی بستر اقیانوس به ما اجازه میدهد تاریخچهی تغییرات میدان هسته را بازسازی کنیم. آنها همچنین به ما کمک میکنند جنبشهای زمینساخت صفحهای را نیز بررسی کنیم.»
«این نقشهی تازه ویژگیهای میدان مغناطیسی زمین را تا ژرفای حدود ۲۵۰ کیلومتری مشخص کرده و به بررسی زمینشناسی و دماهای سنگکرهی زمین کمک میکند.»
رون فلوبرهاگن، مدیر ماموریت سوارم سازمان فضایی اروپا میگوید: «شناخت پوستهی سیارهمان کار آسانی نیست. سنجشهای فضایی ارزش بسیاری دارند زیرا یک دیدگاه پُروضوح سرتاسری از ساختار مغناطیسی پوستهی سخت بیرونی زمین برای ما فراهم میکنند.»
میدان مغناطیسی زمین را میتوان مانند یک پیلهی غولآسا در نظر گرفت که ما را از پرتوهای کیهانی و ذرات باردار درون باد خورشیدی که زمین را بمباران میکنند در امان نگه میدارد. بدون این پیله، زندگی از گونهای که میشناسیم نمیتوانست به وجود آید.
#Swarm
https://goo.gl/tzhAP1
در همین زمینه: * کشف رودی از آهن مذاب در هسته زمین (https://goo.gl/65QXY3)
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/03/Swarm.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«شاید سپر مغناطسی خورشید ساختاری حبابی داشته باشد نه دنبالهدارگونه» —---------------------------------------------------------------- دادههای تازهی فضاپیمای کاسینی ناسا، به همراه دادههای دو فضاپیمای وویجر و نیز کاوشگر مرز میانستارهای ناسا (آیبکس، IBEX)…
ادامهی پست پیشین ☝️☝️☝️☝️
.... تام کریمیگیس، یکی از سرپرستان ابزارها در ماموریتهای وویجر و کاسینی ناسا در آزمایشگاه فیزیک کاربردی دانشگاه جانز هاپکینز در لورل مریلند و یکی از نویسندگان این پژوهش، میگوید: «دستگاه کاسینی برای تصویربرداری از یونهایی ساخته شده بود که در مغناطکرهی کیوان به دام میافتند. ما هرگز فکر نمیکردیم که آنچه اکنون میبینیم را ببینیم و بتوانیم مرزهای هورسپهر را به تصویر بکشیم.»
از آنجا که سرعت این ذرات کسر کوچکی از سرعت نور است، سفرشان از خورشید به لبهی هورسپهر و بازگشتِ دوباره چند سال زمان میبرد. بنابراین هنگامی که شمار ذرات خورشید تغییر میکند (معمولا به دلیل چرخهی ۱۱ سالهی فعالیت آن)، چند سال طول میکشد تا این تغییر، خود را در شمار اتمهای خنثایی که به درون سامانهی خورشیدی پرتاب شدهاند نشان دهد.
سنجشهای تازه کاسینی از این اتمهای خنثا چیزی نامنتظره را نشان میدهد: ذراتی که از دم هورسپهر میآیند و ذراتی که از نوک آن میآیند، تغییرات چرخهی خورشید را تقریبا درست همزمان نشان میدهند.
کریمیگیس میگوید: «اگر "دم" هورسپهرمانند دم یک دنبالهدار پشت سرش کشیده شده باشد، چشمداشت ما اینست که الگوی تغییرات چرخهی خورشید بسیار دیرتر در اتمهای خنثایی که از آن میآیند دیده شود [در واقع اگر یک سمت هورسپهر کشیده شده و "دورتر" باشد، اتمهای خنثایی که از آن برمیگردند باید دیرتر برسند-م]»
@onestar_in_sevenskies
ولی از آنجا که اتمهایی که از دو سو میآیند الگوهای فعالیت خورشیدی را با یک سرعت نشان میدهند، نتیجه میگیریم که فاصلهی دم هورسپهر و نوک آن از ما تقریبا به یک اندازه است. این بدان معنیست که دم بلند و دنبالهدارگونهای که دانشمندان پیشبینی کرده بودند میتواند اصلا وجود نداشته باشد- در عوض، هورسپهر شاید تقریبا کروی و متقارن باشد.
آمیزهای از چندین عامل بر کروی بودن هورسپهر گواهی میدهند. دادههای #وویجر ۱ نشان میدهد که #میدان_مغناطیسی میانستارهای بیرون از هورسپهر نیرومندتر از چیزیست که در گذشته پنداشته شده بود، یعنی میتواند در لبهی هورسپهر با باد خورشیدی برهمکنش انجام داده و دم هورسپهر را کوچک کند.
ساختار هورسپهر نقش بزرگی در چگونگیِ رسیدن ذرات پرتوهای کیهانی از فضای میانستارهای به درون سامانهی خورشیدی -جایی که زمین و دیگر سیارهها هستند- بازی میکند.
آریک پوزنر، دانشمند برنامههای وویجر و آیبکس در مرکز فرماندهی ناسا در واشنگتن، دیسی، که در این پژوهش شرکت نداشت میگوید: «این دادههای وویجر ۱ و ۲، کاسینی و آیبکس گنجی بادآورد برای دانشمندان جهت بررسی باد خورشیدی در دورترین بُردش است. ما همچنان به گردآوری داده از لبههای هورسپهر ادامه میدهیم، و این دادهها به ما در بهتر شناختن مرز فضای میانستارهای که به نگاهبانی از محیط زمین در برابر پرتوهای زیانبار کیهانی کمک میکند یاری خواهند رساند.»
#هوردم
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/heliotail.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
.... تام کریمیگیس، یکی از سرپرستان ابزارها در ماموریتهای وویجر و کاسینی ناسا در آزمایشگاه فیزیک کاربردی دانشگاه جانز هاپکینز در لورل مریلند و یکی از نویسندگان این پژوهش، میگوید: «دستگاه کاسینی برای تصویربرداری از یونهایی ساخته شده بود که در مغناطکرهی کیوان به دام میافتند. ما هرگز فکر نمیکردیم که آنچه اکنون میبینیم را ببینیم و بتوانیم مرزهای هورسپهر را به تصویر بکشیم.»
از آنجا که سرعت این ذرات کسر کوچکی از سرعت نور است، سفرشان از خورشید به لبهی هورسپهر و بازگشتِ دوباره چند سال زمان میبرد. بنابراین هنگامی که شمار ذرات خورشید تغییر میکند (معمولا به دلیل چرخهی ۱۱ سالهی فعالیت آن)، چند سال طول میکشد تا این تغییر، خود را در شمار اتمهای خنثایی که به درون سامانهی خورشیدی پرتاب شدهاند نشان دهد.
سنجشهای تازه کاسینی از این اتمهای خنثا چیزی نامنتظره را نشان میدهد: ذراتی که از دم هورسپهر میآیند و ذراتی که از نوک آن میآیند، تغییرات چرخهی خورشید را تقریبا درست همزمان نشان میدهند.
کریمیگیس میگوید: «اگر "دم" هورسپهرمانند دم یک دنبالهدار پشت سرش کشیده شده باشد، چشمداشت ما اینست که الگوی تغییرات چرخهی خورشید بسیار دیرتر در اتمهای خنثایی که از آن میآیند دیده شود [در واقع اگر یک سمت هورسپهر کشیده شده و "دورتر" باشد، اتمهای خنثایی که از آن برمیگردند باید دیرتر برسند-م]»
@onestar_in_sevenskies
ولی از آنجا که اتمهایی که از دو سو میآیند الگوهای فعالیت خورشیدی را با یک سرعت نشان میدهند، نتیجه میگیریم که فاصلهی دم هورسپهر و نوک آن از ما تقریبا به یک اندازه است. این بدان معنیست که دم بلند و دنبالهدارگونهای که دانشمندان پیشبینی کرده بودند میتواند اصلا وجود نداشته باشد- در عوض، هورسپهر شاید تقریبا کروی و متقارن باشد.
آمیزهای از چندین عامل بر کروی بودن هورسپهر گواهی میدهند. دادههای #وویجر ۱ نشان میدهد که #میدان_مغناطیسی میانستارهای بیرون از هورسپهر نیرومندتر از چیزیست که در گذشته پنداشته شده بود، یعنی میتواند در لبهی هورسپهر با باد خورشیدی برهمکنش انجام داده و دم هورسپهر را کوچک کند.
ساختار هورسپهر نقش بزرگی در چگونگیِ رسیدن ذرات پرتوهای کیهانی از فضای میانستارهای به درون سامانهی خورشیدی -جایی که زمین و دیگر سیارهها هستند- بازی میکند.
آریک پوزنر، دانشمند برنامههای وویجر و آیبکس در مرکز فرماندهی ناسا در واشنگتن، دیسی، که در این پژوهش شرکت نداشت میگوید: «این دادههای وویجر ۱ و ۲، کاسینی و آیبکس گنجی بادآورد برای دانشمندان جهت بررسی باد خورشیدی در دورترین بُردش است. ما همچنان به گردآوری داده از لبههای هورسپهر ادامه میدهیم، و این دادهها به ما در بهتر شناختن مرز فضای میانستارهای که به نگاهبانی از محیط زمین در برابر پرتوهای زیانبار کیهانی کمک میکند یاری خواهند رساند.»
#هوردم
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/heliotail.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
شاید سپر مغناطسی خورشید ساختاری حبابی داشته باشد نه دنبالهدارگونه
دادههای تازهی فضاپیمای کاسین ی ناسا، به همراه دادههای دو فضاپیمای وویجر و نیز کاوشگر مرز میانستارهای ناسا ( آیبکس، IBEX ) نشان میده...
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«کشف پل مغناطیسی میان ابرهای ماژلانی» —------------------------------------- * به نظر میرسد یک میدان مغناطیسی در فضای میان ابرهای بزرگ و کوچک ماژلانی، این دو کهکشان کوتولهی ماهوارهای راه شیری را به هم پیوند داده است. آسماندوستان نیمکرهی شمالی به سادگی…
ادامهی پست پیشین ☝️☝️☝️☝️☝️
...ما میدانیم که ابرهای ماژلان در گذشته از کنار یکدیگر گذشته بودهاند. اخترشناسان هنوز دربارهی زمان یا میزان نزدیکی این دو مطمئن نیستند ولی میدانند که این رویداد باعث شد پیکرهی هر دوی آنها در عمل به هم بریزد و ساختارشان که روزگاری مارپیچی بود نامنظم شود. پل ماژلانی به احتمال بسیار بازماندهای از همین برهمکنش است که در اثر بیرون کشیده شدن گازها از هر دو کهکشان در آن گذر پدید آمده.
به گفتهی نویسندگان این پژوهشنامه، به نظر میرسد این میدان مغناطیسیِ نویافته از میدانهای مغناطیسی هر دو کهکشان تشکیل شده که به همراه گازهای بیرون کشیده شده از آنها، با هم این پل پدید آوردهاند. اگر این درست باشد، تاییدیست بر وجود یک میدان پانماژلانی- یک میدان مغناطیسی که دو کهکشان را به هم پیوند میدهد. پیامدهای کشف چنین میدانی میتواند به آگاهی از گذشته و آیندهی کل سامانهی ماژلانی بیانجامد.
آرایهی کیلومتر مربعی (اسکیای) که واپسین گام ساختنش را میگذراند و در سال ۲۰۲۱ به راه خواهد افتاد، میدانهای مغناطیسی پیرامون کهکشانهای برهمکنشیای مانند ابرهای ماژلانی را با جزییاتی از این هم بیشتر بررسی خواهد کرد و همچنین، به جستجوی نشانههای احتمالی مغناطیس در فضای میانکهکشانی خواهد پرداخت.
#ابر_بزرگ_ماژلان #ابر_کوچک_ماژلان #میدان_مغناطیسی #برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/ioPb4Q
در همین زمینه:
* ابرهای ماژلان تاکنون چندین بار با هم برخورد کردهاند (https://goo.gl/INzZrm)
* سرچشمه جریان ماژلانی یافته شد (https://goo.gl/068gyz)
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/05/MagellanicBridge.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
...ما میدانیم که ابرهای ماژلان در گذشته از کنار یکدیگر گذشته بودهاند. اخترشناسان هنوز دربارهی زمان یا میزان نزدیکی این دو مطمئن نیستند ولی میدانند که این رویداد باعث شد پیکرهی هر دوی آنها در عمل به هم بریزد و ساختارشان که روزگاری مارپیچی بود نامنظم شود. پل ماژلانی به احتمال بسیار بازماندهای از همین برهمکنش است که در اثر بیرون کشیده شدن گازها از هر دو کهکشان در آن گذر پدید آمده.
به گفتهی نویسندگان این پژوهشنامه، به نظر میرسد این میدان مغناطیسیِ نویافته از میدانهای مغناطیسی هر دو کهکشان تشکیل شده که به همراه گازهای بیرون کشیده شده از آنها، با هم این پل پدید آوردهاند. اگر این درست باشد، تاییدیست بر وجود یک میدان پانماژلانی- یک میدان مغناطیسی که دو کهکشان را به هم پیوند میدهد. پیامدهای کشف چنین میدانی میتواند به آگاهی از گذشته و آیندهی کل سامانهی ماژلانی بیانجامد.
آرایهی کیلومتر مربعی (اسکیای) که واپسین گام ساختنش را میگذراند و در سال ۲۰۲۱ به راه خواهد افتاد، میدانهای مغناطیسی پیرامون کهکشانهای برهمکنشیای مانند ابرهای ماژلانی را با جزییاتی از این هم بیشتر بررسی خواهد کرد و همچنین، به جستجوی نشانههای احتمالی مغناطیس در فضای میانکهکشانی خواهد پرداخت.
#ابر_بزرگ_ماژلان #ابر_کوچک_ماژلان #میدان_مغناطیسی #برخورد_کهکشانی
https://goo.gl/ioPb4Q
در همین زمینه:
* ابرهای ماژلان تاکنون چندین بار با هم برخورد کردهاند (https://goo.gl/INzZrm)
* سرچشمه جریان ماژلانی یافته شد (https://goo.gl/068gyz)
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/05/MagellanicBridge.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«شفق قطبی سرتاسری در سیاره سرخ»
—----------------------------------
توفان خورشیدی نیرومندی که ماه گذشته روی داد شفقهای سرتاسری شدیدی در سیارهی #بهرام (مریخ) پدید آورد.
این عکسها که مربوط به پیش از توفان خورشیدی (سمت چپ) و در زمان توفان توفان خورشیدی (سمت راست) هستند، افزایشی ناگهانی در تابش فرابنفش شفقهای بهرام را نشان میدهند که بیش از ۲۵ برابر شدیدتر از تابش شفق پیشین بود که فضاپیمای مدارگرد میون (MAVEN) ثبت کرده بود.
زمینهی این عکسها سیارهی بهرام با هلالی روشن از آفتاب در سمت راستش است. در نمای سمت راست، دادههای دوربین طیفنگار فرابنفش میون به رنگ صورتی به گونهای بر سطح بهرام افکنده شده تا با زمان و تاریخ دریافت دادهها هماهنگ باشد.
در سیارهی سرخ، توفانهای خورشیدی شفقهایی در سرتاسر سیاره پدید میآورند زیرا برخلاف زمین، سیارهی سرخ یک #میدان_مغناطیسی نیرومند سرتاسری ندارد که بتواند ذرات باردار پرانرژی را به سوی قطبهای آن بکشاند.
اگر کسانی بر روی سیارهی بهرام زندگی میکردند، به هنگام این #توفان_خورشیدی، سطح تابشهای خطرناک برای همهی آنها به دو برابر میزان اندازهگیری شده توسط خودروی کنجکاوی میرسید.
کار فضاپیمای میون بررسی این نظریه کاست که میگوید سیارهی سرخ جوَش را به دلیل همین نبودِ میدان مغناطیسی سرتاسری از دست داده.
#apod #شفق_قطبی
https://goo.gl/7uri7c
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/MarsAurora.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—----------------------------------
توفان خورشیدی نیرومندی که ماه گذشته روی داد شفقهای سرتاسری شدیدی در سیارهی #بهرام (مریخ) پدید آورد.
این عکسها که مربوط به پیش از توفان خورشیدی (سمت چپ) و در زمان توفان توفان خورشیدی (سمت راست) هستند، افزایشی ناگهانی در تابش فرابنفش شفقهای بهرام را نشان میدهند که بیش از ۲۵ برابر شدیدتر از تابش شفق پیشین بود که فضاپیمای مدارگرد میون (MAVEN) ثبت کرده بود.
زمینهی این عکسها سیارهی بهرام با هلالی روشن از آفتاب در سمت راستش است. در نمای سمت راست، دادههای دوربین طیفنگار فرابنفش میون به رنگ صورتی به گونهای بر سطح بهرام افکنده شده تا با زمان و تاریخ دریافت دادهها هماهنگ باشد.
در سیارهی سرخ، توفانهای خورشیدی شفقهایی در سرتاسر سیاره پدید میآورند زیرا برخلاف زمین، سیارهی سرخ یک #میدان_مغناطیسی نیرومند سرتاسری ندارد که بتواند ذرات باردار پرانرژی را به سوی قطبهای آن بکشاند.
اگر کسانی بر روی سیارهی بهرام زندگی میکردند، به هنگام این #توفان_خورشیدی، سطح تابشهای خطرناک برای همهی آنها به دو برابر میزان اندازهگیری شده توسط خودروی کنجکاوی میرسید.
کار فضاپیمای میون بررسی این نظریه کاست که میگوید سیارهی سرخ جوَش را به دلیل همین نبودِ میدان مغناطیسی سرتاسری از دست داده.
#apod #شفق_قطبی
https://goo.gl/7uri7c
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/MarsAurora.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«شفقهای شمال و جنوب مشتری مستقل از هم رفتار میکنند»
—------------------------------------------------------
* شفقهای قطبی نیرومند شمال و جنوب سیارهی مشتری رفتاری مستقل از یکدیگر دارند. این کشف تازهایست که بر پایهی دادههای تلسکوپ #پرتو_X چاندرای ناسا و رصدخانهی فضایی ایکسامام-نیوتون سارمان فضایی اروپا انجام گرفته.
گروهی از پژوهشگران با بهره از این دادهها که در ماه مارس ۲۰۰۷ و می و ژوئن ۲۰۱۶ گردآوری شده بود، نفشههایی از تابشهای پرتو ایکس مشتری به دست آورده و یک کانون پرتو ایکس در هر دو قطب را شناسایی کردند. هر یک از این کانونها (لکههای داغ) ناحیهای همارز نصف سطح زمین را میپوشانند.
دانشمندان پی بردند که این کانونها ویژگیهایی بسیار متفاوت با هم دارند. تابش پرتو ایکس قطب جنوب #مشتری به گونهای منظم، هر ۱۱ دقیقه یک بار میتپد، ولی پرتوهای ایکس قطب شمال نظمی ندارند، و به شیوهای که به نظر مستقل از پرتوهای جنوبی میآید کم و زیاد میشوند.
این از سیارهی مشتری یک چیستان ویژه میسازد. شفقهای پرتو ایکس از هیچ یک از غولهای گازی سامانهی خورشیدی، از جمله کیوان دیده نشده. مشتری همچنین با سیارهی خودمان هم تفاوت دارد که در آن، شفقهای شمال و جنوب آینهی یکدیگرند زیرا میدانهای مغناطیسی در دو سو یکسانند.
@onestar_in_sevenskies
این پژهشگران برای شناخت چگونگی تولید شفقهای پرتو ایکس مشتری بر آنند تا دادههای تازه و آیندهی #چاندرا و #ایکسامام_نیوتن را با دادههای فضاپیمای جونوی ناسا که اکنون در مدار مشتریست بیامیزند. اگر دانشمندان بتوانند ارتباطی میان فعالیتهای پرتو ایکس که این دو رصدخانه میبینند، و دگرگونیهای فیزیکی که همزمان توسط #جونو دیده میشود بیابند شاید بتوانند فرآیندی که شفقهای مشتری و همچنین شفق پرتو ایکس دیگر سیارهها را پدید میآورد را بشناسند.
یک نظریه که دادههای جونو و دادههای پرتو ایکس میتوانند آن را تایید یا رد کند اینست که شفقهای "پرتو ایکس" مشتری در اثر برهمکنشهایی پدید میآید که در مرز میان میدان مغناطیسی مشتری و باد خورشیدی رخ میدهد- میدان مغناطیسی مشتری توسط جریانهای الکتریکی در دل سیاره پدید میآید و باد خورشیدی هم جریانی از ذرات باردار پرسرعت است که از خورشید به فضا دمیده میشود. [بخشی از شفقهای مشتری زیر سر "آیو" ماه آتشفشانی آنست ولی اینجا پرسش ما تنها دربارهی شفقهای "پرتو ایکس" است- م]
@onestar_in_sevenskies
برهمکنشهای میان باد خورشیدی و میدان مغناطیسی مشتری میتواند باعث شود میدان مغناطیسی نوسان کرده و موجهای مغناطیسی پدید بیاورد. ذرات باردار میتوانند سوار این موجها شده و انرژی [سرعت] بگیرند. برخورد این ذرات با جو مشتری درخششهای نیرومندی از پرتوی ایکس تولید میکند که چاندرا و ایکسامام-نیوتون میبینند. در این نظریه، بازهی ۱۱ دقیقهای نمایانگر زمانیست که یک موج در راستای یکی از خطوط #میدان_مغناطیسی مشتری جابجا میشود.
تفاوت رفتاری قطبهای شمال و جنوب مشتری میتوانند به دلیل تفاوت در دید ما از آنها باشد. میدان مغناطیسی مشتری کج است (انحراف دارد)، از همین رو ما بخش بزرگتری از شفقهای شمالی را میتوانیم ببینیم تا شفقهای جنوبی. بنابراین ما شاید در مورد قطب شمال، میتوانیم مناطقی را ببینیم که در آنها این میدان با بیش از یک نقطهی سیاره، که زمانهای جابجایی متفاوتی دارند تماس دارد، ولی در قطب جنوب، تنها جاهایی را میبینیم که میدان مغناطیسی در آنها با یک نقطه تماس پیدا میکند. این باعث میشود رفتار قطب شمال از دید ما بینظمتر از قطب جنوب به نظر بیاید.
پرسش بزرگتر اینست که ...
ادامهی این مطلب را در پست بعدی بخوانید: 👇👇👇👇👇
—------------------------------------------------------
* شفقهای قطبی نیرومند شمال و جنوب سیارهی مشتری رفتاری مستقل از یکدیگر دارند. این کشف تازهایست که بر پایهی دادههای تلسکوپ #پرتو_X چاندرای ناسا و رصدخانهی فضایی ایکسامام-نیوتون سارمان فضایی اروپا انجام گرفته.
گروهی از پژوهشگران با بهره از این دادهها که در ماه مارس ۲۰۰۷ و می و ژوئن ۲۰۱۶ گردآوری شده بود، نفشههایی از تابشهای پرتو ایکس مشتری به دست آورده و یک کانون پرتو ایکس در هر دو قطب را شناسایی کردند. هر یک از این کانونها (لکههای داغ) ناحیهای همارز نصف سطح زمین را میپوشانند.
دانشمندان پی بردند که این کانونها ویژگیهایی بسیار متفاوت با هم دارند. تابش پرتو ایکس قطب جنوب #مشتری به گونهای منظم، هر ۱۱ دقیقه یک بار میتپد، ولی پرتوهای ایکس قطب شمال نظمی ندارند، و به شیوهای که به نظر مستقل از پرتوهای جنوبی میآید کم و زیاد میشوند.
این از سیارهی مشتری یک چیستان ویژه میسازد. شفقهای پرتو ایکس از هیچ یک از غولهای گازی سامانهی خورشیدی، از جمله کیوان دیده نشده. مشتری همچنین با سیارهی خودمان هم تفاوت دارد که در آن، شفقهای شمال و جنوب آینهی یکدیگرند زیرا میدانهای مغناطیسی در دو سو یکسانند.
@onestar_in_sevenskies
این پژهشگران برای شناخت چگونگی تولید شفقهای پرتو ایکس مشتری بر آنند تا دادههای تازه و آیندهی #چاندرا و #ایکسامام_نیوتن را با دادههای فضاپیمای جونوی ناسا که اکنون در مدار مشتریست بیامیزند. اگر دانشمندان بتوانند ارتباطی میان فعالیتهای پرتو ایکس که این دو رصدخانه میبینند، و دگرگونیهای فیزیکی که همزمان توسط #جونو دیده میشود بیابند شاید بتوانند فرآیندی که شفقهای مشتری و همچنین شفق پرتو ایکس دیگر سیارهها را پدید میآورد را بشناسند.
یک نظریه که دادههای جونو و دادههای پرتو ایکس میتوانند آن را تایید یا رد کند اینست که شفقهای "پرتو ایکس" مشتری در اثر برهمکنشهایی پدید میآید که در مرز میان میدان مغناطیسی مشتری و باد خورشیدی رخ میدهد- میدان مغناطیسی مشتری توسط جریانهای الکتریکی در دل سیاره پدید میآید و باد خورشیدی هم جریانی از ذرات باردار پرسرعت است که از خورشید به فضا دمیده میشود. [بخشی از شفقهای مشتری زیر سر "آیو" ماه آتشفشانی آنست ولی اینجا پرسش ما تنها دربارهی شفقهای "پرتو ایکس" است- م]
@onestar_in_sevenskies
برهمکنشهای میان باد خورشیدی و میدان مغناطیسی مشتری میتواند باعث شود میدان مغناطیسی نوسان کرده و موجهای مغناطیسی پدید بیاورد. ذرات باردار میتوانند سوار این موجها شده و انرژی [سرعت] بگیرند. برخورد این ذرات با جو مشتری درخششهای نیرومندی از پرتوی ایکس تولید میکند که چاندرا و ایکسامام-نیوتون میبینند. در این نظریه، بازهی ۱۱ دقیقهای نمایانگر زمانیست که یک موج در راستای یکی از خطوط #میدان_مغناطیسی مشتری جابجا میشود.
تفاوت رفتاری قطبهای شمال و جنوب مشتری میتوانند به دلیل تفاوت در دید ما از آنها باشد. میدان مغناطیسی مشتری کج است (انحراف دارد)، از همین رو ما بخش بزرگتری از شفقهای شمالی را میتوانیم ببینیم تا شفقهای جنوبی. بنابراین ما شاید در مورد قطب شمال، میتوانیم مناطقی را ببینیم که در آنها این میدان با بیش از یک نقطهی سیاره، که زمانهای جابجایی متفاوتی دارند تماس دارد، ولی در قطب جنوب، تنها جاهایی را میبینیم که میدان مغناطیسی در آنها با یک نقطه تماس پیدا میکند. این باعث میشود رفتار قطب شمال از دید ما بینظمتر از قطب جنوب به نظر بیاید.
پرسش بزرگتر اینست که ...
ادامهی این مطلب را در پست بعدی بخوانید: 👇👇👇👇👇
«نیاز به بازنگری در شیوه پیدایش فوارههای سیاهچالهها»
—-------------------------------------------------
* نخستین سنجش دقیق از میدان مغناطیسی یک #سیاهچاله نشان داده که این میدان توان کافی برای بیرون زدن مواد با سرعت نزدیک به نور [ساختن فوارهی نسبیتی] را ندارد.
سیاهچالهها با رفتار افراطی خود شناخته میشوند؛ در این مورد ویژه، فوارههای پرسرعتی از مواد که به فضا میافشانند. این فوارهها دیرزمانیست که اخترشناسان را شیفتهی خود کردهاند. به باور آنها، پدید آمدن این فوارهها کار #میدان_مغناطیسی سیاهچالههاست. ولی سنجشهای تازهای که از میدان مغناطیسی پیرامون یک سیاهچاله انجام شده نشان داده که این میدان به گونهی شگفتانگیزی ضعیف است- این بدان معناست که اخترشناسان احتمالا باید یک بازنگری دربارهی سازوکار پیدایش فوارههای سیاهچالهها انجام دهند.
دانشمندان به کمک یک دوربین فروسرخ و از پشت تلسکوپ ۱۰.۴ متری GTC در جزایر قناری، فعالیت فوارهی سیاهچالهی وی۴۰۴ ماکیان را برسی کردند، سیاهچالهای به جرم ۹ برابر خورشید در فاصلهی حدود ۸۰۰۰ سال نوری زمین. این رصد در سال ۲۰۱۵، و به هنگام برونریزیهای این سیاهچاله که تا چند هفته ادامه داشت انجام شده بود
[خبر این برونریزیها را خوانده بودید: * فوران یک سیاهچاله که به شکل یک "هدف تیراندازی" دیده شد (https://goo.gl/8FkAsR)].
در در گزارش این پژوهشگران که اوایل همین ماه در نشریهی ساینس منتشر شد، نخستین سنجشهای دقیق از میدان مغناطیسی یک سیاهچاله آمده- سنجشهایی که نشان میدهند میدان مغناطیسی وی۴۰۴ ماکیان حدود ۴۰۰ بار ضعیفتر از چشمداشتهاست.
@onestar_in_sevenskies
این چالشی برای نظریههای کنونی دربارهی پیدایش فوارههای سیاهچالههاست- بر پایهی این نظریهها، فوارهها دستاورد برهمکنش میان میدان مغناطیسی سیاهچاله و مواد قرص برافزایشی آنهاست، قرص چرخانی از گاز و غبار که در اثر گرفتار شدن مواد در دام گرانش سیاهچاله و فروکشیده شدن آنها به درون آن پدید میآید. این قرص که بیرون از افق رویداد سیاهچاله جای دارد، با چشم دیده میشود و اخترشناسان با بهره از نور آن سیاهچاله را میبینند.
استفان آیکنبری، استاد دانشگاه فلوریدا و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «اندازهای که ما به دست آوردیم به گونهی شگفتانگیزی پایین است و این ما را وادار میکند مدلهای نظری گذشته که بر پایهی شتاب گرفتن و هدایت جریانهای فوارهای توسط میدانهای مغناطیسی نیرومند بودهاند را تغییراتی دهیم. ما انتظار این را نداشتیم، این بسیاری از چیزهایی که فکر میکردیم میدانیم را دگرگون میکند.»
ولی این چالش خوبیست، زیرا به اخترشناسان کمک میکند بررسی میدانهای مغناطیسی این اجرام شگفتانگیز (چیزی که بسیار کم شناخته شده) را آغاز کنند، حتی اگر بفهمیم ضعیفتر از آنند که فواره درست کنند یا فعالیتهای دیگر به راه بیندازند. ییت دالیر، نویسندهی اصلی پژوهش میافزاید: «این کشف ما را یک گام در شناخت کارکرد جهان هستی جلوتر میبرد.»
نگاه دقیقتر
وی۴۰۴ ماکیان به عنوان یک ریزاختروش، یا یک سیاهچالهی ...
ادامهی مطلب را در پست بعدی بخوانید: 👇👇👇👇
—-------------------------------------------------
* نخستین سنجش دقیق از میدان مغناطیسی یک #سیاهچاله نشان داده که این میدان توان کافی برای بیرون زدن مواد با سرعت نزدیک به نور [ساختن فوارهی نسبیتی] را ندارد.
سیاهچالهها با رفتار افراطی خود شناخته میشوند؛ در این مورد ویژه، فوارههای پرسرعتی از مواد که به فضا میافشانند. این فوارهها دیرزمانیست که اخترشناسان را شیفتهی خود کردهاند. به باور آنها، پدید آمدن این فوارهها کار #میدان_مغناطیسی سیاهچالههاست. ولی سنجشهای تازهای که از میدان مغناطیسی پیرامون یک سیاهچاله انجام شده نشان داده که این میدان به گونهی شگفتانگیزی ضعیف است- این بدان معناست که اخترشناسان احتمالا باید یک بازنگری دربارهی سازوکار پیدایش فوارههای سیاهچالهها انجام دهند.
دانشمندان به کمک یک دوربین فروسرخ و از پشت تلسکوپ ۱۰.۴ متری GTC در جزایر قناری، فعالیت فوارهی سیاهچالهی وی۴۰۴ ماکیان را برسی کردند، سیاهچالهای به جرم ۹ برابر خورشید در فاصلهی حدود ۸۰۰۰ سال نوری زمین. این رصد در سال ۲۰۱۵، و به هنگام برونریزیهای این سیاهچاله که تا چند هفته ادامه داشت انجام شده بود
[خبر این برونریزیها را خوانده بودید: * فوران یک سیاهچاله که به شکل یک "هدف تیراندازی" دیده شد (https://goo.gl/8FkAsR)].
در در گزارش این پژوهشگران که اوایل همین ماه در نشریهی ساینس منتشر شد، نخستین سنجشهای دقیق از میدان مغناطیسی یک سیاهچاله آمده- سنجشهایی که نشان میدهند میدان مغناطیسی وی۴۰۴ ماکیان حدود ۴۰۰ بار ضعیفتر از چشمداشتهاست.
@onestar_in_sevenskies
این چالشی برای نظریههای کنونی دربارهی پیدایش فوارههای سیاهچالههاست- بر پایهی این نظریهها، فوارهها دستاورد برهمکنش میان میدان مغناطیسی سیاهچاله و مواد قرص برافزایشی آنهاست، قرص چرخانی از گاز و غبار که در اثر گرفتار شدن مواد در دام گرانش سیاهچاله و فروکشیده شدن آنها به درون آن پدید میآید. این قرص که بیرون از افق رویداد سیاهچاله جای دارد، با چشم دیده میشود و اخترشناسان با بهره از نور آن سیاهچاله را میبینند.
استفان آیکنبری، استاد دانشگاه فلوریدا و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «اندازهای که ما به دست آوردیم به گونهی شگفتانگیزی پایین است و این ما را وادار میکند مدلهای نظری گذشته که بر پایهی شتاب گرفتن و هدایت جریانهای فوارهای توسط میدانهای مغناطیسی نیرومند بودهاند را تغییراتی دهیم. ما انتظار این را نداشتیم، این بسیاری از چیزهایی که فکر میکردیم میدانیم را دگرگون میکند.»
ولی این چالش خوبیست، زیرا به اخترشناسان کمک میکند بررسی میدانهای مغناطیسی این اجرام شگفتانگیز (چیزی که بسیار کم شناخته شده) را آغاز کنند، حتی اگر بفهمیم ضعیفتر از آنند که فواره درست کنند یا فعالیتهای دیگر به راه بیندازند. ییت دالیر، نویسندهی اصلی پژوهش میافزاید: «این کشف ما را یک گام در شناخت کارکرد جهان هستی جلوتر میبرد.»
نگاه دقیقتر
وی۴۰۴ ماکیان به عنوان یک ریزاختروش، یا یک سیاهچالهی ...
ادامهی مطلب را در پست بعدی بخوانید: 👇👇👇👇
«کانونهای مغناطیسی در ستارگان نوترونی»
—------------------------------------—
بررسی دگرگونیها و فرگشت میدان مغناطیسی درون ستارگان نوترونی نشان میدهد که ناپایداریها میتوانند کانونهای نیرومندی از میدان مغناطیسی بسازند که تا میلیونها سال، حتی پس از زوال چشمگیر میدان مغناطیسی سراسری ستاره هم بر جا بمانند.
هنگامی که سوخت هستهای یک ستارهی بزرگ به پایان میرسد و دچار انفجاری ابرنواختری میشود، میتواند یک #ستاره_نوترونی پدید بیاورد. این اجرام بسیار چگال شعاعی حدود ۱۰ کیلومتر دارند ولی جرمشان به ۱.۵ برابر خورشید میرسد. آنها #میدان_مغناطیسی بسیار نیرومند و چرخشی سریع دارند، به گونهای که برخی از آنها بیش از ۱۰۰ بار در ثانیه به گرد محورشان میچرخند. ستارگان نوترونی به طور معمول با میدان مغناطیسیای توصیف میشوند که یک قطب مغناطیسی شمال و یک قطب مغناطیسی جنوب دارد، مانند میدان مغناطیسی زمین. ولی یک چنین مدل "دوقطبی" سادهای نمیتواند جنبههای گیجکنندهی ستارگان نوترونی را توضیح دهد، از جمله این که چرا برخی از بخشهای سطح آنها بسیار داغتر از دمای میانگینشان است.
کنستانتینوس گورگولیاتوس از دانشگاه دورام و راینر هولرباخ از دانشگاه لیدز با بهره از ابررایانهی ARC در دانشگاه لیدز چندین شبیهسازی عددی انجام دادند تا به چگونگی پیدایش ساختارهای پیچیده به هنگام تغییر و دگرگونی میدان مغناطیسی درون یک ستارهی نوترونی پی ببرند.
گورگولیاتوس میگوید: «یک ستارهی نوترونیِ تازه متولد شده چرخش یکنواختی ندارد- بخشهای گوناگون آن با سرعتهای متفاوتی میچرخند. این باعث میشود میدان مغناطیسی درون ستاره به گونهای پیچانده و کشیده شود و آن را مانند توپ فشردهای از کاموا کند. ما در شبیهسازیهای رایانهای پی بردیم که یک میدان مغناطیسی به شدت پیچ خورده ناپایدار میشود. چنین میدانی خودبخود گرههایی میسازد که روی سطح ستارهی نوترونی نمایان میشوند و لکههایی را پدید میآورند که میدان مغناطیسی در آنها بسیار نیرومندتر از میدان کلی ستاره است. این کانونهای مغناطیسی جریانهای الکتریکی نیرومندی پدید میآورند که باعث آزاد شدن گرما میشوند، درست همان گونه که جریان الکتریکی در یک مقاومت باعث تولید گرما میشود.»
این شبیهسازیها نشان میدهند که [روی ستارهی نوترونی] یک لکهی مغناطیسی به شعاع چند کیلومتر و میدان مغناطیسی بیش از ۱۰ میلیارد تسلا میتواند پدید بیاید. این لکه میتواند حتی پس از نابودی میدان مغناطیسی کلی ستارهی نوترونی هم تا چند میلیون سال دوام بیابد.
این پژوهش میتواند پیامدهای گستردهای در شناخت ما از ستارگان نوترونی داشته باشد. حتی ستارگان نوترونی با میدان مغناطیسیِ سرتاسریِ ضعیفتر هم میتوانند کانونهای مغناطیسی بسیار نیرومند بسازند. این میتواند رفتار شگفتانگیز برخی از مغنااخترها (مگنتارها) را توضیح دهد، برای نمونه، اسجیآر ۰۴۱۸+۵۷۲۹ که چرخشی بسیار کُند و میدان مغناطیسیِ کلیِ به نسبت ضعیفی دارد ولی هر از گاهی با پرتوهای پرانرژی X فوران میکند.
*******
🔴توضیح تصویر: ساختار میدان مغناطیسیِ "آغازین" در یک ستارهی نوترونی
https://goo.gl/TkJ2GL
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/MagneticHotspots.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------—
بررسی دگرگونیها و فرگشت میدان مغناطیسی درون ستارگان نوترونی نشان میدهد که ناپایداریها میتوانند کانونهای نیرومندی از میدان مغناطیسی بسازند که تا میلیونها سال، حتی پس از زوال چشمگیر میدان مغناطیسی سراسری ستاره هم بر جا بمانند.
هنگامی که سوخت هستهای یک ستارهی بزرگ به پایان میرسد و دچار انفجاری ابرنواختری میشود، میتواند یک #ستاره_نوترونی پدید بیاورد. این اجرام بسیار چگال شعاعی حدود ۱۰ کیلومتر دارند ولی جرمشان به ۱.۵ برابر خورشید میرسد. آنها #میدان_مغناطیسی بسیار نیرومند و چرخشی سریع دارند، به گونهای که برخی از آنها بیش از ۱۰۰ بار در ثانیه به گرد محورشان میچرخند. ستارگان نوترونی به طور معمول با میدان مغناطیسیای توصیف میشوند که یک قطب مغناطیسی شمال و یک قطب مغناطیسی جنوب دارد، مانند میدان مغناطیسی زمین. ولی یک چنین مدل "دوقطبی" سادهای نمیتواند جنبههای گیجکنندهی ستارگان نوترونی را توضیح دهد، از جمله این که چرا برخی از بخشهای سطح آنها بسیار داغتر از دمای میانگینشان است.
کنستانتینوس گورگولیاتوس از دانشگاه دورام و راینر هولرباخ از دانشگاه لیدز با بهره از ابررایانهی ARC در دانشگاه لیدز چندین شبیهسازی عددی انجام دادند تا به چگونگی پیدایش ساختارهای پیچیده به هنگام تغییر و دگرگونی میدان مغناطیسی درون یک ستارهی نوترونی پی ببرند.
گورگولیاتوس میگوید: «یک ستارهی نوترونیِ تازه متولد شده چرخش یکنواختی ندارد- بخشهای گوناگون آن با سرعتهای متفاوتی میچرخند. این باعث میشود میدان مغناطیسی درون ستاره به گونهای پیچانده و کشیده شود و آن را مانند توپ فشردهای از کاموا کند. ما در شبیهسازیهای رایانهای پی بردیم که یک میدان مغناطیسی به شدت پیچ خورده ناپایدار میشود. چنین میدانی خودبخود گرههایی میسازد که روی سطح ستارهی نوترونی نمایان میشوند و لکههایی را پدید میآورند که میدان مغناطیسی در آنها بسیار نیرومندتر از میدان کلی ستاره است. این کانونهای مغناطیسی جریانهای الکتریکی نیرومندی پدید میآورند که باعث آزاد شدن گرما میشوند، درست همان گونه که جریان الکتریکی در یک مقاومت باعث تولید گرما میشود.»
این شبیهسازیها نشان میدهند که [روی ستارهی نوترونی] یک لکهی مغناطیسی به شعاع چند کیلومتر و میدان مغناطیسی بیش از ۱۰ میلیارد تسلا میتواند پدید بیاید. این لکه میتواند حتی پس از نابودی میدان مغناطیسی کلی ستارهی نوترونی هم تا چند میلیون سال دوام بیابد.
این پژوهش میتواند پیامدهای گستردهای در شناخت ما از ستارگان نوترونی داشته باشد. حتی ستارگان نوترونی با میدان مغناطیسیِ سرتاسریِ ضعیفتر هم میتوانند کانونهای مغناطیسی بسیار نیرومند بسازند. این میتواند رفتار شگفتانگیز برخی از مغنااخترها (مگنتارها) را توضیح دهد، برای نمونه، اسجیآر ۰۴۱۸+۵۷۲۹ که چرخشی بسیار کُند و میدان مغناطیسیِ کلیِ به نسبت ضعیفی دارد ولی هر از گاهی با پرتوهای پرانرژی X فوران میکند.
*******
🔴توضیح تصویر: ساختار میدان مغناطیسیِ "آغازین" در یک ستارهی نوترونی
https://goo.gl/TkJ2GL
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/MagneticHotspots.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
نقشهای که فضاپیمای جونو از میدان مغناطیسی سیاره مشتری تهیه کرده @onestar_in_sevenskies توضیح بیشتر در پست بعدی 👇👇👇👇
«نقشه میدان مغناطیسی سیاره مشتری»
—---------------------------------
فضاپیمای جونوی ناسا نخستین نماها از دینام، یا موتورِ پدیدآورندهی میدان مغناطیسی سیارهی مشتری را تهیه کرده. در این نقشهی سرتاسری تازه که با بهره از دادههای جونو به دست آمده بینظمیهایی نامنتظره و مناطقی با شدتی شگفتانگیز را در این میدان میبینیم.
بخشهای سرخرنگ جاهایی را نشان میدهند که خطوط #میدان_مغناطیسی از سطح سیاره بیرون زدهاند و بخشهای آبیرنگ هم جاهایی را که خطوط میدان به درون سیاره برگشتهاند.
#فضاپیمای_جونو با ادامهی ماموریتش بر شناخت ما از محیط مغناطیسی پیچیدهی #مشتری را افزایش خواهد داد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/Juno.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------------------------
فضاپیمای جونوی ناسا نخستین نماها از دینام، یا موتورِ پدیدآورندهی میدان مغناطیسی سیارهی مشتری را تهیه کرده. در این نقشهی سرتاسری تازه که با بهره از دادههای جونو به دست آمده بینظمیهایی نامنتظره و مناطقی با شدتی شگفتانگیز را در این میدان میبینیم.
بخشهای سرخرنگ جاهایی را نشان میدهند که خطوط #میدان_مغناطیسی از سطح سیاره بیرون زدهاند و بخشهای آبیرنگ هم جاهایی را که خطوط میدان به درون سیاره برگشتهاند.
#فضاپیمای_جونو با ادامهی ماموریتش بر شناخت ما از محیط مغناطیسی پیچیدهی #مشتری را افزایش خواهد داد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/Juno.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
1Star7Sky
نقشه میدان مغناطیسی سیاره مشتری
فضاپیمای جونوی ناسا نخستین نماها از دینام، یا موتورِ پدیدآورندهی میدان مغناطیسی سیارهی مشتری را تهیه کرده. در این نقشهی سرتاسری تا...
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
این پرجزییاتترین نقشهایست که تاکنون از سیگنالهای مغناطیسی کوچکی که توسط سنگکرهی (لیتوسفر) زمین تولید میشود پدید آمده. توضیحش را اینجا بخوانید: https://t.me/onestar_in_sevenskies/3750
«نقشه مغناطیسی پوسته زمین»
—------------------------—
این پرجزییاتترین نقشهایست که تاکنون از سیگنالهای مغناطیسی کوچکی که توسط سنگکرهی (لیتوسفر) زمین تولید میشود پدید آمده. این نقشه که برای آگاهی بیشتر دربارهی تاریخ زمینشناختی سیارهمان کاربرد دارد دستاورد سنجشهای چهارسالهی ماهوارههای سهگانهی اروپایی سوارم (Swarm)، دادههای تاریخی ماهوارهی آلمانی چمپ (CHAMP) و مشاهدات کشتیها و هواپیماهاست.
اروان تبو از دانشگاه نانت فرانسه میگوید: «این پروضوحترین مدلیست که تاکنون برای میدان مغناطیسی سنگکرهای پدید آمده.»«با مقیاس ۲۵۰ کیلومتریِ این مدل میتوانیم ساختارهای درون پوسته را به گونهای که تاکنون هرگز ندیده بودیم بیینیم. و در بخشهایی از پوسته وضوح ما از این هم فراتر میرود، از جمله زیر استرالیا که عکسهای هوایی وضوح آن را به ۵۰ کیلومتر رساندهاند.»«به کار بردنِ دادههای ماهوارهای و نزدیک-سطحی با هم، شناخت تازهای از پوستهی زیر پایمان به ما میدهد و ارزش علمی بسیار بالایی هم خواهد داشت.»
بیشتر #میدان_مغناطیسی زمین در ژرفای آن، در هستهی بیرونیاش و توسط اقیانوسی از آهن اَبَرداغ مایع چرخان تولید میشود، ولی زمین چشمههای مغناطیسی بسیار ضعیفتری هم دارد. ناوگان ماهوارههای سوارم برای یافتههای بیشتر دربارهی همین سیگنالهای کوچک و کمپیدا، از جمله سیگنالهایی که از سنگکرهی زمین میآید به کار میروند.
درصد کوچکی از میدان مغناطیسی از سنگهای مغناطییده در بخش بالایی سنگکره که پوستهی جامد زمین و گوشتهی بالایی هم بخشی از آنست میآید. این میدان مغناطیسیِ سنگکرهای بسیار ضعیف است و از همین رو از فضا به خوبی ردیابی نمیشود. در روزگاران گذشته، به هنگام شکلگیری پوستههای اقیانوسیِ تازه در اثر فعالیتهای آتشفشانی، کانیهای آهنداری که در تفتالها (ماگماها) بالا میآمدند رو به شمال مغناطیسیِ همان دوران تراز شده و با سرد و سفت شدن تفتال، در همان راستا ثابت میماندند.
از آنجایی که قطبهای زمین در گذر زمان پیوسته جابجا میشدند، تفتالِ سفت شده هم به دلیل بالا آمدن گوشته در پشتههای میاناقیانوسی "نوارهایی" مغناطیسی در بستر دریاها پدید آوردند که یک بایگانی برای تاریخ مغناطیسی زمین را در اختیار ما گذاشته است.
این مُهرهای مغناطیسی در بستر دریاها و اقیانوسها میتوانند به عنوان گونهای ماشین زمان به کار روند و به دانشمندان امکان دهند دگرگونیهای گذشتهی میدان مغناطیسی زمین را بازسازی کرده و جابجایی صفحههای زمینساختی را از صدها میلیون سال پیش تا به امروز نمایان کنند.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/Magneticlithosphere.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------—
این پرجزییاتترین نقشهایست که تاکنون از سیگنالهای مغناطیسی کوچکی که توسط سنگکرهی (لیتوسفر) زمین تولید میشود پدید آمده. این نقشه که برای آگاهی بیشتر دربارهی تاریخ زمینشناختی سیارهمان کاربرد دارد دستاورد سنجشهای چهارسالهی ماهوارههای سهگانهی اروپایی سوارم (Swarm)، دادههای تاریخی ماهوارهی آلمانی چمپ (CHAMP) و مشاهدات کشتیها و هواپیماهاست.
اروان تبو از دانشگاه نانت فرانسه میگوید: «این پروضوحترین مدلیست که تاکنون برای میدان مغناطیسی سنگکرهای پدید آمده.»«با مقیاس ۲۵۰ کیلومتریِ این مدل میتوانیم ساختارهای درون پوسته را به گونهای که تاکنون هرگز ندیده بودیم بیینیم. و در بخشهایی از پوسته وضوح ما از این هم فراتر میرود، از جمله زیر استرالیا که عکسهای هوایی وضوح آن را به ۵۰ کیلومتر رساندهاند.»«به کار بردنِ دادههای ماهوارهای و نزدیک-سطحی با هم، شناخت تازهای از پوستهی زیر پایمان به ما میدهد و ارزش علمی بسیار بالایی هم خواهد داشت.»
بیشتر #میدان_مغناطیسی زمین در ژرفای آن، در هستهی بیرونیاش و توسط اقیانوسی از آهن اَبَرداغ مایع چرخان تولید میشود، ولی زمین چشمههای مغناطیسی بسیار ضعیفتری هم دارد. ناوگان ماهوارههای سوارم برای یافتههای بیشتر دربارهی همین سیگنالهای کوچک و کمپیدا، از جمله سیگنالهایی که از سنگکرهی زمین میآید به کار میروند.
درصد کوچکی از میدان مغناطیسی از سنگهای مغناطییده در بخش بالایی سنگکره که پوستهی جامد زمین و گوشتهی بالایی هم بخشی از آنست میآید. این میدان مغناطیسیِ سنگکرهای بسیار ضعیف است و از همین رو از فضا به خوبی ردیابی نمیشود. در روزگاران گذشته، به هنگام شکلگیری پوستههای اقیانوسیِ تازه در اثر فعالیتهای آتشفشانی، کانیهای آهنداری که در تفتالها (ماگماها) بالا میآمدند رو به شمال مغناطیسیِ همان دوران تراز شده و با سرد و سفت شدن تفتال، در همان راستا ثابت میماندند.
از آنجایی که قطبهای زمین در گذر زمان پیوسته جابجا میشدند، تفتالِ سفت شده هم به دلیل بالا آمدن گوشته در پشتههای میاناقیانوسی "نوارهایی" مغناطیسی در بستر دریاها پدید آوردند که یک بایگانی برای تاریخ مغناطیسی زمین را در اختیار ما گذاشته است.
این مُهرهای مغناطیسی در بستر دریاها و اقیانوسها میتوانند به عنوان گونهای ماشین زمان به کار روند و به دانشمندان امکان دهند دگرگونیهای گذشتهی میدان مغناطیسی زمین را بازسازی کرده و جابجایی صفحههای زمینساختی را از صدها میلیون سال پیش تا به امروز نمایان کنند.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/04/Magneticlithosphere.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky