نقدى بر اسلام
48.3K subscribers
6.58K photos
3.96K videos
931 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_چهارم

«ابوطاهر قرمطی» به نوشته #خواجه_نظام_الملک_طوسی در سیاست نامه گفته ای دارد که نمايانگر ماهیت ادیان ابراهیمی و بویژه، دین اسلام است.
خواجه نظام الملک طوسى می نویسد،
در سال ۳۱۷ هجری قمری، در زمان خلافت #المقتدر_بالله، هنگامی که «ابوطاهر قرمطی» به «لحسا» آمد، دستور داد، تمام نسخه های #تورات، #انجیل و #قرآن را جمع آوری کردند و در صحرا ریختند و بر آنها نجاست کردند.
«ابو طاهر» همچنین گفت، سه کس در جهان ما مردم را تباه کردند، یک شبان (#موسی)، یک پزشک (#عیسی) و یک شتربان (#محمد) و این شتربان از دیگران شیادتر بوده است.
دلیل اینکه، #محمد_بن_عبدالله از بیخداترین افراد روی زمین بوده، آنست که در زمان او افرادی که در شبه جزیره عربستان بسر می بردند، گروهی به دین یهودیت و یا مسیحیت ایمان داشتند، برخی ستاره پرست بودند که آنها را «#صابئین» می نامیدند.
{«صابئین» یکی از سه ملت باستانی تاریخی عربستان جنوبی بودند که
در گوشه جنوب غربی شبه جزیره عربستان، محلی که اکنون «#یمن» نامیده می شود، بسر می برده اند.
دو ملت دیگر عبارت بودند از: «#مدیانها» و «#حماريتها.» «#صابئین ها» به سبب اینکه به دریا نزدیک بودند و سر راه هند قرار داشتند، پیش از منطقه شمالی عربستان که حجاز نامیده می شود، با تمدن آشنا شدند.
باتوجه به اینکه مسلمانان یمن به غربیها پروانه اکتشافات وابسته به باستان شناسی نمی دادند،
غربی ها تا ربع پایانی سده نوردهم از تمدن «صابئین» آگاهی نداشتند. برای نخستین بار در سال ۱۷۷۲ یک دانشمند و مسافر #دانمارکی به نام Carsten Niebuhr به کتیبه های سنگی موجود در یمن پی برد.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_پنجم

در سالهای (۱۸۷۰-۱۸۶۹)، یک #یهودی_فرانسوی به نام Joseph Halevy که خود را به شکل یک خاخام در آورده و وانمود می کرد که قصد دارد برای بهودیها صدقه جمع آوری کند به #یمن مسافرت کرد و از ۳۷ نقطه مختلف آن منطقه، شمار ۶۸۵ کتیبه سنگی کشف کرد و در پی آن بین سالهای ۱۸۸۲ و ۱۸۹۴، باستان شناس اروپائی دیگری به نام Eduard Glaser
۲۰۰۰ کتیبه دیگر که تاریخچه ایجاد آنها وابسته به سده هفتم پیش از میلاد بود، کشف کرد.
در نتیجه بررسی کتیبه های یاد شده معلوم گردید که «#صابئين» دارای تمدن پیشرفته ای بودند و از قرن هشتم پیش از میلاد، دارای یک سیستم پادشاهی بودند و #ملکه_سبا، یکی از پادشاهان آنها بوده است.
پژوهشگران باور دارند، نام «بلقيس» که در آیه های ۲۱ تا ۴۴ سوره نمل آمده، هدفش ملکه سبا بوده است. مذهب «صابئين» ستاره پرستی بوده است.
{آیه ۶۲ سوره بقره و آیه ۱۷ سوره حج.}
#محمد در قرآن به صابئين اشاره کرده و بسیاری از آنها نیز بت پرست بودند ولی #محمد_بن_عبدالله که در پی دستیابی به قدرت بود،
مانند سایر دین آورانی که انگیزه قدرت طلبی خود را زیر بهانه خداباوری و دین سازی پنهان کردند و نمایندگی و رسالت از سوی خدا و دین آوری را وسیله و دست آویز رسیدن به هدف قدرت خواهی خود قرار دادند،
#محمد نیز در باطن خدای موسی و عیسی و همه ادیان و معتقدات متافیزیکی را نادیده گرفت و در ظاهر خدائی به نام #الله که در واقع نام #بزرگترین_بت_خانۂ_کعبه بود، به وجود آورد و از قول او به نوآوری یک کتاب سراپا جعل، دروغ و تزویر و اصول و احکامی که بیشتر آنها خرافی و مخالف خرد و نیز اصول بهزیستی انسان بود، دست زد.
هرگاه، فردی درونمایه قرآن را از روی خرد و نه ایمان بخواند و بر آن باشد تا متون و مفاهیم آنرا درک کند، داوری خواهد کرد که شاید براستی در تاریخ ادبیات جهان،
کتابی نابخردانه تر و انسان ستیزانه تر از آن به وجود نیامده باشد. بسیاری از اسلام شناسان داخلی و خارجی که این کتاب را خوانده، باور دارند که به گونه کلی،
درونمایه قرآن از نگر مفهوم، ارزش های اخلاقی، چگونگی مطالب، تکرارهای مکرر و خسته کننده بسیاری از متون و مفاهیم، واژه ها و عبارات و حتی کاستی های قواعد دستور زبان، از #بیمایه_ترین_کتابهای_تاریخ بشر است، چه رسد به آنکه آنرا کتابی مقدس بنامیم.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_ششم

#محمد_بن_عبدالله، یک عرب بيابانگرد و قدرت طلبى بود که تمام معتقدات و باورهای دینی و حتی اصول و ارزشهای سنتی موجود در آن زمان را زیر پا گذاشت و با ترفند و نیرنگ و ریا و به ضرب شمشیر و کشت و کشتار و خونریزی،
خدائی تازه، کتابی بدون مفهوم و سرشار از تضاد و دین نابخردانه و انسان ستیزی به نام اسلام به وجود آورد و بدانوسیله سبب ایستائی تمدن گروه بزرگی از افراد بشر و کشتار میلیون ها نفر گردید.
پیامبران بی خدائی که برای فرمانروائی بر همنوع خود به ایجاد دگان دینداری دست زدند، فرنود رسالت خود را خوشبختی افراد بشر در این دنیا و رستگاری آنها در دنیای دیگر برشمردند.
ما افراد فریب خورده و افسون شده بشر که دست کم با چشم دیدیم که هیچ پدیده ای در این دنیا به اندازه دین و مذهب، سبب خون و خونریزی و حتی نسل کشی نشده،
هیچگاه از مشاهدات خود پند نیاموختیم و خرد و درایت خود را در برابر ترفندهای دین سازان بی خدا از دست دادیم، چه رسد به اینکه به رستگاری در دنیای دیگر که از رسائی چشم و خرد ما دور بود، بیندیشیم.
شگفتا که در این راستا، افراد بیشماری تا آنجا با خرد و درایت خود بیگانه شدند که حتی در راه اجرای اصول خرافاتی و خرد ستیزانه اسلام، مال و جان خود را نیز از دست دادند. ادیان دیگر ابراهیمی تنها از بهشت آخرت که بنا به گفتارهای شیادانه آنها سرشار از موهبتهای کمال مطلوب و آکنده از یک زندگی پر از لذایذ و شادی های فراسوی پندار است، دم زدند،
ولی محمد پيامبر اعراب، زندگی افسانه ای در بهشت را به فاحشه خانه اى بدل ساخت که مسلمانان در آنجا با حوریان همیشه باکره جوان و زیبا همخوابگی می کنند و از دست پسران جوان و زیبا شراب می آشامند.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_دوازدهم

🌙داستان عجيب روابط مخفيانه محمد بن عبدالله، و دحيه كلبى، جوان زيباروى مسيحى

در زمان زيستن #محمد_بن_عبدالله، جوان عرب بسیار زیبا و خوش چهره نصرانى در مدینه زندگى ميكرده است كه نامش «دحية الخليفة الكلبی» بود.
اين جوان #مسيحى در آن زمان از نظر زیبائی زبانزد بوده و اعراب هر زمانی که می خواستند، زیبائی فردی را ستایش کنند، او را با جوان یاد شده، مقايسه ميكردند.
#منابع:
١) ابن حجر عسقلانی، الاصابة في تميز الصحابه، جلد اول (قاهره: ۱۳۵۲ میلادی)، ص ۴۷۳
٢) ابن اثير، النهایه من غريب الحديث والأثر، جلد دوم (قاهره: ۱۳۱۱ میلادی)، برگ ۱۰۷، جلد سوم، ص ۲۴۷
٣) يمنی، عمدة القاری، جلد اول (استانبول: ۱۳۰۸ میلادی) ص ۹۳
به گفته علماى مسلمان، محمد بن عبدالله برخى اوقات با این جوان زیبا، #دیدارهای_محرمانه انجام میداده و به پیروانش گفته بوده است که #جبرئیل فرشته، گاهى اوقات در شکل و شمایل «دحية الكلبی» بر او نازل می شده است:
بر پایه نوشتارهای تاریخی، #عایشه نسبت به دیدارهای خصوصی «دحية الكلبی» با محمد حساس شده و حتی زمانی سبب دیدارهای محرمانه و سری محمد را با دحية الكلبی» زیر پرسش برده است.(در مورد ديدارهاى مخفيانه پيامبر اسلام و اين جوان زيباروى مسيحى در اكثر كتب روايى اهل سنت و شيعيان اشاره شده است)
#منابع:
١) الواقدی، کتاب المغازی، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی (برلن: ۱۹۸۸).
٢) بن حجر عسقلانی، الاصابة في تميز الصحابه، ص ۱۰۳.
٣) ابن کثیر، فضائل القرآن (بیروت: ۷۷۴ هجری قمری)، صفحات ۷ و ۸.
در اينجا به برخى ديگر از گزارشات تاريخى و روائى در اينمورد اشاره خواهم كرد.
#ملا_محمد_باقر_مجلسی در کتاب بحارالانوار فی اخبار الائمة الاطهار نوشته است:
محمد بن عبدالله دستور داده بود، زمانی که «دحية الكلبی» برای دیدار محمد نزد او می آمده، کسی به محلی که محمد با او دیدار می کرده، وارد نشود.
#منبع:
محمد باقر مجلسی، بحارالانوار فی اخبار الأئمة الأطهار، جلد هشتم (تهران: ۱۱۱۰ هجری قمری) ص ۲۰، جلد ۳۷، ص ۳۲۶
#ابن_هشام كه اولين مورخ بزرگ اسلام و گردآورنده كتاب ابن اسحق ميباشد كه در شروع تاريخ نويسى اسلامى نقش بسيار بزرگى داشته است.
اين مورخ بزرگ مینویسد: روزی در سال پنجم هجری، زمانی که محمد از جنگ خیبر (احزاب) بازگشته بود، در هنگام نیمروز وارد مسجد شد و مشاهده کرد، جبرئیل در آنجا حضور دارد. جبرئیل به محمد گفت: شما جنگ را ترک کرده و برای نماز وارد مسجد شده اید، در حالیکه فرشتگان خدا هنوز سلاح هایشان را بر زمین نگذاشته اند.
خداوند فرمان می دهد، به یهودیان طایفه بنی قریظه حمله کنید و کار آنها را یکسره نمائید. منهم خود به محل سکونت آنها می روم تا از نگر روانی آنها را تخلیه کنم
#منبع:
ابن هشام، سیرت رسول الله، جلد سوم، صفحه ۲۴۵,

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_سيزدهم

🌙داستان عجيب روابط مخفيانه محمد بن عبدالله، و دحيه كلبى، جوان زيباروى مسيحى

#محمد_بن_عبدالله، پس از این پشت هم اندازی به لشکریانش دستور داد از برگزاری نماز خودداری کنند و برای نبرد با #یهودیان_بنی_قریظه خود را آماده نمایند.
زمانی که محمد در حال حرکت به سوی محل سکونت یهودیان بنی قریظه بود، در «الشورین» از سربازانش پرسش کرد،
آیا آنها کسی را مشاهده کرده اند که پیش از او برای نبرد با بنی قریظه از آن محل عبور کرده باشد. آنها پاسخ دادند، تنها «#دحية_الكلبی» را دیده اند که با اسب سفیدی به سوی محل سکونت یهودیان بنی قریظه حرکت می کرده است. محمد با زيركى خاصى گفت، آن #جبرئیل فرشته بوده که برای تخلیه روانی یهودیان بنی قریظه به سوی آنها می رفته است؟
#منبع:
ابن هشام ، سيرت رسول الله ، جلد سوم، صفحه ٢٤٥.
#ملا_محمد_باقر_مجلسی، همچنین در جلد سیزدهم بحارالانوار (مهدی موعود)، مینویسد، در کتاب #مضيئه از امام زین العابدین روایت شده است که امام #مهدی_قائم پس از ظهور زیر درخت تناوری می نشیند. زمانی که مهدی قائم زیر درخت نشسته است، جبرئیل به شکل مردی از #قبیلۂ_کلب نزد او می آید و می گوید: « بنده خدا برای چه اینجا نشسته ای؟»
امام مهدی پاسخ می دهد: «منتطرم شب فرا برسد و هوا خنک شود و آنگاه به مکه بروم، زیرا اکنون هوا بسیار گرم است.» جبرئیل با شنیدن پاسخ امام مهدی به خنده می افتد و امام مهدی از خنده او درک می کند که او جبرئیل فرشته است.
شیخ علی دوانی، مترجم کتاب مهدی موعود، در زیر نویس اين روايت می نویسد، شاید هدف از ذکر «مردی از قبیلۂ کلب» یکی از اصحاب رسول اکرم(دحيه كلبى) بوده که جبرئیل به شکل او بر آن حضرت ظاهر می شده است.
#منبع:
مجلسی، بحارالأنوار في أخبار الأئمة الأطهار، جلد سیزدهم، مهدی موعود، ترجمه على دوانی تهران: در الكتاب الاسلاميه، صفحه ۱۰۹۷.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21528
💥 شيوه گردآورى قرآن توسط عثمان، خليفه سوم

#قسمت_اول

در مقاله قبل به اين موضوع اشاره كرديم كه پس از درگذشت #محمد_بن_عبدالله، جانشينان وى با دستور #ابوبكر، شروع به گردآورى آيا پراكتده قرآن كردند كه مسلمانان بتوانتد هم از كتاب دينى خود سود ببرند و هم اينكه آنرا به صورت يك كتاب مانند كتب اديان ديگر در يك جا گردآورى كرده و از آشفتگى نجات دهند.
همچنين اشاره شد كه حتى پس از گردآورى اين آيات چندين #قرآن بدست آمد كه در دست افراد خاصى بود و همين قرآنهاى مختلف باعث اختلاف و كشمكش در بين مسلمانان نقاط مختلف شده بود.
ازينرو #عثمان, خليفه سوم مسلمانان شورائى را مسئول گردآورى تمام قرآنها و تشكيل قرآنى واحد در ميان مسلمانان، كرد.
در اين مقاله ميخواهيم به چگونگی کار این شورا و نحوه فعاليت آن در اجراى اين مسئوليت میپردازیم.
شوراى واحدسازى قرآن در ابتدا کار خود را به پنج مرحله تقسیم کرده بود:
١) جمع آوری مجدد تمامی منابع و تدوین آن به گونه ای که بطور کامل شبیه هیچ کدام از قرآن های موجود نباشد و با نظم و آرایش جدید تدوين شده باشد
٢) نوشتن چندین رونوشت از قرآن جدید براى پيشگيرى از بوجود آمدن قرآن هاى متفرقه
٣) تطبیق قرآن گردآوری شده جديد با قرآن های دیگر برای رفع خطاهای احتمالی و رفع و رجوع اين خطاها
٤) جمع آوری تمامی قرآن های موجود و از بین آنها و همچنين ارسال نسخ متعدد قرآن جدید به نقاط مختلف
٥) متقاعد كردن تمامی مسلمانان به پذیرش قرآن جدید اين شورا و امتناع از بكارگيرى قرآن های قبلی
#عثمان و شوراى تحت مديريت او تمام سعی و اهتمام خود را در تهیه ی قرآن مرجع انجام دادند ولی در مرحله اى كه بايد قرآن جديد را با قرآنهاى چندگانه تطبيق دهند، به انداره كافى دقت و هميّت به خرج ندادند، به طوری که مصاحف فرستاده شده به نقاط مختلف با هم تطبیق نمیکرد و كماكان با هم اختلاف داشت.
استناد ما از بيان اين مطلب مجموعه رواياتى است كه در خود منابع اسلامى در اينباره به جاى مانده است و اثبات ميكند اين شورا تساهل زيادى در گردآورى و مكتوب كردن اين قرآن كرده است.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/21728
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_پانزدهم

با كمى تأمل و دقت ميبينيد كه اين داستان كه در مورد زندگى #سلمان_فارسى ساخته شده هم جعلى و دروغ است و هيچ واقعيتى در آن نهفته نيست.
بدون اتلاف وقت بر روى داستان دوم، به سراغ داستان بعدى ميرويم كه ببينيم داستان پردازان مسلمان چگونه اين سلمان زبان بسته را به معجزات و افسانه ها ربط ميدهند.
ببينيم كه اين داستان چه مقدار واقعيت نهفته در خود دارد و يا اينكه مانند داستانهاى قبلى زاده ذهن اسلامگرايان در قرنهاى دوم و سوم هجرى است كه به خورد عامه #مسلمانان داده اند.

#داستان_سوم

داســـتاﻧﻬای ديگـــری نيـــز #اهـــل_ســـيره و مورخين عمدتا مسلمان آورده انـــد کە برخى از آنها از زبـــان خود ســـلمان ســــاخته شــــده اســــت.
در يکــــی از آﻧﻬــــا کە راوی بە #ابــــن_اســــحاق گفتــــه، #عمــــر_عبدالعزيز روايت کرده بوده است، گفته شده کە سلمان بە #محمد_بن_عبدالله گفته پس از آنکە سـالها در عموريـه بە کـشيش بـزرگ خـدمت کـرده کـشيش بـر بـستر مـرگ افتـاده و بەسـلمان گفتـه کە بە شـام و فـلان مکـان بـرو و در جـائی کە دو سـويش درختزار است جستجو کن، مردی را آنجـا خـواهی ديـد کە سـالی يـکشـب بە آنجــا مــیآيــد و در ميــان درخــتزارهــا مــیگــردد و بيمــاران عــلاج ناپــذير را ﺑﻬبــــود مــــیبخــــشد.
وقتــــی او را ديــــدی از او دربــــارۀ دينــــی کە در جــــستجوی
يافتنش هستى جويا شو کە او بە تو خواهد گفت. #ســلمان بە آن مکــان مــشخص از شــام مــیرود، و همــان شــبی از ســال کە کــشيش عموريــه بــرايش تعيــين کــرده بــوده اســت بە آن درخــتزار مــیرود، و میبيند کە مردم بسياری آمده اند تا اين مرد بيمارانشان را شفا دهـد.
#سـلمان بە دنبـــال او مـــیرود و شـــانۀ او را مـــیگيـــرد و از او مـــیپرســـد کە #ديـــن_حنيفـــی_ابراهيمی را کجا میتوان يافت؟
او بە سلمان میگويد کە هنگام ظهور پيامبر موعود کە از مردم حرم(يعنی اهل مکه) اسـت فرا رسـيده اسـت، و نـشانيهای دقيق پيامبر و شهر او را بە سلمان میگويد.
در دنبالۀ داستان گفته شده کە چون سلمان ايـن داسـتان را بـرای محمد بـازگويی مـیکنـد، محمد بە او مـیگويـد ايـنگونـه کە تـو مـیگـوئی اگـر درسـت باشد او خو ِد #عيسا_مسيح بوده است.
کـــــشيش آن داســـــتانی کە #طـــــبری بازنويـــــسی کـــــرده و ســـــلمان در بيـــــت المقدس بە خدمتش درآمد و آن معجزه ها را میکـرد سـپس سـوار بـر خـرش از نظر سلمان غائب شد نيز شکل ديگری از اين مر ِد خرسوار معجزه گر است.
يعنی در هـر دو داسـتان اشـاره رفتـه کە خـو ِد عيـسا مـسيح بە سـلمان گفتـه کە بە مدينـــه بـــرود و منتظـــر ظهـــور #پيـــامبر_عربـــی بنـــشيند کە قـــرار اســـت ديـــن حنيفی ابراهيمی اسلام را بياورَد و دين مسيحيان را براندازد.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_شانزدهم

اينگونه كه اين داستانها نوشته اند، #سلمان در هر زمان بدنبال دين جديدى بوده و در واقع هر روز دين به دين ميشده است.
حالا بماند كه چرا بايد خود #عيسا_مسيح ظاهر شود و به سلمان بگويد به سوى #محمد برو و دينش را انتخاب كند، بيش از يك داستان افسانه اى به يك اعتقاد احمقانه اشاره ميكند.
چرا بايد عيسا به خودش زحمت بدهد و از دنياىمردگان به دنياى ما بيايد كه سلمان را راهنمايى كند؟
مگر سلمان چه كار بزرگى انجام داده بود و يا اينكه ميخواست انجام دهد ؟؟
چرا در تاريخ اسلام ذكرى ازين كار بزرگ سلمان وجود ندارد كه مستحق ظهور عيسا مسيح و ارتباط شخصى او با سلمان، باشد.
حال به سراغ داستان چهارم ميرويم كه ببينيم اينبار ذهن خيالپرداز پيروان #محمد_بن_عبدالله، سلمان را از آستين چه شخصيتى در آورده و به خورد مسلمانان ميدهند.

#داستان_چهارم

در داســتانی ديگر ســوای داســتاﻧﻬای قبل کە واقــدی بازنويــسی کــرده بــوده و ابــن ســعد در کتــاب طبقــات آورده اســت و هــم از زبــان خــوِد ســلمان فارســی ساخته بوده اند، گفته شده كه سلمان پسر يكى از افسران سواره نظام ارتش ايران( اَساوِره فارس) بوده است.
بچــه بــوده و در مکتــب خانــه درس مــیخوانــده (معلــوم نيــست در کجــا)، دو تــا بچــه نيــز بــا او درس مــیخوانــده انــد، وقتــی مکتـب خانـه تعطيـل مـیشـده آن دو تـا بچـه بە نـزد يـک کشيـشی مـیرفتـه انـد. يـــکروز ســـلمان همـــراِه آن دو بە نـــزد آن کـــشيش مـــیرود. کـــشيش بە بچـــه هـــا میگويد کە شما اجازه نداشته ايد کە بيگانه را با خودتان بەاينجا بياوريد، و من اينرا پيشتر بەشما گفته بوده ام.
#منابع:
ابن هشام، ج ۱/ ۲۴۹.
ابن سعد واقدى،ج ۴/ ۸۰.
#ســلمان پــس از آن همــه روزه بــا آن دو تــا بچــه بە نــزد آن کــشيش مــیرود.
کشيش بە او میگويد وقتی بە خانه تان برمیگردی اگر سبب دير کردنـت را از تو پرسيدند بگو کە معلـم در مکتـب خانـه مـا را نگـاه داشـته بـوده اسـت. و هـر روزی کە بە اينجا آمدی و بە مکتب خانه نرفتـی اگـر معلمـت از تـو پرسـيد چـرا غيبت کرده ای بگو پدر و مادرم مرا نگذاشته اند کە بيايم.(کشيش معلم دين و دينداری از همان آغاز کار سلمان نخستين درسهای دينداری را بە سلمان ياد میدهد کە بی اعتمادی بە غيرخوديها و دروغگويی بە آﻧﻬا است)
سـپس کـشيش از آن روسـتا بە روسـتای ديگـری مـیرود و سـلمان را نيـز بــا خــودش مــیبَــرد. کــشيش چنــدی بعــد بــر بــستر مــرگ مــیافتــد و بە ســلمان میگويد »زمين زير سرم را بکن«. #سـلمان مـیکنَـد و مبلغـی پـول درهم از زمـين بيـــرون مـــیآورَد.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
💥 پژوهشى در زندگى نامه سلمان فارسى

#قسمت_هفدهم

#کـــشيش مـــیگويـــد »بريـــز روی ســـينه ام«؛ و ســـلمان چنـــين میکند. سپس کشيش میميرد، و #سلمان مرگش را بەکشيـشان خـبر مـیدهـد. کشيشان میآيند تا او را کفن و دفن کننـد. يـک جـوانی اهـل روسـتا مـیآيـد و میگويد ايـن پولهـا مـال پـدر مـا اسـت و نـزد ايـن کـشيش امانـت بـوده اسـت، و
آﻧﻬا را برای خودش برمیدارد.
ســلمان از کشيــشان مــیخواهــد کە او را بەکــسی راهنمــايی کننــد تــا ديــن خــدايی را از او بگيــرد.
بە او مــیگوينــد کە بايــد بە ِحمــص شــام بــروی، زيــرا مردی در آنجا است کە عالمترين مردم زمانه است.
سـلمان ديگر بـاره راه سـفر مـیگيـرد و بەحمـص شـام مـیرود، بە نـزد آن کـشيش مـیرود و داسـتان را بـرای کـشيش بـاز میگويـد. کـشيش مـیگويـد اگـر ديــن را مــیجــوئی بە بيــت المقــدس بــرو کە کــسی کە بايــد راهنمــايی ات کنــد سالی يکبار در فلان روز بە بيت المقدس میآيد و او را آنجا خواهی يافت.
نشانه های او را نيز میدهد.
#سـلمان بە بيـت المقـدس مـیرود و همـان روزی کە آن کـشيش بە او گفتـه بوده است بە در #بيت_المقدس میرسد و مـیبينـد کە مـر ِد مـور ِد نظـر سـوار خـر اســت و مــیخواهــد کە وارد شــهر شــود. ســلمان داســتان خــودش را بــرای او باز میگويد، و او بە سلمان میگويد »اينجا بنشين« سـلمان در آنجـا مـینـشيد و او مـیرود و برنمـیگـردد.
سـلمان يـک سـال در همانجا مینـشيند تـا سـر سـال بعـدی او مـی آيـد و مـیبينـد کە سـلمان هنـوز نشسته است.
او بە سلمان میگويد کە پيامبر مبعوث شده است و در سرزمين تَيمــاء اســت؛نــشانه هــايش آن است کە صــدقه نمــیخــورَد و هديــه مــیخــورد، و مُهــر نبـوت بـر پـشت شـانۀ راسـتش اسـت بەانـدازۀ تخـم کبـوتری اسـت و همرنـگ گوشت تنش است. سلمان شتابان میرود تا خودش را بە يثـرب برسـاند. عرﺑﻬـای بـدوی او را میگيرند و بە مدينه مـیبَرنـد و بە زنـی از مـردم مدينـه مـیفروشـند. سـلمان مــیشــنود کە مــردم دربــارۀ پيــامبر ســخن مــیگوينــد. از زن تقاضــا مــیکنــد کە يکروز بە او مرخصی بدهد. زن بەاو مرخصی میدهد.
ســلمان مــیرود و هيــزم گــردآوری مــیکنــد و مــیفروشــد و خــوراکیئــی میخَرَد و بە نزد #محمد_بن_عبدالله میرود و آنرا جُلو محمد میﻧﻬـد و مـیگويـد برايـت صــدقه آورده ام. محمد بە يــارانش مــیگويــد بخوريــد، ولى خــودش نمــیخــورَد.
سلمان با خودش میگويد »اين يک نشانه«
چندی بعد باز از زن تقاضا مـیکنـد کە يـکروز بە او مرخـصی بدهـد؛ و زن بە او مرخـصی مـیدهـد. او مـیرود هيـزم گـردآوری مـیکنـد و مـیفروشـد و خــوردنیئــی مــیخَــرَد و بە نــزد محمد مــیبــرد و مــیگويــد ايــن برايــت هديــه آورده ام. محمد میخورد و بە يارانش نيز میگويد بخوريـد. و سـلمان بـا خـودش میگويد »اين نيز يک نشانۀ ديگر«
او سپس پشت سر #محمد می ايستد و میخواهد کە مُهر نبوت را بر شانه اش ببينـد. محمد متوجـه مـیشـود و عبـايش را انـدکی بەپـائين مـیکـشد،
و سلمان مهر نبوت را میبيند و همانجا مسلمان میشود.
#منبع: ابن سعد واقدى، ج ۴/ ۸۱۔۸۳.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22081
Forwarded from نقدى بر اسلام
📚معرفى كتاب

نام كتاب: آغاز اسلام از اوگاريت به سامره

نويسنده اين كتاب شخصى است به نام وولکر پوپ Volker Popp كه تحصيلات ايشان در مورد اسلام شناسى و ايران شناسى ميباشد.
در اين كتاب به موضوعات زير اشاره ميكند و با استناد به اسناد و مدارك تاريخى موجود به نتايجى ميرسد كه خواندن آنها شما را به تعجب واميدارد.

١) آيا ميدانستيد شخصى به نام #محمد_بن_عبدالله وجود خارجى نداشته است؟

٢) آيا ميدانستيد كلمه محمد يكى از صفات #عيسى_مسيح بوده است؟

٣) آيا ميدانستيد اسلام در واقع يك دين نبوده و يك فراخوان براى اتحاد مذاهب مختلف #مسيحيت بوده است؟؟

٤) آيا ميدانستيد هيچ مدركى براى كشته شدن #حسين_بن_على در كربلا وجود ندارد و منابع تاريخى فقط نام شخصى به نام عباس را يادآورى كرده اند؟؟

٥) آيا ميدانستيد فرعون در قرآن همان پادشاه ايران است و ربطى به فراعنه مصر ندارد؟؟

٦) آيا ميدانستيد #امام_رضا ربطى به فرزندان على ندارد و يك شاهزاده عباسى بوده است؟؟

٧) آيا ميدانستيد محمد بن عبدالله و #محمد_بن_حنيفه در واقع يك نفر بوده اند با تمام مشخصات كپى شده ؟؟

٨) آيا ميدانستيد نويسنده قرآن #عبدالملك_مروان (اهل مرو خراسان) بوده است كه سنگ نوشته هاى مسجد #قبة_الصخره در فلسطين/اسرائيل آنرا اثبات ميكند؟؟

اين سئوالات بسيار عجيب و غيرقابل باور هستند و كاملا برخلاف چيزى است كه تاكنون خوانده و شنيده ايم، اما
براى پاسخ به تمامى اين سئوالات و موضوعات مختلف بيشترى حتما اين كتاب بسيار ارزشمند را بخوانيد و به دوستان و اعضاى خانواده تان معرفى كنيد.

اين كتاب را ميتوانيد در لينك زير بيابيد

https://t.me/Ketabkhaneh_naghd/272


#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
💥 آيا سلمان فارسى ايرانى بود ؟

#قسمت_چهاردهم(آخر)

پس، اصحاب اوليـۀ #محمد کە اهل مکه بـوده انـد او را مـیشـناخته انـد و خـبر داشـته انـد کە نـزد محمد چە جايگــاه و ارج والائــی داشــته اســت، و اکنــون در دين #الله دارای چە جايگــاه والائی است.
مردم مدينه از اصحاب محمد نيز همين اندازه میدانسته اند کە #سلمان همچــون ديگــران در مکــه مــیزيــسته و مــسلمان شــده و همــراه محمد بە مدينــه هجــرت کــرده و بــا ابــودرداء خزرجــی پيمــان برادر خوانــدگی بــسته اســت، و محمد برای او احتـرام بـسيار قائـل اسـت، و در رخـداد احـزاب گفتـه »سـلمان منّا اهل البَيت«.
در پايـان، ناگفتـه نگـذاريم کە يـک روايتـی کە پيـروان يکـی از اقليتـهای مسيحى عراقى درباره انجيل خودش داشته و #ابوريجان_بيرونى به آن اشاره كرده است نشان ميدهد كه سلمان نه تنها كشيش بلكه حافظ و كاتب انجيل نيز بوده است.
در اين روايت گفته شده كه در آغاز انجيل پيروان اين مذهب کە نـامش »#انجيـل_الـسبعين« اسـت و بـه »#بلامـس« منـسوب اسـت آمده کە اين انجيل را سلمان فارسی املاء کرده و سلام ابـن عبـدالله ابـن سـلام نوشـته اسـت.
ابوريحـان افـزوده کە مــسيحيان و ديگـران ايـن انجيـل را قبــول ندارند و میگويند کە ساختگی است.(#منبع: الآثار الباقيه، ص ۲۳ (وَ َلهُ نسخَة تُسمّى إنجيل السّبعين، وَيُنسَبُ إلى بلامس، وفي صدره
أن سَلام بن عبدالله بن سَلام قد کتَبَه ِمن ِلسان سَلمان الفارسي).
اگــر ايــن گــزارش درســت باشــد، مــیتــوان بە قطــع گفــت کە ســلمان پيــرو #مذهب_آريوسی بوده است.
مذهب آريوسی نزد ديگـر مـسيحيان يک مذهب انحرافی شمـرده مـیشـد و پيـروانش نيـز مرتـد شمـرده مـیشـدند؛ زيــرا۔چنــانکە گفتــيم۔خــدازادگى #عيــسا را قبــول نداشــتند و او را يکى از پيامبران همچون ابراهيم و موسـا مـیدانـستند.
عقايـدی کە آﻧﻬـا دربـارۀ عيـسا مسيح داشتند شبيه هماﻧﻬا بود کە در قرآن نوشته شده است. پيـــروانا يـــن مـــذهب در خاورميانـــه و شمـــال آفريقـــا، پـس از فتوحات اعراب، خيلی زود بە اعراب پيوسته و در دين جديد اسلام حل شدند.
آيا #اسلام همان مذهب #مسيحيت_آريوسى است كه با ماهيت جديد عربى درآمده است؟
آيا #سلمان_فارسى همان محمد پيامبر اعراب است؟
بە هر حــال سلمان بــرای بازمانــدگان يکــی از اقليتــهای مــسيحی شمــال ميــانرودان(بين النهرين) کە ايــــن گـزارش مـیگويـد خودشـان را مـسيحيان مــــؤمن واقعی در جهان میشمارند در زمانی شخصيتی با تقـدس بـوده کە نـامش در آغـاز انجيـل آﻧﻬـا آمـده بـوده اسـت؛ و ايـن مـیتوانـد مربـوط بە زمـانی بـوده باشـد کە او شـايد بە حران يا نصيبين رفته بوده کە دو مركز اين فرقۀ مسيحی بوده است.
نتيجه اين تحقيق اثبات ميكند كه سلمان فارسى شخصيت بسيار مرموز و البته تاثيرگذارى بوده است كه مورخين و سيره نويسان مسلمان عمدا هويت او را مخفى كرده اند.
اگر همانطور كه اثبات كرديم سلمان يك كشيش بلندمرتبه مذهب آريوسى مسيحى و #غير_ايرانى بوده است، پس يا خالق ايده دين اسلام بوده است، يا شخصى كه از او به نام #محمد_بن_عبدالله نام برده ميشود و يا كارگردان پشت صحنه نمايشنامه پيامبرى شخصى به نام محمد بن عبدالله!
همانطور كه ميدانيد هيچ مدرك تاريخى و باستانشناسى وجود شخصى به نام محمد بن عبدالله را اثبات نميكند و اولين كتاب تاريخى مسلمانان كه در مورد زندگى وى، بيش از ١٥٠ سال بعد و از روى نقل قول افراد مختلف نوشته شده است كه به زودى در مورد صحت و سقم كتب تاريخى اسلامى مقالات و مستندات معتبرى را خدمتتان ارائه خواهيم كرد.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام

https://t.me/naghde_eslamm/22442
💥 فحاشى الله به منتقدين در قرآن !

#قسمت_سوم

در #کتاب_محاضرات_الأدباء و محاورات الشعراء و البلغاء میخوانیم:👈🏿 {والزنیم: منتسب الی غیر أبیه،
یعنی زنیم کسی که به غیر از پدرش(پدر واقعی) منتسب باشد👉🏿
مشخصا بیان این کلمه برای مخالفین نشان از بی اخلاقی #محمد_بن_عبدالله و خالى بودن دست وی از استدلال و منطق و همینطور مغالطه آلود بودن کلام وی است.....
در قسمت قبل ایرادات سخن #محمد را مشاهده کردیم و فهمیدیم زنیم به معنای زنازاده است و ایشان به مخالفین خود #فحاشی کرده است.
#اسماعيل_حقي مفسر حنفي در تفسير روح البيان نيز در حديثى درباره كسانى كه وارد بهشت نميشوند عتل الزنيم را نام ميبرد و درباره واژه زنيم ميگويد كه:
زنيم يعنى #حرام_زاده و كسى كه پدر او معلوم نباشد [وفى الحديث (لا يدخل الجنة جواظ ولا جعظرى ولا العتل الزنيم) ... بغت أم الوليد ولم يعرف حتى نزلت هذه الآية فمعنى زنيم حينئذ👈🏿ولد الزنى وبالفارسية :
حرام زاده كه پدر او معلوم نباشد👉🏿
قال الشاعر زنيم ليس يعرف من أبوه ...]. #ترجمه: شاعر ميگويد زنيم يعنى كسى كه پدرش را نميشناسد. مثلا فرزندانى كه از صيغه متولد ميشوند، آنها نيز شامل همين تعريف ميشوند.
در سایت دانشنامه اسلامى نيز در تفسير آيه فوق واژه زنيم را زنازاده و بى اصل و نسب و حرامزاده معنا كرده است و در کتاب تفسير اثنى عشرى جلد سیزدهم از استاد حسین شاه عبد العظیم درباره آيه ١٣ سوره قلم به صراحت میگوید زنیم به معناى حرامزاده و بی اصل نسب است .
ایضا در سايت اسلام كوئيست درباره آيه ١٣ سوره قلم منابعى را معرفى كرده است به عنوان مثال:
كتاب المفردات فی غریب القرآن، ص ٣٨٣ درباره «زنیم» ميگويد: زنیم از ریشه «زنم» است که واژه «زنمه» نیز از همان ریشه می‌باشد.
زنمه به قسمتى از گوش گوسفند می‌گویند که آویزان است، گویى جزء گوش نیست و تنها به آن آویزان است
و مراد از «زنیم» در این آیه، فردی است که اصل و نسب روشنى ندارد، و او را به قومى نسبت می‌دهند، در حالى‌که از آنها نیست.

ادامه دارد ......


https://t.me/naghde_eslamm/29218
💥 فحاشى الله به منتقدين در قرآن !

#قسمت_چهارم
https://t.me/naghde_eslamm/29218

اما تیر خلاص را #فخرالدين_رازى درمفاتیح الغیب درباره زنيم ميزند ایشان میگوید زنیم:
یعنی زنا زاده‌ای که منسوب به قومى است که در نسب واقعاً از آنها نیست.
Ⓜ️https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa78313
Ⓜ️http://wiki.ahlolbait.ir/آیه_13_سوره_قلم
با توجه به مستندات فوق مشاهده میکنیم که #مفسرین و #مترجمین این واژه را #زنازاده تفسیر کرده اند و دیگر جای هیچ بحثی پیرامون این لغت باقی نمانده است و همین آیه اثبات بی اخلاقی و بی منطقی #محمد_بن_عبدالله پیامبر اعراب است.
برای فهم بهتر استدلال محمد شکل منطقی آن را برای شما دوستان ترسیم میکنیم:
▫️مخالفین محمد:
این آیات همان اساطیر پیشینان است و کسی به تو وحی نکرده
▪️محمد: شما {گستاخ},{زنازاده},{مانع خیر} و گناهکار هستید
▪️پس این قرآن اساطیر پیشینیان نیست !!!!
کل استدلال محمد در پاسخ به انتقاد مخالفینش [فحاشی] و [مغالطه حمله به شخص] بوده و این در حالی است که یک انسان متشخص و منطقی برای اثبات ادعا های خود از براهین و استدلال های صادق استفاده میکند نه اینکه دست به دامان فحاشی و مغالطات بشود و مخالفین خود را #زنازاده و #فاسق معرفی کند ....

با این حال یکی از شبهات تکراری که مسلمین معمولا بدان متمسک میگردند قولی از شیخ طوسی و تعداد دیگری از مفسرین است که مى گوید: #برخی میگویند این آیات[۱۳ قلم] درباره ولید بن مغیرة المخزومى نازل شده و برخی نیز گویند: درباره اخنس بن شریق الثقفى نازل گردیده است چنان که از ابن عباس نقل شده است.برای بررسی این مورد سری به کتب تفسیری و حدیثی زدیم:[18940-عَنْ مُجَاهِدٍ فِي قَوْلِهِ: وَلا تُطِعْ كُلَّ حَلافٍ مَهِينٍ قال: هو الأسود بن عبد يغوث]...
ترجمه: ابوحاتم از مجاهد نقل کرده که این شخص اسود بن ابی یغوث هست ولی این حدیث غیر قابل احتجاج و مرسل است و در کتاب لباب النقول فی أسباب النزول از جلال الدین سیوطی به تحقیق عبدالرزاق المهدی حکم بر مرسل بودن حدیث داده شده است و هیچ سند متصل و صحیحی وجود ندارد که منظور ایه این شخص باشد.


ادامه دارد ......
كپى بردارى محمد از اشعار، شاعران عرب در نوشتن قرآن.
٢٦ سال قبل تولد محمد بن عبدالله، شاعر نامدار عرب، #امرؤالقيس(٥٠١-٥٤٤ ميلادى) درگذشت.
#محمد_بن_عبدالله در بين سالهاى ٥٧٠-٦٣٢ ميلادى ميزيسته است.
جالبترين نكته در اشعار اين شاعر نامدار، شباهت بسيار زياد آنها با آيات قرآن است.
نمونه اى ازين اشعار و تشابه آيات قرآن با آنها را در تصوير بالا ميبينيد.
آيا اين اشعار توسط جبرئيل به او وحى شده بود؟
آيا جبرئيل از روى اشعار او به محمد وحى آورده بود؟
آيا محمد به كمك سلمان و باقى شركاء اين اشعار را تبديل به وحى كرده اند؟
بزودى يك مقاله مستند در كانال قرار خواهم داد
@naghde_eslamm
نقدى بر اسلام
💥 چه كسى و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟ #قسمت_نهم #متن_عربى: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲﴾ در ادامه و در همین سوره، نویسنده از محمد می‌پرسد: وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾ در اين آيه نویسنده از محمد ميپرسد که آیا…
💥 چه كسى و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟

#قسمت_دهم

▪️ما در مورد این مسیحیان نستوری چه می‌توانیم بدانیم؟
به نظر می‌رسد که آنها افراد خاصی را در مکان‌های مختلف انتخاب و مامور می‌کرده‌اند تا مذهب مسیحی و خداپرستی را تبلیغ کنند. محمد تنها مبلغ مذهبی آنان نبوده است.
در سوره نحل آیه ٣٦ می‌خوانیم:
ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود!
در واقع #محمد_بن_عبدالله یکی از مسیونرهای مسیحی این فرقه نستوری بوده است که برای هدایت مردم مکه انتخاب شده است.
وی براستی خودش را رسول و فرستاده خدا می‌دانسته است اما نه به این معنا که مستقیما با خدا یا فرشته اش در ارتباط است بلکه وی از طرف مسیحیان نستوری برای فرستادن پیام خدا رسالتی دریافت کرده است.
ممکن است اعتراض شود که پس چرا #محمد مستقیما تبلیغ مسیحیت نمی‌کرده است.
مسیحیان نستوری مستقیما از مسیحیت سخن نمی‌گفتند چرا که نمی‌خواستند با مسیحیت رسمی‌کلیسای بیزانس (دشمن اصلی شان) تداعی شوند.
البته واضح است که در متن آیات مکی نظر مثبتی نسبت به اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان) دیده می‌شود اما در آیات مدنی، این نظر لطف به خصومت و طرد تبدیل شده است.
به نظر می‌رسد که این مسیحیان اگرچه زبان عربی می‌دانسته‌اند اما در اصل به زبان سریانی می‌نوشته‌اند و دلیل وجود کلمات سریانی که کریستف لوکزنبورگ در #قرآن کشف کرده (مانند زبانیه، حور عین و...) از همین روست.
#منبع:
Luxenberg., C (2007) The Syro-Aramic of Reading of the Koran. Hnas Schiler

آنها همچنین با نجاشی، پادشاه مسیحی حبشه روابط حسنه داشته‌اند و هنگامی‌که عرصه بر محمد بن عبدالله در مکه تنگ می‌شود به توصیه آنان عده ای از مسلمانان به حبشه پناه می‌برند.
از عدم اشاره به افراد، مکان‌های خاص، می‌توانیم حدس بزنیم که آنان تا به حال به حجاز و مکه نیامده بودند.
ظاهرا بعدا از هجرت محمد به مدینه، یا مرگ خدیجه یا حوادثی دیگر، ارتباط کتبی آنان با محمد قطع شده است و از این به بعد محمد تغییراتی بسیار در دین خود داد و دیگر از آن آیات با لحن مسیحیایی و آخرالزمانی، موزون و شاعرانه خبری نیست.
در مدینه محمد خود به عنوان یک کاهن و رهبر مذهبی و سیاسی، شخصا ادعای وحی می‌کند و از زبان خدا، احکامی ‌را برای مسلمانان وضع می‌کند.
هزاروچهارصد سال است که همگان به اشتباه تصور می کنند منظور از قرآن در متن همین نامه هایی است که برای محمد ارسال شده است. در حالی که قرآن و #فرقان از دست رفته است و آنچه نزد مسلمانان باقی ماند و جمع آوری شد تنها مجموعه ای از همین نامه هاست که از سوی مسیحیان نستوری در شام ارسال می‌شده است.
پس در واقع، قرآنی که ما می شناسیم،
قرآنی نیست که در متن به آن اشاره شده است.

ادامه دارد....

https://t.me/naghde_eslamm/30117
كپى بردارى نويسندگاه قرآن از اشعار، شاعران عرب قبل از اسلام.

بنابر استناد بر تازيخ عرب، ٢٦ سال قبل از تولد محمد بن عبدالله، شاعر نامدار عرب، #امرؤالقيس(٥٠١-٥٤٤ ميلادى) درگذشت.
#محمد_بن_عبدالله، پيامبر اسلام در بين سالهاى ٥٧٠-٦٣٢ ميلادى ميزيسته است.
جالبترين نكته در اشعار اين شاعر نامدار، شباهت بسيار زياد آنها با آيات قرآن است.
نمونه اى ازين اشعار و تشابه آيات قرآن با آنها را در تصوير بالا ميبينيد.
مسلمانان ادعا ميكنند كه اين كتاب كلام الله است و كسى هم قادر به وردن نمونه آن نيست،
اما همانطور كه ميبينيد خود الله جملات زيادى را از روى اشعار المروءالقيس كپى بردارى كرده است.
دقيقا مانند مدارك دكتراى مسئولين حكومت ملاها كه اكثرا جعلى و تقلبى است.
براى تحقيق بيشتر در مورد كپى بردارى قرآن از شاعران عرب قبل از اسلام اين مقاله را مطالعه كنيد.
Forwarded from نقدى بر اسلام
📚معرفى كتاب

نام كتاب: آغاز اسلام از اوگاريت به سامره

نويسنده اين كتاب شخصى است به نام فولكر پوپ Volker Popp كه تخصص آكادميك ايشان، اسلام شناسى و ايران شناسى ميباشد.
در اين كتاب به موضوعات زير اشاره ميكند و با استناد به اسناد و مدارك تاريخى مورخين غير اسلامى به نتايجى ميرسد كه خواندن آنها شما را به تعجب واميدارد.
▪️شرح موارد عنوان شده در اين كتاب:
اول) آيا ميدانستيد شخصى به نام #محمد_بن_عبدالله وجود خارجى نداشته است؟
دوم) آيا ميدانستيد كلمه محمد يكى از صفات عيسى مسيح بوده است؟
سوم) آيا ميدانستيد اسلام در واقع يك دين نبوده و يك فراخوان براى اتحاد مذاهب مختلف مسيحيت بوده است؟؟
چهارم) آيا ميدانستيد هيچ مدركى براى كشته شدن حسين بن على در كربلا وجود ندارد و منابع تاريخى فقط نام شخصى به نام عباس را يادآورى كرده اند؟؟
پنجم) آيا ميدانستيد فرعون در قرآن همان پادشاه ايران است و ربطى به فراعنه مصر ندارد؟؟
ششم) آيا ميدانستيد امام رضا ربطى به فرزندان على ندارد و يك شاهزاده عباسى بوده است؟؟
هفتم) آيا ميدانستيد محمد بن عبدالله و محمد بن حنيفه در واقع يك نفر بوده اند با تمام مشخصات كپى شده ؟؟
هشتم) آيا ميدانستيد نويسنده بخشهاى زيادى از قرآن عبدالملك مروان (اهل مرو خراسان) و يكى خلفاى نامدار و قدرتمند اموى بوده است كه سنگ نوشته هاى مسجد قبة الصخره(مسجدى كه گنبد زرد دارد و به اشتباه قدس ناميده ميشود) در فلسطين/اسرائيل آنرا تاييد ميكند؟؟

اين سئوالات بسيار عجيب و غيرقابل باور هستند و كاملا برخلاف چيزى است كه تاكنون خوانده و شنيده ايم، اما
براى پاسخ به تمامى اين سئوالات و موضوعات مختلف بيشترى حتما اين كتاب بسيار ارزشمند را بخوانيد و به دوستان و اعضاى خانواده تان معرفى كنيد.

اين كتاب را ميتوانيد در لينك زير بيابيد
https://t.me/Ketabkhaneh_naghd/272


#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
Forwarded from نقدى بر اسلام
📚معرفى كتاب

نام كتاب: آغاز اسلام از اوگاريت به سامره

نويسنده اين كتاب شخصى است به نام فولكر پوپ Volker Popp كه تخصص آكادميك ايشان، اسلام شناسى و ايران شناسى ميباشد.
در اين كتاب به موضوعات زير اشاره ميكند و با استناد به اسناد و مدارك تاريخى مورخين غير اسلامى به نتايجى ميرسد كه خواندن آنها شما را به تعجب واميدارد.
▪️شرح موارد عنوان شده در اين كتاب:
اول) آيا ميدانستيد شخصى به نام #محمد_بن_عبدالله وجود خارجى نداشته است؟
دوم) آيا ميدانستيد كلمه محمد يكى از صفات عيسى مسيح بوده است؟
سوم) آيا ميدانستيد اسلام در واقع يك دين نبوده و يك فراخوان براى اتحاد مذاهب مختلف مسيحيت بوده است؟؟
چهارم) آيا ميدانستيد هيچ مدركى براى كشته شدن حسين بن على در كربلا وجود ندارد و منابع تاريخى فقط نام شخصى به نام عباس را يادآورى كرده اند؟؟
پنجم) آيا ميدانستيد فرعون در قرآن همان پادشاه ايران است و ربطى به فراعنه مصر ندارد؟؟
ششم) آيا ميدانستيد امام رضا ربطى به فرزندان على ندارد و يك شاهزاده عباسى بوده است؟؟
هفتم) آيا ميدانستيد محمد بن عبدالله و محمد بن حنيفه در واقع يك نفر بوده اند با تمام مشخصات كپى شده ؟؟
هشتم) آيا ميدانستيد نويسنده بخشهاى زيادى از قرآن عبدالملك مروان (اهل مرو خراسان) و يكى خلفاى نامدار و قدرتمند اموى بوده است كه سنگ نوشته هاى مسجد قبة الصخره(مسجدى كه گنبد زرد دارد و به اشتباه قدس ناميده ميشود) در فلسطين/اسرائيل آنرا تاييد ميكند؟؟

اين سئوالات بسيار عجيب و غيرقابل باور هستند و كاملا برخلاف چيزى است كه تاكنون خوانده و شنيده ايم، اما
براى پاسخ به تمامى اين سئوالات و موضوعات مختلف بيشترى حتما اين كتاب بسيار ارزشمند را بخوانيد و به دوستان و اعضاى خانواده تان معرفى كنيد.

اين كتاب را ميتوانيد در لينك زير بيابيد
https://t.me/Ketabkhaneh_naghd/272


#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
Forwarded from نقدى بر اسلام
📚معرفى كتاب

نام كتاب: آغاز اسلام از اوگاريت به سامره

نويسنده اين كتاب شخصى است به نام فولكر پوپ Volker Popp كه تخصص آكادميك ايشان، اسلام شناسى و ايران شناسى ميباشد.
در اين كتاب به موضوعات زير اشاره ميكند و با استناد به اسناد و مدارك تاريخى مورخين غير اسلامى به نتايجى ميرسد كه خواندن آنها شما را به تعجب واميدارد.
▪️شرح موارد عنوان شده در اين كتاب:
اول) آيا ميدانستيد شخصى به نام #محمد_بن_عبدالله وجود خارجى نداشته است؟
دوم) آيا ميدانستيد كلمه محمد يكى از صفات عيسى مسيح بوده است؟
سوم) آيا ميدانستيد اسلام در واقع يك دين نبوده و يك فراخوان براى اتحاد مذاهب مختلف مسيحيت بوده است؟؟
چهارم) آيا ميدانستيد هيچ مدركى براى كشته شدن حسين بن على در كربلا وجود ندارد و منابع تاريخى فقط نام شخصى به نام عباس را يادآورى كرده اند؟؟
پنجم) آيا ميدانستيد فرعون در قرآن همان پادشاه ايران است و ربطى به فراعنه مصر ندارد؟؟
ششم) آيا ميدانستيد امام رضا ربطى به فرزندان على ندارد و يك شاهزاده عباسى بوده است؟؟
هفتم) آيا ميدانستيد محمد بن عبدالله و محمد بن حنيفه در واقع يك نفر بوده اند با تمام مشخصات كپى شده ؟؟
هشتم) آيا ميدانستيد نويسنده بخشهاى زيادى از قرآن عبدالملك مروان (اهل مرو خراسان) و يكى خلفاى نامدار و قدرتمند اموى بوده است كه سنگ نوشته هاى مسجد قبة الصخره(مسجدى كه گنبد زرد دارد و به اشتباه قدس ناميده ميشود) در فلسطين/اسرائيل آنرا تاييد ميكند؟؟

اين سئوالات بسيار عجيب و غيرقابل باور هستند و كاملا برخلاف چيزى است كه تاكنون خوانده و شنيده ايم، اما
براى پاسخ به تمامى اين سئوالات و موضوعات مختلف بيشترى حتما اين كتاب بسيار ارزشمند را بخوانيد و به دوستان و اعضاى خانواده تان معرفى كنيد.

اين كتاب را ميتوانيد در لينك زير بيابيد
https://t.me/Ketabkhaneh_naghd/272


#كانال_تخصصى_نقد_اسلام