—------------------------------------—
https://goo.gl/K5r0gN
مربوط به پست قبلی (ستاره مردهای که قلبش هنوز میتپد)👆🏼👆🏼👆🏼
—---------------------------------------------------------------------------------------
این فیلم گذر-زمانی (دور تند) از #سحابی_خرچنگ که از پیوند عکسهای تلسکوپ #هابل درست شده، ساختارهای موج-مانندی را نشان میدهد که از #ستاره_نوترونی در مرکز سحابی رو به بیرون گسترده میشوند. این امواج مانند موجهای روی سطح یک آبگیرند. برای ساخت این فیلم، ۱۰ تصویر که هابل میان سپتامبر تا نوامبر ۲۰۰۵ به کمک دوربین پیشرفتهی پیمایشی خود گرفته بود به کار رفته. در این پیوند، این پویانمایی را به شکل ویدیو هم میتوانید ببینید.
در یوتیوب، این پویانمایی را به شکل ویدیو هم میتوانید ببینید:
https://youtu.be/F6ZwvjvblgM
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
@onestar_in_sevenskies
https://goo.gl/K5r0gN
مربوط به پست قبلی (ستاره مردهای که قلبش هنوز میتپد)👆🏼👆🏼👆🏼
—---------------------------------------------------------------------------------------
این فیلم گذر-زمانی (دور تند) از #سحابی_خرچنگ که از پیوند عکسهای تلسکوپ #هابل درست شده، ساختارهای موج-مانندی را نشان میدهد که از #ستاره_نوترونی در مرکز سحابی رو به بیرون گسترده میشوند. این امواج مانند موجهای روی سطح یک آبگیرند. برای ساخت این فیلم، ۱۰ تصویر که هابل میان سپتامبر تا نوامبر ۲۰۰۵ به کمک دوربین پیشرفتهی پیمایشی خود گرفته بود به کار رفته. در این پیوند، این پویانمایی را به شکل ویدیو هم میتوانید ببینید.
در یوتیوب، این پویانمایی را به شکل ویدیو هم میتوانید ببینید:
https://youtu.be/F6ZwvjvblgM
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
@onestar_in_sevenskies
...https://goo.gl/Dk9HHv
...ادامه از پست قبل 👆🏼👆🏼👆🏼👆🏼 (https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1844):
هوبر میگوید: «این به معنای وجود چیزی ژرف است که ما برای مدلسازی از سامانهی هستهای از آن سر در نمیآوریم. در تودهی چگال و فشردهای از پروتونها و نوترونها، مانند چیزی که روی سطح ستارگان نوترونی داریم، نیروی هستهای قوی و نیروهای الکترومغناطیسی دست به دست هم داده و حالتهایی از ماده را پدید میآورند که نمیتوانیم با نگاه کردن به اثر این نیروها روی دستههای کوچک پروتون و نوترون آن حالتها را پیشبینی کنیم. [چیزی که در اثر نیروهای هستهای قوی و الکترومغناطیسی در تودههای بزرگ نوترون و پروتون پدید میآید با چیزی که در اثر این نیروها در دستههای کوچک پروتون و نوترون پدید میآید بسیار متفاوت است]»
همانندی ساختارهای ستارگان نوترونی و یاختهها توجه فیزیکدانان نظری و هستهای را به یک اندازه جلب کرده. فیزیکدان هستهای، مارتین سَوج در KITP که بود نمودارهایی را در نشریهی arXiv یافت. این نشریه کنابخانهای از هزاران پژوهشنامهی پیش از چاپ در رشتههای فیزیک، ریاضی و دانش رایانه است. وی بیدرنگ به موضوع علاقمند شد.
سوج که استاد دانشگاه واشنگتن است میگوید: «این که چنین حالتهایی از ماده در سامانههای زیستی هم وجود دارند مرا بسیار شگفتزده ساخت. اینجا آشکارا چیزی جالب وجود دارد.»
هاروویتز هم با این نظر موافق است: «دیدن ساختارهایی کاملا همسان در چنین سامانههای به شدت متفاوتی نشان میدهد که انرژی یک سامانه میتواند به شیوهای ساده و جهانی بستگی به شکل آن سامانه داشته باشد.»
در پایان هوبر خاطرنشان میکند که این همسانیها هنوز به گونهای رازآلودند: «پژوهشنامهی ما پایان چیزی نیست؛ در واقع آغاز بررسی این دو مدل است.»
#ستاره_نوترونی #پاستای_هستهای #سلول #درونیاخته #یاخته #انتروپی #زیستشناسی
https://goo.gl/Dk9HHv
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_49.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
...ادامه از پست قبل 👆🏼👆🏼👆🏼👆🏼 (https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1844):
هوبر میگوید: «این به معنای وجود چیزی ژرف است که ما برای مدلسازی از سامانهی هستهای از آن سر در نمیآوریم. در تودهی چگال و فشردهای از پروتونها و نوترونها، مانند چیزی که روی سطح ستارگان نوترونی داریم، نیروی هستهای قوی و نیروهای الکترومغناطیسی دست به دست هم داده و حالتهایی از ماده را پدید میآورند که نمیتوانیم با نگاه کردن به اثر این نیروها روی دستههای کوچک پروتون و نوترون آن حالتها را پیشبینی کنیم. [چیزی که در اثر نیروهای هستهای قوی و الکترومغناطیسی در تودههای بزرگ نوترون و پروتون پدید میآید با چیزی که در اثر این نیروها در دستههای کوچک پروتون و نوترون پدید میآید بسیار متفاوت است]»
همانندی ساختارهای ستارگان نوترونی و یاختهها توجه فیزیکدانان نظری و هستهای را به یک اندازه جلب کرده. فیزیکدان هستهای، مارتین سَوج در KITP که بود نمودارهایی را در نشریهی arXiv یافت. این نشریه کنابخانهای از هزاران پژوهشنامهی پیش از چاپ در رشتههای فیزیک، ریاضی و دانش رایانه است. وی بیدرنگ به موضوع علاقمند شد.
سوج که استاد دانشگاه واشنگتن است میگوید: «این که چنین حالتهایی از ماده در سامانههای زیستی هم وجود دارند مرا بسیار شگفتزده ساخت. اینجا آشکارا چیزی جالب وجود دارد.»
هاروویتز هم با این نظر موافق است: «دیدن ساختارهایی کاملا همسان در چنین سامانههای به شدت متفاوتی نشان میدهد که انرژی یک سامانه میتواند به شیوهای ساده و جهانی بستگی به شکل آن سامانه داشته باشد.»
در پایان هوبر خاطرنشان میکند که این همسانیها هنوز به گونهای رازآلودند: «پژوهشنامهی ما پایان چیزی نیست؛ در واقع آغاز بررسی این دو مدل است.»
#ستاره_نوترونی #پاستای_هستهای #سلول #درونیاخته #یاخته #انتروپی #زیستشناسی
https://goo.gl/Dk9HHv
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_49.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«تایید احتمالی یک نظریه کوانتومی پس از ۸۰ سال» —---------------------------------------------------------- * به نظر میرسد مشاهدات تازهای که به کمک تلسکوپ ویالتی انجام شده، پیش بینی ۸۰ سالهی فیزیکدانان دربارهی ویژگیهای خلا را تایید میکنند. اخترشناسان…
ادامه ی پست پیشین:
... ولی برخلاف بسیاری از پیشبینیهای QED، قطبش خلا تاکنون هیچ تایید دیداری مستقیمی نداشته. از ۸۰ سال پیش که این پدیده در پژوهشنامهای از ورنر هایزنبرگ (همان که اصل عدم قطعیتش پرآوازه است) و هانس هاینریش اولر پیشبینی شده بود تاکنون همهی تلاشها برای دیدن آن در آزمایشگاه ناکام مانده بود.
روبرتو تورولا از دانشگاه پادووای ایتالیا میگوید: «این پدیده تنها میتواند در حضور میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند و شدید دیده شود، مانند میدانهای پیرامون ستارگان نوترونی. این یک بار دیگر نشان میدهد که ستارگان نوترونی آزمایشگاههایی بسیار ارزشمند برای بررسی قوانین بنیادی طبیعتند.»
مینیانی و گروهش پس از بررسی دقیق دادههای ویالتی یک قطبش خطی -با میزان چشمگیر حدود ۱۶%- را اندازه گرفتند که به گفتهی آنان، میتواند به دلیل اثر تقویت کنندهی قطبش خلا در منطقهای تهی در فضای پیرامونِ RX J1856.5-3754 باشد [۲].
وینچنزو تستا از INAF در رم ایتالیا درین باره نوشته: «این کمنورترین جرمی است که تاکنون برایش قطبش اندازه گرفته شده. برای افزایش سیگنالهای دریافتی از چنین جرم کمنوری نیاز به یکی از بزرگترین و کارآمدترین تلسکوپهای جهان (ویالتی)، و شیوههای دقیق و درست بررسی دادهها داشتیم.»
مینیانی میگوید: «قطبش خطی بالایی که ما به کمک ویالتی اندازه گرفتیم را به آسانی نمیتوان با مدلهای کنونی توضیح داد مگر این که اثر قطبش خلا که QED پیشبینی کرده را هم در نظر بگیریم.»
@onestar_in_sevenskies
سیلویا زین از کالج دانشگاهی لندن/MSSL در بریتانیا میگوید: «این بررسی ویالتی نخستین پشتیبانی دیداری برای این دست از اثرهای پیشبینی شده در QED که در میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند رخ میدهند را ارایه میکند.»
مینیانی هیجانزده امیدوار است که به کمک تلسکوپهای بهروزتر، پیشرفتهای بیشتری در این زمینه انجام شود: «سنجشهای قطبیدگی با نسل بعدی تلسکوپها -مانند تلسکوپ بیاندازه بزرگ ESO- میتواند نقشی کلیدی در آزمودن پیشبینیهای QED دربارهی قطبش خلا، پیرامون ستارگان نوترونیِ بسیار بیشتری داشته باشد.»
کینواه وو از UCL/MSSL بریتانیا میگوید: «این سنجش قطبیدگی که اکنون برای نخستین بار در نور دیدنی انجام شده، راه را برای انجام چنین سنجشهایی در طول موجهای پرتو X نیز هموار میکند.
—------------------------------------------
یادداشتها:
۱] این جرم عضو یک گروه از ستارگان نوترونی به نام "هفت باشکوه" (Magnificent Seven) است. آنها به عنوان ستارگان نوترونی جداافتاده یا منزوی (INS) شناخته میشوند، که هیچ گونه همدم ستارهای ندارند، برخلاف تپاخترها امواج رادیویی نمیگسیلند، و با مواد ابرنواختری که آنها را پدید آورده در میان گرفته نشدهاند.
۲] فرآیندهای دیگری هست که میتوانند نور ستارگان را به هنگام حرکت در فضا بقطبند (قطبیده کنند). دانشمندانِ این پژوهش همهی امکانهای دیگر را بررسی کردند -برای نمونه، قطبشی که در اثر پراکندگی نور از روی ذرات غبار رخ میدهد- ولی بعید به نظر میرسید که این سیگنال قطبشی دستاورد فرآیندهای دیگری باشند.
*************************
توضیح تصویر: https://goo.gl/QfbEBG
در این تصویر، ستارهی نوترونی را سمت چپ میبینیم. راستای میدانهای مغناطیسی و الکتریکی آن با خطهای سرخ و آبی نشان داده شده. شبیهسازیها نشان میدهند که چگونه با گذشتن نور از درون منطقهی پیرامون ستارهی نوترونی، این میدانها در راستای ترجیحی تراز میشوند. با تراز شدن آنها در راستاهای ویژه، نور قطبیده میشود و میتوان با دستگاههای زمینی این قطبشها را دید [ویدیوی که در ادامه می آید را ببینید].
#قطبش #قطبش_خلا #الکترودینامیک_کوانتومی #ستاره_نوترونی #میدان_مغناطیسی #RX_J1856_5_3754 #VLT #ESO
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/vacuum-birefringence.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... ولی برخلاف بسیاری از پیشبینیهای QED، قطبش خلا تاکنون هیچ تایید دیداری مستقیمی نداشته. از ۸۰ سال پیش که این پدیده در پژوهشنامهای از ورنر هایزنبرگ (همان که اصل عدم قطعیتش پرآوازه است) و هانس هاینریش اولر پیشبینی شده بود تاکنون همهی تلاشها برای دیدن آن در آزمایشگاه ناکام مانده بود.
روبرتو تورولا از دانشگاه پادووای ایتالیا میگوید: «این پدیده تنها میتواند در حضور میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند و شدید دیده شود، مانند میدانهای پیرامون ستارگان نوترونی. این یک بار دیگر نشان میدهد که ستارگان نوترونی آزمایشگاههایی بسیار ارزشمند برای بررسی قوانین بنیادی طبیعتند.»
مینیانی و گروهش پس از بررسی دقیق دادههای ویالتی یک قطبش خطی -با میزان چشمگیر حدود ۱۶%- را اندازه گرفتند که به گفتهی آنان، میتواند به دلیل اثر تقویت کنندهی قطبش خلا در منطقهای تهی در فضای پیرامونِ RX J1856.5-3754 باشد [۲].
وینچنزو تستا از INAF در رم ایتالیا درین باره نوشته: «این کمنورترین جرمی است که تاکنون برایش قطبش اندازه گرفته شده. برای افزایش سیگنالهای دریافتی از چنین جرم کمنوری نیاز به یکی از بزرگترین و کارآمدترین تلسکوپهای جهان (ویالتی)، و شیوههای دقیق و درست بررسی دادهها داشتیم.»
مینیانی میگوید: «قطبش خطی بالایی که ما به کمک ویالتی اندازه گرفتیم را به آسانی نمیتوان با مدلهای کنونی توضیح داد مگر این که اثر قطبش خلا که QED پیشبینی کرده را هم در نظر بگیریم.»
@onestar_in_sevenskies
سیلویا زین از کالج دانشگاهی لندن/MSSL در بریتانیا میگوید: «این بررسی ویالتی نخستین پشتیبانی دیداری برای این دست از اثرهای پیشبینی شده در QED که در میدانهای مغناطیسی بیاندازه نیرومند رخ میدهند را ارایه میکند.»
مینیانی هیجانزده امیدوار است که به کمک تلسکوپهای بهروزتر، پیشرفتهای بیشتری در این زمینه انجام شود: «سنجشهای قطبیدگی با نسل بعدی تلسکوپها -مانند تلسکوپ بیاندازه بزرگ ESO- میتواند نقشی کلیدی در آزمودن پیشبینیهای QED دربارهی قطبش خلا، پیرامون ستارگان نوترونیِ بسیار بیشتری داشته باشد.»
کینواه وو از UCL/MSSL بریتانیا میگوید: «این سنجش قطبیدگی که اکنون برای نخستین بار در نور دیدنی انجام شده، راه را برای انجام چنین سنجشهایی در طول موجهای پرتو X نیز هموار میکند.
—------------------------------------------
یادداشتها:
۱] این جرم عضو یک گروه از ستارگان نوترونی به نام "هفت باشکوه" (Magnificent Seven) است. آنها به عنوان ستارگان نوترونی جداافتاده یا منزوی (INS) شناخته میشوند، که هیچ گونه همدم ستارهای ندارند، برخلاف تپاخترها امواج رادیویی نمیگسیلند، و با مواد ابرنواختری که آنها را پدید آورده در میان گرفته نشدهاند.
۲] فرآیندهای دیگری هست که میتوانند نور ستارگان را به هنگام حرکت در فضا بقطبند (قطبیده کنند). دانشمندانِ این پژوهش همهی امکانهای دیگر را بررسی کردند -برای نمونه، قطبشی که در اثر پراکندگی نور از روی ذرات غبار رخ میدهد- ولی بعید به نظر میرسید که این سیگنال قطبشی دستاورد فرآیندهای دیگری باشند.
*************************
توضیح تصویر: https://goo.gl/QfbEBG
در این تصویر، ستارهی نوترونی را سمت چپ میبینیم. راستای میدانهای مغناطیسی و الکتریکی آن با خطهای سرخ و آبی نشان داده شده. شبیهسازیها نشان میدهند که چگونه با گذشتن نور از درون منطقهی پیرامون ستارهی نوترونی، این میدانها در راستای ترجیحی تراز میشوند. با تراز شدن آنها در راستاهای ویژه، نور قطبیده میشود و میتوان با دستگاههای زمینی این قطبشها را دید [ویدیوی که در ادامه می آید را ببینید].
#قطبش #قطبش_خلا #الکترودینامیک_کوانتومی #ستاره_نوترونی #میدان_مغناطیسی #RX_J1856_5_3754 #VLT #ESO
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/vacuum-birefringence.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ترمزی از جنس امواج گرانشی»
—---------------------------—
* یک ستارهی نوترونی چرخان که پی در پی میان دو حالت تابشی جابجا میشود، نرخ چرخشش در یکی از این حالتها سریعتر از حالت دیگر "کُند" میشود، و این زیر سر چیزی نیست به جز #امواج_گرانشی.
ستارهی نوترونی "۰۰۳۸+جی۱۰۲۳" یا تنها "جی۱۰۲۳"، حدود ۶۰۰ بار در ثانیه به گرد محورش میچرخد. ولی به دلیل هدررفت انرژی توسط میدان مغناطیسی آن، هر یک میلیارد سال ۷۶ دور بر ثانیه از سرعت چرخشش کم میشود. این روند "کند شدن" مغناطیسی طبیعی است، ولی جی۱۰۲۳ گاهی نرخ کاهش سرعتش بیشتر میشود.
این تغییر نرخ مربوط به دو حالتی است که ستارهی نوترونی میانشان جابجا میشود: یک حالت که در آن، بیشتر پرتوهای رادیویی میگسیلد و یک حالت که در آن به طور عمده پرتوی X میگسلید. هیچ کس نمیداند که چرا برخی از ستارگان نوترونی چنین رفتاری دارند. ولی این ستاره هنگامی که پرتوهای ایکس میگسیلد، نرخ کند شدنَش ۳۰ درصد افزایش مییابد.
این #ستاره_نوترونی در گام تابش پرتو ایکس، مواد را از ستارهی همدم کوچکترش که به گرد آن میچرخد میرباید. به گفتهی برینمور هاسکل از آکادمی علوم ورشوی لهستان و الساندرو پاترونو از دانشگاه لیدن هلند، این گازهای دزدیده شده میتوانند کلید راز چرخش شگفتانگیز جی۱۰۲۳ باشند.
هنگامی که موادِ ربوده شده از همدم به جی۱۰۲۳ میچسبند، روی آن انباشته شده و یک به اصطلاح کوه را میسازند. این برآمدگی با آن که بلندیاش بیش از چند میلیمتر نیست، ولی اتمهای زیرش را میفشارد و آنها را به ژرفای بیشتری درون ستارهی نوترونی میراند. در آن ژرفای بیشتر هم همجوشی میان این اتمها رخ داده و عنصرهای سنگینتری ساخته میشود و در نتیجه این کوه، در دل ستاره ریشه میدواند.
برآمدگی سطح و وجود اتمهای سنگینتر در لایههای زیرین، با هم باعث میشوند تقارن گرانش جی۱۰۲۳ به هم بخورد. هاسکل میگوید: «ستارگان نوترونی بسیار فشرده هستند: جرمی تقریبا به اندازهی خورشید که در یک شعاع ۱۰ کیلومتری جا داده شده. این بدان معناست که حتی یک تغییر شکل بسیار کوچک هم میتواند به تغییری بزرگ در میدان گرانشی بیانجامد.»
سوار بر امواج
تراز نبودن میدان گرانشی ستارهی نوترونی میتواند باعث گسیل امواج گرانشی توسط آن شود -چین و شکنهایی در بافت فضازمان که در اثر حرکت اجرام بزرگ پدید میآیند. این امواج میتوانند بخشی از انرژیای که چرخش جی۱۰۲۳ را حفظ میکند را با خود ببرند.
هنگامی که ستاره از گام پرتو ایکس به گام امواج رادیویی میرود، خوردن مواد همدمش نیز متوقف میشود. در نتیجه، کوه به آهستگی صاف میشود و ستاره، دیگر امواج گرانشی که چرخشش را کند میکردند نمیگسیلد.
پارسال، گروه همکاری لیگو (LIGO) اعلام کردند که امواج گرانشی گسیلیده از برخورد دو سیاهچاله را آشکار کردهاند. ولی این رویدادی ناگهانی بود که در یک آن رخ داد، و تاکنون هیچ کس امواج گرانشی گسیلیده از رویدادهای پیوسته و دامنهدار را ندیده. اجرامی مانند جی۱۰۲۳ نامزدهای خوبی برای جستجوهای امواج گرانشی در آینده هستند، به ویژه اگر بتوانند کوههای بزرگتری بسازند.
پاترونو میگوید: «اگر چنین چیزی روی میدهد، پس شاید ستارگان نوترونی بسیاری همین کار را میکنند. گسیل پیوستهی امواج گرانشی شاید به راستی پدیدهای رایج و فراگیر باشد.»
این نظریه میتواند کلاهک ظاهری در چرخش ستارگان نوترونی را هم توضیح دهد. نیلز اندرسون از دانشگاه ساوتهمپتون بریتانیا میگوید: «سریعترین ستارگان نوترونی که دیدهایم، سرعتشان کمتر از چیزیست که ما فکر میکنیم توانش را دارند [به گمان ما، میتوانند سرعتی بیشتر داشته باشند]. در شناخت ما [از این اجرام] چیزی فراموش شده است.»
اگر ستارگان نوترونی سریعتر، نقصهایی مانند کوهها داشته باشند، امواج گرانشی بیشتری گسیلیده و سریعتر کند میشوند؛ این یعنی یک آستانهی سرعت مجاز کیهانی برای این اجرام وجود دارد.
https://goo.gl/PW7iHG
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/J1023.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------—
* یک ستارهی نوترونی چرخان که پی در پی میان دو حالت تابشی جابجا میشود، نرخ چرخشش در یکی از این حالتها سریعتر از حالت دیگر "کُند" میشود، و این زیر سر چیزی نیست به جز #امواج_گرانشی.
ستارهی نوترونی "۰۰۳۸+جی۱۰۲۳" یا تنها "جی۱۰۲۳"، حدود ۶۰۰ بار در ثانیه به گرد محورش میچرخد. ولی به دلیل هدررفت انرژی توسط میدان مغناطیسی آن، هر یک میلیارد سال ۷۶ دور بر ثانیه از سرعت چرخشش کم میشود. این روند "کند شدن" مغناطیسی طبیعی است، ولی جی۱۰۲۳ گاهی نرخ کاهش سرعتش بیشتر میشود.
این تغییر نرخ مربوط به دو حالتی است که ستارهی نوترونی میانشان جابجا میشود: یک حالت که در آن، بیشتر پرتوهای رادیویی میگسیلد و یک حالت که در آن به طور عمده پرتوی X میگسلید. هیچ کس نمیداند که چرا برخی از ستارگان نوترونی چنین رفتاری دارند. ولی این ستاره هنگامی که پرتوهای ایکس میگسیلد، نرخ کند شدنَش ۳۰ درصد افزایش مییابد.
این #ستاره_نوترونی در گام تابش پرتو ایکس، مواد را از ستارهی همدم کوچکترش که به گرد آن میچرخد میرباید. به گفتهی برینمور هاسکل از آکادمی علوم ورشوی لهستان و الساندرو پاترونو از دانشگاه لیدن هلند، این گازهای دزدیده شده میتوانند کلید راز چرخش شگفتانگیز جی۱۰۲۳ باشند.
هنگامی که موادِ ربوده شده از همدم به جی۱۰۲۳ میچسبند، روی آن انباشته شده و یک به اصطلاح کوه را میسازند. این برآمدگی با آن که بلندیاش بیش از چند میلیمتر نیست، ولی اتمهای زیرش را میفشارد و آنها را به ژرفای بیشتری درون ستارهی نوترونی میراند. در آن ژرفای بیشتر هم همجوشی میان این اتمها رخ داده و عنصرهای سنگینتری ساخته میشود و در نتیجه این کوه، در دل ستاره ریشه میدواند.
برآمدگی سطح و وجود اتمهای سنگینتر در لایههای زیرین، با هم باعث میشوند تقارن گرانش جی۱۰۲۳ به هم بخورد. هاسکل میگوید: «ستارگان نوترونی بسیار فشرده هستند: جرمی تقریبا به اندازهی خورشید که در یک شعاع ۱۰ کیلومتری جا داده شده. این بدان معناست که حتی یک تغییر شکل بسیار کوچک هم میتواند به تغییری بزرگ در میدان گرانشی بیانجامد.»
سوار بر امواج
تراز نبودن میدان گرانشی ستارهی نوترونی میتواند باعث گسیل امواج گرانشی توسط آن شود -چین و شکنهایی در بافت فضازمان که در اثر حرکت اجرام بزرگ پدید میآیند. این امواج میتوانند بخشی از انرژیای که چرخش جی۱۰۲۳ را حفظ میکند را با خود ببرند.
هنگامی که ستاره از گام پرتو ایکس به گام امواج رادیویی میرود، خوردن مواد همدمش نیز متوقف میشود. در نتیجه، کوه به آهستگی صاف میشود و ستاره، دیگر امواج گرانشی که چرخشش را کند میکردند نمیگسیلد.
پارسال، گروه همکاری لیگو (LIGO) اعلام کردند که امواج گرانشی گسیلیده از برخورد دو سیاهچاله را آشکار کردهاند. ولی این رویدادی ناگهانی بود که در یک آن رخ داد، و تاکنون هیچ کس امواج گرانشی گسیلیده از رویدادهای پیوسته و دامنهدار را ندیده. اجرامی مانند جی۱۰۲۳ نامزدهای خوبی برای جستجوهای امواج گرانشی در آینده هستند، به ویژه اگر بتوانند کوههای بزرگتری بسازند.
پاترونو میگوید: «اگر چنین چیزی روی میدهد، پس شاید ستارگان نوترونی بسیاری همین کار را میکنند. گسیل پیوستهی امواج گرانشی شاید به راستی پدیدهای رایج و فراگیر باشد.»
این نظریه میتواند کلاهک ظاهری در چرخش ستارگان نوترونی را هم توضیح دهد. نیلز اندرسون از دانشگاه ساوتهمپتون بریتانیا میگوید: «سریعترین ستارگان نوترونی که دیدهایم، سرعتشان کمتر از چیزیست که ما فکر میکنیم توانش را دارند [به گمان ما، میتوانند سرعتی بیشتر داشته باشند]. در شناخت ما [از این اجرام] چیزی فراموش شده است.»
اگر ستارگان نوترونی سریعتر، نقصهایی مانند کوهها داشته باشند، امواج گرانشی بیشتری گسیلیده و سریعتر کند میشوند؛ این یعنی یک آستانهی سرعت مجاز کیهانی برای این اجرام وجود دارد.
https://goo.gl/PW7iHG
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/04/J1023.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ستاره نوترونی که دارد سرد میشود»
—------------------------------------
نقطهی درخشانی که نزدیک مرکز این تصویر دیده میشود یک ستارهی نوترونی است، هستهی رُمبیده و بیاندازه چگال و فشردهی یک ستارهی بزرگ.ابری که این ستارهی نوترونی را در بر گرفته پسماندی ابرنواختر "ذاتالکرسی آ" (Cas A) است که در فاصلهی بیخطرِ ۱۱۰۰۰ سال نوری زمین جای دارد*.
نور ابرنواختر ذاتالکرسی آ -مرگ انفجاری یک ستارهی بزرگ- نخستین بار ۳۵۰ سال پیش به زمین رسید. پهنای ابری از پسماندها و آوارهای رو به گسترش که از این انفجار به جا مانده و در این تصویر دیده میشود، تاکنون به حدود ۱۵ سال نوری رسیده. این تصویر از همگذاری دادههای نور دیدنی (مریی) و دادههای پرتو X درست شده.
ستارهی نوترونی ذاتالکرسی آ هنوز به اندازهی کافی داغ هست که پرتو ایکس بتاباند، ولی دارد سرد میشود. در حقیقت دادههای چند سالهی رصدخانهی فضایی پرتو ایکس چاندرا نشان میدهد که این ستارهی نوترونی دارد به سرعت هم خنک میشود- به اندازهای سریع که به گمان پژوهشگران، بخش بزرگی از مرکز آن دارد یک ابرشارهی نوترونی بدون اصطکاک تشکیل میدهد.
دادههای چاندرا نخستین شواهد دیداری برای این حالت شگفتانگیز مادهی نوترونی را در اختیار ما گذاشته است.
#ستاره_نوترونی #پسماند_ابرنواختر #ابرشاره #apod
—------------------------------------------
یادداشت:
* به برآورد اخترشناسان، اگر ستارهای در فاصلهی کمتر از ۲۶ سال نوری از زمین منفجر شود، میتواند بخش بزرگی از لایهی ازون زمین را از میان برده و سطح زمین را در معرض پرتوهای سرطانزای فرابنفش قرار دهد.
https://goo.gl/MRu0cP
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/05/CassA.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------
نقطهی درخشانی که نزدیک مرکز این تصویر دیده میشود یک ستارهی نوترونی است، هستهی رُمبیده و بیاندازه چگال و فشردهی یک ستارهی بزرگ.ابری که این ستارهی نوترونی را در بر گرفته پسماندی ابرنواختر "ذاتالکرسی آ" (Cas A) است که در فاصلهی بیخطرِ ۱۱۰۰۰ سال نوری زمین جای دارد*.
نور ابرنواختر ذاتالکرسی آ -مرگ انفجاری یک ستارهی بزرگ- نخستین بار ۳۵۰ سال پیش به زمین رسید. پهنای ابری از پسماندها و آوارهای رو به گسترش که از این انفجار به جا مانده و در این تصویر دیده میشود، تاکنون به حدود ۱۵ سال نوری رسیده. این تصویر از همگذاری دادههای نور دیدنی (مریی) و دادههای پرتو X درست شده.
ستارهی نوترونی ذاتالکرسی آ هنوز به اندازهی کافی داغ هست که پرتو ایکس بتاباند، ولی دارد سرد میشود. در حقیقت دادههای چند سالهی رصدخانهی فضایی پرتو ایکس چاندرا نشان میدهد که این ستارهی نوترونی دارد به سرعت هم خنک میشود- به اندازهای سریع که به گمان پژوهشگران، بخش بزرگی از مرکز آن دارد یک ابرشارهی نوترونی بدون اصطکاک تشکیل میدهد.
دادههای چاندرا نخستین شواهد دیداری برای این حالت شگفتانگیز مادهی نوترونی را در اختیار ما گذاشته است.
#ستاره_نوترونی #پسماند_ابرنواختر #ابرشاره #apod
—------------------------------------------
یادداشت:
* به برآورد اخترشناسان، اگر ستارهای در فاصلهی کمتر از ۲۶ سال نوری از زمین منفجر شود، میتواند بخش بزرگی از لایهی ازون زمین را از میان برده و سطح زمین را در معرض پرتوهای سرطانزای فرابنفش قرار دهد.
https://goo.gl/MRu0cP
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/05/CassA.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«راز ستارگانی که پس از مرگشان هم سیاره میسازند»
—----------------------------------------------—
به نظر میرسد اخترشناسان دکتر جین گریوز از دانشگاه کاردیف، و دکتر وین هولند از مرکز فناوری اخترشناسی بریتانیا در ادینبرو پاسخ راز ۲۵ سالهی چگونگی شکلگیری سیارهها در پسماندههای به جا مانده از انفجارهای ابرنواختری را یافتهاند. این دانشمندان یافتههای خود را در روز پنجشنبه، ۶ ژوییه در نشست ملی اخترشناسی که در دانشگاه هال برگزار میشود ارایه کرده، و گزارش پژوهش خود را نیز در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهند کرد.
نخستین سیارههای فراخورشیدی ۲۵ سال پیش یافته شدند- آن هم نه پیرامون ستارهای معمولی مانند خورشید، بلکه پیرامون یک "ستارهی نوترونی" کوچک و اَبَرچگال. این اجرام پس از انفجار سهمگینِ ستارگانی با جرم چندین برابر خورشید از آنها به جا میمانند.
دانشمندان پی بردهاند که این گونه "سیارههای در تاریکی" به گونهای باورنکردنی کمیابند، و چگونگی پیدایش آنها تاکنون اخترشناسان را سردرگم کرده بود. انفجارهای ابرنواختری میتوانند هر سیارهای که پیش از انفجار پیرامون ستارهی منفجر شده وجود داشته را از میان ببرند، بنابراین ستارگان نوترونی سفید برای ساختن سیارههای تازه میبایست مواد خام را از جایی به دست بیاورند. این سیارههای پسامرگی (پس از مرگی) میتوانند به این دلیل دیده شوند که نیروی گرانششان زمان رسیدن تپهای رادیویی از ستارهی نوترونی (در واقع تپاختر) که به طور معمول بسیار منظم است را تغییر میدهد.
گریوز و هولند بر این باورند که توضیحی برای این رویداد را یافته اند. گریوز میگوید: «ما اندکی پس از یافته شدن سیارههای تپاختری به جستجوی مواد خام پرداختیم. هدف ما تپاختر جمینگا بود که با فاصلهی ۸۰۰ سال نوری از زمین، در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) جای دارد. اخترشناسان در سال ۱۹۹۷ فکر کردند سیارهای را در آنجا یافتهاند، ولی سپس آن را نقصی در زمانبندی دانستند. زمان بسیاری پس از آن بود که من به سراغ دادههای اندک و پراکندهمان رفتم و کوشیدم تصویری بسازم.»
این دو دانشمند جمینگا را به کمک تلسکوپ جیمز کلارک ماکسول ( جیسیامتی) در هاوایی که در طول موجهای زیرمیلیمتری کار میکند رصد کردند. نوری که آنها دیدند طول موجی حدود نیم میلیمتر داشت، کمتر از توان دید انسان که به سختی میتواند از هوای زمین بگذرد.
هولند که یکی از اعضای گروه سازندهی دوربین تلسکوپ جیسیامتی به نام اسکوبا است میگوید: «چیزی که ما دیدیم بسیار کمنور بود. برای این که مطمئن شویم، در سال ۲۰۱۳ به کمک دوربین تازهای که گروهمان در ادینبورو برای تلسکوپ جیسیامتی ساخته شده بود به نام اسکوبا-۲، دوباره این #تپاختر را بررسی کردیم. آمیزهی هر دو دسته داده مطمئنمان کرد که آنچه دیدهایم تنها یک نقص ناچیز [در دستگاه] نبوده.»
هر دو تصویر سیگنالی را در جای تپاختر و همچنین از کمانی پیرامون آن نشان میدادند. گریوز میافزاید: «این به نظر مانند یک موج کمانی میآید- جمینگا دارد با سرعتی باورنکردنی، بسیار سریعتر از صوت، در گاز میانستارهای کهکشان به پیش میرود. به نظر ما مواد در موج کمانی گیر افتادند و سپس ذرات جامد به آرامی به سوی تپاختر کشیده شدند.»
محاسبههای وی نشان میدهد که این "گرههای" میانستارهایِ به دام افتاده به هم افزوده شده و جرمشان دستکم چند برابر جرم زمین شد. بنابراین مواد خام میتوانسته به اندازهی کافی برای ساختن سیارههای آینده انباشته شده باشد.
گریوز یادآور میشود که هنوز دادههای بیشتری برای گشودن این راز ربعسدهای نیاز است: «تصویر ما بسیار افشان و کموضوح است، از همین رو برای بررسی آن با آرایهی بزرگ میلیمتری آتاکاما (آلما) درخواست دادهایم تا جزییات بیشتری را از آن ببینیم. ما امیدواریم به جای آن که یک تودهی دوردست در پسزمینهی کهکشانی ببینیم، با اطمینان این گره فضایی را ببینیم که به زیبایی به گرد تپاختر میچرخد!»
اگر دادههی آلما این مدل تازه را برای جمینگا تایید کنند، این دانشمندان امید خواهند داشت که سامانههای تپاختری دیگری از این دست را نیز بررسی کنند و با دیدن روند پیدایش سیارهها در محیطهای شگفتآور و نامعمول، سهمی در آزمایش نظریههای #سیارهزایی داشته باشند. این میتواند اندیشهی تولد سیارهها در هر جایی از کیهان را نیرو ببخشد.
#ستاره_نوترونی #سیاه_فراخورشیدی #ابرنواختر
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/after-death-planet.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------—
به نظر میرسد اخترشناسان دکتر جین گریوز از دانشگاه کاردیف، و دکتر وین هولند از مرکز فناوری اخترشناسی بریتانیا در ادینبرو پاسخ راز ۲۵ سالهی چگونگی شکلگیری سیارهها در پسماندههای به جا مانده از انفجارهای ابرنواختری را یافتهاند. این دانشمندان یافتههای خود را در روز پنجشنبه، ۶ ژوییه در نشست ملی اخترشناسی که در دانشگاه هال برگزار میشود ارایه کرده، و گزارش پژوهش خود را نیز در ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر خواهند کرد.
نخستین سیارههای فراخورشیدی ۲۵ سال پیش یافته شدند- آن هم نه پیرامون ستارهای معمولی مانند خورشید، بلکه پیرامون یک "ستارهی نوترونی" کوچک و اَبَرچگال. این اجرام پس از انفجار سهمگینِ ستارگانی با جرم چندین برابر خورشید از آنها به جا میمانند.
دانشمندان پی بردهاند که این گونه "سیارههای در تاریکی" به گونهای باورنکردنی کمیابند، و چگونگی پیدایش آنها تاکنون اخترشناسان را سردرگم کرده بود. انفجارهای ابرنواختری میتوانند هر سیارهای که پیش از انفجار پیرامون ستارهی منفجر شده وجود داشته را از میان ببرند، بنابراین ستارگان نوترونی سفید برای ساختن سیارههای تازه میبایست مواد خام را از جایی به دست بیاورند. این سیارههای پسامرگی (پس از مرگی) میتوانند به این دلیل دیده شوند که نیروی گرانششان زمان رسیدن تپهای رادیویی از ستارهی نوترونی (در واقع تپاختر) که به طور معمول بسیار منظم است را تغییر میدهد.
گریوز و هولند بر این باورند که توضیحی برای این رویداد را یافته اند. گریوز میگوید: «ما اندکی پس از یافته شدن سیارههای تپاختری به جستجوی مواد خام پرداختیم. هدف ما تپاختر جمینگا بود که با فاصلهی ۸۰۰ سال نوری از زمین، در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) جای دارد. اخترشناسان در سال ۱۹۹۷ فکر کردند سیارهای را در آنجا یافتهاند، ولی سپس آن را نقصی در زمانبندی دانستند. زمان بسیاری پس از آن بود که من به سراغ دادههای اندک و پراکندهمان رفتم و کوشیدم تصویری بسازم.»
این دو دانشمند جمینگا را به کمک تلسکوپ جیمز کلارک ماکسول ( جیسیامتی) در هاوایی که در طول موجهای زیرمیلیمتری کار میکند رصد کردند. نوری که آنها دیدند طول موجی حدود نیم میلیمتر داشت، کمتر از توان دید انسان که به سختی میتواند از هوای زمین بگذرد.
هولند که یکی از اعضای گروه سازندهی دوربین تلسکوپ جیسیامتی به نام اسکوبا است میگوید: «چیزی که ما دیدیم بسیار کمنور بود. برای این که مطمئن شویم، در سال ۲۰۱۳ به کمک دوربین تازهای که گروهمان در ادینبورو برای تلسکوپ جیسیامتی ساخته شده بود به نام اسکوبا-۲، دوباره این #تپاختر را بررسی کردیم. آمیزهی هر دو دسته داده مطمئنمان کرد که آنچه دیدهایم تنها یک نقص ناچیز [در دستگاه] نبوده.»
هر دو تصویر سیگنالی را در جای تپاختر و همچنین از کمانی پیرامون آن نشان میدادند. گریوز میافزاید: «این به نظر مانند یک موج کمانی میآید- جمینگا دارد با سرعتی باورنکردنی، بسیار سریعتر از صوت، در گاز میانستارهای کهکشان به پیش میرود. به نظر ما مواد در موج کمانی گیر افتادند و سپس ذرات جامد به آرامی به سوی تپاختر کشیده شدند.»
محاسبههای وی نشان میدهد که این "گرههای" میانستارهایِ به دام افتاده به هم افزوده شده و جرمشان دستکم چند برابر جرم زمین شد. بنابراین مواد خام میتوانسته به اندازهی کافی برای ساختن سیارههای آینده انباشته شده باشد.
گریوز یادآور میشود که هنوز دادههای بیشتری برای گشودن این راز ربعسدهای نیاز است: «تصویر ما بسیار افشان و کموضوح است، از همین رو برای بررسی آن با آرایهی بزرگ میلیمتری آتاکاما (آلما) درخواست دادهایم تا جزییات بیشتری را از آن ببینیم. ما امیدواریم به جای آن که یک تودهی دوردست در پسزمینهی کهکشانی ببینیم، با اطمینان این گره فضایی را ببینیم که به زیبایی به گرد تپاختر میچرخد!»
اگر دادههی آلما این مدل تازه را برای جمینگا تایید کنند، این دانشمندان امید خواهند داشت که سامانههای تپاختری دیگری از این دست را نیز بررسی کنند و با دیدن روند پیدایش سیارهها در محیطهای شگفتآور و نامعمول، سهمی در آزمایش نظریههای #سیارهزایی داشته باشند. این میتواند اندیشهی تولد سیارهها در هر جایی از کیهان را نیرو ببخشد.
#ستاره_نوترونی #سیاه_فراخورشیدی #ابرنواختر
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/07/after-death-planet.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
ستارگانی که پس از مرگشان هم سیاره میسازند
* گویا اخترشناسان پاسخ پرسشی ۲۵ ساله دربارهی چگونگی پیدایش سیارهها در پسماندهای ابرنواختری را یافتهاند. به نظر میرسد اخترشناسان د...
«شاید پیدایش عنصرهای سنگین در کیهان به ریزسیاهچالهها ربط داشته باشد»
—------------------------------------------------------------------
اخترشناسان میگویند ما فرآوردههای ستارگانیم؛ کورههایی ستارهای که در روزگاران دور، هیدروژن و هلیم را همجوشاندند و عنصرهایی که برای زندگی نیازست را در فرآیندی به نام هستهزایی ستارهای (stellar nucleosynthesis) پدید آوردند.
همان گونه که کارل سیگن زمانی گفته بود: «نیتروژنی که در دیانای ماست، کلسیومی که در دندانهای ماست، آهنی که در خون ماست و کربنی که در پای سیبهای ماست همگی در دل ستارگانِ رُمبنده ساخته شدهاند. ما از مواد ستارهای هستیم.»
ولی عنصرهای سنگینترِ جدول تناوبی، مانند طلا، پلاتین، و اورانیوم چه؟
به باور اخترشناسان، بیشترِ این "عنصرهای فرآیندِ آر" (r-process) که عنصرهای بسیار سنگینتر از آهنند، یا در روند رُمبش ستارگان بزرگ و انفجارهای ابرنواختریِ دنبالشان پدید آمدهاند یا در پی ادغام ستارگان نوترونی دوتایی.
جرج فولر، اخترفیزیکدان نظری و استاد فیزیک که مدیر مرکز اخترفیزیک و دانش فضای دانشگاه سن دیهگو است میگوید: «برای ساخت طلا، پلاتین، اورانیوم، و بیشترِ دیگر عنصرهای سنگینتر از آهن به گونهی متفاوتی کوره نیاز بوده. این عنصرها به احتمال بسیار در محیطی سرشار از نوترون ساخته میشوند.»
@onestar_in_sevenskies
در مقالهای که ۷ اوت در نشریهی فیزیکال ریویو لترز منتشر شد، فولر و دو اخترفیزیکدان نظری دیگر از دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس به نامهای الکس کوزنکو و ولودیمیر تاخیستوف، روش دیگری برای این که ستارگان بتوانند این عنصرهای سنگین را بسازند پیشنهاد دادند: سیاهچالههای کوچکی که به ستارگان نوترونی نزدیک شده و به دام آنها افتاده، و سپس آنها را نابود کردهاند.
ستارگان نوترونی کوچکترین و چگالترین ستارگانِ شناخته شده در کیهانند؛ آنها به اندازهای چگال و فشردهاند که یک قاشق از مواد سطحشان سه میلیارد تُن وزن دارد.
این سیاهچالههای کوچک (ریزسیاهچالهها) پدیدههایی نظریتر هستند، ولی بسیاری از اخترشناسان بر این باورند که این اجرام فرآوردههای مهبانگند و اکنون میتوانند درصدی از "مادهی تاریک" را ساخته باشند- مادهی تاریک جوهرهای نادیدنی و تقریبا بیواکنش است که رصدهای کیهان نشانگر وجودش است.
فولر و همکارانش در پژوهشنامهشان نوشتهاند که اگر پراکندگی این ریزسیاهچالهها از پراکندگی مادهی تاریک کیهان پیروی کند و به همراه ستارگان نوترونی وجود داشته باشند، پس شاید فیزیک جالبی میانشان رخ بدهد.
@onestar_in_sevenskies
آنها محاسبه کردهاند که درمواردی کمیاب، یک ستارهی نوترونی میتواند چنین سیاهچالهای را به دام بیندازد و آن را ببلعد، ولی سپس این #سیاهچاله است که ستارهی نوترونی را از درون به بیرون میبلعد. این فرآیند خشن میتواند به پرتاب بخشی از مادهی چگال ستارهی نوترونی به فضا بیانجامد.
فولر توضیح میدهد: «سیاهچالههای کوچکی که در #مهبانگ پدید آمدند میتوانند به یک #ستاره_نوترونی حمله کرده و سپس آن را از درون بخورند. در واپسین ثانیههای نابودی ستارهی نوترونی، مقدارِ مواد نوترونیِ پرتاب شده برای توضیح فراوانیهای دیده شدهی عنصرهای سنگین بسنده میکند.»
وی میافزاید: «ستارهی نوترونی همزمان با بلعیده شدن، سرعت چرخشش بالا میرود و مواد نوترونی سرد پرتاب میکند، که فشرده شده، داغ شده و این عنصرها را میسازند.»
این فرآیند پیدایش سنگینترین عنصرهای جدول تناوبی همچنین میتواند توضیحهایی برای شماری از رازهای ناگشوده در کیهان و در کهکشان خودمان فراهم سازد.
فولر میگوید: «از انجا که اینها رویدادهایی ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
—------------------------------------------------------------------
اخترشناسان میگویند ما فرآوردههای ستارگانیم؛ کورههایی ستارهای که در روزگاران دور، هیدروژن و هلیم را همجوشاندند و عنصرهایی که برای زندگی نیازست را در فرآیندی به نام هستهزایی ستارهای (stellar nucleosynthesis) پدید آوردند.
همان گونه که کارل سیگن زمانی گفته بود: «نیتروژنی که در دیانای ماست، کلسیومی که در دندانهای ماست، آهنی که در خون ماست و کربنی که در پای سیبهای ماست همگی در دل ستارگانِ رُمبنده ساخته شدهاند. ما از مواد ستارهای هستیم.»
ولی عنصرهای سنگینترِ جدول تناوبی، مانند طلا، پلاتین، و اورانیوم چه؟
به باور اخترشناسان، بیشترِ این "عنصرهای فرآیندِ آر" (r-process) که عنصرهای بسیار سنگینتر از آهنند، یا در روند رُمبش ستارگان بزرگ و انفجارهای ابرنواختریِ دنبالشان پدید آمدهاند یا در پی ادغام ستارگان نوترونی دوتایی.
جرج فولر، اخترفیزیکدان نظری و استاد فیزیک که مدیر مرکز اخترفیزیک و دانش فضای دانشگاه سن دیهگو است میگوید: «برای ساخت طلا، پلاتین، اورانیوم، و بیشترِ دیگر عنصرهای سنگینتر از آهن به گونهی متفاوتی کوره نیاز بوده. این عنصرها به احتمال بسیار در محیطی سرشار از نوترون ساخته میشوند.»
@onestar_in_sevenskies
در مقالهای که ۷ اوت در نشریهی فیزیکال ریویو لترز منتشر شد، فولر و دو اخترفیزیکدان نظری دیگر از دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس به نامهای الکس کوزنکو و ولودیمیر تاخیستوف، روش دیگری برای این که ستارگان بتوانند این عنصرهای سنگین را بسازند پیشنهاد دادند: سیاهچالههای کوچکی که به ستارگان نوترونی نزدیک شده و به دام آنها افتاده، و سپس آنها را نابود کردهاند.
ستارگان نوترونی کوچکترین و چگالترین ستارگانِ شناخته شده در کیهانند؛ آنها به اندازهای چگال و فشردهاند که یک قاشق از مواد سطحشان سه میلیارد تُن وزن دارد.
این سیاهچالههای کوچک (ریزسیاهچالهها) پدیدههایی نظریتر هستند، ولی بسیاری از اخترشناسان بر این باورند که این اجرام فرآوردههای مهبانگند و اکنون میتوانند درصدی از "مادهی تاریک" را ساخته باشند- مادهی تاریک جوهرهای نادیدنی و تقریبا بیواکنش است که رصدهای کیهان نشانگر وجودش است.
فولر و همکارانش در پژوهشنامهشان نوشتهاند که اگر پراکندگی این ریزسیاهچالهها از پراکندگی مادهی تاریک کیهان پیروی کند و به همراه ستارگان نوترونی وجود داشته باشند، پس شاید فیزیک جالبی میانشان رخ بدهد.
@onestar_in_sevenskies
آنها محاسبه کردهاند که درمواردی کمیاب، یک ستارهی نوترونی میتواند چنین سیاهچالهای را به دام بیندازد و آن را ببلعد، ولی سپس این #سیاهچاله است که ستارهی نوترونی را از درون به بیرون میبلعد. این فرآیند خشن میتواند به پرتاب بخشی از مادهی چگال ستارهی نوترونی به فضا بیانجامد.
فولر توضیح میدهد: «سیاهچالههای کوچکی که در #مهبانگ پدید آمدند میتوانند به یک #ستاره_نوترونی حمله کرده و سپس آن را از درون بخورند. در واپسین ثانیههای نابودی ستارهی نوترونی، مقدارِ مواد نوترونیِ پرتاب شده برای توضیح فراوانیهای دیده شدهی عنصرهای سنگین بسنده میکند.»
وی میافزاید: «ستارهی نوترونی همزمان با بلعیده شدن، سرعت چرخشش بالا میرود و مواد نوترونی سرد پرتاب میکند، که فشرده شده، داغ شده و این عنصرها را میسازند.»
این فرآیند پیدایش سنگینترین عنصرهای جدول تناوبی همچنین میتواند توضیحهایی برای شماری از رازهای ناگشوده در کیهان و در کهکشان خودمان فراهم سازد.
فولر میگوید: «از انجا که اینها رویدادهایی ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
«آیا گونه تازهای از امواج گرانشی دریافت شده؟»
—-------------------------------------------
* آیا مزهی (طعم) تازهای از امواج گرانشی را یافتهایم؟
* بر پایهی حدس و گمانهای فزایندهای که این روزها در این باره مطرح شده، پژوهشگران پیچ و تابهای ظریفی در بافت فضازمان را آشکار کردهاند که دستاورد برخورد سهمگین دو "ستارهی نوترونی" بوده.
اکنون تلسکوپهای نوری -از جمله تلسکوپ فضایی هابل- در تلاش برای رصد سرچشمهی این امواجند: یک کهکشان بیضیگون در فاصلهی صدها میلیون سال نوری زمین.
#امواج_گرانشی نشانگر خشنترین رویدادهای کیهانند و زمانی پدید میآیند که اجرام چگالی مانند سیاهچالهها یا ستارگان نوترونی با انرژی هولناکی به یکدیگر برخورد میکنند.
دو آزمایشگاه -(LIGO) در آمریکا و ویرگو (VIRGO) در اروپا- برای آشکارسازی تغییرات کوچک در مسیر باریکههای لیزر در اثر گذشتن امواج گرانشی ساخته شدهاند.
لیگو یا لایگو تا به امروز سه بار این امواج و سرچشمهشان که برخورد سیاهچالهها بوده را آشکار کرده است. هر دو رصدخانه از ماه نوامبر تاکنون مجموعه دادههایشان را با هم هماهنگ میکرده، و حسمندی (حساسیت) آنها را افزایش دادهاند.
ستارگان نوترونی
هفتهی گذشته، اخترشناس، جی. کریگ ویلر از دانشگاه تگزاس در آستین، گمانهزنیهایی را دربارهی دادههای تازه و احتمالی لیگو توییت کرد: «سرچشمهی تازهی لیگو با همتای نوری. دهانتان باز خواهد ماند.»
منظور وی از "با همتای نوری" احتمالا اینست که اخترشناسان میتوانند نوری که از سرچشمهی امواج گرانشی گسیلیده شده را هم ببینند.
این میتواند بدین معنا باشد که چشمهی امواج به جای سیاهچالهها، ستارگان نوترونیست که در طول موجهای دیدنی (مریی) هم میتوان آنها را دید. پژوهشگران لیگو از مدتها پیش این احتمال را پیشبینی کرده، و همکاریهایی را با رصدخانههای نوری برنامهریزی کرده بودند تا بتوانند سیگنالهای احتمالی را به سرعت پیش از اعلام رسمیِ این کشف، دنبال کنند.
حدس و گمانها از این کشف بر انجیسی ۴۹۹۳ متمرکز شده، کهکشانی در فاصلهی ۱۳۰ میلیون سال نوری زمین در صورت فلکی مار آبی. دو ستارهی نوترونی درون این کهکشان گرفتار رقص مرگ بودند. اگرچه اخترشناسان دربارهی این که دو ستاره سهمی در رصدهای نوری به دنبال آشکارسازی احتمالی امواج گرانشی دارند یا نه سکوت کردهاند، ولی تلسکوپ هابل ادغام یک #ستاره_نوترونی دوتایی در این کهکشان را رصد کرده است.
اگر لیگو و ویرگو به راستی امواج گرانشی برخورد دو ستارهی نوترونی را دریافت کرده باشند، پس شاید همین دلیل هیجان اندی هاول، یکی از همراهان پژوهش در این هفته باشد: «امشب یکی از آن شبهاییست که تماشای رصدهای اخترشناسی بهتر از هر داستانیست که تاکنون هر انسانی روایت کرده.»
*
تصویر: * شبیهسازی از برخورد دو ستارهی نوترونی. خطوط مغناطیسی آنها با رنگ سفید نشان داده شده.
https://goo.gl/TZgGf7
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/G-Wave.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------------
* آیا مزهی (طعم) تازهای از امواج گرانشی را یافتهایم؟
* بر پایهی حدس و گمانهای فزایندهای که این روزها در این باره مطرح شده، پژوهشگران پیچ و تابهای ظریفی در بافت فضازمان را آشکار کردهاند که دستاورد برخورد سهمگین دو "ستارهی نوترونی" بوده.
اکنون تلسکوپهای نوری -از جمله تلسکوپ فضایی هابل- در تلاش برای رصد سرچشمهی این امواجند: یک کهکشان بیضیگون در فاصلهی صدها میلیون سال نوری زمین.
#امواج_گرانشی نشانگر خشنترین رویدادهای کیهانند و زمانی پدید میآیند که اجرام چگالی مانند سیاهچالهها یا ستارگان نوترونی با انرژی هولناکی به یکدیگر برخورد میکنند.
دو آزمایشگاه -(LIGO) در آمریکا و ویرگو (VIRGO) در اروپا- برای آشکارسازی تغییرات کوچک در مسیر باریکههای لیزر در اثر گذشتن امواج گرانشی ساخته شدهاند.
لیگو یا لایگو تا به امروز سه بار این امواج و سرچشمهشان که برخورد سیاهچالهها بوده را آشکار کرده است. هر دو رصدخانه از ماه نوامبر تاکنون مجموعه دادههایشان را با هم هماهنگ میکرده، و حسمندی (حساسیت) آنها را افزایش دادهاند.
ستارگان نوترونی
هفتهی گذشته، اخترشناس، جی. کریگ ویلر از دانشگاه تگزاس در آستین، گمانهزنیهایی را دربارهی دادههای تازه و احتمالی لیگو توییت کرد: «سرچشمهی تازهی لیگو با همتای نوری. دهانتان باز خواهد ماند.»
منظور وی از "با همتای نوری" احتمالا اینست که اخترشناسان میتوانند نوری که از سرچشمهی امواج گرانشی گسیلیده شده را هم ببینند.
این میتواند بدین معنا باشد که چشمهی امواج به جای سیاهچالهها، ستارگان نوترونیست که در طول موجهای دیدنی (مریی) هم میتوان آنها را دید. پژوهشگران لیگو از مدتها پیش این احتمال را پیشبینی کرده، و همکاریهایی را با رصدخانههای نوری برنامهریزی کرده بودند تا بتوانند سیگنالهای احتمالی را به سرعت پیش از اعلام رسمیِ این کشف، دنبال کنند.
حدس و گمانها از این کشف بر انجیسی ۴۹۹۳ متمرکز شده، کهکشانی در فاصلهی ۱۳۰ میلیون سال نوری زمین در صورت فلکی مار آبی. دو ستارهی نوترونی درون این کهکشان گرفتار رقص مرگ بودند. اگرچه اخترشناسان دربارهی این که دو ستاره سهمی در رصدهای نوری به دنبال آشکارسازی احتمالی امواج گرانشی دارند یا نه سکوت کردهاند، ولی تلسکوپ هابل ادغام یک #ستاره_نوترونی دوتایی در این کهکشان را رصد کرده است.
اگر لیگو و ویرگو به راستی امواج گرانشی برخورد دو ستارهی نوترونی را دریافت کرده باشند، پس شاید همین دلیل هیجان اندی هاول، یکی از همراهان پژوهش در این هفته باشد: «امشب یکی از آن شبهاییست که تماشای رصدهای اخترشناسی بهتر از هر داستانیست که تاکنون هر انسانی روایت کرده.»
*
تصویر: * شبیهسازی از برخورد دو ستارهی نوترونی. خطوط مغناطیسی آنها با رنگ سفید نشان داده شده.
https://goo.gl/TZgGf7
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/08/G-Wave.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
«در خاستگاه طلا»
—---------------
https://goo.gl/UKwcmZ
طلایی که در جواهرات ماست از کجا آمده؟ هیچ کس پاسخ دقیق این پرسش را نمیداند.
فراوانیِ میانگینِ نسبی طلا در سامانهی خورشیدی بیش از آنست که آن را دستاورد رویدادهای پس از مهبانگ، در ستارگان، و حتی در انفجارهای ابرنواختری معمولی بدانیم.
به گمان برخی از اخترشناسان، و باور بسیاری، بهترین فرآیند برای ساخته شدن عنصرهای سنگین پر از نوترون از جمله طلا، انفجارهای کمیاب پر از نوترون -مانند برخورد دو ستارهی نوترونی- بوده است.
در این تصویر که یک برداشت هنری -یک نقاشی- است، دو #ستاره_نوترونی را میبینیم که در گردشی مارپیچوار به هم نزدیک میشوند و چیزی به برخورد و پیوندشان با یکدیگر نمانده.
از آنجایی که انفجارهای پرتوگامای زودگذر (#GRB) را هم به برخورد ستارگان نوترونی نسبت دادهاند، پس شاید هر یک از ما رهآوردی از این نیرومندترین انفجارهای کیهان را در دست، در انگشت، و یا بر گردن خود داشته باشیم!
در همین زمینه: * همه طلاهای زمین از برخورد ستارگان مرده پدید آمده [https://goo.gl/9TCvwB]
#apod
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/gold.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—---------------
https://goo.gl/UKwcmZ
طلایی که در جواهرات ماست از کجا آمده؟ هیچ کس پاسخ دقیق این پرسش را نمیداند.
فراوانیِ میانگینِ نسبی طلا در سامانهی خورشیدی بیش از آنست که آن را دستاورد رویدادهای پس از مهبانگ، در ستارگان، و حتی در انفجارهای ابرنواختری معمولی بدانیم.
به گمان برخی از اخترشناسان، و باور بسیاری، بهترین فرآیند برای ساخته شدن عنصرهای سنگین پر از نوترون از جمله طلا، انفجارهای کمیاب پر از نوترون -مانند برخورد دو ستارهی نوترونی- بوده است.
در این تصویر که یک برداشت هنری -یک نقاشی- است، دو #ستاره_نوترونی را میبینیم که در گردشی مارپیچوار به هم نزدیک میشوند و چیزی به برخورد و پیوندشان با یکدیگر نمانده.
از آنجایی که انفجارهای پرتوگامای زودگذر (#GRB) را هم به برخورد ستارگان نوترونی نسبت دادهاند، پس شاید هر یک از ما رهآوردی از این نیرومندترین انفجارهای کیهان را در دست، در انگشت، و یا بر گردن خود داشته باشیم!
در همین زمینه: * همه طلاهای زمین از برخورد ستارگان مرده پدید آمده [https://goo.gl/9TCvwB]
#apod
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/gold.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
«آنچه هابل از سرچشمه امواج گرانشی دید»
—-------------------------------------
در تاریخ ۱۷ اوت ۲۰۱۷، رصدخانه ی تداخل لیزری امواج گرانشی (لیگو یا لایگو) و تداخلسنج ویرگو هر دو با هم هشدار یک رویداد امواج گرانشی به نام GW170817 را دادند [۱]. حدود دو ثانیه پس از دریافت امواج گرانشی، تلسکوپ اینتگرال سازمان فضایی اروپا (INTEGRAL) و تلسکوپ فضایی پرتوگامای فرمی ناسا هم یک انفجار پرتو گامای زودگذر را در همان راستا مشاهده کردند.
در شب بعد از کشف آغازین، ناوگانی از تلسکوپها جستجو برای شکار سرچشمهی این رویداد را آغاز نمودند، و آن را در یک کهکشان بیضیگون به نام انجیسی ۴۹۹۳، در فاصلهی ۱۳۰ میلیون سال نوری در #صورت_فلکی_مار_باریک یافتند. یک نقطهی روشن در جایی که پیشتر چیزی نبود دیده میشد و همین آغازگر یکی از بزرگترین کارزارهای رصد چند-تلسکوپی تا به امروز شد؛ یکی از تلسکوپهای این کارزار، #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا بود.
گروههای گوناگونی از دانشمندان، تا بیش از دو هفته پس از هشدار #امواج_گرانشی، تلسکوپ هابل را برای رصد انجیسی ۴۹۹۳ به کار گرفتند. توانایی هابل در تصویربرداری با وضوح بالا به آنها کمک کرد تا نخستین مورد اثبات رصدی یک "کیلونواختر"، همتای دیداری (مریی) ادغام دو جرم بیاندازه چگال که به احتمال بسیار دو ستارهی نوترونی بودند را انجام دهند [۲]. چنین ادغامهایی نخستین بار ۳۰ سال قبل پیشبینی شده بود ولی این نخستین بار بود که به گونهای استوار دیده و تایید میشدند [۳]. این نه تنها نزدیکترین چشمهی امواج گرانشی دریافت شده تا به امروز بود، بلکه نزدیکترین رویداد انفجار پرتوگاما که تاکنون دیده شده نیز بود.
اندرو لیوِن از دانشگاه وارویک که رهبر یکی از گروههای رصد با تلسکوپ هابل در این کارزار بود میگوید: «تا دیدم همزمان با آشکارسازی لایگو و ویرگو یک انفجار پرتوگاما هم دیده شده از جا پریدم. زمانی که پی بردم گویا پای ستارگان نوترونی در میان بوده از این هم بیشتر شگفتزده شدم. ما مدتها در انتظار چنین فرصتی بودیم.»
@onestar_in_sevenskies
هابل عکسهایی در طیف دیدنی (مریی) و فروسرخ از کهکشان انجیسی ۴۹۹۳ گرفت که در آنها یک جرم درخشانِ تازه در آن دیده میشد، چیزی درخشانتر از یک نواختر ولی کمسوتر از یک ابرنواختر. عکسها نشان میدادند که این جرم در مدت ۶ روز - از ۲۲ تا ۲۸ اوت- پس از رصدهای هابل، به اندازهی چشمگیری کمنور شد. دانشمندان همچنین با بهره از تواناییهای طیفی هابل نشانههایی از موادی یافتند که داشتند با سرعت یک پنجم سرعت نور از این "کیلونواختر" پسزده میشدند.
نیال تنویر، استاد دانشگاه لیستر و رهبر یکی دیگر از گروههای رصدی هابل میگوید: «من شگفتزده شدم از این که دیدم رفتار کیلونواختر تا این اندازه با پیشبینیها همخوانی داشت. این اصلا مانند ابرنواخترهای شناخته شده نبود...»
ربط دادن کیلونواخترها و فورانهای پرتوگاما به ستارگان نوترونی تا امروز کار دشواری بود، ولی رصدهای پرجزییات بسیاری که پس از آشکارسازی رویداد امواج گرانشیِ GW170817 در چندین طول موج انجام شد سرانجام مهر تاییدی بر ارتباط میان آنها زد.
لیون میگوید: «طیف این کیلونواختر دقیقا مانند چیزی بود که فیزیکدانان نظری برای ادغام دو #ستاره_نوترونی پیشبینی کرده بودند. این طیف بیهیچ تردیدی این جرم را به سرچشمهی امواج گرانشی ربط میداد.»
@onestar_in_sevenskies
طیفهای فروسرخی که هابل دریافت کرد در چندین جا ناهمواریهای گسترده داشت که خبر از پیدایش برخی از سنگینترین عنصرهای طبیعت را میداد. این دادهها میتواند به یک پرسش دیرپای دیگر نیز پاسخ دهد: ریشهی عنصرهای شیمیایی سنگینی مانند طلا و پلاتین [۴]. در فرآیند ادغام دو ستارهی نوترونی، شرایط برای پیدایش این عنصرها مناسب به نظر میرسد.
این رصدها پیامدهای بسیار چشمگیری دارند. تنویر میگوید: «این کشف پنجرهای تازه در اخترشناسی گشوده که در آن میتوانیم دادههای امواج الکترومغناطیسی و دادههای امواج گرانشی را با هم بیامیزیم. ما آن را اخترشناسی "چند پیامرسان" (multi-messenger) نامیدهایم- ولی تا امروز این گونه اخترشناسی برایمان یک رویا بوده.»
لیون در پایان میگوید: «اکنون دیگر اخترشناسان تنها به نور یک جرم نگاه نمیکنند (کاری که صدها سالست انجام میدهیم)، بلکه به آن گوش هم میدهند. امواج گرانشی اطلاعاتی تکمیلی برای اجرامی فراهم میکنند که بررسی آنها تنها از راه امواج الکترومغناطیسی بسیار دشوار است. بنابراین همراهی امواج الکترومغناطیسی و گرانشی با هم به اخترشناسان در بررسی و شناخت برخی از افراطیترین رویدادهای جهان هستی کمک خواهد کرد.»
... ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
—-------------------------------------
در تاریخ ۱۷ اوت ۲۰۱۷، رصدخانه ی تداخل لیزری امواج گرانشی (لیگو یا لایگو) و تداخلسنج ویرگو هر دو با هم هشدار یک رویداد امواج گرانشی به نام GW170817 را دادند [۱]. حدود دو ثانیه پس از دریافت امواج گرانشی، تلسکوپ اینتگرال سازمان فضایی اروپا (INTEGRAL) و تلسکوپ فضایی پرتوگامای فرمی ناسا هم یک انفجار پرتو گامای زودگذر را در همان راستا مشاهده کردند.
در شب بعد از کشف آغازین، ناوگانی از تلسکوپها جستجو برای شکار سرچشمهی این رویداد را آغاز نمودند، و آن را در یک کهکشان بیضیگون به نام انجیسی ۴۹۹۳، در فاصلهی ۱۳۰ میلیون سال نوری در #صورت_فلکی_مار_باریک یافتند. یک نقطهی روشن در جایی که پیشتر چیزی نبود دیده میشد و همین آغازگر یکی از بزرگترین کارزارهای رصد چند-تلسکوپی تا به امروز شد؛ یکی از تلسکوپهای این کارزار، #تلسکوپ_فضایی_هابل ناسا بود.
گروههای گوناگونی از دانشمندان، تا بیش از دو هفته پس از هشدار #امواج_گرانشی، تلسکوپ هابل را برای رصد انجیسی ۴۹۹۳ به کار گرفتند. توانایی هابل در تصویربرداری با وضوح بالا به آنها کمک کرد تا نخستین مورد اثبات رصدی یک "کیلونواختر"، همتای دیداری (مریی) ادغام دو جرم بیاندازه چگال که به احتمال بسیار دو ستارهی نوترونی بودند را انجام دهند [۲]. چنین ادغامهایی نخستین بار ۳۰ سال قبل پیشبینی شده بود ولی این نخستین بار بود که به گونهای استوار دیده و تایید میشدند [۳]. این نه تنها نزدیکترین چشمهی امواج گرانشی دریافت شده تا به امروز بود، بلکه نزدیکترین رویداد انفجار پرتوگاما که تاکنون دیده شده نیز بود.
اندرو لیوِن از دانشگاه وارویک که رهبر یکی از گروههای رصد با تلسکوپ هابل در این کارزار بود میگوید: «تا دیدم همزمان با آشکارسازی لایگو و ویرگو یک انفجار پرتوگاما هم دیده شده از جا پریدم. زمانی که پی بردم گویا پای ستارگان نوترونی در میان بوده از این هم بیشتر شگفتزده شدم. ما مدتها در انتظار چنین فرصتی بودیم.»
@onestar_in_sevenskies
هابل عکسهایی در طیف دیدنی (مریی) و فروسرخ از کهکشان انجیسی ۴۹۹۳ گرفت که در آنها یک جرم درخشانِ تازه در آن دیده میشد، چیزی درخشانتر از یک نواختر ولی کمسوتر از یک ابرنواختر. عکسها نشان میدادند که این جرم در مدت ۶ روز - از ۲۲ تا ۲۸ اوت- پس از رصدهای هابل، به اندازهی چشمگیری کمنور شد. دانشمندان همچنین با بهره از تواناییهای طیفی هابل نشانههایی از موادی یافتند که داشتند با سرعت یک پنجم سرعت نور از این "کیلونواختر" پسزده میشدند.
نیال تنویر، استاد دانشگاه لیستر و رهبر یکی دیگر از گروههای رصدی هابل میگوید: «من شگفتزده شدم از این که دیدم رفتار کیلونواختر تا این اندازه با پیشبینیها همخوانی داشت. این اصلا مانند ابرنواخترهای شناخته شده نبود...»
ربط دادن کیلونواخترها و فورانهای پرتوگاما به ستارگان نوترونی تا امروز کار دشواری بود، ولی رصدهای پرجزییات بسیاری که پس از آشکارسازی رویداد امواج گرانشیِ GW170817 در چندین طول موج انجام شد سرانجام مهر تاییدی بر ارتباط میان آنها زد.
لیون میگوید: «طیف این کیلونواختر دقیقا مانند چیزی بود که فیزیکدانان نظری برای ادغام دو #ستاره_نوترونی پیشبینی کرده بودند. این طیف بیهیچ تردیدی این جرم را به سرچشمهی امواج گرانشی ربط میداد.»
@onestar_in_sevenskies
طیفهای فروسرخی که هابل دریافت کرد در چندین جا ناهمواریهای گسترده داشت که خبر از پیدایش برخی از سنگینترین عنصرهای طبیعت را میداد. این دادهها میتواند به یک پرسش دیرپای دیگر نیز پاسخ دهد: ریشهی عنصرهای شیمیایی سنگینی مانند طلا و پلاتین [۴]. در فرآیند ادغام دو ستارهی نوترونی، شرایط برای پیدایش این عنصرها مناسب به نظر میرسد.
این رصدها پیامدهای بسیار چشمگیری دارند. تنویر میگوید: «این کشف پنجرهای تازه در اخترشناسی گشوده که در آن میتوانیم دادههای امواج الکترومغناطیسی و دادههای امواج گرانشی را با هم بیامیزیم. ما آن را اخترشناسی "چند پیامرسان" (multi-messenger) نامیدهایم- ولی تا امروز این گونه اخترشناسی برایمان یک رویا بوده.»
لیون در پایان میگوید: «اکنون دیگر اخترشناسان تنها به نور یک جرم نگاه نمیکنند (کاری که صدها سالست انجام میدهیم)، بلکه به آن گوش هم میدهند. امواج گرانشی اطلاعاتی تکمیلی برای اجرامی فراهم میکنند که بررسی آنها تنها از راه امواج الکترومغناطیسی بسیار دشوار است. بنابراین همراهی امواج الکترومغناطیسی و گرانشی با هم به اخترشناسان در بررسی و شناخت برخی از افراطیترین رویدادهای جهان هستی کمک خواهد کرد.»
... ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
«برخورد دو ستاره نوترونی از دو نگاه»
—----------------------------------
در این ویدیوی پویانمایی، برخورد دو ستارهی نوترونی که مارپیچوار به گرد هم در گردشند را میبینیم.
سمت چپ، نمایی پنداشتی از مواد دو #ستاره_نوترونی را میبینیم. رنگهای گوناگونِ حلقهها نشانگر چگالیهای گوناگونست؛ این مواد اینجا شفاف نشان داده شدهاند تا ساختارهای بیشتری را نمایان کنند.
در سمت راست، چگونگی موج افتادن در بافت فضازمان در واپسین لحظههای پیش از برخورد را میبینیم. اعوجاجهای مارپیچی که در پی برخورد پدید میآیند در فضازمان گسترش یافته و با رسیدن به زمین، توسط دانشمندان به عنوان #امواج_گرانشی آشکار و سنجیده میشود.
طلا، پلاتین، باریم، تلوریم، روتنیوم، سلنیوم، اربیوم و نئودیمیوم از جمله عنصرهای شیمیایی سنگینی هستند که در یک انفجار کیلونواختری پدید میآیند.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/GW.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
—----------------------------------
در این ویدیوی پویانمایی، برخورد دو ستارهی نوترونی که مارپیچوار به گرد هم در گردشند را میبینیم.
سمت چپ، نمایی پنداشتی از مواد دو #ستاره_نوترونی را میبینیم. رنگهای گوناگونِ حلقهها نشانگر چگالیهای گوناگونست؛ این مواد اینجا شفاف نشان داده شدهاند تا ساختارهای بیشتری را نمایان کنند.
در سمت راست، چگونگی موج افتادن در بافت فضازمان در واپسین لحظههای پیش از برخورد را میبینیم. اعوجاجهای مارپیچی که در پی برخورد پدید میآیند در فضازمان گسترش یافته و با رسیدن به زمین، توسط دانشمندان به عنوان #امواج_گرانشی آشکار و سنجیده میشود.
طلا، پلاتین، باریم، تلوریم، روتنیوم، سلنیوم، اربیوم و نئودیمیوم از جمله عنصرهای شیمیایی سنگینی هستند که در یک انفجار کیلونواختری پدید میآیند.
—----------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/10/GW.html
—-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
برخورد دو ستاره نوترونی از دو نگاه
در این ویدیوی پویانمایی، برخورد دو ستارهی نوترونی که مارپیچوار به گرد هم در گردشند را میبینیم. سمت چپ، نمایی پنداشتی از مواد دو س...
«ستارهای که با نفس خود همدم مردهاش را به زندگی برگرداند!»
—------------------------------------------------------
* رصدخانهی فضایی "اینتگرال" سازمان فضایی اروپا بینندهی رویدادی کمیاب بوده: لحظهای که بادهای وزیده از یک غول سرخ، همدمش که هستهی کُند-چرخان یک ستارهی مرده بود را با درخششی از پرتو X به زندگی برمیگرداند.
اینتگرال نخستین بار در ۱۳ اوت ۲۰۱۷ این برق پرتو ایکس را از چشمهای ناشناخته در راستای مرکز کهکشان راه شیری دید. پس از آن، به مدت چند هفته رصدهایی برای یافتن سرچشمهی اصلی رویداد به راه افتاد.
این رصدها یک ستارهی نوترونی با چرخش کُند و به شدت مغناطیده را نشان داد که گویا تازه تغذیه از مواد همسایهی غول سرخش را آغاز کرده بود.
ستارگانی به جرم کمتر از ۸ برابر خورشید در پایان زندگی به غولهای سرخ تبدیل میشوند. لایههای بیرونی آنها پس زده شده و تا میلیونها کیلومتر گسترده میشوند، پوستههای گاز و غباریشان با بادهایی به نسبت کُند که سرعتشان بیش از چند صد کیلومتر بر ثانیه نیست از آنها جدا میشود.
ستارگان بزرگتر، با جرمهایی تا ۲۵-۳۰ برابر خورشید سوختشان را به سرعت میسوزانند و با ابرنواخترهایی تماشایی منفجر میشوند؛ چیزی که از آنها به جا میماند میتواند یک هستهی ستارهای چرخان با میدان مغناطیسی نیرومند، به نام ستارهی نوترونی باشد. این هستهی ریز میتواند جرمی حدود یک و نیم برابر جرم خورشید داشته باشد که همهی آن را در کرهای به قطر تنها ۱۰ کیلومتر جا داده و یکی از چگالترین اجرام شناخته شدهی کیهانی را ساخته است.
یافتن سامانههای دوتایی از این دست چندان نامعمول نیست، ولی این سامانهی نویافته از نژادی کمیاب به نام "دوتاییهای پرتو X همزی (symbiotic)" است که تاکنون بیش از ۱۰ تای آنها شناخته نشده.
انریکو بوتسو از دانشگاه ژنو و نویسندهی اصلی این پژوهش میگوید: «اینتگرال لحظهای ویژه و کممانند در تولد یک #سامانه_دوتایی کمیاب را دید. غول سرخ بادهایی به اندازهی کافی چگال و کمسرعت برای تغذیهی ستارهی نوترونی همدمش آزاد کرد، و باعث شد این ستارهی مرده برای نخستین بار درخششی پرانرژی از خود بگسیلد.»
این زوج بیتردید زوج نامعمولیست. بر پایهی دادههای تلسکوپهای فضایی ایکسامام-نیوتن اِسا و نوستار ناسا، این ستارهی نوترونی تقریبا هر دو ساعت یک بار به گرد محورش میچرخد- این در مقایسه با دیگر ستارگان نوترونی که در هر ثانیه چند بار میچرخند بسیار کُند است. نخستین سنجشها از میدان مغناطیسی این ستارهی نوترونی هم نشان داد که این میدان به گونهی شگفتانگیزی نیرومند است.
به طور معمول، میدان مغناطیسی نیرومند نشانهی جوان بودن یک ستارهی نوترونی است زیرا به باور دانشمندان میدان مغناطیسی با گذشت زمان ضعیف میشود. از سوی دیگر، غول سرخ جرمی بسیار پیرتر است و از همین رو این دو جفت عجیب و غریبی را با هم ساختهاند.
انریکو میگوید: «این دو جرم گیجکنندهاند. یا باید بگوییم میدان مغناطیسی ستارهی نوترونی اساسا با گذشت زمان تغییری نکرده بوده، یا این که ستارهی نوترونی بعدها در تاریخ این سامانهی دوتایی پدید آمده. اگر ستارهی نوترونی بعدها ساخته شده بوده، پس باید دستاورد رُمبش یک کوتولهی سفید باشد که با فروکشیدن مواد غول سرخ در یک بازهی زمانی بلند به ستارهی نوترونی تبدیل شده، نه این که مانند ستارگان نوترونی معمولی، در پی انفجار ابرنواختریِ یک ستارهی پرجرم کمعمر پدید آمده باشد.»
یک #ستاره_نوترونی جوان و یک #غول_سرخ پیر که با هم باشند، در جایی بادهای وزیده شده از این غولِ پفکرده به ستارهی نوترونی رسیده و آغاز به ریختن بر سر آن کرده، چرخش آن را کند کرده و پرتو X میگسیلد.
اریک کولکرز، دانشمند برنامهی اینتگرال اِسا میگوید: «ما در همهی ۱۵ سال رصدمان با اینتگرال این جرم را ندیده بودیم، پس باورمان اینست که آنچه دیدهایم آغاز درخشش پرتو X آن بوده. ما به رصدمان برای دیدن دگرگونیهای آن ادامه میدهیم [شاید] تنها یک برونریزی بلندمدت بوده، ولی تاکنون که تغییر چشمگیری در آن ندیدهایم.»
https://goo.gl/HtpNcf
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/symbiotic-binary.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------------------------
* رصدخانهی فضایی "اینتگرال" سازمان فضایی اروپا بینندهی رویدادی کمیاب بوده: لحظهای که بادهای وزیده از یک غول سرخ، همدمش که هستهی کُند-چرخان یک ستارهی مرده بود را با درخششی از پرتو X به زندگی برمیگرداند.
اینتگرال نخستین بار در ۱۳ اوت ۲۰۱۷ این برق پرتو ایکس را از چشمهای ناشناخته در راستای مرکز کهکشان راه شیری دید. پس از آن، به مدت چند هفته رصدهایی برای یافتن سرچشمهی اصلی رویداد به راه افتاد.
این رصدها یک ستارهی نوترونی با چرخش کُند و به شدت مغناطیده را نشان داد که گویا تازه تغذیه از مواد همسایهی غول سرخش را آغاز کرده بود.
ستارگانی به جرم کمتر از ۸ برابر خورشید در پایان زندگی به غولهای سرخ تبدیل میشوند. لایههای بیرونی آنها پس زده شده و تا میلیونها کیلومتر گسترده میشوند، پوستههای گاز و غباریشان با بادهایی به نسبت کُند که سرعتشان بیش از چند صد کیلومتر بر ثانیه نیست از آنها جدا میشود.
ستارگان بزرگتر، با جرمهایی تا ۲۵-۳۰ برابر خورشید سوختشان را به سرعت میسوزانند و با ابرنواخترهایی تماشایی منفجر میشوند؛ چیزی که از آنها به جا میماند میتواند یک هستهی ستارهای چرخان با میدان مغناطیسی نیرومند، به نام ستارهی نوترونی باشد. این هستهی ریز میتواند جرمی حدود یک و نیم برابر جرم خورشید داشته باشد که همهی آن را در کرهای به قطر تنها ۱۰ کیلومتر جا داده و یکی از چگالترین اجرام شناخته شدهی کیهانی را ساخته است.
یافتن سامانههای دوتایی از این دست چندان نامعمول نیست، ولی این سامانهی نویافته از نژادی کمیاب به نام "دوتاییهای پرتو X همزی (symbiotic)" است که تاکنون بیش از ۱۰ تای آنها شناخته نشده.
انریکو بوتسو از دانشگاه ژنو و نویسندهی اصلی این پژوهش میگوید: «اینتگرال لحظهای ویژه و کممانند در تولد یک #سامانه_دوتایی کمیاب را دید. غول سرخ بادهایی به اندازهی کافی چگال و کمسرعت برای تغذیهی ستارهی نوترونی همدمش آزاد کرد، و باعث شد این ستارهی مرده برای نخستین بار درخششی پرانرژی از خود بگسیلد.»
این زوج بیتردید زوج نامعمولیست. بر پایهی دادههای تلسکوپهای فضایی ایکسامام-نیوتن اِسا و نوستار ناسا، این ستارهی نوترونی تقریبا هر دو ساعت یک بار به گرد محورش میچرخد- این در مقایسه با دیگر ستارگان نوترونی که در هر ثانیه چند بار میچرخند بسیار کُند است. نخستین سنجشها از میدان مغناطیسی این ستارهی نوترونی هم نشان داد که این میدان به گونهی شگفتانگیزی نیرومند است.
به طور معمول، میدان مغناطیسی نیرومند نشانهی جوان بودن یک ستارهی نوترونی است زیرا به باور دانشمندان میدان مغناطیسی با گذشت زمان ضعیف میشود. از سوی دیگر، غول سرخ جرمی بسیار پیرتر است و از همین رو این دو جفت عجیب و غریبی را با هم ساختهاند.
انریکو میگوید: «این دو جرم گیجکنندهاند. یا باید بگوییم میدان مغناطیسی ستارهی نوترونی اساسا با گذشت زمان تغییری نکرده بوده، یا این که ستارهی نوترونی بعدها در تاریخ این سامانهی دوتایی پدید آمده. اگر ستارهی نوترونی بعدها ساخته شده بوده، پس باید دستاورد رُمبش یک کوتولهی سفید باشد که با فروکشیدن مواد غول سرخ در یک بازهی زمانی بلند به ستارهی نوترونی تبدیل شده، نه این که مانند ستارگان نوترونی معمولی، در پی انفجار ابرنواختریِ یک ستارهی پرجرم کمعمر پدید آمده باشد.»
یک #ستاره_نوترونی جوان و یک #غول_سرخ پیر که با هم باشند، در جایی بادهای وزیده شده از این غولِ پفکرده به ستارهی نوترونی رسیده و آغاز به ریختن بر سر آن کرده، چرخش آن را کند کرده و پرتو X میگسیلد.
اریک کولکرز، دانشمند برنامهی اینتگرال اِسا میگوید: «ما در همهی ۱۵ سال رصدمان با اینتگرال این جرم را ندیده بودیم، پس باورمان اینست که آنچه دیدهایم آغاز درخشش پرتو X آن بوده. ما به رصدمان برای دیدن دگرگونیهای آن ادامه میدهیم [شاید] تنها یک برونریزی بلندمدت بوده، ولی تاکنون که تغییر چشمگیری در آن ندیدهایم.»
https://goo.gl/HtpNcf
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/symbiotic-binary.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«پیشنهاد یک جایگزین برای سیاهچالهها»
—----------------------------------
https://goo.gl/Xo715V
* یک فیزیکدان با پیوند دادن یک پنداشت مکانیک کوانتومی با نسبیت عام به یک جایگزین تازه برای تکینگی سیاهچالهها دست یافته.
اگر دو جایگزین فرضی سیاهچالهها را به هم پیوند دهیم به چه میرسیم؟ به یک ستارهی نسبیتی نیمهکلاسیک خودسازگار(۱)، این را رائول کاربایو-روبیو از مدرسهی بینالمللی پژوهشهای پیشرفته در تریستهی ایتالیا میگوید که یک مدل ریاضی تازه برای سرنوشت ستارگان بزرگ پدید آورده. پژوهشنامهی وی در شمارهی ۶ فوریهی فیزیکال ریویو لترز منتشر شده است.
هنگامی که یک ستارهی بزرگ به پایان زندگیش میرسد دستخوش انفجار ابرنواختری میشود و یک هستهی چگال از خود به جا میگذارد که -بر پایهی پنداشتهای کنونی- به رُمبش خود ادامه میدهد و یک #ستاره_نوترونی یا یک #سیاهچاله میسازد. این که یک ستاره کدام یک از این دو سرنوشت را خواهد داشت به جرمش بستگی دارد. ستارگان نوترونی تعادلی میان نیروی وازَنَندهی فشار تبهگنی مکانیک کوانتومی و نیروی درکِشندهی (جذبکنندهی) گرانش برقرار میکنند، ولی اگر هستهی رُمبنده پرجرمتر باشد نمیتواند در برابر نیروی درکشندهی گرانشِ خودش پایاداری کند و به یک سیاهچاله تبدیل میشود.
@onestar_in_sevenskies
گرانش وازننده
اکنون کاربایو-روبیو یک نیروی دیگر را هم به این جریان افزوده: نوسانهای کوانتومی (اُفتاخیزهای کوانتومی). بر پایهی مکانیک کوانتومی، ذرات مجازی میتوانند خودبخود از هیچ پدید آمده و از بین بروند- این اثر را بهتر ازهمه در خلا میتوان سنجید، ولی این افتاخیزها میتوانند در هر جایی از فضازمان رخ بدهند. این ذرات را میتوان به عنوان نوسانهایی در انرژی مثبت و منفی در نظر گرفت که در شرایط معمولی همدیگر را خنثا میکنند. ولی گرانشِ بیاندازهی اجرام چگال این تعادل را میشکند و به گونهای کارآمد انرژی منفی تولید میکند. این انرژی منفی یک نیروی گرانشی وازننده (دفعکننده) پدید میآورد.
کاربایو-روبیو میگوید:«وجود [نوسانهای] کوانتومی ناشی از میدانهای گرانشی از اواخر دههی ۱۹۷۰ شناخته شده. ولی فیزیکدانان روش کاربرد این اثر در ستارههای رُمبنده را نمیدانستند.»
کاربایو-روبیو معادلههایی به دست آورد که در آنها نسبیت عام و مکانیک کوانتومی به گونهای با هم پیوند خورده بود که نوسانهای کوانتومی را هم بتوانند توضیح دهند. افزون بر آن، وی راه حلهایی پیدا کرد که برای اجرام ستارهای که بر پایهی نظریههای کنونی باید سیاهچاله شوند، تعادلی میان گرانش درکشنده و گرانش منفی برقرار میکرد. این اجرام چگال که در این نظریهی تازه به نام "ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک" خوانده شدهاند زیر فشار گرانششان به طور کامل نمیرُمبند و در نتیجه یک افق رویداد و بنابراین یک سیاهچاله نمیسازند.
@onestar_in_sevenskies
ستارهی دورگه
جالب این که ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک دارای ویژگیهای اجرامی هستند که در گذشته به عنوان جایگزین سیاهچالهها پیشنهاد شده بود: گرتاخترها (گرَوَستارها) و سیاهاخترها (ستارگان سیاه).
گرتاخترها و سیاهاخترها هم دربردارندهی مادهی معمولی و نوسانهای کوانتومی هستند. ولی زمانی که این نظریهها نخستین بار ارایه شده بود هنوز معادلههایی که نوسانهای کوانتومی هم در آنها بود شناخته نشده بود، ولی ستارههای نظریهی کاربایو-روبیو به طور طبیعی نتیجهی یک مجموعه معادلهی سازگار بر پایهی فیزیکِ شناخته شده است.
گرتاخترها و سیاهاخترها ساختار متفاوتی دارند: در ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
—----------------------------------
https://goo.gl/Xo715V
* یک فیزیکدان با پیوند دادن یک پنداشت مکانیک کوانتومی با نسبیت عام به یک جایگزین تازه برای تکینگی سیاهچالهها دست یافته.
اگر دو جایگزین فرضی سیاهچالهها را به هم پیوند دهیم به چه میرسیم؟ به یک ستارهی نسبیتی نیمهکلاسیک خودسازگار(۱)، این را رائول کاربایو-روبیو از مدرسهی بینالمللی پژوهشهای پیشرفته در تریستهی ایتالیا میگوید که یک مدل ریاضی تازه برای سرنوشت ستارگان بزرگ پدید آورده. پژوهشنامهی وی در شمارهی ۶ فوریهی فیزیکال ریویو لترز منتشر شده است.
هنگامی که یک ستارهی بزرگ به پایان زندگیش میرسد دستخوش انفجار ابرنواختری میشود و یک هستهی چگال از خود به جا میگذارد که -بر پایهی پنداشتهای کنونی- به رُمبش خود ادامه میدهد و یک #ستاره_نوترونی یا یک #سیاهچاله میسازد. این که یک ستاره کدام یک از این دو سرنوشت را خواهد داشت به جرمش بستگی دارد. ستارگان نوترونی تعادلی میان نیروی وازَنَندهی فشار تبهگنی مکانیک کوانتومی و نیروی درکِشندهی (جذبکنندهی) گرانش برقرار میکنند، ولی اگر هستهی رُمبنده پرجرمتر باشد نمیتواند در برابر نیروی درکشندهی گرانشِ خودش پایاداری کند و به یک سیاهچاله تبدیل میشود.
@onestar_in_sevenskies
گرانش وازننده
اکنون کاربایو-روبیو یک نیروی دیگر را هم به این جریان افزوده: نوسانهای کوانتومی (اُفتاخیزهای کوانتومی). بر پایهی مکانیک کوانتومی، ذرات مجازی میتوانند خودبخود از هیچ پدید آمده و از بین بروند- این اثر را بهتر ازهمه در خلا میتوان سنجید، ولی این افتاخیزها میتوانند در هر جایی از فضازمان رخ بدهند. این ذرات را میتوان به عنوان نوسانهایی در انرژی مثبت و منفی در نظر گرفت که در شرایط معمولی همدیگر را خنثا میکنند. ولی گرانشِ بیاندازهی اجرام چگال این تعادل را میشکند و به گونهای کارآمد انرژی منفی تولید میکند. این انرژی منفی یک نیروی گرانشی وازننده (دفعکننده) پدید میآورد.
کاربایو-روبیو میگوید:«وجود [نوسانهای] کوانتومی ناشی از میدانهای گرانشی از اواخر دههی ۱۹۷۰ شناخته شده. ولی فیزیکدانان روش کاربرد این اثر در ستارههای رُمبنده را نمیدانستند.»
کاربایو-روبیو معادلههایی به دست آورد که در آنها نسبیت عام و مکانیک کوانتومی به گونهای با هم پیوند خورده بود که نوسانهای کوانتومی را هم بتوانند توضیح دهند. افزون بر آن، وی راه حلهایی پیدا کرد که برای اجرام ستارهای که بر پایهی نظریههای کنونی باید سیاهچاله شوند، تعادلی میان گرانش درکشنده و گرانش منفی برقرار میکرد. این اجرام چگال که در این نظریهی تازه به نام "ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک" خوانده شدهاند زیر فشار گرانششان به طور کامل نمیرُمبند و در نتیجه یک افق رویداد و بنابراین یک سیاهچاله نمیسازند.
@onestar_in_sevenskies
ستارهی دورگه
جالب این که ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک دارای ویژگیهای اجرامی هستند که در گذشته به عنوان جایگزین سیاهچالهها پیشنهاد شده بود: گرتاخترها (گرَوَستارها) و سیاهاخترها (ستارگان سیاه).
گرتاخترها و سیاهاخترها هم دربردارندهی مادهی معمولی و نوسانهای کوانتومی هستند. ولی زمانی که این نظریهها نخستین بار ارایه شده بود هنوز معادلههایی که نوسانهای کوانتومی هم در آنها بود شناخته نشده بود، ولی ستارههای نظریهی کاربایو-روبیو به طور طبیعی نتیجهی یک مجموعه معادلهی سازگار بر پایهی فیزیکِ شناخته شده است.
گرتاخترها و سیاهاخترها ساختار متفاوتی دارند: در ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇